«ساعت ۱۲ ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ مرکز فرماندهی جنگ در عراق دستور پرواز ۱۹۲ بمب افکن و جنگنده را برای حمله به فرودگاه‌های ایران صادر کرد. ۲۰ دقیقه بعد، صدام وارد اتاق عملیات شد، عدنان خیرالله اعلام کرد «سرور من، جوان‌ها ۲۰ دقیقه قبل پرواز کردند» و صدام پاسخ داد «نیم ساعت بعد کمر ایران را خواهند شکست!» و هواپیما‌های نظامی عراق فرودگاه مهرآباد تهران و... را در ساعت ۲ بعد از ظهر بمباران کردند.» و این چنین بود که جنگ خسارتباری برای هشت سال بین ایران و عراق کلید خورد و سرمایه غیر قابل محاسبه ایی از نیروهای انسانی و مادی دو کشور به هدر رفت، که هنوز بعد از بیش از 35 سال، از ویرانی و خسارت آن کمر راست نکرده ایم.

و امروز شنبه، پنجم آبان ماه 1403، باز بعد از 35 سال، اتاق جنگی به فرماندهی بنیامین نتانیاهو تشکیل شد، و فرمان حمله مستقیم داد، و باز ایرانیان و مردم تهران را، دوباره در بامدادی سرد و پائیزی شاهدِ حمله هوایی دیگری کرد، که نشان داد تیرهای ترکش صلح طلبان و دلسوزان به حال وطن به سنگ خورد، و تمام تلاشِ آنانی که در پی فراری دادن ایران و ایرانیان، از تله ی یک جنگ مستقیم بودند، تا با کاهش تنش در خاورمیانه، آتش شعله ور بحران را کنترل کنند، ره به جایی نَبُرد، و تله ی بزرگی که در 7 اکتبر 2023 در منطقه پهن شد، بالاخره آخرین قربانی خود تا به امروز را نیز، وارد تله ی جنگ مستقیم کرد.

و این چنین بود که اهداف نظامی مختلف و پراکنده ایی در گوشه گوشه خاک ایران، با بمباران هوایی 140 فروند هواپیمای اسراییلی هدف گرفته شد، و به این ترتیب جنگ مستقیمی به ایرانیان تحمیل شد، و به قول خودشان «موثر و هدفمند» تهاجمی بی سابقه را آغاز کردند. جنگی که پیش از این از سوی ج.ا.ایران رسما اعلام و آغاز شده بود، و طی دو عملیات «وعده صادق» یک و دو، از طریق حمله های پر تعداد موشکی مستقیم به اسراییل، پی گرفته شده بود، و اکنون از آن سو نیز رسما آغازش اعلام می شد؛

و بدین ترتیب، جنگ تحمیلی دیگری، توسط جنگ طلبان، در پارچه ایی لطیف و اطلسی، پیچیده، و در بقچه ما ایرانیان نهاده شد، و با رد و بدل شدن آتش مستقیم بین این دو، ایران و اسراییل رسما و در خاک همدیگر، دست به یقه شدند، که جدا کردن این دو از یکدیگر، یا از طریق نابودی یک طرف، یا گفتگوهای صلح، و یا پایانی همچون صلح تحمیلی سال 1367 در جریان جنگ اول خلیج فارس خواهد داشت، تا قابل پایان بخشیدن شود.

و جنگ طلبانی که در دو سوی ماجرا، برای آغاز این جنگ دستپاچه بودند، امروز می توانند شاد و مسرور، جشن آغاز جنگی دوباره را بگیرند، و این نعمت گرانقدری! که منافع دنیایی آنان را تامین می کند، به آغوش کشیده، و در سایه تنش، درگیری و کشتار دیگران، نان کثیف قدرت و ثروت خود را در خون مردم مظلوم خاورمیانه قاتق کنند، و شکم های فربه خود را از قدرت و ثروت پر نمایند، و اهداف کثیف خود را پی گیرند.

همه می دانند، با شروع هر جنگی، این خشن ترین اقشار، رویکردها و تفکرات هستند که سکان جامعه ی جنگزده را به دست خواهند گرفت، و فرمانروایی خود را تحکیم خواهند بخشید، همانگونه که آغاز نبرد خونبار 7 اکتبر 2023، خشن ترین و جنایتکارترین جناح سیاسی اسراییل، یعنی حزب لیکود و نتانیاهو را که، چنان در حاکمیت خود سست و بی پایه شده بودند، که دنیا در انتظار سقوط آنان ساعت شماری می کرد، با این حمله ماندگار کرد و هر چه جنگ، کشتار، ویرانی و جنایت ادامه یافت، در جایگاه خود سفت و محکمتر شدند، هفت اکتبر هدیه ایی بود به نتانیاهو و تندروهای جهانی دیگر، تا حاکمیت بر باد رفته خود را باز یابند، و پیروزی های خود را تضمین کنند.

زین پس، یک ایران جنگزده، پس از یک ویرانی وسیع که در جنگ هشت ساله تجربه کردیم، دوباره رسما وارد جنگ خسارتبار دیگری شد، و طبیعتا این ویرانی و خسارت و کشتار است که، دوباره دامن کشور ما را خواهد گرفت؛ اینک تندروهای بیرحم به حال انسان و انسانیت، که برای پیگیری اهداف خود، از کشتار نصف مردم عالم (چهار و نیم میلیارد انسان) هم استقبال می کنند، می توانند جامعه جنگزده ایران را با اقتدار! زیر مهمیز قدرت خود گرفته، و حاصل جهاد خود برای برپایی این جنگ را دِرو کنند، ایرانی که از جنگ قبلی کمر راست نکرده بود، اینک در جنگ دیگری در غلتید، و متاسفانه عفریت جنگ بر فراز کشورمان به پرواز در آمده است.

این در شرایطی است که همه شاهد تنهایی ایران در منطقه هستند، و اصلا منطقی نبود که ایران و ایرانیان وارد یک جنگ مستقیم دیگر شوند، و تنهایی که در جنگ قبلی هم شدیدا شاهد آن بودیم، و کسی حتی سیم خاردار هم برای دفاع از خود، به ما نمی داد، و امروز نیز همه می بینند که بی دفاع و یارترین کشور در خاورمیانه، ایران است، که حتی کشورهایی که به زعم برخی افراد خام اندیش، عمق راهبردی ایران بودند، در کنار کسانی قرار گرفتند، که در بدترین حالت، چشم طمع به خاک ایران داشته و دارند؛

چین و روسیه در حالی نقطه اتکای برخی در ایران تلقی شدند، که از اولین خیانتکارانِ به تمامیت ارضی ایران بودند، و حتی جلوتر از اسراییل که تاکنون از جزایر ایرانی سخنی نگفته است، در کنار امارات عربی متحده قرار گرفتند، و در حین رویارویی ایران با اسراییل در لبنان و غزه، در کنار دشمنان تمامیت سرزمینی ایران قرار گرفتند، و رسما و علنا از امارات دفاع کردند، و متاسفانه به دنبال دفاع نابخردانه ایران از روسیه در تجاوز به اوکراین، در ماه گذشته، اروپا نیز اعتدال اروپایی خود را به کناری نهاد، و در کنار امارات متحده عربی قرار گرفت، و پا را از حد فرا نهاده، بیشرمانه تر از باقی بازیگران شرقی و غربی جهان، از اشغالی بودن جزایر ما، توسط خودما! در خلیج فارس گفت.

قطعا این جنگ تحمیلی از سوی تمام صلح طلبان و آزادی خواهان ایران و جهان محکوم است، برگ های دیگر از ماجراجویی در انبار باروت خاورمیانه، که اینبار توسط حاکمیت جنایتکار اسراییل، ورق خورد، و به توسعه جنگ در منطقه از سوی بنیامین نتانیاهو دامن زده شد، و همه مردم منطقه و جهان، را متاثر خواهد کرد. شنیدم در این حمله دو افسر فداکار مدافع این آب و خاک هم به شهادت رسیدند، این فقدان دردناک را، به ارتشیان قهرمان مدافع وطن، و ملت ایران و به ویژه خانواده های داغدارشان تسلیت می گویم. #نه_به_جنگ    #نه_به_تندروها 

از همان ابتدا، حمله 15 مهرماه 1402 (7 اکتبر 2023) حماس به اسراییل یک هجوم مشکوک به نظرم آمد؛ چرا که شکل، اندازه، میزان غافلگیری، مخفی کاری، وسعتِ این حمله و... در سطح فکری، و طراحی یک گروه فلسطینی نبود، که بتواند این چنین دقیق و حساب شده، و البته در زیر ذره بین اسکنرهای حساس دنیای امنیتیِ فعال در خاورمیانه، طراحی و بدون اطلاع طرف های درگیر (از جمله امریکا، اسراییل، عربستان، حکومت خودگران فلسطین و...) اجرا کنند، و لذا آنرا باید در اِشل طراحی و اقدامِ سازمان های با تجربه اطلاعاتی بزرگ دنیا دید. حدس دیگرم این بود که اسراییل و... از این عملیات آگاه شده، و خود را به تغافل زده، و به عمد، درب های اسراییل را به روی مهاجمین باز گذاشت، تا فلسطینی ها بی هیچ سدِ کارآمدی، از مرزهای مستحکم اسراییل بگذرند، و آنچه کنند که نتانیاهو انتظار انجامش را از آنها داشت، و در نهایت بعد از بهره برداری، آنان را در تله غافلگیری راستگرایان حاکم بر اورشلیم گرفتار کند و...

امروز بعد از یک ماه و چند روز که از آن حمله می گذرد، به نظر می رسد اسراییل با در پیش گرفتن کشتار، ویرانی و خشونت افسارگسیخته در غزه، در تله طراحان این حمله دچار گردیده است؛ فلسطینی ها در یک حمله، و تنها در یک روز 1300 تا 1400 اسراییلی را کشتند، صدها نفر را اسیر، و عدد زیادی را زخمی کردند، آنها و یا طراحان این حمله می دانستند چه می کنند، آنان روی عصبانیت و خصلت های خشونت طلبانه و تندروانه ی نتانیاهو و اعمال غیر منطقی متعاقب این حمله توسط نخست وزیرِ رادیکال اسراییل حساب باز کرده بودند؛ که او برای حفظ پرستیژ دیکتاتور منشانه، و منش تندروانه خود، چه پاسخی خواهد داد، و این همان چیزی بود که طراحان این حمله بدان نظر داشته، و بدان نیاز داشتند.

این روزها رودی از خون در غزه جاریست، که می تواند برای مدت ها محیط مناسبی برای شنا، و ملق و وارو زدن جنگ طلبان و خشونت طلبان، در خون و کشتار را مهیا کند، اینجاست که اسراییل همان کرد که آنان می خواستند، امروز به روشنی می توان دید که حتی در صورت پیروزی ظاهری، و احتمالی اسراییل در غزه نیز، این یک پیروزی تو خالی برای تندروها، در اسراییل بیش نخواهد بود، چرا که حیثیت اسراییل، در مقابل چشم های نگران دنیا، بار دیگر بر باد رفته، و می رود.

اسراییلی ها با تکیه بر راهبرد "مظلومیت قوم یهود" بود که صاحب سرزمین فلسطین شدند، چرا که جهان بارها کشتار و نسل کشی های متعددی به خود دیده و می بیند، اما هیچ نسل کشی شده ایی در جهان، به اندازه یهود از قتل عام خود که به هولوکاست مشهور شد، سود نَجُست، آنان در این مظلومیت بود که کاری با دنیا کردند که یک نوع خفقان دائمی را به دنیای آزاد و مدرن، و پر از آزادی بیان دیکته کنند، تا حتی عیوب آنان نیز بازگو نشود، به طوری که هر انتقادی از آنان، مساوی با شکستن ناموسِ قانون، انسانیت، اخلاق، ذهنیت آرمانِ مدرن و... تبدیل شد، تا حدی که به خصوص در آلمان و اروپا، حتی تشکیک در هولوکاست و یا انتقادی ساده از رویه یهود [i] نیز به یک وحشت غیر منطقی منجر، و جهان آزاد و مدرن نسبت به آن بسیار حساس و پرخاشگر شده است،

جهان آزاد و مدرن چنان در این امر گشاده دستی کرده است که قوانینی که برای رفع تنفر از یهود، در اروپا نوشته شده، آنقدر شدید، حساسیت برانگیز و غیر طبیعی است که به نظر می رسد می رود تا همین قوانین تبعیض آلود، خود تنفر از یهود را در جامعه مدرن و آزاد تشدید کرده، و بر شدت آن بیفزاید، چرا که دیگران را به سکوتی دردآور و عجیب مجبور می کند، و این سکوت در قلب های منتقدان سنگین شده، و اعتراض و انتقادهای بجا نیز، غیر قابل بیان، و کم کم به غده های چرکین تنفر بیشتر منجر خواهند شد.

از این رو اگر در زمان حمله ی حماس، در اسراییل، گروه تندرویی مثل حزب لیکود و همپیمانان راستگرای افراطی اش در حکومت نبودند، و کمی اندیشه ورزی، میانه روی و تعادل سیاسی و فکری بر اورشلیم حاکم بود، و اسراییل از مقابل این کشتار حماس، با پاسخی بدون خشونت عبور می کردند، امروز هم دنیای بهتری داشتیم، و هم بر زنجیره ی خشونت و جنگ طلبی حلقه ایی دیگر زده نمی شد، و شاید زنجیر جنگ و خشونت در این منطقه بلا زده پاره می شد، و دنیا نیز خود با خشونت و جنگ همانطوری برخورد می کرد که باید.

امروز دنیا در کنار نتانیاهو نمی تواند قرار گیرد، چرا که او تمام مرزهای خشونت را جابجا کرده و شکسته، و دریایی از خون را برای جنگ طلبان و خشونت سازان، تدارک دیده است، تا در آن برای سال ها شنا کنند، و تمام صلح طلبان و خشونت پرهیزان را در گوشه رینگ منکوب نمایند. این یکی از دست آوردهای نتانیاهو است، پاس گلی که خشونت طلبان اسراییلی به طرف خشونت طلب مقابل خود داد.

نتانیاهو چرخه خشونت را حلقه دیگری زد، و حلقه های دیگر را در آینده دیگران با خیالی آسوده تر، در زیر سندان انتقام جویی تا سال های سال خواهند زد. هزاران زن و مرد، و کودک و سالخورده ی کشته شده در غزه، خونی نیست که دامن خشونت مدارانِ جناح رادیکالِ شارون مسلک اسراییل را رها کند. این آتشی است که دامان خیلی ها را خواهد سوزاند. خشونت طلبان و جنگ طلبان در خاورمیانه، به رغم بازی در دو تیم مجزا، به هم پاس گل می دهند، آنان به رغم دشمنی که با همدیگر از خود نشان می دهند، در واقع جنگ زرگری را برای بقای همدیگر به راه انداخته اند، و زنجیره ی بقا را برای همدیگر، حلقه های پی در پی می زنند.

[i] - انتقاد از شیوه فکری و عملی یهود امری تاریخی و جاری بوده و خواهد بود، امری نیست که با وضع قانون، بتوان بر آن پایان زد؛ جریانی تاریخی، فرهنگی و جاری است، ظهور عیسی مسیح برای نجات قوم یهود بود، و وقتی او با جامعه یهود روبرو شد، انتقادات تندی را متوجه ساختار عمل و شیوه فکری آنان نمود که تاریخ آن خواندنی و سخنان منتقدین به یهود هم شنیدنی است، حقیقت این است که جامعه اقلیت یهود برای بقا به شیوه تفکر و عملی دست زده است که جریان فرهنگی و اجتماعی را در مقابل خود ایجاد کرده و می کند، این روند را نمی توان با قانون نویسی و ممنوعیت سخن، کنترل کرد، در قالب لطیفه و جوک هم که شده جریان می یابد، و تا تغییر یهودیان، ادامه خواهد یافت.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در ابلاغ لایحه حجاب و عفاف، و قرا...
هادی موسوی در وصف طراح اصلی قانون حجاب  : امیرحسین بانکی پور فرد طراح اصلی قانون حجاب و عفاف استاد ...
- یک نظز اضافه کرد در ابلاغ لایحه حجاب و عفاف، و قرا...
"لایحه حجاب"، آزمونی نفس‌گیر الف) شرم نیابتی دین‌داران   وقتی خطایی چشمگیر و غیراخلاقی از کسی و یا ...