قانون اساسی سکولار، دمکرات، تکثرگرا و سوسیالیست هند، که بزرگترین دمکراسی مترقی در پرجمعیت ترین کشور جهان را، با یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر حول خود انسجام بخشیده، و در مسیر توسعه و پیشرفت هدایت می کند، حاصل مبارزه ی درازدامن، و پیروزی انقلابی شکوهمند به رهبری انسان هایی فرهیخته و الگو در جهان سیاست، تفکر و شیوه مبارزه، همچون مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو و... است.

این قانون که بدست انقلابیون مبارز، علیه سلطه بریتانیا و همچنین نظامات ظالمانه طبقاتی هندویی و... به صورت سکولار و تکثرگرا تنظیم و سامان یافت، یک نظام فدرال - دمکراسی پارلمانی را از سال 1947 در هند رقم زد، که ضامن موفقیت یک ملت در مسیر حیات، و توسعه خود بوده است، اما این قانون اکنون در خطر استحاله و تغییر قرار دارد، چرا که با پیروزی احزاب و تشکل های راستگرا و ملیگرای افراطی هندو، ستون های آن یعنی سکولاریسم و تکثرگرایی و حتی وجه دمکراتیک آن، در معرض خطر جدی قرار گرفته است، و زنگ های خطر مدت هاست که در هند به صدا در آمده اند.

صحنه دار سیاست هند اکنون گروه هایی اند که تحت رهبری سازمان داوطلبان ملی موسوم به RSS و با مجریگری سیاسی حزب مردم هند (BJP)، برای سومین دوره قدرت را در هند، در دست گرفته اند، و آشکارا از تغییر قانون اساسی سخن می گویند، و شدیدا به دنبال کسب اکثریت لازمِ پارلمانی اند تا این قانون را مطابق با فرهنگ و سیاست های فرقه ایی و ملیگرای خود، و بر اساس فرهنگ باستانی هندو تغییر دهند.

از جمله انتقادات آنان به قانون اساسی انقلاب هند این است که چرا کشوری با اکثریت هندو، باید قانونی بر اساس اصل سکولاریسم و تکثرگرایی داشته باشد، چیزی که موجودیت فرهنگ هندو را در معرض خطر تهاجم فرهنگی «دیگران» قرار داده است. چنین رویکردی، اقلیت پر تعداد مسلمان (نزدیک به 20% جمعیت هند فعلی)، مسیحی و... هند را «اغیار» تعریف می کند، و اسلام و مسیحیت را ادیانی مهاجم و وارداتی به هند در نظر می گیرد، که هجومی وسیع را به جامعه و فرهنگ هندو تدارک دیده، و اجرا می کنند.

از این روست که مبارزه دامنه داری با این اقلیت های پر تعداد در هند آغاز و اعلام کرده اند، و دهه هاست که به آن ادامه می دهند، حملات فرقه ای که اساس سیاست انتخاباتی افراط گرایان هندو، و موتور محرک انسجام اجتماعی و تجمع بانک رای آنان را، بر اساس تحریک احساسات مذهبی مردم هند تشکیل می دهد، و به مسلمانان و مسیحیان در هند در چند دهه گذشته، به طور وسیع، خونین و خسارتبار ادامه دار بوده، و وضع بسیار ناگواری را برای این اقلیت ها رقم زده، و نقض فاحش حقوق بشر را به نمایش در آورده، و نوعی تروریسم مورد حمایت دولت را در دست اندازی به حقوق افراد، جایگاه، اموال و اماکنِ متعلق به اقلیت ها در هند رقم زده است، بسان دیگر حاکمیت های موجود در جهان که سیاست های  ضد اقلیت در پیش گرفته اند، و درد و رنج انسان را بر اساس نپذیرفتن تکثر فکری و مذهبی، و آزادی عقیده، برای دیگران به ارمغان می آورند.

اما در انتخابات سراسری سال 2024، حزب سکولار - دمکرات و تکثرگرای کنگره ملی هند (NIC) بعد از مدت ها مورد اقبال بیشتری از سوی مردم هند قرار گرفت، و نسبت به انتخابات های اسفبار گذشته، کرسی های بیشتری را در مجلس هند بدست آورد، و راه تغییرات قانون اساسی را برای حزب BJP اگر نگوییم غیر ممکن، لااقل سخت کرد؛ از جمله نتایج این انتخابات، ورود خانم پریانکا گاندی [1] به عنوان نماینده ای از حوزه ایالت کرالا بود، که برای اولین بار به پارلمان این کشور راه یافت.

خانم پریانکا گاندی در حال سخنرانی در لوک سابها

او در نخستین نطق نمایندگی خود را در 13 دسامبر 2024، که در صحن مجلس ملی هند (لوک سابها) ایراد کرد، رقیب سیاسی – انتخاباتی اش، حزب BJP  را در مورد رویکردهایش به قانون اساسی زیر سوال برد و مورد شماتت قرار داد. پریانکا گاندی مراسمِ هفتاد و پنجمین سالگرد اعمال این قانون در سیستم حاکمیتی هند را که در پارلمان این کشور گرامی داشته می شد را غنیمت دانسته، و به بنیادگرایان راستگرای هندو، و کادر حاکمیتی دولت (حزب BJP) تاخت و هشدار داد که آنان باید بدانند که قانون مبنای کشور برای دولت مرکزی، قانون اساسی هند باید باشد، و نه اجرای «اساسنامه گروه راستگرایان ملیگرای هندویی RSS» که طرفداران آن، در گروه های «سنگ پرویوار» تجمع یافته اند. [2] 

چرا که قانون اساسی سپری برای پاسداشت ارائه داده است، تا هندوستان مدل «وحدت در عین کثرت» خود را بدست آورد و خود را حفظ کند، مدلی که اکنون مورد تعدی کسانی قرار گرفته است که تخم بدگمانی و ترس را در جامعه می کارند. خانم گاندی ادامه داد: «قانون اساسی ما سپر حفاظت است، سپر عدالت است،» و این قانون به مردم هند قدرت داد تا صدای خود را علیه دولت حاکم بر خود بلند کنند و «بسیاری از دولت ها توسط مردم هند، به دلیل تندخویی شان، سرنگون شده اند. این قدرتِ قانون اساسی هند بود.»

خانم گاندی افزود که تمجید و استنادی که از سوی دولت حزب BJP از قانون اساسی در امسال دیده می شود، نتیجه نمایش انتخاباتی ضعیف حزب حاکم BJP در انتخابات اخیر است، مردم هند جایگاه خود را در جهت گیری های رای خود، به حزب حاکم نشان دادند، حزبی که قانون اساسی را در هر مرحله از حکومت خود نقض کرده است، و این  جهت گیری رای مردم بود که آنان را به توجه به قانون اساسی باز گرداند، که امروز از آن سخن گویند چرا که "اگر نتایج ضعیف انتخاباتی کسب شده حزب مردم در مجلس نبود، آنها تغییر قانون اساسی را اکنون آغاز می کردند. [3] حقیقت این که سخن حزب BJP در مورد قانون اساسی، ناشی از نتایج ضعیف آنان در انتخابات است که متوجه اشان کرد که مردم از قانون اساسی محافظت می کنند و آن را زنده نگه می‌دارند.»

خانم گاندی با تاکید بر استراتژی سیاسی - انتخاباتی حزب BJP که همواره مجموعه ای از حوادث خشونت آمیز فرقه ایی را تدارک می بیند و رقم می زند، تا بین آحاد مردم هند شکاف اندازد، و از نتایج انتخاباتی این شکاف و حالت دو قطبی سود جوید، خطاب به نمایندگان حزب BJP در مجلس هند ادامه داد، شما درست می گویید، «تمام مسئولیت گذشته بر عهده جواهر لعل نهرو است، اما چرا در مورد وضعیت حال کشور صحبت نمی‌کنید... چرا قوانین بخش کشاورزی به نفع افراد قدرتمند تنظیم شده است... چرا پروژه ساخت همه فرودگاه‌ها، جاده‌ها، کارهای راه‌آهن تنها به یک نفر داده می‌شود. و دولت هند به نفع اَدانی (Adani) [4] کار می کند… مردم باید بر این باور برسند که قانون اساسی از آنها حفاظت می کند، اما اکنون مردم این اعتماد را از دست داده اند.» پریانکا گاندی پرسید که چرا زنان باید 10 سال دیگر صبر کنند تا از مزایای قانون قدرتمند سازی زنان [5] بهره مند شوند. «چرا اکنون نمی توان این قانون را اجرا کرد؟ چرا الان آن را اجرا نمی کنید؟»

خانم گاندی از نقش جواهر لعل نهرو در ملت سازی و پرکردن قابلیت های تولیدی هند با تأسیس شرکت های بخش خصوصی ( PSUها) [6] ، پالایشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی مانند IIT ها و IIM ها و... گفت، و به خفقان موجود در ذیل حاکمیت حزب BJP اشاره داشت که «ترس محسوسی در جامعه وجود دارد و روزنامه نگاران، اساتید، کشاورزان، فعالان، مورد حمله قرار می گیرند... گاهی اوقات، این I-T ، ED است که به آنها حمله می کند... معلمی در ایالت اوتار پرادش (تحت حاکمیت حزب BJP) به عنوان عنصر ضد ملی معرفی می کنند.» و در توضیح ترس هایی که حاکمیت حزب BJP بدان مبتلاست، این چنین ادامه داد که «وقتی کل اپوزیسیون خواستار برگزاری سرشماری در کشور مبتنی بر تعیین آمار نفوس طبقات اجتماعی (کاست) شدند، [7] حزب BJP (در عملی عوام فریبانه و با تکیه بر اعتقادات مذهبی مردم) درباره «گاو» و «ماگالسوترا» صحبت کردند.»

و این شرایط را ناشی از ترس حاکمیت ارزیابی کرد، خانم گاندی ماهیتِ ترس را به گونه‌ای دانست که کسانی که ترس را در کشور منتشر می‌کنند، خود همیشه خوفناکند، «ماهیت ترس چنین است. حتی کسانی که ترس را القا می کنند نیز حتی می‌ترسند مناظره کنند، در مجلس جواب بدهند... در 15 روز گذشته که من در مجلس هستم، نخست وزیر (نارندرا مودی) بیش از 10 دقیقه در جلسات مجلس شرکت نکرد. شواهد تاریخی ما نشان می‌دهد که ترسوها برای مدت طولانی بر هند حکومت نکرده‌اند. قانون اساسی تضمین می‌کند که ترسوها در قدرت باقی نمانند.» پریانکا گاندی اولین سخنان پارلمانی خود را با این جمله به پایان برد که : «تنها حقیقت پیروز است»

سخنرانی پر شور و موثر و بجای خانم پریانکا گاندی، مانور پارلمانی قوی از سوی وی به نمایش گذاشت که یادآور نطق های رهبرانی همچون ایندرا گاندی در پارلمان بوده است، و این سخنرانی واکنش های زیاد را در سطح رهبران ارشد حزب BJP بر انگیخت، از جمله در مقابل راجنات سینگ از رهبران و از اعضای ارشد کابینه حزب BJP، حملات تبلیغاتی را به حزب کنگره تدارک دید، و با اشاره به اعلام قانون شرایط اضطراری در زمان حاکمیت حزب کنگره به رهبری خانم ایندرا گاندی، این حزب را مورد سرزنش قرار داد که در زمان حاکمیت خود، روح قانون اساسی را مورد تعدی قرار داده است، او تغییرات قانون اساسی در زمان دولت حزب مردم و حاکمیت نارندرا مودی را در راستای ترقی جامعه زنان، گروه های مردمی به حاشیه رانده شده، و فقرا دانست. او قانون اساسی را نماینده ارزش های تمدنی هند دانست و عنوان داشت که :

«برخی قانون اساسی ما را استعماری می دانند، و برخی می گویند این قانون عاریه ای است. برخی ادعا می کنند که این قانون هدیه یک حزب (کنگره) به کشور است. واقعیت این است که قانون اساسی ما بیانگر ارزش های تمدنی ماست. میراث مبارزه آزادیبخش ما را به همراه دارد. قانون اساسی ما، یک شخص متعلق به یک خانواده فقیر را قادر می سازد که نخست وزیر و یا رئیس جمهور هند شود. این ظرفیت بعد از استقلال نادیده گرفته شد، اما دولت ما متعهد به آن است. ما قید و بندهای استعماری را شکسته ایم و قوانین جزایی جدیدی آورده ایم.»

وی افزود که فقرا در طول حاکمیت نارندرا مودی صاحب "خانه، درمان رایگان، جیره رایگان، آب لوله کشی و توالت" شدند. او همچنین در مورد چگونگی تلاش دولت برای "توسعه تحت رهبری زنان" سخن گفت. سینگ تأکید کرد که احترام به قانون اساسی تنها به معنای صحبت در مورد مفاد «حقوق» نیست، بلکه «وظایف و مسئولیت‌ها» هم هست، و گفت : ارزش‌های تمدنی هند به BJP تبلیغ ایده ی وظایف را آموزش داده است.

او ضمن دفاع از اقدامات فرقه ایی حزب، و دولت حزب راستگرای هندوی BJP  عنوان داشت که : «در نسخه اصلی قانون اساسی ما، در قسمت سوم، جایی که حقوق اساسی مورد بحث قرار گرفته است، تصویری از خداوندِ رام، سیتا و لکشمن وجود دارد. نقاشی هایی از غار اِجانتا و نیلوفر آبی نیز به تصویر کشیده شده است. که دومی بیرون آمدن از قرن‌ها بردگی را به تصویر می‌کشد...».

راجنات سینگ که خود از رهبران تحرکات فرقه ایی در ایالت اتارپرادش و ویرانی مسجد بابری و ساخت معبد رام به جای آن بوده است که به پاس خدمات خود در این راستا، به مقامات بالای حزبی دست یافته است، به نقش مهمی که جواهر لعل نهرو (نخست وزیر و از رهبران انقلاب هند) و دیگر رهبران حزب کنگره در تدوین قانون اساسی هند داشتند اذعان کرد، ولی تاکید کرد که افرادی هم بودند که نقش مهمی را از خارج از مجلس مؤسسان در این زمینه ایفا کردند. افرادی که عضو مجلس مؤسسان نبودند اما میراث آنها بخشی از قانون اساسی شده است. باید به یاد داشته باشیم که پاندیت مالاویا (Pandit [Madan Mohan] Malawiya)، سردار پاتل (Sardar Patel)، باگات سینگ (Bhagat Singh) و ویر سوارکار (Veer Savarkar) نیز به اخلاق قانون اساسی کمک کرده اند.

راجنات سینگ در ادامه به نظرات دکتر سیاما پراساد موکرجی [8] اشاره کرد که «معتقد بود که قانون اساسی باید نتیجه اخلاق و اجماع جمعی باشد. در سال 1944، قانون اساسی ایالات هندوستان حاوی نظرات بسیاری از رهبران بود. او گفت که دولت باید از آزادی مذهبی برخوردار باشد. همچنین به هر شهروند این حق را بدهد که از فرهنگ خود محافظت کند. دولت قرار بود سکولار باشد. این ها را کسانی می‌گفتند که کنگره آنها را فرقه ایی می‌نامید.»

و سپس ادامه داد که «دکتر موکرجی از این سند بسیار الهام گرفته است. او یک مرکز قوی می خواست و از قانون اساسی دموکراتیک حمایت می کرد. اما چنین جزئیاتی هرگز ذکر نشده است... یک طرف (حزب کنگره) تلاش کرد قانون اساسی را ربوده و تصاحب کند... همه این موارد پنهان شده است. قانون اساسی ما هدیه یک حزب نیست، بلکه متعلق به مردم هند است.»

راجنات سینگ سپس به دیگر نقاط ضعف عملکرد حزب کنگره اشاره کرد و داستان قاضی سابق دیوان عالی کشور، اچ‌.آر.خانا را یادآور شد که چگونه قضاوت مخالف او در پرونده ADM Jabalpur vs Shivkant Shukla به قیمت از دست دادن منصب قاضی عالی هند او تمام شد، در حالی که در تلاش برای حمله به «گرایشات استبدادی» دولت‌های کنگره در گذشته بود. سینگ گفت «او حاضر نبود حق زندگی کسی را به دولت واگذار کند و دادگاه را تغییر دهد. او باید برای آن بهایی می پرداخت (از دست دادن مقام).»

راجنات سینگ ادامه داد که «من می بینم که بسیاری از رهبران اپوزیسیون با یک نسخه از قانون اساسی در جیب خود حرکت می کنند. آنها این را از کودکی یاد گرفته اند. آنها شاهد بوده اند که قانون اساسی در طول نسل ها در خانواده خود در جیب نگه داشته شده است.» این رهبر ارشد BJP ادامه داد که : «اما BJP قانون اساسی را بر پیشانی خود می گذارد.»

در حرکتی دیگر، در راستای حملات حزب BJP به حزب کنگره، آمیت شاه وزیر کشور حزب BJP، در یک اظهارات عجیب و تمسخر آمیز که در 17 دسامبر 2024 در خلال جلسه قانون اساسی که در مجلس سنا هند (راجیا سابها) جریان داشت، در حمله ی دیگری به رهبران حزب کنگره در این مجلس، که نام معمار قانون اساسی هند، دکتر بهیم رائو امبادکار [9] را در نطق خود مرتب بیان می داشتند، عنوان نمود که :

« اکنون این شعار مد شده است که بگوییم امبدکار، امبدکار، امبدکار، امبدکار، امبدکار، امبدکار. اگر بجای این نام، چند بار نام خدا را برده بودی، جایی در بهشت ​​داشتی. شعار امبدکار، امبدکار کمکی نمی کند. بهتر است حمد و ثنای خدا را بخوانی، شاید به بهشت ​​برسی.» این سخنان وزیر کشور هند، موجی از اعتراضات را در پی داشت.

آرویند کجریوال [10] نماینده ملی حزب Aam Aadmi (AAP) در خصوص این سخنان آمیت شاه عنوان داشت که : «امبادکار روح ملت هند است و کمتر از یک الهه نیست. ما نمی‌توانیم بگوییم که آیا کسی پس از مرگ، به بهشت ​​می‌ رود یا خیر، اما اینجا روی زمین، میلیون‌ها نفر از مردم محروم از کرامت و حقوق خود، مدیون دکتر امبدکار هستند که قانون اساسی را به آنها هدیه داده است. اظهارات آمیت شاه احساسات میلیون ها هندی را به شدت جریحه دار کرده است. من شخصاً دکتر امبدکار را معبود خود می‌دانم، و سعی می‌کنم راهی را که او نشان داده است طی کنم. دکتر آمبدکار صدای ستمدیدگان و سنگ بنای دموکراسی هند است. توهین آمیت شاه به او توهین به هر دالیت (طبقه نجس ها)، هر شهروند محروم، و هر معتقد به برابری است. ما اجازه نخواهیم داد که این اتفاق بیفتد.»

 

 

کاریکتاتوری که امبادکار را نشان می دهد که ساختمان پارلمان هند را داخل جعبه قانون اساسی هند می گذارند

[1] - Priyanka Gandhi فرزند خانم سونیا گاندی (رهبر حزب کنگره ملی هند) و راجیو گاندی (نخست وزیر فقید هند که توسط تامیل ها ترور شد) است، پریانکا نوه خانم ایندرا گاندی (نخست وزیر فقید هند است که توسط سیک ها ترور شد)، و خواهر راهول گاندی (رهبر اپوزیسیون دولت هند در پارلمان این کشور)، وابسته به حزب کنگره ملی هند می باشد.

[2] - Constitution Not Sangh's Legislation گروه سنگ پریوار مجموعه ایی از احزاب، سازمان ها و گروه های سیاسی، فرهنگی و مذهبی را شامل می شود که شاخه سیاسی آنها حزب مردم هند (BJP)  می باشد، گروه RSS سازمان اصلی و ایدئولوگ این مجموعه است که گروه ها دیگری از جمله شیوسنا و بجرانگ دال و... شاخه های خشونت طلب و مسلح آن می باشند، گروه VHP شاخه روحانیت هندویی و گرداننده معابد را تشکیل می دهند، تفکر و ایدئولوژی آنها هندتوا (Hindutva) است که بازیابی و استقرار دوباره فرهنگ مذهبی هندو را در جامعه متکثر هند هدف گرفته است. این گروه دشمن خود را در اقلیت های مذهبی وارداتی به هند تعریف می کنند و اماکن آنان را ویران می کند و.... رقیب سیاسی این گروه حزب کنگره ملی هند است که به رهبری مهاتما گاندی انقلاب هند را رهبری و به سرانجام رساندند، اما امروز نهرو – گاندی زدایی از سیاست و قانون اساسی، که متکی بر مدارا و تکثرگرایی و سکولاریسم است، را دنبال می کنند،

[3] - این گفته دقیقی از سوی این عضو ارشد رهبری حزب کنگره می باشد، چرا که اگر حزب BJP می توانست آنچه را که در انتخابات امسال در نظر داشت را بدست آورد (400 کرسی از 543 کرسی لوک سابها)، یکی از برنامه های اعلام شده آنها، اصلاح قانون اساسی سکولار، تکثرگرای هند بود که در آن حقوق اقلیت ها به خوبی در نظر گرفته شده است، و این حزب مخالف حق برابر اقلیت ها در هند است، چرا که آنان را بازماندگان از مهاجمان به هند می داند، که باید به فرهنگ و دین هندو باز گردند، از جمله اقدامات آنان در دوره گذشته حاکمیت حزب مردم، الغای بند 370 قانون اساسی بود که در قانون اساسی به ایالت مسلمان نشین جامو و کشمیر حقوق خاصی را بنا بر توافق بین مسلمانان این ایالت و دولت هند در زمان استقلال برای باقی ماندن آنان در شاکله این کشور اعطا کرده بود، اما اکنون این حقوق از آنان بازپس گرفته شد. حزب BJP به دنبال تحمیل قانونی یکسان به همه هندی ها فارغ از دین و مذهب آنان است، چیزی که در قانون فعلی به اقلیت ها به طور خاص اعطا شده است که اقلیت های دینی بر اساس قوانین شرعی خود حقوق خصوصی خود را دارند، مثل ثبت ازدواج و...

[4] - گوتام ادانی یکی از ثروتمندترین صنعتگران و سرمایه داران هند، متحد حزب BJP است که رابطه دوستانه ایی با نخست وزیر هند، آقای نارندرا مودی دارد، و این روابط تا حدی پیش رفته است که او را به سان ایلان ماسک برای ترامپ می بینند، که در نقش یک ثروتمند امریکایی در پیروزی دونالد ترامپ در امریکا نقش بازی کرد، و در فردای پیروزی او نقش مهمی خواهد داشت، شباهت های قابل توجهی در نحوه برخورداری آدانی و ماسک از نفوذ در سیستمی که در آن فعالیت می کنند وجود دارد. اما طرح ترامپ برای استفاده از ایلان ماسک و تقویت متقابل آنها کاملاً آشکار و شفاف است. ترامپ آشکارا از حمایت ثروتمندترین میلیاردر آمریکایی برخوردار است اما نارندرا مودی به صراحت چنین چیزی نمی گوید، اما اقدامات دولت او گویای جایگاه ویژه ای است که گروه تجاری آدانی در طرح امور دولت، به ویژه دیپلماسی اقتصادی آن در سطح جهانی دارد. دونالد ترامپ تاکنون نشانه هایی را ارائه کرده است که ماسک سفیر جهانی او در زمان انجام معاملات تجاری/سرمایه گذاری مهم با شرکای بزرگ اقتصادی در سطح جهان باشد. برای کشورهای شریک، این می تواند اثری دو طرفه داشته باشد. نارندرا مودی قبلاً آدانی را به عنوان محوری برای گسترش دیپلماسی اقتصادی خود در سرتاسر جهان - البته با موفقیت متفاوت - ساخته است، چه در بنگلادش، سریلانکا، آفریقا، میانمار، اسرائیل، اروپا، آمریکا یا اخیراً چین، جایی که آدانی یک منبع عرضه زنجیره ای تجهیزات انرژی خورشیدی باز کرده است. ادانی همچنین یک بسته سرمایه گذاری ده میلیارد دلاری در امریکا را اعلام کرد که با سد دادگاه منطقه ایی در امریکا مواجه شد، که شرکت ادانی را متهم به فساد اقتصادی کرده است. با این حال، آدانی منصرف نشده است و گفته است که با این پرونده مبارزه خواهد کرد و قوی تر ظاهر خواهد شد. کسی که در حال حاضر شاهد چنین چیزی است که می توان آن را به عنوان حمایت بی قید و شرط از آدانی از سوی حزب حاکم توصیف کرد، که کمپینی در داخل و خارج از پارلمان هند ایجاد کرده است که نشان می دهد توطئه خارجی علیه این گروه تجاری، در واقع تلاشی بزرگتر برای ضربه زدن به حاکمیت هند است! بنابراین BJP عملاً اعلام کرده است که آدانی نماینده هند است و سؤالاتی را در مورد اینکه آیا دولت ایالات متحده به همراه جورج سوروس به سازمان های رسانه ای جهانی کمک مالی می کند تا به رشد هند آسیب برساند که عمدتاً توسط گروه آدانی تقویت شده است، سؤالاتی را مطرح کرده است. از رهبر عالی خود محافظت کنید، این خود یک توهم در سطوح مختلف را نشان می دهد. حزب حاکم هرگز اجازه نداده است که حقایق مانع روایت غیرباورانه آنها شود. ترامپ به هیچ وجه پنهان نمی کند که ماسک در ایجاد و تثبیت حضور ایالات متحده در فناوری های حیاتی در سطح جهانی نقش خواهد داشت. ترامپ آشکارا و صریحاً ماسک را به عنوان فردی که نقشی کلیدی در سیاست او «اول آمریکا» ایفا خواهد کرد، مطرح می‌کند.

[5] - Naari Shakti Vandan Adhiniyam

[6] - شرکت‌های بخش عمومی (PSU Public Sector Undertakings) در هند، نهادهای دولتی هستند که حداقل 51 درصد از سهام آنها تحت مالکیت دولت هند یا دولت‌های ایالتی است.

[7] - برگزاری آمارگیری ملی بر اساس نفوس طبقات اجتماعی از سوی حزب کنگره هند، چند هدف را دنبال می کند که به صورت شعار انتخاباتی در سال 2024 از سوی این حزب مطرح شد، یکی از اهداف این شعار نشان دادن آمار بسیار کم جمعیت طبقات بالای هندو است که آقایی خود را در قالب طرح های ایدئولوژیک حزب BJP و RSS و احیای فرهنگ هندویی دنبال می کنند، تفکر هندوتوا قائل به احیای نظام فرهنگی طبقاتی باستانی هندوست که در صورت تحقق، تضمین کننده حاکمیت طبقه برهمنان (روحانیت هندو) و... بر دیگر طبقات جامعه هند است، و بدین ترتیب عمده مردم هند که در طبقات پایین قرار می گیرند، اتوماتیک تحت سیطره آنان قرار می گیرند، قانون اساسی زمان استقلال این سیادت و این فرهنگ را نابود کرد و غیر قانونی اعلام نمود، اما در حال احیای دوباره است.

[8] - Syama Prasad Mookerji از وزرای دولت جواهر لعل نهرو بود، که به علت اعتقادات هندویی افراطی و فرقه ایی از این دولت کناره گیری کرد و پایه های حزبی هندویی را که اکنون همان BJP از آن نشات گرفته است را نهاد.

[9] - امبادکار شخصیت فرهیخته و آگاهی است که قانون اساسی هند سکولار و تکثرگرا را بعد از پیروزی انقلاب هند طراحی و تنظیم کرد، او به پایین ترین طبقه اجتماعی هندوها یعنی دالیت ها تعلق دارد که این طبقه پرجمعیت از سوی طبقات بالای هندو، نجس انگاشته می شوند، و مورد ظلم و تعدی بسیاری اند. فقه هندویی طبقات بالا را از ارتباط با دالیت ها منع می کند، و آنرا مستوجب توبه و اقداماتی می داند، که بعد از ارتباط به پاکی دوباره آنها منجر شود.

[10] - Arvind Kejriwal از رهبران حزب عام آدمی، از احزاب سکولار هند است که اخیرا تاسیس و موفقیت های زیادی در پهنه سیاسی هند داشته است.

بریتانیایی ها از طریق فعالیت های کمپانی هند شرقی [1] وارد تجارت در سرزمین هایی شدند، که به عنوان حاکم نشین های مسلمان، به خصوص حکومت گسترده و وسیع گورکانیان )که اکنون به "مغولان هند" نیز مشهورند(، بر این سرزمین ها تسلط و حاکمیت یافتند؛  این کمپانی امتیاز انحصاری تجارت در این منطقه را از سال 1600 میلادی، از ملکه الیزابت اول (ملکه بریتانیا) دریافت داشت.

ضعف حاکمیت های مسلمان، قدرت دریایی و اقتصادی بریتانیایی ها و... قدم به قدم کار را به جایی برد که، این کمپانی حق دفاع از خود را نیز از حکام سلطان نشین های مسلمان و... دریافت داشتند، و تسلط خود را چنان تحکیم کردند که شبه قاره هند، قدم به قدم، تحت سیطره کارکنان این کمپانی قرار گرفت، بعدها بریتانیا رقبای پرتغالی، اسپانیایی و... را نیز، از این منطقه اخراج کرده، و حاکمیت بر این منطقه را از آن خود کردند.

کمپانی به عنوان یک شرکت سهامی عام، با سهامدارانی از جمله دولت بریتانیا، حتی از دیگر قسمت های اروپا از جمله هلند نیز در آن سهام داشتند، کار به جایی رسید که این کمپانیِ عمدتا بریتانیایی، در سال 1804 ، دارای ارتش 260 هزار نفری حرفه ایی، در این مناطق برای حفظ منافع و راه های تجاری خود گردید، و همین نیروی نظامی مقدمه حکمرانی کلی آنان بر شبه قاره هند را مهیا نمود.

در سال 1858 حاکمیت بریتانیا سلطه بر شبه قاره را از کمپانی هند شرقی تحویل گرفته، و از این پس سلطه مستقیم حاکمیت بریتانیا، بر شبه قاره هند آغاز گردید، اما این کمپانی تا سال 1874، موجودیت اقتصادی و تجاری خود را بر شبه قاره هند حفظ کرد.

استعمار مستقیم پادشاهی بریتانیا که حاکم آن از طریق ملکه تعیین می شد، از سال 1858 آغاز و در سال 1947 پایان یافت، این زمانی بود که انقلاب آزادیبخش مردم هند، به رهبری حزب کنگره، و با حضور رهبرانی همچون، مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو و... بر این سلطه مستقیم بعد از 89 سال پایان دادند؛

در دوره این تسلط ثروتمندترین کشور جهان، یعنی هند تحت حاکمیت سلسله گورکانیان، به یک کشور فقیر تبدیل شد، البته در دوره حاکمیت بریتانیایی ها، هند دارای طولانی ترین خطوط راه آهن در جهان گردید، و آنها امکانات زیادی نیز در این کشور تاسیس و راه اندازی کردند، که از جمله آن ساختار سیاسی حزبی است که مقدمه دمکراسی است و هنوز هند از وجود آن بهره مند می باشد، این حزب رهبری مبارزات مردم هند علیه سلطه بریتانیایی ها را عهده دار گردید.

حزب کنگره ملی هند، که بعدها به عنوان سردمدار مبارزه مدنی، پارلمانی، مسالمت آمیز و غیر خشونت بار، با سلطه بریتانیایی ها، هدایت مبارزه را برعهده گرفت، در سال 1885 توسط چند هندی، از جمله یک ایرانی تبار پارسی (زرتشتی)، به نام دادا بهایی نوروزی (نورجی مشهور است) و چند بریتانیایی تبار ساکن هند، تاسیس گردید، این همان پایه و اساس کار حزبی در هند شد، که به برکت آن بعد از 75 سال، دوره پیروزی، این حزب موجود، و اکنون از احزاب عمده هند می باشد، یعنی حزبی با سابقه 133 سال عرصه دار سیاست و حکومت در هند بوده و هست.

این ساختار حزبی و گردش قدرت، ناشی از دمکراسی و گردش حاکمیت بر اساس رای مستقیم مردم، باعث گردید که هند، به رغم فراز و فرودهایی که بعد از استقلال از بریتانیا داشته است، در این 75 سال که از این ساختار سیاسی برخوردار گردید، هیچگاه نیازی به کودتای نظامی و... برای تغییر سیاسی نداشته، و همچون دیگر کشورهای استقلال یافته از این نوع، که بعد از جنگ جهانی دوم، همچون هند، استقلال خود را در همان سال ها بدست آوردند، طعمه دیکتاتوری های نظامی و... نگردید، حال آنکه که ده ها کشور از این نوع، با هند استقلال یافتند، و بعدها دچار دیکتاتوری های نظامی و غیر نظامی گردیدند.

وجود ساختار حزب کنگره یکی از نعمات حضور بریتانیایی ها در هند بود، که ویل دورانت نویسنده مشهور "تاریخ تمدن جهان"، از آن به عنوان "وارد کردن تشکیلات سازمانی به نهادهای رسمی هندوها" نام می برد، و در کنار آن به موارد دیگری هم اشاره کرده است که عبارتند از :

  • منسوخ شدن برخی رسوم و سنت های جنایتبار و ظالمانه در فرهنگ هندویی از جمله رسم "ساتی"(سوزاندن زنده زنده همسران بعد از مرگ شوهرانشان)، سست کردن نظام ظالمانه طبقاتی هندویی و...
  • منسوخ کردن نظام برده داری
  • احداث راه آهن سراسری هند، سیستم مخابرات و ارتباطات، هواپیمایی، دانشگاهی و مدارس مدرن و...
  • وارد کردن علم و فن آوری غرب به هندوستان، از جمله صنایع نساجی، ماشین سازی و...
  • گسترش زبان انگلیسی در بین مردم هند، به طوری که امروز بخش زیادی از در آمد خارجی هند، ناشی از کارگران هندی در خارج کشور می باشد، که یکی از دلایل فتح فرصت های کاری توسط هندی ها در جهان، تسلط این نیروی کار، به این زبان رایج بین المللی، از دلایل آن است.

و....

بی تردید، سلطه بریتانیا بر هند، باعث گردید تا ثروت زیادی از این کشور خارج شود، به طوری که فقر زیادی بر مردم این کشور تحمیل گردید، و میلیون ها هندی در دوره این سلطه، در اثر سیاست های بریتانیایی ها، کشته یا قتل عام شدند.

به عنوان مثال 10 میلیون هندی در دهه 1770 تنها در ایالت بنگال بر اثر استعمار انگلیس جان خود را از دست دادند. ویل دورانت معتقد است که "شرایط اقتصادی هند نتیجه اجتناب ناپذیر استثمار سیاسی آن است." از سال 1942 تا 1944 نیز قحطی دیگری به دلیل تصمیم استعماری دولت بریتانیا و شخص چرچیل در هندوستان به وقوع پیوست که حدود 5 میلیون هندی دیگر را به کام مرگ کشاند. چراکه به دستور چرچیل در این سال‌ها، تمامی کشتی‌هایی که برای انتقال مواد غذایی به هند مورد استفاده قرار می‌گرفت، به انتقال تجهیزات و آذوقه برای نیروهای نظامی انگلستان در شمال آفریقا به کار گرفته شدند و بدین ترتیب قحطی بزرگی اینبار نیز در ایالت بنگال هند جان میلیون‌ها هندی را گرفت.

1857 اولین حرکت آزادیخواهانه و اعتراضی بزرگ را نظامیان مسلمان و هندو، که در خدمت بریتانیایی ها بودند، تحت رهبری بهادر شاه ظفر (آخرین پادشاه سلسله گورکانیان هند)، انجام دادند که منجر به پایان حاکمیت آخرین سلطان سلسله گورکانیان گردید، و این حاکم مسلمان به دنبال این حرکت، دستگیر و به برمه تبعید شد، این حرکت اعتراضی و خونین، یک سال قبل از تحویل قدرت، از سوی کمپانی هند شرقی به، حاکم منصوب ملکه بریتانیا صورت گرفت، که 88 سال بعد، این مبارزه به ثمر نشست و هند استقلال خود را در سال 1947 با خروج بریتانیایی ها از جنوب آسیا، کسب کرد.

در مبارزه هندی ها علیه سلطه بریتانیا، به غیر از بخش عظیمی از مردم هند که در این مبارزه شرکت جستند، دو نام بیشتر از همه، عنوان و مطرح می گردد، اول مهاتما گاندی، و دوم حزب کنگره ملی هند. مهاتما گاندی به غیر از شهرتی که در داخل هند به عنوان "باپو" (پدر مردم هند) و رهبر سیاسی و معنوی آنان، بدست آورد، در بین آزادیخواهان جهان به عنوان یک رهبر صاحب سبک، در مبارزات آزادیخواهانه شهرت بسیار دارد، و به عنوان یک الگو و شاخص، در شیوه مبارزه مدنی، واجد سبک خاصِ عدم خشونت، در برابر دشمنان خود می باشد؛

گاندی توانست با الهام گیری از سنت فرهنگی و تمدنی هند، جامعه ایی مدرن را پایه گذاری و تاسیس نماید، به طوری که نهضت عدم خشونت را از درونمایه های فرهنگی و مذهبی همچون تفکرات هندوئیسم، جینیسم، بودیسم و... کسب کرده، شیوه مبارزه خود را بر آن بنا نهاد؛ در نهضت کسب حقیقت (ساتیاگراها)، یا جستجو برای یافتن حقیقت، درون مایه های مذهبی و فرهنگی هند را برداشته، و بسیاری از رسوم ناسازگار با روح انسانیت و جامعه مدرن را منسوخ کرد، که از جمله ی آن مبارزه با نظام ظالمانه طبقاتی است، که عده ی زیادی از بدنه مردم هند را که در طبقه نجس ها (دالیت ها و...) قرار دارند، به همراه بقیه که در نظام طبقاتی مذکور، اسیر بودند، قانونی و عرفی نجات داد، پیروان و همکاران او در دوره مبارزه در این راه، درس های زیبایی در این روش، از او گرفتند،

به طوری که دکتر آمبدکار، که خود از طبقه نجس ها (دالیت ها) بود، بهترین و مناسب ترین قانون اساسی را بعد از استقلال نوشت، که با یک سیستم تکثرگرا (پلورالیسم) تمام اقلیت های مسلمان، یهودی، مسیحی، پارسی و... را با اکثریت هندو، از حقوق مساوی قرار داد، و اقلیت مسلمان و دیگر اقلیت ها می تواند، فارغ از دین و آئین و... خود، حتی تا رده ریاست جمهوری هند هم، پیش رفته و تا کنون چند ریاست جمهور هند و... مسلمان بوده اند، (دکتر ذاکر حسین، زین العابدین عبدالکلام از آن جمله اند)،

اقلیت ها در قانون اساسی هند علاوه بر حقوق عمومی، از حقوق اختصاصی نیز برخوردارند، به طوری که سازمان حقوق شخصی مسلمانان (مسلم پرسنال لاو بورد)، مسلمانان را قادر ساخته است که اعتقادات مذهبی و فرهنگیشان را در قوانین خاص همچون طلاق، ارث، ازدواج و... وارد، حاکم و جاری نمایند، و از طریق حاکمیت سیستم سکولار، هندی ها را از تبعیض دینی بر ضد هم باز دارد، و سیستم دمکراسی را برقرار نموده، که این سیستم شرایطی را مهیا کرد، که تمام هندی ها با استفاده از 17 دوره انتخابات سراسری، تمام مسئولین حاکم بر کشور خود را، هر 5 سال یک بار، تغییر و یا تجدید نمایند، و هیچ مسئول مادام العمری توان ماندن در قدرت، بدون تجدید رای مردمی را نداشته باشد.

این حجم از پیشرفت بنیادی، هم ناشی از شخصیت گاندی و هم تربیت او (و دیگر رهبران هند) در خلال زندگی ذیل نظام دمکراسی جاری در زمان سلطه بریتانیا بر هند، آفریقای جنوبی و... میسر گردید و به کار هم گرفته شد، چراکه گاندی درس آموخته رشته حقوق از بریتانیا بود، که درس های کاری اش را در افریقای جنوبی آموخت و در هند نتیجه داد، این در کنار خصوصیات فردیِ چنین رهبرانی به بار نشست، که به تسامح و تساهل دینی، سیاسی، فرهنگی و... در رفتار خود در دوره مبارزه ساری و جاری ساختند،

به طوری که رهبر انقلاب هند، مهاتما گاندی جان خود را در دفاع از اقلیت مسلمان از دست می دهد، ترور او زمانی صورت گرفت (1948) که، در یک حرکت مدنی، روزه سیاسی گرفته بود، و علیه همرزمان دوره مبارزه خود، که بر اقلیت مسلمان سخت گرفته بودند، معترض و شاکی بود، و توسط یک هندوی افراطی، تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلابش، ترور و کشته می شود،

مشخصه دیگر انقلاب هند، جریان سازی و راهبری حزب کنگره ملی است، که در آن تنوعی از مبارزین، با انواع تفکرات و نظرات را می توان دید، در این حزب فردی مثل جواهر لعل نهرو قرار دارد که تفکری بسیار نزدیک به مهاتما گاندی دارد، و در مقابل آن فردی به نام سردار پاتل وجود دارد که به عنوان "مشت آهنین" بعد از استقلال، در مسیر کشتار اقلیت مسلمان هند قرار گرفت، و با ایده ایی ملیگرایانه و هندو گرایی، تفکر رهبر حزب کنگره (گاندی) را نفی، و خشونتی که گاندی حتی علیه دشمنان انگلیسی اش جایز نمی داند را، سردار پاتل (در مقام وزیر کشور بعد پیروزی) در حق هموطنان اقلیت مسلمان خود جایز، و روا داشت.

یا در حالی که شخص گاندی از طریق مبارزات مدنی، نهضت مبارزاتی را پیش می برد، شخصی مثل باگات سینگ، از طریق ترور مقامات انگلیسی مبارزات خود را دنبال می نماید، که دستگیر و اعدام می شود؛ آنچه مهم است اینکه مهمترین عامل پیروزی نهضت ملی هند علیه استعمار انگلستان، تحرکات مدنی و البته گسترده مهاتما گاندی بود که، در اثر همه گیری، و غیر خشونت آمیز بودن، سازگاری آن با روح صلحجو و آرامش طلب هندی ها و... باعث گردید که مردم بسیاری را (که عموما مردم از خشونت فراری اند)، به خود جذب، و مبارزه را بدین طریق عمومی و گسترده کرد؛ و مخالفین گاندی با به خشونت کشیدن مبارزات، هم دشمن انگلیسی را به انجام اعمال خشونت آمیز بهانه دادند، و هم دایره مبارزان را تنگ نمودند.

رگه هایی از این شیوه مبارزاتی گاندی در عدم خشونت و حرکت گسترده مدنی، بعنوان یک الگو، در انقلاب مردم ایران در سال 1357 نیز دیده می شود، چراکه مردم و رهبران انقلاب ایران، عموما در این شیوه با گاندی اشتراک نظر داشتند، لذا مشارکت گسترده و عمومی شد، حال آنکه تحرکات مسلحانه و خشونت آمیز، توسط گروه های شبه نظامی، این دایره مبارزاتی را تنگ، و در اثر آن سطح خشونت افزایش می یافت. نهضت سیاه پوستان امریکا، به رهبری مارتین لوترکینگ و... نیز نمونه دیگری از الگوگیری مذکور، برای کسب آزادی و حقوق عمومی بود، که از این شیوه الگو گرفت.

مسلمانان هند نیز متناسب با حرکت جامعه، در طول تاریخ خود، فعال بوده و در فعالیت اجتماعی و سیاسی کشور مشارکت و همراهی کرده اند، به عنوان مثال در خلال نبرد آزادیخواهانه مردم هند علیه استعمار بریتانیا، بر شبه قاره، مسلمانان نیز نقش فعالی داشته اند،

به طوری که سلاطین اسلامی مثل تیپو سلطان، بهادر شاه ظفر و... از پیشگامان مبارزه با روند استعمار بریتانیا بر هند، در سال های اولیه استعمار بوده اند، و در خلال نبرد سیاسی و بدون خشونتِ "حزب کنگره هند" علیه این استعمار نیز، رهبران و نخبگان مسلمان دوشادوش دیگر اقشار مردم هند علیه این سلطه مبارزه کردند، که از جمله آنان می توان به مبارزات محمد علی جناح، علامه اقبال لاهوری و صدها رهبر و فعال موثر مسلمان، اشاره نمود، که در کنار دیگر رهبران حزب کنگره در مبارزات ایستادند، زندان رفتند، کشته شدند، و مبارزه کردند،

البته بعد از استقلال، و در جریان مبارزات استقلال طلبانه اتفاقاتی افتاد، که باعث فلاکت و بدبختی بیش از پیش مسلمانان هند شد، مسلمانانی که در زمان استعمار بریتانیا به شدت بیشتری سرکوب شده بودند، چرا که بریتانیایی ها با کنار زدن حکام مسلمان از حاکمیت، سلطه بر هند را بدست آوردند، اکنون بعد از استقلال نیز با جدایی کشورهای پاکستان و بنگلادش با اکثریت مسلمان، از سرزمین اصلی هند، موجب گردید که موقعیت اقلیت مسلمان در هند تضعیف، و در خطر قرار گیرد.

در جریان جدایی پاکستان و بنگلادش از هند، این اقلیت پر جمعیت مسلمان طعمه غارت، کشتار، جنگ، مهاجرت، فقر و... شدند، حتی مسلمانان دو کشور پاکستان و بنگلادش نیز در فقر و مشکلات فراوان غرق شدند، و جنگ های متعدد آنان با هند و... باعث مسایل و مشکلات بسیاری برای مسلمانان این کشورها، و هم رنج بسیاری برای مردم مسلمان باقی مانده در داخل هند گردید، که حکایت ظلم بر مسلمانان هندِ بعد از استقلال، در ایالت جامو و کشمیر و دیگر مناطق هند، که به دنبال این جدایی شدت هم گرفت، هنوز نیز ادامه دارد.

 گذشته از این، کشورهای جدا شده، خود به جولانگاه دیدگاه های خشن و افراطی اسلامی تبدیل شد، و به منبع تولید تروریسم اسلامی تبدیل گردیدند، به عنوان مثال گروه طالبان نمونه بارز گروه هایی تروریستی است که ریشه در پاکستان دارد، که برای سال ها، هم مردم مسلمان پاکستان، و هم مردم مسلمان افغانستان را طعمه کشتار و جنایت خود کرده و می کند،

گروه های دیگری از این نوع مثل سازمان های خشن و تروریست پروری از جمله "سپاه صحابه" ، "لشکر جهنگوی" و... در پاکستان شکل گرفتند که با تکفیر شیعیان به کشتار آنان و دیگر اقلیت های اسلامی، و مسلمانان میانه رو، مشغولند، گذشته از این، گروه های دیگری همچون القائده، داعش و... نیز به مناطق پاکستان، بنگلادش و هند بعنوان یک منبع تامین نیرو، پناهگاه، ایده پردازی و... نظر دارند، که همین امر باعث دخالت کشورهای دیگر در این مناطق اسلامی شده، که هجوم امریکا و ناتو را به افغانستان بعد از حمله تروریستی یازده سپتامبر به برج های دوقلو در نیویورک امریکا، به دنبال داشته است.  

تهیه کننده : س. ابراهیمی       

[1] - The British East India Company

"نمی خواهم خانه ام (کشورم) از هر طرف در محاصره دیوارهای کشیده شده، باشد، و پنجره هایم (ارتباطم با دیگران) با ملات پر شود. می خواهم (نسیم) فرهنگ تمام سرزمین ها، در هر میزان مُمکن، آزادانه به خانه ام بوزد. اما برحذرم از این که توسط دیگران از پای در آیم."  [1]  مهاتما گاندی رهبر انقلاب هند

[1] - “I do not want my house to be walled in on all sides and my windows to be stuffed. I want the culture of all lands to be blown about my house as freely as possible. But I refuse to be blown off my feet by any.”

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

درس هایی که از انقلاب هند می توان آموخت، برای ایرانیان بسیارند، چرا که ایران و هند دو انقلاب را در یک منطقه با اهداف نسبتا مشترک، و البته با کمی تفاوت ایجاد کردند؛ مثلا با این تفاوت که انقلاب مردم هند در سال 1326 به پیروزی رسید، و انقلاب مردم ایران در 1357 خورشیدی، لذا ایرانیان می توانند با نگاهی به نقاط ضعف و قوت انقلاب، و انقلابیون هند، که اکنون در 75 مین سالگرد پیروزی خود قرار دارند، و بیش از 31 سال از ما جلوترند، با توجه به انحرافات حادث شده در انقلاب هند، از تجربیات آنان سود جسته، و اگر فرصت و قدرتی یابند، انحرافات آتی را، از انقلاب خود دور کنند، انحرافات عمومی که برای هر انقلابی ممکن است حادث شود و کافیست انقلابیون از تعصب گروهی و جناحی خود خارج شوند، و واقعیت انحرافات آن را ببیند، آن گاه برای حل آن حرکت خواهند کرد.

هندی ها نیز همچون ما بعد از پیروزی، با ترور، انحراف، چند دستگی، جابجایی قدرت، افراط و قلب مفاهیم و آرمان ها مواجه بوده و هستند، و هر دو انقلاب، رهبری کاریزماتیک داشته، و افرادی به سان جواهر لعل نهرو، در جریان انقلاب ما هم بودند، که عده ایی در صدد پاک کردن نقش بی بدیل آنان، به همراه خانواده، تفکر، زندگی و... آنان از صفحه انقلاب ایران، هستند.

مقاله ایی که می آید در اوج حاکمیت افراط گریان مذهبی و راستگرایان هندوتوا، به رهبری حزب BJP ، که شاخه سیاسی افراط گرایان است، نوشته شده است، و نویسنده آگاه و شجاع هندی، به زندگی نهرو و راهکارهای رقبایش برای حذف او می پردازد، که چگونه او را مخل آسایش فرهنگی، و فکری و عمل خود دیده در صدد حذف او، از صفحه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... هند می باشند.

چرا RSS نمی تواند تنفر علیه جواهر لعل نهرو ایجاد کند، نهرو و ارتباطش با مردم هند

 نهرو یک مدرنیست [1] بود که در سنت هند ریشه داشت و مستقیم با ایده و نظریه هندوتوا [2] در تضاد بود، این را هیچ کسی بهتر از ایدئولوگ های نظریه پرداز هندوتوا نمی دانند.

نخست وزیر هند، جواهر لعل نهرو در حال سخنرانی بعد از استقلال هند در سال 1947 در پارلمان هند.

عکس برگرفته از آرشیو تاریخ جهان.

نویسنده : پوروشاتم آگاروال [3]

27/مردادماه/1401 (18 آگوست 2022)

همچنان که کشور پرچم یادبود هفتاد و پنجمین سالگرد استقلال هند را به تکان در آورده است، این زمانی است که باید برآوردی هم داشته باشیم. بنیانگذاران هند چه کردند، و شهروندان هند چه خواب و آروزهایی داشتند، چگونه هند گذر کرد و آنرا به انجام رساند، چالش ها و موفقیت ها چه بوده است؟

گزارشگران و تهیه کنندگان رسانه "وایر" داستان هایی را از این دوره زمانی فراهم کرده، زخم ها، و امید هندی ها تهیه، همچنین این که در زندگی خصوصی، فرهنگی، اقتصادی و علمی چه دیده اند. چگونه هند مدرن بر این زخم ها فائق آمد، این پرچم چه آوردی داشته است؟ چگونه ادبیات و سینما، زخم تقسیم هند (به مسلمان و هندو و در نهایت دو کشور هند و پاکستان) را التیام بخشیدند؟

طراحی : پریپلب چاکرابارتی [4]

"سازمان خدمتگزاران داوطب ملی" (RSS) [5] خود را به عنوان یک سازمان "فرهنگی" می داند، و این ادعا از این نظر درست است که هدف آن سازمان بر تغییر تمام موارد برای "هندی بودن" [6] استوار است، و این سازمان با تمام فعالیت های خصوصی و عمومی خود را در کشور مرتبط کرده است. اما واژه "فرهنگی" مد نظر گروه RSS اشاره به یک واقعیت پویا ندارد، که تجربه روزانه عموم مردم را انرژی بخشیده، و یک نقطه نظر خلاق در هند ایجاد کند.

برای گروه RSS واژه فرهنگی که آنرا برای خود به کار می برند، به معنی خطابه و لفاظی هایی تنفر برانگیزاننده و خشونت واقعی، و یک سیستم مخفی و پوشش دهند به این درگیری و ظلم و تعدی ها، از طریق طفره رفتن و اختفا می باشد. همچنین انکار و نادیده انگاشتن، تکثر بنیادی در تجربه فرهنگی و شخصیت هندی هاست. در سوی مقابل RSS، طرفداران "جنبش ملی استقلال هند" [7] قرار دارند، که این تکثر بنیادی را در فرایند گفتگوها و بالا و پایین های خاصِ چنین حرکت های تاریخی، در تجربه فرهنگی و شخصیت هندی ها دیده، و آنرا به رسمیت شناختند، بنابراین شعار "وحدت در عین کثرت" [8] را، با همین واقعیت اجتماعی است که سر داده اند.  

به رقم تمام آنچه گفته شد، برای تحقق ملیگرایی هندی و یا "هندو بودن"، ملی گرایی آر.اس.اس، تمام، روش ملیگرایی راست گرایانه را از غرب برگزید. تعریف و تمجید از "خالص سازی صحنه زندگی ملی" [9] از اغیار، مطابق شعار و روش نازی های آلمان [10] در سخنان آنان موجود است. در کتاب "ما، همسایگی تعریف شده ما" (در سال 1938 این مطلب به نام ام. اس. گولوالکار [11] چاپ شد، کمی بعد توسط انتشارات آن، این مطلب تکذیب گردید) که به رغم این تکذیبیه، انعکاس آن مطلب را براحتی می توان در سخنان غیر رسمی روزانه هر کادر RSS و طرفدارانش به خوبی دید. تجلیل و تمجید از قتل و عقوبت (اقلیت ها و سوژه های اعتقادی این گروه) به شیوه اوباش و اراذل، و انجام دیگر جرم های شنیع و شریرانه و تنفر انگیز که در مقابل آن چیزی نیست، را می توان دید، و این اقدامات در حال انجام است.

به رغم این گروه آر.اس.اس، خوشبختانه مطالب کتاب دیگر گولوالکار "خوشه ایی از افکار" [12] (متعلق به سال 1966) را تکذیب نمی کند. در بخش دوازدهم این کتاب "تهدیدات داخلی" کشور لیست شده است؛ و در این تهدیدات، مسلمانان، مسیحیان و جوامع کوچک ردیف شده اند. مطلب خیلی جالبی غیر مستقیم در اینجا عنوان شده، که گروه های مذهبی – مسلمانان و مسیحیان – با هم کلوپی را با دیگر جوامع کوچک، ساخته اند، و یک سرفصل ایدئولوژیکی ایجاد کرده اند. به رغم این ها، هیچکس در بدو تولد کمونیست و یا هر یک از این تعلق های سیاسی، دیگر نیست؛ شما باید این اعتقادات را اتخاذ کنید، یا خود از آن خارج شوید.

در اندیشه گولوالکار مسلمانان و مسیحیان می توانند به یک تهدید داخلی برای ملت هندو تبدیل شوند، مگر این که آنها به تمامی دین شان را رها کنند، و به اصل خویش هندو بودن بازگردند. چنین ایده ایی در اندیشه وی.دی.سوارکار [13] قرار دارد که فقط چنین افرادی اند (که اعتقاد خود را ترک کرده اند) که می توانند قسمتی از "ملت" [14] هندو را تشکیل دهند، و صاحب سرزمین های مقدس، در کشور هند، باشند. خوشبختانه برای افراد معتقد به تفکر تیپ گونه هندوتوای ساکن در ایالات متحده، هنوز این ایده، چنان صورت زمینی و عینی به خود نگرفته است، تا در اینجا نیز هندوها را برای گرفتن سرزمین های مقدس خود، در اعماق سرزمین هودستن و یا کلورادو [15] امریکا، به جای مناطق گنگا و گوداواری [16] در هند به خیزش طلب کنند.

فرمول "یک ملت – یک مذهب" [17] نه تنها در ایدئولوژی آنها نفوذ و گسترش یافته (شما اگر جهان بینی ایی، غیر از آنچه آر.اس.اس معتقد است را اتخاذ نمایی، در فرهنگ کنونی گفتاری آنها، یک تهدید هستی، یا یک عنصر "ضد ملی")، بلکه در تمام اعمال روزانه و غذا و زبان گفتاری آنان جاری است. ایده ایی که یک نوع یکسان سازی و یکپارچگی تایید شده توسط گروه آر.اس.اس را از بالا، بر تمام شقوق و جنبه های زندگی انسان هندی دیکته می کند. "یک ملت - یک انتخاب" [18] نیز آخرین مورد، از این سری تحمیلات این نوع ایده ها است. تعجب بر انگیز نمی تواند باشد، که طبق اصول سازمانی گروه آر.اس.اس، ایده "پیروی از یک رهبر، بدون چون چرا" [19] مطرح، و حرکت جامعه "تحت ساختار راهبری یک راننده" برای جامعه اتخاذ و تعیین می گردد.

حتی مینیمم منطق ارایه شده توسط آنها، منجر به خاموشی نور ساطع شده ای می شود که از ایده های باطل گروه آر.اس.اس در تاریخ هند مانده است، و تصویر سازی از یک کابوس، ناشی از پیاده شدن ایده آنان در آینده را نشان خواهد داد. در راستای خاموش کردن اشعه نور منطق، در کتاب "خوشه هایی از افکار" و دیگر نوشته های "اهل تفکر" [20] و ایدئولوگ های گروه آر.اس.اس، تاکید زیادی روی "احساسات" [21] شده است. به عنوان یک بخش از حقیقت، رفع اتهام خشونت کلامی و فیزیکی به نام اعتقادات مذهبی یا احساسات ملی است، که بخشی از شیوه به تحرک در آورنده، و شیوه عمل چنین گروه هایی در کل جهان است، مثل تهاجمی که ناشی از تنفر از زن و زن گریزی در ذهن آنها وجود دارد – که زنان باید در محدودیت های خود بمانند، و اگر این نکنند، باید به این امر کشانده و مجبور شوند. این نوع روانشناسی رفتاری را در مطالب غول های راستگرایان، فعال در رسانه های فضای مجازی می توان دید، که از این شبکه های اجتماعی برای یاد دادن "درس های ضروری" به زنان سو استفاده می کنند.

نهضت ملی هند [22] (با تمام در بر گیرندگان و اعضای آن) با تاکید بر این اساس و اصول به حرکت در آمد که این تمدن (با وجوهی که نهرو به صورت پایداری بر آن پای می فشرد) باستانی و "دامنه دار"، باید با تمام تنوع و تکثرش به فاز و دوران یک "ملت مدرن" منتقل شوند. گلوالکار با این اظهارات تمسخر آمیز در کتاب "خوشه ایی از تفکرات" خود، "واکنشی بودن" [23] ملیگرایی هند را رد کرد، و ایده امپریالیسم گونه اش که به عنوان یک خطر عمومی برای هند است را نادیده گرفت :

"تئوری های ملیگرایی سرزمینی و موضوع خطر مشترک و عمومی، که پلتفرم منظور ما از ملت را تشکیل می دهند، ما را از مزایا و حس مثبت ملت هندو بودن [24] محروم کرده است، و بسیاری ، تقریبا همه ی نهضت های رهایی بخش [25] ما را به نهضت های ضد بریتانیا [26] تبدیل کرده است،  و ضدیت با بریتانیا [27] با میهن پرستی و ملیگرایی برابر شده بود. این دیدگاه واکنشی، اثرات مخربی به تمام پروژه تلاش آزادی خواهانه مردم هند داشت، همچنین بر رهبران و مردم معمولی شرکت کننده در این نهضت نیز این اثر مخرب را بر جای گذاشته است."

ایده ملت هندو، عرضه شده توسط گروه آر.اس.اس، بر پایه چالش خشونت بار با ایده هند شمولیت گرا [28] و دمکراتیک استوار است، و نهرو حقیقتا از این چالش و درگیری مطلع و آگاه بود. در مخالفت و مقابله با یک ایده ی غیر منطقی و بی اساس و بدون پشتوانه تاریخی که در تفکر آر.اس.اس از فرهنگ و تاریخ هند قرار داشت، به مقابله برخاست؛ و همین تفکر خطرناک، نهرو را بر آن داشت تا روی یک خط تداوم و پیوستگی تاکید و تشویق نماید. تاکید روی تصویر مشهور و رایجی از هند، که هند را به عنوان سرزمینی که از یک "اقیانوسی از انسانیت" [29]  ساخته شده است، معرفی می کرد، نهرو ترجیح می داد تا روی کاراکتر و شخصیت هند به عنوان یک شخصیت پیچیده و مرموز [30] ایستاده، و همچنان که در کتاب "کشف هند" [31]  نوشت "برخی از نوشته های باستانی، که بر آن لایه بر لایه از افکار، و لایه بر لایه از خیال محاط و احاطه شده اند، و هنوز لایه گذشته به صورت کامل مخفی و پوشیده نگردیده است".  

هند، دهلی نو، بانگی کلونی، دوم اکتبر 1946

گاندی در حال سخن گفتن با جواهر لعل نهرو، در هفتاد و هفتمین سالروز تولدش

در اقیانوس هیچ اثری از هیچ رودخانه ایی باقی نمی ماند؛ در تصویر نهرو، از یک نوشته باستانی، هر یک از خطوط، نشان از نشانه های هویت آن را در خود دارد. چگونه ایده هند (در واقع، حتی ایده منتهی به سنت هندویسم)، می تواند همچنان مدعی قابل اتکا بودن باشد، در حالی که آنچه توسط اسلام و همچنین غرب در هند ساخته و پرداخته شده است، را منکر می شود؟

مثل یک "نگاره باستانی" [32] ، کتاب "کشف هند" به عنوان یک تصویر از تلاش های مادام العمر نهرو را در خود دارد، که نقاط ضعف و قوت فرهنگ هند را در آن، بیان می دارد. در واقع او سعی بر مدرنیزاسیون هند نمود، اما نه به صورتی که به "غربی سازی" [33] هند منجر گردد، همچنان که ملیگرایان هندو، و حتی بعضی از پیروان مهاتما گاندی و لیبرال ها، او را متهم می کنند.

ایده مدرنیزاسیون نهرو، تنها ارتقا دهنده و "توسعه محور" نبود، بلکه علاوه بر توسعه [34] هند، به دنبال تشکیل یک جامعه انسانی [35] نیز بود. ایده نهرو در خصوص هند، تنها به هارمونی و تناسب فرقه ایی [36] نمی اندیشید، بلکه بر حسب سخنرانی او در کسوت رئیس حزب کنگره در سال 1929 که در لاهور (پاکستان کنونی) ایراد گردید، فراتر، از کسب و ایجاد تغییرات در قلمرو اقتصاد، و جنبه های اجتماعی و سیاسی را شامل می شد؛ بلکه او تاکید داشت که همچون تغییراتی را باید "فقط بر حسب ایده و تراوشات مغزی مردم هندی ها باشد".  

نهرو به صورت پایدار و پشت سر هم به مردم هند گوشزد می کرد که، در سیاست هند، فرقه گرایی در هر شکلی که خود را ظاهر کند، به مقابله با تغییر اجتماعی به سوی یک جامعه عدل و انسانی، خواهد برخاست. او از نتایج فرقه گرایی هندو مطلع بود، همچنان که در کتاب "یک اتو بیوگرافی" [37] نوشت : "سازمان های مسلمان خود را نشان داده اند، که مقداری بیش از معمول، فرقه ایی هستند، و این موضوع بر همه روشن است. اما فرقه گرایی سازمان هندو مهاسابها [38] به این اندازه آشکار نیست، و فرقه گرایی آنها در لباس مبدل یک منطق ملیگرایی نهفته و وجه مخفی دارد".

نهرو به صورت عمیقی "بحران روح جامعه هندی ها" را منعکس می کرد، بر کتاب شاعر مشهور هندی رامداری سینگ دینکار [39] تحت عنوان "چهار دوره از فرهنگ" [40] نهرو مقدمه ایی در سال 1955 نوشت که بخشی از آن اینگونه گفت:

"ما در زمانی توسعه یافتیم که بالاترین سطح تحمل و مدارا را داشتیم، و تنوعی از افکار و نظرات را تجربه کردیم و در همان زمان کمترین رفتار در شکل اجتماعی را شاهد بودیم. این شکاف شخصیتی ما را تشویق کرده است، و حتی اکنون نیز علیه این وضعیت تلاش می کنیم. ما از شکست های خود چشم پوشی کرده آنرا به کمبود سنت و عادت ها نسبت داده، و به افکار بلند، به ارث رسیده از پیشینیان خود رفرنس می دهیم، و تا زمانی که این را حل نکنیم، یک درگیری، ضرورتا بین این دو وجود دارد، ما به داشتن این شکاف شخصیتی (ضعف بی عملی خود را به عادات و سنت منتسب کنیم، و در همان حال مفتخر به افکار بلند پیشینیان باشیم) ادامه خواهیم داد".

چنین اظهارات آشکار و روشنی، از زبان یک رهبر شاخص، در زمان ما که احساسات جریحه دار می شود، می تواند برایش به لحاظ سیاسی فاجعه بار باشد. اما نهرو اطمینان مردم خود را از طریق صداقت و همراهی و علم و فهم خود کسب کرده بود. او هرگز نارضایتی و عدم خیال آسوده خود را از اشکال بروز"مذهب سازمان یافته" مخفی نمی کرد، اما به نقش مثبت مذهب در زندگی انسانی اذعان داشت. در کتاب "کشف هند"، جواهر لعل نهرو می نویسد :

"خود را ناتوان از تفکر در خصوص الهه و یا خدا و هر گونه قدرت متعالی ناشناخه، پیچیده شده در واژه های انسان نمایانه یافتم ... هر گونه ایده خدایان این چنینی برایم خیلی عجیب و غریب، ناقص و ناجور به نظر می رسد ... من به سوی فلسفه وحدت خدا (ادویتا) [41] آنچه در تفکر ودانتا [42] آمده است، جذب شده ام. چیزی شبیه ضرورت رویکرد وابسته به اخلاق به زندگی، مرا به خود شدیدا جذب می کند".

در یک تبادل نظر با آر.ک. کارانجیا [43] در سال 1960، نهرو تاکید کرد که "نیاز برای یافتن یک پاسخ، به احساس تهی شدگی معنوی،[44] تمدن فن آورانه [45] ما را با خود روبرو کرده است". که این مطلب در کتاب "ذهن آقای نهرو" [46] آورده شد.

اما به رغم احساس و دیدن این نقص تهی شدگی معنوی، نهرو، راه خروج از این تهی شدگی معنوی را، گذر از آموزه های یک آسرام [47]  نمی دانست و نمی دیدید، که عناوین حضرت، حضرت [48] و یا استاد و معلم روحانی (سادوگرو) [49] و... را با خود یدک می کشند. او در جستجوی راهی برای رفع این تهی شدگی معنوی، از میان هنر خلاق، و تامل و اندیشه و تفکر می جست.

رویکرد تفکری نهرو به مذهب و معنویت، به صورت زیبایی با مذهب هندو در تناسب و هماهنگی بود. چرا که هندویسم هم به سان نهرو، تاکید و اصراری بر یکدستی متحد الشکل بودن اعتقاد [50] افراد جامعه نداشت، و ایجاد یک اعتقاد یکدست برای همه در برنامه خود ندارد. هر فرد هندو (البته به جز هندوهای از نوع معتقدین به تفکر هندوتوا) اعتبار و درستی "تقدیر و تشویق فلسفه اعتقاد به وحدت خدا (با یکتاپرستی و توحید نباید اشتباه گرفت) و تاکید او بر رویکرد اخلاقی به زندگی" را در تفکر نهرو خواهد دید. نهرو به لحاظ فرهنگی بی رگ و ریشه نبود، در حقیقت او آنقدر ریشه دار بود، که هرگز نیازی نبود در این لباس فرهنگ ریشه دار خود، برای گفتار آستین بالا بزند.

آر.اس.اس سعی کرده از گاندی [51] ، پاتیل [52] ، شاستری [53] ، سوبهاش بوس [54] ، باگات سینگ [55]، تاگور [56]، حتی آمبدکار [57] تمجید و تعریف کند، اما از نهرو هرگز. به این دلیل که نهرو – مدرنیسم گرایی است که مدرنیسم او در سنت هند ریشه دارد – دقیقا علیه دیدگاه و ایدئولوژی هندوتوا است، و هیچ کسی بهتر از ایدئولوگ های هندوتوا از این امر آگاه نیست.

آنها به واقع کاملا از نهرو متنفرند، چرا که او اعتماد، احترام و اعتقاد مردم را به سختی کسب کرد، بدون این که دیگ خود را با سو استفاده از احساسات این مردم بپزد. اهالی دیدگاه هندوتوا از او می ترسند، این نیز همچنین، به دلیل این است که نهرو می تواند با مردم هند ارتباط مناسب بگیرد، بدون این که از احادیث و فراز های مذهبی برای این ارتباط سو استفاده کند. نهرو می تواند وقتی لازم ببیند، از مردم خود انتقاد کند، او اعتقاد مردم هند به خود را، فقط با تعریف و تمجید از آنان، به سمت خود، کسب نکرده است، تا با یک خصوصیت واکنشی به آنان نزدیک شود؛

نهرو به وسیله تلاش های خود، سعی کرد مردم خود را به سوی روشنایی و بیداری هدایت کند، این باعث اعتقاد مردمش به او گردید. او فقط نماینده مردم در دولت نبود، بلکه او یک رهبر درست کردار و واقعی بود. این همان ترس است که افراد نامناسب را به این سمت هدایت می کند که نه تنها در بخش دولتی (نمایندگان هندوتوا در دولت و..) بلکه مواجب بگیران آنان در بخش رسانه نیز، سعی کنند خاطره نهرو را از جامعه انقلاب کرده هند پاک کنند (از طریق سانسور او تفکراتش، و مبارزه با ایده و برنامه هایش). 

و به دلایل پیش گفته است که نه هیچ دروغی بدان اندازه است، و نه هیچ پایین کشیدنی توسط آنان به اندازه ایی قدرت دارد که نهرو را از معنی خود در جامعه هند خارج کند. اما از زندگی خانوادگی او گرفته، تا عادات خوردن او، تا تراژدی های به وجود آمده در شخصی اش، هر چیزی، مستمسکی برای گروه آر.اس.اس است و  یا پروژه ایی، تا نهرو را ویران کنند.

[1] - Moderniser مدرنیته همیشه در مقابل سنت قرار داده می شود، اما جواهر لعل نهرو، سیاستمدار و انقلابی بزرگ هندی، با تکیه و لحاظ اصول سنت هند فرهنگ و اجتماع هند، در تئوری اداره کشور خود، قصد داشت تا هند را طوری وارد دوره مدرن نماید، که کمترین ضایعات را داشته، لذا او با شناخت خوبی از نقاط ضعف و قوت هندی ها، داشت، با تکیه بر این شناخت و با استفاده از میراث تجربه بشری، که بر لزوم تکثرگرایی، سکولاریسم، دمکراسی و سوسیالیسم در جامعه هند تاکید دارد، و لازمه ایجاد جامعه ایی امن، و توسعه یافته برای همه اقشار مختلف جامعه را متذکر گردید، و این اصول را در قانون اساسی و اصول اداره جامعه خود وارد کرد، تا جامعه فقیر و پاره پاره شده، و زخم خورده باقی مانده از دوره استعمار را وارد یک دوره مدرن و توسعه یافتگی، با حفظ اصول انسانی و اخلاقی سنت خود نماید. ایده های منحصر به فرد جواهر لعل نهرو، که به عنوان تفکر نهرویسم، در شیوه اداره هند مشهور است، مورد تنفر سنت گرایان، راستگرای مذهبی و افراط گرایان هندو بوده، و برای زدودن نهرویسم، و از جمله نتایج آن از جامعه هند، و بازگشت دادن آن به عصر سنت های هندو، و جامعه طبقاتی و... کوشش می کنند. که از نتایج آن حاکمیت برهمنیسم، احیا نظام کاستی و طبقاتی، تعصب و درگیری مذهبی، ظلم و تعدی به حقوق اقلیت ها و... خواهد بود.

[2] - هندوتوا یعنی "هندو بودن" و به نوعی ملیگرایی مذهبی اجتماعی توجه دارد که تفکر خود را محور دانسته و دیگران را بیگانه تصور می کند، که "اغیار" یا باید هند را ترک کنند و یا به جمع فکری و مذهبی آنان بپیوندند، تفکری که از طریق خشونت و... امروز قدرت در هند در دست دارد، و مبارزه ایی دامنه دار را با رقبای خود که به دمکراسی، تکثرگرایی و تسامح و تساهل فرهنگی اجتماعی و.... معتقدند، ادامه می دهد، از قربانیان این تفکر می توان به مهاتما گاندی رهبر انقلاب هند می توان اشاره کرد، که به فاصله کمی از پیروزی، توسط یکی از اعضای سازمان RSS به دلیل دفاع از حقوق اقلیت ها و... ترور گردید تا هند پیروز را نبیند و نباشد که ببیند.  

[3] - نویسنده این مقاله توسط آقای Purushottam Agrawal نوشته شده است که فردی اکادمیک، نویسنده و همچنین ستون نویس مطبوعاتی در مسایل سیاسی هند هستند. نویسنده مقاله خود را تحت عنوان : Why RSS Cannot Help Hating, Jawaharlal Nehru and His Connection With the People of India منتشر کرد.

[4] - Pariplab Chakraborty

[5] - راشتریا سوایام سیوک سَنگْ (Rashtriya Swayamsevak Sangh) با سرواژه  آر.اس‌.اس «سازمان ملی داوطلبی» یا «سازمان ملی میهن‌ پرستی» یک سازمان داوطلبی شبه‌نظامی، ملی‌گرای‌ و راست‌گرای هندو است که حزب بهاراتیا جاناتا، حزب فعلی حاکم بر هند، شاخه سیاسی آن محسوب می‌ شود. آر.اس‌.اس رهبر شبکه بزرگی از سازمان ها و گروه های مختلف با کارکردهای مختلف اجتماعی است که همه آنها به نام "سنگ پریوار" یا خاندان سنگ شناخته می شوند و در بسیاری از بخش‌ های جامعه هند حاضرند. گفته می شود دارای ۶ میلیون عضوند، و به این لحاظ بزرگترین سازمان غیردولتی (NGO) در جهان محسوب می شوند. این سازمان که حکم بسیج مردمی را دارد، و از افراد داوطلب و میهن‌ پرست تشکیل می‌ شود، که به باورهای پیش از حمله نادرشاه به هند که باعث ورود ادیان سامی به هندوستان شد، پایبند هستند. تحت فشارهای این گروه، مجلس هندوستان طرح جلوگیری از مهاجرت مسلمانان به هندوستان را اجراء کرد، که از سال ۲۰۲۰ به بعد، هیچ مسلمانی نمی‌ تواند به هندوستان مهاجرت کند. در سال ۲۰۱۴ رهبر آر.اس.اس ورود اسلام به هندوستان را با عنوان «حمله اسلام» نام برد و گفت: «حمله اسلام به هندوستان عامل ایجاد فرقه‌ها و درگیری‌های قومی در این کشور شده‌ است.» در سال ۲۰۱۵ سورِش سونی یکی از رهبران آر.اس.اس بیان داشت که ادیان سامی دلیل گرمایش زمین هستند. در سال ۲۰۱۸ رهبر آر.اس.اس در مصاحبه با تلویزیون رسمی هندوستان اعلام کرد که «هندوها سزاوار احترام هستند زیرا مردم هندو بومی‌های کشور هندوستان هستند ولی مسلمانان مهاجم به این کشور هستند."

[6] - being Indian و یا Hinduness

[7] - یا افرادی که در حزب کنگره ملی هند NIC سکان هدایت مبارزه با استعمار و سیاست جامعه بعد پیروزی را بر عهده داشتند و میراث آنان یک سیاست عدم خشونت، قایل به تکثر و تکثرگرایی و حاکمیت مردم یعنی دمکراسی و حق تعیین سرنوشت توسط هندی ها، در خلال صندوق رای و همچنین توسعه همه جانبه هند به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و... که از بزرگان این نهضت مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو و... هستند.

[8] - “Unity in Diversity” این شعار کثرت فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، نژادی، دینی و حتی زبانی را در جامعه هند به رسمیت شناخته و سپس خواهان وحدت آنان می شود ولی در تفکر RSS این تنوع نادیده انگاشته و به رسمیت شناخته نمی شود و در عین حال معتقدند همه باید خود را با تفکر و رویکرد آنها یکدست و یک نظر کنند وگرنه هند را ترک کنند. چرا که اینجا سرزمین مقدس هندوهاست و جایی برای اغیار نیست.

[9] - " Purifying the national life"

[10] - Nazy نازی ها در آلمان رویه ملیگرایی فکری ایی بودند که به حکومت هیتلر انجامید که ده ها میلیون کشته را در آلمان و کشورهای دیگر اروپایی و آفرایقایی روی دست جهانیان گذاشت، خالص سازی نژادی و... که یکی از نتایج آن است، به حاکمیت صهیونیست ها در فلسطین آنجامید، که یهودیان جهان خود را ملزم به داشتن وطنی خاص خود دیدند، که در آن از کشتارهایی این چنینی رهایی یابند.

[11] - M.S. Golwalka (19 فوریه 1906 - 5 ژوئن 1973) دومین رهبر گروه  رشتریا سوایامسواک سنگ و یا RSS بود. که به طور گسترده ای مشهور به برجسته ترین ایدئولوگ گروه های هندوتوا است. یکی از رهبران اولیه گروه RSS و نویسنده کتاب هایی است که اندیشه مرکزی این گروه را بیان می دارد. کتاب خوشه ایی از افکار یکی از آنان است که در این مقاله به قسمتی از آن اشاره شده است.

[12] - Bunch of Thoughts

[13] - V.D. Savarkar (Vinayak Damodar Savarkar) 28 May 1883 – 26 February 1966 او یکی از ملیگرایان هندی بود که ابتدا به گروه هندو مهاسابها پیوست، و در گسترش واژه هندوتوا که توسط چاندارا نات باسو ابداع گردیده بود همت گماشت، که ناظر بر یک هویت هندو برای ساخت کشور بهارات (هند) بود، او البته یک آتئیست و بی خدا بود ولی به فلسفه هندو علاقه داشت، بعدها به ریاست گروه هندو مهاسابها انتخاب شد، او در مقابل 20 هزار شنونده در شهر پونا ایالت مهاراشترا در اول آگوست 1938 در کنار نازی های آلمان و فاشیست های ایتالیایی ایستاد. و نهرو را به خاطر مخالفت با آنها نکوهش کرد، او در گسترش نوعی از ضدیت با اقلیت مسلمان نقش داشت و آنرا در هند بر اساس ملی گرای هندو گسترش داد، و به این لحاظ سوارکار به خاطر نوشته های ضد مسلمانان شناخته می شود. سوارکار 38 کتاب به زبان انگلیسی و مراتی (زبان ایالت مهاراشترا) که شامل رمان، شعر، نمایشنامه و... نوشته است. او بر این اعتقاد بود که مذهب وجه بی اهمیت در هویت هندو دارد، و مخالف نظام کاستی و طبقاتی هندو بود، و شدیدا منتقد نسبت به اعمال مذهبی هندوها بوده و آن را غیر منطقی می دید. او مرگ جالبی هم داشت، و به دنبال مرگ همسرش از خوردن غذا و آب و دارو تا رسیدن به مرحله مرگ خودداری کرد، نوعی روزه داری تا مرگ، و قبل از مرگ نوشت "وقتی ماموریت زندگی فردی به پایان می رسد و فرصتی برای خدمت به اجتماع خود دیگر ندارد، همان بهتر است که به زندگی خود پایان دهد، تا این که منتظر بماند که مرگ او را دریابد".

[14] - nation

[15] -  -  Hudson - Colorado مناطقی در امریکا

[16] - Ganga or Godavari دو رود بلند و بزرگ در سرزمین هند که تمدن هندو و هند در کناره های آن شکل گرفت و رشد کرد

[17] - One nation-One religion انکار تکثر فکر و مذهب که در واقع هند یک کشور متکثر از مذاهب و تفکرات است که هندوهای ملی گرای افراطی این تنوع و تکثر را نادیده و انکار کرده و این فرمول را بیان داشته که، یک هندی ها ملت، و فقط با یک مذهب باید باشند، که لابد آن یک مذهب نیز همان برداشت خطرناک آنهاست که باید حاکم شود

[18] - One nation, One election یک ملت یک رهبر که در نظام دمکراسی هند، یک کودتا علیه قانون اساسی و اصول انقلاب هند محسوب می شود که یک رهبر غیر انتخابی بخواهد سکاندار هدایت جامعه دمکرات هند باشد، چرا که در قانون اساسی این کشور حاکمیت از آن مردم هند است که از طریق انتخابات که هر 5 سال یک بار تکرار می شود حاکمیت دولت خود را از طریق انتخاب اعضای پارلمان در ایالت ها و مرکز تعیین می کنند.

[19] - Ek Chalak Anuvartitva (unquestioningly following a single leader, or the Fuehrer Principle)

[20] - intellectual

[21] - sentiments and feelings

[22] - The Indian national movement نهضت و انقلابی که طی چند دهه، علیه حاکمیت بریتانیای کبیر بر سرزمین هند، ناراضی بوده و مبارزه کرد و در سال 1947 به رهبری مهاتما گاندی به پیروزی رسید و هند مستقل گردید.

[23]- reactionary

[24] - Hindu nationhood

[25] - freedom movements

[26] - anti-British movements

[27] - Anti-Britishism

[28] - inclusive متکثر و متنوع به لحاظ فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و....

[29] -ocean of humanity

[30] - complex and mysterious personality of India

[31] - Discovery of India

[32] - palimpsest

[33] - Westernise

[34] - Development

[35] - humane society

[36] - communal harmony

[37] - An Autobiography

[38] - The [Hindu] Mahasabha "پارلمان علیای هندوها" که یک سازمان هندویی فعال در زمان مبارزات استقلال شامل ملیگرایان و مذهبیون هندو بود

[39] - Ramdhari Singh Dinkar

[40] - Sanskriti ke Char Adhyay (Four Chapters from Culture)

[41] - یا همان خدای که دیگر دوگانه نیست، به دور از دوگانه پرستی ها (خیر و شر و...)، advaita (non-dualist) همان عدم دوالیسم و دوگانه پرستی که یکی از شش شاخه های مهم نهضت فلسفی ودانتا در هند است که خود مهمترین و پر نفوذترین در این رابطه است، حقیقت را در عبور از وهم و خیال و دوالیسم می داند و معتقد است که روح فردی وجود ندارد و تنها آتمن (Arman) روح جهانی هست که تنها ممکن است روح فردی به صورت موقت از این روح منشعب شود

[42] - عصر ودانتا (Vedanta)، بعد از دوره باستان در خدایان هندی است که به صورت پرستش بت ها و خدایان طبیعی مثل خورشید و آب و... به وجود آمده است این دوره بعد از دوره وداها که شامل متون مقدس هندوها، در عصر باستان و شامل سخن با خدایان این چنینی است، و از نحوه قربانی و دعا برای آنان و... سخن می گویدف دوره ودانتا عصر اصلاح در تفکر هندویسم و ارتقا تفکر مذهبی آنان است. ودانتا در سانسکریت به معنی جمع بندی است، اوپانیشاد ها کتاب هایی است که در این فلسفه نوشته شده اند. آنها به تفسیر یکدست از متن مقدس معتقد نبودند و لذا اندیشه های متعددی در فلسفه ودانتا شکل گرفت آنان معتقد به یک هسته باقی و غیر قابل نابودی و فناناپذیر به نام آتمن بودند که همان برهمن و وجود مطلق، بی منتها و فناناپذیر است.

[43] - R.K. Karanjia

[44] - the spiritual emptiness

[45] - technological civilisation

[46] - The Mind of Mr. Nehru

[47] - Asaram در این نوشته منظور Asumal Sirumalani Harpalani (born 17 April 1941) است که پیروانش او را آسرام باپو می نامند، که از رهبران مذهبی هند کنونی است که از دهه 1970  شهرت یافت و تا سال 2013 بیشتر از 400 مدرسه دینی هندو به نام "آشرام" را در هند و خارج از کشور تاسیس کرده است.

[48] - Shri Shri

[49] - Sadhguru

[50] - uniformity of faith یکدستی در تفکر اعتقادی

[51] - Gandhiمهاتما گاندی رهبر قیام استقلال هند که معتقد به سکولاریسم، تکثرگرایی و حقوق اقلیت ها و عدم خشونت بود و نهایتا هم توسط یکی از نیروهای RSS یک سال بعد از پیروزی ترور شد.

[52] - سردار پاتیل از جمله رهبران حزب کنگره بود که به هندو های افراطی چنان نزدیک بود که اکنون بعد از دست یابی به قدرت، از او بزرگترین مجسمه ها را در هند می سازند، او به عنوان مشت آهنین ملیگرایی هندو، در سرکوب و کشتار اقلیت ها در زمان استقلال شهرت دارد، و اقدامات او در این رابطه به عنوان وزیر کشور هند در آن زمان شهرت یافت. Patel

[53] - Shastri لعل بهادر شاستری از رهبران استقلال که بعدها به ریاست جمهوری هند انتخاب شد

[54] - Bose  سوبهاش چاندرا بوس معروف به نتاجی، رهبر مورد احترام انقلابی ملی‌گرای هندی بود که در جریان جنگ جهانی دوم جنبشی ملی را علیه قدرت‌های غربی رهبری کرد. بوس در ۱۹۳۸ به ریاست کنگره ملی هند برگزیده شد ولی یک سال بعد به دلیل اختلاف با مهاتما گاندی از این سمت برکنار شد. او پیش از ترک هند در ۱۹۴۰ از سوی بریتانیاهای حاکم بر هند، در حصر خانگی قرار گرفت. بوس در آوریل ۱۹۴۱ وارد برلین در آلمان نازی شد و با آنها  همدلی داشت. در سال ۲۰۲۱ دولت حزب BJP در هند، ۲۳ ژانویه را به منظور پاسداشت زادروز "نتاجی" (حضرت رهبر) سوبهاش چاندرا بوس، به نام "نتاجی جایانتی" نامگذاری کرد.

[55] - , Bhagat Singh باگات سینگ یا همان شهید باگات سینگ که از مبارزان استقلال می باشد، که به رغم روش عدم خشونت گاندی، دست به ترور مسئولان بریتانیایی در هند زد، و به همین دلیل هم دستگیر و توسط بریتانیایی ها، اعدام گردید.

[56] -Tagore رابیندارنات تاگور از مبارزین اهل بنگال غربی بود که نویسنده بزرگ هند و برنده جایزه ادبیات نوبل ادبیات جهانی نیز گردید.

[57] - Ambedkar رائورامجی آمبدکار از رهبران گروه نجس ها، یا همان دالیت ها که در فرهنگ هند ارتباط با آنان کفاره دارد، می باشد، او از رهبران مبارز و نویسنده قانون اساسی هند، بعد از پیروزی است، افراط گرایان راستگرای هندو از او کینه به دل دارند، چرا که اولا به گروه نجس ها تعلق دارد، و ثانیا قانون اساسی را طوری نوشته است که تکثرگرایی و سکولاریسم و حاکمیت مردم را در آن تضمین کرده است، مواردی که مورد خوشایند افراط گرایان راستگرای هندو نبوده، و در ضدیت با سرفصل های اعتقادی آنان است، به همین جهت هندوهای افراطی در راستای خالی کردن قانون اساسی هند از هویت مذکور بوده و در مدت حاکمیت خود سعی کرده اند این قانون را از سرفصل های حاکمیت خود خارج کنند و بی اثر و تهی نمایند.

صفحه1 از2

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در تلخ تر از زهر، بار دگر روزگار ...
yashar soltani @yasharsoltani همه مشاغل می‌توانند مهاجرت کنند و اگر شرایط مساعد نبود، برگردند. ...
- یک نظز اضافه کرد در شریعتی، تاریخ انقلاب، فردی که ...
مطلبی تکان‌دهنده ابراهیم نبوی در باره شریعتی دکتر علی شریعتی؛ که بود و چه کار کرد: معروف به دکتر، ت...