سردار قاسم سلیمانی، مقام رزمندگی و شهادت برازنده توست 
  •  

13 دی 1398
Author :  
شهادت و رزمندگی برازنده توست

تشنگان خون را تنها پیاله ایی از خون ماست، که سیراب می کند، و همیشه این سربازان صحنه نبردند که طعمه سیّاسان صحنه های تزویر و خدعه می شوند، و سربازان را جز نبرد، کاری نیست؛ و سر باختن عاقبتی است که هر سربازی برای خود با چشم سر، در حالی که زنده است، می بیند، چرا که صفحه شطرنج قدرت، همواره قربانی می طلبد، و چه قربانی بهتر از سرباز، که بی مدعا در زیر پرچم سر بازی گرد آمده است.

امریکایی ها در یک اشتباه بزرگ، و جنگ طلبانه، اقدام به شهادت سربازی قهرمان، و بزرگ از این آب و خاک کردند، که نزد هر ایرانی (موافق و مخالف) ارزشمند و محترم بود، این سرباز پاکباخته وطن، در این چند سال، درگیر نبردی سخت با کسانی بود، که می خواستند انسان زیست کننده در خاورمیانه قرن بیست و یکم را، به سیطره وحشیگری و فرهنگ ظالمانه شبه جزیره عربی 1400 سال قبل و بلکه پیشتر از آن برگردانند.

کسانی که از مردم عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان، سومالی و دیگر مناطق تحت سلطه اشان برده و کنیز می گرفتند، و هنوز که هنوز است، بعد از مدت ها که از نابودی حکومت داعش گذشته است، دخترکان مظلوم ایزدی و... را از خانه های مملو از کثافت و بی شرمی، فرهنگ داعشی – وهابی نجات می دهند، برده هایی که در بازار موصل و رقه (پایتخت اسلام سیاسی وهابی در آن زمان) به فروش رفته بودند.

امریکایی ها نیک می دانند که فرهنگ و ایدئولوژی خوفناک و ظالمانه داعشی و وهابی از کدام دانشگاه های عربستان و... پی ریزی و ایجاد و به جامعه آسیا، خاورمیانه و حتی اروپا پمپاژ می شود، و مدرسان این ایدئولوژی از چه منابعی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پول و تفکر می گیرند،

اما متاسفانه با نادیده گرفتن همه این دانسته های خود، در تضاد منافع سیاسی و هژمونی قدرت خود در منطقه، تمام ارزش های فرهنگ غرب و در واقع اوج تمدن انسانی را قربانی منافع کوتاه مدت خود، در عراق و سوریه کرده و چنین فردی را به شهادت رساندند، که در کوتاه کردن دست این ایدئولوژی ظالمانه، عمرها و سرمایه های بسیاری هزینه کرد.

این ننگ، و قطرات خون این شهید تا ابد بر دامان امریکایی ها خواهد ماند، و در دادگاه تاریخ بشر، طراحان این صحنه رزیلانه که با هیچ رسم و رسوم جنگی حتی متناسب نیست، محکوم ابدی خواهند بود، اما از این سو نیز صحنه داران سیاستی که بر طبل جنگ و درگیری، استوار کوبیدند نیز، بالاخره پای کشور را به جنگ خواهند کشاند، آن هم در صحنه خدعه و نیرنگ عوامل قدرت های طراز اول جهانی، که نشان داده اند، حتی در قرن 21 نیز همان خوی استعماری خود را فراموش نکرده، و با متحجر ترین تفکر و کشور منطقه "رقص شمشیر" می کنند، و حجله پیروزی انتخاباتی خود را با این صحنه کثیف ممزوج، و افتتاح می نمایند.

به قول دوستم فردین خاورمیانه عرصه دایناسورهاست، و این چنین است که سربازان ما زیر سم سنگین این دایناسورهای بزرگ له خواهند شد، حال چه باید کرد؟! پاسخ اگر بدهیم وارد یک جنگ بزرگ شده ایم، که نابودی های بزرگ را نیز در راه خود خواهد داشت، پاسخ ندهیم صحنه را باخته ایم و عزت ایران خدشه دار خواهد شد؟!!، و اینچنین است که خدعه گران جنگ طلب، کشور را به گوشه ایی می برند، تا راهی جز حرکت به سوی جنگ نداشته باشد، و همه چیز را فدای اهداف حقیرشان می کنند.

اما سرادر عزیز، شهید قاسم سلیمانی! شهادتت مبارک، تو که در مقام رزمندگی، که ماموریت اصلی تو بود، به تاسی از فرمان امام خمینی، کمترین دخالت را در جریانات سیاسی داخلی کشور از تو سراغ دارم، و کمترین مواضع سیاسی را در مبارزات انتخاباتی احزاب داخلی اتخاذ کردی، و در مقام رزمندگی، بیشترین عمل را در کارنامه سربازی خود ذخیره نمودی؛ امروز در صبح شهادتت، سیاهی ماندن و دیدن، برای ماست که بمانیم و باز هم ببینیم، که چگونه کشور و انقلاب زیر سم دایناسورهای خدعه و نیرنگ، ویران می شود، و اما تو راحت شدی، این راحتی بر تو و همراهانت گوارا و مبارک باد.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (40)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

قاسم
من ‌این ‌مرد را دوست دارم و هر وقت یادش کنم برای آرامش و تعالی روحش دعا می‌کنم.
‏قاسم یک سرباز و فرمانده نظامی ایران بود، ممکن بود کسانی با شیوه‌های او مخالفتی داشته باشند اما خوشحالی از ترورش توسط ترامپ خبیث، مشارکت در فرآیند خباثت است.
قاسم سلیمانی، فرمانده لشکر خط شکن ثارالله در جنگ بود، هشت سال برای این کشور جنگیده بود، سرباز بود. در کربلای۵ جوری از میان آبگرفتگی شلمچه عبور کرد که دشمن مسرور از پیروزی در ابوالخصیب و ام الرصاص، حیران ماند.
در این چند سال اما جوری برای تصاحب این تصویر و بلکه مخدوش کردنش عمل کردند که اصلا این برند «حاج قاسم» انگار پوششی شد برای همه چیزهای بدی که دچارش شدیم، چه بد معامله‌ای کردند.
وقتی زنده بود هم آنقدر تصویرِ او را ناشیانه یا خائنانه بزرگ و نمادین و معوج ساخته و پرداخته کردند که دشمن احساس کرد با زدنِ قاسم یک پرچم را زده.
آخرش اما خوش به حال «سرباز» قاسم سلیمانی بچه‌ ‌روستای قنات ملک کرمون. رفت، همونجوری که لایقش بود.
مادربزرگم می‌گفت: «خوبه آدم نون دلش رو بخوره» من هم حرف دلم رو زدم.
والسلام @jangneveshte

This comment was minimized by the moderator on the site

عنوان اول پیک نت 9 دیماه
دو گزارش از حاشیه
مراسم خاکسپاری "رضی موسوی"

سردار سید "رضی موسوی" که در دمشق توسط اسرائیل ترور موشکی شد روز پنجشنبه در امام زاده صالح شمیران به خاک سپرده شد. آنچه را می خوانید گزارشی است که دو تن از خوانندگان پیک نت که جدا از هم، گهگاه با ما در زمینه گزارش های شهری همراهی دارند، از مراسم خاکسپاری تهیه و ارسال کرده اند.
1- مراسم خاکسپاری موسوی حوالی ظهر در امام زاده صالح در میدان قدس برگزار شد. جمعیت بیشتر از خانواده‌های شهدا و بیشتر فرزندان نیروهای مسلح در سوریه و همسران آنها بودند. جمعا حدود 300 نفر. جمعیت زیادی در میدان قدس و خیابانهای مجاور دیده نمی شد. حرفهای مردم متضاد بود. عده ای در عین همبستگی می گفتند که نمیدانیم این نیروها در سوریه چه کار می کنند که اینجور کشته میشوند. برخی ها در بحت با خانواده شهدا می گفتند به خانواده شهدا پول داده می شود. در مقابل خانواده شهدا این اتهام را رد کرده و می گفتند: حال و روز و سر و وضع ما را ببینید بعد از این شایعات دفاع کنید. در کل جمعیت من هیچ روحانی را ندیدم. در طول خیابان متصل به امام زاده افراد زیادی که حجاب اسلامی نداشتند دیده میشدند که اتفاقا اینها بیشتر از محجبه ها با خانواده شهدا ابراز همبستگی می‌کردند و حتی گریه می کردند.
2- عده ای از خانم ها در داخل صحن متشکل بودند. خانم هایی با چادر مشکی؛ چادرها گلدار و خانم هایی با روسری و خانم هائی با روسری شل.
دختر سردار قاسم سلیمانی خیلی فعال بود و از کنار دختر "موسوی" و خانمش که خیلی گریان و بهت زده بود دور نمی شد. در مجموع خانواده سلیمانی تقریبا گرداننده مراسم بود.
جنازه موسوی در کنار فخری زاده دفن شد. قبل از دفن آخوند جوانی که سید هم بود با کمک یک روحانی دیگر داخل قبر شد برای آماده کرده مراسم دفن. خادم های امام زاده با لباس مرتب و منظم شبیه خادم‌های صحن امام رضا بودند. تعدادشان هم کم نبود. مرتب به این سو و آن آسو می رفتند و دود اسفند را میان مردم پخش می کردند.
در مجموع حالت بی قراری، تاسف؛ خشم و انتقام در میان جمعیت وجود داشت و این حالت زمانی بیشتر میشد که نام قاسم سلیمانی به میان می آمد. به شکلی که ناگهان حالت شیون و گریه به خودت می گرفت. حتی این حالت در میان افراد خارج از صحن و بازارچه مشرف به امام زاده و حتی بی خانم های بی حجاب و شل حجاب بازارچه نمایان بود.
خیلی از مردم خارج از صحن که تازه وارد می شدند، با شنیدن اسم سید رضی موسوی منقلب می شدند و واقعا همدلی و گریه می‌کردند.
پس از خاکسپاری شاهد بحث های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بین شرکت کنندگان بودم. جالب بود که افراد اطلاعاتی و بسیجی که در محل بودند نیز شاهد این بحث های داغ بودند و در آن دخالت نمی کردند. مخالف و موافق بدون لکنت زبان با هم بحث می کردند. خیلی مذهبی ها در خواست حاجت می‌کردند از امام حسین و محشور شدن موسوی با امام حسین. برخی جوان ها می گفتند که حاضرند به سوریه بروند و شهید شوند. در مخالف، عده ای می گفتند لابد برای گرفتن پول کلان می خواهی بروی سوریه. چند نفر که ظاهرا در سوریه بوده اند و تعدادشان هم کم نبود خیلی آرام و دوستانه شرح میدادند که ما یک زندگی خیلی ساده ای داریم و از دهک 5 جامعه به حساب می آئیم.
کسان دیگری ی بودند که می گفتند شرایط فعلی با شرایط زمان جنگ شباهت پیدا کرده است. آن موقع هم عده‌ای می رفتند جبهه و شهید می شدند و عده‌ای دیگر مردم را می چاپیدند. امروز هم همین داستان ادامه دارد. عده‌ای مبارزه میکنند و در راه آن جانشان را از دست میدهند و عده ای بخور بخور میکنند و مردم را می چاپند.
یکی از بازماندگان می گفت: آدم وقتی به این نوع مراسم و اجتماعات می اید و حضور پیدا میکند تازه با حرف ها و نظراتی آشنا می شود که نشنیده و نمیدانسته است. رسانه های داخل و خارج این بحث ها و این نوع فضاها را بازتاب نمی دهند. این فرد سابقه جنگ با داعش در سوریه داشت.
در مجموع می توانیم بگویم که خیلی از افرادی که در جنگ و رزم بوده اند در کل انتقادات زیادی دارند و چند تایی هم حتی از بحران اقتصادی صحبت می کردند و حتی شاکی بودند که چه کاری کرده ایم که امروز آحاد مردم با صندوق رای قهر کرد اند.

This comment was minimized by the moderator on the site

توییت تند و فضای تندتر؛ انتهای این تندی کجاست؟

امتداد-زینب اسماعیلی، روزنامه‌نگار

طبیعی است که بعد از شهادت یک سردار سپاه، افکارعمومی سوالات و ابهاماتی داشته باشد که وظیفه نهادهای مرتبط است با ملاحظه افشا نشدن اسرار نظامی در مورد وضعیت محل مورد حمله و مراتب حفاظت آنها یا چرایی حضور آن مستشار در محل و دیگر سوالات پاسخ دهند. مشابه سوالاتی که بعد از ترور دانشمندان هسته‌ای در سطح شهر از جمله شهید «فخری‌زاده» در مورد مراتب حفاظت او ایجاد شد.

اما در کنار این ابهامات بحثی به سرعت بعد از این گونه اتفاقات مطرح می‌شود که با هشتک «انتقام سخت» داغ می‌شود و از بسیجیان یک پایگاه محلی تا سرداران و مسولان کشور همگی بر خود واجب می‌دانند که با این هشتک یا طرح مباحثی نظیر آن، ادای دین یا ایفای نقشی کنند. در خاطر داریم که بحث انتقام سخت با توجه به اقدام امریکا که منجر به شهادت سردار سلیمانی شد، از سوی مقام رهبری مطرح شد اما نباید غافل شویم که آن مبحث با توجه به شرایط آن زمان و بدون اشاره به عملیات خاص تلافی‌جویانه مطرح شد.

این روزها بعد از شهادت سردار رضی موسوی در سوریه گروهی در فضای مجازی به طرح بحث انتقام گیری از اسراییل رو آورده‌اند. غافل از اینکه این تند‌کردن فضا چه تبعاتی برای کشور دارد. البته این حرف به این معنی نیست که باید سکوت کنیم تا اسراییل هر موضعی را که مایل است مورد هدف قرار دهد. در ادامه توضیح بیشتری در این مبحث ارایه می‌کنم.

مشخص است که برای حضور سایبری خودی‌ها هزینه زیادی در داخل کشور می‌شود، اما این توان که منطقا باید بازوی نظام در پیشبرد اهدافش باشد در بعد داخلی عمدتا در گام اول هر آنچه در درون سیستم است را مصادره به خود می‌کند. در گام بعد با رفتارهای خود تنها منجر به تندترشدن فضای عمومی جامعه و عمق بخشی بیشتر به فاصله موجود در بین طیف‌ها می‌شود.

اما همین رفتار تبعات بیرونی و به اصطلاح دیپلماتیکی هم دارد.
اولین پیامد این‌گونه تقاضاهای انتقام‌جویی این است که افکارعمومی پایگاه اجتماعی نهادهای نظامی مانند سپاه پاسداران، به شدت ملتهب می‌شود و ناخودآگاه این‌گونه نهادها مجبور به طراحی برنامه یا رفتاری می‌شوند که چه با گرفتن انتقام سخت چه با کشته‌شدن تعدادی نیروی جدید، منجر به هزینه‌زایی برای کشور می‌شود.

خوشمان بیاید یا نه؛ حضور نیروی مستشاری ایران در سوریه، لبنان، یمن و هر بخشی که به‌عنوان محور مقاومت تعریف شده با توجه به حضور اسراییل در منطقه و شرایط موجود جنگی در غزه، یعنی تداوم شرایط جنگی.در این حالت چه بهتر آن است که بگذارید آنها که در جنگ نقشی دارند و معتقدند که متخصص آن هستند، کار را به پیش ببرند نه آنکه تحت تاثیر فضای افکارعمومی ملتهب خودی، دست به اقدامات انتقام جویانه بزنند. به‌ویژه آنکه یادمان نرود، صحنه جنگ، مصداق واقعی این ضرب‌المثل قدیمی است که «دست بالای دست بسیار است.» جنگ روسیه و اوکراین با حمایت کشورهای اروپایی و امریکا را مرور کنید چقدر طول کشیده‌است.

فضای ملتهبی که دنبال انتقام سخت است، برای دیپلماسی کشور هزینه مضاعفی می‌سازد. اگر دستگاه دیپلماسی بی‌اعتنا به این فضا باشد از سوی نیروهای خودی رانده می‌شود و اگر بخواهد منطبق با آن حرکت‌ کند، حتما کشور مجبور به پرداخت هزینه دیپلماتیک می‌شود. چون به بهانه تحریم‌های سپاه، فضای‌عمومی جهانی همراه با تحریم‌گران است. بخواهد موضع‌گیری‌ تند بگیرد هم شبیه مواضع تکراری می‌شود که آقای امیرعبداللهیان در مواجهه با جنگ غزه در واکنش به اسراییل اتخاذ کرده‌‌است. علاوه بر این، اگر مواضع تند دیپلماتیک اتخاذ نشود،‌ گزارش‌هایی که دفاتر سفارت‌خانه‌های دیگر کشورها از نسبت تقاضای افکارعمومی و عملکرد دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به کشورهای متبوعشان ارایه می‌کنند، حاوی چه نکاتی خواهد بود؟ یادمان نرود تصویری که سفارت‌خانه‌ها از همین رصدهای مطبوعاتی و مجازی به کشورهای مبدا خود ارایه می‌کنند، ایماژ اصلی از فضای عمومی کشور را می‌سازد.

مخلص کلام آنکه بگذاریم اگر قرار است چیزی در صحنه جنگ طراحی شود، در «میدان» با توجه نقاط ضعف و قوت نظامی و امنیتی طراحی شود نه به تبع خواست عده‌ای جوان تند انقلابی که دنبال توییت زدن و ترفیع از مقامات مربوطه خود هستند.

امتداد @emtedadnet

This comment was minimized by the moderator on the site

انقلابی ها با هشتک «انفعال سخت» فعال شدند

امتداد - گروه سیاسی: بلافاصله بعد ازاعلام خبر شهادت سیدرضی موسوی موج انتقام خواهی از همان ساعات اولیه آغاز شد. کار از هشتک های فضای مجازی به حضور کفن پوشان در مقابل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی کشیده شد که نه ازدولت، بلکه از «جمهوری اسلامی» می خواستند «انتقام» بگیرد. حالا همانها که در دوران حسن روحانی او را به انفعال در گرفتن انتقام خون سردار سلیمانی متهم می کردند، مطالبی را در شبکه مجازی «ویراستی» با هشتک «انفعال سخت» منتشر می کنند. مطالبی که در کانال های انقلابی ها در فضای ایتا هم بازنشر میشود. این اتفاقات درست در شرایطی است که جریان رسمی تلاش می کند تا این افراد را با خلق روایت هایی مهار کند. یکی از روایت این است که د: ترور سیدرضی اساسا تلافی اقداماتی است که ایران قبلا انجام داده بود. با این حال اما پاسخی که با هشتک «انفعال سخت» دریافت کرده مناسب به نظر نمیرسد.

برای روشن شدن سطح توقعات انقلابیون به چند نمونه از آنها دقت کنید: کاربری نوشته بود: «هر وقت انتقام حاج قاسم رو گرفتیم، انتقام بقیه هم گرفته میشه. باید قبول کنیم که این ضعف ها رو داریم که دشمن جری میشه. هر وقت برای ساخت یک هایپرسونیک، های و هوی میکنیم و در وقت کارزار در غلاف نگرش می داریم، میشود این. بقیه ماجرا هم به همین منوال»

کاربر دیگری معتقد بود که توجیه گسترش جنگ غیرواقعی است: «یک توجیه برای انتقام نگرفتن یا علنی نکردن انتقام این است که بگوییم این کارها باعث گسترش جنگ می شود. این توجیه غیر منطقی است و در فضای خلاء مطرح می شود چه آن که حزب الله لبنان و یمن هر روز در حال تلفات گرفتن از اسرائیل و خسارت زدن به ادوات آنها است و شجاعانه اعلام می کند و جنگ هم گسترش پیدا نکرده»

کاربر دیگری معتقد بود اگر انتقام سخت گرفته نشود، بازدارندگی از بین خواهد رفت: «وقتی اسرائیل سیدرضی موسوی را در روز روشن هدف قارر میدهد و گردن می گیرد، یعنی کار به این ندارد که بعدش تو چه ضربه دردناکی می زنیف او اقتدار تو را می خواست زیرسئوال ببرد که برد. انتقام سخت فقط در صورتی است که بتواند بازدارندگی تو را برگرداند.»

یکی دیگر از کاربران نیز معتقد بود که باید ایران شفاف وعلنی خودش انتقام را از اسرائیل بگیرد: «در انتقام شهید رضی دو نقکته قابل توجه است: یک اینکه اسرائیل مستقیما اینکار را انجام داد و هم برعهده گرفت. پس ایران هم مستقیما باید پاسخ دهد. نه به واسطه مقاومت در منطقه. دو اینکه رسانه ای کردن و برعهده گرفتن پاسخ از سوی ایران است تا همه بدانند.»

این افراد در شبکه های اجتماعی در زیر توئیت ها و نوشته های مسئولان کامنتهای بسیاری تندی منتشر می کنند. حالا شرایط مواجهه نیروهای نظامی و نزدیک به حاکمیت برای تصمیم گیری بسیار سخت است. آنها پیش از آنکه بخواهند دست به اقدامی بزنند باید ابتدا بدنه انقلابی خود را مهار کنند. نکته مهمتر این است که اگر واکنشی که در این انتقام نشان داده میشود در حد دوران حسن روحانی و زدن عین الاسد هم صورت نگیرد، زبان منتقدان در انتقاد تیزتر و بلندتر خواهد شد. همان کسانی که امروز «انتقام سخت» را با هشتک «انعفال سخت» تمسخر می کنند.
امتداد @emtedadnet

This comment was minimized by the moderator on the site

ایرج مسجدی،‌ مشاور عالی فرمانده نیروی قدس گفت:‌ «در جنگ غزه نیازی به دخالت ایران نیست و خود مقاومت فلسطین حریف آن‌هاست.»
او افزود: «اگر روزی به جمهوری‌اسلامی دست درازی کردند آن روز متوجه می‌شوند که ایران چه می‌کند و آن این است که تل‌آویو با خاک یکسان می‌شود.»
ایرج مسجدی در زمان ترور قاسم سلیمانی سفیر جمهوری اسلامی در عراق بود که پس از وعده انتقام سخت، بعدها نخست وزیر عراق اظهار داشته بود ده ساعت قبل از حمله_به_عین_الاسد او به دولت عراق اطلاع داده بود که به آمربکائی ها خبر حمله موشکی را اعلام‌کنند.
@irbriefing

This comment was minimized by the moderator on the site

ایران حمله به عین‌الاسد را با آمریکا هماهنگ کرده بود!

دونالد ترامپ می‌گوید: جمهوری اسلامی پیش از حمله به پایگاه عین الاسد در زمستان ۹۸ اطلاعات این عملیات را به اطلاع او رسانده بود.

رییس جمهور وقت ایالات متحده گفت پس کشته‌شدن (ترور) قاسم سلیمانی، از طرف حکومت ایران با او تماس گرفته شده و به او گفته‌اند که «نگران نباشید‌».

ترامپ افزود؛ طرف ایرانی گفته ۱۸ موشک به سمت پایگاه آمریکا در عراق شلیک خواهد شد، اما هیچ‌کدام به هدف نخواهد خورد.
@tahlilvarasad

This comment was minimized by the moderator on the site

سرباز_وطن

خاطراتی زیبا و شنیدنی از سردار دل‌ها سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی از زبان حاج بهرام دریکوند از نیروهای سپاه حضرت ابوالفضل(ع) لرستان و از جمله همراهان و رفقای شهید سلیمانی :

روزی که داعشی‌ها از حاج قاسم طلب کمک کردند...!

... به خاطر دارم طی یک عملیات داعش در محاصره بین نیروهای مقاومت و ارتش آمریکا قرار گرفت ، زن و بچه ، پیر و جوان و خلاصه اینکه نیروی زیادی را داعش به همراه داشت که همگی این‌ها در مرز بین سوریه و عراق گیر افتاده بودند ، یک ماه تمام در منطقه ماندند و حاضر نبودند همراهان را به جایی بفرستند ، به گفته خود داعشی‌ها نه به روسیه اعتماد داشتند و نه به آمریکا و ترکیه ، در آخر تصمیم گرفتند که جمعیت همراه (غیر نظامی) را به یونان بفرستند، اما تنها به یک شرط که حاج قاسم قول دهد که از آن‌ها محافظت کند ، چرا که تنها به سردار اعتماد داشتند.

سردار ضمانت داد و تا انتهای مسیر راه را برایشان باز گذاشت تا زن و بچه‌ها و برخی افراد سالمند و مریض بتوانند از مهلکه نجات پیدا کنند.

نماز

... در جنوب حلب شهرک صنعتی وجود داشت که نیروگاه برق نیز در آن منطقه بود ، داعش هم در این مکان مستقر شده بود.

در یکی از روزها وقتی با دوربین منطقه را رصد می‌کردم ، دیدم که حدود ۹۰ نفر داعشی در یک نقطه جمع شده‌اند ، فهمیدم که در حال نماز خواندن هستند ، اما به حاج قاسم نگفتم که وقت نماز است ، فقط گفتم که چند ده نیروی داعشی در یک نقطه متمرکز شدند که در صورت حمله می‌توانیم تلفات سنگینی را از دشمن بگیریم.

همین که موضوع را با حاج قاسم مطرح کردم، ساعت را پرسید و گفت : الان وقت نماز است، ما برای نماز می‌جنگیم و اگر به داعشی‌ها در حال نماز خواندن شلیک کنیم که دیگر آرمان برای ما معنی ندارد.

This comment was minimized by the moderator on the site

سلام
من فوتبال رو دوس دارم ولی از دیروز نسبت به این ورزش متنفر شدم
در آستانه سالروز شهادت مرد قرن
دلاوری بی همتا
فرمانده هشت سال دفاع مقدس
نابود کننده داعش
دوست بچه ها
عزیز همه قشر مردم
هر چی از این دلاور بگم کم گفتم
شهید سردار حاج قاسم سلیمانی
دو روز گذشته که عکس این ابر مرد را در مستطیل سبز زمین فوتبال گذاشته بودند تا بازیکنان قبل از شروع بازی با احترام به عکس این شهید بزرگوار و گذاشتن گل جلوی عکس.، قدردان آن شهید که امنیت جان و ناموس ما را تامین کرده، باشند..
ولی تعدادی از بازیکنان با روی گرداندن از عکس شهید و بی اعتنایی از کنار آن رد شدند و تعدادی گل را به صورتی به سمت عکس پرتاپ کردند که مانند سنگی به طرف دشمن می‌زنند
من اصلا مرد سیاسی نیستم و اصلا علاقه ای به سیاست یا سیاست دانستن را ندارم ولی جگرم سوخت وقتی این برخورد را نسبت به عکس این مرد که خونش به خاطر امنیت تک تک ما ناجوانمردانه و غریبانه به زمین ریخت را دیدم
واقعا مشگل کجاست ؟
من می‌دانم
فقط این را می‌دانم مشگل اصلی دشمن نیست
مشگل خود ماییم
حالا تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل
والسلام
التماس دعا

This comment was minimized by the moderator on the site

۶۱۲ کتاب در ۳ سال برای قاسم سلیمانی!

«کارخانه‌های تولید کتاب»؛ این عنوانی است که خبرگزاری ایسنا برای توصیف وضعیت کتاب‌سازی برای قاسم سلیمانی برگزیده است؛ ۶۱۲ کتاب در ۳ سال؛ یعنی سالی ۲۰۴ کتاب در یک سوژه سفارشی، آن هم در روزگار فقر و حصر ناشران؛ که اقتصاد نشر از خط قرمز بحران عبور کرده و فهرستی بلند از کتاب‌ها پشت دیوارهای سانسور مانده و برخی ناشران گرفتار پیچ و خم‌های تعطیلی و توقیف‌اند.

به گزارش ایسنا و بنابر آمار منتشر شده از سوی خانه کتاب و ادبیات؛ ۶۱۲ عنوان کتاب با کلید واژه «حاج قاسم» منتشر شده که ۱۸۵ عنوان از این تعداد چاپ اول است. همچنین در مجموع نیز ۵۹۰ کتاب با کلید واژه«قاسم سلیمانی» در این سه سال منتشر شده که ۱۸۰ عنوان از این تعداد چاپ اول بوده است.

این گزارش می‌گوید آنچه در این روند انفاق افتاده «کتاب‌سازی و تکرار» است و «هنوز اثر شاخصی در این بین قابل مشاهده نیست». شواهد و گزارش‌های منتشرشده در سالهای اخیر نشان می‌دهد پولشویی در نهادهای دولتی و جلب بودجه، از نکاتی است که پشت پرده‌ی این «کتاب‌سازی و تکرار» در جریان است.
@Sahamnewsorg

This comment was minimized by the moderator on the site

حسین دهباشى @hosseindehbashi · 11h
سپهبد زاهدی و سپهبد سلیمانی از جهاتی شبیه هم هستند. دیرزمانی زاهدی به جهت خدمت به شاه -که واقعیت هم داشت- منفور بود. دهه‌ها طول کشید تا میهن‌پرستی، شجاعت، فرماندهی، فداکاری و اهمیت بی‌نظیر او در تمامیت ارضی ایران (گیلان، آذربایجان، کردستان، خوزستان، ترکمن‌صحرا) فهمیده شود.
به علاوه و برخلاف روایت روشنفکران چپ، اکنون بهتر می‌فهمیم که ضدکودتای سپهبد زاهدی در ۲۸مرداد ۱۳۳۲، چگونه ایران را -در آستانه‌ی استیلای کمونیست‌های حزب توده و سقوط در دامان شوروی- نجات داد.


BBC NEWS فارسی @bbcpersian · Jan 3
تقدیس از سوی حاکمیت، تخریب از طرف مخالفان حکومت ایران
چرا و چطور شخصیت و پایگاه و جایگاه سیاسی، اجتماعی و نظامی قاسم سلیمانی حکومت و بخش قابل توجهی از جامعه را دو پاره کرد؟
رامین پرهام، نویسنده :
فرهنگ سیاسی ایران مدت هاست که دچار یک بیماری مزمن به اسم تعصب شده است، این تعصب مانع از این می شود که رویکرد مبتنی بر تعقل داشته باشیم، که ببینیم چه چیزی در یک شخصیت خوبه چه چیزی بده، اون چیزی که خوبه را واکاوی کنیم اون چیزی که بده را هم واکاوی کنیم، قاسم سلیمانی تنها قربانی این فرهنگ بیمار و این بیماری تعصب نبود، که بی شک ریشه دینی و ریشه در فقر فرهنگی دارد، دیگران هم بودند، از رضاخان گرفته که برخی از او کیش شخصیت ساختند و برخی عکس آن را، یا محمد تقی خان پسیان، که سرباز ایرانی بود که جانش را برای ایران داد، و... یا در میان شخصیت های غیر نظامی مثل شاپور بختیار، احمد کسروی، محمد مصدق و... شخصیت های قوی (کاری به کارنامه آنها ندارم) متاسفانه در این فرهنگ ضعیف و آلوده به تعصب ما یا با رویکرد کیش شخصیت با انها مواجهه شدیم، یا با رویکرد ترور شخصیت، که از یک انسان این دنیایی که در شرایط این دنیا مجبور شده است تصمیماتی بگیرد و کارنامه ایی دارد، عده ایی قدیس می سازند و عده ای او را به عکس ترور شخصیت می کنند. حاکمیت از سلیمانی قدیس سازی می کند و رویکرد مخالف هم هشتک کتلت می زند، که هر دو زشت است، دچار یک دو قطبی بسیار خطرناک شده ایم. دو قطبی تهی مغزان ، دچار پوزیسیون و اپوزیسیون تهی مغز شدیم که باعث شد که ما شخصیت های خود را نابود کنیم، قاسم سلیمانی مخاطب اصلی فرمانده امریکایی دیوید پترائوس در خاور میانه است، عکس قاسم سلیمانی را روی جلد مجله نیوزویک می زنند و در 2014 نوشتند که کسی که با امریکایی ها جنگید و الان داعش را له کرده است. چنین شخصیتی باید در اندیشکده های علمی با بیوگرافی و... مطالعه شود هم نقش او در جنگ بعد از خرمشهر مشخص شود که چقدر جوانان ما بیهوده کشته شدند، و هم نقش او در این های که بعدها انجام داد. ما در این فرهنگ آلوده به مذهب، تعصب و ضعف های فکری فراوان، در ایران که مال امروز و دیروز هم نیست، ما دچار دو قطبی خیلی خطرناک شدیم. این دو قطبی را ممکن است درکشورهای دیگر هم بتوان دید، اما به خاطر شرایط خطرناک کشور برای ما خطر جدی و حیاتی دارد، ما از این کار زشت یک سنت ساختیم، از زمان قتل احمد کسروی که یک عده در مجلس برای قاتلان او کف زدند و خواهان آزادی انان شدند، بگیرید تا حالا، دچار پوزیسیون و اپوزیسیون تهی مغز شدیم، در زمان انقلاب 57 هم همینگونه بود، الان هم همینطور است، این دو قطبی خطرناک است که باعث می شود شما نگاه تعصب آمیز به شخصیت ها داشته باشید، یا قدیس سازی کنید، یا هشتک کتلت بزنید، که هر دوی آنها زشت است. که این باعث می شود انسان های قوی یا از صحنه حذف فیزیکی می شوند، یا از زندان اوین سر در می آورند، یا گوشه نشین می شوند، و صحنه سیاست و افکار سازی، می افتد به دست افراد دونپایه، فرومایه،

This comment was minimized by the moderator on the site

لاقل به سرباز قاسم سلیمانی رحم کنید!

این نحوه ملک الطوایفی اندیشیدن و حکمرانی کردن سبقه ای تاریخی در این بلاد دارد.
سلسله ها آمده اند و لاجرم ناظر به همین فقدان انسجام و باری به هرجهت بودن و بی نسبتی با درد و نیاز مردم مجبور به بستن رخت خویش از این دیار گشته اند.

حالا ما هی دنبال اصلاح و رفرم باشیم.هی بدنبال ایجاد تغییرات کم هزینه و پرفایده باشیم!
هنگامی که ضریب هوشی ساختار به زیر نمره ۷۰ سقوط کرده است. اساسا او ظرف فهم و درک متقابل نکات مصلحانه و خیرخواهانه را ندارد.
هرچند تیزهوشانی هم هستند که در پشت پرده امور از پس این اعوجاج دارند بهره برداری شخصی می کنند!

چند روزیست زمین و زمان در جمهوری اسلامی دست به دست هم داده اند تا بگویند:

سرباز قاسم سلیمانی آدم خوبی بود.

همچنان که ۴۴ سال است دارند تلاش می کنند حقانیت دین اسلام را اثبات کنند و بگویند اسلام دین خوبیست.

فاز تبیینی و گفتار درمانی همچنان تمام نشده است.و انگار پیش فرض مردم این است که اسلام دین بدیست!
بماند که بنده خدا آقای مطهری همان اوایل گفت:
«دیگر کلام بس است. بیایید عمل کنیم به شعارهایمان»

در این ملک الطوایف پر ایراد شهرداری ها برای سالروز سرباز قاسم سلیمانی جدا احساس مسئولیت کرده اند.
در خود شهرداری متولیان خیابان جدا
مسئولان مترو جدا
مسئولان اتوبوسرانی جدا
مسئولان پارکها جدا

صدا و سیما که رسما ترکانده است!
همه شبکه ها درگیر هستند. حتی شبکه پویا!

ادارات و دستگاه ها هم موظفی دارند که باید انجام شود!

آموزش و پرورش هم که این روزها خیلی احساس عقب ماندگی در پرورش می کند، برای بچه ها برنامه ویژه دارد.

مهد کودک دولتی دخترم هم در این بین بی نصیب نمانده است!

من بشما قول می دهم سایپا و ایران خودرو هم برنامه ویژه ای دارند!

راه آهن و فرودگاه هم بروی روابط عمومی هایش زحمت کشیده اند!

والله چه خوب شد که آن بنده خدا رفت و این روزها را ندید!

آخر بلاهت هم حدی دارد.
تعمد در استثمار غریزه سوگ و هیجان براستی که دیگر کارکرد ندارد.
از آخر هم می گویند ما در برابر دشمن کم کار کرده ایم!نه آقا جان شما بیش فعالی کژکارکرد دارید.

حالا اگر ما نتوانیم چرخه و انگیزه های اقتصادی پشت سر گرامیداشت ها و تبلیغات ایدئولوژیک را فهم کنیم از مهمترین انگیزه استمرار وضع موجود یعنی اقتصاد غفلت ورزیده ایم.

فقط خدا می داند که بصورت مستقیم چه اعدادی در تولیدات رسانه ای و تبلیغی و هنری هزینه شده است.
و باز فقط خدا می داند این چرخه های پر ایراد برای مدیران چه آورده های مادی و معنوی گوناگونی داشته است. مگر آن آقای دستگیر شده پشت سرش نزده بود:

«برای شهید شدن باید شهید بود»

نگاه این آقایان به این مراسمات و گرامیداشت ها نگاه صنعت گونه است که در قبلا در مورد آن نکاتی را خدمتتان عرض کرده ام (https://t.me/seyyedhashemfirouzi/2461).
صنعتی که همه ارکان آن برنده هستند و ذی نفع بجز آحاد ملت!


ای کاش می فهمیدند اصرار بر تکرار این مصرفگرایی و اعتیاد مزمن بجهت حفظ وضع موجود تنها عامل از بین رفتن هر چیزی خواهد شد،که بدان مستمسک شوند.

با این وضعیت فاجعه بار کیفیت آموزش در مدارس و این وضعیت آلودگی هوا که اتفاقا مدارس را هم تعطیل کرده است و با این وضعیت اقتصاد به سرباز قاسم سلیمانی رحم کنید! شخصیتی که همه دوستش داشتند.

https://t.me/seyyedhashemfirouzi

This comment was minimized by the moderator on the site

حاج قاسم سلیمانی و تصویرهایش

محمد جواد اکبرین

عاشقان و موافقانش می‌گویند: او‌ در معرکه‌ی نبرد، دلاور، با شهامت و منتظر شهادت بود؛ در روابط شخصی و اجتماعی، مهربان و متواضع بود؛ نسبت به بازماندگانِ همرزمانش، مسئول و دلسوز بود؛ از منظر اعتقادی و ایدئولوژیک، دیندار و مطیع رهبر بود.

مخالفانش اما می‌گویند: او در داخل، دستِ دیکتاتور تهران بود و در خارج همدستِ دیکتاتور دمشق. به گواهی فرمانده پیشین سپاه، سلیمانی در سرکوب [و قتل و شکنجه] معترضان در سالهای ۷۸ و ۸۸ نقش جدی داشت. در اوج فقر مردم، سرمایه کشور را به صورت غیرقانونی خرج سوریه، یمن، لبنان، عراق و دیگران کرد.

اینکه «سلیمانی کدامیک از اینها بود؟» سوال نادرستی است. چون هر دو تصویر درست است. منافاتی ندارد کسی دلاور و مهربان و متواضع و متعهد و دیندار باشد و همزمان دست و همدست استبداد داخلی و خارجی باشد و سرکوبگر معترضان، و بیت‌المال را در راه اهداف مورد علاقه‌اش خرج و خراج و تاراج کند.

از فرزند صادق خلخالی درباره پدرش پرسیدند، او را مثل یک فرشته توصیف کرد و راست می‌گفت! خلخالی اگر برای بچه‌های مردم قاتل بود برای بچه‌های خودش و همفکرانش پدر و عمو بود. مصباح یزدی هم که تئوریسین خشونت و جنایت به نام خدا بود با خانواده، یاران و شاگردانش سرشار از مهر و‌عطوفت بود.

اتفاقا هیئتی‌ها که باید این را خوب بفهمند! در کتاب تاریخ دمشق ابن‌عساکر (قرن پنجم) توصیفات یک «مجاهد عابد زاهد بی‌باک و مطیع امیرالمؤمنینِ وقت» را می‌خوانید که اگر نامش را حذف کنید می‌تواند یکسره توصیف سلیمانی‌ها باشد؛ اما متاسفانه او کسی نیست جز شمرِ بنِ ذی‌الجوشنِ‌الکلابی!

«در راه عقیده‌ی خویش سرسختانه می‌كوشیدند. فداكاری‌های‌شان در تاریخ بشر كم‌نظیر است و این فداكاری و از خودگذشتگی، آنان را شجاع و نیرومند پرورده بود. از خود معیارها داشتند و با آن معیارها خلافی را مرتكب نمی‌شدند» این ترجمه‌ی مرتضی مطهری است از توصیف خوارج؛ قاتلان امام اول شیعیان!

‏تاریخ از این تصویرها کم ندارد. فلسطینی‌ها به صدام حسین می‌گویند «سیدُ شهداءِ المقاومة»! باور ندارید از دوستان‌تان در حماس بپرسید. اگر گمان می‌کنید نشان دادن هزار تصویر از لبخندها و اشک‌ها و قنوت‌ها و دلاوری‌های کسی از رسانه‌های انحصاری برای تعریفش کافی است اشتباه می‌کنید.

دادگاه تاریخ، از جلجتا تا کربلا فقط یک ترازو دارد: «انسان»! اگر معدل کارنامه‌ی سلیمانی و همفکرانش در قدرت، زندگی‌ها را آواره‌تر، سفره‌ها را کوچکتر، استبداد داخلی و خارجی را فربه‌تر، آزادی را محدودتر، امنیت را شکننده‌تر و مستضعف را محروم‌تر کرد نباید در این صف ایستاد.

@akbarein

This comment was minimized by the moderator on the site

آیفون زینب
21 دیماه 1400
اینکه رئیسی در سالروز ترور سردار سلیمانی بر دولت قبل تاخت حرف جدید نیست و طبق برنامه همه عناصر یکدست باید با صدای بلند تکرار کنند اما اینکه امثال رئیسی تفاوت مفاهیم ابتدایی مانند استراتژیک و استراتژیست را نداند و ادعای موفقیت سردار سلیمانی در دو جبهه میدان و دیپلماسی را تکرار کنند بی آنکه حاج قاسم هرگز چنین ادعایی کرده باشد نیازمند توضیحی است که قطعاً از امثال رئیسی ساخته نیست ایکاش امثال رئیسی در تکرار مطالب ابلاغی حداقل روزی تفاوت کار نهضتی سپاه قدس و دیپلماسی را درک کنند.
اینکه ما برای مهار داعش چه کردیم بماند اما ایکاش از مقامات اطلاعاتی امارات و قطر هم بپرسند با صرف هدفمند چند دلار امثال طالبان ، القاعده ، النصر .... تا داعش و بسیاری دیگر را ایجاد یا به هر سمت که مایل بودند هدایت کردند؟ بپرسند ما با چند دلار میتوانستیم داعش را به سوئی دیگر مثل بلاد کفر و استکبار و شاید صهیونیسم کیش کنیم؟ توضیح دهند با صرف چند دلار سران شیعه ستیز طالبان را به تهران آورده و حکومتش را بلامانع دیدیم؟
ایکاش رئیسی همراه با همه ارکان یکدست می توانست پس از سالها حداقل برای یکبار مستندات مذاکره شهید سردار سلیمانی با پوتین و مقامات رسمی سایر کشورها را بی هیچ کم و کاست یا سانسوری منتشر کنند تا علاوه بر جنبه آموزشی فرصت مناسبی برای درک چگونگی موفقیت میدان در دیپلماسی هم باشد.
اینکه امثال سردار نقدی توطئه و نفوذ استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل را تا واردات موز رصد می کنند عجیب نیست اما روزه سکوت جریانهای حامی امثال نقدی در برخورد با گوشی استکباری آیفون که اخیراً در تصویر فرزند یکی از فرماندهان عالی رتبه شهید برجسته شد حتماً به معنای کور رنگی و گُنگی نیست هر چند میتواند به معنای استیصال و دورویی حیرت انگیز باشد.
اینکه فرزند فرمانده شهید از گران قیمت ترین مدل گوشی آیفون آمریکایی استفاده می کند حتماً از علاقه و شور جوانی است و حتماً به قصد درآمدزایی از تبلیغ آیفون نیست اما باید متذکر می شدند در حالیکه مقام معظم رهبری در سال ۹۸ نسبت به واردات گوشی آیفون انتقاد و دولت وقت را موظف به اعمال کنترل شدید بر بخش خصوصی کردند انتظار از خانواده مقامات معتقد به ولایت بیشتر است.
مقام معظم رهبری وقتی با جدیت در برخورد با آیفون علیه استفاده از واکسن فایزر و مدرنا آمریکایی حتی در روزهای بیداد مرگ و میر ناشی از کرونا فرمان ممنوعیت قطعی صادر فرمودند حتماً شایسته فرزند صالحی چون زینب نیست که در لحظات برپایی مراسم سالروز ترور سردار شهید سلیمانی به فرمان رئیس جمهور و توسط نیروهای امریکایی حتی سهواً و ناخواسته مبلغ استفلده از گوشی گران قیمت آمریکایی آیفون باشد.
زینب می داند که شهید مغنیه و برخی دیگر دقیقاً با اتکا بر قابلیت رهگیری و شنود صوت و تصویر گوشی همراه شناسی و ترور شدند چنانکه فرض مذکور در مورد ترور شهید سلیمانی ، فخری زاده و سایرین هم قابل بررسی است بهرحال وقتی مقام معظم رهبری واردات واکسن فایزر و مدرنا تولید آمریکا را حتی در کوران مرگ کرونایی در کشورمان ممنوع می کنند حتماً تبلیغ سهوی یا اصرار به استفاده از آخرین مدل گوشی آمریکایی آیفون در شان و شایسته فرزندانی چون زینب نیست و زینب فرزند سلیمانی و رئیس بنیاد مکتب سردار شهید سلیمانی با دهها میلیارد بودجه عمومی و امکاناتی در اختیاری به اندازه ایران باید بداند در برند محبوب به آمریکا رسیده است.
اینکه شهردار جدید تهران با فشار افکار عمومی انتصاب دامادش را در پست مشاور عالی خودش لغو و مدعی شد که دامادش نیاز شغلی نداشته و برای رضای حضرت باریتعالی در صدد خدمت بی مزد به مردم شریف تهران بود در حالیکه موشهای با جولان روی درختان خیابان طالقانی به ریش شهردار و شورای شهر می خندند هیچ نیست اما انتشار خبر صدور حکم ریاست مرکز آموزش بین الملل و مدارس خارج از کشور آموزش و پرورش برای همان داماد شهردار حکایت دیگری است تا همه باور کنیم خانه از پای بست ویران است.
اینکه از حقوق ابتدایی فرزندان و دامادهای مقامات ایران دریافت سهم از مناصب عالی حکومتی و دولتی است حرفی نیست اما فراموش نمی کنیم که فرزند و داماد هیچ مقام سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی تا مذهبی و لشکری کشورمان از شرافت حضور در جمع غیرتمندان مدافع حرم برخوردار نبودند فرزندانی که چون پدران و پدران همسرشان اگر چه ورزشکار نیستند اما به رسم روزگار بد کردار ورزشکاران را دوست دارند. ۱۵دی۰۰
https://t.me/Khabar_Naghde

This comment was minimized by the moderator on the site

در مصرف نام، صرفه جویی باید...

۱- یک شیشه عطر خوب و گران قیمت (https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1581839393223/Home/Perfume.jpg?height=300&;width=400)، چیزی نیست که هر دم و برای هر دکان بقالی رفتنی از آن استعمال کنیم.

غزل حافظ، چیزی نیست که گاه و بیگاه خواند و هر وقت عشقمان کشید، حافظ بخوانیم. حافظ خواندن، شأن دارد و تمرکز/سکون می طلبد.

در فوروارد مطالب مربوط به سردار سلیمانی قدری تامل باید.
ذکر نامِ هر چیزی اگر از حدی بیشتر شود، آن مطلب و آن مفهوم لوث می شود. تلألو و درخشندگیش را از دست می دهد.

"کلمه" چیز مقدسی است؛ ارج دارد؛ شأن و حرمت دارد. کلمه را اگر مصرف می کنیم، در مصرف صرفه جویی کنیم.

تعبیر عجیب و زیبایی سعدی دارد. می گوید: حاجت مشاطه نیست / رویِ دلآرام را!

سال هفتادوهشت در خوابگاه دانشجویی بودم و نزدیکیهای انتخابات مجلس ششم بود که یک شب در راهرو خوابگاه، دیدم آقامحسن رضایی دارد به همراه دوسه تا از بچه ها قدم می زند. برای شستن ظرفها رفته بودم که از دیدن ایشان جا خوردم. از بچه ها پرسیدم ایشان و این طرفها؟ گفتند پس فردا انتخابات مجلس است و ایشان آمده برای دیدار با دانشجوها... اصلا احساس خوبی پیدا نکردم. شاید دیدن محسن رضایی در حالت عادی در خوابگاه دانشجویی (که حتی #اساتید_دانشگاه هم به آن سر نمی زدند) می توانست جالب باشد اما، دیدن یک کاندیدا دو شب قبل از انتخابات مجلس آن حس خوب را به دل نمی نشاند. با ظرفهای نشُسته در دست، احساس پیرمرد دهاتی ای را داشتم که سرِ زمین زراعتش نشسته و یکباره می بیند جماعتی برای سرکشی به او و دهاتش آمده اند و بعد می فهمد نزدیکیهای انتخابات است...

از آن سال به بعد، چه بسیار انتخابات که محسن رضایی کاندیدا شد و هیچ وقت هم رای نیاورده. چرا؟ مگر "آقامحسن" فرمانده حاج قاسم ها نبود؟ پس چرا چنین است؟ شاید رمز بردلها نشستن و ننشستن، چیزی است که برخی از آن بی توجه عبور می کنند؟

۲- چرا قاسم سلیمانی دکترای مدیریت استراتژیک نگرفت؟ فردی با آن میزان #ذکاوت و محاسبه گری چرا بعد از جنگ هوس نکرد که تایتل «دکترا» هم به پشت سرداری اش، اضافه شود؟ مگر نمی توانست برود و سر کلاس بنشیند و چند واحد پاس کند و رساله ای و...خلاص. چرا نکرد؟

۳- بعد از جنگ و زمانی که حاج قاسم ها به میان "شهر" برگشتند، کم نبودند آنها که رفتند و کوشیدند تا به شجاعتهای دوران جنگشان، "محاسنی" اضافه کنند. آنها که دکترای مدیریت و اقتصاد و...گرفتند کم نبودند. بسیاری از بچه هایی که روزهای جوانی را در فضای خاک وگلوله سپری کرده بودند ولی خواستند "دکتر" هم بشوند رفتند این مشاطه را هم برخود بستند. طیفی از فرماندهان هم بودند که سَمتِ فعالیتهای اقتصادی رفتند و دستی به کار واردات و صادرات...؛ البته نه دکترا خواندن و نه بیزینسمن شدن هیچ یک بد نیست. ولی حاج قاسم سمتِ این خیابانها نرفت! عده ای از بچه های جنگ هم بودند که کاندیدای مجلس شدند و دست در کار سیاست شدند... ولی قاسم سلیمانی وارد این خیابان هم نشد. حاج قاسم، حاج قاسم ماند ولی بدون اضافه شدن تایتلها و عناوین دکتر/اقتصاددان/نماینده/فعال اقتصادی و... بی اینها مِهرش در دلها افزون شد. مهر حاج قاسم در حالی به دلها بیشتر و بیشتر شد که مشخصا در همان حوزه فعالیتش، انتقاد/سوالهایی برای بخشی از جامعۀ ایرانی وجود داشت. اما «حکایتِ مهر و وفا» (به تعبیر #حافظ) از کجا بر می خیزد؟

۴- حافظِ عزیز ما در میانه غزلیاتش تعبیر عجیبی دارد. یک جا می گوید: برای بر دل نشستن، باید "چیزی" افزون بر حُسن داشته باشی! خلاصه ی حرفش در آن بیت این است که افزون بر خوبی و خوشگلی و تایتل و القاب، باید یک "چیزی" باشد که کسی بر دل بنشیند. اسمش را هم گذاشته "نکته" ! :

بس «نکته» غیرِ حُسن، بباید که تا کسی/ مقبولِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود!

بله، به غیر از "حُسن" نکته هایی لازم است که کسی مقبول دلها بشود. (در این بیت «مردم»: «مردمک چشم» یا همان «مردم»؛ هر دویش زیباست!)

5- برگردیم به حرف سعدی. سعدی عزیز ما یک جا حرف فوق العاده ای زده. خلاصه و مجمل به قدر دهها سطر حرف در مصرعی سروده: «حاجتِ مشّاطه نیست رویِ دلآرام را»!

لغتنامه دهخدا «مشاطه» را چنین تعریف کرده است: آرایش کننده ی عروس. بله سعدی می گوید رویِ زیبا را چه نیاز به آرایش؟! آنکه «واقعا زیباست» بی آرایش و بی عنوان و بی القاب هم زیبا و دلنشین است. حاجتِ مشّاطه نیست!

روزگار ما، روزگار مشاطه است.
نه اینکه کاندیدای مجلس شدن بد است، یا دکترا گرفتن بد است یا خلبان شدن بد است یا بیزینسمن شدن بد است؛ خیر، ولی اینها آن «حُسن» ی که #حافظ می گوید نیست. اینها #مشاطه است، همان که #سعدی می گوید.

۶- برخی بر دلها می نشینند و برخی خیر. قاسم سلیمانی بی مشّاطه بر دلها نشست. حال ما زور نزنیم که بر دلها «بیشتر» بنشانیمش.
بگذاریم کلمه، نام، مفهوم... آن درخشندگیِ بکر و روشن خودش را داشته باشد. در تَکرار، صرفه جویی کنیم.

http://t.me/solseghalam

This comment was minimized by the moderator on the site

حاج قاسم سلیمانی ؛ به مثابه یک مکتب یا فرزانه ای قابل تمجید داود ریاحی ۱ - این روزها سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی در عراق است . بدیهی است حرکات تروریستی به خصوص تروریسم دولتی ، عملیات غیر انسانی و جنایتی محکوم شده است . اگر ادعای آمریکایی ها در خصوص حضو ر در سوریه و عراق برای مبارزه با داعش درست باشد ، طبیعتا آنها باید اذعان کنند که حضور حاج قاسم سلیمانی در عراق و سوریه نیز ، هم راستا با این هدف بوده است . بنابراین ، آمریکایی‌ها حداقل در این باره نمی توانند در جایگاه مدعی قرار گیرند . یعنی اگر دخالت در امور داخلی دیگر کشورها عملی مذموم محسوب می‌شود ( که می شود ) ، آمریکایی‌ها خود متهم ردیف اول جهانی در این باره هستند . منتها این مورد خاص از یک تفاوت شکلی برخوردار است و آن هم اینکه ، یک طرف دعوا مخالف و طرف دیگر موافق حاکمیت سوریه و به نحوی هم عراق است که این امر نیز در ماهیت قضیه هیچ تفاوتی ایجاد نمی کند . ۲ - راقم این سطور ، پیش تر درباره دخالت های مخالف منافع ملی و غیر قابل دفاع ایران در سوریه ، لبنان ، فلسطین ، یمن ، عراق و غیره به طور مبسوط بحث کرده است که تکرار آن مباحث ضرورتی ندارد اما شاه‌بیت توجیه عملیات برون مرزی حاکمیت ایران ؛ عمق دادن مرزهای دفاعی کشور در خاک دیگران بوده است . حال فارغ از اینکه کشورهای دیگر چوب خشک نبوده و نیستند که فقط نظاره‌گر این یکه تازی های سکندری باشند و آنها هم با همین منطق ، معادله را معکوس نکنند ( که کرده‌اند و حساب شده هم کار کرده اند ) ، لذا نتیجه این سیاست های شکست خورده عملاً این بوده که اخیراً دبیر شورای عالی امنیت ملی جناب شمخانی رسما اعلام کند "ما مصلحت را در این دیدیم که از سوریه خارج شویم. " خب بسیار هم عالی !! چه دستاورد بزرگی !! بیش از ۱۰ سال سرمایه‌گذاری در سوریه ، هزینه کردهای ده‌ها میلیاردی منابع مادی ملت مظلوم و محروم ایران ، ده‌ها کشته و معلول نیروی انسانی ، همکاری با رژیمی که همانند صدام بمب شیمیایی بر سر ملت خود می ریخت و تثبیت روسیه در سوریه که با شریکان اسرائیلی و آمریکایی خود تقسیم ارث کند و تبدیل کردن یک اختلاف داخلی ( که در ادامه بهار عربی و متاثر از جنبش سبز ۸۸ بود ) را به یک جنگ مذهبی شیعه و سنی ، آیا دستاورد کمی است !!؟ اما یک دروغ بزرگ تبلیغاتی هم که مدام برای سرپوش گذاشتن بر این مشی غلط القا می شود ، مسئله "دفاع از حرم " و "مبارزه با داعش " است که طبق مستندات موجود ، در ابتدای ماجرای سوریه ، خبری از داعش نبود بلکه جنایات متعدد علیه سنی های این کشور ، موجب ظهور عکس‌العملی داعشی های سلفی ابن‌تیمیه ای شد . و شعار " دفاع از حرم " نیز اسم بدلی " دفاع از اسد " با توجیه حفظ " محور مقاومت " بود که مرحوم همدانی و فرمانده توپخانه ما در سوریه به صراحت آن را بیان کرده اند . ناگفته نماند ، هیئت حاکمه مدعی انقلابی‌گری ما نیز ، نسخه شیعی متحجر از سلفی گری اسلامی است . همچنین ، در ادامه همین سیاست های مشعشع ، بخشش‌های سخاوتمندانه میلیاردی به کشورهای یاد شده دیگر و در نتیجه اعتراض های پیوسته مردم آن ممالک از دخالت های ایران در امور داخلی شان ( جدا از معدود حامیانی که هر کشوری از آن برخوردار است . ) به علاوه ، متحد استراتژیک کردن کشورهای منطقه و جهان با اسرائیل و آمریکا علیه ایران به عنوان دشمن شماره یک خود ، از دیگر دست‌پخت های حاکمیت ماست . ۳ - روایت ما راویان جنگ در کنار فرماندهان ارشد نظامی ، روایتی بی‌واسطه و بدون حب و بغض است . برای بررسی دقیق مشی و مرام فرماندهان جنگ ، باید آنها را در دو دوره زمانی کاملاً متفاوت ، مورد تحلیل و تبیین قرار داد . در مقطع دوران جنگ هشت ساله ، همه فرماندهان ما با تمام ضعف و قوت هایشان ، خالصانه و مخلصانه و بر مبنای تحمیل شرایط زمان و بدون هیچ چشمداشت مادی ، به هدایتگری جنگ پرداختند و هریک سکاندار کشتی ای شدند تا آن را به ساحل نجات برسانند ، که الحق و الانصاف و با عنایات الهی و جان فشانی های مردم ، در حیطه خود ، سرفراز و پیروز آن را به مقصد رساندند . اما از سوی ديگر ، فرماندهان ما هر کدام به فراخور حال خود ، همانند دیگر گروه های اجتماعی از آموزه های دینی ، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی خاصی برخوردار بوده اند و بر همان مبنا هم پس از جنگ طی طریق کرده‌اند . قاسم سلیمانی از معدود فرماندهانی بود که در جنگ و پس از آن ، فرمانده ای مقتدر و راهبردی بود . او فرمانده قابلی بود که دوست و دشمن را به تحسین وا می داشت . سلیمانی از جمله فرماندهان اخلاق‌مداری همچون همت و باکری و باقری بود . گرایش او در زمان جنگ ، بیشتر به طیف مرحوم هاشمی رفسنجانی بود که تا آخر هم این ارادت خود را بروز می داد و همانند دیگران ، مرزهای اخلاقی را ندرید . صوت و تصویر به جا مانده از این شهید در آخرین ماه‌های حیاتش گویای این واقعیت است که او دست محبت خود را بر سر طیف‌های مختلف سیاسی اجتماعی می‌کشید و تجزیه جامعه را خطری بزرگ برای سیستم حاکم می دانست . (که شوربختانه ، بالاسری های او از این حسن کمال بی‌بهره‌اند . ) قاسم سلیمانی اهل فرافکنی نبود ، از افراط‌گرایی به دور بود و هنجار شکنی های اجتماعی را از امور فرهنگی ای می دانست که باید راهکارش را هم از مسیر فرهنگ جستجو کرد . اما قاسم سلیمانی همچنین ؛ ادراکی از امامت و ولایت داشت که ادامه آن را در ولایت فقیه متجلی می دید ، لذا عقربه راه خود را نیز با آن تنظیم کرده بود . ( در صورتی که اهل تحقیق می دانند ، در طول تاریخ فقه شیعی ، ولایت فقیه به منزله یک امر حکومتی ، فقط برداشت عده قلیلی از فقها بوده است که از استحکام نص و سند قوی بی‌بهره است . ) بنابراین ، اقدامات برون مرزی قاسم سلیمانی در جایگاه یک سرباز و سردار ، تبعیت از سیاست‌های ابلاغی مقام های بالادستی او بوده است که به جهات عقلی ونقلی و تاریخی مسیری بی راهه بوده که خسارات جبران ناپذیر آن نیز گریبانگیر ملت شده است . حال با چنین مقدمه‌ و موخره ای ، جناب حاکم که هزینه ها را فقط از جیب دیگران می پردازد ، از "مکتب سلیمانی !!؟" و بعضی حواریون هم از " فقه سلیمانی !!؟ " سخن راندند . "یاللعجب که شیرینی قدرت فنا دهد دین و ایمان مدعی " به این ترتیب ، از واضع مکتب سلیمانی باید پرسید ، مگر " مکتب اسلام "چه ضعف‌ و ایرادی داشت که " مکتب‌ سلیمانی " در کنار آن قرار گرفت . مشخصه های مکتب سلیمانی چیست ؟ خاستگاه مکتب سلیمانی کجاست ؟ و اصولاً چرا اینقدر شکسته نفسی !! شما خود یک مکتب کامل و تمام هستید ، چرا مکتب سلیمانی !؟ البته خدا شما را آفرید و شما هم توجیه را . بگذریم ... که کار قدرتمندان همیشه توجیه قدرت بوده است تا شانه های رعیت توان قرار گرفتن قدوم مبارک آنها را داشته باشد و بی کلاه ماندگان ؛ خلایقی هستند که بدون اندیشه و تفکر و تحقیق ، فقط پیرو و مطیع و مرید و مقلد بوده اند و شخص‌ پرستی را به جای باورمندی اصول و حق برگزیده اند . آری " خلق را تقلیدشان بر باد داد . ای دو صد لعنت بر این تقلید باد ."

This comment was minimized by the moderator on the site

اکبر طبری (معاون اجرایی قوه قضاییه) نوشته است:
«... اواخر سال ۹۲ بود که شنیدم معاون بانک تجارت استان کرمان به اتهام اختلاس هفت هزار میلیارد تومانی بازداشت شد.
عدد این اختلاس تا آن زمان رکورددار بود. من خیلی تعجب کردم که این عدد چطور در یک استان متوسط مثل کرمان اختلاس شده است.
اصلاً به قد و قواره اقتصاد کرمان چنین اختلاسی نمی‌آمد.
حساس شدم و بعد از جلسه شورای معاونین از آقای خطیب حفاظت سوال کردم.
آقای خطیب گفت ماجرا خیلی وسیع است و پای هواپیمایی ماهان و صندوق رسالت که بعداً شد بانک رسالت وسط است.
وی در ادامه نوشته:
متهم اصلی این پرونده فردی است به نام «علی‌اکبر عمارت‌ ساز» که در گزارش حفاظت نوشته بودند برادرش معاون «قاسم سلیمانی» در لشگر ثارالله بوده و شهید شده، خودش هم خانه‌زاد حاج «قاسم سلیمانی» بوده و با توصیه‌ی «حاج قاسم» به «داوری» رئیس وقت بانک تجارت، همه کاره‌ی سرپرستی بانک تجارت کرمان شد.
«علی‌اکبر عمارت‌ساز» عامل شماره‌ی یک حاج «قاسم سلیمانی» بود.
در گزارش مربوطه، حفاظت به آقای «آملی» نوشته بود که از محل ۷۰۰۰ میلیارد تومانی که «عمارت‌ساز» چک بانکی و ضمانت‌نامه‌ی جعلی صادر کرد، حدود ۶۷۰۰ میلیارد تومانش مربوط به هواپیمایی ماهان و صندوق قرض‌الحسنه رسالت است.
آقای «آملی» روی گزارش حفاظت نوشت «عرب‌نژاد» مدیر عامل هواپیمایی ماهان و «حسین‌زاده» مدیر عامل صندوق رسالت بازداشت بشوند.
معاون اجرایی پیشین حوزه ریاست قوه قضائیه در ادامه‌ی «تک‌نویسی»های خود نوشته است:
یادم هست فردای آن روز که چهارشنبه بود، حدود ساعت ده صبح تلفن سیاسی دفتر زنگ خورد و خود حاج «قاسم سلیمانی» مستقیم با آقای «آملی» صحبت کرد.
آقای «آملی» مرا صدا کرد گفت به آقای «جعفری» (دولت آبادی) بگو بازداشت «عرب نژاد» و «حسین‌زاده» را بگذارد برای شنبه. به من هم گفتند فردا می‌رویم پردمه آقای «قاسم سلیمانی» هم می‌آیند. بعد گفتند «حاج قاسم» ناهار هم مهمان است و روی کیفیت غذا خیلی حساسیت دارد و فقط ماست و دوغ و گوشت ارگانیک می‌خورد.
من شب حرکت کردم به سمت پردمه یک بره و سه تا مرغ را دادم دست سرایدار ویلای آقای آملی.
حدود ساعت یازده حاج «قاسم سلیمانی» رسید به پردمه.
به آقای «آملی» گفت در محیط بسته صحبت نکنیم برویم در باغ. حدود ۴۰ دقیقه در باغ قدم زدند. «حاج قاسم» که ناهارش را خورد و برگشت، آقای «آملی» من را صدا کرد و گفت به آقای «جعفری» دولت آبادی دادستان زنگ بزن و بگو تا زمانی که ابلاغ نکرده‌ایم، «عرب نژاد» و «حسین زاده» جلب نشوند.
طبری در ادامه نوشت:
آقای «جعفری» دولت آبادی گفت اتهام این‌ها حدود ۷۰۰۰ میلیارد تومان اختلاس است من با چه قراری آزادشان کنم؟
تخلف این‌قدر بزرگ است که بدون وثیقه، چطور با کفالت آزادشان کنم؟
گفتم حق با شماست ولی لطفاً آزادشان کنید.
قرار شد اسم این دو نفر از پرونده بانک تجارت کرمان حذف شود.
بازپرس زیر بار نمی‌رفت می‌گفت اصل پرونده این‌ها هستند. «عمارت‌ساز» نوچه‌ی اینهاست.
روزی که «عرب‌نژاد» و «حسین‌زاده» احضار شدند، آقای «جعفری» دادستان، بازپرس را معلق کرد، شعبه هم منحل شد!!

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

"حاج قاسم در اوج جنگ به سرعت از صلح و مذاکره استقبال می کرد/ اعتراف مهم امیرعبداللهیان در مورد سردار سلیمانی"
داوود حشمتی @Haghighatznu
امیرعبداللهیان که سالها در وزارت خارجه معاون عربی و آفریقایی بود، در مصاحبه با فصلنامه مطالعات سیاست خارجی خاطراتش را از سردار سلیمانی بیان کرده است. به اعتقاد او سردار سلیمانی اهل صلح و مذاکره بود و حتی در اوج جنگ هم وقتی پیشنهاد صلح داده میشد «به سرعت از آن استقبال» می کرد. این ادعای امیرعبداللهیان با کلیت تفکر جریان مخالف مذاکره در تضاد است.
عبداللهیان در اولین قدم به نقش آفرینی سردار سلیمانی در سالهای اولیه دولت احمدی نژاد و مذاکره مستقیم او با آمریکایی ها اشاره کرده و گفته است که در آن سال «زمانی که به درخواست رهبران سیاسی عراق از جمهوری اسلامی ایران و با موافقت مقام معظم رهبری قرار شد ایران و عراق و آمریکا، در سال ۱۳۸۶ در بغداد مذاکره کنند، در ارتباط با آن مذاکرات مسؤول پرونده و هدایت تیم مذاکره کننده سردار سلیمانی بود.»
او همچنین به موضوع پیام های محرمانه ای که از بن سلمان برای سردار سلیمانی می‌رسید پرداخته است. عبداللهیان در توضیح اینکه سردار سلیمانی از چه نوع تفکری برخوردار بود می گوید: «در اوج جنگ به سرعت از صلح استقبال می‌کرد. می‌گفت ما آماده ایم شما ببین شروط شان چیست.» او تاکید دارد که حاج قاسم هیچ اصراری به راه حل های نظامی نداشت: «خودش به ما کمک می‌کرد. هیچ اصراری برای اینکه راه حل فقط نظامی است، نداشت و باورش این بود که راه حل سیاسی می‌تواند باشد.» عبداللهیان استثنائات از نظر سردار سلیمانی برای راه حل نظامی را داعش معرفی می کند.
معاون وزارت خارجه که ارتباط مستقیم با حاج قاسم داشت، توجه او به مذاکره را با ذکر خاطره ای اینگونه نقل می‌کند که پیام مستقیم از عربستان به خود او رسیده بود. به علاوه رفتار سردارسلیمانی نشان می دهد که برخلاف بسیاری که فکر می کنند وقتی طرف مقابل در حال ضعف است نباید مذاکره کرد، او به این سیاست اعتقادی نداشته است. عبداللهیان می گوید: «سعودی‌ها در حالی که در یمن در آن مقطع داشتند کاملاً می‌باختند و واقعاً اگر وضعیت ادامه پیدا می‌کرد در آن مقطع انصارالله بزرگترین پیروزی‌ها را بدست می‌آورد، پیام دادند که ما آمادگی داریم با انصارالله مذاکره کنیم، اما به طور سرّی و شرط ما این است که خبری نشود. ژنرال سلیمانی نظامی، وقتی با این قصه مواجه شد به من که معاون وزارت خارجه بودم گفت که من باور ندارم پیامی که سعودی‌ها دادند درست باشد، اما برای اینکه فردا نگویند ما پیام صلح دادیم و ایران می‌توانست از نفوذ معنوی اش استفاده کرده و تشویق به مذاکره بکند تا بین دو کشور مسلمان درگیری نشود به این فرستاده سعودی بگو ما آماده‌ایم.»
او حتی جزئیات این مذاکره را در نقطه صفر مرزی مابین دو طرف در یمن و عربستان نیز تشریح کرده است. نکته مهمتر این است که او حتی در مذاکره به دستیابی به توافق نهایی هم فکر نمی کرد. حتی آتش بس چند روزه را نیز استراتژی درستی می دانست. عبداللیان گفته: «سردار سلیمانی گفت که شرایط بین سعودی و یمن شرایط خیلی حادی است آن‌ها روزانه ده‌ها سورتی پرواز دارند زن و کودک و پیر و جوان، همه را به خاک و خون می‌کشند ما دنبال یک موضوع خیلی بزرگ و پیچیده نباشیم بگوییم در حد ۱۵ روز توافق می‌کنیم در این مناطق آتش بس برقرار بشود و اگر آتش بس را شما متعهد شدید بعد این آتش بس برای گام بعدی توسعه پیدا می‌کند. در آن مذاکرات توافق شد. روز دوم، سعودی‌ها، همان طور که سردار گفت این‌ها دارند خدعه می‌کنند دنبال صلح نیستند مذاکره را خبری کردند و به تعهد پایبند نشدند.»
به تعبیر امیرعبداللهیان «سردار سلیمانی از نفوذ معنوی ایران در اوج جنگ و در اوج پیروزی انصارالله استفاده کرد. باور سردار این بود نگاه حضرت آقا هم این را تقویت می‌کرد که اگر دست یک نفر قرار است خراش بردارد و راهی هست برای اینکه دست این مسلمان خراش برندارد وظیفه‌ی ما هست که در مذاکره و گفتگو و صلح برویم.» این اظهارات را وقتی با آخرین ماموریت سردارسلیمانی کنار هم می چینیم می بینیم که به نظر درست میرسد. او درحالی به عراق رفته بود تا در مورد پیامی که از عربستان برای مذاکره رسیده بود، گفت وگو کند. به عبارت روشنتر سردار سلیمانی برخلاف بسیاری از مدعیان که مذاکره را به یک تابو تبدیل کردند، قائل به مذاکره بود. حتی در شرایط حاد جنگی.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

سردار سلیمانی نویسنده و محور نامه فرماندهان سپاه به رییس‌جمهوری در سال ۷۸ بود
Posted: 10 Jan 2021 06:25 AM PST
محمدعلی جعفری، فرمانده کل پیشین سپاه پاسداران، گفته که محور اصلی نامه ۲۴ فرمانده سپاه در جریان ماجرای کوی دانشگاه به محمد خاتمی رییس‌جمهوری وقت شهید قاسم سلیمانی بوده است.
جعفری گفته: «در آن نامه ۲۴ فرمانده سپاه به رئیس جمهور وقت که در واقع هشدار مستقیم به رئیس جمهور وقت بود، نامه را حاج قاسم خودش تهیه کرد، ایشان فقط امضاکننده نامه نبود، بلکه نگارنده نامه بود و نقش اصلی و محوری را در تنظیم این نامه و گرفتن امضا از فرماندهان داشت؛
در پی آن دو جلسه هم با رئیس جمهور وقت داشتیم که روح اصلی نامه هم هشدار بود که اگر توجه نکنید ما طور دیگری برخورد می‌کنیم».
جعفری همچنین درباره نقش آقای سلیمانی در اعتراضات پس از انتخابات ۸۸، گفته که او در قرارگاه ثارالله تهران(مسئول امنیت پایتخت) حضور داشته.
فرمانده کل پیشین سپاه گفته:«در روزهای فتنه هرگاه می‌آمد ایران خیالش راحت نبود و خاطرم هست در قرارگاه ثارالله حضور پیدا می‌کرد و دغدغه داشت و تلاش می‌کرد ماجرا را آرام کند و حتی بارها به من گفت که آمادگی هر نوع ماموریتی را دارم.
البته نیازی به نقش آفرینی او در صحنه نبود، اما بیش‌تر نقش سیاسی و دیپلماسی داخلی را به خوبی انجام می‌داد؛ اما به شدت ناراحت و عصبانی از کلیت این حرکت و حامیان فتنه ۸۸ بود»./برگرفته از گفت‌وگوی فارس با عزیز جعفری
در بخشی از نامه ۲۴فرمانده سپاه خطاب به محمد خاتمی رییس‌جمهوری وقت درباره ماجراها کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۷۸ آمده بود:
«آیا صدای دف و دهل آنها بگوش نمی‌رسد؟ جناب آقای رئیس‌جمهوری! اگر امروز تصمیم انقلابی نگیرید و رسالت اسلامی و ملی خودتان را عمل نکنید فردا آنقدر دیر و غیر قابل جبران است که قابل تصور نیست. در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام می‌داریم کاسه صبرمان لبریز شده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی بر خود جائز نمی‌دانیم»

This comment was minimized by the moderator on the site

در رثای قربانیان تشییع جنازه در کرمان
Posted: 09 Jan 2021 09:01 AM PST
محسن‌ مظاهری
امروز خیلی‌ها در رثای قربانیان بی‌گناه اسقاط هواپیما نوشتند.و به‌حق هم نوشتند.از روزی که دیگر به قبل از آن بازنگشتیم.
اما کمتر کسی خاطرش مانده بود که ازقربانیان مظلوم تشییع جنازه درکرمان هم بنویسد.
و من می‌خواهم یادکنم از ۵۶نفر هموطن مظلومی که قربانی بی‌کفایتی و بی‌مسئولیتی شدند،اماحتی از حق سوگواری چنان‌که شایسته‌اش بودند محروم ماندند؛مبادا «حماسه شکوه»تشییع سردار تحت‌الشعاع قرار گیرد. ۵۶انسان که پیش پای ماشین قدیس‌سازی ذبح شدند. ۵۶قربانیِ روایت.
و در روز سالگردشان، نه نهاد و سازمانی بیانیه داد، نه رییس‌جمهور از پرداخت غرامت و همدردی سخن گفت،نه وزیرخارجه دل‌نوشته نوشت،نه شهرداری بنر و بیلبورد زد، ونه حتی کاربران معترض شبکه‌های اجتماعی تصاویر جشن تولد و عروسی و شادی‌شان را دست به دست کردند.
۵۶بی‌نام. ۵۶قربانی حاشیه‌نشین. ۵۶مظلومِ بی‌رسانه.می‌بینید؟ما حتی در سوگواری،در اعتراض،در مطالبه‌مان هم بی‌عدالتی داریم.حاشیه‌نشین ومتن‌نشین داریم.فرودست وفرادست داریم.
قربانیان مظلوم کرمان سهم‌شان از رسانه ناچیز است؛درست مانند قربانیان اعتراضات آبان۹۸٫
واین ندیدنها بی‌فرجام نیست.

This comment was minimized by the moderator on the site

مهرماه ۹۷ عطالله مهاجرانی وزیر ارشاد خاتمی در بیروت بسر می‌برد.
او سالها بود که ترک ایران را کرده بود.
سال ۸۸ از لندن مواضع تندی علیه نظام گرفت و پای ثابت بی‌بی‌سی شد. وزیر لندن‌نشین حتی پایش به محافل سعودی علیه ایران هم باز شد.
سال ۹۷ کتابی در باب سلوک حاج شیخ محمدرضا امانی مشهور به «حاج آخوند» نوشت. کتابی دینی و پرمغز.
مهاجرانی می‌گوید:
«مهر ٩٧ بیروت بودم. محرم بود و دل در زیارت زینبیه و ابن عربى و جرج جرداق داشتم، اگر میشد!
دوستى قدیمى، همدوره مجلس اول بودیم. زنگ زد و گفت؛ حامل پیام سردار هستم. کتاب حاج آخوند را پسندیده‌اند و به دوستان هدیه می‌دهند. من هم بسیار تشکر کردم از لطف و صفاى ایشان.
حکایت پیام حاج قاسم در ذهنم بود، به دوستى که اهلیت تمام داشت، گفتم کاش در این محرم زینبیه میرفتیم.
به لطف سردار سفر ما، که نامش را سفر آسمانى گذاشتم انجام شد، شبانه به زینبیه رفتیم و نماز صبح به مرقد ابن عربى و بعد به مرجع عیون جرج جرداق!
دو شبانه روز از شوق، ساعتى بيشتر نخوابيدم، فيلم به وقت شام را هم همان وقت در شام ديدم. آن پيام و سامان آن سفر، برايم خاطره اى معطر شد.
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود. رحمت و رضوان خداوند بر سردار رشيد و شهيد، قهرمان ملى ايران و اسلام»
عجیب است این رفتار سردار!
کارگزاری سابق در جمهوری اسلامی، می‌شود پای ثابت بی‌بی‌سی و حتی محافل وهابی، اما سردار هنوز با او نقاط مشترکی پیدا میکند برای گفتگو و شاید هم بازگشت به راه.
تصور کنید خبر می‌رسید ظریف یا فلان مسئول وزارت خارجه هماهنگی زیارت مهاجرانی را ترتیب داده بودند، جریان انقلابی، حزب‌الله و اصولگرا چه بلایی برسرشان می‌آوردند؟!
یادمان هست که وقتی در مراسم درگذشت آیت‌الله راستی‌کاشانی، تصویر سلام‌وعیلک لاریجانی و علی‌عسگری با خاتمی منتشر شد، کیهان و جوان و رجانیوز و جبهه‌‌پایداری چه کردند با علی عسگری و لاریجانی که حتی حق خوش‌وبش چندثانیه‌ای هم ندارید!
القصه!
مهاجرانی پس از ترور سردار، با گذاشتن تصویری در حساب توییتری خود از بوسه‌ رهبری بر صورت سردار، او را «قهرمان ملی ایران و اسلام» نامید. او حتی جان‌باختگان در ازدحام مراسم تشییع پیکر سردار را هم «شهیدان وداع» نامید.
توافق بر سر اشتراکات، از مهمترین رفتارهای سیاسی و فرهنگی سردار بود؛ حتی با مهاجرانیِ لندنشین بر سر یک کتاب! حتما ماحصل همین رفتار است که با ترورش، هم مهاجرانی سوگوار می‌شود و هم اردشیر زاهدی وزیر خارجه شاه!
جواد_موگویی
روحش شاد و راهش پررهرو باد.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

مصطفى كواكبيان @kavakebian_ir
شهيد"حاج قاسم سليماني"بااخلاص بی‌نظير،کرنش دربرابر مردم،صلابت درمقابل تروریست ها،ساده زیستی وپاکدستی،جمع بین اصول دیپلماتیک و اقتدارنظامی وفراجناحی بودن #مردميدان وجاودانه تاریخ شد امیدست صدا وسیماوبرخي از"تريبون داران”در سالگردشهادت "سرداردلها"مانع مصادره وي در يك جناح خاص باشند


سيّدعطاءالله مهاجرانی @MohajeraniSayed
سال نو مبارك! سالى كه نخستين روزش با ياد و نام شهيد قاسم سليمانى ثبت شده است. انسان هاى نادرى هستند كه مثل ابراهيم به تعبير قرآن مجيد:
امت و ملت و اسوه اند. قاسم سليمانى مصداقى از ابعاد ممكن چنين ويژگى هايى بود. تشييع او شاهدى بود كه چگونه درياى ملتى به جنبش آمد. و ايستاد.
دكتر زرين كوب در سال ١٣٥٠ مقاله اى نوشت: گفت و شنودى در باب ابديت ايران
گفتگوى فردوسى ست با رستم، پس از هزار سال!
رستم به فردوسى مى گويد:هر گاه ايران باخطر روبرو شود من حاضرم. گاه كاوه ام و گاه ابومسلم.
قاسم سليمانى جلوه اى نو از قهرمان آرمانى ملت ما بود عاشقى كه از خويش برون آمد


دانيال معمار @MemarDanial
از یکی از دورافتاده‌ترین روستاهای کشور آمد و با معجزه انقلاب اسلامی، تبدیل به قهرمان یک ملت شد. قصه قهرمان ما را منهای انقلاب خمینی تعریف نکنید


Nasim Tavakol @nasim_tavakol
انتقام به سبک #کارافرینی
۱سال اهنگ پیشوازم ،صدای #قاسم_سلیمانی است،مزاح میکنند که تو کجا و ..
و من میگویم سلیمانی نقطه تعادل بود عنصر منطق و اعتدلال،به نامش کوشیدیم در سالگردش انتقام بگیریم و امروز با طراحی و تولید دو ساب سیستم مهم در تجهیزات پزشکی تحریمی امریکایی انتقام گرفتیم



Hesamoddin Ashena @hesamodin1
نگین سلیمانی
شهیدا، پاکبازا، پور ایران
سیاوش بودی اندر آتشستان
هزاران سر برست از گردنت باز
ترا زیبنده بادا نام «سرباز»
احمدجلالی ۱۳۹۸/۱۰/۱۵

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

حاج قاسم سلیمانی در باب دخالت در انتخابات طبق وصیت نامه حضرت امام عمل می کرد
سردار محمد عزلتی مقدم، عضو پیشین دفتر سیاسی سپاه در گفت وگو با جماران:
سال 76 که انتخابات ریاست جمهوری بود، نماینده ولی فقیه در سپاه گفت، «باید از آقای ناطق نوری حمایت کنیم». این گفته ایشان را به صورت دست نوشته به سراسر سپاه ابلاغ کردند.
شهید حاج قاسم سلیمانی در لشکر 41 ثارالله در صبح گاه نظامی سخنرانی کرد و در یک دست وصیت نامه امام و در دست دیگر این نامه را گرفت و اظهار داشت که نمایندگی ولی فقیه گفته است سپاهیان به آقای ناطق نوری رای دهند اما امام در وصیت نامه خود تاکید کرده که پاسداران در امر انتخابات دخالت نکنند.
بعد خود ایشان سوال می کند که حالا ما باید کدام یک را انتخاب کنیم؟ سپس خودش پاسخ می دهد که ما باید به وصیت نامه امام عمل کنیم./ جماران https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1350385

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

سردار سلیمانی، نه فرشته و نه شیطان! به مثابه یک انسان Posted: 16 Jan 2020 10:53 PM PST
کلمه – مهرداد خیراندیش
اگر مورخ یا مورخانی در حال نگارش تاریخ معاصر ایران باشند، به نیمه دوم سال ۹۸ شمسی که رسیدند، با حجم بالای نوشتار مواجه شده اند. چندانکه ممکن است یک جلد از کتاب های خود را به همین چهار ماه از نیمه دوم اختصاص دهند. از وقایع تلخ آبان چله ای نگذشته بود که صفحات تلخ این روزها رسید. از یک جهت ترور حاج قاسم سلیمانی پایان یک پروژه بیست سی ساله بود که هدف اصلی آن صدور انقلاب ایران بود. و از سویی دیگر آغاز دوری از تلخکامی برای ملت ایران که آن خود سرآغاز موج جدید اعتراضات بود.
آنچه در پی این مقدمه بلند می آید در پی پاسخ به این پرسش است که واقعا سلیمانی که بود و چه کرد؟ آیا آن‌گونه که حاکمیت ایران در زمان حیات و ممات او می گوید یک فرشته بود در قالب انسانی، فرشته ای که هم موجب نجات بود و هم بلحاظ اخلاق فردی به فرشته ها می مانست.
یا آنچنان که سخنگویان دولت آمریکا در راس آنها رئیس جمهور غیرمتعارف آن کشور می گویند، شیطان یا تروریست!؟
برای شناخت بهتر ایشان باید قائل به تفکیک بود. یک سلیمانی داریم که با وقوع جنگ هشت ساله، مانند صدها هزار جوان ایرانی برای حفاظت از این آب و خاک به جبهه ها می شتابد.
با پایان جنگ، سپاه دچار نوعی بحران هویتی می شود. یک نیروی عظیم که هشت سال حضورش ضروری بوده، در ایام صلح چه خواهد کرد؟ ابتدا برای ادامه حیاتش مبنای ارزشی یا قانونی ایجاد کردند. در اصل ۱۵۰ قانون اساسی آمده است: “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پا بر جا می‌ماند. حدود وظایف و قلمرو مسئولیت سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آن‌ها به وسیله قانون تعیین می‌شود” .
آنگاه برای تقویت و شاید سرگرم بودن این نهاد، ابتدا پایش را به فعالیت های اقتصادی گشودند و سپس به عرصه های امنیتی و اطلاعاتی و قضایی و امروزه در همه این عرصه ها به یکه تازی و سرکوب نهادهای مدنی مشغول است. ولی در همان اوایل دهه هفتاد نامی به گوش ها می خورد که برای بعضی از مخالفان نظام نوپای ایران خوشایند نبود: « نیروی قدس سپاه پاسداران». شخصا این نام را اول بار از زبان یک دانشجوی کرمانی شنیدم که قاسم سلیمانی را می شناخت و می گفت مسول عملیات های سپاه در خارج از کشور است.
امروز هم از زبان منتقدان می شنویم که غالب ترورهای مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور، توسط همین نیرو انجام می شد. و اگر اینرا اضافه کنیم که سلیمانی فرمانده دائم نیروی قدس بوده است، با این مدعای ترور دهها نیروی فکری اپوزیسیون خارج از کشور چه باید کرد؟
بی تردید آنچه از سلیمانی دوگانه فرشته و شیطان را می سازد، عملکرد او بعد از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ است. طنز تلخ ماجرای عراق بعد از حمله آمریکا این بود که آمریکا با حمله به یکی از کشورهایی که از سوی جورج بوش پسر «محور شرارت» نام گرفته بود، زمینه ورود یک کشور دیگر از همین لیست را فراهم می کرد. بلافاصله پس از سقوط صدام، مداخله ایران درنظام حکومتی عراق آغاز شد.
و شاید واضح ترین اقدام از این سلسله اقدامات، اعدام عجولانه صدام حسین. اعدامی که آشکارا رنگ و بوی نوعی انتقام داشت. انتقام خون هزاران شهید، احتمالا به دست جمعی از هم رزمان آن شهیدان در پشت پرده.
و در راس این گروه نامی که بعدها زیاد شنیده شد، قاسم سلیمانی بود. مداخلات نظامی ایران از همان موقع قابل تشخیص بود. هر غیرکارشناسی می توانست دریابد که کشتن صدها سرباز آمریکایی بوسیله بمب های کنار جاده ای می توانست موید این نظریه باشد.؛ “ما باید دشمن را در خانه همسایه متوقف کنیم. آنطور که هرگز فکر تهاجم به کشورمان به ذهنش خطور نکند”. این تئوری خونین نتیجه داد و عراق را برای آمریکا تبدیل به یک باتلاق دیگر کرد. نه در حد ویتنام ولی سخت شبیه آن. در دو هفته اخیر بسیاری از موافقان حذف سلیمانی توسط آمریکا، در دفاع از این اقدام ترامپ، همین اقدامات را به سلیمانی منتسب می کردند.
اگر چنین ادعایی را بپذیریم، سلیمانی در راس اقداماتی خواهد بود که عملا ابتکار عمل را در عراق از کشوری که با میلیاردها دلار هزینه نظامی عراق را اشغال و رژیم آنرا تغییر داده بود، گرفته و خود بازیگر نقش اول صحنه سیاست عراق شده بود. تداوم این اقدامات به موازات ظهور جنبش هایی که خونین ترین روزها را در مناطقی مانند رمادی، تکریت و شهرک صدر رقم زدند. در راس این جریان ها جریان معروف به «جیش المهدی» بود. واحد نظامی تحت فرمان جوان جویای نام «مقتدی صدر». عراق از این جریان روزهای مقاومت خونین زیادی به یاد دارد.
یک دهه بعد از سقوط صدام، آرامش هرگز به این کشور بازنگشت. تا اینکه با وقوع جنبش های سیاسی در خاورمیانه و شمال آفریقا، سوریه هم ناآرام شد.
در حالیکه بشار اسد بعد از چند دهه حکومت خاندان اسد، خود را در پایان راه می دید، دستی از غیب برون آمد و کاری کرد.
قاسم سلیمانی پس از مشورت با رهبر ایران دستور یافت تا به هر قیمت شده، نظام حاکم در سوریه را نجات دهد. جنگ شروع شد و ویرانی سوریه زیبا آغاز شد. یک کشور تاریخی بهمراه چند ملیون سوری فدا شد تا یک فرد در قدرت بماند.
چرا که در ایران گفته می شد در دو راهی انتخاب بین خوزستان و سوریه، اولویت نظام اسلامی ایران، دمشق بود.
در میانه بحران سوریه دهها گروه شورشی مانند قارچ سمی سر برآورد و یک نام بسرعت بزرگ شد. نامی که خیلی زود به ترسناک ترین نام تبدیل شد. دولت اسلامی عراق و شام باختصار « داعش». نامی که آنقدر هراس انگیز بود که نه تنها غیرنظامیان در مسیرشان یارای ماندن و مقاومت نداشتند، بلکه ارتش های عراق و سوریه هم در مقابلش ایستادگی نکردند. و شد آنچه دیدیم. تلخ ترین و سیاه ترین ماه‌های تمام تاریخ معاصر منطقه رقم خورد. مداخلات خارجی آغاز شد. همزمان آمریکا و روسیه با دو دیدگاه متفاوت از آسمان بر دولت خود خوانده ابوبکر بغدادی آتش ریختند.
روی زمین هم سپاه پاسداران ایران به یاری سربازان سوری شتافت. تا بالاخره با از دست دادن چند هزار نیروی ایرانی و افغان زیر نظر سپاه ایران، حاکمیت بشار اسد در سوریه پابرجا ماند. سردار سلیمانی پس از بازپس گیری شهرهای عراق از جمله موصل طی نامه ای به رهبر ایران، پایان کار داعش را به وی تبریک گفت.
آنجا بود که دوستداران این فرمانده سپاه قدس، به دیده یک ابرقهرمان در مبارزه با داعش از او تجلیل کردند.
ولی رسانه های حکومتی در مخابره چنین اخباری به رسم مالوف، یا حقایق را جعل کرده یا دست کم بخشی از حقیقت را سانسور می کردند. اینجا کسی نگفت که بدون حملات هوایی آمریکا به مواضع داعش، غلبه بر این هیولاهای خونخوار عملا ناممکن بود.
در چنین فضایی است که همزمان با نبرد یاران سلیمانی در عراق، در ایران هم پروژه ای پر هزینه در جریان است. برنامه ای مدون که با تبلیغات گسترده روی شخصیت قاسم سلیمانی، سعی در ساختن یک ابرانسان از ایشان داشت.
صدها روش تبلیغاتی اعم از چاپ پوستر، چاپ تی شرت، سرودن اشعار حماسی، ساختن موزیک ویدئو، برگزاری جلسات و دعوت از ایشان، پرتره های گوناگون، پخش صدا و تصویر ایشان، و همین اواخر یک مستند از سیما و دهها شیوه دیگر تبلیغاتی و تاثیر گذار.
اینچنین بود که فردی را که چند دهه در گمنامی در حال پیشبرد اهداف ایدئولوژیک نظام در خارج از کشور بود، به مردم می نمایاند و از او چهره ای رسانه ای و فراگیر ساخت.
چه بسا همین عیان کردن و چهره پردازی ها بود که بلای جانش هم شد.
زمزمه هایی هم شنیده می شد که هدف علاوه بر تهییج جوانان و الگوسازی، آماده سازی ایشان برای گزینه ریاست جمهوری یک نظامی هم هست. اما حاصل دست کم پنج سال کار تبلیغاتی بر سردار سلیمانی، برگزاری بزرگترین تشییع جنازه در خیابان های تهران بود. مردمی که عادت به داشتن قهرمان های افسانه ای دارند، در روز های یکشنبه، دوشنبه و سه شنبه در شهرهای مختلف بویژه تهران و کرمان حضور حداکثری داشتند. در تهران بی شک چند میلیون نفر حاضر شدند.
تشییع یک فرشته در قالب انسان. همزمان ترامپ، پمپئو و سایر مقامات آمریکایی اقدام علیه او را یک اقدام بجا، قانونی و زمینه ساز داشتن منطقه ای آرام تر از قبل اعلام می کنند.
دو قطبی فرشته و شیطان در رسانه های ایران و آمریکا شکل گرفت. یک سوی ماجرا موج احساسات بود که میلیونها ایرانی را در پی تابوت سلیمانی روانه می کرد. برای این جماعت عظیم، سخن گفتن از اینکه سردار در کنار همه خوبی ها، ایراداتی هم داشته، ممکن بود به قیمت جان گوینده تمام شود. این را می شد از چهره های تشییع کنندگان دریافت.
در سوی دیگر ماجرا، اما آمریکایی قرار داشت که سخن گویان کاخ سفید و شخص وزیر خارجه، به کرات اعلام می کردند که در آمریکا هیچ کس برای سلیمانی سوگواری نخواهد کرد.
در دست این سخنگویان، پرونده ای سنگین قرار داشت. چندانکه شخص ترامپ در نطقی ردپای قاسم سلیمانی را در تمام عملیات های تروریستی «از دهلی تا لندن» می دید.
نام این سردار ایرانی مرتبا در کنار نام هایی مانند اسامه بن لادن و ابوبکر بغدادی بکار می رفت. این در حالی بود که در اوج نبرد مشترک ایران و آمریکا با داعش، این هردو به موازات هم ولی بدون ارتباط مستقیم با دشمن مشترک در نبرد بودند.
فضای حاکم بر سپهر سیاسی ایران در چند روز اول شهادت سلیمانی بسرعت بسمت بسته شدن می رفت.
دوستداران جامعه مدنی و همه کسانی که باور بر ضرورت مذاکره با آمریکا بعنوان تنها راه برون رفت از بحران می دانستند، رسما به انزوا رفتند. تا جاییکه ویدئو حمله به دفتر شهاب الدین بی مقدار نماینده تبریز دست به دست می شد چرا که از ضرورت مذاکره سخن رانده بود.
این فضا هر روز سنگین تر می شد تا اینکه سنت عجیب این بار با حادثه ای عجیب تر تکرار شد. یک بحران جدید که بحران قبلی را کنار می زد.
صبح چهارشنبه در حالیکه تنها چند ساعت از خاک سپاری سردار می گذشت و قریب هفتاد نفر از تشییع کنندگان در کرمان جان باخته بودند، خبر هولناک بعدی رسید.
یک فروند بوئینگ ۷۳۷ خطوط هوایی اوکراین به طرز فجیعی ساقط و تمام ۱۷۶ سرنشین آن جان باختند.
این خبر همزمان با خبر «انتقام سخت» که بعدا معلوم شد هیچ تلفاتی از آمریکایی ها نداشته منتشر شد و حتی از آن به “افتضاح سخت” نام برده شد. طبیعی بود شک و تردید ها در علت حادثه فزونی گیرد. خلاصه اینکه صبح شنبه در حالیکه تقریبا برای همه رسانه ها مسجل بود هواپیما توسط موشک ساقط شده است، از سوی ستاد مشترک ایران بیانیه ای تلخ صادر شد.
اعتراف به اسقاط هواپیما با موشک تور ام یک!
بدترین روز برای مردمی که اندکی احتمال می دادند یا امید داشتند که کار سپاه نبوده باشد. ولی این شلیک به اعتماد مردم بود. و یکباره خشم ملت خصوصا جوانان و دانشجویان چنان بالا گرفت که حمله ها و شعارها سردار سلیمانی را هم بی نصیب نگذاشت.
به اینجای کار که رسیدیم، اندک اندک سکوت و فضای سنگین ترک خورد تا بلکه تحلیل شخصیت قاسم سلیمانی در فضای سبک تر آغاز شود و بهتر بتوان اورا شناخت.
این بار به مثابه یک انسان. نه فرشته و نه شیطان!

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

رهگذری عزیز امروز (28/دیماه/1398) بر پستی که بیش از سه ماه پیش در 14 مهر ماه 1398 با هدف بازداشتن و مطلع نمودن سرادر شهید سلیمانی از مضرات ورود ایشان به سیاست و تحت عنوان "بوی پوتین، یا بوی حضور خسارتبار نظامیان در سیاست" با هدف خیرخواهی و... برای آن شهید نوشته بودم، برایم نوشتند :
"رهگذر posted a new comment : امروز دو ماه میگذرد.... و دیگر حاج قاسم قصه ی ما در بین ما نیست... دیگر چه فرقی میکند برایش هورا بکشید و یا دایه ی دلسوزش باشید... دیگر چه فرقی میکند... شاید بوی پوتین های سوخته بیدارمان کند... شاید ! پیش از انکه دیر شده باشد.
هموطن همرزم برادر posted a new reply : ایکاش کمی از منش و شخصیت و طبع بلند ایشان را الگو خود می گردیم، کمتر منم منم کنیم."
که در پاسخ این هموطن، همرزم و برادر عزیز خود، نوشتم :
رهگذر عزیز! بله عزیزم سه ماه از نوشته من می گذرد، و اکنون حاج قاسم از نظر مردم ایران عاقبت به خیر شده است، و به رغم نظر شما، بسیار فرق می کند، او را مردم ایران آنقدر در کنار خود حس کردند که این چنین به مشایعت ملی او آمدند، این تشییع یک اجتماع ملی حول محور یک "سرباز" بود، که همه ی پسوند و پیشوند های این سربازی را در وصیت خود، به دور ریخت، تا همان "سرباز قاسم سلیمانی" برای مردم خود باشد (کاش به این وصیت او در سنگ مزارش عمل شود)،
من هم مثل شما امیدوارم بوی پوتین های سوخته این سرباز ما را بیدار کندف و به همه بفهماند که هرکس به جایگاه خود برگردد، نظامیان به کسوت نظامی اشان، اقتصاد دانان به حرفه اقتصادی خود، پزشکان در کار خود، مهندسان به شغل خود، و روحانیت خصوصا به منابر وعظ و هدایت خود و...، پیش از آنکه همه جا بر اثر این جابجایی ها، و دخالت های بی مورد ویران شود، و پیش از اینکه دیر شده باشد.
رهگذر عزیز! ممنون از تلنگر شما، ولی باید متذکر شوم، به نظر من بوی پوتین های سوخته یک"سرباز" در صحنه نبرد، برای مشام خود او، و دلدادگانش، بسیار خوشتر از سوختن تمام شرف نظامی، شخصیت و آبروی انسانی او، در منجلاب قدرت طلبی، فساد سیاسی، فساد اقتصادی و... است، که متاسفانه این روزها می توان کسانی را در همرزمان این شهید دید که به فرمان بنیانگذار ج.ا.ایران وقعی ننهادند، و حرام خمینی برای آنها را، خود برای خود حلال و لازم دیدند، و اکنون در اثر بی توجهی به فریاد های بی امان او، و وصیت موکد ایشان، می توان سرداران همرده و حتی بزرگتر از حاج قاسم را در بین سپاهیان دید که در آن ورطه ی سقوط افتاده اند و...، و بوی پوتین های شرف نظامی لکه دار شده اشان مشام ها را آزار می دهد.
به نظر من حاج قاسم سلیمانی را خدا عاقبت به خیر کرد، چرا که از او کمترین دخالت در سیاست، اقتصاد، فرهنگِ کشور را من سراغ دارم، کاش آن دخالت ها در دیپلماسی کشور هم نبود، که البته من نمی دانم نقش شخص ایشان به عنوان یک سربازِ در صحنه در این روند، چقدر بود، که اگر همین هم نبود، شاید این مردم یکجا به احترامش بر می خواستند و از این هم بیشتر برای مشایعتش می آمدند،
این آمدن ها برای شرف نظامی و دفاعی، و پاکی او از این موارد بود، که خرج چیز دیگری نشد، و او در کسوت نظامی از مردم و کشور خود دفاع کرد، و پاکی او از سیاست، اقتصاد و بازی در زمین قدرت طلبی جناح های سیاسی، و این که وسیله افزایش قدرت دیگران نشد و... و همه این ها باعث شد، که همه به شرف و اعتبار نظامی او ارج نهاده و یک مردم و بلکه یک منطقه و یا جهان به احترامش ایستادند،
حتی دلدادگان وطن در کابینه محمد رضا پهلوی هم به این سرباز وطن و کارش احترام گذاشتند، همانگونه که خود حاج قاسم نیز در وصیت خود اشاره نموده است، این احترام به مقام "سربازی" ایشان بود.
خدا همه ما را عاقبت به خیر کند، تا ملعبه دست خدعه و تزویر و ریا و کثافت قدرت طلبی نشویم، و بدانیم که "ولی نعمت ما" این مردم هستند، نه صاحبان قدرت و رهبران جناح های سیاسی، که برخی را انگار فقط عزراییل می تواند، از کرسی قدرت بردارد و...
این تنها راه عاقبت به خیری است، چرا که خداوندان زر و زور و تزویر در مسیر حفظ و افزایش قدرت خود، و ادامه تکیه بر کرسی قدرت، حتی از مبتلا کردن نظامیان به سم مهلک سیاست، هم اجتناب نکرده، این مایه اتکای ملی را نیز، درگیر قدرت طلبی و توسعه قدرت خود کرده اند، و در منش اینان حتی به کارت های برنده اخلاص و سربازی این مردم هم رحمی نیست،
و به رغم دانستن ضررهای بی شمار ورود سم سیاست و اقتصاد به بدنه نظامی کشور، این سم را دانسته در بدنه نظامی کشور و به رغم سفارش بنیانگذار، تزریق می کنند، و امروز می بینیم که سپاه در تمام شوون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی دیپلماسی دخالت داده می شود، و برای حفظ روند سرازیر شدن منابع قدرت و ثروت، همه را، حتی رزمندگان ذخیره برای روز مبادای کشور را، فدای اهداف پست خود، در قدرت طلبی های بی حاصل کرده و خواهند کرد،

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

آخرین روز حاج قاسم سلیمانی در سوریه چگونه گذشت
پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲)
ساعت ۷ صبح
دمشق
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،
هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد.

ساعت ۷:۴۵ صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در #سوریه حاضرند.

ساعت ۸ صبح
همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند...
هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛
همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین!
همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.

گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه

آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنج_شنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...

ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!

ساعت ۳ عصر
حدود #هفت_ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خوردویی بیرون منتظر حاجی بود
حاج‌قاسم عازم #بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند...

ساعت حدود ۹ شب
حاجی از #بیروت به دمشق برگشته
شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و #خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم #عراق است و هماهنگی کنند
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاج‌قاسم با لبخند گفت؛
می‌ترسین #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم

حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:
میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، #میوه_رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست...

ساعت ۱۲ شب
هواپیما پرواز کرد

ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.

راوی: مسول ستاد لشکر فاطمیون

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

25/10/1398) دکتر حسن روحانی (رییس جمهور) پاسداشت خون شهید سلیمانی را حفظ و تقویت وحدت و انسجام ملی دانست و با اشاره به سابقه آشنایی با این شهید سرافراز، گفت: شهید سلیمانی حزبی نبود. من حدود 40 سال با شهید سلیمانی رفیق بودم. بیش از 20 سال هم از نزدیک با هم کار کردیم. او را خوب می‌شناسم. او جناحی و حزبی نبود او با همه خوب بود. پیش همه می‌رفت و با همه مشورت می‌کرد و از همه مشورت می‌گرفت. بیاییم سبک فکر سلیمانی را در این مملکت اجرا کنیم در کنار هم قرار بگیریم.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

سردار ندار
قاسم سلیمانی چه داشت که دیگران نداشتند؟ چطور او بی جلوه گری محبوب دل میلیون ها نفر بود؟
پاسخ در نداشته های اوست. در روزگار بدعهد ما، سلیمانی فساد نداشت. سلیمانی جاه طلبی نداشت. سلیمانی چاپلوسی نداشت. سلیمانی نخوت و تکبر نداشت. سلیمانی مکان نداشت. سلیمانی هیچ بهره ای از دنیای فانی نداشت.
سلیمانی ریاکاری نداشت که اگر داشت دختر بی حجاب و باحجاب را هر دو دختران این سرزمین نمی دید.
سلیمانی زمینی نبود که آسمانی شد؛ زبون نبود، رشید بود. او نمود کشوری 5000 ساله، تمدنی 2500 ساله و مظلومیتی 1400 ساله بود.
در دوران نامردی، سلیمانی «مرد» زیست و «مرد» رفت. اگر سیاسی های کشور یک «مرد» چون او داشتند تا این حد اسیر تفرقه نبودند.
سردار «سرباز میهن» ماند و «سرباز میهن» رفت. اگر «سربازی» چون او در جمع اقتصادی های ایرانی بود اوضاع به سامان تر از این بود که امروز هست.
بیاموزیم از او چگونه زیستن را و چگونه رفتن را.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

با سلام
این چه تعبیری است از خاورمیانه
خاورمیانه محل نبرد تمدن ها ست
خاورمیانه؛ عرصه رویارویی گفتمان سلطه جویی و گفتمان سلطه ستیزی و ....

هم گروهی
This comment was minimized by the moderator on the site

قرآن و ادب انتقام Posted: 05 Jan 2020 04:56 AM PST آیت‌الله محمد سروش محلاتی

با شهادت حضرت حمزه در جنگ احد مسلمانان سخت متاثر شدند بخصوص که دشمن بدن او را مثله کرد و برخی اعضاء آن را قطع کرد. این مصیبت بر مسلمانان سخت و گران بود و آنها می‌گفتند که باید این کار را تلافی کرده و عده‌ای از قریش را اینگونه مجازات کنیم و حتی گفته شده که رسول خدا در اثر شدت ناراحتی گریست و فرمود: از هفتاد –یا سی– نفر از مشرکان همان‌گونه انتقام خواهم گرفت: لامثلن بسبعین رجلا منهم (المیزان ج ۱۲ ص ۳۷۷ و تفسیر القمی و اعلام الوری و .. سیره ابن هشام ج۲ ص۹۵ تاریخ طبری ج۲ ص۵۲۸)
در این فضای خشم و کینه‌توزی، آیه نازل شد تا جلوی افراط‌گری را بگیرد و مسلمانان را به اخلاق برگرداند. خداوند فرمود: انتقام باید در حد همان جنایت و به‌همان اندازه باشد و حق ندارید از آن تجاوز کنید و البته صبر و خویشتن‌داری بهتر است:
و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خیر للصابرین (سوره نحل ایه ۱۳۶) و پیامر فرمود: تحمل و صبر می‌کنم. و بدین وسیله نه فقط آن فضای ملتهب و انتقام جویانه که می‌توانست زمینه اقدامات خلاف قاعده باشد پایان یافت بلکه با دعوت به خویشتن داری، آرامش به جامعه بازگشت.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

یکی از خوانندگان عزیز این پست برایم نوشت :
دلم واسه سردار سلیمانی آتیش گرفت‎
نامردی کردن‎
خیلی نامردی کردن
چقدر این انسان افتاده بود‎
فروتن‎
دوست داشتنی‎
تکیه گاه یه ملت بود‎
اسمش به خودی خود یه ابهت عجیبی داشت‎
انگار کل بچه های جبهه تووی وجودش جمع شده بودن‎
این حس من بود نسبت به آن عزیز‎
روحش شاد
با امام حسین علیه سلام محشور بشن الهی به حق خود الله
از. زورگویان و. زورمندان. تاریخ بیزارررم‎
بیزار
واین همه. نفرت باورم نمیشه‎
چقدر سیاستمداران دوران نفرت انگیز ند

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

توئیت‌های دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا مبنی بر هدف قرار دادن ۵۲ نقطه در ایران از جمله مکان‌هایی که «اهمیت بالایی برای ایران و فرهنگ ایران» دارند، سیلی از واکنش‌های انتقادی را برانگیخته است که تهدید او را مصداق «جنایت جنگی» ارزیابی کرده‌اند.
تهدیدات رئیس جمهوری آمریکا پس از آن منتشر می شود که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد که «انتقام سختی» از آمریکا بخاطر کشتن قاسم سلیمانی خواهد گرفت.
دونالد ترامپ در حالی ایران را تهدید کرده‌ است که اماکن مهم فرهنگی این کشور را مورد حمله قرار می دهد که هدف قرار دادن مکان‌های فرهنگی یک کشور طبق تعاریف مشخص شده، مصداق «جنایت جنگی بین‌المللی» است و هدف قرار دادن غیرنظامیانی که به احتمال زیاد در این مراکز فرهنگی حضور دارند نیز جنایت جنگی محسوب می شود.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در واکنش به توئیت دونالد ترامپ گفته است که هدف قرار دادن اماکن فرهنگی «جنایت جنگی» است. او نوشته است: «در پی ارتکاب نقض شدید قوانین بین‌المللی در روز جمعه با ترورهای بزدلانه، ترامپ بار دیگر تهدید کرده‌ است که دست به نقض جدید هنجارهای قطعی بین‌المللی خواهد زد. هدف قرار دادن اماکن فرهنگی یک جنایت جنگی است. چه با لگد و چه با فریاد، پایان حضور شرورانه آمریکا در غرب آسیا آغاز شده است.»
ظریف همچنین در توئیت دیگری نوشته است: «آن دلقک‌های دیپلمات‌ نما و آنهایی که بی‌شرمانه نشسته‌اند و اهداف فرهنگی و غیرنظامی ایران را شناسایی می‌کنند، حتی نباید برای باز کردن یک فرهنگ لغت حقوقی زحمت بکشند.»
یک کارشناس روابط بین‌الملل: ترامپ تهدید به جنایت جنگی کرده است
تام نیکولاس، متخصص روابط بین‌الملل و استاد کالج جنگی نیروی دریایی آمریکا در توئیتی نوشته است: «بهتر است کسی رئیس جمهوری را آگاه کند که او تهدید به جنایت جنگی کرده است.» او افزوده است که «حمله به ۵۲ مکان به‌طور کاملا سمبلیک جنایت جنگی است، حمله به اماکن فرهنگی بدون هیچ گونه ضرورت نظامی، جنایت جنگی است. حمله برای انتقام گیری، جنایت جنگی است. هدف قرار دادن غیرنظامیان، جنایت جنگی است.»
بایدن: هرچه عرصه بر ترامپ تنگ‌تر می‌شود، او غیرمنطقی‌تر می‌شود
جو بایدن، نامزد انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و معاون اول دوران ریاست جمهوری باراک اوباما نیز در توئیتی به تهدیدات ترامپ واکنش نشان داده است. او نوشته است: «هر چه دیوارها به این آدم نزدیک‌تر می شود( عرصه به این آدم تنگ تر می شود)، او به فردی غیرمنطقی‌تر بدل می شود.»
الکساندریا کورتز: حمله به اماکن فرهنگی شما را به یک هیولا تبدیل می‌کند
الکساندریا اوکازیو کورتز، نماینده حزب دموکرات در مجلس نمایندگان آمریکا نیز با انتشار توئیتی درباره تهدید ترامپ به نابودی مکان‌های فرهنگی ایران نوشته است: «این یک جنایت جنگی است». این نماینده نزدیک به برنی سندرز، کاندیدای درون حزبی دموکرات‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نوشته است: «تهدید به هدف قرار دادن و کشتن خانواده‌ها،‌ زنان و کودکان که شما با هدف قرار دادن اماکن فرهنگی انجام می دهید، شما را به یک «مرد سرسخت» تبدیل نمی کند. این شما را «استراتژیک» نمی کند. این اقدام شما را به یک «هیولا» بدل می کند.»
الیزابت وارن: ما در جنگ با ایران نیستیم
الیزابت وارن، کاندیدای انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیامی خطاب به ترامپ در توئیتر نوشته است: «شما تهدید کرده‌اید که مرتکب جنایت جنگی می شوید. ما در جنگ با ایران نیستیم. مردم آمریکا جنگ با ایران را نمی‌خواهند. اینجا دموکراسی است.»
ایلهان عمر: خدا به همه ما کمک کند
ایلهان عمر، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا نیز در توئیتی نوشته است که رئیس جمهوری آمریکا تهدید به انجام «جنایت جنگی» کرده است. او در انتهای توئیتش نوشته است که «خدا به همه ما کمک کند.»
یک روزنامه‌نگار: ترامپ شبیه داعش و القاعده است
بن نورتون، روزنامه نگار و سردبیر وب‌سایت تحلیلی «گری زون» The Grayzone نیز با انتشار توئیتی تهدیدات ترامپ را با اقدام‌های داعش و القاعده مقایسه کرده است و نوشته است وقتی ترامپ تهدید می کند که امکان فرهنگی ایرانیان را از بین می برد می دانید او دقیقا شبیه چه کسی است؟ بن نورتون سپس گفته است که این داعش و القاعده بودند که علاوه بر نسل‌کشی فیزیکی دست به نسل کشی فرهنگی علیه مسلمانان شیعه زدند.
تهدیدات دونالد ترامپ علیه ایران در حالی مطرح می شود که روز یکشنبه مراسم تشییع جنازه قاسم سلیمانی در ایران در حال برگزاری است و هنوز مشخص نیست که حکومت ایران چه قدمی در واکنش به کشتن فرمانده سپاه قدس خواهد برداشت. منبع یورو نیوز

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

دوستی در واکنش به این پست برایم نوشت :
سلام‎
شهادت مظلومانه ی سردار بزرگ جبهه های نبرد را به شما عزیز و گرامی که هم از رزمندگان و مدافعان خاک پاک ایران بوده اید، تسلیت‎
چون ایشان و چون او.... و چون شمایانی،هیچگاه در تاریخ تکرار نخواهند شد ...

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

یاران همه رفتند، افسوس که جا مانده منم

حسرتا این گل خارا، همه جا رانده منم


پیر ره آمد و طریق رفتن آموخت


آنکه نا رفته و جا مانده منم

جامانده
This comment was minimized by the moderator on the site

خاطره ای متتشر نشده از بارزانی نخست وزیر کردستان عراق!

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

دولت یا گروه چریکی؟
شاید در ابتدا قرار بوده است که مثلاً فلان مؤسسۀ مطبوعاتی نقش پلیس بد و یا حتی میرغضب را بازی کند؛ بدین صورت که هر گاه مشکلی در هر زمینه‌ای پیش آمد، زبان به تهدید و تهمت بگشاید و خواهان برپایی چوبه‌های دار بر سر هر کوی و برزن شود تا طرف‌های مقابل، ماست‌ها را کیسه کنند.
به تدریج اما گویا امر بر آنها مشتبه شده است و پنداشته‌اند که تصمیم‌گیر و جهت‌دهندۀ اصلی تمام امور جزئی و کلی کشور آنان‌اند به گونه‌ای که بعضاً از موضع "صاحب نظام" نهادهای کلان را به صورتی آمرانه در بارۀ تصمیم‌های سرنوشت‌ساز کشور امر و نهی می‌کنند!
با آنکه شورای عالی امیت ملی اعلام کرده است که انتقام خون سردار سلیمانی در "زمان و مکان مناسب" گرفته خواهد شد و سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح نیز تأکید کرده است که برای انتقامگیری عجله‌ای نیست، اما یک نهاد مطبوعاتی، تمام توان تبلیغاتی خود را به کار گرفته است تا یک حملۀ تلافی‌جویانۀ سریع و فوری علیه اهداف آمریکایی را به مطالبۀ حامیانِ به خشم و خروش آمدۀ نظام تبدیل کند و بدین وسیله تصمیم گیران کشور را به برای انجام چنین حمله‌ای تحت فشار بگذارد.
از نگاه آنان گویی منازعۀ دو کشور شبیه منازعۀ دو فرد یا دو قبیله است که باید بدون فوت وقت، روی طرفِ متخاصم را کم کرد؛ حال این وسط هر اتفاقی هم که افتاد، اهمیت ندارد!
اگر قرار بود کشورها بدین صورت با یکدیگر مقابله کنند تا کنون اثری از حیات بر روی زمین باقی نمانده بود! رهبران کشورها نمی‌توانند و حق هم ندارند که بر اساس خشم تصمیم بگیرند. آنها موظف به سنجش تمام جوانب اقدامات خود هستند و چنانچه اقدامی به امنیت و منافع کشور صدمه زند، خلاف تمام اصول کشورداری است.
حالا فرض کنیم رهبران کشور، تسلیم فشارهای مذکور شوند و به سرعت دستور حمله به یکی از اهداف آمریکایی را صادر کنند. بعد چه می‌شود؟ ترامپ دست روی دست می‌گذارد یا همانطور که تهدید کرده است 52 هدف عمده در ایران را مورد حمله قرار می‌دهد؟ شاید گفته شود، او بلوف می‌زند! خب، اگر بلوف نزند چه؟ شاید گفته شود که در مقابل، ایران هم انبوهی از پایگاه‌های آمریکا و متحدانش را در منطقه موشک باران می‌کند! با این حساب، این اولاً همان جنگی است که قرار بود از آن اجتناب شود! ثانیاً وقتی تأسیسات زیربنایی کشور نابود شود، دیگر وارد کردنِ تلفات سنگین به آمریکا و متحدانش چه توفیری در سرنوشت ما ایرانیان دارد؟
متأسفانه برخی در کشور ما به گونه‌ای سخن می‌گویند که گویی "جمهوری اسلامی" نه یک دولت یا نظام، بلکه یک گروه چریکی است!
گروه‌های چریکی معمولاً پایگاه ثابتی ندارند و نیروهای آنها دائم در حل جابجایی و حرکت‌اند و از همین رو می‌توانند به پایگاه‌های دولت‌های مستقر ضربه‌ای بزنند و در دل کوه یا جنگل پنهان شوند. یک دولت یا نظام اما چنین امکانی ندارد. تمام تأسیسات اداری، مالی، اقتصادی، سیاسی و نظامی آن در نقاط مشخصی مستقر و ثابت‌اند و از همین رو، هدف سهل‌الوصولی در جنگ‌های فراگیر به شمار می‌روند. از این رو، جنگ نامتقارن از سوی دولت‌ها که گاهی از آن سخن گفته می‌شود فقط در صورتی موضوعیت پیدا می‌کند که دولت مستقر قید حفاظت تمام دارایی‌ها و تأسیسات زیربنایی خود را بزند و تمام کشور به به صحنۀ جنگی چریکی تبدیل کند!
طبعاً با تجربۀ 40 سالۀ حکومتداری در ایران، تصمیم‌گیران سیاسی و نظامی کشور آنقدر خام نیستند که تسلیم برخی فشارهای عصبی شوند و کشور را به ورطۀ جنگی ویرانگر بکشانند.
به هر حال، افتخار مسئولان کشور این است که سردار سلیمانی در نقش سربازِ حافظ امنیت کشور نقش بازی کرده است، حال با چه منطقی می‌توان امنیت کشور را برای تلافی خون او به خطر انداخت؟ این که نقضِ اغراضِ خودِ سردار است!
#احمد_زیدآبادی

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

متصدیان را به سمت جنگ هل ندهیم Posted: 04 Jan 2020 05:35 AM PST سیدعلیرضا بهشتی شیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم
کمابیش می‌دانیم که یکی دو دهه پیش از این مسئولان چندان از توسعه فناوری هسته‌ای بومی استقبال نمی‌کردند. اما شعارها به قدری سنگین بود که به این مسیر کشانده شدند، بدون کمترین تمهید و با بیشترین اشتباهات.
من که آن وقت‌ها با حرارت شعار می‌دادم البته امروز یک صبحانه کامل میل کرده‌ام، غافل از آنکه خانواده‌های بسیاری مدت‌هاست هر سه وعده را نان و چائی شیرین می خورند. به همین نان و چائی شیرین خالی رحم کنیم و آن را با بی‌مسئولیتی از آنان نگیریم.
متصدیان را به سمت تصمیمات نسنجیده سوق ندهیم و دوراندیشی‌شان را از آنها نستانیم. از آنچه روی داده است خیرش را بگیریم و شرش را وا بگذاریم. خیرش این است که بعد از یک دهه تقریبا یک روز است که تقریبا همه داریم (تقریبا) یک حرف می‌زنیم. همه با هم؛ این است آن چیزی که اگر بگذارند نهادینه شود قاتق به سفره مردم اضافه می‌کند.
آن عملیات حقیقتا انتحاری که آقای ترامپ را از کارش پشیمان خواهد کرد این است؛ حقیقتاً انتحاری، چون به کشتن نفس‌هایمان نیاز دارد، و آقای ترامپ را به راستی پشیمان می‌کند زیرا می‌بینید به رغم آنچه خواسته‌ بود شکاف را در ملت ما التیام بخشیده است. در این مورد، یعنی در مورد اینکه ملیت به چه کارمان می‌آید، گفتنی بسیار است که شاید کمی بعد فرصتی فراخ‌تر برای شنیدن‌شان به دست آید.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

حاج قاسم محمد حسین کریمی پور https://t.me/M_H_Karimipour
پنهان نیست که فدوی بر منش حکمرانی و استراتژی کشور، بالاخص بر سیاست منطقه ای و‌ نقش رو بتزاید نظامیان در همه شئون، نقد جدی دارم.
اما بگمانم یک فرمانده فقید سپاهی در وضع فعلی و‌ تحولات محتمل آتی کشور، چنان وزن بالفعل و‌بالقوه ای داشت، که باحترام شهادتش باید نوشت و‌گریست.
اول: ابعاد وجود حاج قاسم تا حد زیادی ناشناخته مانده. به یک نمونه اکتفا می کنم. او ‌از اوایل جنگ‌تا آخر حیات، رفیق همایون صنعتی بود. همایون ارتباطات دست اول با چهرهای آمریکایی فعال در خاورمیانه از جنگ دوم تا انقلاب داشت. بعنوان مدیر انتشارات فرانکلین در دهه ۴۰ ، عملا سفیر فرهنگی آمریکا در ایران می نمود. او‌دوره ای طولانی - تا وقتی در اواخر دهه ۴۰ انتقادات تلخ را در گوش اعلیحضرت متکبر زمزمه کرد- یک پای مهمانی های درباربود. برای یک فرمانده جوان در دهه شصت، حمایت از فردی با این سوابق و‌ گشودن پایش به جبهه، ریسک خطر ناکی بود. بازداشت مجدد همایون ، این رفاقت را نگسست. این اواخر که همایون در بستر مرگ بود، حاج قاسم علیرغم‌ اشتغالات، چند باری بر بالینش آمد، پرستار را مرخص و ساعتها با او‌ گذراند.
یک جنبه این رفاقت بی تردید، شیفتگی حاج قاسم به “خرد” بود. همایون سر در آبشخور حکمت ساسانی و جهان بینی زروانی داشت. تمدن غرب را عمیقا می فهمید. سیاست ایرانی آمریکا را از بعد جنگ دوم شخصا زیسته بود. اینها به همایون دیدگاهی غنی و‌ قضاوتی متفاوت می داد که قاسم جوان، خریدارش شد. سردار ازین دست نادره عادات، کم نداشت.
دوم: حاج قاسم فردی شاخص بود. چوپان زاده ای بود که از خرد فطری بیابانی، حصه داشت. نمی دانم چگونه، اما او‌ این شعله را دریافت و آنرا در خود پرورد. همین خرد فطری و تربیت نفس و ‌ولعش به مشاوره و‌آموختن بود که او‌را بدون سابقه آکادمیک، به شاخص ترین چهره نظامی ایران تبدیل کرد. شما هم ممکنست سیاست خاورمیانه ای ایران را نپسندید. اما نمی توانید انکار کنید که سلیمانی در اجرای آن، خوش درخشید.
سوم: سردار سلیمانی نه‌ تنها ژنرالی هوشمند که مذاکره کننده ای قهار بود. در زندگی حرفه ای او‌دقیق شوی، او را ژنرالی سان تزوئی در خدمت حکومتی با هوشمندی محدود می یابی. شبکه گسترده روابط او در شارع خاورمیانه تنها با شبکه ارتباطات ظریف در دنیای دیپلماسی غرب، قابل قیاس بود. سلیمانی تنها چهره معروف فعال سپاه بود که به دیالوگ‌ و‌ تعامل باور داشت. آتش تهیه عملیات او، مذاکرات رو‌در رو‌ با فعالان موثر محلی و بین المللی و‌ حتی دشمنان بود. گاهی جنگ هایی داشت که بدون نبرد، آنها را برده بود. بلد بود برای دشمن تحت فشار، پل فرار بسازد. رفاقت با همایون، تنها رفاقت غیر متعارف سردار نبود. از کرمان تا سراسر ایران تا چادرهای عشایر دجله و فرات تا محلات یزیدی سنجار تا اربیل و‌دمشق و بیروت و‌ صیدا، هر جای منطقه، تو‌ صدها دگر اندیش، اصلاح طلب، رییس عشیره، شیخ، مفتی، ژنرال، دولتمرد و متفکر سنی، شیعی، مسیحی، صوفی ، کرد و‌ لادین می یابی که خود را دوست یا قادر بتعامل با او می دانستند. شواهد نشان می دهد مذاق او‌ در داخل کشور هم بر منوال مدارا بود.
چهارم: حاج قاسم از نزدیکان رهبر انقلاب و‌ معتقدان به ولایت فقیه بود. البته او‌قواعد بازی قدرت را با ظرافت رعایت می کرد. اینکه فکر آن مرد زیرک، کجاها به سیاست های فرماندهش باور قلبی داشت و‌چه میزانی از تبعیتش ناشی از نظم‌نظامی، تبعیت دینی و‌مصلحت سنجی بوده، بر من روشن نیست.
پنجم: نقش حاج قاسم در آینده ایران می توانست پر رنگ باشد. او‌در بین ژنرال هایی که پست های نظامی حساس را اشغال کرده اند، اعتبار بی همتایی داشت. اگر لحظات حساسی چون انتقال رهبری یا تجاوز گسترده نظامی رخ می داد، هیچ یونیفرم پوشی در بین صفوف سپاه، نیروهای مسلح و‌ مردم ، اعتبار و‌ البته قدرت مدیریت صحنه ی او را نداشت. نبود او برای بعضی موشهای قجری دالانهای قدرت تهران، یک مزیت خواهد بود.
ششم: نبود سلیمانی، بار دیگر ضرورت حمایت ملت از نیروهای مسلح را یادآوری می کند. احتمال ورود ایران و‌منطقه به تحولات رادیکال، کم نیست. اینکه فرض کنیم منافع و یکپارچگی ایران خلع سلاح شده و بی چنگ‌و‌دندان، مورد مراعات آمریکا و سعودی و ترکیه خواهد بود، یک توهمست. خیلی ها برای جراحی ژئوپلتیک غرب خاورمیانه از طریق تلاشی ایران و‌ جایگزینی این گربه درشت همیشه عاصی با چند موش کوچک، انگیزه کافی دارند. سیاسی کردن نیروهای مسلح و‌کاستن شان آنها به پلیس سیاسی یا نیروی ضد شورش یا حزب قدرت، خطایی ویرانگر ست که باید درمان شود.
خدا نیروهای مسلح ایران را حفظ فرماید. آمین!

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

سلام علیکم
الی من له الامر
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی سرمایه گران‌سنگی بود که جنایت‌کاران آمریکایی از ملت ایران و ملت های منطقه گرفتند، بدون تردید باید انتقام خون این عزیز امت اسلامی گرفته شود به طوری که احساس شادمانی قاتلانش به پشیمانی مبدل گردد و چنان داغی را بر دل آنان بنشاند که در تاریخ بماند و هرگز فراموششان نشود، این انتقام اما چگونه حاصل می شود؟ آیا با کشتن مثلا چند سرباز آمریکایی، به صورت مستقیم یا از طریق دوستداران سردار سلیمانی در منطقه و جهان انتقام او گرفته می شود؟ آیا آمریکا در برابر کشته شدن سربازانش ساکت خواهد نشست و خسارت های دیگری را بر ملت ایران و امت اسلامی تحمیل نخواهد کرد؟ این کنش و واکنش تا کجا می‌تواند ادامه یابد و نتیجه نهائی آن چه خواهد بود؟ آیا تشفی خاطر آنی با ریختن خون چند نیروی دشمن جای خالی سردار سلیمانی را پر خواهد کرد و مایه جبران خسارت خواهد بود؟
بزرگترین پیروزی تاریخ اسلام که قرآن کریم از آن به عنوان فتح مبین یاد می‌کند (انا فتحنا لک فتحا مبینا) از رهگذر امضای قرارداد صلحی به دست آمد که با تدبیر پیامبر اکرم مسلمانان خشم و کینه خود را از مشرکان فرو خوردند وبا پذیرش برخی شرایط به ظاهر حقارت بار دشمن به آن تن دادند و بدینسان در عمل، دشمن خویش را خلع سلاح کردند به طوری که فتح مکه دو سال بعد از صلح حدیبیه یکی از دستاوردهای آن بود......
اکنون با شهادت مظلومانه سردار سلیمانی و همرزمانش نفرت مردم عراق نسبت به آمریکایی ها و حضور نامشروعشان در کشورشان به اوج خود رسیده و امید می‌رود تا دست‌یابی به خروج آنان از عراق از پای ننشینند، چنان که یکی از آثار شهادت آن عزیز در داخل کشور ما تقویت همبستگی ملی و نزدیک کردن عواطف گروه های مختلف مردم به یکدیگر و کاستن از فاصله های برآمده از شرایط سال‌های اخیر بوده است، تا جایی که بسیاری از ایرانیان داخل و خارج که تنها عامل پیوندشان با جمهوری اسلامی عزت و سربلندی کشورشان است، از اقدام آمریکا خشمگين اند و این حرکت جنایتکارانه را محکوم می‌کنند، از دیگر دستاوردهای ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی برای ملت ایران، فراهم شدن زمینه یک اقدام حقوقی علیه آمریکا در عرصه بین المللی است.
بر این اساس شما را به خدا از دست زدن به کاری که این دستاوردها را از ما بگیرد بپرهیزید و انتقام خون شهید سرافرازمان را در تثبیت آنچه به دست آورده ایم جستجو کنید نه اقدامی هیجانی که ممکن است در کوتاه مدت دلهایی را شاد کند ولی در بلند مدت بر درد و رنج ملت مظلوممان بیفزاید! من انتقام خون شهید سلیمانی را در رخدادهای زیر میدانم:
حضور همگانی ملت در تشییع جنازه او را سرآغازی برای تحکیم همبستگی ملی و آشتی گروه های مختلف مردم با یکدیگر و رفع کدورت‌ها قرار دهیم، با تدابیری که شورای عالی امنیت ملی و بزرگان جامعه در این‌باره می اندیشند و به موقع اجرا می گذارند
به ملت و دولت عراق کمک کنیم تا با حفظ شرایط برآمده از جنایت آمریکایی ها و در پاسخ به نقض حاکمیت ملی شان روند بیرون راندن آمریکا از کشورشان را به طور قانونی تا وصول نتیجه دنبال کنند
با طرح شکایت علیه آمریکا در مجامع بین المللی روند محکوم سازی اقدام جنایتکارانه آمریکا را تا وصول نتیجه دنبال نمائیم
از خون به ناحق ریخته ی قهرمان ملی ایران ابزاری بسازیم برای کاستن از درد و رنج ملت ایران.
خون شهید گران بهاست آن را ارزان نفروشید!
در خاتمه به روان پرفتوح شهیدانمان درود میفرستم و تحقق ارمانشان را از خدای عزیز حکیم طلب می نمایم. والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین و رحمة الله و برکاته. بنده خدا، علی باقری فر 14 / 10 / 98

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

اگرچه دفاع از کیان کشور نیاز به استقامت و پایداری دارد، دعوت به آزادی، عدالت و استقلال از لوله‌های تفنگ بیرون نمی‌آید
Posted: 03 Jan 2020 10:40 AM PST
به‌نام خدای مهربان که خرد را چراغ راه آدمی قرار داد
هموطنان عزیز
حادثه‌ی دلخراش و جنگ‌افروزانه‌ی سحرگاه امروز، مردم ما را هم اندوهگین ساخت و هم نگران: اندوه از دست دادن سرمایه‌های انسانی و نگران از آینده‌ی کشور. در بزنگاه‌های تاریخی هر ملتی، گاه تصمیم‌های برخاسته از شور و هیجان و بدون پشتوانهٔ خرد همگانی، به‌جای راهیابی به خروج از بن‌بست‌های پیش رو، به انسداد مضاعف منجر می‌شود.
امروز مردم ما و بیش از آنها مسئولان کشور، باید با هوشیاری تمام‌عیار تصمیم بگیرند و اقدام نمایند. بدیهی است که عزت و سربلندی کشور، خواستی همگانی است، اما خواستی که با مسابقه در انتقام‌جویی‌های دوجانبه نه جامهٔ عمل می‌پوشد و نه به سرانجامی می‌رسد.
کشور ما در حال حاضر بیش از هر چیز نیازمند صلح و انسجام داخلی است که جز از راه اعتمادزایی میان اقشار مختلف و حکومت به‌دست نخواهد آمد، سرمایه‌ی اجتماعی که ما را به مسیر توسعه و پیشرفت رهنمون سازد و در سایه‌ی آن، معیشت مردم چنان بهبود یابد که در منطقه و جهان به‌عنوان ملتی شادکام و سعادتمند، خوش بدرخشند.
مردم ما طی چهار دهه‌ی اخیر نشان داده‌اند که در مقابل متجاوزان شجاعانه خواهند ایستاد، ولی اگر دشمنان این آب و خاک بر طبل جنگ می‌کوبند، تلاش برای نواختن بلندتر طبل‌های‌مان، راه به‌جایی نمی‌برد. به یقین، ایرانی آباد و آزاد بیش از هر چیز دیگر می‌تواند برای صلح و آرامش و استقلال ملل منطقه مفید باشد.
خلاف آنچه خودکامگان عالم تصور می‌کنند، هر قطره خونی که از مظلومان بر زمین ریزد، پایه‌های کاخ‌های ستم را سست‌تر می‌سازد. اگرچه دفاع از کیان کشور نیاز به استقامت و پایداری دارد، دعوت به آزادی، عدالت و استقلال از لوله‌های تفنگ بیرون نمی‌آید. همه‌ی ما از تاریخ آموخته‌ایم که جنگ‌افروزان بیش از هر چیز در پی انباشت قدرت و ثروت خویشند، در حالی که بشریت، تشنه‌ی جهانی است که در آن سری به گرسنگی نخوابد، تنی بی‌آشیان نیاساید، و چشم‌ها بدون نگرانی به آینده‌ای روشن چشم دوزد.
اردشیر امیرارجمند، محمد باقریان، قربان بهزادیان‌نژاد، سید علیرضا بهشتی شیرازی، سید محمد رضا حسینی بهشتی، سید علیرضا حسینی بهشتی، مهدی فروزنده پور، علی عرب مازار یزدی، فرشاد مومنی

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

رقص آن‌جا کُن که "خود" را بِشْکَنی
پَنبه را از ریشِ شَهْوت بَرکَنی

رَقْص و جولان بر سَرِ میدان کُنند
رَقْص اَنْدَر "خونِ خود" مَردان کُنند

چون رَهَند از دستِ "خود"، دَستی زَنَند
چون جَهَند از نَقصِ خود، رَقصی کُنند

مُطرِبانْشانْ از "دَرون" دَف می‌زَنَند
بَحْرها در شورشان کَف می‌زَنَند

تو نبینی لیکْ بَهْرِ گوش‌شان
بَرگ‌ها بَر شاخ‌ها هم کَف‌زَنان

تو نبینی بَرگ‌ها را کَف زدن
"گوشِ دل" باید، نه این گوشِ بَدَن

مولانا

رزمندگان از ابتدا شهید هستند
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
ح‌سین ق‌دیانی, [4/26/2024 12:01 PM] از هادی_چوپان درس بگیریم آیینه‌ی توماج_صالحی باشیم ح‌سین ق‌دیانی...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
محکومیت به خواندن کتاب شهید مطهری در کنار مجازات زندان! محمد مطهری یک قاضی محترم، شروین حاجی‌پور ...