شما در خود چه دیده‌اید که عشق به بروز تکبر و جباریتی خداگونه‌ دارید
  •  

24 مرداد 1404
Author :  

نمی‌دانم ایرانیان پیرامون فلسفه آغاز انسان چگونه فکر می‌کردند، آنچه از لایه‌برداری از بازمانده‌ ویرانه‌ها، و پاره‌هایی که از نگاشته‌های آن دوران باستان باقی مانده می‌توان فهمید اینکه، آنان در اندیشه خود پیرامون فلسفه خلقت جهان، به دوگانه روشنایی و تاریکی رسیده بودند، و جهان و جهانیان را میان دو  نیروی خیر و شر می‌نگریستند، و عده‌ایی را در جمله نیروهای خیر و ایزدان، و دیگرانی را از جمله شَرّ، و در دسته‌ی اهریمنان می‌شمردند.

و در این دسته بندی دوگانه، انسانی که در پی «گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک» بود را، در حرکت به سوی روشنایی و قطب ایزد پاک، ورنه به سوی تاریکی، و گرفتار آمده در دسته اهریمنان می‌دانستند. پس انسان یا اشعه‌ای از نور و یا حفره‌ایی از تاریکی، و یا در میانه آن به حساب می‌آمد.

اهل پاکی و نور در کار پرستش (پرستاری از) روشنایی بودند، و از گردآمدگان (نمادین) به اطراف زایشگر روشنایی (آتش)، ورنه در بین اهریمنان، که با وا نهادن گفتار، کردار و پندار نیک، روشنایی وجودشان را می‌باختند، و بسته به میزان غرق شدگی در تاریکی، محو و نابود می‌شدند.

و یا آنچنان که در ذهنیت اسلامی و یا فرزانگی ایرانیان است، که انسان را قطره‌ایی از اقیانوس وجود خداوند می‌دانند، که بر این جهان چکیده، و یا در کالبد مادی‌اش از روح خداوند دمیده شده، که البته روشن است که هر قطره تمام ویژگی دریا را، در همان کوچکی و چکیدگی خود دارد،

از جمله ویژگی‌های ناپسند (از نظر ما) که خداوند در وجود خود دارد، و انسان‌ها هم به سان او چنین‌اند، یکی همان تکبر [1] و دیگری زورگویی (جباریت) [2] است، که البته این خصائص را نه خداوند، و نه انسان در کردار و افکارِ انسان نمی‌پسندند [3] و از این رو در اخلاق و دین، حکم به دوری انسان‌ها از آن شده است، و از انسان خواسته می‌شود تا آنرا در وجود خود سرکوب کند، تا انسان باشد، و انسان بماند.

خصائصی که آنقدر در دیده انسان‌ها ناپسند، ناروا و ناشایست است که، حتی شرم می‌کند آنرا در شان خداوند نیز ابراز دارد، و این چنین است که برگردانندگان سخن خدا (قرآن)، شرم و امتناع داشته‌ و دارند که معنای آنچه که خداوند از خود یاد می‌کند را، در برگردان خود [4] از سخن عربی به پارسی بیاورند، حال آنکه چه ما بخواهیم و بگوییم، و چه نخواهیم و نگوییم، خداوند بی پرده خود را جبار و متکبر [5]، با تمام معانی‌ و مسائل مترتبش می‌نامد، و او خود را شایسته چنین بودنی دانسته، و اعلام کرده است.

این پیشگفتار را گفتم که به انسان برسم، بویژه به انسان‌هایی که خود را خداگونه و یا در غیبت خدا، و اولیایش، خود را جانشین، وارث خداوند بر زمین، مجری، مِجرا و جاری کننده او می‌دانند، که این به نوعی شاید خود از ناحیه کِبر و غروری ناشایست است، که از دانستن بخشی از علم و اسرار خداوندی ناشی می‌شود، که چنین انسان‌هایی فکر می‌کنند، از میان واژه‌های ردیف شده از حدیث، آیه و یا کشف و شهود، دیده و یا دریافته‌اند، و این چنین است که خود را گاه در جایگاه خداوند دیده و گرفته، و یا قرار داده، و مثلا نقش «درهم شکننده زورگویان» [6] و «نابودگر ظلم کنندگان» [7] و.. را به خود گرفته، و این وجه خداوندی را می‌خواهند در این دنیا نشان دهند، و یا جاری نمایند.

این چنین است که عشق‌شان اجرای حدود خداوند بر دیگران، و رسم‌شان تروشرویی با عیال الله‌ و... می‌شود، و تولّی و تبرّایشان چنان خشن، که خشم‌شان در عمل‌شان در آمده، تا جاری کردن حدود الهی پیش می‌روند، به روی دیگران اسید پاشی می‌کنند، قتل انجام می‌دهند، سنگسار می‌کنند، شلاق می‌زنند و... تو گویی از ماموران خداوند هستند، و البته خود را مامور خداوند می‌دانند و می‌گویند «ما از طرف خداوند ماموریم که در برابر باطل بایستیم» [8] و دیگرانی را در دسته‌ی باطل تعریف کرده، می‌بینند و ارزیابی می‌کنند، و برای خود از میان دیگران مصداق‌یابی‌هایی از اهل باطل هم دارند.

 حال آنکه گرچه انسان قطره‌ایی از وجود خداست، اما خود خدا هم که به طبع، اقیانوسی از علم و فرزانگی خداوندی است، در جاری کردن خشم و ترشرویی خود در این جهان، دست به عصا بوده، از این رو غالبا به انسان‌ها فرصت می‌دهد، تا آنجا که شاعر از این میزانِ صبر، به شکوه در آمده و می‌فرماید «عجب صبری خدا دارد! من اگر جای او بودم... »، و چنین خدایی، جهانی دیگر را برای نشان دادن تکبر و جباریت خود ساخت، تا در جریان فلسفه و دنیای ناشی از معاد، پنجه‌های تیز و خشمناک خود را در وجود انسان‌های موضوع خشم خود فرو کند و...

اما از چنین انسان‌هایی باید پرسید، شما در خود چه دیده‌اید که این مقدار عشق به بروز تکبر و زورگویی خداگونه‌ را در خود دارید، که در همین دنیا دست‌هایتان به خون کسانی آلوده است که فکر کردید و می‌کنید که موضوع خشم خداوند هستند، و زورگویی و جباریت را برای خود، در حق آنان مجاز می‌دانید، و آنرا جاری هم می‌خواهید، و گاه جاری هم می‌کنید، و هدایت قهری را که خدا وانهاده را، سرلوحه عمل خود قرار داده، تازیانه را در دست آمرین به معروف، و ناهیان از منکر خود قرار داده‌اید،

گزمگان‌تان در خیابان و بازار و در شرایطی آشکارا، اجرای حدود می‌کنند، دست اندازی به مال و ناموس انسان‌های دگراندیش را، در غارت‌های مبارزه جویانه خود مد نظر دارید، از مصادره مال، و ناموس‌شان هرگز به خود تردید راه نمی‌دهید، و در پسِ نبردِ خود با آنان، این عمل را کاملا مباح و مجاز و شرعی می‌دانید،

و جهان، بردگانی از نوع غلام و کنیز را، حتی در قرن 21 از شما در سنجار [9] و... و اینک سویدا دیده، که در مقابل دیدگان جهانیان، انسان‌های دیگری که چون شما نمی‌اندیشند، و معبود و معبودان شما را عبادت نمی‌کنند را، بر خود حلال می‌دانید و... و در متون فقهی خود، انجامش، و داشتن بردگانی از آنان را تئوریزه، و این امکان را برای همیشه، برای جنگ‌آوران خود حفظ می‌کنید، که اگر شهری در مقابل سپاه‌تان مقاومت کرد، به گاه گشوده شدن، مال و ناموس‌ و خون شهروندانش بر شما حلال شود، و چون غنیمت جنگی بر چنین انسان‌هایی بنگرید، و عمل کنید،

و در همین راستاست که صهیونیست‌های معتقد به دین موسوی، و دو آتشه در فقه علمای دین موسی، در نبردِ مقدس شان با دشمنان یهود، برای دستیابی و یکپارچه کردن سرزمینِ موعودِ یهود، برای گشودن شهر غزه و...، در دل‌های ناپاکشان لحظه شماری می‌کنند، همانگونه که کسانی از مسلمانان برای گشودن شهرهایی چون سنجار، سویدا و... لحظه شماری کردند، تا به غارت جان، مال و ناموس کسانی مشغول شوند، که چون آنان نمی‌اندیشند، نمی‌پرستند، و چنین ایمانی ندارند و...

اما حقیقت این است که در همان حالیکه، در غرورِ ایمان، و جباریت ناشی از داشتن ایمانِ خود غرقید، و خود را وارث و جانشین خداوند می‌دانید، و ستاندن جان، مال و آزادگی دیگران را بر خود حلال می‌کنید، خداوند مستکبرینِ جبار و متکبری همچون شما را دوست ندارد [10] و آنچه از شما در توصیف صاحبان علم و دانش الهی یهود [11] آورده است که نشان از تکبر و جباریتی است که خود را شایسته خدایی و تصمیم‌هایی از این دست می‌بینید، و تکبر ورزیده، جباریت به خرج می‌دهید، و همان می‌کنید، که شایسته شخصیتی چون خداست، و ستاندن جان، مال، ناموس و... دیگران را در شان خود دیده، و این چنین است که صحنه‌هایی وحشیانه و غیرقابل تحمل را، در غرب آسیا، یعنی خاستگاه انبیا و ادیان الهی، در همدستی و کارگردانی، و ارکستری از پیروان ادیانِ الهی اسلام [12] ، یهود [13] و مسیحیت [14] آفریده می‌شود، که داستان آنچه بر مردم این منطقه، توسط این سه می‌رود، مایه ننگ، و عبرت هر دینداری می‌شود، که نامی از ماموریت الهی، و یا مامورانی از پیروانش را می‌شنوند.

کاش خداوند هرگز چنین مجریان، وارثان و عالمانی به علم خود نداشت، و چهره‌ ادیان الهی از چنین افراد و افکاری پاک بود، و در آن‌صورت چهره خداوند و دینش در بین جهانیان بسیار تابناکتر می‌درخشید. مستکبرینی خودستا که خود را مردان الهی و استکبارستیز می‌دانند، در حالیکه خود غرق در جباریت و تکبر، تبدیل به کسانی شده‌اند که از شرِ تکبر، جباریت و افکار استکباری شان، حتی پیروان ادیان الهی نیز در امان نیستند، چه رسد به بندگان دگراندیش خداوند، که باید از ظلم آنان تنها بگریزند، ورنه کنیز و غلام شده، و به چپاول خواهند رفت، و البته هیچکس از شر تکبر و جباریت چنین دیندارانی در امان نیست، حتی خدا و دین خدا.

شاهرود - جمعه 24 مرداد 1404 برابر با 15 آگوست 2025

 

[1] - در آیه 23 سوره حشر می خوانیم که «اوست خدایی که اجبارگر و پر از تکبر» هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي ... ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُ

[2] - فرهنگ آبادیس در معنی جبار آورده است که:  «مترادف جبار: بیدادگر، جابر، ستم پیشه، ستمکار، ستمگر، ظالم، قاهر، قهار. متضاد جبار: دادگر. برابر پارسی: ستمکار، بیدادگر، ستمگر»

[3] - آنچه از بیدادگری یار که در اشعار فرزانگان این سرزمین انعکاس یافته است، مثل «سنگدلی» که از سوی انسان ناپسند است ولی خداوند سنگدلی می‌کند، و در این بیت از اشعار پرمغز مولانا جلال الدین بلخی بروز یافت که: «یا رب من بدانمی، ‌سنگ دلی چرا کند     آن شه مهربان من، دلبر بردبار من» شعر فارسی پر است از مفاهیم ژرف دیگری که به «بیداد یار» نظر دارد، عنصری کلیدی در شعر فارسی که به بیداد معشوق به عاشق بر می‌گردد، تا آنجاکه از یار خونریز می‌گوید: «کنون که خنجر بیداد یار خونریز است     کجاست مرد که بازار امتحان تیز است» محتشم کاشانی.

[4] - به برگردان فارسی آیه 23 سوره حشر که از برگردانندگان متفاوت در این صفحه اینترنتی گردآورده‌اند اگر توجه کنیم، از معانی که برای واژه‌های متکبّر و جبّار، که در فرهنگ لغت آورده شده است، هیچ کدام را نخواهی دید :  https://quran.inoor.ir/fa/ayah/59/23/translate برخی حتی از معنی کردن جبار و متکبر خودداری، و یا اگر معنی کرده اند، معانی غیر از آنچه در فرهنگ واژه ها آمده است استفاده کرده اند.

[5] - فرهنگ آبادیس در معنی واژه متکبر نوشته است، «مترادف متکبر: ازخودراضی، بانخوت، پرادعا، خودبین، خودپرست، خودپسند، پرافاده، خودنگر، خودخواه، خودستا، سرگران، کبرآگین، گران‌سر، گنده دماغ، لاف زن، متفرعن، مستکبر، معجب، خودبزرگ بین، مغرور، نامتواضع.  متضاد متکبر: افتاده، فروتن، متواضع. برابر پارسی: (متکبّر) خودنما، خودپرست، خودخواه، خودبین، خود پسند، خودپسند

[6] - قاِصمِ الجَّبارینَ

[7] - مُبیرِ الظّالِمینَ آنچنان که در دعای افتتاح آمده است که «ستایش خدای را که درهم شکننده سرکشان و نابودکننده ستم‌کاران است» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ»

[8] - سردار محصولی (وزیر کشور دولت محمود احمدی نژاد) از سردمداران جبهه پایداری، در آخرین مصاحبه خود گفته است «ما از طرف خداوند ماموریم که در برابر باطل بایستیم» که فردی در پاسخش نوشت «آقای محصولی! آیا خداوندِ بزرگِ متعال از شما خواسته بود که با افکار انحرافی خود برادران شریف، میهن دوست که نماد دوست داشتن و جانفشانی در راه ایران بودند، یعنی شهیدان مهدی و حمید باکری را تصفیه کنید، و مدام آزار و اذیتشان کنید؟ شهید احمد کاظمی در ویدئو خاطره دردناکی، از آقامهدی تعریف می‌کند که در سفر به ارومیه به همراه ایشان، آقای باکری مشکل داشت شب خانه چه کسی برود، و اقامت کند، که برای صاحب آن خانه مشکل درست نشود. منظور از مشکل شما و امثال شما بودید، منظور این بود شما آنقدر افکارتان انحرافی و جاهلانه بود که صاحبخانه را فقط به خاطر خوابیدن مهدی باکری و رفیقش در خانه‌اش، برایش مشکل درست می‌کنید از وادار کردن آقا حمید باکری به توبه نوشتن برای حضور در جبهه، و آزار اذیت‌هایی که در زمان فرماندهی این دو بردار بر لشکر سرفراز و خط شکن ۳۱ عاشورا، و اون تهمت‌های بیشرمانه بعد شهادت مظلومانه آقا حمید در نبرد خیبر بگذریم، که موجب جریحه‌دار شدن احساسات مردم و خانواده این بزرگان می‌شود. خواستم بگم شما از طرف هر کی باشی، از طرف خدا نیستید»

[9] - نسل‌کشی ایزدی‌ها به جنایات جنگی، کشتار جمعی برنامه‌ریزی شده و هدفمندِ ایزدیان و به بردگی جنسی کشاندن زنان به‌دست حکومت اسلامی عراق و شام (داعش)، علیه اقلیت مذهبی کردزبان ایزدی سالِ ۲۰۱۴ میلادی در عراق و سوریه اشاره دارد. در ژوئن ۲۰۱۶ سازمان ملل متحد گفته‌است داعش علیه ایزدیان مرتکب نسل‌کشی شده‌است و داعش به دنبال نابودی کاملِ این دین و به ‌اجبار مسلمان‌کردن ایزدیان است

[10] - قرآن کریم، سوره نحل آیه 23 : "یقیناً خداوند آنچه را پنهان می‌دارند و آنچه را آشکار می‌کنند می‌داند و همانا او مستکبران را دوست ندارد." لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ

[11] - «احبار» یهود، دانشمندان و اهل علم دینی بودند که کار هدایت مذهبی، برگزاری مراسم مذهبی، قضاوت و داوری، آموزش و تفسیر متون مقدس را بر عهده داشتند. سوره مائده، آیه ۶۳ این چنین از آنان یاد می‌کند «چرا علما و روحانیون آنها را از گفتار زشت و خوردن مال حرام باز نمی‌دارند؟ همانا کاری بسیار زشت را پیشه خود نمودند.» « لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ» و یا در آیه ۴۴ از احبار اینگونه یاد می‌کند: «ما تورات را فرستادیم که در آن هدایت و روشنایی است و پیغمبرانی که تسلیم امر خدا هستند بدان کتاب بر یهودان حکم کنند و نیز خداشناسان و علمایی که مأمور نگهبانی کتاب خدا هستند و بر آن گواهی دادند. پس هرگز از کسی نترسید و از من بترسید و آیات مرا به بهای اندک معامله نکنید، که هر کس به خلاف آنچه خدا فرستاده حکم کند چنین کس از کافران خواهد بود.» «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یحْكُمُ بِهَا النَّبِیونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَیهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَمَنْ لَمْ یحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ»

[12] - اندیشه جهاد ابتدایی در آثار حنفی در «تبیین الحقایق» می نویسد؛  «برما واجب است که به جنگ علیه آنان [مشرکین] شروع کنیم، هرچند که آنان اقدام و شروع به تهاجم علیه ما نداشته باشند. زیرا خداوند قتال مشرکین را واجب دانسته و هرگز جور جائر و عدل عادل قادر به ابطال این واجب نمی باشد تا اینکه مردمان لا اله الا الله گویند». فقه شیعه نیز (در زبان) شیخ طوسی دو نکته اساسی دارد؛ ۱) یکی آنکه، جهاد را- چونان اهل سنت- به جهاد ابتدائی ودفاعی تقسیم می کند .۲) دوم آنکه جهاد ابتدائی را مشروط به زمانه ظهور امام معصوم (علیه السلام)، یا حضور نماینده منصوب او در زمان ظهور ، و دعوت او یا نماینده ویژه اش به جهاد می‌داند. و بنابراین جهاد در رکاب رهبران و حاکمان جائر را نفی می‌کند. فقه کلاسیک شیعه ، از لحاظ روش شناسی و شیوه استدلال، همسان اهل سنت بوده و چنانکه از آیت الله بروجردی(۱۲۹۲-۱۳۸۰ق) نقل شده است، (فقه شیعه) چونان حاشیه‌ای انتقادی بر فقه سنی می باشد. نگرش‌های انتقادی معاصر در فقه اسلامی، اعم از شیعه و سنی، به تفسیر های جدیدی از آیات جهاد قرآن تمایل پیدا کرده اند و کل جهاد در اسلام ماهیت دفاعی پیدا کرده است.

[13] - آنچه از جنایت و کشتار و غارت و چپاولی که در فلسطین صورت می‌دهند تا دولت یهود را تاسیس و پا برجا نمایند. که این به عنوان لکه ننگی بر دامن بشریت و ادیان الهی باقی خواهد ماند.

[14] - آنچه مسیحیت و کلیسا در قرون وسطی بر دگراندیشان وارد آورد لکه ننگی بر دامن ادیان الهی است، و نشان داد که حتی پیروان پیامبر رحمتی همچون عیسی مسیح هم می‌توانند چقدر سفاک و جنایتکار باشند.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظر اضافه کرد در ایران بدون اینترنت، زندانی به ...
انتقاد از اظهارات امام جمعه مشهد: فکر می کنید اگر فضای مجازی را ببندید واقعیتها پنهان می ماند آرمان ...
- یک نظر اضافه کرد در باروری تخم نافرخنده پی و خسارت...
پاسخ ابوطالبی مشاور روحانی به حسین شریعتمداری کیهان اگربه جای خشم ورزیدن، اندکی تاریخ می‌خواندید، ...