نهمین رئیس، مفتخر به مدال "خاک پای ملت ایران" ریاست بر جمهور ایرانیان را عهده دار شد
  •  

07 مرداد 1403
Author :  

دهه هاست که سیاست کلی حاکم بر تمام امکانات تبلیغی و دستگاه های ملی، بر ستاندن میدان از اصلاح طلبان، بی اثر کردن آنان و طرح های شان، حمله به افراد و تفکرشان، محدود کردن امکانات و دایره و شعاع عمل شان، و در مقابل دادن میدان و امکانات بیشتر به تفکر، افراد و دستگاه اصولگرایان، و وسعت بخشی به حوزه عمل، قدرت و ثروت این جناح اقلیت سیاسی در کشور بوده است، این یعنی انقلاب و کشور هزینه بالا کشیدن اصولگرایی و اصولگرایان شد، اما اصولگرایان هر بار در حالی که خود را "انقلابی" معرفی کرده و می کنند و جبهه خود را "جبهه انقلاب" می نامند، رسوایی بیشتری را برای خود، "انقلاب" و مدافعان نظریه آن، بر جای گذاشتند، و مردم را از "انقلاب" و هرچه تفکر "انقلابی" و "انقلابی گری" دورتر و متنفرتر کرده اند،

و این تفکر که "دین" و "دستگاه دینی" را نیز چون دیگر امکانات ملی، در خدمت خود و جناح خود گرفته است، و دین و دستگاه روحانیت را نیز در بدترین وضعیت تاریخی خود، از لحاظ جایگاه مردمی در ایران قرار داده، و این دو را نیز با خود به قعر دره تنفر عمومی کشیده اند و...؛ اما امروز هفتم مردادماه 1403 به رغم تمام این روند اقدامات، و سیاست کلی جاری در نزد حوزه قدرت و... باز این یک بخشی از مردم ایران بودند که با دیدن روزنه ی امیدی، که ناشی از روزنه گشایی چند بود، با حضور خود در پای صندوق های رای، و برخی دیگر با عدم حضورشان، دوباره یک دولت اصلاح طلب را برای سکانداری کشور در حوزه اجرایی و ریاست بر جمهور ایرانیان، رقم زدند و به ساختار معیوب، کینه جو و خارج از مدار عرف و قانونِ بازگفته فرصتی تازه دادند و اصلاح طلبان را دوباره به آنان تحمیل نمودند.

و اینک با یاد و نام تمام کسانی که در طول تاریخ ایران، برای کسب آزادی و کسب حق تعیین سرنوشتِ مردم ایران، از جان، مال و آبروی خود مایه گذاشتند، باید شاد بود که به رغم این اوضاع و روندهای سیاسی اعمالی، باز دولت اصلاحات دیگری، با سخنان مردی با صلابت در منطق، که در تفکر خود، احیاگر نگاه ارزشی به قشر "مستضعف" ، و باز گرداندن معنی واقعی به واژه "مستضعفین"، همان معنایی که در انقلاب 57 و در نظر انقلابیون آن عصر مد نظر مردم ایران بود، و در شعارهای آنان تکرار می شد، پا به میدان نهاده، و در عمق وجود او، این مردم چنان جای دارند، و چنان در اعتقاد به مردم خود عمیق است، که تو گویی به واقع آنانرا "ولی نعمت" خود، و تمام مسئولین کشور می داند، چراکه میزان موفقیتِ خود و دولتش را، به میزان رضایت این مردم منوط می کند، و به نظر می رسد که او در عهد خود در خدمت و ارادت به مردم ایران استوار و مصمم است،

پزشکیان که در آغازین روز شروع دولت خود، با کشور، دولت و سیستمی به گِل نشسته مواجه است، که از نتایج انحراف و کار دولت سه ساله مرحوم ابراهیم رئیسی و شرکا، باقی مانده است، آنان که حتی در روز تنفیذ هم نتوانستند، از تعطیلی عمومی دولت خود جلوگیری نمایند، و این را باید یکی از نمادهای بروز ناکارآمدی آنان در تامین نیازهای اساسی کشور، برای چرخیدن چرخه کار کشور دانست، که مجبور شدند تمام کارکنان دولت را، حتی در روز تنفیذ که روز آبروداری آنان بود، راهی خانه های خود کنند، تا شاید از ویرانی و فروریزی کامل سیستم تولید و توزیع برق و انرژی کشور موقتا بازداری نمایند.

در حالی که ارزش پول ملی را، در کمترین سطح قیمتی خود رساندند، و همین امروز و در روز تنفیذ و تحویل دولت به نفر بعدی، یک عدد سکه طلای بهار آزادی، با رقمی بالاتر از 41 میلیون تومان! مبادله می شود، و این یعنی فرو ریزی قدرت خرید توسط پول ملی، که به بی ارزش ترین حالت خود تا کنون رسیده است و...

دولت سه ساله و ناتمام اصولگریان، که تمام کشور را در خدمت به آن دولت و اهداف و موفقیتش بسیج کرده بودند، اما در اثر نارضایتی عمومی از این دولت و عملکرد نا بهنجارش، ایرانیان در اولین فرصتی که بدست آوردند آن را در کمترین زمان ممکن بر کنار کردند، چنین دولت اصولگرایی با این همه حمایت و پشتیبانی ملی، در چنین شرایطی کشور را تحویل دولت اصلاح طلبان تحت ریاست دکتر مسعود پزشکیان داد؛ و جهت گیری های نادرست آن دولت اصولگرا، در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، لاش سنگین ناکارآمدی و کمبود خود را بر دامن دولت پزشکیان نهاد و رفت، زمین سوخته ایی که از دولت خسارتبار آن مرحوم و شرکای پر تعداد و مدعی اش بر جای ماند، میراث شومی است که ماه ها می طلبد تا رفوگران ماهر باز بتوانند دوباره پارگی های این فرش از هم گسیخته را، در بُعد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ترمیم کرده و به هم متصل نمایند، و قطار کشور را دوباره به ریل حرکت نهند، و آنرا به حرکتی نو در آورند.

و البته دولت مسعود پزشکیان با سنگلاخ و موانع پایداری نیز که گریبانگیر سایر دولت های گذشته (حتی دولت رئیسی) نیز بوده مواجه است، همان لاش سنگین چنبره زده بر مجاری قدرت غیر قابل تغییر (توسط مردم ایران)، که همین نیروی خارق العاده تجمیع شده، علاوه بر دولت های برخاسته از رای مردم، وجه جمهوریت را در نظام برخاسته از انقلاب آزادیبخش ایران را نیز گرفتار خود کرده، و بی اثر و تهی از محتوا نموده است، تا بتواند همیشه ثابت و دست نخورده بمانند، گروهی مصون از نظارت و سوال، تعویض و تغییر، که ارزش های مد نظر خود را، عین ارزش های مد نظر مردم، اسلام، ایران، انقلاب، جمهوری اسلامی و... دانسته، و آنرا به تمام ارکان کشور، و بر عموم مردم خود تحمیل کرده و می کنند و...، و مردم سالاری و دمکراسی ایران را از درون خالی، و از محتوا تهی می کنند.

اما با همه ی این موارد پیش گفته، بخشی از مردم ایران در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری احساس ضرورت کردند، و قانع شدند که باید دولت دوم اصلاحات را دوباره بدین لاش سنگین و ستبر، به رغم میلش تحمیل کنند، و از نتایج این تصمیم بود که دور تازه ایی از کار و فعالیت، از امروز با سکانداری رئیس جمهور منتخب مردم ایران، مسعود پزشکیان آغاز شد، تا شاید دوران طلایی انقلاب، که در دولت اصلاحات و در دولت سید محمد خاتمی بروز کرد، و شاخص های ملی را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و بین المللی به اوج خود رساند، دوباره جانی تازه دهد، و امید را به اردوی کشور باز گرداند، به امید آن روز.

البته از این مطلب نیز نباید گذشت که، اصلاحات و اصلاح طلبان در این کشور همواره مشکل این مرز و بوم را عدم "توسعه سیاسی" دانسته، و ریشه اکثر مصائب و گرفتاری های جامعه ایران را ناشی از عدم نقش مردم، در تدبیر امور خود دانسته، و آنرا همواره جار زده و اعلام کرده اند، و اصلاح طلبان با همین شعار و اولویت نیز، خود را به مردم ایران عرضه، و رای مثبت آنان را همواره کسب کرده اند، و بر این صحنه سنگین محافظه کارانه و راستگرایانه چنبره زده بر کشور، تحمیل نموده اند،

ولی وقتی در کسب اعتماد این مردم برای تغییر و تحول موفق شدند، و خواستند وارد صحنه ی کار و عمل شوند، عوامل جا خوش کرده در مجاری قدرتِ حاکم، ماموریت دیگری را برای آنان، تعریف و به عهده آنان نهادند، تا بدین وسیله شکست و عدم تحقق شعارهای آنان را به تماشا بنشینند، و بدین وسیله مردم ایران را برای درخواستِ ایجاد "توسعه سیاسی" و تغییر و تحول، از طریق ناکارآمد کردن نمایندگان شان، تنبیه نموده و ناکام و ناامید کنند، این موج ناامیدی مردم ایران و فرار آنان از ایران، و مهاجرت دسته جمعی ایرانیان از کشور، ناشی از این پدیده شوم نا امید سازی هاست.

این شرایط مرا یاد آن صحنه غمبار از سریال ارزشمند و هنری "مختار" ، ساخته هنرمند بزرگ کشورمان جناب میرباقری می اندازد که آن سردار منصوبِ مختار ابن ابو عبیده ثقفی، از جایگاه فرماندهی خود بر سپاه انقلابیون تحت حاکمیت مختار، سو استفاده کرد و ایرانیان جنگجوی دخیل در سپاه خود را که در جنگِ سواره، تبحر و تخصص داشتند را، وادار به جنگ پیاده با دشمن کرد، و بدین ترتیب آنان، و در کل سپاه انقلابیون تحت فرماندهی مختار را به اضمحلال کشید و دچار مرگ و نابودی دردناکی نمود و...، و همه عاقبت او را هم دیدند که پشیمان از کرده خود، عاقبت شاهد مرگ و نابودی خود نیز شد.

اینجا هم، دولت محمد خاتمی را که با شعار "توسعه سیاسی" وارد صحنه کشور شده بود، و از مردم با همین شعار و هدف ماموریت گرفت را، مامور به حل نشانه های بروز بیماری اجتماعیِ عدم توسعه سیاسی، یعنی مشکل "معیشت و اقتصاد" کردند! حال آنکه این خود تنها یک مصداق و نشانه از بروز و وجود یک بیماری کلی و اساسی بود، و به واقع مثل تبی می ماند که آن تب در واقع خود بیماری نیست و تنها نشانه ایی از بروز و وجود بیماری اصلی در تن بیمار، برای پزشک است، و با توجه به این اصل است که پزشک واقعی هرگز به جنگ تب نمی رود، و هیچ عاقلی هم پزشک را در درازمدت به این امر مامور نمی کند، زیرا هرکه الفبای این وضعیت را بداند، می داند با درمان اصل بیماری، این تب نیز که نشانه ایی بیش نیست، خود به خود درمان و حل و فصل می شود،

تخصص و هدف اصلاح طلبان تغییر و تحول سیاسی بوده و هست تا از این طریق، اصل و ریشه ی اساسی مشکلات متعدد دیگر دامنگیر کشور، مردم و انقلاب حل شود، و آنان می دانند نشانه ها و مصادیق بروز یافته از مشکلات اساسی، در سایه حل این مشکل بنیادی، خود به خود حل و فصل می شوند، و بدین ترتیب بود که اصلاحطلبان متخصص در حل مشکل توسعه سیاسی را، به جای مبارزه با اصل بیماری، به مبارزه با مصادیق و نشانه های بروز بیماری فرستادند، تا از درمان اصل و ریشه و بنیاد بیماری ایران باز بمانند، که در این وضع، حتی در صورت موفقیت نیز، به نوعی شکست خورده، میدان را ترک می کردند،

و امروز سر دادن شعار اعتراضی "اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" در اعتراضات مردمی، نشانه از موفقیت همین راهبرد اصولگرایانه حاکمین بر مجاری قدرت دارد، چرا که اصولگرایان به عنوان مسببین وضع موجود، به درستی و منطقا نزد این مردم منفور و محکومند، اما اصلاح طلبان چرا باید محکوم باشند؟! دلیل محکومیت آنان نزد مردم، عدم اجرای شعارها و اهداف آنان، و در نتیجه نابودی امید به آنان ناشی از اعمال همین راهبرد توسط هسته سخت قدرت در ایران است.

و این روزها نیز باز تاریخ دوباره تکرار می شود و اکنون نیز که دولت دوم اصلاحات که با شعار عدالت، رفع تحریم، مخالفت با تحمیل سبک زندگی خاص به مردم، رفع مشکل ارتباطات اینترنت جهانی ایرانیان و... پا به عرصه خدمت نهاده نیز، از اصل ماجرای ماموریتی که مردم به آنها داده اند، به دور نگه داشته می شوند، و او و دولتش را باز به ماموریت معیشت و اقتصاد می فرستند، و البته محکوم به ادامه مسیری که در دولت رئیسی (دولت چشم و گوش بسته، و بله قربان گو، و فاقد توجه به مسئولیتش در قبال کشور و مردم) دنبال شد، و این دولت را نیز همچون آنان می خواهند.

 حال آنکه اصلاح طلبان ریشه اصلی مشکلات این کشور را به درستی در عدم "توسعه سیاسی" کشور تشخیص داده اند، و راه برون رفت و بر طرف سازی مسایل و بحران های اساسی کشور را، در باز کردن فضای سیاسی، تشکیل احزاب قدرتمند و شناسنامه دار، اعطای حق اعتراض و دگر اندیشی به تمام ایرانیان، تکیه به رای مردم، اعطای آزادی بیان و اجتماعات، شکل گیری نهادهای رسانه ایی مستقل و آزاد، شکل گیری جامعه مدنی قدرتمند و پویا و... می دانند، اما به نظر می رسد باز درب همچنان بر همان پاشنه سابق می گردد، و باز با چنین دولتی نیز از "معیشت" و "اقتصاد" می گویند و...،

هر چه به این جماعت گفته می شود که این تب که تن ایران و ایرانیان را مریضحال، بیحال و بیمار و کِرِخت کرده است، ناشی از عدم توسعه سیاسی است، باز می گویند وضعیت معیشت و اقتصاد این مردم را درست کنید و...، حال آنکه درمان درد اقتصاد و معیشت جز با اعطای آزادی، در دست گیری رشته امور کشور توسط مردم، اعطای حق تعیین سرنوشت و... و در کل احیای دوباره دمکراسی واقعی در کشور میسر نیست، و باقی، قرص های مُسکنی بیش نیستند، که تنها چند روزی این مردم و جامعه ی بیمار را، در خماری عدم درک درد فرو خواهد برد، و نتیجه اش جز ناامیدی و سرخوردگی بیشتر مردم نخواهد بود، این هرگز درمانی دائم و اساسی نبوده و نخواهد بود و نیست،

و سوالی که از این جماعت پایدار مانده بر شعار معیشت و اقتصاد برای اصلاحطلبان باید پرسید اینکه، اگر شما واقعا درد اقتصاد و معیشت این مردم را دارید، چرا شما که اولویت تان اقتصاد و معیشت است، در دولت های مطیع و منتسب به خود، به این امر هیچ توجهی نداشته و ندارید، و از معیشت و اقتصاد مردم در آن دولت ها نمی گفتید، و آنرا توسط آن دولت ها هدف نمی گیرید، و برعکس آن دولت را در جهتی فرستاده و می فرستید که نه اقتصاد این مردم و نه معیشت آنان را بهبودی ندادند که هیچ، بلکه به افتضاحی عمیق تر هم کشیدند؟!

البته اصلاح طلبان نشان داده اند که در حالیکه هدف اصلی شان توسعه سیاسی کشور است، تا با رسیدن به این هدف، دردهای اساسی و دیرپای و بنیادی این مردم را حل کنند، تا با تکیه این مردم بر زیرساخت های سیاسی حاصل آمده از توسعه سیاسی، که در دسترس مردم ایران قرار می گیرد، آنان بدون نیاز به اعتراضات خونین، مشکلات شان را با حاکمیت حل کنند و دردهای شان را التیام دهند، و این مردم زین پس با استفاده از ابزارهای مدنی و قانونی در دسترس خود، ناشی از اجرای توسعه سیاسی، مثل تمام کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در دنیا، در وضع خود تنها با یک رای، و شرکت در انتخاباتی چند، تغییر و تحول ایجاد کنند و...،

و این چنین است که در کنار حرکت اصلاح طلبان به این سمت، آنان همواره توانسته اند، با قرار دادن کشور در این مسیر درست اصلاح و تغییر، یعنی در جهت درست اجرای توسعه سیاسی، قطار اقتصاد را نیز در کوتاه مدت، به ریل صحیح خود باز گشت داده، و از این روست که بهترین عملکرد اقتصادی در دولت های اصلاح طلب، که از قضا درد توسعه سیاسی دارند، در کشور رخ داده است، و توسعه ایی همه جانبه را شاهد بودیم که خاص دولت های اصلاح طلب است، این توسعه همه جانبه در دولت های منتسب به اصولگرایان دیده نمی شود، که تنها حرف از معیشت و اقتصاد می زنند، و خر مراد خود را سوارند و می رانند، و متاسفانه در آخر نیز، به جای "اسب زین شده"، "خر لنگ" ی را و با پاهای شکسته و در هم، تحویل دولت بعدی می دهند.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (7)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و توافق برجام، ایران اکنون در موقعیت اتخاذ سومین تصمیم استراتژیک خود قرار دارد

سید حسین موسویان

خلاصه مطالب سخنرانی:
دولت چهاردهم در مورد سیاست متوازن با جهان شرق و جهان غرب، با فرصتها و تهدیدات مختلفی مواجه خواهد بود.
چشم انداز تهدیدات:
• دولت آقای پزشکیان همچون دولتهای قبلی، برای بهبود و توسعه روابط با کشورهای همسایه و منطقه، جهان اسلام و جهان سوم و قدرتهای بلوک شرق بویژه چین و روسیه و هند تلاش خواهد کرد و موفقیتهایی نیز خواهد داشت.
• اما همچون گذشته، تحریمهای یک جانبه آمریکا یکی از مهمترین موانع دولت چهاردهم برای برقراری یک روابط اقتصادی گسترده، سالم و شفاف با آسیا، قدرتهای بلوک شرق، منطقه و جهان سوم باقی خواهد ماند.
• در 45 سال بعد از انقلاب، تنش ها و خصومتهای بین آمریکا و ایران، مهمترین معضل سیاست خارجی ایران بوده و دولت چهاردهم هم با این معضل مواجه خواهد بود.
• شرایط منطقه بویژه بعد از ترور اسماعیل هنیه در تهران، بگونه ای است که میتوان پیش بینی کرد که دو چالش "آمریکا و اسرائیل" و خطر بروز یک جنگ منطقه ای در اوائل کار دولت چهاردهم؛ جدی تر از همه سالها و دولتهای گذشته ایران وآمریکا در چهل ساله گذشته است.
• ترور سردار سلیمانی فرمانده ارشد نظامی توسط ترامپ در خاک عراق بود که با حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکا در عراق، تهران و واشینگتن توانستند از احتمال درگیری نظامی وسیع جلوگیری کنند. منتهی نکته مهم این بود که آمریکای ترامپ و ایران بهیچ وجه مایل به ادامه درگیری نظامی نبودند.
• اما ترور اسماعیل هنیه در تهران صورت گرفت که به سه دلیل متفاوت است:
اول: نقض حاکمیت ملی ایران است.
دوم: یک شرمندگی و شکست مهم برای دستگاههای امنیتی ایران بوجود آورده که نتوانستند از جان میهمان خود، یکی از مهمترین رهبران مقاومت در جهان اسلام، حفاظت کنند.
• عامل ترور اسرائیل است که اساسا این ترور را به قصد کشاندن ایران و آمریکا به یک جنگ منطقه ای انجام داده است.
ایران اعلام کرده که قطعا پاسخ خواهد داد. اما چه بخواهیم یا نخواهیم، نوع پاسخ ایران، نحوه مداخله آمریکا را مشخص خواهد کرد.
ایران و آمریکا هیچکدام خواهان جنگ نیستند اما برای نتانیاهو موضوع "مرگ و حیات سیاسی" است.
نتانیاهو ضمن موفقیت در نابودی غزه و کشتن حدود 40 هزار نفر، آواره کردن دومیلیون نفر و ترور بسیاری از رهبران کلیدی حماس و جهاد اسلامی؛ اما نتوانسته جنگ غزه را تمام کند و اسراء را آزاد کند.
او با بیشترین مخالفتهای داخلی و جهانی مواجه شده بطوریکه در آمریکا و جهان غرب هم دهها میلیون نفر علیه او تظاهرات کرده و وضعیت اسرائیل افکار عمومی جهان را از "قربانی هولوکاست" به " بانی یک هولوکاست جدید" تغییر داده است. ضمن اینکه با پرونده های سنگین قضایی در داخل اسرائیل مواجه است. لذا نتانیاهو تنها راه نجات خود را یک جنگ منطقه ای میداند چون آمریکا و جهان غرب را بدون قید وشرط به استخدام حمایت از اسرائیل در خواهد آورد.
سه تصمیم استراتژیک در تاریخ نظام جمهوری اسلامی
از دیدگاه من مهمترین تصمیات استراتژیک نظام جمهوری اسلامی بعد از انقلاب در سه مقطع و از این قرارند:
اول: پذیرش قطعنامه 598 و رهایی دو کشور ایران و عراق از ادامه یک جنگ خانمانسوز.
دوم: توافق برجام و رهایی ایران از فصل هفت منشور سازمان ملل بعنوان یک کشور تهدید کننده صلح و امنیت جهانی و رهایی از 6 قطعنامه اجماعی شورای امنیت سازمان ملل.
سوم: اکنون که موقع سومین تصمیم استراتژیک ایران است.
پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و توافق برجام، ایران اکنون در موقعیت اتخاذ سومین تصمیم استراتژیک خود قرار دارد


تهران با یکی از پیچیده ترین شرایط مواجه است زیرا باید با توجه به هشت فاکتور کلیدی ذیل تصمیم بگیرد:
1- موضوع ترور هنیه، یک موضوع جهان اسلامی است که نه تنها ایران و فلسطین بلکه کل جهان اسلام این ترور را محکوم و خواهان مجازات عامل آن هستند. لذا ایران در پاسخ خود باید در تصمیم خود به "بعد جهان اسلامی بودن" داشته باشد.
2- پاسخ به اندازه کافی قاطع و بزرگ و محکم باشد تا پاسخی مناسب برای ترور اسماعیل هنیه و ترورهای تعداد زیاد دیگری از فرمانده هان نظامی ایران و حزب الله و حماس باشد که طی سه ماه گذشته توسط اسرائیل ترور شده اند.
3- قدرت بازدارندگی پاسخ بحدی بالا باشد که اسرائیل را از ادامه این نوع ترورها منصرف کند و اجازه تضعیف حاکمیت ملی ایران را ندهد.

4- در عین حال اقدام بگونه ای نباشد که به تامین هدف اصلی نتانیاهو یعنی تقابل نظامی آمریکا و ایران ختم شود.
5- اقدام ایران نباید موجب جنگ نظامی فراگیر منطقه ای شود. جنگی که یک طرف آن ناتو و اسرائیل و طرف دیگر آن ایران و جبهه مقاومت در کشورهای لبنان و عراق و یمن خواهند بود. در چنین سناریویی روسیه و چین و کشورهای عرب متحد آمریکا هم وارد این ماجرا نخواهند شد، هردوطرف جنگ خسارت خواهند کرد و منطقه نیز دچار بی ثباتی بیشتر خواهد شد.
6- اقدام ایران نباید موجب فلج شدن دولت رئیس جمهور جدید آقای پزشکیان شود. قرار است آقای پزشکیان ظرف روزهای آینده کابینه خود را به مجلس معرفی کند. بدیهی است که یک جنگ مانع موفقیت یک کابینه جدیدی خواهد شد که مهمترین ماموریت و اولویتش بهبود وضعیت اقتصادی ایران و روابط خارجی است.
با پیروزی پزشکیان، تا حدی امید برای بهبود وضع اقتصادی مردم، بهیود روابط خارجی ایران زنده شده و طبیعتا قصد نتانیاهو از ترور هنیه در تهران، این بود که این شانس را بطور کلی از بین ببرد.
7- اقدام ایران نباید به گونه ای باشد که تاثیر منفی بر معادلات انتخاباتی دو سه ماه آینده آمریکا بگذارد. بر کسی پوشیده نیست که نتانیاهو روابط خاص و ویژه با ترامپ دارد و بهمین دلیل هم توانست ترامپ را برای خروج از برجام و تعیین سپاه پاسداران بعنوان یک سازمان تروریستی و تعیین بیت المقدس بعنوان پایتخت اسرائیل همراه کند.
بر کسی هم پوشیده نیست که در مورد برجام، شدید ترین اصطکاک بین اوباما و نتانیاهو رخ داد و حتی حدود 100 عضو دمکرات کنگره، سخنرانی اخیر نتانیاهو در کنگره را تحریم کردند. یکی از اهداف نتانیاهو در ترور هنیه در تهران، این است که با ایجاد یک بحران جدید در خاورمیانه، معادلات انتخاباتی آمریکا را به نفع ترامپ تغییر دهد. لذا اقدام ایران نباید بر معادلات سیاسی داخلی آمریکا تاثیر منفی داشته باشد.
8- و بالاخره اقدام ایران نباید موجب تغییر شرایط منفی افکار عمومی جهان علیه اسرائیل، انزوای بین المللی فعلی اسرائیل بویژه رای دیوان بین المللی دادگستری شود چون این دیوان در رای خود اقدامات اسرائیل در غزه را در راستای جنایت و نسل کشی قلمداد کرده و از اسرائیل خواسته که سرزمینهای اشغالی فلسطین را تخلیه کند، کشتار مردم بیگناه فلسطین را متوقف کند.

پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و توافق برجام، ایران اکنون در موقعیت اتخاذ سومین تصمیم استراتژیک خود قرار دارد


چشم انداز فرصتها:
در عین حال چشم انداز مثبتی نیز میتواند تصور شود در صورتیکه ایران سه محور ذیل را بطور موازی و همزمان در دستور کار سیاست خارجی داشته باشد:
1. توسعه روابط با کشورهای منطقه،
2. توسعه روابط با قدرتهای بلوک شرق، آسیا و کشورهای جهان سوم،
3. ختم خصومت با آمریکا و غرب.
پنج فاکتور کلیدی برای تحقق چشم انداز مثبت سیاست خارجی دولت چهاردهم از این قرار است:
1- ایران در اولین قدم عضویت در اف.ای.تی.اف را بپذیرد تا یکی از موانع مهم گشایشهای روابط اقتصادی با دنیا را مرتفع کند و بتواند از ظرفیتهای عضویت در اتحادیه های اقتصادی همچون در سازمان شانگهای و گروه بریکس در توسعه روابط با بلوک شرق، منطقه، قاره آسیا و جهان سوم استفاده کند. پذیرش اف. ای.تی.اف ربطی به تحریمهای آمریکا ندارد و عدم پذیرش آن به معنی "خود تحریمی ایران" است.
2- دوم اینکه اگر واشینگتن و تهران با درک وضعیت خطرناک فعلی، تمایل به مدیریت بحران و رفع خصومتهای چهل ساله داشته باشند. در ایران چند ماهی طول خواهد کشید تا دولت چهاردهم مستقر شود. وضعیت در آمریکا هم بگو نه است که انتخابات جدید آمریکا در آبان ماه و دولت جدید هم تا اواخر امسال مستقر خواهد شد.
لذا در 9 ماه آینده، باید روی دو موضوع تمرکز شود:
• یکی مهار روند تشدید بحران در منطقه و مهار روند تشدید خصومتهای بین آمریکا و ایران است و
• دیگری تلاش منطقه ای و بین المللی ایران برای آتش بس در غزه و اجرای رای دیوان بین المللی دادگستری برای نجات فلسطینی هاست.
بعد از استقرار دولتهای جدید در تهران و واشینگتن، دو پایتخت به قصد "مدیریت بحران درروابط دو کشور"، براساس پنج اصل ذیل گفتگوهای مستقیم را آغاز کنند:
اول: احیاء برجام.
دوم: مدیریت و حل و فصل اختلافات و بحرانهای منطقه از طریق:
• الف: لازم نیست ایران و آمریکا در مورد همه بحرانهای منطقه گفتگو و توافق کنند. بلکه گفتگو و همکاری در مورد حل بحرانهای منطقه باید بین خود کشورهای منطقه صورت گیرد با حمایت شورای امنیت سازمان ملل. در این راستا ایجاد مجمع گفتگوهای هشت کشور حوزه خلیج فارس اولین قدم باشد.
• ب: اما تقابلات منطقه ای دوجانبه باید بین دو کشور گفتگو و تلاش گردد که تقابلات دو جانبه آمریکا و ایران در منطقه، یا خاتمه یابد و یا به حداقل برسد.

دوطرف در موضوعاتی که دو کشور منافع مشترک دارند، همکاری کنند. این اقدام، مسیر تشنج زدایی را تسهیل خواهد کرد.
سوم: تسهیل روابط مردمی همچون روابط علمی، توریستی، ورزشی و فرهنگی.
چهارم: همکاریهای اقتصادی ایران وآمریکا در چهارچوب توافقات برجام آغاز شود. بالاخره بعد از برجام توافق شد که آمریکا 100 هواپیمای بوئینگ به ایران بفروشد و صادرات صنایع دستی و خاویار و فرش ایران به آمریکا آزاد شود.
پنجم: آتش بس بین ایران و اسرائیل هم ضروری است.

This comment was minimized by the moderator on the site

قدمهای محکم رئیس جمهور

✍️شهاب الدین حائری شیرازی

???? دیروز دکتر قائم پناه (https://www.imna.ir/news/777283/%D9%82%D8%A7%D8%A6%D9%85-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA) که با شهامت در فضای ارعاب اعتراضات 1401 اینچنین نسبت به استفاده نیروهای امنیتی از تفنگ ساچمه ای هشدار داده بود به عنوان معاون اجرایی رئیس جمهور منتخب منصوب شد.

زیبا نیست؟!
قدرت از ساچمه پرانها به کسانی که حائل شدند بین مردم و ساچمه رسید.

همچنین دکتر پزشکیان با منصوب نمودن دکتر جواد ظریف به معاونت راهبردی رئیس جمهور و ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری با ماموریت پایش وتوانمندسازی دولت در مسیر حرکت به سمت وعده های انتخاباتی رئیس جمهور منتخب، قدمهای بایسته و شایسته ای برای احیای جایگاه ریاست جمهوری برداشت.(اینجا (https://t.me/dr_pezeshkian_1403/5456) حکم دکترظریف را ببینید).

نگاه حریصانه مافیای تحریم به قدرت و ثروت، تنها با نمایش اقتدار رئیس جمهور، مهار خواهد شد.
اینها همان خاصه هستند که علی علیه السلام به مالک اشتر فرمود نارضایتی آنها بهایی ندارد در قبال رضایت اکثریت.(اینجا (https://ahlolbait.com/content/11560/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-53-%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87-%D8%B9%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D8%9B-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85-%D8%AC%D9%84%D8%A8-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85) ببینید).


https://t.me/virayeshe_zehn

This comment was minimized by the moderator on the site

خلاصه‌ای از کتاب گذار به دموکراسی اثر حسین بشیریه/ بخش اول

سعید قبادی

@Bonyadbazargan

امروزه در آغاز قرن 21 ، چنین به نظر می‌رسد که دموکراسی به عنوان نظام سیاسی بلامنازع در حال گسترش در سراسر جهان باشد. موج سوم دموکراسی با فروپاشی نظام‌های اسپانیا، پرتقال و یونان و گذار آنها به دموکراسی در دهه 1970 و گذار کشورهای اروپای شرقی، آسیا و آمریکای لاتین در دهه های 1980 و 90 میلادی به اوج خود رسید. در حالی که در سال 1974 از 150 کشور ، 41 کشور دارای نظام‌های دموکراتیک بودند، در سال 2004 از 193 کشور، 121 کشور نظام دموکراسی انتخاباتی داشتند، یعنی این آمار از 27% به 62% افزایش پیدا کرد.

تحت تاثیر همین موج خیزنده دموکراسی ، موج تازه‌ای از نظریه‌پردازی درباره شیوه‌ها، اشکال و زمینه‌های گذار به دموکراسی در حوزه جامعه‌شناسی سیاسی پدید آمد. دلایل، علل، شیوه‌ها، مراحل و پیامدهای گذار، موضوعات اصلی این نظریه‌ها می‌باشد. مراد از دموکراسی در این تحلیل‌ها نه لزوما نوعی نظام آرمانی به مفهوم حداکثر دموکراسی، بلکه شیوه‌ای از حکومت است که در آن اقتدار سیاسی از طریق رقابت و مشارکت سیاسی در انتخابات به واسطه احزاب سیاسی از رای اکثریت مردم به عنوان منبع اصلی مشروعیت سیاسی سرچشمه می گیرد.

This comment was minimized by the moderator on the site

عبدالرضا داوری @DavariAbdolreza · 21h
دولت روحانی در ۱۴۰۰/۰۵/۱۲، دلار را ۲۵/۵۵۰ تومان و سکه را ۱۱/۲۳۰/۰۰۰ تومان به دولت رئیسی تحویل داد.
دولت رئیسی در ۱۴۰۳/۰۵/۰۷، دلار را ۵۸/۶۰۰ تومان و سکه را ۴۱/۱۵۰/۰۰۰ تومان به دولت پزشکیان تحویل داد.
رشد قیمت سه ساله:
دلار: ١٢٩%
سکه: ٢۶۶%
اسب_زین_شده



سعید مالکی Saeedmaaleki @saeed_maaleki
نکته ی زیباتر ابن ماجرا می دانید چه بود؟ او بعد از ابن که پدر را از زیر قرآن گذراند، با او وارد نهاد ریاست‌جمهوری نشد. فهم و شعور و درک و تربیت و اصالت تجمیع شده.
تنفیذ_چهاردهم دختر_پزشکیان



بهروز عزیزی @journalist13650 · Jul 28
پایان ناتوان ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی
خدا به داد پزشکیان برسد با این خر_لنگ که تحویل گرفته است




AbdiMedia - Abdollah Abdi @abdolah_abdi
مشخص شد که آیت‌الله خامنه‌ای هیچ موافقتی با میدان دادن به سید محمد خاتمی و اصلاح طلبان شناخته شده ندارد
@Khamenei_fa
@Khatamimedia
@drpezeshkian
@abtahi_m
همانطور که در تصاویر مشاهده میشود در مراسم امروز هم از اصلاح طلبان شناسنامه دار جز عناصر اندکی از میانه‌ای آنان حاضر نبودند.
رییس جمهور پزشکیان در نطق خود هم با تمجید فراوان از آیت‌الله رییسی و سردار قاسم سلیمانی که فرزندان سردار هم در این مراسم حاضرند از تکلیف ریاست جمهوری خود توسط آیت‌الله خامنه‌ای میگوید.
متن نطق تنظیمی او که درجاهایی نشان میدهد که بر آن تسلط کامل ندارد و پس از نام بردن از آیت‌الله خمینی و ذکر «رحمت الله علیه» آن را «ره» خواند از ادامه متن منصرف و از خواندن بسیار دقیق و سرشار از نشانه های نطق منصرف شد.
بنظر میرسد رییس جمهور باید بشدت برای نطق‌ها واظهار نظرهای خود بسیار بیشتر از ابراهیم رییسی کنترل شود وگرنه تبعات بسیاری برای خودش و کشور خواهد داشت.
گویی بوی قمار نافرجام اصلاح طلبان و اعتدالیون که نویدش در یادداشت های پیشین به محضر شما تقدیم شد، اکنون شفاف تر به مشام میرسد.



مصطفى كواكبيان @kavakebian_ir · 16h
ازاقدام هوشمندانه جناب_دکتر_پزشکیان جهت انتصاب دکتر_عارف به عنوان معاون اول تشکر می‌کنم،این مسئولیت خطیر رابه ایشان که سیاستمداری اصلاح طلب و با سابقه معاونت اولی در دولت_خاتمی و ریاست فراکسیون_امید_مجلس_دهم بوده تبریک گفته وآرزوی توفیقات روزافزون الهی برای دولت_چهاردهم دارم



محمود صادقی @mah_sadeghi · 19h
انتصاب دکتر محمد رضا عارف به عنوان معاون اول، در کنار همه محاسنی که دارد نشان داد فهرست‌هایی که در روزهای اخیر منتشر می‌شد چقدر از واقعیت دور بود.
امید است عقلانیتی که در پشت اولین انتصاب نهفته است در انتخاب‌های دیگر اعضای کابینه هم جلوه‌گر شود.
برای_ایران
مسعود_پزشکیان



محمد فاضلی @Mfazeli114 · Jul 28
شورای راهبری و کمیته‌های انتخاب همکاران رئیس‌جمهور، نوآورانه و یکی از بهترین روش‌ها برای ارائه نظر مشورتی قابل اعتبارسنجی و متکی به عقل جمعی به رئیس‌جمهور است. حمله به این شورا و کمیته‌ها توسط تندروهای بی‌اعتبار، فقط بر اهمیت و تأثیر این نوآوری و ابتکار آقای پزشکیان می‌افزاید.



رحمت‌اله بیگدلی @bigdeli1343 · 23h
پزشکیان در مراسم تنفیذ: امام علی(ع) می‌فرمایند نباید مقابل مردم بایستیم و با تمام وجود باید به مردم محبت بورزیم.



آیدین (پرچم ایران) @Fakhteo · 17h
من به این مَرد اعتماد دارم و مطمئنم که زندگی مردم ایران با وجود ایشون، به مراتب بهتر از دورهٔ سیاه رئیسی میشه. انشاالله.



Haniyeh Movahed @HaniyehMovahed · 22h
آقای پزشکیان؛ اینکه تو جمع سران و مسئولین ارشد کشور ایستادی و با صدای بلند گفتی نباید مقابل مردم‌ ایستاد، یعنی ما درست انتخاب کردیم



dr sohrab salehi @drsohrabsalehi · 19h
اینکه سید محمد خاتمی به این مراسم دعوت نشده، چیزی از اعتبار او کم نمی کند. بلکه قابل درک است که اگر جایی خاتمی حضور داشته باشد، دیگران به چشم نمی آیند. هر کس که باشند. و این کم جرمی نیست.



عبدالرضا داوری @DavariAbdolreza · Jul 28
سوار تاکسی که شدم، راننده با عصبانیت و صدای بلند، تلفنی با همسرش دعوا میکرد. تلفنش که تمام شد، گفت: آقا! پشت سر یه مرد موفق هیچ زنی نیست!
گفتم: چطور؟
گفت: همین پزشکیان، ۳۰ ساله زن نداره، تو همین ۳۰ سال، وزیر بهداشت شده، ۵ دوره نماینده مجلس شده، حالا هم رئیس جمهور شده!
گفتم:عجب!



Vahid Khatami | وحید خاتمی @VahidKhatami · 19h
انتخاب محمد رضا عارف به عنوان معاون اول رئیس جمهور یعنی سلام به تکنوکراسی و پیشرفت به دور از حاشیه و هیاهو ...



Akbar Ganji @GanjiAkbar · 21h
سید محمد خاتمی در مراسم تنفیذ:
«نظام علوی نظامی است که هر فردی بتواند حق خویش را بدون لکنت زبان، در برابر بالاترین قدرت‌ها بخواهد و حرف خود را بزند»
خاتمی از نهادهای مدنی و آزادی ها گفت و..



حسین دهباشى @hosseindehbashi · 19h
ولی بی‌شوخی و تعارف، معاون‌اولِ تراز برای ر.جمهور جدید، همین خداوندگارِ سکوت و سازش و سفره بود. مُبارکِ حامیان‌اش!



حمیدرضا علیمی @HRA80
سلام اقای رئیس‌جمهور
یادتان باشد شما وعده دادید :
وعده دادید دروغ_نمیگم
وعده دادید با_مردم_مطرح_میکنم
وعده دادید اگر_نتوانستم_کنار_میروم
موفق باشید…



سید هادی کسایی زاده/ روزنامه نگار @kasaeizadeh · 12h
عارف دکترای برق، نخبه ریاضی، استاددانشگاه، تحصیلکرده در آمریکا، وزیر پست دولت هفتم، معاون اول رئیس جمهور دولت هشتم، رئیس دانشگاه تهران، نماینده مجلس دهم، عضو مجمع تشخیص مصلحت، اولین رئیس سازمان برنامه و بودجه رزومه نیست؟ کدوم اصولگرا و اصلاح طلبی چنین تجربه ای دارد؟ فرصت بدید

This comment was minimized by the moderator on the site

درود بر آقای طیب‌نیا

رحیم قمیشی

از دو هفته پیش تمام مشاوران نزدیک به آقای پزشکیان بر گزینه اول بودن آقای دکتر طیب‌نیا به‌عنوان معاون اولی رئیس جمهور تاکید می‌کردند.
و البته نام‌ افراد دیگری هم مطرح می‌شد، اما تقریبا بر صلاحیت آقای طیب‌نیا کمتر تردیدی وجود داشت.
امروز وقتی نام آقای دکتر عارف به عنوان معاون اولی مطرح شد، همه شروع کردند به ارزیابی ایشان، و اینکه خوب شد یا بد!

کمتر کسی توجه کرد آقای طیب‌نیا نه تنها تلاشی برای کسب این پست نکرد، بلکه بنا بر شنیده‌ها، از گرفتن آن امتناع هم کرده‌اند.
در شرایطی که برای عضویت در شورای یک روستا میلیاردی هزینه می‌شود، شهرداری‌ها خرید و فروش می‌شود، برای مدیرکلی آدم فروخته می‌شود، برای نمایندگی مجلس زمین و آسمان به هم دوخته می‌شود، آقای طیب‌نیا با آرامش از چنین پیشنهاد مهمی می‌گذرند.

خدا کند آقای طیب‌نیا سکان اقتصادی دولت را در دست داشته باشند. مردم از ایشان خاطرات بسیار خوبی دارند.
من تصور می‌کنم از هوشمندی ایشان بود که به‌جای پست پرطمطراق و کم خاصیت معاون اولی، تصمیم گرفته از توان خود برای امور اقتصادی کشور استفاده کند.

کشور ما هزاران امثال دکتر طیب‌نیا در خود دارد که نگاهشان به پست‌ها صرفا خدمت است (اگر آقای طیب‌نیا تغییر نکند). آقای طیب‌نیا با این حرکت خود بر اعتبارش بسیار افزود.
این اقدام آقای طیب‌نیا نباید در هیاهوی تنفیذ و تحلیف گم شود.
ما اساتید جوان، با استعداد، کارآمد، متواضع، ایران‌دوست و خوش نام کم نداریم.
کافیست دیده شوند و زمینه بکارگیری آنها فراهم شود.

@ghomeishi3

This comment was minimized by the moderator on the site

زمینه رشد را فراهم کنیم

دولت آینده اجازه دهد تا زنان در شرایط برابر با مردان رشد کنند

فرزانه ترکان؛ عضو شورای مرکزی و معاون فرهنگی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران

با روی کار آمدن دولت آقای ‌پزشکیان و با رئیس‌جمهور شدن ایشان، بارقه‌ امید دوباره در بین مردم و قشرهای مختلف از این نظر که احساس کنند دیگر فرقی بین خودی و غیرخودی وجود ندارد، ایجاد شد. با این نگاه که همگان در سطح یکسان به ‌عنوان یک شهروند ایرانی می‌توانند از حق خودشان در جامعه برخوردار باشند. متاسفانه مدت زیادی شاهد این بودیم که افراد در نهادهای دولتی، وزارتخانه‌ها، شرکت‌ها، بانک‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها طی رشدی که قرار بوده، داشته باشند ناگهان متوقف شده‌اند زیرا این‌طور به نظر می‌آمد که افراد رده بالا، به‌ویژه وزرا، حتماً باید از جناح یا حزب خاصی باشند. حال یا جریانی که رئیس‌جمهور تعیین کرده‌اند یا احزاب مسلط بر کشور. این موضوعی است که به‌ کرات در وزارتخانه‌های مختلف دیده‌ایم. در وزارتخانه‌های تخصصی مثل صمت، وزارت نفت، راه و شهرسازی و کشاورزی شاهد آن بودیم که اگر کارشناسی ۲۰ سال است آنجا کار می‌کند و رده‌های رشد را از رده‌های پایین مانند کارمند ساده یا کارشناس اولیه بودن طی کرده و تبدیل به یک کارشناس خبره در آن زمینه شده، هیچ ‌وقت نه این امید را داشته و نه این میدان را برایش قائل بودند که خود این فرد بتواند در رأس اداره یا مدیرکل قسمتی باشد که در آن زمینه خبره است. این بحث متاسفانه سال‌هاست که در وزارتخانه‌ها و دولت‌ها وجود داشته است؛ چه دولت‌های اصولگرا و چه دولت‌هایی که داعیه اصلاح‌طلبی داشتند. ساده‌ترین مثال را می‌توان درخصوص وزارت آموزش‌وپرورش زد. معلمی که از رده معلمی شروع و تجربه معلمی پیدا کرده و کم‌کم در ناحیه یا منطقه‌ای که در استان بوده به مسئولیت ناحیه و منطقه هم رسیده، دیگر هیچ‌ وقت به‌ عنوان مدیرکل آموزش‌وپرورش آن استان انتخاب نخواهد شد.

ما بعد از رئیس‌جمهور شدن آقای پزشکیان و صحبت‌های واقعاً حق‌طلبانه‌ای که ایشان زده و ایجاد عدالتی که ایشان به آن قائل بوده است، همگی امیدوار شدیم که این مانع برداشته شود و اجازه دهند که واقعاً آن شایسته‌سالاری که همیشه به دنبالش بودیم، محقق شود. متاسفانه در بحثی که الان برای انتخاب وزرا مطرح شده و کارگروه‌هایی که در اولویت درحال انجام کار هستند، در این زمینه خیلی خبرهای امیدوارکننده‌ای نمی‌دهند. مثال واضح این بحث، انتخاب کارگروه‌ها در مورد مساله وزارت ورزش است. از دولت اول آقای روحانی این موضوع طرح و پیشنهاد شد که اجازه دهید فردی وزیر ورزش شود که از جامعه ورزش آمده باشد. این همه قهرمان ملی در ورزش داریم، این همه مدال‌آور المپیک داریم که خیلی‌هایشان حتی تحصیلات و جایزه پلی‌کلینیک ورزشی داشتند اما متاسفانه هر دولتی که عوض شده دوباره یک مقام سیاسی از یک جناح خاص انتخاب شد. این شوخی که همه می‌گویند، کسی که مسئولیتی در ورزش دارد حداقل یک عکس با لباس ورزشی داشته باشد، حرف جدی‌ای است. یکی از انتخاب‌هایی که از سطح خبرگان جامعه و روشنفکران جامعه و احزاب مطرح شده این است که اجازه دهیم وزیر ورزش را از قهرمانان، مدیران و ورزشکارانی که از زمین خاکی شروع کردند و به رده داخلی، مربیگری و مدیریت رسیده‌اند، انتخاب کنید. حال خوشبختانه اسامی افرادی مثل پهلوان رسول خادم و آقای دکتر امیررضا خادم مطرح شده اما این ‌بار ما امیدوار هستیم که اصل کاملاً بر شایسته‌سالاری استوار باشد. علاوه بر اینها، نکته مهم دیگری که نباید فراموش کنیم، استفاده از پتانسیل زنان است. به ‌عنوان کسی که فعال سیاسی بودم و در سطوح مدیریت مختلف هم همکاری داشتم از آقای پزشکیان تقاضا دارم که اگر در این دوره هم وزیر زن انتخاب نکردند اما وزرا، وزارتخانه‌ها و سازمان‌های زیرمجموعه‌شان را موظف کنند که حتی تبعیض مفرط هم برای زنان قائل نشوند بلکه اجازه دهند در شرایط برابر زنان رشد کنند.

وقتی در وزارتخانه‌های تخصصی مثل صمت یا نفت، کارشناسان بسیار قدری از جامعه زنان داریم که سال‌ها کار کردند و خبره هستند اما سقف شیشه‌ای بالای سر آنها گذاشته‌اند و مدام این مساله را تکرار می‌کنند که مگر می‌شود، مدیرکل فلان قسمت وزارتخانه از زن‌ها باشد؟ بنابراین جایی برای پیشرفت نمی‌ماند.
متن کامل در سایت کارگزاران:
https://B2n.ir/a57432

This comment was minimized by the moderator on the site

علی عبدالعلی‌زاده: هر حکومتی به فکر محدود کردن اینترنت، کاهش دسترسی به اینترنت باشد، فقر را برای مملکت خود انتخاب کرده و هر حکومتی فضای مجازی را به روی ملت بگشاید، به استقبال توسعه رفته است.

پایان دولت سیزدهم میراث نامیمون رضا مراد صحرایی( وزیر آموزش وپرورش)...
حبیب زاده
شاید به جرئت بتوان گفت رضا مراد صحرایی یکی از سیاه ترین دوران آموزش و پرورش را در جمهوری اسلامی رقم زد.
او ملغمه ای از توهم دانایی ، ریا ، و رویافروشی ، ناکارآمدی   و بی عرضگی به معنای کامل کلمه بود.

میراث شومی که او به جا گذاشت ...
اخراج و تعلیق و توبیخ صدها معلم فعال صنفی بدون دلیل و حق اعتراض.
کمبود صدها هزار معلم و هزاران کلاس بدون معلم .
گسیل دهها هزار طلبه بدون حتی یک ساعت آموزش کلاس داری و معلمی به مدارس.
تلنبار معوقات چند ساله معلمان از جمله پاداش پایان خدمت و حق الزحمه های گوناگون.
نصب و بکارگیری مدیران نالایق در وزارت و استان‌ها فقط به دلیل هم جناح و هم قبیله بودن.
واگذاری اداره مدارس با کمترین سرانه سالانه به مدیران و اجبار به تامین هزینه ها از کمک های مردمی .
کمک و بی تفاوتی در غارت صندوق ذخیره فرهنگیان با تعویق در اجرای ارزش مالکانه و حتی شکایت از فعالان این عرصه!
فاجعه در معدل نهایی دانش آموزان و حوادث مدارس سال۱۴۰۲  و بی تفاوتی همراه با رضایت.
به این لیست می توان دهها مورد اضافه کرد و نشان داد که یک مدیر نالایق چگونه می تواند ویرانه ای را با میلیونها شاکی تحویل دهد.
به فرموده امام علی (ع)
چهار چیز باعث شکست دولت ها می شود
۱)ضایع کردن اصول
۲)سرگرم شدن به فروع
۳)به کار گماردن آدم های پست
۴)کنار گذاردن انسانهای فاضل.
غرر الحکم ص۳۴۲

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در شهید سید محسن مصطفوی درقاب آ...
نازنین مردان با صفا و بی ریا و مخلص
- یک نظز اضافه کرد در شهید سید محسن مصطفوی درقاب آ...
روح همه شهدا شاد