میدانداری بیگانگان در زمین بازی سیاست و دیپلماسی ایران
  •  

06 ارديبهشت 1400
Author :  

مالدار و رمه دار بزرگی که روانشناسی چوپانانش را خوب می دانست، تا با هر کدام، با چه زبانی سخن گوید، که کارش در جماعت چوپانان خوب پیش برود، به آن یکی شان که اهل غرور بود و دماغی چاق داشت، "چهل مرد" خطاب می کرد، نه اینکه آن چوپان به اندازه چهل مرد کار انجام می داد، بلکه با این نامگذاری قصد داشت، انگیزه او را تحریک کرده و بیفزاید و او را در وادی بیندازد، تا به اندازه یک مرد، کار کند! اکنون به نظر می رسد که رقبای ایران در سطح جهانی، ما و بازی جناح های داخلی مان را در این دوگانگی حکمداری، به خوبی شناخته اند، و به قول مرحوم پدرم "دندان های ما را کاملا شمرده اند"، [1] که اینچنین در زمین ایران، بازی موفقی را دارند.

در ده ساله اول انقلاب در حالی که هشت سالش را در جنگ غرق بودیم، و بقیه اش را در ناامنی، تروریسم و... تمام دنیا از غرب و شرق (به غیر از همین لیبی، سوریه و یا چندی دیگر)، با ما نبودند، و بر ما بودند، و در نابودی و یا ضعف ما اشتراک عقیده و منافع داشتند، هیچگاه سکاندار و سیاستگذار کشور نگذاشت تا نظامیان میداندار امور کشور شوند، در خاطرات بزرگان سیاست کشور در آن زمان می خوانیم که فلان عملیات جنگی باید می شد تا در فلان روند دیپلماتیک جهانی و یا منطقه ایی تاثیر گذاری شود، یعنی میدان جنگ با توجه به میدان سیاست و دیپلماسی اداره می گردید، و البته نیز نهایتا همین ظرفیت های سیاسی و دیپلماسی ایجاد شده بود که ما را از مخمصه میدان جنگ خونین و خسارتبار هشت ساله با همسایگان خود نجات داد.

اما تاسف برانگیز است که این روزها جنگ و نبرد، به میدان اصلی تبدیل، و جنگاورانش حتی میداندار سیاست و دیپلماسی هم شده اند و نظامیان دستگاه دیپلماسی و سیاست کشور را به عرصه خود تبدیل و شوون مختلف کشور را به بازیچه تحرکات نظامی تبدیل کرده اند، تا در نتیجه این از هم گسیختگی امور، کشوری مثل روسیه که تسلط آنان در میدان ایران، یک بار به جدایی قسمت های زیادی از خاک ایران منجر شده است، این چنین در سیاست کشورمان دست برتر را داشته، و خارج از عرف ارتباط بین کشورها، حتی نظامیان ما را به روسیه فرا خوانده و در روند تحولات روابط ایران با بلوک های دیگر قدرت جهانی نیز تاثیرگذاری کرده، و منافع خود را از این دوگانگی سکانداری دیپلماسی کشور تحصیل نمایند.

البته در وجود چنین وضعیتی نباید تنها تقصیر را بر گردن حکام ایران و یا حاکمیت ج.ا.ایران انداخت، بلکه این مشکلات ریشه در فرهنگ ما مردم ایران نیز دارد، ما ملتی فاتح پرستیم، کشورگشایان و سلاح بدستان برایمان تقدس دارند، بیشتر قهرمانان ما از بین نظامیان هستند، حتی شهادت و واژه شهید راه مردم و کشور ما، از بین نظامیان، در مقایسه با دیگر اقشار در ذهنیت ما معنی دارترند، سلاح به دستان قهار حتی اگر از دشمنان این آب و خاک باشند، مورد پرستش مایند؛ در این نسل فعلی که کمتر می توان دید، اما در نسل قبل ما، بسیاری نام چنگیز، اسکندر، تیمور و... گرفتند، حال آنکه اینان در غارت و کشتار ایران و ایرانیان بسیار دست و دلباز عمل کردند و ایران را در حمله خود روبیدند. حال فرزند من و شما چرا باید نام آنان را بگیرد، این ریشه در پرستش جنگاوران و خونریزان دارد که در کشتار و فتح موفق بوده اند.

این است که حتی راهبران ما نیز راه گم کرده، میدان را به جنگاوران می دهند، چرا؟ چون ما مردم خوشمان می آید، حال آنکه در یک نظام و نظم نرمال، سکاندار اصلی صحنه کشور، سیاست و اهل سیاست هستند و دیگران در خدمت آنان و اهداف شان هستند، اکنون که فحوای دل مرد بزرگ دیپلماسی ایران جناب دکتر محمد جواد ظریف نشر داده می شود، می بینیم که چطور دستگاه دیپلماسی و سیاست کشور به خدمت نظامیان درآمده، و آنان یکه تازی می کنند.

رقبای ایران نیز از این دوگانگی و خارج شدن روند از ریل سو استفاده کرده، یک چهل مرد به این یکی از ما می گویند، یک واژه دماغ نواز به آن یکی دیگر، و ما ذوق کنان آن را در بین اهل خود بازگو می کنیم که مثلا جناب پوتین در حق ما چنین گفت! در حالی که آنان منافع خود را دنبال می کنند، نه این را می خواهند و نه آن را، بلکه نان خود را در این تنور داغ می پزند.

تجربه نشان داده است که میدانداری نظامیان، به واقع خارج کردن روند امور از روتین های حکمداری نرمال و عادی است، که شیوع آن در امور هر کشوری سم مهلکی است که در زیر پوست جامعه تزریق می شود، و در بعضی از کشورها به استبداد، و بی نقشی مردم و نهادهای مرتبط با آنان منجر خواهد شد، و در اوج تلاش مردم برای خلاصی از آن، به کودتاهای پی در پی منجر شده، و در نهایت نیز تا ملتی نتوانند خود را از سلطه هموطنان نظامی خود، کشور شان را رها سازند، چنبره نظامیان بر قدرت، خسارات جبران ناپذیری را متوجه توسعه همه جانبه کشور خواهد کرد، تجربه عملکرد نظامیان در مصر، پاکستان، ترکیه، سودان، الجزایر، سوریه، عراق، میانمار، کره شمالی و... نشان می دهد که نباید بدین سو رفت، این به نفع کشور و مردم ایران نیست.  

[1] - دندان در این سخن کنایه وار به معنی قدرت است، این ضرب المثل کنایه از این دارد که رقیب خوب می داند ما در چه حدی هستیم.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.