هند واجد طولانی ترین جنبش فاشیستی زنده جهان – RSS
  •  

21 اسفند 1398
Author :  
نخست وزیر هند در بین همکاران RSS خود با یونیفرم گروه و ژست سازمانی مخصوص گروه آر.اس .اس

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب):

ملت هند نیز همچون ملل دیگر منطقه ما، ملتی مظلوم و زجر کشیده اند، آنان بعد از دهه ها مبارزه علیه استعمار بریتانیا، انقلاب شان به رهبری مهاتما گاندی به پیروزی رسید، گاندی را به حق باید روح بزرگ ملت هند نامید، چرا که او رهبری آزاد اندیش، اهل مدارا، و تسامح و تساهل فکری، مخالف خشونت در فکر، عمل، سیاست و... بود. انقلابش در سال 1947 به پیروزی رسید، اما این غنیمت عظمای دوران مبارزه ی بدونِ خشونت، و واجد مدارا (حتی در حق دشمن)، درست چند ماه بعد از پیروزی، توسط افراط گرایان مذهبی هندو، به شهادت رسید، و ترور شد، مبنای عینی این شهادت نیز دفاع آشکار و روشن او از حق اقلیت (مسلمان) ساکن در داخل هند، در برابر بی رحمی اکثریت کینه جوی هندو بود، که زمان پیروزی را به رود خون انتقام و تسویه حساب های سیاسی مذهبی خود تبدیل کرده بودند.

هر چند این رهبر انقلابی و آزادمنش هندی که الگوی انقلابیون جهان است به واسطه تفکر انسانی اش بلافاصله بعد از پیروزی شهید شد، ولی شاگردان و همکارانش نهضت او را حتی بعد از شهادتش ادامه دادند، و از جمله قانون اساسی را نوشتند که در آن اساس اصول مترقی و مدرن واجد خصوصیات انسانی مندرج بود، در احترام به کرامت انسانی به نوع بشر، واجد مفاهیم بلندی همچون، دمکراسی، حق وجود تنوع و تکثر فرهنگی، مذهبی، فکری و اجتماعی؛ و معتقد به جدایی حاکمیت از مذهب، و جاری شدن حق برابری عقاید و افکار و مذاهب مختلف در برابر قانون، در ذیل قبول اصل سکولاریسم بود، و آزادی مردم در تعیین حق سرنوشت، از طریق انتخابات، و گردش بدون دستکاری و مسالمت آمیز قدرت، را از طریق صندوق های رای و... تضمین کرد؛ و کشوری در خور انقلاب بزرگ خود، بعد از پیروزی انقلاب هند رقم زدند.

 اما جریان تندرو ملیگرای مذهبی هندو دست از فعالیت خود نکشید، و به مرور با استفاده از خدعه و نیرگ های سیاسی، توانست بر احساسات مذهبی اقشاری از معتقدین به دین هندو سوار شده، و با دشمن سازی و دشمن پنداری اقلیت ها (مسلمان، مسیحی، سیک و...) و اعلام خطر در خصوص آنها، نبرد نابرابری را با آنان آغاز نموده، و در این فرایند با تحریک احساسات مذهبی اکثریت عوام، علیه اقلیت، ضمن تبدیل آنان به عنوان "نماد بیگانه و دشمن"، کشتار و ضایع نمودن حقوق آنان را مباح نموده، و شرایط ظالمانه ایی را بر آنان تحمیل، و در خلال این جوّ، شرایط رسیدن خود به قدرت را مهیا نمایند، و به توسعه و گسترش قدرت خود بر زمین سوخته این بی پناهان اقدام کند.

لذاست که هفت دهه بعد از ترور گاندی، جریان فکری تروریست های هندو، بر مسند قدرتی در هند تکیه زدند که روزگاری جایگاه مردان انقلابی معتقد به حقوق و کرامت انسانی بود، و این جریان اکنون با سو استفاده از قدرت، تمام ظرفیت های قانونی کشور را بر علیه اقلیت و در راستای افکار فرقه ایی و خودکامگی سیاسی - مذهبی خود به کار می برند. مقاله ذیل نشانگر روندی است که به نظر این کارشناس تاریخ، با نوعی دوره فاشیسم [1] در هند مواجه هستیم، که علاوه بر نابودی آزادی، به پاکسازی فرهنگی و نژادی، و خالص و یکدست سازی سیاسی، فرهنگی و مذهبی در هند اقدام می کند، تا یک روند یکدست تحت حاکمیت افراط گریان فرقه ایی هندو را ایجاد نماید.

اما باید گفت آنچه در هند می گذرد درس های زیادی برای ملت های منطقه و به خصوص ما ایرانیان دارد، در هند نیز ملتی انقلاب کرده، بعد از پیروزی انقلاب خود، درگیر حفظ آزادی و میراث برخاسته از انقلاب خود هستند، تا قوانین مدنی که در معرض خطر عناصر تندرو مذهبی قرار گرفته اند، را حفظ، و بعد از حصول پیروزی بر استعمار خارجی به سمت استبداد و خودکامگی مذهبی داخلی پیش نروند؛ امروز جریانی که تقیدی به قانون اساسی، عرف و اخلاق ندارد، به نام خدای "رام" جنایت می آفریند، و از جنایت خود نیز هرگز نادم و پیشمان نیست، و بلکه این حق کشی از دیگران را در راستای سعادت و جلب رضایت خدایان دانسته، و اگرچه خود می داند که جنایت می کند، اما این جنایت را در خدمت به اهداف خدای خود می بیند، لذاست که جنایت در راه خدا را نیز سعادت دیده، و آن را به اوج می رساند.

ذیلا ترجمه متن این مصاحبه می آید:     

مصاحبه ایی با کارشناس تاریخ، دکتر بنجامین زاچاری [2] در خصوص معنی این فراز از وی که هند کنونی را "فاشیست" نامید، و پوشش موضوعاتی همچون تاریخ سنگ پریوار [3] ، اعتراضاتی که در هند جاری است و...

مصاحبه گر [4] : پراتا پی چاکرابارتی [5]  

بنجامین زاچاری اکنون دو دهه است که به مطالعه تاریخ راستگرایان هند [6] و مانیفست فاشیسم و نازیسم مطالعه می کند، او تاریخ را در کالج پریزدنسی [7] در شهر کلکته (ایالت بنگال غربی هند) خوانده است و در کالج ترینیتی [8]  دانشگاه کمبریج (انگلستان) موفق به اخذ درجه دکترا در رشته تاریخِ سال های پایانی قرن گذشته، شده است.

ایشان نویسنده کتاب های نهرو [9] (سال 2004)، هند در حال توسعه [10] (2005)، بازیِ، بازی ملت [11] (2011) و بعد از آخرین مسند [12] (2019) می باشد. پروژه اخیر تحقیقاتی او به موضوع تاریخ نگاری در هند، تاریخ متفکرین ایدالسیم ضد سرمایه داری و فاشیسم جهانی، متوجه است. او در کشورهای متعددی به مطالعه و تحقیق و تدریس پرداخته، و اکنون به عنوان محقق ارشد در دانشگاه تریر [13] آلمان مشغول به کار است. 

در حالی که ناآرامی ها، و خشونت های ظالمانه توسط حاکمیت و گروه های حمایت شده توسط حاکمیت هند در جریان می باشد، رسانه وایر [14] از او پرسیده است، که آیا این همان فاشیسم است یا نه فاشیسم نیست؟ 

وایر) راماچاندارا گوها [15] اخیرا معترضین به این شرایط را متوجه این امر کرد که "با جملات خود ظالمانه برخورد می کنند" و نباید از واژه "فاشیسم" برای تشریح آنچه اتفاق می افتد استفاده جست، نظر شما چیست؟ 

بنجامین) خوب، به صورت روشن باید گفت که آقای رام گوها با توجه به تاریخچه توسعه و رشد گروه سنگ پریوار سخن نمی گوید. سنگ پریوار دنباله رو های معتقدی هستند، که روند فاشیستی گذشته را دنبال می کنند؛ باید گفت به لحاظ اولویت زمانی اول فاشیست های هندی هستند، و بعد فاشیست های نازی آلمان، که هنوز که هنوز است رویه فاشیستی را با استفاده از نیروهای شبه نظامی وفادار به خود، که حاضر به انجام اقدامات فراقانونی، خشونت بار و فساد انگیز هستند، دنبال می کنند. بنابراین چرا ما باید در خصوص استفاده از کلمات خود مواظب باشیم؟

ایشان فرموده اندکه، من فکر نمی کنم که با زبان بازی در خصوص تعاریف کلمات بتوان احساسی را به وجود آورد، اما من به خوبی می توانم دلایلی را در روند جاری در کشور ببینم که باید با حرکت راستگرایان افراطی هند مقابله کرد، که اکنون (هنوز) فاشیستی نیست. موافقیم بعضی ها فکر می کنند که کلمه فاشیسم برای آنها زیاد است، و بعضی هم البته با این امر موافق نیستند که این کلمه برای آنان زیاد است، اما بر این اعتقادیم که باید با تلاش آنانی که می خواهند کشور را به سمت یک هند تک اعتقادِ یکدست [16] و تک صدای [17] حاکم، پیش ببرند، مقابله کرد.

چیزی که ما باید بر آن اتفاق کنیم این است که نباید منتظر بمانیم که یک فاشیسم تمام عیار به وجود بیاید، تا ما یک جنبش را فاشیستی اعلام کنیم، دیگر در آن زمان خیلی دیرهنگام خواهد بود، تا مقابل آن ایستاد. آن زمان دیگر آنان قدرت حاکمیت را در اختیار گرفته اند، و از تمام ظرفیت حاکمیتی استفاده خواهند کرد تا به اهداف خود برسند.

وایر) شما فکر نمی کنید که اکنون تسخیر حاکمیتی توسط این جریان اکنون کامل شده است؟

بنجامین) ما باید بین فاشیسم به عنوان جنبشی برای کسب قدرت، و فاشیسمی که به دنبال کسب حاکمیت است، تمایز قائل شویم. گروه های سنگ پریوار در آستانه تسخیر کامل حاکمیت هند رسیده اند، و نهادهای شان را هماهنگ کرده است، بنابراین زیر مجموعه های آنها به رفع نیازهای حزب و رهبر آن وفادارند. دستگاه قضایی هند دیگر آزاد و مستقل نیست، پلیس و نیروهای امنیتی هند در راستای اهداف و برنامه های حزب حاکم عمل می کند (نه وظایف ذاتی خود)، برخی از کادرهای نیروهای مسلح نیز به عنوان مدافعان اهداف و برنامه های حزب حاکم خود را نشان می دهند، و از اکثریت پارلمانی هند نیز سو استفاده می شود تا قوانینی در مجلس هند گذرانده شودکه با قانون اساسی مغایرند، اما در حالی که نهادهای نظارتی مثل دادگاه، وقتی مستقل نیست، و توسط آنان اشغال شده است، چه کسی وجود دارد که بگوید این چه وضعی است و چرا؟

همه باید با معنی کلمه آلمانی gleichshaltung آشنا شوند، و یا به دنبال فهم آن باشند، این کلمه در حالی که در زبان انگلیسی معنایی بی خطر و فاقد صدمه دارد، و به معنی "هماهنگی، همپایه گی، تناسب" [18] می آید، اما همین کلمه توسط فاشیمست های نازی جهت توضیح و تشریح منظورشان، در کنترل آنان بر همه نهادها، انجمن ها و تمام اشکال زندگی جامعه در کشور بیان می شود. و چیزی که خارج از کنترل آنان در جامعه باشد، تحت همین مفهوم، باقی نمی ماند.

وایر) اما فردی ممکن است این گذاره را مطرح کند که تفاوت های زیادی بین فاشیست های سابق و فاشیست های کنونی وجود دارد.

بنجامین) مفهوم فاشیسم در اکثر بخش های جهان، بعد از جنگ جهانی دوم برای تشریح اوضاع آن دوران استفاده شده است. اکنون "نئوفاشیست" مطرح است، برای همین واژه "نئو" مد نظر قرار می گیرد، که به فرهنگ و زبان عمل سابق فاشیست بر می گردد، که به نظر می رسد اکنون دیگر ملغی شده است. فاشیست ها اکنون شروع به سازماندهی دوباره خود کرده اند، و ما در حال حاضر می توانیم شکل جدید، و یا نئو آن را ببینیم، مردمی که سخن سابق آنان را فراموش کرده اند، می توانند به عقب برگشته و آن را در زبانشناسی توسعه یافته و در شرایط جدید، وارد مرحله استفاده مجدد نمایند. ایده هندو به عنوان یکی نژاد، و بازماندگان گروه های آریایی، به کسانی تعلق می گیرد و اشاره دارد که بعد از 1945، از آن استفاده کردند، اما این ایده، نظر به گذشته ایی عمیق و طولانی تر دارد، که کسی آن را طنز و شوخی در نظر نمی گیرد.

هند طولانی ترین حرکت جاری فاشیسم در جهان را در خود دارد، گروه RSS [19] در سال 1925 در هند بنیانگذاری شد، و اکنون نزدیک به صد سال از عمر آن می گذرد. در این مدت نیز ادبیات درونی آنان هرگز تغییر نکرده است؛ آنان هنوز متونی را مبنای کار و ایده خود دارند که توسط سوارکار [20] و گولوالکار [21] برای تعریف خصوصیات اعضای خود نوشته اند، به کار می برند، و آقای گلوالکار تفکر مشهوری دارد، که در آن او نازی ها را مثال خوبی برای حرکت ملیگرایانه مذهبی خود در نظر می گیرند، که به وسیله آن آلمان ها بر یهودیان در آلمان چیره شدند، و معتقد است که همین الگو باید برای مسلمانان در هند نیز توسط هندوهای افراطی یا جریان هندوتوا اجرا شود. این مطلبی است که او در کتاب خود تحت عنوان "ما، و تعریف ما از ملیت" [22] نوشته است :

"... در راستای حفظ خلوص نژادی و فرهنگی، آلمان به واسطه عمل پاک سازی کشورش از نژادهای سامی – یهودیان، جهان را تکان داد. غرور ملی در بالاترین درجه آن، در اینجا مد نظر است. آلمان نشان داد که در بالاترین حد خالص سازی نژاد و فرهنگ چقدر برای نژادها و فرهنگ ها ممکن است، و این که چه مقدار تفاوت داشته باشد و به سمت ریشه رفت، و به یک واحد کل تبدیل شد، این اقدام نازی های آلمان درس و تجربه خوبی برای هندوستان است که یاد بگیرند، و از آن در راستای کار خود، سود جویند."

 فاشیست ها خود را خود را به صورت تافته جدا بافته از جهان بیرون تعریف می کنند، و این تعریف بستگی به این دارد که آنان از میزان قدرت خود چه احساسی داشته، و یا چه مقدار خود را ناخالص تلقی کنند. فاشیست های هندی بعد از کشتن مهاتما گاندی [23] ، خود را در حالت تدافعی یافتند، و بعد از آن، دیگر در حالت دفاعی هرگز نبودند، و به بازسازی و نوآوری خود در شکل یک سازمان "خدمت رسان اجتماعی"  [24] روی آوردند. و آنچه در گذشته به زبانی دیگر گفته می شد، آرام آرام دوباره به صحنه بازگشت.

وایر) چه کارهایی در رفتار گروه RSS شما را به یاد فاشیسم می اندازد؟

بنجامین) فاشیسم یک ردیف از مفاهیم، اعمال و ایده ها در کار خود دارد و انجام می دهد، که به صورت روشنی می توان آنها را در اعمال و رفتار و افکار گروه های سنگ پریوار دید. آنها تمام این مفاهیم و ایده ها را به صورت تام و تمام در یک زمان استفاده نمی کنند، که به صورت کانتکسی و گفتمان سیاسی در یک جا به هم جمع آیند.

ایده و مفاهیم، این قابلیت را در خود دارد که بیان های اصلی باشند، در راستای تحقق ملیگرایی اولیه و پایه که یک ملت در روح و خون خود دارند، هر کس که متعلق به آن ملت است، باید در آن اشتراک یابد. آنها همچنین شامل اصول کنترل حاکمیتی، قوانین و و ظایف اعضای یک جامعه و ملت، را برای ملت پایه ایی که مد نظر دارند، اعمال می کنند.

از خصوصیات دیگری که می توان دید بحث خالص سازی است، که ملت مد نظر آنان باید خالص سازی شوند، و از ناخالصی به وسیله پاک سازی این ناخالصی ها حفظ شود. مطلب دیگری که روشن است، چرخه ایی دائمی از چالش است که دائما ادامه دارد. این چرخه در خدمت حفظ این ملت اصیل است که آنها مد نظر دارند. روند شبه نظامیگری در برابر قوانین و اصول ملی در کار آنها به خوبی خود نمایی می کند. جریان شبه نظامی این گروه ها ملیت آن ملت را تضمین خواهد کرد، و این که ملت از نظر آنها باید به صورت مناسبی ملی عمل کند و... در غیر اینصورت به نظم کشیده شده و یا تنبیه خواهد شد. این جریان شبه نظامی همچنین افرادی که اعتقادی به این جریان ندارد را از راه های معین شده، از شمولیت ملی، خارج خواهد کرد.

مطلب دیگر که در این خصوص می توان دید این که، انسجام و چسبندگی زنجیره فاشیستی، در یک احساس تداوم بحران، ایجاد و حفظ می شود، و زنگ خطری که در پیرامون پتانسیل کاهش تداوم ملیگرایی ملت اصیل دائم به صدا در می آید، و این سوال دائم مطرح می شد که آیا اصول و خلوص ملی مد نظر حفظ می شود یا خیر، اینها همه مواردی است که دائم مطرح است. دیگر خصوصیت آنان استفاده از خشونت های سیاسی، به عنوان یک عامل حفظ خلوص در این جریان است، که به خوبی در بین این جریان دیده می شود.

حال شما بگویید کدام یک از عناصر ذکر شده در روند فاشیستی، در ایدئولوژی گروه سنگ پریوار وجود ندارد و به اجرا در نمی آید؟

وایر) کدامیک از بحران های مختلف را شما در این جریان می بینید؟ آیا راهبرد آنان کارایی دارد، و اگر دارد در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟

بنجامین) ایده ایی که معتقد است مجموعه ایی از چپ، کمونیسم و لیبرال، به تضعیف قدرت ملت می انجامد، و به نابودی وحدت طبیعی جامعه می انجامد؛ در این زمینه می توان به این شعار گروه سنگ پریوار اشاره داشت که این گونه طرح می شود که "که یک گروه تبهکار می خواهد در جامعه دو شقه گی ایجاد کند" [25] در جریان سر دادن این شعار آنان به دنبال ایجاد این بحران های مصنوعی دائمی هستند.

الگوی جاری دیگر در این زمینه، که نظر به تداوم بحران دارد، کار روی خطر آماری اقلیت ها است که مدت زیادی است که این موضوع توسط متخصصین آمار آنان تشریح می شود، که جمعیت مسلمانان در حال تکثیر است و به سرعت در هند به یک اکثریت تبدیل خواهند شد. این یک الگوی دیگری است که توسط این گروه از ملیگرایان از پیش از استقلال هند مورد تمسک بوده است. این نیز به نوعی به عنوان دستمایه ای مبنی بر اثبات تئوری "از دست دادن خلوص ملی" از آن یاد می شود، یا موضوع دیگر نجات دادن دختران هندو از دست مردان متجاوز مسلمان مطرح می شود که از دید راستگرایان معتقدند مسلمانان در قالب "جهاد عشق" دنبال می کنند، و باید با آن مبارزه کرد.

و البته ایده ایی دیگر که، هند در معرض تجاوز مردمی هست که به صورت طبیعی هندی تلقی نمی شوند، کلید اساسی پشت صحنه وضع قوانین جدید CAA و NRC که از تصویب پارلمان هند توسط حزب BJP گذشت، همین ایده است. کسانی که به صورت طبیعی به هند تعلق ندارند و عضوی از "ملت هندو" تلقی نمی شوند، و در حال حاضر به صورت اساسی این مسلمانان هستند، که این چنینند، چرا که مسلمانان در بین اقلیت های موجود در هند، خود اکثریت هستند. اما این اقلیت مورد هدف، می تواند به سرعت تغییر یابد، کشتار گاهگاه مسیحیان، هندی ها، متولدین خارج از کشور، توسط گروه های ملیگرای هندو، مواردی است که نباید توسط کسی فراموش شود.

خشونت های ضد طبقه دالیت  [26]نیز به کاهش حرف های بی معنایی همچون وحدت هندوهای هند در مقابل عوامل خارجی، منجر نشده است، تمام این راهبردها تنها برای مدتی کار می کند، ایجاد وحشت اخلاقی در دوره گسترش رسانه های گسترده اجتماعی به راحتی ایجاد شود.

وایر) شما اشاره داشتید که وحشت اخلاقی تنها برای مدتی کارایی دارند، آیا می توان گفت زمانه استفاده از چنین تاکتیک های به پایان رسیده است؟ چه مقدار خطر از ناحیه نتایج فضای مسموم آزار دهنده خشونت های هر روزه ایی که شاهد هستیم وجود دارد؟

بنجامین) هر فرایند وحشت اخلاقی فقط برای مدتی کار می کند، موضوعی که در فرایند وحشت اخلاقی وجود دارد این است که، همواره شما باید هزینه را بالا نگهدارید. چیزی که مردم در آن جریان خواهند دید این که بعد از مدتی برای آنان به صورت درونی عادی خواهد شد. بنا بر این شما نیاز به این دارد که هر دم یک مورد جدید به وجود آورید، و به این وسیله این چرخه دائم ادامه خواهد یافت.

اما وحشت اخلاقی عموما، می تواند دائم تولید شود، و شما حق دارید که بگوید فضای مسموم قابل گسترش و انتقال است. فضایی که کسی به کسی اعتماد نخواهد داشت. و این فضای عدم اعتماد می تواند به احساس وحشت منتهی شود، که مردم به این نتیجه برسند که باید از هم دور باشند، و به این باور برسند که باید به همدیگر حمله کنند تا مورد حمله قرار نگیرند.

این همان ضربه به خود یا در مسیر شکست خود رفتن، در فضای احساسی است، با این بنیاد فکری است، که هرگز بر این شرایط غالب نخواهیم شد؛ این همان شرایطی است که در  گذشته نسل های ما را مورد تاثیر و تاثر خود قرار داده است، رنج و عزابی که وارد ژن ها شده است. همان چیزی که خیلی در مورد خشونت های اخیر باعث ناراحتی می شود، من هنوز نمی دانم و در واقع ما نمی توانیم بدانیم که آیا کمپ های قضایی برای این ساخته شده اند تا تغییر کاربری داده و به نوعی به کمپ های تولید مرگ تبدیل شوند، موضوعی که ما به صورت تاریخی می دانیم، و من امیدوارم مردم برای مدت طولانی نخواهند بر این شرایط صبور و ماندگار بمانند. در حالی که، خشونت های هر روزه نیز، دائم ادامه دارد.

وایر) خوب بعد چی، پیش بینی شما برای آینده نزدیک چیست؟ آیا ممکن است این مکانیسم جاری قبل اینکه خسارت های بیشتری بزند، متوقف شود؟

بنجامین) متخصصین تاریخ معمولا چیز زیادی از آینده نمی دانند. اما این روشن است که تا همین جا هم خسارات زیادی وارد شده است. یک جامعه متفرق که بیش از این نیز تفرقه در آن ایجاد شده است. ما به صورت روشن نمی دانیم چه پیامد هایی از این روند تاکنون ایجاد شده، و حتی اگر اکنون نیز این روند متوقف شود در چه وضعی هستیم. مردم سعی می کنند تا تغییراتی ایجاد کنند. میلیون تن از مردم در خیابان ها معتقدند که این مکانیسم ایجاد تنفر مهم است که اکنون متوقف شود. اگر مردم بتواند در خیزش سازماندهی شده خود بمانند، و روی کمترین برنامه های مورد توافق خود استقامت جمعی نمایند، ممکن است که از طریق مکانیسم دمکراسی مستقیم، تغییری ایجاد شود. این اولین قدم، اما مهمترین قدم است.

وایر) شما چه توصیه ایی در خصوص میلیون ها زندگی در ریسک قرار گرفته، و به خیابان آمده برای حفاظت از این رژیم دارید؟

بنجامین) من فکر می کنم برای بسیاری از ما این سوال وجود داشته است که چه چیزی ملت را به این مرحله برده است، که فکر کنند که آنها نمی توانند خود شخصا واکنش مناسب را نشان دهند، و باید برای رسیدن به اهداف خود صبر کنند، که فردی به جای آنها بیاید و اقدام کند؛ با این طرز تفکر، مردم تمام آزادی خود را از دست خواهند داد. این زمانی است که باید خوشبین بود، و امواج خوشبینی، مردم معمولی را به خیابان خواهد کشید، در اکثر موارد این آمدن ها، بر اساس کار احزاب سیاسی نیست، چراکه متاسفانه احزاب سیاسی نیز اکثرا در این شرایط متوقف و بی عمل و بی تحرک هستند.

من در هند رشد و نمو کرده ام، من آزادی های سیاسی مان را برای استقرار مد نظر دارم، بنابراین در نهایت نمی توانم کسی را به خاطر تماشای این شرایط مورد شماتت سرزنش قرار دهم، کاهش شرایط نرمالی که سابقا بود، در نتیجه بی حسی و عدم اعتقاد است. و این احساس عدم اعتقاد به این معنی است که مردم به زمان نیاز دارند تا متوجه شرایط خود شده و عمل کنند، آنان باید خود برای خود کاری کنند.

این یک اعتراض است که این روزها در جریان است، کاتالیزور آن نیز قانون اعطای شهروندی به مهاجرین به هند (CAA-NRC) بود، اما مردم هند دلایل بسیاری برای نارضایتی دارند. اقتصاد هند در شرایط بهم ریخته ایی است. دانشجویان به طور ظالمانه ایی توسط حاکمیت در دانشگاه ها مورد حمله و ضرب و شتم قرار می گیرند، مردم عادی مورد شکنجه طرفداران گروه سنگ پریوار در اقصی نقاط کشور قرار دارند. شاید به دلیل این که همه احساس مورد حمله قرار گرفتن در خود حس می کنند، همین باعث شود که ائتلافی برای با هم بودن، ایجاد شود. همراهی مردم در بین اقشار مختلف، رسته های شغلی مختلف، طبقات و مذاهب مختلف، پدیده میمون و مبارکی است. دانشجویان در کنار اتحادیه اصناف ایستاده اند. دالیت ها در کنار سیک ها، طبقات هند در کنار مسلمانان، و زنان نقش راهبر را در این تلاش و مبارزه دارند. اکنون این یک ائتلاف است، و مردمانی مختلف، نتایج متفاوتی را از این مبارزه طلب می کنند.

متاسفانه، این که جهان بداند که دمکراسی هند برای حفظ زندگی و بقای خود در حال مبارزه است، ممکن است کافی نباشد، در زمانی که حاکمیت هند از خشونت در ابعاد رسمی و غیر رسمی آن استفاده می کند. در فرایند اعتراضات بدون خشونت، در دوره استعمار انگلستان، حاکمان استعماری بر این نظر بودند که استفاده از خشونت علیه اعتراضات صلح آمیز، ابهت و حقانیت حاکم را از بین خواهد برد. اما این دولت ملیگرای هندو به نظر نمی رسد که نگرانی از این امر داشته باشد که مشروعیت خود را از این طریق از دست خواهد داد.  

اما ما باید آگاهانه خوشبین باشیم، حتی اگر برای دوستان و خانواده خود که در خط مقدم مبارزه و اعتراض هستند نگرانیم، "ما، به عنوان مردم هند"، همانگونه که در فرازی از مقدمه قانون اساسی هند آمده است، باید اکنون، هوشیارتر از هر زمانی باشیم.

[1] - فاشیسم (Fascism)، در واژه به ‌معنای روشی که برای تمرکز قدرت در حکومت استفاده می‌شود. یک نظریه سیاسی و گونه‌ای نظامِ حکومتی خودکامه ملی‌گرای افراطیست؛ فاشیسم و نازیسم اشکال مختلف دیکتاتوری است که در شرایط بحران حاد (اقتصادی) برای حفظ حکومت از به قدرت رسیدن سایر بخش‌های جامعه، در جامعه حاکم می‌شود؛ محصول توسعه نظری نژادباوری است. هدف فاشیسم، حفظ نظام دیکتاتوری است در هنگامی که حکومت کردن به شیوه‌های متعارف، امکان‌پذیر نباشد. حکومت فاشیستی کلّیه حقوق و آزادی‌های دموکراتیک را در کشور از بین می‌برد و سیاست خود را معمولاً در لفافه‌ای از تئوری‌ها و تبلیغات مبتنی بر تعصّب ملّی، نژادی، ایدئولوژیک یا مذهبی می‌پوشاند. فاشیست ها وقتی دیگر قادر نیستند سلطه خود را از طریق پارلمانی و قانونی حفظ کنند، به استبداد و ترور، سرکوب خونین هر جنبش دموکراتیک دست می زنند و به عوام‌فریبی‌های گزافه‌گویانه، متوسّل می‌شود. فاشیسم، سیاستِ داخلی خود را به ممنوع کردن سندیکاها و سایر سازمان‌های مترقّی، لغو آزادی‌های دموکراتیک و نظامی‌کردن دستگاه دولتی و همه حیاتِ اجتماعیِ کشور، مبتنی می‌سازد. اصول مشترک نظام های فاشیستی (که البته ممکن است برخی در بعضی باشد و برخی در بعضی نباشد) عبارتند از:  عدم اعتقاد به سودمند بودن صلح، مخالفت با اندیشه‌های سوسیالیستی، مخالفت با لیبرالیسم، تبعیّت زندگی همه گروه‌ها از دولت (تمامیّت‌خواه بودن)، تقدّس پیشوا تا سرحدِّ امکان، مخالفت با دموکراسی (دموکراسی را بوالهوسی و خودپرستی می‌نامند)، اعتقاد شدید به قهرمان‌پرستی، تبلیغ روح رزم‌جویی، نظام تک‌حزبی

[2] - Benjamin Zachariah

[3] - the Sangh parivar یا خانواده سنگ که به مجموعه ایی از گروه های ملیگرای هندو گفته می شود که در بین اقشار مختلف هند فعالند که گروه اصلی آن ها RSS می باشد که همان بسیج ملی مردمی خدمتگذاران داوطلب هندو هستند یا (راشتریا سویاک...) که دارای شاخه های مختلف است، یا گروه دیگری تحت عنوان VHP (ویشوا هندو پریشاد) که در واقع شاخه روحانیون و ارباب معابد هند هستند، یا بجرانگ دال که نیروهای لباس شخصی و کسانی هستند که در غوغاهای خیابانی به عنوان بازوی جنگی و نبرد خیابانی در تحقق خواست دست های پشت پرده سیاست رهبران ملیگرای هندو عمل می کنند، و یا حزب BJP که به عنوان شاخه سیاسی پیگیری حضور آنها در قدرت عمل می کند و اکنون دولت هند را به نخست وزیری آقای نارندرا مودی در دست دارند و... 

[4] - اصل این مصاحبه در سایت رسانه ایی وایر به آدرس : https://thewire.in/politics/benjamin-zachariah-fascism-sangh-parivar در تاریخ 22 ژانویه 2020 منتشر و قابل دستیابی است.

[5] - Partha P. Chakrabartty یک روزنامه نگار مستقل است که دغدغه کاری او ارتباط و همکاری بین سیاسیون، فعالین بازار و بخش تکنولوژی است.

[6] - the Indian Right

[7] - Presidency College

[8] - Trinity College

[9] - Nehru اولین نخست وزیر و از یاران گاندی بزرگ بود

[10] - Developing India

[11] - Playing the Nation Game

[12] - After the Last Post

[13] - Trier

[14] - The Wire

[15] - Ramachandra Guha گفته است که در CAA سخن از تبعیض در خصوص قانون اعطای شهروندی به مهاجران است، این فاشیسم نیست، راماچاندرا گوها به دانشجویان توصیه کرد که مراقب ادبیاتی که به کار می برند، باشند. پروفسور گوها که خود تاریخدان است، اشاره داشت که ما در حالت مخالفت و مقابله با خودکامگی راستگرایان هستیم، همانگونه که مخالف خودکامگی گروه های چپ نیز می باشیم. ایشان در تاریخ هشتم ژانویه 2020 در جمع دانشجویان دانشگاه بنگلور عنوان داشت، اگر ما می خواهیم به میراث گاندی (رهبر انقلاب هند) و آمبدکار (نویسنده قانون اساسی هند) وفادار باشیم، باید نسبت به خودکامگی چپ نیز مقابله کنیم، گرچه اکنون موضوع گروه های راستگرا در زمینه خودکامگی جدی است ولی دانشجویان باید به روش مبارزه غیر خشونت آمیز احترام بگذارند. در خصوص ادبیات خود مواظب باشید، بازتاب دهنده ادبیات اهل تبلیغ نباشید، آنها ممکن است شما را به نام های مختلف بخوانند، اما شما روی اصول خود بمانید.

[16] - monofaith

[17] - monolingual

[18] - coordination

[19] - یا سازمان بسیج داوطلبان خدمت به مردم، از گروه های مرجع و ایدئولوگ در رابطه با هندویسم افراطی است که تفکر هندوتوا را را که در واقع بنیانگذاران این گروه آن را مطرح کرده اند، و اکنون همان نظریه ، دکترین و مانیفست راستگرایان هندوست و در حال پیاده سازی در جامعه است.

[20] - Savarkar  از رهبران و ایدئولوگ های گروه آر اس اس و بنیانگذار این گروه می باشد

[21] - Golwalkar از بنیانگذاران و سردمرداران تفکر هندوتوا یعنی ملی گرایی هندو در گروه آر اس اس

[22] - We, Or Our Nationhood Defined

[23] - رهبر انقلاب هند علیه استعمار انگلیس، که در مشی مبارزاتی خود علیه دشمن خود، معتقد به عدم خشونت، و مدارا بود، او بعد از پیروزی انقلابش در سال 1947 نیز اعتقاد به آزادی و تنوع را در خود داشت، لذا آزادی، و مشارکت اجتماعی در قدرت را در قالب دمکراسی، سکولاریسم و پلورالیسم و سوسیالیسم در قانون اساسی هند گنجاندند، و به دنبال جدایی پاکستان از هند، که از مفاد تفاهم نامه استقلال بین مبارزین و انگلیس بود، هندوها و مسلمانان به جان هم افتادند و قتل عام همدیگر را در پیش گرفتند و اینجا بود که او با روزه و مبارزه منفی به مبارزه با ملیگرایان هندو رفت و به حق اقلیت ها تاکید کرد، و همین باعث دشمنی هندوهای افراطی به او افزایش یابد و یکی از اعضای RSS چند ماه بعد از پیروز هنگامی که عازم محل عبادت عصرگاهی خود بود، با سه گلوله های تپانچه ایی که در دست داشت به سینه گاندی شلیک کرد و او را در برابر چشم همه ترور کرد. 

[24] - ‘social service’ organization

[25] - Tukde Tukde Gang ("a gang that wants to divide the country")

[26] - Dalit ها که پایین ترین قشر جامعه هند هستند و از طبقه نجس ها در فرهنگ هند تلقی می شوند

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (2)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

این ویروس کرونای ماست. ما بیماریم Posted: 14 Mar 2020 12:49 PM PD آرونداتی روی

دوستان عزیز، رفقا و اهل قلم،
محل تجمع امروز ما نزدیک به همان جایی است که چهار روز قبل گروهی فاشیستِ مسلح، به تحریک اعضای حزب حاکم، با پشتیبانی و حمایت فعال نیروهای پلیس، مطمئن از هواداری ۲۴ ساعته‌ی بخش وسیعی از رسانه‌های جمعی الکترونیک، و آسوده خاطر از عدم برخورد محاکم قضایی، به مسلمانان محلات کارگرنشین شمال شرقی دهلی حمله کردند و تعدادی از آنها را به قتل رساندند.
مدتی بود که این حال و هوا در فضا احساس می‌شد، و بنابراین مردم تا حدی آماده بودند و از خودشان دفاع کردند. بازارها، مغازه‌ها، خانه‌ها، مساجد و خودروها به آتش کشیده شده‌اند. خیابان‌ها پر از سنگ و آت‌وآشغال است. بیمارستان‌ها پر از زخمی‌ها و افرادِ درحال‌احتضار است. سردخانه‌ها پر از مُرده است. هم مسلمان و هم هندو، از جمله یک پلیس و یکی از کارکنان جوان «اداره‌ی اطلاعات». بله. هر دو طرف ثابت کرده‌اند که علاوه بر شجاعت و مهربانیِ محیرالعقول می‌توانند بی‌رحمی هولناکی از خود نشان دهند.
اما دو طرف با یکدیگر برابر نیستند. هیچ یک از این‌ها این واقعیت را تغییر نمی‌دهد که آغازگر حمله اوباشی بودند که همان شعارِ دَم‌ودستگاه این حکومت آشکارا فاشیست را تکرار می‌کردند: «زنده باد راما خدا». به‌رغم این شعارها، نمی‌توان این واقعه را بلوای هندو-مسلمان خواند. این درگیری حاکی از ادامه‌ی نبرد میان فاشیست‌ها و ضدفاشیست‌ها است ــ نبردی که در آن مسلمانان در صف مقدم «دشمنانِ» فاشیست‌ها قرار دارند. اگر مثل بسیاری از ناظران این نبرد را «بلوا» یا درگیری «چپ» و «راست» یا حتی نبرد «حق» و «باطل» بخوانیم، به ابهام و آشفتگی دامن زده‌ایم.
ما همه‌ی ویدیوهایی را دیده‌ایم که نشان می‌دهد پلیس تنها ناظر ماجرا است و گاهی در آتش‌سوزی مشارکت می‌کند. دیده‌ایم که دوربین‌های مداربسته را خرد کرده‌اند، درست مثل وقتی که در ۱۵ دسامبر به کتابخانه‌ی دانشگاه «جامعه‌ی ملت اسلامی» حمله کردند. دیده‌ایم که مردان زخمی مسلمان را کتک می‌زنند، آن‌ها را روی هم می‌اندازند و به خواندن سرود ملی وامی‌دارند. می‌دانیم که یکی از این جوانان کشته شده است. همه‌ی کشته‌ها و زخمی‌ها، خواه هندو یا مسلمان، قربانی رژیمی به سرکردگی نارندرا مودی هستند، نخست‌وزیرِ آشکارا فاشیستی که ۱۸ سال قبل هنگام زمامداری‌اش در ایالت گجرات طی چند هفته قتل‌عام بسیار گسترده‌تری به راه افتاد.
تحقیق و تفحص درباره‌ی این فاجعه سال‌ها طول خواهد کشید. اما جزئیات محلی فقط در تاریخ ثبت خواهد شد زیرا رواج شایعات خصمانه در شبکه‌های اجتماعی سبب شده است که بوی خون در فضا بپیچد و منتظر خونریزی بیشتری باشیم. هر چند دیگر کسی در شمال دهلی کشته نشده اما دیروز (۲۹ فوریه) در مرکز دهلی گروهی از مردم همان شعاری را تکرار ‌کردند که به این حملات انجامید: «خائنان را بکشید.»
همین چند روز قبل بود که مورالیدهاران، قاضی دادگاه عالی دهلی، از عدم برخورد پلیس دهلی با کاپیل میشرا، نامزد سابق حزب حاکم در انتخابات مجلس که از این شعار به عنوان شعار انتخاباتی استفاده کرده بود، ابراز نارضایتی کرد. در نیمه‌شب ۲۶ فوریه، مورالیدهاران از مقام خود برکنار و به عنوان قاضی دادگاه عالی پنجاب منصوب شد. کاپیل میشرا دوباره در خیابان سرگرمِ بر زبان راندن همین شعار است زیرا این شعار هنوز ممنوع نشده است. بازیچه قرار دادن قضات چیز جدیدی نیست. ماجرای قاضی لویا را به یاد داریم. شاید ماجرای بابو باجرانگی را فراموش کرده باشیم، همان کسی که به مشارکت در قتل ۹۶ مسلمان در نارودا پاتیا در ایالت گجرات در سال ۲۰۰۲ محکوم شد. ببینید که او در ویدیویی در یوتیوب چه می‌گوید: او توضیح می‌دهد که چطور «نارندرا باهای» ]نارندرا مودی[ با «عزل و نصب» قضات وی را از زندان آزاد کرد.
ما یاد گرفته‌ایم که پیش از انتخابات منتظر چنین کشتارهایی باشیم ــ این کشتارها به نوعی کارزار انتخاباتیِ وحشیانه تبدیل شده‌اند و هدف از آن‌ها دوقطبی‌کردن آرا و کسب رأی است. اما قتل‌عام دهلی چند روز «بعد» از یک انتخابات روی داد، پس از شکست سنگین حزب حاکم. این کشتار به نوعی مجازات دهلی و هشدار درباره‌ی انتخابات آتی در ایالت بیهار است.
همه چیز ثبت شده است. همه می‌توانند شواهد و مدارک را بررسی کنند ــ سخنرانی‌های تحریک‌آمیز کاپیل میشرا، پَروِش وِرما، آنوراگ تاکور وزیر دارایی، یوگی آدیتیانات سروزیر ایالت اوتار پرادش، آمیت شاه وزیر کشور، و حتی خود نخست وزیر. اما همه چیز را وارونه جلوه داده‌اند، طوری که انگار کل هند قربانی معترضان صلح‌دوستِ اکثراً مؤنث و عمدتاً ــ اما نه صرفاً ــ مسلمانی است که حدود ۷۵ روز است که ده‌ها هزار نفرشان در اعتراض به قانون شهروندی به خیابان‌ها ریخته‌اند.
قانون شهروندی، که اعطای تابعیت به اقلیت‌های غیرمسلمان را تسهیل می‌کند، نقض فاحش قانون اساسی به شمار می‌رود و آشکارا مسلمان‌ستیزانه است. هدف از این قانون، توأم با «سرشماری ملی» و «ثبت شهروندی»، مشروعیت‌زدایی، تضعیف جایگاه و مجرم‌ شمردن نه تنها مسلمانان بلکه صدها میلیون هندی‌ای است که اسناد لازم را ندارند ــ از جمله همان کسانی که این روزها شعار می‌دهند «خائنان را بکشید.»
وقتی پای تابعیت در میان باشد، پای همه چیز به وسط کشیده می‌شود ــ حقوق فرزندان‌تان، حق رأی خودتان، حق مالکیت‌تان. همان طور که هانا آرنت گفته است، «شهروندی به شما حق می‌دهد که حقوقی داشته باشید.» هر کسی که با این نظر مخالف است، لطفاً به آسام توجه کند و ببیند که چه بر سر دو میلیون هندی ــ مسلمان، هندو، دالیت و آدیواسی ــ آمده است. اکنون در ایالت مگالیا بین قبایل محلی و دیگران درگیری ایجاد شده است. در شیلونگ حکومت نظامی برقرار شده است. مرزهای این ایالت را به روی غیرمحلی‌ها بسته‌اند.
هدف از قانون شهروندی ــ سرشماری ملی ــ ثبت شهروندی صرفاً عبارت است از ایجاد بی‌ثباتی و تفرقه انداختن میان مردم نه تنها در هند بلکه در سراسر این شبه‌قاره. اگر این میلیون‌ها آدمِ موهوم واقعاً وجود داشته باشند، همان‌هایی که وزیر کشور فعلیِ هند آن‌ها را «موریانه‌ها»ی بنگلادشی می‌خواند، نه می‌توان آن‌ها را به زندان انداخت و نه می‌توان از کشور اخراج کرد. با استفاده از چنین اصطلاحاتی و با ابداع چنین طرح‌ شریرانه و خنده‌داری، این دولت در عمل دارد ده‌ها میلیون هندوی ساکن بنگلادش، پاکستان و افغانستان را به خطر می‌اندازد. این دولت چنین وانمود می‌کند که نگران حال این میلیون‌ها هندو است اما در واقع دارد آن‌ها را قربانی تعصبی می‌کند که خود سرچشمه‌ی آن است.
ببینید سر از کجا درآورد‌ه‌ایم.
در سال ۱۹۴۷، از سلطه‌ی استعمارگران رهایی یافتیم و استقلالی را به دست آوردیم که تقریباً همه به استثنای حاکمان فعلی‌مان برای آن جنگیدند. از آن زمان، انواع گوناگون جنبش‌های اجتماعی، مبارزات ضدطبقاتی، مبارزه‌های فمینیستی و ضدسرمایه‌داری را تجربه کرده‌ایم.
در دهه‌ی ۱۹۶۰، انقلابی‌گری نوعی عدالت‌خواهی بود، نوعی مطالبه‌ی بازتوزیع ثروت و سرنگون کردن طبقه‌ی حاکم.
تا دهه‌ی ۱۹۹۰ کارِ ما به مبارزه با آوارگی میلیون‌ها نفر از محل زندگی و روستاهای‌شان تقلیل یافته بود، یعنی همان کسانی که قربانیِ بنای هند جدیدی شدند که در آن ثروت ۶۳ نفر از بودجه‌ی سالانه برای ۱.۲ میلیارد نفر بیشتر است.
حالا کارِ ما به این تقلیل یافته که حقوق شهروندیِ خود را از کسانی مطالبه کنیم که هیچ نقشی در بنا نهادن این کشور نداشتند. به چشم خود داریم می‌بینیم که دولت از شهروندان محافظت نمی‌کند، پلیس فرقه‌گرا شده است، قوه‌ی قضائیه به تدریج از خود سلب مسئولیت می‌کند، و رسانه‌ها به جای معذب کردن قدرتمندان و دلداری دادن به ضعفا، به قدرتمندان دلداری می‌دهند و ضعفا را معذب می‌کنند.
اکنون ۲۱۰ روز از لغو غیرقانونی خودمختاری جامو و کشمیر می‌گذرد. هزاران کشمیری، از جمله سه سروزیر سابق، همچنان در زندان به سر می‌برند. هفت میلیون نفر به اینترنت دسترسی ندارند و در محاصره‌ی اطلاعاتی هستند، امری که تجربه‌ی جدیدی در نقض فاحش حقوق بشر است. در ۲۶ فوریه، خیابان‌های دهلی به خیابان‌های سریناگار شبیه بود. آن روز کودکان کشمیری پس از هفت ماه برای اولین بار به مدرسه رفتند. اما وقتی همه‌ چیز دور و برِتان آرام‌آرام دارد از بین می‌رود، مدرسه رفتن چه اهمیتی دارد؟
دموکراسی‌ای که قانون اساسی بر آن حاکم نباشد و نهادهایش توخالی باشند چیزی جز حکومت اکثریت نیست. می‌توان با کل قانون اساسی یا بخشی از آن موافق یا مخالف بود اما نادیده گرفتن آن چیزی جز نابودی تمام‌عیار دموکراسی نیست. این همان کاری است که این دولت دارد انجام می‌دهد. شاید هدفش همین است. این ویروس کرونای ماست. ما بیماریم.
از کمک قریب‌الوقوع خبری نیست. از یک کشور خارجیِ خیرخواه اثری نیست. از سازمان ملل نشانی نیست.
و هیچ حزب سیاسی‌ای که سودای پیروزی در انتخابات را در سر بپروراند، نمی‌خواهد یا نمی‌تواند موضعی اخلاقی اتخاذ کند. زیرا همه چیز در حال فروپاشی است و نظام حاکم رو به زوال است.
ما به آدم‌هایی احتیاج داریم که به محبوبیت بها ندهند. آدم‌هایی که حاضر باشند خود را به خطر بیندازند. آدم‌هایی که آماده‌ی بیان حقیقت باشند. روزنامه‌نگاران شجاع می‌توانند چنین کنند، و کرده‌اند. وکلای دلیر می‌توانند چنین کنند، و کرده‌اند. هنرمندان ــ نویسندگان، شاعران، موسیقی‌دانان، نقاشان و فیلم‌سازان جسور، ماهر و توانا ــ می‌توانند چنین کنند. ما از این امتیاز برخورداریم. از همه‌‌اش.
باید زحمت بکشیم تا پیروز شویم.
برگردان: عرفان ثابتی
آرونداتی روی نویسنده و فعال سیاسی است. در سال ۱۹۹۷ جایزه‌ی بوکر برای نگارش رمان خدای چیزهای کوچک به او اهدا شد. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او با عنوان اصلی زیر است:
Arundhati Roy, ‘Arundhati Roy on Delhi violence: This is our version of the coronavirus. We are sick’, Scroll.in, 1 March 2020.
حقوق بشر​ سیاست
آرونداتی روی هند فاشیسم بنیادگرایی دینی کشمیر ویروس کرونا اسلام خشونت دهلی حق شهروندی ناسیونالیسم عرفان ثابتی

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

جهاد عشقی یا جهاد رومئو، جهادی است که در آن پسران جوان و مردان مسلمان برای جذب دختران غیرمسلمان و مسلمان کردن آن‌ها وانمود می‌کنند که عاشق زن یا دختر هدف خود شده‌اند. در حالی که مواردی از این نوع جهاد در کشورهایی مانند بریتانیا گزارش شده است، این عنوان بیشتر معطوف به جامعه هند است که با نگرانی نهادهای هندو، سیک، و مسیحی در آن کشور مواجه شده است[۱]. نهادهای اسلامی در ایالت کرالا این اتهام را رد کرده اند[۲]. مقامات هند در سال ۲۰۰۹ این اتهامات را به صورت جدی در ایالت‌های کرالا و کارناتاکا بررسی کردند ولی هیچ گونه شواهدی مبنی بر فعالیت برنامه‌ریزی شده در این تحقیقات بدست نیامد. در ژانویه ۲۰۱۲ پلیس کرالا اعلام کرد که جهاد عشقی هیچ مبنایی ندارد و در عوض علیه تارنمای هندوجاگروتی برای نفرت پراکنی دینی و نشر دروغ شکایت کرد. جنجال‌های ناشی از این پرونده در سطح بین‌المللی مورد توجه قرار گرفت[۳].‎
مقاله جالبی بود اینکه ۲۰ سال چقدر قشنگ و زیبا و محکم وتحقیق کرده‎

کشتار مسلمان هند
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
چمران از صیاد می‌گوید ح‌سین ق‌دیانی: خوش به حال سوپرانقلابی‌ها که می‌توانند بین دکتر مصطفی و بی‌جمهو...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
در برخی معابر و خیابان‌های برخی شهرهای ایران به وضوح صدای جیغ دختران و زنان به گوش می‌رسد. تو گویی ن...