با این دست فرمان آمریکای ترامپ، بازی را هم در بین دولت‌ها و هم ملت‌ها خواهند باخت
  •  

10 مرداد 1404
Author :  
با این دست فرمان حتی شعار «اول امریکا» هم ویرانی آور است

امروز «جهان به هذیان نفرت، جنون گرفته است» و «از صلح آرام سخن گفتن مسخرگی است» [1] این روزها ایران به سانِ شکاری فربه و طمع برانگیز نظرها را به خود جلب کرده است، اما مسموم به سمی است که از درون آنرا درهم شکسته، که آثار این سم شراشر وجودش را می‌سوزاند، و در تب این درد به خود می‌پیچد، و در همان حال به میانِ آوردگاهی برده می‌شود که دندان‌ گرگ‌های درنده، لحظه شماری‌اش می‌کنند تا این وحشی قدرتمند را، بر زمین افتاده بینند، و هر تکه‌اش را لقمه معده‌های حرامخواری کنند که به مفت‌خوری عادت دارند، کشورهایی که هرگاه در داخل خود کم ‌آوردند، به دنبال فراهم کردن جنگی رفتند تا خود را در خلال آن رزم غارت و چپاول سر و سامان دهند، و در این جنگل ظلم، هر روز قرعه قربانی شدن به نام یکی از باشندگان دم دست می‌خورد، تا دریده شود، و به غارت و چپاول رود، عملیات توفان الاقصی و یا همان حمله 7 اکتبر 2023 حماس به اسراییل، فرصت دریدن ایران را فراهم کرده است.

اکنون ایران میان فَک‌های گازانبر قدرتمندی از داخل و خارج گرفتار آمده است، چه آنان که در داخل، ایران را با همه داشته‌هایش قربانیِ اندیشه، طبقه، ایده، خاندان، بزرگان، حزب، مقتدا، گروه و افراد خود دیده و می‌خواهند، و ذره ذره وجود ایران را هزینه چیزهای کم ارزشی از این دست کرده و می‌کنند، چیزهایی که تنها در نظر خودشان، لایق چنین قربانی ارزشمندی است، حال آنکه هرگز لایق نبوده و سزاوار نیست، تا ایران قربانی هیچکدام از باز گفته‌ها شود؛

«از این سموم که برطرف بوستان بگذشت» [2] همواره دیگرانی نشستند و بر این کشاکش نامیمون، خون گریستند، و اعتراض کردند، و هوش‌دار گفتند، و البته گوش‌هایی که باید می‌شنیدند، بر بلندای مناره‌هایی از غرور و نخوت نشستند، تا فریادها و هشدارها، ره به جایی نبرد، تا کسی نتواند دنبال کنندگان این مشی کج سلیقه و منحرف را بفهماند که ایران نباید قربانی هیچ چیزی شود، و این همه‌ی آنچه گفته آمد، باید قربانی و پیشمرگ ایران باشند، چرا که اگر ایرانی باشد و بماند، ظرفی خواهد شد تا عزیزکرده‌های آنان، در آن ظرف، موجودیت یافته، و خودنمایی و آقایی می‌کنند، ورنه در شکستن این ظرف بزرگ، نه اندیشه، نه طبقه، نه ایده، نه خاندان، نه بزرگان، نه حزب، نه مقتدا، نه گروهی و... باقی نخواهد ماند، که ایران را به پایش قربانی کرد!

اما کسی را گوشی به این درددل‌های جگرسوز بدهکار نبود، و برای موفق جِلوه کردن آمال و آرزوهای‌شان، تمام داشته‌های ایران، و حتی ایران را، به پای ناچیزهایی از این دست که گفته آمد، هزینه‌ کردند، و ایرانی چنین بیمار و مسموم از درون، و مورد هجوم از بُرون، به جای ماند، که امروز در مقابل خود، اسراییل، امریکا و اروپا را متحد و یکجهت می‌بیند.

در این میان دولت راستگرا و افراطی وابسته به حزب لیکود اسراییل، با هدف ماندگاری در قدرت، به نابودی ایران نیاز دارد، تا آنرا بهای کابین قدرت، و ماندگاری فسادانگیزش کند و... و دونالد ترامپ و دولت حزب جمهوریخواه او نیز پیش از پنجه در پنجه انداختن، در بازوان قدرت‌مندان رقیب جهانی خود، خود را سبک سنگین می‌کند و در این راه به موجودی قابل نیاز داشت، تا آنرا میان مشت، و بازوان خود گیرد، و گردن بشکند و له کند، که این نابودی بیانگر قدرت بازیافته‌ی امریکا باشد، که به نمایش آن نیاز دارد، تا آنرا به رخ رقبا کشیده، آنرا پیش آغازی مناسب برای خود در نظر گیرد، تا نوبت دیگران در رسد و...،

در این میان اروپا نیز که مزه تهدیدِ ایرانِ در کنار روسیه ایستاده را، در نبرد اوکراین چشیده است، و گروگان‌گیری از اتباع و یا پناهندگانش، که به کار تبادل با زندانیان ایرانی و.. در اروپا ‌آمدند، آبروی این قاره پیر و از پا افتاده را، در این تبادلات رسواکننده برد، و همه دنیا دیدند، که اروپا در مقابل ترور و یا ربایش مخالفین ایرانی در خاک خود، حرفی برای گفتن ندارد، و هیمنه اروپای بر زمین خورده را، به واسطه ناتوانی در حمایت از اتباع و پناهندگان به خود و... بر باد داد

و همین باعث شد که اروپا نیز به نظر راضی برسد، چنانکه فشاری محکم به ایران داده شود، تا یا دست از این رویه‌ها بردارد و یا نابودیش را شاهد باشد، و این البته به ضرر اروپا خواهد بود، که ایرانی با این مشخصات را در ساحل شمالی خلیج فارس نداشته باشد، ضرر در غلطیدن ایران به دامن امریکا، هم اروپا و هم شرق را متضرر خواهد کرد، به خصوص امریکای زیر رهبری ترامپ که از کل جهان، و البته اروپا باج‌گیری علنی مشغول است.

شمشیر دامکلوس «مکانیسم ماشه»، در این آخرین روزهای قانونی وجودش، اکنون به تنها اهرم فشار اروپا تبدیل شده، تا گفتگوهای ایران و امریکا را، دوباره به وجود اروپای بی اثر در مناسبات جهانی آلوده کنند، و آنان نیز در کنار شرق (روسیه و چین)، همچنان در پرونده ایران باقی بمانند، و در جهت منافع خود، نقش آفرینی کرده، و بهره‌مند باشند و بمانند.

اما گذشته از اسراییل که این روزها به مَهد عملِ جنایتکاران در حق بشریت تبدیل شده، و بروزگاه آپارتاید، نژادپرستی، بیدادگری نبرد مذهبی و جنایت علیه بشریت را به نمایش علنی گذاشته است، که اینها تمام چهره کثیف خود را، در نتیجه عملیات روی باشندگانِ در بزرگترین زندان سرباز جهان، یعنی سرزمین‌های کرانه رود اردن، و غزه و اریحا، مقابل چشم جهانیان نهاده، و خشم جهانیان را برانگیخته، و رهبری کنونی اسراییل تمام قله‌های بلند جنایت و سرکشی را در مقابل مردم بی دفاع فلسطین فتح کرده، و تمام هنجارها و استانداردهای بین المللی، انسانی، اخلاقی، دینی، سیاسی و... را زیر پای نهاده و له کرده است، و امروز فلسطین به عنوان جنایتخانه یهود، دیگر آبرویی برای مذهب، ادیان الهی و ابراهیمی، و آرمان‌های دینی، تمدن مسیحیت، دمکراسی خواهان، حقوق بشر طلبان و... نگذاشته است، و دیگر از آنانی‌ شده‌اند که در جنایت غرقند، و انتظاری از آنان نیست.

 می‌ماند امریکا که روزگاری داعیه‌دار کدخدایی عالم را داشت و از گسترش حقوق بشر و دمکراسی در جهان سخن می‌راند، و چشم‌ها به این «بهشت فرصت‌ها» بود و هست که شاید گره‌ایی از دنیای انسانی، به نفع انسانیت باز نماید و...، اما امریکای ترامپ امروز غرق در خودخواهی افراطی و راستگرایانه امریکای راستگرایان است، راهی را در پیش گرفته و می‌رود که دنیا را مقابل یک پارادایم شیف عجیب، در سقوط انسانیت و سیاست قرار دهد، و چنانچه درب سیاست خارجی امریکا بر همین پاشنه فعلی بچرخد، و روند کنونی در رویکردهای خارجی دولت حزب جمهوریخواه امریکا ادامه یابد، چه موجودیت ایران، اوکراین، فلسطین و... باقی بمانند یا نمانند، امریکای دونالد ترامپ در حل و فصل این سه پرونده مهم بین المللی شکست خورده تلقی، و تبعات آن دامنگیر سیاست غرب و به ویژه امریکا، و جهان موسوم به «آزاد» خواهد شد.

دولت امریکا به رهبری دونالد ترامپ در یک حرکت افراطگرایانه، پوپولیستی و ملیگرابانه، بعد از انتخاب در دور دوم ریاست جمهوری‌اش، در مسیر پیگیری شعار «اول امریکا» [3] و یا «امریکا را دوباره به شکوه بازگردانیم» [4] وجهه جهانی این کشور مهم در نظام جهانی را، در حد یک باجگیر بزرگ بین المللی، پایین کشیده، و نابود کرده و می‌کند، جنگ تعرفه‌ها، باجیگیری آشکاری است که دوست و دشمن امریکا را به دریوزگی خواهد کشید، و این پرونده خشم جهانی دولت‌ها و ملت را علیه امریکا بر خواهد انگیخت.

اگر ظلم در رفتار قدرت‌های بزرگ جهانی مثل امریکا، تاکنون به نوعی از سوی ملت‌ها نادیده انگاری و تحمل می‌شد، به واسطه نفش سرمایه گذار، میانجی و یا حل و فصل کننده آنان در فرایندهای جهانی بود، و این نقش کدخدایی را به امریکا در جهان می‌داد، و گرچه قدرت‌های تراز اول جهان، با توجه به منافع ملی خود دست به اقدام در جریانات جهانی می‌زدند، اما قربانی کردن جهان، مناسبات انسانی، سازوکارهای قانونی، و هنجارها و سیستم های بین المللی در پای منافع فردی، حزبی و ملی امریکا، دیگر جایی برای نادیده انگاری نخواهد گذاشت.

و این نقطه شکست امریکا به عنوان یک موجود زورگیر، بی‌منطق و هنجارشکن جهانی جلوه خواهد کرد، و از امریکا بعنوان موجودی در برابر جهانیان خواهد ساخت، که تنها به خود و رفاه مردمانش می‌اندیشد، حتی اگر به قیمت ویرانی جهان، کشتار ملت‌ها، و از بین رفتن تمام سازوکارها و هنجارهای قانونی جهانی باشد!

شاهرود - دهم امرداد 1404 خورشیدی

کاریکاتوری از یک سایت امریکایی 

بیانگر دلمشغولی های ترامب، بین گاز انبر اعمال نتانیاهو و آبرویی که ترامپ می جوید

[1] - بیت هایی از اشعار رابیندرات تاگور، شاعر بنگالی و برنده جایزه نوبل ادبیات هند

[2] - «از این سَموم که بر طَرْف بوستان بگذشت   عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی»   حافظ

[3] -  America First

[4] - Make America Great Again  «عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم» یا به اختصار ماگا (MAGA) یک شعار انتخاباتی میان سیاستمداران آمریکایی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ توسط دونالد ترامپ محبوب شد

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

موارد مرتبط

  • دین و اعتقادی که تو را از ظلم، جنایت، کشتار و فساد بر زمین باز ندارد چند می‌ارزد؟!
  • مرگ انسانیت در خاورمیانه

    « ریدم تو انسانیت »

    عنوان خالگوبی بر پشت بنیامین نتانیاهو،

    کاریکاتور رسانه امریکایی

  • ننگ اسراییل بر دامن امریکا

    « نمی‌خواهم ببینم که نتانیاهو با یک موشک تکه‌تکه می‌شود، دوست دارم او را در دادگاه عدالت ببینم»

    گابریل بوریک (رئیس‌جمهور شیلی)

  • سالروز شروع جنگ ایران و عراق؛ جنگ‌های قاچیده، و تاوانی که ملت‌ها می‌پردازند

    سربازان و مدافعان وطن، فارغ از اینکه جنگ‌ها، چگونه و توسط چه کسانی آغاز شود، ادامه یابد، تشدید شود و...، از شروع تا آخرین لحظاتِ اعلام آتش بس، جانفشانی خواهند کرد، و راهی جز جنگیدن، کشتن، و کشته شدن ندارند؛ کودکی ده ساله بیش نبودم که جنگ خسارتبار 8 ساله با رژیم بعث عراق، 45 سال پیش، در همین روزها (31 شهریور 1359) شکل روشن‌تر و جدی به خود گرفت [1]، و با حمله گسترده هواپیماهای عراقی، و بمباران تهران و...، اهداف اشغالگرانه شکل آشکارتری یافت، و این جنگ خانمان برانداز و اهریمنی، سایه سنگین، شرورانه و ددمنشانه‌اش را بر سر مردم ایران و عراق نهاد.

    نزدیک به 5 سال از آن روزِ زهرآگین گذشت، تا جسم و جانی بگیرم، سن و سالی بیابم، و از فرصت حضور در جبهه، و افتخار دفاع از وطن برخوردار شوم، و بتوانم در خیل کسانی در تاریخ ایران باشم که هزاره‌هاست مجبور شدند، برای ایران و دفاع از ایرانیان تیغ زنند و بجنگند. 15 ساله بودم که از سوی سپاه پاسداران شاهرود، برای اعزام به جنگ، مناسب تشخیص داده شده، و در بهار 1364 با تنی چند از همکلاسی‌ها در مدرسه راهنمایی، پس از گذراندن دوره آموزشی سی یا چهل روزه‌ایی، عازم صحنه نبرد شدیم،

    در آن روزها، آنچه برای جنگجویانی همچون ما مطرح و مهم نبود، اینکه خورشت زهرآگین جنگ را، در اتاقِ‌ فکر کدام پایتخت (بغداد، ریاض، تهران، مسکو، لندن، واشنگتن و...) پخته‌ و یا توسط چه کسانی می‌پزند، آنروزها نگاه‌مان بی توجه به همه‌ی این گونه مسایل، به قدم‌های پلید سربازان دشمن دوخته شده بود، که خاک ایران را لگدکوبِ تجاوز خود کرده، و قصد داشتند تا پیش آمده و خاک ما را تصرف کنند و...، و ما دیوانه‌وار عاشق پیوستن به صفوفِ گام‌هایی بودیم که در مقابل دشمن، استوار، و بر زمین میخکوب شده بود، تا از پیشروی آنان جلوگیری کرده، و یا آنان را به عقب براند،

    می‌خواستم هم، عقلم قد نمی‌داد که بفهمم که این جنگ و جنگ‌ها چگونه شکل می‌گیرند، و آنرا در کدام پستو می‌پزند و...، و این بعدها بود که با رها شدن از جنگ، و اینکه سن و سالی یافتم، اسرار جنگ بیرون زد، و ما هم در پیشینه سیاسی، دیپلماتیک و نظامی آن جنگِ خونین و ویرانگر، خواندیم و به دنبال پاسخ به این سوال گشتیم، که چه شد، ایران و ایرانیان، و در سوی مقابل، عراق و عراقی‌ها دچار چنین جنگ خسارتبار و ویرانگری شدند، و شدیم؛

    چه شد که ما را در دراز دامن‌ترین جنگ جهان، در قرن بیستم گرفتار کردند، تا در آن بمانیم و رکورد طولانی‌ترین‌ها را بزنیم؛ و چه شد که سخن دلسوزان و میانجیگران داخلی و خارجی، زیر سم اسب سرکش عدم انعطاف، اشتباه محاسباتی، تندروی و... له شد، تا کار ما به آنجا ختم شود که خسارتبارترین روزهای جنگ، در ماه‌ها و سال‌های پایانی این جنگ رقم خورَد، و کسی به آن نبرد خونبار پایان نداد، تا ما بمانیم و ویرانی و جراحت‌های جنگ، و سوال‌های دیگری از این قبیل و...

    اما این روزها برای ما روشن است که جنگ‌ها را یک طرف تدارک ندیده و نمی‌بیند، در زیر این دیگ جوشان روغنِ داغ، که رزم‌آوران و مردم درگیر در آن را سرخ و کباب می‌کنند، خیلی‌ها هیزم‌ها نهاده، آنرا شعله‌ور می‌کنند، تا بسوزاند و نابود کند. اکنون نزدیک به 45 سال از آن روز نحس، در تاریخ ایران می‌گذرد، که ایران و عراق را برای دهه‌ها دچار عوارض و عقب ماندگی‌های بزرگی کرد، شیرازه صلح، توسعه، انسانیت، رفاه، میانه‌روی و... را از هم گُسست، و ما را در جنگ و خشونت و ویرانی و عواقب آن غرق کرد.

    اما کسانی که از حوادث تلخ تاریخ عبرت نگیرند و تغییر رویه ندهند، تاریخ را همواره به تکرار خواهند نشست، و به همین دلیل هم، نگون‌بختی و این طالع نحس دامن ما را رها نکرد و نمی‌کند، و سایه جنگ، از این کشور و مردم دور نشد، و تاکنون ما را همراهی می‌کند، تا به ویژه ایران، همچنان بعنوان تنهاترین بازیگر جنگ‌های خاورمیانه، این‌بار در تنور جنگ‌های مذهبی - تمدنی بر سر فلسطین درگیر و بسوزد، این بود که در اوج آن، در 5 آبان 1403 و بعد از 44 سال، کشورمان باز دوباره شاهد تجاوز اسراییل به مرزهای مقدس خود بود، و جنگ را همچون مشتی چدنی در پارچه‌ایی اطلسی پیچیده، آماده کردند و بر گونه‌ی ایران نواختند، و باز این هشدار هم نادیده گرفته شد، تا اینکه جنگ گسترده‌تری موسوم به «جنگ 12 روزه» در بامداد 23 خرداد 1404 دامنگیر شهرها، مراکز علمی، نظامی، صنعتی و دانشمندان و جنگ آوران ما گردید و...

    باید بگویم اگرچه در آن روزهای آخر دهه 1350 و یا در درازای دهه 1360 درکِ درستی از روند پیدایش این جنگ و یا جنگ‌ها نداشتم، اما امروز می‌توانم بفهمم و بگویم که خشت خشتِ بنای جنگ‌ها چگونه توسط دو طرف بر دیواره‌ی تنورِ داغ جنگ ‌نهاده می‌شود، تا بنایی بدقواره، بلند و دهشتناک شکل گیرد، و ناگهان بر سر همه‌ی مردمِ درگیر در آن خراب شود، مردمی که در آتش افروزی آن جنگ دستی نداشته، و تنها مظلومانه باید هزینه‌های آنرا بپردازند؛ بیدادگران فراوانی باید، تا شعله‌ جنگی افروخته شود، و بنای زیبای صلح و آرامش را ویران، و کشتار به راه اندازد، تا زان پس تابوت به اهل عزا بفروشند و...، و جالب است در هر جنگ قاچیده شده در تغار ملت‌ها، دو طرف فریاد مظلومیت نیز سر می‌دهند!

    دنبال کنندگان پرونده جنگ کنونی بین اسراییل و دیگران (حماس، حزب‌الله، سوریه، یمن، ایران و...) که روشن‌ترین گواه بر این ادعاست، قبول خواهند کرد که بر این آتش افروزی‌، دو طرف نقش اساسی داشتند، و بعدها این آتش گستره گرفت و بر دامن ملت‌های زیادی افتاد، دوام و بقای کسانی را تضمین کرد، که از شرایط صلح نفعی نمی‌برند، و سود جنگ به حساب کسانی واریز شد، که در جنگ بقا و سود خود را جستجو کرده و می‌کنند، بعنوان نمونه، چنین جنگی اگر نبود، امروز بنیامین نتانیاهو، و اعوان و انصارش و... می‌بایست، در اقلیت، و برکنار از قدرت بودند؛ و آتش شرایط صلح، دامن جنگ طلبانی چون آنان را می‌گرفت، و کباب‌شان می‌کرد، اما امروز این صلح‌جویان و اکثریت مردم منطقه هستند که می‌سوزند، و این اقلیت، جنگ‌طلب و اهالی اردوگاه خشونت و ویرانی، میدان‌داری می‌کنند و...، جنگ برای اینان نعمت است.

    تهران - چهار شنبه 2 مهرماه 1404 برابر با 24 سپتامبر 2025

    #نه_به_جنگ

    #نه_به_ویرانی

    #صلح

    [1] - این جنگ از مدت‌ها پیش از 31 شهریور 1359 آغاز شده بود، درگیری‌های مرزی، سیاسی، دیپلماتیک و... و کسی آنرا جدی نگرفت، هشدارها شنیده نشد، تا به یک نبرد گسترده و فراگیر و درازدامن تبدیل شود و دو ملت ایران و عراق را به عزا بنشاند.

  • میدان جنایتی تاریخی، که مثل توپ بازی، بین بازیگرانش پاس داده می‌شود 

نظرات (12)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

ممدانی: خب، دونالد ترامپ — می‌دانم که داری تماشا می‌کنی — چهار کلمه برایت دارم: صدا را بلندتر کن
معنای پیروزی ممدانی در انتخابات نیویورک چیست؟/ اسلام در زادگاه ترامپ
با شمارش آرای انتخابات شهرداری نیویورک، زهران ممدانی سیاستمدار مسلمان با کسب اکثریت آرا پیروز شد.
این اتفاق درحالی رخ داد که ترامپ با ورود مستقیم به قضایای انتخابات از جمله تهدید ساکنان نیویورک به قطع بودجه دولتی تلاش کرد آرای آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد.
سیاست‌های بی‌مهابای رئیس‌جمهور آمریکا در پیروی از دیدگاه‌های راست‌افراطی، دگرستیزی، مهاجرهراسی و همچنین جنایت‌های رژیم صهیونیستی باعث شد تا یک مهاجرهندی‌تبار مسلمان و شیعه مذهب در انتخابات شهرداری بزرگترین شهر آمریکا به پیروزی برسد.
ترامپ که متولد و بزرگ شده نیویورک است به دلیل تمایل ساکنان این شهر به دموکرات‌ها همواره با مسوولان این شهر از شهردار گرفته تا دادستان دچار مشکل بوده است.
انتقال محل سکونت اصلی ترامپ از برج خود در نیویورک به عمارت مارالاگو در ایالت فلوریدا براثر اقبال اندک نیویورکی‌ها به وی صورت رفت.
ترامپ برای آنکه بتواند در محیط دموکرات نیویورک اثرگذار باشد، در انتخابات اخیر از اندرو کومو دیگر نامزد دموکرات‌ها حمایت کرد؛ فردی که هرچند منتقد و مخالف قدیمی اوست اما به جریان سنتی حزب دموکرات تعلق داشته و مورد حمایت صهیونیست‌هاست.
حالا دیگر تسلط حزب دموکرات بر نیویورک تنها مشکل ترامپ نیست، بلکه او امروز شاهد غلبه بخش چپ‌گرای این حزب در زادگاه خود است./جهان‌نما


شهردار جدید نیویورک
پیروزی زهران ممدانی اولین دموکرات سوسیالیست برای شهرداری نیویورک و اولین زن فرمانداری برای ایالت ویرجینیا و دومین زن فرمانداری در نیوجرزی نوید شکست سیاستهای فاشیستی دولت ترامپ و حزب جمهوریخواه است.
پیروزی ممدانی بعنوان مسلمانی که سالها در دفاع از حقوق خلق فلسطین مبارزه میکند در شهر نیویورک با جمعیت بالای کلیمی نشان از شکست وجاهت اخلاقی دولت اسرائیل در جنایت نسل کشی می‌باشد.
به امید ازادی و صلح جهانی

This comment was minimized by the moderator on the site

تظاهرات «نه به پادشاه» در سراسر آمریکا؛ میلیون‌ها مخالف ترامپ به خیابان آمدند

تظاهرات «نه به پادشاه» در نیویورک

نگارش از Farhad Mirmohammadsadeghi
تاریخ انتشار ۱۹/۱۰/۲۰۲۵

میلیون‌ها معترض آمریکایی از گروه‌های سنی مختلف روز شنبه ۱۸ اکتبر برای مخالفت با آن‌چه گرایش‌های اقتدارگرایانه و فساد افسارگسیخته دونالد ترامپ، رئيس‌جمهوری آمریکا می‌دانند، با شعار «نه به پادشاه» به خیابان‌ها آمدند. به گزارش رویترز، بیش از دو هزار و ۶۰۰ تجمع اعتراضی برای روز شنبه برنامه‌ریزی شده بود.
به گزارش شاهدان، تظاهرات بیشتر حال‌و‌هوایی جشن و پایکوبی داشت و در برخی موارد با عروسک‌های بادی همراه بود و تظاهرکنندگان لباس‌هایی با رنگ‌های قرمز، سفید و آبی (رنگ‌های پرچم آمریکا) به تن کرده بودند. به گزارش رویترز، بی‌نظمی و قانون‌شکنی، اگر هم گزارش شده باشد، بسیار اندک بود.

به گزارش سی‌ان‌ان، حدود هفت میلیون نفر در سراسر ایالات متحده در این تظاهرات شرکت کردند.

لیا گرینبرگ، بنیان‌گذار جنبش «تفکیک‌ناپذیر» (Indivisible)، یکی از برگزار‌کنندگان تظاهرات روز شنبه گفت: «هیچ چیزی آمریکایی‌تر از آن نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم و از حق خود برای اعتراض مسالمت‌آمیز استفاده کنیم.»

پلیس نیویورک اعلام کرد که تظاهرات در سراسر این شهر بدون بازداشت به پایان رسید و بیش از ۱۰۰ هزار نفر در این اعتراضات شرکت کردند.

این اعتراضات بازتاب نگرانی‌های فزاینده عمدتا چپ‌گرایان آمریکایی از تحولاتی چون تحت تعقیب قرار گرفتن مخالفان سیاسی آقای ترامپ، اقدامات او در استفاده از نیروهای نظامی برای سرکوب مهاجران و اعزام نیروهای گارد ملی به شهر‌های مختلف است. آقای ترامپ مدعی است که اعزام گارد ملی با هدف مبارزه با جرم و جنایت و حفاظت از ماموران اداره مهاجرت انجام شده است.

به گزارش رویترز، همزمان با تلاش دولت برای اجرای فوری سیاست‌های دونالد ترامپ، او با انتصاب افراد وفادار اما کم‌تجربه در رده‌های مختلف دولت تلاش کرده است بر رسانه‌های خبری، شرکت‌های حقوقی و آموزش عالی فشار وارد کند.

بنابر این گزارش تظاهرات پرشور اما منظم بود و با حداقل دخالت پلیس انجام شد.

تظاهرکنندگان در واشنگتن دی‌سی، پایتخت آمریکا با حمل پلاکاردها و پرچم‌ها به سوی کنگره آمریکا حرکت کردند.

برنی سندرز، سناتور آمریکایی طی سخنرانی در این تظاهرات گفت: «این اتفاق تنها برای مخالفت با طمع و فساد یک نفر یا بی‌اعتنایی او به قانون اساسی نیست. موضوع گروه کوچکی از ثروتمند‌ترین افراد زمین است که با حرص سیری‌ناپذیرشان اقتصاد و نظام سیاسی ما را ربوده‌اند تا جیب خود را پر کنند و این به قیمت خانواده‌های کارگر در سراسر کشور تمام شده است.»

واکنش ترامپ، جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها
دونالد ترامپ روز شنبه در گفتگو با «فاکس‌نیوز» واکنش مختصری به اعتراضات نشان داد و گفت: «مرا پادشاه خطاب می‌کنند. من که پادشاه نیستم.»

در حالی دموکرات‌ها با اختلاف‌نظرهای درونی درباره شیوه مناسب مقابله با آقای ترامپ دست‌وپنجه نرم می‌کنند، چهره‌های جریان اصلی حزب از جمله چاک شومر، رهبر اقلیت در سنا و الکساندریا اوکاسیو-کورتز، عضو مجلس نمایندگان از جنبش «نه به پادشاه» حمایت کردند.

مایک جانسون، رئیس جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان بازتاب دهنده نظرات اصلی حزب خود بود و این تظاهرات را «تجمع نفرت از آمریکا» دانست.

برخی دیگر از جمهوری‌خواهان برگزارکنندگان تجمعات را متهم کردند که فضایی برمی‌انگیزند که ممکن است به خشونت سیاسی بیشتر دامن بزند

This comment was minimized by the moderator on the site

دوستی با ترامپ زیر سایه تعرفه، حمله هوایی و پهپادها؛ چرا متحدان آمریکا روزگار خوبی ندارند؟
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار ۱۴/۰۹/۲۰۲۵

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا با وعده همیشگی خود یعنی در اولویت قرار دادن منافع آمریکا به کاخ سفید بازگشت، اما در روزهای اخیر حتی نزدیک‌ترین متحدان واشنگتن هم به این نتیجه رسیده‌اند که دوستی با آمریکا نیز حد و مرزهای خودش را دارد.
روسیه بی‌اعتنا به درخواست آقای ترامپ برای آتش‌بس در اوکراین، ظاهرا روز چهارشنبه ۱۷ فروند پهپاد به سمت لهستان شلیک کرده است. این در حالی است که لهستان در واقع کشوری است که امنیت آن توسط پیمان ناتو به رهبری آمریکا تضمین شده و رئیس جمهوری آن هفته گذشته به کاخ سفید رفته بود.

یک روز قبل از آن، قطر که میزبان بزرگ‌ترین پایگاه هوایی آمریکا در خاورمیانه است و از سوی واشنگتن به‌عنوان یکی از مهم‌ترین متحدان آمریکا در خارج از ناتو شناخته می‌شود، شاهد حملات هوایی اسرائیل به رهبران حماس بود.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل که رابطه‌ نزدیکی با پایگاه سیاسی ترامپ دارد، در حالی دست به این حملات زد که قطر پیش از این کوشیده بود با اهداء یک جت لوکس بحث‌برانگیز، حمایت رئیس جمهوری آمریکا را جلب کند.

علاوه بر همه این‌ها، ماموران مهاجرتی آمریکا (آیس) در هفته‌های اخیر و در چارچوب وعده آقای ترامپ برای اخراج‌های گسترده مهاجران غیرقانونی، صدها کارگر کره‌ای را در محل ساخت کارخانه باتری‌سازی هیوندای-ال‌جی در ایالت جورجیا بازداشت کردند. این اقدام باعث شگفتی مقامات کره جنوبی به عنوان یکی دیگر از متحدان آمریکا شد، چرا که این اتفاق در شرایطی رخ داد که سئول وعده داده بود سرمایه‌گذاری‌های بیشتری انجام دهد.

از سوی دیگر دونالد ترامپ تعرفه‌ها علیه هند را هم افزایش داده است؛ کشوری که رهبران هر دو حزب آمریکا سال‌ها روی آن حساب کرده بودند. هند همواره به عنوان یک کشور دموکراتیک به‌عنوان وزنه متقابل چین دیده می‌شد و این اقدام آقای ترامپ خشم گسترده‌ای را در این کشور برانگیخت.

آقای ترامپ اعلام کرد دلیل اعمال فشار بر هند خرید نفت از روسیه است، هرچند در قبال ولادیمیر پوتین ترجیح داده است با دیپلماسی پیش برود.

آقای ترامپ از این جهت ناراضی به نظر می‌رسید که نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، برخلاف رهبرانی که برای تبریک به وی پیش‌دستی کردند، تلاش‌های آمریکا در آتش‌بس بین هند و پاکستان را کم‌اهمیت جلوه داد.

دونالد ترامپ و مشاورانش تاکید دارند که تنها منافع اصلی آمریکا را دنبال می‌کنند و تعهدات پرخرج و غیرضروری چند دهه گذشته را کنار می‌گذارند؛ رویکردی که در تضاد آشکار با وعده‌های جو بایدن برای تقویت اتحادهاست.

رئیس جمهوری آمریکا در مورد حمله پهپادی به لهستان احتمال داد که پهپادهای روسیه به خاطر یک اشتباه وارد لهستان شده باشند؛ اما ورشو این فرضیه را به‌کلی رد کرده است.

کیت کیلاگ، ژنرال بازنشسته و نماینده ترامپ در امور اوکراین، به کی‌یف رفت و در پیامی نوشت که او در حال اجرای «دیپلماسی اول آمریکا در عمل» است و تلاش می‌کند راه‌هایی برای «تأمین صلح در خارج و متوقف کردن جنگ‌های بی‌پایان» پیدا کند.

دونالد ترامپ اذعان کرده که حمله اسرائیل به قطر نگران‌کننده بوده است، اما گفت واشنگتن خیلی دیر باخبر شد و دیگر امکان جلوگیری نداشت.

اقدام‌های اسرائیل به پشت‌گرمی آمریکا
این اتفاق یادآور جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با ایران است؛ وقتی که اسرائیل درست هم‌زمان با تلاش واشنگتن برای مذاکره با تهران، ایران را هدف قرار داد.

پل پاوست، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو می‌گوید: «چه برای روسیه و چه برای اسرائیل، این تصور ایجاد شده است که ترامپ برخی اقدامات را بی‌پاسخ خواهد گذاشت.»

او توضیح داد که بنیامین نتانیاهو بر این باور است که دونالد ترامپ در نهایت، حتی با وجود دلخوری، پشت اسرائیل خواهد ایستاد. ولادیمیر پوتین هم فکر می‌کند می‌تواند «مرزها را جابه‌جا کند»، چراکه ترامپ فعلا امیدوار است بتواند توافقی به دست بیاورد.

آقای پاوست همچنین افزود: «جهان امروز بیش از هر زمان بعد از جنگ جهانی دوم درگیر جنگ و آشوب است، همان چیزی که ترامپ در کارزار انتخاباتی‌اش به آن اشاره می‌کرد. او گفت آمریکا دیگر آن قدرت بلامنازع سابق نیست، چراکه چین در حال اوج‌گیری است و روسیه با جسارت بیشتری عمل می‌کند.»

حملات اسرائیل به قطر؛ اقدام تل‌آویو به «اعتبار بین‌المللی ترامپ» ضربه زد
پاوست در پایان گفت: «این رخدادها تنها نمونه‌های کوچکی از یک روند بسیار بزرگ‌ترند؛ روندی که در آن کشورها و گروه‌ها با جسارت بیشتری به سراغ جنگ و درگیری می‌روند، چون دیگر آمریکا به اندازه گذشته در نقش پلیس جهانی حضور ندارد.»

This comment was minimized by the moderator on the site

ترامپ: ما هند و روسیه را به چین باختیم

دونالد ترامپ در شبکه اجتماعی تروث نوشت:
به نظر می‌رسد که ما هند و روسیه را به چین، عمیق‌ترین و تاریک‌ترین، باخته‌ایم باشد که آنها آینده‌ای طولانی و مرفه با هم داشته باشند!

This comment was minimized by the moderator on the site

پیمان شانگهای؛ آواری که بر موهای زرد ریخت!
شاید اون لحظه‌ای که ترامپِ مغرور و خودشیفته، رو به دوربین‌ها گفت: «۲۵ درصد به مالیات کالاهای هند اضافه می‌کنم و ۲۵ درصد هم بابت خرید نفت از روسیه جریمه می‌شوی!»
تصورش رو نمی‌کرد که نخست‌وزیر هند، آقای مودی، زلنسکی نیست که بشه جلوی ملت ۱.۴ میلیاردی مثل شاگرد مدرسه تحقیرش کرد.
نتیجه چه شد؟
شرکت فعال هند در اجلاس شانگهای!
بیست‌وپنجمین اجلاس سازمان همکاری شانگهای طی دو روز در شهر تیانجین چین برگزار شد. لحظه‌به‌لحظه‌اش مثل سیلی بر صورت سیاست‌های آمریکا فرود آمد.
در این نشست، دشمن دیرینه چین — یعنی هند — در یک سخنرانی تاریخی گفت:
«زمان اتحاد فیل‌ها با اژدها فرارسیده است!»
از طرف دیگر، ببر سیبری (روسیه) هم برای یوزپلنگ‌های ایرانی سنگ‌تمام گذاشت و در قطعنامه پایانی، چین، روسیه، هند و پاکستان، به اتفاق، تجاوز آمریکا به خاک ایران را محکوم کردند.
( طبق بیانیه رسمی اجلاس، منبع: [ – 1 Sep 2025])
رهبر چین هم آن‌قدر از اتحاد ایجادشده خوشحال بود که اعلام کرد:
به اعضای پیمان، ۲۸۰ میلیون دلار هدیه داده خواهد شد
و ۱ میلیارد دلار وام کم‌بهره برای طرح‌های مشترک در نظر گرفته می‌شود
( منبع: خبرگزاری رسمی شین‌هوا، 1 سپتامبر 2025)
این یعنی یک تودهنی حساب‌شده و واقعی به رییس‌جمهور متوهم آمریکا؛ برای اینکه دنیا بفهمد زمین بازی سیاست، جای دلقک‌بازی نیست و با سرنوشت ملت‌ها نمی‌شود شوخی کرد.
شرق، حالا دیگر متحد شده:
نیروی کار هند
تکنولوژی و ارتباطات چین
قدرت نظامی روسیه
نفت و گاز ایران
و یک بازار ۳.۵ میلیاردی آماده برای رهایی از سلطه دلار
اینها همه یعنی: هژمونی آمریکا ترک برداشته؛ طوری‌که حتی اروپا که از تحقیرهای ترامپ در دیدار اخیر کاخ سفید عصبانی است، هم دیگر دل‌خوشی از آمریکا ندارد.
زلنسکی؟ او هم دیگر آن‌قدر تنها شده که حتی برای ترامپ تره هم خرد نخواهد کرد.
امروز، روز بزرگی در تاریخ است.
روزی که جهان فهمید:
قدرت واقعی، نه در زرادخانه، که در اتحاد ملتها و احترام متقابل است.

بهزاد اتابکی
یازدهم شهریور ۱۴۰۴

This comment was minimized by the moderator on the site

این عکس روایت کاملی است از وضعیت اروپا و جایگاه آمریکا... مقامات اروپایی مانند جلسه اولیا و مربیان پشت در اتاق ترامپ (که مدیر مدرسه است) به انتظار اجازه ملاقات برای بررسی وضعیت دانش آموزشان - زلنسکی و اوکراین - به این شکل نشسته‌اند!!

این عکس توضیح کاملی می‌دهد که «باغ گل» در چه وضعیتی است و چگونه "آمریکا" را به عنوان "ارباب و رئیس" پذیرفته اند. این عکس فقط تحقیر غرب قدیم، در برابر غرب جدید نیست، بلکه نشان دهنده وضعیت کلی غرب، به جهانیان است که دیگر اروپا جایگاه مهم گذشته را ندارد و این "آمریکا" است که تعیین کننده تمام سیاست‌ها و رویکردها در این زمینه است.

حالا؛ به یاد اون حرف مهم روحانی، رئیس جمهور وقت، بیفتید که: کدخدای جهان، حرف اول رو میزنه

This comment was minimized by the moderator on the site

درود و ارادت
متاسفانه وقتی نگاه ها به مسایل سیاسی عامیانه و احمقانه و بدون علم و شناخت دقیق باشه ، نتایج نحسش همیشه تو چشم ملت و کشور فرو رفته.
جسارتا نمونه اش رو اینجا برایتان می فرستم
این چند جمله تاریخی که عباس میرزا (ولیعهد ایران) نوشته است، بخوانید :

سیزده سال و یک ماه از پایان جنگ اول ایران و روس گذشته بود که جنگ دوم ما با روس ها شروع شد.
من هم دیگر آن جوان خام و ناآزموده نبودم که به راحتی وارد کشمکش شوم ...
در این سیزده سال اختلافات مرزی که بین طرفین پدید می‌آمد، با رفت‌ و آمد آدم‌ و کاغذ حل میشد و سفرای دو کشور با احترام در کشور دیگر پذیرفته می‌شدند ...

عامل جدیدی که بهانه‌ای برای آغاز نبردی دیگر باشد، رخ نداده بود و تنها بهانه، زخم‌های باقیمانده از جنگ اول و نیز توطئه‌های اشراف قاجار بود که برای از چشم شاه انداختن و سرنگونی من با یاری گرفتن از روحانیون و علما بود ....
بدین ترتیب غوغای جهاد با روسیانِ کافر بالا گرفت و مراجع و علما، در رأس آنان آیت‌الله سید محمد مجتهد، برای واداشتن دولت برای آغاز جنگ، از کربلا و نجف به دارالخلافه تهران مهاجرت کردند ...
من به اتفاق قائم مقام فراهانی و میرزا معتمد الدوله نشاط، به ملاقات آقایان رفتیم و سعی کردیم مشکلات ورود در جنگی تازه را برایشان توضیح دهیم ...

آیت‌الله سید محمد مجتهد (مجاهد)، آیت الله ملا احمد نراقی وآیت الله جعفر کاشف الغطاء ، در صدر اتاق نشسته بودند، با جمعی از نزدیکان و منصوبان شان.بی آنکه نگاهی به ما کنند، در سکوت به سخنان من گوش میدادند و گاهی آیت الله سید محمد مجتهد (مجاهد) نفسی از قلیان میگرفت، عرض کردم:

آقایان البته میتوانند با چرخش قلم، فتوای جهاد صادر کنند، ولی اجرای آن مشکل است. از یک مشت روستانشین یا شهرنشین که برای جهاد راه افتاده‌ اند در برابر یک لشکر عظیم و آموزش دیده و مسلح کاری از ما ساخته نیست....
جنگ، جنگاور و سلاح کامل می‌خواهد!!! جنگ، جیره و مواجب می‌خواهد!!!
جنگ پول می‌خواهد!!!.
سربازها پوشاک گرم و اسلحه و آذوقه میخواهند !!
کل مالیاتی که در سال اخذ میکنیم، حدود پنج کرور تومان است و روسیه پنجاه کرور تومان از مردمش در سال مالیات اخذ میکند ...

یکی از آقایان گفت :
چرا دولت پول ندارد ؟!
چه بر سر جواهرات نادری آورده‌اید ؟!
گفتم : آن جواهرات در خزانه است، ولی جواهرات را به راحتی نمی‌توان به پول تبدیل کرد...
اگر بخواهیم آن را یک مرتبه بفروشیم از ما نمی‌خرند و اگر یکایک بفروشیم، عایدات آن در برابر مخارج سنگین جنگ هیچ است ...

تصور شما آقایان از جنگ، مانند غزواتِ صدر اسلام و بَدر و اُحُد است . ولی زمانه خیلی عوض شده!!!
در جنگ قبلی به قدر کافی مردان‌مان به خاک افتادند ...
چرا باز بخواهیم خلق الله را به کشتن دهیم ؟ !!

در اینجا آیت الله سید محمد مجتهد که گویی از توضیح من حوصله اش سر رفته بود سرش را بلند کرد و با صدای لرزان وچهره ی عبوس گفت:

حضرت والا بدانند که ما به اینجا نیامدیم که با این حرف‌ها دوباره به عتبات بازگردیم ...
این سخنان شاهزاده ، ظنی را که از قبل در اسلامخواهی ولیعهد بود،مع الاسف تقویت میکند !!
به چه مناسبت از طرف ولیعهد در جراید لندن و پاریس از فرنگیان برای زندگی در ایران دعوت می‌کنند ؟ !
پای فرنگی به ایران باز شود، که چه شود؟
این تنبان‌های تنگ و چسبان چیست که به بهانه چابک کردن و اصلاح امر نظام بر تن قشون مسلمین میکنند ؟

به چه دلیل در دارالسلطنه تبریز چاپخانه زدید و کتاب تاریخ اروپا چاپ میکنید که مردم به جای قَصَصُ الانبیاء با اطوار معاش فرنگیان آشنا شوند؟؟ و.....

سرانجام اِصرار علما و روحانیون مجتهد، و صدور فتاوای جهاد کار را بر من تنگ کرد ... و چون اجماع خواص و عوام را در این باب مشاهده کردیم به جنگی دیگر ناخواسته وارد شدیم ..

این جنگ هم چند ماه طول کشید، به رغم پیروزی‌هایی که در ابتدا به خاطر غافل گیری و درگیری لشکر روس با عثمانی کسب کردیم ولی در نهایت ایران شکست خورد ..

در ناحیه‌ای میان زنجان و میانه که روس‌ها تا آنجا پیش آمده بودند عهدنامه ترکمانچای منعقد گردید ...

مطابق این عهدنامه نخجوان و ایروان هم از دست رفت و چون روسیه طرف ایرانی را آغازگر جنگ معرفی می نمود درخواست غرامت سنگینی از ایران کرد و تخلیه خاک ایران رامشروط به پرداخت اقساط آن غرامت دانستند، حق کاپیتولاسیون را روس ها برای خود گرفتند و ...

من و سربازانم صادقانه تا آخر جنگیدیم ...

لیک همان آیت الله سیدمحمد مجتهد هنگام محاصره تبریز ، گُل و قربانی سوی روس‌ها فرستاد و خودش به فرمانده روس‌ها که تبریز را محاصره کرده بودند گفت :

ما جانمان از قاجاریه به لب رسیده و میخواهیم رعیت دولت روس باشیم !
تاریخ معاصرایران
بازنشر: حسین شاه اویسی
متاسفانه در تاریخ آمده که سید محمد مجتهد هراسان و ترسان توانست ازدست روس‌ها بگریزد و خود را به زنجان برساند و بعلت کسالت مزاج در آنجا به دیار باقی شتافت ‌.
لعنت خدا به ؛ برپا کنندگان جنگ دوم ایران و روس باد

This comment was minimized by the moderator on the site

سیگنال پزشکیان/ درباره اظهارات رئیس‌جمهور در دیدار با مدیران رسانه‌ها
محمدجواد روح سردبیر
با آنکه یک سال از ریاست‌جمهوری‌اش می‌گذرد، هنوز از آداب و ترتیب مرسوم دولتمردان تراز نظام دور است. شبیه آن شبان سریال قدیمی دهه شصت است که برای روزگار بلا جانشین سلطان شده بود. اما با همان هیئت و ذات روستایی، مناسبات حاکم را به هم ریخت.
گفتارها، رفتارها و کنش‌های پزشکیان از همین جنس است. با آنکه در سخن گفتن قابل قیاس با رؤسای جمهوری چون هاشمی‌رفسنجانی، خاتمی و حسن روحانی نیست؛ اما وقتی در برابر پرسشی صریح قرار بگیرد، همه ملاحظات را کنار می‌گذارد و صریح پاسخ می‌دهد. این ویژگی او را در همان فردای روز تایید صلاحیتش برای انتخابات ریاست‌جمهوری پارسال دریافتم. تنها دیداری که با نامزد غیرمترقبه آن روز و رئیس‌جمهور امروز دست داد.
آن روز سه پرسش صریح از او درباره عدالت، قومیت و غیرتشکیلاتی بودنش پرسیدم که او هم صریح پاسخ داد و با لحنی جدی و خالی از شوخی‌ها و خنده‌های معمولش. دیروز در دیدار با مدیران مسئول رسانه‌ها، این حسین شریعتمداری بود که چنین نقشی را بازی کرد. او در سخنانی علیه مذاکره، خواست آمریکا را تحمیل همه خواسته‌های خود به ایران خواند و با ادبیاتی کیهانی، رویکرد سیاست خارجی دولت را زیر سوال برد. این نقد صریح، پاس گلی بود به مسعود پزشکیان تا به‌صراحت پاسخ دهد و بگوید: «اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟».
او حتی گامی فراتر نهاد و از این سخن گفت که اگر ایران بار دیگر بخواهد تاسیسات هسته‌ای خود را بازسازی کند، دوباره با حمله بیرونی مواجه خواهد شد. این لحن سخن گفتن، البته دور از ملاحظاتی است که معمولاً رؤسای‌جمهور ایران رعایت می‌کنند. آنان در گفتارهای خود تلاش می‌کنند وجوه دیپلماتیک را رعایت کنند و اگر نه به اندازه دیپلمات‌ها، اما تا حد زیادی از سخن گفتن صریح و بی‌پیرایه در حوزه سیاست خارجی خودداری کنند.
در میان رؤسای‌جمهور قبل، البته محمود احمدی‌نژاد نیز بی‌ملاحظه سخن می‌گفت و در بند سیاست‌های کلان خارجی و ملاحظات دیپلماتیک نبود. اما تفاوت احمدی‌نژاد با پزشکیان آن بود که گفتارهای بی‌ملاحظه‌اش در چارچوب رادیکالیسم و تنش‌زایی بود و آب به آسیاب تندروها می‌ریخت. ازاین‌رو، برای آن سخنان کف می‌زدند و هورا می‌کشیدند و او را نماد عزت و استقلال می‌دانستند. پزشکیان اما اگر در لحن و دوری از ملاحظات دیپلماتیک گاه تنه به تنه احمدی‌نژاد می‌زند؛ اما از منظر ایدئولوژیک نسبتی با تندروها ندارد.
ازاین‌روست که هرگاه از قالب سخنرانی‌های تکراری و برنامه‌های رسمی بی‌حاصل خارج شود و برابر پرسش یا نقدی صریح قرار گیرد، چنان سخن می‌گوید که نه‌فقط تندروها را به واکنش می‌اندازد که دستگاه دیپلماسی را از انفعال و استیصال برآمده از ادبیات رسمی، خارج می‌کند. این سخن که «اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟»؛ برآمده از واقعیت مناسبات قدرت و نظام بین‌الملل کنونی است. گفتمان رسمی در ایران تلاش دارد این واقعیت را زیر سایه شعارها و تبلیغات و تحلیل‌های سفارشی نویسندگان و اندیشکده‌های وابسته، بپوشاند.
اما ناگهان پزشکیان سر می‌رسد و با عبارتی کوتاه و گویا و عامه‌فهم، همه این پوشش‌ها و روایت‌های برساخته را از هم می‌گسلد. طبعاً، این سخن پزشکیان با واکنش تندروها مواجه می‌شود. حتی سایت ریاست‌جمهوری در متن خبر رسمی خود، می‌کوشد این بخش را کنار بگذارد. اما پزشکیان کار خود را کرده است و ضربه خود را زده. او نه‌فقط تندروهای داخلی را با پرسشی صریح مواجه می‌کند که «اگر حرف نزنیم، پس جنگ کنیم؟»؛ سیگنالی را به جامعه بین‌المللی می‌فرستد و نشان می‌دهد در ایران، جریان خواستار پذیرش نظم جهانی فعال است و در پی فراهم‌سازی بستر مذاکراتی جدی و جدید و احیاناً، جامع.
این، همان سیگنال متفاوتی است که حتی شاید ترامپ را هم به بازنگری در مواجهه تند ماه‌های اخیر خود با ایران وادارد. چراکه برخلاف سیگنال‌های منفی ایران که پس از جنگ شنیده بود و حتی وزیر امورخارجه را با خود همراه کرده بود؛ اینک رئیس‌جمهور ایران، صریحاً از فقدان راهی جز مذاکره می‌گوید.
سخنی که تندروها آن را طبق معمول، مغایر با عزت خواهند خواند؛ اما عین واقعیت است. گزینه بدیل راه پرسنگلاخ مذاکره، تنها جنگی دیگر است؛ جنگی که شاید این بار، ابعاد و پیامدهای آن غیرقابل‌تحمل باشد

دبیر
This comment was minimized by the moderator on the site

رمزگشایی ابراهیم اصغرزاده از جمله ترامپ که ایران مکانی متفاوت خواهد شد؛ این جمله یک اعلام خطر است

ابراهیم اصغرزاده، رییس کمیته سیاسی جبهه اصلاحات:

ترامپ در سیاست خارجی، یک پوپولیست تمام‌عیار است، اما بی‌برنامه نیست. تهدیدهای او را باید جدی گرفت، چون پشت آنها برنامه هست. جمله‌ ایران مکان متفاوتی خواهد شد، یک اعلام خطر است، نه صرفا یک توییت مبهم. این حرف یعنی: یا جمهوری اسلامی تغییر می‌کند، یا تغییر داده می‌شود. این، زبان دیپلماسی نیست؛ زبان اولتیماتوم است.

وضعیت داخلی ایران دیگر مانند دهه‌ ۸۰ یا ۹۰ نیست. جامعه خسته است، زیرساخت‌ها فرسوده‌اند و مشروعیت اجتماعی و سیاسی نیازمند بازسازی. در چنین وضعی، تصور یک جنگ دیگر، فاجعه‌بار است. مردم از تورم مزمن، بحران اقتصادی، ناترازی انرژی، بحران آب، بی‌اعتمادی به آینده و عدم قطعیت درباره پایگاه طبقاتی‌شان رنج می‌برند. حاکمیت باید به جای قمار با بقا، مسیر توسعه را از دل عقلانیت سیاسی پیدا کند./ اعتماد

This comment was minimized by the moderator on the site

من یک یهودی کانادایی هستم و بیشتر از این نمی‌توانم درباره غزه سکوت کنم؛ یادداشت کارگردان ساکن ونکوور
آقای David Paperny، شهروند یهودی کانادایی و فیلم‌ساز ساکن ونکوور، در مقاله‌ای که در شماره امروز روزنامه Globe and Mail منتشر شده، دیدگاه شخصی خود را درباره واکنش جامعه یهودی کانادا به تحولات اخیر در غزه مطرح کرده است.
او در این مقاله، با اشاره به پیشینه خانوادگی و تجربیات فردی‌اش، از برخی نهادها و رهبران کامیونیتی یهودی به دلیل آنچه «سکوت یا واکنش ناکافی نسبت به وضعیت انسانی در غزه» می‌خواند، انتقاد کرده و خواستار گفت‌وگوی بیشتری در این زمینه شده است.
او در ابتدای مقاله به تجربه دوران نوجوانی خود در دهه ۱۹۷۰ اشاره می‌کند که مدتی را در یک کیبوتص در اسرائیل گذرانده و از آن زمان، به ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی یهودیت، به‌ویژه مفهوم «Tikkun Olam» (یعنی اصلاح و بهبود جهان)، باور پیدا کرده است.
او در بخشی از مقاله خود می‌نویسد ارزش‌هایی که با آن‌ها بزرگ شده، با آنچه اکنون در منطقه می‌بیند در تضاد قرار گرفته‌اند: «در برابر تصاویری از مادرانی که کودکان نحیف خود را در آغوش گرفته‌اند، در حالی‌که کامیون‌های کمک غذایی پشت مرزها منتظر مانده‌اند، از خود می‌پرسم: چه کشوری چنین شرایطی را ایجاد می‌کند؟»
او ضمن یادآوری حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و محکوم‌کردن آن به عنوان «جنایت»، تاکید می‌کند که این رخداد نباید مانع از بررسی و نقد دیگر وقایع شود: «اکنون مدت‌هاست که سکوت دیگر قابل‌قبول نیست.»
آقای Paperny در ادامه از رهبران کامیونیتی یهودی می‌پرسد چرا صدای قوی‌تری در برابر بحران انسانی در غزه شنیده نمی‌شود. به گفته او، برخی از این سکوت می‌ترسند، چون نگران هستند که موضع‌گیری‌شان به‌عنوان مخالفت با اسرائیل یا حتی یهودستیزی تعبیر شود. اما او تاکید می‌کند که این ترس نباید مانع شکل‌گیری یک گفت‌وگوی جدی درون‌جامعه‌ای شود.
او همچنین از مارک کارنی نخست‌وزیر کانادا، می‌خواهد موضع‌گیری‌های دولت کانادا فراتر برود و در کنار حمایت‌های دیپلماتیک، از گزینه‌هایی مانند فشار اقتصادی نیز برای کمک‌رسانی استفاده شود.
در پایان مقاله، Paperny می‌نویسد که بسیاری از یهودیان کانادایی، از جمله کسانی که خود را صهیونیست می‌دانند، احساس مشابهی دارند، اما به دلایل مختلف از ابراز آن خودداری می‌کنند. او خود را یکی از همان افراد می‌داند که دیگر نمی‌تواند سکوت کند و باور دارد که ارزش‌های یهودیِ مورد احترامش، اکنون بیش از همیشه نیازمند بازنگری و دفاع هستند.

This comment was minimized by the moderator on the site

باید از جنگ دوم جلوگیری کرد

"سیدحسین مرعشی"، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران می‌گوید: چالش اصلی کشور، عبور هوشمندانه از وضعیت آتش‌بس به صلح پایدار است.

بدترین سناریو برای ایران، شکل‌گیری اتحاد میان "ترامپ"، "نتانیاهو" و اروپاست.

در مذاکرات آتی، صرفاً بر دشواری امتیاز دادن تمرکز نکنید، بلکه به این بیندیشید که در ازای آنچه به‌دست می‌آورید، فقط ایران و تامین امنیت مردم، دستاوردی بسیار ارزشمند است

This comment was minimized by the moderator on the site

نویسنده سرشناس اسرائیلی: اشغال ما را فاسد کرده؛ اسرائیل در غزه مرتکب «نسل‌کشی» می‌شود
دیوید گراسمن، نویسنده اسرائیلی
تاریخ انتشار ۰۲/۰۸/۲۰۲۵

دیوید گراسمن، نویسنده برجسته اسرائیلی و برنده جوایز متعدد ادبی، اقدامات کشورش در غزه را نسل‌کشی توصیف کرد و به رسمیت شناختن «کشور فلسطین» از سوی فرانسه، بریتانیا، کانادا و برخی دیگر کشورها را «ایده بسیار خوب» دانست.
این نویسنده سرشناس و فعال صلح‌طلب در گفتگو با روزنامه ایتالیایی «لا رپوبلیکا» که روز جمعه اول اوت منتشر شد، گفت: «از خودم می‌پرسم: چطور به اینجا رسیدیم؟ چطور به جایی رسیدیم که متهم به نسل‌کشی شده‌ایم؟ تنها به زبان آوردن این واژه “نسل‌کشی” در ارتباط با اسرائیل، با ملت یهود، همین یک نکته، همین که چنین پیوندی اصلا ممکن شده، باید برای ما کافی باشد تا بفهمیم اتفاقی بسیار نگران‌کننده می‌افتد.»

آقای گراسمن با اشاره به این که برای سال‌ها از به‌کار بردن این واژه خودداری کرده است، گفت: «اما حالا، بعد از آنچه در روزنامه‌ها خوانده‌ام، تصاویری که دیده‌ام و بعد از گفتگو با کسانی که آنجا بوده‌اند، دیگر نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم. این واژه مثل بهمن است. وقتی آن را به زبان می‌آوری، بزرگ‌تر می‌شود، مثل یک بهمن که رفته‌رفته ویرانی و درد بیشتری را همراه می‌آورد.»

اظهارات آقای گراسمن تنها چند روز پس از آن مطرح می‌شود که دو سازمان بزرگ حقوق بشری اسرائیل همزمان با افزایش نگرانی‌های جهانی از گرسنگی و افزایش آمار مرگ ناشی از آن در غزه، اعلام کردند که اسرائيل در این منطقه مرتکب نسل‌کشی شده است.

این نویسنده که در سال ۲۰۱۷ با رمان «اسب وارد بار می‌شود» برنده جایزه بین‌المللی «بوکر» شد و سال‌ها منتقد سیاست‌های دولت اسرائیل بوده است، گفت که این واژه را «با دردی عظیم و قلبی شکسته» به زبان می‌آورد.

محقق اسرائیلی هولوکاست: اقدامات اسرائیل در غزه مصداق نسل‌کشی است و اروپا وظیفه دارد جلوی آن را بگیرد
او افزود: «چه وقتی در روزنامه ‌می‌خوانم و چه وقتی در گفتگو با دوستان اروپایی‌ام می‌شنوم که واژه‌های “اسرائیل” و “گرسنگی” در کنار هم آمده‌اند، ویرانگر است؛ به‌ویژه وقتی که این موضوع از تاریخ خود ما می‌آید، از حساسیت فرضی‌مان نسبت به رنج انسانی، از مسئولیت اخلاقی‌ای که همواره ادعای پایبندی به آن را نسبت به تمام انسان‌ها، نه فقط یهودیان، داشته‌ایم.»

آقای گراسمن، که در سال ۲۰۱۸ «جایزه اسرائیل» بزرگترین جایزه ملی این کشور را کسب کرد، گفت: «اشغال ما را فاسد کرده است. من کاملا متقاعد شده‌ام که نفرین اسرائیل از زمان اشغال سرزمین‌های فلسطینی در سال ۱۹۶۷ آغاز شد. شاید مردم از شنیدن آن خسته شده باشند، اما این حقیقت است. ما از نظر نظامی قدرتمند شده‌ایم و در دام وسوسه‌ای افتاده‌ایم که از قدرت مطلقه ما و اینکه فکر کنیم می‌توانیم هر کاری بکنیم، ناشی می‌شود.»

آقای گراسمن درباره اقدام فرانسه، بریتانیا، کانادا و چند کشور دیگر در به رسمیت شناختن «کشور فلسطین» گفت: «به نظر من واقعا ایده خوبی است و نمی‌فهمم چرا در اسرائیل این‌قدر هیاهو راه افتاده. شاید مواجهه با یک کشور واقعی، با تعهدات واقعی، به‌جای یک نهاد مبهم مثل تشکیلات خودگردان فلسطین، مزایایی داشته باشد. البته باید شرایط کاملا روشن باشد؛ یعنی کشوری بدون سلاح، و تضمین انتخابات شفاف که در آن، هر کسی که به خشونت علیه اسرائیل فرا می‌خواند، حذف شود.»

آقای گراسمن گفت: «این مسیر پیچیده خواهد بود، و هم ما و هم فلسطینی‌ها باید در برابر حملاتی که بی‌شک رخ خواهد داد، با بلوغ سیاسی رفتار کنیم. اما هیچ برنامه جایگزینی وجود ندارد.»‍

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظر اضافه کرد در لطیفه های دریافتی شاهرودی - سر...
با سلام و عرض ادب و ارادت بسیار بسیار از جناب آقای مصطفوی سپاسگزاریم . که در راستای ماندگاری و ضبط و...
- یک نظر اضافه کرد در اصلاحات مردنی نیست خانم نرگس م...
ماریا کورینا ماچادو برنده جایزه «صلح نوبل» و رهبر اپوزیسیون ونزوئلا: «تنها تشدید نظامی می‌تواند ماد...