چاپ کردن این صفحه

کمین غارت، تجاوز و چپاول بر ایرانشهر هرات، طالقان، لشکرگاه و...

10 مرداد 1400
Author :  
اسماعیل خان تنها فرمانده ایی پیر است که امید می رود، به نجات هراتیان موفق شود

آیا راهی هست تا تاریخ دوباره تکرار نشود؟!

مذهب مجوز بدترین جنایات را به راحت ترین وجه، به جانیان و متجاوزان خونخوار تحت فرمان خود می دهد!

ایرانشهر هرات، در محاصره وحوش طالبانی افتاده است، شهری که قبل از بحرین، آخرین جگرگوشه جدا شده از مام میهن است، او تا زمان محمدشاه قاجار، به ما وصل بود، و انگلیسی ها که شبه قاره هند را از آن خود کرده بودند، با دسیسه آن را از خاک ایران جدا کردند،

سراسر این شهر مملو از ماست، مملو از آشنایی هاست، مملو از خراسان و خراسانیان است، او ایران را به زبان فاش همواره فریاد زده است، حتی زمانی که زیر یوغ کرزای و غنی بود، مورد هجوم، و تغییر قومیتی و هویتی بوده و هست، اما امروز بی پناه تر از همیشه، و بی هیچ یار و یاوری، متاسفانه دوباره مورد هجوم وحوش طالبانی قرار گرفته است، که به شیوه غازیان مسلمان، که در امپراتوری های بزرگ اسلامی (همچون عثمانی و...)، تاریخی از جنایت، کشتار و غارت از خود بجای گذاشتند، اکنون در قرن 21، طالبان که در نگاه نابخردانی "جنبش اصیل منطقه" اش نام نهاده اند، از طریق وعده غارت، تجاوز و به بردگی گرفتن ناموس مردم و...، مزدوران خود را با وعده غنایم بسیار، از طریق غارت شرعی، انگیزه نبرد سخت و خشن تر می دهند، تا برای سرکردگان ظلم اموی، عباسی، عثمانی، داعشی، طالبانی و... "فتح الفتوح" به ارمغان آورند،

امروز هرات عزیز و مردمش طعمه این حرامیان از انسانیت به دور گشته، چراکه مفتیان طالب، هرات عزیز را "بلد مباح مستباح" اعلام کرده اند، [1] تا آنان که خود را جهادگر، و هراتیان را که مقابل این هجوم آنان ایستاده اند را دشمن کافر بدانند، و در صورت سقوط، حرامیان طالبانی، طبق شرع و فقه اسلامی مستند به اصطلاح فقهی "بلد مباح مستباح"، حق خواهند داشته باشند تا جان، مال و ناموس مردم این شهر را به صحنه غارت و چپاول خود تبدیل کنند، زنان شان را به اسارت و کنیزی برند، مردان شان را بِکُشند یا به بردگی برند، خانه ها و اموال شان را تصاحب کنند و... در یک کلام، نسل کشی و پاکسازی قومی به کمین هرات و هراتیان نشسته است.

و متاسفانه انگار برادران هروی مرا، در این روزهای سخت، هیچ پشت و پناهی نیز نیست، الا مبارزه خود آنان، تا آخرین قطره خون، آن هم اگر خیانتِ خیانتکاران، به گشودن درب ها و دروازه های شهر نینجامد، [2] و مبارزان بتوانند، با خیال راحت از شهر و خانه خود دفاع کنند.

بدین گونه است که وحشتناک ترین صحنه های غارت، چپاول، بی ناموسی و... تروریست ها، و جنایتکاران تاریخ مبارزات و جنگ ها، وجه دینی و مذهبی گرفته، و گرگ های درنده انسان نمای جمع شده زیر پرچم شهادتین، با خیال راحت، به دریدن جمع ها و اجتماعات انسانی، "قربه الی الله" اقدام خواهند کرد، بی آنکه دچار عذاب وجدان، یا شرم از خود، و اعمال ننگین خود شوند، کسانی که خود را مجهز به فقه می دانند، و از هر گونه مقررات بین المللی و قوانین حقوق بشری خود را بی نیاز دانسته، خود را از هر متمدنی، متمدن تر، خدایی تر، و خود را به گزاف تمدن ساز می دانند.

این روزها طالبان، داعش و... با اعمال و قوانینی که بدان تمسک می جویند، تاریخ رفته بر ملل منطقه خاورمیانه، شمال افریقا و آسیای میانه را دوباره به تکرار نشسته اند، تا ایرانیان و دیگر ملل مغلوب، دوباره روزگاری را که سپاهیان مجهز به فتوا و فقه دینی، بر مردم عادی، و مدافعان حرمت، حریم و ناموس این مناطق رفته را، ببینند، در فقه جنگجویان مذهبی، اشتراکی غیر قابل باور دیده می شود، اشتراکی بین فقه داعشیان که با مردم عراق، سوریه آن کردند، که تاریخ از روایت آن شرمگین خواهد شد، و آنچه بر شهر موصل، کوبانی، سنجار و... رفت، و اکنون آنچه بر خراسانیان در افغانستان، و بر مردم مظلوم این دیار می رود، یا فقه آن هندویی که اقلیت مسلمانان را کافر به دین خود، و غاصب به سرزمین خود پنداشته، و اخیرا بر مناطق مسلمان نشین دهلی (پایتخت هند) رفت، و یا آن بودایی که اقلیت روهینگا را کافر به سرزمین و دین خود دانسته، سرزمین های روهینگا نشین برمه را بلد مباح و مستباح اعلام، و به غارت و چپاول آنان به بدترین وضع اقدام کردند؛ یا آن یهودی که بر مردم شهر و روستاهای فلسطین، که آنان را غاصب "سرزمین موعود" خود دید، و فتوا می دهد، شهری که در برابر سپاه یهود مقاومت کرد، چون گشوده شد، "رفع القلم" [3] است و "بلد مباح" که هر چه می خواهید، تا روزها بر شما مباح و مستباح خواهد بود، تا بر مغلوب شدگان، انجام دهید، یا حتی آن صلیبی مسیحی که از اروپا برخاست و برای اورشلیم حرکت کرد، و چون شهر و قریه ایی را گشود، طبق فتوای ارباب کلیسا، همان حکم بلد مباح را اجرا کرد، که آن غازی مسلمان، یهود، هندو، بودایی و... بر سرزمین های فتح شده خود کردند و...

این است که مذهب مجوز جنایات هولناک را به هر جنایتکار کشورگشایی که زیر پرچم دین می جنگد، می دهد، تا داشته های انسان را، و حتی هر آنچه را که خالق یکتا بدو هدیه داده است را، به غارت ظلم و جور خود برند، بی آنکه احساس شرم کنند، دچار عذاب وجدان شوند و...، و سوال از خود که فاین تذهبون

و به عکس چنین جنایتکارانی، با این همه جنایت، حتی خود را جهادگر و لایق بهشت، و پرونده خود را مملو از اعمال نیک می بیند، که بلندترین جایگاه های بهشت از برای اوست، اما او به واقع حتی حیوان هم نیست، چه برسد به انسان، تنها لایق جهنم است، و از انسانیت و حتی حیوانیت هم به دور خواهد بود.

اما سخنی با سردار پاسدار اسماعیل قاآنی دارم، که روزی فرمانده ام در تیپ 21 امام رضا، در جنگ خسارتبار هشت ساله ایران و عراق بود،

سردار! سلف شما، جناب قاسم سلیمانی، با شنیدن فریاد کمک خواهی برادران عرب زبان خود در عراق و سوریه مردانه شتافت، و آن کرد که همه می دانند، اما تو که اکنون خلف اویی و بر جایگاهش نشسته ایی، فریاد کمک خواهی برادران خراسانی خود را در آنسوی مرز و در هرات نمی شنوی؟! تو ترس زنان و مردان شان را از غارت و چپاول جنایتکاران حس نمی کنی، شما که خود خراسانی هستید، آیا آنها را از خود نمی دانی، گیرم که هراتیان را از خود ندانی، آیا تضمینی هست که فلش حرکت حرامیان طالبانی به سمت مشهد تغییر جهت ندهد؟! از چه سکوت کرده اید؟! در حال تن دادن به چه هستید، نمی فهمم سردار!

 

 

[1] - شورای افتای طالبان که مسئولیت صدور فتوا را دارد چند روز پیش هرات را (بلد مباح و مستباح) اعلام کرد. بر اساس این فتوا در صورت تعرض طالبان به هرات هرگونه تعرض به جان و مال مردم هرات به طور شرعی جایز، مباح و بدون مانع است. عبدالکبیر صالحی، کنشگر مدنی هراتی و اندیشمند علوم الهیات، در صفحه فیس‌بوکش نوشته بود که شورای افتای طالبان که در کویته پاکستان حضور دارد این فتوا را صادر کرده است تا انگیزه طالبان را برای هجوم به این شهر بیشتر کند. به نظر می‌رسد که این فتوا بیشتر برای تحریک همین آواره‌گان داخلی باشد که دلیل اصلی سلاح گرفتنشان چپاول است.

[2] - چهره‌هایی چون ملامجیب الرحمن انصاری (خطیب مسجد خواجه عبدالله انصاری)، مولوی جلیل‌‌االله مولوی‌‌زاده (وزیر دادگستری طالبان) و تعدادی از ملاهای افراطی دیگر، به طور عملی در هرات به نفع طالبان در حال تبلیغ‌‌اند. تعدادی از این ملاها چند روز پیش به خانه اسماعیل خان رفته بودند و از وی خواسته بودند که سلاحش را مقابل طالبان به زمین بگذارد و اجازه دهد تا طالبان هرات را تصرف کند.

[3] - این اصطلاح موقعی به کار برده می شود که معتقدین به مذهب و فقه، معتقدند همان قوانین مذهبی نیز دیگر در زمانی خاص نافذ نیست و کارایی خود را ندارند، و خداوند ماموران نوشتن اعمال را از نوشتن باز می دارد، تا آنان به یُمن روزگاری که در آن هستند، هر کار ناشایستی را بتوانند انجام دهند، بی آنکه دچار عقوبت خداوندی شوند! این مضحک ترین توجیه مذهبی برای ارتکاب به محرمات دینی است، اعتقاد به رفع القلم رایج اما بسیار غیر منطقی و عقلی است.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
0 Comment 1998 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آخرین‌ها از  مصطفی مصطفوی