وقتی کشور را به جایی برسانی که بگویند «جنگ نعمت است!»
  •  

07 آبان 1404
Author :  

بالا گرفتن دوباره جنگ قدرت در داخل، در شرایط توقف جنگ گرم با خارج

هر چه از جنگ 12 روزه [1] و آتش بس حاصل از میانداری رئیس جمهوری امریکا آقای دونالد ترامپ و... بین ایران و اسراییل، فاصله می‌گیریم، به رغم تاکید و سفارشِ سکاندارانِ مدیریتِ شرایط سختی که کشور [2] در آن گرفتار آمده است، مبنی بر اقدام موضعگیری بر اساس تقویت «انسجام ملی» در برابر هجوم خارجی، اما جنگ جناح‌های دخیل در قدرت، در بدنه ج.ا.ایران، بیشتر بالا می‌گیرد، حال آنکه از شرایط خسارتبار «نه مذاکره، نه جنگ»، به شرایط «هم مذاکره و هم جنگ»، و سپس به شرایط خسارتبار دیگری به نام «نه جنگ، نه صلح» شیفت کرده، و تغییر فازمان داده‌اند،

که عملا امور کشور را فِریز‌ (حالت یخ زدگی و انجماد)، و در یک شرایط حیران و سرگردان رها کرده، و به یک ایستایی خسارتبار دیگر مبتلا کرده‌اند، و با اینحال هرچه می‌گذرد، راهبرد وفاق [3] اعلامی از سوی رئیس جمهوری، بین مجلس و دولت رنگ می‌بازد، و حملات جناح‌ها به هم افزایش می‌یابد تا این گزاره دهشتناک که «جنگ نعمت است»!، دوباره چهره تلخ خود را در جامعه ایران نمایان کند.

جمله‌ایی تامل برانگیز و دردناک، که نشان از شرایط بیمار و هولناک جامعه ایرانی بعد از انقلاب دارد، که کثیف‌ترین، خونین‌ترین و خشونت‌بارترین چهره‌ی وجه حیوانیتِ جامعه آدمیزاد، یعنی جنگ، باید به کمک ما ایرانیان بیاید، تا جامعه ما را به سوی آرامشی نسبی ببرد، و اینگونه است که حتی جنگ نیز برای این مردم و کشور به یک "نعمت" تبدیل می‌شود، چرا که جنگ و شرایط خسارتبار جنگی، خود بازدارنده‌ی دعواهای داخلی بوده، و از سطح تنش، دعوا و درگیری در کشورمان خواهد کاست! 

تا پیش از این جنگِ تن به تن با اسراییلی‌ها، شاهد اوج گیری شکافی داخلی در جامعه ایران بودیم، که به رویارویی خونینی بین بدنه مردمی و حاکمیت، در جنبش «زن، زندگ، آزادی» منجر شد، دعوایی که بر سرِ تحمیل یک سبک زندگی، و برای حاکم کردن «حجاب اجباری» [4] درگرفت؛ و این رویارویی از سوی حاکمیت، با تصویب قوانین سختگیرانه [5] ، راه اندازی گشت خسارتبار و خشونتبار ارشاد، تصویب قانون مشکوک حجاب و عفاف [6] ، اعزام حجاب‌بان‌ها به اماکن عمومی و خیابان‌ها و... پی گرفته شد، و در سوی دیگر مردمی بودند که با نافرمانی مدنی، به این وضع پاسخ می‌دادند، و از سطح آزادی‌های فردی و اجتماعی خود دفاع کردند، و بدین ترتیب نوعی وزن کشی، زیر پوست جامعه ایرانی، میان آزادیخواهی (داشتن حق انتخاب و تعیین سرنوشت)، و تحمیل اجبار [7] در پوشش و سبک زندگی و...، در جریان بود،

و همین سطح از دعوای سیاسی نیز، همزمان در بدنه حاکمیتی ج.ا.ایران در جریان بوده و هست، نبردی بین جناح‌های سیاسی موسوم به راستگرایان که مراکز انتصابی حاکمیتی و... را گاه مادم العمر در اختیار دارند، و جریان اصلاحات که تنها متکی به رای مردمند، و در آخرین حرکت در پهنه نبرد انتخاباتی، موفق شدند، از روزنه‌ایی کم‌سو، سود جسته، و با پیروزی نسبی در انتخابات ریاست جمهوری، این وزن کشی سیاسی داخلی را به اوج برسانند، که باز دوگانگی در تقسیم قدرت رخ داد، و مجلس اقلیتِ [8] در اختیار راستگرایان (که بروندادی از دخالت نظارت استصوابی، و آرایی اندک است که نمایندگانی کسب کردند و بر کرسی‌های سبز مجلس تکیه زدند، و خود را بر قوه قانونگذاری مسلط کردند و...)، به تقابل با دولت انتخابی جدید پرداختند،

جنگ 12 روزه و تجاوز امریکا و اسراییل به کشورمان، تا حدودی باعث فروکش کردن این دو تقابل بزرگ، بین ملت و حاکمیت، و جناح‌ها و باندهای سیاسی حاکم شد. اما مصیبت از آنجا آغاز شد که هرچه از وقوع آتش بس بین ایران و اسراییل، فاصله می‌گیریم، آتش تنش‌های داخلی دوباره بالا می‌گیرد، و این روزها مسئولین طراز اول ج.ا.ایران، وجه درست بودن این گزاره را، دوباره نشان می‌دهند، که انگار بقای ساختار سیاسی موجود در ایران بر وجود بحران و درگیری استوار است [9]، و از جمله این جنگ است که به عنوان بحرانی‌ترین رخداد اجتماعی می‌تواند جامعه توفان‌زده سیاسی کشور را آرام کند، و به عبارتی «موجیم که آرامش ما، عدم ماست».

این روزها دعواهای سیاسی دوباره اوج گرفته، صدا و سیما [10]، روزنامه‌های حاکمیتی (افسارگسیختگان و دست گشاده‌هایی) همچون روزنامه کیهان و...، نمایندگان جبهه پایداری و تندروهایی از این دست، و... کم بودند، تریبون مجلس، در حد رئیس آن هم به صحنه درگیری پیوسته و با بیانیه‌خوانی از تریبون مجلس علیه منتقدین، و دمیدن در جنگ و نبرد داخلی، به یک طرف دعوا، در دنیای دو قطبی جناح‌های قدرت در ج.ا.ایران بدل شده، و محمد باقر قالیباف در نقش وکیل مدافع سفارت روسیه در تهران [11]، حملات انتقادی خود را متوجه دکتر حسن روحانی، و دکتر محمد جواد ظریف کرد [12].

آنانیکه انتقاداتی را مطابق با تجربه مسئولیت خود، از جمله تجربه مذاکراتی که در روند ایجاد برجام کسب کردند، کشور را متوجه خطرات تکیه به روسیه کرده، و نسبت به جلب و جذب شدن در سیاست مزورانه روس‌ها هشدار دادند، و سیاست خارجی شرقگرایانه کنونی را به چالش کشیدند، و محمد باقر قالیباف هم به زعم خود، در زمین روسیه نقش بازی کرده، تا بلکه بتواند زمین را برای منتقدان سیاستِ تکیه به شرق مین گذاری کرده، و منتقدان را به سکوت وادارد و...

جنگ 12 روزه به عنوان یک خطای راهبردی از ناحیه غرب علیه ایران بود، که از سوی آنان آغاز شد، و اسراییل و امریکا علیه توان هسته‌ایی، و نیروی دانش و توان پیشبرنده علمی ایران، و توان و زیرساخت دفاعی کشور و... دست به اقدام زدند، و در مسیر قتل و ترور ناجوانمردانه دانشمندان، فرماندهان و بیش از هزار و دویست تن از مردم ایران گام برداشتند، و میلیاردها دلار خسارت به ایرانیان تحمیل کردند،

کمترین بهره‌ایی که این هجوم آنان داشت، انسجام ملی ایرانیان بود، که در گرداگرد موجودیتی به نام "ایران" شکل گرفت و آنرا قوت بخشید [13] ، اما هر چه از آن جنگ دور می‌شویم، این انسجام بیشتر مورد حمله و خدشه قرار می‌گیرد، و دوره سکوت و آتش بس داخلی ناشی از صحنه هولناک جنگ، کشتار و ویرانی نیز، به پایان خود نزدیک شده، دعواها، و چنگ کشیدن‌های جناحی نیز اوج می‌گیرد، و چهره لخت و کراهتبار جنگ قدرت در داخل، خود را بیشتر نشان می‌دهد،

بله متاسفانه با داشتن چنین روند سیاسی، و در سایه حضور مسئولینی چنین در صدر امور کشور، جنگ نیز نعمت می‌شود! تا ویرانی، کشتار و وحشت به داد مردم ایران رسیده، و چندی آنان و نخبگانش را از گزند درگیری‌ها و حملات ایادی قدرت، در داخل نجات دهد، درگیری‌هایی که باید بعد از هر انتخاباتی به صورت طبیعی پایان پذیرد، و کار در اِشلِ ملی توسط دست اندرکاران کشور پی گرفته شود، اما دیگر دهه هاست که نبردهای جناحی بدون وقفه شده، و در تمام سطوح کشور جریانی دائم دارد، و پایانی بر آن نیست، و این درگیری‌ها توسعه و پیشرفت، صلح عمومی، روان جامعه را هدف گرفته، و در گروگان خود نگه داشته، و در معرض خطر جدی قرار داده، و وحدت ملی را پایمال از حضور خود می‌کند،

و چقدر جامعه و مردم ایران مظلومند که حاکمان آنان، تنها در شرایط اوجِ جنگ و نبرد است که دست از یقه همدیگر، و ملت خود می‌کشند، و این تنها کشتار و حمله دشمن است که قادر است، شمشیر مراکز قدرت و ثروت را تا حدودی به غلاف فرو برد؛ اما در نبود جنگ، میدان رقابت سیاسی داخلی خونین بوده، و بازار تصویب و اِعمال قوانین ضد آرامش و رضایت مردم (قوانینی همچون حجاب و عفاف و...) گرم خواهد بود. 

تهران - 6 آبان 1404 برابر با 28 اکتبر 2025

[1] - جنگ ایران و اسرائیل یا جنگ ۱۲ روزه، درگیری مسلحانه‌ای بود که با انجام مجموعه‌ای از حملات غافلگیرکننده از سوی اسرائیل به ایران در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شد. نیروهای اسرائیلی برخی از فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هسته‌ای و سیاستمداران ایران را ترور کردند و به سامانه‌های پدافند هوایی و برخی تأسیسات هسته‌ای و نظامی ایران آسیب رساندند یا آن‌ها را تخریب کردند.[۲۲] ایران در پاسخ موشک‌هایی را به سوی پایگاه‌های نظامی و شهرهای اسرائیل شلیک کرد. حوثی‌های یمن نیز چندین موشک به سمت اسرائیل پرتاب کردند. ایالات متحده آمریکا علاوه بر دفاع از اسرائیل در برابر موشک‌ها و پهپادهای ایرانی، در روز نهم جنگ با حمله به سه سایت هسته‌ای ایران اقدام تهاجمی انجام داد.

[2] -  «علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، در نامه‌ای با دستخط خود خطاب به مدیران رسانه‌ها، بر نقش مهم رسانه‌ها در حفظ انسجام ملی و مقابله با دوقطبی‌های کاذب تأکید کرد. در این نامه خطاب به رسانه‌ها  آمده است: «سلام علیکم، برای دفع خطرات از کشور سرافرازمان ایران، دو نکته مهم است: یکی تقویت نیروهای مسلح که پیگیری آن با ماست، و مهم‌تر، حفظ انسجام ملی و سد کردن راه گسترش دوقطبی‌های کاذب تا مسیر توسعه ملی فراهم گردد.پیگیری و کمک درباره این موضوع با شما اهالی معزز رسانه‌هاست» لاریجانی در این نامه، رسانه‌ها را عامل مؤثر در حفظ وحدت ملی و پیشگیری از تنش‌های سیاسی و اجتماعی دانسته و از آنان خواسته است در مسیر تقویت همبستگی و ثبات کشور گام بردارند»

[3] - علی مجتهدزاده وکیل دادگستری با انتقاد از تخصیص بودجه به طرح‌های مرتبط با امر به معروف گفت: «مقابله با تندروها اراده می‌خواهد. اگر دولت واقعاً دولت باشد، می‌تواند جلوی این بودجه‌ها را بگیرد، اما در دولت آقای پزشکیان چنین اراده‌ای نمی‌بینم. آقای پزشکیان به نام وفاق از حقوق ملت کوتاه می‌آید و این باعث جسارت تندروها شده است. وقتی رئیس‌جمهور باید پاسدار قانون اساسی باشد، چرا اجازه می‌دهد بودجه ۸۰ هزار نیروی امر به معروف از بیت‌المال تأمین شود؟ این حیف‌ومیل اموال مردم است. قوه قضاییه باید با کسانی که امنیت ملی و روانی جامعه را مختل می‌کنند برخورد کند. کشور در شرایط حساسی است و چنین اقدامات مشکوکی نگران‌کننده‌است. دولت پزشکیان در عمل به وعده‌هایش، از سیاست خارجی تا رفع فیلترینگ، ضعیف عمل کرده است. برای مقابله با جریان‌های تندرو، اراده‌ای جدی‌تر از وضع موجود لازم است؛ اراده‌ای که در دولت فعلی دیده نمی‌شود.»

[4] - سردار حسین علائی از فرماندهان عالی‌رتبه پیشین در جنگ ۸ ساله: «ما باید در سیاست داخلی‌مان تجدیدنظر کنیم. بابا! مردم را راضی کنید. گفتم این گشت ارشاد را رها کنید، شما باعث بی‌حجاب رسمی می‌شوید و الآن بی‌حجابی رسمی شده، کاری هم‌ نمی‌توانند بکنند. زن‌ها خودشان راه ورزشگاه را باز کردند. گفتم همه کسانی که در خارج و در زندان علیه اسرائیل موضع گرفتند را باید به کشور برگردانید و زندانیان را آزاد کنید»

[5] - « این ملت در این جنگ ۱۲ روزه با همه قدرت در کنار ایران ایستاد نه در کنار ما حاکمان. فلان چیز، فلان مسأله را مجلس تصویب کرده است. مگر مجلس رأی چند درصد مردم را دارد؟ حالا اگر رأی هم داشته باشند. کار آن‌ها هم قانونی باشد. اگر یک موضوعی برای ما روشن باشد که ۸۰ درصد مردم مخالف آن هستند، قانونگذاری در مقابل نظر ۸۰ درصد مردم یعنی چه؟ این که قانون نیست. اصلاً وقتی یک چیزی را ۹۰ درصد مردم مخالفند، می‌شود بگوییم چون در مجلس رأی داده و شورای نگهبان هم امضا کرده پس همه باید مطیع باشند؟ چه ارزشی دارد کار شما؟ (سایت حسن روحانی، ۱ آبان ۱۴۰۴). »

[6] - « خیالتان آسوده! در حالی که کشور در شرایط سخت و بحرانی پس از جنگ ۱۲روزه و بازگشت تحریم‌ها به سر می‌برد، و امنیت ملی و تمامیت ارضی مورد تهدید قرار گرفته است، به جای مدیریت بحران و دوری از هرگونه نزاع، متاسفانه دو اقدام غیرمنطقی توسط  تندروها از یک سو و رئیس مجلس از سوی دیگر، جامعه را با التهاب و نگرانی بیشتر روبرو کرد! تندروها، برغم مصوبه شورای عالی امنیت ملی و تصمیم سران قوا برای توقف اجرایی شدن قانون موسوم به حجاب و عفاف، راسا وارد عمل شده و به مردم در داخل پیام می‌دهند، به تنظیمات کارخانه باز خواهیم گشت، خیالتان راحت! یعنی حجاب اجباری را اجرا می‌کنیم! بدون اینکه به تبعات اجتماعی و سیاسی چنین اقدام خودسرانه ای توجه کنند. از دیگر سو، باقر قالیباف، با ادعایی بدون سند، روحانی و ظریف را به دامن زدن بر فضای ضد روسی و حرکت بر خلاف سیاست‌های کلان کشور متهم کرد. یعنی به نوعی غیرمستقیم،‌ ضمن دفاع از همسایه شمالی به آنان پیام داد که سیستم در مقابل غربگرایان ضد روسیه خواهد ایستاد، خیالتان آسوده....! اینها فقط دو نمونه از رفتارهای ضد انسجام ملی است، اما عاملان آن، با فرافکنی، به دنبال مقصر و دشمن می‌گردند!» بهرام گل‌زاده

[7] - صادق زیباکلام در مناظره با هاشمی گلپایگانی، دبیر سابق ستاد امر به معروف: « مسئله حجاب برای جریان رادیکال، مسئله‌ قدرت است، نه خدا و پیغمبر؛ اگر به خاطر خدا و پیغمبر بود چرا یک بار آیت‌الله سیستانی در نجف و کربلا که قلب تشیع است، نگفت که حجاب باید رعایت شود؟!.»

[8] - «به نام خدا و با سلام، آقای قالیباف خجالت نکشید این مدل حکمرانی شماست.  رسانه خبر فوری از قول آقای قالیباف گفت: "خجالت می‌کشم بگویم که ۵ سال قبل از محل معادن سهم دولت ۶ هزار میلیارد تومان بوده ولی مابه‌التفاوت قیمت گازوییلی که به معادن می‌دادیم ۴۰ هزار میلیارد تومان بوده است! این طور کار کردن که مدیر نمی‌خواهد، رهایش کنید بهتر نتیجه خواهد داد. آقای قالیباف خجالت نکش برادر، این مدل حکمرانی شماست. مگر در هولدینگ یاس چه اتفاقی افتاد لطفا یک مروری کنید ببینید از وضعیت معادن بدتر نبود؟ مگر در ساخت بیمارستان تخصصی مغز در منطقه ۲۲ چه اتفاقی افتاد؟ چرا خودتان را تبرئه و دیگران را متهم می‌کنید؟ شما در انتخابات ریاست جمهوری خود را کاندیدای ۹۶ درصدی ها می دانستید و گفته بودید که آمدید تا جلوی پیروزی چهار درصد زالوصفت را بگیرد امروز بر صندلی ریاست مجلسی نشسته‌اید که به مجلس چهار درصدی‌ها شهرت پیدا کرده است؛ خود شما با ۵/۷ درصد رای رئیس قوه مقننه شده‌اید . آقای قالیباف در گفتار بیشتر دقت کنید چرا که ۹۴/۳ درصد مردم تهران شما را نماینده خودشان نمی‌دانند . فاصله شما با بدنه مردم بسیار زیاد است و انشاالله به فکر ترمیم آن باشید .» سیداحمد نبوی  فعال سیاسی

[9] - «وقتی مجلس کشور را به هم می‌ریزد.  درحالیکه مسعود پزشکیان و حسن روحانی در روزهای اخیر حرفی درباره روسیه نزدند و محمد جواد ظریف هم در پیام اینستاگرامی نوشت، به صورت یک‌جانبه سکوت کرده‌ام تا خدشه‌ای به منافع ملی وارد نشود، محمدباقر قالیباف در اقدامی بی‌سابقه به تنش‌ها دامن زد و بی‌مورد از روحانی و ظریف انتقاد کرد.» خبرستان «ظریف: ما مدتی لب از سخن دوختیم..! جوادظریف،با این پست، ازسکوت خود خبر داد و نوشت: "سلام دوستان؛ هفته گذشته متن مستدل و متوازنی را برای حمایت از روابط همسایگی وهمکاری‌های بین‌المللی درکنار روشنگری در برابر سوءاستفاده‌‌های مغرضانه از اظهارات یک همکار قدیمی تهیه کرده بودیم و قصد داشتیم در روز یکشنبه و پس از اجرایی شدن بند 8 قطعنامه 2231 آن را منتشر کنیم. در این میان، پنجشنبه شب گذشته و در جلسه‌ای که از مدت‌ها قبل تنظیم شده بود، به احترام پرسش چندین نفر از حضار، ناگزیر از ارائه توضیحات مختصری شدم.پس از آن به توصیه دوستان و بزرگان، از انتشار متن مزبور خودداری کردم و در طول هفته گذشته در برابر موج گسترده هجمه سازماندهی‌شده، که علیرغم توصیه‌ها هنوز ادامه دارد، به صورت یک‌جانبه سکوت کرده‌ام تا خدشه‌ای به منافع ملی وارد نشود: ما را سری است با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم. دوست و برادر دانشمند و هنرمندم، دکتر محمدابراهیم انصاری لاری، با خط زیبای خود زبان حالم را ترسیم فرموده‌اند که حیف است آن را نبینید." تندرست و شاد و سربلند باشید»

[10] - انتقاد صریح محمدخاتمی از بازگشت صداوسیما به رویکرد قبل از جنگ ۱۲روزه/ نکند اشتباه کنیم و بگوییم، مردم ما را تایید کردند! بلکه مردم ایران را تایید کردند ایران، برای همه ایرانیان است. هدف ایران آباد و آزاد است و اسلام و انقلاب اسلامی هم ساختن ایران و پیشرفت آنرا تایید می کند. ایران برای همه ایرانیان است، اما باعث تاسف است که امروز از تمام شاخص های سند چشم انداز بیست ساله عقب افتادیم. مردم (در جنگ ۱۲روزه) خیلی خوب نشان دادند که در هنگام خطر کنار همدیگر هستند. حتی مخالفان جمهوری اسلامی هم برای ایران و در محکومیت تجاوز اطلاعیه دادند و اظهارنظر کردند. نکند اشتباه کنیم و بگوییم مردم ما را تایید کردند! نه؛ مردم ایران را تایید کردند و این ما هستیم که باید به سمت ایران حرکت کنیم.» خاتمی با انتقاد از عملکرد صداوسیما خاطرنشان کرد: « حتی سرودهایی که برای ایران خوانده شد، نیز خوب بود، اما مدتی بعد از جنگ صداوسیما دوباره به رویکردهای سابق خود برگشت. »

[11] - « تاریخ قاجاری؛ به بهانه سخنان قالیباف علیه روحانی و ظریف، از تریبون مجلس

 "یاسر هاشمی‌رفسنجانی"، در یادداشتی نوشت: «وقتی رئیس مجلس ایران با لحنی هشدارآمیز از « لطمه همکاری با روسیه » سخن می‌گوید، انگار انعکاس صدای ناهنجار تاریخ قاجاری است، که از لابه‌لای کلمات برمی‌خیزد تا به دلسوزان ملی هشدار دهد که مبادا باز املای سفارت ، انشای سیاست شود.  با جمله شگفت‌انگیز «مواضع حسن روحانی و محمدجواد ظریف به همکاری‌های ایران و روسیه لطمه زده است»، چنان بوی کهنگی تاریخ در فضا پیچد که گویی تاریخ ایران در تقویم دهکده جهانی سال ۲۰۲۵ به جای همراهی با دنیای مدرن، در چرخشی عجیب به روزگارانی برگشت که سایهٔ سرد سفارت روس و انگلیس چنان بر دیوار سیاست ایران سنگینی می‌کرد که شاه شهید قاجاری! پس از دسیسه روسی-انگلیسی با مهدعلیایی در شهادت امیرکبیر، در توصیف آن دوران می‌گوید: "به جنوب می‌خواهم بروم باید از کنسول انگلیس اجازه بگیرم و به شمال می‌خواهم بروم باید از کنسول روسیه اجازه بگیرم، ای مرده شوی این سلطنت را ببرد." در اوراق دفتر تاریخ ایران وقتی به ۲۵ تیر سال ۱۲۸۸ می رسیم، "محمدعلی‌شاه" پس از شکست از نیروهای مشروطه‌خواه، از کاخ گلستان گریخت و به سفارت روسیه در زرگنده پناه برد، درست چون دیوانه‌ای که از ترس مرگ، خودکشی می کند. آن پناهندگی، نه تصمیمی سیاسی برای تحکیم پایه‌های حاکمیت قاجار، که پایان آن سلسله در ایران و نقطه‌ عطفی برای تحقیر ملی بود، لحظه‌ای که شاه ایران در آغوش بیگانه آرام گرفت، هم قدرت از سلطنت قاجاری و هم اقتدار از جماعت ایرانی رخت بربست. تن پناهندگی برای همسایه زیاده‌خواه و فرصت‌طلب تزاری چنان شیرین بود که دو سال بعد، در آذر ۱۲۹۰، با لحنی تهدیدآمیز، به دولت مشروطه دستور اخراج مستشار آمریکایی می‌دهد و در تهران نیز گروهی از رجال روس‌گرا مجلس را به تمکین نشاندند تا قزاقان روس، با دستچین کردن شهرهای ایران، تبریز، رشت و مشهد را اشغال کنند و خون مشروطه‌خواهان بر خاک وطن بخشکد، غافل از آنکه آن واقعه، شکست یک دولت نبود؛ شکست استقلال ملی بود.اکنون بیش از یک قرن گذشت و قدرت در جهان برمدارهای هوش مصنوعی و دیپلماسی چندوجهی می‌چرخد. دراین شرایط، هشدار«لطمه به همکاری با روسیه» نمی‌تواند نشانهٔ دلسوزی باشد و اگر یک تسویه حساب جناحی و کینه انتخاباتی نباشد، پژواکی ازهمان ذهنیت‌ روسمداری دوران قاجار است. که میرزاده عشقی را به فریاد واداشته بودند که بگوید: "وطن‌فروشی از آن روز مد شد در ایران که هرکه پست گرفت، ازسفارت آمد"»

[12] -  واکنش توییتری بهرام پارسایی، نماینده شیراز در مجلس دهم، به اظهارات قالیباف علیه حسن روحانی و محمد جواد ظریف: «رئیس مجلس در کدام تیم بازی میکند؟! بدعت دفاع عجیب و خارج از عرف از اجانب در برابر مقامات رسمی پیشین از تریبون مجلس! حمایت رئیس مجلس ایران از روسیه در جدل با رئیس جمهور و وزیر امور خارجه پیشین ایران، یادآور به توپ بستن مجلس و تداوم استبداد در برابر مشروطه توسط لیاخوف روسی است!»

[13] - سیدمحمدخاتمی‌: «اشتباه نکنید! مردم در جنگ ۱۲روزه ایران را تایید کردند نه ما را»

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (27)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

چرخه‌ی خودسوزی قدرت؛ چرا هرکس در این نظام بالا می‌رود، دیر یا زود می‌سوزد؟

اکبر اعلمی

از سال ۱۳۵۸ تاکنون؛ به‌ جز روسای دولت در دوره‌های رئیسی و پزشکیان (تا این لحظه) که بر تسلیم و اطاعت‌پذیری محض خود تأکید کرده و می‌کنند، بر اساس الگویی تکرارشونده، به‌نظر می‌رسد هر کس، در این نظام، به اوج قدرت خود رسیده، دیر یا زود از سوی برخی اشخاص و جریانات سیاسی با برچسبی از میدان، به‌ در شده است؛

بازرگان، نخست‌وزیر منصوب آیت‌الله خمینی، با دهه‌ها سابقه‌ی تعهد و مبارزه، در کوتاه‌ترین زمان «لیبرال و جاسوس آمریکا» نام گرفت.

طالقانی، نخستین امام جمعه‌ی تهران و روحانی مبارز، «حامی منافقین» معرفی شد.

بنی‌صدر، نخستین رئیس‌جمهور تأییدشده از سوی امام، به «عامل منافقین» و «فراری» بدل گردید.

منتظری، قائم‌مقام رهبری و از یاران نزدیک بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، «ساده‌لوح و آلت‌دست دشمن» خوانده شد.

میرحسین موسوی، نخست‌وزیر دوران جنگ، «عامل اصلی فتنه» لقب گرفت.

هاشمی رفسنجانی، یار نزدیک آیت‌الله خمینی و نفر دوم نظام، پس از دهه‌ها ریاست مجلس، ریاست‌جمهوری و مجمع تشخیص، در ردیف «عوامل فتنه» نشست.

خاتمی، موسوم به رئیس‌جمهور اصلاحات، «حامی فتنه» متهم شد.

احمدی‌نژاد، محبوب دیروز رهبری و اصول‌گرایان، ناگهان «رأس جریان انحرافی» نام گرفت.

مهدی کروبی، نماینده‌ی آیت‌الله خمینی و رئیس مجلس و بنیاد شهید، «فتنه‌گر و عامل استکبار» شناخته شد.
و
حسن روحانی، با کارنامه‌ای پر از مسئولیت‌های کلیدی و دو دوره ریاست‌جمهوری، «نوکر آمریکا، متقلب و دروغ‌گو» لقب گرفت.

اگر این روایت‌ها را بپذیریم، لابد باید باور کنیم که انقلاب از ابتدا در دست نااهلان بوده و تنها «اهلانِ واقعی» همان کسانی‌اند که مطلقاً مطیع "حضرت والا" مانده‌اند!
اما این روند نه تصادفی است و نه صرفاً نتیجه‌ی خطاهای فردی؛ بلکه محصول ساختاری است که از درون خود را می‌فرساید.

در این‌صورت، ریشه‌های این چرخه را احتمالا باید در یک یا چند عامل زیر جست‌وجو کرد:

۱. نظام ناکارآمدپرور:
در ساختاری که وفاداری بر شایستگی می‌چربد، مدیران با تملق بالا می‌روند و با اندک استقلال رأی سقوط می‌کنند. نتیجه، حکمرانی‌ای است که نه تجربه می‌اندوزد و نه اصلاح می‌شود.
۲. پیامد نظارت استصوابی:
مکانیزمی که مفهوم «انتخاب» را از معنا تهی کرده و گردش نخبگان را به بن‌بست کشانده است. وقتی نهاد قدرت از پیش گزینش می‌کند، تنوع اندیشه از میان می‌رود و جامعه در یکنواختی فکری و رکود مدیریتی فرو می‌غلتد.
۳. خودکامگی ساختاری:
در نظام‌هایی که نهادهای بالادست از پاسخ‌گویی مصون‌اند، قدرت به‌تدریج خودبسنده و خودویرانگر می‌شود. این خودکامگی، دیر یا زود به حذف نزدیک‌ترین یاران می‌انجامد تا هیچ صدای متفاوتی باقی نماند.
۴. حاکمیت دوگانه؛ تقابل جمهوریت و ولایت:
در این نظام، رئیس‌جمهور تا زمانی که در مدار ولی‌فقیه می‌چرخد، «انقلابی» است، و به‌محض استقلال رأی، «منحرف» خوانده می‌شود. این تضاد ذاتی، سرچشمه‌ی بی‌ثباتی سیاسی و تکرار حذف‌های متوالی است.
۵. ایدئولوژی تمامیت‌خواه:
هرگاه حقیقت در انحصار یک قرائت رسمی از دین و انقلاب تعریف شود، هر قرائت دیگر «باطل» تلقی می‌شود. در چنین فضایی، حذف نه انحراف، بلکه «تطهیر» و دفاع از ایمان شمرده می‌شود.
۶. ترس از اصلاح:
اصلاح یعنی پذیرش خطا، و قدرت غیرپاسخگو هرگز خطای خود را نمی‌پذیرد. از این‌ رو، به‌ جای اصلاح ساختار، چهره‌ها قربانی می‌شوند تا وانمود شود که مشکل در افراد است، نه در نظام.
البته این چرخه فقط زاییده‌ی ساختار نیست. جامعه، رسانه‌ها و فضای سیاسی نیز ــ آگاهانه یا ناآگاهانه ــ در آن نقش داشته‌اند؛
گاهی با سکوت و ترس، و گاه با هیجان و دوگانه‌سازی، حذف را مشروع و موجه جلوه داده‌اند.

اما نتیجه‌ی این روند؛ روشن است:

۱.نظامی که همه‌ی فرزندان خود را «منحرف» می‌خواند، در واقع از ناتوانی‌اش در پرورش انسان‌های صادق و کارآمد پرده برمی‌دارد.
۲.قدرتی که از اصلاح می‌گریزد و تنها در حذف نفس می‌کشد، دیر یا زود در آتش همان حذف خواهد سوخت.
۳.انقلابی که فرزندانش را بلعید، دیگر چیزی برای دفاع از خود نخواهد داشت.
۴.اگر همه‌ی انقلابیون منحرف شدند، انحراف را باید در ساختار جست‌وجو کرد، نه در اشخاص.
۵.قدرتی که برای بقا همه را می‌سوزاند، سرانجام جز خاکستر خود چیزی نخواهد یافت.
۶.وقتی حذف به عادت بدل شود، حقیقت نخستین قربانی قدرت است.
۷.هیچ نظامی با حذف نخبگانش پایدار نمانده است؛ تاریخ، شاهد بعدی را نیز خواهد شناخت.

جمعه ۱۶ آبان ۱۴۰۴

This comment was minimized by the moderator on the site

حسن روحانی خطاب به قالیباف : شخصی که در طول ۱۸ سال گذشته بیش از ۳۱ پرونده کلان فساد اقتصادی داشته و از هيچکدام تا الان تبرئه نشده حق اعتراض به بنده را نداره . جنابعالی تا آنجا که بنده اطلاع دارم حقوق دریافتی ماهیانه شما از سپاه و مجلس و دانشگاه و دهها نهاد دیگه بیش از یک میلیارد تومان است و اجازه دهید بیش از این افشاگری نکنم .

This comment was minimized by the moderator on the site

دکتر ظریف ؛
از ستم بر کسی که جز خدا یاوری ندارد، بپرهیز.

رحیم مطهرنژاد

نگران نباش آقای دکتر ظریف.
پایداری ها از ۱۰ روز پیش، همه نیروهای شان را فراخواندند تا علیه دکتر روحانی و شما کمپین محاکمه روحانی - ظریف راه بیندازند، اما تیرشان به سنگ خورد.

آن ها حتی نتوانستند دو ردیف از سالنی که برای این کار مهیا کرده بودند را پر کنند !

حتی سخنان پیش از دستور آقای قالیباف رئیس مجلس و عربده های مستانه امیر حسین ثابتی از تریبون مجلس علیه شما و آقای دکتر روحانی نیز نتوانست به این کمپین کمک کند.

آقای دکتر ظریف ؛
شما صداقت و تعهد خود به کشور و ملت را در دو دوره مسئولیت وزارت امور خارجه در دستگاه دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی بخوبی اثبات کردید.

مردم شریف ایران وفاداری شما در فراخوان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ را نیز بیاد دارند.

اگرچه شما را برای استعفا در تنگنا قرار دادند، اما ملت بزرگ ایران هیچ گاه خدمت گذران واقعی خود را از یاد نخواهند برد.

پایداری ها آرزوی محاکمه شما و آقای دکتر روحانی را به گور خواهند برد.

۹ آبان ۱۴۰۴
رحیم مطهرنژاد

This comment was minimized by the moderator on the site

ضرورت اصلاح ساختاری و بازگشت به مردم

بیانیه نهضت آزادی ایران

تجربه‌ تاریخی چهار دهه‌ گذشته نشان داده است که مردم ایران، در تمام بزنگاه‌های اساسی، از جنگ هشت‌ساله تا بحران‌های منطقه‌ای از جمله جنگ دوازده‌روزه، وفادارانه به دور پرچم ایران گرد آمده‌اند و از استقلال، تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران دفاع کرده‌اند.

حاکمیت اما برخلاف وظایف و تعهدات مصرح در قانون اساسی، کمتر بر پایه‌ اعتماد به مردم و در جهت بهبود معیشت، آزادی و کرامت آنان گام برداشته است.

اکنون در پی فعال‌سازی مکانیسم ماشه و ورود حاکمیت به مرحله‌ای خطیر از روابط بین‌الملل، نیاز به بازنگری ژرف و عقلانی در بنیان‌های سیاست‌گذاری بیش از پیش احساس می‌شود.

حاکمیت در آستانه‌ انتخابی سرنوشت‌ساز قرار دارد. ازیک‌سو، انتظار می‌رود با اصلاحات ساختاری در عرصه‌ حکمرانی، بازگشت صادقانه به مردم و بازسازی اعتماد عمومی، مسیر توسعه‌یگ پایدار و مشروعیت سیاسی را بازگشاید و از سوی دیگر، مشابه سال‌های قبل، این نگرانی وجود دارد که با اتخاذ سیاست‌های فرساینده، در چرخه‌ انزوا و انباشت بحران‌ها باقی بماند.

پایه‌ هر اصلاح پایدار، لاجرم سامان‌دادن به ساختار قدرت و تغییرات نهادی در جهت دموکراسی‌سازی است. باید تأکید کرد که سیاست خارجی درست و کارآمد در تامین مقتدرانه و عزت‌مندانه منافع ملی، نتیجه‌ ساختار داخلی منطبق با این انتظار است.

بدون اصلاحات بنیادین در نظام تصمیم‌گیری و پاسخگویی داخلی، سیاست خارجی نمی‌تواند عقلانی، منسجم و کارآمد باشد.

سیاستی که پیامدش انزوای بین‌المللی، تحریم و جنگ باشد نه نشانه‌ اقتدار، بلکه حاصل خطای محاسباتی و بی‌اعتنایی به منافع ملی است.

چنین رویکردی غالباً خواست اقلیتی پرسروصدا در داخل است که از تداوم تنش و انسداد سیاسی سود می‌برند و همزمان نیز تأمین‌کننده‌ منافع اپوزیسیون وابسته در خارج از کشور و کشورهای متخاصمی همچون اسرائیل است.

همه این‌ها بقای خود را در استمرار بحران داخلی و بین‌المللی ایران می‌جویند. سیاست خارجی آینده‌ ایران باید بر مبنای استراتژی موازنه‌ منفی و بیطرفی مثبت دکتر مصدق، بر استقلال تصمیم‌گیری و تقدم منافع ملی بر هر نوع وابستگی ایدئولوژیک یا جناحی، رعایت و ترویج حقوق بشر و صلح در عرصه جهانی استوار باشد.

ایران نه باید در مدار شرق مستحیل شود و نه در دام نگاه ابزاری غرب گرفتار آید.

عرصه‌ بین‌الملل، میدان رقابت ملت‌ها برای تأمین منافع خویش است و حاکمیت باید با عقلانیت راهبردی، دیپلماسی فعال و اعتماد به ظرفیت‌های انسانی خود در آن نقش‌آفرینی کند تا بتواند آرامش عمومی باثبات و مستمر، که از الزامات تردیدناپذیر توسعه کشور است، را ایجاد نماید.

بازخوانی انتقادی تجربه‌های تاریخی روابط با قدرت‌های جهانی، از جمله روسیه، اجتناب از تعمیق وابستگی‌های جدید و بهره‌گیری از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور، از ارکان سیاست خارجی متوازن و عزتمند است.

نهضت_آزادی_ایران تأکید می‌کند که بازگشت به مردم، تقویت نهادهای مدنی، نهادینه‌سازی آزادی و تأمین امنیت فعالیت سیاسی و اجتماعی شهروندان، که گام نخست آن آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و محصورین است نه فقط یک ضرورت اخلاقی بلکه راهبردی برای بقا و توسعه و پیشرفت ایران است.

ایران آینده، مشخصا بر سه پایه استوار می‌شود: مردم، قانون و اصلاحات مداوم متکی بر نهادهای مدنی.

نهضت آزادی ایران به حاکمان و دولتمردان حاضردر صحنه قدرت و رقابت هشدار می‌دهد که سقوط مستمر و شتابان شاخص‌ها و شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، جامعه را به مرز فروپاشی و هرج‌و‌‌مرج و ناامنی خطرناکی رسانده است. وخامت این شرایط بارها گفته شده و آنقدر عیان است که حاجتی به بیان بیشتر ندارد.

گویی برای‌‌ اصلاح و تغییرات اساسی نیاز به زبانی فراتر از زبان نصیحت و تذکر بوده و برای تاثیرگذاری نیاز به فریادی رعد‌آسا‌ و تکان‌دهنده است!

از‌این‌رو، حاکمان و صاحبان قدرت را مخاطب قرار داده، توجه آنان را به خطرات غیرقابل‌پیش‌بینی، ‌تهدیدات کنونی و علل آنها جلب می‌کنیم تا با درک عمیق‌تر علل و پی‌آمدهای بحران‌های کنونی، تلاش خود را بر رفع یا ریشه‌کن کردن علل اصلی بحران و بن‌بست‌ها متمرکزسازند.

نگاهی با دل و دیده عبرت به بحران‌ها و بن‌بست‌ها، ریشه و علت را ساختار سیاسی و سیاست‌های ناکارآمد و زیان‌بار دانسته و ضرورت تغییر و اصلاح فوری آنها را آشکار می‌سازد.

شایسته است که حاکمیت و رقبای قدرتمدار آن به‌جای قربانی کردن خود و ملت در رقابت‌های مخرب و قدرت‌محورانه و ادامه سیاست‌های گذشته و جاری، به نجات و احیای خود و ملت از طریق رفع موانع وفاق و آشتی و همبستگی ملی برای تقویت ملت و جامعه مدنی در راه تحقق حقوق اساسی مردم بپردازند.

نهضت آزادی ایران
١٣ آبان ١۴٠۴

This comment was minimized by the moderator on the site

نفوذ محدود به بهارستان است؟
مرضیه حاجی هاشمی

بخشی از تاریخ «ایران» در قرن های اخیر و خاطره جمعی ایرانیان، از نفوذ، تجاوزات و اشغالگری‌های «روسیه» برساخته شده، میراث شوم حاکمان نالایق از عهدنامه «گلستان» (۱۸۱۳) و «ترکمانچای» (۱۸۲۸) که بخش های وسیعی از سرزمین‌های شمالی ایران را واگذار کرد تا دخالت نظامی روسیه در دوران «مشروطه» و به توپ بستن مجلس و اشغال شمال ایران در جنگ جهانی اول. تجربه تاریخی ملت ایران نشان می‌دهد روسیه همیشه منافع ایران و ایرانیان را پامال تجاوزکاری ها و نفوذ خویش در خاک همسایه اش نموده است، آنچه که حافظه ملی- تاریخی این همسایه کهن را شکل داده و موجب بی‌اعتمادی و انزجار عمومی شده است.

تجاوز آشکار روسیه به «اوکراین» و اشغال بخش وسیعی از خاک این کشور، خاطره سلطه‌جویی تاریخی روس ها را برای مردم ایران زنده می‌کند و این چهره تاریخی و آشنا حتی در قرن ۲۱ برای مردم ایران دوباره نمایان می‌شود. بدیهی است که هر گونه و هر میزان حمایت «جمهوری اسلامی» از این تجاوزگری، از انزجار تا اعتراضِ بخش گسترده‌ای از مردم و نخبگان را برانگیزد و ایرانیان را به مرور و وارسی سیاست های این چهره تاریخی متجاوز در سالهای اخیر کشورشان وادارد؛ گرچه بدعهدی های روس ها تردیدناپذیر است.

در این شرایط که منتقدانی حتی از درون دایره نخبگان حکومتی، به هر دلیل زبان گشوده و بدعهدی های این شریک به اصطلاح راهبردی را آشکارتر می نماید، حمایت آشکار رئیس مجلس از روسیه آن هم از تریبون رسمی خانه ملت!  و درخواست محاکمه برای منتقدان از سوی به اصطلاح نمایندگان ملت! نه نمایندگان روسها، به بهانه آسیب به همکاری راهبردی دو کشور؛ حتی موجب نگرانی هایی در مورد واقعیت های این همکاری راهبردی شده است، همکاری راهبردی در بستر سیاست خارجی که  حافظه تاریخی، افکار عمومی و مشروعیت اجتماعی را به کلی نادیده گرفته است.

  مفاهیم نظری قابل تأملی در حوزه «هویت ملی و حافظه تاریخی» در روابط بین‌الملل و سیاست خارجی وجود دارد که به ویژه در آثار «بری بوزان»، «آلاستیر آیان جانستون» و «پیتر کاتزنشتاین» بازتاب داشته و تأکید می‌کنند دولت‌ها نمی‌توانند سیاست خارجی خود را صرفاً بر اساس محاسبات ژئوپولیتیکی یا ایدئولوژیک طراحی کنند. حافظه تاریخی و افکار عمومی، بخشی از سرمایه استراتژیک کشورها در سیاست خارجی است. بی‌توجهی به این عامل، مشروعیت داخلی سیاست خارجی را کاهش می‌دهد و کارایی راهبردهای کشور را مختل می‌کند. سرکوب منتقدان روسیه؛ نه تنها مشروعیت تصمیمات سیاست خارجی را کاهش می‌دهد؛ بلکه کارایی دیپلماسی و همکاری راهبردی با روسیه را نیز با چالش مواجه می‌کند.

هرگونه همکاری راهبردی با روسیه، حتی اگر مطابق محاسبات منافع ملی باشد (که نیاز به مطالعات بیطرفانه دارد)، بدون توجه به افکار عمومی، میراث تاریخی و هویت جمعی، از بعد جامعه شناسی سیاسی نیز فاقد مشروعیت است. اگر روس‌ها نفوذ بالایی در ساختار قدرت ایران ندارند، پرسش جدی این است که چرا اعتراضات مشروع مردمی یا نقد نخبگان نسبت به مثلا مواضع ایران در تجاوزات روسیه به اوکراین امکان پذیر نیست و به طور مثال اگر گروهی دانشجو بخواهند مانند دانشجویان دانشگاه های دیگر کشورها به حمایت کشورشان از اشغال و تجاوز، تحصن یا تجمع اعتراضی داشته باشند، محدود و سرکوب می شوند؟ آیا روس‌گرایی جزئی از ایدئولوژی حاکمیت یا احکام دینی است که انتقاد از آن ممنوع شود؟!

روس گرایی بدون توجه به حافظه تاریخی، محکوم و تخطه کردن انتقادها و ممانعت از اعتراض جامعه مدنی حتی به یک کنشگری در سیاست خارجی آن هم در نسبت با تجاوزگری آشکار یک همسایه تجاوزگر، از سویی مشروعیت داخلی سیاست خارجی را به شدت تهدید می‌کند و آن را بی پشتوانه می نماید؛ چرا که حافظه تاریخی ملت ایران یک عامل استراتژیک است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

از سوی دیگر در این مجال، پرسشی بزرگ می نماید، پرسش از یک نفوذ، نفوذی که می تواند به سطوح تصمیم سازی و امنیت ملی رسیده باشد که حتی حق هر گونه انتقاد یا اعتراض مرتبط بدان سلب شده است. این پرسش نه فقط برای سیاست خارجی ایران؛ بلکه برای سرنوشت و استقلال سرزمینی ایران حیاتی است که نفوذ روسیه در ایران تا کجا گسترده است؟ نفوذی که به اشکال مختلف از قرن هجدهم آغاز شده است. نفوذ محدود به بهارستان است؟ جایی که خاطره توپخانه روسی بر سنگفرشش نقش بسته است.

This comment was minimized by the moderator on the site

صادق حقیقت، پژوهشگر حوزه فقه و علوم سیاسی:
به قول ابو ایاد از رهبران فلسطینی، تندروها یا احمقند یا خائن، از این دو حالت خارج نیست
احمق بودنشان به این دلیل است که نه قدرت سیاسی را می‌فهمند، نه دین را خوب می‌فهمند نه منافع خودشان را می‌فهمند
چه بسا خائن باشند پس این طرف قضیه را هم باید ببینیم


مصطفی کواکبیان در مناظره با حسین احدیان مشاور قالیباف :
پوتین برای خیلی از مجلسی‌ها قداست پیدا کرده است. حزب توده هم اینگونه از شوروی حمایت نمی‌کرد!
حزب توده کاری در کشور کرد که آیت الله بروجردی نگران شدند که کشور در حال حرکت به سمت کمونیست است
آیت الله بروجردی با رژیم ستمشاهی مقابله نکرد چون می‌خواست کشور کمونیستی نشود.
آقای ظریف گفته بودند که خط قرمز روسیه این است که ما به نتایج جدی‌تری با غرب نرسیم، ایشان تجربه دیپلماسی دارند و نباید به گونه‌ای عمل کنیم که ظریف دیگر نتواند صحبت کند.

This comment was minimized by the moderator on the site

اطلاعیه دفتر روحانی:

گزارش ۷ دقیقه‌ای صداوسیما با ادعای «سخنرانی روحانی علیه روسیه و نامیدن این کشور به عنوان مخل امنیت جهانی» نمودی از لجن‌پراکنی رسانه‌ای یک جریان شناخته شده بود که مرز‌های جدیدی در جعل و تحریف را گشود

یا مسئولان صداوسیما سخنان روحانی را نخوانده و نشنیده‌اند که عذر بدتر از گناه است، یا خوانده و شنیده‌اند و به چنین جعل عجیبی دست زده‌اند که وامصیبتا

آیا صداوسیما هدفی جز ایجاد تفرقه، خدشه به اتحاد و مشوش کردن فضای سیاسی دارد


در اطلاعیه روابط عمومی دفتر حسن روحانی در پاسخ به تخریب‌های اخیر آمده است:

دروغ مضحک دیگر که یک به‌اصطلاح کارشناس در صداوسیما بیان کرد عدم سرمایه‌گذاری اقتصادی دولت تدبیر و امید در سوریه بود؛ این گزاره فراتر از جهل، یک جعل آشکار است.

مجموعه اسناد همکاری‌های اقتصادی ایران در دوره دولت‌های یازدهم و دوازدهم و دولت سوریه پس از پایان بحران داخلی این کشور، خلاف ادعاهای صداوسیما را اثبات می‌کند؛ از اسناد همکاری امضاشده در ۲۸ دی ۱۳۹۵ در تهران، شامل واگذاری پنج هزار هکتار از اراضی کشاورزی، واگذاری معدن فسفات الشرقیه، واگذاری هزار هکتار زمین برای احداث مخازن و پایانه‌های نفت و گاز، واگذاری پروانه اپراتور تلفن همراه تا امضای موافقت‌نامه همکاری‌های اقتصادی راهبردی بلندمدت و تفاهم‌نامه ۴۶۰ میلیون دلاری تأسیس نیروگاه برق بین سوریه و ایران در مهرماه ۱۳۹۷ و ده‌ها توافق دیگر.

گزارش ۷ دقیقه‌ای صداوسیما در شامگاه ۸ آبان نمود دیگری از لجن‌پراکنی رسانه‌ای این جریان بود و مرزهای جدیدی در جعل و تحریف را گشود؛ با ادعای عجیب «سخنرانی روحانی علیه روسیه و نامیدن این کشور به عنوان مخل امنیت جهانی!» این گزارش به خوبی نشان می‌دهد هدف تخریب است.

یا مسئولان صداوسیما سخنان دکتر روحانی را نخوانده و نشنیده‌اند و چنین صحنه‌پردازی کرده‌اند که عذر بدتر از گناه است و یا خوانده و شنیده‌اند و به چنین جعل عجیبی دست زده‌اند که وامصیبتا.

این گزارش سراسر دروغ، مصداق عینی اظهارات اخیر دکتر روحانی است که گفت: «صداوسیما دنبال ایجاد اختلاف و دروغ و تهمت است و علیه انسجام و اتحاد ملی کار می‌کند.»

آیا این رویه صداوسیما هدفی جز ایجاد تفرقه، خدشه به اتحاد و مشوش کردن فضای سیاسی دارد؟ آیا برای تحقق منویات سیاسی سران فعلی صداوسیما، می‌توان از هر مرز حرفه‌ای و اخلاقی عبور کرد و اکاذیبی نشر داد که سابقه تاریخی و مستندات موجود، آشکارا خلاف آن را اثبات می‌کند؟

در چند دهه مسئولیت دکتر روحانی در مناصب کلیدی کشور، هیچ‌گاه اظهارنظر یا موضعی از ایشان علیه روابط ایران با همسایگان و شرکای استراتژیک و دیگر کشورهایی که موضع خصمانه علیه ایران اتخاذ نکرده‌اند - جز آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل - نمی‌توان یافت.

علاوه بر آن، تعداد سفرها و دیدارهای مسئولان دولت‌های یازدهم و دوازدهم به چین و روسیه، قراردادهای امضاشده بین ایران با این کشورها، امضای برنامه ۲۵ ساله همکاری جامع ایران و چین و آماده‌سازی موافقت‌نامه راهبردی ایران و روسیه در دولت‌های یازدهم و دوازدهم گویای اهتمام جدی برای تقویت روابط در سطح راهبردی بین ایران با چین و روسیه است.

در اظهارات اخیر دکتر روحانی نیز تقویت روابط ایران با چین و روسیه پس از سال ۱۳۹۲، وتوی قطعنامه‌های غیربرجامی توسط این دو کشور و امضا قرارداد ۴۰ میلیارد دلاری با چین پس از برجام مورد اشاره قرار گرفته ‌است.

This comment was minimized by the moderator on the site

فلاحت پیشه:
روسیه سیاست پطر کبیر را در مورد ایران دنبال می کنه اما ایران در مورد روسیه سیاست الکساندر دوگین را پیش گرفته!
دوگین هم برای موساد و هم برای KGB کار می کنه.
نمی دانم بعد از جنگ که آن همه نامردی از روسیه دیدیم باز هم داریم از رابطه راهبردی با آنها صحبت می کنیم!

This comment was minimized by the moderator on the site

بیانیه حزب توسعه ملی در نقد یکجانبه گرایی درعرصه سیاست خارجی کشور

یکجانبه گرایی خلاف عزت، حکمت و مصلحت ملی است.

در این بیانیه آمده است:
پس از گذشت نزدیک به نیم قرآن از انقلابی که شعارش استقلال و عدم تعهد به شرق و غرب بود، با کمال تأسف این روزها شاهد میانداری جریان روسوفیل در تخریب سرمایه‌های ملی و رجال سیاسی کشور به جرم انتقاد از مواضع فرصت طلبانه روسیه در قبال ایران هستیم.

این حزب با انتقاد از رئیس قوه مقننه و برخی از نمایندگان مجلس و واکنش آنان به مواضع ظریف و روحانی در خصوص وزیر خارجه روسیه، افزوده است:

حزب توسعه ملی ایران اسلامی ، پیش از این مکرراً نسبت به یکجانبه گرایی در سیاست خارجی و تبدیل کشور به ضمیمه سیاست ها و منافع کشورهای دیگر هشدار داده و آن را بر خلاف عزت، حکمت و مصلحت ملی و آرمان های انقلابی اعلام کرده است. استقلال به مثابه یکی از ارکان و شعارهای بنیادین انقلاب و راهبرد بی طرفی فعال و برقراری روابط متوازن با کشورهای غرب و شرق براساس منافع و مصالح ملی اصل هویت ساز نظام است و عدول از آن مسخ و تحریف آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌رود.

آنچه اما در روزهای اخیر به شدتی آشکارتر از پیش با آن مواجهیم، تبدیل انتقاد از سیاست‌ها و مداخلات کشور روسیه به خط قرمز و تهدید به پیگرد قضایی و محاکمه منتقدان است. پدیده‌ای که در تاریخ معاصر دستکم به صورت علنی مشابهی برای آن نمی‌توان یافت.

حزب توسعه ملی ایران اسلامی، دفاع از حق آزادی بیان، حفاظت از چندصدایی و نقادی را از اصول مصرٌح در قانون اساسی می داند، و بر این حق به ویژه در دفاع از استقلال کشور و نقد سیاست‌ها و جریان‌های ناقض عزت و کرامت ملی در برابر بیگانگان تأکید می‌‌کند و برقراری سیاست خارجی متوازن و روابط همزمان با همه قدرت‌ها از جمله روسیه و چین براساس منافع ومصالح ملی را ضامن استقلال، عزت و کرامت کشور و عامل رهایی ایران از تنهایی استراتژیک ارزیابی می‌کند. از این رو معتقد است مذاکرات همه جانبه با اروپا و آمریکا به منظور پایان دادن به روابط تنش آلود، می‌تواند به زمینه سوء استفاده قدرت‌های رقیب از تنهایی استراتژیک ایران پایان دهد.

This comment was minimized by the moderator on the site

مهدی کروبی در دیدار با فرزندان میر حسین موسوی

برخی نظامی ها در مجلس بنحوی برای پوتین یقه پاره می کنند که بعید می دانم اگر حزب توده در قدرت بود بیش از این در مجلس برای روس ها یقه پاره می کرد

آقای خامنه‌ای در انتخابات ۸۸نه تنها رای مردم را تحمل نکرد بلکه از تقلب و سرکوب خشن حمایت کرد و ما را متهم به فتنه ، بی بصیرتی و نانجیبی کرد اما مدعی بصیرت اقتصاد، فرهنگ، امنیت و اخلاق را از بین برد و آنچه که امروز می بینید محصول همان رویکرد غلط است.

امیدوارم کینه ها و لجبازی های کودکانه پایان پذیرد و به زودی شاهد آزادی مهندس موسوی و همسر محترمشان باشیم

This comment was minimized by the moderator on the site

صادق حقیقت:

آیت‌الله مصباح یزدی مبانی تئوریک را در اختیار تندروها برای حذف میانه‌روها از میدان داد

او می‌گوید برای تحقق حکومت رای مردم نیاز است، اما برای تداوم آن به رای مردم دیگر نیاز نیست

این تئوری درست شد که می‌توانید با ۱۰، ۱۵ درصد مردم، قدرت را حفظ کنید

This comment was minimized by the moderator on the site

هشدار درباره ی روس پرستی ؛ از کیهان تا مجلس
علی توکلی / چمستان
شگفت‌آور است که چگونه تندروهای ترمز بریده‌ای چون حسین شریعتمداری، مدیر مسؤول «روس‌نامه‌ی» کیهان، و نمایندگان چهار درصدی مجلس مانند ثابتی، خضریان و رسایی، آن‌گونه با جان و دل در حمایت از روسیه و پوتین و علیه هم‌وطنانی چون ظریف و شیخ حسن روحانی سنگ تمام می‌گذارند که باید گفت صد رحمت به کاپیتولاسیون.
ای کاش این تندروهای عاشق روسیه و پوتین، پیش از آن که زبان شان در سرزنش و ملامت دیگران باز و دراز شود و تنها از غرب به سبب کودتای ۲۸ مرداد متنفر و منزجر باشند، خیانت‌های بی‌شمار روس، و لااقل همان به توپ بستن بارگاه ثامن الحجج ، حضرت امام رضا در مشهد و اشغال حرم در سال ۱۲۹۱ هجری خورشیدی و شهادت ۵۵۰ نفر هم وطن را به خاطر می‌آوردند.
به نظر می‌آید در اتحادی نانوشته، پایداری‌ها و روسیه بر سر منافع و آبروی میهن به توافق رسیده‌اند که این‌گونه همزمان شاهد کوبیدن ظریف و روحانی از سوی مقامات روس چون لاوروف و از سوی دیگر، همین آقایان هستیم؛ گویی پایداری‌ها می‌خواهند با زدن وطن و منتقدان روس، آینده‌ی پیشرفت خود در سیاست ایران را با کمک روسیه تضمین نمایند.
شدت این عشق وطن ستیزانه ، یادآور حزب توده و احسان طبری است؛ وی در سال ۱۳۲۳ اولین کسی بود که در مقاله‌اش نوشته بود: «شمال ایران حریم امنیت شوروی است ما بایستی این حریم را محترم بشماریم.» و زمانی که ایرج اسکندری در مجلس چهاردهم، همان جمله را به کار برد، مصدق فریاد زد : «اگر یک بار دیگر این حرف را بزنی، زبانت را می‌برم! ... پس حریم امنیت ایران کجاست؟!»
آیا روسیه‌ای که در جاسوسی لنگه ندارد و دوست دیرین محمدرضا شاه، حسین فردوست را، سالیان دراز در استخدام داشت، از همسایه‌ی بزرگش ایران صرف نظر خواهد کرد؟ خداوند، کشور اهورایی و بزرگ‌مان، ایران عزیز را از شرارت وطن‌ستیزی، چه از نوع غرب‌گدا و چه از نوع روس‌پرست، در پناه آغوش گرم خویش مراقبت و محافظت فرماید.

This comment was minimized by the moderator on the site

باسلام به عزیزان.
مطالبی که دراین کلیپ آقای روحانی بیان کردرا همه مسئولین بالای مملکت میدانستند.وهمه می دانستندکه بعدازاعلامیه تهران که در سعدآبادموردتائیدقدرتهای بزرگ(غیر ازآمریکا)قرارگرفت پیشرفتهای هسته ای متوقف نشدوطبق گفته آقای دکترروحانی(دبیروقت شورای عالی امنیت ملی)پیشرفتهای شتابان آن درسالهای۸۲تااواسط۸۴ بودانجام گرفت ولی چون بنابودبخاطرمصالح ملی رسماًافشانشود،هم آقای خاتمی وهم آقای روحانی ومسئولین دیگر پای بند رعایت منافع ومصالح ملی بودند همه جاسکوت کرده ولب فروبسته و فقط فکرمصالح وآبروی مملکت رامیکردند.
ازطرف دیگر نسل قبلی پایداریچی های فعلی که برای آنان مصالح ملی ومنافع کلان کشوراهمیتی نداشت وندارد،میدانستندکه رئیس جمهوروقت،دبیرشورایعالی امنیت، وزیرخارجه ورئیس سازمان انرژی اتمی وقت برای مصالح ملی ارزشی بیش ازاندازه قائلندوبه یاوه های این گروه پاسخ نمیدهند هرچه درتوان داشتندوازهرتریبونی که در اختیارداشتند استفاده کرده وعلیه آنان ازگفتن هیچ دشنامی ابائی نداشته وندارند وهرتهمتی راجایز دانسته تاجائی که یکی ازآنان می خواست آقای صالحی را دربتن دفن کند.
این وضعیت بود تا اینکه قَدَرقدرت زمان وکمربسته امام زمان عج را با تمهیداتی که دراختیارداشتند رئیس جمهور کرده وهراسبی راکه دراختیار‌ داشتند چهارنعل تازاندند وازهیچ تهمت وافترائی هم فروگذاری نکردند و خودرا قهرمان هسته ای معرفی کرده وهرچه راکه بنا به مصالح ملی نبایدافشا میکردندافشا کردندواز تریبونهای مختلف حتی تریبون سازمان ملل مطالبی را بیان کردندکه موجب شدچندین قطعنامه علیه ایران صادرشودوتحریمهای سنگینی علیه کشورومسئولین دلسوزمملکت وضع گردد.
وامروزآقای روحانی یک ازصدها موضوعی راکه بنا نبودبیان شود افشانمودوبه صورت شقشقه بیانش کرد.
خدایا مملکت ومردم ایران را از دست این پایداریچی ها،تابعین، حامیان وهوادارن جاهل آنان نجات بده.
م.د

This comment was minimized by the moderator on the site

این جماعت از روحانی وحشت دارن برای مناظره لذا فقط در حمام ز.....مرد هستن می دانن روحانی اینجوری طومارشان را می پیچد


ادعای اسلامیت داریم
قرار بود مارکسیست ها هم حق نظر داشته باشند
قرار بود الگوی برای کشورهای جهان
قرار بود آدم بشیم بقول امام خمینی
قرار ها بود
حالا کدوم کشور بگو غیر اسلامی ؛ مارکسیست ؛ الگو نشده ؛ آدم نشده ؛
برای رییس جمهور سابق ش ؛ وزیر خارجه با سواد ش
در تجمع آتش به اختیارها میز محاکمه میگذارند
مگر لای پای تان چیزی ندارید ؛ مناظره کنید آی شمایی که ادعای چیز مسلمین جهان را دارید !!
الگو های حال بهم زن تمامیت خواه ؛ همیشه طلب کار

This comment was minimized by the moderator on the site

لاریجانی: برخی از زعمای سیاسی کشور هنوز حساسیت و خطیر بودن موقعیت فعلی را درک نکرده‌اند و به راحتی با یکدیگر جدال می‌کنند

This comment was minimized by the moderator on the site

ظریف: نه شرق‌گرا و نه غرب‌گرا، ایران_گرا هستیم/ باید با جهان تعامل کنیم

"محمدجوادظریف" مردم ایران بزرگ‌ترین عامل بازدارندگی ما هستند

باید توان دفاعی خود را تقویت کنیم

نباید همسایگان‌مان را تهدید بدانیم، هرچند گلایه‌های بسیاری داریم

اگر کسی گمان کند می‌تواند اراده‌ی ما را در هم بشکند — چه رسد به واداشتن ما به تسلیم کامل، همان‌گونه که برخی دچار چنین توهمی شده بودند — سخت در اشتباه است.

اما آن‌ها می‌توانند با ایران به تفاهم برسند، برای اینکه این مسیر در چارچوبی صلح‌آمیز و شفاف ادامه یابد پس بیایید این توهم را کنار بگذارید

درسی که آمریکا و جهان باید از دوازده روز تجاوز و مقاومت مقدس مردم ایران بیاموزند این است که ایران هرگز به زانو درنمی‌آید.

باید توان دفاعی خود را تقویت کنیم. ایران هنوز کمتر از هر کشور منطقه برای دفاع هزینه می‌کند و نیاز داریم سرمایه‌گذاری بیشتری در این بخش انجام دهیم، البته در چارچوب محدودیت‌های موجود. البته دیگر کشورهای منطقه نیز باید هزینه‌های نظامی خود را محدود کنند.

ما ایرانی هستیم — نه شرق‌گرا، نه غرب‌گرا — بلکه ایران‌گرا هستیم. باید روابط‌مان با همسایگان، آینده‌نگر باشد، نباید اسیر گذشته بمانیم.

در نهایت، باید با جهان تعامل کنیم. اکنون به خودباوری رسیده‌ایم. پس از دویست و بیست سال تحقیر از سوی قدرت‌های خارجی، جمهوری اسلامی نشان داده که هرچند برایش هزینه داشته است، توانسته عزت خود را حفظ کند.

This comment was minimized by the moderator on the site

زیاده عرضی نیست!
از به توپ بستن مجلس توسط «ولادیمیرِ قزاق» تا مواضع عجیب رفقای «ولادیمیرِ رئیس جمهور»!
عصر ایران
کسی که در مجلس ایران نشسته است، چه 8 درصدی باشد و چه 80 درصدی، حق ندارد فراموش کند صندلی سبزش، مرهون خون سرخ صدها هزار شهیدی است که اغلب‌شان با سلاح‌های روسی که به رژیم صدام اعطا شده بود، به شهادت رسیده‌اند.
[همصدای مردم: اگر سودای رئیس‌جمهور شدن در سر داری این راهش نیست]


تجمع موتوری های «تندرو» در تهران بر ای محاکمه روحانی و ظریف (+عکس)
در برخی کانال‌های تلگرامی از احتمال برگزاری یک تجمع موتوری در تهران خبر دادند.
در توضیح تصویر اینطور آمده که طرفداران محاکمه حسن روحانی و محمدجواد ظریف پنجشنبه در میدان ولیعصر تجمع می‌کنند.

This comment was minimized by the moderator on the site

« هشدار درباره ی روس پرستی ؛ از کیهان تا مجلس »

علی توکلی / چمستان

شگفت‌آور است که چگونه تندروهای ترمز بریده‌ای چون حسین شریعتمداری، مدیر مسؤول «روس‌نامه‌ی» کیهان، و نمایندگان چهار درصدی مجلس مانند ثابتی، خضریان و رسایی، آن‌گونه با جان و دل در حمایت از روسیه و پوتین و علیه هم‌وطنانی چون ظریف و شیخ حسن روحانی سنگ تمام می‌گذارند که باید گفت صد رحمت به کاپیتولاسیون.

ای کاش این تندروهای عاشق روسیه و پوتین، پیش از آن که زبان شان در سرزنش و ملامت دیگران باز و دراز شود و تنها از غرب به سبب کودتای ۲۸ مرداد متنفر و منزجر باشند، خیانت‌های بی‌شمار روس، و لااقل همان به توپ بستن بارگاه ثامن الحجج ، حضرت امام رضا در مشهد و اشغال حرم در سال ۱۲۹۱ هجری خورشیدی و شهادت ۵۵۰ نفر هم وطن را به خاطر می‌آوردند.

به نظر می‌آید در اتحادی نانوشته، پایداری‌ها و روسیه بر سر منافع و آبروی میهن به توافق رسیده‌اند که این‌گونه همزمان شاهد کوبیدن ظریف و روحانی از سوی مقامات روس چون لاوروف و از سوی دیگر، همین آقایان هستیم؛ گویی پایداری‌ها می‌خواهند با زدن وطن و منتقدان روس، آینده‌ی پیشرفت خود در سیاست ایران را با کمک روسیه تضمین نمایند.

شدت این عشق وطن ستیزانه ، یادآور حزب توده و احسان طبری است؛ وی در سال ۱۳۲۳ اولین کسی بود که در مقاله‌اش نوشته بود: «شمال ایران حریم امنیت شوروی است ما بایستی این حریم را محترم بشماریم.» و زمانی که ایرج اسکندری در مجلس چهاردهم، همان جمله را به کار برد، مصدق فریاد زد : «اگر یک بار دیگر این حرف را بزنی، زبانت را می‌برم! ... پس حریم امنیت ایران کجاست؟!»

آیا روسیه‌ای که در جاسوسی لنگه ندارد و دوست دیرین محمدرضا شاه، حسین فردوست را، سالیان دراز در استخدام داشت، از همسایه‌ی بزرگش ایران صرف نظر خواهد کرد؟ خداوند، کشور اهورایی و بزرگ‌مان، ایران عزیز را از شرارت وطن‌ستیزی، چه از نوع غرب‌گدا و چه از نوع روس‌پرست، در پناه آغوش گرم خویش مراقبت و محافظت فرماید

This comment was minimized by the moderator on the site

با این دست فرمان!

در یکهفته اخیر چند رویداد تامل برانگیز داشتیم که حکایت از فضای بسته سیاسی حاکم بر جامعه دارد، و هیچ سنخیتی هم، با شعار "وفاق ملی" پزشکیان ندارد!

از جمله این رویدادها، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

فعال شدن ستاد امر به معروف، برای برخورد با بی‌حجابی!

مسدود شدن سایت روزنامه مستقل هم‌میهن،

حمله رئیس مجلس انقلابی به روحانی و ظریف،

توهین و تهدید آشکار تعدادی از نمایندگان ۴درصدی انقلابی نسبت رئیس جمهور و وزیر خارجه پیشین، و درخواست محاکمه آنان

تشکیل پرونده و احضار فائزه هاشمی دختر مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به دادستانی، به دلیل ایراد برخی سخنان در رابطه با فوت پدرش، در مصاحبه با یک پلتفرم خصوصی،
فراخوان حامیان جریان رادیکال و تندرو در کنار تعدادی از نمایندگان ۴درصدی همفکر، به تجمع علیه روحانی و ظریف و درخواست محاکمه ظریف و روحانی
و آخرالامر خبرهای جسته گریخته از مخالفت دوباره شورای عالی فضای مجازی به رفع فیلترینگ از پلتفرم‌های تلگرام، اینستاگرام و یوتیوب ..

گویی کشور درگیر هیچ مشکل پیچیده و بغرنجی نیست...!
نگرانی از آنجا ناشی می‌شود که با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی و فشار روانی ناشی از آن، بر جامعه، تعلیق در تصمیم‌گیری کلان و راهگشا، و بلاتکلیفی دولت در سیاست گذاری داخلی و خارجی، و ادامه وضعیت "نه جنگ نه صلح"، چه خواهد شد، و دولت و نهادهای حاکمیت، چه برنامه روشن و مشخصی برای خروج از این بن‌بست دارند؟
نمایندگان انقلابی و پایداری مجلس هم، گویی وظیفه‌ای جز چوب لای چرخ دولت گذاردن، و دعوا با رقبای سابق و لاحق، برای خود متصور نیست، و قانونگذاری را به حال خود رها کرده است!
تعلیق کشور به محال یا آینده‌ای خیالی، راهگشا نیست، اخلاق سیاسی هم که دفن شده و گوش شنوایی هم که نیست! با این دست فرمان به کجا می رویم؟
بهرام_گل‌زاده

This comment was minimized by the moderator on the site

با این دست فرمان!

در یکهفته اخیر چند رویداد تامل برانگیز داشتیم که حکایت از فضای بسته سیاسی حاکم بر جامعه دارد، و هیچ سنخیتی هم، با شعار "وفاق ملی" پزشکیان ندارد!

از جمله این رویدادها، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

فعال شدن ستاد امر به معروف، برای برخورد با بی‌حجابی!

مسدود شدن سایت روزنامه مستقل هم‌میهن،

حمله رئیس مجلس انقلابی به روحانی و ظریف،

توهین و تهدید آشکار تعدادی از نمایندگان ۴درصدی انقلابی نسبت رئیس جمهور و وزیر خارجه پیشین، و درخواست محاکمه آنان

تشکیل پرونده و احضار فائزه هاشمی دختر مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به دادستانی، به دلیل ایراد برخی سخنان در رابطه با فوت پدرش، در مصاحبه با یک پلتفرم خصوصی،
فراخوان حامیان جریان رادیکال و تندرو در کنار تعدادی از نمایندگان ۴درصدی همفکر، به تجمع علیه روحانی و ظریف و درخواست محاکمه ظریف و روحانی
و آخرالامر خبرهای جسته گریخته از مخالفت دوباره شورای عالی فضای مجازی به رفع فیلترینگ از پلتفرم‌های تلگرام، اینستاگرام و یوتیوب ..

گویی کشور درگیر هیچ مشکل پیچیده و بغرنجی نیست...!
نگرانی از آنجا ناشی می‌شود که با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی و فشار روانی ناشی از آن، بر جامعه، تعلیق در تصمیم‌گیری کلان و راهگشا، و بلاتکلیفی دولت در سیاست گذاری داخلی و خارجی، و ادامه وضعیت "نه جنگ نه صلح"، چه خواهد شد، و دولت و نهادهای حاکمیت، چه برنامه روشن و مشخصی برای خروج از این بن‌بست دارند؟
نمایندگان انقلابی و پایداری مجلس هم، گویی وظیفه‌ای جز چوب لای چرخ دولت گذاردن، و دعوا با رقبای سابق و لاحق، برای خود متصور نیست، و قانونگذاری را به حال خود رها کرده است!
تعلیق کشور به محال یا آینده‌ای خیالی، راهگشا نیست، اخلاق سیاسی هم که دفن شده و گوش شنوایی هم که نیست! با این دست فرمان به کجا می رویم؟
بهرام_گل‌زاده

This comment was minimized by the moderator on the site

شلیک به حسن روحانی؛ طوفانی، در آستانه‌ی جانشینی رهبری

خنجر از درون؛ و جمهوری اسلامی، در لحظه‌ی خوردنِ فرزندان خود

حمله تند رئیس مجلس و گروهی از نمایندگان، به حسن روحانی، فقط یک واکنش سیاسی نبود؛بلکه پرده‌ای تازه از نبرد درونی قدرت را در نظام عیان کرد.
در روزی که محمدباقر قالیباف، روحانی را به تخریب رابطه با روسیه متهم کرد، دو نماینده نزدیک به جریان پایداری پا را فراتر گذاشتند و خواستار محاکمه رئیس‌جمهور پیشین ایران شدند.
آنچه در ظاهر یک مجادله پارلمانی است، در واقع آغاز جنگ بر سر جانشینی رهبری سوم است.
قالیباف در این میدان، نقش نماینده نظم آینده را بازی می‌کند؛ مدیری از درون سپاه و نظام؛ که می‌خواهد خود را گزینه‌ای میانه میان نظامیان و روحانیت معرفی کند. او با حمله به روحانی، عملاً وفاداری خود به شرق را اعلام کرد؛ وفاداری‌ای که امروز به شناسنامه مشروعیت سیاسی در جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
انتخاب روحانی به عنوان هدف، تصادفی نیست. روحانی هنوز در ذهن بخش‌هایی از حاکمیت، نماد عقلانیت دیپلماتیک و تمایل به گفت‌وگو با غرب است.
حمله به او یعنی هشدار به هر صدایی که از تفاهم، مذاکره یا واقع‌گرایی حرف بزند. در فضای ملتهب کنونی، حتی یادآوری امکان گفت‌وگو با غرب هم می‌تواند اتهام امنیتی تلقی شود.
در این میان، روحانی، ظریف و حتی علی لاریجانی، هر یک، به‌ گونه‌ای در تلاش‌اند جای خالی هاشمی رفسنجانی را پر کنند؛ نه از سر ارادت، بلکه از ""ضرورت تاریخی"".

آنها بازماندگان آخرین نسل سیاست‌ورزانی هستند که هنوز باور دارند جمهوری اسلامی می‌تواند با عقلانیت نجات یابد، نه با فریاد.
در ذهن آنان، هاشمی نه فقط یک چهره سیاسی، بلکه آخرین معبر به واقع‌گرایی بود — مسیری که اکنون در حال بسته شدن است.
اما این نزاع فقط دعوای سیاست خارجی نیست؛ دعوا بر سر هویت آینده نظام است.
در آرایش جدید قدرت، هر جناح تلاش می‌کند جای خود را در دوران پس از رهبر، تثبیت کند.
از نگاه قالیباف و یارانش، حذف روحانی یعنی پاک‌سازی مسیر برای حاکمیت در دوران جانشینی.

نمایندگانی که در مجلس فریاد محاکمه سر می‌دادند، نه دغدغه عدالت داشتند، نه حافظه تاریخی؛ آن‌ها صرفاً در حال پیش‌خرید سهم خود از آینده قدرت بودند.
در جمهوری اسلامی، هر حمله به چهره‌ای که بوی گفت‌وگو بدهد، نشانه وفاداری بیشتر به رأس هرم تلقی می‌شود.
و این روزها، وفاداری کمیاب‌ترین کالای سیاسی در تهران است.
نکته ظریف‌تر آن است که هم‌زمان با این فریادها، نظام در مسیر مذاکره پنهان با غرب حرکت می‌کند.
همین تضاد است که ماهیت واقعی بحران را آشکار می‌کند:-
جمهوری اسلامی ناچار به گفت‌وگوست، اما برای حفظ اقتدار ظاهری باید فریاد دشمنی سر دهد.

قالیباف، شاید در مجلس لحظه‌ای احساس قدرت کرده باشد، اما واقعیت این است که او و هم‌پیمانانش از پایان دوران خودشان می‌ترسند. دورانی که در آن شعار «نه شرقی، نه غربی» سال‌هاست به «فقط شرقی» تقلیل یافته، و همان شرق هم دیگر میلی به پرداخت هزینه ندارد.
آنچه امروز در مجلس ایران می‌گذرد، نشانه تغییر توازن قدرت در لحظه‌ای حساس از تاریخ جمهوری اسلامی است.

نبرد اصلی؛ نه میان اصلاح‌طلب و اصولگرا، بلکه میان دو تصور از آینده است:-
یکی، آینده‌ای در اسارت دشمنی‌های قدیمی؛ و دیگری، آینده‌ای که شاید برای نخستین‌ بار، بخواهد خود را از ترس دشمن رها کند.
شاید تاریخ، این روز را چنین ثبت کند:-
روزی که نظام، در آستانه تغییر رهبری، بیش از هر دشمن خارجی، از خودش ترسید.

حمید آصفی

This comment was minimized by the moderator on the site

روحانی و ظریف هم ساکت!!

"باقر قالیباف: انتقاد صریح خود را نسبت به مواضع رئیس جمهور و وزیر خارجه اسبق (روحانی و ظریف) علیه روسیه که به مواضع ایران در این مورد لطمه زده است،‌ اعلام میدارم"

این بخشی از بیانیه رئیس مجلس است، که امروز از پشت تریبون مجلس، علیه دو مقام سیاسی قرائت شد

ظاهرا، بطور رسمی و علنی کار به جایی رسیده که دیگر در این کشور، نه تنها نقد به سیاست‌های داخلی هزینه زاست، بلکه اگر در نقد راهبردها و سیاست‌های بین‌المللی نامتوازن هم حرفی بزنی و نقدی داشته باشی، فوری متهم به بی تدبیری و ضربه به نظام می‌شوی!!

اگر بگویی و بنویسی که آقای جمهوری اسلامی! سیاست موازنه گرائی در روابط بین‌الملل، عاقلانه و منطقی و نتیجه بخش است، و همه تخم مرغها را در سبد روسیه یا چین نگذارید، متهم به بازی در زمین دشمن و غربگرایی خواهی شد!

اگر در جاهایی هشدار دهی که روس‌ها جز به منافع ملی خود، به چیزی فکر نمی‌کنند و منافع و امنیت ایران تا آنجا برای پوتین مهم است که زمینه تامین منافع ملی روسیه را فراهم کند، متهم به اخلال در سیاست رسمی کشور خواهی شد

اگر بنویسی یا به زبان بیاوری که روس‌ها و همچنین چینی‌ها، همان دولت هایی بودند و هستند که قطعنامه های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را امضا کردند، حسابت به کرام‌الکاتبین است!

ظاهرا نقد روسیه در این کشور خط قرمز است! اگر علیه روسیه حرفی بزنی یا انتقادی کنی فورا توبیخ زبانی خواهی شد!

مطمئن هستید که روس‌ها ناگهان، با غرب در مورد ایران معامله نمی‌کنند؟!

سردار ! راهبرد یک‌جانبه گرائی در جهان، چه با غرب و چه روسیه و چین، تامین و تضمین کننده منافع و امنیت ملی نیست. و تجربه نشان داده که منافع ایران، جز با اتخاذ راهبرد موازنه گرایی، قابل حصول نیست‌! این را حتی یک دانشجوی علوم سیاسی هم می‌داند‌
بهرام_گل‌زاده
روزنامه‌نگار

This comment was minimized by the moderator on the site

در کشاکش قدرت و سهم‌خواهی‌ها، حالا یاد مردم و رضایت آنها افتاده‌اند!

حبیب رمضانخانی

این‌روزها حملات به حسن روحانی از سوی تندروها و جماعت پایداری در حالی تشدید شده که روحانی مصوبات اخیر مجلس را به دلیل پشتوانه رای چند درصدی نمایندگان که خلاف نظر اکثریت نود درصدی مردم وضع می‌شود را فاقد اهمیت دانسته بود!

در این راستا، امروز امیر حسین ثابتی، با لحنی توهین‌آمیز خطاب به روحانی تاکید کرد: «آقای روحانی! اگر واقعاً به رضایت مردم فکر می‌کردید، فاجعه آبان ۹۸ را رقم نمی‌زدید که صدها نفر کشته شدند و مشارکت مردم در انتخابات به زیر ۵۰ درصد سقوط کرد...

امیدوارم قوه قضاییه به پرونده حسن روحانی رسیدگی بکند تا به جای اینکه امروز زبان درازی کند و به جایگاه‌های بالاتر فکر کند به جایگاه اصلی خود که پشت میله های زندان است برسد.»

در تحلیل اظهارات روحانی و موضع‌ امیرحسین ثابتی علیه او، چند اعتراف و نکته برجسته است که در ادامه اشاره می‌کنیم:

۱. امروز امیرحسین ثابتی حین عصبانیت عملا اعتراف کرد که در اعتراضات آبان ۹۸ چند صد نفر بر اثر نارضایتی کشته شده‌اند! مطلبی که سابق اگر از جانب مخالفان و منتقدان اظهار می‌شد، همزمان با تکذیب، با گوینده آن برخورد سختی می‌شد.

۲. امیرحسین ثابتی و دوستانش آن اقدام روحانی را باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات دانسته‌اند. ولی نمی‌گویند اتفاقا از بابت آن حضور حداقلی مردم بود که امثال ثابتی و دوستانش با آرای ۴ درصدی وارد مجلس شدند که اگر مشارکت بالا بود، الان او همچنان مشغول جابه‌جایی کیف بالادستی‌ها بود. پس باید اینجا شاکر روحانی باشد که طبق این اعتراف، اگر آن نارضایتی باعث کشته شدن چند صد نفر شد، ولی برای امثال ثابتی آب داشت و موجبات خیر و ورود او به مجلس شد!

۳. جناب ثابتی با اشاره به اینکه «روحانی به جایگاه‌های بالاتر فکر می‌کند» عملا اعتراف کرد که ترس این جماعت از بابت چیست و این تقابل و کشمش‌ از کجا آب می‌خورد! پس برای بی‌اعتبار کردن گزینه روحانی می‌‌توان به هر خط قرمزی چنگ زد و هر تابویی را در راه این هدف مشروع کرد!

۴. جبهه پایداری و تندروها، فکر می‌کردند روحانی نیز مثل خاتمی هست که هر چه حمله کرده و علیه او اتهام زنی کنند، سکوت کرده و پاسخ ندهد. غافل از اینکه روحانی یاغی و جسورتر بوده و امروز تنها کسی هست که در داخل توان ایستادگی مقابل این جماعت همیشه طلبکار و مخرب را دارد.

۵. دست آخر، اظهارات روحانی و مواضع اخیر او نشان داد که او نیز اصلا دغدغه مردم نداشته و صرفا این مواضع و انتقادات از بابت حفظ جایگاه و سهم‌خواهی خود و گروهش است. چرا که اگر روحانی دغدغه مردم و رای آن‌ها را داشت، بابت آن پشتوانه رای خود، همان زمان مقابل تندروها ایستاده و پاسخشان را در عمل با آن اختیاراتش می‌داد. نه اینکه الان در حد حرف و شعار مدعی حمایت از منافع مردم باشد.

This comment was minimized by the moderator on the site

سنجه غیرت ملی قالیباف!
انتقام «لوله» ممکن نیست آقای فرمانده!

مجید مرادی

رئیس مجلس پایداری باقر قالیباف که در روزهای آخر دولت رئیسی و در فاصله مرگ او تا تحلیف رئیس جمهور جدید به مقام استاد تمامی! دانشگاه تهران هم نائل آمد، سخنان اخیر روحانی و ظریف را موجب خدشه دار شدن روابط راهبردی ایران و روسیه دانسته است.

گویا این استاد تمام دانشگاه تهران و رئیس پلیس سابق ایران نمی‌داند که دکتر روحانی چه گفته است.
دکتر روحانی علیه روسیه موضع نگرفت و گفت آمریکایی ها بهانه می آوردند که در صورت گنجانده نشدن اسنپ بک اگر بخواهیم دوباره ایران را تحریم کنیم دیگر چین و روسیه در شورای امنیت رای نمی دهند و وتو می کنند. برای همین اصرار داشتند اسنپ بک گنجانده شود.
این حرف بدی نبود.

اما ظریف هم از خودش دفاع کرد و دفاع از خود مجاز است. او گفت سخن لاوروف که مرا متهم می کند دروغ است.

با این حال همه این سخنان چهار ماه پس از جنگ اخیر بیان شده است. جنگی که در آن ثمره روابط راهبردی نظامی ایران و روسیه را دیدیم. نابودی تمام سامانه‌های دفاعی اس ۳۰۰ از دستاوردهای این روابط است. برای همین بود که جنگ را بردیم. این طور نیست آقای قالیباف؟!
این سخنان سنجه غیرت ملی شماست آقای سردار خلبان دکتر استاد تمام نماینده!....

فکر کردم که انگیزه این هجوم سردار قالیباف به دکتر روحانی چیست، یادم آمد که روحانی در مناظرات انتخاباتی سال ۹۲ به او یادآور شد که گفته بود بگذاریم دانشجویان معترض به خیابان بیایند تا آنان را لوله کنیم!

حالا هم خودت لوله خواهی شد آقای سردار!

This comment was minimized by the moderator on the site

تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۰۵
روزی که دوستان گرامی از دیوار این سفارت بالا می رفتند و آن یکی را آتش می‌زدند؟
آقای «قالیباف»، آن روز کجا بودید؟
گروه سیاسی: سایت عصر ایران نوشت: محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی گفته است: لازم می‌دانم انتقاد صریح خود را نسبت به مواضع رئیس جمهور و وزیرخارجه‌ اسبق مان اعلام کنم که دقیقا در شرایطی که مسیر همکاری های راهبردی ما با کشور روسیه در حال پیشرفت است با مواضع خود به این مسیر لطمه زدند.
در این باره چند سوال از جناب قالیباف داریم:
1 - سال هاست که از همکاری های راهبردی با روسیه حرف می‌زنید؛ حتی در این "مسیر یک طرفه" تسلیحات نظامی و مشخصاً پهپاد به روسیه دادید ( و موجب تشدید دشمنی اروپا با ایران شدید) ولی هنوز که هنوز است برای ما مردم مشخص نیست این چیزی که شما آن را "همکاری راهبردی" می‌نامید دقیقاً چیست و به چه دردمان می‌خورد؟ مثلا در جنگ 12 روزه و در حالی که آسمان ایران در برابر F -35 های آمریکایی بی دفاع بود، روس‌ها همکاری راهبردی - و حتی غیر راهبردی - با ما کردند؟ آیا ایران را به سامانه های مدرت پدافندی مجهز کرده بودند یا جنگنده های سوخو را که سال هاست وعده اش را می‌دهند،تحویل داده بودند؟
راستی یادتان هست که تمام 6 قطعنامه تحریمی ایران که در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده، با رأی روسیه همراه بوده است و اگر روس ها، وتو می‌کردند، الان حتی یک تحریم سازمان ملل هم نداشتیم؟ این چطور شریک راهبردی است که وقت صلح، تحریم مان می‌کند، وقت جنگ خودش از ما سلاح می‌گیرد و وقت جنگ ما، می‌نشیند و تماشا می‌کند؟
یادتان هست که در آن 12 روز وقتی از پوتین پرسیدند: آیا روسیه به ایران کمک می‌کند؟ پاسخ داد: همین که کارکنان ما در نیروگاه اتمی بوشهر حضور دارند، بزرگ ترین کمک به ایران است؟!
2 - گفته اید که روحانی و ظریف با مواضع خود به مسیر همکاری های راهبردی ما با کشور روسیه لطمه زدند.
دقیقاً بفرمایید چه لطمه ای زدند؟ مثلاً روس‌ها داشتند به ایران جنگنده و ضدهوایی و ... می‌دادند ولی با دو تا انتقاد دو دولتمرد سابق که الان هیچ سمتی در نظام ندارند، همکاری هایشان را متوقف کردند؟!
3 - خوب است که مراقبت می‌کنید برخی‌ها با حرف هایشان به منافع کشور لطمه نزنند ولی از شخص شما می‌پرسیم: وقتی دوستان گرامی(!) از دیوار سفارت انگلیس بالا می‌رفتند یا سفارت عربستان را در تهران آتش می‌زدند، آیا به منافع ایران ضربه نمی خورد؟!
یا وقتی در دوران مذاکرات برجام و حین اجرای آن، برخی می‌کوشیدند با مداخلات موثری که داشتند، نگذارند ایران و شورای امنیت به توافق برسند، به ایران خدمت می‌کردند یا به تحریم ایران و البته جیب خودشان؟
حتی در دوران مرحوم رئیسی هم که برجام در آستانه احیا بود، همین افرادی که امروز در مجلس داد و قال راه انداخته اند، مانع تراشی نکردند و باعث نشدند تحریم‌ها استمرار یابد؟ همه این‌ها بدون مشکل است و فقط حرف دو دولتمرد اسبق حال تان را خراب کرده است؟!
4 - از سیاست خارجی خارج شویم و بیاییم به داخل؛ یک عده تریبون دار هر روز طرحی علم می‌کنند و حرفی می‌زنند که هم اعصاب مردم به هم می‌ریزد و هم موجب وهن نظام جمهوری اسلامی می‌شوند. یک روز می‌آیند و از کلنیک ترک بی بی حجابی حرف می‌زنند، یک روز وعده می‌دهند که 80 هزار نیرو به خیابان‌ها خواهند فرستاد، یک روز زنان و دختران این مملکت را که با سلیقه آنها لباس نمی پوشند را فاحشه می‌خوانند و از این افاضات ضد مردمی و ضد ملی که الی ماشاءالله کم هم نیستند...
شما به عنوان رئیس خانه ملت، آیا یک بار شده در برابر این پتک هایی که روی روان مردم می‌زنند و این تیغ هایی که روی صورت نظام می‌کشند، حرفی بزنید یا اقدامی جدی برای مهارشان بکنید؟ یا این که ترجیح می‌دهید یکی به نعل بزنید و یکی به میخ تا سر سال که انتخابات هیات رئیسه مجلس فرا می‌رسد، بتوانید از همه طرف‌ها رأی بگیرید و یک سال دیگر هم آن بالا بمانید؟!
بعد از تحریر:
تا در نقد روسیه می‌نویسی، یک عده "برچسب به دست" می‌آیند سراغت و غربگدا می‌نامندت؛ تا آمریکا و اروپا را نقد می‌کنی، روسوفیل می‌خوانندت! ما از هر دو گروه تبری می‌جوییم؛ ما ایرانگرا هستیم و در همین چارچوب، معتقدیم که هم باید با شرق روابط نزدیک داشت و هم با غرب. به باور ما، نفع ایران در برقراری روابط متوازن با غرب و شرق و مشخصا آمریکا و اتحادیه اروپا از یک سو و چین و روسیه از سوی دیگر است. فروغلتیدن در دامان یکی و تضاد با دیگری، ام المصائب سیاست خارجی ایران است که آثارش تا میانه سفره های دوردست ترین خانه های ایران دیده می‌شود. سخت است فهم این امر بدیهی؟!

This comment was minimized by the moderator on the site

روس‌ها در خواب هم نمی‌دیدند؛ در همان مجلسی که به توپ بستند، ستایش شوند!

روسها به خواب هم نمیدیدند ۱۵۰سال بعد در همان مجلسی که روزی به توپ بستندش، چنان مورد ستایش و تملق قرار گیرند که بخاطر اساعه به ساحت آنها، رئیس آن مجلس از تریبون رسمی، رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه‌ پیشین کشور خود را متنبه کند و نماینده‌ نوجوانی خواهان حبسشان شود!

This comment was minimized by the moderator on the site

‍ (https://attach.fahares.com/E3JyneCuU3ZseErLW/VZBA==) چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه آن!

فریبا نظری

این ملت در این جنگ ۱۲ روزه با همه قدرت در کنار ایران ایستاد نه در کنار ما حاکمان. فلان چیز، فلان مسأله را مجلس تصویب کرده است. مگر مجلس رأی چند درصد مردم را دارد؟ حالا اگر رأی هم داشته باشند. کار آن‌ها هم قانونی باشد. اگر یک موضوعی برای ما روشن باشد که ۸۰ درصد مردم مخالف آن هستند، قانونگذاری در مقابل نظر ۸۰ درصد مردم یعنی چه؟ این که قانون نیست. اصلاً وقتی یک چیزی را ۹۰ درصد مردم مخالفند، می‌شود بگوییم چون در مجلس رأی داده و شورای نگهبان هم امضا کرده پس همه باید مطیع باشند؟ چه ارزشی دارد کار شما؟(سایت حسن روحانی، ۱ آبان ۱۴۰۴). 

امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس، گفت: خطابم به حسن روحانی است که امروز رکوردهای منفورترین سیاستمدار ایران را جابه‌جا کرد، اما همچنان زبانش دراز است.
اگر تو دنبال رضایت مردم بودی، فاجعه آبان ۹۸ را یک‌شبه رقم نمی‌زدی که چند صد نفر کشته شدند و بعد از آن آمار شرکت در انتخابات به زیر ۵۰ درصد آمده است(فرارو، ۴ آبان ۱۴۰۴).

این خشونت کلامی در موقعیت جلوی صحنه گافمنی، نه جدید و بی‌سابقه است و نه عجیب و دارای کارکرد برای جامعه و ملت ایران. البته برای گلادیاتورهای سیاسی، کارکردهای مختلفی دارد؛ از جمله بقا و تداوم بحران‌های پیاپی به‌منظور تولید روایت‌های رسانه‌ای.

اما بیش از هرچیز یک پیام آشکار از خود به جامعه می‌دهد که دست‌یابی به منابع ثروت و قدرت، در اولویت کامل دوست‌داران بقای حاکمیت و نظام حکمرانی با همین اندازه از سرمایه اجتماعی و ابر بحران های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.

آن هنگام که این دسترسی به منابع قدرت و ثروت از پس و پشت صحنه به میدان آشکار نظام اجتماعی، تغییر موقعیت می‌دهد؛ رازهای مگو و مکتوم نگه داشته شده کارگزاران جناح‌های مختلف رقیب میدان قدرت، از پرده برون افتاده و هیچ این و آنی در امان نخواهد بود.

تا دیروز وقتی از خیزش اعتراضی آبان ۹۸ و جان‌باختگان آن سخنی و تحلیلی و دادخواهی به میان می‌آمد، همین آقایان از هر جناح و فرقه سیاسی، آن را نادیده گرفته یا اغتشاش و تحریک دشمن خارجی می‌نامیدند. اما امروز یک دسته آن را فاجعه می‌نامد و به رخ دیگری می‌کشد که مسبب فاجعه آبان ۹۸ تو بودی آن‌هم نه از منظر کشته شدن تعدادی از مردم معترض بلکه چون با آن رخداد، باعث شدی از آن پس آمار شرکت کنندگان در انتخابات کاهش یابد!
و دیگری به دنبال کسب رضایت مردمی است که در زمان بودن در هرم قدرت با تمسخر ملت از خود سلب مسئولیت کرد و گفت من هم صبح جمعه از افزایش قیمت بنزین آگاه شدم!

این همان جلوی صحنه‌ای است که تشنگان خدمتگزاری شیفته قدرت با چنگ زدن بر صورت یکدیگر، هرچه بیشتر جنگ قدرت و بقا را نمایان و آشکار می‌سازند؛ بی هیچ نشانه‌ای هر چند کوچک و اندک از شرمساری و پذیرش مسئولیت فجایع پیشین و گردن نهادن به دادخواهی ملت ایران.
دال محوری و درون مایه‌ی این میدان، قدرت برای بقاست.

جنگ قدرتی که هیچ‌یک از جان‌باختگان و کشته‌شدگان پنج دهه‌ی اخیر برای کارگزاران آن، مهم نبوده و نیستند. یا انکار می‌شدند یا شورشی و اغتشاش گر و جاسوس و دشمن نامیده شده‌اند، یا در بهترین حالت به‌عنوان سپر انسانی کشته‌شده در جنگ هشت ساله؛ ابزار سیاست زدگی شده و در نهایت به فراموشی سپرده شدند.

شنیدن این سخنان در ماه آبان که یادآور زخم و سوگ صدها هم‌وطن کودک و جوان و زن و مرد ایرانی است، در حافظه تاریخی این ملت ماندگار خواهد شد.

تحلیل_زمانه

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظر اضافه کرد در ایران بدون اینترنت، زندانی به ...
انتقاد از اظهارات امام جمعه مشهد: فکر می کنید اگر فضای مجازی را ببندید واقعیتها پنهان می ماند آرمان ...
- یک نظر اضافه کرد در باروری تخم نافرخنده پی و خسارت...
پاسخ ابوطالبی مشاور روحانی به حسین شریعتمداری کیهان اگربه جای خشم ورزیدن، اندکی تاریخ می‌خواندید، ...