به دنبال یکدست کردن جهانی ایم که تا بحال یکدستی به خود ندیده

 

گویند اگر همه ی یکصد و بیست و چهار هزار پیام آور خدا (ع) را در یک مکان و زمان جمع کنند که مدتی با هم زندگی کنند و اجتماعی تشکیل دهند، حتی دچار یک درگیری لفظی هم نمی شوند، چه برسد به این که به جنگ و کشت و کشتار همدیگر دچار شوند و خون به پا کنند و معرکه ی خونین بین خود یا پیروان شان به راه بیندازند.

اما به نمایندگی از خدا و یا به مدعای پیروی از همین انبیاء (ع)، و یا به ادعای پیاده کردن احکام دین و مذهب انبیاء خدا (ع) و... امروز به فرماندهیِ فرماندهانی سخت دل و خارج از انسانیت که عنوانِ نمایندگی خدا و یا پیام رسانان او را به یدک می کشند، میلیون ها انسان را درگیر دیگرانی کرده اند که مثل آنان فکر یا عمل نمی کنند، و با این حکایت جنایت را سخت به روایت نشسته اند و درندگی را به اوج رسانده اند و البته این مربوط به امروز نیست و تاریخ حکایتِ تکرار این تراژدی دردناک است که امروز نیز به ثبتِ تکرار آن نشسته است.
در مورد ما مسلمانان، مثل همه ی ادوار تاریخِ اسلام، عده یی به کشتار هم کیشان مسلمانِ خود مشغولند؛ داعشی ها اوج و عصاره ی همین مسلمان و مسلمانی اند که به نمایندگی از جانشینان پیامبر اسلام (ص) که امروز در مکه مکرمه و مدینه النبی (ص) به تخت نشسته اند، دیگرانی را از دم تیغ می گذرانند؛ و در همین حال هندوهای افراطی در هند، بودایی های افراطی در میانمار، صهیونیست ها در اسراییل، صرب های مسیحی در اروپا و... مسلمان می کشند.

همان ها که روزی هندِ بودایی شده را از وجود بوداییان پاک کردند، امروز در هند مسلمان می کشند، تا هندی کاملا هندو داشته باشند. از آن سو بوداییان پاکسازی شده از هند در میانمار می خواهند چند هزار مسلمانِ روهینگا را بیرون کرده و یا بکشند تا کشوری خالص بودایی داشته باشند. اسراییلی ها هم فلسطینی کاملا یهودی می خواهند و لذا به مسلمان کشی مشغولند. داعشی ها هم می خواهند منطقه ی نفوذ محدود وهابیت در عربستان سعودی را گسترش داده و منطقه یی به بزرگی جهان اسلام وهابی باشد. آنسوتر مسیونرهای مسیحی، جهانی یکسر بر کیش عیسوی می خواهند و البته ما هم جهان را جهانی طرفدار اهل بیت (ع) می خواهیم و...
این دور تکراری است که جریان دارد، در حالی که خداوند ما انسان ها را متنوع می خواهد و برای همین هم در قرآن کریم می فرماید
 "وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ" (و اگر خداوند می خواست شما را به صورت امتی واحد قرار می داد، ولیکن خداوند هرکس را بخواهد گمراه و هرکس را بخواهد هدایت می کند و هرآینه از آنچه انجام می دادید، بازخواست می شوید.) این انسان ها هستند که باید با پوست و خون خود به این برسند که کدام راه و منش را مناسب یافته و انتخاب کنند، کدام را راه سعادت و شقاوت بدانند. کدام را راه درست یا نادرست بدانند. به نظر می رسد که باید انسان ها در انتخاب خود آزاد باشند تا این دنیا به آشغال دانی توحش و تحمیل تبدیل نشود، و هر تمامیت خواهی برای دست یابی به قدرت، پشت بهترین های نازل شده از آسمان (وحی) پنهان نشود و به خون ریزی از دیگران اقدام نکند.
لازم است روزی بشر به این شعور برسد که باید از اجبار در تحمیل راه و مرام خود به دیگران دست بردارد و به جایی برسیم که پیروان ادیان تنها مجاز به ارایه آزادانه اعتقادات خود باشند ولاغیر، که در غیر این صورت قانونِ جنگل در این جهان همچنان حاکم خواهد بود و در حالی که هر دین و مرامی خود را البته حق می دانند، مطابق با زور خود در حیطه یی از منطقه زور خود به پاکسازی دینی از دیگران اقدام خواهد کرد و نهایتا هم همین زور است که مرزهای جغرافیایی ادیان را شکل خواهد داد، و همه در پی یکدست کردن جهان با مرام و دینِ پر زورتر خود خواهند بود و..،
که البته تاریخ نشان داده که این یکدست شدن تقریبا محال است و گرچه در هر دوره یی یکی از ادیان را زور بیشتری بوده و به پاکسازی زمین از دیگران اقدام کرده، ولی هیچ کدام تا به حال نتوانسته اند زمین را بدین لحاظ یکدست کنند، و حکایت تکرار تاریخ است که اتفاق خواهد افتاد و بشر در غایت خود که انسان بودن است، دست نخواهد یافت و بر این بنای کج همچنان خشت ها انباشته خواهد شد، و هرچه بیشتر بگذرد بر سنگینی بار این بنای کج افزوده خواهد شد و خراب کردنش ویرانی بیشتری به همراه خواهد داشت و یا ویرانی اش سخت تر خواهد بود.

 

+  نوشته شده در چهارشنبه پنجم آذر 1393ساعت 11:35 PM توسط سید مصطفی مصطفوی

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.