بیاییم کمی به شرایط خود چشم باز کنیم، به دنیای خود از زاویه ایی دیگر بنگریم، اینجا دیگر "خاورمیانه" نیست، "غرب وحشی" است! اینجا جاییست که زمین و زمینیان در عین نزدیکی با آسمان و آسمانیان، در شرایط کمبود آب، ناشی از قهر آسمان با زمین، که با کاهش نزولات آسمانی و بارش های معمول، می رود تا تشنگی حتی حلقوم کوه های پر برفش را هم بفشارد، چشمه های جاری هزاران ساله اش هم می خُشکد و...، اما آنچه بسیار در خود دارد، خونی بی بهاست که مردمانش هر روز بجای آب، درب و دیوار و زمین خاک گرفته شان را، با آن شستشو می دهند.

 روزگاری بود وقتی می خواستیم خونریزی و جنایت را تَصوّر کنیم، نگاه مان به سرخپوستانی می رفت که به گله های بوفالو حمله می کردند، و با سر و صدایی عجیب و مهیب، هر چه در توان داشتند، بکار می گرفتند، تا برای خوراک خود، از گاوهای وحشی کشتار و سلاخی کنند، و در همان حال، سفیدپوستانی را در نظر می گرفتیم که برای غلبه بر سرزمین های پربار اینان، و پاکسازی آن از بومیان، بدانجا هجوم بردند و جهت به انقیاد و بردگی کشیدن این رنگین تنان، از آنان بی نهایت، و در شرایط اسراف واری، کشتار می کردند، ششلول بندانی که بی مهابا و خونسرد می کُشتند، و بر افتخار و وسعت سرزمینی خود می افزودند، "غرب وحشی" برای ما، سمبل وحشت و کشتار و جنایت شده بود؛ [i]

اما دیگر روزگار عوض شده، وحشیگری و کشتار، تغییر مکان داده، دیگر باید واژه ها را هم تغییر داد، پیشفرض ها و تصورات ذهنی را هم، به دور ریخت، و عوض کرد، این روزها می توان بی تعارف، از "شرق وحشی" گفت، مرکز بی رحمی، و کشتارهای عظیم، صدها بار وحشی تر از "غرب وحشی"، چرا که غرب در جنایت و کشتار، این روزها، به گَرد پای شرق هم، دیگر نمی رسد.

دیگر غرب، وحشیگری ها را از سرزمین خود رانده، پای عقل، علم، آزادی و دموکراسی را به میان کشیده، بازار آزاد، منطق تجارت و داد و ستد اوست، تحقیق و توسعه، بر صنعت و علمش حکمفرماست، و از همه مهمتر اداره جامعه اش را به نظام آزاد انتخاباتی، بر مبنای قانون و رای اکثریت، و بر منطق محافظت حداکثری از اقلیت، و بر سیستم دمکراسی و چرخش قدرت و.. استوار کرده است، و آزادی، رفاه، حقوق شهروندی، حقوق بشر و.. را مبنا و معیار تحقق کرامت انسانی ساکنانش قرار داده است. آنان اکنون به ساختن سعادت، به دست انسان اعتماد دارند.

از این روست که کشتار کنندگان و کشتار شوندگانِ دیروز در غرب، سعی دارند حقوق برابر همدیگر را، به رسمیت بشناسند، در کنار هم، شهروندانی مسئول، و صاحب حقوقی برابر باشند، مارگارت تاچر سفیدپوست، نلسون ماندلای سیاهپوست، باراک حسین اوبامای پناهنده به غرب و... به بالاترین و پرنفوذترین مقامات جهانی می رسند، و می درخشند؛

چرخه قدرت، بچرخد و بچرخد، روزگار را چه دیدی! شاید روزی، حتی یک سرخپوست بومی امریکا، و یا یک زن رنگین پوست شرقی نیز، به مقام پرنفوذترین رهبر جهان، توسط اهالی صاحبِ رای، در غرب وحشی! انتخاب شد، سرخپوستی سیاه چرده مانند کملا هریس (معاون رئیس جمهور امریکا) [ii] ، یا پیزولی لاغر مردنی مثل ریشی سوناکِ هندی تبار (نخست وزیر بریتانیا) [iii] که بر اریکه های قدرتِ قدرتمند ترین پایتخت های جهان، یعنی واشنگتن و لندن، بنشیند.

امری که امروز در غرب وحشی، نه دیگر بعید است، و نه خارق العاده، و دور از ذهن، دیگر دهان ها به چنین پدیده هایی هرگز باز نمی ماند، چرا که "وحشی ها" به تمدن رسیده اند، و وحشی گریی و بی قانونی را از سرزمین خود سعی می کنند برانند، و قانون و مدارا را بر جای آن بنشانند، به عکس آنچه در غرب وحشی جریان دارد، متمدن های شرقی، هر روز در قهقرا، سقوطی جدید را تجربه، و رکوردهای جنایت، کشتار، بی رحمی، بی تمدنی، بی فرهنگی، بی قانونی، هرج و مرج، جنگ، فقر، غارت، گرسنگی، نابرابری، زورگویی، بردگی، بی عزتی و... را جابجا می کنند، و هر روزه وحشیگری در شرق، جایگاه های رفیع تری می یابد، و در صدر می نشیند و قدر می بیند.

باعث تاسف است که شرقِ متمدن و نورانی، با افتخارات درخشان تمدنی، و داشتن سوابق دیرپای شاخص انسانیت همچون مجلس باستانی مهستان، منشور حقوق بشری کوروش کبیر و...، رو به قهقرا افتاده، و به سرزمین مطلوب و مستعدِ (و...) تاخت و تاز، دیکتاتوری، وحشت آفرینی، کشتار، غارت و... تبدیل شده و می شود. اینجا هر چه فاصله خداوند با حاکمان، ارباب معابد و مردمانش نزدیکتر می شود، تو گویی جلوهای وحشت، جنایت، کشتار، گرسنگی، فقر، غارت، زورگویی و... نیز افزایش می یابند، و بیشتر از خود چهره نشان می دهند؛ کرمان ما، دیروز در نزدیکترین فاصله با دست های نوازشگر و مهربان خداوند، در خون شستشو داده شد. [iv]

اینجا خاورمیانه است، مرکزِ بی مانند سخن گفتنِ خدا با انسان و انسان با خدا؛ از 124 هزار پیام آور آسمانی، حتی رد و آثار احدی از آنانرا، در خارج از قلمرو خاورمیانه کشف نکرده و نیافته اند، تو گویی ارسال رُسُل تنها مختص خاورمیانه و اهل آن بوده است؛ و به رغم اینکه خداوند، ختم نبوت، و نزول وحی را، با محمد، اعلام رسمی کرد، باز می بینیم همچنان دل آن وجودِ متعال و مهربان، بی طاقت و مشتاِق سخن گفتن با بشر خاورمیانه ایی مانده، طاقت نمی آورد، عرش باشکوه و پر جلال و جبروتش را ترک کرده، و بر زمین و زمینیان باز دوباره هبوط، نزول و فرود بسیار عظیمی را تجربه می کند،

و آن وجود متعال خود را از بالاترین درجه معنا در اعلی علیین، به پایین ترین نقطه وجود مادی ما، فرود آورده، به زمین و زمینیان آنقدر نزدیک می شود، که در حالتی تناسخ وار، از کالبد و زبان یک انسان، با سرداران سپاه سخن می گوید؛ و بدین وسیله تمام معنا، خود را به عالم ماده ی خود ساخته تقلیل می دهد، و از کالبد و زبان یک انسان، و رهبر حاکم بر یکی از سرزمین های خاورمیانه ایی، با سرداران جنگآور او، سخن "گرم و گیرایی" می گوید، [v]

کاش دوربین های پیشرفته، با مگاپیکسل بالایی بود، با صدا بردارانی مجهز، که این صحنه هبوط، نزول و فرود خداوندی، بر این زمین غرق در رنج و مصیبت را، ثبت و ضبط می کردند؛ کاش حداقل سخنان خداوند را، همه به همراه آن چند سپاهی پاسدار، به گوش خود می شنیدیم، و این سخن از چشم و گوش های مشتاق دیگر به سخن او، دریغ نمی شد و...

نمی دانم سِرّ و اسرار خداوند با جنگ و جنگاوران چیست؟! انگار او نیز آنها را به همه ی اهل علم، صنعت، هنر، فکر، سخن و... در این خاک جنگزده، ترجیح می دهد، خداوند چه سِرّ و اسراری با اهل جنگ و نبرد دارد؟! که اینبار هم که قصد سخن با بشر نمود، اهل جنگ و سرداران سپاه را طرف سخن خود یافت؛ چه عُلقِه ی خاص، و علاقه ایی بین خدا و اهل نبرد و جنگ هست، که با دیگر نخبگان اهل دنیا، هرگز وجود نداشته و ندارد؛ 

نمی دانم در سرای اهل جنگ و جهاد چه خبر است که خداوند نیز مرتب راغب به دیدار آنان می شود، به آنجا سر می زند، آنان را راهنمایی می کند، و اینچنین در ناباوری همه ی بندگانش، به این سرا در رفت و آمدی پر شور و بی پایان است، او حتی دامن ارتباط خود را از جامعه ی انبیا نیز کاملا بیرون کشیده است، اما با اهل نبرد و جنگ، همچنان، مثل قبل، نرد عشق می بازد، و همچنان سرگرم بیان سخنانی "گرم و گیرا" با آنان است؛

برای من که این ادبیات و این فضا نا آشنا نیست، ما هم وقتی در جنگ خسارتبار و خونبار هشت ساله غرق بودیم، آنجا نیز همه از حضور خداوند، در کنار خود می گفتند، از ملاقات، دیدار، سخن گفتن با او، همه مشعوف و مفتخر به حضور خاص او بودند و...، تو گویی راه های آسمان در این نقطه از عالم بازتر از همه ی جاهای دیگر است.

نمی دانم، برایم قابل درک نیست، عقلم قد نمی دهد و... آخر در مجلس و سرای اهل جنگ، و اهل ساخت قربانگاه های بزرگ، چه انگیزش خاصی نهفته است که خداوند را به خود جلب می کند، به گرد سم اسبان شان قسم می خورد، و به نزول و هبوط هزاران باره به سوی آنان راغب و مجبور می شود، و او را به فرود آمدن، در عالم ماده وا می دارد؛ در جایی که اعمال جنگ آورانه، سخن جنگجویانه، تشریح شیوه چیدن صحنه های خون و کشتار و... رایج است، و این پدیده ها مثل داروی تلخی است، که انسانِ مجبور، به نوشیدنش تن می دهد،

دیدار از چنین صحنه ایی از شدت دردی که می آفریند، تنفری که از خود ایجاد می کند، انسان های معمول را مجبور می کند، صورت از صحنه و سخن جنگ بر گردانند، تا هرگز چنان صحن و سرایی را، با چنان صورت و سخن دلخراشی را، نبینند و نشنوند. هیچ انسان عاقلی دوستدار خلق چنان صحنه ایی، و شنیدن از نتایج چنین اعمالی نیست، و شاید هیچ انسان معمولی هرگز نخواهد، در چنین سِلک و داستانی مشغول و شامل شود و...،

آیا این برای خداوند متفاوت است؟! و برای او زیباترین صحنه ایی است که روی زمین می یابد؟! و او را بر دیداری از نزدیک، با جنگاوران، و سخن با آنان راغب می کند، و ترجیح می دهد آنرا بلاواسطه ببیند و بشنود، با آنان همکلام شود؟! دیدنی تر و شنیدنی تر از صحنه ی حضور جنگ آوران، و بحث های آنان، و طرح هایشان و... برای کشتار، برای خداوند در روی زمین و در بین زمینیان وجود ندارد؟!

من که مانده ام!

خدایا در کار تو مانده ام! اعتراف می کنم، تو را نمی فهمم! خداوندگارا تو را نمی شناسم؟! برایم قابل فهم نیستی؟! تو و رفتار و کردارت را درک نمی کنم و... 

اما برغم اوضاع دل من، ارتباط آسمان و زمین، اینجا در خاورمیانه ی در خون شناور، آنچنان نزدیک است، که وقتی بزرگان این سرزمینِ (بارها شستشو داده شده با خون)، برای سخن گفتن در مجمع رهبران جهان، به غرب وحشی می روند، در پس سر خود هاله ایی از نور خداوندی می بینند، که آنان را تا تریبون سخن، همراهی می کند، نوری که حاملانش آنرا می بینند، اما برای احدی از ناظرانش، بدان نور، نه چشمی برای دیدن است، و نه حسی برای درک کردن، این نور تا تریبونِ سخنِ با جهانیان، رهبران این سرزمین مظلوم را، همراهی می کند، و آنان مملو از حضور این نور، جهان را خطاب قرار می دهند، [vi]

و نمی دانم در این دنیا چه فرایندی جاریست، که جهان هرگز با سخنان صاحبان این نور، به خود تکانی نمی خورند، تو گویی تمام جهان با این نور بیگانه است، آنچنان بیگانه که، حاضران صحنِ مجلسِ سخنِ اهلِ نور را ترک هم می کنند! و تریبون و تریبوندار را با سخنانش، تنها می گذارند. دنیای عجیبی است که نورهای خداوندی تابیده بر خاورمیانه را، نه جهانیان می بینند، و نه به آن اقبال نشان می دهند، نه بر آن واقف و مشتاقند.

شرق جای عجیبی است، هر چه فکر می کنم اینجا را نمی توان فهمید، معادلاتش پیچیده تر از آن است که مغز کوچک چون منی بتواند آنرا صورتبندی، و به فرمول کشیده، آنرا ارایه کند، چه رسد که آنرا حل کنم، اینجا در حالیکه مملو از خداست، انگار از خدای بخشنده مهربان، از پناهگاه بی کسان و محرومان، از فریادرس مظلومان و در راه ماندگان، عدالت گستر بی همتا، خدای "درهم شکننده زورگویان، هلاک کننده ستمگران، دریابنده فراریان، عذاب کننده ستمگران، فریادرسِ دادخواهان،" دستگیر کننده یتیمان و بیوگان و...، اثری نیست، تو گویی اینجا در شرق، تنها خدای قهّار، جبّار و متکبّر و...، میدان داری می کند، و دست های خداوندی این چنینی خود را گاه و بیگاه به بشر زنده نشان می دهد، خدایی گمشده داریم، و البته خدایی زنده و فعال و بسیار هویدا؛

اینجا در شرق دست خداوند را می توان گاه با چشم سر هم دید، دست هایی که آشکار و مراد دهنده اند، که به بعضی زمینیان دست رسانی و دستگیری های آنچنانی می کنند، "آن هم در حد تیم ملی" و آسمان اینجا برخی دست ها را از آستان خود خالی باز نمی گرداند؛

مثال می خواهی؟!

 برایت دارم،

پیروان مخلص و جانفدای خدای رام را در این روزها ببین، تا نصرت خداوندی را درک کنی؛

چه می گویم؟!

خدای رام؟!

 بله خدای رام،

فکر می کنی با الله ما چه تفاوتی دارد؟! تفاوتی ندارد، تعریف خدای رام را از آنان بخواه، وقتی او را تعریف کنند، خواهی دید که با خدای تو هیچ تفاوتی ندارد، تفاوت فقط در صورت بندی کلمات غریب است، و دیگر هیچ.

هندوان، او را خدای رام، و هریک از ما و دیگران، او را به نامی دیگر می خوانیم و می شناسیم؛ به تعریف که می رسد، یکیست؛

"رام رام" گویان [vii] مثالی بارز در این رابطه اند، آنان این روزها از شادی و هیجان رسیدن، در پوست خود نمی گنجند، تنها 18 روز دیگر به مراد دل خود خواهند رسید، آنان که در نزدیکی به خالق متعال خود، دهه هاست چنان تقرب جسته اند، که خدای رام، بالاخره بعد از سی و چند سال انتظار، دعای دیرینه و تاریخی آنان، و دیگر مومنین از این دست را، مستجاب کرده، و به زودی، پاداش آن همه تلاش، صبر و استقامت خود را خواهند دید،

آنانکه با اخلاص تمام، در راه او جهد و جهاد کردند، و به تعلیم و ترویج شعائر دینی همت گماردند و باور کردند که خداوند به آنان نصرت و پیروزی عطا خواهد کرد، و اکنون می رود تا شمارش معکوس رهبران شان، برای ایجاد بزرگترین و باشکوه ترین معبد رام، بر جایگاه حلول این خداوندگار بر زمین، پایان پذیرد، و چشم های منتظر مومنان به او، از چشم انتظاری خارج خواهند شد، و معبدی در خور چنین خدایی، در جایگاه خاص خود ساخته خواهد شد.

معبدی که خِشت خشت آنرا، مومنین، خالصانه و از صمیم قلب با نیتی پاک و بدون ریا، طی مراسم معنوی و با شکوه و مملو از دعا و نیایش، نذر و نیاز، طی سال های متمادیِ انتظار، ممزوج با اشک چشم های مشحون از عشق به خدا، برای ساخت این معبد، قالب زدند، تا در افتخار ساخت آن شریک شده، و از سراسر جهان، از سر امید به رحمت و بخشش بی منتهای او، به آیودیا فرستادند، و سال هاست که خادمان مفتخر به خدمت در حرمِ دوست، آنرا به شیوه ایی ظریف و زیبا، و بی نظیر، با وسواسی تمام، بر هم چیده اند، و می روند تا نمایشگر شکوه و عظمت مثال زدنی خداوندِ رام باشند،

داستان ساخت و ارسال این آجرها را به هر اهل دلی در جهان که روایت کنی، دلش برای معنویت و اخلاص سازندگانش، و نیت خیر آنان پَر خواهد کشید، و البته شکوه این بنای پر از معنا را، به رخ جهانیان کشیده، و چشمان بسیاری را در روز موعود، خیره آن معنویت و شکوه خود خواهد کرد، و در آن روز عده ایی بیشمار را خواهی دید، که در مقابل دوربین رسانه های متعدد دنیا، یا در برابر صفحه های جادویی تلویزیون ها، که ناظر بر این لحظه تاریخی اند، و آنرا مستقیم گزارش خواهند کرد، اشک شادی و پیروزی، پر از معنویت و عشق، جاری خواهند کرد.

و سازندگان این معبد، هر کس که قدمی برداشت، جایگاه خود را نزد آن خداوند والا، رفیع و بلند مرتبه خواهند دید، و زین پس سربلند، و با قلبی شاد و توشه ایی مملو از ثواب و عمل خیر، به دیدار معبود خواهند شتافت، و به لقای این خدای بزرگ، با مرگ، سرفراز رو در رو خواهند شد.

از هم اکنون صاحبان کرسی قدرت در هند، هندوانی معتقد و مقیَّد و ثابت قدم، که اینک در کرسی قدرت، به خدمت خداوندگار و عیال الله ش مشغولند، سر از پا نمی شناسند، و بر این امر خیر و معنوی، از همدیگر سبقت می گیرند، تا توشه بر سفر آخرت خود بیفزایند و...، رضایت پروردگارشان را حاصل نمایند.

والا صاحب یوگی آدیتیانات (Yogi Adityanath) استاندار ایالت میزبان معبد خدای رام، دعوت نامه های افتتاح معبد را، برای 18 روز دیگر ارسال کرده است، تا یوم الله 22 ژانویه 2024، در شان و منزلت خاص خود، تاریخی و ماندگار شود، او که میزبان میهمانان خداوند و معبد تاریخی اوست، انتظار دارد شرکت کنندگان این مراسم با وزن معنوی، و جایگاه های والای دنیایی خود، به شکوه و عظمت این مراسم بیفزایند، و علاوه بر فیض حضور، پذیرایی در خور دریافت داشته، مفتخر گردند،

از این رو، از هم اکنون تمام ابواب جمعی او، با تمام امکانات موجود استانی، و اعزام و ارسال شده از مرکز، در آماده باش کامل، و در خدمت زوار آن معبد، خواهند بود، علاوه بر نذورات مومنین، وجوهات شرعی جمع شده، بودجه های خاص نیز، از سوی مراکز استانی و دولت مرکزی، به این امر اختصاص یافته، تا مراسم با شکوهی، در شان مقام والای خداوندگار خود رقم زنند.

برنامه با ظرافت و وسواس تمام در حال طرح ریزی، و اجرای مرحله به مرحله است، و مسئولین استانی، در همراهی با والا صاحب شری نارندرا مودی، نخست وزیر هند، و حاکم امروزین، و منتخب جهادگرانِ مسلط بر دولت تلاشگرِ حاکم بر سرزمین مقدس هندوها، همین چند روز پیش افتخار افتتاح فرودگاه بین المللی آیودیا را در پرونده غرورآفرین خود ثبت کرد، تا میهمانان بلند پایه و گرانقدر راهی به سمت این معبد بزرگ، و این مراسم باشکوه، از طریق هوایی نیز بتوانند، به دیدار معشوق خود نایل آیند،

در میان میهمانان شاخص این مراسم، من جمله از والا صاحب لعل کریشنا ادوانی، و شری مورلی منوهر جوشی می توان یاد کرد، که از سوابق روشن مبارزاتی آنان، رهبری هزاران هزار توده معتقد هندو بود، که در دهه 1990 میلادی، مسجد بابری را ویران کردند، تا بر جای آن این معبد شکوهمند، امروز جای گیرد، و ساخته شود، و به لطف خدای رام، بیش از سی و چند سال است، که خداوند آنان را از بلیّات ارضی و سماوی حفظ کرده است، و از لیست ماموریت های حضرت عزراییل بیرون نگه داشته، تا آنان را به کاروان مرگ ملحق ننماید، تا از معدود بازماندگان آن واقعه خونین باشند، که توفیق یافته اند، به نمایندگی از همه ویران کنندگان مسجد بابری، که دیده از جهان فرو بستند، پیش از چشیدن طعم مرگ، چشمانِ منتظرشان، شکوه و عظمت ساخته شدن، و افتتاح این معبد را ببیند، و تحقق وعده الهی را در دوره حیات مملو از مبارزه و جهد و جهادشان درک کنند.

از این رو حاکمان بر هند، از این سابقون راسخ، و نزدیکان به درگاه حضرت رام خواسته اند، تا به عنوان پیشکسوتان جهاد مقدس ترویج دین الهی شان، و فعالین اولیه ساخت معبد رام، بر ویرانه های مسجدی که ویرانش کردند، در شهر آیودیای مقدس آنان، و یا فیض آباد رقبا! حاضر شوند، تا به کوری چشم دشمنان دین هندو، و بدخواهان خدای رام، در جمع افتتاح کنندگان این معبد آسمانی، بدرخشند و قرار گیرند، و شکوه و عظمت خدای رام، و اهل مرام و مسلک او را، بار دیگر به چشم جهانیان بِکشند، چشمان دنیا را به تولد دوباره تمدن طبقاتی و باستانی هندو روشن و منور دارند.

آنان که پیش از این، طراحان این صحنه بودند، خون ها برای این معبد دادند، خون جگرها خوردند، و یا در حجم بسیار بسیار وسیعتری خون از مخالفین آن، بر زمین ریختند، آنها خیابان های بسیاری را به خون غسل دادند و آنقدر در کار خود موفق بودند، که به برکت تلاش و حرکت آنان، امروزه علاوه بر معبد رام، نهضت جهانی معبدسازی آنان، معابد باشکوه و کم نظیر بسیاری را نیز، در گوشه گوشه هند، و البته در اقصی نقاط جهان، من جمله "غرب وحشی" ساخته و پرداخته اند،

از جمله معابدی که در کنار کاخ سفید، طعنه بر عظمت و شکوه کاخی این چنین رویایی می زنند، که میعادگاه دلِ آرزومندِ کسانیست، که در رویای برپایی نماز در این کاخند، و یا به تعظیم شعائر دینی خود، در آن کاخ رویایی متعلق به غرب وحشی می اندیشند، یا آرزومند بر افراختن پرچم خود، بر فراز کنگره های بلند آنند، و از هم اکنون آنرا به سان حسینیه ی عُشاق الحسین خود و... می بینند، پیش از این خادمان شریعت هندو، کاخ-معبدهای خود را در کنار کاخ سفید در عدد بسیار، بنا کرده، پرچم زعفرانی خود را به احتزاز در آورده اند.

روزگار را چه دیدی، با این دست فرمان که مخلصین درگاه حضرت رام می روند، و عنایتی که خدای شان به آنان دارد، شاید معبد سومنات را هم، به عظمت و ثروت بی حد و حصر گذشته اش، باز گرداندند. 

از حدیث هند و هندوستان بیاییم بیرون، در این سوی شرق، خاخام نتانیاهو، در اتحادی موقت و مصلحتی، با دیگر خاخام های مدعی تاج و تخت داود و سلیمان نبی، برای مجد و عظمت خداوند یهوه، و قوم برگزیده اش، یعنی بنی اسراییل، دست ها را بالا زده اند، و سخت تلاشی شبانه روزی دارند.

خدا و روزگار امروز ما را چه دیدی؟! شاید او که پیش از این، در اوج خفت و خواری از فساد و بی آبرویی که دامنگیرش شده، و می رفت تا او را به عنوان چهره ایی کریهه، و مثالی از فساد، قدرت طلبی و...، به خاکِ قبرستان تاریخِ سیاسی یهود سپرده شود، ورق برگرداند، و به چهره ایی ماندگار در نزد سازندگان رویای تحقق سرزمین موعود تبدیل شود،

و کاری که امثال تئودور هرتسل، آریل شارون و... از انجامش ناتوان بودند، نتانیاهو کرد، و غزه و اریحای باستانی و مقدسِ را، به دامن سرزمین مختص بنی اسراییل باز گرداند و آنرا از وجود دشمن پاک کرد، و به کوری چشم دشمنان قوم برگزیده خداوند، ساکنان فعلیِ غزه و اریحا را، راهی اوگاندا نمود، راهی که روزی پیش از 1947، افرادی بنی اسراییلِ آواره از سرزمینِ موعود را، بدانجا دلالت می دادند.

یهود اینجا با هزار ترفند، و سواری بر هزار بگیر و ببندهای جهانی، از هر طریق که بود، زر و زور تزویر را به خدمت گرفت، تا سرزمین موعود خود را، پس از هزاران سال، دوباره بدست آورد، و وعده های تورات مقدس را، برای رسیدن مومنان به سرزمین موعود، مفتخر به وصول و تحقق نماید، برای همین هم هست که این نقطه از زمین را، بارها و بارها، به بیشترین و بهترین خون های در دسترس خود، شستشو داده، و می دهند،

در آخرین حرکت از این دست، نزدیک به 25 هزار خونِ جدید، تنها در همین سه ماهه، بر خاک مقدس غزه و اریحا جاری شده است، اینجا نیز زمین را به خون پاک انسان ها غسل می دهند، و این نشان از خط سرخی دارد که خداوند برای طهارت زمین، در نظر گرفت و آن را به اهل مذهب سپرد، تا همواره روند خالص سازی ها، یکدست و پاک سازی زمین ادامه یابد،

تا سجدگاه، آستان و پیشگاه خداوندِ یهوه، همواره خالی از قربانی نماند، و کاروان قربانیان از اشرف مخلوقات، پای معابد و مساجدِ روحبش و معنوی او، هرگز از حرکت باز نایستد، چرا که انگار خدا هنوز از رسم پذیرش قربانیان به پای تخت قدرت و معنویت خود، هرگز صرف نظر نکرده، و شاید هم با وجود یک یک مومنانِ به خود، که پاسدار اجرای سنت، شریعت و قانون خدا بوده و هستند، و اجرای آنرا سرلوحه اهداف دنیایی خود، به طمع آخرتی آباد را دارند، این رسم از زمین هرگز رخت بر نبندد.

اینجا در خاورمیانه ی نفرین شده، مرکز خراسان بزرگ و باستان نیز در سیطره اهل غسل است، محل زایش فرهنگ، هنر، شعر، حکمت، راستی، درستی و کردار انسانی، اینجا زادگاه و یا جولانگاه تفکر فردوسی توسی، عطار نیشابوری، بابا طاهر هروی، ناصر خسرو قبادیانی، مولانا جلال الدین بلخی، رودکی سمرقندی، ابوالحسن خرقانی، معین الدین چشتی و... است، و اکنون ملاهای طالبانی در مرکز آن، ذیل حاکمیت آخرین امیرالمومنین خود، جناب ملاهبت الله، بر تخت نشسته اند، و از نزدیک ترین منابر به خدای متعال، مجد و عظمت دین و شریعت او را فریاد می زنند، و جاری شدن احکامش را می خواهند، و سخت بدان مُقِّر و اصرار دارند، همین ها بارها زمین نورانی شرق و محل تولد خورشید را، به همین منظور، به خون مردمانِ شرق، شستشو داده، و غسلش داده و می دهند، و می خواهم بگویم، بارها خواهند داد، چراکه هنوز هزار جام ننوشیده را در رگ تاک دارند، و می توانند بارها و بارها زمین های بسیاری را، با پاکترین، با ارزش ترین مایع موجود در زمین، یعنی خون انسان ها، غسل دهند، و مکرر پاک کنند،

من رَدِ دست های غسل دهنده ایی چون آنانی را، یا حداقل شیوه غسل دادن شان را، دیروز در انفجارهای شهر کرمان دیدم، که با شیوه شستشوی زمین خراسان، با خون پاکِ خراسانیان، توسط ملاهای طالبانی، مشابهت های بسیار داشت، چشمم به مراسم غسلِ خونِ جاری در سرزمین پاک خراسان و کرمان، مشابهت های بسیار می بیند، رد دست های غسالان متبحری چون آنانرا می بینم، که پیش از این مراسمِ غسل تعمید که در کرمان برپا کردند، بسیاری را در خراسان بزرگ، از آمودریا تا کویته، با مراسمی معنوی و شورآفرین این چنینی، غسل داده اند.

همین دو سه سال قبل هم، این شیوه شستشوی و آستان شوییِ آستان خداوندی را، در ایرانشهرهای کابل، مزار، بلخ، کویته و... به کار می بردند، حاملان بشکه های انفجاری نارنجی، بمب اول را برای افتتاح مراسم غسل، ناقوس وار می نواختند، و غَسّالانِ خوشمرام انتحاری، تا لبخند را بر لب مردگان این صحنه می دیدند، صبر می کردند تا لحظاتی بگذرد، صاحبان مهر، و واجدان وجدان های پاک، از راه در رسند، و به کمک قربانیان افتاده بر زمین قربانگاه مشغول شوند، و صاحبان خون به مرثیگاه اجسادِ اهل خود برسند و بنشینند،

و این همان زمان مناسبی بود، که ناقوس دوم را محکم تر، در جمع قربانیان تازه از راه رسیده می نواختند، چرا که برای غَسّالان، خون تازه واردان به صحنه ی قربانگاه، باز بهترین و رضایت بخش ترین هدیه به پیشگاه خداوندی ست، که عاشق خون های پاک از این دست است،

شهدایی که چنین قربانگاهی به ارمغان می آورد در آغوش او می آرمند، و هنگامه ی خونریزی بر آستان پاک خداوندی، بعد از بمب دوم است که حال ملای طالبانی را از صحنه خونریزی قربانیان، در قربانگاه، مست، روحانی و معنوی می کند، آنگاه که می بیند، از بمب اول نیز، قربانگاه را، از قربانیان بیشتری پر کرده است، چه صید پُر و پیمانی خواهد بود، هدیه ایی به سان برگ سبز، که تحفه درویشی ناچیز به پیشگاه خداوند متعال شان خواهد بود، اگر مقبول نیفتاد هم، چه باک، از این خلق الله برای قربانی در خاورمیانه بسیار داریم.

با وجود این مقدار نزدیکی بین خدا و اهلش در خاورمیانه، و شرق، قربانگاه ها همواره مملو از قربانی، قربانیان هر روز آماده تر از قبل برای قربانی شدن، و زمین هر روزه با خون شستشو داده می شود، زمینی تشنه به خون، خدایی عاشق خون، و مردمانی آماده برای قربان، غَسّالانی مُتِبَحّر و مملو از عشقِ به غسل دادنِ آستانِ خداوندی، با پاکترین و ذیقیمت ترین مایه پاک کننده ی گناهان، موجودِ بر زمینِ تشنه به خونِ ما، در خاورمیانه و شرق.

با این وصف از عاشق، عشق و معشوق، در این سرای عاشقانه چه بگویم؟!

برقرار باد؟! منهدم باد؟! بیش باد؟! نابود باد؟! و...

بر این حال بِگِریَم؟! بِخندم؟! بی تفاوت بگذرم؟! سکوت کنم؟! تایید کنم؟! تکذیب کنم؟! پرده برافکنم؟! پرده براندازم؟! چشم بگردانم؟! چشم باز کنم؟! و...

خدایا تو بگو!

تو به جای ما بودی چه می کردی؟!     

به کجا می رویم؟!

 ای اهل دنیای غارتِ خون!

 ای طرفداران چپاول جان!

 ای دل های مملو از جنایت؟!

باید در خود، خدای خود، عشق خود، هدف خود، زندگی خود، افکار خود و... نگاهی دوباره اندازیم.

 باید سطر سطر خطوط نوشته شده در مغز خود را مرور کنیم،

کجای کار را اشتباه رفتیم؟!

 خود را نمی شناسیم، خدا را نمی شناسیم، هدف را نمی شناسیم، از زندگی بیگانه شدیم؟!

ما را چه شده است؟!

ناقوس های مرگ انسانیت مدام می نوازند؛

نگو که : "او در انحراف است، مرا کنار او قرار مده!"

او از ماست، مثل ماست، و مثل ما فکر و عمل می کند، او نیز، چون من و تو، چنین خواهد گفت، و این دایره بسته هرگز شکسته نخواهد شد، و این رسم قربان و قربانیان و قربانگاه ها، چون گذشته مستدام، برقرار خواهند ماند، و خدا و دنیا در تحیری وصف ناشدنی، بر این صحنه گریان و خندان، ناظر خواهند ماند.

می گی نه؟!

بچرخ تا بچرخیم،

بگرد تا بگردیم،

هزار جام نخورده در رگ تاک است!

بنوش با بنوشیم  

 

[i] - ما نسلی هستیم که برای دیدن صحنه های جنگ، جنایت و کشتار، باید شب ها به انتظار می نشستیم تا سریال "سرخپوستان امریکا" از تنها شبکه تلویزیونی فعال بعد از انقلاب، در ساعات پایانی شب پخش شود، اما این روزها دیگر صحنه های کشتار را در خیابان های خود می توان شاهد بود.

[ii] - کامالا دِیوی هریس  Kamala Devi Harris زادهٔ ۲۰ اکتبر ۱۹۶۴سیاستمدار و وکیل آمریکایی هندی الاصلی، که از ژانویه ۲۰۲۱ بعنوان چهل و نهمین معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا  انتخاب و خدمت می‌کند. او اولین معاون رئیس‌جمهورِ زن و اولین معاون رئیس‌جمهور سیاه‌پوست و آسیایی آمریکایی این کشور به‌شمار می‌رود. هریس از سال ۲۰۱۷ به عنوان سناتور ایالات متحده آمریکا از ایالت کالیفرنیا تا ۲۰۲۰ مشغول به کار بود. او از اعضای حزب دموکرات است. هریس دومین زن سیاه‌پوست و نخستین جنوب آسیایی آمریکایی‌ است که به سنا راه یافت. مادر هریس شیامالا گوپالان زیست‌ شناس است که در سال ۱۹۵۸ در ۱۹ سالگی از ایالت تامیل نادو هند به آمریکا آمد و به عنوان دانشجوی تحصیلات تکمیلیدر  دانشگاه کالیفرنیا، برکلی شروع به تحصیل کرد؛ و در سال ۱۹۶۴ دکترای خود را دریافت نمود، پدر هریس دانلد جی. هریس، استاد بازنشسته اقتصاد، در دانشگاه استنفورد، که اهل کشور جاماییکای بریتانیا بود، در سال ۱۹۶۱ برای تحصیل وارد برکلی شد و در سال ۱۹۶۶ مفتخر به دریافت دکترای اقتصاد گردید، هریس محصول ازدواج دو تبعه رنگین پوست از هند و جامائیکا می باشد که انتظار می رود جایگزین رئیس جمهور بایدن شود.

[iii] - ریشی سوناک  Rishi Sunakزادهٔ ۱۲ مهٔ ۱۹۸۰ سیاستمدار بریتانیایی از حزب محافظه‌کار است که از اکتبر ۲۰۲۲ به‌عنوان نخست‌وزیر بریتانیا و رهبر حزب محافظه‌کار بریتانیا خدمت می‌کند. او پیشتر در دولت تحت رهبری بوریس جانسون از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ به عنوان وزیر خزانه داری نیز فعالیت کرده‌است. سوناک از سال ۲۰۱۵ نماینده پارلمان (MP) برای ریچموند (Yorks) در یورک‌شر شمالی است. اصالت خانوادگی او به اهالی پنجاب هند باز می گردد. پدرش پزشک عمومی و مادرش داروخانه‌دار بود. آنها از هندی‌های جنوب شرق آفریقا بودند و که در دهه ۱۹۶۰ از کنیا و تانزانیا به بریتانیا مهاجرت کردند.

[iv] - در ۱۳ دی ۱۴۰۲ مصادف با چهارمین سالگرد ترور قاسم سلیمانی، دومین فرماندهٔ نیروی قدس سپاه پاسداران، دو انفجار در مسیر گلزار شهدای کرمان رخ داد. انفجار اول در ساعت ۱۴:۵۰ رخ داد که بر اثر آن ده‌ها نفر زخمی و تعدادی کشته شدند. در ساعت ۱۵:۱۷ در حالی که مردم و نیروهای امدادی در حال کمک به آسیب‌دیدگان و انتقال جانباختگان بودند، انفجار دوم با شدت بیشتری رخ داد. در آمار اولیه در این حمله‌ها ۲۱۱ نفر مصدوم شدند و ۱۰۳ نفر کشته شده‌اند و حال برخی از زخمی‌ها هم وخیم گزارش شده‌است.

[v] - آیت الله خامنه‌ای: " شاید ۲۳ سال پیش در این حیاط، با فرماندهان سپاه که شاید ۲۰ نفر بودند نماز خواندیم و بعد من نشستم روی پله و صحبتی گرم و گیرایی کردم، قبلاً هم فکرش را نکرده بودم، خدای متعال همینطور حرف می زد. در واقع زبان من بود، حرف خدا بود. یک جلسه عجیبی بود. خیلی تأثیراتی گذاشت."  در دیدار با خانواده شهید سلیمانی و فرمانده سپاه قدس و کل سپاه، دیماه 1402

[vi] - محمود احمدی نژاد پس از اولین دیدار از نیویورک (در سال ۱۳۸۴) و شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل و در سفر بعدی خود به قم، بر اساس فیلم‌ها و اخبار پخش شده در حضور جوادی آملی سخن از "هاله نوری"  می‌گفت که در مدت سخنرانی دور او را گرفته بود : "ما به نیویورک که رفته بودیم، قبل از آن‌که برویم خیلی جوسازی بود، تهدید کرده بودند که اگر بیای، دستگیرت می‌کنیم. گفتم: من می‌آیم. گفتند: پس امنیت را برقرار نمی‌کنیم. گفتم: پس حتماً آنجا خبری هست که مخالفت می‌کنند. من می‌آیم. خدمت آقا هم عرض کردم، همین را فرمودند، گفتند: حتماً باید این سفر انجام شود، خودشان آنقدر علیه ما تبلیغ کرده بودند که همه گوش‌ها و چشم‌ها را به سمت ما متوجه کرده بودند که این هیئت کی هست.

وقتی در خیابان‌ها راه می‌رفتیم، به هر ساختمانی می‌رفتیم، همه توجهات به سمت هیئت ایرانی بود، کأنه هیچ‌کس دیگری نبود. من روز آخری که سخنرانی کردم، تقریباً همه سران بودند یکی از همان جمع به من گفت: «وقتی تو شروع کردی «بسم‌ا..» و «اللهم» را گفتی، من دیدم یک نوری آمد، تو را احاطه کرد و تو رفتی تو یک حصنی، یک حصاری. تا آخر؛ من خودم هم اینو احساس کردم که فضا یک دفعه عوض شد و همه حدود بیست‌وهفت، هشت دقیقه تمام، این سران مژه نزدند. این‌که می‌گم مژه نزدند، غلو نمی‌کنم، اغراق نیست. چون نگاه می‌کردم، همه سران مبهوت مانده بودند. انگار یک دستی همه آنان را گرفته بود، آنجا نشانده بود. چشم‌ها و گوش‌هایشان را باز کرده بود که ببینند از جمهوری اسلامی پیام چیست"

 

[vii] - هندوان به هنگام تشییع پیکر اجساد مردگان خود، ذکر "رام رام" را دم می گیرند، و می گویند و می روند، در نبرد هم همچنین، سلامشان هم "رام رام" است و...

 

مقدمه مترجم : 

20 آوریل 2023 هتل آشوکا [1] در پایتخت هند، دهلی نو، میزبان نشست بودائیان جهان [2] بود، از سخنرانان مهم این نشست جهانی، نارندرا مودی (نخست وزیر هند) است که به زبان هندی در جمع حاضرین سخنرانی نمود [3] و بعد از اعتراف به این که هند "سرزمین بودا است"، زیرکانه به سان یک سیاستمدار صاحب سبک در"خالص سازی" [4] قومی و مذهبی، و آگاه به شرایط فرقه ایی و مذهبی خالص ساز جاری در هند، حاضرین بودایی در این اجلاس را "مهیمان"  [5] خطاب کرد! چراکه معتقدان به این شیوه رایج پاکسازی، هند را تنها سرزمین خاص "هندو ها" می دانند، که "دیگران" [6] را از این سرزمین باید راند، و "پاکستان هندو" را تحقق بخشید.

 حال آنکه به دلیل تنگی شرایط بوداییان در هندِ تحت سیطره هندوئیسم، در طول تاریخ، این مکتب فکری، کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا را محل مناسب گسترش دین و مسلک خود قرار داده، و با گذر از سلسله کوه های بلند هیمالیا، و جنگل های خشن و پر تراکم جنوب شرق آسیا، با ترویج بودا و تفکر او ، شرق و جنوب شرق آسیا را به سیطره فرهنگ بودایی در آوردند،

این امری مسلم است که شرایط کنونی بوداییان در هند، ناشی از پاکسازی و خالص سازی مذهبی است که هندوها بر این نحله اصلاح طلب بر حاکمیت مقتدرانه خود، تحمیل کردند، که بوداییان در سرزمین محل تولد مرام و مسلک و پیامبر خود، اقلیتی بسیار ناچیز باشند، و در سبد جمعیتی هند حتی قابل ذکر هم نباشند.

میهمان نامیدن بوداییان در هند، توسط نخست وزیر، نارندرا مودی، مثل این است که رئیس جمهوری در ایران، در کنگره جهانی زرتشتیان در تهران سخنرانی کند، و آنانرا در ایران میهمان! بنامد، حال آنکه آنان در ایران صاحبخانه، و زاده این سرزمین هستند، و زرتشت یک پیامبر ایرانی است و ایران خانه زرتشتیان جهان است و...؛ بودا نیز در هند زاده و سیر بیداری خود را در این سرزمین طی کرد، و پیروان خود را در آنجا یافت، و به راه تفکری خود هدایت نمود، و کارایی اش را در خلاصی مردم از درد و رنج ناشی از زندگی تحت سیطره مکتب به ابتذال کشیده شده هندو و... را نشان داد،

این کارایی در حدی بود که آشوکا [7] بزرگترین و معروفترین پادشاه تاریخ هند، از سلسله مائوری ها، بعد از خونریزی های بسیار فراوان، کیش و مرام بودایی را دوای بیماری خونریزی و عدم تحمل خود یافت، و لذا به کیش بودایی در آمد و خشونت و خونریزی را به کناری نهاد، و در پی آن باقی فرصت زندگی خود را به توسعه و ترویج بودایی باوری در هند بخشید،

اما هندویسم این نحله اصلاحگر برخاسته از محیط تفکر هندویی را بر نتافت، همانگونه که مغان زرتشتی مکتب اصلاحگرانی چون مزدک و مانی را برنتافتند و...، و در نتیجه این برنتافتن تاریخی، در حالی که آثار تمدن بودایی، تمام هند را فرا گرفته است، و نشان از گسترش و اقبال هندیان به این تفکر دارد، اما این سرزمین از بوداییان پاکسازی شد، به طوری که اکنون تنها نزدیک به هشت دهم درصد مردم هند را بودایی ها تشکیل می دهند، آن هم در مناطق مرزی این کشور، که این جمعیت در مقاسیه با بناهای تاریخی باز مانده از دوره شکوفایی بوادییان [8] در هند، بسیار بسیار بسیار ناچیز است، و نشان از یک پاکسازی و خالص سازی مذهبی بزرگ در جامعه هند، از بوداییان دارد.

البته باید گفت که اکنون بودیسم در جهان یک دین در حال گسترش است و بزرگترین رشد را در بین مذاهب زنده جهان دارد، و هند نیز از این موج به کنار نمانده، و با موجی از گرویدن هندوها به مذهب بودایی مواجهه است، و هندوهای فراری از سیستم ظالمانه طبقاتی، که هندوهای افراطی مدرن، در صدد احیای آن می باشند، به دین بودا پناه می برند، به طوری که پیوستن طبقات محروم هندو به بودیسم، زنگ های خطر را برای روحانیون هندو به صدا در آورده است،

پیوستن خانم مایاواتی (رهبر دالیت های در حزب BSP) و... به بودیسم، که از رهبران برجسته و معروف دالیت هاست، که پایین ترین طبقه افراد هندو و از قشر نجس ها در نزد طبقات دیگر تلقی می شوند، نشان از گرایش زیاد این اکثریت فقیر، و محروم هندی به بودایی گری دارد، لذا گرایش به بودیسم در هند، هم در بین قشر فرهیخته و هم در بین قشر عقب نگه داشته شده، شدید و رایج است

و لذا برغم نزدیکی که نخست وزیر راستگرای هندو در سخنان خود، به بودیسم از خود نشان می دهد، حاکمیت هند، در اصل آنانرا یکی از رقبای جدید (و البته قدیم) تفکر افراط گرایی سنتی هندویی خود می دانند، ولی با توجه به رقابت با چین، در مسیر تحمل این اقلیت ناچیز، اما پر پتانسیل و قدرتمند جهانی بر آمده، تا با استفاده از پتانسیل عظیم آنان، هم به توسعه اقتصادی کشور اقدام کنند، و هم در معادلات جهانی، و از جمله تقابل هند با چین، از آنان و نفوذ جهانی اشان بهره گیرند.

این روزها دغدغه فکری، و آشفتگی ذهنی هندی ها نسبت به چین در رفتار تشویش آمیز رهبر حاکمیت فرقه گرای هندویی حزب BJP در دهلی نو تبلور دارد، که این تشویش به حدی است که نارندرا مودی در اجلاس اخیر بریکس در افریقای جنوبی، وقتی در دیدار با رئیس جمهور میزبان، قصد پز دادن فرود فضاپیمای هندی در قطب جنوب کره ماه را می کند، آنقدر ذهن او درگیر چین و رقیب چینی خود در افریقای جنوبی است که به طرف افریقایی خود می گوید فضاپیمای هندی برای اولین بار در جهان، در جنوب چین فرود آمده است!

که این خود نشانگر سطح تشویش خاطرِ بالاترین مقام هندی، از چینی ها دارد، که سایه چین چقدر بر اندیشه او سایه افکنده است، که اگرچه در بریکس با چینی ها همگام و همکار است، اما ذهن او از این غول جهانی، این چنین مشوش و در استرس قرار دارد، که چنین خطایی را در مقابل دوربین زنده پوشش دهنده این دیدار، توسط مسلط ترین سیاستمدار هندو، انجام می شود، که واکنش هایی در هند و جهان هم در بر داشت.

بسیاری از سیاستمداران، گرچه بهترین سخنان را به زبان می آورند لیکن در عمل نه به گفتار خود یقین دارند و نه عمل می کنند، بعنوان مثال نارندرا مودی در فرازی از سخنان خود در این نشست، به موضوع ناروایی تحمیل تفکر و دینِ یک شخص، به دیگری اشاره می کند و آنرا به عنوان یک عمل ناپسند و خلاف آموزه های همین بودا می داند، بودایی که او لاف پیروی از او را می زند، و در ابتدای و انتهای سخنانش، خود را "پناهنده به بودا" می نامد،

اما تحت رهبری همین آقای مودی در ایالت گجرات و بدنبال آن حاکمیت او در مرکز و پایتخت هند، اقلیت های دینی و فرهنگی، به جرم اعتقادشان زیر ظلم مضاعف و شدیدی قرار گرفته و زندگی می کنند، و طرفداران هندوئیسم افراطی که در حزب حاکم BJP ، که او سردمدار آن است، اقدامات بی سابقه ایی را در ظلم و تعدی به آنان، قانونی و غیر قانونی، با فراخ بال، اعمال و اجرا کرده و می کنند.

بزرگترین تبعیض ها و تحمیل های دوره تاریخ 75 ساله استقلال هند را، نسبت به هموطنان غیر هندوی خود را روا می دارند، او خود یکی از هندوهای افراطی مرتبط با افراط گرایان مذهبیِ خشن و افراطی در گروه RSS می باشد که در زمان سروزیری اش در ایالت گجرات، بزرگترین کشتار از اقلیت مسلمان در این ایالت صورت گرفت، و دولت ایالتی در این زمینه به کمک اقلیت مسلمانان نیامد که هیچ، افراط گرایان هندو را در یافتن و کشتار و غارت و... مسلمانان وسعت عمل بخشید و...

اما از آنجا که یک ایده حکمت آمیز، همواره ما را به این فرا می خواند که "نگاه نکن چه کسی سخن می گوید، ببین چه می گوید"، این حکمت مرا بر آن داشت که بعد از مدت ها دوری از روند مسایل هند، نگاهی به روندها در هند انداخته و این سخنرای مودی، توجه مرا به خود جلب کرد، لذا آنرا ترجمه و منتشر می کنم، چرا که می توان حرف های زیبایی، که راهکارهای عملی برای حل مشکلات جهانی در خود دارد را، در آن یافت، این سخنان نخست وزیر هند نشان می دهد، اگر هندی ها به اصل اصیل فرهنگی خود (تسامح و تساهل، عدم خشونت، رواداری مذهبی و فرهنگی و...) باز گردند، برای جهان و بشریت حرف های کارآمد و کارگشایی دارند، همانگونه که مهاتما گاندی هند را به الگوی آزادیخواهان و اخلاق مداران و انسانیت جویان تبدیل کرد.

 

سخنان نارندرا مودی در نشست جهانی بوداییان در دهلی نو

به بودا پناه می برم [9]

اعضای کابینه مرکزی حاضر در این برنامه، جناب کیرن راجیجی، جناب کیشان ردی ، جناب آرجون رام مگاوال، جناب میناکشی لخای، دبیرکل کنفدراسیون بین المللی بوداییان، روحانیون محترم بودایی که از تمام هند و جهان در این نشست حاضر شدید، دیگر حضرات، خانم ها و آقایان!

تمام شما از نقاط مختلف دنیا برای افتتاحیه "نشست جهانی بوداییان" گردهم آمده اید. سنت این سرزمینِ بودا (هند) این است که "میهمان خداست"! بدین معنی که میهمان نزد ما مثل خدایان است. اما وقتی در حضور تعداد زیادی شخصیت ها که در ذیل عقاید بودا زندگی می کنند، قرار داریم، بودا را در اطراف خود حس می کنیم. بودا در ورای فردیت [10] قرار دارد، این یک آگاهی و عقیده است. بودا یک تفکر است که فراتر از فردیت است، و از فردیت فرا می رود، و بودا یک بصیرت [11] است فرای آنچه  تجلی [12] یافته است. این بصیرت و آگاهی ناشی از بودا، ابدی و پیوسته است. این تفکر ابدی است. این فهم متمایز و شاخص است.

همین امر دلیلی بر این گفته هاست که مردم زیادی از کشورها از جغرافیا و فرهنگ و محیط متفاوت، در این جا با هم گرد آمده اند. این نشانگر گسترش حضرت بودا است، که نخ تسبیح جمع کننده تمام بشریت در کنار هم شده است. ما می توانیم قدرت صدها میلیون پیروان بودا در کشورهای مختلف جهان را وقتی که به یک قطعنامه مشترکی برسند را، تصور کنیم، که چه انرژی نامحدودی را توسط آنان سبب خواهد شد.

وقتی تعداد زیادی از مردم، تحت یک ایده، برای ساخت آینده ایی بهتر برای جهان با هم کار می کنند، چنین آینده ایی به یاد ماندنی خواهد بود. و بنابراین، بنده معتقدم که اولین نشست جهانی بوداییان، یک سکوی موثر برای تلاش هایی خواهد ساخت که تمام ما کشورها، همه در همان جهت هستیم. قلبا به وزارت فرهنگ هند و کنفدراسیون بین المللی بوداییان جهان (IBC) برای سازمان دادن به این نشست، تبریک می گویم.

دوستان!

دلیل دیگری برای همبستگی صمیمانه من با این نشست هم وجود دارد. وادنگر [13] در ایالت گجرات، جایی که من در آن متولد شدم، ارتباط عمیقی با بودیسم دارد. شواهد معماری زیادی مرتبط با بودیسم در وادنگر یافت شده است. هیوئن تسانگ [14] جهانگرد بودایی هم همچنین از وادنگر دیدن کرده است. و همه یافته ها در این زمینه، در نمایشگاهی با جزئیات گردآوری شده است. شگفتی و شانس مرا ببینید که من در وادنگر با این مشخصات متولد شدم، و نماینده مجلس از حوزه انتخابیه کاشی [15] (در ایالت اتارپردادش هند) هستم که (سایت تاریخی بوداییان یعنی) سارنات [16] نیز در آن قرار دارد.

دوستان!

نشست جهانی بوداییان در حالی میزبانی می شود که هند هفتاد و پنجمین سال استقلالش را کامل کرده است و جشن شهد شیرین [17] هفتاد و پنجمین سالگرد استقلالش را برگزار می کند، هند اهداف بلندی برای آینده اش دارد، همچنان که در این ساعت سعد [18] برای  بهبود رفاه جهانی نیز در نظر دارد. امروز هند ابتکارعمل های جدیدی را برای موضوعات جهانی ارایه می دهد. و بزرگترین منبع الهامات در پس این ابتکار عمل ها، جناب بودا هستند.

دوستان!

شما همه به این امر واقفید که راه بودا بر سه بنیاد دانستن [19] ، عمل [20] و شهود [21] قرار دارد. این همان تئوری، عمل و فهم است. هند در مسیر هر سه ی این موارد، در نه سال اخیر (حاکمیت حزب BJP) به سرعت در حال حرکت و کار است، ما در یک حرکت مداوم، به سمت ارزش های حضرت بودا هستیم. ما فداکارانه کار می کنیم تا آموزه های حضرت بودا را به گروه توده های مردم منتقل کنیم.

"دانستن" (پاراپاتی یا تئوری) در این سه گانه، همانی است که پیشگام توسعه بودامدار ماست که در هند و نپال جریان دارد، که شامل تلاش هایی برای بازسازی مراکز زیارتی بودایی، همچون سارنات و کوشینگر [22] در جریان است، که شامل ساخت فرودگاه بین المللی کوشینگر، ساخت مرکز بین المللی میراث و فرهنگ بوداییان هند در لومبینی [23] (محل تولد بودا در نپال)، با همکاری کنفدراسیون بین المللی بوداییان جریان دارد.

 این از میراث و آموزه های حضرت بوداست که هند، درد و رنج هر نوع انسانی را، درد و رنج خود تلقی می کند. لذاست که، شرکت در ماموریت های صلح جهانی در کشورهای مختلف، یا حضور در فجایع طبیعی جهانی مثل زلزله ترکیه، که هند با تمام توان خود در کنار بشریت، در زمان هر بحرانی ایستاده است، ناشی از همین بینش بودایی است. امروز جهان این انساندوستی یک میلیارد و چهارصد میلیون هندی را می بیند، درک می کند و می پذیرد. و من معتقدم که نشست بین المللی کنفدراسیون بوداییان، یک توسعه و گسترش جدید به این احساس جهانی خواهد داد. و فرصت های جدیدی برای اذهان و قلب های کشورهایی که اینگونه فکر می کنند، ایجاد خواهد کرد، تا بودائیسم و صلح را در کسوت یک خانواده گسترش دهند. این نه تنها همفکری برای مواجهه با چالش های جاری خواهد بود، بلکه این نشستی است تا اشعه های امید را برای جهان زنده نگه دارد.  

ما باید به خاطر داشته باشیم که گذر از مشکلات به راه حل ها، در حقیقت همان سفر معنوی بودا است. بودا قصر خود را بواسطه داشتن مشکلات ترک نکرد، بودا قصر را ترک کرد، و زندگی لاکچری را وا گذاشت، زیرا او از همه خوشی ها برخوردار، در حالی که رنج و غم فراوان در زندگی دیگران بود. اگر ما می خواهیم دنیا را شاد کنیم، این آموزه کل نگر بودا است که تنها راه عبور و گذر از ایده های خودخواهانه و کوته نظرانه است. باید پیرامون مردم فقرزده اطراف خود فکر کنیم. ما باید به کشورهایی که با کمبود منابع دست و پنجه نرم می کنند، فکر کنیم. این یک ضرورت است، تنها و بهترین راه ایجاد جهانی پایدار. نیاز امروز ماست که اولویت هر فرد و هر ملتی، منافع جهان باشد، "منافع جهانی" [24] باید در کنار منافع کشور باشد.

دوستان!

این یک امر پذیرفته در جهان حال حاضر است، که در چالشی ترین دوره این قرن قرار داریم. امروز، از یک طرف دو کشور برای ماه ها است که در حال جنگ هستند (روسیه و اکراین)، از یک سوی دیگر، جهان نیز به سمت ناپایداری اقتصادی می رود. تهدیداتی از جمله تروریسم و بنیادگرایی مذهبی روح انسانیت را آماج حمله خود قرار داده است. تغییرات آب و هوایی بر موجودیت باقی بشریت، پرده ایی عظیم افکنده است. یخچال ها در حال آب شدن هستند، اکولوژی در حال نابودی است و گونه ها در حال انقراض هستند. اما در میانه ی همه این شرایط، میلیون ها انسان همچون ما وجود دارند، که به بودا اعتقاد دارند، و معتقد به رفاه همه موجودات زنده هستند. این امید، این اعتقاد، بزرگترین نقطه قوت زمین است. وقتی این امید متحد شود، مکتب بودا به عنوان اعتقادی جهانی، و حقیقت بودایی به اعتقاد بشریت تبدیل خواهد شد.

دوستان!

مشکلی در جهان مدرن نیست که راه حل آن را ما نتوانیم در آموزه های بودا مربوط به صدها سال قبل، پیدا کنیم، جنگ و ناپایداری هایی که جهان امروزه با آن رو در روست، بودا قرن ها قبل برایش راه حال پیشنهاد کرده است. بودا می گوید : استیلا زایشگر دشمنی است؛ مغلوب در دردی دائم قرار می گیرد. فرد ناخودآگاه غرق در شادی است و پیروزی و شکست را به طور یکسان نادیده می گیرد. بنابراین، ما تنها زمانی می توانیم شاد باشیم که شکست ها، پیروزی ها، جنگ ها و نزاع  را رها کنیم. حضرت بودا همچنین راه غلبه بر جنگ را نیز گفته است. حضرت بودا گفته است : دشمنی، آتش دشمنی را خاموش نخواهد کرد. دشمنی با نزدیکی و دوستی کاهش می یابد. حضرت بودا می فرماید :  شادکامی در وحدت بین اتحاد ها است. شادی در زندگی با همه، با تمامی مردم است که تحقق می یابد.

دوستان!

امروز ما فهمیده ایم که تحمیل تفکر و اعتقاد اشخاص به دیگران، به یک بحران بزرگ در جهان تبدیل شده است. اما حضرت بودا در این زمینه چه می فرماید؟ حضرت بودا فرمودند هر شخصی باید رفتار خوب را، خود انجام دهد، قبل از این که آن را به دیگران بیاموزد. در دوره مدرن، ما دیدیم که چگونه جناب گاندی یا تعداد دیگری از رهبران جهان از این روح و تفکر، ایده و الهام گرفتند. اما باید به خاطر داشته باشیم که بودا در این نقطه متوقف نشد. و پا را از این هم فرا نهاد و گفت : چراغ خودت باش [25] . امروز پاسخ به بسیاری از سوالات در همین جمله بودا نهفته است. به همین دلیل بود که چند سال قبل من در سازمان ملت متحد، با غرور ادعا کردم که هند به دنیا بودا (معنی کلمه بودا یعنی عقل و تفکر و منطق است) را داده است نه جنگ  [26] را. هر جا که مهربانی بودایی باشد، همکاری است و نه چالش و درگیری؛ آنجا صلح است و نه اختلاف.

دوستان!

راه بودا، راه آینده است، مسیر پایداری و سکون. اگر دنیا آموزه های بودا را پیروی کند، ما حتی با بحران تغییرات آب و هوایی هم روبرو نخواهیم شد. این بحران ها توسعه یافت، به این دلیل که برخی از ملت ها، مراقبت از دیگران و نسل های آینده ایی که در قرن آتی خواهند آمد را، وا نهادند. برای دهه ها بر این اعتقاد بودند که نتایج این دستکاری در طبیعت دامن آنها را نخواهد گرفت. آنان فقط دیگران را مقصر اعلام می کردند. اما حضرت بودا به روشنی در کتاب دامپادا [27] بیان داشته است که همچنان که آب یک ظرف قطره قطره پر می شود، اشتباهات تکراری هم، دلیل ویرانی می شوند. و بعد از هشدار به بشریت با این گفتار، بودا همچنین بیان می دارد که اگر ما اشتباهات خود را درست کنیم، و به صورت مداوم کارهای درست را انجام دهیم ، پس راه حل ها هم، برای مشکلات ما پیدا می شوند. می فرماید از انجام کارهای نیک غافل مشو، و فکر نکن که ثمره هیچ کاری به من نمی رسد. همانگونه که ظرف قطره قطره از آب پر می شود. به همین ترتیب، انسان عاقل، کم کم خود را پر از فضیلت می کند.

دوستان!

هر فردی به شکلی بر زمین تأثیر می گذارد، به یک روش، یا انواع روش ها. سبک زندگی ما، لباس پوشیدن، غذا خوردن یا عادات سفر، همه چیز تأثیر دارد، این اعمال در زمین اثر دارد، و تفاوت ایجاد می کند. هر فردی می تواند با چالش تغییرات آب و هوایی به مبارزه برخیزد. اگر مردم آگاه شوند و نسبت به تغییر سبک زندگی اقدام کنند، از آن پس، حتی این مشکلات بزرگ نیز با این روش بودا قابل حل است. با چنین روح و ایده ایی هند "ماموریت لایف" [28] را آغاز کرده است. که به معنی تغییر سبک زندگی، برای حفظ محیط زیست است. این ماموریت نیز با تاثیر و ایده گیری از اندیشه و افکار بودا به راه افتاد.

دوستان!

امروز، خیلی ضروری است که  دنیا از تعاریف مادیگرایی و خودخواهانه ی خود بیرون بیاید و این احساس را در دل خود جای دهد که، باید حال همه خوب باشد. بودا نه تنها باید یک نماد باشد، بلکه او یک انعکاس نیز بود، تنها در این صورت است که هدف مندرج در تصمیمات برآورده می شود. بنابراین، ما باید سخنان بودا را به خاطر بسپاریم: که به عقب برنگرد، حرکت به جلو داشته باش! ما باید حرکت به جلو داشته باشیم و این حرکت به جلو را حفظ کنیم. من مطمئن هستم که ما با هم، تصمیمات خود را به موفقیت نزدیک خواهیم کرد. یک بار دیگر از همه شما که به دعوت ما به اینجا آمدید تشکر می کنم. با این باور که بشریت از این بحث دو روزه، نور تازه، الهام جدید، شجاعت جدید، نیروی تازه خواهد گرفت، بهترین آرزوها را برای همه شما دارم.

به بودا پناه می برم

 

[1] - Ashok Hotel نام این هتل که محل برگزاری این نشست دو روزه بود، خود نمادی از شکوفایی هند در زمان بودایی شدن این شاه سلسله مائوری هاست که این هتل به نام او مزین گشته است.

[2] - the Global Buddhist Summit

[3] - متن اصلی سخنان نخست وزیر هند که توسط دفتر نخست وزیری هند از زبان هندی به انگلیسی برگردان و منتشر شد، و این پست ترجمه آن است، برگرفته از متن مندرج در https://pib.gov.in/PressReleasePage.aspx?PRID=1918232 می باشد

[4] - "خالص سازی" همانگونه که در عمل راستگرایان سیاسی در ایران نیز اکنون جریان دارد و مورد اعتراض نحله های متعدد فکری در ایران است، به جریانی اشاره دارد که معتقدین به این تفکر، خود را "حق مطلق" تصور کرده و خود را مجاز می بینند که با استفاده از تمام ابزار قانونی و غیر قانونی، دیگران را از صحنه سرزمین و یا ساحت سیاسی و فرهنگی و دینی و... کشوری پاک کنند. جریانی که هندوئیسم افراطی سال هاست در حق اقلیت های دینی در هند انجام می دهد، و راستگرایان حاکم در ایران نیز با فشار به دیگران، در صدد پاکسازی صحنه سیاست ایران از غیر خود می باشند.

[5] - مودی از عنوان 'Atithi Devo Bhava'  که از مولفه فرهنگی خاص فرهنگ هندویی است و به معنی "مهمان خداست" در سخنان خود سود جست  ما در فرهنگ فارسی خود از آن بعنوان "میهمان حبیب خدا" استفاده می کنیم که به نظر می رسد همان مُعَّرب شده این جمله ی آریایی تبار است که در فرهنگ آریاییان هند (هندوها) دست نخورده مانده و مهیمان را خدا تلقی می کند. و در بیش از یک هزاره و نصفی تسلط فرهنگ اسلامی در ایران، این جمله به دوست خدا تغییر ماهیت داده است. لذا این ضرب المثل ایرانی هندی و در واقع آریایی را می توان به قدمت تمدن در ایران و هند دانست.

[6] - در تفکر هندویسم افراطی "دیگران" شامل تمام فرهنگ ها و مذاهبی می شود که زاده هند نیستند، ادیانی که پیامبرانشان در خارج از هند بدنیا آمدند و رشد و توسعه یافته اند، البته باید اذعان داشت که رشد اسلام و مسیحیت در هند، هندوها را با یک خطر جدی برای بقای اندیشه باستانی خود مواجهه، و  لذا مبارزه ایی آشکار را با گسترش اسلام، مسیحیت و... در هند آغاز کرده اند، آنان را بیگانه و متجاوز می بینند، و آشکارا با آنان نبرد می نمایند و در این بین شرایط ظالمانه ایی رقم می خورد که در شان نظام دمکراسی و فرهنگ تسامح و تساهل دینی هندو نیست.

[7] - آشوکا (سلطنت ۲۶۸ تا ۲۳۲ پیش از میلاد) پیرامون دو سده و نیم پس از بودا، و شاهی از دودمان موریا بود که به کیش بودایی و آموزه‌های بودایی باورِ راستین یافت و همه زندگی خود را وقف تحققِ عملیِ اصول آن نمود. موریاها به احتمال زیاد از تبار سکاهای ایرانی تبار بودند که از شمال به هند درآمدند. آشوکا از سال ۲۷۳ تا ۲۳۲ پیش از زایش مسیح فرمانروایی کرد. وی پسر بیندوساره از شاهان موریایی بود و بر بیشتر شبه قاره هندوستان از بخش‌هایی از افغانستان امروزی گرفته تا میسور در دوردست‌های بنگال و تا جنوب گوآی کنونی فرمان راند. نام آشوکا از دو بخش آ و شوکا درست شده که در سانسکریت به معنای بی‌اندوه است آشوکا در جوانی خویی خشن داشت و به آشوکای درنده معروف بود اما پس از آن خوی وی برگشت، به کیش بودایی گروید و به یک بوداباور مهرورز تبدیل گشت. کوشش‌های آشوکا یاری فراوانی به ریشه دواندن و گسترش بوداگرایی نمود

[8] - نگارنده خود از یکی از بناهای تاریخی متعدد بوداییان در هند، حفر شده در سنگ های یک دره در 8 کیلومتری شهر ناسیک در ایالت مهاراشترا که به غارهای ناسیک شهرت دارند، دیدن کرده است که سالن های بزرگ عبادت و مراقبه مذهبیِ کنده شده در دل کوه ها با مجسمه هایی از بودا در انتهای هر یک و... نشان می دهد بوداییان برای قرن ها در این منطقه تفوق و تسلط داشته، که توانسته اند 23 سالن بزرگ را در دل سنگ های سخت کوه بکنند و آنرا به یک مکان عبادت، مراقبه و تفکر و... با این عظمت و بزرگی خیره کننده تبدیل سازند، از این گونه عظمت سازی ها توسط بوداییان، در هند بسیار است.

[9] - I take refuge in the Buddha Namo Buddhaya=

[10] - the individual

[11] - consciousness

[12] - manifestation

[13] - Vadnagar

[14] - Hiuen Tsang

[15] - Kashi

[16] - Sarnath سارنات مکانی تاریخی در ده کیلومتری شهر وراناسی در ایالت اتارپرادش هند و 1402 کیلومتر دور تر از احمدآباد مرکز ایالت گجرات هند قرار دارد که محل خیزش سیاسی نارندرا مودی نخست وزیر هند است؛ سارنات یک مکان بسیار مهم مذهبی برای بوداییان است که معتقدند در سن 35 سالگی، بودا در سال 528 قبل از میلاد در این نقطه اولین بیداری پیامبرانه خود را درک کرد. یکی از 4 مرکز زیارتی که برای بوداییان مطرح است.

[17] - अमृत महोत्सव Amrit Mahotsav "جشنواره شهد" (امریت ماهوتساو) که دلالت به شیرینی این استقلال دارد.

[18] - Amrit Kaal  این واژه از طالع بینی بر اساس حرکت ستارگان در فرهنگ وایی هندویی ناشی می شود که هنوز در هند رایج است، در ایران نیز بر اساس فرهنگ آریایی مشترک با هندی ها، تا همین چند سال پیش هم رایج بود، از جمله مرحوم مادرم بر اساس تقویم "مصباحزاده" برای مراجعینی که قصد اقدامی مهم در زندگی خود داشتند (ازدواج، خرید، نقل و انتقال، سفر و...) ، به این تقویم مراجعه کرده، و اقدامات مهم آنان را بر اساس ساعت سعد این تقویم تعیین می کرد، در فرهنگ ودایی، امریت کال دلالت به لحظه ایی دارد که دروازه های سعادت به روی همه باز است، انسان، فرشته، هیولا و...

[19] - Pariyatti یا پاریاتی، که به معنی دانستن و دانایی و فهم از راه یادگیری یا درکی نظری که از راه خواندن، مطالعه و فراگیری حاصل می شود.

[20] - Patipatti پاتیپاتی، یا عمل نمودن، که در مقابله وجه نظری قرار می گیرد یعنی عمل به دستورات نظری

[21] - Pativedha پاتودا ، یا همان شهود فهم مستقیم شهودی که هر انسان خود از حقیقت دریافت می دارد. که برای هر شاهدی منحصر به فرد است

[22] - Kushinagar شهری در شمال ایالت اتارپرادش هند یکی از مراکز چهارگانه زیارتی بودائیان که سه تای آن در هند (سارنات، بودگایا، کوشینگر) و چهارمی در نپال (لومبنی) از آن جمله اند. و متعلق به مکان هایی است که جناب بودا در آن به بیداری معنوی خود دست یافت.

[23] - Lumbini شهر لومبینی که محل تولد حضرت بودا است و هم اکنون در خاک کشور نپال قرار دارد، یکی از چهار مرکز زیارتی بوداییان می باشد

[24] - Global World Interest

[25] - अप्प दीपो भव: i.e. be your own light

[26] - Yudh (war)

[27] - Dhammapada مشهور ترین کتاب که توسط بوداییان خوانده می شود و آیات و آموزه های بودا در آن درج شده است. معنی آن "راه حقیقت" و در زبان پالی است

[28] - Mission LiFE یک حرکت عمومی برای انگیزه بخشی بر افراد است، تا به اشخاصی طرفدار کره زمین تبدیل شوند. که در سه فاز انجام می شود فاز یک تغییر در تقاضا، فاز دوم تغییر در عرضه، و فاز سوم تغییر در سیاست است. سرفصل های این برنامه در مواردی همچون حفظ انرژی، حفظ منابع آب، نه به مواد یک بار مصرف منجمله پلاستیک، اتخاذ سیستم غذایی پایدار، کاهش تولید زباله، اتخاذ سبک زندگی سالم، کاهش زباله های الکترونیکی از طریق (تعمیر وسایل برقی، رساندن وسایل الکترونیکی خراب به مراکز بازیافت آن، استفاده از باطری های قابل شارژ، ذخیره داده های دیجیتال در ابرهای دیجیتالی تا هارد درایوها و...) تاکید دارد.

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

هند درس های زیادی برای ایران و ما ایرانیان دارد، این سخنرانی به واقع اعلام خطر، از شرایطی است که بر هند می رود، و پرده برداری از وضعی است که هند تا سال 2025 با آن مواجه خواهد بود، اعلام خطر از سوی یک متفکر هندی، از شرایطی که تحت حاکمیت راستگرایان مذهبی هندو در هند، در حال روی دادن است، به طوری که با تسلط آنان بر قدرت، تمام نهادهای مدنی کشور بی اثر شده، قانون اساسی این کشور به محاق می رود، و یک دولت-ملت جدید مبتنی بر مذهب و فرهنگ هندو، از بین ملت متکثر و دمکرات هندوستان سر بر آورده، و مثل اژدهایی دیگران را تحت سلطه خود برده، موجودیت آنان را خواهد بلعید، در این روند، او مبارزه را به همه هندی ها توصیه می کند چرا که آتش این موجودیت، درب خانه همه آنان قرار دارد، که در آستانه قرار گرفتن در تحت سلطه کامل هندویسم افراطی قرار دارند که تمام بنیان های دمکراسی و تکثر آنان را سست و همه سلطه گریزی های ناشی از پیروزی انقلاب هند در سال 1947 را به باد خواهد داد، و هندی ها را تحت سلطه برهمنیسم (جامعه روحانیت هندو) قرار خواهد داد.

در این نوشته وقتی از حزب بی.جی.پی، یا سازمان آر.اس.اس و در کل هندوئیسم افراطی سخن به میان می آید منظور تفکر ملیگرای مذهبی و فرهنگی هندو است که در گروه های نامیده شده تحت عنوان "سنگ پریوار" تجمع یافته و مجموع این سازمان ها تحت رهبری آر.اس.اس به دنبال بازگشت کل جامعه و سرزمین هندو، به فرهنگ و مذهب هند باستان هستند، که نمود های روشنی از اهداف فعلی آنان عبارتند از :

الف) حاکم کردن فرهنگ و شریعت هندو، که طی سال ها مبارزه مردم تا حدودی سست و از صحنه زندگی هند خارج شده است، که برخی از این فرهنگ آنقدر غیر انسانی است که اکنون حتی قانونا در هند منسوخ شده اند، که از جمله آن می توان به اجرای نظام طبقات اجتماعی باستان هند، که مردم هند را به طبقات مختلف تقسیم می کند و در راس آن حاکمیت و بالانشینی طبقه برهمن ها (روحانیت هندو) را تضمین، و باقی مردم هند را طبق سلسله مراتب طبقات، در ذیل آنان قرار می دهد،

ب) احیای هند بزرگ، که شامل تمام کشورهای برمه، بنگلادش، بوتان، سریلانکا، مالدیو، پاکستان نپال، حتی افغانستان هستند، که باید تصرف شده و ذیل حکمرانی هندوها در آید.

ج) جاری نمودن شریعت هندویی بر همه احاد مردم هند، که در
آن نظامی مردسالار تضمین می شود، این احکام شرعی گاه غیر انسانی حتی بر اقلیت های دینی مسلمان و... نیز به رغم عدم تطابق با اعتقاد، و اصول دینی آنان حاکم باید گردد، که از جمله آن می توان به حرام بودن خوردن گوشت گاو، و نجس بودن طبقه دالیت ها و... اشاره کرد که باید از جامعه برتر هندویی به دور باشند، تا بقیه را به وجود خود آلوده نکنند.

د) پاک سازی جامعه و سرزمین هند از اغیار و دیگرانی که متجاوز و بیگانه تعریف می شوند، در این تفکر فرهنگ و سنت هندو، اصیل و صاحب هند تلقی می شوند، باقی ادیان و فرهنگ ها، وارداتی و متجاوز تعریف می شوند که از جمله اسلام، مسیحیت و... غیر و بیگانه پنداشته شده، که پیروان آن یا باید به اصل هندوئیسم خود باز گردند و یا سرزمین پاک هندوها از وجود آنها پاک شود و... 

 

بهای نبرد برای حفظ هند، باید توسط تک به تک ما پرداخته شود

 

اگر RSS این نبرد را ببرد، پیروزی اش رقص پیروزی در رزم را در پی خواهد داشت.

چرا که هند از صفحه روزگار حذف خواهد شد. 

 22 آوریل 2022

این متن سخنرانی نویسنده و فعال اجتماعی، خانم آروندیتی روی [1] در بزرگداشت سیسی فارنتهولد [2] و در سالن لیندن بی. جانسون در دانشگاه تگزاس، اوستین، ایالات متحده امریکا ایراد گردید. این رویداد توسط مرکز راپوپورت [3]، که در زمینه حقوق بشر و عدالت فعال است برنامه ریزی گردید:

 عصر خوبی برای شما آرزو می کنم، و از شما برای دعوتم جهت سخنرانی در سیسی فارنتسهولد، تشکر می کنم، قبل از این که سخنان خود را آغاز کنم، می خواهد چند کلمه ایی در خصوص جنگ اوکراین بگویم. آشکارا و روشن تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم می کنم، و مراتب تعظیم و تبریک خود را مقابل مقاومت شجاعانه مردم اوکراین در برابر این تجاوز، ابراز می دارم. و مراتب تبریک و عظیم خود را در برابر روس های مخالف و مبارزی تقدیم کنم که جان با ارزش خود را در مقابله با این روند تقدیم کرده اند.

این را در حالی می گویم، که از استاندارد دوگانه امریکا و اروپا غمناک، و به خوبی آگاهم،  آنانکه با همدیگر هچنین جنگ هایی را در دیگر کشورها در جهان راه انداختند. با هم مسابقه تسلیحاتی را در جهان رهبری کردند، و به مقداری سلاح ساخته و انبار کرده اند که برای نابودی چندین باره سیاره ما کافی است. و این یک حقیقت روشن است که، در حالی به داشتن این سلاح ها خشنودند که، همین سلاح ها آنها را مجبور کرده است تا دست و پا بسته، ناظر وضع متحد نابود و ویران خود باشند. کشوری که مردمش، گستره اش، موجودیت اش، توسط قدرت های استعماری طعمه بازی های بی پایان جنگ و سلطه و هژمونی خواهی خود کرده اند.  

اکنون برگردم به موضوع هند. من این سخنان را به زندانیان در حال افزایش، از اوتاد در هند، تقدیم می کنم، و از همه ما می خواهم تا پروفسور جی.ان. سایبابا [4] را به خاطر بیاوریم، فعال اجتماعی، خواننده و وکیل که تحت عنوان بهیما کورگئون 16 [5] شناخته می شود، فعالین اجتماعی که به دلیل اعتراض به CAA (قانون اعطای شهروندی) [6] زندانی شدند. و خرم پرویز که ماه ها قبل در کشمیر دستگیر شد، او یکی از شهروندان ارزشمندی است که من می شناسم. او و سازمانی که برایش کار می کرد، "اتحادیه جامو و کشمیر برای اجتماع مدنی" (جی.کا.سی.سی.اس) [7] که برای سال ها روشمند، داستان دردهای این جامعه را مستند می کردند، داستانی که با فشار و زور به حاشیه فراموشی و نادیده شدن برده می شوند، و مرگی که بر مردم کشمیر تحمیل می شود. پس آنچه که امروز خواهم گفت را به این ها تقدیم می کنم.

در هند تمام مخالفت ها و اعتراض ها مجرمانه تلقی می شوند. و اخیرا نیز مخالفان و معترضین را نیروهای "ضد ملی" [8] می نامند. اکنون آشکارا برچسب "تروریست های اندیشمند" [9] را می خوریم. قانون ترسناک "جلوگیری از اقدامات غیر قانونی" [10] پلتفورم و بستری را فراهم ساخته است، که ذیل این قانون، افراد را برای سال ها بدون محاکمه در زندان نگه می دارند، و رژیم کنونی از آن برای برخورد با تروریسم اندیشمندانه! استفاده می کند.

همه ما را برچست مائوئیست – همیار واژه های غیر رسمی، "نگذال های – شهری" [11] و یا جهادی [12] دریافت داشته ایم، که به ما زده اند، که ما را به عنوان هدفی، داغ خورده بر پشت مان [13]  تبدیل کرده تا به وسیله ایی برای بازی منطقی، گروه های لباس شخصی خیابانی [14] و یا حملات قانونی خود تبدیل کنند.

اکنون تنها چند روزی است که من دهلی را ترک کرده ام، تنها در همین چند روز ناچیز، روند شتاب حوادث نشان می دهد که ما مرزهایی را رد کردیم. و از این رو، به ساحلی باز نخواهیم گشت، که روزگاری آن را از آنِ خود می دانستیم.

در ماه مارس 2022 حزب بهاراتیا جاناتا [15] حاکمیت بر بزرگترین ایالت هند، یعنی ایالت اتارپردادش را برای دومین دوره، از آن خود کرد، انتخابات ایالت مذکور همواره به عنوان یک نبرد نیمه نهایی در مسابقه کسب قدرت در کل هند تلقی می شود، که باید آن واقعیت را برای انتخابات دو سال آینده یعنی سال 2024 در نظر گرفت. کمپین انتخاباتی که روحانیت هندو و مردان خدای، زعفرانی پوش،  آشکارا فراخوان برای کشتار جمعی  و بایکوت اجتماعی و اقتصادی  برای جامعه اقلیت مسلمان در هند را از قبل اعلام کرده اند.

در حالی که پیروزی حزب بی.جی.پی در این انتخابات، در روی زمین، نزدیک به اندازه کرسی هایی بود که برای پیروزی نیاز داشتند. این نتایج انتخاباتی، برای فعالین و رهبران حزب بی.جی.پی غیر طبیعی، ضعیف و مخلوطی از ترس و بی اعتمادی را به همراه داشت. درست بعد از اعلام نتایج انتخابات، بزرگداشت فستیوال رام نوامی [16]را توسط هندوها را داشتیم که همزمان با ماه رمضان در امسال قرار گرفته بودند. برای بزرگداشت رام نوامی هندوهای خشن مجهز به شمشیر به سان سیلی در بیشتر از یازده شهر به خیابان ها آمدند. در حالی که توسط روحانیون هندو [17] و فعالین حزب بی.جی.پی رهبری و هدایت می شدند، و وارد مناطق مسلمان نشین شدند و در بیرون از مساجد آنان صدای سگ در آوردند، و سرودها و شعارهایی را خواندند که   آشکارا فراخوان برای به تجاوز به زنان مسلمان و نسل کشی مردان ... آنان دادند.

در همین حال هر پاسخ اعتراضی اقلیت مسلمان به این تهدیدات باعث خواهد شد تا با بولدوزر زندگی اشان را عناصر دولتی ویران کنند، یا توده های هندوی متعصب و لباس شخصی هندو به آتش کشند. هر کدام از مسلمانان نیز که در اعتراضات دستگیر شوند، باید برای سال ها در زندان بمانند. یکی از کسانی که در جریان هیات خیابانی رام نوامی با حکم زندان مواجه شد، وسیم شیخ بود، که متهم به سنگ پرت کردن به این هیات جشن خیابانی هندوها گردید. که خانه و مغازه اش را با بولدزر بدون اختار قبلی ویران کردند، در همان شهری که لباس شخصی غیر منطقی و متعصب و مجری تلویزیون، داخل بولدوزر، ویران کردن خانه و مغازه این مسلمان معترض را هدایت می کرد.

یک بولدوزر که از آن برای ویران کردن ساخت و سازهای غیر قانونی که در یک عملیات مشترک توسط نیروهای ضد خشونت NDMC و PWD و عناصر محلی و پلیس در منطقه خشونت زده "جهانگیرپوری" در دهلی نو، در تاریخ 20 آوریل 2022 صورت گرفت.

در همین حال رهبران حزب بی.جی.پی دخیل، که آشکارا در راه اندازی و انگیزه دادن به خشونت طلبان لباس شخصی هندویی که، کشتار جمعی از اقلیت مسلمان در سال 2020 در دهلی انجام دادند، توسط دادگاه عالی این شهر بی گناه شناخته شدند و با لبخند گفته شد هیچ جرمی صورت نگرفته است. برخی از همین ها دوباره بعد از این، در شهرهای دیگر، به خیابان باز گشتند، و همین اقدامات را دوباره از سر گرفته اند. به رغم این آزاد کردن ها، اندیشمندان مسلمان مثل عمر خالد در زندان همچنان نگه داشته می شوند، در حالی که در همین کیس دستگیر شد. سخنرانی عمر خالد در مورد برادری، عشق و عدم خشونت، اجرای قانون اساسی هند که در جریان اعتراضات ضد CAA (قانون اعطای شهروندی) بیان شد، مبنای اتهامی گزارش پلیس برای نقشه ریزی منتهی به کشتار جمعی اقلیت مسلمان در دهلی گردید. و متعاقب آن آشکارا اقلیت مسلمان متهم به کشته سازی از خود، در جریان این خشونت ها، با هدف مخدوش کردن چهره زیبای هند، در جریان دیدار دونالد ترامپ (رئیس جمهور امریکا) از هند شدند!

گذشته از تمام این ها، نخست وزیر هند نارندرا مودی، که جهش آغازین ارتقا شخصیت سیاسی کنونی وی، با برنامه ضد اقلیت مسلمان در سال 2002 در گجرات، موقعی که سروزیر این ایالت بود، آغاز شد، و از آن زمان به عنوان یک شخصیت الگو و الهام بخش برای هندوهای افراطی باقی ماند. شخصیتی اغلب در برنامه های هندوئیسم افراطی ساکت، اما اغلب با پیام های سیاسی پس پرده خود، راهبر و مرد مقدس عناصر توده وار لباس شخصی در این گونه اعمال شد، کسانی که حوادث تاریخی غیر واقعی از خود را همواره در (رسانه های اجتماعی) واتس اپ ارایه و پخش می کنند، که طی آن خود را به عنوان "قربانی" حملات تاریخی معرفی کرده، که نسل کشی شده اند، کشتاری که توسط مسلمانان از آنان شد، و اکنون باید اعقاب آنها به خاطر آن اقدامات تلافی و تنبیه شوند.

ما اکنون در کشوری این چنین خطرناک قرار داریم، که در آن مجموعه هایی از حقیقت یا تاریخ درستی وجود ندارد، که بتوان بدان اتکا کرد، و یا آن را بیان نمود. گفته های ارایه شده با هم همخوانی و همپوشانی ندارد. افسانه ها و اسطوره ها تبدیل به آیه های تاریخی شده اند. داستان هایی که توسط دستگاه حکومتی، ثروت شرکت ها، تعداد بیشماری از شبکه های تلویزیونی که هفت روز هفته و بیست و چهار ساعته سخن پراکنی می کنند، حمایت و پشتیبانی می شود، که برد و قدرتی غیر قابل تصور دارند دنیا در اینجا از آنان جا مانده است، و ما اکنون می دانیم که در پس گفته ها و پیشنهادات، یک جنگ ویرانگر و فرسایشی آغاز می شود. 

تصور کنید برای کسانی که محکوم به مرگ و محاکمه و زندان در این شرایط می شوند، وضعیت چگونه خواهد بود. همچنان که یک جامعه، مسلمانان متهم به زندگی در این فضای طرد و تنفر شده اند و به لحاظ اجتماعی و اقتصادی بایکوت می شوند. جامعه اقلیت مسلمانان به صورت ویرانگری متهم به جهاد عشق (مکانیسمی که در آن زنان هندو در دام عشق مردان مسلمان قرار داده می شوند تا جمعیت مسلمانان را افزایش دهند)، جهاد کرونا (مکانیسمی که بیماری کرونا توسط مسلمانان گسترش داده می شود، به سبک همان اتهامی که به نازی ها زده می شود که از اتهام گسترش تیفوس، علیه یهودیان استفاده می کردند)، و یا  جهاد شغل (مکانیسمی که شغل ها توسط مسلمانان در جامعه مدنی از آن خود می شود، تا بر جمعیت هندو حکم برانند)، چیزی در خصوص جهاد غذا و جهاد لباس، جهاد افکار، جهاد لذت و... نگویم که چنین اتهاماتی هم هست. (منور فاروقی، یک کمدین مسلمان، برای جوکی که هرگز نساخت، ماه ها در زندان ماند، چراکه متهم به برنامه ریزی برای ساخت آن شد). هر بیانی، هر گونه خطای اشتباهی کوچکی، می تواند یک مسلمان را گرفتار ترور و زجر و شکنجه لباس شخصی های هندوی افراطی کند. و برای تروریست ها و جنایت کاران هندوی افراطی هدایایی از جمله ارتقا شغل های سیاسی و... را در پی دارد. حتی فرد قربانی در صورت زنده ماندن، در حالی که شدیدا مورد ضرب و شتم قرار گرفته، در بین اهل خود به صورت زمزمه مانند می پرسد، ... آیا آنها (هندوهای افراطی) به همین راضی شدند، یا دوباره به ضرب و شتم را آغاز خواهند کرد؟ آیا این ترور و ضرب و شتم شدید یک عملیات برنامه ریزی شده است یا خارج از کنترل؟ آیا این ترور به همین جا ختم خواهد شد یا این که گسترش شمول خواهد بود؟

هند به عنوان یک کشور، یک دولت - ملت مدرن است، که تنها و تنها بعنوان مجموعه ایی پیچیده اجتماعی از زبان ها، طبقات، نژادها، و زیر ملیت ها، حول قانون اساسی هند موجودیت می یابد، که هر یک از ساکنان، بدین وسیله و یا اسباب دیگر، بدان تعلق می یابند، کشور ما یک اجتماع فشرده و ساخته شده از اقلیت هاست. این ساخت پیچیده اجتماعی توسط یک ساختار مصنوعی "اکثریت خشن هندو" ... در حال ناقص شدن، و آموزش داده می شوند تا باور کنند که تنها مردم قابل توجه و ارزشمند، اولین ملت قابل قبول از یک ملت، هندو هستند، یک اکثریت، که خود را در مقابل "عناصر ضد – ملیِ، غیر انگاشته شده" تعریف می کند. هند در حال ناقض شدن است.  

تعدادی از ما، که زینت دهنده این ملت متشکل از اقلیت ها هستیم، که می توانند پیشبرنده این ساختارِ مناسب و به خوبی طراحی شده باشند، که با تاریخی دست نخورده، نکوهش پذیر، منزه از قربانیان تجاوز باشد. داستان های ارتباط بین فرقه ایی ما، واجد همبستگی همگی ما با هم است، و سازنده شالوده ایی که می گوید که، چه کسی هستیم. در غیر این صورت، سلسله مراتب فراگیری از طبقات، مذهب، جنسیت و نژاد، جامعه سلسله مراتبی ما، در سطح خرد را، جاری می سازد. خرده استعمار، خرده بهره کشی، خرده وابستگی، هر رشته باریک از رشته های سازنده این پارچه منقش و متنوع، موضوعی است که ما را به تفکر، مطالعه، توصیه، گفتگو، و واکنش فرا می خواند. اما برای به حاشیه بردن یک رشته از این طرح حماسی نقاشی شده پر نقش و نگار، از موجی، استفاده می شود، تا برای تجاوز جمعی همدیگر را فرا بخوانند؟ برای نسل کشی؟ آیا این همانی است که به نمایش در خواهد آمد؟          

موقعی که شبه قاره هند دچار تجزیه شد، و صدها شاه نشین مستقل در هم ادغام شدند، برخی به زور، در کشورهای پاکستان و یا هند حل شدند، صدها هزار نفر از مردم این مناطق (هندو، مسلمان و سیک)، به دو طرف مرزها، نقل مکانِ متقابل کردند. یک میلیون نفر در این جریان کشته شدند. ده ها میلیون نفر آواره گردیدند. هر روایتی از این حوادث تراژیک توسط افراد، به تنهای، و جوامع اجتماعی به صورت جمعی، می تواند درست باشد، همچنین می تواند نادرست هم باشد، آن موقعی می تواند این روایت نادرست باشد که با هدف مقابله با روایت تراژیک دیگری بیان شود. یک دروغ خطرناک گفته می شود. تا یک تاریخ ناهمگون، نقش گیرد. تا یک فحوا ربوده شده، و به سلاحی تبدیل گردد، که به نتایج ناخواسته و بدی منتهی خواهد شد.

همه ما در شبه قاره هند این انتخاب را در پیش روی خود داریم که برای یک ایده مشترک عدالت، برای اجتناب از درد و تنفر، که در حال جویدن خاطره جمعی ماست، کار کنیم، و آنرا ارتقا بخشیم. نخست وزیر هند، حزبی که او آن را رهبری می کند، و همچنین اعضایش، سازمان راشتریا سویام سواک سینگ (RSS) – سازمان فاشیستی که نخست وزیر عضو آن است – راه تنفر و درد را انتخاب کرده اند. آنها ما را به چیزی بزرگ فرا می خوانند که از درون خاک تشنه به خود ما، می جوشد. آتشی که آنها روشن می کنند، مسیری طراحی شده را نمی سوزاند، این آتش ممکن است کل کشور را بسوزاند. این آتش سوزی آغاز شده است. در این راستا مسلمانان هند و کشمیر، مسیحیان همچنین، در خطر مقدم این حملات قرار دارند.  در سالجاری، به تنهایی، صدها حمله به کلیساها انجام شده است، مجسمه های مسیح مورد بی حرمتی قرار گرفت، و روحانیون مسیحی، زن و مرد، به صورت فیزیکی مورد حمله و بی حرمتی قرار گرفتند.

ما به حال خود رها شدیم. کمکی نمی آید. کمکی که نه به یمن رفت، نه به سریلانکا، و نه به رواندا. چرا ما باید انتظار داشته باشیم که از سوی سیاستمداران بین المللی به ما در هند کمکی شود؟ تعیین کنندگان ی اخلاق در جهان، تنها منافع، قدرت، نژاد، کلاس اجتماعی و ژئوپولتیک کشورهاست، باقی تنها ژست است، یک رقص در سایه.

هند اکنون توسط فردی رهبری می شود که بر موج قدرتی نشسته است که از کشتار صدها مسلمان برخاسته است، هیستری که توسط شبح طرح و نقشه ترور و کشتار تدارک دیده شد. برای این تنفر مخالفانی در بین مردم معمولی، در بین تمام اقشار وجود دارد، آنان که مخالف قانون ضد مسلمانان اعطای شهروندی [18] هستند، از سوی کسانی که حرکت تاریخی کشاورزان را در سال گذشته به راه انداختند، و احزاب محلی در بنگال غربی، تامیل نادو، کرالا و ایالت مهاراشترا، که سینه به سینه در مقابله حزب بی.جی.پی قرار گرفتند تا آن را شکست دهند. پر بی راه نیست اگر بگوییم که اکثریت هندی ها، با آنچه در حال رخ دادن است مخالفند، اما این محکومیت توسط اکثر مردم، با تنفر آشکار شد، به وسیله شانه بالا انداختن کارمایی به نشانه تحقیر و تحیر، و دوری گزینی از تب سوزاننده ایدئولوژیکی قبلی از کادرهای فاشیست با درآمد بالا.

حزب کنگره، تنها اپوزیسیون منحصر به فرد در سطح ملی، چیزی که برای ما به ارمغان آورد، ضعف بود و ناتوانی برای اتخاذ یک موضع اخلاقی، تا حتی نتوانیم از کلمه مسلمان در سخنرانی های عمومی سود جوییم. تجمع های متعلق به مودی هم مردم را به کشوری "پاک و منزه از حزب کنگره" [19] فرا می خواند؛ که در واقع فراخوانی برای یک دولت بدون اپوزیسیون است. شرایطی که در مقابل آن باید گفته می شد، دمکراسی تنها یک کلمه نیست که فقط در ذهن قرار گیرد، بلکه یک شرایط است که باید تحقق یابد.

در حالی که هند تمام تله گذاری ها انتخاباتی، و نمایش یک دمکراسی انتخاباتی را، به نمایش می گذاشت، قانون اساسی که ما را به سوی سکولاریسم، جمهوری سوسیالیستی، انتخابات آزاد و عادلانه، یک پارلمان که به صورت دمکراتیک توسط احزاب حاکم و اپوزیسیون اداره می شد، یک سیستم قضایی مستقل، و یک رسانه های آزاد فرا می خواند، در حقیقیت این مکانیسم حکومتی (شامل یک افزایش و گسترش، در سیستم قضایی، سیستم سرویس عمومی، نیروهای امنیتی، سرویس های اطلاعاتی، پلیس، و نیروهای دخیل در انتخابات بود) بود که در جهت گیری درست نبودند، و این نهادها به صورت عمیقی تحت نفوذ واقع شدند، و در اغلب موارد به صورت آشکارا به وسیله سازمان های قدرتمند در هند، که آشکارا دارای ایدئولوژی فاشیسم هستند، و ملیگرایی هندو را دنبال می کنند، مانند RSS به خدمت گرفته شدند. RSS  در سال 1925 پایه گذاری شد، که مبارزه طولانی داشته، تا قانون اساسی را به کناری نهاده، و در هند یک جمهوری هندو متشکل از ملت هندو شکل دهد. ایدئولوگ های RSS به صورت آشکار و واضحی به تمجید از هیتلر اقدام، و مسلمانان هند را با یهودیان در آلمان یکسان انگاری می کنند.

بر ارجحیت نژادی و حاکمیت آریایی نظر دارند، ایده ایی که برخی از انسان ها را اهریمن و دیو، و برخی را وجه خداگونه می دهند، و دیگران را زیر مجموعه ایی آلوده و غیر قابل لمس می داند، که در مراتب زیرین قرار می گیرند، این اساس برهمنیسم آنان، سیستم طبقاتی هندویی است که حتی امروزه نیز مردم هند را بر اساس آن سازمان می دهند.

حادثه تراژدیک این که، عده زیادی، حتی در بین اقشار تحت ظلم نیز به نفع سازمان RSS حرکت می کنند. کسانی که بر اثر موج سونامی تبلیغاتی RSS در جهت پروپاگاندای این گروه رای می دهند و جهت گیری قدرت را تعیین می کنند. در سال 2025 سازمان RSS صدمین سالش را رکورد خواهد زد. صد سال تلاش در جهت ایدئولوژی و مذهبی برای ساختن یک ملت هندو، درون ملت هندوستان.  تاریخ گواه است که این سازمان در این صد سال توسط انجمنی از برهمنان ساحل غربی هند کنترل و هدایت شدند. امروزه این سازمان دارای پانزده میلیون عضو است، که در میان این اعضا، یکی همین آقای مودی، و تعداد زیاید از اعضای کابینه او، سروزیران ایالت های مختلف هند، و فرمانداران هستند. به موازات آن یک تشکیلات در سطح جهانی هم دارند، که شامل ده ها هزار مدرسه ابتدایی، صاحب املاک کشاورزی، با کشاورزان، کارگران، دانش آموزان، سازمان ها، صاحب انتشارات خاص خود هستند، دارای شاخه گروه های تبشیری که در مناطق جنگلی کار می کنند تا قبایل را "خالص" [20] و پاک سازی کنند، و آنان را به هندوئیسم "باز گردانند" [21]، دارای یک سلسله سازمان های زنان هستند، چندین میلیون میلیشیای قدرتمند مسلح، که ملبس به پیراهن های سیاه موسیلینی (دیکتاتور فاشیست ایتالیا) هستند، و بیشمار و غیر قابل تصور از سازمان های ملیگرای هندو که نقش کمپانی های همچون شل را بازی می کنند، و شرایطی را محیا می کنند که توانایی محروم سازی غیر قابل انکاری دارند.

در حالی که هند دچار قتل عام و ریزش موقعیت های شعلی است، و به سوی در هم ریختگی اقتصادی حرکت می کند، حزب بی جی پی به سرعت در حال رشد است، و اکنون ثروتمندترین حزب سیاسی در دنیاست. که بر اساس توافقات پشت پرده، سیستم های ناشناخته و اتحادیه های انتخاباتی را معرفی می کند، که قادر است با استفاده از سرمایه گذاری شرکت های عظیم، فضایی مبهم و دودآلود سیاسی را ایجاد کنند. این سیستم به وسیله چند صد شرکت رسانه ایی، تلویزیونی و کانال های خبری که تقریبا در تمام زبان های رایج در هند برنامه پخش می کنند، حمایت می شود، که این کانال های تلویزیونی و رسانه ها، به وسیله لشکری از رسانه های مجازی، که متخصص ارایه اطلاعات جعلی اند، بازار رسانه ایی جمعی را شکل می دهند.

برای همه این موارد است، که حزب بی جی چی به عنوان تنها پیشانی رسمی گروه RSS قرار دارد. اکنون با همه این تفاسیر است که ملت ساخته شده در ملت، آماده می شود، تا از سایه بیرون آید و در جایگاه جهانی خود قرار گیرد. اکنون دیپلمات های خارجی، به دفتر مرکزی RSS می روند تا رسمیت یافته و به آنها ادای احترام کنند. پردیس های دانشگاهی ایالات متحده عرصه جدید برای درخواست سهم الارث برای آنان است. خطر در این نقطه قرار دارد که آنان که چنین روندی را رهبری می کنند، معتقدند، شاید آنچه را که در فضای عادلانه نتوان به دست آورد را، بتوان در فضای اقتصاد سرمایه داری خرید.

ارزیابی جشن سده RSS در سال 2025 یک شاخص مهم در تاریخ هند خواهد بود. سال قبل از آن ما یک انتخابات عمومی خواهیم داشت. این انتخابات شاید بیان کننده این پیش بینی باشد که ما با یک تشدید خشونت تصادفی و ناگهانی در فعالیت های خشونت آمیز مواجهه شویم.

در حالی که مودی، به عنوان مسیح (خدای) همه جا حاضر و ناظر مطلق، که تصویرش روی ارواق واکسن های کوید ما نقش بسته است، و روی کیسه های آرد و نمکی که به جای شغل، به میلیون ها نفر که اخیرا بیکار شده اند، اهدا می شود، چرا این مردم نباید از او متشکر باشند؟

 چگونه آنان می توانند، در حالی که شاهد قبرهای دسته جمعی کم عمق بوده اند که  در ساحل رود مقدس گنگ، به هنگام طغیانی نمایان شدند، قبرهایی که در ساحل طولانی آن در خلال موج دوم همه گیری اجساد آنان را در خود داشت، چگونه این را وا نهاده، به حرف های آنان باور کنند، اگر این کشتار جمعی نتیجه اقدامات مودی نیست، چه چیزی شرایط را بدین سمت وحشتناک برد؟

امیدهای ما سوزانده شد، تصاویر ذهنی ما تحت تاثیر قرار گرفت.

اگر RSS این نبرد را ببرد، پیروزی اشان یک رقص رزم جنگی خواهد بود، چرا که وجود هند به پایان خواهد رسید، انتخابات ها دیگر نمی تواند شرایط را به قبل باز گرداند. و دیگر برای همه چیز دیر خواهد بود، این نبرد باید با شرکت همه کشور ما انجام شود، آتش اکنون در پشت درب خانه همه ماست.

تشکر از شما.   

[1]- Arundhati Roy با نام کامل سوزانا آروندیتی رو، متولد 1961 در شیلونگ مگالیا در هند، نویسنده، بازیگر، و فعال سیاسی هندو، که به خاطر دریافت جایزه بوکر (Booker) برای رمان خود تحت عنوان “خدای اشیای کوچک” (The God of Small Things) در سال 1997 شهرت بیش از پیش یافت. او در زمینه حقوق بشر و محیط زیست نیز فعال است. از پدری هندو با شغل کشاورزی کاشت چای، و اهل بنگال، و مادری مسیحی متولد شد، او در کنار ملت های ستم دیده هندی در مناطق امنیتی شده مائویست ها و کشمیر هم فعال بوده که بارها پرونده قضایی برای او تشکیل شده است. ایشان جایزه های مختلفی در ارتباط با حقوق زنان و صلح و... دریافت داشته است.

[2] - the Sissy Farenthold مری فرانسیس تارلتون (سیسی فانتهلود) یک فعال سیاسی، قاضی فعال اجتماعی و استاد امریکایی است که به خاطر کمپین های سال 1972 تا 1974 تگزاس مشهور است. و تا انتخاب به عنوان معاون رئیس جمهور امریکا هم پیش رفت، مارتین لوتر کینگ در خصوص او گفته است "منحنی تاریخ طولانی است، اما به سوی عدالت قرار دارد، و سیسی قسمتی از این تاریخ است".

[3] - the Rapoport Centre برنارد و آدر رپپورت سنتر با هدف توسعه عدالت و حقوق بشر در سال 2004 بنیاد نهاده شد،

[4] - G. N. Saibaba نویسنده، متفکر و فعال حقوق بشر و پروفسور دانشگاه دهلی که توسط دولت هند متهم به ارتباط با گروه های چپ ممنوعه شد و به حبس ابد محکوم گردید. و تحت قانون جلوگیری از فعالیت های غیر قانونی دستگیر گردید.

[5] - the Bhima Koregaon 16 بزرگداشتی بر صدمین سال نبرد "بهیما کورگائون" بود که در سال 2018 صورت گرفت و این مراسم به خشونت کشیده شد.

[6] - CAA (Citizenship Amendment Act) قانون اعطای شهروندی به مهاجران خارجی در هند که به غیر از مسلمانان به باقی مهاجرین تعلق می گرفت و همین تبعیض باعث شد که مسلمانان هند اعتراض کنند و این اعتراضات منجر به کشتار آنان توسط دولت هندوی بی.جی.پی و لباس شخصی های متعلق به گروه های هندوی افراطی شد.

[7] - the Jammu Kashmir Coalition of Civil Society (JKCCS)

[8] - anti-national اصطلاحی که به مخالفین خود توسط مذهبیون افراطی هندو زده می شود، آنان خود را عناصر ملی تلقی کرده و مخالفین خود را ضد ملی می نامند

[9] - intellectual terrorists

[10] - Unlawful Activities Prevention Act قانونی که مقامات امنیتی هند می توانند افراد را بدون تشریفات قانونی دستگیر و تحت شکنجه و بازجویی قرار دهند، این قانون مورد سو استفاده یگان های نظامی و امنیت تحت نفوذ و سو استفاده گروه های هندویی از جمله RSS قرار گرفته و مخالفین خود بدین وسیله سرکوب و زندانی می کنند.

[11] - Urban-Naxals نگزالیت ها یا چریک های چپ گرای مائویست در مناطق محروم هند مبارزه ایی را با دولت هند داشته و دارند

[12] -  jehadisبه دلیل تاریخ طولانی مبارزه تروریستی گروه های اسلامگرا در هند، عناصر جهادی به تروریست هایی گفته می شود که مردم هند را مورد حمله قرار می دهند، واژه جهادی اکنون به هر فعالیت منفی که علیه جامعه اکثریت انجام شود تعمیم داده می شود و بار منفی آن سوار افراد متهم به هر فرد جهادی می گردد. این واژه در جامعه هند ویران و نابود شده، و به معنی تروریست و جنایتکار تبدیل شده است.

[13] - همچون مهر داغ خورده بر بدن بردگان در زمان باستان

[14] - mobs اجتماع های توده واری که به هر سو که تحریک گران سیاسی و مذهبی بخواهند، آنان را هدایت و دیگران را مورد حمله قرار می دهند.

[15] - the Bharatiya Janata Party (BJP) حزب سیاسی و رقیب حزب کنگره که اکنون به صورت بلامنازع قدرت را در مرکز در اختیار دارد، این حزب را باید شاخه سیاسی گروه های هندو رادیکال سنگ پریوار می توان نامید که تحت RSS گرد هم آمده اند.

[16] - Ram Navami فستیوال هندوی تولد خدای رام، هفتمین آواتارش ویشنو، که برای ویشنوئیست ها مهم است. این جشن علاوه بر آیودیا، در معابد مختص رام در سراسر کشور جشن گرفته می شود.

[17] - swamis عنوانی که در هند به روحانیون هندو، از مرد و زن تعلق می گیرد که حاکم و صاحب بر خود است، و وجودش از ناخالصی خالص شده و "او خود، خود اوست"، بدون اضافات ناخالص

[18] - Citizenship Amendment Act

[19] Congress mukt Bharat

[20] - purify

[21] - return

"جستجو برای "مسلمان قابل قبول

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

مسلمانان به عنوان بزرگترین اقلیت مذهبی در هند، یکی از مظلوم ترین، و در عین حال به وسیع ترین چالش برای اهل سیاست، در جناح ملیگرای هندو تبدیل شده اند، سازمان آر.اس.اس و حزب حاکم بی.جی.پی در هند، به عنوان سردمداران تفکر یکدست ساز، و تمامیت خواه مذهبی و فرهنگی هندو، که خواهان پاکسازی خاک و جامعه فرهنگی و مذهبی این کشور، از "اغیار" (Others) بوده، و یکی از این اغیار، هندی هایی هستند که در اثر هجوم مذاهب وارداتی به سرزمین هند (اسلام، مسیحیت، یهود و...)، بدین ادیان گرویدند، که باید آنان را به "خانه" اصیل فکری خود، یعنی هندویسم، و فرهنگ خاص آن، بازگرداند!

در این روند ملیگرایی فاشیستی فرهنگی و مذهبی، مبارزه آشکاری بین اکثریت هندوی متعصب حاکم، و اقلیت غیر برخوردار مسلمان در هند، ده ها سال است که در صحنه سیاسی این کشور ادامه دارد، مبارزه ایی که باعث ظلم و تعدی به جان، مال و ناموس این اقلیت و البته دیگر اقلیت های از این دست شده، و قوانین شدیدی بر آنان تحمیل، حقوق آنان تضییع، و قدرت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آنان مورد هجوم و تهدید و تحدید بی وقفه بوده، و هست،

در این روند، اما چند سالی است که موهان باگوات، حرکتی را برای نزدیکی به مسلمانان نیز آغاز کرده است، این حرکت ابهام برانگیز رئیس مخوف ترین سازمان فاشیستی زنده جهان، مورد مداقه اهل سیاست، و اجتماع در هند قرار گرفته، و چگونگی و اهداف آن را پیجویی کرده اند، مقاله زیر به ابعاد و اهداف این پدیده نوظهور، پرداخته و تا حدودی آن را روشن کرده است.

 

جویش BJP و RSS برای مسلمان قابل قبول

علی خان محمود آباد [1]

علاقه موهان باگوات [2] به این که چه کسی و چگونه تبدیل به یک "مسلمان قابل قبول" [3] می شود، گفتگوها را به این سمت می برد که آیا آر.اس.اس تغییر سیاست داده، یا اینکه، یک سیاست اتخاذ شده ناشی از شرایط زمانی است.

کارل لوگر [4] شهردار شهر وین بین سال های 1887 تا سال 1910 است، که به ساخت ساختمان ها مدرن در این شهر شناخته می شود. لوگرِ کاتولیک مذهب، در سخنرانی های سیاسی خود به روشنی از فراز های ضد یهودی سود می جست. اما ضدیت او با یهود، بومی، بی شیله پیله، منعطف بود، که در آلمان اینگونه ضدیت را gemütlich (راحت و در انواع قابل فهم) می گفتند. لذا این باغ پر تنوع، اغلب بعنوان وسیله ایی، باعث می شد که برغم این پیش داوری های سیاسی، حتی او را از داشتن دوستان یهودی هم باز ندارد. و وقتی در پیرامون این تفاوت اندیشه، و کردار مورد سوال واقع می شد، پاسخ لوگر این چنین بود که : "من تصمیم می گیرم که چه کسی یهودی است".

امروز جستجو برای یافتن "مسلمان قابل قبول" به یک گفتمان سیاسی، در سراسر دنیا تبدل شده است. چنین گفتمانی در چند سال گذشته، راهبرد احزاب مختلف سیاسی در هند نیز بوده و آنان را در این جهت به حرکت در آورده، و هدایت کرده است. از زمان روی کار آمدن در سال 2014، حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) [5] و نیای ایدئولوژیک آن سازمان راشتریا سویام سواک سنگ (RSS) فعال بوده اند تا از موضعی که تمام مسلمانان را بعنوان مرتد در بدنه سیاسی هند دیده می شدند، جدا شده، و به دیدگاهی برسند که انواع خاصی از مسلمانان به خاطر فرهنگ شان بیشتر "هندی" تصور شوند.

اتفاقا، این شیوه نگاه به انواع خاصی از مسلمانان، همچنین بعنوان سوژه، به هدف حملات سخنوران درون فرقه ایی، توسط دیگر مسلمانان، که این گونه مسلمانان خاص را بعنوان واجدان و حاملان لایه های فرهنگ هندویی می بینند، قرار می گیرند، که باید از جامعه اصیل اسلامی تصفیه شده، و به کیش درست و معتبر اسلامی بازگشت دهند. بنابراین، بازگشت به خانه [6] ، یا تغییر مذهب، و بازگشت به هندویسم خود در کنار این تفکر اسلامی مطرح است، شیعیان و صوفیه، به خصوص، سوژه های گلچین شده ایی در بین مسلمانان، به خاطر اعتقادات خاص خود، هستند که بیشتر قابلیت پذیرش در "هندی بودن" [7] را دارند.

علاوه بر آن، تقسیم بندی وجوه "طبقاتی" [8] مسلمانان، نیز اکنون به کار گرفته می شود، تا این گونه بیان شود که اکثریت قابل توجهی از مسلمانان از بازماندگان مردم بومی هند هستند که به اسلام تغییر مذهب داده اند، و به بیان دیگر، در حقیقت "هندی بودن" آنان توسط اعقاب آنان که هندو بوده اند، تداوم می یابد. این تغییر سیاست از آر.اس.اس از ستیز خصومت آشکار با مسلمانان، به ارتباط گزینشی با آنان از سوی افراط گرایان هندو، در اثر ارتباطات بین المللی از یک سو، و بایسته ها و ضروریات داخلی نشات می گیرد.  

برای هشت سال گذشته، آر.اس.اس و بی.جی.پی به گسترش برنامه هایی اقدام کردند تا ارتباط با این جوامع اجتماعی و مذهبی را افزایش دهند. گروه آر.اس.اس قسمتی از تحرکات خود را از طریق سازمان های وابسته به خود دنبال کرد، از جمله گروه مسلم راشتریا مانچ (MRM) [9] گروهی که توسط رئیس سابق سازمان آر.اس.اس آقای کی.اس. سودارشان [10] با هدف تغییر و ترمیم چهره سازمان آر.اس.اس، که به صورت بنیادگرایانه یک تصویر خصومت آمیز و ستیزه جویانه با مسلمانان داشت، و با هدف نزدیکی بیشتر مسلمانان به هندوها بنیان نهاده شد. از آن زمان تاکنون، بی.جی.پی و آر.اس.اس سعی کرده اند که در مناسبت های مختلف، این پیام را بدهند که در حال فعالیتند، تا گفتگو با گروه خاصی از مسلمانان هند، را تشویق کنند، از جمله در این ارتباط می توان به برگزاری کنفرانس های بین المللی صوفی [11] اشاره کرد.

تازه ترین تلاشی که از سوی گروه آر.اس.اس انجام پذیرفت، سفر موهان باگوات رئیس سازمان آر.اس.اس به دهلی، و دیدار با عمر احمد الیاسی [12] ، در سالمرگ پدرش جمیل الیاسی [13] می باشد که به دلیل سفرش به اسراییل، و ملاقات با شیمون پرز [14] شهرت دارد. موهان باگوات در این دیدار از سوی کارگزار ارشد گروه آر.اس.اس و مسئول فعلی گروه MRM آقای ایندرش کومار [15] همراهی می شد.

وب سایت عمر الیاسی جوان، نشان می دهد که او وارث مباشر و ناظر بر سازمان ائمه جماعات تمام هند [16] است که "صدای مشروع نیم میلیون امام جماعات سراسر هند، که خود هدایت گر مذهبی و معنوی 210 میلیون مسلمان هندی هستند" را بر عهده دارد.

این دیدار خصوصی توسط روزنامه ها، به عنوان توسعه ارتباط آر.اس.اس با همه مسلمانان پوشش داده شد. دو روزنامه اصلی در عنوان مطالب خود نوشتند "رئیس آر.اس.اس برای توسعه ارتباط با مسلمانان با بدنه امامان ملاقات کرد" و "رئیس آر.اس.اس باگوات از مسجدی در دهلی دیدار کرد. ملاقات با رهبران مسلمانان"  مقاله دوم اشاره به ملاقات های دیگر باگوات دارد که با رهبران اسلامی داشته است، که به این مطلب در ادامه بر خواهم گشت.

اکنون، خوانندگان هر دو روزنامه هندوستان تایمز [17] و تایمز آو ایندیا [18] (که دو مقاله فوق را زده اند) در بهت وا نهاده خواهند شد که چگونه در خصوص این سر تیترهای مطبوعاتی تفکر کنند، آیا این توسعه ارتباط با مسلمانان مبنایی و اصیل است، در حالی که به طور دائم مسلمانان به خاطر سو استفاده از آنان، مورد سرزنش واقع می شوند. اصولا، دیدار از یک مسجد و حوزه علمیه مسلمانان، و ملاقات با امامان مشهور مساجد، نور امید خوبی را در زمانی می درخشاند، که جامعه جهانی به طور فزاینده ایی، عدم تحمل مذهبی را در هند، مورد سرزنش قرار داده است.

گرچه شاید همزمانی ملاقات با الیاسی و انتشار اخبار گفتگو با رهبران مسلمان توسط رئیس آر.اس.اس، با حمله به رهبران گروه جبهه پاپولار فرانت آو ایندیا [19] که در سطح کل هند انجام گرفت، همزمانی معنی داری نداشته باشند. اهمیت آن در این است که ملاقات با بزرگان اسلامی در حقیقیت یک ماه قبل از آن صورت گرفت.

ملاقات با چهار تن از مسلمانان ارشد – اس. وای . قریشی [20]، نجیب جانگ [21]، ضمیرالدین شاه [22]، سعید شروانی [23] و شاهد صدیقی [24] - به یک موضوع بحث برانگیز و نگران کننده تبدیل شد. آقای قریشی به صورت متفاوتی این پنج نفر را بعنوان یک گروه "ناهمگن" [25]، و وابسته به گروه بازنشستگان مسلمان ارزیابی کرد.

همچنین مقاله "چه خبر از دیدار موهان باگوات از حوزه علمیه به ما از آر.اس.اس بگویید" را بخوانید

یک کمیسر سابق انتخابات؛ یک ژنرال سابق، فرماندار ایالتی، معاون رئیس دانشگاه ملی اسلامی؛ یک ژنرال بازنشسته و معاون رئیس دانشگاه اسلامی علیگره؛ یک تاجر معروف؛ یک سیاستمدار و ستون نویس و ادیتور مطبوعاتی، به سختی می توانند به عنوان یک گروه ناهمگن تعریف شوند. جزئیات این ملاقات ها در ابهام ماند تا این که آقایان قریشی و جانگ در یک شو تلویزیونی توسط کاران تاپار [26] در رسانه وایر [27] حارضر شدند ، و بدنبال آن برای روزنامه ایندین اکسپرس [28] سرمقاله ایی در این رابطه نوشته شد.

اینجا، مطلب مهمی که در ارتباط با این توسعه ارتباط سازمان آر.اس.اس با مسلمانان باید عنوان داشت، این که این فرایند از قبل آغاز گردیده بود، مهمترین فراز این این حرکت بر می گردد به ملاقات موهان باگوات با مولانا ارشد مدنی رئیس جمعیت العلمای هند [29] و از اعضای اصلی جامعه رهبری مسلمانان هند است. بنابراین، سال های بعد از این دیدار را، با دو روند می توان تشخیص داد.

روند اول آنچه که هلال احمد از آن تحت عنوان مشروطه گرایی هندوتوا [30] یاد می کند. به بیان دیگر، بی.جی.پی و آر.اس.اس در حال قانون گذاری هندوتوا در جامعه هستند، تا مشترکا هم از جهتی از این ساختار بهره جسته، و هم از جهتی آن را جایگزین کنند.

 

بنابراین، از زمان آخرین ملاقات باگوات با جانگ در سال 2019 حکم قضایی مسجد بابری صادر شد، قانون اعطای شهروندی هند [31] تصویب شد و قانون ثبت ثبت ملی شهروندان [32] ابلاغ گردید. و البته، برداشتن ماده 370 قانون اساسی،  اعمال قانون جلوگیری از اقدامات غیر قانونی [33] و همچنین قانون سه طلاقه [34] که در اواخر تابستان تصویب شد.

و آخرین اقدام در این ردیف اقدامات، بحث برانگیز حق پوشش حجاب، بحث اختلافات در خصوص مسجد گیانواپی [35]و همچنین بحث اعمال قوانین یکسان مدنی [36] در برخی از ایالت های هند، همه نشان از این دارد که چگونه قوانین هندوتوا موجودیت خود را در جامعه یافته اند.

روند دوم که جاریست اینکه، دیگ اختلافات فرقه ایی همچنان توسط سیاستمداران حزب بی.جی.پی در سطح محلات، ایالات و مرکز جوشان نگه داشته می شود، چرا که بهره های انتخاباتی فراوانی از این جهت نصیب این حزب شود. لذا طبق همین سیاست و روند است که در دو سال گذشته شاهد فراخوان آنان بر بایکوت اقتصادی – اجتماعی مسلمانان و همچنینفراخوان آشکار آنان برای تجاوز و نسل کشی مسلمان بوده ایم. به صورت روشن باید گفت که، گرچه ارتباطاتی در سطوح بالا بین آر.اس.اس و بزرگان مسلمان وجود دارد، اما اعضای بی.جی.پی همچنان این خط انتخاباتی خود را ادامه می دهند تا از تحرکات ضد مسلمین، برای بهره برداری سیاسی انتخاباتی خود سود جویند.

هیات پنج نفره مسلمان حقایقی از جمله اینکه مسلمانان جهادی و پاکستانی نامیده می شوند را عنوان داشت، اما باگوات سوگنامه خود را متقابلا بیان داشت، که جمعیت مسلمانان به سرعت در هند در حال افزایش است، مسلمانان به احساسات هندو ها در خصوص تقدس گاو توجهی ندارند، و از کلمه کافر برای هندوها سود می جویند. این سخنان نشانگر آن است که قدرتمندان خود و جامعه متعلق به خود را قربانی اقدامات مسلمانان دانسته، و در عین حال از موضع روشن قدرت سخن می گویند.

مهمتر از آن، هیچکدام از موضوعات اساسی مطرح در بین جامعه مسلمانان شامل مهمترین آنها یعنی اعمال قوانین یکسان مدنی (UCC) و قانون اعطای شهروندی هند (CAA) در ملاقات و گفتگو با باگوات از سوی رهبران مسلمان مذکور مطرح نشده است، هر چند او سخن از نفوذ کم خود در صحنه سیاسی و عمل گفته است (به مصاحبه تاپار توجه کنید). در حقیقت، از سرفصل سخنان آقای قریشی به نظر می رسد که وی به این اعتقاد رسیده است که به رغم این حقیقت که قانون اساسی و ساختار همراه آن از سوی آر.اس.اس سو استفاده می شود تا جمهوری هندو [37] را شکل دهند، اما سخنان باگوات نشان از "تقدس قانون اساسی"  [38]هند در نزد او داشت.

در چنین اتمسفری، این مهم است که به خاطر آورد که بی.جی.پی و آر.اس.اس در جستجوی ساخت دیدگاه مورد نظر خود در بین جامعه مدنی مسلمانان هستند، کسانی را می خواهند که بیانگر سخن آنان باشند. یک سازمان تحت عنوان "مسلمانان هند برای توسعه و اصلاح" (IMPAR)  [39] هم اکنون در حال انجام مقدمات این حرکت است، و اخیرا اعضای هیات هایی از آنان در نشست های مختلف شرکت می کنند.

همچنان که دیده شده، یکی از بنیانگذاران IMPAR یکی از بنیانگذاران حزب صلح [40] در ایالت اتارپرادش است که از نزدیکان اهالی قدرتمند در حزب بی.جی.پی می باشد. اتفاقا این گروه اقدامات قابل توجهی در صحنه ایالت داشته، اما اعتبار آینده آنان، وابسته به این است که آیا به عنوان یک حرکت نیابتی و وابسته دیده شوند، یا خیر. در بیانیه مطبوعاتی دیدار باگوات، از این حرکت استقبال شده، و در عین حال از نخست وزیر خواسته شده است که فعالیت نیروهای فرقه گرا را کنترل کند. به بیان دیگر، افراد و سازمان هایی که با قدرت در ارتباط هستند، نیازمند این هستند که برچسب بدنام کننده ایی که به این گونه مسلمانان اطلاق می شود، که میخ کج حزب کنگره، و یا مسلمانان حکومتی [41] نامیده شوند، دور باشند.

سخنان باگوات در این نشست - و به دنبال آن در شیلونگ – که تمام هندی ها هندو هستند بازتابی از همان سخن لوگر است که در وین برای یهودیان عنوان داشت. هیات از بیان این عنوان مقاومت داشت، و به جای آن از واژه مجاور و نزدیک آن یعنی بهاراتیا مسلم [42] سود جست.

اینکه که چه کسی و چه چیزی، به در اندیشه باگوات بعنوان مسلمان قابل قبول مد نظر است و آیا آر.اس.اس سیاست خود را تغییر داده، یا این که به مقتضای زمان چنین رویکردی را اتخاذ کرده است مشخص نیست.

 

[1] - نویسنده مقاله The BJP-RSS's Quest for the 'Acceptable Muslim'  آقای علیخان محمود آباد (Ali Khan Mahmudabad ) از اساتید دانشگاه آشوکا، و نویسنده مقالات مطبوعاتی به زبان های اردو و انگلیسی هستند، ایشان نویسنده کتاب ( Poetry of Belonging: Muslim Imaginings of India 1850-1950 (OUP)) و از اعضای حزب سماج وادی (Samajwadi) با آدرس توئیتری (@mahmudabad).

[2] - Mohan Bhagwat رهبر کنونی سازمان وسیع و قدرتمند آر.اس.اس که در واقع پایه و ایدئولوگ هندوئیسم افراطی و تفکر هندوتوا است که خواهان هند بعنوان سرزمینی پاک و خالص برای هندوئیسم و هندوهاست و لذا در صدد پاکسازی و تضمین چنین سرزمین برای هندوها می باشد.

[3] -  acceptable Muslim

[4] - Karl Lueger

[5] - بهاراتیا جاناتا یا حزب مردم هند که در واقع شاخه سیاسی هندوئیسم افراطی هند می باشد و در مقابل حزب کنگره و احزاب سکولار قرار می گیرد که خواهان کثرتگرایی، دمکراسی، سوسیالیسم و رواداری مذهبی و زبانی و نژادی در کشورند، قرار می گیرد.

[6] - ghar-wapsi کلمه ایی هندی به معنی بازگشت به خانه، که حکایت بازگشت هندی هایی است که توسط ادیان خارج از فرهنگ هندی مثل اسلام و مسیحیت از ادیان هندی جدا شده و به این ادیان پیوسته اند که باید به دین باستان خود باز گردند.

[7] - Hinduness یا هندو بودن واژه ایی که در تفکر هندوتوا مطرح است که معتقد است هند سرزمین پاک هندوهاست و باید مهاجمان به این فرهنگ و دین از جمله مسلمانان و... به دین و آبا و اجدادی و فرهنگ اصیل هندی بازگشت کنند. ملیگرایی هندویی که توسط حزب بی.جی.پی و سازمان آر.اس.اس دنبال می شود.

[8] - caste سیسم کاستی یا طبقاتی هندویی باستان که از بالاترین طبقه یعنی برهمن ها و ساختار روحانی مذهبی آغاز می شود و تا دون پایه ترین طبقات یعنی نجس ها  (دالیت ها و...)که نحس و نجس بوده و باید از آنان دوری کرد، ادامه می یابد این سیستم طبقاتی که اکنون طبق قانون اساسی هند ممنوع است در حال بازیابی خود در تفکر هندویسم افراطی می باشد.

[9] - the Muslim  Rashtriya Manch (MRM). گروهی ساخته و پرداخته گروه آر.اس.اس که سیاست ارتباطی این سازمان را در ارتباط گیری با برخی مسلمانان دنبال می کند.

[10] - K.S. Sudarshan

[11] - international Sufi conferences

[12] - Umer Ahmed Ilyasi پدرش جمیل الیاسی چهره و تفکری متفاوت از دیگر روحانیت هند داشت و لذا به رغم نظر بسیاری از مسلمان هند، معتقد به نوعی مدارا بود و به تنش زدایی معتقد بود لذا به اسراییل هم سفر کرد و با سران این کشور دیدار کرد که واکنش هایی در جامعه مسلمان هند برانگیخت

[13] - Jameel Ilyasi

[14] - Shimon Peres رئیس جمهور اسبق اسراییل

[15] - Indresh Kumar

[16] - All India Imam Organisation  در هند گروه های زیادی هستند که نام های بزرگی دارند ولی در افراد شمولیت یافته در این گروه ها بسیار اندک است اگرچه این سازمان از تمام ائمه جماعات هند سخن گفته می شود، ولی افراد تحت سیطره و طرفدار این گروه بسیار اندکند

[17] - Hindustan Times

[18] - Times of India

[19] - Popular Front of India (PFI) گروهی واکنشی به اقدامات شبهه میلیشایی و نظامی گروه های تحت کنترل هندوتوا است که از سوی دولت هند ممنوع اعلام شده است رهبران این گروه عبارتند از اوما عبدالاسلام، ای.ام عبدالرحیم، انیس احمد می توان اشاره کرد. http://www.popularfrontindia.org/ ارگان این گروه می باشد.

[20] - S.Y. Quraishi

[21] - Najeeb Jung

[22] - Zameeruddin Shah

[23] - Saeed Shervani

[24] - Shahid Siddiqui

[25] - motley

[26] - Karan Thapar

[27] - The Wire

[28] - Indian Express

[29] - Jamiat Ulama-e Hind از گروه های مهم اسلامی که دارای حوزه علمیه بزرگی در شمال هند است و در بحث های سیاسی نیز مرجعیت دارند.

[30] - Hindutva constitutionalism فلسفه هندوتوا بر ملیگرایی هندویی استوار است که از سوی رهبران پایه گذار گروه RSS مورد تاکید قرار دارد این فلسفه بر هند به عنوان سرزمین هندوها، و تقدس آن تاکید دارد و خواهان پاکسازی آن از اغیار می باشد، آنان نازیسم در اروپا و صهیونیسم در آسیا را مصداق پیروی برای این بینش دیده و نزدیکی های فکری و عملی با آنان احساس می کنند.

[31] - the Citizenship Amendment Bill قانونی که به درگیری های بسیار در بیش از یک سال گذشته در هند انجامید و مسلمانان زیادی به این قانون اعتراض کردند، که در این قانون حزب بی.جی.پی از دادن شهروندی به تمام افرادی که از کشورهای همسایه به هند مهاجرت کرده اند تن داد، مگر کسانی که مسلمان هستند و به این ترتیب دادن شهروندی به مسلمانان ممنوع گردد.

[32] - National Register of Citizens در این قانون نیز بحث های مذهبی لحاظ شد و به ضرر مسلمانان این قانون رقم زده شد.

[33] - Unlawful Activities (Prevention) Act  قانونی که به مقامات امنیتی و پلیس هند امکان می دهد تا به دستگیری و زندانی کردن افراد بدون طی تشریفات قضایی اقدام کنند و این نیز به ضرر و مورد سو استفاده مقامات امنیتی و پلیس برای تهدید و تحدید مسلمانان و اقلیت ها منجر شد

[34] - Triple Talaq bill گرچه قوانین حاکم بر اقلیت مسلمان در هند از سوی سازوکار قانونی تحت عنوان all India Muslim personal law board تنظیم می شود ولی دولت هند قانون سه طلاقه کردن زنان را ضد انسانی دانسته ودر این مورد دخالت کرده است.

[35] - Gyanvapi mosque نام مسجدی در هند که اخیرا هندوها در خصوص آن ادعا کرده و مثل مسجد بابری در حال اقدامند تا آن را نیز از آن خود کنند.

[36] - Uniform Civil Code هندوهای افراطی معتقدند که سازوکار قانونی حاکم بر احکام مدنی خاص اقلیت ها نباید وجود داشته باشد و باید همه برابر قانون مساوی باشند لذا به جای سازوکارهایی مثل all India Muslim personal law board و... که قوانین خاص برای اقلیت ها تعیین می کنند خواهان تسری قوانین کلی هند بر تمام جوامع داشته و لذا قانون یکسان مدنی برای همه را تجویز می کنند.

[37] - Hindu Rashtra جمهوری هندو در مقابل دیگر هم نام های آن در دنیای معاصر از جمله جمهوری اسلامی، جمهوری یهود و.... به عنوان یک هدف برای راستگرایان هندو مد نظر است.

[38] -"Constitution was sacrosanct" قانون اساسی هند یک قانون سکولار، پلورال، سوسیال دمکرات است که در بخش سکولار و تکثرگرای آن در تناقض با ایده آر.اس. اس است و اقداماتی برای تغییرات در قانون اساسی انجام داده است که از جمله آن همین بحث قانون یکسان مدنی برای تمام هندی هاست و...

[39]-  Indian Muslims for Progress and Reform (IMPAR)

[40] - Peace Party

[41] - sarkari (official) Muslims  روحانی حکومتی اشاره به دست نشانده بودن و... دارد

[42] - ‘Bhartiya Muslim’  هندوهای افراطی کلمه هند را یک واژه نادرست برای کشور خود تلقی کرده و از واژه بهارات به جای آن استفاده می کنند.

مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب بر این ترجمه :

تاریخ اعتقادات بشری رویه ایی را روایتگر است که معتقدان هر مسلک و مرامی، همواره خود، و اعتقاد خود را مرکز و هسته حقیقی، تام و تمام حق و حقیقت موجود در جهان تلقی، و دیگران را که از مدار آنان خارجند را نجس دانسته، حتی لایق زیست بر زمین هایی نمی دانند، که آنرا متعلق به اکثریت همچون خود، می شمارند،

طبق این منش، هر ایدئولوژی، سرزمینی را "خاک مقدس"، و خاص و متعلق به پیروان دین خود تلقی کرده، و فارغ از خلق انسان در شعبه ها، قبایل و... مختلف توسط خداوند، خواهان پاکسازی دگر اندیشان از این سرزمین متعلق به خود می شوند، آنچه در کشورهای مختلف از پاکسازی های ظالمانه و جنایتبار نژادی و مذهبی صورت گرفته، و می گیرد، در منطق همین تفکر جای دارد.

 مثال آن در کلیه مذاهب، در تاریخ معاصر به وفور دیده می شود، پاکسازی و قتل عام میلیون ها ارامنه از خانه، کاشانه و سرزمین شان در ترکیه فعلی، پاکسازی مسلمانان از سرزمین فلسطین توسط اسراییل، پاکسازی مسلمانان از هند در زمان تقسیم در خلال استقلال، و متقابلا پاکسازی پاکستان و بنگلادش از هندوها همزمان، پاکسازی برمه از مسلمانان، پاکسازی ایغورها از منطقه سین کیانگ در چین و... از آن جمله اند.

اما حقیقت دیگری را هم باید در نظر داشت، و آن این است که تمام این ایدئولوژی ها، مدعی انسان، و ساختن جهانی انسانی اند، حال آنکه در عمل جهان را برای انسان تنگ، و یا غیر قابل زیست کرده اند، به طوری که زیستن بر خاک سرزمین ها را بر اهل دگر اندیش آن حرام، ناممکن نموده، و حرکت خود را برای تنگ کردن عرصه بر اقلیت ها با این اهداف ظالمانه تعقیب می کنند، و البته باعث تاسف است که در این جهان، نه دستی از آسمان به یاری مظلومان دیده می شود، و نه در زمین، اراده انسانی مصممی می توان دید که مقابل این طغیان خودخواهان و تمامیت خواهان بایستد.

در میانه دنیایی اینچنینی عده ایی از هندوها هم همچون همیاران، هفکران و هماندیشان مسلمان، یهودی، بودایی، چپ و سوسیالیست و... برای صیانت از دین، فرهنگ و مذهب هندو، مدت هاست که حرکت های ملیگرایی مذهبی هندو را تحت دکترین هندوتوا (Hindutva) گسترش داده، و به هر طریق ممکن، زندگی را بر اقلیت ها در هند، بخصوص مسلمانان تنگ می کنند، تا "پاکستان" هندو مذهب خود را شکل حقیقی دهند، و "هندوستان" را از لوث وجود "دگران" پاک کرده آنرا به "هندوستان" واقعی تبدیل کنند!!

این است که به قول امام موسی صدر هرگز گفته و ادعای رهبران مذهبی، ملاک درستی و نادرستی دین و مرام آنان نیست، آنچه میزان درستی و نادرستی هر کسی را تعیین می کند، عمل و برونده عمل آنان در جوامع تحت سیطره آنان است، که آیا به حقوق انسان، فارغ از عقیده و مذهبی که دارد، همانگونه خداوند فارغ از این، در شمول رحمت و نعمت خود، و صاحب حق دانسته، احترام می گذارد یانه؟!

که اگر احترام گذاشت که درست، اگر نگذاشت حکم به بطلان آن باید داد، هر چند او خود را حق مطلق بداند، ترک اعتقاد و عمل به حقوق دیگران برای زیست بر زمین، آنگونه که خداوند آنان را آزاد آفریده است، و عدم تجاوز به حقوق اقلیت ها، یکی از دروغ سنج های مهم، در میزان پایبندی مدعیان انسانیت، و مدعیان نجات انسان خواهد بود؛ چرا که برای مدعیان نجات بخشی هندو، سوسیالیسم، یهود، مسیحی و... این برونداد عملی آنان است که روشنگر اعتقاد درست آنان است، نه آنچه در متون و مدعا نوشته شده است، اگر دین و یا مرامی انسان ساز است، این انسان سازی در عمل پیروانش به رعایت حق الناس دیگران است که تبلور عینی و عملی می یابد، نه در ادعاهای غیر قابل محاسبه.

میزان رشد یافتگی و فرهیختگی مردم هر جامعه ایی نیز به میزان حساسیت آنان نسبت به حق الناسی است که در این جهان ساری و جاری است، و یکی از میزان سنج های این حساسیت، واکنش آنان بر سرنوشت اقلیت هایی است که در ذیل هیمنه اکثریتی آنان زندگی می کنند، و اینکه آنان نسبت به مظلومین تحت سیطره خود چقدر مراقبت و مداقه دارند، مردمی زنده و سعادتمند خواهند بود که بدین امر فعال و کوشایند، ورنه خود نیز در انتها در باتلاق ظلمی فرو خواهد رفت که مدت ها شاهد و بی اثر در مقابل آن، بودند و دیر یا زود این ظلم فراگیر بر اقلیت، دامنگیر اکثریت نیز خواهد شد.

مطلب ذیل ترجمه گزارشی است از حرکت گروه های بنیادگرای هندو است، که سعی می کنند "شهر مقدس ماتورا" را از وجود اقلیت مسلمان از طریق اذیت و آزار آنان پاکسازی کنند.

بعد از حمله فرقه ایی به یک دکه فروش دوسا، کارکنان مسلمان از بیکاری خود نگرانند [1]

پلیس محلی روز شنبه به وایر اعلام داشت که متهمین به این حمله شناسایی شده اند و در خلال جستجوها بالاخره دستگیر خواهند شد.

دهلی نو :  یک روز بعد از شکایت و ثبت اولین گزارش جرم [2] علیه چند ناشناس به جرم ویرانی محل کسب یک عرضه کننده فست فود دوسا  [3] واقع در ویکاس مارکت در شهر ماتورا [4] در 18 اگوست 2021، پلیس اعلام کرد که  هویت متهمین اصلی این جریان را کشف و شناسایی کرده است.

وارون کومار، افسر پلیس مرتبط با این پرونده به وایر عنوان داشته است که : "متهمین را شناسایی کرده ایم و در اولین فرصت که بتوانیم، آنانرا دستگیر خواهیم کرد". این افسر پلیس از اعلام نام متهم اصلی این پرونده که یکی از آنان فعال هندوتوا، به نام دیوراج پاندیت (پراکاش شارما) است، خودداری کرد؛ این فرد در روز انجام این حمله، ویدئویی را در حساب فیس بوکی خود، در این رابطه منتشر کرده بود. 

در زمان ثبت این شکایت در پاسگاه پلیس کاتوالی شهر ماتورا، این ویدئو نیز ضمیمه پرونده مذکور شد و در گزارش پلیس نیز ثبت گردید. در این ویدئو که در شبکه های مجازی اجتماعی منتشر شد، گروهی از طرفداران هندوتوا را می توان دید که به عرفان، از فروشندگان این فست فود اعتراض و فریاد دارند. سخنان یکی از این ها را می توان شنید که به قربانیان این حمله عنوان می دارد که به خاطر این که نام دکه خود را مرکز دوسا شرینات [5] نامگذاری کرده اند، هندوها به این غذا فروشی برای خوردن غذا می آیند، و بدین وسیله آنان را فریب می دهید، که این غذاها توسط هندوها پخته می شود.

عرفان در این رابطه به وایر عنوان داشته است که ده مرد ناگهان بر من وارد شده و شروع به اعتراض کردند و "عنوان داشتند که شری نات نام یکی از خدایان هندوست، شما باید نام مسلمانی برای دکه خود انتخاب کنید." من به آنها گفتم که "الله" و "بهاگوان" [6] دو سوی یک سکه اند، و من به تمام خدایان ایمان دارم. 

در کنار این ویدئو دیوراج پاندیت نوشت که : "امروز رفتیم و درسی به برخی از تندرو های وابسته ملاها (کلمه ایی که برای مردم مسلمان بکار برده می شود) [7] دادیم، کسانی که یک مرکز تولید غذا را به نام یکی از خدایان هندو در ویکاس مارکت ماتورا اداره می کنند، از همه شما تقاضا می کنم، که هرگز به اینگونه غذا فروشی ها نروید، اگر بروید سریعا با واکنش مواجه می شوید. ما با شما هستیم. اگر شما از ملاها هستید، مراکز غذایی خود را با نام های مسلمانی برگردانید، چرا شما فرهنگ مذهبی ما را برای سود خود، بهره می گیرید؟"

روز بعد، در 19 اگوست، پاندیت ویدئوی را از یک فعال هندوتوای دیگر منتشر کرد که یک عرضه کننده برنج و مرغ پخته را تهدید می کند. روز یکشنبه نیز پاندیت بدون توجه به شرایط به وجود آمده در خلال ثبت این شکایت، در فیس بوک خود نوشت که او اجازه نخواهد داد که حتی یک مغازه مرغ فروشی در "شهر مقدس ماتورا" وجود داشته باشد. "آنچه ما نیاز داریم، حمایت برادران دینی و کارکنان پلیس است". 

عرفان به وایر عنوان داشت که در این دکه برای سال ها کار می کرده است، و صاحب کنونی آن، آقای راهول، این مکان را از برادر بزرگترش چند سال قبل خریده است،" و من اکنون برای کسب 400 روپیه حقوق روزانه، اینجا کار می کنم".

"گرچه مهاجمین به من صدمه نزدند، اما آنان محل فروش دوسای مرا را ویران کردند، خیلی ترسیدم، و نام دکه خود را به مرکز دوسای امریکا [8] تغییر نام دادیم. حمله کنندگان با من مشکل دارند، یک مسلمان، که در یک دکه با یک نام هندو کار می کنم. دو نفر دیگر هم در این دکه کار می کنند، اما حمله کنندگان به خاطر من به این دکه حمله کردند. ممکن است من این شغل را از دست بدهم. او عنوان داشت که نگران است "که چطور او و برادر بزرگترش محل ارتزاق خود و خانواده خود را از از دست می دهند و چگونه خواهند توانست زنده بمانند".

عرفان گفت که او می خواهد که مجرمین با عقوبت عمل خود مواجه شوند، و آرزو کرد که صلح و آرامش برگردد، تا او بتواند به شغل خود یعنی فروش دوسا در این دکه، در آرامش ادامه دهد.

صفحه فیس بوکی دیوراج پاندیت حامل بنری از گروه "راشترایا یاوا هندو واهینی" [9] است، که به صورت آشکاری بخشی از سیستم جریانات مذهبی افراطی گروه هندوتوا در غرب ایالت اتارپردادش است که از گروه های فرعی این گروه می باشد، که در مقایسه با گروه های سنگ پرویوار [10] و حزب حاکم BJP [11] (وابستگان دیگر به فرهنگ هندوتوا)، کمتر شناخته شده اند. روند پست های حساب کاربری او در فیسبوک نیز نشان از حمایت ایشان از "یاتی ناراسینهاناند ساراسواتی"  [12] از سیاستمدار مسلح شناخته شده وابسته به "کاپیل میشرا" [13] از رهبران حزب BJP می باشد. 

روز یک شنبه این اکوسیستم هندوتوایی دفاعیه خود را در دفاع از اعمال پاندیت در بیانیه گروه راشترایا بجرانگ دال [14] اعلام داشت. گزارش شکایت تحت ماده 427 (صدمه منجر به خسارت به اموال 50 روپیه) و ماده 506 (خشونت مجرمانه) قانون (IPC) علیه افراد ناشناخته اشاره دارد. در گزارش پلیس عرفان ساکن "صددر بازار"  در ماتورا می باشد که کارگزار شری نات دوسا در ویکاس مارکت را بر عهده دارد، دکه نیز متعلق به فردی به نام راهول تاکور است که به عرفان 400 روپیه روزانه می پردازد.

در این شکایت آمده است که طبق اظهارات عرفان،" 18 اگوست در حدود ساعت 2 و 30 دقیقه عصر، موقعی که در حال فروش دوسا بودم، ناگهان تعدادی از افراد ناشناس آمدند و نامم را پرسیدند، وقتی نامم را گفتم، آنها عنوان داشتند چرا در بنر دکه نام "شری نات" آمده است. آنها مرا تهدید کردند و خواستند که نام عوض شود و همچنین بنر دکه را پاره کردند".  

وقتی خبرنگار ما وارون کمار را با این سوال مواجهه کرد که، آیا پلیس صاحب این پست فیسبوکی را شناسایی کرده است یا خیر، او عنوان داشت که آنها در موقعیتی نیستند که نام متهمین را اکنون فاش کنند، اما افراد مرتبط با این جرم به زودی دستگیر خواهند شد.

 

سمت راست تصویر، دیوراج پاندیت، متهم حمله به دکه فروش دوسا،

که یک مسلمان در آن پخت می کند،

و آن دیگری یاتی ناراسینگاناند سارسواتی

عکس از فیس بوک دیوراج پاندیت

 [1] - نویسنده این مقاله خانم عصمت آرا (Ismat Ara) خبرنگار وایر می باشند که این پست را دو روز پیش در تاریخ 29/AUG/2021 در سایت وایر منتشر کرده است.

[2] -   First Information Report (FIR

[3] - Dosa یکی از غذاهای مربوط به جامعه جنوبی هند است که به تمام این کشور رواج یافته، با آرد برنج نان آن پخته، و مخلوطی از سیب زمینی و ادویه جات هم در آن ساندویچ شده و محبوب ذائقه بسیاری از هندی هاست.

[4] - Mathura از شهرهای مهم و حساس ایالت اتارپرادش هند که به لحاظ مذهبی از مراکز حساسیت زای هندوهاست و درگیری های مذهبی در آن مثل آتش زیر خاکستر بوده و هندوهای افراطی بعد از ویرانی مسجد بابری در دهه 1990، به دنبال ویرانی مسجد تاریخی ماتورا نیز می باشند، و هدف بعدی خود را ویرانی این مسجد اعلام کرده اند. از این لحاظ آبستن حوادث فرقه ایی است.

[5] - Srinath Dosa Corner

[6] -  هندوها به جای خداوند، به الله و یا همان خالق جهان بهاگوان می گویند  Bhagwan

[7] - कठमुल्ला تندروها وابسته به ملاها،

[8] - America Dosa Corner

[9] - Rashtriya Yuva Hindu Vahini

[10] - Sangh parivar

[11] - Bharatiya Janata Party

[12] - Yati Narsinghanand Saraswati

[13] - Kapil Mishra

[14] - Rashtriya Bajrang Dal

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چرا با مبارزین زمان خود، همان ...
دادگاه انقلاب اصفهان توماج صالحی را به اعدام محکوم کرد نگارش از یورونیوز فارسی تاریخ انتشار ۲۴/۰۴/۲۰...
- یک نظز اضافه کرد در مرثیه ایی بر عصر بی پناهی انسا...
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است...