حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت حاکمه است، نه سنگر گفتمانی مبارزه با غرب
  •  

18 بهمن 1402
Author :  
تعامل فرهنگی عرصه جنگ نیست، عرصه ارتباط و تاثیر گذاری است

ابراهیم رئیسی پدیده ایی عجیب و غریب، دولتش نیز متشکل از نیروهایی چُنین است، آقای خامنه ایی برای حفظ آبروی پست راهبردی "ریاست جمهوری"، که خود نیز روزگاری بر این کرسی، هشت سال تکیه زده بود، نباید اجازه می داد شرایط به سمتی برده شود که با دخل و تصرف و مهندسی انتخاباتیِ شورای نگهبان، افرادی مثل رئیسی و احمدی نژاد، این جایگاه مهم، در تاریخ آزادیخواهی و جمهوری خواهی مردم ایران تا این حد به ابتذال کشیده، و آنرا تَنَزُل مقام دهند.

دوران رهبری بنیانگذار ج.ا.ایران، که او خود هرگز بر هیچ کرسی رسمی در زمان زندگی و رهبری خود تکیه نزده بود هم، هرگز رئیس جمهورهایی در این سطح نازل به خود ندید، و در مقابل، مردانی بسیار کارآزموده تر، و وزنه هایی بسیار سنگین تر، بر این مقام انتخاب شدند و بر این کرسی تکیه زدند، که هر کدام دارای تفکری عمیق، سنگینی سابقه، استحکام شخصیتی و... بودند، و غیر قابل مقایسه با اینان، که این روزها "ریاست جمهوری" را تَنَزُل شان و مقام داده اند.

 میزان توانایی اندک علمی و شخصیتی اینان، بی ریشه و بنیان بودن تفکر شان در اذهانِ بسیاری از ایرانیان، اقلیت بودن تفکری که آنان بین اکثر ایرانیان از آن نمایندگی می کنند و... سبب به ابتذال کشیده شدن چنین مقامی مهم، و خدشه به کشور گردید، مقامی که وجودش در سیستم جمهوری، آرزویی تاریخی برای مردم آزادیخواه و جمهوری خواه ایران بوده و می باشد؛ وجود پُست ریاست جمهوری به عنوان یکی از معانی و وجه بروز جمهوریتِ قانون اساسی است، عصاره زحمت و تلاش، شهادت و ایثارِ جان و مال مبارزین بیشماری، در تاریخ آزادیخواهی ایران و ایرانیان از مشروطه تا کنون بوده، و سابقه ایی به درازای بیداری یک ملت دارد.

اما از آن اوج بلند، امروز به کجا رسیده ایم :

یکی گفت : "علت شکست دولت ابراهیم رئیسی در تمام زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، بین المللی و... نداشتن "آدم" (رَجُلِ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...) در دور و برش است."

دیگری پاسخ گفت : "او خود آدم (رَجُل) و نیروی خاصی در سیستم نبود، و سابقه ایی قابل توجه در امور کشور نداشت، که تربیت، تجربه و دانش کشورداری داشته، و در نتیجه در این جایگاه نیرویی برای خود تربیت کرده باشد، تا وقتی در چنین جایگاهی قرار می گیرد، به او در انجام طرح ها و پروژه هایش کمک کنند و... محمود احمدی نژاد نیز در حد و اندازه یک استاندار بود، که رئیس جمهورش کردند، رئیسی حتی در حد و اندازه احمدی نژاد هم نبوده، و نیست، چرا که نه تحصیلات کلاسیک، نه زرنگی و کیاست، و مُخِ فهم سیستمی در کشورداری و... دارد، لااقل در حد احمدی نژاد هم نیست، چه رسد به دیگر روسای جمهور اخیر، احمدی نژاد برخی توانایی های فردی داشت، رئیسی از این نیز برخوردار نیست، و مردم و دنیا، جمهوری اسلامی را با داشتن چنین رئیس جمهوری با کادر هیات دولتش مسخره می کنند و دست می اندازند، او در حد نیرویی ضعیف با آرزوهای بلند می نماید، که انگار او را آورده اند، تا ضایعش کنند، و باد غرور را از دماغ متکبرش خالی کنند و..."

بله در جامعه از روند موجود، و افراد سکاندار آن، چنین ارزیابی وجود دارد.

 رو کشیدن افراد بدونِ سابقه ایی موثر در امور کشور، برای مهمترین پست ها در نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگیِ و... کشوری در اشلِ ایران، توسط شورای نگهبان، در حالی که چشم منطقه و دنیا به ایران است، تا همچون دیگر کشورهای صاحبِ تمدنِ دیرپا، مثل هند، چین و... و بسیاری از کشورهای صاحب تمدن دیگر، خودی نشان دهد و...، اما این شیوه چینش قدرت ها در کشور، خسارات بزرگی را، به وجهه داخلی و خارجی کشورمان وارد کرده است.

و ادامه داد: "حتی کشورهای همسایه نیز ناتوانی های مسئولین ایران را، مایه برنامه های طنز و کمدی سیاسی – اجتماعی خود کرده اند، نمونه اش همین تلویزیون دولتی ج.آذربایجان است، که اخیرا چنین کرد، و ناتوانی های حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران را به طنز کشید و... [1]

فیلتر خفه کننده شورای نگهبان برای بالا کشیدن امثال احمدی نژاد، رئیسی و... باعث شد، بسیاری از اکابر میدان دیده، صاحب سبک، صاحب تفکر، صاحب کادرهای آزموده و... در کشور حذف و قربانی حضور اینان در قدرت شدند، و شرایطی در کشور ایجاد شد، که در نتیجه این مهندسی انتخاباتی، امروز نه مردان اقتصاد این آدم، مرد اقتصادند، نه مردان سیاست او در سیاست سابقه و تخصصی دارند، نه مردان فرهنگ او در فرهنگ حرفی برای گفتن دارند، نه مردان دیپلماسی او حرفی برای گفتن در عرصه دیپلماتیک جهانی و منطقه ایی دارند و... خسارتش نیز بی کم و کاست به جیب ایران و ایرانیان هر روزه واریز می شود.

امروز بر خلاف تمام شعارهای انتخاباتی رئیسی، و تیم چند نفره همکارانش در مناظرات و مبارزات انتخاباتی با رقیب، شتاب باور نکردنی در فروپاشی اقتصادی (گرانی، تورم، بی ارزش شدن ارزش پول ملی و..)، اجتماعی، فرهنگی و... را شاهدیم، و حتی امنیت و منافع ملی ایران، در خطر قرار گرفته، که خدشه وارد شدن به بنیان اساسی تمامیت ارضی (حمله پاکستان، طالبان به خاک ایران و...) و... را یکجا در این دوره شاهدیم.

و اخیرا در سالروز پیروزی انقلاب 57 ، وزیر ارشادِ این مرد، در 16 بهمن 1402 مدعی شد [2] : "حجاب مهم‌ترین سنگر گفتمانی ما در مبارزه با غرب است". حرفی ناپخته و بی اساس. کسی در بین مشاوران این آقایان نیست که حرف های آنان را سبک سنگین کند، و به این مرد سکاندار عرصه فرهنگ کشور متذکر شود که عرصه فرهنگ عرصه مبارزه و سنگربندی نیست، ادبیات، سخن، اهداف، دغدغه ها، گفتمانِ و... اهل فرهنگ چیز دیگری، به غیر از این است که در گفتار و تفکر او می آید. در دلِ فرهنگ و اهل آن باید تساهل، تسامح و مدارا را جُست، نه مبارزه، جنگ، نبرد و سنگربندی!

وزیر فرهنگ و ارشاد ایرانِ بزرگ، باید "آسایش دو گیتی" را در "با دوستان مروت، با دشمنان مدارا" و... دیده، و به جامعه خود نیز چنین راهبردی اساسی را تزریق کند، نه اینکه خود عَلَم مبارزه با این و آن را برداشته، و به خود ماموریت مبارزه فرهنگی با تمدن غرب را بدهد.

 در شرایطی که زنگ های ویرانی، فروپاشی و یا سقوط فرهنگی – اجتماعی، میهن مان با این آمار بالا و باور نکردنی از میزان طلاق بین زوج های ایرانی، نرخ پایین زاد و ولد، نرخ بالای مهاجرت و ترک ایران، نرخ پایین ازدواج و تشکیل خانواده، نرخ بالای فقر، فساد، بیکاری و... تهدید می کند، شرایط اقتضا می کند، که جناب وزیر فرهنگ، کار مبارزه با این و آن را به کناری نهاده، و به حال وخیم فرهنگی - اجتماعی کشور خود متمرکز شود، ریشه معضلات فرهنگی کشور را بشناسد، برایش راه حلی اساسی و در شان یک وزیر فرهنگی پیشنهاد داده، برای درمانش راه حل جُسته و در مسیر اصلاح این وضع حرکت کند، وقت و انرژی و سرمایه کشور و خود را در مبارزه با غرب و... به هدر ندهد.

وزیر فرهنگ ایران باید بداند، جایگاه و روش اهل فرهنگ و ادب، در حضور در سنگر و مبارزه نیست، کار فرهنگی بر بنیان میراث ماندگار فرهنگی کشور، خلق آثار هنری، و سخن فرهنگی با ملت و اهل دنیاست، و او باید پایه گذار آرامش و سلامت جامعه، و تسلی دهنده دردهای فرهنگی آن باشد، وزیر فرهنگی که خود با ادب و فرهنگ کشورش بیگانه باشد، سخن از "مبارزه" در فرهنگ می گوید، در حالی که عرصه فرهنگ، عرصه خَلقِ هنر و بیان سخنِ ماندگارِ ادبی و فرهنگی است.

 ایرانیان حتی در دوره اشغال نیز مدارا و خلق آثار فرهنگی را به عنوان شیوه مواجهه با مهاجم در پیش گرفتند، و دشمنان نظامی، سیاسی و مذهبی خود را از این طریق به زانو در آوردند، و با همین شیوه های غنی فرهنگی، آنان را در جامعه ایرانی هضم و همراه کردند، و اصلاح شان نمودند، مغولان، اعراب و... مهاجم، همه در برابر فرهنگ غنی ایرانی بالاخره زانو زدند، و بعد از یک ویرانی و اضمحلال که بر ایران حاکم و تحمیل کردند، خود توسط فرهنگ غنی ایرانیان اصلاح و تربیت شدند، و به ایران سازی و هنر و فرهنگ ایرانی روی آوردند، با تکیه بر غنای همین میراث فرهنگی – اجتماعی ایرانی است که ایران ماندگار گردید و تا کنون عمر به درازا دارد.

بر همین اساس و راهبرد هم می توان، دوباره درخشش ایران را شاهد بود، ورنه آوردن "جنگ" ، "مبارزه" ، "سنگربندی" و ادبیات و راهبردهایی این چنینی به عرصه فرهنگ، کاری بیهوده، و عملی از پیش نخواهد برد، و گریز و فرار نیز ایجاد خواهد کرد. کِی باید تصمیم سازان این کشور به این مرحله از تفکر و عقلانیت برسند که عرصه ی فرهنگ، اقتصاد، سیاست، دیپلماسی و... را از فرهنگ و ادبیات "مبارزه" و "سنگربندی" و... بیرون کشیده، و کار مبارزه و سنگرسازی و سنگر نشینی را به نظامیان و اهل امنیتِ کشور بسپارند؟! و به وظیفه، راه و روش اصولی و تخصصی این عرصه ها، به مقتضای کار خود پناه برند.

ادامه این مبارزه بی پایان در تمام عرصه ها، بنیان های اصیل فرهنگی - اجتماعی کشور را نیز بیش از این که هست، به نابودی خواهد کشاند، وقتی بنیان های فرهنگی - اجتماعی ایران دچار فروپاشی می شود، اخلاق اجتماعی سقوط می کند، فرهنگ عمومی تنزل می یابد، گروه های مرجع بی آبرو می شوند، تعاملات اجتماعی دچار خدشه و اختلال می شود، شکاف های اجتماعی گسترش می یابند، اخلاق فرو می پاشد و منکراتی همچون دروغ، خدعه، نیرنگ و... افزایش می یابند و... در چنین شرایطی که زخم، اجزای بدنه جامعه را فرا گرفته است، باید عرصه را از چنین مبارزه و مبارزین نابجایی خالی کرد، تا گرد و خاک کنندگان، صحنه زخم را وا گذارند، تا میدان دارانِ درمانِ دردهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... به میدان آیند، و بیمار را از زخم هایش برهانند و دور و مبرا نمایند.

جناب وزیر فرهنگ و ارشاد باید بداند، بحث حجاب در وجه تاریخی خود، یک موضوع گفتمان داخلی است، که از همان روزهای نخست ورود ایران به عرصه های مدرن و نو، و همزمان با آغاز دوران شکوفایی جهانی و بشری و آغاز عصر ارتباطات شروع شد، و اکنون نیز حتی بعد از وقوع سه انقلاب بزرگ آزادی بخشِ مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت، و انقلاب 57 هرگز از صحنه اجتماعی ایران بیرون نرفته، و به عنوان یک موضوع حل نشده، و اختلافیِ درون خاندانی و داخلی باقی مانده است، و نباید این بحث را به عرصه مبارزه با رقبای جهانی و بین المللی کشاند.

 بحث حجاب و در کل اختلاف عقیده بین معتقدین به راهبرد "اعمال زور و تحمیل" از یک طرف، و آزادیخواهان و تبری جویان از تحمیل و زور، و معتقدین به کرامت انسانی، آزادی و حق تعیین سرنوشت، از طرف دیگر، در بین مردان و زنان ایرانی، بحثی داخلی و جاری تاریخی است، که در کشاکش قدرت نمایی نمایندگان این دو تفکر، در جامعه نخبه ایرانی و کف جامعه جریان دارد، و به سطح خیابان ها هم کشیده می شود، در آخرین تلاش، جنبشِ "زن، زندگی، آزادی" بیرقدار اعطای حق آزادی انتخابِ نوع پوشش گردید، و این کشاکش همچنان ادامه دار خواهد بود.

واقعیت تاریخی نشان می دهد تکیه کنندگان بر کرسی قدرت و قانون در این کشور، روزی از سر زنان حجاب می کشند، و روزی بر سر آنان حجاب می کشند، و مردم ایران در میان این دو "تحمیل و زورِ" اعمال شده توسط کرسی نشینانِ قدرت، به آزادیِ عمل، و قدرت انتخاب خود نظر دارند، که دارندگان و ندارندگان حجاب، هر دو از حقوق و آزادی شهروندی برخوردار باشند، و کسی به خود اجازه ندهد، متعرض هیچکدام از آنان باشد، و یا اعتقاد خود را بر دیگری تحمیل کنند.

در عدم فهم این معادله ی ساده اما، تاریخ همواره تکرار می شود؛ کمی اعتقاد به آزادی و کرامت انسان، و حق انسان برای تصمیم در شکل دهی به زندگی اجتماعی اش، کافیست، که هم کِشندگان حجاب از سر، و هم پوشندگان و تحمیل گران آن بر سر مردم، از خر راهبرد "زور و تحمیل" پایین آیند، و مثل تمام کشورهایی که برای تصمیم اتباعِ خود ارزش قائلند، و انتخابِ شکل و شیوه زندگی را به انتخاب آنان می سپارند، یکبار برای همیشه این موضوع مناقشه برانگیز را حل کرده، از آن عبور کنند، و انتخاب آن را به زنان و مردانی بسپارند که هر کدام دلایل خود را برای انتخاب شیوه زندگی دارند، و حق برای خود قائلند.

آقای وزیر! داشتن و نداشتن حجاب، یک اختلاف داخلی، بین مردم ایران و حاکمان آن بوده و اکنون نیز هست، ربطی به مبارزه و سنگر بندی گفتمانی بین دولت ها و تمدن ها ندارد، فرهنگ ها هم در ارتباط با همدیگر، از هم تاثیر می گیرند، و گاه تاثیر می دهند، این تبادل اثر را، مبارزه ندیده و نپندارید، و آن را یک روند طبیعی، در فرایند تعامل بین انسان ها با هم دیده، و به رسمیت بشناسیم، عرصه فرهنگ، عرصه مبارزه نیست، عرصه خلق آثار و سخن فرهنگی است، تا در این تبادل بتوان خوبی هایی را داد، و خوبی هایی را نیز ستاند، بدی ها را دید، و خود را اصلاح کرد، این اصلاح فرهنگی هم، در مبارزه اعلام شده، تحقق نمی پذیرد، بلکه در رقابت و تبادل فرهنگی است که جریان می یابد، فرهنگ عرصه رقابت است، نه عرصه جنگ و مبارزه و سنگربندی.

پس اگر پیام، سخن و منطق فرهنگی داری، آن را در تولیدات فرهنگی و عمل فرهنگی خود سوار نموده، در دریای فرهنگِ داخلی و خارجی شناورش ساز، تا در این عرصه ها دیده، و بلکه پسندیده شود، و شاید هم به انتخاب مردم در آید، و ملت ها از آن سود جویند.

آقای وزیر! تحقق "انسانیت" باید مهمترین هدف مشترک بین ملت ها تعریف شود، چرا که عطر انسانیت، از قابل فهم ترین ها به دل و ذائقه تمام بشریت است، انسانیت تنها عرصه ی گفتمانی مشترک بشریت می تواند باشد، که اشتراک در آن را بین همه می توان دید، محلی برای جمع شدن تمام حقجویانِ مدعی داشتن پیام، و اهداف انسانی در جهان، تا همه را در خود، با هر مرام، مسلک، دین، زبان، جغرافیا و... جمع و همراه نموده، راهگشای مشکلات جهانی باشند، مشکلاتی که بخش بزرگ از آن، ناشی از مبارزات بی موردی از این دست است، که آقای وزیر می فرمایند، که انسان ها برای هم تدارک دیده، همدیگر را دشمن خود تعریف کرده، و به تقابل و جنگ تمدن ها، فرهنگ ها و... دامن می زنند، این خواست کسانی است که "مبارزه" را هدف خود قرار داده، هدف اصلی، یعنی انسان سازی، انسان زیستن و... را وا نهاده اند.  

[1] - به گزارش منیبان، در پربیننده‌ترین برنامه طنز شبکه تلویزیون دولتی جمهوری آذربایجان، شخصی که خود را شبیه به حسین امیرعبداللهیان کرده، به عنوان وزیر خارجه ایران معرفی و با سوالات پر از تخریب سیاسی وجهه ایران، تحریف هویت تمدنی، جعل تاریخ همراه است به چالش کشیده می‌شود.

[2] - محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت رئیسی این مطلب را در دومین «همایش ملی انقلاب اسلامی و افق تمدنی آینده» که صبح دوشنبه ۱۶ بهمن در حوزه هنری برگزار شد، بیان داشت.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (32)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

ح‌سین ق‌دیانی, [4/26/2024 12:01 PM]
از هادی_چوپان درس بگیریم
آیینه‌ی توماج_صالحی باشیم
ح‌سین ق‌دیانی: گیرم کم‌بازدیدترین پیج اینستاگرام را داری. این‌که تو صدای توماج باشی زیباست. شک نکن در اصالت این پژواک که پژواک انسانیت و شعور و شرافت است.‌ این همان بزن‌گاهی است که قرار است فرق مرد را از نامرد مشخص کند. در این گزاره مرد دلالت بر جنسیت ندارد و اصلاً برای همین است که برخلاف نامرد گوشت‌تلخ، این همه به دل می‌نشیند و این قدر شیرین جلوه می‌کند‌. نامردی همان نازنی است؛ آدم‌نمایی که نه از جنس آدم است و نه قادر است زنانگی حوا را وکالت کند.‌ مرد آن‌جا که در تقابل با نامرد قرار می‌گیرد، نازنین می‌شود و کیست که زیباترین کلمه‌ی دو حرفی هستی یعنی #زن را در کلمه‌ی محبوب #نازنین نبیند؟ باری #مرد آن‌جا که می‌خواهد صف خود را از #نامرد جدا کند، از همه بیش‌تر دهانش بوی شیر #مادر می‌دهد که خب یک زن است. بدا به حال آن نر نامرد که دهانش هر بویی می‌دهد الا نور و همه‌ی نور مرد از زن است. مرد به نور زن، عشق زن، لطافت زن، ظرافت زن، زیبایی زن، عظمت زن و تکیه‌ی زن قادر است هیئت بزند پای کوه جوان‌مردی. زن را از مرد بگیری، کاری با جنسیتش نکرده‌ای؛ نامردش کرده‌ای و نامردی یعنی ناانسانی، ناآدمی، ناحوایی. این نامردهایی که این چند روز #بهانه آوردند تا برای اعدام #توماج ماده و تبصره از #قانون پیدا کنند، فی‌الواقع تهی از ماده و تبصره‌ی مادرشان هستند. دور مانده‌های از اصل خویش که از سر بی‌سلیقگی، به جای آن‌که دنبال وصل خویش با مادر باشند، در پی اتصال با مفهوم نامردی هستند. مادر یعنی زایش؛ زایش از ماده تا معنی و طناب دار نقطه‌ی مقابل بند ناف است. یکی را می‌برند تا زندگی ببخشند؛ یکی را مستقر می‌کنند تا زندگی را بمیرانند. اگر «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» جرم باشد، مجرم اول انقلاب اسلامی است و مجرم دوم جمهوری اسلامی. چه بود آن فتنه‌ی پنجاه و هفت جز همین نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی؟ بسا که آن روزها خانم‌های مکشفه هم هم‌آهی می‌کردند با روح‌الله. کاش خمینی عوض آن بلیزر آمریکایی، با ون گشت ارشاد به میدان برساخته از عصر شاه می‌آمد و کم‌تر فریب می‌داد نسل بابااکبر را. کاش آن الم‌شنگه از همان روزها خودش را با خوی اصلی‌ش یعنی مصباح و مصباحیست‌ها نشان می‌داد تا پدران و مادران ما نه مشت‌های گره‌کرده‌ی هم‌راهی بل‌که انگشت وسط خود را حواله‌ی آن #فتنه می‌کردند. در عجبم از مردانگی شاه که خمینی را اعدام نکرد و در عجبم از نامردی شاه‌ستیزان بی‌حیا...


حیا یعنی این‌که به پاس آن‌که شاه نعش سرکرده‌های فتنه‌ی پنجاه و هفت را تحویل گورستان نداد، حضرات اقلاً اقلاً اقلاً #محسن_شکاری را اعدام نمی‌کردند. بی‌حیا کرد بی‌جمهوری اسلامی خودش را با اعدام محسن و از قرار دوست دارد باز هم بی‌حیاتر شود. اگر «فساد فی‌الارض» جنایت باشد و اگر مصداق محاربه باشد و اگر عقوبتش اعدام باشد، اهل قضاوت ناظر بر فتنه‌ی پنجاه و هفت، ابتدا باید از عمامه‌های خود برای خودشان طناب دار بسازند و تا یوم‌العیار قیامت هم نوبت #توماج_صالحی نمی‌شود. انگار مدینه‌ی فاضله درست کرده‌اند برای جوانان که توقع دارند #توماج به صدایی جز #اعتراض بخواند. #اغتشاش به فاجعه‌ی سینما رکس می‌گویند که فتنه‌گرها در اوج رذالت گردن شاه انداختند. این‌که شاه امثال صادق زیباکلام اصلاح‌طلب یا حسین شریعت‌مداری اصول‌گرا را به جرم محاربه اعدام نکرد، دلیل این می‌شود که زیباکلام از گذشته‌ی خود ابراز ندامت کند لیکن بهانه نمی‌شود که شریعت‌مداری؛ این حاج‌حسین کلاش و شیاد جنگ روزگار، دور از چشم حاج‌حسین‌های نازنین روزگار جنگ توهم بزند داخل آدم شده است و مدام برای خود ببرد و بدوزد و علی‌الدوام از حکومت اسلامی مصباح بخواهد که این را بزن، آن را بکش، آن یکی را اعدام کن. تو خودت اول‌مستحق اعدامی آقای تنگه‌بند. شاه اگر اعدامت نکرد، من آدمت می‌کنم و به نام پدرم هم این کار را می‌کنم. امثال پدر من اگر می‌خواستند یکی در مایه‌های مصباح باشند، خود تو الان باید #صدام را #پدر صدا می‌کردی. کاش انقلاب اسلامی‌تان شرف داشت و عوض طالقانی، مصباح را در ویترین می‌گذاشت؛ آن وقت می‌فهمیدی آن نسل چه معامله‌ای با خمینی می‌کرد. حال عجبا! آن‌که ساکت نهضت بود و غایب جبهه و نامرد جنگ، غاصب ولایت هم شده برای ما؛ تا ناظر بر عقده‌های ملاعمری‌ش هر روز جوان دیگری از جوانان هم‌وطنم بوسه بر طناب دار بزند. والله عین نامردی است قیاس سران حکومت اسلامی مصباح با شاه‌. زندانی زمان شاه، خامنه‌ای بود و اعدامی زمان خامنه‌ای، محسن شکاری. چه کار کرده بود مگر #محسن که شما بدترش را در فتنه‌ی پنجاه و هفت نکرده باشید؟ کم بانک آتش زدید؟ کم اتوبوس آتش زدید؟ کم سد معبر کردید؟ پس چرا به جرم محاربه خودتان را اعدام نمی‌کنید؟ یعنی فقط رژیم بی‌جمهوری اسلامی حق داشتن خیابان آرام را دارد و نظام شاه نداشت؟ لعنت خدا بر ریش‌تان و لعنت ابدی بر ریشه‌تان. شاه مؤمن‌ترین نسل ایرانی را تحویل جمهوری اسلامی داد؛ محصولش شد آزادی خرم‌شهر. اف بر محصول حکومت شما...


من کشف حجاب را حداقل در جامعه‌ی امروز نشان بی‌بند و باری زن نمی‌دانم. مردی را هم که خانمش را با موی رها می‌پسندد، دست کم در عصر امروز بی‌غیرت نمی‌خوانم. حال شما اگر زن و مرد سرزمینم را هیز و هرزه صدا می‌زنید، نگاه به نطفه‌ی حکومت خود کنید. چیست جز فعل حرام؛ وقتی خمینی خود را با طالقانی به مردم تحمیل کرد و خامنه‌ای ناگهان از بساطش مصباح را درآورد؟ آخوند اگر صدیقی باشد؛ جوان از شریعت و شریعت‌مداری فرار نکند، چه کند؟ ملا اگر پناهیان باشد؛ جوان اگر پناه به صدای توماج نبرد، چه کند؟ نه خب! همه قرار نیست مثل #تتلو در اوج بدسلیقگی فالوده با داماد بی‌سود و سواد علم‌الهدی بخورند. یکی هم می‌شود توماج تا در خلال اشعارش بیش از پیش بفهمیم که حق اتفاقاً با خمینی بود. خمینی از روزی می‌ترسید که مردم ذات آخوندهای حکومتی را بشناسند و آن روز حتی بر من هم درود فرستاده. چه کنم؟ به عقلم بگویم نفهمد؟ مگر من مداح‌شومن تی‌وی نگون‌بختم؟ چه کنم؟ به چشمم بگویم نبیند؟ مگر من سگ‌توله‌ی حسین یکتای رذلم؟ چه کنم؟ به گوشم بگویم نشنود؟ مگر من پدرم صفار هرندی است؟ یا مگر با حداد عادل رابطه‌ی خانوادگی دارم؟ که یک روز از در و دیوار سفارت انگلیس بالا بروم و فردا به دست‌مزد کارم بروم شبکه‌ی سه تا مردم حتی حسرت صدا و سیمای لاریجانی را بخورند؟ که در دولت روحانی، آویزان مشروبات الکلی یخ‌چال سفارت سعودی باشم و در دولت رئیسی، بیضه‌مال سفیر عربستان؟ هیهات! من فرزند رشید بابااکبر شهیدم و شما را متجاوزتر از صدامی‌ها به این خاک می‌بینم‌. کار صدام را ظرف یکی- دو سال، امثال پدرم خنثی کردند و خرم‌شهر را به ایران برگرداندند. نیم‌قرن است که دارید شهر شهدا را آباد می‌کنید و هنوز انگار تازه چند روز است آن بندر زیبا آزاد شده. حال شاه ناکارآمد بود یا شما؟ و صدام ناکار بود یا شما؟ شانس آوردید عصر علی نیست و زمان سیدعلی است و الا یک جملی ابوتراب علیه شما ناکث‌های ناکس هم‌زمان مارق به پا می‌کرد که بعد خود حضرت کیف کند و با صدایی خوش‌آیند برای ترانه‌های توماج بگوید: من چشم فتنه را درآوردم...
و اما تو مخاطب متن! امروز علیه دار پای‌داری سکوت کنی، فردا نوبت خودت هم می‌شود. تن به ظلم نده که مظلوم مستحق هیچ رحمی نیست. رحمت خدا بر بهشتی مصباح‌ستیز که همیشه می‌گفت: «مظلوم اگر علیه ظلمی که بر او رفته قیام نکند، خود در گناه ظالم شریک است.» دیگر در حد یک پست و استوری که می‌توانی علیه این یزیدهای حسین‌نما اقامه‌ی جهاد کنی؟ بترس از هم‌عاقبتی با مصباح...
حق
حسین_قدیانی

لینک پیج کافه‌ی حق [پیج فرهنگی ح‌ق]
https://www.instagram.com/hosein.ghadyani1401?igsh=MWxraWVlZjExeWNobA==

لینک پیج حق‌نامه [پیج سیاسی ح‌ق]
https://www.instagram.com/hosein.ghadyani1400?igsh=MXQ0bGQwdjR4anNvcA==

لینک کانال ح‌سین ق‌دیانی:
https://t.me/ghete26

This comment was minimized by the moderator on the site

سنگ بسته و سگ رها کردند

اینکه حرام و حلال شرع کدام است و به فرمایش مقام معظم رهبری چه نسبتی با حرام و حلال سیاسی[حکومتی] دارد؟ شاید شبیه احکام اولیه و ثانویه بازی دهه شصت باشد که رئیس جمهور و امام جمعه وقت(آیت الله خامنه ای) به دلیل مخالفت با اختیارات فراقانونی و فرا شرعی حکومت(ولی فقیه) ضمن متهم شدن به بیسوادی و جهالت در موضوع محدوده اختیارات بی حد و حصر حکومت(ولی فقیه) که به مطلقه تعبیر گردید به شدت مورد برخورد مرحوم امام خمینی قرار گرفت و بلافاصله عذر تقصیر و تبعیت محض داشتند.
اینکه حرام خدا برای همه منع و حلال خدا برای همه مجاز باشد شاید انتظار حداقلی از حلال و حرام باشد. هرچند حوزویان با توسل به روایات ریز و درشت فاقد سند و قابلیت راستی آزمایی یا روایت از گفتگوی مستقیم افراد با خدا که برای پیامبران و ائمه هم ممکن نبود یا نقل خواب بر دایره تفوق هر چیز خود ساخته و خود خواسته بر آیات قرآن و سنت عملی پیامبر و ائمه افزودند. شاید به همین معناست که شیعه علی رغم ۱۴۵۰ سال ادعا هنوز هم بدون علامه طباطبایی و حالا علامه جوادی آملی هیچ دریافت قابل اتکایی از قرآن ندارد.
اینکه حلال و حرام حجاب در آیات و سنت پیامبر و ائمه اطهار چیست؟ و جرم انگاری علیه هرگونه مخالفت با الگوی اجباری پوشش حکومتی مبنایی جز تعبیر رهبری به حرام سیاسی ندارد حرف جدیدی نیست. چنانکه رهبری هم قبلاً مخالفت مرحوم امام خمینی با مسئله کم حجابی را مورد تاکید قرار دادند و خود نیز بر پاکی و عمل صالح بسیاری از کم حجابها در مقایسه به معظم له و سایر مقامات متظاهر به شرعیات شهادت دادند. بهرحال اگر فشار برخی جریانهای تکفیری مانند عناصر فرقه ضاله مصباحیه نبود شاید رهبری هم هرکز از نظر قبلی اعلامی عدول نکرده و تحت عنوان حرام و گناه سیاسی مفهوم سازی نمی کردند.
اینکه دختری نوجوان شیفته فوتبال به رسم فوتبالی‌ها به سمت بازیکن استقلال دوید تا در کنار سید حسینی سلفی بگیرد حرف جدیدی نیست. چنانکه عکس العمل انسانی سید حسینی در حضور هزاران تماشاگر حاضر در استادیوم و میلیونها بیننده تلویزیونی عملی بسیار معمول بود. اما حمله وحشیانه یکی از ماموران به سید حسینی و جریمه سیصد میلیون تومانی که فدراسیون فوتبال اعلام کرد حتماً برازنده جایی جز کشور ما نیست.
اینکه همزمان با برخورد تنبیهی علیه سید حسینی، میلیونها ایرانی شاهد فیلم حمله وحشیانه حیوانی لباس شخصی به دختری کم حجاب در خیابان هستند. حیوانی که در حضور ماموران زن و مرد نیروی انتظامی می تواند ضمن ضرب و شتم وحشیانه به دختر حمله و دختر جوان را به بغل گرفته کشان کشان داخل خودرو پرتاب کند. یعنی مسئله حکمرانی هرگز و قطعاً الزام به مراعات تمور شرعی توسط جوانان نبوده و نیست. چنانکه فرمودند مسئله تعبیر مخالفت با الگوی پوشش اجباری تحت عنوان حرام سیاسی است که هر عمل وحشیانه را مجاز و لازم می داند.
اینکه تنها مخروبه اقتصادی که از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران، حمله پهپادی و موشکی ایران به پایگاهی در اسرائیل و ناامن سازی فضای ایران توسط چند ریزپرنده و ... متاثر و طبق روال و علی رغم دروغ پردازیهای دستوری خبری فرو ریخت پول سیاه ایران بود. یعنی ویرانه اقتصادی کشورمان حتی از اقتصاد غزه ویران و سوخته هم ناپایدار و ناتوان است. یعنی اسرائیل می داند، می تواند در هر لحظه که اراده کند حتی با یک نمایش ساده به خاک افلاس بنشاند. ۲اردیبهشت
https://t.me/Khabar_Naghde

This comment was minimized by the moderator on the site

قم، شهری مثل همه شهرها!؟

با بچه ها رفته بودیم یکی از بوستانهای قم برای تفریح و تفرج. قم به برکت جمهوری اسلامی! شاید بتوان گفت تنها شهری است که قبل و بعد از انقلابش قابل مقایسه نیست. چهل سال پیش تنها بوستان قم، بوستان کوچک صفاییه بود اما امروز جا به جای آن مکانهای تفزیحی ساخته اند برای مسافران و مجاوران. هرچند هنوز هم از نظر استانداردهای جهانی نسبت به جمعیتش به حد قابل قبولی نرسیده است، اما همین مقدار هم بسیار بیش از آن است که در شهرهای دیگر کار شده است.

با اینکه هوا خیلی مساعد نبود اما در گوشه و‌ کنار پوستان، دختران و پسران جوان و سرزنده را می دیدی که دو به دو و شانه به شانه، دور از چشم خانواده و با پوششی همچون دختران و پسران تهرانی به گشت و گذار مشغول بودند. با خود گفتیم، فکرش را می کردید در شهر قم با این صحنه ها مواجه شوید؟ شهری که تا ۲۰ سال پیش یک زن بی چادر در آن نبود؟ شهری که دختران و پسرانشان در همان سالهای اولیه جوانی ازدواج می کردند و فرصت دوستی قبل از آن را نداشتند؟ حالا می بینید چگونه ردپای تغییر سبک زندگی و همراهی با مد جهانی، در هر کوچه و خیابانش خود را به رخ می کشد؟

اما افسوس! افسوس که مراجع عظام و علمای اعلام هیچ گاه پایشان به بوستانهای قم و حتی خیابانهای آن نمی رسد تا شاهد این تغییرات عمیق باشند، و‌ تا راه به راه و گاه و بیگاه از مسئولان تقاضای اشد مجازات برای بی حجابان و هنجارشکنان را نکنند! کاش حداقل سالی یک بار تور خیابان گردی و بوستان نشینی برای علمای بزرگوار و مراجع عظیم الشان! به راه می انداختند تا به جای مکانهای تفریحی خصوصی تابستانی خود، سری به مکانهای عمومی و مردمی هم بزنند و از نزدیک شاهد تغییرات شدید روزگارشان باشند. شاید در فتاوی خود تجدید نظر کنند و به جای تاکید اکید بر پوشش زنان، کمی هم در باب تنبیه مردانی که وظایف خود را در حکومتی به نام اسلام انجام نداده و با چشم پوشی بر فسادهای کلان اقتصادی و اصرار بر ظواهر دینی منجر به دین گریزی گسترده شده و همچنین با اجرای سیاستهای غلط موجب بالا رفتن سن ازدواج و روابط قبل از آن و آمار وحشتناک سقط جنین و ...شده اند فتوی صادر کنند!

شاید اگر علمای تاثیرگذار‌ و تصمیم گیرنده در امور حکومتی، حداقل مثل آقای خمینی که خیلی زود متوجه بی منطقی فتوای خود در شرایط آن زمان در باب موسیقی و شطرنج شد و آن را تغییر داد، پس از رفتن ایشان متوجه بی تاثیری و پرت از شرایط زمانه بودن نظر خود در باب اجبار به حجاب شده و آن را اختیاری می کردند، امروز با این وضعیت درب و داغان در این موضوع روبرو‌ نبودیم و همچون تمام جوامع اسلامی وضعیت بهتری داشتیم.

البته بعید می دانم کسانی که هنوز هم بر این طبل می کوبند و اصرار بر پوشش اجباری بانوان دارند، دیگر از باب حکم شرع بودن یا حتی قانون بودن آن (که دلایل زیادی در رد این باب هم وجود دارد) بر آن تاکید کنند. بلکه می خواهند بگویند، جمهوری ای که ۴۵ سال پیش به نام دین برپا شد، اکنون چیزی به جز حجاب زنان ندارد که با آن بگوید اسلامی است! پس حالا که دیوار زنان در این مملکت کوتاه است، بهتر است آنها را مجبور کنیم این حداقل را حفظ کنند!

فرشته مزینانی @hooreechannel

This comment was minimized by the moderator on the site

آیت الله ایازی: اینکه یک آقا، خانمی را در خیابان بغل می‌کند و در یک ون می‌اندازد، با کدام دستور شرعی سازگار است؟

آیت الله ایازی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم درمورد اجرای طرح نور توسط گشت ارشاد گفت:
ما از صدر اسلام تا به امروز هیچ سخن فقیهی و دلیل معتبری در میان فقها برای الزام کردن به حجاب نداریم.
اگر شما می‌خواهید نهی از منکر کنید هیچ تناسب دینی و شرعی با این ندارد که یک آقا، خانمی را در خیابان بغل می‌کند و در یک ون می‌اندازد، این رفتار با کدام دستور شرعی سازگار است که یک مرد نامحرم چنین کاری را برای مبارزه با بی حجابی انجام دهد؟
دیدن تصاویر خانم‌های بی‌حجاب از تلویزیون در زمان انتخابات و راهپیمایی‌ها اشکال ندارد اما الان اشکال دارد. این دو‌گانگی در برخورد مسئولین کشور قابل قبول نیست که هرچه به نفع شما باشد اشکال ندارد و اگر نباشد اشکال داشته باشد. @Falaakhon

This comment was minimized by the moderator on the site

صبر راهبردی

به هنگام نظاره آنچه در گوشه و کنار در ابعاد مختلف در حال وقوع است،در موقعیت اتمام و زوال توصیف و تبیین تنها می توان نظاره گر ایام ماند برای تغییر.

جهان همواره در حال شدن است و تغییر که ثمره تجویز پروردگار به هنگام خلقت است بلاشک پدید خواهد آمد.

مقاومت بیشتر در جایگاه نفهمیدن تنها وسعت کیفی و کمی تغییر را بیشتر خواهد نمود.کمیت سیل به راه خواهد انداخت و کیفیت بطن جانها را متحول خواهد کرد،مثل اتفاقی که در جان مردم ایران در زمان سقوط یزدگرد سوم افتاد!

تاریخ را اگر بخوانند متوجه و متنبه خواهند شد.منتهی نه از نمرود و فرعون درس گرفته می شود و نه از خسرو پرویز و مرگ یزدگردسوم و نه شوروی را می فهمیم و نه رومانی و نه قذافی را درک کردیم و نه صدام!

https://t.me/seyyedhashemfirouzi

This comment was minimized by the moderator on the site

اگر حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسراییل را برد نظامی بدانیم؛ حمله به زنان سرزمینم توسط «گشت ارشاد ایران سوز» یک شکست تمام عیار است.
پشتوانه مردمی از هر بمب و موشکی مهمتر است.
مردم را نداشته باشی، اتم هم به کار نمی‌آید. @yashar_soltani | یاشار سلطانی

This comment was minimized by the moderator on the site

نقل خاطره رهبری  از امام  خمینی  در رابطه  برخورد تند ایشان با نیروی گشت ارشاد و حزب اللهی ها که مزاحم زنان بی حجاب در خیابان ها می شدند.

پیشنهاد می شود که جناب آقای ریسی و دیگر طرفداران حجاب اجباری این خاطره رهبری از امام را ببینند و  به سمع و نظر بقیه مقامات عالی رتبه برسانند
شاید موجب شود بساط گشت منحوس ارشاد شود تا دولت انقلابی به امور مهمی چون اقتصاد ورشکسته کشور و دیگر مصیبت هایی که گریبان مردم مستضعف ایران را گرفته است رسیدگی کنند
دولتمردان و دیگر طرفداران حجاب اجباری باید بدانند که مردم فتوای امام و رهبری را در رابطه با حجاب و عدم تعرض به حریم خصوصی ناموس ملت مسلمان به عنوان نظر دین و خود دین پذیرفتند و حالا  نمی شود باز به اسم دین خلاف فتوای امام عمل کرد و در خیابان ها باعث ناامنی برای ناموس مردم شد
امروزه با چنین برخورد هایی ، اکثر جوانان می گویند که قبلاً مرجع تقلید شان رهبری بوده ولی بعد از قضیه مهسا ، مرجع تقلید خود را عوض کردند و از آیت الله سیستانی تقلید می کنند ، چون ایشان پوشش را امری شخصی می دانند ، نه امری دینی!
تاریخ_معاصرایران
https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg

This comment was minimized by the moderator on the site

تیتر روزنامه در سال های اول انقلاب را ببینید!
امام خمینی : تعرض به زنان بی حجاب حرام است
آیت الله خامنه ای : مزاحمین زنان بی حجاب ضد انقلاب هستند
دادستان‌ی تهران: هرکس مزاحم زنان بانوان شود مجازات می شود!
رفتارهای خودسرانه و خشونت آمیز ممنوع!

مگر می شود این عبارات طی چند دهه کامل برعکس شده باشد.
تعرض به زنان بی حجاب جزو الزامات دین و شرع شمرده شود
مزاحمین زنان بی حجاب، انقلابی و ارزشی نامیده شوند.
هر کس مزاحم زنان بی حجاب شود ارتقا می گیرد و تشویق می شود
رفتارهای خودسرانه و خشن مجاز شده است.

به راستی چه شد که اینچنین شد؟
چطور شد که چند مرد نامحرم، زن و دختر مسلمان را کف خیابان لمس می کنند و با دستمالی داخل ون می اندازند و نام این حرام مسلم را واجب عینی بنامند و از آن ذیل شرع دفاع کنند؟
کجای شرع چنین فعل قبیحی را حتی در قبال زن مشرک تجویز کرده؟
به والله اگر مردی زن مسلمانی را در این حال ببیند و از او دفاع نکند، به غیرتش باید شک کرد!

سلمان_کدیور @Falaakhon

This comment was minimized by the moderator on the site

عبدالجواد موسوی 

شما مگر آشکارا نمی‌گفتید مشکلات این سرزمین 20 درصدش به تحریم‌ها برمی‌گردد و مابقی‌اش، محصول مدیریت بد است؟ ریشه سازشکار، اصلاح‌طلب و غربزده‌ها را هم خشکاندید دیگر چه بهانه‌ای دارید؟

عبدالجواد موسوی در یادداشتی با عنوان «پایان گشت ارشاد و روسیاهی تندروها» در هم‌میهن نوشت:

خب، حرف‌های آقای فضائلی و محسنی‌اژه‌ای نوید پایان گشت ارشاد را می‌دهد. خداراشکر که این‌بار انتقادها ثمر داد و روسیاهی به تندروهایی ماند که بام تا شام به چیزی جز بحران‌سازی برای این کشور نمی‌اندیشند.

به نظرم این اتفاق مبارک را بیش از همه مدیون کسانی هستیم که از آبروی خودشان مایه گذاشتند. از آن بزرگواری که برای پایان بخشیدن به این طرح وحشتناک به دست و پای مسئولان نظام افتاد و خاضعانه نوشت: من حاضرم دست و پای‌تان را ببوسم اما آبروی کشورم حفظ شود تا آن دوست اصولگرایی که ترس از دست دادن میز و منصب باعث نشد تا در مقابل چنین فاجعه‌ای خاموش بنشیند.

مگر قصد ما از این انتقادها اصلاح جامعه نیست و تذکری به آن‌ها که بر سر شاخ نشسته‌اند و بُن می‌برند؟ یک‌بار هم قبل‌ترها نوشتم اگر با خاموشی ما، تندروها آرام می‌نشینند و دست از آزار و اذیت این مردم برمی‌دارند و این‌قدر چوب حراج به حیثیت و آبروی کشور نمی‌زنند، ما حاضریم تا پایان عمر مُهر بر لب زده و خون خورده و خاموش تا پایان عمر گوشه عزلت برگزینیم.

اصلاً مارا بگذارید سینه دیوار و خلاص، اما جان مادرتان یک‌صدم آن وعده و وعیدهایی را که به این مردم بی‌پناه داده‌اید محقق کنید. شما قرار بود نهضت ضدفساد راه بیاندازید. شما قرار بود گشت ارشاد علیه مسئولان فاسد راه بیاندازید. شما قرار بود ارزش پول ملی را احیا کنید. قرار بود میلیون‌ها مسکن بسازید. قرار بود مدیریت نابسامان این سرزمین را سر و سامان دهید. مگر آشکارا نمی‌گفتید مشکلات این سرزمین 20 درصدش به تحریم‌ها برمی‌گردد و مابقی‌اش، محصول مدیریت بد است؟

خب، حالا که الحمدلله همه مملکت تحت فرمان شماست. ریشه سازشکار، اصلاح‌طلب و غربزده‌ها را هم که خشکاندید. دیگر چه بهانه‌ای دارید؟ مشکل‌تان همین یکی، دو روزنامه و سایت و خبرگزاری است؟ همین چهار تا روزنامه‌نگار شاخ شکسته که آن‌طرفی‌ها به آن‌ها می‌گویند ماله‌کش و این‌طرفی‌ها بهشان می‌گویند جاسوس؟

خودتان هم خوب می‌دانید که همین تعداد منتقدِ منصف، بزرگ‌ترین نعمت برای پرده‌پوشی بر سر صد عیب نهان و آشکار شمایند. هنوز هم می‌توانید بسیاری از ناکارآمدی‌های‌تان را گردن همین بیچاره‌ها بیاندازید.

تحلیل_زمانه @TahlilZamane

This comment was minimized by the moderator on the site

فارغ از مغایرت گشت ارشاد با قانون و اخلاق؛ اگر این کارها را برای انزجار مردم از حجاب و اسلام می‌کنند حتما موفق هستند. چون دستاورد دیگری ندارد.
آیا گرایش به دین یا دوری از آن فقط یک موضوع نظری و فکری است یا متاثر از رفتار منادیان دین است؟
‏آیه ۱۵۹ آل‌عمران خطاب به پیامبر توضیح داده که: «اگر درشت خوی و سخت دل بودی [مردم] از پیرامونت پراکنده می شدند.»
‏اثر رفتارهای امروز به نام دین در مردم، بدون شک مطابق همین قاعده است. @abdiabbas

یکی گفت : ایران از تمام ظرفیت موشکی خود در پاسخ به اسرائیل استفاده نکرد
یکی هم گفت : ولی از تمام ظرفیت و با تمام توان در حمله به دختران ایران استفاده کرد @kafaeealirezaa

This comment was minimized by the moderator on the site

قاب انقلاب
حالا من هم می‌نویسم #رضاخان_روحت_شاد
ح‌سین ق‌دیانی: حکومت ایدئولوژیک چیزی که زیاد دارد بدآموزی است؛ این‌که می‌توان در وضعیت جنگی هم نقد سیاسی نوشت. همین چند روز پیش بود که از فرط وطن‌دوستی نوشتم حتی راضی به نزول اجلال موشک بر سر سوپرانقلابی‌ها نیستم لیکن وقتی بی‌جمهوری اسلامی خود ملاحظه‌ی شرایط اضطراری را نمی‌کند و درست موسم نیاز مضاعف به وحدت ملی، باز هم ون #گشت_ارشاد را به رخ #زن می‌کشد، حق گله از این متن را ندارد.‌..
یک- خمینی و خامنه‌ای عمری در گوش ما کردند که رضاخان بی‌سواد بود.‌ نشان جهلش؟ همین که فکر می‌کرد با زور می‌تواند زن ایرانی را مجبور به کشف حجاب کند! خب الان سران بی‌جمهوری اسلامی یعنی امثال رئیسی که در مقام عمل توهم زده‌اند قیم پوشش زنان جامعه هستند، مثلاً خیلی باسوادند؟ و این‌که حتی به خاطر وضعیت جنگی هم حاضر نیستند موقتاً بی‌خیال گشت نفرت‌پراکن ارشاد شوند، دلالت بر سواد شش‌کلاسه‌ها دارد؟ باری رسیدن از بهشتی به رئیسی- که هر چه بلندتر داد می‌زند، بیش‌تر بی‌سوادی‌ش را فریاد می‌زند- عاقبت نظامی است که تأسیس خردمندانه‌ی آن همه دانش‌گاه مدرن و بیمارستان مجهز را ندید؛ فقط این را دید که رضاخان بی‌سواد است! خوب شد نمردیم و حکومت فقهای باسواد را هم دیدیم! اصلش من برای این خیلی سال است نمازجمعه نرفته‌م که در امثال صدیقی جز بی‌سوادی نمی‌بینم. البته از نوع مقدسش که می‌شود جهل مرکب...
دو- باری صدرحمت به #رضاخان که هیچ داعیه‌ی سواد نداشت ولی حتی جمیله علم‌الهدای گوشت‌تلخ هم وقتی می‌خواهد برای اجنبی رجز بخواند، ناچار است مایه از درختان عمارتی بگذارد که در عصر پهلوی تأسیس شد...
سه- رضاخان با همه‌ی بی‌سوادی‌ش گمانم از یک جا به بعد فهمید که حکومت نباید خود را فضول همه‌ی شئون زندگی مردم بداند. اصلاً مگر چند سال طول کشید اصرار او به کشف حجاب؟ زشت نیست برای حکومت فقهای ارواح عمه‌شان باسواد که رضاخان برآمده از جهل قاجار عاقبت یک چیزهایی را بفهمد و ملاهای ملازم #اینستاگرام هنوز هم نه؟ محصول تربیت رضاخان #محمدرضا بود که الحمدلله هر چه به #پادشاه بچسبد، انگ بی‌سوادی نمی‌چسبد. دارم درباره‌ی عصری می‌نویسم که اقلاً حکومت دخالتی در پوشش زن ایرانی نداشت. از قضا متوجه بسیاری از مسائل هم بود؛ این‌که #فرح به حرمت #حرم_امام_رضا با #چادر به زیارت شمس‌الشموس برود. عجبا که آن زن و شوهر متهم به غرب‌زدگی فهمیده بودند جایی مثل حرم رضاجان ملک طلق حکومت نیست و حکومت اسلامی نه. جز این است که بی‌جمهوری اسلامی حتی به حرم امام رضا هم به چشم کانکس بسیج نگاه می‌کند؟ صحن عتیق را چه به ترویج ایدئولوژی حکومت؟ گیرم آمریکا بد؛ چه دخلی دارد به عالم آل محمدی که به خاطر مصلحت حتی تن داد به ولی‌عهدی مأمون؟ عجبا! در اسلام مصلحت عمدتاً تابع منفعت جمهور است و در بی‌جمهوری اسلامی تابع نفع ملاهای دربار: مصلحت نیست محاکمه‌ی صدیقی...
چهار- بخواهم در نقد هر سه دوره‌ی پهلوی بنویسم، حرف زیاد است: چه در نقد رضاخان، چه در نقد عصر مصدق، چه بعد از آن. مسئله این است: مسئله‌ی امروز ما نه بی‌سوادی رضاخان بل‌که بی‌سوادی امثال رئیسی است. دارم فکر می‌کنم اگر شاه استادیوم آزادی را نمی‌ساخت، کلاش‌های عشق همایش دقیقاً کجا را می‌خواستند حسینیه کنند؟ کم گند زده‌اند به اقتصاد کشور؛ رجز هم می‌خوانند...
پنج- من در شکل نرمال قضیه، هیچ انگیزه‌ای برای هیچ دفاعی از هیچ شق پهلوی ندارم؛ چه این‌که لابد شاه هم گیر و گور کم نداشت که تاج حکومتش درجه‌آخر به روح‌الله رسید اما وقتی می‌بینم خامنه‌ای عوض آن‌که بی‌سوادی رئیسی را به چالش بکشد، هنوز درگیر رضاخان است، با حروف محکم‌تری تکرار می‌کنم: رضاخان روحت شاد که از یک روز به بعد فهمیدی قیم لباس نیاکان من نیستی...
شش- ملیح آن‌که شماری از ماله‌کش‌های حرفه‌ای هم نتوانستند این آخرین ورژن گشت ارشاد را تاب بیاورند؛ آن‌جا که در نقد نظام محبوب‌شان نوشتند: خدایی الان وقت راه‌اندازی مجدد گشت ارشاد نبود...
مادر محمدرضا را ول کن آقای ره‌بر. بماند که هیچ بعید نیست آن خاطرات هم از جنس همین اعترافات سال‌های اخیر باشد و هیچ اعتباری به هیچ سطرش نباشد. مادر من را ببین و ببین که چگونه داری بر ما حکومت می‌کنی که حتی هم‌سر شهید عملیات آزادسازی خرم‌شهر هم تحریم کرد شبه‌انتخابات اخیر را. حتماً که گشت ارشاد حتی در بدترین شرایط جنگی هم لازم است ولی علیه ورژن‌های جدید طلحه و زبیر که هم‌زمان در جلد خوارج هم فرورفته‌اند. والله آن‌چه بر باد داده زلف زن ایرانی را، شریعت معکوس منبری‌های خودتان است. شما که سواد دارید، پس چرا جوری حکومت می‌کنید که حتی سوپرانقلابی‌ها هم نتوانند ماله روی عوارض حکومت‌تان بکشند؟
حق
حسین_قدیانی

لینک متن در پیج اینستای حق‌نامه:
https://www.instagram.com/p/C57pTKXuy79/?igsh=Y2J0bGw5MmZ0Ymlu

This comment was minimized by the moderator on the site

تفسیر الهیاتی حال و روز امروز ج ا

شهاب الدین حائری شیرازی

در خبر است که چون خدا خواهد کسی کاری کند که به پایان و نابودیش منتهی گردد، چشمان او را و توجه او را از ادراک  مصلحتش دور گرداند چنانچه خود شیشه عمرش را به خیره‌سری بشکند، حال آنکه گمان کند در حال انجام بهترین تدبیرها برای حفظ خویش است.
پس از آنکه موج بلا در اثر کارهای خودش به هوا خاست و آثار آنچه مصلحت خویش می پنداشت، معلوم شد که جز فنا و نابودی به دنبال نداشته، انگشت می‌گزد که چگونه ممکن است از چنین امور بدیهی غفلت کرده با دست خویش گور خویش را کنده باشم؟

این همان افتادن به گرداب مکر خداست.
امروز ج ا دقیقا در حال نابود کردن خویش است با سیاستهای خارجی که پس از عمری تحریم جانکاه، جنگی ویرانگر را به دنبال دارد و سیاستهای داخلی که به نفرت روز افزون خلق از حاکمیت منجر شده است و می شود.

«فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ ( ۲ حشر)

آنها نيز مى‌پنداشتند حصارهاشان را توان آن هست كه در برابر خدا نگهدارشان باشد. خدا از سويى كه گمانش را نمى‌كردند بر آنها تاخت آورد و در دلشان وحشت افكند، چنان كه خانه‌هاى خود را به دست خود و به دست مؤمنان خراب مى‌كردند. پس اى اهل بصيرت، عبرت بگيريد.»


آنچه در این ج ا بسیار هست ظلم و تعدی به خلق خداست، خدایی که خلق را از عمق جان دوست دارد و منتقم ظالمین به بندگانش هست.

This comment was minimized by the moderator on the site

اعتراض شدید آذر منصوری به بازگشت گشت ارشاد: صحنه‌های زشت برخورد خشن با زنان با شدت بیشتر در حال تکرار است

آذر منصوری، رییس جبهه اصلاحات نسبت به بازگشت گشت ارشاد به خیابان اعتراض کرد.

او در توییتر خود نوشت: قبل از مرگ مهسا و اعتراضات پس از آن، مکرر گفتیم که گشت ارشاد را جمع کنید و این مناقشه ویرانگر را خاتمه دهید. اما درست در موقعیتی که همبستگی ملی بیش از هر زمان ضرورت دارد، همان صحنه های زشت با شدت و‌ خشونت بیشتر با زنان و دختران ایران در حال تکرار شدن است! این چه تدبیری است؟
@mypersia24 | ایران من

This comment was minimized by the moderator on the site

بیانیه‌ی جمعی از نواندیشان دینی داخل وخارج کشور
در محکومیت برخورد دوباره‌ی خیابانی با زنان
 
پس از بیش از یک سال رویارویی حکومت در برابر زنان ایرانی و کوشش برای سلب حقوق مدنی و اجتماعی آنان به بهانه‌ی رعایت قانونی که هنوز نهایی نشده است، حکومت دیگربار به مصاف خیابانی زنان ایران رفته است. طرفه آن‌که این کار، که بی‌شک با اشاره و تصویب عالی‌ترین سطوح نظام صورت پذیرفته، در بطن ابربحران‌های عمیق و دامن‌گستر داخلی و خارجی انجام شده است.

وانگهی، این کار در اوج بی‌آبرویی حکومتیانی انجام می‌شود که مقدسات را قواره‌ی گوشت‌تلخی حاکمیت ساخته‌ا‌ند، اموال عمومی را پنهانی ملک شخصی خود کرده‌اند و کانون‌هایی پرورانده‌اند که، در سایه‌ی حمایت مطلق هسته‌ی سخت حکومت، دست و دامن‌شان به انواع فسادها و خلاف‌های اخلاقی و قانونی آلوده است. در میانه‌ی این همه بی آبرویی، ناکارآمدی و ابربحران‌های داخلی و خارجی، رفتار حکومت با زنان همانا تصویری عریان از درنده‌خویی حکومت نسبت به نیمی از جامعه‌ی بالنده‌ی ایران است.

آسیب‌ و عوارض این‌گونه رفتارهای بیمارگونه و تهی از هر گونه وجاهت قانونی و اخلاقی دیرزمانی است که آشکار شده است. هیچ صاحب خرد و ایمانی نیست که نداند این هتاکی‌ها و توحش‌ها تنها به بهانه‌ی قانون وشریعت انجام می‌شود و چگونه به یکپارچگی ملی وانسجام اخلاقی، معنوی و روانی ایرانیان صدمه‌ها‌ی جبران‌ناپذیر وارد می‌کند.
در میانه‌ی ابربحران‌های بی‌سابقه‌ی داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی و در زمانه‌ای که سایه‌ی جنگ از هر وقت دیگری به ایران نزدیک‌تر است حکومت چنین بی‌محابا به نبرد زنان بی‌دفاع ایرانی رفته است. این واقعیت به خوبی نشان می‌دهد که این نظام همانا زنان ایرانی را بیش‌تر و پیش‌تر از دشمنان شمشیرآخته‌ی مسلح خارجی‌اش مخالف خود می‌داند. از این شیوه‌ی رسوای زمام‌داری، که شوربختانه ریشه‌های عمیق‌ دوانده، چیزی جز خسارت و ندامت نخواهد رویید.

ما امضاکنندگان این بیانیه با قاطعیت مخالفت صریح خود را با فرصت‌طلبی حکومت در سرکوب دوباره‌ی زنان کشور اعلام می‌کنیم و از این کردارهای ننگ‌آور به نام خدا،‌ اسلام و قانون برائت می‌جوییم. دوران «یا روسریی ا توسری» برای همیشه سپری شده و بازگشت‌ناپذیراست. حاکمان کشور می‌دانند که نمی‌توانند مأموران خود را به همه‌ی محلات، خیابان‌ها، کوچه‌ها، مراکز شهری، تفریحی و... اعزام کنند. نافرمانی مدنی زنان در برابر حجاب اجباری در بسیاری از شهرهای کشور گسترده‌تر از آن است که آن را بتوان با گسیل عده‌ای سیاهپوش، پر سر و صدا و خشن در معدود نقاط و میادین شهرها مهار کرد. این برخوردهای غیر انسانی البته قربانیانی خواهد گرفت اما نمی‌تواند بر این مقاومت مدنی فائق آید. حتی در همان نقاط محدود نیز بازی موش و گربه‌ میان مردم و مأموران در جریان است و سرکوب نمی‌تواند تا چند ده متر آن‌سوتر دوام بیاورد.

بر این اساس به حاکمان کشور یکبار دیگر هشدار می‌دهیم از جنگیدن تن‌به‌تن با زنان ایرانی پرهیز کنند و تنوع طرز فکرها و گونه‌گونی سبک‌ زیست‌ها را به رسمیت بشناسند که این‌ کاری است به صلاح کشور، ملت، دین و اخلاق.
 
محمدجواد اکبرین
حسن یوسفی اشکوری
عبدالعلی بازرگان
رضا بهشتی معزّ
میثم بادامچی
سروش دبّاغ
عبدالله ناصری طاهری
علی طهماسبی
احمد علوی
رضا علیجانی
رحمان لیوانی
داریوش محمدپور
مهدی ممکن
ژیلا موحد شریعت‌پناهی
یاسر میردامادی

This comment was minimized by the moderator on the site

دشمن!

چه کسی به هموطنانم حمله می‌کند؟
اسرائیل!؟
چه کسی به دختران کشورم اهانت می‌کند؟
اسرائیل!؟
چه کسی با هیبت نظامی همه را تهدید می‌کند؟
اسرائیل!؟
چه کسی بغض به گلوی ما می‌اورد؟
چه کسی در خیابان‌ها وحشت می‌آفریند؟
چه کسی بر نجیب‌ترین فرزندان ما اسلحه می‌کشد، لگد می‌زند؟
چه کسی دل ایران را خون می‌کند؟
نتانیاهو؟ اسرائیل؟!
نه
نه
چرا ما باید خوشحال باشیم که اسرائیل نابود می‌شود؟
وقتی خودمان با متجاوزینی مواجهیم
که روی همه ظالمان تاریخ را سفید کرده‌اند!

این نیروها را از کجا پیدا می‌کنید؟
چطور از انسانیت تهی‌شان می‌کنید!
خوب ببینید.
تا فردا در دادگاه نگویید؛
نمی‌دانستیم
کسی گزارش نداد
نگویید نشان‌مان ندادند
خوب نگاه کنید
دختران ایران را، برابر هیولاها

مردم ما حق دارند
از دشمن خارجی
کمتر بترسند!

رحیم قمیشی

This comment was minimized by the moderator on the site

محسن برهانی: یک سال اقدامات غیرقانونی و غیرشرعی پلمب و توقیف و ممنوعیت از ورود و … اگر تأثیر داشت، دیگر چرا طرح نور و بازگشت گشت ارشاد و اردوکشی خیابانی را دوباره راه انداختند؟نگاه پادگانی به عرصه اجتماعی، جواب نداد و جواب نخواهد داد و طرح نور و زورتان از پیش شکست خورده است. @eskannews_com

طرح نور یا طرح زور یا طرحی کور

چند روزی است که خیابان‌های شهرهای ایران محل قدرت‌نمایی نیروی انتظامی و بگیر و ببند نسبت به زنان و دخترانی شده است که حجاب را رعایت نمی‌کنند. فراجا این طرح خود را «طرح نور» نامگذاری کرده و ادعا نموده که به تبع مطالبات مردم، اقدام کرده است.

مکرّر در مکرّر گفته شد که واکنش و اقدامات نیروهای انتظامی در برخورد با هر جرمی باید مبتنی بر قانون باشد و الا خود آن نیروها مرتکب جرم شده‌اند و گویا مجرمی می‌خواهد با اقدامات مجرمانه، با جرم مقابله کند که طنزی بالاتر از این وجود ندارد!!

چند مأمور یک خانم را دوره می‌کنند و با انتقال وی به مقرّ یا قرارگاهشان از وی تعهد می‌گیرند و سپس همین تعهد منشأ پرونده‌سازی و ارسال به دادگاه و یا آزادی می‌گردد. همینجا با دو خلاف قانون مواجه هستیم:

در این جرم خاص (موضوع تبصره ماده ۶۳۸)، پلیس حق انتقال شخص به بازداشتگاه و مقر و پاسگاه و قرارگاه را ندارد. صرفاً می‌تواند مستقیم شخص دستگیرشده را به دادگاه (و نه دادسرا) ببرد تا قاضی محترم اقدام به اخذ تأمین کند.
پلیس هیچ حق قانونی مبنی بر اخذ تعهد ندارد و این سنت من‌درآوردی نوعی اقرار اکراهی یا اضطراری است.

ظاهراً برخی از تصمیم‌گیران به این نکته رسیده‌اند که چنین اقدامی غیرقانونی است فلهذا پیشنهاد شده است که یک قاضی بیاید و در مقرّ حاضر و همانجا اقدام به تفهیم اتهام و اخذ تأمین نماید. چنین پیشنهادی به ابتذال کشاندن دستگاه قضا و قضات نشسته است که در محکمه بایستی حاضر بوده و ضابط و طرفین دعوی خدمت قاضی برسند نه اینکه با نگاه ابزاری به قاضی محکمه، وی را در پاسگاه مستقر نمایند. اساساً چنین شخصی دیگر قاضی محکمه نیست بلکه قاضی سیّار است!!
باید تأسف خورد بر عقول ناقصی که نه جایگاه قضاوت را فهمیده‌اند و‌ نه شأن قاضی را پاس می‌دارند.

برای آشنایان به حقوق و علوم ‌اجتماعی و تاریخ پرواضح است که این اقدامات مانند اقدامات یک سال گذشته هیچ آورده‌ای برای لشگرکشان خیابانی نخواهد داشت. بجای این اقدامات از پیش شکست‌خورده، بایستی واقعیت خارجی را بدون جهت‌گیری با کار آماری شناخت و بجای لجاجت به سمت همگرایی حرکت کرد. عده‌ای بیش از یک سال است که از ترس درک واقعیت و عدم انطباق آن با گرایشات فکری و آمال ایدئالیستی و توهّمات اتوپیایی خویش، از آمار و‌ نظرسنجی فراری هستند! البته جامعه منتظر نمی‌ماند و گذشت زمان حقیقت را برای آنانی که نمی‌بینند یا نمی‌خواهند ببینند، نمایان خواهد ساخت.
حجاب
گشت_ارشاد
محسن برهانی https://t.me/m_borhani57

This comment was minimized by the moderator on the site

چمران از صیاد می‌گوید
ح‌سین ق‌دیانی: خوش به حال سوپرانقلابی‌ها که می‌توانند بین دکتر مصطفی و بی‌جمهوری اسلامی خامنه‌ای یا حکومت اسلامی مصباح نسبت مستقیم پیدا کنند. خوش به حال‌شان؛ قورباغه ناهارشان‌. من چنین توانی ندارم. آن‌چه روز به روز دارد فاصله‌ی مرا از نظام بیش‌تر می‌کند، مکتوبات #هانا_آرنت نیست؛ منقولات #مصطفی_چمران است. کتاب‌های آرنت از قضا حول این محور سیر می‌کنند که در کنار شرح و تفسیر ظلم دیکتاتورها، هرگز غافل از توضیح قصور و تقصیر ملت‌ها نباشند. به عنوان نمونه #آرنت در کتاب خواندنی #آیشمن_در_اورشلیم اگر چه دقیق‌ترین کیسه را بر تن هیتلر و هیتلریسم می‌کشد اما به قدر کافی در نقد معایب پیدا و پنهان قوم یهود هم می‌نویسد. اساساً حسن قلم هانا آرنت این است که نه فقط همه‌ی حق را به مظلوم نمی‌دهد بل‌که در مظلومیت- در این‌جا مترادف با حقانیت- یهودی‌ها تشکیک هم می‌کند. می‌خواهم بنویسم سخت‌تر از کار در معدن، حفظ ادب و ادبیت هنگام تماشای رسانه‌ی رسوای ضد ملی نیست؛ این است که هم به #طالقانی ارادت داشته باشی، هم به نظام سیاسی فعلی. راه‌اندازی مجدد گشت ارشاد آن‌هم با اکسسوری‌های جدید، دگر بار ثابت کرد که بی‌جمهوری اسلامی چقدر از مرحله پرت است. فی‌الواقع بیماری زمینه‌ای حکومت اسلامی صدها سور زده به بیماری زمینه‌ای مهسا. اگر حجاب علاوه بر حکم خدا، امر قانون هم هست و اگر نظام موسوم به اسلامی موظف است که حتی با وجود تجربه‌ی تلخ مهسا باز هم گشت ارشاد را راه‌اندازی کند، چرا از حکم خدا و امر قانون در مقطع قبل از انتخابات دفاع نکرد؟ حضرات بدتر از #معاویه شیادی می‌کنند؛ بعد توقع دارند ما با #علی قیاس‌شان کنیم! خدایی اگر #امیرالمؤمنین امروز حاکم جامعه بود، با #صدیقی برخورد می‌کرد یا بی‌حجاب‌ها؟ دو جنگ از سه جنگ حضرت در عصر خلافت، اتفاقاً با مصباحیست‌های ورژن صدر اسلام بود. طرفه حکایت این‌جاست که دار و دسته‌ی مصباح هم‌زمان دارند نقش ناکثین و مارقین را بازی می‌کنند تا علاوه بر زمین، دین را هم خورده باشند. بی‌جمهوری اسلامی در حالی باز هم به گشت ارشاد چراغ سبز نشان می‌دهد که این گشت مفلوک، بنا بر تجربه، جز سه تا انداختن هیچ هنر دیگری نداشت:
انداختن حجاب از چشم زن
انداختن جامعه به جان هم
انداختن نظام از چشم اکثریت
نزدیک است بنویسم که چمران جای خود؛ حکومت اسلامی مصباح حتی قابل جمع با سیدالشهدای مقاومت نیست که نه موافق با جریمه‌ی هاشمی بود، نه توافقی با نگاه گشت ارشادی داشت. باری اگر قاسم از حزب‌اللهی‌ها می‌خواست که از قضا با مخالفین گرم‌تر بگیرند، باش تا نظام از یک‌دست‌سازی کوتاه بیاید. خوب نگاه کنید به سخنان چمران در مدح صیاد با حضور بازرگان. چمران که از سویی چپ‌های کلاسیک می‌زدندش و از دیگر سو چپ‌های مؤسس سه‌پا؛ به جای آن‌که از خود دفاع کند، از صیاد ارتش دفاع می‌کند و البته ارتش را ارتش مردم می‌خواند. هیچ شکی در ارادت چمران به خمینی نیست اما مگر در علاقه‌ی چمران به بازرگان شکی هست؟ دوست دارم بیش‌تر حرص بدهم سوپرانقلابی‌ها را: هیچ شکی در ارادت حاج‌قاسم به سیدعلی نیست ولی مگر در عشق سلیمانی به هاشمی شکی هست؟ اگر خامنه‌ای حتی در دیدار با مرده‌شورها هم به نحوی باید یک حالی به مصباح ساکت نهضت و غائب جبهه بدهد، چمران اما فراموش نکرده بود که انقلاب اسلامی گر چه شعورش را مدیون مطهری است لیکن همه‌ی شورش را بده‌کار شریعتی است‌. مخلص همه‌ی آثار شریعتی تنفر از پیوند زر و زور و تزویر بود و خلاصه‌ی بی‌جمهوری اسلامی اتفاقاً همین پیوند شوم میان ثروت و سلاح و ریاکاری است. آری این مثلث صهیون‌تر از مثلث صهیونیست‌هاست که مجوز برخورد مؤمنانه را با شاگرداول مصباح می‌دهد. قلب من گاراژ نیست که هم بتواند چمران و صیاد را دوست داشته باشد، هم مصباحیست‌های کلاشی مثل پناهیان و صدیقی و حسین تنگه‌بند را. قضاوت با مخاطب که در شریعت تخصص‌محور چمران، صدای هایده حرام است یا صدا و سیما. آری! بیماری زمینه‌ای نظام #ایدئولوژی است. نشستن ایدئولوژی مصباح بر فرق فرهنگ چمران، نه عجب که از جماعت هم‌زمان مارق و ناکث، منبری محبوب بیت ساخته. من از بی‌جمهوری اسلامی متنفرم؛ چون درست مثل چمران به ارتشی عصر شاه عشق می‌ورزم. هیهات! دلی که صید صیاد شده باشد، تن به حکومت اسلامی مصباح نمی‌دهد. آن‌چه هم که باید بسته شود، تنگه‌ی هرمز نیست؛ دهان گشاد شریعت‌مداری است. ره‌بر کی می‌خواهد بفهمد که ضرر تاج‌زاده برایش بیش‌تر از شریعت‌نداری نیست؟ مادام که این #فهم حاصل نشود، حتی خامنه‌ای هم با چمران جمع نمی‌شود. چه سود از شکار ناموفق تانک با دکتر مصطفی در روزگار جنگ؛ وقتی در جنگ روزگار، پیام‌بر دهلاویه پای مصباح ذبح می‌شود؟ وقتی مصباح محافظ دارد و صیاد نه؟
حق حسین_قدیانی
https://www.instagram.com/reel/C51bMMyOz5j/?igsh=MWlocjR1dDAxbW8yZQ

This comment was minimized by the moderator on the site

برخاستن نهیب‌های جدی از درون مراکز دینی

مرضیه حاجی هاشمی

با بررسی متون الاهیاتی و تفاسیر آنها می‌توان دریافت که الاهیات در دو صورت به انحراف کشیده می‌شود، یکی آنجایی است که الاهیات برای توجیه قدرت و مشروعیت بخشی بدان مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد و جای دیگر آن است که الاهیات به جهل آلوده می‌شود و تفسیرهای جاهلانه از آن به عمل می‌آید و دقیقاً این دو وضعیت در جایی بر هم منطبق می‌شود؛ چرا که برای مشروعیت بخشی مداوم به هر آنچه از قدرت برمی‌آید، ما شاهد وضعیتی هستیم که چاره‌ای جز تفاسیر جاهلانه خودمحورانه و منفعت طلبانه که منجر به نادیده انگاشتن علم و اخلاق نیز هست، باقی نمی‌گذارد.

در مقابل نیز تنها دو دسته افراد بر محور این تفاسیر یا بهتر بگوییم «الاهیات قدرت و جهالت» به حمایت، تقویت و تبعیت ادامه می‌دهند که آنها نیز یا از این الاهیات منفعت می‌برند یا جاهلانی هستند که سعادت را صرفاً در طاعت از الاه این الاهیات به قطعیت گرفته‌اند.

جهان مسیحیت برای رهایی از این گونه الاهیات مخرب، دست به انقلاب و دگرگونی عظیمی زد و راه حل را در علم یافت. «کنت» «اعتقاد داشت که تمام سیاست و اخلاق و مذهب آینده باید توسط حاملان دانش مدرن ساخته و پرداخته شود. مفهوم چنین گفته ای این بود که انقلاب، ابتدا باید توسط فیلسوفان تبیین شود تا بعد بتواند به واقعیت سیاسی و اجتماعی بدل گردد.»

اما در جهان اسلام که از زمان «غزالی» فیلسوفان به حاشیه رانده شدند و اندیشه فلسفی تا حدود زیادی به محاق رفت و «حتی در قرن بیستم برخی از متفکران اسلامی کوشیدند، شالوده‌ای الاهیاتی را در مخالفت با مدرنیسم غربی مفصل بندی کنند» برای رهایی از «الهیات قدرت و جهالت» که می‌تواند کل الهیات و باورهای الهیاتی را با انحراف و جامعه را با آسیب جدی مواجه کند، در قدم اول چه می‌توان کرد؟

گام نخست این مبارزه انقلابی فکری باید از دل خود الاهیات برداشته شود و اندیشمندان این حوزه از درون مراکز دینی باید سر برآورند و در مقابل این انحراف خطرناک بایستند، انحرافی که دیر زمانی نپاید، جامعه را به دو قطب رادیکال و خشن در مقابل هم به صف‌آرایی جدی بکشاند. از یک سوی یک دین قشری و قشری مسلکان حامی قدرت سرکوبگر و از سوی دیگر یک قشر بی‌دین و هرهری مسلک که از سر لجاجت در مقابل این حاملان «الاهیات قدرت و جهالت» به هر ستیزه جویی اجتماعی دست خواهند زد و می‌توان اعتراف کرد که این رویارویی، از هر نظر خطرناک‌ترین وضعیت اجتماعی قابل تصور می‌باشد، به لحاظ توسعه انسانی و اخلاق تا توسعه و پیشرفت یک ملت که تنها با همدلی و همکاری و وفاق ملی محقق می‌شود.

پس ضروری‌ترین و عاجل‌ترین اقدام، برخاستن نهیب‌های جدی از درون مراکز دینی برای مهار زدن به این چرخه و تقابل ویرانگر اجتماعی از طریق توقف روند انحرافی الاهیاتی است.

گام بعدی، خردورزی و بازگرداندن تفکر فلسفی به درون مراکز علمی الاهیاتی است که همکاری جدی اندیشمندان دانشگاهی و متفکران آزاد را می‌طلبد. این به معنی پایان دادن به جریان اندیشه‌ای است که از «امام محمد غزالی» آغاز شد و همچنان در دنیای تفکر اسلامی پرقدرت به حیات خود ادامه می‌دهد، همان جریانی که «سید قطب» در دنیای مدرن چهره شاخص و بنیادگرای آن است، همو که همچنان تاثیر فراوانی بر «فقه حکومتی» رهبران فکری سیاسی امروز ایران (https://i.postimg.cc/W3D1Q062/IMG-20240209-021731-138.jpg) دارد.
@M_Hajihashemi_iran1

This comment was minimized by the moderator on the site

حمله ایران به اسراییل، تبلیغ مجانی سامانه های پدافندی اسراییل بود.

اردنی ها از اینکه موفق به سرنگونی تعدادی پهپاد و موشک ایرانی شدند، بسیار شادمان هستند./ اینترنشنال

تعداد ۱۸۵ پهپاد از ۱۸۵ پهپاد و ۲۶ موشک از ۲۶ موشک کروز و ۱۰۳ موشک از ۱۱۰ موشک بالستیک شلیک شده توسط سپاه، رهگیری و منهدم شدند.

فقط ۷ موشک بالستیک به اسرائیل رسید که هیچکدام منجر به آسیب و تخریب جدی نشد. تعداد تلفات نظامی و غیرنظامی تا این لحظه صفر است ./هاتف مطهری

@monsis

This comment was minimized by the moderator on the site

مقتضیات اصلاح‌گری دینی پس از آخرین موج اعتراضی
علی‌اشرف فتحی

برای پاسخ به این پرسش که جریان اصلاح دینی باید چه واکنشی به تحولات اجتماعی اخیر ایران پس از اعتراضات ۱۴۰۱ نشان دهد، شاید لازم باشد به نکته‌ای تاریخی و تبارشناختی اشاره کنم. می‌گویند قدیمی‌ترین تجمعات اعتراضی ثبت‌شده زنانه در تاریخ جهان را زنان رومی برگزار کرده‌اند. دو قرن پیش از میلاد، در جریان جنگ رومی‌ها با هانیبال، فرمانده کارتاژی‌ها (تونس فعلی)، حاکمان روم تصمیم گرفتند به مناسبت جنگ حالت فوق‌العاده اعلام کنند و یکی از این قوانین، محدودیت استفاده از طلا و لباس‌های تجملی برای زنان بود. پس از پایان جنگ، گروهی از زنان در برابر سنای روم تجمع کردند و خواهان رفع این محدودیت‌ها شدند. برخی مورخان، این تجمع را قدیمی‌ترین تجمع اعتراضی زنان در تاریخ می‌دانند.

در دنیای باستان، رومی‌ها اگرچه بیش از یونانی‌ها به زنان بها می‌دادند، اما در نظم رومی نیز کوشیده می‌شد هم‌ترازی زنان و بردگان حفظ شود. از نظر کاتو، کنترل پوشش و زیبایی ظاهری زنان می‌توانست به کنترل رفتارهای زنان منجر شود و نظم مورد نظر دولتمردان روم را حفظ کند. برای یک دولت اقتدارگرا، کنترل تک‌تک افراد جامعه یک هدف مهم به شمار می‌رفت و کنترل زنان به‌عنوان نیمی از افراد جامعه چون برای جوامع جنگ‌سالار آن دوره بسیار آسان‌تر بود، همه قدرت‌ها و دولت‌های دوران باستان به آن اهتمام می‌ورزیدند.

کنترل مردم از طریق کنترل پوشش آنان، در نخستین دولت مدرن ایران؛ یعنی حکومت پهلوی نیز مورد توجه قرار گرفت. مطالعه یکی از بازجویی‌های محلی در عصر رضاشاه نشان می‌دهد تغییر پوشش، یک ابزار کنترل شهروندان بوده و جلوه دادن آن به‌عنوان یکی از مظاهر تمدن جدید، ظاهری فریبنده برای این کنترل‎گری محسوب می‌شد. در خرداد ۱۳۱۶، یک کشاورز هفتاد ساله بی‌سواد روستایی در مزینان خراسان در حضور مقامات محلی مورد بازجویی قرار گرفت تا پاسخ دهد که چرا همسر و دخترانش در مراسم دولتی کشف حجاب شرکت نکرده‌اند. او همچنین باید صحبت‌های زنان خانواده و همسایه‌هایش درباره قانون کشف حجاب را به مقامات گزارش می‌داده است.

آنچه در طول تاریخ به‌عنوان یکی از کاربردی‌ترین ابزارهای مهار شهروندان استفاده شده، با افزایش قدرت شهروندان رنگ باخته، اما کاربرد آن متروک نشده است. مهار پوشش؛ یعنی حضور پررنگ دولت در زندگی خصوصی شهروندان، و این کنترل اگر موفقیت‌آمیز باشد، شهروندان را ناخودآگاه مطیع‌تر خواهد کرد.

طبعاً پروژه یا پروژه‌های اصلاح دینی را نیز باید همین‌گونه تبارشناسی کرد، اما فارغ از آن، وضعیت کنونی جریان اصلاح دینی در ایران بسیار بغرنج و پیچیده است. جامعه امروز کمتر از هر زمانی به دنبال تأثیرپذیری از جریان اصلاح دینی است. نتایج منتشرشده از موج چهارم «پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» نیز نشان می‌دهد جامعه ایران شاهد تحول جدی در امر دینداری است، اما این تحول را نمی‌توان به حساب جریان اصلاح دینی گذاشت. چهره‌های این جریان امروز کمتر از هر زمان دیگری در میان قشر دانشگاهی که مهم‌ترین مخاطب آنان و جامعه هدف آنان بوده است، شناخته‌شده‌اند؛ بنابراین، تحولات اجتماعی کنونی را نمی‌توان محصول نوگرایان دینی دانست. همان‌گونه که مناسک‌گراتر شدن جامعه مذهبی ایران را نیز نمی‌توان یک ناکامی برای جریان اصلاح دینی دانست؛ چراکه اساساً این طیف نیز مخاطب جدی نوگرایان دینی نبوده‌اند و از همان ابتدا عمدتاً از روحانیون و مداحان تأثیر می‌پذیرفته‌اند.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۴ @cheshmandaz_iran

This comment was minimized by the moderator on the site

پاسخ ایران به اسرائیل باید غیرقابل پیش بینی باشد

حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی:

آمریکا پشتیبان اصلی اسرائیل در تمامی جنایاتی است که نتانیاهو علیه بشریت انجام می دهد. اسرائیل بدون رضایت آمریکا هیچ کاری انجام نمی‌دهد.

ترور فرماندهان سپاه برای اولین بار توسط آمریکا و با ترور حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. از آن زمان است که اسرائیل اجازه یافته تا به ترور فرماندهان سپاه در سوریه و لبنان در راستای سیاست ها و منویات آمریکا اقدام نماید.

به نظر می رسد که آمریکا مهم ترین مزاحم خود برای تداوم استقرار نظامیانش در عراق و منطقه را نیروهای مقا‌ومت طرفدار جمهوری اسلامی ایران می داند و به دنبال آنست تا به ایران ضربات مهلک بزند.

شاید بهترین واکنش آن باشد که ایران اقدامات گسترده حقوقی و بین المللی و دیپلماتیک علیه اقدام تروریستی اسرائیل انجام دهد.  از طرفی جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند تا با حفاظت و مراقبت از شهروندانش، اسرائیل را در ترور ایرانیان عزیز و پاسداران سرفراز، ناکام بگذارد.

ایران باید فرض را بر این بگذارد که اسرائیل تصمیم گرفته است تا تمام پاسدارانی را که به کشورهایی مانند سوریه و لبنان سفر می کنند را ترور کند. بنابراین باید همه آنها را هشیار کند تا از شیوه هایی استفاده کنند که دستگاه های جاسوسی اسرائیل پی به وجود و‌ محل استقرار آنها نبرند.  همچنین بهتر است مقامات ایرانی هیچ حرفی از نوع واکنش ایران و سپاه پاسداران و نیروهای مقاومت نسبت به جنایات و ترورهای اسرائیل نزنند و عجله‌ای هم برای واکنش بروز ندهند. بلکه با صبر، حوصله، برنامه ریزی و بدون سر و صدا و تبلیغات، اقداماتی انجام دهند که اسرائیل بفهمد هیچ جنایتی بدون واکنش متناسب، فراموش نخواهد شد.

اسرائیل باید همیشه نگران دریافت پاسخ به جنایاتش در همه ابعاد از سوی همه ظلم ستیزان جهان باشد، ولی نباید بداند که چگونه و با چه ابزاری و در چه زمانی و با چه تاکتیکی و علیه چه اهدافی این واکنش ها صورت خواهد گرفت. 

تحلیل گران بر این باورند که اسرائیل می خواهد جنگ خود در نوار غزه را تبدیل به جنگ با ایران کند تا از فشار افکار عمومی جهانی بخاطر  زن کشی و کودک کشی و نسل کشی نجات یابد.  احتمالاً آمریکا هم با چنین سیاستی موافق است و به دنبال برپایی یک جنگ علیه ایران است تا اسرائیل با خیال راحت بتواند به قتل عام و کشتار فلسطینی ها ادامه دهد.

This comment was minimized by the moderator on the site

« نیروی انتظامی در فاصله‌ی ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳ »


سردار رادان: برخورد با کشف حجاب از شنبه ۲۶ فروردین آغاز می‌شود ( تسنیم، ۱۹ فروردین ۱۴۰۲).

فرماندهی انتظامی تهران بزرگ پیرامون بحث حجاب و عفاف در اطلاعیه ای نوشت: پلیس ضمن اطمینان از رعایت موازین اخلاقی، ناگزیر بر اساس وظایف خویش، با ناقضان قانون حجاب و عفاف برخورد قانونی می‌کند( فرهیختگان آنلاین، ۲۲ فروردین ۱۴۰۳).

برای آشنایی دقیق و بیشتر با وظایف و مأموریت‌های نیروی انتظامی آن‌را در لینک زیر بخوانیم:
https://rc.majlis.ir/fa/law/print_version/91805

به سراغ جامعه می‌رویم و برخی اتفاقات ناگوار و تلخ را که در فاصله‌ی این دو ۲۶ فروردین رخ داده با هم مرور می‌کنیم که بازدارندگی از وقوع آن‌ها بر عهده‌ی نیروی انتظامی و پلیس این کشور بوده و می‌توانست رخ ندهد:

افزایش چشم‌گیر ناامنی و زدودن آسایش عمومی و فردی در مناطق مختلف شهری و روستایی با زورگیری و سرقت‌های خشن و مسلحانه( سلاح گرم یا سرد):
افزایش ۲۷۹ درصدی سرقت از اماکن دولتی/ سرقت در ایران طی یک دهه ۸۶ درصد بیشتر شد( تجارت نیوز، ۱۲ اسفند ۱۴۰۲).
بررسی آمار‌های رسمی منتشر شده نشان می‌دهد میزان سرقت در پنج سال گذشته ۴ برابر شده است. همچنین طبق گزارش مرکز آمار ایران؛ میزان سرقت سیر صعودی داشته به‌طوری که بعد از مصرف مواد مخدر، سرقت دومین جرم عمده در کشور محسوب می‌شود( پایگاه خبری آفتاب، خرداد ۱۴۰۲).
مطابق بند یک وظایف و مأموریت‌ها، استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی جامعه بر عهده‌ی نیروی انتظامی است.

افزایش خرابکاری و حوادث تروریستی که منجر به کشته و زخمی شدن بسیاری از هم‌وطنان غیرنظامی و سربازان و مرزبانان کشور شد:
تکرار حادثه‌ی تروریستی شاه‌چراغ شیراز برای دومین بار( مرداد۱۴۰۲)
حادثه‌ی تروریستی کرمان( دی ۱۴۰۲)
حادثه‌ی تروریستی راسک در سیستان و بلوچستان ( آذر ۱۴۰۲)
درگیری در مرز ایران و پاکستان و شهادت یک نیروی مرزبانی( آبان ۱۴۰۲)
حمله‌ی پاکستان با تهاجم ۳ پهباد به سراوان استان سیستان و بلوچستان ( دی۱۴۰۲)
حمله‌ی تروریستی به چابهار و راسک در سیستان تان و بلوچستان ( فروردین ۱۴۰۳)
مطابق بند دوم وظایف و مأموریت، مقابله و مبارزه قاطع و مستمر با هر گونه خرابکاری، تروریسم، شورش و عوامل و حرکتهایی که مخل امنیت کشور باشد، با همکاری وزارت‌اطلاعات؛ بر عهده‌ی نیروی انتظامی است.

افزایش آمار تصادفات رانندگی شهری و جاده‌ای:
رئیس پلیس راه کشور از افزایش آمار تصادفات جاده‌ای کشور در نیمه دوم امسال خبر داد( حیات، دی ۱۴۰۲)
رشد ۸ درصدی تلفات تصادفات جاده‌ای در نیمه نخست امسال( میزان، آبان ۱۴۰۲)
نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت صحنه تصادف توسط کارشناس پلیس راه, ضمن جلوگیری از تصادفات ثانویه و تسریع در بررسی صحنه, باعث تسهیل در امدادرسانی به حادثه دیدگان و پاک سازی و بازگشایی راه شده و در نهایت منجر به کاهش تلفات جانی و مالی حادثه دیدگان و رانندگان عبوری خواهد شد( نشریه مطالعات ترافیک، شماره ۱۷/ ۱۳۸۹، علیرضا اسماعیلی/ حمیدرضا عزیزی/ معراج ظهیری)
مطابق بند دوازدهم وظایف  ماموریت‌ها، جلوگیری از آن با: اجرای قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و امور توزیع و حفظ حریم راههای کشور، بر عهده‌ی نیروی انتظامی است.

پیش از این در نوشتاری به تفصیل تبیین نمودم که پلیس کارکردهایی دارد که باید در ایفای آن در جامعه بکوشد و خروج از آن می‌تواند به کاهش مشروعیت، اقتدار و موفقیت ماهوی و ذاتی نیروی پلیس در نزد مردمان آن جامعه بیانجامد که امری بسیار خطرناک در راه استقرار امنیت و نظم عمومی است.
مطالعه‌ی آن را به دوستان و همراهان جدید کانال و نیز نیروی محترم پلیس پیشنهاد می‌کنم.

« پلیس در ایران، محبوب و مورد اعتماد جامعه یا دور از مردم؟
فریبا نظری
۲۳ فروردین ۱۴۰۳

This comment was minimized by the moderator on the site

به بهانه قانون، سراغ دختران ما نروید!

✍️ رحیم قمیشی

طبق قانون قرار بود از هر کسی شکایت داشتیم، حتی شخص اول نظام باشد، اجازه داشته باشیم. نشستیم طرح شکایت بنویسیم، دستگیر شدیم که شما غلط کردید باور کردید قانون حرف اول را می‌زند!
دستگیر که شدیم گفتیم اولین حق هر متهم، داشتن وکیل است، این یک قانون است. یک پس گردنی که خوردیم فهمیدیم این لوس بازی‌ها برای کشورهای دیگر است.

طبق قانون گفتیم تورم چه اهمیتی دارد، دولت موظف است پرداخت‌هایش به بازنشستگان، کارگران و حقوق‌بگیران معادل تورم باشد، به ما خندیدید، کدام قانون!؟ که یعنی برویم کشک‌مان را بسابیم!
گفتیم طبق قانون، بیکاران جویای کار باید تامین شوند. گفتیم افراد معلول و جانبازان و زنان سرپرست خانوار و خانواده‌های نیازمند، باید برای زندگی مشکلی نداشته باشند، جوابمان پوزخند شما بود.
پرسیدیم بودجه‌های کمک از خزانه مردم به خارج از ایران و گروه‌های مسلح خارجی، چقدر است؟ طبق قانون همه چیز باید شفاف باشد، مصوبه مجلس باید باشد، خندیدید.
گفتیم قانون گفته دادگاه ها باید علنی باشند، قانون گفته ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها منعی ندارد، قانون گفته موتورسواری خانم‌ها ممنوع نیست، به ما خندیدید و قدرت‌تان را به رخ ما کشیدید!

گفتیم طبق قانون برگزاری کنسرت منعی ندارد، والیان شما در گوشه و کنار گفتند قانون خود ماییم!!
قانون گفته بود دارایی مقامات باید شفاف باشد، آن را مسخره کردید.
قانون گفته بود دزدی هر چقدر باشد ممنوع است، گفتید دزدان مؤمن که نباید آبرویشان برود، به نماز جمعه دعوتشان کردید.
قانون گفته بود حمله به سفارتخانه‌ها در کشورمان ممنوع است، خندیدید!
قانون گفته بود هیچکس بدون دلیل نباید از شرکت در انتخابات، برای انتخاب شدن منع شود، خندیدید. که اسلام ممکن است با انتخاب آزادانه مردم، به خطر بیفتد!
گفتیم قانون گفته رفراندوم حق مردم است، مردم حق تعیین سرنوشت خودشان را دارند، نگاه عاقل اندر سفیه به ما کردید، مگر مردم قدرت تشخیص مسائل مهم را دارند...

حالا سنگ قانون را به سینه می‌زنید!؟
حجاب حتی برای پیرزنان، برای اقلیت‌ها، برای توریست‌های خارجی، برای کودکان هم، قانون است!! قانون ناگهان مقدس شد!
در دزدی‌ها مهم نبود، در تعیین مقامات ارشد، در گذاردن هیات‌هایی برای فروش املاک مهم، در معاف کردن حسابرسی شرکت‌های سپاه و آستان قدس و ستاد اجرایی و اوقاف، قانون مهم نبود. برای دختران ما ناگهان قانونی که هنوز تصویب نشده می‌شود حکم لایتغیر الهی!
قانونی که اکثریت قبولش ندارند، برای همه لازم‌الاجراست! قانونی که هر عقلی قبولش می‌کند، مهم نیست!!

گفته‌اید از شنبه ۲۵ فروردین می‌خواهید بگیرید و ببندید و جریمه کنید و قانونمند شوید!! بسم‌الله.
فکر می‌کنم سوژه‌ای به ما هدیه می‌دهید تا اینبار ما مردم کمی بخندیم.
زورتان به اسرائیل نرسید، برگشتید داخل!
زورتان به تورم نرسید آمدید سراغ جوان‌ها.
امکان افزایش تولید را نداشتید
عرضه جذب سرمایه‌گذار را پیدا نکردید
عدالت ائمه جمعه‌تان زیر سؤال رفت
دزدی‌های میلیارد دلاری‌تان افشا شد
یادتان افتاد حجاب موضوع مهمی است!

از شنبه روزهایمان را قشنگ می‌کنید.
چند میلیون مامور دارید؟
چند میلیون سلول؟
شما در مقابله با موشک اسرائیل کم آورید
توان مبارزه با دختران این سرزمین را دارید!؟
شروع کنید
ببینید واقعا این همه قدرت داشته‌اید
و ما همه بی‌خبر مانده بودیم؟

گوش‌هایتان را گرفته‌اید...
اما به جنگ مردم نروید!
با مردم می‌خواهید بجنگید
سراغ جوان‌ها نروید!
با جوان‌ها در می‌افتید؟
نزدیک دختران نشوید!
ما برای دلسوزی گفتیم و نشنیدید
بروید...
و نتیجه‌اش را ببینید!!

@ghomeishi3

This comment was minimized by the moderator on the site

آقای رئیسی، می‌آیید‌ بریم دوسیخ جگر بخوریم؟

آقای رئیس‌جمهور، سلام

داشتم خاطرات ۲۴ بهمن مرحوم آقای هاشمی‌رفسنجانی را می‌خواندم که‌ رسیدم به سال ۶۴. نوشته آن روز اهواز بوده و برای رفع خستگی با لباس شخصی با چند نفر رفته مغازه جگرکی و چند سیخ جگر خورده‌اند.‌کاش آن مرحوم حال‌وهوای آن روز عصر و حس‌وحال مغازه جگرکی را هم می‌نوشت‌؛ چون مهم است.

این خاطره را که دیدم به کله‌ام‌ زد به شما پیشنهاد کنم یک روز عصر یا ترجیحاً شب با هم به یک جگرکی برویم. مکانش هم فرق نمی‌کند.‌ چه دوراهی قپان، چه چهارراه سیروس، چه شاه عبدالعظیم، چه محله خودتان سعادت‌آباد،‌ چه دربند، چه دولاب... انتخاب با شما.

در مغازه جگرکی از غدایی که نوش ‌جان‌ می‌کنید‌ لذت ببرید، اما سکوت کنید و به حرف‌های مردم و مشتری‌ها گوش کنید. آن‌ها‌ نیاز ندارند سؤالی بشنوند تا درباره اوضاع و احوال مملکت حرف بزنند. حتی رنگ جگر یا پایه لق صندلی‌ای‌ که روی آن نشسته‌اند‌ انگیزه‌مندشان می‌کند‌ حرف بزنند. آنقدر متنوع صحبت می‌کنند‌ که ذره‌ای‌ حوصله‌تان‌ سر نمی‌رود.‌ جگرکی‌ها‌ پاتوق همه‌جور‌ آدمی هم هستند؛ از حزب‌اللهی‌ بگیر تا کم‌حجاب‌ و بی‌حجاب،‌ از تحصیل‌کرده تا عامی، از خوشحال تا افسرده، از شوخ‌و‌شنگ تا دمغ...

آن‌جا اجازه بدهید وارد بحث‌های بامزه آنان بشوم و یک‌سری آمار و اعداد نقل کنم؛ مثلاً بگویم رشد اقتصادی مملکت شده ۸ درصد؛ یا تورم از 2 سال پیش تا الآن نصف شده؛ یا رشد نقدینگی آنقدر کم شده که با کله خورده زمین؛ یا از وقتی که عضو بریکس و شانگهای شده‌ایم‌ شست پای تحریم را کرده‌ایم‌ توی چشمش؛ یا اقتصادمان شده رتبه نوزدهم دنیا.

همین‌طور که من این حرف‌ها را می‌زنم‌ شما به قیافه آدم‌ها نگاه کنید. خواهید دید چند نفری اصلاً محل نمی‌گذارند.‌ یکی‌دو نفر هول‌هولکی‌ لقمه‌های‌ بزرگ‌تری می‌گیرند‌ تا زودتر مغازه را ترک کنند و حرفهایم آزارشان ندهد. یکی‌دو نفر انگشت سبابه‌شان‌ را به سمت قسمت فوقانی کله‌شان‌ می‌آورند‌ و به فرد همراه‌شان‌ حالی می‌کنند‌ که طرف قاطی دارد.شاید واکنش‌های‌ دیگری هم باشد که خودتان خواهید دید.

آنچه قطعاً در آن‌جا دست‌گیرتان‌ می‌شود‌ این است که جنس آدم‌های مغازه با آن‌هایی‌ که در سفرهای استانی جمع می‌شوند‌ فرق دارد. برای حرف‌های من سوت نمی‌کشند،‌ کف نمی‌زنند،‌ به ساعت مچی‌شان‌ نگاه نمی‌کنند‌ که هرچه زودتر وقت بگذرد و بدوند سمت اتوبوس‌هایی که از راه دور و نزدیک آمده‌اند.‌

  در مغازه جگرکی شاید فرصتش پیدا شود که به شما بگویم خیلی از بادمجان دور قاب چین‌هایی که برایتان عدد و آمار می‌سازند‌ از جنس شما نیستند. آن‌ها‌ اگر این رقم‌های‌ بی‌حساب‌ و کتاب را به شما ندهند که باید جل‌وپلاس‌شان‌ را جمع کنند و بروند خانه‌شان.‌ آن‌ها‌ از همین حالا رختخواب‌شان را برای ۴ سال دولت بعدی‌تان‌ هم پهن کرده‌اند.‌

شاید در مغازه جگرکی این فرصت پیش بیاید که به شما بگویم دولت‌تان‌ در تراز مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی نیست. برخی آدم‌های دولت‌تان‌ خیلی کوتاه‌قد هستند. شاید بتوان نام برد از مدیری که هم سمتش و هم خودش آنقدر کوچولوست که در اوایل پست گرفتن در دولت شما دغدغه‌اش‌ این بود که چرا اتاقش سرویس بهداشتی اختصاصی برای او ندارد!

خب. بعد از نوش جان کردن جگر، دعوت‌تان می‌کنم‌ به یک استکان چای قندپهلو. آخ، گفتم چای یاد چای دبش افتادم. دیدید جوری برای‌تان‌ شعبده‌بازی کردند که فساد مسلم چند میلیارد دلاری جلوی چشم شما کوچک شد و حتی کاری کردند که واژه «فسادنمایی» را اختراع کنید؟ حتی با قوه قضائیه درگیر شدید؟ واقعاً برای چی آبرویتان‌ را گذاشتید؟ خودتان را برای کی خرج کردید؟

بعد از صرف چای برویم جلوی دخل صاحب جگرکی و از حال و احوال کاسبی و مالیات ۱۴۰۳ و قیمت جگر خام و بهای گوسفند زنده و مقایسه این قیمت با دو سال و نیم پیش هم گپی بزنیم و بیاییم بیرون.

آقای رئیسی! جگر خیلی خاصیت دارد اما مغازه جگرکی رفتن خیلی بیشتر. خوبی‌اش این‌ است که چندتا حرف حساب هم می‌شنوید.‌

مرحوم هاشمی خاطره جگرکی رفتن را کامل ننوشت، شما کامل بنویسید. من مرده و شما زنده. تنها یادگار مفیدی که به‌جا خواهید گذاشت همین خاطره خواهد بود.

This comment was minimized by the moderator on the site

تبعیض علیه «یک» زن محجبه در سوئد را مقایسه کنید با تبعیض علیه «همه»ی غیر محجبه‌ها در ایران
پزشک از این زن مسلمان خواسته تا برای معاینه و تشخیص علت درد گردن، لحظه‌ای حجابش را بردارد. اما این درخواست باعث محکومیت پزشک و پرداخت ۶ هزار و ۲۰۰ یورو غرامت مرکز درمانی به زن مسلمان هم شده!
اما در ایران زن «کم حجاب» و نه «بی‌حجاب»، بازداشت می‌شود، رسما شلاق می‌خورد و حتی کشته می‌شود!
@samartgroup1

انتقاد تند مرجع شیعیان افغانستان از رهبر طالبان
آیت‌الله واعظ‌ زاده بهسودی، از مراجع تقلید شیعیان افغانستان گفته است که «مخالف» روش تند و خشن امر به معروف و نهی از منکر طالبان است.
او در سخنرانی نماز جمعه در کابل گفت که در برابر شکایت‌های مردم در مورد دستگیری زنان و دختران، تاهنوز مردم را به «حوصله» و «صبر» توصیه کرده و کسی منکر «امر به خوبی و نهی از منکر» نیست اما «در روش احتیاط لازم است».
او گفت که به عنوان یک مرجع مردم شیعه که «۸ تا ۱۱ میلیونی» هستند، مخاطب سخنانش هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان است.
آقای واعظ‌زاده گفت: «آقای هبت‌الله، ما افغانستان را می‌خواهیم، اسلام را می‌خواهیم، شریعت و دیانت را می‌خواهیم. امر به معروف و نهی از منکر و حجاب را می‌خواهیم اما در کنار آن با روش تند و خشن مخالف هستیم.»
برای مطالعه ادامه مطلب به لینک پایین مراجعه کنید
https://bbc.in/3w2typo

هاشمی طبا: بسیاری از خانواده‌ها نمی‌توانند گوشت بخورند
لایحه حجاب شکست خورده/ زور، اجبار و کشمکش چه‌قدر می‌تواند ادامه داشته باشد؟
به یک نفر 3 میلیارد دلار می دهند اما برای دارو ارز نیست
آرای باطله یعنی ما مملکت را قبول داریم اما افراد را نه!
در تهران مشاهده می‌کنید که برج‌ها ۴۰ تا ۵۰ طبقه ساخته می‌شود اما این برج‌ها هیچ کمکی به اقتصاد مردم، مملکت و بقای کشور نمی‌کند.
@Sahamnewsorg

حمله روزنامه جوان به پرویز شیخ طادی/ نه فیلمساز خوبی هستی نه کار برجسته ای کرده ای/ همان فیلمی هم که در باره فلسطین ساختی ضعیف بود
روزنامه جوان در واکنش به اظهارات پرویز شیخ طادی در افتتاحیه فیلم فجر نوشت:
نام پرویز شیخ طادی بیشتر عنوان دو فیلم را به ذهن متبادر می‌کند؛ «روزهای زندگی» و «امپراطور جهنم».دو روز پیش، ویدئوهایی در فضای مجازی پخش شد که او را در جریان آیین افتتاحیه فیلم فجر نشان می‌داد در حالی که به جای سخن گفتن از سینما درباره کراوات و حجاب اجباری سخن می‌گوید.
فارغ از اینکه فحوای حرف او چه بوده‌است، یک موضوع به ذهن می‌رسد و آن اینکه جشنواره برای خلق چه اثر ارزنده‌ای لازم دیده از شیخ طادی تجلیل کند! به خاطر دو اثر ضعیف «شکارچی شنبه» و «روزهای زندگی»؟به نظر می‌رسد امثال شیخ طادی‌ها به جای تقدیر باید در محکمه افکار عمومی پاسخگوی عملکرد ضعیف خود در اختصاص بودجه‌های سنگین سینمایی باشند. اتفاقاً همین رزومه‌های مغشوش و تهی است که امثال شیخ طادی‌ها را به طلبکاری از انقلاب می‌کشاند.
کسی که مخلصانه برای انقلابی که ده‌ها هزار خون پاک برایش بر زمین ریخته کاری کرده‌باشد، در یک مراسم رسمی برای سخن گفتن در اولین روز دهه فجر از تریبونی که در اختیار او قرار گرفته به سراغ چند نقطه ضعف احتمالی از انقلاب نمی‌رود و آن را برجسته نمی‌کند و به دنبال مچ‌گیری در مراسم جشن همان انقلاب نیست که اگر قرار بر غر زدن و انتقاد باشد، همه می‌دانیم که به هر پدیده تاریخی می‌توان نقدهایی وارد کرد.
عبدی_مدیا @AbdiMedia

عماد باقى
این کار هوشمندانه آقای پرویز شیخ طادی که بعنوان«کارگردان دفاع مقدس» شناخته می شود و سخنانش روی سن در افتتاحیه جشنواره فجر و پخش در صدا و سیما صدها برابر تحریم جشنواره و مقالات ۱۰-۲۰ سال گذشته امثال بنده درباره حجاب اجباری، اثرگذار بود. این نمونه ای از یک مبارزه مدنی موفق است.‌
@Noandishnews


احمد خاتمی، امام جمعه تهران، با بیان اینکه «در زمان پهلوی، اگر به شاه نمی‌گفتند اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر، به جرم اهانت به زندان می‌افتادند»، گفت که «برخی مخالفان شاه را در قفس شیرهای گرسنه باغ وحش می‌انداختند.»
او افزود: «با انقلاب گفتمان هرزگی به گفتمان حجاب و عفاف تبدیل شد.»
https://iranintl.com/202402025317

میعاد صالحی، مدیرعامل راه آهن ایران درباره مسافران قطارها گفته است که «عدم رعایت حجاب بر خلاف مقررات است و باید با این افراد برخورد شود.»
آقای صالحی با طرح این موضوع در آستانه سفرهای نوروزی و اقدام مسافران برای خرید بلیت به خبرگزاری دولتی ایرنا گفت: «وظیفه راه آهن تکریم تمام‌قد مسافران است» ولی این کار «در چارچوب رعایت ضوابط و مقررات است.»
پیش از اعلام مدیرعامل راه‌آهن بی‌بی‌سی گزارش‌هایی از شهروندانی دریافت کرده بود که به دلیل اصرار بر سوار شدن بدون سر کردن روسری، از ورود به قطار منع شده‌اند.
بعد از اعتراضات سراسری ایران که در مخالفت «به حجاب اجباری» انجام شد، مقام‌های ایران محدودیت زیادی را برای کسانیکه مخالف اجباری هستند،‌ ایجاد کرد از وضع محدودیت‌ها، جریمه نقدی، پلمب اماکن تجارتی، ممنوعیت از ارائه خدمات و حتی ممنوعیت سوار شدن به مترو و وسایل حمل و نقل عمومی را در بر می‌گیرد.

الهی قمشه ایی : "حجاب یک توصیه بوده، جز اصول دین که نیست، جز فروع دین هم که نیست ...

This comment was minimized by the moderator on the site

محصولی: لایحه حجاب از کار‌های دوستان جبهه انقلاب است
دبیرکل جبهه پایداری اظهار کرد: جبهه انقلاب باید نامزد‌هایی انتخاب کند که تمامی ارکان شریعت را پاسداری کنند و حجاب یک از مهمترین ضرویات اسلام است لایحه حجاب که پیگیری شد از کار‌های دوستان جبهه انقلاب در مجلس است.

قالیباف به «دفاع محکم» از کدام طرح افتخار می‌کند!؟ (https://noandish.com/fa/news/173987/%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%81-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF)
محمدباقر قالیباف در نشست داوطلبان نمایندگی تهران در انتخابات مجلس شورای اسلامی که از سوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی برگزار شد، در بخشهایی از اظهاراتش به لایحه حجاب و طرح صیانت اشاره کرد.  قالیباف گفت: برخی شایعه می‌کنند که قالیباف نمی‌خواهد فلان کار را انجام دهد. در حالی که من در مورد طرح صیانت یک رشته توئیت زدم و محکم هم از طرح صیانت دفاع کردم. کسانی که می‌گویند لاپوشانی می‌کنیم حرف نادرستی می‌زنند، ما بچه انقلاب هستیم و لاپوشانی نداریم.
https://noandish.com/fa/news/173987

چرا چرا چرا!؟
امیر ترکاشوند ۱۴۰۲/۱۱/۱۴
چرا با زنان بی‌روسری در صدر اسلام برخورد نشد؟
چرا زنان اهل تهامه (با آن قلمرو وسیع و شمار کثیرشان) و زنان روستایی و بادیه‌نشین (که شمارشان کم از شهری‌ها نبود) و زنان پیشه‌ورِ عرق‌ریز و زنان غیر آزاد (که بسیاری‌شان مسلمان نیز بودند) و زنان مهاجرِ اواخر، راست راست توی مدینه و شهرها و آبادی‌ها رفت و آمد می‌کردند و مأموران پیامبر گرامی و امام علی و امام حسن و خلفای راشدین، آن‌ها را تحت پیگرد قرار نمی‌دادند؟
چرا پیامبر گرامی و امام علی و حسن و خلفای راشدین به شرعِ حاکمان کنونی ما بی‌توجه بودند؟
چرا آنان به لایحه حجاب و مقررات حجاب‌بانیِ نظام دینیِ ما عمل نمی‌کردند؟
اگر فقدان روسری گناه است و حکومت دینی باید جلوی گناه را بگیرد پس چرا خودِ صاحب دین (پیامبر گرامی رسول خاتم) و امام علی و امام حسن و خلفای راشدین جلوی این گناه مفروض را نگرفتند؟
اگر بی‌روسری بودن موجب فریب جوانان و آلودگی می‌شود، چرا در صدر اسلام زنان اهل تهامه و بادیه‌نشین و ... را وادار به پوشیدن روسری و پرداخت جریمه و شلاق خوردن و دادگاهی شدن نمی‌کردند تا جوانان را از آلوده شدن نجات دهند؟
آیا باید بر رسول‌خدا و امام و... خرده گرفت که چرا در حجاب‌بانی کوتاهی کردند؟
کاسه داغ‌تر از آش
کاتولیک‌تر از پاپ
https://t.me/baznegari/1313

This comment was minimized by the moderator on the site

جغرافیای حجاب

یدالله کریمی پور

پیامبر(ص)، از میان اعراب حجاز برخاست،‌ در همان جغرافیا و با زبان همان مردم پیامش را رساند. کتابش قرآن مجید نیز به همین زبان ابلاغ و نوشته شد. بنابراین طبیعی و مبرهن است که درک پیامش برای اعراب ساده تر و فهم پذیرتر باشد. برخی مسلمانان و علمای اسلامی، حجاب زنان را قاعده، اصل، نص و حکم الله می شمارند. اگر چنین است، خوب است میزان تقید مسلمانان عرب و سپس دیگر مسلمین به این تکلیف خداپندار سنجیده شود. لطفا بنگرید:

۱- عربستان سعودی؛ این کشور زادگاه بعثت و گهواره خیزش پیامبر و اسلام است. ولی از 23 سپتامبر 2020, قانون حجاب اجباری در این کشور لغو شد. بر این پایه، زنان در همه جای عربستان، به جز مکه و مدینه می توانند با پوشش دلخواه عرف پسند ظاهر شوند؛

۲- کویت؛ قانون حجاب اجباری در کویت وجود ندارد. بر پایه ماده22 قانون اساسی مصوب 1962, زنان و مردان از حقوق برابر برخوردارند و بنابراین خود می توانند پوشش خویش را تعیین کنند. چنان که در 2009, دادگاه عالی کویت، حکم داد که نمایندگان پارلمان مجبور به رعایت حجاب در صحن مجلس نیستند؛

۳- مصر؛ قانون حجاب اجباری در این کشور نیست. در 1992 دولت مصر قانون با حجاب بودن کارکنان زن دولت را تصویب کرد، ولی کمتر از دوسال بعد ناگزیر به لغو آن شد. حتی بهار عربی و در پی آن انتخاب محمد مرسی نیز نتوانست حجاب را در این کشور اجباری کند؛

۴- عراق؛ در عراق هم حجاب اجباری قانونی نیست. البته طی 2017, شورای استان کربلا با تصویب لایحه ای کوشید حجاب در کربلا را اجباری کند، ولی این لایحه توسط دادگاه عالی عراق لغو شد. هم چنین طرح 2023 برخی نمایندگان پارلمان عراقی، برای اجباری کردن حجاب در صحن مجلس رد شد؛

۵- عمان؛ بر پایه ماده 18 قانون اساسی، مصوب 1996، هیچگونه حجاب اجباری در سلطنت عمان نیست. هم چنین طی 2008, زنان می توانند با پوشش دلخواه (عرفی) در دوایر دولتی ظاهر شوند؛

۶- قطر؛ بر پایه ماده 19، قانون اساسی مصوب 1972, حجاب اجباری نیست. هم چنین بر پایه مصوبه 2015 دولت، زنان می توانند با پوشش دلخواه عرفی در اماکن دولتی ظاهر شوند؛

۷- امارات؛ در این کشور نیز حجاب اجباری نیست. بر پایه مصوبات 2015 و 2020 دولت، زنان با پوشش دلخواه عرفی می توانند در اماکن دولتی و عمومی ظاهر شوند؛

۸-اردن؛ برپایه ماده 17  قانون اساسی مصوبه 1946، زنان و مردان برابرند. حجاب اجباری نیست. طرح برخی نمایندگان مجلس طی 2023, برای اجباری شدن حجاب در مدارس، رد شد؛

۹- لبنان؛ برپایه ماده 14 قانون اساسی مصوب 1943, برابری زنان و مردان تصریح شده است. حجاب اجباری نیست. در سال 2017, در در برخی نواحی شیعه نشین تحت کنترل حزب الله حجاب اجباری شد. ولی با اعتراض زنان، پارلمان آن را لغو کرده و غیر قانونی خواند. بساط این اجبار نیز برچیده شد. هم چنین طرح 2023 برخی نمایندگان برای اجباری شدن حجاب مدارس نیز در مجلس رد شد؛

۱۰- یمن نیز قانون حجاب اجباری وجود ندارد. در 1973, دولت یمن قانونی را تصویب کرد که حجاب زنان در اماکن دولتی را اجباری کرد. ولی  طی 1991، این بخشنامه لغو شد. از 2022, حوثی ها در نواحی تحت کنترل خود حجاب را اجباری کردند. ولی با اعتراضات مردم، این دستور در 2023 لغو شد؛

۱۱- سایر دولت های عرب؛ در سوریه، الجزایر، بحرین، تونس، مراکش و سودان نیز قانون حجاب اجباری دیده نشد.

۱۲- دیگر کشورهای مسلمان؛ در میان هیچکدام از 57 کشور عضو همکاری اسلامی، از جمله آلبانی، جمهوری آذربایجان، بنگلادش، برونئی دارالسلام، جیبوتی، اندونزی، قزاقستان، قرقیزستان، مالزی، تاجیکستان، ترکمنستان،ترکیه، ازبکستان، گینه و سنگال نیز هیچ دولتی که حجاب را الزامی و اجباری کرده باشد، مشاهده نشد؛

۱۳-ملت های تحت پوشش حجاب اجباری؛ با بررسی به نسبت خوب در جغرافیای حجاب، تا امروز 7 بهمن 1402 هجری- خورشیدی(27 ژانویه 2024) تنها دو ملت زیر پوشش حجاب قانونی یافت شد: جمهوری اسلامی ایران و امارت اسلامی افغانستان؛
البته از 2005 در استان خودگردان آچه اندونزی دولت محلی قانونی را مصوب کرده است که دختران و زنان بالای 12 سال، باید روسری بلندی که موهایشان را کامل بپوشاند، الزام آور دانسته و عدول کنندگانش به زندان، جریمه و بلکه شلاق خوردن، محکوم می شوند. ولی رئیس جمهور اندونزی 2023, وعده داده که در سال 2024, این اجبار لغو خواهد شد؛

14-بقیه جهان؛ در بقیه جغرافیای جهان، از جمله‌ چین، هند، اروپا، امریکاهای شمالی، مرکزی و جنوبی،‌اقیانوسیه و روسیه نیز به قانون اجباری بودن حجاب برای زنان برخورد نکردم.‌
لطفا در جهت تکمیل این یادداشت، موارد اجباری بودن حجاب، در غیر از محدوده جغرافیایایران،افغانستان و استان آچه اندونزی یادآوری شود.
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی

This comment was minimized by the moderator on the site

ایران، الجزایر و افغانستان در جدول شاخص شکاف جنسیتی از آخر اول شدند

حجاب تبعیض بر اشتغالِ زنان!

زنان در اقتصاد ایران، جایگاه غریبی دارند. گویی پیش‌فرضِ مردانه شدن جهان در اقتصاد هم نفوذ کرده و در اقتصاد ایران، نمود بارز‌تری نیز دارد.
زنان تقریبا، نیمی از جمعیتِ در سنِ مشارکت اقتصادیِ کشور را  تشکیل می‌دهند اما با وجود مصائب ناتمامی که حجابِ تبعیض در بستر اقتصادی بر سر آن‌ها آوار کرده، بیشترین فشارهای اقتصادی را به‌نسبت مردان در کشور تحمل می‌کنند. این وضعیت به‌خصوص برای زنان جوانِ فارغ‌التحصیل از دانشگاه‌ها قابل توجه است.
مطابق برآوردهای بانک جهانی، سطح مشارکت اقتصادی زنان در ایران آن‌قدر پایین است که در شاکله نظام اقتصادی ایران، می‌توانیم آن‌ها را، حاشیه‌نشینان تحصیل‌کرده خطاب کنیم! مساله‌ای که شمایلِ تمام‌قدی از بحرانِ شکاف جنسیتی در ایران را عیان می‌کند.
چه اینکه گزارش جهانی شکاف جنسیتی که تکامل برابری جنسیتی را بر اساس مشارکت و فرصت‌های اقتصادی، پیشرفت آموزشی، سلامت و بقا‌ و توانمندسازی سیاسی بررسی می‌کند، ایران را میان ۱۴۶ کشور در شاخص شکاف جنسیتی جهانی، در رتبه صد و چهل و سوم نشان می‌دهد.
یعنی تنها بالاتر از سه کشورِ الجزایر، چاد و افغانستان! این موارد سبب شده که مهاجرت در ایران بیشتر از سال‌های قبل چهره‌ای زنانه به خود بگیرد.
جدا از محدودیت‌ها و کمبودهایی که از سوی خانواده و جامعه به زنان تحمیل می‌شود، آن‌ها می‌دانند که مولفه تحصیل نیز در ورود آن‌ها به بازار کار زندگی چندان کمک نخواهد کرد. مساله‌ای که هم انگیزه ادامه تحصیل و پیشرفت را دستخوش تأثیرات منفی می‌کند و هم امید به دوامِ اقتصادی را در زنان، از بین می‌برد.
امنیت شغلی، حقوق، بیمه و تامین هزینه‌های زندگی حتی در دوران جوانی، چالش بسیاری از زنان است.
وضعیتی که طبیعتا در دوران سالمندی، مهیب‌تر خواهد شد. با توجه به شیوع تنها زیستی زنان سالمند که در یک دهه اخیر از ۱۳ به ۲۳ درصد رسیده، طبیعتا زنان، مهاجرت از کشور را تنها راه نجات خود می‌بینند و چه بسا بسیاری از آن‌ها در کشور مقصد، به شکوفای تحصیلی و شغلی نیز می‌رسند.
طبق آخرین آمار، نزدیک به نیمی از جمعیت فرار‌مغزها را زنان تشکیل می‌دهند. زنانی که می‌روند و همراه با تمامِ بیم‌ها، حسرت‌ها و امیدهایشان، یک چمدان آبادانی را نیز از این مرز و بوم کوچ می‌دهند.../امتداد
@eskannews_com

This comment was minimized by the moderator on the site

وزیر ارشاد تظاهرات سال ۵۷ (حضور بی حجابان در انقلاب) را ندیده است؟
عبدالرضا داوری:
وزیر ارشاد در "بهمن ۱۴۰۲" گفته است: حجاب مهم‌ترین سنگر گفتمانی ما در مبارزه با غرب است.
او اگر این سخنان را ۴۵ سال قبل، در بهمن ۵۷ بر زبان می‌راند، حتما مانعی جدی در پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ ایجاد می‌کرد.
@mostaghelnewspaper

من هم پذیرفته‌ام حاکمان ایران، پنجاه سالگی جمهوری اسلامی را نخواهند دید
عبدالله ناصری، مدیرعامل پیشین ایرنا  در گفت و گو با دیدارنیوز:
به یک جمع بندی اخلاقی- سیاسی رسیدم و آن، دروغ بودن حکومت دینی بود.
به یک جمع بندی اخلاقی- سیاسی رسیدم و آن، دروغ بودن حکومت دینی بود. حتما اکثر قاطع انقلابیون ۵۷ به دروغ بودن حکومت فقهی پی برده‌اند. جمهوری اسلامی، مرگ “اسلام سیاسی” را تسریع کرد.
آن چه مهم بود و همان هم انقلاب را منحرف کرد، اعتماد به نفس زیاد دستگاه رهبری و روحانیت بود.
دموکراسی موعود انقلاب با ارادهٔ روحانیت تبدیل شد به “ملاکراسی” و حتی نه “تئوکراسی”.
من هم پذیرفته‌ام حاکمان ایران، پنجاه سالگی جمهوری اسلامی را نخواهند دید.
انقلاب مهسا اصلا گیج نیست و بلکه هوشمندانه مسیر خود را می‌پیماید. انقلاب مهسا/ژینا، سنگر مستحکم اول را-یعنی حجاب اجباری- فتح کرده است و حاکم و حکومت را آچمز کرده است.
کانال باران
@BaRAAn_IR

"‏چادر و روسری که با ضرب و زور بر سر خانم‌ها بشود از صدتا بی‌حجابی هم بدتر است." سخنرانی مهندس_بازرگان در دانشگاه تهران درباره دین و حجاب اجباری از نگاه آیت‌الله طالقانی به مناسبت ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ - معرفی مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی


مدرس حوزه علمیه: متأسفانه شاهد بسیاری از بداخلاقی‌ها در جامعه هستیم / برخی تصور می‌کنند چون هدف مقدسی را دنبال می‌کنند مجازند هر کاری که می‌خواهند بکنند
علیدوست، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
رسیدن به یک مبنا و اساس در تحقق افق‌های روشن نظام اسلامی، اصلی مهم است که نمی‌بایست از رسیدن به آن عدول کرد. ما در اقتصاد حفره‌های تئوریک داریم. در سیاست نیز به غیر از چند بَند، دارای حفره‌های تئوریک و نظری هستیم. در بحث‌های اجتماعی و سیاست‌های فرهنگی همانند؛ برخورد با موضوع حجاب و عفاف عمومی و مسائلی مانند؛ امر به معروف و نهی از منکر، متأسفانه حفره‌های تئوریک وجود دارد.
برخی تصور می‌کنند چون هدف مقدسی را دنبال می‌کنند مجازند هر کاری که می‌خواهند بکنند و گمان می‌کنند هم نزد خداوند و هم نزد افکار عمومی، در حاشیه امنی قرار دارند. به دلیل همین برداشت‌های ناصواب است که متأسفانه شاهد  بسیاری از بداخلاقی‌ها در جامعه هستیم./جماران سیاسی
@EtemadOnline

This comment was minimized by the moderator on the site

وزیر ارشاد: حجاب مهمترین سنگر گفتمانی ما در مبارزه با غرب است و «بلوای» سال گذشته بر همین اساس بود!

علی ضروری زنوز

در جمله فوق فرض آن است که، بی حجابی امری غربی است؛ پس در روسیه، چین، کره شمالی و بیشتر کشورهای شرقی ضد غرب، همه باید باحجاب باشند!!
فقدان حجاب، مختص غرب نیست، در کشورهای شرقی نیز وجود دارد، آنانکه به مذهب یا سنتی ملتزمند، مقید به حجاب در انواع و اشکال مختلف آن میباشند.
در کشورهای اسلامی نیز از اندونزی، مالزی تا پاکستان، ترکیه، مصر، تونس و ...، هم تقید و هم عدم تقید به حجاب اسلامی وجود دارد.
زمانی که افراط در الزام و اجبار بوجود می آید، آنگاه است که بی حجابی بصورت پدیده ضد کلیسا، ضد طالبان و ضد دین ظهور می یابد.
اگر در کشورهای جهان، دولتها بخواهند که حجاب را بعنوان واجب دینی، یا قانون حکومت دینی و یا بعنوان سمبل مبارزه با غرب اجبار نمایند، فقط موجب تخریب چهره حکومت، دین و مذهب و تشدید بی حجابی میگردد؟!
@democracykhahanir جبهه دموکراسی خواهان ایران

This comment was minimized by the moderator on the site

درود بر شما،
سپاس از تذکر تان
دوست عزیز،
شاید اگر مطلب را دوباره و با دقت مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که این مطلب، توصیه به سکانداری مسئولین اهل فهم و درک دارد، تا مسایل کشور حل شود نه این که گره بر گره های موجود بیفزایند، و مسئولین را از مبارزه با مردم خود، به نام مبارزه با غرب، باز می دارد و آنان را به حل "هزار مشکلی" که شما هم از آن یاد کردید فرا می خواند،
این مطلب نه موافق کشف حجاب به شیوه زور و تحمیل رضاخانی است و نه موافق زور و تحمیل حجاب گشت ارشادی، چرا که "زور و تحمیل" را از ناحیه قدرت مناسب انسان نمی داند، و نشان از عدم اعتقاد به کرامت انسان و حق او برای زندگی انسانی می داند، انتهای کوچه های "زور و تحمیل" زندگی برده وار است که انتظار بی حجاب و با حجاب را می کشد.
مطلب دیگر این که بی حجابی و بی بندباری دو امر کاملا مجزا هستند، اکثر اهل حجاب و اهل عدم اعتقاد به حجاب انسان های پاکدامن و نجیبی هستند، نجابت و پاکدامنی زنان جهان به حجاب و بی حجابی آنان نیست، به شخصیت هر فرد، فارغ از حجاب و بی حجابی او مرتبط است، بی بندباری و ناپاکی هم در جامعه اهل حجاب دیده می شود و هم در جامعه بی حجابان، به عبارتی نه حجاب نشانه پاکدامنی و نجابت است و نه بی حجابی نشانه ناپاکی نانجیبی است.
دلسوزی برای انسانیت، مختص اهل دین نیست، کسانی که به دین هم اعتقادی ندارند انسان هستند و قابل احترام، در فرهنگ ایرانی عارف نامی شرق، ابوالحسن خرقانی می فرمایند : "هر که در این سرای در آمد (وارد بر منزل ابوالحسن خرقانی شد)، نانش (به او غذا) دهید و از ایمانش نپرسید (نگویید به کدام دین و مسلکی معتقدی؟)، که آنکه نزد باری تعالی (خداوند) به جانی اَرزد (خداوند او را لایق زندگی دیده است) در خوان ابوالحسن به نانی ارزد (خدا که او را لایق جان دانسته چرا من او را نجس انگاشته از عرضه نانی به او خود داری کنم)".
این فرهنگ اصیل انسانی - ایرانی است، حال تقسیم زنان به با حجاب و بی حجاب، و محروم کردن هموطنان از حقوق خود، به خاطر عدم حجاب، به نظر من کار درستی نیست،
انسانیت اصل و اساس زندگی ماست، و قلم زدن برای آن یک وظیفه انسانی است،
هر اعتقادی که به انسانیت ختم نشود، خود انحراف است، اهل داعش و طالبان معتقدینی قهارند، که در عین حال ظالمینی بی باک در کشتار و غارت و چپاول آبرو، ناموس و مال مردم، خداوند اگر پیامی برای انسان از سوی آسمان ارسال کرد، برای این بود که ما انسان ها مثل حیوانات به هم نپریم و به هر دلیلی از هم، حق و حقوق ضایع نکنیم و این باید مبنای سخن و اعتقاد ما باشد، اعتقادی که اکثریت زنان جهان که اعتقادی به حجاب ندارند را بی بندبار و... می بیند، این ظلم است و باید از ذهن ما پاک شود

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

لابد
شما دلواپس و دوست خانم بی بندو بار و بی حجاب هستی
وگرنه مطلب براشان قلم نمی زنی
مردم هزارتا مشکل دارند به زبان نمی اره فقط گیرتان حجاب
عرضه زنان مجانی برای هوسهای مردها هستی

حجاب
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
ح‌سین ق‌دیانی, [4/26/2024 12:01 PM] از هادی_چوپان درس بگیریم آیینه‌ی توماج_صالحی باشیم ح‌سین ق‌دیانی...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
محکومیت به خواندن کتاب شهید مطهری در کنار مجازات زندان! محمد مطهری یک قاضی محترم، شروین حاجی‌پور ...