پیش از رسیدن کاروان عوام فریب ترامپ، ایران را در پای پوپولیسم وطنی قربانی کرده بودند
  •  

05 اسفند 1403
Author :  
ترامپ، شی جیگ پینگ، پوتین زیر یک پتو هر یک در خواب خود سرزمین هایی را مرور می کنند که باید ببلعند

پوپولیسم (عوامفریبی) متوهم و بیسوادی که دنیا را به صحنه‌ی اعمال حیرت انگیز خود تبدیل کرده است، تا بلکه منافع و امنیت امریکا را هرچه بیشتر تامین کند، و رکورد‌دار آن در تاریخ امریکا شود، در بهترین حالت دورنمای فاشیسمی (نژادپرستی) را در چشم جهانیان نشان می‌دهد، که پیروزی احتمالی‌اش، تنها هُورای برخی از هموطنان امریکایی‌اش را در پی خواهد داشت، که در میان غم و اندوه جهانی، شاد و سرزنده باشند، و ترامپ را نه رئیس جمهور، که شاه ترامپ (King Trump) بنامند. [1]

 چرا که او می‌خواهد جیب هموطنان خود را به هر قیمتی پر کند، تا بهترین شراب را بنوشند، بهترین اتومبیل را سوار شوند، بهترین خوراک را بخورند، از قدرتمندترین پول جهان برخوردار باشند و...، تا فارغ از هر مانعی، هر زیبارویی (سرزمین، معدن، منافع و...)، به سوی سرزمین آرزوها (امریکا) سرازیر باشد، حتی اگر از خانه و سفره دیگران ربوده شود.

 اما چنین پوپولیست بی‌شرم و حیایی چگونه به این پیروزی رسید، و کرسی ریاست بر قدرتمندترین دمکراسی جهان را از آن خود کرد؟! عوامل پیروزی پوپولیست‌ها در جهان، بسیار مشابهند، وقتی امثال ج.ا.ایران فارغ از اینکه باراک حسین اوباما، یا جانشین خلف او جو بایدن، و یا دونالد ترامپ در کاخ سفید باشند، به هر شلیک کننده‌ی به سوی سربازان امریکایی لبخند می‌زند، چه آن شلیک کننده، آن داعش مسلکی باشد که شرح جنایات او در خاورمیانه و... جهان را به تیک عصبی و لرزه خشم می‌اندازد، و یا آن جنگجوی طالبانی که، در نبود سربازان امریکایی در افغانستان، یک ملت را به خاک سیاه خواهد نشاند، و این مردم مظلوم را در عدد ده‌ها میلیونی، از خانه و کاشانه خود فراری، و وبال گردن دیگر کشورها خواهد نمود و...، و ما چنین نیروی طالبانی و... را که خود پر از استکبار فرعونی، و خالی از آدمیت است، جهادگری ضد استکباری دیده، اصیلش می پنداریم، و به او لبخند می‌زنیم، و از افغانستان تا یمن، از چنین نیرویی، محور مبارزه با غرب می‌سازیم و می‌خواهیم! فارغ از این که در صورت پیروزی چنین محوری، با چنین اندیشه و رفتاری، چه بر سر ملت‌های منطقه خواهد آمد، اینها پوپولیسم را در امریکا و اروپا و... تقویت می کند.

 وقتی برای ما شلیک به سمت اسراییل مهم و اصل و اساس می‌شود، حتی اگر این شلیک را نیرویی مثل گروه حماس کند، که به گروه اخوان المسلمین تعلق دارند و در صورت پیروزی چنین تفکری، ما و دنیای اسلام را، به دیکتاتوری عثمانی، عباسی، اموی و... مبتلا خواهد کرد، اما ما با نتایج کار خود کاری نداریم، چرا که می‌خواهیم به اصطلاح خود، به تکلیف عمل کنیم، و با نتایج آن هم کاری نخواهیم داشت، و از آنجا که تکلیف ما مبارزه با اسراییل تعیین شده است، و هر که در این راه مبارزه کند، با آن رزمنده حزب الله، تفاوتی نخواهد داشت، جهادگر، و کشتگان‌شان شهید خواهند بود! و همه را در «محور مقاومتِ» خود، جا می‌دهیم، فارغ از این که مارهایی باشند، که به اژدهایی تبدیل خواهند شد، و آدم و آدمیت را خواهند بلعید، چه بشار اسد جنایتکار باشد، یا هر جانی دیگری، با هر اندیشه و هدفِ ناپاکی، چرا که در اندیشه ما، هدف وسیله را توجیه می‌کند و  این تنها هدفِ مبارزه با اسراییل است که مهم بوده، هرچند اگر ما را، حتی با جنایتکاران در یک ائتلاف قرار دهد! این همان انحرافی است که در جامعه مقابل ما، به بنیامین نتانیاهوی پوپولیستِ جنایتکار قدرت و تداوم می‌دهد، خانم کملا هریس (رقیب ترامپ) را به ورطه شکست می‌کشاند و امثال ترامپ را سکه روز، و منجی جامعه امریکا می‌کند و...

 یکی از عوامل پیروزی دونالد ترامپ، بر کملا هریس، نتیجه آن تیرهای مسموم و مشکوکی بود که در هفت اکتبر 2023 از مسلسل‌های حماس شلیک شد، و در قلب جبهه آزادیخواهان و کرامت جویان، اهل ارزش های انسانی در جهان نشست، و در نهایت جهان را دچار پوپولیسم دونالد ترامپ و... کرد، که به هیچ سازمان و ارزش آدمی و جهانی پایبند نیست. این گلوله‌ها از جبهه ما به سوی صاحبان و مدعیان ارزش‌های آدمی و جهانی شلیک شد، تا پوپولیسم امریکایی قدرت گیرد، و اکنون جهان و ما را به سمت ویرانی ببرد، تا پوپولیست‌ها امریکایی آباد را تحویل دهند، و جهانی را مسموم به راستگرایی، نژادپرستیِ کور و آنارشیسم (درهم ریختگی) کنند.

ما در این آش شور، نخودهای بسیار انداختیم! و اکنون از اولین‌هاییم که باید این زهر هلاهلِ خود فراهم آورده را سر بشکیم. پوپولیسم برونداد خشنی از کنارگیری، واپس زدن، واپس راندن، سرکوب و تضعیف نیروهای اندیش‌ورز جامعه (جهانی و ایران) است، که وقتی این تیره از آدم‌ها، که ارکانِ پایه و اساس جامعه‌ی انسانی پیشرو هستند، سردمداری و میدانداری خود را از دست می‌دهند، زمینه برای ظهور پوپولیست‌های ویرانگر و عوام فریبِ متوهم و بیسواد مهیا شده، این آنانند که میداندار جامعه شده، و آن را به سمت دره‌های ویرانی و نابودی می‌برند، چراکه خود را بیهوده در نقش قهرمانانِ منجی می‌بینند، در حالی که برای نجات جامعه، نه برنامه اصولی و درستی دارند، نه به قواعد جامعه و آدمیت وفادارند و...

 و از اینجاست که ویرانی و فروریزی پایه‌های اصالت نیز آغاز می‌شود و پوپولیسم با خود آنارشیسم را به ارمغان خواهد آورد، که صحنه را برای شکستن تغار ماست فراهم می‌کند «تا جهان به کام کاسه لیسان شود»، آنارشیسمی که نه تنها به نجات جامعه منجر نمی‌شود، بلکه داشته‌های کم و بیش آن‌را نیز به باد خواهد داد. پوپولیست‌های بیسواد، و بی‌مقدار برای رسیدن به اهداف پیش‌پا افتاده خود، نقش تازشگرانی را به عهده می‌گیرند که پیش از این در شرایطی توانسته‌اند، کاری بکنند، و چشم‌ها را به خود متوجه سازند، بله تنها کاری بکنند که دیگران از انجامش ناتوان بوده‌اند، کاری بزرگ، با نتیجه صفر، بلکه زیر صفر، کاری که چنگیز کرد، تیمورلنگ کرد، اسکندر مقدونی کرد و...

کاری بزرگ و خارق العاده، اما بی ارزش، و خسارتبار، چرا که در پس کار بزرگ اینگونه آدم‌های جهان‌گشا و متوهم، بشریت هیچ بدست نیاورد که هیچ، بسیاری از داشته‌های اندک‌ش را نیز از دست داد، تنها اَنبان غنایم عده‌ایی پر شد، مرزهایی جابجا شدند، بر کنیزان و بردگان افزوده شد، آزادگان و آزادی به گوشه‌ها خزیده، و این فقر، فلاکت، هرج و مرج، مرگ و میر، ویرانی و... بود که به دنبال آن دامنگر صدمه دیدگان از میدانداری پوپولیست‌هایی چون آنان، نصیب جامعه جهانی شد. خاکستری که از تازش این پوپولیست‌ها، بر صورت آدم و آدمیت نشست، هر تکاندن آن، زخمی نمایان کرد، که از آن چرکی بدبو و بیمارکننده برای قرن‌ها بیرون زد.

کاریکاتوری از ژست ترامپ موقع امضای فرمان های حکومتی

و اینجا بخشیدن اوکراین به روسیه متجاوز

طرح‌های دونالد ترامپ، که برای حل مسایل جهانی از جمله غزه، اوکراین و امریکا برملا شده است، عرق شرم را بر پیشانی طرفداران آن و آدمیت می‌نشاند، و آه از دل آزادمردان و زنانِ با وجدانِ بیدار بلند می‌کند. وقتیکه می‌بینند، فرمانده ملت مقاوم اوکراین، که در برابر حمله ددمنشانه پوتین مردانه ایستاد، و سه سال تمام، به همه‌ی آنچه داشت و قرض کرد، مبارزه و مقاومت سرسختانه‌ایی را هدایت و راهبری کرد، در حالیکه کمدینی ناچیز بیش نبود، که وارد سیاست شد، و در همان آغاز راه، با یورش یکی از بزرگترین ارتش‌های مسلح دنیا مواجه شد، و باید در برابر بیرحم‌ترین و خونخوارترین‌ها می‌جنگید، اما چنین مرد بزرگی، اکنون در نزد دونالد ترامپِ پوپولیست، یک دیکتاتور نامیده می‌شود که از وظایف خود کوتاهی کرده است! توگویی در نزد سردمدار پوپولیسم جهانی، زلنسکی باید کشورش را به یک متجاوز بدنام و تمامیت‌خواه می‌بخشید، که نبخشیده است، و در مقابل پوتین که خود دیکتاتوری خونریز و زیادخواه است، نزد ترامپ در مقام قهرمان، بر صدر می‌نشیند و ارج می‌بیند!

 کاش امریکای دونالد ترامپ، کناری می‌نشست، و در زخم اوکراین اصلا انگشت نمی‌کرد، تا اوکراینی‌ها بگویند «ما را به خیر تو حاجتی نیست، شر مَرسان» تا دولت و مردم این کشورِ موردِ تجاوز، خود در درد خود می‌مردند، و چنین خنجری را از پشت در بدن خود نمی‌دیدند، ملتی که کشته دادند، ویرانی‌ها تحمل کردند، تا وجب به وجب خاک خود را از متجاوزین روس پس گرفته، یا پاسداری نمایند، و برای سه سال، مقابل متجاوزی ایستادند که، می‌خواست سه روزه آنها را از صفحه روزگار پاک کند، همانگونه که صدام می‌خواست و بر ما کرد و نتوانست.

وقتی به طرح دونالد ترامپ، در مورد غزه می‌اندیشم که بی پروا، و خالی از شرم و آدمیت، و ارزش‌های انسانی و جهانی، مردمی را که هزاران سال در غزه زیسته‌اند، و از آن در مقابل بسیاری از تهاجمات بیگانگان پاسداری کرده‌اند، به خصوص این نبرد آخر، که بعد از حرکت مشکوک حماسِ یحیی سنوار، آشیانه‌اشان، به باد نابخردی سنوارها، و بمب‌ها و گلوله‌ی صهیونیست‌ها رفت، اما این مردم تشنگی، گرسنگی، محاصره، سرما، گرما، و از همه مهمتر، جنگی خسارتبار و پر از خون و خرابی و بیرحمی را یکسال و اندی پشت سر گذاشتند، و اکنون جناب ترامپ از راه نرسیده، طرح دهد که میلیون‌ها فلسطینی این سرزمین را ترک کنند، و راه آوارگی در مصر و اردن در پیش گیرند، تا او از سرزمینی که برایش جان داده اند، و آنرا ترک نکردند، چیزی مثل ساحل پر زرق و برق میامی در امریکا بسازد!

 این بی شرمی که در سخن چنین پوپولیست‌های پرده دری چون ترامپ نهفته است، انسان را دچار حیرت می‌کند، که وقتی فاحشه‌های دنیای سیاست در پهنه قدرت قدم می‌نهند، چطور چشم‌ها را فرو بسته، و یا نه، به قول آن بزرگمرد بصیرِ در حصر، به دوربین‌ها ذل می‌زنند، و نامربوط‌ترین حرف‌ها را نشخوار می‌کنند، و حقوق آدم‌ها (فردی و جمعی) را بدون اینکه از حرف خود خنده‌شان بگیرد، یا در پیشانی‌شان گرهی بیفتد، یا شرمی در خود احساس کنند، زیر پا می‌گذارند و...،

و اینچنین است که آدمیت و اخلاق، به مسلخ کسانی می‌رود که از آدمیت تنها شکل و تنه آن را دارند، در درون خود خالی از هرگونه آدمیت و اخلاق انسانی، وارد میدان شده، بی‌شرمانه به داشته‌های دیگران چشم می‌دوزند، و می‌تازند، و به رغم ناچیز بودن‌شان‌، از آن سهم می‌خواهند، و آنرا از آن خود می‌دانند!

پوپولیست‌های وطنی نیز از همین گونه‌اند، بیشرم و دریده، که دیگران را خس و خاشاک، گوساله و بزغاله و علف هرز می‌بینند، پدیده‌ایی که دهه‌هاست که ما نیز دچارشان شدیم، آنان نیز کمی از ترامپ ندارند، ایرانیان، پیش از امریکا، دچارشان شدند، و پیش از آمدن ترامپ، آنان پایه‌های ایران و ایرانیت را سست و نابود کردند، این پوپولیسم وقتی قدرت گرفت، که دکان اندیش‌ورزی ایرانیان به صورت فله‌ایی، به میدان تاخت و تاز امثال قاضی مرتضوی‌ها سپرده شد، تا کارگاه اندیشه، در رسانه‌های نوخاسته و امیدوار کننده ایران به عقلانیت و اندیشه و حاکمیت فرزانگان و اهل اندیشه را، به مسلخ نادانی و بی‌رحمی خود برده، و در عدد ده‌ها رسانه، به شهادت رسیدند، تا اندیشه‌ها را از بروز، و وارد شدن به میدانِ جامعه ممنوع و یا بی اثر کرده، تا اندیشه در سینه‌های اندیشمندان بماند و بپوسد و برای مردم و کشور خود، کارگشایی نکنند.

و این بود که پوپولیست‌های بیسواد و پوسیده مغزی همچون احمدی نژادها، و پایداری‌چی‌ها و... سکه روزِ میدان ایران و انقلاب شدند، و برای پاگیری آنان و اندیشه‌ی منحرفشان، یک ایران و یک انقلابِ رهایی‌بخشِ بی نظیر را، به پای آنان قربانی کردند، تا در نبود شیران عرصه اندیشه، جامعه ما به دام خرافات، دوری از فرزانگی، عقل، کرامت، به دام بی عزت کنندگان افتد؛ ترویج دهندگانِ عوام فریبی و پوپولیسم فضایی باورنکردنی یافتند و...، و چشم صحنه سازان چنین آوردگاه خسارباری کور ماند، که با آمدن چنین اندیشه‌های پوسیده‌ایی، به میدانِ اندیشه و گفتمان کشور، این جامعه است که از خود تهی شده، ضرر آن را به زودی پرداخت خواهد کرد.

و برون داد این سرکوب بیرحمانه‌ی اندیشه، با سلاحِ پوپولیسم، هاج و واج و به مسلخ بردن نسل‌هایی بود، که در جولان پوپولیسم و عوامفریبیِ آنان به شهادت رسیدند، و طعمه گرگ‌های هار شدند، و یا به دامن شراب، مواد افیونی و دود خزانیده شدند و...

 عرفان مولانای بلخی، کیمیای سعادت غزالی توسی، فاش‌گویی و رسواسازی حافظ خوش سخن از کج فهمی و ریا و چاپلوسی، و فرزانگی سعدی شیراز، و تَجَدُد اقبال لاهوری، طنز مسعود سعد سلمان و... که به راحتی در کلاس درس اندیشمندانی چون عبدالکریم سروش، سید ابراهیم نبوی و... در دسترس جوانان دانشگاهی بود، از آنان دریغ شد، و این جامعه یله و رها، به دامن هزاران دکاندارِ بی محتوایی، تهی مغزی، پوچی، در مجلس مداحان، امیر تتلوها و... انداخته شدند.

دایره گرم موسیقی سنتی ایرانی که پر از عشق، عرفان، فرزانگی، راستین زیستی، حیا و شرافت، آدمیت و اخلاق بود، و در نای زنده یاد محمد رضا شجریان، شهرام ناظری، حسام الدین سراج، علیرضا قربانی و... تنین انداز است، به نفع امیر تتلوها، و مداحان پرگوی خرافه پراکن و... برهم زده شد، کنسرت‌های‌شان توسط علم الهداهای مبسوط الید، ممنوع و حرام شد، چراکه پوپولیسم به لشکر دنبال کننده‌ی، جوانان از درون تهی شده‌ایی نیاز داشت، تا در مقابل اندیشه و اندیشورزان قرار گیرد، و آنانرا به زیر انقیاد لشکر بی فکر و اندیشه خود درآورد، سنگر به سنگر پیش رفته، تا به زعم خود همچون ترامپ‌های پوپولیست، فتح الفتوح بیافریند! فارغ از این که در تهی مغزی پوپولیسم، فتحی نخواهد بود، ویرانی است و خسارت.

و برایش مهم نبود که در مکتب چنین پوپولیسمی امثال سعید جلیلی را پرورش دهند و بال و پر دهند، که در یک فقره از عملکرد او، پرونده رسوای کرسنت وجود دارد، که در خیانت او به کشور و منافع آن، میلیاردها دلار خسارت نهفته است، و کشور را به مضحکه عام و خاص در جهان تبدیل کرده، و می‌کند، و خساراتی جبران ناپذیر به حیثیت کشور وارد می‌سازد. و این مرد ممهور به مهر و تسبیح، اگر کمی وجدان داشت، به سان سیاستمداران باغیرتِ بی‌خدایِ کره‌ایی، ژاپنی و... که وجدانِ انسانی و آدمیت، هنوز در رگ‌های قلب آنان یخ نزده است، و در درون آزارشان می‌دهد، تپانچه‌ایی بر شقیقه خود می‌نهاد، و تنها برای همین یک خسارت، از خیل خسارت‌هایش، از نگاه شماتت آمیز مردم، و یا از فشار وجدان بیدارِ خود، با شلیکی به زندگی خود، خاتمه می‌داد، اما دریدگی و بی شرمی در ذات پوپولیسم جای دارد، و وجدانی باقی نمی‌گذارد که شرمی به جا بماند.

این است که، پوپولیسم ایرانی، پیش از این که کاروان پوپولیسمِ جهانی ترامپ از راه در رسد، و بلای جان ایران شود، ایران را به شهادت رساند، یا ایران و انقلاب را در پایش به شهادت رساندند، و بعد از آن است که اکنون در دام عموسام، و بی‌شرمی پوپولیست‌های حرفه‌ایی چون او، بدون اندیشه، اندیشمند و اندیش‌ورزی در صحنه، خلع سلاح رها شده‌ایم، پوپولیسمی که اصلاح، اصلاح‌جویان، و اندیشه اصلاحات و اهل بصیرت آنرا، به بن بست رساند، و پرورش دهندگان آن پوپولیسم خطرناک، امروز کِشته‌ها‌ی شوم خود را، در مقابل چشم خود دارند، و نتایج آن کاشت و داشت را، برداشت می‌کنند.

مردمی که پایه‌های آنان از زمین اندیشه داخلی کنده شد، امروز در خارج از مرزها کورسوهای امید به گذر از شرایط خطرناک موجود را می‌جویند! و در این راه معلوم نیست، کدام فانوس به دستی، خود را کشتی نجات نشان خواهد داد، و به کدام گردباد خواهد برد، و از این پیچ خطرناک، ایرانیان با کدام راهبر، عبور خواهند کرد، که در پس آن، آقایی از آن مردم باشد، نه از آنِ چابکسواران پوپولیستِ فرصت طلبی که در این پیچ‌ها، دار و ندار مردم را می‌ربایند، و بر دوش آنان سوار شده، منافع خود را می‌جویند، و آتش را روی کماچِ قدرت خود می‌خواهند.

آنانکه ایران را گرفتار پوپولیسم کردند، اکنون با بنایی که بر عوام فریبی ساخته‌ و فراهم کرده‌اند، چطور می‌خواهند به جنگ پوپولیسمِ جهانی ترامپ بروند، که از اخلاق، آدمیت، قانون، معیار و هرگونه ارزش‌های انسانی (چون خود آنان)، تهی‌ست؟! و در عین حال مجهز به پول، اسلحه و رسانه است. در این وانفسای آنارشیسم و درهم ریختگی داخلی و جهانی، ناشی از رفتار و اندیشه پوپولیسم ایرانی و امریکایی، که هر بازیگری در جهان تنها در فکر بقای خود خواهد بود، ما به کدام برگ برنده‌ی قدرتمند داخلی و جهانی پناه خواهیم برد؟! حال آنکه هر آنچه داشتیم، از سرمایه‌های دینی، ملی و انقلابی را، بر کابین پوپولیسم وطنی، و جا اندازی آنان در مراکز قدرت، صرف کرده و باختیم، همه را در مقابل آنان قربانی کردیم.

ایران و انقلاب رهایی بخش آن، پیش از این که طعمه پوپولیسم ترامپ شود، به پای پوپولیسم پوچ و تهی وطنی قربانی و سر بریده شد. 

[1] - 2 اسفند ۱۴۰۳ - ۲۰ فوریه ۲۰۲۵) پس از آن که دونالد ترامپ عصر چهارشنبه در شبکه اجتماعی خود - تروث سوشال - از دستورش برای حذف طرح ترافیک در محدوده مرکزی نیویورک خبر داد، در انتهای جمله خود نوشت‌: «خدا پادشاه را حفظ کند» ، واکنش‌ها، چهارشنبه شب با انتشار پوستری از سوی کاخ‌سفید در حساب رسمی آن در اینستاگرام تشدید هم شد. در این پوستر آقای ترامپ روی جلد مجله تایم دیده می‌شود در حالی که تاج پادشاهی بر سر دارد و لبخند می‌زند و کنار آن هم جمله «خداوند پادشاه را حفظ کند» درج شده است. مجله سیاسی پولتیکو خیلی زود در یادداشتی به این پوستر و جمله آقای ترامپ واکنش نشان داد و غروب چهارشنبه نوشت: «پرزیدنت ترامپ همزمان با ادامه تلاش جدی برای تغییر نظام حکومت‌داری در آمریکا و تطبیق آن با آنچه در ذهن خود دارد، به طرز فزاینده‌ای علاقه وافر خود به سلطنت‌ را نشان می‌دهد».

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (7)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

همه پیام‌های یک تصویر /مجتبی نجفی
11/12/1403
یک صحنه آخرالزمانی، رییس جمهور قدرتمندترین کشور دنیا با معاونش در برابر رییس جمهور کشور اشغال شده در برابر رسانه ها و افکار عمومی جهان نشست و پیام داد دوران آمریکای رویایی و دست و دل باز با متحدانش به پایان رسیده و اینجا صحنه ای از پوپولیسم « اول آمریکا» نمایش داده شد و در یک شوی رسانه ای همراه معاون اولش اعلام کرد اینجا نه رییس جمهور متحد دولتهای هم‌پیمان که صاحب یک بنگاه معاملاتی نشسته که قران به قران پول اهدایی را حساب و کتاب می‌کند و از گرینلند تا مکزیک، کانادا، پاناما دنبال املاک و زمین است و اقامت را چند میلیون دلار می فروشد و بر ویرانه های غزه رویای ویلاسازی در سر دارد.
اما پیام ترامپ چیست؟ اینجا، جهان بین الملل، یک جنگل به معنای واقعی است. پول و قدرت داری بیا پای میز نه برای متحد شدن که برای معامله اگر نداری تحقیرت می‌کنیم.

پیام او به حکومت های دیکتاتوری: منافع ام را تامین کنید در کنارتان هستم. واژگانی مانند لیبرال دموکراسی و توسعه ارزشهای جهانی آمریکایی برای او و تیمش کشک است.

رفتار ترامپ با زلنسکی یکبار دیگر ضرورت دولت ملی مستقل قدرتمند را گوشزد کرد که اگر در این جنگل سرپناه امن نداشته باشی، دودمانت بر باد رفته. اما مسأله اینجاست که کشور ما « ایران» به خاطر فقدان همان دولت ملی بر آمده از قدرت شهروندان آزاد، توسعه پایدار، توان دفاعی در معرض یک توفان سهمگین است. آنچه که امروز در ایران حاکم است نه یک دولت مدرن که مجموعه ای از گروههای مافیایی است که حتی انسجام دیکتاتوری با رویکرد توسعه آمرانه را ندارند و پشت نمایش ولی فقیه مطلقه، انواع و اقسام گروههای مافیایی بر سفره چرب و نرم نشسته و مملکت را خشک و زندانها را آباد کرده اند.

و البته پیام به ساده لوحانی که به جای تکیه بر قدرت جنبش‌های اجتماعی از این کاخ به آن کاخ می‌روند و هنوز در رویای اسکندر رهایی بخش برای رضایت دل ترامپ و باقی روسا عرق میریزند و خرج می‌کنند که هیچ پناهگاهی جز ملت زخم خورده ایران نیست و دولت مدرن قدرتمند، دولتی برآمده از اراده شهروندان آزاد با رویکرد توسعه متوازن است. و هیچ راهی جز پایان دادن به دیکتاتوری هم به مثابه نظام سیاسی و هم به مثابه فرهنگ ضدشهروندی نیست. به خصوص اینکه ما دموکراسی را برای ایران آزاد و یکپارچه می‌خواهیم و قرار نیست هر گوشه ای از این خاک طعمه دسیسه های قدرتهای جهانی شود. از این منظر این تصویر آخرالزمانی تاکید دارد قدرت ملی در سایه تحقق ایران متحد متکثر به معنای همبستگی در ساحت گوناگونی زیبای این سرزمین و مردمش قابلیت تحقق دارد.
و این تصویر درباره ایران امروز  به خوبی وضعیت سه آرایش سیاسی را تبیین می‌کند: در کنار دیکتاتوری مستقر می مانی،

همراه با جنبش‌های مدنی مستقل با رویکرد دموکراسیخواهانه با حمایت معنوی جوامع مدنی جهان می‌شوی،

یا دستمال کاغذی دولتهای خارجی  میشوی.

رویکرد دوم با جهان، ستیز ندارد، از حمایت جوامع مدنی جهان استقبال می‌کند، با مذاکره و گفتگو مشکلی ندارد اما ایران دموکرات و یکپارچه، شهروند مدار و آزاد را با هم مطالبه می‌کند و بر عاملیت شهروندان داخل تاکید دارد.
https://t.me/modjtabanajafifrance/2476

This comment was minimized by the moderator on the site

شرم ندارد؟

دولت‌های ترامپ و نتانیاهو در کنار دولت پوتین قرار گرفتند و به قطعنامۀ پیشنهادی اروپا در مجمع عمومی سازمان ملل در بارۀ جنگ اوکراین رأی منفی دادند!
حالا این روسوفیل‌های وطنی که دیگران را به صرفِ مخالفت با سیاست روسیه به "غربگدایی" متهم می‌کردند، احساس شرم نمی‌کنند؟
نتانیاهو و ترامپ در صددند که مسئلۀ فلسطین و ایران را در برابر مسئلۀ اوکراین با پوتین تاخت بزنند! برای همین است که روس‌ها حاضر نشده‌اند در مقابل برنامۀ ترامپ برای اخراج فلسطینی‌ها از نوارغزه حتی یک موضع‌گیری خشک و خالی بگیرند!
ایدئولوژیک کردن روابط بین‌الملل نتیجه‌ای بهتر از این ندارد! مبارک اصولگرایان افراطی باشد! از این پس با چه رویی می‌خواهند چشم به چشم دیگران بدوزند؟
این تازه نصف بدبختی است! از این به بعد باید شاهد دفاع از پوتین توسط اپوزیسیونی باشیم که به نتانیاهو دخیل بسته است! روس‌ها دیگر آن خائنانی که خاک ایران را به توبره کرده‌اند، نخواهند بود! آنها بخشی از نیروی آزادی‌بخشی معرفی خواهند شد که به کمک ترامپ و نتانیاهو قرار است ما را از "استبداد آخوندها" نجات دهند! ابتذال هم مثل بدبختی ته ندارد!
احمد_زیدآبادی

This comment was minimized by the moderator on the site

حضور رهبران اروپا و کانادا در کی‌یف برای اعلام همبستگی با اوکراین

هم‌زمان با ورود جنگ روسیه و اوکراین به چهارمین سال خود، جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا و رهبران برجسته اتحادیه اروپا روز دوشنبه برای اعلام حمایت از اوکراین و دیدار با ولودیمیر زلنسکی وارد کی‌یف شدند.

این سفر در حالی انجام می‌شود که مواضع دونالد ترامپ، مذاکرات آمریکا و روسیه در ریاض بدون حضور اوکراین و اروپا، و انتقادهای بی‌سابقه رئیس‌جمهور آمریکا از زلنسکی، کی‌یف و متحدان اروپایی آن را با عدم قطعیت و سردرگمی مواجه کرده است.

اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا که همراه با سایر مقامات اروپایی با قطار از لهستان وارد اوکراین شد، تأکید کرد که جنگ کنونی تنها سرنوشت اوکراین را تهدید نمی‌کند، بلکه سرنوشت کل اروپا نیز در خطر است.

وی افزود: «ما امروز در کی‌یف هستیم، زیرا اوکراین، اروپا است.»

رهبران اروپایی در دیدار با زلنسکی دربارهٔ راهکارهای اوکراین برای مذاکرات احتمالی با روسیه و تضمین‌های امنیتی مورد نیاز این کشور گفت‌وگو کردند.

همزمان اعلام شد که جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا، خبر داد که کشورش نخستین بخش از دارایی‌های مسدود شده روسیه به ارزش ۵ میلیارد دلار را به اوکراین منتقل کرده است.
وی همچنین افزود که کانادا ۲۵ خودروی زرهی پیاده‌نظام LAV II، چهار شبیه‌ساز پرواز اف-۱۶، سامانه‌های فرود و مهمات به اوکراین تحویل خواهد داد.

This comment was minimized by the moderator on the site

ترامپ با سرعت به سمت دیوار می‌رود

توماس_فریدمن برنده جایزه پولیتزر روزنامه‌‏نگاری و ستون‌نویس نیویورک‌‏تایمز:

شما پروژه‌‏های تحت مدیریت اتحادیه اروپا را در سراسر جهان می‌‏بینید. فارغ از اینکه این پروژه‌‏ها چقدر اثر تثبیت‌‏کننده‌‏ای برای اروپا دارد اما مسلماً ترامپ اصلاً به این مسئله فکر نمی‌‏کند.

از نظر من تنها نیرویی که در روابط بین‌‏الملل دست‏کم گرفته می‌‏شود، نیروی حماقت است. کاری که پوتین در اوکراین انجام داد کاملاً احمقانه بود

سه رهبر بزرگ در صحنه جهانی وجود داشتند که می‌‏خواستند مادام‌‏العمر رئیس‌‏جمهور شوند. شی‌‏جین‌‏پینگ، ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ.

شی موفق شد خود را رئیس‌‏جمهور مادام‌‏العمر کند. پوتین توانست خود را رئیس‌‏جمهور مادام‌‏العمر کند. خدا را شکر ما ترامپ را از این کار منع کردیم.

به‌وضوح دیگر علاقه‌ای به سیاست ندارم.

متن کامل مصاحبه را در لینک هم میهن بخوانید ????
https://B2n.ir/a56059
@khabarha_nazarha

This comment was minimized by the moderator on the site

صدای پای فاشیسم
مالک رضایی

آنچه که بعد از انتخابات پنجم نوامبر ۲۰۲۴ امریکا، پیش روی جهان قرارگرفت، پیروزی یک حزب و شکست حزب دیگر بر حسب سنت مرسوم انتخابات آمریکا نبود. بلکه ظهور یک رویکرد افراطی، در جهت برهم زدن همه‌ قواعدی بود که بنیان‌های آن از بدو تشکیل ایالات متحده‌ آمریکا، با الهام از اندیشه‌های فیلسوفانی مانند جان لاک و.... در نهادهای قانونی و حکمرانی آن کشور تعبیه شده بود.

آمریکای ترامپ، اکنون در حال فاصله گرفتن کامل از تمامی آن قواعد و نورمهای لیبرالیسم است که تاکنون فیلسوفانی مانند "فرانسیس فوکویاما"و... در آثار خود، آنرا با افتخار تمام به رخ جهان و جهانیان کشیده اند.

اما همو اکنون چنان عزادار مرگ لیبرالیسم در آمریکا شده است که به زبان صریح می گوید:
"ترامپ به پدیده‌ای در آمریکا تبدیل شده است که می خواهد مقولاتی مانند لیبرالیسم، آزادی، حقوق بشر و ...را برای همیشه به تاریح بسپارد"

صدایی که امروز از آمریکا شنیده می شود، یک شیفت اساسی در سیاست آن کشور است که حتی نزدیکترین متحدان آمریکا در اروپا و آسیا و خاورمیانه و ... را به استیصال واداشته است.

رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ با چشمان اشکبار و در میان اندوه و استیصال سران اروپایی می گوید:
"ارزش‌های ما با ارزشهای آمریکا، دیگر همسان نیست و آمریکا پشت اروپا را به نفع دشمنان دیرین و کلاسیک این قاره خالی کرده است"

ناشی از همین استیصال است که "ایمانوئل مکرون" سران اروپا را در کاخ الیزه گرد هم می آورد تا تدبیری بیندیشند. در حالی که هیچکدام از مدعوین آن نشست اضطراری هم نمی دانند در مقابل تغییر رویکرد آمریکا باید چه بگویند؟

برخی تحلیلگران، چنین تغییر ناگهانی در رویکرد آمریکا را برای کنترل قدرت نوظهور چین توسط ترامپ،از طریق نزدیکی تاکتیکی آمریکا به روسیه می دانند که می خواهد با مهندسی معکوس سیاست هنری‌کیسنجر، میان روسیه و چین، اختلاف بیندازد.

اما پر واضح است که کپی یک سیاست، هیچ موقع جای اصل آنرا نمی‌گیرد و تاریخ هم دو بار تکرار نمی شود، مگر بصورت کمدی.

بعلاوه، ترامپ هم کیسینجر نیست و تدابیر او پیش از آنکه موجب شکافی میان روسیه و چین بشود، به شکاف تاریخی میان اروپا و آمریکا منجر خواهد شد.

اکنون بیش از آنکه صدای شکستن استخوانهای چین از این سیاست‌های ترامپ به گوش برسد، شکسته شدن اتحاد آمریکا و اروپا آشکار گشته است و از صدای شکستن آن اتحاد است که هفت گنبد افلاک پر صداست، کوته نظر ببین که سخن، مختصر گرفت.

اکنون پژواک صدای فاشیسم است که از حنجره‌ ترامپ و معاون او "جی دی وَنْس" به گوش می رسد. همویی که در محافل سیاسی اروپا به "موسولینی دوم" معروف است و احزاب دست راستی و نژاد پرست اروپا برای تصاحب کرسی های قدرت، چشم امید به حمایتهای سیاسی و مالی او و "ایلان ماسک" دوخته اند.

ابعاد و پیامد بر آمدن ترامپ در انتخابات آمریکا، زمانی قابل درک است که فلسفه‌ و چرایی حضور افرادی مانند " ماسک" با ثروتی معادل ۴۲۰ میلیارد دلار و دهها ثروتمند دیگر در کانون ترامپ، کاویده شود که مجموع ثروتشان از جمع بودجه‌ سالیانه‌ی ۷۰ کشور جهان بیشتر است.

صاحبان این ثروت‌های مافیایی امروز در شهر به شهر اروپا فعال هستند که با حمایت از احزاب راستگرای افراطی، شاخ و برگ فاشیسم را در آن قاره گسترش دهند.

امریکا به عنوان مهد لیبرالیسم جهان، اکنون تحت تأثیر چنین افکاری، کاملا به سمت فاشیسم، شیفت کرده است و تمامی رویکردهای دیگر آنرا در اروپا، خاورمیانه، اوکراین، غزه و... باید در ذیل این رویکرد اصلی آن کشور کاوید.

از منظر همین رویکرد است که تاریخ هم در زبان ترامپ، وارونه خوانده می شود.از اوکراین به جای روسیه، با عنوان"متجاوز" یاد می‌شود، طوریکه "مایک پنس" معاون سابق خود او هم انگشت به دهان می ماند و می گوید:
"تاریخ را درست بخوان آقا"

و در اتاقی که برای اتخاذ تصمیم در مورد سرنوشت اوکراین، میان روسیه وامریکا تدارک دیده می شود، حتی اجازه نگاه کردن از پنجره‌اش به "زلنسکی" داده نمی‌شود.

هیچ جای شگفتی نیست که در قالب همین رویکرد است که تصاحب و تصرف کانادا، کانال پاناما، گرینلند و حتی غزه....برای دونالد ترامپ،به صورت هدف و آرزو در می‌آید و کشورهایی مانند اردن، مصر و... چنان در مخمصه پذیرفتن آوارگان غزه از طرف امریکا قرار می گیرند که پادشاه اردن در دیدار با ترامپ به تیک عصبی دچار می‌شود.

آیا قواعد روابط بین‌الملل، جملگی در حال شیفت کردن به رویکرد فاشیسم هستند؟
فعلا همه‌ قرائن، حکایت از این واقعیت تلخ دارد.اما عجالتا دو نفر از این اعوجاجات آمریکا خوشحال هستند.
"بنیامین نتانیاهو" و "ولادیمیر پوتین".

This comment was minimized by the moderator on the site

حال این روزهای ولودیمیر زلنسکی

زلنسکی در اوکراین کمدین معروفی بود و بعد رئیس‌جمهور کشورش شد. با هجوم ارتش روسیه به خاک اوکراین، زلنسکی طرف دیگرِ سکۀ وجودش را به نمایش گذاشت و به عنوان رهبری بسیار مصمم و جدی در مقابل متجاوزان ایستاد و بخش بزرگی از دنیا را علیه پوتین بسیج کرد.
او کشورش را نه فقط قربانی "استبداد" و "جهان‌گشایی"و "تجاوز " سران کرملین می‌دید بلکه تصورش این بود که ایستادگی و مقاومت او و هموطنانش در برابر ارتش روس، دفاع از "دنیای آزاد" است و اگر این سنگر در هم شکسته شود، تمام اروپا و سپس آمریکا در معرض ناامنی و نابودی قرار می‌گیرد. از این رو، با زبانی طلبکارانه در مقابل رهبران غرب سخن می‌گفت و آنها را به کوتاهی و اهمال در کمک‌رسانی به مردم و ارتش اوکراین و ترس‌شان از متجاوزان روس متهم می‌کرد. سران غرب در مقابل طلبکاری او احساس بدهکاری می‌کردند و اغلب با لحنی شرمسارانه در برابرش ظاهر می‌شدند.
اینک اما فردی در کاخ سفید قبای ریاست‌جمهوری آمریکا را به تن کرده است که نه فقط زلنسکی و مردمش را قربانی تجاوز نمی‌داند بلکه تجاوز روسیه به خاک اوکراین و اشغال بخش بزرگی از خاک آن را، به حساب عملکرد خود او می‌نویسد! دونالد ترامپ حتی منکر مشروعیت قانونی زلنسکی می‌شود و محبوبیت او را در بین مردمش فقط چهار درصد می‌داند!
طبیعی است که زلنسکی در خلوت خود ترامپ را آدم نادان و ناسپاس و نمک به حرامی می‌بیند که نه درکی از منافع کشور خودش دارد و نه بویی از انصاف و متانت برده است.
حال زلنسکی مثل دانش‌آموزی است که به دلیل نمرات عالی در درس ریاضی، همواره مورد تحسین و تشویق معلمانش بوده و این تحسین و تشویق او را مسرور و مفتخر می‌کرده است، اما در این وسط ناگهان معلمی از راه رسیده که ریاضی را نه تنها علمی خوار و بی‌ارزش می‌داند بلکه اشتغال به این درس را سبب پریشانی مغز معلم و همکلاسان قلمداد می‌کند! به چنین معلمی فقط می‌توان از ته دل فحش داد اما به طوری که خودش خیلی هم بو نبرد، اما او ممکن است از آنچه در ذهن دانش‌آموز می‌گذرد بو ببرد و در صدد اخراج از مدرسه و چه بسا ممنوع‌التحصیلی او برآید!
در این دنیا بین احساس خوشبختی و بدبختی فقط یک گام فاصله است!
احمد_زیدآبادی

This comment was minimized by the moderator on the site

در سومین سالگرد حمله روسیه به اوکراین رهبران اتحادیه اروپا و چندین کشور غربی به کی‌یف رفته‌اند تا در یک اجلاس امنیتی شرکت کنند.
همزمان قرار است وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز در نشستی در بروکسل درباره تخاصم روسیه به اوکراین گفتگو کنند.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین هم از مردم کشورش برای سه سال «مقاومت» و «جان‌فشانی» تمجید کرده است.
اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا و آنتونیو کوشتا، رئیس شورای اروپا، رهبران سه کشور حوزه بالتیک، استونی، لتونی و لیتوانی و نخست‌وزیران اسپانیا و کانادا از جمله مقامات بلندپایه‌ای هستند که به پایتخت اوکراین سفر کرده‌اند.
خانم فون در لاین گفت که سرنوشت اروپا به مبارزه اوکراین برای بقا گره خورده است.
اتحادیه اروپا در سه سالگی حمله روسیه تحریم‌های جدیدی را ممکن است علیه مسکو وضع کند از جمله برای بانک‌هایی که این تحریم‌ها را دور می‌زنند.

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چگونگی برخورد با «جرم سیاسی» ر...
با یک چرخش قلم دل بسیاری را شاد کنید! احمد زیدآبادی در آستانۀ عید نوروز و شب‌های قدر که بر اثر تن...
- یک نظز اضافه کرد در گلگشتی در آشیانه عقاب، آلاشت د...
رضاشاه پادشاهی مقتدر اما نه خونریز! من ارادتی به سلطنت مطلقه ندارم، اما با کسانی که از رضاشاه (ht...