این باد کز خزان، بدین خاک می وزید،       پاییز سرد هم، به باغی نبرده است،

خاک خالی از بزرگان، نخبگان و مردمش، دیگر چه ارزشی برای حتی نگاهی و قدمی بر آن خواهد داشت، این خاک بدون آنها، مثل تمام خاک های بی حاصلِ خالی از زندگی خواهد بود، که دنیا حتی به آن نگاه هم نخواهد کرد، مثل تمام خاک های فراموش شده در کویر، که دریغ گویان در آرزوی حتی جای پایی بر خود خواهد ماند، حال آنکه بر این آرزو خواهد مُرد، و آن را نخواهد یافت؛

این طرز فکر طرد کننده و خالص ساز، تمامیت خواه، خودخواه، که تمام وجدان، اخلاق و انسانیت را به کناری می نهد، و تمام افراد مخالف، منتقد، معترض و... به خود را نیست و نابود و فراری از وطن می خواهد، از کجا گریبانگیر این خاک غریب، و این مردم مظلوم گردید؟!

مغولان هم چنین بر این مردم نخواستند، آنان در موقع هجوم هر که را دم تیغ خود یافتند کُشتند، و بعد از غلبه آنانی که ماندند را، در تیول خود حفظ کردند، و ایران را از ایرانیان "تطهیر" نکردند، بعدها این ایرانیان نخبه مغلوب، و مغولان غالب، دست در دست هم تمدن های شکوفایی را بر این خاک در خون آلوده ساختند، و علم و هنر را به اوج رساندند، حال این چه دیدگاهی است که مرتب بر بلندگوهای رسانه ایی که آن را "ملی" می نامند و به واقع بوقی "میلی" و تنفرپراکن در دست سرکردگانش می باشد، کاهی از مردم می خواهد پاسپورت بردارند و بروند، و یا در این مورد اخیر بی شرمانه از "تطهیر" این آب و خاک از نخبگان و مردمانش می گوید! [1]

این حجم از قلع و قمع و نابودی سرمایه های ملی را تنها در ایدئولوژی و مرام حکمرانی مردان تمامیت خواه و قدرت طلبانی همچون استالین، مائو، هیتلر، موسیلینی و... می توان یافت، که هرکه از دشمن، مخالف، معترض و... یافتند خواهان نابودی اش شدند، و آنان را که بیمناک شدند، حتی اگر از دوستان شان هم بودند، از پیش پای خود برداشته، و همه را به پای حزب، ایدئولوژی و قدرت خود تسویه، کشتار، ترور شخصیت، و یا در ارودگاه های کار اجباری در سیبری، به سرمای مرگ آورش سپردند.

ستاره درخشان ورزش ایران را که رسم پهلوانی، مروت، جوانمردی، عزت و... او در دل مردم ایران موج می زند، و سوار بر قالیچه اندیشه و عمل نیک و خیرپراکنش، به اقصی نقاط ایران رسیده است، و حتی بعد از افتادنش از اسب سرکش شهرت و غرور ورزشی، هنوز دنیای ورزش و پهلوانی جهان به پای او تمام قد می ایستند، و قدر او را بهتر از ما می شناسند، تا آنجا که حتی رقبای ورزشی اش نیز، قدردان وجود ذیقیمت هستند، چگونه بر بوق رسانه ایی که باید ملی باشد، این چنین مورد بی مهری چون شماهایی قرار می گیرد، که گویا درد وطن هم دارید و...

یادم هست وقتی در سال 1388 که به حج رفته بودم، روزی خواستم دامنه دیدار خود از مکه را کمی گسترش دهم، و تنها بین هتل و حرم محدود نشوم، و کمی هم در خیابان های اطراف آن نیز بگردم، در یکی از این خیابان ها جهت خود را گم کردم، و برای بازگشت به جایی که خود را دوباره در آن باز یابم، مجبور به پرس و جو شدم، از جوانی اهل این شهر راه پرسیدم، زبان انگلیسی نمی دانست، از این رو تنها کلمه عربی را که بلد بودم، و در آن لحظه به ذهنم آمد، یعنی "حرم" را چند بار تکرار کردم، و در دل و البته نه بر زبان، خواهان راهنمایی به سوی این مقصد شدم، او هم بلافاصله متوجه سوالی که در دلم بود، شد، و مسیر را در هوا، با انگشت هایش برایم رسم کرد، و در آخر با زبان بی زبانی که بین ما وجود داشت، متوجه ام کرد، که او هم از من سوالی دارد، و اینکه من اهل کدام کشورم، گفتم ایران، با شنیدن نام ایران، او هم به تعدادی که من حرم حرم کرده بودم، نام "علی دایی" را با لحن عربی خاصی تکرار کرد.

آری کسانی در دنیا هستند که ایران را با نام این اسطوره ورزش ایران می شناسند، نامش را معادل ایران می دانند، و برایش احترامی باورنکردنی قائلند، و وقتی این شهروند حدود 24 ساله عربستان سعودی نام "علی دایی" را ادا می کرد احترام و علاقه را در صورت و چشم هایش می توانستم، حس کنم، حال آنکه "علی دایی" رقیب مقتدر تیم ملی کشورش بود، و "الدعایه" (دروازه بان قهار تیم ملی عربستان، از نام علی دایی، لرزه بر اندامش می افتاد) و مدافعان تیم ملی عربستان و هر تیم دیگری، که علی دایی خط حمله تیم رقیبش بود، به همین احساس خوف و خطر مبتلا می شدند، اما شهروند منصف عربستانی به این رقیب ملی خود عشق می ورزید!

چراکه برای او علی دایی دیگر رقیب ورزشی نبود، بلکه این مردانگی، بزرگواری و... که در وجود این مرد یافته بود، بر تنفر ناشی از رقابت غلبه کرده، و حس رقیب بودن را از دل او زدوده و به کناری نهاده بود، و گویا علی دایی را سمبل ورزش غرب آسیا می دانست، یا اینکه نماینده پرجلال و جبروت خود می دید، که وقتی در مقابل تیم های مطرح شرق آسیا گل می زد، انگار به جای تیم ملی کشور آنان نیز قهرمانی و ابراز وجود می کرد، که این چنین محبوب قلب یک جوان عربستانی طرفدار فوتبال شده بود.

علی دایی نه دشمن است و نه کافر، او مردی از پرشمار مردان بزرگ، و افتخار آفرین ایران و این مردم مظلوم است که در این روزهای پر از اعتراض و... حق را در جانب مردمانی می بیند که به اموری در این کشور معترضند، و تو تریبون دار جبهه ایی شده ایی که مقابل این مردم قرار گرفته اند و...، اما حرمت نگهدار و او را ... ندان، که خاک کشور را از وجودش تطهیر کنی، طهارت اگر این است، لعنت خداوند به هر چه طهارتی و...،

به یکدیگر توهین و تکفیر نکنید، و در سایه گفتگو حق و ناحق را مشخص کرده، توهین و ... را به کناری نهاده، تا به اسطوره های تو نیز توهین نشود، وقتی به اسطورهای هنری، ورزشی، سیاسی، فرهنگی، علمی و... که در جبهه مقابل خود یافتی، توهین می کنی، آنان نیز این حق را برای خود محفوظ داشته، به تو و اسطوره هایت بی احترامی خواهند کرد.

 پیام زیر را بخوان، سخن یک رزمنده و جانباز جنگ هشت ساله است، [2] که هر چه جنگ بود، او هم در جنگ نبرد کردف وقتی تو به علی کریمی، علی دایی و... توهین می کنی، اهالی ورزش نیز به بزرگانی از شما، این چنین توهین می کنند، بخوان تا متوجه شوی چه بذر نفرتی را در دل این مردم می کاری، وقتی به انسان های ارزشمند آنان توهین می کنید :

"سلام

من فوتبال رو دوس دارم ولی از دیروز نسبت به این ورزش متنفر شدم

در آستانه سالروز شهادت مرد قرن

دلاوری بی همتا

فرمانده هشت سال دفاع مقدس

نابود کننده داعش

دوست بچه ها

عزیز همه قشر مردم

هر چی از این دلاور بگم کم گفتم

شهید سردار حاج قاسم سلیمانی

دو روز گذشته که عکس این ابر مرد را در مستطیل سبز زمین فوتبال گذاشته بودند تا بازیکنان قبل از شروع بازی با احترام به عکس این شهید بزرگوار و گذاشتن گل جلوی عکس.، قدردان آن شهید که امنیت جان و ناموس ما را تامین کرده، باشند..

 ولی  تعدادی از بازیکنان با روی گرداندن از عکس شهید و بی اعتنایی از کنار آن رد شدند و تعدادی گل را به صورتی به سمت عکس پرتاپ کردند که مانند سنگی به طرف دشمن می‌زنند

 من اصلا مرد سیاسی نیستم و اصلا علاقه ای به سیاست یا سیاست دانستن را ندارم ولی جگرم سوخت وقتی این برخورد را نسبت به عکس این مرد که خونش به خاطر امنیت تک تک ما ناجوانمردانه و غریبانه به زمین ریخت را دیدم

واقعا مشگل کجاست ؟

من می‌دانم

فقط این را می‌دانم مشگل اصلی دشمن نیست

مشگل خود ماییم

حالا تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل

والسلام

التماس دعا"

بذر نفرتی که با این اظهارات در صدا و سیما می کارید، اینجا در زمین فوتبال خود را نشان می دهد، قاسم سلیمانی اسطوره نظامی ایران و علی دایی اسطوره ورزش ایران است، شما با این گفتار نفرت انگیز خود، طرفداران آنها را در مقابل هم می گذارید.

[1] - مهیمان برنامه جهان آرا در شبکه افق در خصوص علی دایی عنوان داشت : "من ایشون را به عنوان قهرمان نمی دانم، خدا بهش یک قد بلند داد، و هر کسی یک سانتی می کشید، می خورد توی سرش و می رفت توی گل، بعد این ها می گویند ما قهرمانیم، نه اینها قهرمان های ما نیستند، و حالا من به مزاح می گویم، که قوه قضائیه و نهادهای امنیتی این ها را ممنوع الخروج نکنند، بزارید این ها بروند یک قدری کشور تطهیر بشود."

[2] - پیامی برگرفته از کانال تلگرامی "آلبوم عکس هشت سال دفاع مقدس "

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

هند درس های زیادی برای ایران و ما ایرانیان دارد، این سخنرانی به واقع اعلام خطر، از شرایطی است که بر هند می رود، و پرده برداری از وضعی است که هند تا سال 2025 با آن مواجه خواهد بود، اعلام خطر از سوی یک متفکر هندی، از شرایطی که تحت حاکمیت راستگرایان مذهبی هندو در هند، در حال روی دادن است، به طوری که با تسلط آنان بر قدرت، تمام نهادهای مدنی کشور بی اثر شده، قانون اساسی این کشور به محاق می رود، و یک دولت-ملت جدید مبتنی بر مذهب و فرهنگ هندو، از بین ملت متکثر و دمکرات هندوستان سر بر آورده، و مثل اژدهایی دیگران را تحت سلطه خود برده، موجودیت آنان را خواهد بلعید، در این روند، او مبارزه را به همه هندی ها توصیه می کند چرا که آتش این موجودیت، درب خانه همه آنان قرار دارد، که در آستانه قرار گرفتن در تحت سلطه کامل هندویسم افراطی قرار دارند که تمام بنیان های دمکراسی و تکثر آنان را سست و همه سلطه گریزی های ناشی از پیروزی انقلاب هند در سال 1947 را به باد خواهد داد، و هندی ها را تحت سلطه برهمنیسم (جامعه روحانیت هندو) قرار خواهد داد.

در این نوشته وقتی از حزب بی.جی.پی، یا سازمان آر.اس.اس و در کل هندوئیسم افراطی سخن به میان می آید منظور تفکر ملیگرای مذهبی و فرهنگی هندو است که در گروه های نامیده شده تحت عنوان "سنگ پریوار" تجمع یافته و مجموع این سازمان ها تحت رهبری آر.اس.اس به دنبال بازگشت کل جامعه و سرزمین هندو، به فرهنگ و مذهب هند باستان هستند، که نمود های روشنی از اهداف فعلی آنان عبارتند از :

الف) حاکم کردن فرهنگ و شریعت هندو، که طی سال ها مبارزه مردم تا حدودی سست و از صحنه زندگی هند خارج شده است، که برخی از این فرهنگ آنقدر غیر انسانی است که اکنون حتی قانونا در هند منسوخ شده اند، که از جمله آن می توان به اجرای نظام طبقات اجتماعی باستان هند، که مردم هند را به طبقات مختلف تقسیم می کند و در راس آن حاکمیت و بالانشینی طبقه برهمن ها (روحانیت هندو) را تضمین، و باقی مردم هند را طبق سلسله مراتب طبقات، در ذیل آنان قرار می دهد،

ب) احیای هند بزرگ، که شامل تمام کشورهای برمه، بنگلادش، بوتان، سریلانکا، مالدیو، پاکستان نپال، حتی افغانستان هستند، که باید تصرف شده و ذیل حکمرانی هندوها در آید.

ج) جاری نمودن شریعت هندویی بر همه احاد مردم هند، که در
آن نظامی مردسالار تضمین می شود، این احکام شرعی گاه غیر انسانی حتی بر اقلیت های دینی مسلمان و... نیز به رغم عدم تطابق با اعتقاد، و اصول دینی آنان حاکم باید گردد، که از جمله آن می توان به حرام بودن خوردن گوشت گاو، و نجس بودن طبقه دالیت ها و... اشاره کرد که باید از جامعه برتر هندویی به دور باشند، تا بقیه را به وجود خود آلوده نکنند.

د) پاک سازی جامعه و سرزمین هند از اغیار و دیگرانی که متجاوز و بیگانه تعریف می شوند، در این تفکر فرهنگ و سنت هندو، اصیل و صاحب هند تلقی می شوند، باقی ادیان و فرهنگ ها، وارداتی و متجاوز تعریف می شوند که از جمله اسلام، مسیحیت و... غیر و بیگانه پنداشته شده، که پیروان آن یا باید به اصل هندوئیسم خود باز گردند و یا سرزمین پاک هندوها از وجود آنها پاک شود و... 

 

بهای نبرد برای حفظ هند، باید توسط تک به تک ما پرداخته شود

 

اگر RSS این نبرد را ببرد، پیروزی اش رقص پیروزی در رزم را در پی خواهد داشت.

چرا که هند از صفحه روزگار حذف خواهد شد. 

 22 آوریل 2022

این متن سخنرانی نویسنده و فعال اجتماعی، خانم آروندیتی روی [1] در بزرگداشت سیسی فارنتهولد [2] و در سالن لیندن بی. جانسون در دانشگاه تگزاس، اوستین، ایالات متحده امریکا ایراد گردید. این رویداد توسط مرکز راپوپورت [3]، که در زمینه حقوق بشر و عدالت فعال است برنامه ریزی گردید:

 عصر خوبی برای شما آرزو می کنم، و از شما برای دعوتم جهت سخنرانی در سیسی فارنتسهولد، تشکر می کنم، قبل از این که سخنان خود را آغاز کنم، می خواهد چند کلمه ایی در خصوص جنگ اوکراین بگویم. آشکارا و روشن تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم می کنم، و مراتب تعظیم و تبریک خود را مقابل مقاومت شجاعانه مردم اوکراین در برابر این تجاوز، ابراز می دارم. و مراتب تبریک و عظیم خود را در برابر روس های مخالف و مبارزی تقدیم کنم که جان با ارزش خود را در مقابله با این روند تقدیم کرده اند.

این را در حالی می گویم، که از استاندارد دوگانه امریکا و اروپا غمناک، و به خوبی آگاهم،  آنانکه با همدیگر هچنین جنگ هایی را در دیگر کشورها در جهان راه انداختند. با هم مسابقه تسلیحاتی را در جهان رهبری کردند، و به مقداری سلاح ساخته و انبار کرده اند که برای نابودی چندین باره سیاره ما کافی است. و این یک حقیقت روشن است که، در حالی به داشتن این سلاح ها خشنودند که، همین سلاح ها آنها را مجبور کرده است تا دست و پا بسته، ناظر وضع متحد نابود و ویران خود باشند. کشوری که مردمش، گستره اش، موجودیت اش، توسط قدرت های استعماری طعمه بازی های بی پایان جنگ و سلطه و هژمونی خواهی خود کرده اند.  

اکنون برگردم به موضوع هند. من این سخنان را به زندانیان در حال افزایش، از اوتاد در هند، تقدیم می کنم، و از همه ما می خواهم تا پروفسور جی.ان. سایبابا [4] را به خاطر بیاوریم، فعال اجتماعی، خواننده و وکیل که تحت عنوان بهیما کورگئون 16 [5] شناخته می شود، فعالین اجتماعی که به دلیل اعتراض به CAA (قانون اعطای شهروندی) [6] زندانی شدند. و خرم پرویز که ماه ها قبل در کشمیر دستگیر شد، او یکی از شهروندان ارزشمندی است که من می شناسم. او و سازمانی که برایش کار می کرد، "اتحادیه جامو و کشمیر برای اجتماع مدنی" (جی.کا.سی.سی.اس) [7] که برای سال ها روشمند، داستان دردهای این جامعه را مستند می کردند، داستانی که با فشار و زور به حاشیه فراموشی و نادیده شدن برده می شوند، و مرگی که بر مردم کشمیر تحمیل می شود. پس آنچه که امروز خواهم گفت را به این ها تقدیم می کنم.

در هند تمام مخالفت ها و اعتراض ها مجرمانه تلقی می شوند. و اخیرا نیز مخالفان و معترضین را نیروهای "ضد ملی" [8] می نامند. اکنون آشکارا برچسب "تروریست های اندیشمند" [9] را می خوریم. قانون ترسناک "جلوگیری از اقدامات غیر قانونی" [10] پلتفورم و بستری را فراهم ساخته است، که ذیل این قانون، افراد را برای سال ها بدون محاکمه در زندان نگه می دارند، و رژیم کنونی از آن برای برخورد با تروریسم اندیشمندانه! استفاده می کند.

همه ما را برچست مائوئیست – همیار واژه های غیر رسمی، "نگذال های – شهری" [11] و یا جهادی [12] دریافت داشته ایم، که به ما زده اند، که ما را به عنوان هدفی، داغ خورده بر پشت مان [13]  تبدیل کرده تا به وسیله ایی برای بازی منطقی، گروه های لباس شخصی خیابانی [14] و یا حملات قانونی خود تبدیل کنند.

اکنون تنها چند روزی است که من دهلی را ترک کرده ام، تنها در همین چند روز ناچیز، روند شتاب حوادث نشان می دهد که ما مرزهایی را رد کردیم. و از این رو، به ساحلی باز نخواهیم گشت، که روزگاری آن را از آنِ خود می دانستیم.

در ماه مارس 2022 حزب بهاراتیا جاناتا [15] حاکمیت بر بزرگترین ایالت هند، یعنی ایالت اتارپردادش را برای دومین دوره، از آن خود کرد، انتخابات ایالت مذکور همواره به عنوان یک نبرد نیمه نهایی در مسابقه کسب قدرت در کل هند تلقی می شود، که باید آن واقعیت را برای انتخابات دو سال آینده یعنی سال 2024 در نظر گرفت. کمپین انتخاباتی که روحانیت هندو و مردان خدای، زعفرانی پوش،  آشکارا فراخوان برای کشتار جمعی  و بایکوت اجتماعی و اقتصادی  برای جامعه اقلیت مسلمان در هند را از قبل اعلام کرده اند.

در حالی که پیروزی حزب بی.جی.پی در این انتخابات، در روی زمین، نزدیک به اندازه کرسی هایی بود که برای پیروزی نیاز داشتند. این نتایج انتخاباتی، برای فعالین و رهبران حزب بی.جی.پی غیر طبیعی، ضعیف و مخلوطی از ترس و بی اعتمادی را به همراه داشت. درست بعد از اعلام نتایج انتخابات، بزرگداشت فستیوال رام نوامی [16]را توسط هندوها را داشتیم که همزمان با ماه رمضان در امسال قرار گرفته بودند. برای بزرگداشت رام نوامی هندوهای خشن مجهز به شمشیر به سان سیلی در بیشتر از یازده شهر به خیابان ها آمدند. در حالی که توسط روحانیون هندو [17] و فعالین حزب بی.جی.پی رهبری و هدایت می شدند، و وارد مناطق مسلمان نشین شدند و در بیرون از مساجد آنان صدای سگ در آوردند، و سرودها و شعارهایی را خواندند که   آشکارا فراخوان برای به تجاوز به زنان مسلمان و نسل کشی مردان ... آنان دادند.

در همین حال هر پاسخ اعتراضی اقلیت مسلمان به این تهدیدات باعث خواهد شد تا با بولدوزر زندگی اشان را عناصر دولتی ویران کنند، یا توده های هندوی متعصب و لباس شخصی هندو به آتش کشند. هر کدام از مسلمانان نیز که در اعتراضات دستگیر شوند، باید برای سال ها در زندان بمانند. یکی از کسانی که در جریان هیات خیابانی رام نوامی با حکم زندان مواجه شد، وسیم شیخ بود، که متهم به سنگ پرت کردن به این هیات جشن خیابانی هندوها گردید. که خانه و مغازه اش را با بولدزر بدون اختار قبلی ویران کردند، در همان شهری که لباس شخصی غیر منطقی و متعصب و مجری تلویزیون، داخل بولدوزر، ویران کردن خانه و مغازه این مسلمان معترض را هدایت می کرد.

یک بولدوزر که از آن برای ویران کردن ساخت و سازهای غیر قانونی که در یک عملیات مشترک توسط نیروهای ضد خشونت NDMC و PWD و عناصر محلی و پلیس در منطقه خشونت زده "جهانگیرپوری" در دهلی نو، در تاریخ 20 آوریل 2022 صورت گرفت.

در همین حال رهبران حزب بی.جی.پی دخیل، که آشکارا در راه اندازی و انگیزه دادن به خشونت طلبان لباس شخصی هندویی که، کشتار جمعی از اقلیت مسلمان در سال 2020 در دهلی انجام دادند، توسط دادگاه عالی این شهر بی گناه شناخته شدند و با لبخند گفته شد هیچ جرمی صورت نگرفته است. برخی از همین ها دوباره بعد از این، در شهرهای دیگر، به خیابان باز گشتند، و همین اقدامات را دوباره از سر گرفته اند. به رغم این آزاد کردن ها، اندیشمندان مسلمان مثل عمر خالد در زندان همچنان نگه داشته می شوند، در حالی که در همین کیس دستگیر شد. سخنرانی عمر خالد در مورد برادری، عشق و عدم خشونت، اجرای قانون اساسی هند که در جریان اعتراضات ضد CAA (قانون اعطای شهروندی) بیان شد، مبنای اتهامی گزارش پلیس برای نقشه ریزی منتهی به کشتار جمعی اقلیت مسلمان در دهلی گردید. و متعاقب آن آشکارا اقلیت مسلمان متهم به کشته سازی از خود، در جریان این خشونت ها، با هدف مخدوش کردن چهره زیبای هند، در جریان دیدار دونالد ترامپ (رئیس جمهور امریکا) از هند شدند!

گذشته از تمام این ها، نخست وزیر هند نارندرا مودی، که جهش آغازین ارتقا شخصیت سیاسی کنونی وی، با برنامه ضد اقلیت مسلمان در سال 2002 در گجرات، موقعی که سروزیر این ایالت بود، آغاز شد، و از آن زمان به عنوان یک شخصیت الگو و الهام بخش برای هندوهای افراطی باقی ماند. شخصیتی اغلب در برنامه های هندوئیسم افراطی ساکت، اما اغلب با پیام های سیاسی پس پرده خود، راهبر و مرد مقدس عناصر توده وار لباس شخصی در این گونه اعمال شد، کسانی که حوادث تاریخی غیر واقعی از خود را همواره در (رسانه های اجتماعی) واتس اپ ارایه و پخش می کنند، که طی آن خود را به عنوان "قربانی" حملات تاریخی معرفی کرده، که نسل کشی شده اند، کشتاری که توسط مسلمانان از آنان شد، و اکنون باید اعقاب آنها به خاطر آن اقدامات تلافی و تنبیه شوند.

ما اکنون در کشوری این چنین خطرناک قرار داریم، که در آن مجموعه هایی از حقیقت یا تاریخ درستی وجود ندارد، که بتوان بدان اتکا کرد، و یا آن را بیان نمود. گفته های ارایه شده با هم همخوانی و همپوشانی ندارد. افسانه ها و اسطوره ها تبدیل به آیه های تاریخی شده اند. داستان هایی که توسط دستگاه حکومتی، ثروت شرکت ها، تعداد بیشماری از شبکه های تلویزیونی که هفت روز هفته و بیست و چهار ساعته سخن پراکنی می کنند، حمایت و پشتیبانی می شود، که برد و قدرتی غیر قابل تصور دارند دنیا در اینجا از آنان جا مانده است، و ما اکنون می دانیم که در پس گفته ها و پیشنهادات، یک جنگ ویرانگر و فرسایشی آغاز می شود. 

تصور کنید برای کسانی که محکوم به مرگ و محاکمه و زندان در این شرایط می شوند، وضعیت چگونه خواهد بود. همچنان که یک جامعه، مسلمانان متهم به زندگی در این فضای طرد و تنفر شده اند و به لحاظ اجتماعی و اقتصادی بایکوت می شوند. جامعه اقلیت مسلمانان به صورت ویرانگری متهم به جهاد عشق (مکانیسمی که در آن زنان هندو در دام عشق مردان مسلمان قرار داده می شوند تا جمعیت مسلمانان را افزایش دهند)، جهاد کرونا (مکانیسمی که بیماری کرونا توسط مسلمانان گسترش داده می شود، به سبک همان اتهامی که به نازی ها زده می شود که از اتهام گسترش تیفوس، علیه یهودیان استفاده می کردند)، و یا  جهاد شغل (مکانیسمی که شغل ها توسط مسلمانان در جامعه مدنی از آن خود می شود، تا بر جمعیت هندو حکم برانند)، چیزی در خصوص جهاد غذا و جهاد لباس، جهاد افکار، جهاد لذت و... نگویم که چنین اتهاماتی هم هست. (منور فاروقی، یک کمدین مسلمان، برای جوکی که هرگز نساخت، ماه ها در زندان ماند، چراکه متهم به برنامه ریزی برای ساخت آن شد). هر بیانی، هر گونه خطای اشتباهی کوچکی، می تواند یک مسلمان را گرفتار ترور و زجر و شکنجه لباس شخصی های هندوی افراطی کند. و برای تروریست ها و جنایت کاران هندوی افراطی هدایایی از جمله ارتقا شغل های سیاسی و... را در پی دارد. حتی فرد قربانی در صورت زنده ماندن، در حالی که شدیدا مورد ضرب و شتم قرار گرفته، در بین اهل خود به صورت زمزمه مانند می پرسد، ... آیا آنها (هندوهای افراطی) به همین راضی شدند، یا دوباره به ضرب و شتم را آغاز خواهند کرد؟ آیا این ترور و ضرب و شتم شدید یک عملیات برنامه ریزی شده است یا خارج از کنترل؟ آیا این ترور به همین جا ختم خواهد شد یا این که گسترش شمول خواهد بود؟

هند به عنوان یک کشور، یک دولت - ملت مدرن است، که تنها و تنها بعنوان مجموعه ایی پیچیده اجتماعی از زبان ها، طبقات، نژادها، و زیر ملیت ها، حول قانون اساسی هند موجودیت می یابد، که هر یک از ساکنان، بدین وسیله و یا اسباب دیگر، بدان تعلق می یابند، کشور ما یک اجتماع فشرده و ساخته شده از اقلیت هاست. این ساخت پیچیده اجتماعی توسط یک ساختار مصنوعی "اکثریت خشن هندو" ... در حال ناقص شدن، و آموزش داده می شوند تا باور کنند که تنها مردم قابل توجه و ارزشمند، اولین ملت قابل قبول از یک ملت، هندو هستند، یک اکثریت، که خود را در مقابل "عناصر ضد – ملیِ، غیر انگاشته شده" تعریف می کند. هند در حال ناقض شدن است.  

تعدادی از ما، که زینت دهنده این ملت متشکل از اقلیت ها هستیم، که می توانند پیشبرنده این ساختارِ مناسب و به خوبی طراحی شده باشند، که با تاریخی دست نخورده، نکوهش پذیر، منزه از قربانیان تجاوز باشد. داستان های ارتباط بین فرقه ایی ما، واجد همبستگی همگی ما با هم است، و سازنده شالوده ایی که می گوید که، چه کسی هستیم. در غیر این صورت، سلسله مراتب فراگیری از طبقات، مذهب، جنسیت و نژاد، جامعه سلسله مراتبی ما، در سطح خرد را، جاری می سازد. خرده استعمار، خرده بهره کشی، خرده وابستگی، هر رشته باریک از رشته های سازنده این پارچه منقش و متنوع، موضوعی است که ما را به تفکر، مطالعه، توصیه، گفتگو، و واکنش فرا می خواند. اما برای به حاشیه بردن یک رشته از این طرح حماسی نقاشی شده پر نقش و نگار، از موجی، استفاده می شود، تا برای تجاوز جمعی همدیگر را فرا بخوانند؟ برای نسل کشی؟ آیا این همانی است که به نمایش در خواهد آمد؟          

موقعی که شبه قاره هند دچار تجزیه شد، و صدها شاه نشین مستقل در هم ادغام شدند، برخی به زور، در کشورهای پاکستان و یا هند حل شدند، صدها هزار نفر از مردم این مناطق (هندو، مسلمان و سیک)، به دو طرف مرزها، نقل مکانِ متقابل کردند. یک میلیون نفر در این جریان کشته شدند. ده ها میلیون نفر آواره گردیدند. هر روایتی از این حوادث تراژیک توسط افراد، به تنهای، و جوامع اجتماعی به صورت جمعی، می تواند درست باشد، همچنین می تواند نادرست هم باشد، آن موقعی می تواند این روایت نادرست باشد که با هدف مقابله با روایت تراژیک دیگری بیان شود. یک دروغ خطرناک گفته می شود. تا یک تاریخ ناهمگون، نقش گیرد. تا یک فحوا ربوده شده، و به سلاحی تبدیل گردد، که به نتایج ناخواسته و بدی منتهی خواهد شد.

همه ما در شبه قاره هند این انتخاب را در پیش روی خود داریم که برای یک ایده مشترک عدالت، برای اجتناب از درد و تنفر، که در حال جویدن خاطره جمعی ماست، کار کنیم، و آنرا ارتقا بخشیم. نخست وزیر هند، حزبی که او آن را رهبری می کند، و همچنین اعضایش، سازمان راشتریا سویام سواک سینگ (RSS) – سازمان فاشیستی که نخست وزیر عضو آن است – راه تنفر و درد را انتخاب کرده اند. آنها ما را به چیزی بزرگ فرا می خوانند که از درون خاک تشنه به خود ما، می جوشد. آتشی که آنها روشن می کنند، مسیری طراحی شده را نمی سوزاند، این آتش ممکن است کل کشور را بسوزاند. این آتش سوزی آغاز شده است. در این راستا مسلمانان هند و کشمیر، مسیحیان همچنین، در خطر مقدم این حملات قرار دارند.  در سالجاری، به تنهایی، صدها حمله به کلیساها انجام شده است، مجسمه های مسیح مورد بی حرمتی قرار گرفت، و روحانیون مسیحی، زن و مرد، به صورت فیزیکی مورد حمله و بی حرمتی قرار گرفتند.

ما به حال خود رها شدیم. کمکی نمی آید. کمکی که نه به یمن رفت، نه به سریلانکا، و نه به رواندا. چرا ما باید انتظار داشته باشیم که از سوی سیاستمداران بین المللی به ما در هند کمکی شود؟ تعیین کنندگان ی اخلاق در جهان، تنها منافع، قدرت، نژاد، کلاس اجتماعی و ژئوپولتیک کشورهاست، باقی تنها ژست است، یک رقص در سایه.

هند اکنون توسط فردی رهبری می شود که بر موج قدرتی نشسته است که از کشتار صدها مسلمان برخاسته است، هیستری که توسط شبح طرح و نقشه ترور و کشتار تدارک دیده شد. برای این تنفر مخالفانی در بین مردم معمولی، در بین تمام اقشار وجود دارد، آنان که مخالف قانون ضد مسلمانان اعطای شهروندی [18] هستند، از سوی کسانی که حرکت تاریخی کشاورزان را در سال گذشته به راه انداختند، و احزاب محلی در بنگال غربی، تامیل نادو، کرالا و ایالت مهاراشترا، که سینه به سینه در مقابله حزب بی.جی.پی قرار گرفتند تا آن را شکست دهند. پر بی راه نیست اگر بگوییم که اکثریت هندی ها، با آنچه در حال رخ دادن است مخالفند، اما این محکومیت توسط اکثر مردم، با تنفر آشکار شد، به وسیله شانه بالا انداختن کارمایی به نشانه تحقیر و تحیر، و دوری گزینی از تب سوزاننده ایدئولوژیکی قبلی از کادرهای فاشیست با درآمد بالا.

حزب کنگره، تنها اپوزیسیون منحصر به فرد در سطح ملی، چیزی که برای ما به ارمغان آورد، ضعف بود و ناتوانی برای اتخاذ یک موضع اخلاقی، تا حتی نتوانیم از کلمه مسلمان در سخنرانی های عمومی سود جوییم. تجمع های متعلق به مودی هم مردم را به کشوری "پاک و منزه از حزب کنگره" [19] فرا می خواند؛ که در واقع فراخوانی برای یک دولت بدون اپوزیسیون است. شرایطی که در مقابل آن باید گفته می شد، دمکراسی تنها یک کلمه نیست که فقط در ذهن قرار گیرد، بلکه یک شرایط است که باید تحقق یابد.

در حالی که هند تمام تله گذاری ها انتخاباتی، و نمایش یک دمکراسی انتخاباتی را، به نمایش می گذاشت، قانون اساسی که ما را به سوی سکولاریسم، جمهوری سوسیالیستی، انتخابات آزاد و عادلانه، یک پارلمان که به صورت دمکراتیک توسط احزاب حاکم و اپوزیسیون اداره می شد، یک سیستم قضایی مستقل، و یک رسانه های آزاد فرا می خواند، در حقیقیت این مکانیسم حکومتی (شامل یک افزایش و گسترش، در سیستم قضایی، سیستم سرویس عمومی، نیروهای امنیتی، سرویس های اطلاعاتی، پلیس، و نیروهای دخیل در انتخابات بود) بود که در جهت گیری درست نبودند، و این نهادها به صورت عمیقی تحت نفوذ واقع شدند، و در اغلب موارد به صورت آشکارا به وسیله سازمان های قدرتمند در هند، که آشکارا دارای ایدئولوژی فاشیسم هستند، و ملیگرایی هندو را دنبال می کنند، مانند RSS به خدمت گرفته شدند. RSS  در سال 1925 پایه گذاری شد، که مبارزه طولانی داشته، تا قانون اساسی را به کناری نهاده، و در هند یک جمهوری هندو متشکل از ملت هندو شکل دهد. ایدئولوگ های RSS به صورت آشکار و واضحی به تمجید از هیتلر اقدام، و مسلمانان هند را با یهودیان در آلمان یکسان انگاری می کنند.

بر ارجحیت نژادی و حاکمیت آریایی نظر دارند، ایده ایی که برخی از انسان ها را اهریمن و دیو، و برخی را وجه خداگونه می دهند، و دیگران را زیر مجموعه ایی آلوده و غیر قابل لمس می داند، که در مراتب زیرین قرار می گیرند، این اساس برهمنیسم آنان، سیستم طبقاتی هندویی است که حتی امروزه نیز مردم هند را بر اساس آن سازمان می دهند.

حادثه تراژدیک این که، عده زیادی، حتی در بین اقشار تحت ظلم نیز به نفع سازمان RSS حرکت می کنند. کسانی که بر اثر موج سونامی تبلیغاتی RSS در جهت پروپاگاندای این گروه رای می دهند و جهت گیری قدرت را تعیین می کنند. در سال 2025 سازمان RSS صدمین سالش را رکورد خواهد زد. صد سال تلاش در جهت ایدئولوژی و مذهبی برای ساختن یک ملت هندو، درون ملت هندوستان.  تاریخ گواه است که این سازمان در این صد سال توسط انجمنی از برهمنان ساحل غربی هند کنترل و هدایت شدند. امروزه این سازمان دارای پانزده میلیون عضو است، که در میان این اعضا، یکی همین آقای مودی، و تعداد زیاید از اعضای کابینه او، سروزیران ایالت های مختلف هند، و فرمانداران هستند. به موازات آن یک تشکیلات در سطح جهانی هم دارند، که شامل ده ها هزار مدرسه ابتدایی، صاحب املاک کشاورزی، با کشاورزان، کارگران، دانش آموزان، سازمان ها، صاحب انتشارات خاص خود هستند، دارای شاخه گروه های تبشیری که در مناطق جنگلی کار می کنند تا قبایل را "خالص" [20] و پاک سازی کنند، و آنان را به هندوئیسم "باز گردانند" [21]، دارای یک سلسله سازمان های زنان هستند، چندین میلیون میلیشیای قدرتمند مسلح، که ملبس به پیراهن های سیاه موسیلینی (دیکتاتور فاشیست ایتالیا) هستند، و بیشمار و غیر قابل تصور از سازمان های ملیگرای هندو که نقش کمپانی های همچون شل را بازی می کنند، و شرایطی را محیا می کنند که توانایی محروم سازی غیر قابل انکاری دارند.

در حالی که هند دچار قتل عام و ریزش موقعیت های شعلی است، و به سوی در هم ریختگی اقتصادی حرکت می کند، حزب بی جی پی به سرعت در حال رشد است، و اکنون ثروتمندترین حزب سیاسی در دنیاست. که بر اساس توافقات پشت پرده، سیستم های ناشناخته و اتحادیه های انتخاباتی را معرفی می کند، که قادر است با استفاده از سرمایه گذاری شرکت های عظیم، فضایی مبهم و دودآلود سیاسی را ایجاد کنند. این سیستم به وسیله چند صد شرکت رسانه ایی، تلویزیونی و کانال های خبری که تقریبا در تمام زبان های رایج در هند برنامه پخش می کنند، حمایت می شود، که این کانال های تلویزیونی و رسانه ها، به وسیله لشکری از رسانه های مجازی، که متخصص ارایه اطلاعات جعلی اند، بازار رسانه ایی جمعی را شکل می دهند.

برای همه این موارد است، که حزب بی جی چی به عنوان تنها پیشانی رسمی گروه RSS قرار دارد. اکنون با همه این تفاسیر است که ملت ساخته شده در ملت، آماده می شود، تا از سایه بیرون آید و در جایگاه جهانی خود قرار گیرد. اکنون دیپلمات های خارجی، به دفتر مرکزی RSS می روند تا رسمیت یافته و به آنها ادای احترام کنند. پردیس های دانشگاهی ایالات متحده عرصه جدید برای درخواست سهم الارث برای آنان است. خطر در این نقطه قرار دارد که آنان که چنین روندی را رهبری می کنند، معتقدند، شاید آنچه را که در فضای عادلانه نتوان به دست آورد را، بتوان در فضای اقتصاد سرمایه داری خرید.

ارزیابی جشن سده RSS در سال 2025 یک شاخص مهم در تاریخ هند خواهد بود. سال قبل از آن ما یک انتخابات عمومی خواهیم داشت. این انتخابات شاید بیان کننده این پیش بینی باشد که ما با یک تشدید خشونت تصادفی و ناگهانی در فعالیت های خشونت آمیز مواجهه شویم.

در حالی که مودی، به عنوان مسیح (خدای) همه جا حاضر و ناظر مطلق، که تصویرش روی ارواق واکسن های کوید ما نقش بسته است، و روی کیسه های آرد و نمکی که به جای شغل، به میلیون ها نفر که اخیرا بیکار شده اند، اهدا می شود، چرا این مردم نباید از او متشکر باشند؟

 چگونه آنان می توانند، در حالی که شاهد قبرهای دسته جمعی کم عمق بوده اند که  در ساحل رود مقدس گنگ، به هنگام طغیانی نمایان شدند، قبرهایی که در ساحل طولانی آن در خلال موج دوم همه گیری اجساد آنان را در خود داشت، چگونه این را وا نهاده، به حرف های آنان باور کنند، اگر این کشتار جمعی نتیجه اقدامات مودی نیست، چه چیزی شرایط را بدین سمت وحشتناک برد؟

امیدهای ما سوزانده شد، تصاویر ذهنی ما تحت تاثیر قرار گرفت.

اگر RSS این نبرد را ببرد، پیروزی اشان یک رقص رزم جنگی خواهد بود، چرا که وجود هند به پایان خواهد رسید، انتخابات ها دیگر نمی تواند شرایط را به قبل باز گرداند. و دیگر برای همه چیز دیر خواهد بود، این نبرد باید با شرکت همه کشور ما انجام شود، آتش اکنون در پشت درب خانه همه ماست.

تشکر از شما.   

[1]- Arundhati Roy با نام کامل سوزانا آروندیتی رو، متولد 1961 در شیلونگ مگالیا در هند، نویسنده، بازیگر، و فعال سیاسی هندو، که به خاطر دریافت جایزه بوکر (Booker) برای رمان خود تحت عنوان “خدای اشیای کوچک” (The God of Small Things) در سال 1997 شهرت بیش از پیش یافت. او در زمینه حقوق بشر و محیط زیست نیز فعال است. از پدری هندو با شغل کشاورزی کاشت چای، و اهل بنگال، و مادری مسیحی متولد شد، او در کنار ملت های ستم دیده هندی در مناطق امنیتی شده مائویست ها و کشمیر هم فعال بوده که بارها پرونده قضایی برای او تشکیل شده است. ایشان جایزه های مختلفی در ارتباط با حقوق زنان و صلح و... دریافت داشته است.

[2] - the Sissy Farenthold مری فرانسیس تارلتون (سیسی فانتهلود) یک فعال سیاسی، قاضی فعال اجتماعی و استاد امریکایی است که به خاطر کمپین های سال 1972 تا 1974 تگزاس مشهور است. و تا انتخاب به عنوان معاون رئیس جمهور امریکا هم پیش رفت، مارتین لوتر کینگ در خصوص او گفته است "منحنی تاریخ طولانی است، اما به سوی عدالت قرار دارد، و سیسی قسمتی از این تاریخ است".

[3] - the Rapoport Centre برنارد و آدر رپپورت سنتر با هدف توسعه عدالت و حقوق بشر در سال 2004 بنیاد نهاده شد،

[4] - G. N. Saibaba نویسنده، متفکر و فعال حقوق بشر و پروفسور دانشگاه دهلی که توسط دولت هند متهم به ارتباط با گروه های چپ ممنوعه شد و به حبس ابد محکوم گردید. و تحت قانون جلوگیری از فعالیت های غیر قانونی دستگیر گردید.

[5] - the Bhima Koregaon 16 بزرگداشتی بر صدمین سال نبرد "بهیما کورگائون" بود که در سال 2018 صورت گرفت و این مراسم به خشونت کشیده شد.

[6] - CAA (Citizenship Amendment Act) قانون اعطای شهروندی به مهاجران خارجی در هند که به غیر از مسلمانان به باقی مهاجرین تعلق می گرفت و همین تبعیض باعث شد که مسلمانان هند اعتراض کنند و این اعتراضات منجر به کشتار آنان توسط دولت هندوی بی.جی.پی و لباس شخصی های متعلق به گروه های هندوی افراطی شد.

[7] - the Jammu Kashmir Coalition of Civil Society (JKCCS)

[8] - anti-national اصطلاحی که به مخالفین خود توسط مذهبیون افراطی هندو زده می شود، آنان خود را عناصر ملی تلقی کرده و مخالفین خود را ضد ملی می نامند

[9] - intellectual terrorists

[10] - Unlawful Activities Prevention Act قانونی که مقامات امنیتی هند می توانند افراد را بدون تشریفات قانونی دستگیر و تحت شکنجه و بازجویی قرار دهند، این قانون مورد سو استفاده یگان های نظامی و امنیت تحت نفوذ و سو استفاده گروه های هندویی از جمله RSS قرار گرفته و مخالفین خود بدین وسیله سرکوب و زندانی می کنند.

[11] - Urban-Naxals نگزالیت ها یا چریک های چپ گرای مائویست در مناطق محروم هند مبارزه ایی را با دولت هند داشته و دارند

[12] -  jehadisبه دلیل تاریخ طولانی مبارزه تروریستی گروه های اسلامگرا در هند، عناصر جهادی به تروریست هایی گفته می شود که مردم هند را مورد حمله قرار می دهند، واژه جهادی اکنون به هر فعالیت منفی که علیه جامعه اکثریت انجام شود تعمیم داده می شود و بار منفی آن سوار افراد متهم به هر فرد جهادی می گردد. این واژه در جامعه هند ویران و نابود شده، و به معنی تروریست و جنایتکار تبدیل شده است.

[13] - همچون مهر داغ خورده بر بدن بردگان در زمان باستان

[14] - mobs اجتماع های توده واری که به هر سو که تحریک گران سیاسی و مذهبی بخواهند، آنان را هدایت و دیگران را مورد حمله قرار می دهند.

[15] - the Bharatiya Janata Party (BJP) حزب سیاسی و رقیب حزب کنگره که اکنون به صورت بلامنازع قدرت را در مرکز در اختیار دارد، این حزب را باید شاخه سیاسی گروه های هندو رادیکال سنگ پریوار می توان نامید که تحت RSS گرد هم آمده اند.

[16] - Ram Navami فستیوال هندوی تولد خدای رام، هفتمین آواتارش ویشنو، که برای ویشنوئیست ها مهم است. این جشن علاوه بر آیودیا، در معابد مختص رام در سراسر کشور جشن گرفته می شود.

[17] - swamis عنوانی که در هند به روحانیون هندو، از مرد و زن تعلق می گیرد که حاکم و صاحب بر خود است، و وجودش از ناخالصی خالص شده و "او خود، خود اوست"، بدون اضافات ناخالص

[18] - Citizenship Amendment Act

[19] Congress mukt Bharat

[20] - purify

[21] - return

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

مسلمانان به عنوان بزرگترین اقلیت مذهبی در هند، یکی از مظلوم ترین، و در عین حال به وسیع ترین چالش برای اهل سیاست، در جناح ملیگرای هندو تبدیل شده اند، سازمان آر.اس.اس و حزب حاکم بی.جی.پی در هند، به عنوان سردمداران تفکر یکدست ساز، و تمامیت خواه مذهبی و فرهنگی هندو، که خواهان پاکسازی خاک و جامعه فرهنگی و مذهبی این کشور، از "اغیار" (Others) بوده، و یکی از این اغیار، هندی هایی هستند که در اثر هجوم مذاهب وارداتی به سرزمین هند (اسلام، مسیحیت، یهود و...)، بدین ادیان گرویدند، که باید آنان را به "خانه" اصیل فکری خود، یعنی هندویسم، و فرهنگ خاص آن، بازگرداند!

در این روند ملیگرایی فاشیستی فرهنگی و مذهبی، مبارزه آشکاری بین اکثریت هندوی متعصب حاکم، و اقلیت غیر برخوردار مسلمان در هند، ده ها سال است که در صحنه سیاسی این کشور ادامه دارد، مبارزه ایی که باعث ظلم و تعدی به جان، مال و ناموس این اقلیت و البته دیگر اقلیت های از این دست شده، و قوانین شدیدی بر آنان تحمیل، حقوق آنان تضییع، و قدرت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آنان مورد هجوم و تهدید و تحدید بی وقفه بوده، و هست،

در این روند، اما چند سالی است که موهان باگوات، حرکتی را برای نزدیکی به مسلمانان نیز آغاز کرده است، این حرکت ابهام برانگیز رئیس مخوف ترین سازمان فاشیستی زنده جهان، مورد مداقه اهل سیاست، و اجتماع در هند قرار گرفته، و چگونگی و اهداف آن را پیجویی کرده اند، مقاله زیر به ابعاد و اهداف این پدیده نوظهور، پرداخته و تا حدودی آن را روشن کرده است.

 

جویش BJP و RSS برای مسلمان قابل قبول

علی خان محمود آباد [1]

علاقه موهان باگوات [2] به این که چه کسی و چگونه تبدیل به یک "مسلمان قابل قبول" [3] می شود، گفتگوها را به این سمت می برد که آیا آر.اس.اس تغییر سیاست داده، یا اینکه، یک سیاست اتخاذ شده ناشی از شرایط زمانی است.

کارل لوگر [4] شهردار شهر وین بین سال های 1887 تا سال 1910 است، که به ساخت ساختمان ها مدرن در این شهر شناخته می شود. لوگرِ کاتولیک مذهب، در سخنرانی های سیاسی خود به روشنی از فراز های ضد یهودی سود می جست. اما ضدیت او با یهود، بومی، بی شیله پیله، منعطف بود، که در آلمان اینگونه ضدیت را gemütlich (راحت و در انواع قابل فهم) می گفتند. لذا این باغ پر تنوع، اغلب بعنوان وسیله ایی، باعث می شد که برغم این پیش داوری های سیاسی، حتی او را از داشتن دوستان یهودی هم باز ندارد. و وقتی در پیرامون این تفاوت اندیشه، و کردار مورد سوال واقع می شد، پاسخ لوگر این چنین بود که : "من تصمیم می گیرم که چه کسی یهودی است".

امروز جستجو برای یافتن "مسلمان قابل قبول" به یک گفتمان سیاسی، در سراسر دنیا تبدل شده است. چنین گفتمانی در چند سال گذشته، راهبرد احزاب مختلف سیاسی در هند نیز بوده و آنان را در این جهت به حرکت در آورده، و هدایت کرده است. از زمان روی کار آمدن در سال 2014، حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) [5] و نیای ایدئولوژیک آن سازمان راشتریا سویام سواک سنگ (RSS) فعال بوده اند تا از موضعی که تمام مسلمانان را بعنوان مرتد در بدنه سیاسی هند دیده می شدند، جدا شده، و به دیدگاهی برسند که انواع خاصی از مسلمانان به خاطر فرهنگ شان بیشتر "هندی" تصور شوند.

اتفاقا، این شیوه نگاه به انواع خاصی از مسلمانان، همچنین بعنوان سوژه، به هدف حملات سخنوران درون فرقه ایی، توسط دیگر مسلمانان، که این گونه مسلمانان خاص را بعنوان واجدان و حاملان لایه های فرهنگ هندویی می بینند، قرار می گیرند، که باید از جامعه اصیل اسلامی تصفیه شده، و به کیش درست و معتبر اسلامی بازگشت دهند. بنابراین، بازگشت به خانه [6] ، یا تغییر مذهب، و بازگشت به هندویسم خود در کنار این تفکر اسلامی مطرح است، شیعیان و صوفیه، به خصوص، سوژه های گلچین شده ایی در بین مسلمانان، به خاطر اعتقادات خاص خود، هستند که بیشتر قابلیت پذیرش در "هندی بودن" [7] را دارند.

علاوه بر آن، تقسیم بندی وجوه "طبقاتی" [8] مسلمانان، نیز اکنون به کار گرفته می شود، تا این گونه بیان شود که اکثریت قابل توجهی از مسلمانان از بازماندگان مردم بومی هند هستند که به اسلام تغییر مذهب داده اند، و به بیان دیگر، در حقیقت "هندی بودن" آنان توسط اعقاب آنان که هندو بوده اند، تداوم می یابد. این تغییر سیاست از آر.اس.اس از ستیز خصومت آشکار با مسلمانان، به ارتباط گزینشی با آنان از سوی افراط گرایان هندو، در اثر ارتباطات بین المللی از یک سو، و بایسته ها و ضروریات داخلی نشات می گیرد.  

برای هشت سال گذشته، آر.اس.اس و بی.جی.پی به گسترش برنامه هایی اقدام کردند تا ارتباط با این جوامع اجتماعی و مذهبی را افزایش دهند. گروه آر.اس.اس قسمتی از تحرکات خود را از طریق سازمان های وابسته به خود دنبال کرد، از جمله گروه مسلم راشتریا مانچ (MRM) [9] گروهی که توسط رئیس سابق سازمان آر.اس.اس آقای کی.اس. سودارشان [10] با هدف تغییر و ترمیم چهره سازمان آر.اس.اس، که به صورت بنیادگرایانه یک تصویر خصومت آمیز و ستیزه جویانه با مسلمانان داشت، و با هدف نزدیکی بیشتر مسلمانان به هندوها بنیان نهاده شد. از آن زمان تاکنون، بی.جی.پی و آر.اس.اس سعی کرده اند که در مناسبت های مختلف، این پیام را بدهند که در حال فعالیتند، تا گفتگو با گروه خاصی از مسلمانان هند، را تشویق کنند، از جمله در این ارتباط می توان به برگزاری کنفرانس های بین المللی صوفی [11] اشاره کرد.

تازه ترین تلاشی که از سوی گروه آر.اس.اس انجام پذیرفت، سفر موهان باگوات رئیس سازمان آر.اس.اس به دهلی، و دیدار با عمر احمد الیاسی [12] ، در سالمرگ پدرش جمیل الیاسی [13] می باشد که به دلیل سفرش به اسراییل، و ملاقات با شیمون پرز [14] شهرت دارد. موهان باگوات در این دیدار از سوی کارگزار ارشد گروه آر.اس.اس و مسئول فعلی گروه MRM آقای ایندرش کومار [15] همراهی می شد.

وب سایت عمر الیاسی جوان، نشان می دهد که او وارث مباشر و ناظر بر سازمان ائمه جماعات تمام هند [16] است که "صدای مشروع نیم میلیون امام جماعات سراسر هند، که خود هدایت گر مذهبی و معنوی 210 میلیون مسلمان هندی هستند" را بر عهده دارد.

این دیدار خصوصی توسط روزنامه ها، به عنوان توسعه ارتباط آر.اس.اس با همه مسلمانان پوشش داده شد. دو روزنامه اصلی در عنوان مطالب خود نوشتند "رئیس آر.اس.اس برای توسعه ارتباط با مسلمانان با بدنه امامان ملاقات کرد" و "رئیس آر.اس.اس باگوات از مسجدی در دهلی دیدار کرد. ملاقات با رهبران مسلمانان"  مقاله دوم اشاره به ملاقات های دیگر باگوات دارد که با رهبران اسلامی داشته است، که به این مطلب در ادامه بر خواهم گشت.

اکنون، خوانندگان هر دو روزنامه هندوستان تایمز [17] و تایمز آو ایندیا [18] (که دو مقاله فوق را زده اند) در بهت وا نهاده خواهند شد که چگونه در خصوص این سر تیترهای مطبوعاتی تفکر کنند، آیا این توسعه ارتباط با مسلمانان مبنایی و اصیل است، در حالی که به طور دائم مسلمانان به خاطر سو استفاده از آنان، مورد سرزنش واقع می شوند. اصولا، دیدار از یک مسجد و حوزه علمیه مسلمانان، و ملاقات با امامان مشهور مساجد، نور امید خوبی را در زمانی می درخشاند، که جامعه جهانی به طور فزاینده ایی، عدم تحمل مذهبی را در هند، مورد سرزنش قرار داده است.

گرچه شاید همزمانی ملاقات با الیاسی و انتشار اخبار گفتگو با رهبران مسلمان توسط رئیس آر.اس.اس، با حمله به رهبران گروه جبهه پاپولار فرانت آو ایندیا [19] که در سطح کل هند انجام گرفت، همزمانی معنی داری نداشته باشند. اهمیت آن در این است که ملاقات با بزرگان اسلامی در حقیقیت یک ماه قبل از آن صورت گرفت.

ملاقات با چهار تن از مسلمانان ارشد – اس. وای . قریشی [20]، نجیب جانگ [21]، ضمیرالدین شاه [22]، سعید شروانی [23] و شاهد صدیقی [24] - به یک موضوع بحث برانگیز و نگران کننده تبدیل شد. آقای قریشی به صورت متفاوتی این پنج نفر را بعنوان یک گروه "ناهمگن" [25]، و وابسته به گروه بازنشستگان مسلمان ارزیابی کرد.

همچنین مقاله "چه خبر از دیدار موهان باگوات از حوزه علمیه به ما از آر.اس.اس بگویید" را بخوانید

یک کمیسر سابق انتخابات؛ یک ژنرال سابق، فرماندار ایالتی، معاون رئیس دانشگاه ملی اسلامی؛ یک ژنرال بازنشسته و معاون رئیس دانشگاه اسلامی علیگره؛ یک تاجر معروف؛ یک سیاستمدار و ستون نویس و ادیتور مطبوعاتی، به سختی می توانند به عنوان یک گروه ناهمگن تعریف شوند. جزئیات این ملاقات ها در ابهام ماند تا این که آقایان قریشی و جانگ در یک شو تلویزیونی توسط کاران تاپار [26] در رسانه وایر [27] حارضر شدند ، و بدنبال آن برای روزنامه ایندین اکسپرس [28] سرمقاله ایی در این رابطه نوشته شد.

اینجا، مطلب مهمی که در ارتباط با این توسعه ارتباط سازمان آر.اس.اس با مسلمانان باید عنوان داشت، این که این فرایند از قبل آغاز گردیده بود، مهمترین فراز این این حرکت بر می گردد به ملاقات موهان باگوات با مولانا ارشد مدنی رئیس جمعیت العلمای هند [29] و از اعضای اصلی جامعه رهبری مسلمانان هند است. بنابراین، سال های بعد از این دیدار را، با دو روند می توان تشخیص داد.

روند اول آنچه که هلال احمد از آن تحت عنوان مشروطه گرایی هندوتوا [30] یاد می کند. به بیان دیگر، بی.جی.پی و آر.اس.اس در حال قانون گذاری هندوتوا در جامعه هستند، تا مشترکا هم از جهتی از این ساختار بهره جسته، و هم از جهتی آن را جایگزین کنند.

 

بنابراین، از زمان آخرین ملاقات باگوات با جانگ در سال 2019 حکم قضایی مسجد بابری صادر شد، قانون اعطای شهروندی هند [31] تصویب شد و قانون ثبت ثبت ملی شهروندان [32] ابلاغ گردید. و البته، برداشتن ماده 370 قانون اساسی،  اعمال قانون جلوگیری از اقدامات غیر قانونی [33] و همچنین قانون سه طلاقه [34] که در اواخر تابستان تصویب شد.

و آخرین اقدام در این ردیف اقدامات، بحث برانگیز حق پوشش حجاب، بحث اختلافات در خصوص مسجد گیانواپی [35]و همچنین بحث اعمال قوانین یکسان مدنی [36] در برخی از ایالت های هند، همه نشان از این دارد که چگونه قوانین هندوتوا موجودیت خود را در جامعه یافته اند.

روند دوم که جاریست اینکه، دیگ اختلافات فرقه ایی همچنان توسط سیاستمداران حزب بی.جی.پی در سطح محلات، ایالات و مرکز جوشان نگه داشته می شود، چرا که بهره های انتخاباتی فراوانی از این جهت نصیب این حزب شود. لذا طبق همین سیاست و روند است که در دو سال گذشته شاهد فراخوان آنان بر بایکوت اقتصادی – اجتماعی مسلمانان و همچنینفراخوان آشکار آنان برای تجاوز و نسل کشی مسلمان بوده ایم. به صورت روشن باید گفت که، گرچه ارتباطاتی در سطوح بالا بین آر.اس.اس و بزرگان مسلمان وجود دارد، اما اعضای بی.جی.پی همچنان این خط انتخاباتی خود را ادامه می دهند تا از تحرکات ضد مسلمین، برای بهره برداری سیاسی انتخاباتی خود سود جویند.

هیات پنج نفره مسلمان حقایقی از جمله اینکه مسلمانان جهادی و پاکستانی نامیده می شوند را عنوان داشت، اما باگوات سوگنامه خود را متقابلا بیان داشت، که جمعیت مسلمانان به سرعت در هند در حال افزایش است، مسلمانان به احساسات هندو ها در خصوص تقدس گاو توجهی ندارند، و از کلمه کافر برای هندوها سود می جویند. این سخنان نشانگر آن است که قدرتمندان خود و جامعه متعلق به خود را قربانی اقدامات مسلمانان دانسته، و در عین حال از موضع روشن قدرت سخن می گویند.

مهمتر از آن، هیچکدام از موضوعات اساسی مطرح در بین جامعه مسلمانان شامل مهمترین آنها یعنی اعمال قوانین یکسان مدنی (UCC) و قانون اعطای شهروندی هند (CAA) در ملاقات و گفتگو با باگوات از سوی رهبران مسلمان مذکور مطرح نشده است، هر چند او سخن از نفوذ کم خود در صحنه سیاسی و عمل گفته است (به مصاحبه تاپار توجه کنید). در حقیقت، از سرفصل سخنان آقای قریشی به نظر می رسد که وی به این اعتقاد رسیده است که به رغم این حقیقت که قانون اساسی و ساختار همراه آن از سوی آر.اس.اس سو استفاده می شود تا جمهوری هندو [37] را شکل دهند، اما سخنان باگوات نشان از "تقدس قانون اساسی"  [38]هند در نزد او داشت.

در چنین اتمسفری، این مهم است که به خاطر آورد که بی.جی.پی و آر.اس.اس در جستجوی ساخت دیدگاه مورد نظر خود در بین جامعه مدنی مسلمانان هستند، کسانی را می خواهند که بیانگر سخن آنان باشند. یک سازمان تحت عنوان "مسلمانان هند برای توسعه و اصلاح" (IMPAR)  [39] هم اکنون در حال انجام مقدمات این حرکت است، و اخیرا اعضای هیات هایی از آنان در نشست های مختلف شرکت می کنند.

همچنان که دیده شده، یکی از بنیانگذاران IMPAR یکی از بنیانگذاران حزب صلح [40] در ایالت اتارپرادش است که از نزدیکان اهالی قدرتمند در حزب بی.جی.پی می باشد. اتفاقا این گروه اقدامات قابل توجهی در صحنه ایالت داشته، اما اعتبار آینده آنان، وابسته به این است که آیا به عنوان یک حرکت نیابتی و وابسته دیده شوند، یا خیر. در بیانیه مطبوعاتی دیدار باگوات، از این حرکت استقبال شده، و در عین حال از نخست وزیر خواسته شده است که فعالیت نیروهای فرقه گرا را کنترل کند. به بیان دیگر، افراد و سازمان هایی که با قدرت در ارتباط هستند، نیازمند این هستند که برچسب بدنام کننده ایی که به این گونه مسلمانان اطلاق می شود، که میخ کج حزب کنگره، و یا مسلمانان حکومتی [41] نامیده شوند، دور باشند.

سخنان باگوات در این نشست - و به دنبال آن در شیلونگ – که تمام هندی ها هندو هستند بازتابی از همان سخن لوگر است که در وین برای یهودیان عنوان داشت. هیات از بیان این عنوان مقاومت داشت، و به جای آن از واژه مجاور و نزدیک آن یعنی بهاراتیا مسلم [42] سود جست.

اینکه که چه کسی و چه چیزی، به در اندیشه باگوات بعنوان مسلمان قابل قبول مد نظر است و آیا آر.اس.اس سیاست خود را تغییر داده، یا این که به مقتضای زمان چنین رویکردی را اتخاذ کرده است مشخص نیست.

 

[1] - نویسنده مقاله The BJP-RSS's Quest for the 'Acceptable Muslim'  آقای علیخان محمود آباد (Ali Khan Mahmudabad ) از اساتید دانشگاه آشوکا، و نویسنده مقالات مطبوعاتی به زبان های اردو و انگلیسی هستند، ایشان نویسنده کتاب ( Poetry of Belonging: Muslim Imaginings of India 1850-1950 (OUP)) و از اعضای حزب سماج وادی (Samajwadi) با آدرس توئیتری (@mahmudabad).

[2] - Mohan Bhagwat رهبر کنونی سازمان وسیع و قدرتمند آر.اس.اس که در واقع پایه و ایدئولوگ هندوئیسم افراطی و تفکر هندوتوا است که خواهان هند بعنوان سرزمینی پاک و خالص برای هندوئیسم و هندوهاست و لذا در صدد پاکسازی و تضمین چنین سرزمین برای هندوها می باشد.

[3] -  acceptable Muslim

[4] - Karl Lueger

[5] - بهاراتیا جاناتا یا حزب مردم هند که در واقع شاخه سیاسی هندوئیسم افراطی هند می باشد و در مقابل حزب کنگره و احزاب سکولار قرار می گیرد که خواهان کثرتگرایی، دمکراسی، سوسیالیسم و رواداری مذهبی و زبانی و نژادی در کشورند، قرار می گیرد.

[6] - ghar-wapsi کلمه ایی هندی به معنی بازگشت به خانه، که حکایت بازگشت هندی هایی است که توسط ادیان خارج از فرهنگ هندی مثل اسلام و مسیحیت از ادیان هندی جدا شده و به این ادیان پیوسته اند که باید به دین باستان خود باز گردند.

[7] - Hinduness یا هندو بودن واژه ایی که در تفکر هندوتوا مطرح است که معتقد است هند سرزمین پاک هندوهاست و باید مهاجمان به این فرهنگ و دین از جمله مسلمانان و... به دین و آبا و اجدادی و فرهنگ اصیل هندی بازگشت کنند. ملیگرایی هندویی که توسط حزب بی.جی.پی و سازمان آر.اس.اس دنبال می شود.

[8] - caste سیسم کاستی یا طبقاتی هندویی باستان که از بالاترین طبقه یعنی برهمن ها و ساختار روحانی مذهبی آغاز می شود و تا دون پایه ترین طبقات یعنی نجس ها  (دالیت ها و...)که نحس و نجس بوده و باید از آنان دوری کرد، ادامه می یابد این سیستم طبقاتی که اکنون طبق قانون اساسی هند ممنوع است در حال بازیابی خود در تفکر هندویسم افراطی می باشد.

[9] - the Muslim  Rashtriya Manch (MRM). گروهی ساخته و پرداخته گروه آر.اس.اس که سیاست ارتباطی این سازمان را در ارتباط گیری با برخی مسلمانان دنبال می کند.

[10] - K.S. Sudarshan

[11] - international Sufi conferences

[12] - Umer Ahmed Ilyasi پدرش جمیل الیاسی چهره و تفکری متفاوت از دیگر روحانیت هند داشت و لذا به رغم نظر بسیاری از مسلمان هند، معتقد به نوعی مدارا بود و به تنش زدایی معتقد بود لذا به اسراییل هم سفر کرد و با سران این کشور دیدار کرد که واکنش هایی در جامعه مسلمان هند برانگیخت

[13] - Jameel Ilyasi

[14] - Shimon Peres رئیس جمهور اسبق اسراییل

[15] - Indresh Kumar

[16] - All India Imam Organisation  در هند گروه های زیادی هستند که نام های بزرگی دارند ولی در افراد شمولیت یافته در این گروه ها بسیار اندک است اگرچه این سازمان از تمام ائمه جماعات هند سخن گفته می شود، ولی افراد تحت سیطره و طرفدار این گروه بسیار اندکند

[17] - Hindustan Times

[18] - Times of India

[19] - Popular Front of India (PFI) گروهی واکنشی به اقدامات شبهه میلیشایی و نظامی گروه های تحت کنترل هندوتوا است که از سوی دولت هند ممنوع اعلام شده است رهبران این گروه عبارتند از اوما عبدالاسلام، ای.ام عبدالرحیم، انیس احمد می توان اشاره کرد. http://www.popularfrontindia.org/ ارگان این گروه می باشد.

[20] - S.Y. Quraishi

[21] - Najeeb Jung

[22] - Zameeruddin Shah

[23] - Saeed Shervani

[24] - Shahid Siddiqui

[25] - motley

[26] - Karan Thapar

[27] - The Wire

[28] - Indian Express

[29] - Jamiat Ulama-e Hind از گروه های مهم اسلامی که دارای حوزه علمیه بزرگی در شمال هند است و در بحث های سیاسی نیز مرجعیت دارند.

[30] - Hindutva constitutionalism فلسفه هندوتوا بر ملیگرایی هندویی استوار است که از سوی رهبران پایه گذار گروه RSS مورد تاکید قرار دارد این فلسفه بر هند به عنوان سرزمین هندوها، و تقدس آن تاکید دارد و خواهان پاکسازی آن از اغیار می باشد، آنان نازیسم در اروپا و صهیونیسم در آسیا را مصداق پیروی برای این بینش دیده و نزدیکی های فکری و عملی با آنان احساس می کنند.

[31] - the Citizenship Amendment Bill قانونی که به درگیری های بسیار در بیش از یک سال گذشته در هند انجامید و مسلمانان زیادی به این قانون اعتراض کردند، که در این قانون حزب بی.جی.پی از دادن شهروندی به تمام افرادی که از کشورهای همسایه به هند مهاجرت کرده اند تن داد، مگر کسانی که مسلمان هستند و به این ترتیب دادن شهروندی به مسلمانان ممنوع گردد.

[32] - National Register of Citizens در این قانون نیز بحث های مذهبی لحاظ شد و به ضرر مسلمانان این قانون رقم زده شد.

[33] - Unlawful Activities (Prevention) Act  قانونی که به مقامات امنیتی و پلیس هند امکان می دهد تا به دستگیری و زندانی کردن افراد بدون طی تشریفات قضایی اقدام کنند و این نیز به ضرر و مورد سو استفاده مقامات امنیتی و پلیس برای تهدید و تحدید مسلمانان و اقلیت ها منجر شد

[34] - Triple Talaq bill گرچه قوانین حاکم بر اقلیت مسلمان در هند از سوی سازوکار قانونی تحت عنوان all India Muslim personal law board تنظیم می شود ولی دولت هند قانون سه طلاقه کردن زنان را ضد انسانی دانسته ودر این مورد دخالت کرده است.

[35] - Gyanvapi mosque نام مسجدی در هند که اخیرا هندوها در خصوص آن ادعا کرده و مثل مسجد بابری در حال اقدامند تا آن را نیز از آن خود کنند.

[36] - Uniform Civil Code هندوهای افراطی معتقدند که سازوکار قانونی حاکم بر احکام مدنی خاص اقلیت ها نباید وجود داشته باشد و باید همه برابر قانون مساوی باشند لذا به جای سازوکارهایی مثل all India Muslim personal law board و... که قوانین خاص برای اقلیت ها تعیین می کنند خواهان تسری قوانین کلی هند بر تمام جوامع داشته و لذا قانون یکسان مدنی برای همه را تجویز می کنند.

[37] - Hindu Rashtra جمهوری هندو در مقابل دیگر هم نام های آن در دنیای معاصر از جمله جمهوری اسلامی، جمهوری یهود و.... به عنوان یک هدف برای راستگرایان هندو مد نظر است.

[38] -"Constitution was sacrosanct" قانون اساسی هند یک قانون سکولار، پلورال، سوسیال دمکرات است که در بخش سکولار و تکثرگرای آن در تناقض با ایده آر.اس. اس است و اقداماتی برای تغییرات در قانون اساسی انجام داده است که از جمله آن همین بحث قانون یکسان مدنی برای تمام هندی هاست و...

[39]-  Indian Muslims for Progress and Reform (IMPAR)

[40] - Peace Party

[41] - sarkari (official) Muslims  روحانی حکومتی اشاره به دست نشانده بودن و... دارد

[42] - ‘Bhartiya Muslim’  هندوهای افراطی کلمه هند را یک واژه نادرست برای کشور خود تلقی کرده و از واژه بهارات به جای آن استفاده می کنند.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.