مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب)

کمربند ایالت های هندو زبان شمال هند، که مهمترین خواستگاه این زبان و فرهنگ، و در عین حال محل بروز مناقشات ناسیونالیسم افراطی هندو، و البته محل مانور عملی تفکر هندوتوا (ناسیونالیسم قومی-مذهبی هندو) هستند، همواره دستخوش تحولند، ناسیونالیسم افراطی که امروز ایدئولوژی و روند فکری خود را بر هند کثرتگرا و دمکرات تحمیل می کنند. ایالت بیهار، در کنار ایالت اتارپرداش (از مهمترین ایالت های هند از لحاظ جمعیت و سیاست) قرار دارد، این گزارشِ ترجمه شده به شرایط سیاسی گروه های حاکم بر ایالت بیهار، تحت زعامت حزب بی جی پی، نگاهی گذرا دارد، که در کش و قوس قدرت، تا به کجا پیش رفته اند،

خدای رام مهمترین دستازویز مذهبی حزب بی.جی.پی است، که اکنون دولت مرکزی هند را تحت نخست وزیری آقای نارندرا مودی در دست دارد، که برای تحریک عواطف مذهبی هندوها از آن همواره بهره جسته، تا آنان را به بهانه دفاع از حدود و حقوق، و فرهنگ منافع این خدا، از جمله تصاحب محل تولد ادعایی این خدای افسانه ایی، که از قضا درست در زیر ساختمان اصلی مسجد 400 ساله بابری تعیین شد! عملیات سیاسی - مذهبی طولانی را پی ریزی و دنبال نمایند، تا در قبال آن، پروسه سیاسی گسترده ایی تدارک دیده، افکار عمومی هندوها را، در خلال مبارزه و مقابله با اقلیت 200 میلیونی مسلمان هند، بسیج و یا حساس کرده، و تمام قوانین سکولار - دمکراسی، و فرهنگ تسامح و تساهل حاضر در مذهب هندویسم را به سخره گرفته، و در یک بازی سیاسی ماهرانه، از یک حزب دست چندم در هند، به حزب اول کشور تبدیل، و اکنون قدرت را در بسیاری از ایالت ها هم، و از جمله پایتخت از آن خود کرده اند.

وجود همین خدا، که سیاسی ترین خدای موجود در میان خدایان دیگر هندوست، به وسیله ایی برای کسب، و توسعه قدرت برخی سیاسیون در هند تبدیل شده است، اما در اوج قدرت آنان نیز، همین خدای حساس و سیاسی، توسط یک رهبر دالیت، زیر سوال می رود، او متن مقدس کتاب حماسی رامایانا را، که روایت تحرکات این خدای هندویی را، در آن روایت کرده اند، مطلبی با درس های مفید ارزیابی می کند، و خدای ساخته و پرداخته شده در این متن را، در مقام خدایی، انکار کرده و...، که این خود تحول مهمی در تاریخ ارتباط، طبقه روحانیت هندو (برهمنان و شاخه سیاسی آنان یعنی حزب بی جی پی)، می توان تلقی کرد، و دالیت ها که در واقع مظلوم ترین، و وسیع ترین جمعیت تحت ستم، از میان طبقات جامعه سنتی هندو هستند، که حتی نجس انگاشته شده، و انواع ظلم ها بر آنان، بدور از اخلاق انسانی، طبق شرع و فرهنگ باستانی هندویی، مجاز شمرده می شود، به مقابله واکنشی وا داشته است.

اکنون یکی از رهبران دالیت ها، سکوت را می شکند، و بر خدای دستاویز قرار گرفته توسط اهل سیاست، می شورد، که به واقع شورشی است بر آنانی که مذهب و خدای مشهور هندوها را، در خدمت توسعه قدرت خود گرفته اند، و او درست این نقطه کانونی را منکر می شود، او رام را در زمانی منکر می شود که، نام او موتور محرک جماعتی از هندوهای افراطی است، که اهداف قدرت طلبانه خود را از طریق نام او دنبال می نمایند.

عدم اعتقاد به رام : حمله غیر مستقیم جیتان رام مانجهی به حزب BJP [1]

بیان بحث برانگیز رهبر دالیت، منجر به درگیری های وسیع فرقه ایی در تعداد زیادی از ایالت ها، در جریان حضور کارناوال های شادی خیابانی طرفداران خدای رام در جریان فستیوال خشونت بار پاسداشت روز تولد خدای رام [2] گردید.

نویسنده آجوی آشیرواد ماهاپراشاستا [3]

15 آوریل 2022

دهلی نو: آنچه روشن است در یک حمله غیر مستقیم اما واضح و روشن، به همپیمان حزب بهاراتیا جاناتا، سروزیر سابق ایالت بیهار، جیتان رام مانجهی عنوان داشت که او اعتقاد به خدای رام ندارد.

"من اعتقادی به رام ندارم. رام خدا نبود. رام شخصیتی است که به وسیله تولسی داس [4] و والمیکی [5] برای انتشار پیام شان ساخته و پرداخته شد." شبکه تلویزیونی ان.دی.تی وی [6] این مطلب را به نقل از مانجهی منتشر کرد، که در خلال مراسمی که به احترام تولد امبادکار [7] در چهاردهم آوریل عنوان داشته است.

بیان بحث برانگیز رهبر دالیت، منجر به درگیری های وسیع فرقه ایی در تعداد زیادی از ایالت ها، در جریان حضور کارناوال های شادی خیابانی طرفداران خدای رام در خلال فستیوال خشونت بار پاسداشت روز تولد خدای رام گردید.

رهبر دالیتی که گسترش حضور حزبش، "هندوستان عوامی مورچا" [8] ، را در صحنه قدرت ایالت بیهار، چنان پیش برد، که چند سال قبل به سمتی می رفت تا مهمترین همپیمان حزب حاکم جاناتا دال (متحد) به رهبری سروزیر کنونی ایالت بیهار، آقای نیتیش کمار باشد که اکنون رهبری ائتلاف حاکم را با حزب BJP در دست دارد.

در توضیح و تفسیر این نقطه نظر خود، آقای مانجهی اضافه کرد که : "آنها (تولسی داس و والمیکی) کتاب رامایانا [9] را نوشتند و درس های خوب زیادی در این نوشته آنان هست. ما به این اعتقاد داریم، ما به تولسی داس و والمیکی اعتقاد داریم، اما به رام اعتقاد نداریم".

"اگر به رام معتقدید، پس این داستان را هم ما همیشه شنیده ایم که رام میوه ای را خورد که به وسیله شباری [10] مزه مزه شده بود. اما شما میوه ایی را که ما به دهانمان زده باشیم را نخواهید خورید، اما لااقل آنچه ما به آن دست زده ایم را بخورید". سروزیر سابق ایالت بیهار این سخنان را، در حمله به جامعه برهمنان [11] (روحانیت هندو) عنوان می دارد، و آنان را متهم به استثمار و زیر سلطه نگهداشتن دالیت ها می کند.

او سپس ادامه می دهد که : "در این جهان تنها دو طبقه وجود دارند، طبقه ثروتمندان و فقرا" ،

آقای مانجهی که خود به جامعه طبقاتی - اجتماعی هندوی شدیدا عقب مانده ایی به نام موساهر [12] تعلق دارد، اخیرا به مهمترین رهبر دالیت ها در ایالت بیهار، بعد از مرگ وزیر سابق دولت مرکزی آقای رام ویلاس [13]پاسوان تبدیل شده است. او تاکنون روابط عشق و تنفری را با سروزیر ایالت بیهار آقای نیتیش کمار نشان داده است.

حمله به نیتیش کمار موقعی صورت گرفت که، کمار تصمیم داشت او را به عنوان سروزیر ایالت بیهار منصوب کند، اما به دنبال مخالفت رهبران احزاب مختلف علیه مانجهی، از این امر صرف نظر کرد، لذا او این چنین ظاهر شد که استقلال خود را نشان دهد.

قبل از این که او دوباره به ائتلاف احزاب جاناتادال متحد- بی.جی.پی بپیوندد، بدنبال بازی سیاسی که از ائتلاف احزاب راشتریا جاناتا – گنگره در خلال سال های 2018 تا 2020 خورد، از حزب طرد شد. پسرش اکنون سنتوش مانجهی از وزرای کابینه دولت نیتیش کمار در بیهار است.

اظهار نظرهای مانجهی در خصوص خدای رام، از سوی آگاهان سیاسی به عنوان تلاشی دیگر از سوی وی برای برای روشن نمودن اهمیت خود در رهبری ائتلاف حاکم بر ایالت (ائتلاف احزاب جاناتادال متحد- بی.جی.پی) ارزیابی می کند. این اظهارات اهمیت خود را آن موقعی مشخص می کند که حزب BJP به عنوان تنها بزرگترین حزب حاضر در پارلمان ایالتی، می تواند با توجه به تعداد نمایندگانش در مجلس ایالتی، پایان دولت و ائتلاف حاکم را همزمان اعلام کند.

اخیرا دیده شده است که حتی سروزیر، آقای نتیش کمار مقابل اظهارات رییس مجلس ایالتی و رهبر ارشد حزب بی.جی.پی ویجای کمار در صحن نیز واکنش هایی داشته است، و آن موقعی بود که او ارتباطات غیر قانونی و بررسی های وقوع جرم سخن گفت.

حزب زعفرانی [14] (BJP) همچنین یک جنگ آشکار را با همپیمان خود حزب ویکاس شیل اینسان [15] را اخیرا آغاز کرده است. این اختلاف موقعی شدت گرفت که تمام سه نماینده مجلس عضو این حزب، حمایت از رهبر خود موکش ساهانی [16] را ترک گفته، و به حزب بی.جی.پی پیوستند. انتظار می رود ساهانی کرسی خود در مجلس سنای ایالتی ویدیان پراشاد [17] را نیز در جولای 2022 و در پایان دوره از دست بدهد، چرا که تمام نشانه ها حاکی از آن است که، حزب بی.جی.پی حمایت خود را از او بر خواهد داشت.

به عنوان یک متحد کوچک، حزب هندوستان عوامی مورچا آقای مانجهی با چهار نماینده مجلس ایالتی، در خصوص تحولات سیاسی اخیر در صحنه ایالت نگران است، وقتی می بیند که حزب BJP در دولت ائتلافی نیتیش کمار، قدرت خود را افزایش می دهد. آقای نیتیش کمار تاریخ طولانی از حفظ استقلال سیاسی، در عین ائتلاف با حزب بی.جی.پی را پشت سر گذاشته است. و هر از چند گاهی مواضعی را گرفت که متفاوت از آنچه بود که حزب بی جی پی اتخاذ می کرد، به خصوص در پیرامون مسایلی که منجر به دو قطبی سازی هندو- مسلمان در جامعه می باشد.

بنابراین بعد از انتخابات مجلس ایالتی بیهار در سال 2020، او از ساختار مواضع مخالف آمیز حزب خود در برابر حزب بی جی پی کاست، و به اندازه کافی دقت داشت تا از مقابله سیاسی با حزب مذکور خودداری کند. سکوت روشن و مهم او موقعی که حزب ویکاس شیل اینسان با وقاحت تمام توسط حزب بی جی پی صدمه دید، یا تعظیم 45 درجه ایی او در مقابل نخست وزیر، نارندرا مودی (حزب حاکم بی.جی.پی)، در مراسم قسم خوردن آدیتیاس [18] به عنوان سروزیر ایال اتارپردادش در لکنو مرکز این ایالت، مثال هایی هست که دلالت بر این دارد قد کوتاه سیاسی سروزیر ایالت بیهار در مقابل حزب زغفرانی را نشان می دهد.

در مقابل، و در چنین شرایط سیاسی، اظهار نظر مانجهی پیرامون خدای رام، در مراسم سالگشت تولد دکتر بهیم رائو امبادکار، نه تنها یک پیام سیاسی محکم و هشدار به حزب متعلق به کاست ها و طبقات بالای هندویی، یعنی حزب بی.جی.پی می تواند باشد، بلکه ممکن است به این امر اشاره و تاکید داشته باشد که تنوعی در ائتلاف حاکم در ایالت بیهار حاکم است.

 

[1] - Don't Believe in Ram': Jitan Ram Manjhi Delivers Veiled Attack on BJP

[2] - Ram Navami هندی ها به عکس ما که مراسم عزا داری برای مقامات مذهبی خود داریم، آنها در روز تولد خدایان و مقامات مذهبی و شخصیت های خود جشن می گیرند و به سالمرگ ها بی توجهند.

[3] - Ajoy Ashirwad Mahaprashasta

[4] - Tulsidas تولْسی داس (۱۵۳۲ـ۱۶۲۳)(Tulsi Das) شاعر برهمن و اصلاحگر مذهبی هندی. بیشتر عُمر خود را در مکان مقدس وارانسی (بنارس) مرتاض بود. بنابر افسانه در همین‌جا بود که قهرمان آسمانی هندو، راما، در رؤیایی به او دستور داد روایتی از حماسۀ سانسکریتی رامایانا بنویسد و از ماجراجویی‌های راما ـ به زبانی که عامۀ مردم بفهمند ـ سخن بگوید. دریاچۀ پیروزی‌های راما، روایت تولسی داس از رامایانا است که محبوب‌ترین شعر حماسی و مذهبی در تمامی ادبیات هندی است.

[5] - Valmiki والْمیکی نخستین شاعر زبان سانسکریت و سرایندۀ رامایانا، نخستین منظومۀ پرتصنع حماسی هندوان. این منظومۀ ۴۸ هزار بیتی، که بر پایۀ افسانه‌های گوناگون دربارۀ زندگی راما (ششمين مظهر انسانی ویشنو) تألیف شده، سرشار از تشبیهات حماسی و سایر آرایه‌هاست. والمیکی که در نوجوانی راهزنی پیشه کرده بود، از گذر تکرار نام راما به مقام قدیسی رسید و بنابر روایات حماسۀ رامایانا به او وحی می‌شد.

[6] - NDTV

[7] -  Ambedkar دکتر بهیم رائو امبادکار، از رهبران و متفکرین دالیت است که قانون اساسی هند یکی از شاهکارهای اوست، که طوری نوشته شده تا حقوق تمام هندی ها رعایت شود بدون توجه به مذهب، طبقه، و... در فرایندی دمکراتیک قدرت در هند جابجا شود. قانون اساسی هند شاهکاری در آشتی بین قدرت و مردم است که در آن مردم می توانند هر مقامی را از طریق انتخابات مستقیم و غیر مستقیم برکنار کنند.

[8] - Hindustan Awam Morcha (HAM)

[9] - the Ramayana اثر حماسی حاوی مبارزات خدای رام

[10] - Shabari از شخصیت های افسانه راما در رامایانا که خانم پیر روستایی است که در جستجوی دانش و از جمله مفهوم دارما است، که به خدمت پیری در آمد و او وعده داد که در صورت خدمت، به رام خواهد رسید، و همین هم شد، در حالی پیران زیادی در انتظار قدوم برام بر معبد خود بودند رام به معبد این خانم نزول اجلال کردند... ظاهرا او به طبقه تعلق دارد که مانجهی به او متعلق است و نه طبقه برهمنان.

[11] - Brahmin اگر جامعه هندو را به شکل بدن یک انسان در نظر بگیریم جامعه برهمنان در سلسله طبقات سر این بدن است که بقیه در خدمت او قرار می گیرند، روحانیت هندو متون مقدس را در اختیار داشته و خود آن را تفسیر و قرائت می کنند و از این سو پایین ترین طبقه جامعه هند دالیت ها هستند که اصلا به این بدن تعلق ندارند و موظف به خدمت به دیگر طبقات هستند، آنها نجس بوده و نزدیکی به آنها باعث کسب زذیلت می شود و...

[12] - Musahar community جامعه دالیت ها خود به شاخه های مختلف تقسیم می شوند این یکی از آنهاست.

[13] - Ram Vilas Paswan رهبر یکی از دو حزب مهم ایالت بیهار که در دولت ائتلافی حزب کنگره وزیر بودند و اکنون فوت کرده است

[14] - The saffron party زعفرانی ها گروه های معتقد به تفکر فاشیستی هندوتوا هستند که معتقدند اقلیت ها جامعه هندو را کثیف کرده اند و باید ادیان وارداتی از صفحه هند پاک شوند، لذا مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و... باید تغییر مذهب داده و به اصل هندویی خود باز گردند، اینها لباس هایی به رنگ زعفرانی می پوشند و این رنگ نماد مقدس جامعه روحانیت هند هم هست.

[15] - Vikassheel Insaan Party (VIP) از احزاب ایالت بیهار

[16] - Mukesh Sahani

[17] - Vidhan Parishad

[18] - Adityanath از رهبران مهم احزاب هندوی افراطی و سروزیر ایالت مهم اتارپرادش هند، که از طبقه روحانیون تندرو هندوست.

 ایران و هند که تا قبل از 1326 (1947) همسایه دیوار به دیوار بودند، به فاصله نزدیک به سی سال، پیروزی انقلاب های خود را جشن گرفتند، هندی ها در سال 1326، که علاوه بر خلاصی از سلطه بریتانیایی ها بر کشورشان، حاکمیت ملی خود را در بعد داخلی هم کسب کرده و زین پس نه طبقه، و نه فرد خاصی حکمرانی این کشور را در تیول خود نداشت، و دو مجلس عوام (لوک سابها) و خواص (راجیا سابها) که هر 4 سال یک بار توسط رای مستقیم مردم تجدید ساختار، و تصمیم گیرها، می شوند، حاکمیت هند را هفت دهه است که به صورت چرخشی در دست دارند، و دولت را حزب پیروز در پارلمان هند تشکیل می دهد، لذا حاصل انقلاب هند، کسب استقلال و حاکمیت ملی، در دست نمایندگان مردم بود، که با هر انتخاباتی، مردم این توان را دارند که همه حاکمان خود را تعویض، یا ابقا نمایند.

مهاتما گاندی رهبر انقلاب هند

 ایرانیان نیز در همسایگی هند، به سال 1357 بر سیستم حاکمیت فردی، سلسله شاهان موروثی پهلوی تفوق یافتند، و بعد از آخرین قیام دمکراسی و جمهوری خواهانه خود، که در عصر مشروطیّت، و حاکمیت سلسله قاجار، به وقوع پیوسته بود، دوباره خواهان اعاده حاکمیت ایرانیان بر سرنوشت شان از طریق انتخابات، و حاکمیتی از نوع جمهوری، متکی به آرای مستقیم مردم شدند، لذا قیام مردم ایران جمهوری خواهانه، و قیام مردم هند استقلال طلبانه بود، و آنان در نتیجه این قیام هم استقلال و هم جمهوریت را کسب کردند.

هر دو انقلاب، واجد دو رهبر کاریزماتیک بسیار مهم بودند، که مطالعه تفاوت ها، و همپوشانی بین رفتار و منش این دو، در موفقیت مردم ما، و دیگر ملل مبارز، برای آزادی از استبداد داخلی و سلطه خارجی در جهان، موثر و مفید خواهد بود، آنچه مسلم است اینکه امروز، کمتر آزادیخواهی در جهان را می توان یافت که به نوعی در افکار و عمل رهبران انقلاب های دیگر جهان، غور و بررسی نکرده، و حرکات آنان را در الگوگیری برای کسب موفقیت، مد نظر قرار نداده باشد،

لذا وقتی از انقلاب، آزادیخواهی و جمهوریخواهی سخن به میان می آید، همواره رهبرانی همچون مهاتما گاندی [1]، نلسون ماندلا [2] ، پاتریس لومومبا [3] ، چه گورا [4] ، روح الله خمینی و... مد نظر ناظران قرار می گیرند، و در رد یا قبول راهبرد و تاکتیک مبارزاتی و نوع تفکرشان نسبت به مردم خود و حاکمیت بعد از پیروزی، مثال های مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.

در سالگرد پیروزی هر انقلابی، در کنار جشن ها، باید به ارزیابی و بررسی دست آوردها، و از کف داده ها نیز پرداخت، از این رو در این نوشته مختصر که در آستانه 22 بهمن ماه، سالروز پیروزی انقلاب 57، و در انتهای این قرن خورشیدی، به رشته نگارش در می آید، به مقایسه رهبران انقلاب ایران و هند خواهد پرداخت، و در حدود آشنایی، نسبت به اتفاق و انفکاک آنان خواهم نوشت؛

یقینا این نوشته و دیگر نظرات از این نوع، خالی از نقص و قوت نخواهند بود، اما برایند جمعی اینگونه اظهار نظرها، روشن کننده راه آینده، و نوری است بر تاریک و روشن های گذشته انقلابی ایران و هند، که تابانده خواهد شد، و سعی می شود به تفاوت ها و تناسب ها در انقلاب هند، و انقلاب ایران، توسط رهبرانی همچون مهاتما گاندی (رهبر انقلاب هند) و روح الله خمینی (رهبر انقلاب ایران) پرداخته شود،

که این دو، در یک نقطه مهم، کم و بیش اشتراک نظر و به نسبت به یک نحو عمل کردند، و آن انتخاب نوع مبارزه مدنی، در زمان مبارزه برای کسب پیروزی بر رقیب بود، که این نوع مبارزه در مقابل مبارزات مسلحانه و خشونت آمیز، قرار می گیرد؛ گذشته از این که در خلال مبارزات این دو، گاهی هواداران آنان دست به سلاح برده و یا تروری و خشونتی را مرتکب شده اند، اما این رهبران برابر گواه تاریخ مبارزه، سعی کردند که از خشونت و خشنونت پیشگان دوری جسته و مهمترین قسمت بدنه گروه مبارزه خود را از حرکات انقلابی (به معنی اقدامات افسار گسیخته، خشن، و آتش به اختیار)، باز دارند، لذا حرکات مبارزاتی آنان بیشتر در حول مبارزات مدنی، و اعتراضات مسالمت جویانه، شکل غالب را به خود می گیرد،

این است که در خلال این دو انقلاب، بر خلاف انقلابات افسارگیسخته چپی و کمونیستی، که غرق در حرکات انقلابی، مسلحانه و خشن در جهان جریان یافته و تاریخی از کشتار را در پس خود نهاده است، و ده ها میلیون کشته از خود بر جای گذاشت، و عموما نیز حرکت چپ، از قضا به دیکتاتوری های مخوف نیز منجر شده است، اما این دو انقلاب در دوره مبارزه، کمترین دست یازیدن به خشونت، ترور و سلاح گرم را در فرهنگ مبارزاتی، و سخن رهبران آن به خود دید.

اما تفاوت ها،

این دو رهبر در دوره مبارزه، واجد تفاوت هایی نیز بوده اند، که این تفاوت در نتیجه انقلاب آنان نیز به صورت بارز انعکاس یافت، و در میزان موفقیت آنان بروز جدی از خود نشان داد، از آن جمله می توان در شیوه سازماندهی و رهبری مبارزات این تفاوت را نگریست، که مهاتما گاندی از همان نخستین آغاز حرکات مبارزاتی خود، با پیوستن به حزب کنگره ملی هند [5] حرکت خود را هماهنگ با دیگر رهبران دخیل در روند مبارزه سراسری این حزب، در خلال یک حرکت منسجم و حزبی شکل داده، که این خود باعث شد، تا گاندی همواره در کش و قوس مبارزات آشکار خود با دشمنِ ملت خود، با تکیه بر مواجهه سیاسی، تبلیغاتی و مشی مبارزه حزبی، اهداف خود را بصورت روشن، مشخص و آشکار دنبال کرده، و همه از دوست و دشمن می دانستند که او و حزبش به دنبال چی هستند، و در این راه با چه کسانی همراه، و از چه مشی و روندی برخوردار و یا به دور است،

اساسنامه حزبی آنان در این مبارزه روشن و مشخص، و روش مبارزاتی آنان در تئوری و عمل، اعلام شده بود، از این رو طی چندین دهه مبارزه با حاکمیت خارجی بریتانیایی ها، که هند را برای مدتی طولانی مستعمره خود کرده بودند، روندی از تمرین دمکراسی، تحمل و رواداری درون حزبی و داخلی بین مبارزین، و انقیاد بر خواست و تصمیم جمعی و... در بین رهبران مبارز نیز، همگام با نبرد سیاسی با دشمن، مستمرا ادامه یافت، از این رو وقتی پیروزی انقلاب شان در سال 1326 (1947) محقق شد، بدون کمترین تردید، قانون اساسی روشنی بر اساس شیوه، اهداف، و منش دوران مبارزه، تدوین و برای مردم و حاکمان جدید، لازم الاجرا گردید،

این بود که در زمان تدوین قانون اساسی جدید هند، بعد از پیروزی که در واقع پیاده کردن شعارهای دوره مبارزه و تبدیل آن به قانون بود، کسی تردیدی در لزوم اعطای حق حاکمیت به مردم هند (پایه های دمکراتیک این قانون)، رسمیت یافتن حق تنوع فکری، مذهبی و ایدئولوژیکی و دوری از تحمیل عقیده به دیگران (سکولاریسم)، رسمیت یافتن تنوع اجتماعی، فرهنگی و...(پلورالیسم و یا تکثر گرایی)، لزوم اعطای اختیار به شوراهای محلی، و حق دخالت مستقیم مردم در اداره جامعه خود، و اقتصادِ مردم محور، و دوری از سرمایه داری (سوسیالیسم) و بسیاری از ارزش های ناب دیگر، که ارکان این قانون بود، مشاهده نشد، و با کمترین مقاومت ها چنین ارزش هایی در قانون و عمل جاری گردید.

و حزب کنگره به عنوان یک حزب پیشرو و مترقی، این روند را به پیروزی رساند، و آن را در قانون اساسی هند، در بعد از پیروزی گنجاند، تضمین کرد و خود به اجرای آن همت کامل نمود، و اکنون هفت دهه بعد از پیروزی انقلاب هند، گرچه با پیروزی فاشسیست های ملیگرای هندویی [6] ، مدت هاست که در تحت تفکر هندوتوا [7] ، که توسط حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) [8] ، به نمایندگی از جامعه تندرو مذهبی – سیاسی هند، می روند تا بنیاد قانون اساسی مذکور را از تفکر مذکور (گاندی – نهرو) در نوع قوانین، و شیوه حکمرانی هند، سست و تهی نمایند، ولی هنوز همان قانون برقرار است، و گرچه حزب مذکور سعی در تهی کردن آن از محتوا در بخش های اساسی همچون سکولاریسم و تکثرگرایی، حول شعار حفظ و صیانت از فرهنگ و مذهب هندو، و احیای فرهنگ هندو را دارند، اما در بخش دمکراتیک و حتی سوسیالیسم آن قانون، هنوز دستکاری های عمده ایی صورت نگرفته است،

حزب BJP که خواهان بازگشت به هندویسم است، به نوعی ناگفته، به سمت احیای جامعه طبقاتی هندو پیش می رود، که در صورت تحقق چنین هدفی، به صورت طبیعی، جامعه برهمنان (یا همان طبقه روحانیت هندو) بر قله سیاست و حکمرانی هند، دوباره خواهند نشست، ولی به نظر نمی رسد که حرکت ملیگرایی هندو، به حاکمیت فردی منجر گردد، و در موفق ترین حالتش، هندی ها دچار حاکمیت طبقاتی خواهند شد.

نارندرا مودی نخست وزیر هند وابسته به حزب BJP

اما رهبری انقلاب ایران، در روند مبارزاتی خود هیچگاه به سوی حرکت منسجم حزبی، رویکردی موثر و مشخص نداشت، و به کار حزبی تن نداده، و مبارزه خود را بر طبقاتی از جامعه، که عمدتا روحانیت بودند، متمرکز کرد، که باقی مردم به عنوان توده های مستضعف و عقب نگهداشته شده، همراه، و در پیروی از روحانیت، کار خیزش را دنبال می کردند، لذاست که به رغم، ذکر آزادی داشتن تشکل ها و احزاب، و قوانینی که تضمین کننده حرکت حزبی، و سندیکایی و گروه های مختلف جامعه، در روند اداره و شکل دهی مسیر حرکت کشور بود، مبارزه منظم حزبی در ایران شکل نگرفت،

و این وجه که در انقلاب هند، هدایت جامعه را کاملا به عهده داشت، و امروز نیز پاسدار قانون، و رعایت آن در جامعه هندی است، و احزاب با گرفتن اذن، از طریق آرای مستقیم مردم، این نمایندگی را برای صیانت از قانون اساسی و حقوق مردم، همواره هر چهارسال یک بار، تجدید و تعقیب می نمایند، ولی در جامعه ایران، احزاب نه در منش رهبری آن جایگاهی داشتند، و نه قوانین موضوعه در این خصوص شکل جدی تحقق به خود گرفت، لذا کار حزبی و منظم و شناسنامه دار احزاب در ایران، نه شکل گرفت و نه عملی شد، و کار حزبی جایگاهی نداشته و ندارد و...، در کل مقتضیات کار حزبی که بزرگترین رکن جاری شدن نمایندگی مردم، در نظام های سیاسی مدرن است، هرگز جایگاه در خور خود را در ایران نیافته، از این رو حرکات سیاسی ایرانیان عقیم، ناتمام و دارای حرکات سینوسی نا منظم و بی بهره بوده و به انحراف می رود.

از این روست، که کار اساسی حزبی و سیاسی، در ایران، در ضعیف ترین حالت ممکن، توسط گروه های بی شناسنامه ایی که در آستانه هر انتخاباتی، نمایندگی طبقات قدرت را در پس پرده به عهده می گیرند، آرای مردم را به سوی خود جلب می کنند، در حالی که این گروه ها، ابزاری برای حرکت قانونی، و قدرتی واقعی برای تحقق شعارها و حتی وعده هایی که در طول دوره زودگذر تبلیغات انتخاباتی می دهند را نیز نداشته، و به دنبال پیروزی نیز، هاج و واج در صدد کسب رضایت قدرت اصلی در کشورند، تا برای اجرایی شدن شعارها و وعده های خود از میان موانع بزرگ راهی بیابند، و عملا حرکت آنان از ابتدا عقیم است، و آنان حتی اگر بخواهند حقوق مردم را دنبال و کسب کنند نیز، قادر به متوقف کردن روندی، و یا ایجاد روند، و یا ایجاد ساختاری جدید نبوده، و چنین پتانسیلی را نداشته و ندارند.

این است که صاحبان آرای مردم، در هر انتخاباتی به ضایع ترین وضع ممکن، مفتضح شده، و بعد از سال ها دست و پنجه نرم کردن برای رسیدن به حقوق قانونی خود، که در قانون اساسی ج.ا.ایران تصریح شده است، از عرصه خدمت حذف، و تمام شخصیت شان نابود می شود، سرنوشت نامساعد و ناپسند نخست وزیران، و ریاست جمهورهای مختلف ایران در این چهار دهه، خود گواه روشنی بر این امر نامطلوب است.

دیگر تفاوت بین رهبر انقلاب هند و ایران را، در تعلق به طبقات اجتماعی می توان اشاره کرد، در این زمینه مهاتما گاندی خود را از فرایند جاری طبقاتی در کشور خود، که ریشه در هزاران سال تفکر طبقاتی هندویی داشت، بیرون کشیده، به عنوان یک شخصی عادی و تحصیلکرده، از جامعه هند، که با اتکا به هوش و ذکاوت و قدرت خانوادگی خود، مدارج علمی را در دانشگاه های بزرگ عصر خویش، طی کرده بود، به عنوان یک حقوقدان، از علم خود برای کسب و احیای حقوق مردم خود سود جسته، و راه های مبارزه مدنی را از مبارزان افریقای جنوبی، و حتی روند حزبی جاری در خود انگلستان و... مطالعه، کسب و گزینش نموده، و در جامعه خود، و روند مبارزاتی هندی ها علیه سلطه بریتانیا، سود جسته و آنرا عملی ساخت،

و به واقع در کیس تربیت مهاتما گاندی، باید اعتراف کرد که دانشگاه های بریتانیا، نیرویی را تربیت کردند، که بساط سلطه آنان را از جنوب آسیا برچید، و امروز بریتانیایی نیز، به قدرت نرم، و درستی حرکت این رهبر تربیت شده در دامن سیستم دانشگاهی خود معترف بوده، و آنان نیز لاجرم بر این پتانسیل و عمل ارج نهاده، و مجسمه این مرد مبارزه با استعمار، حتی توسط خود بریتانیایی ها، که دشمنان او و حرکتش محسوب می شوند، ساخته و در نزدیک ترین مناطق به ساختار حاکمیتی بریتانیا نصب، و رونمایی می شود، این همان تحمیل گاندی و تفکرش بر سلطه گران است، که این چنین خود را حتی بر دشمنانش نیز تحمیل کرده، آنان را به کرنش در مقابل انصاف و منطق مبارزاتی خود، مجبور می کند،

این همان قدرت نرمی است که سلاحی جز سادگی، صداقت، دوری از خشونت، خیرخواهی برای بشر (دوست و دشمن و از جمله ملت خود)، مبارزه مدنی و... ندارد، چرا که در مبارزه منصفانه این رهبر شرقی علیه دشمن، بویی از خواست های شخصی و طبقاتی، و حتی انتقام از دشمن استشمام نمی شود، سراسر حرکت مبارزاتی گاندی خیر عمومی مد نظر است، که او قصد رهایی آنان را دارد، لذا او در حالی که رهبری مبارزه را عهده دار است، خود را از نظام طبقاتی، و تفکر طبقاتی خارج ساخته، از این روست که، گرچه او رهبر قیام هندی هاست، اما برای آزادیخواهان جهانی نیز الگویی از، از خود گذشتگی برای خیر جمعی، در نظر گرفته می شود.

در مقابل، در روند مبارزاتی رهبری انقلاب ایران، تکیه بیش از حد به طبقه روحانیت، بارز است، از این روست که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بعد از پیروزی نیز، با تاسی از این نوع نگرش، بر محور حاکمیت روحانیت، ریخته، و بنای ج.ا.ایران بر حاکمیت بلامنازع آنان نهاده می شود، و حقوق و حق حاکمیت توده مردم و دیگر ارکان مبارزه، در ذیل حقوق اساسی طبقه روحانیت، تعریف و تدوین و اجرا می گردد، از این روست که دوری رهبری انقلاب ایران از حرکت حزبی و با برنامه و اساسنامه مشخص، در دوره مبارزه، نوعی حاکمیت طبقاتی را خواسته و یا ناخواسته احیا نمود، که ده ها قرن قبل، معدوم و منسوخ شده بود،

چرا که با هجوم اعراب و حاکمیت اسلام بر ایران در نزدیک 1400 سال قبل، دوگانه حاکمیت طبقه مغان (روحانیت زرتشتی) و شاهان سلسله های مختلف باستانی حاکم بر ایران، منسوخ شده بود، و دیگر ایرانیان برای سده ها، با پدیده حاکمیت دوگانه طبقه پادشاهی – طبقه برهمنان (رهبران مذهبی) مواجه نبودند، گرچه خلفای عرب و دست نشاندگان آنان، پادشاهی های مقتدر و گسترده باستان ایران را احیا کردند، و امپراتوری های عظیم و موروثی ظالمی را برای قرن ها بر منطقه تحمیل کردند، اما در این دوره، حاکمیت طبقه روحانیون، به نحوی که قبلا بود، احیا نگردید، چیزی که اکنون و بعد از پیروزی انقلاب، این وجه که طبقه ایی از جامعه ایرانی را برجسته، و بر صدر می نشاند، صورت واقع به خود گرفت، و قانون اساسی انقلاب، این وجه منسوخ را دوباره احیا و عملی کرد.

از این رو، به رغم شعارها و اهدافی که از احیای این روش، در نوع حاکمیت ایران بعد از انقلاب مطرح می شود، که همانا "مجد و عظمت اسلام و مسلمین" بعنوان قصد و غرض صاحبان چنین اندیشه ایی باز گو می گردد، اما بر آیند چنین روشی در رهبری جامعه ایران، به حاکمیت طبقه روحانیت، بر دیگر طبقات و اقشار کشور، انجامید و درست یا نادرست، صورت عملی به خود گرفت.

در نتیجه ی نوع و کیفیت وابستگی رهبران انقلاب ایران و هند به طبقات خاص، چنین می شود که گاندی بعد از پیروزی در انقلاب خود، تنها چند ماه بعد از کسب موفقیت، به واسطه دفاع از یک اقلیت مذهبی (مسلمانان) و... توسط گروه افراطی هندو که از طرفداران حاکمیت طبقاتی این مذهب بودند، و او را مخل حرکت خود می دیدند، ترور می شود، ولی رهبری انقلاب ایران گرچه خود از منتقدین پرو پا قرص طبقه روحانیت بود، [9] و حکایت خروش او علیه آنان در سخنانش موج می زند، اما برآیند عملی قیامش، خواسته یا ناخواسته، به حاکمیت یک اقلیت بر اکثریت، در نوع طبقاتی آن منجر شد،

"دوست ندارم خانه ام را دیوارها از هر سو احاطه و پنجره هایم بسته باشند، دوست دارم نسیم فرهنگ تمام سرزمین ها به سوی خانه ام، در آزادانه ترین شکل ممکن بوزد، اما از این که پاهایم از کاری توسط دیگری محروم شوند، گریزانم. ذهن مذهب در یک زندان نیست. اتاقی است برای پذیرایی از مخلوق های جدید خداوند، اما  آن خود گواه و دلیلی است در مقابل وقاحت غرور نژادی، غرور مذهبی و غرور رنگ پوست". مهاتما گاندی.

به همین دلیل است که به نظر می رسد قبل از هر قیامی، رهبران آزادیخواه و انقلابی، در بین ملل جهان، باید خود را از وابستگی های طبقاتی مبرا کنند، تا برآیند قیام شان، به حاکمیت انحصاری طبقات منجر نگردد، و قدرت به صورت سیال، و غیر انحصاری، بر اساس رای مردم، ناشی از شایسته سالاری ها و...، در بین اقشار و افراد جامعه، دست به دست شده، و انحصارها شکسته شود و...،

این همان تجربه ایی است که طبقه کارگر و... را در نظام های کمونیستی و سوسیالیستی، به دیکتاتورهایی تبدیل می کند، که تمام مردم خود را به انقیاد مرام و طبقه ایی (کارگر، کشاورز و...) می کشند، که بر آن، در بین مردم این کشورهای اجماع کافی وجود ندارد، و در نتیجه راه و حق انتخاب، و حق تعیین سرنوشت، و در نتیجه برخورداری از کرامت انسانی نیز، به نفع عده ایی از مردم، تحت حاکمیت این گونه طبقات، از دیگر مردم جامعه سلب گشته، و در راه تثبیت این امر، مجبور به کشتارهای بزرگ می شوند و...، از این روست که گفته می شود، چپی ها (کمونیست ها و...) صد میلیون نفر را طی انقلاب های خود، و بعد از پیروزی قتل عام کردند، تا حاکمیت کمونیستی یا سوسیالیستی خود را تثبیت، گسترده و بلامنازع نمایند.

تفاوت دیگر گاندی و امام خمینی، در روند بعد از پیروزی انقلاب است، مهاتما گاندی با پیروزی انقلاب خود، همچنان در همان ساختار حزب کنگره به نقش آفرینی گذشته خود ادامه داد، و در عین حال به عنوان یک رهبر، با کاریزمای موثر، خود را از مناصب قدرت دور نگه داشت، و همان وجه هدایتی، رهبری و راهنمایی را به سان قبل از پیروزی، ادامه داد، و از قضا نیز، شهید همین نوع عملکرد نیز گردید،

او با کشتار اقلیت ها بعد از پیروزی انقلاب خود، توسط همرزمان دوره مبارزه اش، که اینک مسلمانان داخل هند را، به واسطه و در تلافی جدایی پاکستان و بنگلادش از هند، کشتار می کردند، فاصله گرفت و مخالفت آشکار نمود، و برای نجات آنان در اعتراض به این روند کشتار و غارت، دست به روزه سیاسی زد، و سعی کرد نقش هدایتی و انذار کننده اش را حفظ و ادامه دهد، و نقش اپوزیسیون گرفت و در روند همین مبارزه نیز، به دست مخالفین خود ترور شد،

اما امام خمینی به رغم راه و روشی که پیش از او توسط گاندی در پیش گرفته شده بود، خواسته و یا ناخواسته مستقیما وارد سیستم حکمداری و روند قدرت در کشور بعد از پیروزی شد، و به بخشی از پازل قدرت، در بین انقلابیون جدید، که اینک در روند کسب و توسعه قدرت قرار گرفته بودند، تبدیل گردید، و کم کم او نیز به عنوان بخشی از قدرت، دیگر نتوانست نقش اپوزیسیون را بازی کرده، و از اشتباهات دور بماند، لذا در اشتباهات حرکت حاکمان جدید که، در روند کسب، حفظ و گسترش قدرت فعال شده بودند، و حذف رقبا، و برداشتن موانع آن، به کاری عادی برای شان تبدیل شده بود، شریک گردید، و نقش هدایتی بایسته و لازم از ایشان سلب، و در سایه توجیه این اقدامات، که گاه اجتناب پذیر هم بود، گم شد، و متاسفانه در برخورد با اقلیت ها، خود به یک طرف دعوا تبدیل شد و...، و دیگر چون گاندی نتوانست مدافع اقلیت ها، در بین اکثریت انقلابی دیروز، و حاکم امروز، باشد، در این زمینه می توان به کسانی اشاره کرد که خواهان الغای حجاب اجباری، و یا قانون قصاص و... بودند، که با آنان برخورد شد، و در این زمینه فلش اتهام این برخورد، مستقیم به سمت رهبری انقلاب ایران رفت و...

و لذا چنانچه بر اساس همان فرمایش منتسب به ایشان، که بعد از پیروزی، به قم (مرکز روحانیت ایران) خواهند رفت، و به کار حرفه ایی سابق خود، مطابق با نقش اصلی روحانیت در جامعه، که همان نقش هدایتی و تبلیغی است، ادامه می دهند را، اجرا می کردند، امروزه چهره بسیار بهتری از خود بر جای می گذاشت، و در روند الگوسازی جهانی، برای آزادی و آزادیخواهی، جایگاه بسیار بهتری را برای خود، انقلاب و طبقه روحانیت ایران، به یادگار می گذاشت.

این است که چنانچه آقای خمینی نیز مثل جناب گاندی در روند قدرت گیری بعد از پیروزی، در کنار، و جدای از قدرت، و طبقه حاکم می ایستاد، و به بخشی از قدرت و طبقه حاکم تبدیل نمی شدند، در جایگاه هدایت و راهنمایی، همچنان ملجا محسوب می شدند، می توانستند جایگاه دین و روحانیت را از صدمه حفظ نموده، و اقلیت ها نیز پناهگاهی یافته و کمتر صدمه می دیدند، و قیام های مسلحانه و غیر مسلحانه بعدی، که سال ها بعد از پیروزی انقلاب ادامه یافت، تا حدود زیادی کنترل می شد، و ایشان با فارغ کردن خود از قدرت، دیگر تعهدی به صاحبان و مدعیان قدرت نداشت، و نقش کنترلی بیشتری می توانست بر حرکت آنان داشته باشد و...،

انقلاب 57 مثل تمام انقلاب های دنیا، واجد دو مقطع مهمِ روند قبل از پیروزی، و آنچه بعد از پیروزی گذشت و می گذرد را در خود دارد، و می توان به مطالعه آن دو مقطع نشست، و به آسیب شناسی نقاط ضعف و تضعیف آن پرداخته، و نقاط قوت را شناخت و تقویت کرد، از باب مثال یکی از وجوه تفاوت دوره مبارزه و دوره بعد از پیروزی، از لحاظ شمولیت تمام نیروها در روند کار انقلاب می باشد، که تفاوت معناداری را می توان در این زمینه، در این دو مقطع مشاهده کرد.

در دوره قبل از پیروزی انقلاب 57، می توان چنان تسامح، تساهل و تحملی را در بین رهبران و دست اندرکاران این انقلاب دید، که نیروهای مبارز با تمام تفاوت دیدگاه ها و اهداف، در کنار هم بودند، و شمولیت و تنوع کم نظیری را در بین نیروهای مخالف و انقلابی، می توان دید، لذا یک پیوستار بزرگ و خم نرمال، از مردم ایران در روند آن شریکند، و حتی فردی مثل سید حسین نصر که خود در دفاتر سیستم پادشاهی کار می کند، در کنار مرتضی مطهری، علی شریعتی و.... کاملا جا افتاده، همدیگر را همراهی، و به قدر لزوم همدیگر را تحمل می کنند،

به غیر از آن، از کمونیست های فارغ از مذهب، تا مذهبیون دو آتشه بازار، که روزگاری تیم های ترور آنان اندیشمندان و سیاستمداران دگر اندیش (همچون حسنعلی منصور، احمد کسروی و...) را در جامعه سیاسی و فکری ایران هدف ترور خود قرار می دادند را، در کنار پزشکان، مهندسین، اساتید دانشگاه ها، بی سوادها، و قشر فرهیخته کشور، همه و همه در این مبارزه کم و یا زیاد با هم، و نسبتا متوازن، در حرکت دیده می شوند، و در این اواخر مبارزه، که به آخر سال 1357 نزدیک می شویم، تنوع حضور مردمی، به نظامیان هم حتی سرایت می کند، و به چنان اوجی می رسد که، این حرکت جمعی و واجد شمولیت، انگار تمام ملت را با خود همراه می بیند، و انسان تعجب می کند که انگار این حرکت، هیچ مخالفی نداشته است.

اما از لحظه پاک شدن صورت مساله، و برچیده شدن سیستم پادشاهی پهلوی ها، انگار این پیروزی آتش اختلاف را بر انگیخت، و جدایی ها، درگیری ها، عدم تحمل ها، و... و یک انشقاق همه گیری، آن حرکت منسجم را در هم کوبید، و جامعه بعد از پیروزی، درگیر ترور، قهر، حذف و... گردید، و بدنبال آن روند خالص سازی ها، شدت گرفت و این خالص سازی های و تسویه های خونین از همرزمان دوره مبارزه، ابتدا بر واژه های دوگانه انقلابی و طاغوتی، انقلابی و ضد انقلاب، خط امامی و غیر خط امامی، خودی و غیر خودی، و انقلابی و فتنه، ارزشی و غیر ارزشی، با بصیرت و بی بصیرت، ولایی و ضد ولایت فقیه و... ادامه یافته است. و این روند خالص سازی های مخرب، همچنان غربالگری می کند و به پیش می تازد، و بسیاری را از قطار انقلاب و سپس کشور پیاده می کند، از این رو سیل مهاجرت از کشور بنیانکن ادامه دارد.

اما چرا ما بدین جا رسیدیم، ده ها دلیل می توان بر آن اقامه کرد، در این نوشته مختصری بر موضوع رهبری و مشخصات آن، در مقایسه رهبران انقلاب ایران و هند پرداخته شد، اما بشر در اوج گیجی و ندانستن ها، باید بار دیگر به طبیعت بازگردد، و درس زندگی از آن بیاموزد، طبیعت آموزگاری بزرگ برای اهل حکمت و تدبیر است، که غور در روند آن، برای در راه ماندگان دوران راهگشاست،

طبیعت به ما آموخته است که آب باید خود مسیرش را به سمت دریا بیابد، بستن سد برای انحراف آب ها، به سمتی که ما می خواهیم، آب هایی زیادی را، برای مدت ها معطل خواهد ساخت، تا بلکه روزی این آب در مسیر دلخواه اهل قدرت، کانالیزه گردد، این را نه خدا می خواهد، و نه خلق بدان راضی است، که اگر خدا می خواست، این خاصیت یافتن راه را، به آب نمی آموخت، این سنت خوب و پسندیده رفتن و یافتن ها را، خداوند در قاموس طبیعت که انسان عضو کوچکی از آن است، گذاشته، و ما باید آزادی عمل را به رسمیت شناخته از این درس بزرگ، الهام گرفته سد حرکت جامعه نشویم.

پس انسان ها را باید رها کرد و آزادی داد، تا خود راه خود را به سمت حقیقت (که اهل مذهب آن حقیقت را خدا می دانند و...)، بیابند، و این که ما تصمیم بگیریم عده ایی را  به راهی ببریم، که نیاز به بستن سدهایی بلند است، به سرانجامی شاید هرگز نینجامد، و اگر هم بینجامد، در این بین نسل ها فنا خواهند شد، و چنین حق الناسی را چه کسی جوابگوست، خدا نیز به نظر نمی رسد که چنین حقی به انسانی و یا طبقه اجتماعی داده باشد، که برای نسل ها تصمیم بگیرد، و عمل کند، چرا که فرصت زیستن برای هر نسلی، در این مزرعه بزرگ، تنها یک بار بیشتر نیست، و این حق زیست، و انتخاب آزادانه را، نباید از بشر گرفت.

در این روزهای خاطره انگیز، درودهای خود را به روان تمام مبارزین راه آزادی نثار می کنیم، که در این راه خطیر از جان و مال خود گذشتند، تا آزادی و حق تعیین سرنوشت، در مسیر کسب کرامت انسانی، نصیب دیگرانی شود که دوره مبارزه را زنده طی می کنند، تا شاهد آزادی، عزت و کرامت مردم خود باشند.

 

[1] - مهانداس کارامچاند گاندی (Mohandas Karamchand Gandhi) زاده ۲ اکتبر ۱۸۶۹ (۱۰ مهر ۱۲۴۸ خورشیدی)  درگذشته ژانویه ۱۹۴۸ (۹ بهمن ۱۳۲۶ خورشیدی) رهبر سیاسی و معنوی هندی‌ها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. او در طول زندگی‌اش استفاده از هر نوع ترور و خشونت را برای رسیدن به مقاصد رد می‌کرد. فلسفه بی‌خشونتی گاندی که خود نام "ساتیاگراها" (در زبان سانسکریت به‌معنای تلاش و کوشش برای رسیدن به حقیقت و تحت‌اللفظی: محکم گرفتن حقیقت) روی بسیاری از جنبش‌های مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان تا به امروز تأثیر گذاشته ‌است.

[2] - نِلسون رولیهلاهلا ماندِلا (زاده ۱۸ ژوئیه ۱۹۱۸ – درگذشته ۵ دسامبر ۲۰۱۳) نخستین رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی است که در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد. وی از فعالان برجسته مخالف آپارتاید و تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود. همواره پایبند به عدم توسل به خشونت بود. ماندلا در طول ۲۷ سال زندان، که بیشتر آن را در یک سلول در جزیره روبن سپری کرد. ماندلا پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلح‌طلبی را در پیش گرفت، و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسی‌ای شد که نماینده تمامی قشرها مردم باشد. وی قبل از کار به عنوان وکیل در ژوهانسبورگ، در دانشگاه فورت هار و دانشگاه ویتواترزند تحصیل کرد.

[3] - پاتریس امری لومومبا (زاده ۲ ژوئیه ۱۹۲۵ – درگذشته ۱۷ ژانویه ۱۹۶۱) سیاست‌مدار و اولین نخست‌وزیر کشور جمهوری دموکراتیک کنگو، و رهبر استقلال این کشور از استعمار بلژیک است. لومومبا با مبارزه‌هایی که از جوانی آغاز کرد، راه را برای استقلال زئیر از بلژیک فراهم کرد، و دست بلژیکی‌ها را از منابع و بانک‌های کنگو کوتاه ساخت؛ ولی پس از مدتی (ده هفته حکومت به عنوان نخست‌وزیر) بر اثر توطئه سازمان اطلاعاتی آمریکا سیا و استعمارگر سابق کنگو، کشور بلژیک، در طی توطئه‌ای توسط رئیس‌جمهور وقت کنگو عزل و متواری گشت و سرانجام دستگیر و قطعه قطعه و پیکرش در اسید سولفوریک انداختند و بقایای پیکرشان را هم سوزاندند.

[4] - ارنستو «چه» گِوارا پزشک، چریک، دیپلمات، نظریه‌پرداز جنگی و انقلابی مارکسیست زاده آرژانتین و یکی از شخصیت‌های اصلی انقلاب کوبا بود. چهره و ظاهر او به‌طور فراگیر به عنوان یکی از نمادهای پادفرهنگ انقلابی و یک نشان حماسی جهانی شناخته‌شده در فرهنگ عامه تبدیل شده‌است. او با مشاهده فقر، گرسنگی و بیماری، روحیه مبارزه گرفت و تمایل رو به فزون او برای نقش‌آفرینی در مبارزه برای سرنگونی آنچه استثمار کاپیتالیستی آمریکای لاتین، توسط ایالات متحده آمریکا می‌دانست، او را ترغیب کرد تا با اصلاحات اجتماعی گواتمالا همراه شود، پس از آن در مکزیکو سیتی با رائول و فیدل کاسترو دیدار کرد و به این جنبش با هدف سرنگونی باتیستا، دیکتاتور کوبا که تحت حمایت ایالات متحده بود، عازم کوبا شد. گوارا بسیار زود میان انقلابیون به چهره‌ای برجسته تبدیل شد و به درجه فرمانده دوم ترفیع یافت. او در دو سال مبارزات چریکی علیه باتیستا که منجر به انقلاب کوبا شد، نقشی کلیدی ایفا کرد. پس از انقلاب، گوارا در دولت جدید عهده‌دار نقش‌های کلیدی متعددی شد؛ از این مناصب می‌توان به بررسی درخواست‌های تجدید نظر و تیرباران افرادی که از سوی دادگاه‌های انقلابی به «جنایت جنگی» محکوم شده بودند، رهبری اصلاحات ارضی کوبا به عنوان وزیر صنایع و نیز رهبری نهضت سوادآموزی موفق کوبا، فعالیت به عنوان رئیس بانک ملی و مدیر آموزشی قوای مسلح کوبا و انجام سفرهای بین‌المللی به عنوان نماینده سوسیالیسم کوبا اشاره کرد.

[5] - India National Congress کنگره ملی هند (حزب کنگره INC) بزرگترین حزب سیاسی هند که در سال ۱۸۸۵ تأسیس شد و با ۱۵ میلیون نفر عضو و بیش از هفتاد میلیون هوادار رهبری جنبش استقلال خواهی هند را علیه بریتانیایی‌ها بر عهده داشت. بعد از استقلال هند در سال ۱۹۴۷ این حزب کنگره توانست با رهبری خانواده نهرو و گاندی به حزبی ملی و سرشناس تبدیل شود. در پانزدهمین مجلس ملی هند (لوک‌سابا) که شروع آن از سال ۲۰۰۹ بوده، اکثریتی ۲۰۶ عضوی از بیش از ۵۴۳ عضو مجلس از اعضای این حزب بوده‌اند. این حزب در حال حاضر ریاست جبهه متحد ترقی خواه را بر عهده دارد. حزب کنگره تنها حزبی است که در سه انتخابات هند طی سال‌های ۱۹۹۹، ۲۰۰۴ و ۲۰۰۹ بیش از از صد میلیون رأی آورده‌است. رهبر حزب سونیا گاندی (بیوه مرحوم راجیو گاندی) است. شاخه جوانان حزب با نام کنگره جوانان هند معروف است. در انتخابات مجلس ۲۰۰۴ حزب ۱۰۳ ۴۰۵ ۲۷۲ رأی (۲۶٫۷٪، ۱۴۵ کرسی) دریافت کرد.

[6] - ملیگرایان مذهبی هندو که خواهان مجد و عظمت هندویسم و هندوها بودند در دوره مبارزه چندان تلاشی در جهت مبارزه با استعمار بریتانیا نکردند و نیروی های محافظه کاری بودند که درحفظ وضع موجود کوشیدند اما بعد از پیروزی در خلال جدایی پاکستان و بنگلادش از هند کشتارهای ده ها هزار نفری کردند و بعد از پیروزی نیز مبارزه با اقلیت ها را برای پاکسازی جامعه هندو از حرام ها و جاری نمودن شریعت و قوانین مذهبی پی گرفتند و با ویرانی مساجد و نشانه های اسلام و مسیحیت و... سعی در سوار شدن بر احساسات مذهبی هندوان دارند تا قدرت را از آن خود کرده روند خالص سازی جامعه هند را پیش برند و نوعی بازگشت به مذهب که در خلال آن اقلیت ها از بین خواهند رفت را دنبال می کنند. مهمترین حرکت ضد مسلمانان آنان کشتار و ویرانی مسجد بابری بود که به جای آن معبد خدای رام را در حال ساخت دارند، روحانیت هندو از این طریق وارد سیاست شده و منافع طبقاتی خود را دنبال می کند.

[7] - این نوع دکترین در دهه 1930 پیش از پیروزی انقلاب هند، توسط سردمداران گروه بسیج مردمی هند RSS (راشتریا سویاک سنگ) یا سنگ پریوار شکل گرفت که خواهان احیا فرهنگ و شریعت هندویی است و هند را سرزمین هندوها می داند که باید از ناپاکی ها (مذاهب وارداتی) که در نتیجه تجاوز به این سرزمین گسترش یافته است پاک کنند آنان اسلام و مسیحیت و... را ادیان وارداتی و تحمیلی می دانند که باید از جامعه هندی پاکسازی شوند. و مردم هند به دین هندو باز گردند.

[8] - حزب بی جی پی که در واقع شاخه سیاسی گروه های مذهبی مختلف هندوست مدت هاست که با استفاده از پتانسیل دمکراتیک قانون اساسی هند موفق به جلب آرای مردم شده و اکنون به تنهایی در بسیاری از ایالت ها و دولت مرکزی را در دست دارد و رقیب دیرینه خود حزب کنگره را در ضعیف ترین حالت ممکن بعد از پیروزی انقلاب هند قرار داده است. آنها احساسات تحریک شده مذهبی مردم هند را علیه اقلیت ها تبدیل به رای کرده و در کسب و گسترش قدرت خود سود می جویند، اینجا مذهب هندویسم به وسیله ایی برای کسب قدرت روحانیون و طبقات بالای نظام طبقاتی باستانی هند تبدیل شده است.

[9] - "مبادا یک وقت اعمالی صادر بشود از این طایفه... [آنگاه] اشخاص مغرض گفته اند و می گویند که «ما از زیر بار دیکتاتوری رضاخان بیرون آمدیم و زیر بار دیکتاتوری آخوندها واقع شدیم». آخوند دیکتاتور نیست و دیکتاتور آخوند نیست." (صحیفه امام، ج 8، ص 258)

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

اکنون در کنار مرزهای شرقی ما در پاکستان، بنیادگرایی مذهبی اسلامی، هم در داخل پاکستان جنایت می آفریند و هم در افغانستان سیل افراد وابسته به گروه طالبان و دیگر گروه های تروریستی بین المللی از این نوع، را به جان مردم این منطقه انداخته، و ریشه صلح و امنیت در آسیای میانه و افغانستان را مورد هدف، و خطر جدی قرار می دهد،

بنیادگرایی هندویی نیز کمی آنطرف تر در هند، ریشه های خود را هر روز محکم تر می کند، و در نتیجه آن صلح منطقه ایی و البته همزیستی جهانی را با خطر مواجه خوهد کرد.

ایالت گجرات نمونه خوبی برای ارزیابی شرایط سیاسی و رویکرد هند در این ارتباط باشد، همانگونه که مهاتما گاندی رهبر بزرگ انقلاب هند و الگوی مبارزه مسالمت جویانه در جهان، اهل این ایالت بود و حرکت سیاسی خود را از آنجا آغاز کرد، و حزب کنگره را با ارزش های انسانی بر هند مسلط نمود، اکنون رقیب فکری و سیاسی گاندی بزرگ، آقای نارندرا مودی نیز در این ایالت سروزیر شد، و در ادامه، خیزش خود را برای به قدرت رساندن حزب BJP در کل کشور از آنجا استارت زد، و هر دوT در این حرکت خود موفق بودند!

تفکر هندوتوا به عنوان دکترین مسلط بر جریان بنیادگرایی هندوی افراطی، که چند سالی است، قدرت را زیر پرچم حزب BJP در هند به دست گرفته اند، به سمت سست نمودن قواعد و قوانین اساسی حاصل از انقلاب 1947 هند به رهبری مهاتما گاندی و دیگر رهبران برجسته حزب کنگره همچون جواهر لعل نهرو، حرکت نموده و این حزب با تهی کردن جامعه هند از دستاوردهای اصلی انقلاب هند، همچون دمکراسی، سکولاریسم، تکثرگرایی و... را که حاصل زحمت انقلاب و مردم هند علیه استبداد داخلی و سلطه خارجی بریتانیا بر هند بود را، که در قانون اساسی این کشور به طرز مناسبی جایگذاری شده بود، و بعد از استقلال حضوری پررنگ داشت، را در حال کمرنگ نمودن، و نابودی است، و علنا رهبران این حزب اعلام داشته اند که وقتی اکثریت مردم هندو هستند چرا باید کشور سکولار و تکثرگرا باشد. [1]

تقابل این حزب در ایالت گجرات، با دیگر مخالفین خود، نمونه ایی از وزن کنونی این حرکت خطرناک ملی گرایی مذهبی است که عرصه را بر دیگران تنگ می کند و می رود تا اژدهایی از خشنونت و تحمیل را بر قریب به یک هفتم مردم جهان که در هند زندگی می کنند، فراگیر و مستحکم نماید. اقلیت های زیادی در این کشور در این روند کشته، بی خانمان و آواره شده اند و یا اکنون به لحاظ فکری و عملی تحت فشار تفکر هندویی متعصب قرار دارند.

این گزارش به آخرین نشست رهبران حزب بی جی پی در ایالت گجرات اشاره دارد که برای ما نیز درس آموز خواهد بود.

گجرات : نشست هسته سخت هندوتوا، در زمانی که حزب BJP حس انتخاباتی به خود گرفته است [2]

بیانیه حزب BJP اقدام به محکومیت همه "طرفداران دروغین سکولاریسم که از فرایند ساخت معبد رام حمایت نمی کنند" پرداخت و اعلام کرده که حزب کنگره [3] در زبان چینی ها و پاکستانی ها سخن می گوید.

 

وزیر دفاع هند آقای راجنات سیگ [4] ، سروزیر ایالت گجرات ویجای روپانی [5]

و دیگر رهبران حزب  بی.جی.پی  در نشست این حزب در شهر کوادیا [6] به تاریخ دوم سپتامبر 2021 

احمدآباد: هندوتوای [7] مهاجم با بازوانی بیشتر به ایالت گجرات [8] باز گشتند. که این به دلیل اولین روز نشست اعضای اجرایی حزب بی جی پی [9] است، که وزیر دفاع هند آقای راجنات سینگ روز پنج شنبه در شهر کوادیا در آن شرکت کرد.

از آنجا که تا انتخابات مجلس تنها 16 ماه باقی است، روشن بود که حزب بی جی پی نیز شروع به کسب آمادگی نماید، تا در ایالت گجرات بهتر ظاهر شود، مشی این حزب بر این امر قرار گرفته که بهتر از گذشته در گجرات ظاهر شوند، چرا که این ایالت هند به نوعی به عنوان، قلمرو انحصاری حزب بی جی پی تعریف می شود.

در کوادیا، شهری که مجسمه وحدت هند، در آن ایستاده است، هر سخنرانی بارانی از تشکر را بر نخست وزیر هند نارندرا مودی سرازیر خواهد کرد – که از او بعنوان برادر نارندارا یاد می شود - ، تشکر برای همه چیز از "ریشه کنی تروریسم" [10] تا "احیای اعتماد به نفس هند، و احیای غرور ملی در سطح کشور"، و البته برداشتن بند 370 قانون اساسی [11] ، پایه گذاری راهی که به ساخت معبد خدای رام در آیودیا [12] منتهی خواهد شد.

این ها شواهدی است که نشان می دهد حزب بی جی پی همچون سابق و در انتخابات سال 2017، به همان شعارهای سابق همچون توسعه و پیشرفت [13] و روزهای خوش [14] تکیه خواهد کرد، و از همان شعارها برای تجدید حرکت خط هندوتوا در انتخابات آینده به شدت استفاده خواهد کرد.

هفتم سپتامبر رییس حزب بی جی پی در ایالت گجرات آقای سی.آر. پاتیل، عنوان داشت که به مناسبت هفتاد و یکمین سالروز تولد نخست وزیر مودی، مراسم نیایش [15] خاصی در هفت هزار و یک معبد خدای رام، در تمام نقاط ایالت گجرات برگزار می شود. پاتیل ادامه داد اگر معبد رام نتوانستید بیابید، تنها تصویری از خدای رام را مقابل خود قرار داده و این نیایش را بجای آورید.

مودی ریشه تروریسم را خشکاند : راجنات

راجنات سینگ عنوان داشت :"نه تنها مودی عزیز ریشه تروریسم را خشکاند (در کشور)، بلکه اکنون هند در مسیری است که به یکی از صادر کنندگان سلاح تبدیل شود. در حقیقت امسال هفده هزار کرور [16] ارزش صادرات نظامی داشتیم". او اعلام کرد که در حقیقت حزب بی جی پی نزدیک به 26 سال است که در ایالت گجرات در قدرت است – تنها با یک وقفه کوتاه در بین آن – و این خود موید علاقه مندی به این حزب است، "آنچنان که دیگران می گویند، ما بهره مدیریت [17] خود را نبردیم، ما انتخابات را بردیم به این دلیل که مردم ما را می خواهند، و مردم به ما اعتماد دارند". راجنات سینگ وزیر دفاع هند این مطلب را در میان تشویق شدید حضار بیان داشت.

حزب کنگره به چینی و پاکستانی سخن می گوید

شاخه ایالتی حزب بی.جی.پی قطعنامه ایی در این نشست صادر کرد که : "تحت دینامیک قدرتمند و توسعه ایی رهبری آقای نارندرا مودی، حزب بی جی پی به پیش می رود تا یک هند امن و امان، مملو از اعتماد به نفس و با غرور ملی بنیاد نماید".

این بیانیه از نخست وزیر برای برداشتن تمام این قدم ها برای ساختن هند به عنوان الگو و یک رهبر جهانی، تقدیر شد؛ و نسبت به برجسته سازی تمام اقداماتی که توسط حزب بی جی پی، برای قدرتمند سازی زنان انجام شده است، اشاره گردید، [18] به خصوص آن اقداماتی که در رابطه با قدرتمند سازی زنان مسلمان در هند انجام شد که اشاره دارد به قوانینی که دولت هند علیه قانون اسلامی "سه طلاقه کردن" زنان تصویب کرده است.

این بیانیه به صورت رسمی از "نخست وزیر برادر نارندرا" به خاطر "به حقیقت پیوند دادن آرزوی سراسری هندی ها که همانا ساختن معبد بر جایگاه تولد خدای رام است، تشکر و قدردانی نمود".

شاخه اجرایی حزب بی جی پی در ایالت گجرات در بیانیه خود "همه سکولار نمایانی که از ساخت معبد رام در آیودیا حمایت نمی کنند و در این مورد دروغ پراکنی می کنند" را محکوم کرد؛ این بیانیه اعلام داشت که احزاب اپوزیسیون به شدت سعی می کنند "هندی ها را اغوا کرده" و علیه دولت مودی به خاطر حذف قانون 370 که به جامو و کشمیر موقعیت خاص می داد، برانگیزاند.

بیانیه مذکور نوشت که حزب کنگره "به زبان چینی ها و پاکستانی ها" سخن می گوید،

به نظر می رسد که این بیانیه قرار است توسط شاخه های حزب بی.جی.چی در سراسر هند به نوعی بعنوان یک متن حزبی منعکس شود.

 

اعضای حزب بی جی پی در نشست شاخه های اجرایی حزب در ایالت گجرات

نشست کوادیا دوم سپتامبر 2021

Photo: Twitter/@Bhupender Yadav

ارابه قدرتمند انتخابات به حرکت در آمده است

در کنار حرکت گروه های هندوتوا، شواهدی موجود است که حزب بی جی پی ماشین قدرتمند انتخاباتی خود را برای یک بمباران تبلیغات انتخاباتی در ایالت گجرات به حرکت در آورده است؛ رییس حزب بی جی پی در ایالت گجرات آقای سی.آر. پاتیل که خود بهترین عملکرد را در سطح ملی، در جریان انتخابات مجلس ملی هند (لوک سابها) گذشته داشته، و به عنوان "پدر اتاق مدیریت" در ایالت گجرات محسوب می شود، عنوان داشت که اعضای اجرایی حزب باید به سمتی هدایت شوند که خود هر یک فعال باشند و در شبکه های مجازی اجتماعی و در نشست ها با مردم مسایل آنان را حل کنند.

او عنوان داشت که : "ما آماده مبارزه انتخاباتی در هر انتخاباتی هستیم، حتی در انتخابات بخش صنعت، ما در زیر پرچم حزب، مبارزه انتخاباتی خواهیم کرد، و همچنین از همانجا دستورات انتخاباتی را صادر خواهیم کرد. از این جهت است که ما متعهد و متضمن برای پیروزی همه شما هستیم".

 در تبلت هایی که به فعالین حزب بی جی پی در این اجلاس داده شد، حزب برنامه و نحوه اجرایش را ارایه داد. در محتویات این تبلت همچنین گذری به تاریخ گروه RSS و حزب BJP ارایه زده بود، داده های دیگر موجود در این تبلت، شامل متن سخنرانی نمایندگان حزب بی جی پی در مجلس ملی هند، و مجلس ایالتی گجرات نیز بود، و پاتیل قول داد که ده هزار تبلت دیگر نیز بین اعضای حزب تقسیم نماید.

یکی از رهبران حزب کنگره (رقیب اصلی بی جی پی در هند) برای وایر [19] روشن ساخت که حزب بی جی پی برای انتخابات سال 2022 وارد آمادگی انتخاباتی شده است، در حالی که "ما حتی رییس حزب در سطح ایالت و ملی نداریم و حتی کنگره دبیرکل نیز ندارد".

حزب بی جی پی درست شبیه انتخابات گذشته، که بزرگترین حزب تاریخی هند (کنگره)، در حالی وارد جنگ انتخاباتی شد که دچار تفرقه و تصمیمات ناپخته سیاسی شده بود، احساس خطری از ناحیه حزب کنگره نمی کند.

یکی از وزرای ارشد حزب بی جی پی به وایر عنوان داشت که :  "حزب کنگره انتشار یادداشت های مطبوعاتی خود را کاهش داده است. آنان حضوری در گجرات ندارند و چیز چشمگیری در آنجا به جای نگذاشته اند. آنها حتی روزنه تنفسی هم در گجرات ندارند. حضور حزب کنگره در ایالت گجرات، از قبال ایتالیایی ها و امریکایی هاست تا اهالی گجرات".

حضور حزب مردم عادی [20] به نظر می رسد نزد مردم گجرات پیشرو تر از حزب کنگره در این ایالت هست، چه در بین مردم دهات و چه شهر. بنابراین به نظر می رسد این حزب در ایالت گجرات به چالش با حزب BJP برخیزد، تا حزب کنگره.

 

رییس حزب بی جی پی و دیگر رهبران ارشد در زمان مبارزات انتخاباتی

برای انتخاب اعضای بدنه انتخاباتی در احمد آباد مرکز ایالت گجرات هند

بازگشت به ریشه ها

بوق حرکت برای بازگشت تهاجمی و راهبردی هندوتوا به صدا در آمده است. ایالت گجرات همواره لابراتواری برای تمامی تمرینات و تجربیات تمام گروه های وابسته به گروه های هندویی افراطی موسوم به جبهه هندتوا که به گروه های "زعفرانی" در کل کشور مشهورند، بوده است.

به استثنای فساد اداری، حوادث دردناکی که مسبب آن انسان بود یا طبیعت، و مورد اخیر آن کاهش ارزش پول، بحث ارزاق عمومی، و اختلاس خرید سلاح های کمپانی رافائل، همه گیری کرونا، ایالت گجرات از سال 1995 تا کنون به نفع حزب بی جی پی رای داده است،و آن موقعی بود که کشابای پاتیل [21] دولت اکثریت را در این ایالت تشکیل داد. یک وقفه کوتاه نیز وجود داشت آن هم موقعی که شنکر سینگ واگلا [22] به حزب خود یعنی بی جی پی معترض شد. حزب بی جی پی با حمایت خارج حزبی، از حزب کنگره بر گجرات حاکمیت خود را در سال 1997 ادامه داد. بعد از آن کشابایی پاتیل دوباره با یک اکثریت به عنوان سروزیر ایالت گجرات انتخاب شد.

فراموش شده ها و بخشیده شده ها :

به نظر می رسد که تصویر ویجای روپانی سروزیر ایالت گجرات در خلال مدیریت موج دوم بحران کرونا مخدوش گردید. بر حسب مطالعات صورت گرفته شده توسط محققان دانشکده چان دانشگاه هاروارد [23]، و بخش سلامت عمومی دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، که در خصوص 54 بخش شهری در گجرات انجام شد، نشان از شانزده هزار مرگ دارد که بین مارس 2020 و آوریل 2021 در مقایسه با ژانویه 2019 تا فوریه 2020 اتفاق افتاد. گزارشی از بررسی این یافته ها، به وسیله وایر منتشر شد، نشان می دهد که مرگ های ناشی از کرونا در این دوره 27 برابر قبل بوده است.

به نظر می رسد که گجرات فراموش و بخشیده شده است.  

 وایر با 65 نفر از افراد بعد از صدور این بیانیه صحبت کرده است که 61 نفر از آنان معتقد به وقوع "اشتباه بزرگ" در این زمینه بودند که باید از آن در شرایط همه گیری صرف نظر می شد، حزب بی جی پی به صورت استثنا خوب عمل کرد و تمام اقدامات خود را انجام داد تا مطمئن گردد که از شرایط و اثرات سخت کرونا به سرعت بازیابی و خلاص شود.

در حقیقت حزب بی جی پی نیاز دارد تا این تضمین را از توانایی خود در ساخت این تصویر موفقیت آمیز را ارایه دهد. مدیریت دیدگاه ها، به خصوص در پیرامون شاخه حزب بی جی پی در گجرات به صورت ادامه داری از سال 2001 ادامه داشته است. بنابراین گزارشات ملی و بین المللی این توجه را داشته اند که آنچه دولت ایالتی در خصوص آمار فوتی ها، بیمارستان ها، دستگاه های تنفسی و مدیریت سیستم آمبولانس اعلام می نماید، چگونه است. گزارش این نشست حزب بی جی پی نیز به تشویق دولت آقای روپانی در مدیریت کرونا پرداخت، و آن را یک ایالت نمونه در این زمینه معرفی کرد.

 

خانواده ها و بعنوان کارکنان بخش سلامت در حال هل دادن حمل کننده بدن کسی هستند

که در به واسطه بیماری کرونا در بخش مرده سوزانی در احمدآباد به تاریخ 8 ماه می 2021 نشان می دهد

Photo: Reuters/Amit Dave

انگشت اتهام به سمت راهول و مامتا

راجنات سینگ از راهول گاندی به عنوان یک "هم معنی با اعتراض" یاد کرد، "هرچه در کشور اتفاق می افتد، او شغلی برای خود انتخاب کرده که آن اعتراض است". راجنات سینگ به حزب کنگره توصیه کرد تا که سخت کار کنند به جای اینکه در پناهگاه های خود در مراکز حزب در سراسر کشور محفوظ بنشینند. "حزب کنگره باید همواره تحمل را به حزب خود تزریق کند، در حالی که ترسی از تحمل در حزب بی جی پی نیست".  البته آقای راجنات سینگ اشاره ایی به تعداد زیادی از سروزیرها نکرد که از حزب کنگره به حزب بی جی پی تزریق شدند، و یا نمایندگان مجلس ملی و ایالتی که از وظیفه خود اعراض کرده اند.  

این همچنین امر روشنی است که حزب بی جی پی هنوز در حال سوختن است که ایالت بنگال غربی را در انتخابات مجلس ایالتی جدید، به خانم مامتا بانرجی باخته است. بیانیه بخش اجرایی حزب بی جی پی در ایالت گجرات، حزب کنگره ترینامول [24] وابسته به خانم مامتا بانرجی را به دلیل "حوادث خشونت باری که با تحریک حزب کنگره در بنگال" رخ داده است محکوم کرد. "آنها به اموال کسانی که به حزب بی جی پی رای داده بودند، صدمه زدند." در بیانیه خوانده شده حزب تاکید شده است که "بیشترین کشته شده ها در ایالت بنگال غربی، کسانی بودند که به قبایل جامعه عقب مانده هند تعلق داشتند".

[1]معاون سروزیر ایالت گجرات آقای نیتین پاتل در سخنانی که در یک برنامه با حضور مدافعین ارشد قانون اساسی هند ایراد گردید، ضمن شرم آور خواندن حرکت گروه های اجتماعی مدنی، از آنان خواست که واقف باشند که دمکراسی و سکولاریسم در هند فقط موقعی می تواند وجود داشته باشد که اکثریت ملت هندو باشند، اگر هندوها به اقلیت کاهش یابند، یا در حقیقت جمعیت مسلمانان فقط افزایش یابد، چنین سخنانی جمع خواهد شد و باید جمع شود و هیچ چیز باقی نخواهد ماند.

[2] -  Gujarat: Hard Hindutva Takes Centre Stage at Executive Meet as BJP Gets Into Election Mode به قلم خانم Deepal Trivedi

[3] - حزب کنگره هند قدیمی ترین حزب و راهبر این کشور در روند مبازه، انقلاب و هدایت کشور بعداز پیروزی بر انگستان بوده است اکنون مدتی است که حکومت مرکزی و ایالتی را  به حزب بی جی پی واگذار کرده است.

[4] - Rajnath Singh

[5] - Vijay Rupani

[6] -  Kevadia شهری که در آن حزب بی جی پی بزرگتری مجسمه سردار پاتیل وزیر کشور هند با تفکرات هندویسم افراطی را در آن اخیرا ساخته اند او که در تحرکات بعد از تقسیم هند در سال 1947 و اقدامات علیه اقلیت ها سهیم بود و او را مرد آهنین می نامند.

[7] - Hindutva واژه ایی که اولین بار توسط رهبر و بنیانگذار گروه بنیادگرای هندویی RSS به کار برده شد که حاوی فلسفه بنیادگرا و ملی گرای خشن هندویسم است که اکنون به فاشیسم هندویی تبدیل شده است و گروه های زیادی را تاسیس و فعالند که شاخه سیاسی آنان حزب بهاراتیا جاناتا پارتی یا BJP است که عناصر سیاسی این دکترین را در خود جای داده است.

[8] - ایالت گجرات مدت زیادی است که توسط حزب بی جی پی کنترل و راهبری می شود و آقای نارندرا مودی (نخست وزیر هند) سابق بر این سروزیر این ایالت بود و در اثر اقدامات او در این ایالت قدرت در دست این حزب ماندگار شد و به پاس خدماتش اکنون نخست وزیری را دو دور است که در این کشور از آن خود کرده است، او خود از اعضای گروه RSS است که تندروی ها و کشتار اقلیت ها در کجرات در زمان سروزیری او مشهور است.

[9] - حزب حاکم بر هند به نخست وزیری آقای نارندرا مودی که شاخه سیاسی گروه RSS  یعنی گروه مادر بین هندوهای افراطی است

[10] - در ادبیات این گروه از سیاست مداران هندویی، تروریسم به حرکت اقلیت مسلمان عموما اطلاق می شود

[11] - بندی در قانون اساسی هند در خصوص ایالت کشمیر، که بر اساس توافق طرفین درگیر در این رابطه، از جمله مردم کشمیر، به مجلس کشمیر این حق را می داد که با استفاده از این بند، برای خود تعیین سرنوشت کنند. حزب بی.جی. پی این بند را از قانون اساسی حذف کرد، و این حق داده شده را از آنان سلب نمود.

[12] - ساخت معبد رام بر خرابه های مسجد بابری که در دهه نود توسط هندوهای افراطی ویران شد و اکنون با روی کار امدن دولت حزب بی جی پی ساخت معبد بر آن آغاز می شود.

[13] - vikas

[14] - acchhe din

[15] - aarti

[16] - هر کرور معادل 10 میلیون می باشد

[17] - Earned Value Management (EVMs)

[18] -  بر خلاف رقیب پاکستانی و مسلمانان منطقه، که زنان را از عرصه اجتماع به گوشه خانه ها هل می دهند، هند و هندوهای افراطی سعی می کنند از ظرفیت زنان برای آبادی کشور و فعالیت حزبی و اجتماعی استفاده حداکثری نمایند، این است که به رغم جامعه مردسالار فرهنگ هندی، که هندوهای افراطی نیز قاعدتا باید مثل رقیب مسلمان خود زنان را محدود کند، اما در سطوح مختلف حزبی و دولتی، از زنان به وفور استفاده شده و می شود.

[19] - The Wire

[20] - the Aam Aadmi Party

[21] -  Keshubhai Patel

[22] - Shankersinh Vaghela

[23] - Harvard TH Chan School

[24] - Trinamool Congress

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.