مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

 برای جاری کردن یک روندِ دیکتاتوری، لازم نیست رهبرِ کشوری با سیستمِ دیکتاتوری بود، در مقام راهبری یک کشور دمکراتیک و متکی بر سیستم انتخابات هم می توان، روح دیکتاتوری را بر مردم خود حاکم کرد، می توان با انتخابات و سیستمی دمکرات بر اریکه قدرت نشست، و نمک خورده، نمکدان شکست، و دیکتاتوری را در همین دمکراسی با تهی کردن آن از محتوا، کم کم جا انداخت، و قدم به قدم آنرا از وجوه دمکراسی و دیگر ملزومات یک نظام دمکرات تهی، و از درون آنرا خالی کرد، و به سوی سیستم دیکتاتوری برد.

نشانه های دیکتاتوری بسیارند، که در منش و رفتار این سیستم و راهبرانش می توان آن را دید، یکی از آن نشانه های دیکتاتوری، سرکوب رسانه های آزاد است، نشانه دیگر آن، اقلیت آزاری است و...، دیکتاتورها وقتی در اوضاع داخلی و خارجی خود، شکست احساس می کنند، انتقام این شکست ها را از بخش های ضعیف جامعه خود می گیرند، و چون بر خود نمی بینند که به اکثریت مردم زور بگویند، اقلیت ها را مهمترین طعمه زورگویی های مقتدرانه! خود انتخاب کرده، در حق آنان هر چه خواستند روا می دارند، چرا که احساس می کنند، زورگویی در حق آنان، هزینه ایی برای دیکتاتور و سیستم خسارتبارش در بر ندارد، و ظلم به اقلیت، به کسی نیز بر نمی خورد، لذا در بین جامعه خود دو قطبی ایجاد کرده، اقلیت ها را در قطب دشمنِ کشور تعریف، و به این ترتیب این اقلیت های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی اند که به مهمترین طعمه دیکتاتور تبدیل، و شکست های خود را، با تنبیه آنان همواره پوشش می دهند، تا قدرت و اقتدار خود را، در اوج شکست، همچنان نشان دهند.

دیکتاتورها در عین ظلم و جباریت، خود را به خدای متعال هم متصل می کنند، نه این که آنان به خدا عشق می ورزند، یا ارادت خاصی به خدا دارند، خدا وسیله کسب قدرت برای آنان است، چرا که دیکتاتورها به رغم ادعا، در عمل نشان داده اند، بی رحم ترین و خداناشناس ترین انسان هایند، که اگر خدا را می شناختند با خلق او این چنین از در ظلم و خدعه و نیرنگ وارد نمی شدند.

دیکتاتورها مدعی ارتباط و سخن با خداوند می شوند، نه این که قصد پیاده کردن رسم خدایی دارند و...، بلکه با سنگر گرفتن و ایستادن پشت سنگر خداوند، می توانند جباریت، قانون شکنی، زورگویی و... خود را توجیه کنند، چرا که خدا نیز جبار است، خدا نیز می تواند زور بگوید، پس او را به خود، یا خود را به او تعمیم می دهند، که در جایگاه نمایندگی خدا ایستاده اند، پس هم می تواند زور بگوید! و هم قانون بشکنند، و هم جبار باشند و...

ایستادن دیکتاتورها در کنار خدا، زورگویی آنان را توجیه پذیر می کند، خداوند می تواند قوانین خود را بشکند، شفاعت کند، شفا دهد، ببخشد و... پس دیکتاتورِ مدعی خدا نیز می تواند چنین کند! و می کند، بزرگترین مجرمان را می بخشد و عزت می دهد، کوچکترین ها را به شدت تنبیه می کند و...، تا به هدف ایجاد رعب و وحشت خود دست یابد.

نارندرا مودی و حزب و دولت حاکم BJP بر هند، که از مدعیان مذهب هندویی، و به خصوص خدای رام هستند، و پاگیری و قدرت گیری آنان در سنگر این خدا، در میان میلیون ها تجلی خداوند در میان خدایان هندوان، صورت گرفت، این روزها نیاز به یک افتتاح داشتند، آن هم کاری در ارتباط با خدا، تا آن را به رخ مردمِ خدادوست کشورشان بکشد، لذا معبدی را که بر ویرانه های مسجد بابری در حال ساخت بود را، یک سال قبل از آنکه کار ساختش به پایان برسد، در میان هیاهویی عجیب افتتاح کردند،

در مراسم افتتاح این معبد، بر خلاف موازین یک کشور سکولار، با قوانین اساسی معتبر در این رابطه، که هم در سیره سلف بود و هم در قوانین کشور، که مذهب از سیاست جدا باشد، تکثر مذهبی، زبانی، قومی و... امری قانونی، و پذیرفته شده است و...، اما نخست وزیر، در راس هیات حاکمیتی و سیاسی، افتتاح کننده، این مکان مذهبیِ مناقشه برانگیز در تاریخِ درگیری های فرقه ایی در هند می شود، که سال ها بر پای آن خون ها ریخته شد، خانه ها ویران شد، قوانین زیرپا نهاده شد و...،

اما با این حال، نخست وزیر در کنار موهان بهاگوات (رئیس گروه RSS از گروه های مادر در بین هندوهای افراطی)، ادیتیانات (سروزیر ایالت اتارپرداش)، آناندیبن پاتل (فرماندار ایالت اتارپرادش) معبد رام در شهر آیودیا در ایالت مهم اتارپرادش، افتتاح کردند. مودی در این افتتاحیه به همراه موهان بهاگوات و ادیتیانات سخنرانی کردند، مراسمی که در ساعت 12 و 20 دقیقه ظهر روز 22 ژانویه 2024 (2 بهمن 1402) آغاز گردید، ابتدا مراسم نیایش انجام پذیرفت، و سپس از مجسمه خدای رام، در داخل معبد، با 130 سانتیمتر ارتفاع، توسط نخست وزیر رونمایی شد و...

این مراسم را نسل دوم رهبران حزب BJP اجرا کردند، حال آنکه نسل اول، مسجد بابری را ویران کردند، و آنرا می توان یک میتینگ سیاسی – مذهبی دانست که عمده کارکرد آن تبلیغات سیاسی است، از این روست که علاوه بر سه میهمان عمده مذکور، افراد مشهوری از جمله ستاره های صنعت فیلم سازی هند (بالیوود)، مثل آمیتاب باچان، ویکی کوشال، راج کمار هیرانی، کاترینا کیف، الایبات، آیشمن خورانا، راجینیکانات، دهانوش، رام چاران و چیرانجیوی، در کنار خیل زیادی از روحانیون زعفرانی رنگ پوشِ هندو در این مراسم گرداگرد این معبد نشستند، و پذیرایی شدند تا این صفحه از تاریخ ملیگراییِ مذهبی هندوئیسم افراطی را ورق زنند.

سونو نیگام (Sonu Nigam) و... خواننده این مراسم عبادی – سیاسی با آهنگی زیبا و روحانی، به نام "سیارام" (Siya Ram) که به معنی" پیروزی از آن سیتارام (سیتا و رام) است" با تیم بزرگی از هنرمندان که آلات موسیقی خود را ماهرانه می نواختند، فضایی عبادی و روحانی را بر مجلس حکمفرما کردند، اجرای هنرمندانه ایی که با صدای نیایشگونه خود، هر خدایی را متوجه مجلس می کرد، و آنان با خلوص نیت و صدایی جادویی همه را متوجه خود نمودند، و با دم گرفتن ذکر سیاسی - مذهبی "زنده باد رام" هنر خود را به پایان بردند.

معبد رام ساخته شده بر ویرانه های مسجد بابری، مراسم افتتاح آن در 22 ژانویه 2024

و اما مهمترین بخش مراسم، حضور نارندرا مودی، و نقشی بود که او ایفا کرد، که بخش تشریفات نخست وزیری هند، به همراه راهبران این مراسم در سازمان روحانیت هندو (VHP) و... برنامه ایی عجیب را برای این لحظات تدارک دیده بودند، تا نخست وزیر، نه یک سیاستمدار کارکشته، که بلکه مومنی معتقد، و اهل ریاضت و ارتباط با خدا، تجلی نموده، مجلس، و بلکه هند، و جهان هندویی را به خود متوجه سازد، از این رو نخست وزیر در حالتی مخلصانه و افتاده، در برابر تجلی خدای رام، تحفه ایی برای پیشکشی به خدای خود در دست، پیاده و با پای برهنه، راه ساختمان صحن اصلی معبد را بر فرشی سرخ، بدون محافظ و همراه، میان خیلی میهمانان حاضر طی کرد.

و بزرگان حاضر در این مجلس را متاثر به خود نمود، و برخی از آنان موبایل به دست، این حرکت نخست وزیر را دنبال، و ثبت و ضبط کردند، او چنان هیبت خداجویی را در دل بینندگان حاضر در این مراسم ایجاد کرد که، بسیاری اشک شوق و پیروزی بر گونه های خود جاری کردند، و یادشان رفت نارندرا مودی روزی به عنوان "قصاب گجرات" مشهور بوده است، [1] و هزاران نفر از اقلیت مسلمان، در زمان سروزیری او بر این ایالت، در سال 2002 با همکاری بخش هایی از دولت ایالتی او، توسط اکثریت هندو سلاخی شدند و... مثلا "گویند دیو گیری" [2] (خزانه‌دار و معتمد انجمن ساخت معبد رام) که مدهوش هیبت نخست وزیرِ در قالب خدا فرو رفته، شده بود، عنوان داشت که ارادت مودی به مناسک نیایش خدای رام، او را به یاد "فقط یک پادشاه دیگر - چاتراپاتی شیواجی ماهاراج"[3] می‌اندازد.

بله نخست وزیری که با رای مردم، و در یک فرایند دمکراتیک به قدرت رسیده است، در دید اطرافیان چاپلوس [4] خود، به عنوان "پادشاه" دیده می شود، و این عنوان را می گیرد، تا در تکرار و تکثر، در آینده به واقعیت تبدیل شود، این چاپلوسی ها، مقدمه احساس و بعدها اعلام پادشاهی توسط افرادی است که بر کرسی های قدرت از طریق رای مردم جای می گیرند، و بعدها جا خوش می کنند و تا لحظات پایان عمر خود ماندگار می شوند، و به خواست و رای مردم دیگر هیچ ارزشی قایل نیستند، این همان شرایطی است که نظامِ سکولار، دمکرات و متکثر ناشی از انقلاب آزادیبخش 1947 گاندیِ بزرگ را تهدید می کند،

 گاندی که خود، بعد از پیروزی انقلاب آزادیبخش خود، از سلطه بریتانیا، به رغم شهرت و جایگاهی که در دل تمام مردم هند و بلکه جهان و حتی بریتانیایی ها داشته و دارد، می توانست حتی شاه باشد، اما هیچ مسئولیتی را بجز راهبری کاریزماتیک، راهنمایی خلق خدا، و کنترل افراد تازه به قدرت رسیده، بعد از پیروزی انقلاب بزرگش و... نپذیرفت، و در روزهای پایان زندگی اش به نیایش و عبادت، دفاع از شهروندان هندی از دست حرکات نو انقلابیون، که دست به انتقام جویی و کشتار و غارت علیه برخی از مردم هند، و به خصوص اقلیت ها، و به ویژه اقلیت مسلمان هند زده بودند، و آنان را که به دنبال جدایی پاکستان و بنگلادش از هند، دچار ظلم مضاعف کرده بودند، مشغول شد.

گاندی بر این دفاع پای فشرد و جان نیز بر این پیمان انسانی خود در برابر ملتی که می خواست آزاد باشند و تعیین کننده و..، نهاد؛ جامعه رادیکال هندو به رهبری گروه فراگیر RSS ، به دلیل دفاع گاندی از اقلیت های دینی بود، که چندماهی بعد از پیروزی انقلابش، او را کمکیار "خائنین به کشور" (اقلیت مسلمان) اعلام، و برای ترور و قتلش از بزرگان خود حکم شرعی و انقلابی گرفتند، آنرا مباح شمردند و آنرا توسط تروریستی وابسته به همین گروه، اجرا کردند. حال امروز بعد از نزدیک به 75 سال که از آن ترور می گذرد، یکی از اعضای RSS نخست وزیر هند شده است و بر خرابه های مسجد بابری مسلمانان، معبد رام را می سازند، و پیروزمندانه افتتاحش می کنند.

گاندیِ بزرگ توسط یکی از نیروهای گروه RSS با شلیک پیاپی تپانچه ایی در هنگام نیایش، و به هنگامی که در فرایند یک روزه اعتراضی علیه کشتار مسلمانان، توسط هندوهای افراطی بود، ترور شد، امروز رهبر RSS میداندار سیاست و مذهب در هندِ آزاد شده توسط گاندی است، انحراف در انقلاب ها اینگونه پیش می آید که ضد انقلاب ها، میداندار گام دوم انقلابی می شوند که قرار بود همه در برابر قانونش مساوی باشند، حال دیگر اثری از آن تساوی دیده نمی شود، انقلابی که باید به انحراف برده شود، و از درون تهی گردد، شکستن استخوان هایش را همه آشکارا می شنوند.

این است که ناظران بر این عقیده اند که نقش فعال نارندرا مودی در یک مراسم مذهبی این چنین مناقشه بر انگیز، می‌تواند به این معنا باشد که "فاصله اصولی" بین سیاست و مذهب - همانطور که در بنیان هند به عنوان یک ملت سکولار مشخص شده است - مبهم است. و اکنون کسی مثل مودی را در قدرت داریم که "مانند پادشاه عمل می‌کند و اعلام کرده است که الوهیت از او می‌گذرد یا از سوی خدا با صدای الهی برای انجام این مراسم انتخاب شده است. این تسلیم کامل دین، توسط سیاست است". راجیو بهارگاوا، دانشمند علوم سیاسی، به وایر گفت: "مرز بین دین و دولت در هند شکسته شده و کاملاً به ابتکار دولتی که دیکته می‌کند، مذهب و مراسم مذهبی برگزار می‌شود".

اما نخست وزیر هند، که مرزهای قانون اساسی سکولار هند را شکسته، و رسما راهبری مراسم افتتاح یک معبد مناقشه برانگیز را با همکاری رهبر RSS دنبال می کند، این در حالیست که یک طرف مغلوبِ اجرای این پروژه، فقط در داخل هند، بیش از دویست میلیون مسلمانی اند، که با دل هایی خونین، پا گرفتن معبدی را بر زمین مسجد تاریخی خود مشاهده گر و نظاره گرند، در اوج این پیروزی تاریخی هندوهای افراطی بر مسلمانان، نارندرا مودی، نخست وزیر هند، به حاضرین و میلیون ها دنبال کننده این مراسم تاریخ ساز، در مقابل تلویزیون ها، چه گفت؟ این ترجمه متن سخنرانی نارندرا مودی در این مراسم افتتاحیه است، که ترجمه می شود، تا ببینیم یک سیاستمدار کارکشته و قدرت طلب، چطور در نقش یک رهبر مذهبی، مردم و ملت خود را سیاسی کرده، و انقلاب شان را بعد از پیروزی، به انحراف می برد :

پیروز باد رام، همسر سیتا!

پیروز باد رام، همسر سیتا!

درودهایم نثار مردان مقدس و حکیمِ محترم (برهمنان زعفرانی پوش روحانیت هندو) حاضر در این صحنه، همه ارادتمندان رام که در اینجا حضور دارند و از هر گوشه جهان به هم متصلند. "رام رام" [5] به همه!

امروز، رام ما از راه رسید! رام ما پس از قرن ها انتظار و آرزو از راه رسید. خداوند ما رام پس از صبری بی ‌سابقه، قربانیان بی‌ شمار، چشم پوشی‌ها و توبه ‌ها وارد شده است. این لحظه ی فرخنده را به همه ی شما و همه ی همّیهنان در کشور، تبریک می گویم.

من پس از شهادت به خودآگاهی الهی در این حرم مطهر، در محضر شما حضور یافتم. خیلی حرف برای گفتن هست، اما گلویم از گفتن ناتوان. بدنم همچنان می لرزد، و ذهنم همچنان در آن لحظه روحانیِ (حضور در پای مجسمه رام در داخل معبد) غوطه ور است. رام لالای ما دیگر در چادر نمی ماند. [6] رام لالای ما اکنون در این معبد الهی اقامت خواهد داشت. اعتقاد راسخ و ایمان بی حد و حصر دارم که تجربه آنچه اکنون رخ داده است توسط پیروان رام در سراسر کشور و سراسر جهان احساس خواهد شد. این لحظه ماورایی است. این مقدس ترین لحظه هاست. این فضا، این محیط، این انرژی، این زمان ... نعمت حضرت خدای رام بر ماست. طلوع خورشید هاله ای از نور قابل توجهی را به 22 ژانویه 2024 آورده است. 22 ژانویه 2024 دیگر فقط یک تاریخ در تقویم ما نیست. این نشان دهنده آغاز یک دوره جدید است. از زمان برگزاری مراسم "نیایش زمین" [7] برای معبد رام، شور و هیجان هر روز در سراسر کشور افزایش یافته است.

با دیدن این ساخت و ساز، یک احساس نو از اعتماد به نفس در بین شهروندان این کشور متولد می شود. ما امروز وارث ره آورد قرن ها انتظاریم؛ امروز، ما صاحب معبدِ خدای رام هستیم. ملتی که بر فراز ذهنیت بردگی، و چالش های گذشته روییده است، و از هر چالش گذشته، شجاعت می گیرد، و پیدایش تاریخ جدیدی را می آفریند. حتی هزار سال بعد نیز، مردم از امروز و این لحظه سخن خواهند گفت، این از برکات بزرگ الهی خداوند رام است که ما در این لحظه زندگی می کنیم و شاهد این اتفاق هستیم. امروز، این روزها، جهت ها، و تمام گوشه و کنار جهان... همه چیز پر از الوهیت و روحانیت است. این یک دوره معمولی نیست. اینها خطوط خاطره ایی پاک نشدنی هستند، که با جوهر جاودانه بر چرخ زمان حک شده اند.

دوستان!

شما می دانید که "فرزند باد" جناب هانومان [8] هرجایی که امری مربوط به خداوند رام در میان باشد، حاضر و ناظری فعال است. از این رو در مقابل خادم و پیرو خدای رام جناب هانومان و معبد او در آیودیا [9] سر تعظیم فرود می آورم. مراتب احترامات خود را تقدیم مادر جانکی (Janaki)، حضرت لکشمن (Lakshman)، بهارات شاتروگانا (Bharat-Shatrughna) [10]، سرزمین مقدس آیودیا و رود مقدس "سرایو" تقدیم می کنم. در این لحظات تجربه الهی، حس ملاقات با حضرت حق به من دست داد که این به برکت انجام این کار بزرگ است که انجام شده است... آن ارواح الهی، آن مظاهر آسمانی نیز در این زمان در اطراف ما حضور دارند. من از این همه خودآگاهی الهی که نصیب مان شد، از آنان تشکر می کنم. من از حضرت خداوندگار رام به خاطر کاستی ها در تلاش، فداکاری ها، توبه ها و اظهار پشیمانی های که باید صورت می پذیرفت تا تحقق این پروژه، قرن ها طول نکشد، عذرخواهم. امروز، آن کاستی برطرف شده است. من اعتقاد دارم که قطعا خداوند رام امروز ما را خواهد بخشید.

هموطنان عزیز من!

وقتی خدای رام در ترتا یوگا [11] بازگشت، جناب تولسی داس [12] نوشت : "تمام ساکنان منطقه آیودیا و بقیه کشور با ورود خداوندِ رام پر از شادی شدند". بحرانی که به دلیل طولانی شدن جدایی بین خدای رام و مردم بوجود آمده بود، به پایان رسید. در آن دوره، جدایی خدای رام از مردم فقط 14 سال طول کشید، که حتی چنین جدایی هم غیر قابل تحمل بود. [13] در دوره ما، ساکنان آیودیا و کشور، دوره جدایی به طول قرن ها را تحمل کردند. نسل ها از ما این جدایی و دوری را درک کرده، و تحمل کرده، و رفتند. حتی در صفحه اول قانون اساسی ما، از خداوندگار رام ذکر به میان آمده است. و به رغم وجود او در قانون اساسی، یک چالش چند دهه ایی قانونی را بر وجود خدای رام داشتیم. من قدردانی خود را از قوه قضاییه هند ابراز می کنم که شأن عدالت را حفظ کرد. معبد خدای رام نیز به شیوه و منشی عادلانه و قانونمند ساخته شده است.

نخست وزیر هند، نارندرا مودی به همراه رهبر راستگرایان افراطی RSS در حال تقدیم نذورات خود بر مجسمه خدای رام در داخل معبد رام در آیودیا

دوستان!

 امروز جماعات بسیاری متشکل از پیروان رام در روستاها می خوانند و به ذکر مشغولند. بزرگداشت ها در معابد جاری است، و کمپین های پاکیزگی در حال اجراست. تمام کشور امروز را چنان جشن می گیرند که انگار جشن دیوالی [14] آمده است. آماده‌سازی برای روشن کردن "رام جیوتی" (چراغ الهی) خداوندگار رام در عصر این روز که هر خانواده در حال انجام آن است. به لطف خداوند رام، دیروز در نقطه مقدس آریچال مونایی (Arichal Munai) [15] در دهانوشکودی (DhanushKodi) بودم، در نقطه شروع رام ستو  (Ram Setu)، در لحظه ایی که خدای رام قصد عبور از اقیانوسِ (هند) را داشت، این همان لحظه ایی بود که مسیر زمان را تغییر داد. و این تلاش فروتنانه من برای احساس آن لحظه انگیزشی و احساسی بود. به آن نقطه گُلی هدیه کردم، اعتقادی را در آن لحظه تجربه کردم که همانطور که با این حرکت خدای رام، در آن لحظه چرخش زمانه را تغییر داد، امروز نیز با حرکت ما در ساخت معبد رام، این چرخ به سمت مثبت، دوباره تغییر جهت خواهد کرد. [16] در یازده روز تلاش و مراقبه، سعی کردم که رد پای عبور خدای رام را در آنجا لمس کنم، چه در معبد پانچاواتی (Panchavati) در ناشیک، معبد مقدس تریپریار (Triprayar) در کرالا، لپاکشی (Lepakshi) در آندرا پرادش، معبد رانگاناتاسوامی (Ranganathaswamy) در سریرانگام، معبد راماناتاسوامی (Ramanathaswamy) در رامسوارام، یا دانوشکودی (Dhanushkodi) ...، خوشبختم که با این احساس خالص پاک و مقدس این فرصت را داشتم که از اقیانوس تا رودخانه سرایو از این معابد زیارت کنم. از اقیانوس گرفته تا سرایو، همه جا روحِ جشنِ نامِ رام فراگیر شده است. خداوندگار رام به تمام ذرات روح بهارات (هند) متصل است. رام در درون خود مردم بهارات (هند) ساکن است. اگر روح درونی هر کسی را در بهارات لمس کنیم، این وحدت را تجربه خواهیم کرد، و این احساس در همه جا پیدا خواهد شد. چه چیز دیگری می تواند یک اصل عالی و سازماندهی کننده تر از خدای رام برای کشور باشد؟

هموطنان عزیز!

من این فرصت را داشته ام که به رامایانا (کتابی در تاریخ زندگی رام) به زبان های مختلف، در گوشه و کنار کشور در 11 روز گذشته گوش فرا دهم. حکیمان در توصیف خداوندگار رام گفته اند که "کسی که در او غرق می شوند، رام است". [17] رام وجود مطلق است و در همه جا، در خاطرات حضور دارد، از جشنواره ها گرفته، تا سنت ها. مردم در تمام دوره ها با رام زندگی کردند. در هر دوره ایی مردم آن دوره، رام را به زبان خود، و به روش خود توصیف نموده اند، و این جوهره وجودی رام است که مانند روند زندگی، به جریان خود ادامه می دهد. از دوره های باستانی، مردم در گوشه و کنار بهارات با جوهره وجودی رام لذت برده اند. رامکاتا (هفدهمین حلول خدای ویشنو از 24 حلول و تناسخ او) نامتناهی است و رام ابدی و لایزال است. آرمان ها، ارزش ها و آموزه های رام در همه جا یکسان است.

هموطنان عزیز!

در این لحظه ی تاریخی، همچنین ملت یاد می آورند افرادی که عمل و فداکاری آنان ما را به این روز فرخنده هدایت و دلالت نمود. بسیاری از مردم اوج فداکاری و ایثار را در خدمت به آرمان رام از خود نشان داده اند. همه ما مدیون فداکاران بی‌شمار رام هستیم، داوطلبان بیشمار و مردان مقدس و رهبران معنوی که در این راه تلاش کردند. [18]

دوستان!

مناسبت امروز تنها یک بزرگداشت نیست، امروز لحظه به واقعیت پیوستن بلوغ جامعه هند است. این بزرگداشت تنها در مورد پیروزی نیست، این مناسبت نه تنها برای پیروزی، بلکه در مورد تواضع برای ماست. تاریخ گواهی می دهد که بسیاری از ملت ها درگیر تاریخ خود بوده اند. این ملت‌ها هر گاه تلاش کردند تا گره‌های در هم ‌پیچیده از تاریخ خود را بگشایند، با دشواری‌ های عظیمی رو به ‌رو می ‌شدند و اغلب اوضاع از قبل هم پیچیده‌تر می ‌شد. با این حال، شیوه ای که کشور ما این فصل از تاریخ را با جدیت و شور احساس باز کرده است، نشان می دهد که آینده ما از گذشته ما به شدت زیباتر می شود. زمانی بود که کسانی می گفتند که اگر معبد رام ساخته شود، ما را به سمت هرج و مرج خواهد برد.

چنین افرادی قادر به درک قداست احساسات اجتماعی مردم بهارات نبودند. [19] ساخت این معبد برای خداوندگار رام، نشان از صلح، صبر، هماهنگی دو سویه و همکاری جامعه هند است. ما شاهدیم که ساخت این معبد، به آتش افروزی منجر نشد، و در واقع، تولد انرژی اجتماعی بود. ساخت معبد رام همچنین نماد الهام بخشی برای هر بخش از جامعه برای پیشرفت در مسیر آینده روشن است. من از چنان افرادی دعوت می کنم ... لطفا این را تجربه کنید، در مورد قضاوت و دیدگاه خود تجدید نظر کنید. رام آتش نیست، رام انرژی است. رام تنازع نیست، رام راه حل است. رام تنها به ما تعلق ندارد، رام متعلق به همه است. رام تنها حال و اکنون نیست، رام ابدی و لایزال است. [20]

دوستان!

به گونه ای که جهان، امروز در مراسم ساخت (Pran Pratistha) معبد رام گرد هم آمده است، ما شاهد جهانی بودن خداوندگار رام هستیم. درست در زمانی که این بزرگداشت در بهارات (هندوستان) در حال رخت دادن است، بزرگداشت هایی شبیه به آن در بسیاری از کشورها نیز در حال برگزاری است. امروز آنچه در فستیوال آیودیا در حال رخ دادن است، به عنوان بزرگداشتِ جهانی از سنت های رامایانا تبدیل شده است. ساخت معبد رام، قبول و صحه نهادن بر این مفهوم است که "جهان متشکل از یک خانواده است". [21]

دوستان!

امروز تنها روز تقدیس بت خدای رام در آیودیا نیست، بلکه تقدیس ایمان تزلزل ناپذیر به فرهنگ هندی، در قالب خدای رام است. این همچنین تقدیس ارزش های انسانی، ایده های نهایی است. امروز نیاز به این ارزش ها و ایده ها امری جهانی است. حل جهانی این مساله که " باشد که همه (و همه چیز) شاد باشند" قرن ها تکرار و دنبال شده است و امروزه این عزم در قالب و مانیفست معبد رام تجلی یافته است. این معبد فقط یک زیارتگاه صرف نیست. این تجلی مانیفست، فلسفه و بینش بهارات است. [22] این معبد تجلی آگاهی ملی در قالب خدای رام است. رام دین و ایمان هند، اساس هند، اندیشه و تفکر هند، قانون اساسی هند، شعور و آگاهی هند، غرور هند، جلال هند است. رام یک جریان پیوسته و ادامه دار است؛ رام یک ایده است؛ رام همچنین یک سیاست است. رام ابدی است. رام همیشگی است. رام فراگیر است. رام جهانی است. رام روح جهان است. و بنا بر این وقتی تقدیس رام صورت می گیرد، تاثیر آن فقط برای سال ها، یا قرن ها نیست، تاثیر آن هزاران سال ادامه دارد.

یک روحانی هندو در حال خوراندن نذر مقدس به نخست وزیر هند در مراسم افتتاح معبد رام در کنار رهبر RSS

مهاریشی والمیکی عنوان داشت: "پادشاهی رام برای هزاران سال بنیان نهاده شده و..." پادشاهی رام برای هزاران سال ساخته شد. هنگامی که رام وارد دوره "ترتا یوگا" (Treta Yuga) شد، تأسیس حاکمیت رام برای هزاران سال اتفاق افتاد. رام برای هزاران سال به هدایت جهان ادامه داد. لذا هموطنان همراه و عزیزم، امروز، سرزمین مقدس آیودیا برای همه ما، هر پیرو خدای رام، و هر شهروند سوالی را مطرح می کند. معبد بزرگ خدای رام ساخته شده است، خوب قدم بعدی چیست؟

انتظاری به طول قرن ها به پایان رسیده است. حال، چه چیزی در پیش است؟ در این مناسبت، ارواح الهی که برای برکت ما حضور دارند، شاهد و ناظر بر ما هستند. چگونه با آنها وداع کنیم؟ نه، قطعا نه. امروز با قلبی پاک احساس می کنم که چرخ زمان در حال چرخیدن است. این اتفاق مبارکی است که نسل ما به عنوان معمار یک مسیر بی پایان انتخاب شده است. نسل ها، بعد از هزاران سال، تلاش های ملت سازی ما را در این روزها به یاد خواهند آورد. بنابراین، من می خواهم بگویم - این زمان، زمان مناسب است. از امروز، از این لحظه مقدس، باید شالوده و بنیان هزار سال، آینده بهارات را بگذاریم. فراتر از ساخت معبد، ما، به عنوان یک ملت، باید متعهد شویم که از همین لحظه یک بهارات توانا و باشکوه بسازیم. افکار رام باید هم در ذهن، و هم در ذهن مردم باشد، این گامی است در مسیر ملت سازی. [23]

دوستان!

خواسته عصر حاضر این است که ما باید و نیازمندیم که آگاهی خود را گسترش دهیم. [24] آگاهی ما باید از الوهیت به ملت گسترش یابد، از رام به کل ملت. فداکاری الهه هانومان، خدمت هانومان، ایثار هانومان - اینها ویژگی هایی هستند که ما نباید آنها را در بیرون از کشور خود جستجو کنیم. احساس فداکاری، خدمت و تعهد  در وجود هر هندی، پایه و اساس یک بهارات (هند) توانا و باشکوه را تشکیل می دهند. و این گسترش آگاهی است - از الوهیت به ملت، و از رام به کل ملت! به محض اینکه به مادر قبیله ام "شباری" [25] فکر می کنم که زندگی خود را در کلبه ای دور افتاده در جنگل های دور گذرانده است، و ایمانی باور نکردنی در او بیدار می شود. مادر شباری مدت ها بود می گفت "رام خواهد آمد". این ایمان، احساس فداکاری، خدمت و تعهد در وجود هر هندی، پایه و اساس یک بهارات توانا، باشکوه و الهی را تشکیل خواهد داد. و این گسترش آگاهی است - از الوهیت به ملت، و از رام به کل ملت! همه ما می دانیم که دوستی نیشادراج (Nishadraj) به رام فراتر از هر حد و مرزی است. جاذبه نیشادراج به سمت رام و حس تعلقِ خدای رام به نیشادراج چقدر اساسی است! همه مال ما هستند، همه برابرند. احساس تعلق و برادری در هر هندی پایه و اساس یک بهارات توانا، باشکوه و الهی را تشکیل خواهد داد. و این گسترش آگاهی است - از الوهیت به ملت، و از رام به کل ملت! [26]

دوستان!

امروز، جای ناامیدی در کشور نیست، حتی اندکی. من فردی بسیار معمولی هستم، من فردی بسیار کوچک هستم. [27] اگر کسی اینچنین فکر می کند، باید "سهم سنجاب" (کنایه از سهم ناچیز) را به خاطر بسپارد. به یاد آوردنِ سهمِ سنجاب، تردید ما را بر طرف می کند و به ما می آموزد که هر تلاش کوچک یا بزرگ، قدرت و سهم خود را دارد. روح "تلاش همه" پایه و اساس یک بهارات توانا، باشکوه و الهی خواهد شد. و این گسترش آگاهی است - از الوهیت به ملت، و از رام به کل ملت!

دوستان!

راوان (Ravan) [28] شاه لانکا (Lanka) بسیار آگاه و دارای قدرت گسترده ایی بود. با این حال، به فداکاری تزلزل ناپذیر جاتایو (Jatayu) نگاه کنید. با راوان توانا مقابله کرد. با اینکه می دانست نمی تواند راوان را شکست دهد، باز هم او را به چالش می کشید. این تعهد به وظیفه پایه و اساس یک بهارات توانا، باشکوه و الهی است. این تعهد به وظیفه، پایه و اساس یک بهارات توانا، باشکوه و الهی است. این گسترش آگاهی است - از الوهیت به ملت و از رام به کل ملت! بیایید تصمیم بگیریم هر لحظه از زندگی خود را وقف ساختن کشور کنیم. بگذار کار برای ملت، ارادت ما به رام باشد و هر لحظه از زمان، ذره ای از بدنمان با هدف خدمت به ملت وقف خدمت به رام شود.

هموطنان!

عبادت خداوندگار حضرت رام باید برای ما خاص باشد. این عبادت باید فراتر تر از نفس خود، و برای جمع باشد. این عبادت باید فراتر از نفس، و برای ما به عنوان یک جامعه باشد. هدایایی که به خداوند تقدیم می‌شود، پاداش فداکاری ما برای توسعه "بهارات پیشرفته" خواهد بود. ما نیاز داریم که به خداوندگار رام شجاعت، تلاش و فداکاری مداوم عرضه داریم. با پرستش مداوم خداوندگار رام به این شیوه، ما قادر خواهیم بود بهارات را مرفه و توسعه دهیم.

هموطنان عزیز!

این "آینده پایدار" [29] توسعه بهارات است. امروز، بهارات مملو از نیروی جوانانی است، که سرشار از انرژی هستند. چنین شرایط مثبتی پس از چه مدت زمانی به وجود خواهد آمد. ما نباید این فرصت را از دست بدهیم. ما نباید بیکار بنشینیم. من می خواهم به جوانان کشورم بگویم - در مقابل شما الهام از سنت هزاران ساله نهفته است. شما نماینده آن نسل بهارات هستید که پرچم سه رنگ را بر روی ماه به اهتزاز در می آورد، که ماموریت "آدیتیا" را با پیمودن 15 لک کیلومتر، نزدیک شدن به خورشید، که پرچم تجاس را در آسمان به اهتزاز در می آورد ... پرچم ویکرانت را در اقیانوس. به میراث خود افتخار کنید و در مورد طلوع جدید بهارات بنویسید. بهارات با استقبال از قداست سنت و امکانات بی پایان مدرنیته، با پیمودن هر دو مسیر به اهداف سعادت خواهد رسید.

دوستان من!

آنچه در آینده خواهد آمد، اکنون است زمان موفقیت. آنچه در آینده خواهد آمد، اکنون است زمان تحقق. این معبد باشکوه رام شاهد ظهور بهارات، طلوع بهارات خواهد بود. این معبد بزرگ رام شاهد شکوفایی بهارات، توسعه بهارات خواهد بود! این معبد به ما می آموزد که اگر هدف با حقیقت تأیید شود، اگر هدف از جمع و نیرویی سازمان یافته زاده شده باشد، دستیابی به آن هدف غیر ممکن نیست. اکنون نوبت بهارات است و بهارات اکنون به جلو می رود. پس از قرن ها انتظار به اینجا رسیدیم. همه ما منتظر این دوران، و این دوره بوده ایم. اکنون، ما متوقف نخواهیم شد. ما همچنان به قله های توسعه صعود خواهیم کرد. با این روحیه با تعظیم در مقابل رام لالا به همه شما سلام صمیمانه می رسانم. با احترام به همه ی مردان مقدس!

پیروز باد رام، همسر سیتا!

پیروز باد رام، همسر سیتا!

پیروز باد رام، همسر سیتا!

نارندرا مودی در حال پاشیدن گل بر زایران معبد خدای رام در روز افتتاح این معبد در 22 ژانویه 2024 در آیودیا ایالت اتارپرادش

[1] - فاجعه گودرا به دنبال تجاوز زوار معبد رام که از زیارت این معبد به گجرات باز می گشتند، به یک دختر از اقلیت مسلمان در ایستگاه راه آهن گودرا در ایالت گجرات به وقوع پیوست، که بستگان این دختر مسلمان در اعتراض به این عمل زوار رام، واگن را با زوارش به آتش کشیدند، بعد از این جریان، هندوهای افراطی با حمله وسیعی به اقلیت مسلمان در سطح ایالت، تمام اماکن و مغازه ها و... آنان را ویران، هزاران نفر را به طرز وحشیانه ایی سلاخی کردند، در آن زمان دولت نارندرا مودی بر گجرات حاکم بود و حتی هندوهایی افراطی آدرس منازل و اماکن مسلمانان را با کمک دستگاه های دولتی او، از اسناد دولتی بیرون کشیده و بدست می آوردند و یکی یکی به سراغ شان می رفتند، پرونده ایی در این رابطه علیه نارندرا مودی در سیستم قضایی هند ایجاد شد، که به سرنوشت پرونده هایی مبتلا گردید که معمولا در سیستم هایی با فساد گسترده و سیستمی، برای افراد وابسته به مافیای قدرت ایجاد می شود، و در مرور زمان، و کشتار شاهدین آن و... فراموش می شود. از آن زمان نارندرا مودی به قصاب کجرات مشهور شد، که این نام به واسطه وسعت کشتاری بود که از مسلمانان در این ارتباط در دولت او صورت پذیرفت و او هیچ اقدامی علیه این کشتار نکرد، و بلکه به کشتار کنندگان کمک هم کرد.

[2] Govind Dev Giri Ji Maharaj

[3] - از مشهورترین شاهان هندو که در بین ملیگرایان هندو، دارای جایگاه نجات بخشی است. شیواجی بوسله، یا چاتراپاتی شیواجی (زادروز: ۱۹ فوریه ۱۶۲۷ - مرگ: ۳ آوریل ۱۶۸۰) بنیان‌گذار امپراتوری مراتا در سال ۱۶۷۴ در غرب هند بود. به عنوان قهرمان بزرگ هندوستان شناخته می‌شود، به‌ویژه در ایالت امروزی مهاراشترا که با بهره از جنگ ‌فن جنگ پارتیزانی که متناسب کوهستان‌های ناهموار و دره‌های منطقه بود، توانست سرزمین‌هایی را تسخیر کند که بعدها بخشی از آن به دست امپراتوری مغولی هند یا پادشاهان گورکانی و شاه بیجاپور اشغال شد.

[4] - ویکتور شبشتین در کتاب "انقلاب‌های هزار و نهصد و هشتاد و نه" می‌نویسد: "چاپلوسی عنصری حیاتی برای موفقیت در همه رژیم‌های دیکتاتوری است،". اینجا در هند هم گام دوم انقلاب را هندوهای افراطی دنبال می کنند، و بعد از بزرگمردانی مثل مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو و...، امروزه مخالفان ایده این بزرگان، سکاندار ادامه راه انقلاب هند شده اند، افرادی مثل نارندرا مودی و موهان بهاگوات و... این روزها گام دوم را درست عکس شعارها و اهداف انقلاب آزادیبخش 1947 گاندی پیش می برند، همان بلایی که در گام دوم انقلاب بر انقلاب 1357 رفت، و مخالفین ایده خمینی، ایدئولوگ انقلاب آزادیبخش 57 شدند درست عکس شعارها و اهداف آن در حرکتند.

[5] - ذکر مذهبی "رام رام"، هم بعنوان جایگزین همان درودی است که ما موقع رسیدن به همدیگر می گوییم، رام رام بجای خداحافظ در انتهای دیدارها هم توسط مومنین به این خدا، گفته می شود، و در مراسم تشییع جنازه ها هم این ذکر "دم" گرفته و جنازه ها را تا ابدیت با این ذکر در برخی نقاط هند بدرقه می کنند.

[6] - اشاره به قرار گرفتن مجسمه خدای را در محوطه حیاط مسجد بابری از سال 1949 است که تا ویرانی این مسجد در سال 1992 ادامه یافت و تا کنون که با ساخت معبد جدیدی برای خدای رام، به صحن این معبد منتقل و در آن قرار داده شد.

[7] - مردم هند پیش از رفتن به یک منزل نوساز، مراسم دعا و نیایشی اجرا می کنند که به آن "بهومی پوجان" (Bhumi pujan) می گویند و بر این باورند که اجرای این آیین، رفاه و آرامش را به خانه نو ساخته به ارمغان خواهد آورد

[8] - Pavan Putra یا همان فرشته ایی که در سرعت حرکت به سان باد حرکت می کند یعنی هانومان فرشته ایی نجات بخش با صورت میمون وار به تصویر کشیده و بزرگ داشته می شود، او که برای خاندان رام، قهرمانی نجات بخش، و پر قدرت است، لذا وقتی سیتا همسر دلخواه خدای رام توسط دیوان ربوده شد، هانومان به نجاتش رفت، و قهرمانی ها کرد، برای این خدمتگزاری به خدای رام است که هانومان نزد معتقدین به این خدای هندوها، خیلی واجد احترام است بلاتشبیه همان نقش حضرت عباس را در زندگی امام سوم شیعیان دارد، که البته امام نیست اما نزد معتقدین به امامت، جایگاهی والا در شان امام دارد، و در ساخت اماکن مذهبی، نذر و نیاز و... شاید گاهی بر امام هم پیشی می گیرد، و گاه تنه به تنه امام، نزد پیروانش، صاحب قرب و احترام می باشد.

[9] - منطقه ایی که در آن معبد رام ساخته شده، مجموعه ایی از معابد است که یکی از آنها هانومانگیری، یعنی همان معبد هانومان است که ساخت آن به قرن دهم میلادی باز می گردد. 

[10] - برادر خدای رام، شاهزاده مادیوپورا در افسانه رامایانا، که او را ناشی از حلول و تناسخ ویشنو خدای خالق در مکتب هندو می دانند.

[11] - یکی از دوره های چندگانه در چرخه زندگی مذهبی در فلسفه تناسخ در فرهنگ هندوئیسم که این چرخه خلقت میلیاردها سال است که ادامه دارد.

[12] - تولسی داس، نویسنده حماسه رامایانا است که داستان زندگی این تناسخ و حلول را در بین خدایان هندو نوشته است.

[13] -  نخست وزیر هند به دوره ایی 14 ساله اشاره دارد که طبق افسانه رمایانا خدای رام برای باز پس گرفتن همسرش سیتا، آیودیا را ترک کرد، و همه را در غم دوری خود غرق نمود، که با بازگشتش همه شاد شدند.

[14] - جشن دیوالی یکی از جشن های بزرگ در شمال هند، و در بین هندوهای معتقد به خدای رام است که به مناسبت بازگشت سیتا همسر خدای رام به منزلش بعد از رهایی از راوان، انجام می گیرد، مردم چراغ بر می افروزند، این جشن نشانه ایی از پایان فصل سرما نیز می باشد. سمبل این جنش، افروختن چراغ و چراغانی است. آنرا جشن نور هم می توان گفت.

[15] - نقطه ایی در ساحل ایالت تامیل نادو در خلیج بنگال که با "رام ستو" وصل است، جایی که طبق افسانه خدای رام، گفته می شود پلی زیردریایی وجود دارد که از ساحل تامیل نادو به جزیره سریلانکا وصل می شود، همانجا که دیوان، همسر رام را بعد از ربایش از آیودیا، به آنجا بردند، و هانومان برای نجاتش از این پل عبور کرد، و رفت و او را نجات داد.

[16] - دقیقا نخست وزیر هند با بازسازی یک اقدام افسانه ایی در تاریخ زندگی خدای رام، حرکت خود را با آن مساوی دیده، و آن را نقطه عطف در تاریخ هندوییسم اعلام می دارد، او از تجربه اشراقی خود در ارتباط ماورایی با خدای رام می گوید و این افتتاح را این گونه خدایی جلوه می دهد. در حالی که این حرکت تنها یک مانور سیاسی برای کسب قدرت است، که دل های مومنان به خدای رام را با سیاستمداران همراه می کند، تا او را در مسیر کسب قدرت کمک کنند. مسجدی را ویران کرده، جایش معبدی ساختند، و این کار خود را یک نقطه عطف در کائنات تلقی کرده و می کنند. و آن را با آیات مقدس رامایانا همراه و هم جهت جلوه می دهند.

[17] - نخست وزیر هند در فضای مذهبی هند که دارای میلیون ها خداست، که از تناسخ و حلول های متعدد ایجاد شده، و اعتقاد به هر کدام آنها در منطقه ایی رواج کامل دارد، مثلا هانومان در منطقه مهاراشترا، یا رام در اتارپرادش، یا لکشمن در جنوب و... طرفداران غالب دارند اما مودی سعی دارد خدای رام که خدایان مهمتری همچون "ویشنو" یا "برهما" که پیش از او وجود دارند، به عنوان یک خدای ملی تعریف کرده، و این ملیت را رواج دهد، نوعی رگه های اعلام رام به عنوان یک خدای ملی را در سخنان این مرد سیاست می توان دید، که هند مدرن را با همراه کردن مردم هند با خدای رام تعریف می کند، می خواهد رام را یک خدای ملی بدانند، این همان تحقق شعار ملی گرایی هندوی است که به دنبال "یک ملت با یک ایدئولوژی، یک مذهب و یک زبان" خواهد بود، کاری که در جامعه متکثر هند، تقریبا غیر ممکن و بلکه باعث فروپاشی آن خواهد شد.

[18] - نخست وزیر هند، نارندرا مودی در حالی از کسانی سخن گفت که در ایجاد این لحظه سیاسی – مذهبی نقش اساسی داشتند، و از آنان تجلیل کرد، که سیاست و ملاحظات قدرت اجازه نداد کسانی را که در ساخت این معبد و خرابی مسجد بابری نقش اساسی داشتند، در این مراسم باشند، چرا که صحنه پردازان این اقدام سیاسی، حضور آنان را تحت الشعاع قرار دهنده مردان روز سیاست می دانستند، و از این رو حضور لعل کریشنا ادوانی، مورلی منوهر جوشی و... که راهبران اساسی و بی نظیر پروژه ویرانی مسجد بابری در دهه 80 و 90 میلادی بودند، را مضر به خود تشخیص دادند، و امروز مودی بدون آنان، بر سفره ایی نشسته و خوشه بر می چینند که آنان روزی آن را گستراندند، اما سیاست آنقدر خشن و بی رحم است که مردان سیاست جدید، در حزب BJP مثل نارندرا مودی، ادیتیانات، موهان بهاگوات و... حضور آنرا برای وجهه سیاسی خود مضر دیدند و آنان را از آمدن به این مراسم مهم باز داشتند. غیبت شخصی مثل ادوانی در این مراسم کاملا محسوس و رسوا بود، مثل این که صاحب خانه ایی را از مراسم افتتاح خانه اش محروم کنیم.

[19] - مودی به عینه اعتراف می کند که چه حرکت خطرناکی را در تاریخ هندِ متکثر صورت داده اند، که دیگران در این حرکت له شدند، و عده ایی شاد و پیروز بر ویرانه های دیگران جولان می دهند، حال باید دید این کینه تاریخی که از آن زخم پانسمان برداشتند و بر آن نمک زدند، آیا به بهبود این زخم منجر می شود یا به چرک آلود شدن بیشتر آن. تاریخ به این سوال پاسخ خواهد داد، 550 سال طول کشید تا معبد رام بر جای مسجدی ساخته شود، چند سال خواهد گذشت تا معبد و یا مسجدی دیگر، بر خرابه های معبد رام ساخته شود، یا نه، ملت هند به نقطه ایی برسند که این معبد، و معبد سازی ها را به تاریخ بسپارند و مردم از بازی خدا و خدایانش خارج شوند، و برای بازدید از این صحنه های نفرت و شوق بیایند، و عبرتگاه ها را مشاهده کنند.

[20] - همسان سازی رام با هندوئیسم افراطی که در فرهنگ هندوتوا در جامعه سیاسی هند امروز توسط BJP و RSS در هند جاری شده است، نوعی جهانی سازی و ملی سازی آن را در هند و بلکه در جهان است، که در سخنان نخست وزیر هند می توان رگه هایی از آن هدف را مشاهده کرد، که با کیاست خاص مردان زیرک سیاسی، مودی خود و فرهنگ سیاسی خود را ملی و بلکه جهانی و ابدی جلوه می دهد، مودی خود و رام را از تغییر دهندگان روند تاریخ تعریف کرده، و آنرا ابدی و لایزال می نامد! آیا به واقع نحله های فکری در سیاست، این گونه اند، هرگز این چنین نیست؛ نحله های سیاسی می آیند و می روند، چنین لایزال خواندن خود و حرکت سیاسی خود، حرف های گزافی بیش نیست، کسانی که خود را در عرصه سیاست ابدی و لایزال می دیدند، امروز عبرت تاریخند، و جهانیان به اعمال و کردار آنان نگاه می کنند، و می خندند که اینان چطور و چقدر در توهم فرو رفته بودند، که خود را ابدی و جهانی می دیدند.

[21] - Vasudhaiva Kutumbakam

[22] - با همه کیاست و زیرکی که برای آقای مودی قایل هستم، اما اینجا او گاف بزرگی داد، خرابی مسجد بابری و ساخت معبد رام بر جای آن، یک نقطه روشن در فرهنگ و سیاست هند نیست، بلکه یک نقطه تاریک در این تاریخ است، این متناقض با فرهنگ ملی و رایج در هند است، نامیدن آن به عنوان یک الگو برای هند مدرن، اعلام آن بعنوان یک نقطه عطف، اشتباه آقای مودی و همکاران او در صحنه سیاست هند بود، فرهنگ هند و هندوئیسم با تسامح و تساهل، مدارا و تحمل همدیگر، تنوع و تکثر در فرهنگ، دین، زبان، آیین و... شناخته می شود، هند به سرزمین هفتاد و دو ملت، با میلیون ها خدا شناخته و مشهور است، که همه با تحمل و مدارا در کنار هم زندگی می کنند، حال این اوج عدم مدارا را به عنوان نقطه عطف برای هند مدرن نامیدن، اشتباه بزرگ رهبران حزب BJP و RSS بود، و ناشی از تسلط افراط گرایان بر این دو گروه سیاسی – مذهبی عمده می باشد، اگر آنان عاقل بودند بر این حرکت زشت خود مانور نمی رفتند، بلکه از وسیله زشتی که برای کسب قدرت از آن سود جسته اند و در قدرت قرار گرفتند، با سکوت می گذشتند، نه این که مغرور شده، آن را بولد کنند و هایلایت بر آن بکشند و...

[23] - سیاسی کردن موضوع تاریخی که ناشی از یک موضوع مذهبی ناشی از تنازع در یک جامعه است، برای ملت سازی، در جامعه ایی متکثر، خود اشتباه هندوئیسم افراطی است، هندی ها در شعار اساسی "وحدت در عین کثرت" بهتر می توانند جامعه خود را وحدت دهند، و ملت سازی کنند، تا این که یک جامعه متکثر را نزول داده، و به وحدت در یک دین (هندو)، یک ایدئولوژی (هندتوا) و یک زبان (هندی) و یک خدا (رام) مجبور کرد، این وحدت هرگز پای نخواهد گرفت.

[24] - آگاهی و آگاهی بخشی برای ایدئولوژی هایی که به سوی نادیده گرفتن دیگران پیش می روند، مضر است، دیکتاتورها اگرچه از آگاهی می گویند، اما در عمل آگاهی را مضر به حرکت و هدف خود می یابند، مودی اگرچه از آگاهی مردم سخن می گوید، اما در زمان او محدود شدن رسانه ها، انحصاری شدن آن، کثرت اهالی مطبوعات و رسانه ها که دچار مشکلات عدیده قضایی و .... شده اند امری روشن است، دوره حاکمیت او مملو از تعدی به رکن چهارم دمکراسی، یعنی رسانه های آزاد است.

[25] - زن پیری که از کرامت خدای رام برخوردار شد، از او در داستان رامایانا ذکر شده است.

[26] - بله از دید ناندرا مودی تعریف "آگاهی و بصیرت" همان انقیاد و محو شدن در اعتقادی است که او دارد، و بسیاری از مردم نه به خدای رام اعتقاد دارند و نه به "رامایانا" که داستان این خدا را در بر دارد، آنان که اعتقاد دارند نیز تعریف و قرائتی دیگر از این روند برای خود دارند، گاندی بزرگ نیز بسیاری از مبانی سیاسی حرکت اعتراضی خود را علیه استثمار هند توسط بریتانیا، و داستان مبارزات خدایان که در بهاگوان گیتا از رامایانا آمده است، گرفت، اما او با قرائتی از این داستان پیش رفت، که در نتیجه آن، قانون نویسی مثل دکتر اِمبادکار، قانون اساسی را نوشت که به برداشتن نظام طبقاتی ظالمانه هندو ، آزادی مردم و برابری آنان نزد قانون، و حق تعیین سرنوشت، و دفاع حداکثری از اقلیت ها را در پیش روی خود داشت و...، اما از همین رامایانا اینان به یکسان سازی و خالص سازی جامعه ی متکثر هندی فکر می کنند، به احیا طبقات ظالمانه باستان، و حاکمیت طبقه برهمنان (روحانیت هندو) و محدودیت طبقات دیگر، طبق سنت مذهبی هندو، و محو اقلیت ها و...

[27] - تمامیت خواهان و زورگویان عرصه سیاست، اگرچه گاه شکسته نفسی می کنند و خود را ناچیز می شمارند، اما پرونده عمل و تفکر آنان مملو تکبر و غرور است، و ظلمی که در مقابل ملتی روا داشته می شود که زیر چرخ های سیاست و تفکر آنان له می شوند و فریاد مظلومیت آنان را همه دنیا شنیده، و صدای خرد شدن استخوان آنان، گوش دنیا را متاثر کرده، اما آنان در راس هرم قدرت، خود را به نشنیدن می زنند، و هرگز به روی مبارک هم نمی آورند.

[28] - راوان پادشاه لانکا است که سیتا همسر رام را ربود و به لانکا برد

[29] - Amrit Kaal امریت کال، به معنی "آینده پایدار" است که در زبان مذهب، پایدار شدن، با خوردن اکسیر بدست می آید، اینجا طرحی از سوی نخست وزیر هند برای توسعه هند در سال 2024 منظور است.

کاریکاتوری که خدای رام را خوابیده بر زانوان سیتا همسر خود نشان می دهد که هانومان در حال مالش پاهای اوست، و می گوید خانه ی من کجاست؟!

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب):

اکنون نزدیک به سه دهه است که هند تحت قدرت راستگرایان مذهبی هندو قرار گرفته، و می رود تا در یک روند تدریجی از ظرفیت های دمکراتیک، عادلانه، منصفانه، کثرت گرا و برابری خواه دمکراسی نوپای خود تهی شده، و به تمام تحت کنترل ملیگرایان مذهبی هندو در آید، تا شعار "یک ایدئولوژی، یک مذهب و یک زبان" را که ظالمانه ترین شعار و هدف، در یک جامعه متکثر فرهنگی، زبانی و مذهبی می باشد، جامعه عمل به خود گیرد، پروژه خالص سازی و یکدست سازی سیاسی، فرهنگی و زبانی و مذهبی که در هند جاریست.

در این میان حزب کنگره ملی هند (INC) به عنوان راهبر انقلاب آزادیبخش هند، که در برابر سلطه بریتانیای کبیر بر شبه قاره هند قیام کرد، و آن را به پیروزی رساند، و یک نظام کثرتگرا، دمکرات و فاقد تبعیض طبقاتی را بر آن حاکم نمود، اکنون در وضعیت بسیار ناگواری قرار گرفته است، که این شرایط را می توان در سخنان ارشدترین عضو از رهبران این حزب شنید.

زجرآور ترین شرایط برای هر جامعه ایی وقتی حادث می شود که بعد از وصول به هدف، و درک موهبت آزادی، دمکراسی، برابری و حق تعیین سرنوشت، ملتی به تدریج از این موهبت ها، محروم و به یک دیکتاتوری جدید منتقل و رجعت داده شوند؛ هند نیز نمونه دیگری از کشورهای انقلاب زده در قرن بیستم است، که اکنون توسط ملیگرایان مذهبی هندو، به سوی ظلم و دیکتاتوری طبقاتی بازگشت داده می شود، چیزی که راهول گاندی از آن به عنوان حاکمیت "آپارتاید طبقاتی" بر هند یاد می کند، که بنوعی به قبضه قدرت در دست طبقه برهمنان هندو، که همان روحانیت سیاسی هندو است دلالت دارد.

نوشته ایی که در زیر می آید، ترجمه مقاله ایی است که در سایت وایر منتشر کردید:

 
راهول گاندی : "تلاش برای تغییر سیستم آپارتاید طبقاتی در هند، هند دیگر یک دمکراسی آزاد نیست".

راهول گاندی همچنین عنوان داشت که توسعه اقتصادی "به صورت گستره ایی" در دست عده کمی افتاده است.

نویسنده : ساراسواتی داسگوپتا (Sravasti Dasgupta) 

دهلی نو : راهول گاندی که در نشستی تعاملی با دانشجویان دانشگاه هاروارد سخن می گفت، به نظام طبقاتی اجتماعی هند اشاره و آنرا بعنوان یک "سیستم آپارتاید"، نام برد، که این عضو پارلمان هند، از حزب کنگره ملی "تلاش می کند تا آنرا تغییر دهد." برگرفته از ویدئویی از این نشست که در روز شنبه، روی شبکه توئیتر او به اشتراک گذاشت (سوم دیماه 1402).

توصیه من به تمام دانشجویان – قدرت واقعی از ارتباط با مردم، گوش دادن عمیق به آنچه آنها می گویند، و مهربان بودن با خود نشات می گیرد.

او ادامه داد : "نبرد بزرگ در هند، در حقیقت نبرد طبقاتی است. بنابر این از منظر دیدگاه طبقاتی است که ما در هند یک آپارتاید طبقاتی را تحت اجرا داریم. که این همان چیزی است که من در حال تلاش برای تغییر آنم. زیرا کل سیستم، به وسیله گروه کوچکی کنترل و هدایت می شود ".

گاندی به همراه تعداد دیگری از نمایندگان اپوزیسیون که در ائتلاف موسوم به ایندیا (INDIA) گردهم آمده اند، خواستار یک سرشماری نفوس طبقات اجتماعی هند شدند. در انتخابات اخیر پارلمانی ایالت های راجستان، چتیسگر، مادیاپرداش و تلنگانا، یکی از وعده های انتخاباتی حزب کنگره، همین انجام آمارگیری از نفوس طبقات اجتماعی بود.

بنابر این حزب کنگره تنها در ایالت تلنگنا موفق به پیروزی شد و در سه ایالت اصلی و موسوم به "قلب زبان هندی" [i] ، انتخابات را به رقیب خود (حزب BJP) واگذار کرد. این حزب همچنین قول داد اگر چنانچه در انتخابات سراسری مجلس ملی هند (لوک سابها) در سال 2024 به پیروزی برسد این آمارگیری را عملیاتی خواهد کرد.

او قبلاً بر نیاز به سرشماری کاستی (طبقاتی) تاکید کرده و گفته بود که این سرشماری ترکیب جمعیتی جوامع دالیت ها (Dalit) [ii] ، دیگر گروه های عقب مانده (OBC) [iii] ، آدیواسی (Adivasi) [iv] ، را در کشور آشکار می کند که این خود دریچه ای را برای "پارادایم توسعه جدید" هند باز خواهد کرد.

او همچنین عنوان داشت که دولت حزب حاکم مردم (BJP) تلاش دارد تا هند را به ملتی با "یک ایدئولوژی، یک مذهب و یک زبان" [v] تبدیل کند. و اضافه کرد : "بنابراین آنها مذاکره را می کُشند، و سعی می کنند نهادها را به تصرف خود درآورند. بنابراین این واقعیت مبارزه سیاسی در هند در حال حاضر است." راهول گاندی ادامه داد "احساس ما بر این است که اگر فرایند گفتگو را در هند پایان دهید، روند گفتگو و تعامل بین اتحادیه هند، به هم می ریزد، و هند خودش را از هم می پاشد. بنا بر همین روند است که می ببینید ایالت مانیپور در حال سوختن است، ایالت جامو و کشمیر را می توانید ببینید که در حال سوختن است. می توانید ببینید تامیل نادو مشکل دارد. همانطور که روزی فردی به من گفت یک مشکل در لبه های تماس وجود دارد. و اگر می‌خواهید یک سیستم را درک کنید، باید به این لبه‌ها نگاه کنید." گاندی ادامه داد که "یک جنگ داخلی تمام عیار" در ایالت مانیپور در جریان است.

پیرامون شرایط اقتصادی

وقتی از او در پیرامون نابرابری اقتصادی پرسیده شد، راهول گاندی گفت که توسعه اقتصادی "به شدت متمرکز" و در دست عده ایی قلیل قرار دارد. و ادامه داد " وقتی شما در خصوص توسعه اقتصادی سخن می گویید، شما باید بپرسید، که توسعه اقتصادی در جهت منافع چه کسانی است." او گفت "درست در کنار رقم رشد اقتصادی در هند، شما رقم بیکاری را می بینید. بنابراین گرچه هند در حال رشد است، اما این رشد به تمرکز انبوه ثروت در دست افراد بسیار کمی منجر شده است."

رشد اقتصادی بدون ایجاد اشتغالِ معنی دار، نابرابری را در جامعه تقویت می کند و توسعه را تضعیف می نماید. در حال حاضر، تنها چند تن از دوستان نزدیک و ثروتمند دولت، از رشد اقتصادی جاری در هند سود می برند و مردم معمولی در همین حال، با بیکاری و افزایش قیمت دست و پنجه نرم می کند. گاندی ادامه داد : "مانند ایالات متحده امریکا، ما بر اساس یک نوع مدل بدهی کار می کنیم، و دیگر تولید نمی کنیم. چالش واقعی در هند این است که چگونه یک اقتصاد تولیدی راه اندازی کنیم، که بتواند تعداد زیادی از مردم را صاحب شغل کند. ما دو یا سه کسب و کار داریم که تقریباً کل سیستم تجاری را تشکیل می دهند. ما آقای [گوتام] آدانی را داریم، همه می دانند که او مستقیماً با نخست وزیر (نارندرا مودی) در ارتباط است، او مالک تمام بنادر، فرودگاه ها، زیرساخت های ماست. با این نوع تمرکز، شما رشد خواهید کرد اما هیچ توزیعی نخواهید داشت. و کشوری مانند هند به توزیع ثروت نیاز دارد."

وقتی از گاندی پرسیده شد که چرا این نابرابری ها در نتایج انتخاباتی منعکس نمی شوند گاندی گفت که "بسیج گسترده" وجود دارد، اما نیاز به "زیرساخت برای یک مبارزه انتخاباتی" احساس می شود. "شما به یک سیستم رسانه ایی عادلانه، سیستم حقوقی منصفانه، کمیسیون انتخابات عادلانه، دسترسی به منابع مالی، نهادهایی که بی طرف هستند نیاز دارید. ایالات متحده ای را تصور کنید که در آن IRS (سیستم خدمات درآمد داخلی)، FBI (سیستم اطلاعاتی و امنیتی) کشور، کار و همت تمام وقت خود را در جهت نابودی زندگی اپوزیسیون قرار دهند. این همان الگوی است که ما در هند در شرایط آن قرار داریم. من 4000 کیلومتر پیاده روی نکردم زیرا دوست داشتم 4000 کیلومتر راه بروم. من 4000 کیلومتر راه رفتم، زیرا هیچ راه دیگری برای رساندن پیام ما به مردم وجود نداشت." گاندی ادامه داد که "حتی اکانت های رسانه‌های اجتماعی من هم کاملاً توسط دولت محدود شده است. من تحت یک ممنوعیت در سایه و اعلام شده 24 ساعته در هفت روز هفته دارم. حساب توییتری من تحت کنترل است، اکانت یوتیوب من تحت کنترل است و من در این رابطه تنها نیستم، کل مجموعه مخالفان به این وضع دچارند. من دیگر فکر نمی‌کنم که هند یک دموکراسی آزاد و منصفانه را اداره کند."

 

[i] - Hindi heartland states

[ii] - دالیت ها به گروهی از مردم هند گفته می شود که در ساختار طبقات باستانی هندو جایی ندارند و به طبقه نجس ها مشهورند که ارتباط با آنان اداب خاصی از لحاظ پاکی و طهارت روح و جسم نزد هندوها در بر دارد. طبقات اجتماعی هندوها با برهمنان یا ارباب معابد آغاز می شود، و پس از آنان حاکمان، نظامیان، تجار، صاحبان حرفه، کشاورزان هستند، که بعد از این ها دالیت ها قرار می گیرند که از حقوق انسانی کاملی در نظام اجتماعی هند برخوردار نیستند. بعد از پیروزی انقلاب هند در سال 1947 این نظام طبقاتی ممنوع شد، و در قانون اساسی برای اجرای آن جرم انگاری هم گردید، اما اکنون جامعه هند تحت حاکمیت راستگرایان هندو، در حال احیا این نظام طبقاتی است.

[iii] - The Other Backward Class (OBC) واژه ایی کلی نزد دولت هند که به گروه های عقب مانده اجتماعی غیر از دالیت ها اشاره دارد.

[iv] - آدیواسی به گروه های قبیله ای ناهمگون در سراسر شبه قاره هند اشاره دارد. این اصطلاح یک کلمه سانسکریت است که در دهه 1930 توسط فعالان سیاسی ابداع شد، تا با ادعای منشأ بومی به مردم قبیله هویت بومی بدهد.

[v] - “one ideology, one religion and one language”

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

هند را بزرگترین دمکراسی جهان نام نهاده اند چرا که یک دمکراسی متکی به رای مستقیم مردم است، و بیشترین جمعیت را در یک کشور مردم سالار در خود دارد، مطبوعات و رسانه ها در هند از اهمیت زیادی برخوردارند و این رکن چهارم دمکراسی مشکلات مردم، ضعف و کم کاری حاکمیت را برجسته کرده زمینه رفع آن را فراهم می کنند، گزارش چهار قسمتی که ترجمه آن می آید، نمونه یک کار حرفه ایی از جهانگیر علی [1] ، خبرنگار مستقل اهل ایالت جامو و کشمیر هند [2] است، که برای مطبوعات و رسانه های محلی و جهانی مطلب تدارک می بیند و در این گزارش به وضعیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کیشتوار [3] ، منطقه محرومی در عمقِ محرومیت مضاعفِ منطقه کشمیر، تمرکز کرده و آنرا مورد بررسی و کنکاشی، هر چند سطحی، اما نسبتا جامع قرار داده است.

نام هندوستان را که می شنویم شاید ناخودآگاه ثروت هایی در شمایل جواهرات پر قیمت، را به یاد می آوریم؛ این تصوری درست از شبه قاره هند در زمان کورکانیان هند است، که این کشور در آن زمان در اوج ثروت، و اقتصادی پویا و مولد قرار داشت، که آوازه اش جهانی گردید، مورد طمع غرب قرار گرفت و تسلط استعماری کمپانی هند شرقی [4]  شبه قاره هند را از ثروت خالی کرد، و فقر عجیبی این کشور را در گرفت، به طوری که منطقه ایی وسیع، و مردمی ثروتمند و باشکوه، در زمان تیموریان هند [5] ، در پایان استعمار بریتانیای کبیر، به مردمی اعانه بگیر در جهان تبدیل شدند، و بعد از استعمار زدایی و پیروزی انقلاب آزادیبخش هند [6] به رهبری حزب کنگره ملی هند، در سال 1947.م (1326 خورشیدی) نیز، برای دهه ها هند از کشورهای فقیر جهان، و محتاج کمک غذایی سازمان های بین المللی برای دریافت کمک جهت سیر کردن شکم مردم خود شد.

منطقه مورد مطالعه این گزارش چهار قسمتی، یکی از منابع و معادن سنگ با ارزش "یاقوت کبود" است، که در بخشی از این گزارش به وضعیت معدنکاری، معدنکاران، توسعه مناطق معدنی و اثر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این معادن و منابع آن، بر زندگی مردم مناطق مذکور پرداخته، و آنرا مورد مداقه و بررسی قرار داده است.

از جهت دیگر موضوع این گزارش، وضعیت ایالت جامو و کشمیر، بعنوان یک محل منازعه بین هند و پاکستان، و تا حدودی چین است، که این تنازع 75 ساله همچنان ادامه دارد و محرومیت بیشتری را بر مردم کشمیر تحمیل کرده است، اختلافات هند و پاکستان بر موضوع سد سازی ها بر روی رودخانه چناب، از آن جمله است که در این گزارش بدان اشاره مختصری شده است، مشکلی که ایران نیز اکنون با ترکیه و افغانستان دارد، چرا که این کشورها نیز با سد سازی بر روی ارس و هیرمند، ایران را خشک کرده، و از این لحاظ برای ما درس آموز خواهد بود.

از جهت دیگر یکی از وجوه دوره پس از پیروزی انقلاب هند، ایجاد جریان های ملیگرای مذهبی هندویی است که بر حضور فرهنگ و مذاهب غیر هندی، از جمله اسلام و مسیحیت و... در هند معترض و مبارز است، و حزب سردمدار جریان های فرقه ایی مذکور، اکنون در این کشور حاکمیت را عهده دار شده، که تنش بین جامعه مذهبی هندو و مسلمان را هدایت، و در کنترل خود دارد، و این حزب بعنوان نماینده بنیادگرایی مذهبی هندویی، در صدد محدود سازی اقلیت مسلمان، مسیحی و... در جامعه بوده، و لذا این اقلیت را در یک مخمصه عجیب گرفتار آورده، و در وضعیت بسیار بدی نگه داشته است.

در کشمیر علاوه بر این فشار عمومی، که به جامعه اقلیت مسلمان هند وارد می شود، به فشار دیگری نیز مبتلاست که همان فشار ناشی از فعالیت جنبش های جدایی طلبی است، و این خود، مردم کشمیر را در فشار مضاعفی قرار داده است. اما بارقه های امیدی هم در این جامعه می توان دید، از جمله به رغم این تفکر تهاجمی جدایی طلبی از یک سو، و ملیگرای هندو از سویی دیگر، تفکر تکثرگرا و قائل به عدم خشونت در هندوئیسم، که توسط رهبر انقلاب هند، مهاتما گاندی بنیانگذاری، و اکنون توسط حزب کنگره ملی هند، و متحدانش رهبری دنبال می شود، در جامعه مسلمان هند نیز، تفکر بریلوی [7] مسلک و صوفیسم مسلک، در بین اکثریت جامعه مسلمان هند، با دوری از خشم و خشونت مذهبی، جامعه را به سمت یک تعادل و تفاهم فرقه ایی و مذهبی فرا می خوانند،

یکی از نمودهای این تعادل را در حضور تفکر عرفانی بزرگانی همچون خواجه معین الدین چشتی [8] ، خواجه نظام الدین اولیا [9] و...، می توان دید، که در این گزارش اثر تعالیم و سیره رفتاری اسرار الدین قادری گیلانی [10] و پدرش فرید الدین قادری گیلانی [11] ، در کیشتوار را می توان در جامعه تنش دیده کیشتوار دنبال کرد، و اثر حضور آنان را بر جامعه مصیبت زده هند، مورد مطالعه قرار داد، که چگونه حضور آنان، باعث کاهش تنش و درگیری، و وحدت فرقه ایی در این جامعه خشونت زده می شود.

و رگه هایی از یک نوع تفکر صلح طلب، مسامحه جو و همراه با خواست همزیستی مسالمت آمیز فرقه ایی و... را می توان در این گزارش دید که ناشی از روح اسلام ایرانی است که در منطقه کشمیر، و در کل هند، هنوز جریان دارد، و به رغم جریانات افراطی اسلامی، از جمله سلفی گری، وهابیگری و... که برای سال ها در جامعه مسلمان معاصر شبه قاره هند، قدرت گرفته و رشد یافته اند، باز همان اسلامی که بعد از فتح ایران توسط اعراب مهاجم، وارد ایران شد و ایرانیزه گردید، و بعد اضافه شدن روح تفکر فرهنگی و تسامح و تساهل جویانه ایرانی، توسط عرفا و شعرای ایرانی به شبه قاره هند وارد شد، اکنون راه نجات هندیان از فرقه گرایی گردیده است،

به خصوص کشمیر که آن را "ایران صغیر" شهرت دارد، چرا که رهبران بنیانگذار این جامعه اسلامی را اکثرا صوفیان و عرفای ایرانی از جمله میر سید علی همدانی [12] تشکیل می دهند، که کشمیر را با هیات پرتعداد خود به سوی اسلام و عرفان شرقی و ایران خود، با روش هایی غیر از بکار گیری شمشیر گسترش داده، و البته هنر و فرهنگ ایران را در آن رواج دادند، و آثار اقتصادی، فرهنگی و مذهبی این نوع اسلام ایرانیزه شده را، در این گزارش می توان دید.

 

کیشتوار

جامو و کشمیر:

آیا اکتشاف معادن جدید یاقوت کبود به توسعه منطقه نادیده انگاشته شده کیشتوار منجر خواهد شد؟

اعتقاد بر این است مناطق گسترده کوهستانی ایی در دره پادر [13] در امتداد مناطق مرزی کیشتوار با لداخ  [14]، محل معادن یاقوت کبود است که حدود ده هزار کرور روپیه (هر کرور ده میلیون) برآورد ارزش برای آن می شود که ممکن است بتواند وضع یکی از به حاشیه رانده ترین مناطق جامو و کشمیر را عوض کند.

 

شهر گلابگر [15] در کیشتوار، آخرین ایستگاه کارگران و مقامات،

قبل از سفر پیاده آنها به دره پادر جایی که معادن یاقوت کبود در آن قرار دارد.

عکس: جهانگیر علی.

 

جهانگیر علی   28 آگوست 2023

گلابگر (کیشتوار): محمد عباس با هیجان روزهای گذشته را به یاد می آورد که برای یافتن گرانبهاترین یاقوت های کبود جهان، به عملیات اکتشاف آن در کوه های منطقه کیشتوار جامو و کشمیر می پیوست. معادن یاقوت کیشتوار در ارتفاعات غیر قابل دسترسی کوهستانی، نزدیک به 4800 متر ارتفاع از سطح دریا، در اطراف سومچان و بیلاکوت [16] در دره پادر و در ماچیل [17] قرار دارد، که یکی از دورافتاده ترین مناطق جامو و کشمیر محسوب می شوند.

محمد عباس که در معادن یاقوت کبود به عنوان کارگر روزانه

کار می کرد، در روستای کیجایی کیشتوار عکس گرفت.

عکس: جهانگیر علی.

عباس، یک کشاورز اهل "کیجایی" گفت: "آن بالا، هوا سخت و بسیار غیرقابل پیش‌بینی است." یک لحظه نور خورشید در ارتفاعات، از شدت سوزش پوست تن شما را می کند، و لحظه ای دیگر از ممکن است شما را دچار سرمازدگی کند. بسیاری از کارگران نتوانستند آن شرایط سخت را تحمل کنند و فرار کردند." عباس که 56 سال سن دارد با لبخندی معنادار اضافه کرد : "البته آنهایی که ماندند هم مزد خوبی دریافت کردند."

اعتقاد بر این است مناطق گسترده کوهستانی ایی در دره پادر که در امتداد مناطق مرزی کیشتوار با لداخ قرار دارد، که محل رگه های معدنی یاقوت کبود است که حدود ده هزار کرور روپیه (100 میلیارد روپیه هندی) می ارزد که ممکن است بتواند وضع یکی از به حاشیه رانده ترین مناطق جامو و کشمیر را عوض کند. یک سنگ 19.88 قیراطی (3.976 گرم) یاقوت کیشتوار در سال 2013 رکورد قیمت زد و نزدیک به 20 کرور (200 میلیون) روپیه هندی فروخته شد.

معادن یاقوت در ارتفاعات بالای کوهستانی قرار دارد

(در انتهای تصویر به مناطق پوشیده از برف نگاه کنید)

جایی که از شرایط آب و هوایی خیلی افراطی برخوردار است.  

عکس :  جهانگیر علی

در هند، قیمت یاقوت، با خلوص و براقیت و رنگ واقعی پَرِ آبی رنگ طاووس، که تنها در کیشتوار یافت می شود، می تواند به قیمت پانصد هزار روپیه برای هر قیرات (هر قیراط 0.2 گرم) هم به فروش برسد. سنگی که می تواند افق اجتماعی – اقتصادی کیشتوار را عوض کند، که به لحاظ اقتصادی توسعه نیافته، و از عقب مانده ترین بخش ها و مناطق ایالت جامو و کشمیر است.

نیازهای توسعه ایی کیشتوار :

بر اساس آمار جمع آوری شده در سال 2011 نرخ باسوادی در کیشتوار 86.07 درصد است که در مقایسه با سطح متوسط کل منطقه کشمیر 67.16 درصد، در سطح بالاتری قرار دارد. مشخصه دیگر این منطقه کوهستانی این است که بعنوان یک مرکز تولید انرژی پاک در شمال هند، با 12 پروژه تولید برق آبی با ظرفیت شش هزار مگاوات محسوب می شود.

اما کیشتوار در امکانات اولیه مدنی مانند اتصال به راه های جاده ایی، و مراقبت های بهداشتی با کمبودهای حادی مواجه است. در این منطقه، پروژه صنعتی وجود ندارند، و طبق یک گزارش رسمی، کیشتوار از نظر پیشرفت های به ثبت رسیده توسط بخش های بازرگانی، صنعت و محیط زیست، در پایین ترین سطح در میان بخش های دیگر ایالت جامو و کشمیر قرار دارد.

کیشتوار همچنین از نظر توسعه منابع انسانی در رتبه هفدهم، در میان 20 منطقه ایالت جامو و کشمیر قرار دارد، از نظر بخش بهداشت عمومی رتبه پانزدهم، و از نظر رتبه بندی زیرساخت های عمومی و خدمات آب و برق، رتبه 16 را به خود اختصاص داده است، که همین عقب ماندگی ها آنرا به یکی از غیرقابل سکونت ترین مناطق جامو و کشمیر تبدیل کرده است. و این به رغم وجود منابع طبیعی و معدنی غنی و فراوان در این منطقه است.

یک زمین بازی در گلابگر که این نیز به خدمت یک راهپیمایی مذهبی ([18])

هندو قرار گرفته که هر ساله در کیشتوار انجام می شود، تا به عنوان فرودگاه هلیکوتر از آن سود جویند 

عکس از جهانگیر علی

 به گفته امرسینگ از رهبران حزب کنگره ملی هند و رئیس سابق شورای شهر منطقه گلابگر در کیشتوار "از سال 1885 که ایالت جامو و کشمیر تحت حکومت دوگرا [19] بود، یاقوت‌های کبود توسط این دولت و مردم محلی در کیشتوار استخراج می شده است. اما، این فرایند ثروت سازی به توسعه ای برای این منطقه منجر نشد".

به گفته یکی از مقامات که نخواست نامش فاش شود، پس از لغو اصل 370 قانون اساسی هند در سال 2019، [20] دولت مرکزی "علاقه شدید" به کاوش در معادن غنی یاقوت کبود کیشتوار از خود نشان داده است. در سال 2021، سازمان زمین شناسی هند به همراه مقامات دولت ایالتی جامو و کشمیر، بررسی های اولیه میزان ذخایر، و معادن یاقوت کبود را در "دره پادر" تکمیل کردند و یک "استراتژی جامع" برای "اکتشاف علمی" این سنگ ارزشمند را تدوین کردند. در ماه ژوئن سالجاری نیز، تیمی از زمین شناسان شرکت Mineral Exploration and Consultancy Limited (MECL) به همراه مسئولان دپارتمان زمین شناسی و معدن ایالتی، کیشتوار را برای یک سفر دو ماهه برای اکتشاف معادن یاقوت کبود در کوه های مرتفع در دره پادر ترک کردند. دورگش داورشی، زمین شناس شرکت MECL، گفت که این تیم پایگاهی را در دره پادر ایجاد خواهند کرد، و مرحله G3 اکتشاف شامل اکتشاف ژئوشیمیایی و زمین شناسی معادن یاقوت کبود را انجام خواهند داد.

داورشی هنگام ترک کیشتوار به مقصد دره پادر در شهر گلابگر به خبرنگار رسانه وایر گفت: "ما امیدواریم که این روند را به مرحله G2 برسانیم که به دنبال آن مرحله G1 آغاز و کار معدنکاری دنبال می شود، زمانی که تخمین موجودی معادن یاقوت کبود در کیشتوار آماده می شود و امیدواریم استخراج معدن آغاز شود."

اما چالش‌های سخت و دلهره آور پیش رو از ناحیه طبیعت سخت منطقه، برای دستیابی به معادن در ارتفاعات، و مشکلاتی که کارگران و مهندسان برای تطبیق خود با شرایط سخت زندگی در آن ارتفاع با آن مواجه اند، تاکنون برنامه‌های دولت برای اکتشاف معادن در مقیاس صنعتی را با مشکل مواجه کرده است.

محمد شفیع، از ساکنان روستای کیجایی عنوان داشت که برای سفر به محل معادن یاقوت کبود باید 40 کیلومتر مسافت را پیمود، که با احتساب بازگشت به گلابگر دو روز طول می کشد. که از گردنه های سخت گذر کوهستانی عبور می کند، تا به روستای سومچم در دره پادر رسید؛ از قاطر برای حمل وسایل ضروری به این منطقه استفاده می شود.

محمد شفیع به مدت یک دهه در معادن یاقوت کیشتوار کار کرده است،

اما به دلیل مشکل سلامتی این شغل را ترک کرده است.

عکس از جهانگیر علی.

شفیع که از سال 1998 تا سال 2013 در معادن یاقوت کار کرده است به وایر گفت : "هیچ اتصال موبایلی در این مسیر 40 کیلومتری وجود ندارد، دو یا سه کمپ در مسیر از ماچیل [21] اطراف بیلکوت [22]، دنگیل [23]، و کوندایل [24] برای شبمانی و دریافت موارد ضروری در مسیر ساخته شده است، چهارپایان شب را در بیلکوت نمی توانند سر کنند، و باید به دانگیل باز گردند".

عباس یک کارگر معدن عنوان داشت که به دلیل شرایط آب و هوایی، فصل معدنکاری تنها در دو ماه از سال امکان پذیر است. "این زمانی است که ما می توانیم به تیم های معدنکاری یافتن یاقوت بپیوندیم، نزدیک به 12 کارگر و چارپایان شان که توسط دولت انتخاب می شوند و بعد از تایید پلیس می توانند اعزام شوند. هر کارگر روزی 150 روپیه دریافت می دارد، و برای کرایه چهارپایان شان نیز 1000 روپیه روزانه دریافت می کنند. ما سنگ های یاقوت زیادی را پیدا کردیم، اما این اکتشافات سودی برای کیشتوار و یا مردمش ندارد".

فرماندار ایالت جامو و کشمیر ژنرال مانوج سینها [25] روز جمعه 18 اگوست 2023 از کیشتوار دیدن کرد، و بر حسب اظهارات سخنگوی رسمی این هیات، سینها از "ابراز تشکر" دولت مرکزی و نخست وزیر نارندرا مودی برای "افزایش حمایت برای جستجو و مطالعات معادن یاقوت" در کیشتوار گفته است.

وی ادامه داد فرماندار آقای سینها در سخنرانی خود در جمع اعضای شورای محلی و نمایندگان اهالی کیشتوار در گلابگر عنوان داشت : "در یک سال آینده ما در موقعیتی خواهیم بود که معادن یاقوت را به شیوه ایی علمی به حراج بگذاریم که این امر باعث سرعت بخشی به اقتصاد محلی خواهد شد که همین امر خود باعث ایجاد یک منبع مهم برای رشد جامو و کشمیر تبدیل خواهد شد". 

معاون کمسیونر کیشتوار دکتر دیوانش یادو [26] عنوان داشت انتظار می رود که تیم رسمی اعزامی ماه آینده از منطقه ماچیل در دره پادر باز گردند "این همان موقعی خواهد بود که فرایند حراج معادن نیز آغاز می شود، ما مطمئن هستیم که کیشتوار منافع خوبی را از یاقوت هایش دریافت خواهد کرد، که صرف توسعه زیرساخت های کیشتوار خواهد شد".

امر سینگ بعنوان یک فعال محلی و از ساکنان گلابگر به رسانه وایر عنوان داشت که ساکنان کیشتوار خیلی به فواید احتمالی معدنکاری یاقوت، خوشبینانه نمی نگرند، چرا که دولت به نیازهای توسعه ایی منطقه تا کنون بی اعتنا بوده است.

"پاندیت ها [27]ساکن در کیشتوار مجبورند به جامو و یا سرینگر برای یک آزمایش پزشکی از جمله یک تصویر برداری ام.آر.آی بروند. بیشتر بیماران اورژانسی به بیمارستان هایی در خارج از منطقه ارجاع داده می شوند. کیشتوار غنی ترین منطقه معدنی در ایالت جامو و کشمیر است، اما مردم این منطقه از فواید آن محرومند".

عبدالمجید بیچو [28] ، که ریاست انجمن پیشکسوتان محلی [29] را در کیشتوار راهبری می کند، عنوان داشت که دولت باید از فواید معادن کیشتوار استفاده کند و به ساخت زیرساخت هایی عمومی همچون جاده، و بیمارستان در این منطقه اقدام کند. او عنوان داشت : "منابع کیشتوار باید اول در کیشتوار سرمایه گذاری شود. ما از فواید پروژه های انرژی بی بهره ایم. اگر معدنکاری یاقوت هم به همین سرنوشت دچار شود، و قراردادهای واگذاری آن به غیربومی ها اعطا شود، این شکستی دیگر برای کیشتوار خواهد بود".

توجه: این اولین قسمت از یک مقاله چهار قسمتی است که باقی آن متاقبا خواهد آمد.

 

 جامو و کشمیر: پروژه ها در کیشتوار چراغ خانه ها را در دیگر ایالت ها روشن می کند، نه خانه های محقر این منطقه

برای 200 نفر ساکنان روستای کاماچ [30] ، برق، جاده، بیمارستان، و دیگر نیازهای اساسی از این دست، هنوز یک آرزو است. روستاییان باید 14 کیلومتر پای پیاده راه بروند، تا به اولین و نزدیکترین امکانات بهداشتی دسترسی یابند.

 

وقتی آسمان ابری است و سلول های تولید برق خورشیدی به خوبی کار نمی کنند،

اهالی با افروختن چوب مخصوصی، خانه های خود را در شب، با آن روشن نگه می دارند.

عکس از جهانگیر علی.

 

جهانگیر علی 29 آگوست 2023

این دومین قسمت از یک مقاله چهار قسمتی از کیشتوار در ایالت جامو و کشمیر است. شما اولین بخش را در اینجا می توانید دنبال کنید 

کاماچ (کیشتوار) : در سال 2022 کادر اداری ایالت جامو و کشمیر به خاطر ارایه امکانات برق به تمام روستاها بر اساس "برنامه نخست وزیری برای صاحب برق کردن تمام خانه ها" ( PMSBHG) [31] مورد تشویق دولت مرکزی هند قرار گرفتند.  اما برای 200 نفر ساکنان فقیر و 35 خانوار ساکن در کاماچ، که یک منطقه روستایی دور افتاده در بخش چترو [32] ، از بخش کیشتوار که دسترسی جاده ایی ندارند، این تشویق یک لطیفه ظالمانه است، چرا که رویای داشتن برق، هنوز بدور از دسترس آنان است.

خانه های مسکونی پراکنده در روستای کاماچ، ساخته شده در شیب کوه،

در بخش کیشتوار، در همجوار بخش آنانتانگ [33] در ایالت جامو و کشمیر.

عکس از جهانگیر علی 

خانم منو کوماری [34] ، رئیس شورای محلی [35] شینگام – سی [36] در چترو، عنوان داشت که حدود پنجاه خانه در کاماچ وجود دارد که به انرژی برق دسترسی نداشتند. او عنوان داشت که در برنامه توسعه امسال شوراها، برقدار شدن آنان گنجانده شده است. کوماری که خود مادر دو کودک است عنوان داشت که : "برنامه داریم که کار ستون گذاری و دیگر زیرساخت ها را در کاماچ و هابالوار [37] که هنوز به برق دسترسی ندارند را انجام دهیم". او ادامه داد : "برنامه اجرایی این کار تایید شده، و انتظار می رود که به زودی آغاز گردد".

  چترو آخرین بخش از مناطق بلند کوهستانی است که کیشتوار را از بخش آنانتانگ در بخش جامو جدا می کند. رودخانه چناب [38] که با گذر از کیشتوار پرآب تر می شود، که از چترو آغاز و بر حسب برآورد ها این رودخانه می تواند، تا هشت هزار مگاوات، تنها در بخش کیشتوار برق تولید کند.

   

ساکنان کاماچ به آب لوله کشی دسترسی ندارند،

و از آبی مصرف می کنند که از کوه سرازیر است.

عکس از جهانگیر علی

مزارع پراکنده با وسعت متوسط، در دامنه های تند کوهی که پوشش گیاهی انبوهی از درختان کاج دارد، معیشت روستاییانش را تامین می کند، از روستای واتسر [39] از طریق مسیری نسبتاً دشوار و چهار کیلومتری که از میان جنگلی انبوه می گذرد، می توان به روستای کاماچ رسید. این جنگل ها محل زیست خرس های قهوه ایی هیمالیایی و پلنگ است.

کمبود نیازهای اولیه

مناطق روستایی مذکور همچنین از هر گونه امکانات بهداشتی بدور است. در صورت هر گونه نیاز به ارورژانس پزشکی، نزدیکترین کمک را مرکز سلامت آیوش [40]  که تنها داروهای گیاهی و محلی برای درمان، به بیماران ارایه می دهد خواهد بود. اولین مرکز پزشکی در روستای تانا [41] در بخش چینگام قرار دارد که 14 کیلومتر از آنجا دورتر است و نیم این مسیر 14 کیلومتری را هم باید پیاده طی کرد.

بیمارستانی در 30 کیلومتری چترو قرار دارد، اما یافتن وسیله نقلیه ایی برای رفتن به این بیمارستان کار هرکول (کنایه از غیر قابل انجام بودن آن) است. گرچه واجدین رای در این منطقه، دارای حق رای هستند ولی رای آنان اثر خاصی بر رقابت انتخاباتی ندارد. آسا رام ساکن کاماچ عنوان داشت : "موقعی که یک مورد اورژانس پزشکی پیش بیاید، بیمار را بر تخت روان سوار کرده، و روی دوش خود او را تا رساندن به جاده، حمل می کنند. خوشبختانه تا کنون تراژدی اتفاق نیفتاده است."  

آسا رام یک کشاورز فقیر، زندگی خود را به عنوان کارگر پرورش

دهنده سبزیجات و ذرت در یک مزرعه کوچک می گذراند.

عکس از جهانگیر علی

هیچگونه موسسه آموزشی در این منطقه روستایی وجود ندارد. تعداد کمی از کودکان باید از کوه پایین بیایند تا به یک مدرسه ابتدایی برسند که 5 کیلومتر دورتر از کاماچ در روستای زیوال [42] قرار دارد. این مردم نه برق دارند و نه تلویزیونی، و یا وسایل گرمایشی.

شامو نات [43] ، کشاورز  45 ساله که دو کودکش را در مدرسه زیوال ثبت نام کرده است عنوان داشت : "در جهان کنونی داشتن هر وسیله ایی، به داشتن برق بستگی دارد. اما شانس برخورداری از این وسیله را نداریم". و ادامه داد در این منطقه پوشش و ارتباط موبایلی هم نیست.

شامو نات با خانواده اش در روستای کاماچ از کیشتوار.

عکس از جهانگیر علی

او اضافه کرد که "برای داشتن یک تماس موبایلی باید به روستایی دیگر در دو کیلومتری برویم". عمران شاه، یک روزنامه نگار محلی بیان داشت حداقل دوازده نقطه روستایی از این دست همچون بونزاوا، کیتار، گورو، کری و جدو [44] در کیشتوار وجود دارد، که صاحب برق نمی باشند. شاه بعنوان یک روزنامه نگار آزاد که با رسانه های محلی و ملی همکاری می کند عنوان داشت: "پروژه های تولید برق در کیشتوار، منازل ایالت های شمالی دیگر کشور را روشن می کند، اما روستاهای خود ما در این منطقه از این برق بهره ایی ندارند".  سونیل کومار (25 ساله) یکی از ساکنان کاماچ است که در امر رساندن خریدها به مشتریان یک شرکت چند ملیتی آنلاین در شهر جامو کار می کند، عنوان داشت که او هر ماه، یک یا دوبار به روستای خود می رود. سونیل که برای راهنمایی گزارشگران به این منطقه رفته، و به تازگی به جامو بازگشته است عنوان داشت : "خسته می شوم، چونکه آنجا، چیزی برای انجام دادن وجود ندارد. نه مغازه ایی، نه جاده ایی، نه ارتباط موبایلی. می خواهم در کمترین زمان ممکن از آنجا فرار کنم".

آشوک رینا (28 ساله) که در یک شرکت خصوصی در پنجاب کار می کند، عنوان داشت که روستاییان به برکت مهر و بخشش اهالی روستاهای اطراف چینگام است که می توانند موبایل خود را با اشتراک برق آنها شارژ نگه دارند. چراغ قوه موبایل ها در مواقع اورژانسی بعنوان یک وسیله برای جستجو استفاده می شود. او عنوان داشت که "وقتی یکی از اهالی روستا به چینگام می رود، شما می توانید او را ببینید که با تعدادی باطری پاور بانک بر می گردد. وقتی هوا در اکثر موارد ابری است، صفحه های خورشیدی تولید برق به خوبی کار نمی کنند. تعداد زیادی از مردم با سوزاندن چوب، خانه های خود را در شب روشن می کنند".

شوکت حیات ماتو [45] ، قاضی بخش چترو عنوان داشته که برخی از روستاهای چینگام در کیشتوار وجود دارد که به خاطر شرایط جغرافیایی خود به شبکه برق وصل نیستند. او عنوان داشت که "این یک منطقه دور افتاده و صعب العبور است. برای یک دهکده، نصب پروژه های تولید انرژی خورشیدی در حال انجام است، و دو دهکده آخر در این بخش نیز تا پایان سال جاری میلادی بوسیله این دستگاه های مولد برق، مجهز خواهند شد". دکتر دیونش یادو معاون کمیسیونر کیشتوار عنوان داشت که کاماچ یک اقامتگاه فصلی است که انرژی خورشیدی برای ساکنان توسط مقامات دولت محلی ارایه شده است. او ادامه داد که "ساکنان کاماچ از روستای خورا که در یک و نیم کیلومتری آنجا قرار دارد، به کاماچ می روند، بنابراین نمی توان آنجا را به عنوان یک روستا رده بندی کرد".

با این حال موهان لال 50 ساله، از ساکنان کاماچ، عنوان داشت که اهالی روستا که اکثر آنها کشاورزانی هستند که زمان کوتاهی به کشاروزی در کاماچ می پردازند و برای امرار معاش به دامداری رو آورده اند، بیشتر اوقات سال را در روستا می گذرانند. لال که خود یک کشاورز است عنوان داشت : "ما در اینجا برای 9 ماه از سال زندگی می کنیم، آیا این یک زندگی فصلی است"

معاون کمیسیونر، دکتر یادو عنوان داشت، شورای محلی در سال مالی جاری اتصال این منازل را به شبکه برق، در برنامه خود دارد، و ادامه داد : "چهارصد هزار روپیه بودجه برای روستاییان باقی مانده در کاماچ در نظر گرفته اند". یک مقام ارشد منطقه از برپایی 18 قطب برق برای این منظور خبر داد، و ادامه داد که : 10 الی 12 منطقه روستایی نیز در مناطق دور دست دره پادر هستند که فاقد برق هستند. بنابراین تمام این روستاها تا پایان این سال مالی صاحب برق خواهند شد".

جامو و کشمیر:

انفجارات برای پروژه های برق روستاهای نزدیک را در حالت دلهره نگه داشته است

خانه های زیادی در درابشالا [46] دارای ترک های باز شده ایی است که اقامت در این خانه ها را برای ساکنان ناامن کرده است. ساکنان معتقدند که زمین لرزه ها و سرازیر شدن سنگ ها روی خانه های شان اجازه خواب به آنان در شب ها را نمی دهد. پروژه های در حال اجرا بر رودخانه چناب روی مناطق زلزله خیز قرار دارد.

 

یک زن در درابشالا ، منطقه ایی در کیشتوار

شکاف هایی روی دیوار خانه اش را نشان می دهد

که در اثر انفجارات ساخت پروژه سد سازی راتل [47]

روی رودخانه چناب ایجاده شده است.

عکس از جهانگیر علی

جهانگیر علی

30 آگوست 2023

این سومین مقاله از یک گزارش چهار قسمتی از کیشتوار در جامو و کشمیر است. شما قسمت اول و دوم این مقاله ها را در اینجا و اینجا می توانید بخوانید. مقاله آخری در ادامه خواهد آمد.

درابشالا (کیشتوار): هر روز وقتی ابّان (هشت ساله) از مدرسه باز می گردد، مادرش نازیه اختر، که خانه دار است، او را در خانه دو طبقه اشان در درابشالا حبس می کند. کمی دورتر از خانه آنان یکی از بزرگترین زمین های بازی در این روستای کوهستانی قرار دارد که به لطف شرکت دولتی پروژه برق "راتل" در ماه های جاری به یک محیط با پتانسیل کشتار تبدیل شده است.

ساکنان می گویند که با صدای انفجارها بیدار می شوند، که اغلب بدون اخطار قبلی صورت می گیرد؛ این انفجارات باعث بارش سنگ بر سقف خانه های آنها می شود. که به ترس و دلهره اهالی به خصوص کودکان و پیران منجر می شود. ابّان که لبخندی بر لب دارد عنوان می دارد: "مادر به من گفته است که بیرون رفتن پر خطر است، بنابراین من داخل خانه بازی می کنم. اما اینجا به خوبی بازی با دوستانم در زمین بازی نیست. بازی در خانه جذابیت و تفریح و هیجانی ندارد".

صدها کارگر سازنده مهجز به ابزارهایی با فن آوری بالا، و ماشین آلات برش کوه و وسایل حمل بارهای سنگین، که به وسیله مهندسان هدایت می شوند، در حال مبارزه با ضرب الاجل ها و تغییرات آب و هوایی هستند تا ساخت و ساز پروژه برق آبی راتل را بر رودخانه ایی جاری به پایان برسانند. پروژه 3300 کرور روپیه ای که قرار است در سال 2026 راه اندازی شود، یک سرمایه گذاری مشترک با دولت جامو و کشمیر، که در آن دولت مرکزی هند سهامدار اکثریت سهام است. بیشتر از 427 هکتار زمین برای این پروژه تصاحب شده است، که 373 هکتار آن جنگلی، که شامل 75 هکتار بستر رودخانه و 16 هکتار زمین است که از مردم منطقه خریداری شده است.

فعالیت های ساخت پروژه برق راتل در داربشالا در حال انجام است.

احداث جاده های دسترسی پایان یافته و تونل ها ساخته شده است.

عکس از جهانگیر علی

پروژه ایی افتخار آمیز که یکی از چند پروژه برق آبی است که بر روخانه چناب در حال اجراست، که به گفته منابع رسمی، در منطقه لرزه‌ای چهار، کمربند کریستالی مرکزی در هیمالیای بزرگ قرار دارد که بر اساس یک مطالعه رسمی در معرض "تغییر شکل‌های زمین ساختی شدید" قرار گرفته است. پروژه ایی که بر اساس مطالعات دانشگاه جامو، 46 خانواده با جمعیتی حدود 285 نفر را در روستای کندینی [48] تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. که در منطقه غرقابی سد قرار می گیرند، و 16 خانواده شامل بیش از 100 نفر در درابشالا، که خانه ها و املاک شان میزبان سد و تاسیسات برق خواهند بود، نیز تأثیر خواهند پذیرفت.

این پروژه در سال 2012 توسط دولت ایالتی آقای عمر عبدالله تایید و تصویب شده، و به دلیل اجرای ضعیف پروژه، و کمبود منابع مالی، سازندگان این پروژه ضرب الاجل های متعددی را از دست دادند و لذا تعداد افراد متاثر از پروژه (PAFs) در طول سال های تاخیر در اجرا، افزایش یافت. در سال 2020 دولت مرکزی یک حرکت و نیروی تازه در پروژه دمید.

برای پروژه تولید انرژی آبی راتل که در بالادست پروژه 450 مگاواتی باغلیهار [49] و پایین دست پروژه 390 مگاواتی دولهستی [50] در کیشتوار واقع شده است، ساخت دو تونل انحرافی با قطر 11 متری را پیش بینی می کند که یکی از آنها در سال گذشته تکمیل شد و چهار تونل استوانه ایی با قطر 6.6 متری. به همراه یک سد بتنی 133 متری، مخزن، نیروگاه زیرزمینی و جاده های دسترسی را در خود دارد.

بنا بر گفته مقامات رسمی، بر اساس قرارداد امضا شده بین شرکت "GoI" که متعلق به شرکت ملی برق آبی می باشد، با شرکت توسعه برق ایالتی جامو و کشمیر، پروژه 850 مگاواتی راتل، 3136 میلیون واحد در سال برق تولید خواهد کرد که که 84 درصد آن به عنوان برق تجاری به فروش می رسد، و ایالت جامو و کشمیر تنها 16 درصد این برق را به صورت رایگان دریافت خواهد کرد.

بر مبنای معاهده آبی سند [51] بین هند و پاکستان، بانک جهانی و دادگاه داوری در حال رسیدگی به اختلافی است که بر سر ساخت پروژه برق آبی در قلب دره چناب در ایالت جامو و کشمیر در حال ساخت است، این موارد پس از اعتراض پاکستان به این سد سازی ها صورت گرفت. منابع عنوان داشته اند که این پروژه شاید اولی از این نوع باشد که دولت در حال اجرای پروژه ایی است که هنوز موضوع کمک های ارایه شده، و  جایگزینی مردم تحت تاثیر قرار گرفته از این پروژه، هنوز مشخص نشده است.

اعاهایی مبنی بر تخلفاتی از سوی پیمانکار این سد نیز وجود دارد. از جمله ویدئویی که اخیرا توسط مردم محلی ضبط و منتشر شد، که نشان می دهد که کامیون های سنگین، مواد حفاری شده از محل سایت پروژه را با نقض آشکار مفاد قرارداد آبی سند، به رودخانه چناب می ریزند. آقای بات، زمین شناس ارشد، که منطقه هیمالیا را به طور گسترده مطالعه کرده است، به وایر بیان داشت که "این سد سازی ها اکوسیستم رودخانه را نابود می کند و جریان (رودخانه) را تغییر می دهد."

جامعه کوچکی از مردم نیز که بر فراز تپه ای در کنار رودخانه چناب زندگی می کنند، جایی که کار ساخت و ساز این پروژه در آن در حال انجام است، و از برنامه دادن منزل و زمین ما به ازا، بیرون مانده اند. این جامعه از مرکز درابشالا در کنار بزرگراه دودا-کیشتوار پراکنده اند، و فعالیت های ساختمانی باعث بدبختی ها و ترسی فراگیر از ویرانی و مرگ برای آنان شده است.

یکی گروه از کارکنان پروژه راتل در یک صف مقابل

یک دستگاه خودپرداز در شهر درابشالا ایستاده اند 

عکس از جهانگیر علی

از آنجا که مواد منفجره قدرتمند برای حفر تونل های این پروژه استفاده می شود، این امر باعث ایجاد شکاف هایی در دیوار برخی از خانه های مردم در درابشالا شده است، که این شکاف ها زندگی در آنها را، در این منازل غیر ایمن کرده است. انفجارات قوی و قدرتمند باعث پرتاب سنگ به هوا، و بارش بر این منازل شده است.

دره چناب در منطقه زلزله خیز فعال هیمالیا قرار دارد. منطقه کیشتوار در منطقه ای با فعالیت لرزه ای پرخطر قرار دارد که تنها در سال جاری بیش از ده ها زمین لرزه با مرکزیت دره چناب ثبت شده است. این در حالی است که این منطقه شاهد هیچ گونه زمین لرزه ای عمده نبوده است - آخرین زمین لرزه بزرگ در ایالت جامو و کشمیر به سال 2005 بر می گردد – اما فعالیت حفر تونل و انفجارهای ناشی از آن، احتمال رانش سنگ را در این دره افزایش می دهد، و پایداری کوه را کاهش داده، و این روستا را مستعد بلایای طبیعی بیشتری می کند. سال گذشته چهار نفر کشته و شش نفر مجروح ناشی از رانش زمین، ناشی از فعالیت پروژه برق آبی بوده است.

بنا به اظهار اهالی محل، موقع ایجاد انفجارات در پروژه، زمین تکان می خورد و باران سنگ بر منازل آنان می بارد، لذا نه در روزها آسایش دارند و نه در شب ها خواب. این در حالی است که زمین بازی بچه ها بلا استفاده مانده، مغازه ها زیر لایه ایی از گرد و خاک پوشیده شده، که موقع انفجارها و دیگر فعالیت های سد سازی به هوا می شود. معاون کمیساریای کیشتوار، دیوانش یاداو با رد اینکه فعالیت های ساخت و ساز بر خانه های مسکونی در این منطقه تأثیر منفی گذاشته است، به وایر اذعان کرد که : "مساله آلودگی ناشی از گرد و غبار وجود دارد که به زودی به آن رسیدگی خواهد شد".

معاون کمیساریای کیشتوار گفت که این پروژه باعث ایجاد فرصت های شغلی زیادی برای اهالی منطقه شده است. "به 230 تن از 250 نفری که زمین های خود را برای ساخت و ساز این پروژه ارایه کرده اند، فرصت شغلی ارایه شده، و فرصت های شغلی بیشتری نیز در راه است". با این حال ساکنان محلی که خانه های شان در اثر انفجارات ترک برداشته از بی توجهی دولت به این امر گلایه مند هستند. جایوتی پریهار مادر دو کودک کوچک 6 و 8 ساله گفت : "در اکثر روزهای هفته ما با صدای مهیب ناشی از انفجارات بیدار می شویم. در برخی از روزها انفجارات از صبح تا عصر هم ادامه دارد، قبل از هر انفجاری باید در سوت خطر دمیده شود، اما هیچ انفجار برنامه ریزی شده، و یا اخطاری وجود ندارد. و هر زمانی ممکن است این انفجار اتفاق بیفتد".

نازیه اختر، مادر ابّان عنوان داشت که "بعضی وقت ها انفجارهایی در طول روز اتفاق می افتد. سنگ های ناشی از انفجار در هوا معلق می شوند و مثل باران بر منازل ما می بارند. یک بار من به سختی از یکی از این سنگ ها فرار کردم، و سنگ داشت به من اصابت می کرد".

معاون کمیساریای کیشتوار گفت که مسئولین امر دستگاه های لرزه نگار در درابشالا و مناطق اطراف نصب کرده اند "تا مطمئن شوند که فعالیت های انفجاراتی آنها از آستانه مجاز تجاوز نمی کند" که به سازه های بتنی ضربه بزند. او گفت: "ساکنان ممکن است شکایت هایی داشته باشند، اما دولت متعهد است که به آنها رسیدگی شود." با این حال، بسیاری از ساکنان محلی از تضمین های رسمی رضایت ندارند. مکانیسم لرزه‌سنج‌ها تنها از ساختمان‌های بتنی محافظت می‌کند. در مورد ساختمان هایی که از بتن ساخته نشده اند چطور می شود؟ عبدالحق ماتو یکی از ساکنان درابشالا عنوان داشت "خانه من در آستانه فروپاشی است، اما به جای گوش دادن به نارضایتی های واقعی ما، با پرونده های پلیسی تهدید می شویم."

جامو و کشمیر:

زیارتگاه صوفی کیشتوار، سمبل وحدت مسلمان و هندوها، و باعث تعادل و هماهنگی فرقه ایی [52]

اگرچه کیشتوار شاهد شورش های جمعی مرگبار فرقه ایی در گذشته نه چندان دور پیش از انتخابات بوده است، اما مردم از هر مذهب در این ناحیه کوهستانی جشن سالانه شاه اسرار [53] ، صوفی متعلق به قرن 17 را همه با هم برگزار می کنند که این زیارتگاه به نام او نامگذاری شده است.

 

مرقد صوفی مقدس شاه اسرار در شهر کیشتوار، دوستدارانی را از تمام مذاهب به خود جلب و جذب می کند،

نخی محکم برای برای اتصال طرف های فرقه ایی درگیر در منطقه قطبی شده مذکور محسوب می شود.

عکس از جهانگیر علی

فرقه گرایی

این آخرین مقاله از یک سلسله مقالات چهار قسمتی است که از کیشتوار در جامو و کشمیر عرضه می شود، شما می توانید قسمت اول مقاله را در اینجا ، دوم را در  اینجا و قسمت سوم را در  اینجا مطالعه کنید.

 

چوگام [54] (کیشتوار): هر وقت کیشوری لال شان [55] احساس افسردگی می کند، به دیدار از مرقد و زیارتگاه شاه اسرار الدین بغدادی [56] می رود که در چند قدمی داروخانه او در شهر کیشتوار در ایالت جامو و کشمیر واقع است. شان که رهبر محلی حزب بهاراتیا جاناتا [57] می باشد عنوان داشت : "صبحگاهان غسل می کنم و به زیارتگاه می روم، حضور در آنجا به من آرامش ذهنی می دهد. همسر و فرزندانم هم به این مرقد و زیارتگاه ادای احترام می کنند. وقتی گاو مان هم زایمان می کرد، مادرم اولین روغن حاصل از شیر آنرا برای استفاده در چراغ های این  مرقد و زیارتگاه می فرستاد".

 

کیشوری لعل شان، یک رهبر حزب بی.جی.پی در کیشتوار، یکی از زائران مرقد و زیارتگاه

صوفی شاه اسرار است. همسر و فرزندانش هم به این  مرقد و زیارتگاه ادای احترام می کنند.

عکس از جهانگیر علی

در شهر کیشتوار – که سابقه ایی از تنش های خونین فرقه ایی (هندو – مسلمان) در گذشته داشته است –  مرقد و زیارتگاه شاه اسرار، که متعلق به یک صوفی سده 17 میلادی است و ریشه نژادی او به ایران می رسد، یک نیروی وحدت بخش است که هندوها و مسلمانان این بخش کوهستانی در قلب دره چناب را در کنار هم جمع می کند. مرقد و زیارتگاه جناب اسرار در مجاورت زمین وسیع چوگان که توسط کوه های باشکوه هیمالیا احاطه شده است، در اتاقی کوچک مربعی شکل قرار دارد، که فضای این زیارتگاه با عطر روغن گل رز و دود چوب های عودِ سوخته سنگین و عرفانی می شود.

محراب زیارتگاه و مرقد شاه اسرار، صوفی و مرد مقدس متعلق به قرن 17 میلادی

با ریشه ایرانی، و از نوادگان پیامبر اسلام، عکس از جهانگیر علی

پدر اسرار، فرید الدین بغدادی، بعنوان فردی شهرت دارد که اسلام را در دره چناب گسترش داده است. بغدادی، که مرقدش در قسمت دیگری از شهر قرار دارد، در سال 1664 میلادی وارد منطقه کیشتوار شد، این زمانی بود که این منطقه تحت پادشاهی هندو راجا کیرات سینگ [58] ، از راجپوت ها [59] بود. تحت نفوذ کلام فرید الدین بود که حاکم هندوی منطقه، اسلام را قبول کرد. همانطور که نویسنده کشمیری جی.ام.دی صوفی در کتاب "کشمیر : تاریخ کشمیر بودن" [60] ،  که یک نوشته عمیق در تاریخ جامو و کشمیر است نوشت : "کیرات سینگ نام سعادت یارخان [61] را از اورنگ زیب [62] در سال 1687 دریافت داشت. بزرگترین معبد هندویی کیشتوار در مرکز شهر را به مسجد تبدیل کرد"،  

بر حسب گفته آقای رشید شاه، یکی از اهالی محل، ، بدنبال این کیرات سینگ، دختر خود را به عقد بغدادی در آورد، "دو فرزند، حاصل این ازدواج دوم بغدادی بود که حضرت اسرار شاه یکی از این دو بود".  ساکنان محلی کیشتوار از نقل "معجزات" اسرار الدین لذت می برند، که اعتقاد بر این است که مردم از همه مذاهب را به سمت صوفیه و اسلام جذب کرد. اسرار که از نوادگان بلافصل عبدالقادر گیلانی [63] ، عالم حنبلیِ بسیار مورد احترام اهل ایران، و مؤسس فرقه قادریه از صوفیان اسلامی است، در جوانی با فروتنی و کرامات خود موجب احترام مردم کیشتوار شد.

یکی از داستان های مشهور از کرامات شاه اسرار مربوط به زنده کردن تنها پسر مرده دوستش، و همچنین یک هندوی ساکن کیشتوار، از طریق تکان دادن عصای خود، که با زمزمه آیه های قرآنی همراه بود، را بیان می کند. حاجی مشتاق احمدشاه، که در همسایگی این زیارتگاه زندگی می کند، گفت: "او به نابینایان بینایی بخشید، دیوارها را به حرکت درآورد، و افراد مبتلا به بیماری های مهلک را شفا داد". مشتاق شاه، از نوادگان شاه فرید الدین بغدادی، دارنده ده‌ها نسخه خطی گرانبهای قرن هفدهمی است که به زبان‌های فارسی، عربی و کردی هستند، که شامل جزئیات سفرهای بغدادی، اشعار او، و شجره نامه و اصل و نسب او، که از نوادگان حضرت محمد، پیامبر گرامی اسلام، هستند.

مشتاق احمد شاه، از نوادگان شاه اسرار، که یک ساختمان دو طبقه که درست

در کنار  مرقد و زیارتگاه اصلی ساخته است، این نسخ خطی گرانبها را در آن نگه داری می کند. عکس از جهانگیر علی

در بنای دو طبقه ای که شاه در مجاورت حرم ساخته است، وسایل شخصی شاه اسرار از جمله یک تار مو، یک کاسه از استخوان ماهی که بر روی آن آیات قرآن حک شده است، یک عصا، یک شمشیر و یک کلاه در آن قرار دارد. آثار باستانی باقی مانده از گذشت کیشتوار، هر ساله در جشنواره سالانه شاه اسرار در ماه نوامبر به نمایش گذاشته می شود که هزاران نفر از جمله هندوها و سیک ها در شهر گرد هم می آیند تا به صوفی محبوب خود ادای احترام کنند. جشن سالانه بغدادی، پدر شاه اسرار، در ماه ژوئن برگزار می شود.

رامش تاکور از ساکنان چترو در کیشتوار که خود در این فستیوال سالانه هر سال برای دهه هاست که شرکت می کند، عنوان داشت که "اولیا [64] به یک مذهب خاص تعلق ندارند". "یک ارتباط معنوی با این عارف و صوفی دارم و توسط او کمک می شوم، کمکی که حتی دوستان مسلمانم، از آن ها برخوردار نیستند". به گفته اهالی کیشتوار، احترام، نگرانی و عشق شاه اسرار نسبت به مردم، صرف نظر از مذهبشان، باعث شده است، تا شاه اسرار طرفداران زیادی در این شهر پیدا کند.

رامش کومار گوپتا، یک تاجر لباس در کیشتوار، اعتقاد دارد که اعتقادات مذهبی

هندویی او را از زیارت مرقد و زیارتگاه شاه اسرار باز نمی دارد. عکس از جهانگیر علی

رامش کومار گوپتا، که مغازه اش در شورش های فرقه ایی مذهبی (هندو - مسلمان) سال 2013 غارت شد و به آتش کشیده شد، عنوان داشت "هندوهای کیشتوار خود را محدود به معابد هندویی نمی کنند. کیشتوار شهر این صوفی مقدس است. من یک فرد مذهبی عبادت کننده در معبد هستم، و همچنین به زیارت مرقد و زیارتگاه شاه اسرار نیز می روم". شان، رهبر محلی BJP که همچنین رئیس شورای توسعه بلوک کیشتوار است، گفت که این زیارتگاه نمادی از هماهنگی جمعی فرقه ایی در شهری است که هندوها در آن در اکثریت هستند. کیشتوار شاهد برخی از مرگبارترین شورش ها در جامو و کشمیر بوده است، که بسیاری از آنها زمان بندی شده اند تا حالت دو قطبی شدگی را در آستانه انتخابات ایجاد کنند.

شان عنوان داشت : "به خاطر نعمت این مرد مقدس است که مسلمانان و هندوهای کیشتوار به زندگی هماهنگ فرقه ایی خود در کیشتوار ادامه می دهند. و بسیاری از حوادث زشت اجتماعی رخ داده است، اما دو جامعه (هندو – مسلمان) آنها را دوستانه حل کرده اند." گوپتا، 55 ساله، یکی از حامیان BJP، معتقد است که مذهب هندو او را از زیارت زیارتگاه شاه اسرار منع نمی کند. من کارکنان مسلمان خود را از اقامه نمازشان باز نمی دارم، همه ادیان به ما مدارا و احترام به دیگران را می آموزند. سیاست ما را از هم جدا کرده است اما حضرت اسرار همچنان ما را متحد می کند."

منبع : https://thewire.in/communalism/jk-kishtwars-sufi-shrine-unites-muslims-hindus-stands-tall-as-symbol-of-communal-harmony

 

[1] - Jehangir Ali روزنامه نگار مستقل، فوق لیسانس روزنامه نگاری و ارتباطات جمعی از دانشگاه کشمیر، در ایالت جامو و کشمیر و از شهر سرینگر می باشند که مقالات متعددی از ایشان در رسانه های منطقه و خارج از منطقه در خصوص کشمیر چاپ و منتشر شده است، آثار وی در الموندو، وایر، الجزیره، بی.بی.سی و... (Le Monde, The Wire, Al Jazeera, BBC, The Quint) منتشر شده است.   

[2] - ایالت جامو و کشمیر به مرکزیت شهر سرینگر، در شمال شرق هند، بین سه کشور هند، چین و پاکستان واقع است منطقه ایی عموما مسلمان نشین که طبق قوانین جدایی هند و پاکستان باید به پاکستان می پیوست ولی با مقاومت هندی ها، این امر صورت نگرفت و اکنون 75 سال است که این منطقه مورد منازعه بین این سه کشور می باشد. مردم این منطقه در گاز انبر این سه کشور وضعیت خوبی ندارند. کشمیر منطقه‌ای در شمال غربی شبه‌قاره هند است که از ایالت جامو و کشمیر تحت کنترل هند، ایالت و کشمیر آزاد تحت کنترل پاکستان و منطقه اقصی چین تحت کنترل جمهوری خلق چین تشکیل می‌شود. این منطقه عمدتاً کوهستانی است. کشمیر یکی از حوزه‌های اصلی نفوذ زبان هندو آریایی به‌شمار می‌رود. ایالت هندی جامو و کشمیر حدود ۱۰۱٬۴۳۷ کیلومتر مربع وسعت دارد و در سرشماری سال ۲۰۱۱ بیش از ۱۲ میلیون نفر جمعیت داشته‌است. پایتخت تابستانی آن سرینگر مرکز تاریخی منطقه و پایتخت زمستانی آن جامو است. منطقه تحت کنترل پاکستان از کشمیر آزاد به پایتختی مظفرآباد با مساحت ۵٬۶۱۹ کیلومتر مربع و ایالت گلگت بلتستان با مساحت ۷۲٬۴۹۶ کیلومتر مربع تشکیل می‌شود و مساحت مناطق عمدتاً خالی از سکنه تحت کنترل چین هم ۴۲٬۶۸۵ کیلومتر مربع است. این منطقه تا پیش از استقلال هندوستان در سال ۱۹۴۷ یک دولت سلطنتی تحت‌الحمایه بریتانیا داشت. در جریان جدایی پاکستان از هند هر دو کشور مدعی حکومت بر این منطقه بودند که به وقوع چندین جنگ بین این دو کشور انجامید.

[3] - Kishtwar کیشتوار منطقه ایی در ایالت جامو و کشمیر در شمال شرقی هند قرار دارد این منطقه بزرگترین و کم جمعیت ترین منطقه جامو و کشمیر است. این شهر در حاشیه رودخانه چناب قرار دارد منطقه کیشتوار از 13 بلوک تشکیل شده است: مروه، واروان ، داچان، کیشتوار ، ناگسنی، درابشالا ، ایندروال، میدان مغول، بونجواه، ماچایل، پالمار، تاکریه تریغام و پادار . هر بلوک از چندین پانچایات تشکیل شده است .. این ناحیه توسط مرز منطقه کارگیل در شرق، منطقه چمبا به سمت جنوب، منطقه انانتناگ در شمال و انانتناگ و دودا مناطق به غرب محصور است. کیشتوار در سال 2007 به عنوان یک واحد اداری مستقل با مرکزیت شهر کیشتوار تشکیل شد که در فاصله 235 کیلومتری از سرینگر واقع شده است. این سرزمین که به عنوان "سرزمین یاقوت کبود و زعفران" شناخته می شود، از نظر محصولات جنگلی نیز بسیار غنی است. با ایالت هیماچال پرادش همسایه است. منطقه کیشتوار یک ناحیه تازه تشکیل شده در جامو و کشمیر است. از سال 2011، این سومین ناحیه کم جمعیت جامو و کشمیر (از 22 منطقه)، پس از Kargil و Leh با مساحت 7737 کیلومتر مربع است.

[4] - کمپانی هند شرقی در هندوستان (انگلیسی  Company rule in India ) اشاره به حاکمیت و نقش فزایندهٔ این کمپانی بریتانیایی در بخش‌هایی از شبه قارهٔ هند دارد که تقریباً از ۱۷۵۷ و پس از نبرد پلاسی آغاز گردید. نواب بنگال و مرشدآباد با پذیرفتن شکست در این نبرد، قلمرو خود را تسلیم کمپانی بریتانیایی نمود. هر چند این موضوع تنها عامل اصلی نبود و موارد دیگری نیز در این جریان تأثیرات بسزایی داشت. در سال ۱۷۶۵ میلادی، کمپانی به شورا تضمین داد که می‌تواند عایدات بنگال و بیهار را دریافت نماید. همین‌طور نیز در سال ۱۷۷۳، اقدام به پایه‌گذاری مرکزی در کلکته برای گماشتن ژنرال وارن هستینگز، نخستین والی و فرماندار آن حدود نمود. کمپانی در سال ۱۸۱۸ نیز با شکست مراتا در سومین نبرد انگلستان و مراتا و برکناری پیشوا قلمروی وی را متصرف گردید. در همین زمان، انگلستان تبدیل به نیروی برتر در هندوستان گردید.

[5] - تیموریان (یا: گورکانیان هند، یا بابریان ؛ مغولان هند) عنوان‌ سلسله‌ای‌ اسلامی‌ در هند (۹۳۲ـ۱۲۷۴ق) است. بنیانگذار این‌ سلسله‌، ظهیرالدین‌ محمد بابر بود که در ۹۳۲ق دولت تیموریان را در هند تأسیس کرد و پس‌ از او شانزده‌ پادشاه‌ از این‌ سلسله‌ بر دهلی‌ حکومت‌ کردند که‌ معروف‌ترین‌ آن‌ها، اکبر شاه، جهانگیر، شاه‌ جهان‌ و اورنگ‌ زیب‌ بودند. حکومت‌ تیموریان‌ هند در دورۀ‌ اکبر شاه‌ و جهانگیر به‌ اوج‌ شکوه‌، و در دورۀ‌ اورنگ‌ زیب‌ به‌ نهایت‌ وسعت‌ و قدرت‌ خود رسید. پادشاهان‌ این‌ سلسله‌ سیاست‌ تساهل‌ و تسامح‌ در برابر سایر فرق مذهبی‌، به‌‌ویژه‌ هندوان‌ را در پیش‌ گرفتند و روابط‌ حسنه‌ای‌ با ایران‌ و سایر حکومت‌های‌ مسلمان‌ و هندو در سایر ولایات‌ هند برقرار کردند. اورنگ‌ زیب‌ ( ۱۰۶۸ـ۱۱۱۸ق)، ششمین‌ پادشاه‌ این‌ سلسله‌، گرچه‌ مردی‌ ادیب‌، عالم‌ و پاکدامن‌ بود، تعصبات‌ مذهبی‌ او از یک‌سو، و کشورگشایی‌های‌ وی‌ که‌ به‌ نابودی‌ بسیاری‌ از حکومت‌های‌ محلی‌ انجامید از سوی‌ دیگر سبب انحطاط‌ سیاسی‌ این‌ سلسله‌ شد.

[6] - جنبش استقلال‌طلبی هند، سلسله‌ای از انقلابات بود که توسط مردم هندوستان و در جنگ با امپراتوری بریتانیا بر سر استقلال سیاسی هند صورت گرفت. جنبش از شورش ۱۸۵۷ میلادی شروع شد و در اواسط دههٔ ۴۰ میلادی با «جنبش خروج از هند» به رهبری مهاتما گاندی و تسخیر هند بریتانیا توسط ارتش ملی هند به رهبری سوبهاش چاندرا بوز اوج گرفت. آزادی نهایی بالاخره در ۱۵ اوت ۱۹۴۷ میلادی ممکن شد.

[7] - بریلوی فرقه‌ای صوفی‌مشرب است که در دوران استعمار بریتانیا در هند پیدا شد، این فرقه در دوستی و تقدیس پیامبران و اولیاء، خصوصاً محمد افراط و زیاده روی می‌نمایند، و به آنان صفاتی را نسبت می‌دهند که وی را از بشر بودن بالاتر می‌برد.

[8] - شیخ خواجه معین الدین حسن سجزی چشتی مشهور به خواجه معین الدین چشتی درگذشته به سال ۶۳۳ قمری در اجمیر شریف هند. در ایالت راجستان - جیپور. بعضی او را از اهالی سیستان عده‌ای او را از هرات و بعضی از سمرقند دانسته‌اند اما آنچه مسلم است او فارس زبان بود و آثار خود را به زبان فارسی نگاشته است. سال ۵۸۸قمری همراه لشکریان سلطان معزالدین محمد غوری (هرات) از ایران و افغانستان به هند رفت و در اجمیر ساکن شد. وی یکی از مهم‌ترین و موثرترین طریقه‌های صوفی که هم در تاریخ سیاسی و اجتماعی شبه قاره و هم در تاریخ ادبیات فارسی در آن سامان نقش داشته‌اند و صوفیان پیرو طریقه چشتیه هستند.

[9] - محمد بن احمد بن علی دهلوی۶۳۳–۷۲۵ ه‍.ق یا حضرت شیخ خواجه سیّد محمد نظام‌الدّین اولیا معروف به شاه نظام‌الدین اولیا، شیخ نظام‌الدین اولیا، شاه نظام اولیا، نظام دهلوی و نظام الدین خالدی دهلوی از مشایخ قرن هشتم هجری و اعاظم عرفای هندوستان و بزرگان طریقت چشتیه است. او چهارمین جانشین معنوی یا «خلیفه» خواجه معین‌الدین چشتی بود.[۱] او همچنین به «بحاث» و «محفل شکن» شهرت داشت و به «نظام» و «نرگسی» تخلص می‌کرد. پدر وی اهل بخارا بود که به شبه‌قاره هند مهاجرت کرد و در لاهور اقامت گزید و پس از چندی از لاهور به قصبهٔ بدایون در ایالت اتارپرادش در شرق دهلی رفت و در آنجا ساکن شدند. نظام‌الدین در آنجا چشم به جهان گشود. او در سن پنج سالگی پدر را از دست داد و مادرش بی‌بی زلیخا تربیتش را به عهده گرفت. او زنی پارسا و زاهد بود و در تربیت فرزندش بسیار کوشش کرد. در بدایون به تحصیل پرداخت و مقدمات علوم را در آنجا فرا گرفت و پس از چندی همراه مادر به دهلی رفت. زندگینامه او در آیین اکبری، کتابی که در سده ۱۶ نوشته شده توسط ابوالفضل علامی وزیر پراقتدار اکبر شاه امپراتور گورکانی هند نوشته شده‌است.  گفته می‌شود که شبی در مسجد جامع دهلی بر اثر شنیدن آیه‌ای از دهان مؤذن، شوق طلب در او پدید آمد و نزد شیخ فریدالدین شکرگنج رفت و مدتها از او و دیگر پیران طریق چون قطب الدین بختیار کاکی و معین‌الدین چشتی درس‌ها آموخت همچنین گفته شده از تعالیم کسانی چون شمس الدین دامغانی و علاءالدین اصولی و فریدالدین مسعود استفاده کرد تا خود به مرحلهٔ ارشاد رسید و مریدان و پیروان بسیار یافت.

[10] - شاه اسرار الدین (Shah Asrar Ud Din) فرزند شاه محمد فریدالدین بغدادی، از نوادگان شیخ عبدالقادر گیلانی، قطب کیش قادریه، متولد 1667 میلادی است و 18 سال بیشتر عمر نکرد، اما زندگی او مملو از کرامات، تسامح و تساهل دینی بوده است و مرقد وی در کیشتوار قرار دارد بزرگداشت وی در این منطقه هر ساله برگزار می شود که نمایشگاهی از اشیا بر جای مانده از او به نمایش در می آید. که پیروانش از کل منطقه و دیگر نقاط به کیشتوار می آیند و از مرقد و این اشیا تبرک می جویند، برای وی معجزات و کرامات بسیار ثبت شده است. او مشهور به دومین "قوس اعظم" در فرقه قادریه است، که توسط وی افراد زیادی بدین کیش گرویدند. مرقد وی بعنوان "دربار اسراریه" یا "آستان پایین" مشهور است در روز بزرگداشت وی منطقه دودا و کیشتوار تعطیل عمومی است. شرح احوالات و کرامات او در کتاب "روضات العارفین" توسط پیر ضیاالدین ضیا کیشتواری ثبت و ضبط شده است.

[11] - شاه محمد فرید الدین بغدادی (Shah Mohammed Farid-ud-Din Baghdadi) متولد سال 1551 و متوفا به سال 1733 میلادی که به احترام "شاه صاحب" و گاهی "فرد الدین" هم خوانده می می شود که از صوفیان ایرانی منسوب به خاندان شیخ عبدالقادر گیلانی است که اعتقاد بر این است که اسلام را او در حدود سال 1075 هجری در دره چناب گسترش داد. او سه پسر داشت اسرار الدین، اخیار الدین و انورالدین که در سفرهای خود در منطقه به همراه پیروانش از جمله فرزندش اسرار الدین مکتب عرفانی خود را به منطقه معرفی نمود. و به ویژه کیشتوار توجه داشت و تصوف را در آنجا معرفی کرد. اعتقاد بر این است که اسلام در گذشته توسط سایر اولیا و واعظان صوفی از جمله میر سید علی همدانی، نند ریشی و زین العابدین ریشی در اینجا گسترش یافته است. پیش از ورود به دره کیشتوار همراه با درویش محمد، یار محمد، سید بهاء الدین صعانی و شاه ابدال، در سن هفتاد و پنج سالگی از آگرا از نزدیک از محل سلطنت شاه جهان بازدید کرد. پس از گسترش دین در منطقه، فرمانروای کیشتوار، راجا کیرات سینگ، تحت تأثیر تعالیم وی، اسلام را پذیرفته است. با مرگ وی در سال 1733 میلادی مردم محل مرقد و زیارتگاهی که به "درگاه" مشهور است را برای او ساختند و از آن موقع به بعد هر سال بین 19 تا 20 ماه جون نزدیک 50 هزار پیروانش به زیارت او آمده سالگردش را گرامی می دارند. و شمشیر و لباس او را به نمایش می گذارند.

[12] - امیر سید علی بن شهاب (۲۲ اکتبر ۱۳۱۴ – ۱۸ ژانویه ۱۳۸۵) معروف به میر سید علی همدانی، قطب سلسله ذهبیه عالم و شاعر ایرانی قرن هشتم و از مبلغان عمده اسلام در کشمیر هند و از بزرگان سلسله کبرویه بود. بیش از ۱۱۰ اثر به وی منسوب است. از وی به عنوان «امیر کبیر»، «شاه همدان» و «حضرت علی ثانی» نیز نام برده شده‌است. پدر وی حاکم همدان و از سادات حسینی بود. از او آثاری در علوم غریبه به‌جای مانده‌است. مهاجرت او و صدها تن دیگر از دروایش و عرفای ایرانی پیرو او و ایرانیان دیگر به کشمیر، موجب انتقال هنر و صنعت  ایرانی همچون شالبافی، بافندگی، سفالگری و خوش‌نویسی به این منطقه شد.

[13] - Padder Valley

[14] - Ladakh منطقه عمدتا بودایی نشین ایالت جامو و کشمیر به مرکزیت شهر "له"

[15] - Gulabgarh روستایی در بخش کیشتوار ایالت جامو و کشمیر

[16] - Sumchan and Bilakoth

[17] - Machail

[18] - Machail Yatra هندوها در عمق کوهستان های هیمالیا برای خود اماکن و سمبل های مذهبی را در نظر دارند، که در متون مقدس ودایی بدان اشاره شده است، لذا مردان مذهبی پیاده به سوی آن راهپیمایی می کنند مثل غار امارنات در کشمیر که یکی از راهپیمایی های عظیم را در موسم مشخصی هندوها به سمت آن دارند، زیارت های هیمالیا قدیمی ترین سیستم سفر سازمان یافته هندویی است که در طول زمان توسط حکیمان (sages) هندو تکامل یافته، تا روح سرگردانی، ماجراجویی و معنویت را در آنان تجسم بخشد. ماچیل یاترا و یا سفر و راهپیمایی مذهبی ماچیل به یک تثلیث مقدس، یک الهه زنده هندو اشاره داد که مربوط به اسطوره های ودایی است، در همین راستا است که اخیراً روستای ماچیل در دره پادار به دلیل وجود معبد چندی ماتا (Mata Chandi) به مکان مهمی تبدیل شده که از اهمیت و اعتبار مذهبی برخوردار شده است. در روز اول بهادون (تاریخ و تقویم هندویی) یا بهادون سانکرانتی (15 یا 16 اوت) هر ساله، زمانی که درهای معابد در پادار باز می شود، یک تجمع بزرگ در خارج از معبد Chandi Mata در Machail برگزار می شود که در آن مردم از سراسر دره پادر جمع می شوند و به معبود دعا می کنند و از او دعای خیر می جویند.

[19] - Dogra حاکمیت نواب نشین سیک قبل از استقلال هند در سال 1947 است که بر منطقه کشمیر حاکمیت داشتند

[20] - به دنبال روی کار آمدن راستگرایان افراطی هندو تحت رهبری حزب BJP در دولت مرکزی و دولت های ایالتی هند، یکی از اقدامات مهم این دولت لغو این بند از قانون اساسی هند بود که به دنبال باقی ماندن این بخش از کشمیر در حاکمیت هند در سال 1947،  دولت هند امتیازاتی را طی این اصل به مردم کشمیر داد، از جمله این حقوق، حقی بود که به مجلس ایالتی کشمیر اعطا شد، که در صورت رسیدن تعداد آرای نمایندگان مردم در این ایالت به عددی خاص، آنها حتی می توانستند این منطقه را مستقل از دولت هند اعلام کنند و... بند دیگر این قانون غیر قانونی بودن مالکیت زمین ها و املاک این ایالت توسط افراد غیر بومی و.... بود که حزب بی جی پی با لغو این مواد، مردم کشمیر را بعد از دهه ها، از حقوقی که در مذاکرات مقامات محلی کشمیر با دولت هند استیفا شده بود محروم کرد.

[21] - Machail

[22] - Bilakoth

[23] - Dangail

[24] - Kundail

[25] - Manoj Sinha

[26] - Dr. Devansh Yadav

[27] - Patients پاندیت ها هندوه های ساکن ایالت جامو و کشمیر هستند که از پیش از استقلال در این منطقه می زیستند، اما در جریان اختلافات مذهبی در زمان استقلال هند، این اقلیت مجبور به ترک منطقه شدند ولی بعدها به این منطقه بازگشتند و به عنوان پایگاه رای احزاب هندویی تلقی می شوند.

[28] - Abdul Majid Bichoo

[29] - the Senior Citizens Forum

[30] - Kamach

[31] - Pradhan Mantri Sahaj Bijli Har Ghar

[32] - Chatroo

[33] - Anantnag

[34] - Meenu Kumari

[35] - Sarpanch of Panchayat

[36] - Chingam-C

[37] - Habalwar

[38] - Chenab

[39] - Watsar

[40] - Ayush

[41] - Thana

[42] - Zewal

[43] - Shamo Nath

[44] - Bonzwa, Kithar, Goruv, Keeri and Jeedo

[45] - Showkat Hayat Mattoo

[46] - Drabshalla

[47] - Ratle power project

[48] - Kandini

[49] - Baghlihar

[50] - Dulhasti

[51] - Indus Water Treaty

[52] - Communal Harmony

[53] - Shah Asrar

[54] - Chowgam

[55] - Kishori Lal Shan

[56] -  Shah Asrar-ud-Din Baghdadi فرید الدین قادری و فرزندش اسرار الدین در بین عرفا و دانایان (sages) کشمیری جایگاه ویژه ایی دارند و معتقدین بسیاری را به خود جذب کرده اند.

[57] - Bharatiya Janata Party (BJP) این حزب اکنون دولت هند را به نخست وزیری آقای نارندرا مودی به عهده دارد، و خواستگاه این حزب گروه مادر هندویی افراطی RSS می باشد که ریشه ایی عمیق در اقشار مختلف هندو برای خود تدارک دیده است و سازمان های مختلفی در جنبه های متفاوتی با آن همراه و همکارند. اکنون چند دهه است که دولت هند در اختیار این حزب می باشد.

[58] - Raja Kirat Singh

[59] - Rajput

[60] - Kashmir: Being a History of Kashmir

[61] - Sa’adat Yar Khan

[62] - Aurangzeb

[63] - Abdul Qadir Gilani

[64] - Saints

مقدمه مترجم : 

20 آوریل 2023 هتل آشوکا [1] در پایتخت هند، دهلی نو، میزبان نشست بودائیان جهان [2] بود، از سخنرانان مهم این نشست جهانی، نارندرا مودی (نخست وزیر هند) است که به زبان هندی در جمع حاضرین سخنرانی نمود [3] و بعد از اعتراف به این که هند "سرزمین بودا است"، زیرکانه به سان یک سیاستمدار صاحب سبک در"خالص سازی" [4] قومی و مذهبی، و آگاه به شرایط فرقه ایی و مذهبی خالص ساز جاری در هند، حاضرین بودایی در این اجلاس را "مهیمان"  [5] خطاب کرد! چراکه معتقدان به این شیوه رایج پاکسازی، هند را تنها سرزمین خاص "هندو ها" می دانند، که "دیگران" [6] را از این سرزمین باید راند، و "پاکستان هندو" را تحقق بخشید.

 حال آنکه به دلیل تنگی شرایط بوداییان در هندِ تحت سیطره هندوئیسم، در طول تاریخ، این مکتب فکری، کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا را محل مناسب گسترش دین و مسلک خود قرار داده، و با گذر از سلسله کوه های بلند هیمالیا، و جنگل های خشن و پر تراکم جنوب شرق آسیا، با ترویج بودا و تفکر او ، شرق و جنوب شرق آسیا را به سیطره فرهنگ بودایی در آوردند،

این امری مسلم است که شرایط کنونی بوداییان در هند، ناشی از پاکسازی و خالص سازی مذهبی است که هندوها بر این نحله اصلاح طلب بر حاکمیت مقتدرانه خود، تحمیل کردند، که بوداییان در سرزمین محل تولد مرام و مسلک و پیامبر خود، اقلیتی بسیار ناچیز باشند، و در سبد جمعیتی هند حتی قابل ذکر هم نباشند.

میهمان نامیدن بوداییان در هند، توسط نخست وزیر، نارندرا مودی، مثل این است که رئیس جمهوری در ایران، در کنگره جهانی زرتشتیان در تهران سخنرانی کند، و آنانرا در ایران میهمان! بنامد، حال آنکه آنان در ایران صاحبخانه، و زاده این سرزمین هستند، و زرتشت یک پیامبر ایرانی است و ایران خانه زرتشتیان جهان است و...؛ بودا نیز در هند زاده و سیر بیداری خود را در این سرزمین طی کرد، و پیروان خود را در آنجا یافت، و به راه تفکری خود هدایت نمود، و کارایی اش را در خلاصی مردم از درد و رنج ناشی از زندگی تحت سیطره مکتب به ابتذال کشیده شده هندو و... را نشان داد،

این کارایی در حدی بود که آشوکا [7] بزرگترین و معروفترین پادشاه تاریخ هند، از سلسله مائوری ها، بعد از خونریزی های بسیار فراوان، کیش و مرام بودایی را دوای بیماری خونریزی و عدم تحمل خود یافت، و لذا به کیش بودایی در آمد و خشونت و خونریزی را به کناری نهاد، و در پی آن باقی فرصت زندگی خود را به توسعه و ترویج بودایی باوری در هند بخشید،

اما هندویسم این نحله اصلاحگر برخاسته از محیط تفکر هندویی را بر نتافت، همانگونه که مغان زرتشتی مکتب اصلاحگرانی چون مزدک و مانی را برنتافتند و...، و در نتیجه این برنتافتن تاریخی، در حالی که آثار تمدن بودایی، تمام هند را فرا گرفته است، و نشان از گسترش و اقبال هندیان به این تفکر دارد، اما این سرزمین از بوداییان پاکسازی شد، به طوری که اکنون تنها نزدیک به هشت دهم درصد مردم هند را بودایی ها تشکیل می دهند، آن هم در مناطق مرزی این کشور، که این جمعیت در مقاسیه با بناهای تاریخی باز مانده از دوره شکوفایی بوادییان [8] در هند، بسیار بسیار بسیار ناچیز است، و نشان از یک پاکسازی و خالص سازی مذهبی بزرگ در جامعه هند، از بوداییان دارد.

البته باید گفت که اکنون بودیسم در جهان یک دین در حال گسترش است و بزرگترین رشد را در بین مذاهب زنده جهان دارد، و هند نیز از این موج به کنار نمانده، و با موجی از گرویدن هندوها به مذهب بودایی مواجهه است، و هندوهای فراری از سیستم ظالمانه طبقاتی، که هندوهای افراطی مدرن، در صدد احیای آن می باشند، به دین بودا پناه می برند، به طوری که پیوستن طبقات محروم هندو به بودیسم، زنگ های خطر را برای روحانیون هندو به صدا در آورده است،

پیوستن خانم مایاواتی (رهبر دالیت های در حزب BSP) و... به بودیسم، که از رهبران برجسته و معروف دالیت هاست، که پایین ترین طبقه افراد هندو و از قشر نجس ها در نزد طبقات دیگر تلقی می شوند، نشان از گرایش زیاد این اکثریت فقیر، و محروم هندی به بودایی گری دارد، لذا گرایش به بودیسم در هند، هم در بین قشر فرهیخته و هم در بین قشر عقب نگه داشته شده، شدید و رایج است

و لذا برغم نزدیکی که نخست وزیر راستگرای هندو در سخنان خود، به بودیسم از خود نشان می دهد، حاکمیت هند، در اصل آنانرا یکی از رقبای جدید (و البته قدیم) تفکر افراط گرایی سنتی هندویی خود می دانند، ولی با توجه به رقابت با چین، در مسیر تحمل این اقلیت ناچیز، اما پر پتانسیل و قدرتمند جهانی بر آمده، تا با استفاده از پتانسیل عظیم آنان، هم به توسعه اقتصادی کشور اقدام کنند، و هم در معادلات جهانی، و از جمله تقابل هند با چین، از آنان و نفوذ جهانی اشان بهره گیرند.

این روزها دغدغه فکری، و آشفتگی ذهنی هندی ها نسبت به چین در رفتار تشویش آمیز رهبر حاکمیت فرقه گرای هندویی حزب BJP در دهلی نو تبلور دارد، که این تشویش به حدی است که نارندرا مودی در اجلاس اخیر بریکس در افریقای جنوبی، وقتی در دیدار با رئیس جمهور میزبان، قصد پز دادن فرود فضاپیمای هندی در قطب جنوب کره ماه را می کند، آنقدر ذهن او درگیر چین و رقیب چینی خود در افریقای جنوبی است که به طرف افریقایی خود می گوید فضاپیمای هندی برای اولین بار در جهان، در جنوب چین فرود آمده است!

که این خود نشانگر سطح تشویش خاطرِ بالاترین مقام هندی، از چینی ها دارد، که سایه چین چقدر بر اندیشه او سایه افکنده است، که اگرچه در بریکس با چینی ها همگام و همکار است، اما ذهن او از این غول جهانی، این چنین مشوش و در استرس قرار دارد، که چنین خطایی را در مقابل دوربین زنده پوشش دهنده این دیدار، توسط مسلط ترین سیاستمدار هندو، انجام می شود، که واکنش هایی در هند و جهان هم در بر داشت.

بسیاری از سیاستمداران، گرچه بهترین سخنان را به زبان می آورند لیکن در عمل نه به گفتار خود یقین دارند و نه عمل می کنند، بعنوان مثال نارندرا مودی در فرازی از سخنان خود در این نشست، به موضوع ناروایی تحمیل تفکر و دینِ یک شخص، به دیگری اشاره می کند و آنرا به عنوان یک عمل ناپسند و خلاف آموزه های همین بودا می داند، بودایی که او لاف پیروی از او را می زند، و در ابتدای و انتهای سخنانش، خود را "پناهنده به بودا" می نامد،

اما تحت رهبری همین آقای مودی در ایالت گجرات و بدنبال آن حاکمیت او در مرکز و پایتخت هند، اقلیت های دینی و فرهنگی، به جرم اعتقادشان زیر ظلم مضاعف و شدیدی قرار گرفته و زندگی می کنند، و طرفداران هندوئیسم افراطی که در حزب حاکم BJP ، که او سردمدار آن است، اقدامات بی سابقه ایی را در ظلم و تعدی به آنان، قانونی و غیر قانونی، با فراخ بال، اعمال و اجرا کرده و می کنند.

بزرگترین تبعیض ها و تحمیل های دوره تاریخ 75 ساله استقلال هند را، نسبت به هموطنان غیر هندوی خود را روا می دارند، او خود یکی از هندوهای افراطی مرتبط با افراط گرایان مذهبیِ خشن و افراطی در گروه RSS می باشد که در زمان سروزیری اش در ایالت گجرات، بزرگترین کشتار از اقلیت مسلمان در این ایالت صورت گرفت، و دولت ایالتی در این زمینه به کمک اقلیت مسلمانان نیامد که هیچ، افراط گرایان هندو را در یافتن و کشتار و غارت و... مسلمانان وسعت عمل بخشید و...

اما از آنجا که یک ایده حکمت آمیز، همواره ما را به این فرا می خواند که "نگاه نکن چه کسی سخن می گوید، ببین چه می گوید"، این حکمت مرا بر آن داشت که بعد از مدت ها دوری از روند مسایل هند، نگاهی به روندها در هند انداخته و این سخنرای مودی، توجه مرا به خود جلب کرد، لذا آنرا ترجمه و منتشر می کنم، چرا که می توان حرف های زیبایی، که راهکارهای عملی برای حل مشکلات جهانی در خود دارد را، در آن یافت، این سخنان نخست وزیر هند نشان می دهد، اگر هندی ها به اصل اصیل فرهنگی خود (تسامح و تساهل، عدم خشونت، رواداری مذهبی و فرهنگی و...) باز گردند، برای جهان و بشریت حرف های کارآمد و کارگشایی دارند، همانگونه که مهاتما گاندی هند را به الگوی آزادیخواهان و اخلاق مداران و انسانیت جویان تبدیل کرد.

 

سخنان نارندرا مودی در نشست جهانی بوداییان در دهلی نو

به بودا پناه می برم [9]

اعضای کابینه مرکزی حاضر در این برنامه، جناب کیرن راجیجی، جناب کیشان ردی ، جناب آرجون رام مگاوال، جناب میناکشی لخای، دبیرکل کنفدراسیون بین المللی بوداییان، روحانیون محترم بودایی که از تمام هند و جهان در این نشست حاضر شدید، دیگر حضرات، خانم ها و آقایان!

تمام شما از نقاط مختلف دنیا برای افتتاحیه "نشست جهانی بوداییان" گردهم آمده اید. سنت این سرزمینِ بودا (هند) این است که "میهمان خداست"! بدین معنی که میهمان نزد ما مثل خدایان است. اما وقتی در حضور تعداد زیادی شخصیت ها که در ذیل عقاید بودا زندگی می کنند، قرار داریم، بودا را در اطراف خود حس می کنیم. بودا در ورای فردیت [10] قرار دارد، این یک آگاهی و عقیده است. بودا یک تفکر است که فراتر از فردیت است، و از فردیت فرا می رود، و بودا یک بصیرت [11] است فرای آنچه  تجلی [12] یافته است. این بصیرت و آگاهی ناشی از بودا، ابدی و پیوسته است. این تفکر ابدی است. این فهم متمایز و شاخص است.

همین امر دلیلی بر این گفته هاست که مردم زیادی از کشورها از جغرافیا و فرهنگ و محیط متفاوت، در این جا با هم گرد آمده اند. این نشانگر گسترش حضرت بودا است، که نخ تسبیح جمع کننده تمام بشریت در کنار هم شده است. ما می توانیم قدرت صدها میلیون پیروان بودا در کشورهای مختلف جهان را وقتی که به یک قطعنامه مشترکی برسند را، تصور کنیم، که چه انرژی نامحدودی را توسط آنان سبب خواهد شد.

وقتی تعداد زیادی از مردم، تحت یک ایده، برای ساخت آینده ایی بهتر برای جهان با هم کار می کنند، چنین آینده ایی به یاد ماندنی خواهد بود. و بنابراین، بنده معتقدم که اولین نشست جهانی بوداییان، یک سکوی موثر برای تلاش هایی خواهد ساخت که تمام ما کشورها، همه در همان جهت هستیم. قلبا به وزارت فرهنگ هند و کنفدراسیون بین المللی بوداییان جهان (IBC) برای سازمان دادن به این نشست، تبریک می گویم.

دوستان!

دلیل دیگری برای همبستگی صمیمانه من با این نشست هم وجود دارد. وادنگر [13] در ایالت گجرات، جایی که من در آن متولد شدم، ارتباط عمیقی با بودیسم دارد. شواهد معماری زیادی مرتبط با بودیسم در وادنگر یافت شده است. هیوئن تسانگ [14] جهانگرد بودایی هم همچنین از وادنگر دیدن کرده است. و همه یافته ها در این زمینه، در نمایشگاهی با جزئیات گردآوری شده است. شگفتی و شانس مرا ببینید که من در وادنگر با این مشخصات متولد شدم، و نماینده مجلس از حوزه انتخابیه کاشی [15] (در ایالت اتارپردادش هند) هستم که (سایت تاریخی بوداییان یعنی) سارنات [16] نیز در آن قرار دارد.

دوستان!

نشست جهانی بوداییان در حالی میزبانی می شود که هند هفتاد و پنجمین سال استقلالش را کامل کرده است و جشن شهد شیرین [17] هفتاد و پنجمین سالگرد استقلالش را برگزار می کند، هند اهداف بلندی برای آینده اش دارد، همچنان که در این ساعت سعد [18] برای  بهبود رفاه جهانی نیز در نظر دارد. امروز هند ابتکارعمل های جدیدی را برای موضوعات جهانی ارایه می دهد. و بزرگترین منبع الهامات در پس این ابتکار عمل ها، جناب بودا هستند.

دوستان!

شما همه به این امر واقفید که راه بودا بر سه بنیاد دانستن [19] ، عمل [20] و شهود [21] قرار دارد. این همان تئوری، عمل و فهم است. هند در مسیر هر سه ی این موارد، در نه سال اخیر (حاکمیت حزب BJP) به سرعت در حال حرکت و کار است، ما در یک حرکت مداوم، به سمت ارزش های حضرت بودا هستیم. ما فداکارانه کار می کنیم تا آموزه های حضرت بودا را به گروه توده های مردم منتقل کنیم.

"دانستن" (پاراپاتی یا تئوری) در این سه گانه، همانی است که پیشگام توسعه بودامدار ماست که در هند و نپال جریان دارد، که شامل تلاش هایی برای بازسازی مراکز زیارتی بودایی، همچون سارنات و کوشینگر [22] در جریان است، که شامل ساخت فرودگاه بین المللی کوشینگر، ساخت مرکز بین المللی میراث و فرهنگ بوداییان هند در لومبینی [23] (محل تولد بودا در نپال)، با همکاری کنفدراسیون بین المللی بوداییان جریان دارد.

 این از میراث و آموزه های حضرت بوداست که هند، درد و رنج هر نوع انسانی را، درد و رنج خود تلقی می کند. لذاست که، شرکت در ماموریت های صلح جهانی در کشورهای مختلف، یا حضور در فجایع طبیعی جهانی مثل زلزله ترکیه، که هند با تمام توان خود در کنار بشریت، در زمان هر بحرانی ایستاده است، ناشی از همین بینش بودایی است. امروز جهان این انساندوستی یک میلیارد و چهارصد میلیون هندی را می بیند، درک می کند و می پذیرد. و من معتقدم که نشست بین المللی کنفدراسیون بوداییان، یک توسعه و گسترش جدید به این احساس جهانی خواهد داد. و فرصت های جدیدی برای اذهان و قلب های کشورهایی که اینگونه فکر می کنند، ایجاد خواهد کرد، تا بودائیسم و صلح را در کسوت یک خانواده گسترش دهند. این نه تنها همفکری برای مواجهه با چالش های جاری خواهد بود، بلکه این نشستی است تا اشعه های امید را برای جهان زنده نگه دارد.  

ما باید به خاطر داشته باشیم که گذر از مشکلات به راه حل ها، در حقیقت همان سفر معنوی بودا است. بودا قصر خود را بواسطه داشتن مشکلات ترک نکرد، بودا قصر را ترک کرد، و زندگی لاکچری را وا گذاشت، زیرا او از همه خوشی ها برخوردار، در حالی که رنج و غم فراوان در زندگی دیگران بود. اگر ما می خواهیم دنیا را شاد کنیم، این آموزه کل نگر بودا است که تنها راه عبور و گذر از ایده های خودخواهانه و کوته نظرانه است. باید پیرامون مردم فقرزده اطراف خود فکر کنیم. ما باید به کشورهایی که با کمبود منابع دست و پنجه نرم می کنند، فکر کنیم. این یک ضرورت است، تنها و بهترین راه ایجاد جهانی پایدار. نیاز امروز ماست که اولویت هر فرد و هر ملتی، منافع جهان باشد، "منافع جهانی" [24] باید در کنار منافع کشور باشد.

دوستان!

این یک امر پذیرفته در جهان حال حاضر است، که در چالشی ترین دوره این قرن قرار داریم. امروز، از یک طرف دو کشور برای ماه ها است که در حال جنگ هستند (روسیه و اکراین)، از یک سوی دیگر، جهان نیز به سمت ناپایداری اقتصادی می رود. تهدیداتی از جمله تروریسم و بنیادگرایی مذهبی روح انسانیت را آماج حمله خود قرار داده است. تغییرات آب و هوایی بر موجودیت باقی بشریت، پرده ایی عظیم افکنده است. یخچال ها در حال آب شدن هستند، اکولوژی در حال نابودی است و گونه ها در حال انقراض هستند. اما در میانه ی همه این شرایط، میلیون ها انسان همچون ما وجود دارند، که به بودا اعتقاد دارند، و معتقد به رفاه همه موجودات زنده هستند. این امید، این اعتقاد، بزرگترین نقطه قوت زمین است. وقتی این امید متحد شود، مکتب بودا به عنوان اعتقادی جهانی، و حقیقت بودایی به اعتقاد بشریت تبدیل خواهد شد.

دوستان!

مشکلی در جهان مدرن نیست که راه حل آن را ما نتوانیم در آموزه های بودا مربوط به صدها سال قبل، پیدا کنیم، جنگ و ناپایداری هایی که جهان امروزه با آن رو در روست، بودا قرن ها قبل برایش راه حال پیشنهاد کرده است. بودا می گوید : استیلا زایشگر دشمنی است؛ مغلوب در دردی دائم قرار می گیرد. فرد ناخودآگاه غرق در شادی است و پیروزی و شکست را به طور یکسان نادیده می گیرد. بنابراین، ما تنها زمانی می توانیم شاد باشیم که شکست ها، پیروزی ها، جنگ ها و نزاع  را رها کنیم. حضرت بودا همچنین راه غلبه بر جنگ را نیز گفته است. حضرت بودا گفته است : دشمنی، آتش دشمنی را خاموش نخواهد کرد. دشمنی با نزدیکی و دوستی کاهش می یابد. حضرت بودا می فرماید :  شادکامی در وحدت بین اتحاد ها است. شادی در زندگی با همه، با تمامی مردم است که تحقق می یابد.

دوستان!

امروز ما فهمیده ایم که تحمیل تفکر و اعتقاد اشخاص به دیگران، به یک بحران بزرگ در جهان تبدیل شده است. اما حضرت بودا در این زمینه چه می فرماید؟ حضرت بودا فرمودند هر شخصی باید رفتار خوب را، خود انجام دهد، قبل از این که آن را به دیگران بیاموزد. در دوره مدرن، ما دیدیم که چگونه جناب گاندی یا تعداد دیگری از رهبران جهان از این روح و تفکر، ایده و الهام گرفتند. اما باید به خاطر داشته باشیم که بودا در این نقطه متوقف نشد. و پا را از این هم فرا نهاد و گفت : چراغ خودت باش [25] . امروز پاسخ به بسیاری از سوالات در همین جمله بودا نهفته است. به همین دلیل بود که چند سال قبل من در سازمان ملت متحد، با غرور ادعا کردم که هند به دنیا بودا (معنی کلمه بودا یعنی عقل و تفکر و منطق است) را داده است نه جنگ  [26] را. هر جا که مهربانی بودایی باشد، همکاری است و نه چالش و درگیری؛ آنجا صلح است و نه اختلاف.

دوستان!

راه بودا، راه آینده است، مسیر پایداری و سکون. اگر دنیا آموزه های بودا را پیروی کند، ما حتی با بحران تغییرات آب و هوایی هم روبرو نخواهیم شد. این بحران ها توسعه یافت، به این دلیل که برخی از ملت ها، مراقبت از دیگران و نسل های آینده ایی که در قرن آتی خواهند آمد را، وا نهادند. برای دهه ها بر این اعتقاد بودند که نتایج این دستکاری در طبیعت دامن آنها را نخواهد گرفت. آنان فقط دیگران را مقصر اعلام می کردند. اما حضرت بودا به روشنی در کتاب دامپادا [27] بیان داشته است که همچنان که آب یک ظرف قطره قطره پر می شود، اشتباهات تکراری هم، دلیل ویرانی می شوند. و بعد از هشدار به بشریت با این گفتار، بودا همچنین بیان می دارد که اگر ما اشتباهات خود را درست کنیم، و به صورت مداوم کارهای درست را انجام دهیم ، پس راه حل ها هم، برای مشکلات ما پیدا می شوند. می فرماید از انجام کارهای نیک غافل مشو، و فکر نکن که ثمره هیچ کاری به من نمی رسد. همانگونه که ظرف قطره قطره از آب پر می شود. به همین ترتیب، انسان عاقل، کم کم خود را پر از فضیلت می کند.

دوستان!

هر فردی به شکلی بر زمین تأثیر می گذارد، به یک روش، یا انواع روش ها. سبک زندگی ما، لباس پوشیدن، غذا خوردن یا عادات سفر، همه چیز تأثیر دارد، این اعمال در زمین اثر دارد، و تفاوت ایجاد می کند. هر فردی می تواند با چالش تغییرات آب و هوایی به مبارزه برخیزد. اگر مردم آگاه شوند و نسبت به تغییر سبک زندگی اقدام کنند، از آن پس، حتی این مشکلات بزرگ نیز با این روش بودا قابل حل است. با چنین روح و ایده ایی هند "ماموریت لایف" [28] را آغاز کرده است. که به معنی تغییر سبک زندگی، برای حفظ محیط زیست است. این ماموریت نیز با تاثیر و ایده گیری از اندیشه و افکار بودا به راه افتاد.

دوستان!

امروز، خیلی ضروری است که  دنیا از تعاریف مادیگرایی و خودخواهانه ی خود بیرون بیاید و این احساس را در دل خود جای دهد که، باید حال همه خوب باشد. بودا نه تنها باید یک نماد باشد، بلکه او یک انعکاس نیز بود، تنها در این صورت است که هدف مندرج در تصمیمات برآورده می شود. بنابراین، ما باید سخنان بودا را به خاطر بسپاریم: که به عقب برنگرد، حرکت به جلو داشته باش! ما باید حرکت به جلو داشته باشیم و این حرکت به جلو را حفظ کنیم. من مطمئن هستم که ما با هم، تصمیمات خود را به موفقیت نزدیک خواهیم کرد. یک بار دیگر از همه شما که به دعوت ما به اینجا آمدید تشکر می کنم. با این باور که بشریت از این بحث دو روزه، نور تازه، الهام جدید، شجاعت جدید، نیروی تازه خواهد گرفت، بهترین آرزوها را برای همه شما دارم.

به بودا پناه می برم

 

[1] - Ashok Hotel نام این هتل که محل برگزاری این نشست دو روزه بود، خود نمادی از شکوفایی هند در زمان بودایی شدن این شاه سلسله مائوری هاست که این هتل به نام او مزین گشته است.

[2] - the Global Buddhist Summit

[3] - متن اصلی سخنان نخست وزیر هند که توسط دفتر نخست وزیری هند از زبان هندی به انگلیسی برگردان و منتشر شد، و این پست ترجمه آن است، برگرفته از متن مندرج در https://pib.gov.in/PressReleasePage.aspx?PRID=1918232 می باشد

[4] - "خالص سازی" همانگونه که در عمل راستگرایان سیاسی در ایران نیز اکنون جریان دارد و مورد اعتراض نحله های متعدد فکری در ایران است، به جریانی اشاره دارد که معتقدین به این تفکر، خود را "حق مطلق" تصور کرده و خود را مجاز می بینند که با استفاده از تمام ابزار قانونی و غیر قانونی، دیگران را از صحنه سرزمین و یا ساحت سیاسی و فرهنگی و دینی و... کشوری پاک کنند. جریانی که هندوئیسم افراطی سال هاست در حق اقلیت های دینی در هند انجام می دهد، و راستگرایان حاکم در ایران نیز با فشار به دیگران، در صدد پاکسازی صحنه سیاست ایران از غیر خود می باشند.

[5] - مودی از عنوان 'Atithi Devo Bhava'  که از مولفه فرهنگی خاص فرهنگ هندویی است و به معنی "مهمان خداست" در سخنان خود سود جست  ما در فرهنگ فارسی خود از آن بعنوان "میهمان حبیب خدا" استفاده می کنیم که به نظر می رسد همان مُعَّرب شده این جمله ی آریایی تبار است که در فرهنگ آریاییان هند (هندوها) دست نخورده مانده و مهیمان را خدا تلقی می کند. و در بیش از یک هزاره و نصفی تسلط فرهنگ اسلامی در ایران، این جمله به دوست خدا تغییر ماهیت داده است. لذا این ضرب المثل ایرانی هندی و در واقع آریایی را می توان به قدمت تمدن در ایران و هند دانست.

[6] - در تفکر هندویسم افراطی "دیگران" شامل تمام فرهنگ ها و مذاهبی می شود که زاده هند نیستند، ادیانی که پیامبرانشان در خارج از هند بدنیا آمدند و رشد و توسعه یافته اند، البته باید اذعان داشت که رشد اسلام و مسیحیت در هند، هندوها را با یک خطر جدی برای بقای اندیشه باستانی خود مواجهه، و  لذا مبارزه ایی آشکار را با گسترش اسلام، مسیحیت و... در هند آغاز کرده اند، آنان را بیگانه و متجاوز می بینند، و آشکارا با آنان نبرد می نمایند و در این بین شرایط ظالمانه ایی رقم می خورد که در شان نظام دمکراسی و فرهنگ تسامح و تساهل دینی هندو نیست.

[7] - آشوکا (سلطنت ۲۶۸ تا ۲۳۲ پیش از میلاد) پیرامون دو سده و نیم پس از بودا، و شاهی از دودمان موریا بود که به کیش بودایی و آموزه‌های بودایی باورِ راستین یافت و همه زندگی خود را وقف تحققِ عملیِ اصول آن نمود. موریاها به احتمال زیاد از تبار سکاهای ایرانی تبار بودند که از شمال به هند درآمدند. آشوکا از سال ۲۷۳ تا ۲۳۲ پیش از زایش مسیح فرمانروایی کرد. وی پسر بیندوساره از شاهان موریایی بود و بر بیشتر شبه قاره هندوستان از بخش‌هایی از افغانستان امروزی گرفته تا میسور در دوردست‌های بنگال و تا جنوب گوآی کنونی فرمان راند. نام آشوکا از دو بخش آ و شوکا درست شده که در سانسکریت به معنای بی‌اندوه است آشوکا در جوانی خویی خشن داشت و به آشوکای درنده معروف بود اما پس از آن خوی وی برگشت، به کیش بودایی گروید و به یک بوداباور مهرورز تبدیل گشت. کوشش‌های آشوکا یاری فراوانی به ریشه دواندن و گسترش بوداگرایی نمود

[8] - نگارنده خود از یکی از بناهای تاریخی متعدد بوداییان در هند، حفر شده در سنگ های یک دره در 8 کیلومتری شهر ناسیک در ایالت مهاراشترا که به غارهای ناسیک شهرت دارند، دیدن کرده است که سالن های بزرگ عبادت و مراقبه مذهبیِ کنده شده در دل کوه ها با مجسمه هایی از بودا در انتهای هر یک و... نشان می دهد بوداییان برای قرن ها در این منطقه تفوق و تسلط داشته، که توانسته اند 23 سالن بزرگ را در دل سنگ های سخت کوه بکنند و آنرا به یک مکان عبادت، مراقبه و تفکر و... با این عظمت و بزرگی خیره کننده تبدیل سازند، از این گونه عظمت سازی ها توسط بوداییان، در هند بسیار است.

[9] - I take refuge in the Buddha Namo Buddhaya=

[10] - the individual

[11] - consciousness

[12] - manifestation

[13] - Vadnagar

[14] - Hiuen Tsang

[15] - Kashi

[16] - Sarnath سارنات مکانی تاریخی در ده کیلومتری شهر وراناسی در ایالت اتارپرادش هند و 1402 کیلومتر دور تر از احمدآباد مرکز ایالت گجرات هند قرار دارد که محل خیزش سیاسی نارندرا مودی نخست وزیر هند است؛ سارنات یک مکان بسیار مهم مذهبی برای بوداییان است که معتقدند در سن 35 سالگی، بودا در سال 528 قبل از میلاد در این نقطه اولین بیداری پیامبرانه خود را درک کرد. یکی از 4 مرکز زیارتی که برای بوداییان مطرح است.

[17] - अमृत महोत्सव Amrit Mahotsav "جشنواره شهد" (امریت ماهوتساو) که دلالت به شیرینی این استقلال دارد.

[18] - Amrit Kaal  این واژه از طالع بینی بر اساس حرکت ستارگان در فرهنگ وایی هندویی ناشی می شود که هنوز در هند رایج است، در ایران نیز بر اساس فرهنگ آریایی مشترک با هندی ها، تا همین چند سال پیش هم رایج بود، از جمله مرحوم مادرم بر اساس تقویم "مصباحزاده" برای مراجعینی که قصد اقدامی مهم در زندگی خود داشتند (ازدواج، خرید، نقل و انتقال، سفر و...) ، به این تقویم مراجعه کرده، و اقدامات مهم آنان را بر اساس ساعت سعد این تقویم تعیین می کرد، در فرهنگ ودایی، امریت کال دلالت به لحظه ایی دارد که دروازه های سعادت به روی همه باز است، انسان، فرشته، هیولا و...

[19] - Pariyatti یا پاریاتی، که به معنی دانستن و دانایی و فهم از راه یادگیری یا درکی نظری که از راه خواندن، مطالعه و فراگیری حاصل می شود.

[20] - Patipatti پاتیپاتی، یا عمل نمودن، که در مقابله وجه نظری قرار می گیرد یعنی عمل به دستورات نظری

[21] - Pativedha پاتودا ، یا همان شهود فهم مستقیم شهودی که هر انسان خود از حقیقت دریافت می دارد. که برای هر شاهدی منحصر به فرد است

[22] - Kushinagar شهری در شمال ایالت اتارپرادش هند یکی از مراکز چهارگانه زیارتی بودائیان که سه تای آن در هند (سارنات، بودگایا، کوشینگر) و چهارمی در نپال (لومبنی) از آن جمله اند. و متعلق به مکان هایی است که جناب بودا در آن به بیداری معنوی خود دست یافت.

[23] - Lumbini شهر لومبینی که محل تولد حضرت بودا است و هم اکنون در خاک کشور نپال قرار دارد، یکی از چهار مرکز زیارتی بوداییان می باشد

[24] - Global World Interest

[25] - अप्प दीपो भव: i.e. be your own light

[26] - Yudh (war)

[27] - Dhammapada مشهور ترین کتاب که توسط بوداییان خوانده می شود و آیات و آموزه های بودا در آن درج شده است. معنی آن "راه حقیقت" و در زبان پالی است

[28] - Mission LiFE یک حرکت عمومی برای انگیزه بخشی بر افراد است، تا به اشخاصی طرفدار کره زمین تبدیل شوند. که در سه فاز انجام می شود فاز یک تغییر در تقاضا، فاز دوم تغییر در عرضه، و فاز سوم تغییر در سیاست است. سرفصل های این برنامه در مواردی همچون حفظ انرژی، حفظ منابع آب، نه به مواد یک بار مصرف منجمله پلاستیک، اتخاذ سیستم غذایی پایدار، کاهش تولید زباله، اتخاذ سبک زندگی سالم، کاهش زباله های الکترونیکی از طریق (تعمیر وسایل برقی، رساندن وسایل الکترونیکی خراب به مراکز بازیافت آن، استفاده از باطری های قابل شارژ، ذخیره داده های دیجیتال در ابرهای دیجیتالی تا هارد درایوها و...) تاکید دارد.

 

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

در بررسی و مطالعه تطبیقی دو انقلاب بزرگ آسیایی، یعنی انقلاب هند (1326) و انقلاب ایران (1357)، در نوع رهبری، ایدئولوژی و نتایج این انقلاب ها، می توان ایدئولوگ های آن را نیز مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار داد، جناب آروبیندو گوش [1] ، از نظریه پردازان اولیه انقلاب آزادیبخش هند است، که ایده های آزادیبخشی جهانی را نیز از نظریات معنوی خود انتظار دارد، و به دنبال ایده هایی از این دست در فرهنگ هندو بوده است، ایشان به عنوان "پیامبر ملیگرایی هندو" نیز شناخته می شود؛ در مقاله زیر به او و برخی نظریات، و اوضاع زمانه اش، ناشی از دیدگاه های نویسندگان مجله اورگانایزر، که یکی از نشریات وابسته به ملیگرایان افراطی گروه RSS، که اکنون حاکمیت هند را در دست دارند پرداخته شده است.

 آروبیندو از رهبران و ایدئولوگ های انقلاب هند، رشد یافته در فرهنگ غربی -  بریتانیایی است، که در بازگشت به کشورش، در سیستم هندِ تحت استعمار بریتانیا، به مقامات مختلف اکادمیک و... هم رسید، اما همزمان به مبارز و ایدئولوگی برای انقلاب ضد استعماری هندی ها نیز بدل شد، او با بهره گیری از ایده، فلسفه، فرهنگ و مذهب هندو، در ملت سازی های جدید قرن بیستمی در هند، نقش آفرینی کرد. ملیگرایان مذهبی که اکنون با بهره گیری از نظریات اینگونه ایده پردازان حاکمیت را در دست دارند، و از قضا دچار نوعی دیکتاتوری مردسالارانه، فاشیسم مذهبی و نژادی، تحجر و بازگشت به سیستم های ظالمانه مذهبی و طبقاتی سابق، ظلم به اقلیت، و سست نمودن بنیان های دمکراسی، سکوراریسم و... شده اند، سوالی که وجود دارد، این است که چطور می شود برخی از ایدئولوگ های تربیت یافته و درس آموخته در سیستم های سکولار - دمکراسی غرب، و جهان باز و آزاد، ایده هایی را برای جامعه خود ارائه می دهند که برون داد آن به دیکتاتوری مذهبی، فاشیسم مذهبی نژادی، ظلم و بردگی برای ملت های آنها منجر می شود؟!

انقلاب ایران نیز ایده پردازانی داشته است که اگرچه درس آموخته در فرهنگ و دانشگاه های مغرب زمین بودند، و در آن سرزمین (اروپایی، امریکایی و...) و تربیت آموزشی یافتند، که دمکراسی و آزادی بنیان بیشتری نسبت به جهان دیگر دارد، اما از میان ایده های مذهبی سرزمین خود، به دنبال مفاهیمی برای رهایی و آزادسازی مردم خود و جهان گشتند، و آنچه یافتند را برای ملت خود تجویز کردند، و چهره هایی ایده گونه انقلابی را از همین طریق یافته و معرفی، و شکل تئوری به آن دادند، نمونه بارز آن معلم انقلاب ، دکتر علی شریعتی و... هستند، که بنیان علمی اش را در غرب پایه گذاری کرد، اما نظریه فکری و مبارزات آزادیخواهانه اش، ناشی از دین و مرام رایج در بین مردم کشورش بود.

 

معمار ودانتای سیاسی

به رغم گذار دوره شکل گیری شخصیتی جناب آروبیندو در انگلستان،  که او را بر فرهنگ کلاسیک غرب مسلط نمود، تئوری "ودانتای [2]  سیاسی [3] " آروبیندو که نقش شکل دهنده ایی بر جنبش آزادیخواهانه ما داشت، ریشه مستقیمی  در سیستم های اندیشه ایی او در هند داشت. 

گوتام چوبی [4]   

25 دسامبر 2022

در سال 1893 (1272 خورشیدی)، موقعی که آروبیندو گوشِ بیست و یک ساله به هند بازگشت، حتی نمی توانست، به زبان بنگالی [5] ، زبان مادریش اش سخن گوید. تا آن موقع او چهارده سال از سال های مهم شکل گیری شخصیت خود را در انگلستان گذرانده بود، و خود را بعنوان یک شخصیت اکادمیک می شناخت – ابتدا در مدرسه سنت پل لندن، و بعد در کینگ کالج، کمبریج. بنابراین در طول دو دهه بعدی، جناب آروبیندو آمد تا عِرق ملی خود را در هر دو شکل تئوری و عملی آشکار سازد، و تبدیل به یک چهره شاخص برای آزادی خواهان بهارات [6] شود. از موقعی که او به مقصد پوندیچری [7] در سال 1910 (1289) قدم های محکم خود را برداشت، جایی که نه تنها محلی ایدال برای آنها بود، بلکه بار معنایی برای ملیگرایی ما داشت، بلکه این خود از اهداف و روش های آنان بود. که راهبرد موثری برای تمام کسانی بود که بعد از او آمدند، به شمولیت گاندی که نتوانستند بدان روش متوسل شوند.

به طور واضح می توان گفت، جناب آروبیندو آشکارا بزرگترین متفکر ضد استعماری [8] در بین متفکرین اولیه هند بود. با این حال، ظهور سریع او و شهرت نجومی و همچنین میراث ماندگارش، هنگامی که در پس زمینه زندگی او در انگلستان مشاهده می شود، بسیار گیج کننده به نظر می رسد. سوالی ابهام برانگیز را بر می انگیزد، که پاسخ به این سوال، جوهر افکار ضد استعماری جناب آروبیندورا را آشکار می سازد که : چگونه یک جنتلمن ویکتوریایی که در خاک انگلیس آموزش دیده است، موفق می شود روح و تخیل کشور ما را تسخیر کند؟

سه مکتب فکری بنگال در قرن نوزدهم:

اواخر قرن نوزدهم، منطقه بنگال که آروبیندو از لندن بدان بازگشت، با سه مکتب فکری در پیرامون بیداری فکری و سیاسی بهارات مواجه شد:

اولین مکتب، که توسط راجا "رام موهان روی" [9] و پیروان سرسخت او، همچون رابیندرانات تاگور [10] نمایندگی می شدند، از همسان سازی فرهنگی و همدلی بین شرق و غرب حمایت می کردند. از نظر آنها، بهارات و انگلیس باید با عنوان برابر رو در روی همدیگر شده و یکدیگر را ملاقات کنند و از روابط سیاسی در هم تنیده خود، برای ایجاد همدردی عمیق تر استفاده کنند. این گرایش سیاست اصلاحات، دادخواست، در نهایت جناح میانه رو در (حزب) کنگره ملی هند را پایه گذاری و آغاز کرد.

مکتب فکری دوم، همانطور که توسط افرادی مانند مایکل مادوسودان دوتا [11] و متخصصان انگلیسی زبان اهل بنگال مشخص می شود - مانند دکتر کریشنا دان گوش [12] ، پدر انگلیسی ماب جناب آروبیندو، که حضور زبان انگلیسی در هند را حتی بعنوان فرصت و شانس و اقبال می دانست. در نظر آنها، شرایط استعمار بریتانیا، فرصتی برای بازسازی بنیادی جامعه هند، در پرتو افکار غربی و مسیحی ایجاد کرده است. و بدین ترتیب به طور طبیعی، آنها به روشی پاسخ دادند که، ممکن است بوی تسلیم افراد بی صلاحیت را بدهد. در حالی که "دوتا" به مسیحیت گروید و یک عمر به بیان و خواندن پیروزی نامه های ادبیات یونانی و انگلیسی گذراند. دکتر گوش نیز سه پسر خود را - از جمله آروبیندو هفت ساله - به انگلستان برد، آنها را تحت مراقبت یک روحانی انگلیسی قرار داد و آنها را از برقراری ارتباط با هر چیز هندی منع کرد.

 جناب آروبیندو در مدرسه سنت پل لندن در سال 1884

 

اگر ویوکانند [13] خدا را مجموع و خلاصه کل انسانیت و بشریت توصیف می‌کند، آروبیندو ملت را خود به عنوان واضح‌ ترین مظهر آن الوهیت می داند.

سومین مکتب فکری رایج در اواخر قرن 19 در بین متفکرین هندی، مورد حمایت و سرپرستی افرادی همچون بنکیم چاندرا چاترجی [14] ، سوامی ویوکانند و جناب آروبیندو مطرح می ‌شد، که معتقد بودند که هند چیزهای عمیقی برای ارائه به جهان، و به ‌ویژه به غرب ورشکسته از لحاظ اخلاقی دارد.

آنها به متون مقدس باستانی ما، و دینداری وفادار و طرفدار بهارات، که در متون مقدس ما عینیت یافته بودند، نهایت ایمان را داشتند. با اینحال، آنان معتقد بودند که برای فراهم نمودند شرایط رهبری معنوی و فکری توسط بهارات برای جهان، در ابتدا باید اخلاق بندگی سیاسی را در هم کوبید. علاوه بر این، برای رهایی سرنوشت سیاسی، کشور باید بر پایه منبع اصلی خود - ایمان، شور مذهبی، و روح فداکاری و چشم پوشی و قناعت فرزانه‌های خود بنا شود. به عبارت دیگر، حیات بهارات باید بر حکمت دیرینه اش قرار گیرد، که در وداها [15] و اوپانیشادها [16] گنجانده شده بود، و توسط راهبان و عرفای آن تجسم یافت.

ملت به عنوان قدرت،  ملیگرا بعنوان سانیاسی [17] :

در این نظم فکری، ملت تنها یک قلمرو ژئوپلیتیکی بی‌جان نیست که بتوان آن را بدست آورد و در برابر دشمنان از آن محافظت و دفاع کرد. ملت مجموعه ای از نیروهای دارای زندگی در بین همه کسانیست که در آن زندگی می کنند.

ملت به عنوان منبع تغذیه آنها ظاهر می شود، یک الهه ایی خیرخواه برای زندگی ساکنانش، که آنان را تأمین می کند، همانطور که یک مادر برای فرزندان خود زندگی را تأمین می کند. به زبان دیگر، ملت موضوع واقعی پرستش آنها می شود. آروبیندو به صورت معنی داری می پرسد: "ملت چیست؟" و توضیح می‌دهد که : "ملت یک قدرت بزرگ است که از هم آمیختگی قدرت میلیون‌ها واحدی ساخته می شود، افرادی که خود یک ملت را می سازند".

آروبیندو با همسبته دانستن ملت با الهه مادر، به سمت تعریف ملیگرایی بعنوان "دینی که از جانب خدا سرچشمه می‌گیرد - مذهبی که شما [وطن پرست] باید در آن زندگی کنید". با یک رسالت مقدس.

در چنین شرایطی، میهن پرست به "ابزار خداوند" تبدیل می شود که مأموریتی مقدس را بر عهده دارد. بنابراین منصفانه است که شخصیت "آنانند متس" در داستان بلند نوشته توسط بنکیم (چاندرا چاترجی)، تا ایده جناب آروبیندو از یک میهن پرست واقعی، و شخصیت "سانیاسی" که در مکتب فکری سوم برجسته می باشد. روش او، همانطور که جناب آروبیندو در مقاله ای در Bande Matram منتشر شده در سال 1907 بیان می کند، "ودانتیسم سیاسی" [18] است.  آروبیندو "ودانتای عملی" [19] سوامی ویوکانند را توسعه بخشید، و به یک فصل قابل کاربرد در قلمرو سیاست تبدیل کرد. اگر ویوکانند خدا را مجموع کل بشریت و انسانیت توصیف می‌کند، آروبیندو استدلال می‌کند که ملت خود روشنترین مانیفست و تجلی آن الوهیت است که او آن را به کالی [20] تشبیه می‌کند. برای خدمت به این ملت، او از نظم جدیدی از سانیاسی ها دعوت می کند که مایلند به خاطر او بمیرند.

باید تاکید کرد که این توانایی در بسیج ژرفای منابع دانش بومی هند بود که او را برای توده ها محبوب کرد. این پروژه، همانطور که جناب آروبیندو آن را تصور می کرد، نه تنها برای تضمین آزادی سیاسی برای بهارات بود. می توانست به نجات معنوی کل جهان منجر شود.

همذات پنداری او از مادر هندوستان با قدرت، شعله ور شدن یک آشفتگی اجتماعی را برانگیخت که آثار آن را می توان در تمام تلاش های طولانی بهارات برای استعمار زدایی - استعمارزدایی سیاسی اولیه، اکنون استعمار زدایی فرهنگی - مشاهده کرد. این نه تنها به مبارزه آزادی ما خدمت کرد، و الهام بخش نسل های میهن پرست بود که آماده جانفشانی برای کشور بودند، بلکه همچنان به شکل دادن به سرنوشت جدید هند ادامه می دهد.

(این اولین مقاله از مقاله سه قسمتی درباره فلسفه استعمار زدایی جناب آروبیندو است)

 

 آروبیندو گوش در بستر مرگ، در سال 1950

 

[1] - آروبیندو گوش، Aurobindo Ghose (1872-1950) متولد کلکته، فیلسوف، شاعر، روزنامه نگار، مقام معنوی و نظریه پرداز ملیگرای هندی، و تا زمانی از مبارزان انقلاب هندِ تحت سلطه بریتانیا، و از اعضای حزب کنگره ملی هند، که سابقه زندان برای مبارزه با حاکمیت بریتانیا بر هند را در پرونده خود دارد، موضوع اصلی دیدگاه معنوی آروبیندو تکامل زندگی انسان به حیات الهی در بدن الهی بود. او به درک معنوی اعتقاد داشت که نه تنها طبیعت انسان را آزاد کرد، بلکه متحول کرد و امکان زندگی الهی را بر روی زمین فراهم کرد. کتاب او "زندگی الهی" (the life Divine)  اثر ادبی اصلی او به جنبه فلسفی یوگای انتگرال می پردازد؛ سنتز یوگا، که به اصول و روش های یوگا انتگرال می پردازد؛ او در فعالیت های مبارزاتی چنان غرق شده بود که بارها مجبور به استعفا از مقامات خود در بخش اکادمیک شد. بعد از مدت ها مبارزه، و حتی شرکت در فعالیت های تروریستی علیه انگلیسی ها در هند، او از سیاست کناره گرفته و به معنویت روی آورد، و این زمانی بود که در زندان و تبعید، تحت مراقبت انگلیسی ها بود، و آن زمانی بود که با ویوکانند در زندان علیپور ملاقات کرد، که نقش مهمی در روی آوری او به این مشی از زندگی داشت. لذا در سال 1910 از کلیه فعالیت های سیاسی عقب نشینی کرد، و در پوندیچری مکتب فکری خود را ایجاد کرد و از سال 1926 به تربیت شاگردانش اقدام نمود. او در سال 1947 به شدت با تجزیه شبه قاره هند، به هند و پاکستان مخالفت کرد، وی دوبار به خاطر نوشته هایش برای دریافت جایزه نوبل ادبیات کاندید شد.

[2] - دوره ودانتا، به دوره ایی گفته می شود که دوره وداها پایان یافته (دوگانگی وجود)، دوره وداها دوره اولیه مذهبی هندوهاست که مردم به پرستش عوامل طبیعت و... روی آوردند و برای خورشید، ماه، رود و... قربانی می کردند و... کتاب های این دوره وداهای متفاوتی است شامل نیایش و قربانی برای این موارد هستند، و بعدها دوره ایی بالاتر از تفکر مذهبی یعنی اعتقاد به یکتایی وجود در فرهنگ مذهبی هند آغاز شده است، که این دوره را دوره ودانتا گویند، کتب مذهبی این دوره اوپانیشاد ها به عنوان متون مقدسی است که در این دوره نوشته شده اند.

[3] - The Architect of ‘Political Vedanta’  مندرج در  https://organiser.org/2022/12/25/102485/bharat/the-architect-of-political-vedanta/

[4] Gautam Choubey 

[5] - ایالت بنگال یکی از ایالت های فعال در جنبش انقلابی در دوره مبارزات آزادیبخش هند بوده است که مکاتب فکری خاص خود را هم داشته است بسیاری از رهبران ایده پرداز این نهضت همچون آروبیندو گوش، اهل این ایالت هستند. و دیگرانی از جمله رام موهان روی، رابیندرا تاگور و...، کلکته در این زمینه مرکزیت خاصی دارد.

[6] - ملیگرایان هندو از نامیدن کشور خود به نام "هند" اجتناب دارند، چراکه نام اصلی آن را "بهارات" می دانند. هند را نامی بیگانه می دانند که توسط ایرانیان برای مردم این سوی رودخانه سند انتخاب شده است، که بعدها سند به هند تبدیل شده است، ملیگرایان که دارای نوعی تفکر فاشیستی هندویی می باشند، روی نام ها حساس بوده و از جمله اقدامات آنها تغییر نام شهرها به نام های باستانی هندویی می توان نام برد، آنها تا کنون "الله آباد" را به "پریاگراج" و... تغییر داده اند.

[7] - Pondicherry منطقه ایی در هند از مناطقی است که در سیستم ایالتی هند نمی گنجد، و نوع خاصی از کنترل و حاکمیت در خود دارد، این منطقه کوچک در ساحل خلیج بنگال، و در محاصره مناطق ایالت تامیل نادو در جنوب شرق هند قرار دارد. به تامیلی یعنی شهر جدید که به خاطر حضور فرانسوی ها در زمان اشغال در آن شهرت دارد.

[8] - decolonisation زمانی که بریتانیای کبیر شامل منطقه ایی بود که خورشید در آن غروب نمی کرد، چرا که کلونی های تحت حاکمیت آنان در گرداگرد کره زمین گسترش یافته بود، و هند نیز یکی از این کلونی های متعدد بود، که جنبش هایی برای رهایی از این استعمار در هند شگل گرفت که به جنبش "دی-کلونایزیش" یا استعمار زدایی مشهور شدند.

[9] - Raja Ram Mohan Roy یا رام موهان روی (1772- 1833) که یکی از رهبران جنبش اصلاحات مذهبی و اجتماعی در شبه قاره هند است، او لقب راجا را از پادشاه گورکانی هند اکبر دوم دریافت داشت. او را پدر مقاومت بنگال می شناسند. او مخالف سنت های جاهلیت هندو همچون ازدواج کودکان در سنین پایین، و رسم ساتی (سوزاندن همسر زنده به همراه شوهر مرده) و... بود. بنگالی، سانسکریت، انگلیسی، عربی و فارسی را می دانست، و از ساختار گروه برهما سماج برای اصلاحات مذهبی هندویی استفاده کرد. برهما سماج معتقد به وجود یک خدای متعال در جهان بود، و عبادت در نظر موهان روی به یک مکان و زمان خاص نیاز ندارد، روی معتقد بود که آموزش مقدمه اصلاحات اجتماعی است.

[10] - Rabindranath Tagore ادیب مشهور بنگالی و برنده نوبل ادبیات جهان

[11] - Michael Madhusudan Dutta (1873-1824) شاعر و از پیشگامان ادب بنگالی،

[12] - Krishna Dhan Ghosh پدر آروبیندو گوش از نظریه پردازان آزادی هند

[13] - Swami Vivekanand (1863-1902) رهبر مذهبی هندو، فیلسوف، نویسنده، معلم مذهبی که مکتب ودانتا را در غرب معرفی کرد، و با این معرفی توانست هندوئیسم را در موقعیت جهانی اش آورد.

[14] - Bankim Chandra Chatterjee (1838-1894) نویسنده، شاعر، روزنامه نگار، نویسنده داستان بلند آنانندمتس که یکی از شاهکارهای ادبیات بنگالی است. که به فعالین جنبش استقلال هند، الهام بخش است.

[15] - Vedas قدیمی ترین متون جهان که شامل روش های قربانی و... در امور ارتباط با الهه هاست که در مکتب هندوئیسم نوشته شده اند.

[16] - Upanishads کتاب های مربوط به دوره بعد از وداهاست که اصلاحات مذهبی و فکری در هندوئیسم را در خود دارد.

[17] -  Sanyasi سانیاسی (برای شخص)، زندگی درویشی و کنارگیری کننده از دنیاست، و چهار مرحله در سیستم هندو، شامل چهار مرحله زندگی است که به عنوان آشرام شناخته می شود، با سه مرحله اول برهماچاریا (دانشجوی)، گریهاستا (خانه دار) و واناپراستا (ساکن جنگل، کناره نشسته) سانیاسا به طور سنتی برای مردان یا زنان در سال‌های پایانی زندگی‌شان مفهوم‌سازی می‌شود، اما برهماچاری‌های جوان این انتخاب را داشته‌اند که از مراحل خانه‌داری و بازنشستگی بگذرند، از کارهای دنیوی و مادی صرف نظر کنند و زندگی خود را وقف کارهای معنوی کنند.

[18] - political Vedantism اروبیندو مبلغ ودانتای سیاسی است، او سعی کرد تا به استفاده از مفاهیم معنوی فلسفه ودانتا، در سپهر سیاست بهره گیرد البته او مهمترین متفکر هندی است که سعی کرد که ودانتا را "سکولارایز" نماید به بیان دیگر با استفاده از مفاهیم مذهبی، هدف های مادی را پی گیرند،  

[19] - practical Vedanta

[20] - Kali از الهه های زنانه مورد احترام در هندوئیسم، یا خدای مطلق قدرت، زمان، نابودی، تغییر قدرت، قدرت عالی تمام قدرت ها، واقعیت مطلق،  

صفحه1 از2

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در انتخابات اسفند 1402، دامی برای...
داوود حشمتی - روزنامه‌نگار نزدیک به دو ماه از برگزاری انتخابات سال 1402 گذشته و ایران در حوزه‌های م...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
اعتراض شدید آذر منصوری به بازگشت گشت ارشاد: صحنه‌های زشت برخورد خشن با زنان با شدت بیشتر در حال تکرا...