دنیا باید تعریف جدیدی از حقوق بشر داشته، و در کنار حقوق اولیه دیگری که برای انسان ها تعریف کرده، و بر دفاع از آن برخاسته، به حق ارتباطات اجتماعی او نیز تاکید چندباره دیگری نماید، و سرمایه بیشتری را روی برخورداری انسان ها از این حق بگذارد، چرا که انسان امروزی بدون ارتباطات، حتی بخش زیادی از هویت خود را، در کنار آزادی و کرامت انسانی اش، از دست خواهد داد، و هویت زدایی از انسان ها، جرم بزرگی است، که متجاوزین بزرگ به حقوق انسان ها، گاه آنرا از طریق "نسل کشی" دنبال می کنند، چرا که می دانند انسان بدون هویت را، به زودی مرگ و نیستی فرا خواهد گرفت.

در دنیای امروزی حق ارتباطات را باید حقی در کنار حقوق اولیه ایی، همچون حق زیست قرار داد، چرا که انسان بدون داشتن حق ارتباط، انسانی مرده و منزوی در گوشه ای از زندانی بزرگ خواهد بود، که ممکن است دیوارهای آن فیزیکی نباشند، اما چنان بلند است که انسان را به یک زندانی به ظاهر آزاد، و البته بی هویت، و نابود شده، تبدیل خواهد کرد،

حق ارتباطات در کنار حقوق دیگر، این روزها خود را بالا کشیده، و در ردیف های بالاتری در لیست اولویت های اول انسان قرار گرفته، و بدون آن "حفظ کرامت انسانی" دیگر معنی ندارد، ارتباطات بخش زیادی از هزینه ی خانوارها را، به درستی، به خود اختصاص داده، و این ارتباط اجتماعی که عمدتا "تحت وب" قرار دارد، چنان نقشی یافته که به سان نفس هایی ضروری برای جامعه ایی زنده، خود را نشان می دهد.

امروزه ارتباطات اجتماعی بر بستر فضای وب، به مهمترین و وسیعترین نوع ارتباطات اجتماعی تبدیل، و از این رو سطح موجودیت ملت ها را، بر میزان و سطح پیشرفت حضور آنان در چنین فضایی تعریف و شاخص سازی و بازیابی می کنند، از این روست که وقتی پادشاه قطر آن عبای عربی را، بعد از مسابقات نفسگیر جام قهرمانی فوتبال جهان، بر تن اسطوره آرژانتینی، لیونل مسی نهاد، شاید سیاستمدارانه به تصویری می اندیشید، که مسی با عبای عربی بر تن، در عکس هایی خاطره انگیز و ماندگار، به همراه "جام قهرمانی"، مخابره خواهد کرد، که این تصاویر بر بستر وب، در کل جهان پراکنده، و بر آستانِ چشمان بیشماری میهمان خواهد شد،

قطری ها، ده ها میلیارد دلار هزینه کردند، تا نام و فرهنگ خود را، سوار بر دوش های لیونل مسی و...، از طریق مدیا و رسانه های تحت وب جهانی، صادر و ماندگار کنند. این معجزه فضای وب و مدیاست، که نقش اساسی در دنیای ارتباطات انسانی بازی می کند، و به مرجع تحقیقات علمی، اخبار، فرهنگ، و ارتباطات جهانی، وسعت و وسیله کسب و کار، و در آمد، کسب فرصت های اقتصادی، علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده، و انسانِ تنها، در دوره جهانی شدن، از این دریچه است که با دنیای پیرامون و دیگر جهانیان ارتباط گرفته، و بده و بستان دارد.

اما در چنین روزهایی فضای وب، و اینترنت کشور در وضعیت افتضاحی قرار دارد، و به نظر می رسد کلیدداران این ارتباطات، هر روز پا را بر خرخره و گلوی این گذرگاه ارتباطی ایرانیان با جهان، و البته خودشان، محکمتر می فشارند، و تو گویی تمرین می کنند تا این راه ارتباطی ایرانیان را با دنیا، محدود و محدودتر کنند، چنین عملی چنانچه در دستور کار تصمیم سازان قرار گرفته باشد، خیانتی اشکار، به مردمی است که باید وکیل و مدافع حقوق آنان در حاکمیت باشند، چرا که قطع این ارتباط، به واقع حکم گرفتن نفسگاه این مردم است، که آنان را از اقیانوس انسان ها، در جهان قطع ارتباط کرده، که در نتیجه چنین عملی، از کشور و این مردم موجود در آن، مردابی خواهند ساخت، که طی آن، یک ملت از نفسگاه هایی که در آن هوای تازه ی اندیشه و تبادلات بشری جاریست، محروم، و در یک جزیره تنهایی، منزوی و گندیده و نابود می شوند، و در انزوایی خودساخته گرفتار، در تحریمی خود تحمیلی، غوطه خواهند خورد.

زندان بعنوان وسیله ایی تنبیهی، همواره از سوی محاکم قضایی استفاده شده و می شود، و کارکرد اصلی چنین تنبیهی، در واقع قرنطینه کردن مجرم و قطع ارتباط او با جهان پیرامون است، و قطع ارتباط اینترنتی ایرانیان با جهانیان و بین خودشان، به ساخت زندانی در مقیاس ایران بزرگ منتج می شود، و ایرانیان را از تنفسگاه ارتباطی اشان، با جهان و جهانیان محروم خواهد کرد، و ایران و ملت گرفتار آمده در آن را تنبیه خواهد کرد.

این روزها گاهی "وای فای" روشن است، اما ارتباط اینترنتی وجود ندارد، تو گویی اینترنت کاملا خاموش است، و به قول معروف انگار "اینترنت شات داون" [1] شده ایم، چرا که گاهی حتی از چک ایمیل خود نیز ناتوان و محروم می شویم، خدا کند تصمیم سازان صحنه کشور، چراغ خاموش مشغول اجرای "طرح صیانت" [2] کذایی نباشند، که در این صورت، به عنوان یک اقدام ضد ملی، در کارنامه تصمیم سازان و مجریان چنین عملی درج، و نام آنان در لیست تاریخی متجاوزین، و تجاوز به حقوق جمعی این مردم، ثبت خواهد شد.

  

[1] - Internet Shutdown  اصطلاحی است که طبق تعریف سازمان ملل به "اقدامات متخذه توسط دولت، یا به نیابت از دولت ها اشاره دارد که در نتیجه آن ارتباطات سیستم آنلاین، قطع می شود و دسترسی به اطلاعات و این سیستم مختل می گرددد". و بر زندگی مردم اثر منفی داشته، و آثارش بر گروه های مختلفی از مردم دیده خواهد شد، که از جمله شامل دانشجویان، اهل تجارت و اهالی بخش رسانه ها را به خصوص شامل می شود. کسانی که سیستم پرداخت ها، آموزش و... خود را بر این شیوه نهاده اند. گرچه این قطع ارتباط گاه به بهانه های امنیتی انجام می شود، اما در روند کنترل اعتراضات هم نقش منفی داشته، و به خشونتبار شدن آن ختم خواهد شد و باعث می گردد اخبار گمراه کننده و نادرست و صدمه زننده بیشتر پخش شوند.

[2]- طرح نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی نام طرحی است که توسط نمایندگان دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی ایران در حال بررسی است. این طرح، یکی از خبرسازترین و پرحاشیه‌ترین طرح‌های مطرح شده در مجلس شورای اسلامی‌ست که با خود، انتقادات وسیعی را به همراه آورد. با اینکه کلیات این طرح با ۱۸ رای موافق و ۱ رای مخالف در تاریخ ۳ اسفند ۱۴۰۰ در کمیسیون مشترک مجلس شورای اسلامی تصویب شد ولی یک روز بعد هیات رئیسه این مجلس تصمیم کمیسیون مشترک در تصویب این طرح را به دلیل ایرادات شکلی در چگونگی بررسی طرح لغو کرد. بر اساس پیش‌نویس این طرح، کارگروه مدیریت گذرگاه مرزی متشکل از رئیس مرکز ملی فضای مجازی (ریاست کارگروه) و نمایندگان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سازمان پدافند غیر عامل، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، قوه قضائیه، ستاد کل نیروهای مسلح و سازمان اطلاعات سپاه سازمان کارگروه تعیین محتوای مصادیق مجرمانه ایجاد می‌شود تا نسبت به امنیت ارتباطات و اطلاعات و مدیریت ترافیک ورودی و خروجی ایران در گذرگاه‌های ایمن مرزی تصمیمات لازم را اتخاذ کند.

 وقتی ناراحتی های از سر استیصال، بر راستگرایان غلبه می کند، خود و جایگاه شان در برابر این مردم معترض مظلوم را فراموش کرده، و از کوره به در می روند، عنان ادبیات گفتاری خود را از دست داده، و چهره ی واقعی، از ضمیر مخفی خود را بروز داده، نگاه هایی که در پستوی دل های زنگار گرفته و متکبرشان، نسبت به "دیگران" و "غیر" از خود، و رقبا دارند را، عیان کرده، نظراتی را که تا پیش از این، در هاله ایی از ماسک های مختلف (از جمله انقلابی بودن [1]، مذهبی بودن [2] ، شیعه بودن [3] ، ولایی بودن و...)، و یا در فرایندی از وام گرفتن، از مقاطع تاریخ اسلام، کلمات امامان شیعه، آیه های قرآنی و... آن را پیچیده و مخفی اش می داشتند، را روشن و آشکار بروز می دهند، حال آنکه تا پیش از این، اعمال و نیت های ناشایست شان را در مطابقت، و در پیروی از ارزش ها، اعلام می کردند، در حالی که به واقع بر خلاف تمامی اصول انقلابی، قانونی، اخلاقی، انسانی و دینی و...، روندی را به سوی انحصار قدرت، تهدید و تحدید آزادی های مردم و... و اینبار "آگاهی" آنان را، دنبال می کنند.

این دوستان وقتی از حال عادی خود خارج می شوند، از ضمیر واقعی شان، ستر عورت کرده، و آبروی آن عناوینی را که با خود در شعارها، یدک می کشند را (اگر چیزی باقی مانده باشد) می برند، در این هنگامه های خشم، که دیگر خود واقعی را نشان می دهند، از نامیدن مردمی که با آنان در امری مخالفت دارند، به هیچ نام و عاقبتی اِبا ندارند، از عتاب به مردم مخالف خود به عنوان "خس و خاشاک" [4] گرفته، تا "بزغاله و گوساله" [5] و اکنون "گرگ های مجازی" و یا "سگ های قلاده بلند غرب" و...

باعث تاسف، مجلسی که باید عرصه جولان انسانیت و مردم داری، و دفاع از مردم ایران و حقوق و حدود و آزادی هایشان باشد، تا مردان بزرگ علم، سیاست، اخلاق و پرهیزگاری، مجمعی از "عصاره های فضایل ملت" ، که از "میزان رای" آنان برخاسته اند، شکل گیرد، و حافظ حقوق، آزادی ها، آسایش، و امنیت فکری، ارتباطی، رفاهی و آینده ی آنان باشند، امروز این مجلس از نمایندگانی تشکیل شده، که مخالفین اقدامات خشن خود، علیه آزادی ها، و حقوق مردم ایران را، به "گرگ" و "سگ" های مجازی و قلاده به گردن این و آن تشبیه می کنند،

حال آنکه طبیعی است وقتی جنابان نمایندگان این چنینی، مشغول گذراندن قوانینی تحت نام مبارک "صیانت" هستند، که به واقع خیانتی بزرگ در پس این صیانت، در جهت مقابله با حق آزادی اطلاع داشتن و اطلاع رسانی، و آگاهی و آگاهی بخشی نهفته است و...، و آنان انتظار دارند همه ی ایرانیان که به آزادیخواهی شهره آفاقند، بنشینند، و نظاره گر، تصویب چنین قوانینی باشند، که شریان ها، و بستر های اساسی آگاهی مردم را قطع می کند، و آنان را به سمت یک حصر جمعی خانگی برده، و گرفتار بی اطلاعی و ناآگاهی خواهد نمود.

طرح صیانت از فضای مجازی [6] که بوی قطع اینترنت (به عنوان ابزار و بستر ارتباطات بشر کنونی)، و پلتفرم های فضای مجازی و... از آن برخاسته است، و بوی تهدید و تحدید ارتباطات مردم ایران با جهانیان از آن شدیدا استشمام می شود، مخالفت که هیچ، قیام حق طلبانه می طلبد، و اگر کسانی نسبت به آن معترض نشود، و بی تفاوت بنشینند، در صورت تحقق، باید شاهد مرگ تدریجی خود و یک ملت، و تبدیل آنان به ابزار دست سیاست بازانی باشد، که یک ملت را در ناآگاهی، به هر سو که بخواهند، خواهند کشید، بدون این که این ملت بفهمد، در کجا قرار دارد، و به کجا او را خواهند برد، و به کجا باید برود.

نماینده ایی که به دنبال قانونی کردن قطع ارتباطات مردم خود، با جهان و جهانیانی است، که امروز به واسطه در هم تنیدگی سرنوشت ها، عاقبت ها، زندگی جمعی، تاثیر متقابل و... "دهکده جهانی" اش می خوانند، نباید از فریاد معترضین به اقدامات محدود و تهدید کننده خود متعجب شده، و معترضین را ، سگ و گرگ قلاده بلند بنامد، بلکه باید به مردم خود تبریک بگوید، که واجد چنین انسان ها و نیروهای فرهیخته و آزاده و آزاد اندیشی است، که همچون شاخک هایی حساس، جامعه خود را از این روند نامیمون مطلع کرده، و به واکنش دعوت می کنند؛  

چنین دلسوزان اجتماعی که این نماینده مجلس شورای اسلامی آنان را سگ و گرگ، و قلاده به گردن شان می نامد، در هر جامعه ایی لازم و وجودشان ذیقیمت، و لایق تشویق و تکریم اند، که اولا می فهمند و متوجه اند که، امثال جناب مهرداد ویس کرمی [7] ها برای آنان چه عاقبت و مقصدی را در نظر دارند، و ثانیا از فرهیختگانند، که آینده را دیده اند، که در پس این صیانت ها! چه زندان بزرگی، برای ملت ایران، با چه دیوارهای بلندی، شکل خواهد گرفت، که یک ملت از بسترهای ارتباط طبیعی اش با جهان قطع، و یا کانالیزه می شود، و از دانستن ها محروم، و از گفتن ها سلب ابزار می گردد، و ثالثا اینان آزادگانی بزرگوارند، که را در تاسی به سرور آزادگان، این روح آزادمردی را در خود دارند، که فریاد بزنند، و از خروج از موازین قانونی، انسانی، وجدانی، انقلابی و... هشدار دهند.

بله آقایان و خانم های امثال مهرداد ویس کرمی ها، که از مفاهیم بلند انقلابی، مدعاهای اساسی شیعه گری و مذهبی بودن و وجدان بیدار آزاد، چنان دور شده اند، که به راحتی می توانند از مردم خود سلب آزادی های اساسی کرده، آنان را محدود، و در قالب نوعی سلطه رسانه ایی تک صدا، و انحصاری و انتخاب شده گرفتار نمایند، و از طریق نوشتن قانون، این تحدید و تهدید آزادی های اساسی را تحکیم، تقویت و قانونی کرده، و در همان حال انتظار دارند همه ایرانیان چون مردگانی بر قبور خود نشسته، بنشینند و نگاه کرده، و سکوت کنند، و یا لابد بگویند "به به! چه عالی!" ، ره به بیراهه می زنند؛

در زمانی که هنوز انقلابیون اصیل زنده اند و می توانند شهادت دهند که در ادبیات بنیانگذار ج.ا.ایران، یکی از کلمات کلیدی "آگاهی" و "آگاهی بخشی" بود، و او مرتب از "مردم آگاه" نام می برد و...، که این آگاهی جز بر بستر وجود رسانه های آزاد، همه گیر، وسیع، غیر وابسته،  غیر انحصاری، متنوع و... تحقق نخواهد یافت، و در قالب این نوع "صیانت ها!"، این عنصر آگاهی و آگاهی بخشی، و بستر های ارتباطی آن است که به مسلخ خواست های جریان تمامیت خواه برده شده، و قربانی خواست جناح های قدرت می شود، و آگاهی از دسترس مردم ایران خارج خواهد شد، جریان های فاسد را آسوده کرده، و از زیر چشم تیز بین آگاهان فضای رسانه ایی غیر وابسته به قدرت، خارکرده و ایرانیان را به یک مردم عقب مانده، و در حصر کامل تبدیل می کند.

لهذا، معترضین به این روند، سگ و گرگ نیستند، و قلاده ایی از قدرتمداری، بر گردن خود ندارند، آنان انسان های آزاده و انقلابی واقعی اند، که برای آزادی، و عدم اسارت و خارج کردن مردم خود از حصری بزرگ، فریاد اعتراض بلند کرده اند؛ آنان پیروان واقعی آزادمردان دنیای مبارزه آزادیخواهی در تاریخ بشریت هستند، که هزینه های، مبارزه ی خود را با شنیدن این توهین ها، و هجوم های نابخردانه از این دست، و سخت تر از آن و... می پردازند، تا بلکه از انحرافی بزرگ، در جامعه خود جلوگیری کنند، و حقی را به سمت "ولی نعمتانِ" رهبران این جامعه، یعنی مردم ایران، باز گردانند.

دست اندرکاران قانون نویسی که امروز با طرح های صیانت 1 و 2، تنوع بسترهای ارتباطی مردم ایران را هدف قرار داده، و آنرا تهدید و تحدید می کنند، باید بدانند که وقتی وسیله های ارتباطی یک ملت با دیگران را، قطع و از دسترس آنان دور کردید، او را به واقع به یک حصر خانگی بزرگ برده اید، و نباید چنین ظلمی را در اسامی زیبا پیچید، که آبرویی بزرگ، از ارزش ها و کلمات زیبایی مثل انقلابی بودن، و مقید به مفاهیم والای مذهب، که شما را پرهیزگار، و به خارج از دایره ظلم به غیر، می برد و... و شیعه بودن که بزرگترین و پر افتخارترین پرچمش، شعار آزادگی، عدم سکوت در مقابل ناحق، و ظلم ستیزی را نمایندگی می کند و... خواهد برد.

نام هایی چون آزادگی، مسئولیت پذیری اجتماعی، ایثار، فرهیختگی، آگاه بودن، فعال اجتماعی بودن، فدایی ملت بودن و... برآزنده مخالفین چنین وضعی است، نه سگ و گرگ نامیدن آنان؛ ورنه انسان های مرده در جامعه ایی که جناب مهرداد ویس کرمی ها، منتظر تحقق آنند، نه انقلابی، نه شیعه، نه مذهبی و نه پیرو هیچ ارزشی نیستند، که مردگانی اند که بر گورهای محصور خود، در قبرستانی محدود، و در پس دیوارهای بلند کشیده شده به دور خود، نشسته اند، و نظاره گر خاموش هر آنچه اند، که بر قبرستان شان می رود، در حالی که از خارج این قبرستان هم خبری ندارد، که آب های پاک کجا جاریند، و فاضلاب ها به کدام سو می روند و...

جناب مهرداد ویس کرمی!

باید بدانید که سگ ها و گرگ ها هم، هیچ کدام از اول قلاده به گردن [8] نبودند، وقتی قلاده به گردن شدند که انسانی زیاده خواه، تمامیت طلب و... آنان را ابتدا از جامعه آزاد و طبیعی اشان جدا کرد، ارتباط شان را با دنیای آزاد و طبیعی جاری اشان قطع نمود، سپس آنان را به قلاده به گردن هایی مطیع تبدیل کرد، که به جای زندگی پاک و طبیعی، در این دنیای آزاد، پاچه گیر، و مطیع منویات دل انسان هایی شوند، که افسارشان را در دست دارندو. و این سگ و گرگ ها در این خلا اندیشه، و ارتباط با دنیای اصیل خلقت خود، نادانسته از منظور و منویات دل صاحبان شان، به این و آن حمله می کنند، در حالی که نمی دانند، در دل کسی که افسار شان را به دست دارد، چه می گذرد، و از این پاچه گیری ها، به دنبال چیست.

جناب ویس کرمی!

قلاده به گردن که شدی، دیگر مهم نیست، افسارت دست غرب باشد، یا شرق، یا یک انسان بی مقدار قدرت طلبِ تمامیت خواهی و...، که به نمایندگی از یک "ایسم" و یا ایدئولوژیی خاص، و یا چارچوبی بسته شده، و غیر قابل تغییری و...، انسان ها را به بردگانی بی اطلاع، و انبوهه ها، و توده هایی فرمانبردار و... تبدیل می کند، تا در مسیر اهدافِ انسانی دیگر، از آنان سود جوید.

جناب ویس کرمی!

پس خیلی به گرگ ها و سگ هایی این چنینی هم، خرده مگیر، چرا که برای این شدن، کافی است شما را از وجدان، عقل، منطق، انسانیت و هر آنچه خداوند به تو داده است، که تو را به خود آگاه کند، خالی کنند، و این خالی کردن ها جز با قطع ارتباط تو با اصالت انسانی، و کاروان انسان ها، میسر نیست، شما بانی این قطع ارتباط نباش، خواستی باشی هم، مردانگی کن و این را به نام شهدا، انقلابیون، آزادگان، انسانیت، صیانت و... انجام مده، این به خیر دنیا و آخرت شما، و هرچه ذیل این نام ها، نزدیک تر است.

[1] - بدان معنی مثبتی که در اوایل انقلاب وجود داشت و انسان های خیرخواه، کمک کننده، تسهیل گر، دلسوز، پاک و... نسبت به جان، مال، ناموس و امور و حقوق مردم، انقلابی شناخته می شدند

[2] - به معنی پرهیزگاری، مهربانی، خیرخواهی، بری بودن از جاذبه های دنیایی، دوری از ظلم و ظالمین و زورگویان و...

[3] - به معنی مثبتی که معروف بود، که حس جهانشمول از نجات بشر دارند، آزادگی و آزاد بودن را ترجمان و دنبال کننده اند، استبداد ستیز و ظلم ستیزند، هر جا مظلومی ببینند بر رفع مظلومیت از او شتابانند، امر به معروف و نهی از منکر شان گردن گردنکشان را نشانه می رود، زورگویان را حریف، و مظلومان را یاورند و...

 [4] - خس و خاشاک واژه‌ای به معنای آشغال و کاه‌ریزه است، که پس از سخنرانی محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق ایران در جشن پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ ایران به یک اصطلاح سیاسی در اشاره به معترضان به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری تبدیل شد. احمدی‌نژاد در این سخنرانی گفته بود: "در ایران در انتخابات ۴۰ میلیون نفر خودشون بازیگر اصلی و تعیین‌کننده اصلی بودند حالا ۴ تا «خس و خاشاک» در این گوشه‌ها یک کاری می‌کنند…"

[5] -9 دیماه 1388) احمد علم الهدی: "اين نظام به جان مردم بسته است و اصل محوري اين نظام ولايت فقيه است. اين مملكت زير چكمه 40 هزار مستشار آمريكايي بود. اين مملكت در دست نظام ستمشاهي بود و اين مردم با سينه‌ خشك به استقبال گلوله داغ رفتند، قطره قطره خون خود را داده‌اند تا ولايت فقيه را حاكم كردند. آن وقت يك مشت بزغاله گوساله بيايند در مقابل چشم مردم به اصل ولايت فقيه توهين كنند؟" نماينده مردم مشهد در مجلس خبرگان افزود: "بنابراين امروز بر حسب اعلام خدا در آيه 53 سوره مائده، حزب‌الله بر روي كره‌زمين كساني هستند كه رهبري اين ولي امر مسلمين را پذيرفته باشند."

[6] - که به واقع فضایی واقعی و بی سانسور از حقیقت مردم ایران است

[7] - مهرداد ویسکرمی (زاده ۱۳۵۰ در ویسیان) سیاستمدار اصولگرای ایرانی است. وی موفق شد در یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی که در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد، با کسب ۳۸ هزار و ۷۷ رای، از حوزه انتخابیه خرم‌آباد و چگنی از استان لرستان بعنوان نفر دوم انتخاب گردد و به مجلس راه یابد. اودر انتخابات دوره نهم و دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد که از ورود به مجلس بازماند. در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ وی در تویتر فارسی مردم منتقد طرح صیانت را « سگ های قلاده بلند» و «گرگ» نامید.

[8] - جناب مهرداد ویس کرمی در توئیتی نوشت :  #فضای مجازی؛ به دلیل اهمیت، موضوعی حاکمیتی و محتاج قانونگذاری است. در کشورهای پیشرفته قانونمند است. چند وجهی، پیچیده و نیازمند مدیریت فراقوه ایی است. گرگ های مجازی و #سگهای_قلاده_بلند غربگرا از قانونمندی آن می ترسند. قانونمندی، به نفع کسب و کارهای سالم مجازی است.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چرا با مبارزین زمان خود، همان ...
دادگاه انقلاب اصفهان توماج صالحی را به اعدام محکوم کرد نگارش از یورونیوز فارسی تاریخ انتشار ۲۴/۰۴/۲۰...
- یک نظز اضافه کرد در مرثیه ایی بر عصر بی پناهی انسا...
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است...