این صحنه خشن نبردهای مافیای قدرت است، جناب پزشکیان! استعفا دهد و خود را برهانید
  •  

13 اسفند 1403
Author :  
مسعود پزشکیان در مجلس، رای عدم اعتماد به وزیر دولت پزشکیان

رزمنده‌ی بی‌مدعا و دردآشنای مردم ایران!

جناب دکتر مسعود پزشکیان!

شاید زمان کنارکشیدن و استعفا دیگر فرا رسیده باشد.

اکنون که بهترین‌های کابینه‌ات را از شما ستاندند، شاید بهترین زمان است که به وعده‌ی خود به رای دهندگان و مردم ایران [1] ، عمل کنید، و وقتی می‌بینید که نمی‌گذارند و زمینه برای عمل به وعده‌ها و اهدافی که در سر داشتید، نیست، و راه‌های خدمتگزاری را مسدود کرده‌اند، زمین کثیف قدرت را وا نهاده، به نفع باندهای مافیایی، در این بلوا و بی نظمی شریک نشوید، و دامن خود را از روند خسارتبار موجود در کشور پاک نگه داشته، و از رای دهندگان به خود و مردم ایران عذر بخواهید، و به دامن آنان باز گردید، تا شرمساری بر پیشانی کسانی باشد، که «بی‌حیا تر از سنگ پای قزوینند».

بازگشت به مردمی که از شما به عنوان یک آزادیخواه و فرد مستقل، شجاع و پاک خواستند تا یکبار دیگر، زمین سیاست در ایران را، برای خدمتگزاری بیازمایید، اکنون که می‌بینید جایی برای خدمت و خدمتگزاری نیست، می‌توانید شجاعانه و مردانه، از آن دامن بر کشیده، و قدرت ناچیز بازمانده برای رئیس جمهور را باز نهید، و خود را آلوده به همراهی با روند موجود مکنید، حیف است رزمنده‌ی پاک و دلباخته به وطن، و با کارنامه‌ی درستی چون شما، فدای این جو مسموم و خسارتبار، و صحنه‌گردانان رسوا و بی حیای آن شود.

در این چندماهه حضور در پاستور شاهد بودید که «جمهور» و «رئیس جمهور» را، چقدر در این کشور بی مقدار، بدون ابزار و قدرت، و ذلیل، و به سان شیر بی یال و اشکمی کرده‌اند، و قدرت مانور را رسما از او گرفته اند که برای حل مساله سیب زمینی هم، به ساختار من درآوردی جلسه سران سه قوه باید متوسل شود، تا بتواند حرکتی زده، و مردم خود را از کمبود سیب زمینی برهاند و... و به اندازه کافی، درهای بسته به روی ارشدترین نماینده مردم در قدرت را، در مسیر ایجاد تغییر، تحول و اثرگذاری چشیدید، و تصورم بر این است که مثل روز برای شما، و همه ما روشن شده است، که در این بازی کثیف، جایی برای خدمت، اهل خدمت و خدمتگزاری نیست، و امروز شاید همان روزی است که دیگر حجت بر شما و دیگرانی چون ما هم تمام شد، و فهمیدید و فهمیدیم که این کشور در چنبره باندهای مافیای خطرناک قدرت، ثروت و انحصار، همچون جبهه پایداری، و تندروهای ضد ملی غرق شده است، و سرطانِ آنان تمام نسوج این انقلاب و سیستم حکمرانی آنرا فرا گرفته، و ماندن پزشک دلسوزی چون شما بر سر این بیمارِ وخیم، اثری در وضعیت کشور و مردم ندارد.

 چراکه ریشه کن کردن چنین شجره خبیثه و سرطانی، نه در دستان رئیس جمهورِ خلع ید شده از تمام ظرفیت‌هایی مندرج در قانون اساسی، و نظام‌های دمکراتیک مبتنی بر ساختار جمهوریت، بلکه در دست کسانی است که خود به آنان را در این چند دهه، بال و پر داده، و پرورش دادند، و فربه کردند و کرسی‌های قدرت را، یک به یک در بخش‌های رسانه، ثروت، سلاح، قانونگذاری، شوراها و... بدانان سپردند و بر امور مسلط‌شان نمودند، و امروز رئیس جمهور در محاصره این دست‌های آلوده، کاری نمی‌تواند از پیش برد.

و به نظر می‌رسد که این خودِ آنانند که باید میوه‌های تلخ این شرایط، و درخت هرز و خسارتبار کاشته‌ی خود را بچشند، و معده‌های آنان از این زقوم، خونین گردد، نه شما و دیگر اصلاح طلبانی که هشدار دادند، مبارزه کردند، زندان رفتند، از آبروی خود گذشتند، و عمری با این جریان مقابله کرده‌اید. سزاوار نیست، چنین جریانی که سرطان را در بدنه اجتماع انقلابی و ساختار قدرت ایران کاشت، خود در پس پرده بنشیند، و اصلاح طلبان، آبرو، استوانه‌ها و تشکیلات خود را هزینه عملکرد او کنند.

شما در این چندماهه دیدید که حتی از دستیابی به کمترین وعده‌های انتخاباتی خود به مردم ایران (رفع فیلترینگ، بحث حجاب اجباری، مذاکره با غرب و...) نیز محروم و ناتوان‌تان کرده‌اند، و ریاست جمهوری را به یک نیروی خنثی، تدارکات‌چی، حاجب الدوله، مشت‌خور ملس و... در نظام اسلامی تبدیل کرده‌اند، که در نهایت، یک پادو، و تسهیل‌گر طرح‌های‌شان می‌خواهند، تا که مسئولیت خرابکاری‌های دیگران را بر دوش گرفته، مسببان اصلی را از تیررس نقد و اعتراض مردمی دور دارند.

 رئیس جمهوری که مقهور تصمیمات شورای‌های من در آوردی انقلاب فرهنگی، فضای مجازی و از این دست گردهم‌آیی‌های غیردمکراتیک و منصوب است که تمام قانون اساسی و قدرت رئیس جمهور و نمایندگان مردم را، در حد یک عضو این شوراها کاهش داده‌اند، و عالیترین مقام رسمی کشور، نمی‌تواند حتی فیلترینگ را از اینترنتِ موکلان خود بردارد، و در سیاست خارجی به ملعبه دست نظامیان، باندهایی هوچی‌گر و مصون از هرگونه تعقیب و تغییر، همچون روزنامه کیهان، کاسبان تحریم و متن‌خوانان از پیش نوشته شده‌ی نماز جمعه‌ها و... تبدیل کرده است، چه جای مانور، و کار در راستای مردم خود دارد و...؟!

بهتر است بگوید «عطایش را به لقایش بخشیدم»، و با کناره گیری از این صحنه‌ی رسوا، که رئیس جمهور را چنان آچمز کرده‌اند که راه هر گونه حرکت را بر او سد کرده، حتی نمی‌تواند مشاور، معاون و وزیر در خورِ شرایط خطرناک داخلی و خارجی موجود، برای خود انتخاب، و بگمارد، بهتر است، بیشتر از این، خاطر رای دهندگان، و چشم امید بستگان به خود را ناراحت نکرده، دامن خود را از همراهی با چنین ظلم و خسارتی بر کشیده، و با یک عقب نشینی سیاسی به موقع، به سان تمام کسانی که در ظلم و شرایط ظالمانه تمکین نمی‌کنند، و شریک نمی‌شوند، مشی آزادمنشانه‌ی خود را پی گرفته، مثل تمام رزمندگان دیگری که تن به خفتِ کثافت ظلم و غارت نمی‌دهند، کنار کشیده و در کنار مردم به نظاره نشسته خود باشید.

رای عدم اعتماد مجلسی این چنینی، که محصول شورای نگهبان است تا رای مردم، و اجازه می‌یابد در شرایط خطرناک کنونی، که هجوم اولیه و نوک تیز حمله دولت دونالد ترامپ، ابتدا بر بخش اقتصاد کشور از طریق «فشار حداکثری» استوار گشته است، و چنین مجلس بیگانه با شرایط کشور، و همراهی با حمله اقتصادی بیگانه، بهترین وزیر اقتصادی و کادر دولتی که باید با این حمله مقابله کند را، به عمد هدف گرفته، و برکنار می‌کند، و مردم و دولت ایران را که، با چنین وضع بغرنج خارجی و داخلی مواجه‌اند را، در این روزهای پایانی سال، و اولین ماه‌های آغاز به کار دولت، دچار مشکل و تلاطم می‌کند، و این چنین افسارگسیخته عمل کرده، و از عدد بسیار ناچیز اصلاح طلبان عضو، در کابینه دولتِ اصلاحات، این چنین مهره سوزی و مهره کُشی می‌کند و...،

همه اینها نشان می‌دهد که باید صحنه چینان چنین مجلسی، خود با نتایج آن دست و پنجه نرم کنند، و لازم نیست که اصلاح طلبان آبروی خود را خرج چنین شرایط، و صحنه چینان آن کنند، و نباید با حضور در چنین صحنه‌ی رسوایی، بدان رسمیت و رضایت دهند، و به دست خود، ریشه اصلاح طلبی را برکنند، و برای ماندن در قدرت، تن به هر خفت و خسارتی دهند، و آبرو بیش از این برای هیچ ببازند.

خفت و کثافت حضور در چنین صحنه‌های رسوایی، تنها برازنده کسانی است که برای رسیدن به کرسی‌های قدرت حاضرند هر داشته‌ی ارزشمندی، از جمله مردم خود، انسانیت، تعهد، کرامت و عزت خود را به پای قدرت قربانی کنند. ماندن در این بازی رسوا، که رئیس جمهور و بارزترین سکاندار جمهوریت، تا این حد ذلیل حرکت باندها و جزایر بیشمار مافیایی می‌شود، نه به صلاح و خیر جمهوریت، نه مردم ایران، نه باقی مانده آبروی اصلاح طلبان، و نه روح آزادمنشانه و متوسل به سبک علوی شخص شماست، استعفا دهد و کنار بکشید، تا سازندگان این شرایط دلهره‌آورِ دشمنی داخلی و خارجی، خود با نتایج کار خود مواجه شوند.

برکناری دکتر عبدالناصر همتی [2]، و استعفای دکتر محمد جواد ظریف [3] در روز گذشته، باید به شما هم نشان داده باشد که، آنان می‌خواهند شما را تنها، بی آبرو و بی اعتبار کنند، بدون همتی و ظریف، چه خواهید کرد؟! کابینه دولت را از یاران شما، پیش از این خالی کرده بودند، و با این استعفا و این رای عدم اعتماد، خالی‌تر هم شد، و بوی توطئه، شدیدا از آن به مشام می‌رسد،

و به نظر می‌رسد قصد دارند شما را به یک مرد تنها در میان گرگ‌های مافیای رسوا و بی حیا تبدیل کرده، عصاره آبرویتان را کشیده، باقی مانده عزت و کرامتتان را نیز از شما بستانند، و به نظر می‌رسد اگر استعفا هم ندهید، چندی بعد تمام شکست‌های چند دهه ایی خود، ناشی از سیاست‌های خسارتبارشان را بر دوش شما بار خواهند کرد، و در آینده‌ایی نه چندان دور، در پای اشتباهات و خباثت خود، شما را هم، همچون دیگر انقلابیون با آبرو، بی‌آبرو، و به پای قدرت خود سر خواهند برید، و چنین مجلسی، که دست ساز خود آنان است، حتی از رای عدم کفایت به شما هم دریغ نخواهد کرد.

این صحنه نه جای پاک سیرتان، اهل وجدان، نجابت و افراد دارنده اندیشه‌های خدمت، که بلکه صحنه خشن نبردهای مافیایی قدرت است، خود را از این جهنم رسوا برهانید. ما رای دهندگان به شما در این انتخابات، هیچ طلبی از شما نداریم که بمانید، و همه‌ی داشته‌های شخصی، گروهی و جناحی خود را در این صحنه بی آبرویی سلاطین قدرت، و جزایر مستقل و بی مقدار منصوب، ببازید.

[1] - مسعود پزشکیان 30 خرداد 1403 اصفهان : «اگر بنده پس از گرفتن رأی شما و تصدی پست ریاست جمهوری به خواست شما عمل نکردم رأی خودتان را پس بگیرید. اگر نتوانم تغییرات حداقلی را صورت دهم کنار می کشم.»

[2] - عبدالناصر همتی (زادهٔ ۲۰ فروردین ۱۳۳۶) سیاستمدار اصلاح‌طلب و اقتصاددان ایرانی است. او در سال ۱۴۰۳ به مدت بیش از شش ماه در دولت چهاردهم به‌عنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی فعالیت می‌کرد که توسط نمایندگان مجلس استیضاح  و برکنار شد. همتی عناوین و مناصبی مانند استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، رئیس بانک مرکزی ایران، رئیس بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران، مدیر عامل بانک سینا، مدیر عامل بانک ملی ایران، عضو کمیته اقتصادی شورای عالی امنیت ملی را در کارنامهٔ خود دارد.

[3] - محمّدجواد ظریف خوانساری (زادهٔ ۱۷ دی ۱۳۳۸)، سیاستمدار و دیپلمات ایرانی است که از ۱۱ مرداد تا ۱۲ اسفند ۱۴۰۳، معاون راهبردی رئیس‌جمهور ایران، مشاور رئیس‌جمهور و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک بود. وی پیش‌تر نیز نماینده و سفیر ایران در سازمان ملل متحد و وزیر امور خارجه ایران از ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بوده است او همچنین از اعضای شورای عالی جمعیت هلال‌احمر و دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران است. خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) که خبرگزاری رسمی دولت محسوب می‌شود، خبر استعفای ظریف معاون راهبردی رئیس جمهوری را تایید کرد. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ایرنا، خبرگزاری دولت در خبری نوشت: برخی منابع نزدیک به دولت تایید کردند محمد جواد ظریف معاون راهبردی رییس جمهور، استعفای خود را تقدیم  مسعود پزشکیان رئیس جمهور کرده است.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (31)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

«دولتِ محکوم به مرگ؛ چرا ساختار قدرت، فرزندخواندهٔ خود را میبلعد؟»
نوشته: حمید آصفی
وقتی دولتی را خودِ عمقِ ساختار قدرت روی کار می‌آورد، اما کمتر از یک سال، همان ساختار شروع به تخریبِ سیستماتیکِ آن می‌کند، این نه یک «تناقض»، که نشانهٔ یک خودکشی برنامه‌ریزی‌شده است. سوال اینجاست: چرا جریان‌های حاکم، دولتی را که خود مجوزِ حضورش را صادر کردند، حالا با استیضاح وزیران، فشار به دیپلمات‌های پیشکسوت، و بلوکه‌کردن هر تصمیم اقتصادی، به سوی پرتگاه می‌رانند؟ پاسخ در یک کلمه است: بقا. بقای ساختاری که حتی برای زنده‌ماندن، حاضر است ریه‌های خود را پاره کند!
پازل قدرت: چرا «وفاداران» را قربانی می‌کنند؟
دولت فعلی محصول یک محاسبهٔ ساده بود: انتقالِ فشارِ نارضایتیِ جامعه به جریانی که ظاهری «اصلاح‌طلب» دارد، بدون دادنِ کوچکترین اختیاری به آن. اما این محاسبه دو اشتباه مهلک داشت:
آتشِ بحران‌ها آنقدر داغ بود که نقشِ «برقِ نما» بازی نکند: وقتی تورم ۵۰ درصدی، سونامیِ بیکاری، و تحریم‌های فلج‌کننده، زندگی را به کابوس تبدیل کرده، مردم به شعارهای توخالی و بازی‌های سیاسی پشت درهای بسته واکنشی جز خشم نشان نمی‌دهند.
جریان‌های تندرو، حتی حاضر نیستند سهمِ ناچیزِ دولت از قدرت را تحمل کنند: استیضاحِ وزیر اقتصاد نه به خاطر عملکرد، بلکه به دلیلِ عدم تمکین به دستوراتِ شبکه‌های موازی بود؛ شبکه‌هایی که اقتصاد کشور را از پشت پرده، از مسیرِ صرافی‌های غیرمجاز و وارداتِ انحصاری می‌چرخانند.
استعفای ظریف نیز در همین چارچوب معنا می‌شود: او نه به خاطرِ «خدمت»، بلکه به عنوانِ سند زندهٔ شکستِ دیپلماسیِ بدون پشتوانه حذف شد. دیپلماسی‌ای که زمانی با توافق برجام، توانست خطِ لولهٔ نفت را از تحریم‌ها نجات دهد، حالا چگونه می‌تواند اعتبار خود را حفظ کند؟
پشت پردهٔ استیضاح و استعفا: جنگِ ژنرال‌های بی‌ارتش
قدرت در ایران امروز، شبیه به یک میدان مین است که در آن، گروه‌های ذی‌نفوذ — از سپاه تا قوه قضائیه و مجلس — برای تصاحبِ باقی‌ماندهٔ منابعِ کشور، به جان هم افتاده‌اند. دولت در این معادله، تنها مهرهٔ جایگزین‌پذیر است.
اقتصادِ بی‌سرنوشت: چرا با وجود حضورِ همتی — وزیری که روزی مورد تأیید همه بود — بازار ارز هر روز رکورد می‌شکند؟ چون تصمیم‌گیری‌های اقتصادی نه در دست دولت، که در اختیارِ نهادهایی است که انحصارِ ارز ، واردات، و سهمیه‌های نجومی را بر عهده دارند. استیضاح همتی، تلاش برای پاک کردن صورت مسئله است؛ مثل قطع کردنِ دستی که فشار خون را نشان می‌دهد!
سیاست خارجیِ فلج: استعفای ظریف، اعترافِ ضمنی به این واقعیت است که دیپلماسی ایران در بن‌بستِ کامل قرار دارد. نه می‌تواند به میز مذاکره بازگردد (چون ساختار قدرت حاضر به کاهشِ حوزه‌های تنش‌زانیست)، نه می‌تواند از تحریم‌ها فرار کند.
چرا پزشکیان محکوم به شکست است؟ پاسخ در یک نمودار
اگر قدرت را به سه قطب تقسیم کنیم، دولتِ فعلی در تقاطعِ هیچ‌یک قرار ندارد:
قطب امنیتی-نظامی: خواهانِ ادامهٔ تنش‌های خارجی برای توجیهِ بودجه‌های کلان و نقشِ اجتماعی-اقتصادی خود.
قطب اقتصادی‌های انحصاری: خواهانِ حفظِ وضع موجود برای رانت‌خواری از دلِ تحریم و تورم.
قطب سنتیِ حاکمیت: خواهانِ تعادلِ ظاهری برای جلوگیری از انفجار اجتماعی.
دولت پزشکیان، با شعارهای اصلاحی، سعی کرد خود را به قطب سوم نزدیک کند، اما یک مشکل داشت: این قطب، نه اراده‌ای برای تغییر دارد و نه قدرتی. نتیجه؟ زیرا در بازی قدرت، دست آشتی تنها وقتی ارزش دارد که پشتش مشتی آهنین پنهان شده باشد.هر حرکت دولت، یا با وتوی مجلس متوقف می‌شود یا با فشار نهادهای امنیتی به حاشیه رانده می‌شود.
سناریوی پایان بازی: سقوط کنترل‌شده یا انفجار؟
ساختار قدرت دو راه پیش رو دارد:
ادامهٔ سرکوب داخلی و تنش خارجی: تا زمانی که اقتصاد به نقطهٔ فروپاشی کامل برسد و جامعه به شکل غیرقابل پیش‌بینی واکنش نشان دهد.
تغییر موازنه به نفع جریان‌های رادیکال: احتمال براندازی یا استعفای دولت فعلی و جایگزینی با یک دولتِ امنیتی-مطلقه برای سرکوب گسترده‌تر.
اما هر دو سناریو یک نقطهٔ مشترک دارند: مردم ایران بازندهٔ نهایی این بازی هستند. چه دولتی بر سر کار باشد که ناتوانی‌اش را با شعارهای رومانتیک می‌پوشاند و چه دولتی که چکمه‌های نظامی را جایگزین می‌کند.
نتیجه‌گیری: مرگ تدریجی یک سیستم
استیضاح‌ها، استعفاها و تنش‌های اخیر، نشانه‌های زوالِ اکسیژنِ مشروعیت در ساختار قدرت است. این سیستم نه می‌تواند اصلاح شود (چون هر اصلاحاتی به معنای انحلالِ رانت‌های کلان است) و نه می‌تواند به شکل پیشین ادامه دهد (چون جامعه دیگر تحمل ندارد).
ضرب‌المثلِ ایرانی می‌گوید: «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد». اما وقتی مارهای قدرت، خود را به جای ریسمان می‌بافند، پایان کار، خفگی است.

This comment was minimized by the moderator on the site

یاداشت سید_علی_حسینی

ورود محسنی اژه‌ای به بازی سیاسی؛ تهدیدی برای منافع ملی و عدالت اجتماعی

در تاریخ معاصر ایران، دو نوع ترور را شاهد بوده‌ایم: ترور فیزیکی و ترور شخصیت. ترور فیزیکی، سرداران وطن را از میان برداشته و ترور شخصیت، چهره‌های خدمت‌گذار را از صحنه مدیریت کشور خارج کرده است. محمدجواد ظریف، دیپلمات برجسته‌ای که سال‌ها در راه منافع ملی ایران تلاش کرد، اخیراً با فشارهای سیاسی مجبور به استعفا شد. این اقدام نه تنها ضربه‌ای به دولت بود، بلکه نشان‌دهنده ورود نابه‌جای قوه قضائیه به عرصه‌ی سیاسی است. جناب آقای محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه، با توصیه به استعفای ظریف، عملاً وارد بازی سیاسی شد و کفه ترازوی قدرت را به نفع مخالفان دولت و تندروها سنگین کرد. این اقدام چه پیامدهایی برای کشور دارد؟

عدالت انتخابی یا عدالت گزینشی؟

جناب آقای اژه‌ای، شما به عنوان رئیس قوه قضائیه، موظف به اجرای عدالت در تمامی سطوح هستید. اما سوال اینجاست: آیا عدالت در کشور به صورت یکسان اجرا می‌شود؟ آیا اعمال قانون تنها محدود به قوه مجریه است؟ چرا در قوه قضائیه و نهادهای امنیتی و نظامی، موارد متعددی از فساد و تخلف وجود دارد که هیچ‌گاه به آن‌ها رسیدگی نشده است؟

به عنوان مثال، فرزندان علی شمخانی، دبیر سابق شورای امنیت ملی و نماینده فعلی مقام رهبری در این شورا، علاوه بر داشتن تابعیت خارجی، در معاملات سنگین مالی و اقتصادی دست دارند. آیا این موارد از دید قوه قضائیه پنهان مانده است؟ یا اینکه اجرای عدالت تنها در مواردی اعمال می‌شود که به نفع جریان‌های خاص سیاسی باشد؟

فساد سیستماتیک و بی‌عدالتی گسترده

جناب آقای اژه‌ای، شما بهتر از هر کس دیگری از فساد سیستماتیک در کشور آگاه هستید. از اکبر طبری‌ها که آزادانه در جامعه حضور دارند تا چای‌دبشی‌ها که با سوءاستفاده از موقعیت‌های خود به ثروت‌های کلان دست یافته‌اند، همه و همه نشان‌دهنده بی‌عدالتی گسترده در سیستم قضایی کشور است. بابک زنجانی، یکی از بزرگ‌ترین مفسدان اقتصادی کشور، از اعدام رهایی یافته و همچنان به فعالیت‌های اقتصادی خود ادامه می‌دهد. سی میلیون لیتر سوخت قاچاق روزانه، یک سوم تجارت و اقتصاد کشور در دست قاچاقچیان، و انواع مافیاهای اقتصادی که از جیب مردم فقیر ایران تغذیه می‌کنند، همه نشان‌دهنده عمق فساد در سیستم قضایی و اجرایی کشور است.
سوال اینجاست: چرا قوه قضائیه در برابر این حجم از فساد سکوت کرده است؟ آیا عدالت تنها برای برخی افراد خاص اجرا می‌شود؟

ورود به بازی سیاسی؛ تهدیدی برای منافع ملی

جناب آقای اژه‌ای، ورود شما به بازی سیاسی و توصیه به استعفای محمدجواد ظریف، نه تنها یک اقدام غیرقانونی بود، بلکه ضربه‌ای سنگین به منافع ملی ایران وارد کرد. ظریف به عنوان یک دیپلمات کارکشته، سال‌ها در راه منافع ملی ایران تلاش کرد و توانست در شرایط سخت بین‌المللی، دستاوردهای مهمی برای کشور به ارمغان آورد. اما با فشارهای سیاسی و توصیه‌های نابه‌جای شما، او مجبور به ترک صحنه شد. این اقدام نه تنها باعث تضعیف دولت شد، بلکه نشان‌دهنده آن بود که قوه قضائیه به جای تمرکز بر اجرای عدالت، وارد معادلات سیاسی شده است.

این ورود نابه‌جا به بازی سیاسی، چه پیامدهایی برای کشور دارد؟ اولاً، این اقدام باعث تضعیف اعتماد مردم به قوه قضائیه می‌شود. وقتی مردم ببینند که عدالت به صورت گزینشی اجرا می‌شود و قوه قضائیه وارد بازی سیاسی شده است، دیگر به این نهاد اعتماد نخواهند کرد. ثانیاً، این اقدام باعث تضعیف دولت و تقویت جریان‌های تندرو و مخالف می‌شود. این جریان‌ها با استفاده از این فرصت، به دنبال ایجاد فشار بیشتر بر دولت و تضعیف بیشتر آن هستند. ثالثاً، این اقدام باعث کاهش اعتبار بین‌المللی ایران می‌شود. وقتی دیپلمات‌های برجسته‌ای مانند ظریف تحت فشارهای سیاسی مجبور به استعفا می‌شوند، این پیام به جهان خارج ارسال می‌شود که ایران در حال تضعیف خود از درون است.

عدالت؛ تنها راه نجات کشور

جناب آقای اژه‌ای، عدالت تنها راه نجات کشور است. اما عدالتی که به صورت یکسان و بدون تبعیض اجرا شود. ورود شما به بازی سیاسی و توصیه به استعفای ظریف، نه تنها یک اقدام غیرقانونی بود، بلکه ضربه‌ای سنگین به منافع ملی ایران وارد کرد. اگر قوه قضائیه به جای تمرکز بر اجرای عدالت، وارد معادلات سیاسی شود، این نهاد اعتماد مردم را از دست خواهد داد و کشور را به سمت بی‌عدالتی و فساد بیشتر سوق خواهد داد.

امیدواریم که شما به عنوان رئیس قوه قضائیه، به جای ورود به بازی سیاسی، بر اجرای عدالت در تمامی سطوح تمرکز کنید و از منافع ملی ایران در برابر تهدیدات داخلی و خارجی دفاع کنید. تنها در این صورت است که می‌توانیم به آینده‌ای روشن برای کشورمان امیدوار باشیم

عدالت در اجرای قانون در قوه قضائیه در این حد است :
از حکم عجیب و حداقلی ۲ سال زندانِ وزرای متخلف پرونده اختلاس ۱۴۰ هزار میلیارد تومانی چای دبش خیلی هم تعجب نکردیم، مورد داریم طرف باغ ۱۰۰۰ میلیاردی ازگُل را بنام خودش کرده، بعد هر هفته هم میاد در نمازجمعه ملت را به تقوا و عمل صالح توصیه می‌کنه!

This comment was minimized by the moderator on the site

ردپای انگلیسی در حذف نخبگان «توسعه ایران»؛ از کرباسچی تا دکتر ظریف

سید_علی_حسینی

«گل می‌کارد!» این لقبی بود که مجله گل‌آقا در اوج شکوفایی تهرانِ دوران کرباسچی، به او داد.
شهرداری که از دل کشتارگاه جنوب شهر، فرهنگسرای بهمن را برآورد و تهران را به کارگاهی بزرگ برای توسعه تبدیل کرد. اما چه شد که این «گل‌کار تهران» ناگهان از صحنه حذف شد؟

مقایسه تاریخی؛ از استانبول تا تهران

مقایسه کرباسچی و اردوغان، دو شهردار موفق در دو کشور همسایه، می‌تواند درس‌های عبرت‌آموزی برای تاریخ توسعه ایران باشد. کرباسچی در ۳۶ سالگی، بدون رقابت انتخاباتی، شهردار تهران شد، در حالی که اردوغان در ۴۰ سالگی، پس از رقابتی سخت، شهرداری استانبول را به دست آورد. اما مسیر این دو شهردار موفق، در ادامه راه، به کلی از هم جدا شد.
اردوغان، شهردار استانبول، از تجربیات کرباسچی در تهران بهره برد و حتی از روزنامه رنگی همشهری او نیز الگوبرداری کرد. اما چرا کرباسچی، که می‌توانست «اردوغان ایران» باشد، به سرنوشتی متفاوت دچار شد؟

دسیسه‌های پنهان؛ ردپای استعمار پیر

ردپای استعمار پیر در این میان، قابل چشم‌پوشی نیست. انگلیسی‌ها، که همواره خواهان ایرانی ضعیف و مدیرانی ناتوان بوده‌اند، از ظهور مدیری کارآمد و مستقل مانند کرباسچی احساس خطر کردند. ماجرای بازسازی دیوار باغ قلهک سفارت انگلیس در خیابان شریعتی، نقطه عطفی در این میان بود. کرباسچی، با ایستادگی در برابر خواسته‌های سفارت، خشم انگلیسی‌ها را برانگیخت.
آنان با استفاده از امپراتوری رسانه‌ای خود، ابتدا به تمجید از کرباسچی پرداختند و سپس، با القائات پنهانی به روحانیون و متنفذین، او را به عنوان خطری برای نظام معرفی کردند. در نهایت، با دسیسه‌ای پیچیده، او را به عنوان گزینه‌ای برای ریاست جمهوری مطرح کردند تا زمینه برای حذف او فراهم شود.

پایان یک رویا؛ از شهرداری تا اوین

عوامل جریان سیاسی مقابل کرباسچی، با همکاری دستگاه قضایی، پرونده‌ای برای او گشودند و با برجسته کردن اتهام تخلفات مالی، او را به زندان و محرومیت از خدمات دولتی محکوم کردند. بدین ترتیب، «گل‌کار تهران» قربانی دسیسه‌های استعماری و بازی‌های سیاسی شد.
حذف کرباسچی، ضربه‌ای مهلک به الگوی
توسعه ایران وارد کرد. در حالی که اردوغان، با بهره‌گیری از تجربیات او، ترکیه را به کشوری توسعه‌یافته تبدیل کرد، ایران از وجود مدیری توانمند محروم شد.

تکرار تاریخ؛ از کرباسچی تا دکتر ظریف

پس از حذف دکتر ظریف از سپهر سیاسی ایران این پرسش همچنان باقی است:

آیا تاریخ، بار دیگر تکرار خواهد شد؟
آیا اجازه خواهیم داد نخبه‌های این سرزمین، قربانی دسیسه‌های داخلی و خارجی شوند؟
آیا سناریوی حذف کرباسچی، این بار در قالب دیگری، برای دکتر ظریف تکرار شد؟
آیا ردپای همان دسیسه‌ها و همان بازیگران، در پس پرده حذف این دیپلمات برجسته نیز قابل مشاهده است؟

این پرسش‌ها، زنگ هشداری برای جامعه ایران است.
هشداری برای بیداری در برابر دسیسه‌های پنهان و آشکار، و هشداری برای پاسداری از نخبگان و سرمایه‌های این سرزمین.
کرباسچی اردوغان ظریف توسعه نفوذ استعمار نخبه_کشی دیپلماسی

This comment was minimized by the moderator on the site

رئیس جمهور:
همه مردم عزیزمان شاهد بودند که دستی را که به دوستی و برای بازسازی میهن دراز کرده بودیم, پس زدند و با هرگونه کارشکنی, مانع توسعه و رفع مشکلات هستند.
اینجانب با اعتراف به اشتباهات اخیرم در مقابل ملت عهد میکنم که از این پس دست نیاز و اتحاد را فقط سوی مردم دراز کنم و در کلیه امور داخلی و خارجی, بدون هیچگونه ترس و واهمه ای از دیگران, فقط و فقط به مصالح کشور بیندیشم و برعکس ادوار گذشته, مصالح ملی را در اولویت تصمیمات قرار دهم.
با یاری ملت, وزیران و مدیران کارشکن تحمیلی را از دولت بیرون میکنم و با یاران و همراهان صادق و کارآمد, کابینه را ترمیم خواهم کرد.
میدانم که بعد از این, راه را برایمان دشوار و پرخطر خواهند کرد اما با پشتیبانی مردم, گام به گام به سوی آزادی, پیشرفت و رفاه حرکت میکنیم.
فدای ملت آرژانتین
خوان دومینگو پرون- رئیس جمهور
چیه?
فک کردین پزشکیان از این حرفا بلده

This comment was minimized by the moderator on the site

«عزرائیل»
(درباره‌ی رفتن جواد ظریف)

محمدحسین غیاثی

من جواد ظریف را دوست دارم چون یک سیاستمدار حرفه‌ای در طراز جهان است. اما خیلی از دوستان من از جواد ظریف بدشان می‌آید چون معتقدند که او دروغ می‌گوید.

نمی‌دانم چند سیاستمدار راستگو در جهان وجود دارد! یا اساسا یک سیاستمدار را به‌خاطر مواعظ اخلاقی‌ش در ستایش راستگویی و نکوهش دروغ برمی‌گزینند یا مهارتش در سیاست‌ورزی؟

کدام کارگردان سینما راست گفته است؟
کدام رمان معروف تاریخ ادبیات جهان داستانی سراسر واقعی را نوشته است؟
کدام تابلو نقاشی عین واقعیت محض را باز می‌تاباند؟
شما پیش کدام جراح ماهر و حاذق می‌روید تا او به شما درس اخلاق بدهد؟

در فیلم "لینکلن" ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ، آبراهام لینکلن متمم الغای برده‌داری را در کنگره به تصویب می‌رساند.
سناتور اصلاح‌طلب سرسخت و لیدر مبارزه با برده‌داری شب پیروزی که مردم در خیابانهای واشنگتن جشن گرفته‌اند، در بستر خواب،به همسرش که رنگین پوست است، به این مضمون می‌گوید: امروز برده‌داری به‌وسیله‌ی درستکارترین فرد امریکا با کثیف‌ترین شیوه‌‌ها لغو شد.
چون لینکلن به تمام مخالفان رشوه داد تا بر علیه برده‌داری رأی بدهند.

چه از جواد ظریف و حسن روحانی خوشمان بیاید یا نیاید آنها با انواع و اقسام شیوه‌ها و تلاش‌ها بالاخره برجام را امضا کردند و دست‌کم برای چند سال ملت، نفسی کشیدند.

قبلا هم گفته‌ام مهمترین دشمن جواد ظریف، نتان‌یاهو است. چون جواد ظریف زبان و ادبیات سیاست بین‌الملل را می‌داند و قدرت رسانه را می‌شناسد و در استفاده از آن مهارت دارد.
در طول یکی دو دهه‌ی اخیر هرجایی که حرکت مشکوک و خسارت باری وجود داشته است بایستی ردپای نتان‌یاهو و اسرائیل را در آنجا جست.از تبریک مرگ ملک عبدالله پادشاه فقید عربستان در نمازجمعه‌ی تهران، برآمدن محمود احمدی‌نژاد و ماجرای هولوکاست و هرز رفتن صدها میلیارد دلار ثروت ملی، حمله به سفارت انگلستان و عربستان تا حملات پیاپی به سیاستمدارانی مثل جواد ظریف!

امریکایی‌ها اسرائیل را، ایزرائیل تلفظ می‌کنند که خیلی نزدیک به جناب عزرائیل خودمان است.
به گمانم حضرت عزرائیل هر وقت فرصت کند یک آدم به‌درد بخور را در ایران ترور می‌کند.

۱۴ اسفند ۱۴۰۳

This comment was minimized by the moderator on the site

هفت ستون لرزان سیاست خارجی ایران

1- مذاکره یعنی اعتماد به آمریکا
در عالم سیاست اعتماد معنی ندارد. مگر ما به روسیه و چین اعتماد داریم که با انها در مسائل مختلف اقتصادی و سیاسی و نظامی و فرهنگی مذاکره داریم؟ آمریکا هم مانند آنها.

2- مذاکره یعنی تسلیم به آمریکا
مگر تمام قدرتهای بزرگ و کوچک دنیا که با آمریکا مذاکره و مراوده و مبادله دارند تسلیم آمریکایند؟ چرا فکر می کنیم که ما باید متفاوت باشیم؟

3- آمریکا در حال فروپاشی است
قدرت اصلی آمریکا نه اقتصاد آن و نه نیروی نظامی آن بلکه دانشگاههای آن است که از خاک ثروت و از آهن پاره تسلیحات و از تخیل فیلمهای هالیوودی و از آب کوکاکولا می سازد و مادامی که از 20 دانشگاه برتر دنیا 15 تای آن آمریکایی و 5 تای دیگر غربی وابسته به آمریکا هستند و حتی در 100 دانشگاه برتر حضور پرفروغی از چین و روسیه نمی بینیم ، امید به فروپاشی آمریکا توهمی بیش نیست.

4- ما در جهان رهبر مبارزه با آمریکا هستیم
سوال خردمندانه این است که چه کسی به شما چنین رسالتی را داده است؟ چرا باید از شکم زن و بچه های کشور خود بزنی تا با کشوری بجنگی که 90 درصد امکانات رفاهی اطرافمان را اختراع کرده است؟

5- آمریکا با دینمان سر جنگ دارد
آمریکا مانند هر کشور دیگری دنبال منافع خود است و منافع نه دین می شناسد و نه بی دینی. لذا اگر تدبیر و عقلانیت باشد می توان هم دین خود را داشت هم با آمریکا در تعامل بود. مانند بقیه جهان.

6- با آمریکا آری ولی با ترامپ نه
حقیقت این است که این هم شعاری بیش نیست و در سه مقطع جیمی کارتر و بیل کلینتون و باراک اوباما بهترین وقت مذاکره و برقراری مناسبات بود که از دست دادیم.

7- ما ضد اسرائیلیم پس ضد آمریکاییم
حقیقت اینست که کشوری که بیشترین نفع را از تنازع ایران و آمریکا می برد ، اسرائیل است.

This comment was minimized by the moderator on the site

تصور کنید نیاز و عجله به توالت (مستراح خودمان) دارید نفر قبل از کابین خارج میشه و شما وارد میشوید در را می ببندید و متوجه می‌شوید وضع دستشویی خرابه و نفر یا نفرات قبلی خرابکاری کرده‌اند، دست به سیفون می‌شوید، سیفون کار نمی‌کند، دست به شلنگ می‌شوید آب قطع است از ادامه کار منصرف می‌شوید و قصد خروج دارید اگر خارج شوید مطمئنا تقصیرات در نظر نفرات بعدی بر عهده شما خواهد بود، بمانید هم که نمیشه؟
فکر کنم حالاتوانستید وضیعت پزشگیان را در این روزها و این شرایط درک کنید؟

از مجلسی با پشتوانه مردمی زیر ۱۰ درصد نمی‌توان سیاست با کیفیت انتظار داشت
فرشاد مومنی، اقتصاددان گفت: حکومت زمانی نجات پیدا می‌کند که راه را بر مشارکت اقتصادی و سیاسی مردمشان در سرنوشت خودشان باز کند.
از درون آن مجلسی که پشتوانه مردمی اش در بزرگترین شهرهایش زیر ۱۰ درصد باشد، نمی‌توانید سیاست‌های باکیفیت و اعتلابخش انتظار داشته باشید./بامدادنو

This comment was minimized by the moderator on the site

واکنش رسانه‌های خارجی به جدا کردن ظریف از دولت پزشکیان/ هاآرتص:این به‌نفع اسرائیل است، باید استفاده کنیم/ این تغییر، فشار نظامی بر ایران را افزایش می‌دهد/ صدای آمریکا: کناره‌گیری او سیگنالی منفی به واشنگتن است

استعفای محمدجواد ظریف بازتاب گسترده‌ای در رسانه های خارجی داشته است. این رسانه‌ها در تحلیل های خود ضمن بررسی چرایی این اقدام به بررسی تاثیر این استعفا بر رویکرد ایران در دیپلماسی خود در برابر امریکا پرداختند و عوامل خارجی موثر بر استعفای ظریف را زیر ذره‌بین قرار دادند.

المیادین لبنان: ظریف در بیانیه خود گفت که به دلیل موانع غیرقابل عبور و نبود حمایت کافی در داخل دولت استعفا کرده است.» این رسانه افزود: «او برای تغییر آمد، اما این تغییر ممکن نشد.

ریچموند نیوز کانادا: فشار تندروها در مجلس، به‌ویژه پس از استیضاح همتی، ظریف را مجبور به کناره‌گیری کرد. نمایندگان او را به‌دلیل تابعیت مضاعف فرزندانش هدف انتقاد قرار داده بودند و این موضوع از زمان انتصابش در تابستان ۲۰۲۴ ادامه داشت.

تایمز آو اسرائیل: کناره‌گیری ظریف پایان حضور یک چهره معتدل در دولت ایران است. این پیروزی تندروهایی است که مخالف هرگونه تعامل با غرب هستند

بلومبرگ: استعفای ظریف امید به احیای مذاکرات هسته‌ای را کاهش می‌دهد.این رسانه به نقل از یک دیپلمات غربی گفت: او پل ارتباطی با غرب بود و بدون او، احتمال پیشرفت کم است

هاآرتص: این تغییر می‌تواند فشار نظامی و دیپلماتیک بر ایران را افزایش دهد.» این رسانه به نقل از یک منبع گفت: «اسرائیل و متحدانش از این فرصت استفاده خواهند کرد.

صدای آمریکا: ظریف برای آمریکا چهره‌ای قابل اعتماد بود که در سال ۲۰۱۵ توافق را ممکن کرد.این رسانه به نقل از یک مقام آمریکایی افزود: کناره‌گیری او سیگنالی منفی به واشنگتن است و می‌تواند مذاکرات را پیچیده‌تر کند./تلخند سیاسی

This comment was minimized by the moderator on the site

گفت‌و‌شنودی کوتاه با طبیب جمهور
در شرایطی که کشور با چالش_های_عمیق_اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، دکتر_مسعود_پزشکیان ، رئیس‌جمهور عزیز کشورمان، در مرکز این طوفان قرار دارد. فشارهای داخلی، بی‌_مهری_مجلس ، و بحران‌های نهادینه‌شده، کار را برای ایشان دشوار کرده است. با این حال، هنوز فرصت‌هایی برای بهبود وضعیت وجود دارد.

چالش‌های اساسی رئیس‌جمهور
1. بی‌مهری مجلس و فشارهای داخلی:
مجلس و برخی جریان‌های تندرو با استفاده از ابزارهایی مانند استیضاح و کارشکنی، در حال تضعیف دولت هستند. برخی وزرا و همکاران نزدیک نیز به جای همراهی، در حال ایجاد شکاف و ناسازگاری هستند. این فشارها نه‌تنها جایگاه دکتر پزشکیان را تضعیف می‌کند، بلکه کارایی دولت را کاهش می‌دهد.
2. بحران‌های اقتصادی و اجتماعی:
کسری_بودجه ، فساد_نهادینه‌_شده ، و بی‌اعتمادی مردم به سیستم، از جمله مشکلات بزرگ پیش‌روی دولت است. ظهور دوباره چهره‌هایی مانند ترامپ و افزایش فشار_های_بین‌_المللی نیز می‌تواند به بحران‌های داخلی دامن بزند.
3. اقدامات مثبت دکتر پزشکیان:
ایشان در حال انجام اقدامات جدی برای مبارزه با فساد هستند، از جمله برخورد با افراد بانفوذ و بدهکاران کلان. این اقدامات اگرچه ممکن است باعث عصبانیت برخی شود، اما برای حفظ آبروی نظام_و_انقلاب ضروری است. با این حال، اطلاع‌رسانی بیشتر درباره این اقدامات می‌تواند اعتماد مردم را جلب کند. جالب اینکه این اصلاحات_فساد_ستیز به‌عنوان یک چالش در زیر پای رئیس‌جمهور قرار گرفته است.

بایدها و نبایدهای پیش‌روی دکتر پزشکیان
بایدها:
1. تقویت ارتباط با رهبری:
ارتباط صمیمی‌تر و عمیق‌تر با رهبری می‌تواند به دکتر پزشکیان کمک کند تا در برابر فشارهای داخلی و خارجی مقاومت کند و رادیکال‌_ها را خلع سلاح نماید.
2. تشکیل شورای اطلاع‌رسانی همراه دلسوز:
ایجاد یک شورای_اطلاع‌_رسانی_قوی می‌تواند اقدامات و خدمات دولت را به‌طور شفاف به مردم منتقل کند. این کار باعث افزایش حمایت_مردمی و کاهش فضای تخریب خواهد شد.
3. تعویض وزرای ناسازگار:
اگر برخی وزرا یا مسئولان در حال کارشکنی هستند، بهتر است جای آن‌ها با افراد وفادار و هماهنگ عوض شود. این کار به انسجام بیشتر دولت کمک می‌کند.
4. افزایش شفافیت در مبارزه با فساد:
اگرچه برخی اقدامات ضدفساد باید محرمانه بماند، اما اطلاع‌رسانی عمومی درباره برخی موفقیت‌ها می‌تواند اعتماد مردم را جلب کند.
5. تقویت جبهه داخلی:
دکتر پزشکیان باید با جریان‌های میانه‌رو و اصلاح‌_طلب همراهی بیشتری کند تا در برابر فشارهای تندروها مقاومت بیشتری داشته باشد.
6. تمرکز بر حل بحران‌های اقتصادی:
با توجه به کسری بودجه و مشکلات_اقتصادی ، دولت باید برنامه‌های فوری برای بهبود_وضعیت_معیشتی_مردم ارائه دهد.

نبایدها:
1. عدم سکوت در برابر فشارها:
سکوت طولانی‌مدت در برابر فشارها و تخریب‌ها می‌تواند به تضعیف جایگاه دکتر پزشکیان منجر شود. ایشان باید به‌موقع و با تدبیر به این فشارها پاسخ دهد.
2. عدم تسلیم در برابر استعفای جبری:
اگر فشارها برای استعفای_اجباری افزایش یابد، دکتر پزشکیان نباید تسلیم شود. این موضوع می‌تواند به یک شکست_سیاسی_بزرگ_تاریخی تبدیل شود.
3. عدم قطع ارتباط با مردم:
دولت باید ارتباط خود را با مردم حفظ کند و از بی‌اعتمادی عمومی جلوگیری کند. قطع این ارتباط می‌تواند به انزوا و شکست دولت منجر شود.
4. عدم واکنش‌های تند و احساسی:
در مواجهه با فشارها، دکتر پزشکیان باید از واکنش‌های تند و احساسی خودداری کند و با آرامش و تدبیر عمل نماید.
5. نادیده نگرفتن متحدان:
ایشان نباید متحدان خود را نادیده بگیرد. همکاری با جریان‌های میانه‌رو و اصلاح‌طلب و همه گروه‌ها و جناح‌ها و افرادی که در کسب کرسی_ریاست_جمهوری به ایشان صادقانه و خالصانه کمک کرده‌اند می‌تواند به تقویت موقعیت او کمک کند.

جمع‌بندی
دکتر مسعود پزشکیان در شرایط بسیار دشواری قرار دارد، اما هنوز فرصت‌هایی برای بهبود وضعیت وجود دارد. ایشان باید با تقویت ارتباط با رهبری، افزایش شفافیت، و مبارزه جدی با فساد، اعتماد مردم و نظام را جلب کند. همچنین، تعویض وزرای ناسازگار و تشکیل شورای اطلاع‌رسانی قوی و دلسوز و کارآمد می‌تواند به انسجام بیشتر دولت کمک کند. در نهایت، دکتر پزشکیان باید از تسلیم شدن در برابر فشارها خودداری کند و با تدبیر و آرامش به مسیر خود ادامه دهد. با وجود تمام مشکلات، تاکید می‌کنم که دکتر_پزشکیان را نباید تنها گذاشت. پزشکیان_تنها_نیست /تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۴
دکتر_غلامعلی_جعفرزاده_ایمن_آبادی

This comment was minimized by the moderator on the site

برای هیچکس مهم نبود!

سعید معدنی، جامعه شناس و پژوهشگر علوم اجتماعی

استیضاح وزیر اقتصاد توسط مجلس موجی ایجاد نکرد و هیچ احساس و واکنشی را از سوی جامعه بر نیانگیخت. اصلا جامعه نفهمید خانی آمده و خانی رفته است.

یاد استیضاح عطاالله مهاجرانی در دولت اول خاتمی افتادم مردم یک هفته قبل از استیضاح در باره آن صحبت می کردند و روز استیضاح اکثرا به رادیو گوش سپرده بودند.

در حالی برای یک جامعه جهان سومی ظاهرا اقتصاد بسیار مهمتر از فرهنگ هست، اما در آن زمان استیضاح وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چنان موج و غوغایی به یادماندنی ایجاد کرد. اما امروزه چرا بود و نبود مجلس و دولت و وزیر و وکیل و عملکردشان دیگر مهم نیست و مردم بی‌اعتنا از کنار آن رد می‌شوند؟

فکر می‌کنم مردم می‌دانند که مشکل کجاست. اما نمایندگان جرات پرداختن به آن را ندارند و آن "مذاکره برای رفع تحریم هاست".

اگر ده سال قبل یک متخصص اقتصادی یعنی علی طیب‌نیا وزیر دور اول دولت روحانی فهمید و در دور دوم وقتش را تلف نکرد به زیر بار وزارت نرفت تا دوباره بیهوده وزیر شود، و گفت " مشکل اقتصاد ایران اقتصادی نیست مشکل اقتصاد ایران سیاسی است".

اما حالا دیگر نیازی نیست اقتصاددان و کارشناس و متخصص باشی، همگان می‌دانند مشکل اقتصاد ایران تحریم است و تحریم است و تحریم.

تا این مشکل حل نشود همه اقدامات خنثی و بیهوده است و از دست هیچکس هیچ کاری بر نمی آید. چه همتی یا طیب‌نیا در راس وزارتخانه باشند و چه یک چوب خشک! فرقی نمی‌کند.

امروز در محل کار، در مترو و در خیابان با انبوهی از مردم برخورد داشتم. از بی تفاوتی مردم نسبت به برکناری وزیر اقتصاد می‌شد فهمید که انگار اصلا مجلس و وزیر و وکیل و دولتی که همگی برآمده از رای اقلیت هستند برایشان بی‌اهمیت است.

چون همگان می‌دانند اقتصاد کشور قفل شده و هیچ‌کدام این رفتارها گره‌گشا نبوده و سرگرمی بیش نیست. دیگر هر کسی می‌داند مشکل این مملکت کجاست. اما مجلس و دولت و وزیر و نماینده با مردم صادق و روراست نیستند و سر زیر برف کرده و جرات گفتن واقعیت را ندارند.

خلاصه آنکه همه می‌دانیم این نوع استیضاح‌ها هیچ تاثیری در بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم فقرزده‌ی ایران ندارد.

۱۳ اسفند ۱۴۰۳

This comment was minimized by the moderator on the site

مشکل جاذبه و دافعه پزشکیان
✍️علیرضا دباغ

روز ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ نمایندگان مجلس وزیر اقتصاد پزشکیان را برکنار کردند و ساعتی بعد معاون راهبردی دولت هم رفت.

اینجا دو پرسش مطرح می شود:
۱.آیا مشکلات مردم با این برکناری و آن استعفا برطرف خواهد شد؟
۲.نسبت مشکلات مردم با مشکلات پزشکیان چیست؟

جواب سوال اول برای عامه مردم یک پاسخ مشخص دارد و آن این که با رفتن این دو و حتی بیشتر از اینها آب از آب تکان نمیخورد و نانی به سفره شان اضافه نمی کند .

همین که مردم به وقایعی از جنس استعفا و برکناری وزیر بی تفاوتند نشانه هایی است که می تواند ما را به پاسخ پرسش دوم هدایت کند گرچه یافتن ودرک صحیح این پاسخ پیچیده و دشوار است.

در واقع بی تفاوتی مردم به آنچه بین دولت و مجلس یا مجلس و قوه قضاییه می گذرد، همان مشکلی است که پزشکیان به آن فکر نمی کند یا اگر فکرمی کند، توجهی نمی کند و اگر توجه می کند راهی برای حل آن پیدا نمی کند و اگر راهی پیدا می کند از آن راه حل فرار می کند!

مشکل پزشکیان پافشاری بر فرهنگی است که با وضعیت موجود سازگاری ندارد.

او تصور می کند مشکلات پیچیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را می توان با والله و بالله گفتن و قسم خوردن به پیر و پیغمبر و دعوت به دوستی و نصیحت به کنار گذاشتن اختلاف حل کرد.

پزشکیان اسیر لغتهای زیبا شده است.

او از فرهنگی برخاسته که مدعیان داخلیش به آن فرهنگ اعتقادی ندارند و دشمنان خارجیش از اساس با آن فرهنگ بیگانه اند.
با این حال درک پزشکیان از فرهنگی که بر آن تکیه دارد بدون درنظر گرفتن متغیرهای تأثیر گذار دیگر است.
او نهج البلاغه را دوست دارد اما فراموش می کند که علی ابن ابیطالب هم که باشی دوستان و دشمنانی داری که نمی توانی با همه آنها وفاق پیدا کنی.

جهان پر از معاویه ها و عمروعاصهاست همانها که نگذاشتند زمامداری امیرالمؤنین ادامه یابد و او را در چالشهایی گرفتار کردند که نتواند نقشه های ارزشمندی را که برای اعتلای اسلام در فکر داشت، حتی از مرز حکمرانی اش در کوفه و عراق فراتر رود.

با این حال مشکل پزشکیان تنها دلبستگیش به فرهنگ دلخواهش نیست بلکه مشکل بزرگتر او این است که تکیه اش به مردم را به دلخوشیهایش به فرهنگی که دوست دارد می فروشد، غافل از اینکه مردم از فرهنگ جدا نیستند.

فرهنگی که مقبولیت اجتماعی نیابد کارایی محفلی دارد و عکس آن هم صادق است یعنی محفلی که قدرت را دردست بگیرد می تواند جامعه ای را به فنا ببرد حتی اگر مقبولیت نیابد. و مشکل پزشکیان این است که درست در بازی هدفمند محفلی وارد شده است که خود را تافته جدابافته ای می پندارند که باید تمامی ارکان جامعه را مال خود کنند فارغ از اینکه پذیرش و مقبولیت غالب اقشار جامعه را داشته باشند یا نداشته باشند.

ورود پزشکیان به این بازی و تأکید او بر همراه کردن قومی که هرگز با او همراه نخواهند شد یک پیامد بزرگ و تاریک دارد که امیدواریم هیچگاه محقق نشود و آن جدایی بدنه اجتماعی مردم از همراهی با او در ناکامی هایی است که هر روز بیشتر از روز قبل با آن مواجه می شود.

در اینجا نیاز به تکرار سیاهه ای از عقب نشینی هایش از مواضعی که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری گفته بود نیست، اما فاصله ای که پزشکیان با وعده های انتخاباتی اش گرفته است سبب دور شدن روز به روز او از مردمی شده است که در سخت ترین شرایط تبلیغی دشمنان خارجی پای کار او ایستادند تا در رقابتی سنگین همان کسانی را کنار بزنند که او امروز برای وفاق با آنها خود را به آب و آتش می زند.

علی (ع) اگر می خواست با همه وفاق کند نه با ناکثین وارد کارزار می شد و نه با قاسطین تا لحظه آخر مقابله می کرد و نه مارقین را از دم تیغ می گذراند.

جناب رییس جمهور!

صاحب نهج البلاغه هم جاذبه داشت و هم دافعه، شما تا کی و تا کجا فقط دنبال جاذبه اید؟!

تاکید بر وفاق، عامل ستودنی برای جاذبه است اما زنهار که جاذبه یکسویه دافعه ای دگرسویه به همراه نداشته باشد.

قیمت جذب کسانی که اعتقادی به فرهنگ وفاق ندارند، دفع کسانی است که کورسوی امیدشان در تاریکترین لحظه های ناامیدی، ورق بازی را به نفع شما برگرداند، اما نادیده گرفتن رأی ارزشمند ایشان و قدرت مردم موج سهمگینی از خشم فروخفته و امیدهای پرپر شده را برمی انگیزد که نه از تاک، نشان باقی خواهد گذاشت و نه از تاکنشان.

با کمال تأسف نشانه های این موج قابل مشاهده است و عاقلانه این که این موج را پیش از رسیدن به ساحل فرونشاند.
۱۴ اسفند ۱۴۰۳

This comment was minimized by the moderator on the site

موقعیت دولت پزشکیان بعد از عزل دو عضو کابینه

.........معمولاً دل هر وزیری از دست بسیاری از نمایندگان مجلس خون است! نمایندگان مجلس از طریق معرفی یک حزب شناسنامه‌دار و دارای خط مشی سیاسی روشن انتخاب نمی‌شوند. نوع انتخاب آنها به‌خصوص در شهرستان‌ها بعضاً تابع فرهنگِ حامی‌پروری است؛ به‌طوری‌که بین نماینده و دایرۀ حامیان با نفوذش، بده‌بستانی نانوشته شکل می‌گیرد؛ بدین صورت که حامیان، وظیفۀ جمع‌آوری رأی در بین اقوام و فامیل و تودۀ غیرسیاسی را به عهده می‌گیرند و طرف دیگر پس از راهیابی به مجلس، درصدد جبران برمی‌آید و از طریق فشار به وزارتخانه‌ها و ادارات و حتی شرکت‌های خصوصی، برای حامیان و وفاداران به خود موقعیت و شغل و رانت فراهم می‌کند!
این موضوع از نقطه نظر منافع کلان کشور مصیبتی تمام‌عیار است و جز از طریق حزبی شدن انتخابات هم مرتفع نمی‌شود. با این حال سال‌های سال است که این رویه همچنان ادامه دارد، شاید تا اندازه‌ای به این دلیل که تغییر قانون انتخابات، در گرو رأی نمایندگانی است که خود از وضعیت جاری سود می‌برند!
در مورد مجلس کنونی مشکل دیگری هم وجود دارد. نمایندگان این مجلس به‌خصوص در تهران و شهرهای بزرگ در شرایطِ تشدید نظارت استصوابی و قهر مردم با صندوق‌های رأی به مجلس راه یافته‌اند و به همین دلیل افرادی ناهمسو و بلکه مخالف با مطالبات عمومی جامعه و نمایندگان اقلیتی کم‌شمار از مردم هستند.
از آن سوی ماجرا، به دلیل وقوع حادثه برای رئیس‌جمهور پیشین، فردی به مقام ریاست‌جمهوری رسیده است که با اعلام وعده‌های مشخص برای تغییر برخی سیاست‌های مخرب جاری، توانست بخشی از شهروندان ناراضی را به پای صندوق‌های رأی بکشاند و انتظار عملکردی مغایر با گرایش نمایندگان مجلس را در بین مردم به وجود آورد.
در ابتدای کار کابینۀ جدید، تصور بر این بود که نوع تعامل مجلس و قوۀ مجریه، از طریق «وفاق» و اقناع و مدیریت قوای فرادستی، صورت منطقی به خود گیرد و وارد چالش‌های سیاسی بی‌سرانجام و کارشکنی‌های مخل کارآمدی نشود. رأی مجلس به تمام اعضای کابینۀ ترکیبی آقای پزشکیان این تصور را تقویت کرد اما این وفاق بیشتر صوری و مستعجل بود!
اینک مجلس یک وزیر و یک عضو کابینه را به طور مستقیم و غیرمستقیم از مناصب خود عزل کرده و به درخواست رئیس‌جمهور برای بقای آنها وقعی ننهاده است. در حقیقت، مجلس به راهی قدم گذاشته است که رئیس‌جمهور و کابینۀ او را تسلیم و مطیع محض خود می‌خواهد و چنانچه قوۀ مجریه اطاعت نکند، شمیشر استیضاح علیه وزیران متمرد تیز خواهد شد......(متن کامل یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-33671

This comment was minimized by the moderator on the site

جناب ⁧ پزشکیان ⁩
‏در انتخابات از همه دعوت کردم به عشق ایران مشارکت کنند با این استدلال که شما شاید ۱۰ درصد اوضاع را بهبود دهید اما رقیب یقینا ایران را ویران می کند. با عملکردشش ماه اخیر بویژه با عقب نشینی ها و فقدان اقتدار و بی برنامگی ها بعیده آن ۱۰ درصد هم تحقق یابد. عزت زیاد
امیر دبیری مهر


پیامدهای استعفای ظریف : چه کسی جلو مکانیسم ماشه را خواهد گرفت؟
منبع روزنامه النهار چاپ بیروت به قلم امیر دبیری مهر
زمانی که محمد جواد ظریف در کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان برای پیروزی او سنگ تمام گذاشت مخالفین او نگران بودند که او در دولت مسعود پزشکیان در جایگاه و مقامی قرار گیرد تا در بهبود رابطه با غرب بویژه امریکا نقش موثری ایفا کند مانند…

This comment was minimized by the moderator on the site

دو ضربه قوای مقننه و قضاییه بر قوه مجریه در یک روز

محمد مهدی پور محمدی

الخیر فی ما وقع
بهترین موقع خروج از این دولت بی‌اختیار برای دکتر ظریف همین زمان بود و چه خوب که وسیله سازی خدا، توسط فرمان حاکمیت و پیام‌رسانی قاضی القضات در زمانی درست تصمیمی درست برای او اتخاذ کرد.
- نقش رئیس قوه قضا پیام‌رسانی این تصمیم بوده است.
- برکناری ظریف پس از دیدار لاوروف از ایران بسیار معنی دار است و این سوال را متبادر می‌کند که... بگذریم!
- از این به بعد جناب ظریف هیچ مسئولیتی در قبالِ هیچ اقدام و عدم اقدامی که هیچ نقش و اختیاری در انجام و یا جلوگیری از انجام آن‌ها ندارد نیست.
- آن چه دکتر ظریف برای ایران انجام داده و‌نیز آنچه به ناحق در حقش روا داشته‌اند در حافظه تاریخ ماندنی است
- حاکمیت، قوه مجریه را درختی می‌داند که به آفت‌ آرای مردم آلوده شده و قیچی و اَرّه به دست دو قوه دیگر داده است که این درخت آفت زده و آلوده به آرای مردم را هرس کنند و طی یک‌ روز دو شاخه از این درخت، یکی با دستان توانای قوه مقننه و دیگری با شمشیرِ بی‌ترازویِ قوه قضائیه قطع شده است.
- باز هم شاخه‌هایی برای قطع شدن هست. در بهاری که در پیش است این درخت هیچ شاخه به درد بخوری برای شکوفه دادن و میوه پروردن نخواهد داشت
- آقای دکتر پزشکیان در دوراهیِ بدی قرار گرفته است. یک تصمیم درست ممکن است دنیای او را به نابودی بکشاند، اما او را روسفید تاریخ و صحرای محشر خواهد کرد و اگر در تردید بماند خسر الدنیا و الآخره خواهد شد
- آیا دکتر پزشکیان مرد چنین تصمیمی هست؟ نمی‌دانم! منتظر می‌مانیم که ببینیم چه می‌کند...

This comment was minimized by the moderator on the site

همتی، تمام شد و رفت!
علی افشاری

عبدالناصر همتی بک سال نشده از قطار دولت پیاده شد تا بفهمد که پارادوکس جمع کردن حمایت مردم و خامنه‌ای یک بازی باخت-باخت است. هم از سوی اکثریت ملت طرد شد؛ هم نظام چون گذشته وی را به حاشیه راند. میهمان چند ماهه خوان قدرت ولایی بود.

«وفاق» ادعایی که در واقع توافق جناح‌ها برای تداوم خودمانی سازی حکومت در دست مجریان رنگارنگ فرامین خامنه‌ای است، خیلی زود عملا پاشید. این «وفاق» نقابی است که بر روی نفاق کشیده شده است.

اما همتی استیضاح شد تا منشا اصلی مشکلات یعنی تنگناهای ساختاری و سیاست‌های کلان ویرانگر خامنه‌ای پوشانده شود که صد البته کاری عبث است.

شش ماه طول کشید تا به صورت عینی ادعای «روزنه‌گشایان» در خصوص انعطاف خامنه‌ای برای تغییرات محدود و گام به گام ابطال شود. البته کارکرد اصلی آنها کمک به بقای نظام است که زود دست‌شان رو شد.

در جمهوری اسلامی دیگر جایی برای فعالیت کارگزارانی نیست که اندکی به مبانی فن‌سالاری بها می‌دهند. میدان، میدان عرض اندام پوپولیست‌ها و بی‌خردانی است که آرزوهای خامنه‌ای را با الفاظ اقتصادی بیان کرده و توهم اقتصاد مقا‌ومتی را می‌‌ پراکنند.

This comment was minimized by the moderator on the site

پزشکیان ‌و تمام کردن بازی «انتخابات»

علی افشاری

پزشکیان بازی انتخابات در جمهوری اسلامی را «تمام کرد و رفت». بعد از تجربه خاتمی و روحانی در نگاه‌های حداکثری و حداقلی، داستان انتخابات‌محوری و حل مساله، همینقدر مبتذل و پوچ بود. دهه‌ها است که سیاست فرمال، ملعبه اصحاب قدرت و ذی‌نفعان مشارکت انتخاباتی شده است؛ نمایش کسل‌کننده دروغ و فریب!

در ایام انتخابات وعده‌های پوشالی را فهرست می‌کنند و با دمیدن در رقابت‌های سطحی و گمراه کننده جو سازی می‌کنند، اما آخرش موقع الوعده وفا، مانند بسیجی‌های توی خیابان دست از پا درازتر می‌گویند: «هرچی آقا بگه»

موقع رای گرفتن، جلیلی را عامل تحریم‌ها ‌و کارشکنی در مذاکرات معرفی می‌کردند! درحالیکه عامل اصلی همانی است که الان به نهیش تمکین کرده‌اند!
‏شرم‌تان باد از این سیاست‌ورزی عاری از شرافت، عزت و کارامدی! که با آویزان شدن به بت بزرگ، توهم شکستن بت‌های کوچک را دارید!

اکثریت ملت که رای ندادند و فریفته رویافروشی نشدند اما در پیشگاه آنهایی که از سر استیصال و یا اعتماد به نهج‌البلاغه‌خوان نا نهج‌البلاغه‌دان رای دادند، نیز رسوا شدید.

This comment was minimized by the moderator on the site

اشتباه بزرگ پزشکیان
ناصر دانشفر

وفاق کلیدواژهٔ رئیس دولت چهاردهم بوده و هست، راهبردی که با تعریف دقیق و درست از آن، می‌توانست با اندکی شجاعت و باور به قدرت مردمی، کشور را از وضعیت فاجعه‌بار کنونی نجات دهد. او در تبلیغات انتخاباتی خود، دست روی نقاطی گذاشت که امید را دل بسیاری زنده کرد، از حق مردمی گفت که با تحریم انتخابات با زبان بی‌زبانی به حاکمیت نه گفته بودند و مشروعیت نظام‌مقدس را به چالش کشیده بودند.

او گفت که زین پس چرخ مملکت بر اساس کار کارشناسی خواهد چرخید، افراد بر اساس شایستگی در صدر قرار خواهند گرفت. ما بر این نکته واقف بودیم که ساختار این نظام چنان است که نائل شدنِ این مرد ساده‌دل به وعده‌های خود، بدون تردید از محالات است، اما با صداقتی که از او سراغ داشتیم، گمان کردیم که جناب وی خیلی صریح دردهای بی‌درمان وطن را به سمع و نظر ولی‌امر مسلمین‌جهان خواهد رساند و ایشان را متوجه اوضاع خطرناک کشور خواهد کرد.

اما شوربختانه در همان گام نخست با زیر پا گذاشتن مصوبات شورای راهبری و تبدیل دولت به یک شرکت سهامی بسیاری را ناامید نمود. با این‌حال، آنانکه که عمری در میدان سیاست این دیار استخوان خرد کرده بودند، با توجه به محدودیت‌های موجود نمرهٔ قبولی به وی دادند و گمانشان این بود که بعد از شکل‌گیری این دولت ناهمگون، وی به سراغ مسائل اصلی کشور خواهد رفت.

یکی دو گام نسبتاً موفق برداشت، اجرای لایحهٔ حجاب و عفاف را متوقف و شورای عالی مجازی را قانع نمود که واتساپ و گوگل پلی را رفع فیلتر کند. اما اصل ماجرا به کل فراموش گردید، با یک تشر حضرت‌آقا از رویکرد اساسی خود، یعنی مذاکره با آمریکا عقب کشید و مهمتر از آن کوچکترین قدمی در راه جذب مردم ناراضی کشور برنداشت.

سمینار وفاق او نیز شکل شمایل جمهوری‌اسلامی گرفت و در جمع حاضران خبری از مخالفان نظام نبود، قصهٔ رفع حصر را به فراموشی سپرد و به تعهدی که معاون راهبردی وی به جمع ما ( بنده، آقای قمیشی، آقای حائری و ...) برای فراهم کردن فضای اعتراض داده بود، وفا نکرد و با اولین درخواست همانانی که مشروط به وی رأی داده بودند، لشکرکشی خیابانی کرد و بر دستان بسیاری از بهترین مردمان این سرزمین دستبند زد.

حالا از جمع زندانیان سیاسی کاسته نگردیده که تعدادی قابل توجهی هم بدان افزوده شده است. امروز هم که تیغ رهبری را همراه خود نداشت، شاخ کابینه‌اش را شکستند. به گمانم خیلی خوب شد، اگر این تلنگر، جناب رئیس دولت چهاردهم را از خواب بیدار کند و از جاده‌ای که به ناکجاآباد ختم می‌شود دور بزند، این اتفاق به نقطهٔ عطف این دولت منجر خواهد شد، اما آنچه که از شواهد و قرائن برمی‌آید، او باز هم در برابر ارباب قدرت دست‌ها را به روی سینه خواهد گذاشت و به خواسته‌های بنیان برافکن تمامیت‌خواهان تن خواهد داد.

یک‌سال پیش نوشتم که قطعاً ترامپ با توپ پر به کاخ سفید برخواهد گشت و بیچاره رئیسی با این مردک نامتعادل چه باید بکند. اما از بخت بد این قرعه به نام پزشکیان زده شد، آرزویم این بود که این مرد محشور با نهج‌البلاغه علی، به او تأسی نماید و موجب فرج گردد، اما واقعیت این است که قاری نامهٔ مالک‌اشتر قرار نیست، عامل آن هم باشد. تنها چیزی که به ذهنم می‌رسد آن است که بگویم الفاتحه.

This comment was minimized by the moderator on the site

واکنش‌ها به کنار رفتن ظریف از دولت؛ کار روسیه بود یا فشار نمایندگان مجلس؟
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار ۰۳/۰۳/۲۰۲۵
کناره‌گیری جواد ظریف از دولت، با واکنش‌های متفاوت و فراوانی در ایران رو به رو شده است.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، البته گفته هنوز استعفای معاون امور راهبردی مسعود پزشکیان مورد پذیرش واقع نشده اما وزیر خارجه پیشین در حساب خود در توییتر، با انتشار متنی دلایل کناره‌گیری‌اش از دولت را شرح داده است.
جواد ظریف، از ابتدای آغاز به کار دولت مسعود پزشکیان مورد نقد و حمله جریان‌های مخالف و تندروی داخلی قرار داشت و در مجلس شورای اسلامی هم، نمایندگان جبهه پایداری، با استناد به اینکه فرزندان او، تابعیت آمریکا دارند، خواستار برکناری سفیر پیشین جمهوری اسلامی در سازمان ملل شده بودند.
آقای ظریف پیش از استخدام در وزارت امور خارجه و در زمان دانشجویی، در آمریکا صاحب دو فرزند شده و در همان زمان فرزندان او تابعیت آمریکایی دریافت کرده‌اند. نمایندگان مجلس و مخالفان دولت اما تاکید دارند به همین دلیل او نباید پست دولتی داشته باشد.
غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و شهردار تهران در دهه هفتاد خورشیدی ضمن انتقاد از فشارها به دولت برای حذف ظریف نوشت: «همتی و ظریف از دولت رفتند، فکر کنم میدری و ظفرقندی هم بروند، وفاق کامل می‌شود.»
کنایه آقای کرباسچی به طرح وفاقی است که مسعود پزشکیان مدام از آن دم می‌زند اما اطلاح‌طلبان و میانه‌روها معتقدند این وفاق یک‌طرفه و تنها در جهت حذف آنها و میدان دادن به نیروهای تندرو بوده است.
عماد بهاور، عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان اما ماجرای کنار رفتن ظریف را به اتفاقات خارج از کشور مرتبط دانسته و آن‌را نتیجه سفر وزیر خارجه روسیه به ایران معرفی کرده است. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در تحلیل خود در این خصوص می‌نویسد: «رای به استیضاح همتی و فشار برای استعفای ظریف، از نخستین نتایج سفر سرگئی لاوروف به تهران بود. این تغییرات نشانه‌ای از افزایش تأثیرگذاری روسیه بر سیاست‌های داخلی ایران است و می‌تواند جهت‌گیری دولت پزشکیان را بیش از پیش تغییر دهد.»
آقای ظریف در پست خود در شبکه توییتر یا همان ایکس نوشته که بعد از دیدار با محسنی اژه‌ای، رئيس قوه قضائيه و دعوت او برای کناره‌گیری از دولت تصمیم گرفته به دانشگاه برگردد.
در جبهه مخالفان هم واکنش‌ها به این کنار رفتن ظریف گسترده بوده است. حمید رسایی، از نمایندگان تندرو و حامی سعید جلیلی که در ماه‌های اخیر بارها در مجلس خواستار عزل ظریف شده بود، در حساب خود در شبکه ایکس نوشته است: «دیدید چه خاکی به سرمون شد! حالا که جناب ظریف عزل شد، چه کسی باید پاسخ توییت‌های ترامپ رو توی این چهار سال بده؟ دستی دستی خودمون رو بدبخت کردیم.»
امیرحسین ثابتی از دیگر اعضای ستاد انتخاباتی جلیلی و نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی هم در گفتگویی ضمن حمله به ظریف گفت: «از آقای اژه‌ای تشکر می‌کنم که محترمانه از ظریف خواست از کار کنار رود. گزارش شش ماهه ظریف چه فایده‌ای داشت؟ آخرش هم با فضاحت مجبور شد صندلی خود را ترک کند.»
خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران هم در گزارشی از کسانی که کناره‌گیری ظریف و برکناری همتی را نشانه‌ای از تلاش مجلس و قوه قضائيه برای تضعیف دولت پزشکیان خوانده‌اند انتقاد و تاکید کرد که کنار رفتن این دو هیچ ربطی به مساله «وفاق» ندارد.

This comment was minimized by the moderator on the site

اولویت‌های رییس‌جمهور؟

در شرایطی که کشور با انواع بحران‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، زیست‌محیطی و بین‌المللی روبروست و مشکلات اقتصادی و معیشتی بر گرده اکثریت مردم سنگینی می‌کند و اغلب آنها در یاس و ناامیدی به‌سر می‌برند و کمتر کسی می‌تواند وضعیت فردای خود را پیش‌بینی کند، رییس‌جمهور پزشکیان به‌جای استفاده حداکثری از لحظه‌لحظه‌های وقت خود برای تمشیت امور و نشست و مشورت با خبر‌ه‌های سیاسی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگی به‌منظور رهایی از وضع نامطلوب موجود، برای دفاع از همتی وزیر پیشین اقتصادی، از ساعت ۸:۱۵ صبح به مدت ۵ساعت در مجلس استیضاح او در مجلس می‌نشیند و سرانجام هم در دفاع از همتی یک مشت حرف‌های تکراری تحویل نمایندگان می‌دهد!

یا با نصف اعضای دولتش در مراسم ترحیم امثال برادرِ محسن پاک‌نژاد، وزیر نفت و برادر علی ربیعی، دستیار اجتماعی رییس‌جمهور شرکت می‌کند و یا مانند احمدی نژاد و مرحوم رییسی دست به حرکات نمایشی زده و در سفر به خوزستان کمچه و استامبولی به دست می‌گیرد تا در ساخت دیوار یک مدرسه مشارکت نماید و یا هر چند وقت یکبار در یکی از مجالس و محافل شرکت کرده و به ایراد سخنرانی و تکرار حرف‌های همیشگی می‌پردازد که هیچیک از آنها به اندازه سرسوزنی برای حل مشکلات تلنبار شده کشور تاثیر ندارد.

در این بین یک شیرپاک خورده‌ای هم در کاخ ریاست‌جمهوری پیدا نمی‌شود تا به او بگوید که آقامسعود، ریاست‌جمهوری، نمایندگی مجلس نیست که در آن بجای انجام وظایف نمایندگی و وظایف نظارتی، به ورزش و پیاده روی و مطالعه کتاب و خوش و بش و گعده با همکاران روی بیآوری و یا در مراسم یادبود امثال همسر "یونس ژائله" و همسر "محمدرضا زنوزی" مولتی‌میلیاردهای پس از انقلاب و مالکان چندین شرکت صنعتی، تولیدی و خدماتی شرکت کنی، بلکه اکنون رییس‌جمهور کشوری که نه تنها هر یک دقیقه رفت و آمدت به همراه محافظان و بادیگاردهایت به اینجا و آنجا، ده‌ها میلیون تومان هزینه به بیت‌المال تحمیل می‌کند، وانگهی، در اداره دولت و تمشیت امور مردم و حکمرانی کشور اختلال ایجاد می‌نماید، مگر اینکه شما هم به این نتیجه رسیده باشید که بود و نبود رییس‌جمهور، تاثیری در اداره کشور ندارد که در این صورت، به همین رویه ادامه بدهید تا لااقل دعای خیر چند نفر بدرقه راهتان شود!
به هرحال وظیفه ما انذار دادن است، خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال.
اکبر اعلمی

کاش اعلمی رییس‌جمهور می‌شد ، هم اکبره، هم اعلم
هم شجاع و نترس، هم مرد سخنور و دانا.
در ضمن در جمهوری اسلامی همه اکبرها پستهای بالا گرفته‌اند

This comment was minimized by the moderator on the site

سلام آقا مصطفی دستت بی درد
قلمت عالی عالی عالی

This comment was minimized by the moderator on the site

محمدجواد ظریف دلیل استعفای خود را توضیح داد: توصیه رییس قوه قضائیه بود

ظریف در شبکه اجتماعی اش نوشت:

سلام بر هم میهنان بزرگوار
‏خداوند بزرگ را سپاسگزارم که در نه ماه گذشته این فرصت را به این خدمتگزار کوچک ارزانی داشت که در جهت تحقق اراده ملت و خدمت به مردم آنچه را در توان داشتم پیشکش کنم. گرچه در شش ماه گذشته با سخیف‌ترین توهین‌ها، افتراها و تهدیدها نسبت به خود و خانواده‌ام روبرو بودم، و حتی در درون دولت نیز تلخ‌ترین دوران خدمت چهل ساله را گذراندم، اما به امید خدمت ایستادگی کردم. اهل فرار از سختی‌ها و دشواری‌ها در مسیر خدمت به این مرز و بوم نبوده و نیستم و در چهل و اندی سال گذشته، چه بسیار توهین‌ها و افتراها را برای نقش اندکی که در پیشبرد منافع ملی از پایان دادن به جنگ تحمیلی تا به سرانجام رساندن پرونده هسته‌ای داشته‌ام به‌جان خریده و برای خدشه‌دار نشدن منافع کشور در برابر سیل دروغ و تحریف دم فروبسته‌ام.

دیروز به دعوت ریاست محترم قوه قضائیه به دیدار ایشان رفتم. ایشان با اشاره به شرایط کشور توصیه کردند که برای پیشگیری از فشار بیشتر بر دولت، به دانشگاه بازگردم. بنده نیز بی‌درنگ پذیرفتم که همواره خواسته‌ام یار باشم و نه بار. با سپاس فراوان از ایشان که بار مسئولیت در برابر خدا و مردم را از دوش بنده برداشتند، امیدوارم با کنار گذاشتن بنده، بهانه‌ها برای سنگ‌اندازی در برابر خواست مردم و موفقیت دولت برداشته شود. هنوز به پشتیبانی از دکتر پزشکیان گرانقدر می‌بالم و برای ایشان و دیگر خدمتگزاران راستین به مردم بهترین‌ها را آرزومندم.

از پیشگاه خداوند بخشایشگر و شما مردم خوب، صبور و قدردان ایران، برای همه کاستی‌ها پوزش می‌خواهم.
asriran.com
@MyAsriran

This comment was minimized by the moderator on the site

وفاق یکطرفه!

عباس عبدی

سرمقاله هم‌میهن ۱۳ اسفند ۱۴۰۳

تندروهای مجلس سیاست‌شان در استیضاح همتی وزیر اقتصاد از جهتی قابل فهم بود. ولی این کار عوارض خود را دارد، زیرا همچنان تناقضات موجود در داخل ساختار مدیریتی کشور، ادامه دارد و طبعا پس از این، تشدید نیز و کارایی دولت نیز کمتر خواهد شد. وفاق سه راس داشت. اول از همه ایجاد وفاق درون ساختار قدرت بود. شاید سخت‌ترین مرحله وفاق نیز همین بود که دیروز سوت پایان آن به صدا در آمد.

برای فهم این که این استیضاح هدف خیرخواهانه نداشته و برای حل مسأله قیمت ارز نبود کافی است که اقرار یکی از تندروهای استیضاح کننده را مرور کنیم که گفت؛ «معتقدم با استیضاح و رفتن همتی مشکلات بازار ارز در کشور حل نمی‌شود. این یک واقعیت است. باید بگویم ما در واقع می‌خواهیم شخصیت عبدالناصر همتی را استیضاح کنیم.»

هنگامی که وفاق درون ساختار ایجاد نشود، وفاق با مردم و جهان بلاموضوع است چون ساختار منسجمی نیست که این ایده را پیش ببرد و آن قدر درگیر مسائل داخلی خود است که امکان پرداختن به موضوعات فراتر از آن را نخواهند داشت. مهمتر این که در چنین وضعی نیروهای متضاد درون ساختار بیش از هر چیز در صدد خنثی کردن نیروهای مقابل خود هستند و اصولاً هیچ کاری پیش نخواهد رفت. بنابر این تا اطلاع ثانوی شعار وفاق به بایگانی سپرده می‌شود. چرا چنین شد؟

واقعیت این است که آقای پزشکیان انسان محترم و اخلاقی و پاکدستی است و مهمتر از همه این که آن اندازه در بند قدرت‌ نیست که بخواهد به هر قیمتی در مسند ان بماند. اینها نقطه قوت اوست. ولی مشکل اینجاست که میان سیاست اخلاقی با اخلاق سیاست تمایز نمی‌گذارد. اخلاق سیاسی در اصل مبتنی بر قدرت است و تعارفات معمول میان افراد کاربرد چندانی در سیاست ندارد. شاید به همین دلیل بود که کارد را به استخوان آقای پزشکیان هم رساندند و مجبور شد گوشه‌ای از مشکلات را بگوید. رفتاری که پیشتر از انجام آن پرهیز می‌کرد.

وفاق همان گونه که از ریشه لغوی آن می‌توان فهمید همراهی با یکدیگر است. ولی آقای پزشکیان به تنهایی با تندروها همکاری و همراهی کردند به این امید که آنان نیز به منافع ملت ملتزم شوند و در راه صحیح گام بگذارند. غافل از این که چنین رفتارهایی نه تنها مانع از شکل‌گیری وفاق می‌شود بلکه طرف مقابل را جری‌تر کرده و چند گام بیشتر در جهت سلطه و تک‌روی بر می‌دارد. وفاق جاده یک طرفه‌ای نیست که پزشکیان آن را طی کند و تندروها از بیرون نظاره‌گر آن باشند. اگر آنان اخلاق داشتند که کار ایران به چنین مرحله‌ای نمی‌رسید. صریح باید گفت که؛ خودروی اداره دولت نمی‌تواند همزمان چند راننده با اهداف و شیوه رانندگی گوناگون داشته باشد. وفاق درون ساختاری یعنی حل همین مسأله که همیشه گریبانگیر کشور بوده است.

این مشکل به صورت دیگری و در ابعاد مهمتری هم مطرح است که متاسفانه از کنار آن رد می‌شوند و بحث و گفتگو نمی‌کنند. آقای پزشکیان در جلسه استیضاح گفت: «بنده اعتقادم این بود گفت‌وگو کنیم بهتر است اما رهبری فرمودند ما با آمریکا گفت‌و‌گو نمی‌کنیم و در جهت صحبت‌های رهبر معظم انقلاب جلو خواهیم رفت.» پیش از آن هم و.ا.خ اعلام کرده بود که: «آماده گفتگوی عزتمندانه با هر طرفی است که منافع مشروع ایران را به رسمیت بشناسد.» در حالی که مقام رهبری در سخنان خود هرگونه مذاکره با آمریکا را رد کرده و آن را "غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه" خوانده بود.

این که مدیریت اجرایی کشور سیاست‌های رهبری نظام را می‌پذیرد تا اجرا کند مورد بحث ما نیست ولی این دولت نمی‌تواند گزاره مقام رهبری را اجرایی کند. این گونه نیست که راننده تا حالا به سوی شمال می‌رفته حالا می‌خواهد به سوی جنوب رانندگی کند. تغییر مسیر راننده شدنی است ولی سیاست این گونه نیست. اگر پزشکیان به گونه دیگری فکر می‌کرد که به گزینه گفتگو رسیده بود اکنون هم به همان گونه فکر می‌کند فقط جای نتیجه‌گیری خود نتیجه رهبری را قرار داده‌.‌ مفروضات و مقدمات و شیوه استنتاج او و همکارانش در دولت متفاوت از رهبری بوده که به نتیجه‌ای رسیده‌اند که چنین مذاکره‌ای را غیر عاقلانه، غیر هوشمندانه، و غیر شرافتمندانه دانسته‌اند.

این مفروضات در همه وجوه فکری و سیاستی ایشان ساری و جاری است و بر حسب همانها عمل می‌کنند و این تناقضی جدی است و این پرسش را بوجود می‌آورد که چرا اصولا این مجموعه تایید صلاحیت شدند تا اهداف و روشی را پیگیری کرده و انجام دهند که، با پیش‌فرض‌ها و رویکرد تحلیلی خودشان به این نتیجه نمی‌رسند.

البته این پرسش هم مطرح می‌شود که چرا چنین فردی رای آورد؟ اصولا به علت بیان همین شعار و رویکرد، مردم به او رأی دادند. این تناقضاتی است که همچنان وجود دارد و پس از این هم باید منتظر بروز نمودهای دیگری از آن باشیم. کشوری که می‌گویند در حال بدتر از جنگ است ولی از حل تناقضات درونی خود عاجز است.

This comment was minimized by the moderator on the site

کرباسچی: پزشکیان هرچقدر کوتاه بیاید و سهم بدهد، طرف مقابل جری‌تر می‌شود

غلامحسین کرباسچی: استیضاحی که امروز نمایندگان انجام دادند بیشتر یک حرکت سیاسی بود و هیچ تاثیر مثبتی بر زندگی مردم نخواهد داشت. حتی ممکن است وضعیت بدتر هم شود. ما آقای پزشکیان را آدم صادق، خوش‌قلب و پاکی می‌دانیم که دلش می‌خواهد خدمت کند. منتها تجربیات سیاسی نشان داده که شعارهایی مثل وفاق در کشور آنقدر تاثیر متقابل ندارد. یعنی یک نفر هرچقدر کوتاه بیاید، طرف مقابل آن جری‌تر شود. متاسفانه یک دوگانگی سیاسی این‌چنینی در کشور وجود دارد.

آقای پزشکیان با عنوان اینکه بتواند همکاری جناح‌های سیاسی را جلب کند خیلی کوتاه آمده است. فقط هم بحث آقای همتی نیست. آنها در همه مسائل و همه‌جا تریبون‌های مذهبی و غیر مذهبی دارند و تبلیغ و سخنرانی‌ می کنند و اینطور نیست که وفاق را جدی گرفته باشند.

ایشان هرچقدر به افراد سهم بدهد، آنها جری‌تر می‌شوند. آقای پزشکیان به هرحال رئیس‌جمهور است و باید با تمام قدرت، برای تحقق وعده‌هایی که به مردم داده تلاش کند و از همه ابزارها استفاده کند

This comment was minimized by the moderator on the site

چرا عبدالناصر همتی از وزارت اقتصاد برکنار شد؟

علی نظری سردبیر مستقل آنلاین:

بعد از پایان جلسه صبح روز یکشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ طبق تماس‌های متعددی که با نمایندگان سه طیف اصلاح طلبان، مستقلان و اصول گرایان معتدل (تیم قالیباف) داشتیم خبرها حکایت از ۱۴۰ رای قطعی در سبد آرای عبدالناصر همتی داشت!
اما چه شد که در جلسه عصر یکباره ورق برگشت و وزیر اقتصاد نتوانست از مجلس اصولگرای دوازدهم رای اعتماد بگیرد؟
جلسه بعد از ظهر مجلس ساعت ۱۳ شروع شد. در این جلسه ابتدا آقایان حاجی دلیگانی و محسن زنگنه بعنوان مخالف وزیر اقتصاد صحبت کردند.
سپس دکتر همتی فرصت داشت نیم ساعت از خودش دفاع کند و سپس مجلس وارد رای گیری شد.
نیم ساعت پایانی سخنان همتی حاوی نکته‌ای بود که مجموع ۷۰ اصولگرای معتدل با هدایت قالیباف، از جبهه موافقان وزیر، به مخالفان همتی شیفت کردند. در حالیکه این عده اگر آرای خود را در صندوق حمایت از وزیر اقتصاد می‌ریختند مخالفان همتی در نهایت همان ۱۱۲ یا۱۱۴ رای را داشتند و همتی می‌توانست با ۱۶۰ رای وزیر بماند!
اما چه شد که ناگهان قالیباف و یارانش از همتی روی گرداندند؟ قضیه از این قرار بود که وزیر در پاسخ نماینده مخالفش به صراحت اعلام کرد طرفدار مذاکره با آمریکاست!
در حالیکه پزشکیان در جلسه علنی صبح به وضوح گفت پیرو رهبری است و با آمریکا مذاکره نمی‌کند!
دکتر همتی که در این مدت خسته شده بود نتوانست سیاستمدارانه برخورد کند یا حداقل در خصوص مذاکره اظهار نظر ننماید.
وزیر اقتصاد یک مجلس اصولگرا را با کف جامعه اشتباه گرفته بود و چنین شد که با حمایت از مذاکره مستقیم با آمریکا، وزارت را از دست داد!

This comment was minimized by the moderator on the site

مجلس به محسن زنگنه اعتماد کرد!
نورچشمی رئیسی چشم‌ وفاق پزشکیان را کور کرد!

مجید مرادی

نمایندگان مجلس به نطق محسن زنگنه علیه دکتر عبدالناصر همتی اعتماد کردند و رای اعتماد خود را از وزیر اقتصاد دکتر پزشکیان پس گرفتند.

محسن زنگنه کیست؟
طبق آنچه در سایت خود ایشان آمده است متولد ۱۳۵۵ از کم سن و سال ترین رزمندگان دفاع مقدس است که در ۱۱ سالگی همراه پدر به جبهه‌ها رفته است.

میزان واقع‌گویی محسن زنگنه از همین جا معلوم می‌شود که خود را رزمنده دفاع مقدس نامیده است در حالی که پدر ایشان که امام جمعه بوده است او را همراه خود به سفر تفریحی به مناطق جنگی برده است وگرنه هیچ عاقلی به دست طفل ۱۱ ساله اسلحه نمی‌دهد. تا این جا محسن زنگنه رکورد رائفی پور را شکسته که خاطرات جبهه را که معلوم نیست صاحبش کیست بازگو‌ کرده است.

اما معجزه رزمندگی در ۱۱ سالگی تنها معجزه محسن زنگنه نیست او معجزه‌ای بزرگ‌تر دارد و آن عضویت دبیرخانه آموزش عالی سازمان بازرسی کل کشور با حکم ایت الله رییسی ۱۳۷۳ ( در سن ۱۸ سالگی ) است. این سابقه عیناً از سایت ایشان کپی شده است.

تصور کنید جوان ۱۸ ساله‌ای که تازه از دبیرستان فارغ شده و شاید پایش به دانشگاه باز نشده است چگونه عضو دبیرخانه آموزش عالی سازمان بازرسی کل کشور می‌شود مگر این که نصب کننده او هم تصوری از آموزش عالی نداشته و دارای مدرک درخشان ششم ابتدایی باشد؟!

احتمالا معجزه سوم ایشان تحصیل در رشته اقتصاد اسلامی! دانشگاهی در اندونزی‌ست. ای کاش ابراهیم رئیسی به جای خاندوزی که او البته دانش أموخته دانشگاه اسلامی پل مدیریت است محسن زنگنه را که دانش آموخته اقتصاد اسلامی دانشگاه شریف هدایت الله است برای وزارت اقتصاد انتخاب می‌کرد تا درک می‌کرد که اقتصاد تحریم زده ایران تنها با رفع تحریم علاج می‌شود. هنوز هم دیر نشده است.

دکتر پزشکیان این متخصص اقتصاد اسلامی را به عنوان وزیر به مجلس پیشنهاد دهد تا خودش بستاند و با کمک نوابغ اقتصادی فرقه پایداری بزند!

محسن زنگنه امروز از منابعی سخن گفت که در درون کشور وجود دارد و بدون نیاز به رفع تحریم با همین منابع می‌تواند مشکلات کشور را حل کند. بسم الله! فقط تو می‌تونی کشتی اقتصاد ایران را به مدد اقتصاد اسلامی‌ات به ساحل برسانی آقای نورچشمی ابراهیم رئیسی!

This comment was minimized by the moderator on the site

فقط همین!

رأی عدم‌اعتماد مجلس به عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد، در بهترین تفسیر، اتلاف وقت و نوعی سرگرمی است!
تا هنگامی که تحریم‌ها برقرار باشد و اعتماد جامعه جلب نشود، تورم و قیمت دلار رو به سوی قله خواهند داشت؛ حالا چه همتی وزیر اقتصاد باشد چه ریکاردو، چه آدام اسمیت و چه جان مینارد کینز! در این میان فقط اگر فرد مورد علاقۀ این مجلس وزیر اقتصاد شود، سرعت افزایش قیمت دلار و نرخ تورم و گرانی شدیدتر از این خواهد شد. فقط همین!

This comment was minimized by the moderator on the site

سرانجام سکوت 6 ماهه مسعود پزشکیان شکست و او که تا کنون درباره میراث نابسامانی که دولت قبل؛ برایش به جای گذاشته، سخنی نگفته بود، گوشه هایی از آن وضعیت نابسامان را برملا کرد.

رئیس جمهور همچنین برخلاف سنت رایج مسوولان کشور که سعی می کنند همه چیز را گل و بلبل جلوه دهند، گوشه ای از واقعیت های تلخ کنونی را هم به طور صریح بیان کرد.

کسانی که ماه ها مدعی بودند که دولت جدید، اسب زین شده تحویل داده است، حتماً دوست نداشتند این آمار را از رئیس جمهور بشنوند ولی پزشکیان، مشتی نمونه خروار به مجلس برده بود و گفت که وقتی دولت را تحویل گرفته:
=وزارت بهداشت ۹۰ هزار میلیارد تومانی بدهی داشت.
=وزارت کشاورزی۲۲۰ هزار میلیارد تومان برای گندم نیاز داشت (و همزمان وزیر کشاورزی در حال بخور بخور چای دبش بود).
=دولت 120 هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی بدهکار بود.
=وزارت راه ۱۲۰ هزار میلیارد تومان فقط بابت نگهداری جاده ها به پیمانکاران بدهی داشت و 200 هزار میلیارد تومان هم برای ادامه نگهداری نیاز بود.
=بدهی وزارت نیرو هم هزاران میلیارد تومان بود و ...
و همه این ها در حالی بود که پولی وجود نداشت!

این ها فقط گوشه ای از وضعیت اسب زین شده ادعایی بود که نشان می دهد که اساساً اسبی در کار نبود، چه رسد به زین شده و نشده اش!
از نان که مهم تر نداریم ؛ وقتی کشور برای تامین گندم پول نداشت دیگر باید متوجه شد که در دیگر بخش ها چه خبر بوده است و عمق فاجعه تا کجاست.
تصویری که پزشکیان گوشه ای از آن را نشان داد، یادآور برخی افراد است که کما بیش همه مان می شناسیم شان: کسانی که به عالم و آدم بدهکارند ولی اصلاً به روی خودشان هم نمی آوردند!

پزشکیان تا کنون نجابت به خرج داده بود ولی وقتی جواب نجابت، لجاجت است و جواب وفاق، نفاق، دیگر چرا باید سکوت می کرد و چرا از این پس باید سکوت کند؟
او باید این حرف ها را همان اول دولتش می گفت تا امر بر فرقه پایداری و همنوعان شان مشتبه نشود.

اما گذشته از وضعیت گذشته، پزشکیان گوشه هایی کوچک ولی مهم از واقعیت های کنونی را هم عیان کرد.
او گفت که با آمدن ترامپ و امضای جدید او، کلی از نفتکش‌ها و کشتی‌های گاز کشور روی آب معطل مانده اند و کشورهایی که پول ایران دست شان است، مانند عراق و ترکیه، پول مان را نمی دهند.

همین دو خبر - نفت و گازمان روی کشتی ها معطل مانده اند و بدهکاران هم طلبمان را نمی دهند - کافی است تا هر انسان عاقلی بداند که چرا دلار روز به روز گران تر می شود. این یک قاعده اولیه و بدیهی علم اقتصاد است: عرضه که کم شود، قیمت بالا می رود. حالا حکایت دلار است که ورودش به ایران محدودتر از هر زمانی شده است. علتش هم ورود مجدد دونالد ترامپ به کاخ سفید است که کمر همت بسته تا فروش نفت ایران را صفر کند. در چنین وضعیتی، عبدالناصر همتی که سهل است، خود مرحوم آدام اسمیت - اقتصاددان مشهور تاریخ - هم بیاید، کار خاصی نمی تواند بکند.

پزشکیان این را هم گفت که از نظر او، بهتر بود برای عبور از این بحران با آمریکا گفت و گو کنیم ولی رهبر انقلاب مخالفت کردند و برای همراهی با ایشان باید جهت کار تغییر کند و این اتفاق زمان‌بر است. این حرف درست و دقیقی است. یا باید با مذاکره دنبال حل مشکلات می رفتیم ولی حالا که رهبری به هر دلیلی مخالف گفت و گو هستند، باید راه های دیگری را آزمود و پیمود که البته زمان می برد. هر چند که برخی سیاسیون ساده لوحان یا خود را به حماقت زدگان، مدعی باشند که می توان همین امروز دلار را 20 هزار تومان کرد؛ گو این که اقتصاد کلان را با خم رنگرزی یکی می دانند!

امروز، فقط روز استیضاح همتی نبود، روز استیضاح مدعیان اسب زین شده بود و روز صداقت با مردم؛ این، همان چیزی است که از شخصی با مختصات پزشکیان انتظار می رود. حالا این صداقت، به یک چیز دیگر هم نیاز دارد: شجاعت ؛ پزشکیان مادام که با "من بمیرم تو بمیری" و "قربان صدقه رفتن" و "چشم پوشی" و "مدارای بیش از حد" جلو می رود، موفق نخواهد شد و جریان هایی که از بس مار خورده اند، افعی شده اند، او ، مردم و کشور را چنان بر زمین خواهند زد که مسلمان نشوند، کافر نبیند. اما اگر شجاعت پیشه کند، عصای معجزه وار حمایت مردم، همه افعی ها را به ریسمان های پلاسیده بدل خواهد کرد. مردم دوست دارند، برنده این نزاع، پزشکیان باشد و نه افعی ها.

آقای پزشکیان! به اندازه صداقتی که دارید، شجاع هم باشید.

This comment was minimized by the moderator on the site

آقای پزشکیان در دین خدا، مأمور، معذور نیست

✍شهاب الدین حائری شیرازی

امروز در جلسه استیضاح آقای همتی، رئیس جمهور گفت نظر من گفتگو با امریکا بود اما رهبری گفتند مذاکره نمی کنیم ما هم این بحث را گذاشتیم کنار.

بنده سوالی از رئیس جمهور دارم.
اگر رهبری امر به خلاف شرع کنند ایا شما اطاعت می کنید؟
اگر اطاعت می کنید که نشان می دهد از فرهنگ اسلام چیزی نمی دانید.
لابد مستحضرید که پیامبر شخصی را رئیس جماعتی کرد تا به ماموریتی بروند این شخض پس از فاصله گرفتن از مدینه به مسلمانانی که مامور به تبعیت از وی بودند گفت بروند و قدری چوب و خار جمع کنند، سپس آتشی افروخت و از مسلمانان پرسید ایا رسول خدا شما را به اطاعت از من فراخوانده؟
همه پاسخ دادند آری ما را چنین امر کرد.
وقتی اقرار گرفت، گفت به صف شوند و یک یک در آتش روند.
در اینجا عده ای بنا بر حکم و ادراک وجدان و عقل خود او را شماتت کرده و از اطاعت چنین امری سر باز زدند.

عده ای دیگر اما اماده رفتن به درون آتش شدند که البته آن فرمانده گفت: می خواستم شما را امتحان کنم و از ادامه مطالبه رفتن به درون آتش صرف نظر کرد.

پس از بازگشت به مدینه عده ای ماجرا را به پیامبر گفتند و پیامبر ضمن تقبیح عمل آن فرمانده، جمله ای برای همیشه تاریخ فرمودند: لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق __ برای اطاعت مخلوقی نمی توان خالق را معصیت کرد.

آقای پزشکیان!
اگر شما باور دارید مثل بسیاری از نخبگان، مخاصمه ما با امریکا بی حاصل و پر ضرر است و بایست پایان یابد.
اگر می بینید این مخاصمه مسخره، جان انسانها و آسایش یک ملت را به آتش کشیده.
شما نمی توانید از رهبری که امر به ادامه این مخاصمه پر خسارت می کنند، اطاعت کنید.
لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق.

برای آخرت جوابی برای خدا ندارید.
با رهبری بحث کنید اگر یکدیگر را مجاب نکردید استعفا دهید.

شهاب الدین حائری شیرازی
This comment was minimized by the moderator on the site

دو مزاحم بزرگ دولت مسعود پزشکیان
محمد مهاجری
سخنرانی‌های اخیر رئیس‌جمهور در مورد آمریکا با هماهنگی رهبری صورت گرفت؛ خصوصا که خود آقای پزشکیان بارها اعلام کرده که مسائل کلان کشور را با رهبر انقلاب هماهنگ می‌کند. بنابراین عقل حکم می‌کند که بپذیریم هر آنچه که آقای پزشکیان مطرح می‌کند، کلیات آن به تایید رهبری رسیده است.
دولت پزشکیان تفاوت قابل توجهی با سه دولت قبل دارد و می‌تواند با هماهنگی با رهبری، مشکلات را از سر راه خود بردارد، اما با دو مزاحم بزرگ طرف است که اولین آن کاسبان تحریم هستند.
این افراد یک باند هستند که بخشی آن‌ها پنهان هستند و یک سری عوامل آشکار هم دارند که به هر گونه تصمیمی که برای رفع تحریم گرفته شود، انگ و برچسب می‌زنند.
مزاحم دوم کسانی اند که مخالفت‌های ایدئولوژیک دارند و معتقدند که باید تا همیشه با آمریکا سر ستیز داشت. بخش زیادی از این افراد، کسانی اند که به دنبال حاشیه‌سازی و جنجال‌آفرینی هستند.

محمد مهاجری
This comment was minimized by the moderator on the site

این قانون هر جامعه هست وزیری که نتواند اقتصاد نجات دهد و به بس سوادی خود ‌ افرادی که استفاده می کند بی تجربه ودانش می باشد اخرش همین می شود

بعد این جو قدرت هست منم منم زیاد کردنش اخرش همین می شود
ظریف لابد خودش صلاح دیده یا خسته شده است
چرچیل با آن عظمت وهوشیاری دوره بعدش کنار گزاشته شد
چرا باید ادم ها تکراری با سیاست تکراری باشند

جوکر
This comment was minimized by the moderator on the site

درود بر شما عزیز بزرگوار، سپاس از دوستی شما! با شما موافق نیستم، هرجامعه این چنین درهم و برهم نیست که وقتی کسی را به جنگ با تحریم حداکثری می فرستی، از پشت به او خنجر بزنی، و کمکیارانش را از کمک به او باز داری و... تو گویی که خناسان به انتظار شکست او نشسته اند، وقتی شکست در نگاه عجولانه شان میسر نمی شود، خود دست بکار می شوند تا شکست را نه رقیب خارجی، که خود بر او تحمیل کنند.

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چگونگی برخورد با «جرم سیاسی» ر...
با یک چرخش قلم دل بسیاری را شاد کنید! احمد زیدآبادی در آستانۀ عید نوروز و شب‌های قدر که بر اثر تن...
- یک نظز اضافه کرد در گلگشتی در آشیانه عقاب، آلاشت د...
رضاشاه پادشاهی مقتدر اما نه خونریز! من ارادتی به سلطنت مطلقه ندارم، اما با کسانی که از رضاشاه (ht...