شاخاب پارس، یا خلیج فارس، ریسمان یگانگی ایرانیان در برابر تجاوز بیگانه
  •  

21 ارديبهشت 1404
Author :  

از قافله رهسپاران دنیا که عقب افتادی، هر رهگذر بی قواره و ناطوری، یا با بی اعتنایی از کنارت خواهد گذشت، و یا با نیش‌خندی از سر لودگی، تو را خواهد نواخت، شاید هم هوس کرد با لگدی بر تن خسته و در راه مانده‌ات، مزاحمت تو را از مسیر راه توسعه ملت‌ها کم کند، چرا که افکار و رفتارت، رفتن سلّانه سلّانه و نابهنجارت را، مزاحم راه و رهروان راهِ توسعه و پیشرفت بشر ‌می‌بیند و...

ایرانیان مدت‌هاست که از قافله پیشرفت و رقبا پس افتادند، گاه کسانی آمدند تا قافله‌ی به تاراج رفته را به سامان کنند، و این قطار خارج شده از ریل را به مسیر راه بیاورند، اما هر بار اسیر خدعه و نیرنگ محافظه‌کاران، واپس‌گرایان، کهنه پرستان، نوستیزان داخلی، و یا رقبا و یا دشمنان خارجی شدند، و پروژه‌های توسعه ایران عقیم ماند.

گاهی اسیر ایدئولوژی شدیم، خود را حق مطلق، و ایده خود را تنها صراط مستقیم خداوندی دانسته، دیگر ایده‌ها و دارندگانش را دشمن، و یا به هیچ انگاشتیم و... دچار شکاف شدیم و از راه ماندیم. گاه اسیر قدرت شدیم، حفظ دیکتاتور و سیستم دیکتاتوری‌اش تمام دغدغه و همه چیز ما شد، و همه را فدای آن کردیم. گاه یورش و تاخت و تاز خارجی، تومار زندگی ما ایرانیان را در هم پیچید، اما هر بار، نخبگان ما در رویای پرواز و گذر از این حال، در دره‌های هولناک ایدئولوژی، نیرنگ و خدعه داخلی، دیکتاتوری، و یا تاخت و تاز بیگانه سقوط کردند.

این روزها دونالد ترامپ، که دنیا را از مداری که سال‌ها با آن خو گرفته بود، خارج کرده است، تهدید به استفاده فرصت طلبانه از واژه بی پایه و بی بنیان "خلیج عربی"، به جای "شاخاب پارس" یا همان "خلیج همیشه فارس" کرده است، و همین دل تمام ایرانیان را به درد آورد، اما این تهدید بیگانگان بر میراث فرهنگ و شهرنشینی ایرانیان، در درازای تاریخ، باعث دمیدن روح یگانگی در این وانفسای بیخیالی به حال ایران، در بین ایرانیان در تمام جهان شده است.

و خوشبختانه در این کیس، ایرانیانِ در دو سوی پیوستار تفاوت‌ها، اختلاف‌ها، نابردباری‌ها، و آن ایرانیانی که در میانه این دو قطب هستند، به هم نزدیک شده‌، و این هجوم به میراث معنوی ایران، توسط رئیس جمهور جنجالی ایالات متحده امریکا، خوی میهن پرستی را در دل همه‌ی ایرانیان و ایران‌دوستان زنده کرده است، و در این برهوتِ بریدن‌ها، ترک‌خوردن‌ها، شکاف‌ها، پراکندگی‌ها، جدا افتادن‌ها، دودستگی‌ها، دوگانگی‌ها و...که دامن ایران و ایرانیان را گرفته است، این خود مُسَکِنی آرام بخش، بر درد زخم‌های نو و کهنه ایران و ایرانیان است.

اما این روزها حال ایران چقدر بد و دردناک است، که باید بیگانه‌ایی این چنین نیشتر بر زخم ما بزند، تا به خود آئیم و بفهمیم که برای رهایی و آزادی خود، به بیگانگان دست نیاوزیم، که آنان منجی ما ایرانیان نخواهند بود، که به قول آن نیک اندیش خودش صدا، «در کوله سربازان بیگانه آزادی را نخواهیم یافت» آنان به یک مشت دلار تمام ما و تمدن ما را، به بیگانه‌ایی دیگر خواهند فروخت.

سوی دیگر ماجرای ایران در این روزهای سخت این است که باید به نظاره نشست که ایران و ایرانیان گرفتار آمده در گرداب مشکلات، همچون شکاری که در دام گرگ‌های درنده افتاده، از هر سو باید مراقب بود، تا دریده نشود، چرا که از شمال سهم ایران در خزر را روس‌ها بردند، در جنوب نیز این همسایگان عرب منطقه‌اند که از ضعف دامنگیر شده بر ایران سو استفاده کرده، حاکمیت ایران را بر آب‌ها، جزایر، و حتی میراث ایران در شاخاب پارس را نیز زیر سوال می‌برند،

در خاوران هم ایدئولوژی طالبانی و داعشی، مرزهای فرهنگ، و خاک زرخیز و انسان‌ساز خراسان باستان ایران را به توبره اسب تازیان و غازیان و خشک مغزان مسلمانی کشیده، که روزگار خراسانیان را سیاه، و آنان را روانه شهر و دیار دیگران کرده، و در باختران نیز، نوعثمانی‌گرایان، اِخوانی‌ پَلَشت و از پشت خَنجرزَن و... منافع و امنیت ایران را به هدف تاراج خود تبدیل کرده‌اند.

و ایران، این ببر تیزتک، که در اثر خطاهای پیاپی حکومت‌ها، به گربه‌ایی نشسته تبدیل شده است، باز دوباره همین نیز، در اثر نابخردی‌های کودکانه سردمدارانش که همیشه در تکبر و تفرعن، خود و ماموریت خود را به فراموشی می‌سپارند و...، در معرض دریده شدن است.

ایران ظرف پاک و مقدسی بود که تمام ایرانیان با ایده‌های گوناگون‌شان در آن امنیت و بقا می‌یافتند، و این تنها چیزی بود که باید ایرانیان در آن یگانه‌وار و با هم می‌‌ایستادند و از ویرانی و خسارت به آن جلوگیری، و جان و مال فدای آن می‌کردند، تا بماند و ماوای تمام ما، با وفور و تنوع ایده‌ها، اندیشه‌ها، اقوام و گویش‌ها باشد،

اما به راستی ره گم کردیم، و مدت‌هاست که از بالای سیاهه‌ی برترین‌ها و نخستینگی‌های‌مان، ایران را پایین کشیده، و به جای آن ایده‌ها و افراد را جایگزین کرده، و این ایده‌ها و افرادند که تقدس یافتند، و نابخردانه ایرانیان که هیچ، حتی ایران را نیز به پای ایده‌ و یا افراد قربانی کردیم.

فراموش کردیم که ایرانیان با هر ایده و مرامی، در این تیکه از خاک دنیاست، که دوام و بقا می‌یابند، رها از اینکه به آیین مهر باشند، و یا زرتشت، رنگ آئین مزدک را به خود گیرند، یا مانی، خود را بر مبنای پرستش اهورامزدا هماهنگ کنند، و در مدار کردار، گفتار و پندار نیک بِزیَند، یا دین اسلام را شاخص سعادت بدانند و... در هر صورتی این ایران است که باید بماند، و گشتزار هر ایده و یا مرامی شود که ایرانیان در مسیر تاریخ خود بر می‌گزینند و یا آنرا به کناری می‌نهند.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (15)

Rated 3 out of 5 based on 1 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

این شیر در واقع از پستان ایران به دست ترامپ رسید نه قطر

علی مرادی
در سفر اخیر دونالد ترامپ مو طلایی به منطقه از جمله قطر، امیر این کشور با سخاوتی بی‌نظیر، هواپیمای لوکسِ ۴۰۰ میلیون دلاری را به او هدیه داد.
این هدیه خبرساز و جنجالی علاوه بر اینکه چشم جهانیان را خیره کرد، برای مو طلایی چنان خوشایند و دلپذیر بود که وی با اشتیاق اعلام کرد: «فقط یک احمق می‌تواند چنین هدیه‌ای را رد کند.»
اما پرسش اساسی این است که چگونه کشوری کوچک و ذره‌ای مانند قطر، با مساحتی کمتر از کوچک‌ترین استان ایران، توانسته است چنین هدیه‌ای را به بزرگترین قدرت جهانی تقدیم کند وجهانیان را شگفت‌زده سازد.

چگونه قطر به کشوری ثروتمند و تاثیرگذار تبدیل شد که با ثروت خویش، نه تنها نیازهای داخلی‌اش را تأمین کند و فقر و فلاکت را از جامعه خود دور سازد، بهترین میزبانی برای جام جهانی را برگزار کند و حتی مازاد ثروت خویش را چنین بذل و بخشش و برای خود بزرگی بخرد و موقعیت ممتاز خلق و برندسازی کند؟

آیا زمانی خواهد رسید که ما ایرانیان با درک عمیق‌تری از این وضعیت اسفبار ناترازی‌ها در صحنه‌های مختلف حکمرانی، متوجه شویم که این ثروت از پستان همسایه‌ قطر ، یعنی ایران، به شیطان بزرگ تقدیم شده است؟

میدان مشترک گازی ایران و قطر یکی از بزرگترین میادین گازی جهان به شمار می‌رود. اما ایران به دلیل ضعف در منابع مالی، تکنولوژی و مدیریت منابع و توهم حاکمیتی ، نتوانسته است به اندازه سهم خود از این میدان بهره‌برداری کند. در مقابل، قطر با توان و قدرتی بی‌نظیر در حال مکیدن این پستان مشترک است و سالانه میلیاردها دلار از این میدان مشترک منتفع می‌شود، و ما همچنان در کوچه پس کوچه‌های سردرگم تحریم و دشمنی با نظم جهانی، ملت بزرگ ایران را فقیرتر می‌کنیم.

شاید چنین هدیه گرانبهایی از سود پول‌های بلوک شده ایران در قطر که از کره جنوبی به آن کشور منتقل شده و خود داستان غم انگیز دیگری دارد ، حاصل شده است.

اکنون که قطر از این پستان سیراب شده، بخشی از آن را برای جلب حمایت و امنیت خود و خریدن بزرگی و برندسازی کشور خود صرف میکند، چه اشکالی دارد؟

بنابراین اگر نیک بنگریم، این شیر گرانبها در واقع از پستان ایران به دست شیطان بزرگ رسیده است، نه از قطر.
این حقیقت تلخ، واقعیتی است که باید مورد تأمل و بررسی قرار گیرد؛ چرا که نشان‌دهنده‌ی ناکامی‌ها و چالش‌های اساسی در حکمرانی مخرب و تباهی کشور و مدیریت منابع طبیعی ماست.

و با تاسف فراوان و با چشمان اشکبار و دلی غمگین و حسرت عمیق باید این ضرب المثل رو در مورد امیر قطر زیر لب زمزمه کرد که:
خرج که از کیسه ایران بود
حاتم طایی شدن آسان بود.
متاسفانه این پستان بزرگ آشکارا و پنهان، محسوس و نامحسوس به همه، از آقازاده‌ها گرفته تا چین و ماچین و روسیه و آمریکا و یمن و سوریه و لبنان و ...شیر می‌دهد،
و فقط نصیب مردم ایران شاخ تند و تیز و لگد سمش می باشد.

This comment was minimized by the moderator on the site

مات شدن در صحنه شطرنج سیاسی، منطقه‌ای و جهانی

محمدجواد مظفر

۱. از آغاز پیروزی انقلاب تصور شد که انقلابیون بچه‌های عزیز دردانه خداوندند و تمامی آرزوهایی که حتی توسط پیامبران و امامان و صالحان در طول تاریخ امکان تحقق نیافته،‌ خداوند به عهده سردمداران انقلاب ایران گذاشته و قرار است جهان را سرشار از "عدالت و معنویت" گردانند.
درحالی که این کودکان مدرسه تاریخ بشری کمترین درکی از چگونگی تحقق سازوکار "عدالت ومعنویت" در جهان مدرن نداشتند و در نتیجه نه جهان که خود ایران را نیز از مفهوم "عدالت و معنویت" تهی کردند.

۲. سردمداران امور، امروز وقتی "مات شده و مات زده" به حوادث منطقه و تغییر رویکردها در کشورهای همجوار می‌نگرند راهی جز اقرار به خطا در محاسبات خود ندارند.
یادمان نرود که چگونه برای اقدام ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس هورا می‌کشیدند و سینه چاک می‌کردند و براساس تجربه جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله و اسرائیل در ۲۰۰۶ تصور می‌کردند اسرائیل تحمل و توان یک جنگ دراز مدت را ندارد.
هرگز پیش‌بینی نمی‌کردند که اسرائیل نزدیک به دو‌ سال جنگ را ادامه دهد و غزه را شخم بزند و حزب‌الله را تارومار کند و در نتیجه بشاراسد در سوریه سقوط کند و حوثی‌ها آتش‌بس با آمریکا را بپذیرند و پس از کشته شدن ده‌ها هزار فلسطینی و لبنانی و نابودی سران محورمقاومت، سران ایران را "مات شده و مات زده" بازنده اصلی اقدام ۷ اکتبر ۲۰۲۳ گردانند.
۳. سخنان غیرمعمول و نسبتا طولانی ترامپ در عربستان درباره ایران که متاسفانه حاوی بخش‌هایی از حقیقت بود؛ ناشی از خطای راهبردی چه کسانی در طول سال‌های گذشته است؟!

۴. بی تردید هر ایرانی وطن دوست و غیرتمند روا نمی‌دارد نماد سرمایه‌داری که خود و سیاست‌های حاکم بر کشورش نماد واقعی "قدرت بی اخلاق" و قوی‌ترین پشتیبان نسل‌کشی رژیم صهیونیستی است مستکبرانه و از موضع قدرت چنین از سران ایران سخن بگوید. اما بسیار متاسفیم که باید بگویم: "خودکرده را تدبیر نیست"

۵. تنها و تنها راه، تغییر رویکرد اداره کشور از طریق سپردن اداره امور به نمایندگان واقعی اکثریت مردم در تمامی عرصه‌های قدرت است و لاغیر.
آنگاه خواهیم دید که احترام به جایگاه ایران در عرصه جهانی به آنچه شایسته آن است خواهد رسید.

This comment was minimized by the moderator on the site

ترامپ و بن‌ سلمان؛ شاه و نیکسون

سفر پرماجرای دونالد ترامپ به خلیج فارس سرانجام به پایان رسید و او پس از امضای قراردادهایی بی‌سابقه با عربستان، قطر و امارات با دست پر به کاخ سفید بازگشت.
ترامپ در سفر به این سه کشور بارها حاکمان آنان را ستود و با انتقاد از عملکرد نئوکان‌ها‌ در جریان حمله به افغانستان و عراق، بر ضرورت پیشرفت و توسعه بومی کشورهای منطقه تأکید کرد. در این میان اما تعریف و تمجید ترامپ از ولیعهد سعودی بسیار متفاوت و فراتر از تعارفات دیپلماتیک بود.
در اردیبهشت‌ماه ۹۴، همزمان با مذاکرات مستقیم ظریف و کری، باراک اوباما رهبران عرب منطقه را به کمپ دیوید دعوت کرد تا در گفت‌وگویی رو در رو به آنان اطمینان دهد که توافق به ایران به معنای دور شدن آمریکا از متحدان عرب خود نیست.
ملک سلمان، پادشاه عربستان به نشانه اعتراض حاضر به شرکت در این نشست نشد. اوباما نیز به نیت دلجویی از پادشاه تازه بر تخت نشسته‌ی سعودی در تماسی تلفنی با او به گفت‌وگو پرداخت.
غسان شربل، سردبیر روزنامه الحیات و‌ از روزنامه‌نگاران نزدیک به دربار سعودی، در یادداشتی مفصل به بخش‌هایی از گفته‌های ملک سلمان اشاره کرد. به گفته‌ی شربل، پادشاه سعودی با انتقاد از رفتار آمریکا در قبال متحدان عرب خود، به اوباما گفت که علیرغم تمام همکاری‌‌های دولت سعودی با آمریکا، سران کاخ سفید هنوز چشم به همکاری دوباره با تهران دارند و هرگز حاضر به اعطای جایگاهی مشابه ایرانِ پیش از انقلاب به عربستان سعودی نیستند.
شربل در تأیید این گفته‌ی ملک سلمان، به قراردادهای نظامی آمریکا با محمدرضا شاه اشاره کرد و نوشت: پیش از انقلاب ایران، دولت آمریکا بجز سلاح هسته‌ای، هیچ محدودیتی برای فروش جنگ‌افزارهای خود به ایران قائل نشد. حال آنکه علیرغم خریدهای نظامی چندصد میلیارد‌ دلاری اعراب از آمریکا در دهه‌های اخیر، این کشور هرگز حاضر به فروش تازه‌ترین جنگنده‌های خود به آنان نیست.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و تقسیم‌ کشورها میان دو بلوک شرق و غرب، ایران در بلوک غرب قرار گرفت. اما علیرغم این جهت‌گیری کلی، روابط ایران و آمریکا خالی از فراز و فرود نبود. این روزها اگرچه بیشتر نگاه‌ها به دوران کارتر و تأثیر او بر سقوط سلطنت پهلوی است، اما بی‌تردید نقطه عطف روابط آمریکا و شاه، دوران پنج‌ساله‌ی ریاست جمهوری ریچارد نیکسون بود.
تا پیش از ریاست جمهوری نیکسون اگرچه ایران در بلوک غرب تعریف می‌‌شد، اما بنوعی پیرو تصمیمات واشنگتن بحساب می‌‌آمد. در دوران نیکسون اما رفته رفته اوضاع به نفع شاه ایران تغییر کرد و او از بازیگری پیرو به بازیسازی مؤثر در سیاست‌های ایالات متحده در خاورمیانه بدل شد. لغو محدودیت خریدهای تسلیحاتی ایران نیز از نتایج همین تغییر جایگاه بین‌المللی شاه در این دوران است.
حال بنظر می‌رسد یک دهه پس از گلایه‌های سلمان از اوباما و پنج دهه پس از دوران نیکسون، اینبار قرار است ساعتِ سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه به افق ریاض تنظیم شود!
مهرداد جهانگیری

This comment was minimized by the moderator on the site

ارزیابی اقتصادی سفر مذبوحانه ترامپ به کشورهای دوست و برادرمان در منطقه !
حامد پاک طینت

سفر سه روزه و تاریخی ۳۰۰۰ میلیارد دلاری ترامپ با اشتغال زایی ۱۷۰.۰۰۰ نفری را بدون لنز سیاسی بررسی کنیم:

اوبر به رهبری جناب خسروشاهی تا آخر امسال تاکسی های خودران و بدون راننده را در عربستان براه خواهد انداخت و عربستان جلوه ای از مدرن ترین شهرهای جهان را به تصویر خواهد کشید، شرکت تحت مدیریت این فرزند ایران ۵ میلیارد دلار در توسعه حمل و نقل هوشمند در عربستان سرمایه گذاری می کند

ایلان ماسک اینترنت ماهواره ای از نوع بدون فیلتر را تا ماه آینده در عربستان راه اندازی خواهد کرد تا مردم بدون زیرساخت خاصی از بهترین کیفیت اینترنت بهره مند شوند

گوگل ۱۰ میلیارد دلار در شهر دمام عربستان سرمایه گذاری می کند. دمام شهری بندری در شرق عربستان است که نقش کلیدی در تجارت و حمل و نقل دریایی دارد و از غنی ترین مناطق نفتی است. این شهر هاب هوش مصنوعی صنعتی دنیا میشود. این پروژه برای آمریکا ۳۵ میلیارد دلار سود و ۱۱.۰۰۰ نفر شغل ایجاد میکند

اوراکل ۱۴ میلیارد دلار در زیرساختهای ابری و هوش مصنوعی عربستان سرمایه گذاری می کند و رهبری توسعه مراکز داده جدید در این کشور را به عهده میگیرد

شرکت Nvidia مقرر شد ۱۸.۰۰۰ پردازنده مدرن خود را به عربستان بفرستد تا در یک مرکز داده ۵۰۰ مگاواتی مورد استفاده قرار بگیرد. این پروژه بخشی از تلاشهای عربستان ایجاد کارخانه های هوش مصنوعی است

خرید ۲۰ هواپیمای ۷۳۷ بویینگ بعنوان بخشی از برنامه گردشگری عربستان که برای جابجایی ۳۳۰ میلیون مسافر و ۱۵۰ میلیون گردشگر برای کشورش برنامه ریزی شده است

شرکتهای آمریکایی هیل اینترنشنال، جیکوبز، پارسونز در فرودگاه ملک سلمان، پارک ملک سلمان و شهر آینده نگر قدیه توسعه آفرینی خواهند کرد که این صادرات خدمات مهندسی آمریکا را تا ۲ میلیارد دلار افزایش می دهد. همچنین ۱۴ میلیارد دلار قرارداد تقریبا به اندازه نیمی از کل بودجه مورد نیاز برای حل شدن مسئله برق ایران برای تامین توربین های گازی از منابع انرژی های تجدید پذیر در عربستان بسته شد

در مقابل، دیتا ولت عربستان ۲۰ میلیارد دلار در دیتا سنترهای آمریکا سرمایه گذاری کرد. آرامکو عربستان ۳.۴ میلیارد دلار در پالایشگاههای تگزاس سرمایه گذاری کرد که نتیجه آن افزایش تولید پتروشیمی و سوخت در آمریکاست.این پروژه برای آمریکا سه هزار فرصت شغلی ایجاد میکند. سرمایه گذاری ۵.۸ میلیارد دلاری عربستانی ها در آمریکا برای احداث کارخانه تولید دارو به کاهش چشم گیر وابستگی دارو در آمریکا کمک خواهد کرد، ۴ میلیارد دلار سرمایه گذاری در آمریکا برای توسعه زیرساختهای ورزشی، همکاری ناسا با عربستان در پرتاب ماهواره آرتیمس ۲، سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد دلاری عربستان در آمریکا در حوزه های حمل و نقل و خودرو سازی بخش دیگری از این همکاری هاست

بله خودرو سازی! شرکت لوسید موتورز عربستان با جنرال موتورز و فورد در حال ساخت خودروهای هوشمند و خودران هستند و این خودرو ها پس از تولید در آمریکا به خاور میانه صادر خواهند شد. عربستانی ها ۳ میلیارد دلار هم برای تامین قطعات خودرو در آمریکا سرمایه گذاری کردند که برای چینی ها خبر خوبی نیست و در نهایت سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد دلاری عربستانی ها در توسعه زیرساختهای جاده ای، ریلی و ظرفیت بنادر در آمریکا.

قطر و آمریکا اما توافق کردند ۲۴۳ میلیارد دلار در پروژه های مشترک سرمایه گذاری کنند که شامل زیرساختهای انرژی، حمل و نقل و فناوری است

خرید ۱۶۰ فروند هواپیمای بوئینگ بعنوان بزرگترین معامله تاریخ در صنعت هوانوردی، قطر را به هاب لجستیکی هوایی در جهان تبدیل میکند. این کشور ۱ میلیارد دلار در زمینه فناوری کوانتومی هوش مصنوعی و ۸.۵ میلیارد دلار برای توسعه زیرساختهای انرژی برای توسعه پروژه گاز طبیعی مایع و توسعه توسط شرکتهای آمریکایی هزینه خواهد کرد که فاصله گازی این کشور را برای همیشه از ایران دست نیافتنی میکند

و اما امارات متحده عربی با ۱۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری
سرمایه گذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری برای ساخت بزرگترین شهر هوش مصنوعی جهان در ابوظبی با همکاری Nvidia، مایکروسافت، OpenAI و ایکس، ۲۵ میلیارد دلار برای تامین انرژی مراکز داده آمریکایی،همکاری ادناک اماراتی با اکسون موبیل آمریکا برای پروژه های نفتی و نیز تولید نیمه رسانا و آلومینیوم در آمریکا و البته وعده ۱۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری آتی در آمریکا هم بخشی از توافقات بود

متن بالا سندی است که گویای فاصله هرگز دست نیافتنی ایران از کشورهای عربی طی ۳ سال آینده است

ایران هم بی دستاورد نبود!
با مشارکت جدی عالی ترین مقامات کشور تا آحاد جامعه، ترامپ را مجبور به عقب نشینی از گفتن واژه جعلی خلیج عربی کردیم
دستمریزاد/

This comment was minimized by the moderator on the site

لایقان تحقیر

بیست‌وچهار ساعت از نطق بی‌سابقه دونالد ترامپ علیه دولتمردان ایرانی می‌گذرد؛ از سنگ صدا در آمده، اما یک نفر از این جماعت جواب او را نداده. چرا؟ چون اساسا پاسخی وجود ندارد. انگار آن کلمات سنگین، جملات زهرآگین و طعنه‌های تند و تلخ چنان دقیق و درست بوده که این طایفه همیشه طلبکار را هم از رو برده. چه کسی فکرش را می‌کرد یک روز رییس‌جمهور آمریکا در نزدیک‌ترین نقطه به خلیج‌فارس، در خانه رقبای حیثیتی و منطقه‌ای ایران، با شمرده‌ترین واژه‌ها چوب حراج بر آبروی اینها بزند؟ از قطعی برق و بحران آب بگوید؟ از خشک شدن مراتع و مزارع و از دو مسیر متفاوت که ایران و اعراب پیمودند و امروز اختلافش از زمین تا آسمان است؟ اختلافی به اندازه خاموشی نورافکن زپرتی ورزشگاه آزادی و میزبانی جام‌جهانی در آن کشورها!
نوش جان، سطر به سطر این خطابه تحقیرآمیز حق‌تان بود؛ حق شما که یک عمر منتقد دلسوز و وطن‌دوست ایرانی را به سیاه‌نمایی متهم کردید و دور را دست دلقک‌های میان‌مایه دادید، شما که سخنرانان آگاه و ایران‌پرست را به محاق بردید و میکروفن را به امثال رائفی‌پور سپردید تا از رابطه جن و شلوار جین حرف بزند و دستور نمک‌گیری از عرق خشک شده جوراب بدهد، شما که باسوادترین اساتید را به سمت مهاجرت یا خاموشی سوق دادید و کرسی‌های دانشگاه‌ها را به مدیحه‌سرایان بخشیدید، شما که نماینده مجلس‌تان کسی است که ادعا داشت ویروس کرونا کلا دروغ است، شما که مجری تلویزیون‌تان آن لوده چندش‌آور بی‌نمکی است که با ذره‌بین دنبال یک دقیقه خاموشی در کل جهان می‌گردد تا سه ساعت، سه ساعت بی‌برقی ملت ایران را توجیه کند. الحق که تبدیل کردن یک کشور جوان و ثروتمند و امیدوار و به جامعه‌ای پیر و فقیر و دلگیر، فقط با همین کادر و کابین ممکن بود؛ لشکریان مصمم و سختکوش جهل.
یکی از کثافت‌ترین واژه‌هایی که در همه این سال‌ها اختراع شد، «خود تحقیری» بود؛ ابزاری برای سرکوب هر نوع نقد و نظر مخالف. هر که حرف زد و نگران بود و هشدار داد، با همین کلمه نفرینی چوبش زدند و پرونده برایش ساختند. آشغال‌ها را زیر فرش ریختند و گمان کردند کسی نمی‌بیند. توییت دو خطی امثال دایی و مهدوی‌کیا را حمل بر وطن‌فروشی کردند و با بودجه دولتی به قهرمانان دلسوز این ملک تاختند. حالا حق این کبک‌های سر زیر برف کرده است که اینطور ملامت شوند. صدایی را که از حنجره خسته دوست نشنیدند، امروز از گلوی تحقیرگر ترامپ بر سرشان فریاد می‌شود؛ پیش چشمان مشتاق و راضی شیوخ عرب!
منبع: واتس آپ

This comment was minimized by the moderator on the site

ما کی از عربستان عقب افتادیم؟ بازخوانی زخمی که تازه است...

سخنان ترامپ در عربستان، و طعنی که از مقایسه‌ی  وضعیت محیط زیست، رفاه و اقتصاد امروز  ایران با عربستان و دیگر کشورهای جنوب خلیج‌فارس نصیب ما شده، عمدتا دو واکنش متفاوت را برانگیخته است:

عده‌ای جز تاسف و تائید سخنی ندارند. این سخنان بازگویی همه‌ی وضعیت نابسامانی است که سال‌هاست مردم ما در حال تجربه‌ی آن هستند و در همان حال با حسرت به پیشرفت‌های همسایگان نگاه می‌کنند.

اما از سوی دیگر عده‌ای هم یادآوری می‌کنند که با همه‌ی این پیشرفت‌های رفاهی و اقتصادی، مردم کشورهایی چون عربستان و امارات نه تنها گرفتار حکومت‌های خودکامه‌ای هستند، که هیچ تلاش یا حرکتی برای رهایی از این وضعیت در میان مردم دیده نمی‌شود. در واقع حتی فکر و آرمان دموکراسی هم در میان آن مردم وجود ندارد و این خود دردی است بزرگ‌تر از رنجی که مردم ایران در روزگار ما به آن دچارند.

این دو دیدگاه هر کدام بر بخشی از واقعیت‌های تلخی تکیه دارد که قابل انکار نیست اما نکاتی در این بین وجود دارد که دقت در آن‌‌ها می‌تواند نشان دهد که واقعیت برآیندی است از  این دو دیدگاه:

ترامپ اگرچه امروز رئیس‌جمهور آمریکاست اما مبنای ذهنیات و گفتارش، منطق و نگرش کاسب‌کاری است. اگر بنا بود چنین مقایسه‌ای از سوی کسی چون باراک اوباما صورت بگیرد حتما شکل دیگری داشت، همچنان که دقیقا ده سال قبل سخنان اوباما در نشیت کمپ دیوید ( ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴) باعث شد سران عرب احساس اهانت کنند و با ناخرسندی آن اجلاس را ترک کنند. بخشی از سخنان اوباما چنین بود: «ما از بابت ایران نگرانیم. ما با بسیاری از رفتارهای ایران در منطقه مشکل داریم اما این همه چیز نیست. اگر چه کارهای ایران می تواند امنیت کشورهای عربی را تهدید کند اما آن چه بیش از همه برای کشورهای عربی تهدید است، عدم مشروعیت و مشکلات داخلی حکومت های عربی است که سبب شده افراط‌گرایی در جهان عرب سنی افزایش یابد و مردم آنها به سمت افراط متمایل شوند.»

بدیهی است که برای کشورهای عربی دیدگاه ترامپ بسیار مقبول‌تر است. اما جالب اینجاست که باطنا برای افراطیون ایرانی هم چنین است؛ در لایه‌های زیرین مخالفت با ترامپ، نگاهی همسو با ترامپ وجود دارد، نگاهی که برای رای و نظر مردم ارزشی قائل نیست و دنبال توسعه‌ و پیشرفتی اقتصادی شبیه حکومت‌هایی چون چین است.

اتفاقا همین نگاه در ایران، در سرزمینی که مردمش قدر آزادی را می‌دانند و از هر امکانی برای ابراز مخالفت با سلطه استفاده می‌کنند باعث بروز ناکامی‌های اقتصادی شده است. داستان از اصلاح‌طلبی و حماسه‌ی دوم خرداد آغاز شد که «نه‌ی بزرگ مردم» برای قدرت‌طلبان قابل هضم نبود و ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادند تا بی‌کفایتی متوهم را به جای سیدمحمد خاتمی بیاورند؛ و نه تنها رشد ۸ درصدی را که داشت باعث شکوفایی می‌شد، بر باد دهد، که بی‌عرضگی، سوء‌مدیریت و حماقت را چنان نهادینه کند که به دولت‌های بعد هم ارث برسد.

کافی است به یاد بیاوریم که اوج گرفتن اقتصاد عربستان در دوره‌ی ملک‌عبدالله در سال‌هایی که نفت به قیمت افسانه‌ای ۲۰۰ دلار رسید، صورت گرفت. عربستان در همان سال‌ها مهم‌ترین و بی‌سابقه‌ترین سرمایه‌گذاری را در شرکت‌های بین‌المللی صورت داد و از فرصت و پول باد‌آورده‌ی آن سال‌ها بهترین استفاده را کرد.

اما در ایران، در همان سال‌ها دولت «معجزه‌ی هزاره‌ی سوم» درآمد ۷۰۰ میلیارد دلاری کشور را چنان هدر داد که هنوز هم کسی نمی‌تواند بفهمد چطور می‌توان با این همه ثروت، نه تنها پیش نرفت که در باتلاقی از تورم و بدبختی فرو رفت. در همان سال‌ها یکی از اقتصاددان‌های قبلا طرفدار دولت اعلام کرده بود که با ۱۰۰ میلیارد دلار می‌توان کل اقتصاد کشور را کوبید و دوباره ساخت!

معجزه‌ی هزاره‌ی سوم علی‌رغم رای و نظر مردم در ۸۸ نگه داشته شد تا بدبختی را کامل کند و پس از او هم دیگر نه امکان اصلاح بود و نه کفایتی برای این کار... نتیجه این‌که در سالی که بر اساس سند چشم‌انداز ۲۰ ساله کشور باید قدرت همه‌جانبه منطقه باشیم، طعن ترامپ را باید بشنویم و همه چیز را گردن تحریم‌ها بیندازیم که زمانی ادعا می‌شد نعمت است...

محمدحسین روانبخش

This comment was minimized by the moderator on the site

ان.بی.سی: خلیج‌فارس در نقشه‌های رسمی آمریکا همچنان به‌عنوان «خلیج فارس» باقی خواهد ماند/ کاخ سفید دیگر قصد ندارد تغییری در نام آن اعلام کند

ان.بی.سی نوشت: خلیج فارس همچنان در نقشه‌های رسمی ایالات متحده به‌عنوان «خلیج فارس» باقی خواهد ماند، چراکه کاخ سفید دیگر قصد ندارد تغییری در نام آن به «خلیج عربی» اعلام کند؛ موضوعی که در هفته منتهی به سفر ترامپ به منطقه مطرح شده بود. این خبر را یکی از مقامات ارشد کاخ سفید و منبعی آگاه از این گفتگوها اعلام کردند.

ان.بی.سی نوشته است: به گفته منبع آگاه، ایده تغییر نام برای هماهنگی با برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین وزارت دفاع آمریکا مطرح شده بود، اما «هیچ‌گاه به‌طور جدی پیگیری نشد.»

This comment was minimized by the moderator on the site

ترامپ آبروی نظام را برد.

سفر ترامپ آن هم به عربستان در مقیاس خود بازتاب بالایی داشته است چه بسا مواضع او در قبال نظام ایران فراتر از یک رسانه به تمام جهان مخابره شد.
او آبرویی برای حکومت ایران نگذاشت هر آنچه دیگران در قاموس روزنامه و سایت و کانال و شبکه های دیداری و شنیداری می نوشتند و می گفتند و به نمایش می گذاشتند او یکجا و بدون حاشیه و عدم رعایت پروتکل های دیپلماتیک به زبان آورد.
در ظاهر او فردی پوپولیست می نماید اما گویا بهتر از هر سیاست پیشه ای به پشتوانه قدرت بدون رعایت موازنه ها می رود سر اصل مطلب ؛

▫اینکه او بشود بلندگوی آحاد مردم ایران دو روی دارد. نخست جلب حمایت مردم ایران برای روزهای سخت ؛
دوم بر هم زدن اندک ترمیم شکاف مردم با حاکمیت؛

▫اینکه او در کوران مذاکرات چنان مواضعی را اتخاذ می کند و در پایتخت کشور همسایه جنوبی دست به تخریب نظام ایران بزند در واقع در حال انداختن توپ به داخل زمین ایران است .
▫بی آبرو کردن رژیم ایران آنهم در این سطح از مکان و زمان ، هشدارهایی است غیر قابل اغماض ؛

مواضع حاکمیت ایران چه می تواند باشد ؟!
سکوت مقامات ایرانی انگشت تایید گذاردن بر مواضع اوست و چنانچه نظام بخواهد پاسخ دهد باید بتواند در این سطح از مکان و زمان پاسخی درخور که هم در نزد مردم محکمه پسند باشد و هم در نزد افکار عمومی جهان ؛

به نظر نگارنده نظام برای جلوگیری از پرده دری بیش از اندازه پاسخ را به میز مذاکرات خواهد کشاند. زیرا هم در پشت درهای بسته است و هم می تواند بده بستان مطلوبی برای برون رفت از فشارهای کنونی بدست آورد.
وگرنه هر چه این لجن‌زار به هم بخورد بوی تعفن آن چون کوس رسوایی است که در عالم نواخته باشند.

ح_درویشی ۱۴۰۴/۰۲/۲۴

This comment was minimized by the moderator on the site

متن کامل
سخنان ترامپ درباره ایران در اجلاس ریاض:

تحریم‌های بی‌سابقه‌ای بر ایران اعمال کردیم و رژیم را از منابع برای تأمین مالی تروریسم محروم کردیم. آن‌ها نمی‌توانستند چیزی را تأمین مالی کنند چون پولی نداشتند. پولی نداشتند. اما دولت جدید آمد و به آن‌ها پول زیادی داد. و دیدید چه اتفاقی افتاد. این پول به‌خوبی خرج نشد.

آن‌ها تحریم‌ها علیه ایران را در ازای هیچ‌چیز لغو کردند و ده‌ها میلیارد دلار به رژیم فرستادند تا تروریسم و مرگ را در سراسر جهان تأمین مالی کند. و به او خندیدند. به رهبر ما خندیدند. و هنوز هم به رهبر ما می‌خندند. فکر کردند او احمق است. و از آن زمان فقط دردسر درست کردند، از جمله تأمین مالی ۷ اکتبر، یکی از بدترین روزهای تاریخ خاورمیانه. روز وحشتناکی بود. بایدن حوثی‌ها را از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی حذف کرد، حتی وقتی موشک‌ها و پهپادها درست اینجا به شهر زیبای ریاض و به کشتی‌هایی که در مکان اشتباهی در حال حرکت بودند، شلیک می‌شدند.

وظیفه ما متحد شدن علیه معدود عوامل آشوب و ترور است که باقی مانده‌اند و رویاهای میلیون‌ها و میلیون‌ها انسان بزرگ را گروگان گرفته‌اند. بزرگ‌ترین و مخرب‌ترین این نیروها، رژیم ایران است که رنج غیرقابل تصوری در سوریه، لبنان، غزه، عراق، یمن و فراتر از آن ایجاد کرده است. هیچ تضاد واضح‌تری با مسیری که شما در شبه‌جزیره عربستان دنبال کرده‌اید، نسبت به فاجعه‌ای که درست آن سوی خلیج ایران در حال رخ دادن است، نمی‌توان یافت. به این فکر کنید. آن‌ها می‌خواستند آن را خلیج ایران بنامند. من گفتم نمی‌گذارم این اتفاق بیفتد. اشکالی ندارد اگر این را متوقف کنم؟ من جلوی آن را گرفتم. نمی‌گذاریم این اتفاق بیفتد. در حالی که شما بلندترین آسمان‌خراش‌های جهان را در جده و دبی می‌سازید، بناهای تاریخی ایران در سال ۱۹۷۹ به ویرانه و گرد و غبار فرو می‌ریزند. برای مدتی تحت سیستمی کاملاً متفاوت پیش می‌رفتند، اما آن ساختمان‌ها عمدتاً در حال فروپاشی‌اند، در حالی که شما برخی از بزرگ‌ترین و باورنکردنی‌ترین پروژه‌های زیرساختی، ساختمان‌ها، همه‌جور چیزهایی را می‌سازید که هیچ‌کس حتی قبلاً ندیده است. دهه‌ها بی‌توجهی و سوءمدیریت ایران، کشور را با قطعی‌های برق چندساعته که همیشه می‌شنوید، گرفتار کرده است. در حالی که مهارت شما بیابان‌های خشک را به زمین‌های کشاورزی حاصلخیز تبدیل کرده، رهبران ایران توانسته‌اند زمین‌های کشاورزی سبز را به بیابان‌های خشک تبدیل کنند، چون مافیای فاسد آب‌شان، که به آن «مافیای آب» می‌گویند، باعث خشکسالی و خالی شدن بستر رودخانه‌ها شده است. آن‌ها ثروتمند می‌شوند، اما به مردم چیزی نمی‌دهند. و البته تفاوت کلیدی در ریشه همه این‌هاست. در حالی که کشورهای عربی بر تبدیل شدن به ستون‌های ثبات منطقه‌ای و تجارت جهانی تمرکز کرده‌اند، رهبران ایران بر دزدیدن ثروت مردمشان برای تأمین مالی تروریسم و خونریزی در خارج تمرکز کرده‌اند. غم‌انگیزتر از همه، آن‌ها کل منطقه را با خود به پایین کشیده‌اند. جان‌های بی‌شماری در تلاش ایران برای حفظ رژیم فروپاشیده در سوریه از دست رفت. ببینید با سوریه چه اتفاقی افتاد. در لبنان، نیروهای نیابتی آن‌ها، حزب‌الله، امیدهای ملتی را که پایتختش بیروت زمانی پاریس خاورمیانه نامیده می‌شد، غارت کرده‌اند. می‌توانید تصور کنید، همه این بدبختی‌ها و خیلی بیشتر، کاملاً قابل اجتناب بود. کاملاً قابل اجتناب. و محمد این را می‌دانست. افراد باهوش این را می‌دانستند. اگر رژیم ایران فقط روی ساختن ملت خود تمرکز می‌کرد به جای تخریب منطقه، این‌گونه می‌شد. اما من امروز اینجا نیستم که فقط آشوب گذشته رهبران ایران را محکوم کنم، بلکه می‌خواهم مسیری جدید و بسیار بهتر به سوی آینده‌ای بسیار بهتر و امیدوارکننده‌تر به آن‌ها پیشنهاد دهم. من بارها نشان داده‌ام که آماده‌ام درگیری‌های گذشته را پایان دهم و شراکت‌های جدیدی برای جهانی بهتر و باثبات‌تر ایجاد کنم، حتی اگر اختلافاتمان بسیار عمیق باشد، که بدیهی است. در مورد ایران، من هرگز به دشمنان دائمی اعتقاد نداشته‌ام. با خیلی‌ها فرق دارم. دشمنان دائمی را دوست ندارم، اما گاهی به دشمنان نیاز دارید تا کار را انجام دهید و باید درست انجامش دهید. دشمنان شما را انگیزه می‌دهند. در واقع، برخی از نزدیک‌ترین دوستان ایالات متحده، کشورهایی هستند که نسل‌های گذشته با آن‌ها جنگیده‌ایم. حالا آن‌ها دوستان و متحدان ما هستند. می‌خواهم با ایران توافقی کنم. اگر بتوانم با ایران توافق کنم، خیلی خوشحال می‌شوم، چون این منطقه و جهان را امن‌تر می‌کند. اما اگر رهبری ایران این شاخه زیتون را رد کند و به حملات به همسایگانش ادامه دهد، چاره‌ای جز اعمال فشار حداکثری، به صفر رساندن صادرات نفت ایران، مثل کاری که قبلاً کردم، نداریم. می‌دانید که آن‌ها عملاً به خاطر کاری که من کردم ورشکسته بودند. پولی برای تروریسم نداشتند.

پولی برای حماس یا حزب‌الله نداشتند و تمام اقدامات لازم را انجام می‌دهیم تا رژیم هرگز سلاح هسته‌ای نداشته باشد. ایران هرگز سلاح هسته‌ای نخواهد داشت. اما با این حال، ایران می‌تواند آینده‌ای بسیار روشن‌تر داشته باشد، اما هرگز اجازه نمی‌دهیم آمریکا و متحدانش با تروریسم یا حمله هسته‌ای تهدید شوند. انتخاب با آن‌هاست. ما واقعاً می‌خواهیم آن‌ها کشور موفقی باشند. می‌خواهیم کشوری فوق‌العاده، امن و عالی باشند. اما نمی‌توانند سلاح هسته‌ای داشته باشند. این پیشنهادی است که برای همیشه پابرجا نخواهد بود. حالا زمان درستی برای انتخاب آن‌هاست. حالا وقت زیادی برای صبر کردن نداریم. همه‌چیز خیلی سریع در جریان است. درست اینجا در جریان است. خیلی سریع در جریان است.

۷ اکتبر هم اگر من رئیس‌جمهور بودم، هرگز رخ نمی‌داد، چون ایران پولی برای پرداخت به حماس یا هیچ‌کس دیگر نداشت. پولی نداشتند. دنبال این نبودند که از آن‌ها مراقبت کنند. باید از خودشان مراقبت می‌کردند. پولی نداشتند. ما با تحریم‌ها و ممنوعیت‌ها، نفتشان را عملاً متوقف کردیم.

آنچه در لبنان اتفاق افتاده وحشتناک است، اما می‌توانم به شما بگویم که سفیر فوق‌العاده‌ای دارید. در لبنان، که بی‌وقفه قربانی حزب‌الله و حامی‌اش ایران بوده، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر جدید اولین فرصت واقعی در دهه‌ها برای شراکت سازنده‌تر با ایالات متحده را آورده‌اند. @abdollahshahbazi

This comment was minimized by the moderator on the site

تحولات بزرگ در منطقه، بازی های بچه گانه در جمهوری اسلامی!

امروز در ریاض، جهان شاهد نمایشی بزرگ از تحولات و ترتیبات آینده منطقه بود.
از یک سو ترامپ به همراه غول های ثروت و فن آوری، تور منطقه ای اش را با سفر به ریاض آغاز کرد. در سوی دیگر عربستان با نمایش خیره کننده از آینده خود و منطقه، نشان داد که هم تحولات جهانی را خوب درک می کند و هم می داند برای این بلندپروازی چه کارهایی را باید انجام دهد.
این نمایش از هر جهت بزرگ بود.
هم مهمان بزرگ بود، هم همراهان بزرگ بودند، هم پروژه ها بزرگ بودند، هم مبالغ قرارداد بزرگ بودند، هم پذیرایی بزرگ بود، هم استقبال بزرگ بود و در نهایت هم تصمیمات بزرگی در جهت تغییر چهره منطقه گرفته شد که یک نمونه آن اعلان لغو تحریم های سوریه بود.
برای فهم بزرگی نتیجه امروز سفر ترامپ به عربستان کافی است فقط به سرمایه گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری عربستان در آمریکا نکاه کنید که قرار است تا یک تریلیون دلار و بعبارتی هزار میلیارد دلار(همد!)برسد. در مقابل سقف آرزوی جمهوری اسلامی این است که بتواند شش میلیارد دلار از پول بلوکه شده خود در قطر را آزاد کند که حتی با درخواست علنی رهبری جمهوری اسلامی از امیر قطر، یک دلار آن هم آزاد نشد!
در بعد منطقه ای در حالی که جمهوری اسلامی سرگرم بازی هدفمند آمریکا، پیرامون تغییر نام خلیج فارس بود، در آن سوی خلیج فارس دو کشور در حال طراحی آینده منطقه بودند که نام خلیج فارس مسئله کوچکی در آن به حساب می آید.
در بُعد داخلی در حالی که مقامات جمهوری اسلامی در حال برنامه ریزی برای:
ـ زمان بندی قطع برق و جدول خاموشی بودند،
ـ جایگزین کردن کارت بانکی به جای کارت سوخت بودند،
ـ تعیین ساعت کار ادارات و دبیرستان ها و کودکستان ها بودند،
ـ دادن لایحه دو فوریتی برای تعیین ساعت تابستانی بودند،
ـ چگونگی اجرای قانون حجاب بودند،
چگونگی اجرای فیلترینگ بودند،
و مدیریت ده ها کار مهم دیگر بودند!
مقامات آن سوی خلیج فارس اما در حال برنامه ریزی آینده خودشان و منطقه برای جهش به دنیای جدید بودند.
در حالی که اوج اقتدار جمهوری اسلامی در پرونده هسته ای، تحمیل «مذاکره غیر مستقیم» به جای مذاکره مستقیم به طرف مقابل بود و تمام هنر خود را صرف تعیین محل مذاکره و میانجی آن می کرد، در سوی دیگر خلیج فارس، مقامات آمریکا و عربستان بصورت مستقیم و بدون واسطه در حال رقم زدن آینده منطقه هستند!
در حالی که جمهوری اسلامی سرگرم توهم قدرت منطقه ای خود بود و هنوز امیدوار است که «جوانان مؤمن سوریه» ورق را برگردانند! در آنسوی خلیج فارس و به درخواست محمد بن سلمان، سوریه قرار است با لغو یکباره تحریم های آمریکا، به سوی آینده دیگری گام بر دارد.
در حالی که جمهوری اسلامی تمام هنرش را بسیج کرده که چگونه نقش تخریبی خود در منطقه را به نمایش بگذارد و به اصطلاح قدرت نمایی کند، در طرف دیگرِ خلیج فارس، پیام ساختن آینده درخشان و پیام رفاه و آسایش برای مردم در حال انتشار است.
در حالی که جمهوری اسلامی با عدم توازن روابط خود با جهان فقط خود را زیر بلیط روسیه و چین قرار داده، در آن سوی خلیج فارس، عربستان و دیگر کشورها یک توازن منطقی در روابط با شرق و غرب را در دستور کار قرار دادند و با درک درست از مناسبات بین المللی و میزان قدرت هریک از آنها، روابط خود را با هوشیاری تنظیم کردند. آنها هیچگاه همانند مقامات جمهوری اسلامی اسیر توهمات خودساخته افول قدرت آمریکا نشدند.
در حالی که جمهوری اسلامی در حال تبلیغ پیشرفت کشور به سوی قله است، ترامپ با چند جمله کلیدی مقایسه پیشرفت در دو طرف خلیج فارس را به رخ کشید، بویژه آنجایی که گفت، شما در حال تبدیل بیان ها به آبادانی و اراضی سبز ولی جمهوری اسلامی با نوع حکمرانی و سیاست های مخرب در حال تبدیل مناطق آباد و اراضی سبز به بیابان است!
با توجه به مطالب فوق بنظر می رسد جمعبندی مقامات جمهوری اسلامی از سخنرانی امروز ترامپ در ریاض این است که:
ای کاش او نام «خلیج فارس» را تغییر می داد ولی اینگونه به مقایسه دو سوی خلیج فارس نمی پرداخت!

احمد گنجی
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

This comment was minimized by the moderator on the site

خوبه پهلوی لااقل یک مقدار ملی گرایی فیک به شماها تزریق کرده است. نوشته های قبلی ات که مملو از بدبختی و خودتحقیری بود که برونداد ذهنی مقهور پروپاگاندای غربی هاست...

م ر
This comment was minimized by the moderator on the site

درود بر شما م.ر عزیز!
سپاس از نقدی که بر نظراتم کردید
ایرانیان ملیگرایی خود را از هیچ حکومت و رهبرانی نمی گیرند، آنان خود را بر این سرزمین مالک می بینند، و هرکه این مالکیت را سست و یا بی اعتبار کند محکوم تاریخ و ملت ایران خواهد بود، چه مالکیت بر سرنوشت و چه بر سرزمین، البته که دولت ها و رهبران در میزان ملی گرایی این مردم موثرند، اما این مردم نشان داده اند که وقتی پای ایران در میان می آید، برایش جان هم می دهند، فارغ از این که چه کسی بر کرسی قدرت تکیه زده باشد، من خود شاهد خون های بسیاری برای دفع تجاوز به ایران و دفاع از این آب و خاک بوده ام که شرح این شهادت ها را در همین سایت می توانید بخوانید،
خود انتقادی نشان از خود تحقیری نیست، نشان از چشم باز کردن به کجی هاست، دیدن و گفتن، و سعی در رفع انحرافات،
خود را نه شرق ستیز و نه غرب ستیز می دانم، و البته هرگز به انحراف در روابط با این دو، بی تفاوت نبوده و نیستم. این نشان از غربگرایی و یا شرقگرایی و یا شرق ستیزی و غرب ستیزی نیست، بلکه تعادل در روابط با دیگران را می خواهم.
امیدوارم در این امر موفق باشم

This comment was minimized by the moderator on the site

خلیج؛

به نــام فارس

به کـــــــــــــــــــــــــام عرب

هرازچندگاهی دادوفریاد، بیانیه و یادداشت، خطبه و خطابه، فراگیر می‌شود که
آی جهانیان، این آبراهه آتشین، به نام شمالنشین‌اش، فارس باید باشد:
خلیج فارس،
نه به نام جنوب-نشین‌هایش: عرب‌ها؛
این خط قرمز ماست، آن هم قرمز پررنگ!

قشم: ۱۴۹۱ ک.م. مساحت؛ یعنی دوبرابر بحرین (۷۸۶)؛ دوبرابر سنگاپور (۷۳۵)، بزرگتر از هنگ کنگ (۱۱۱۴)...
با دره ستارگانش، با جنگل حرا، با ساحل لاک‌پشت‌ها، با کوه کورکورا، با غار خربس، با بومگردی روستاهایش، می‌توانست میزبان بهترین طرح‌های ژئوتوریست باشد! می‌توانست مریخ روی زمین بشود!

کیش با ۹۰ ک.م‌ مساحت، بنا بود "دبی" ایران باشد، مرکزی برای تجارت خاورمیانه، برای ترانزیت دریایی و هوایی، بنا بود تجربه چشمگیری باشد از مناطق آزاد تجاری.
خودتان بروید و ببینید چه بر سرش آمده است. کیش چیزی از دبی کم نداشت و ندارد، جز مدیریت و بهره‌برداری!

لاوان با ۸۱ ک.م‌ مساحت، می‌توانست یک شهر دانشگاهی باشد! محیطی فراهم آمده برای اقامت و تحصیل دانشجویان و دانش‌پژوهان. یک جزیره-دانشگاه!

لارک، ۴۸ ک.م مساحت، می‌توانست یک مرکز پزشکی-پیراپزشکی جهانی باشد، با تکیه بر ظرفیت پزشکان ایرانی، و بهره‌برداری از تجربه درمانی ایرانی بهترین میزبان باشد برای درمانجویان.

ابوموسی، به جز آنکه نامش را بوموسی و باباموسی! بگوییم و در گزارش هواشناسی از آن نام ببریم می‌توانست یک "شهر ارام" باشد. شهری پیشاصنعتی که به دور از هیاهوی جهان صنعت زده، گردشگران را در محیطی طبیعی و بدوی پذیرایی کند‌. جزیره‌ای با ۱۳ک.م. مساحت در آرامش دوقرن پیشین!

خارک، ۲۰ ک.م، مساحت، پیشتر زیستگاه آهو بود، هم اکنونش را نمی‌دانم. می‌توانست یک پارک ژوراسیک استوایی باشد! یا پهنه حفاظت شده برای زندگی حیوانات، و یک جاذبه توریستی برتر برای گردشگران طبیعت.

هندورابی با ۲۲ ک.م. مساحت می‌توانست یک ایران کوچک باشد. می‌توانست یک بازار باشد؛ یک راسته برای اصفهانی‌ها که بیایند و یک "نقش جهان" در آن بسازند. یک بازار وکیل برای شیرازیها، آذری‌ها، کردها، کرمانی‌ها، خراسانیها... خیلی بزرگتر و زیباتر از بازار ابن بطوطه دبی!

تنب بزرگ با بیش از ۱۰ ک.م. مساحت می‌توانست یک شهربازی بزرگ باشد. یک جزیره در میانه آب‌های خلیج فارس برای انجام ورزش‌های آبی، سرگرمی و تفریح.

و باز جزیره داریم در این پهنه آبی...
من ایرانی هستم، از اینکه کسی نام خلیج فارس را برگرداند، ناخرسند می‌شوم،
ولی
سال‌هاست که
در نبود مدیریت،
در میانه تنگ نظری‌ها و جناح بازی‌ها،
در غلبه نگاه نظامی-امنیتی،
در تنگنای جاسوس پنداری و گروگان هراسی،

خلیج و تجارتش،
خلیج و گردشگریش،
خلیج و ترانزیت و صنعت هوانوردی‌اش،
خلیج و مخازن نفت و گازش،
خلیج فارس و همه داشته‌هایش،
عربی شده است؛

و برای ما ايرانيان تنها مانده

تعصب بر نام آن،

و آرزوی کوفتیِ بستن تنگه‌اش!

محمد سلطانی رنانی

This comment was minimized by the moderator on the site

خبر بسیار مهم ترامپ چیست ؟
کار منفی در پوشش خبر مثبت
آسوشیتد پرس گفته خبر مهم ترامپ تغییر نام خلیج فارس است
این خبر حتی اگر صحت داشته باشد ترامپ آنرا اعلام نمی کند چون نیاز های خودشیفتگی بدخیم ترامپ را ارضا نمی کند
بنابراین احتمالا زیر را میتوان در نظر گرفت
که ترامپ قبل از سفر به خاورمیانه اعلام کند
۱- اعلام به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین همان راه حل دوکشوری و پایان جنگ در غزه
۲- اعلام ملاقات و دیدار با دکتر پزشکیان
۳- اعلام برقراری روابط دیپلماتیک با ایران
۴- اعلام صلح بین روسیه و اوکراین
موارد دیگری هم میتوان گفت ولی چون ترامپ گفته این خبر بسیار مهم مثبت است احتمالات فوق بیشتر از بقیه می تواند باشد
از نظر من موارد یک و دو احتمالش از موارد سه و چهار بیشتر است
از زاویه دیگر هم اگر تحلیل کنیم وقتی ترامپ میگه یک خبر بسیار مهم مثبت می خواهم اعلام کنم در کنار آن یک کار بسیار مهم منفی می خواهند در منطقه انجام بدهند
آن کار منفی چه می تواند باشد ؟ احتمال داره کاری کنند که ایران و کشورهای منطقه در مقابل هم قرار گیرند
شاید این خبر آسوشیتدپرس یک سیگنال و پیام به ایران باشد که ترامپ چه نقشه ای در ذهن دارد
جنگ اوکراین و روسیه جنگ غزه لبنان و سوریه و الان هم جنگ هند و پاکستان نتیجه اقدامات ترامپ در دوره اول و در این ۱۰۰ روزه است به همین دلیل می خواهند ترامپ را صلح طلب معرفی کنند
به هر حال از این زاویه کار منفی همراه با خبر مثبت آن کار منفی می تواند در خصوص جزایر سه گانه ایرانی باشد
اگر بخوان کریدور هند امارات عربستان اسرائیل اروپا(بایدن) را ادامه بدهند نیاز به آبهای عمیق این جزایر ایرانی دارند
هرچند من بعید می دونم با وجود جنگ و تنش بین هند و پاکستان حتی بدتر از این هم ترامپ متقاعد شود طرحی را که بایدن امضا زده ادامه بدهد
به هرحال امیدوارم این کار منفی که میخوان در پوشش یک خبر مثبت انجام بدهند به ایران آسیبی نزند

This comment was minimized by the moderator on the site

هفته پر ماجرا و فراموش نشدنی

یدالله کریمی پور

از فردا یک شنبه ۲۱ اردیبهشت(۱۱ می) تا ۷ روز آتی، ملتهب ترین هفته سال ۲۰۲۵ خاورمیانه و خلیج فارس خواهد بود. چرا؟!

۱- در این هفته نتیجه و دستاورد مذاکرات جمهوری‌ اسلامی-آمریکا تا حدود زیادی درک پذیر خواهد شد. چه بسا توافقی در حد برجام و بلکه فراتر از آن‌ صورت گیرد. از کجا معلوم راهی برای احیای مناسبات ایران-امریکا باز نشود؟!
شوربختانه دور از انتظار می نماید هر دو رئیس حکومت (ایران‌ و آمریکا) دست از پافشاری بر خواسته های خود بردارند؛ حتی اگر پای سرنوشت ملتی کهن‌ در میان باشد؛

۲- هم چنین طی سفر ترامپ به کشورهای حوزه خلیج فارس، ترامپ در صدد برخواهد آمد شرایطی را برای پایان دادن و یا کاستن از جنگ‌ های خاورمیانه فراهم آورد:
الف- ارائه پیشنهاد مدیریت غزه توسط کمیته مشترکی از دولت های عرب منهای حماس و بلکه خروج این تشکیلات از این باریکه؛
ب- به رسمیت شناختن تشکیل کشور فلسطینی، هر چند ناقص توسط ترامپ؛

۳- اولویت ترامپ رویارویی با چین است. در چنین پیکاری ترامپ‌ ناگزیر است ارزش دلار را بالا ببرد. برای دستیابی به چنین هدفی، ناگزیر خواهد بود در حوزه نفت و گاز دستاوردهای گرانبهایی به دست آورد. به گمانم‌ با چنین اولویتی، خواسته های نتانیاهو و اسراییل در رتبه بعدی قرار خواهد گرفت

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظر اضافه کرد در باز هم حرمت مرزهای‌ ایران را ش...
در ضرورت آتش‌بس فوری سیدمصطفی تاجزاده جنگ در خاورمیانه کنونی نه راه‌حل، که خود بخش مهمی از مشکل به...
- یک نظر اضافه کرد در باز هم حرمت مرزهای‌ ایران را ش...
فعالان مدنی ایرانی خواهان توقف غنی‌سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی و توقف جنگ و حملات نظامی به زیرس...