میدانداری بیگانگان در زمین بازی سیاست و دیپلماسی ایران
  •  

06 ارديبهشت 1400
Author :  

مالدار و رمه دار بزرگی که روانشناسی چوپانانش را خوب می دانست، تا با هر کدام، با چه زبانی سخن گوید، که کارش در جماعت چوپانان خوب پیش برود، به آن یکی شان که اهل غرور بود و دماغی چاق داشت، "چهل مرد" خطاب می کرد، نه اینکه آن چوپان به اندازه چهل مرد کار انجام می داد، بلکه با این نامگذاری قصد داشت، انگیزه او را تحریک کرده و بیفزاید و او را در وادی بیندازد، تا به اندازه یک مرد، کار کند! اکنون به نظر می رسد که رقبای ایران در سطح جهانی، ما و بازی جناح های داخلی مان را در این دوگانگی حکمداری، به خوبی شناخته اند، و به قول مرحوم پدرم "دندان های ما را کاملا شمرده اند"، [1] که اینچنین در زمین ایران، بازی موفقی را دارند.

در ده ساله اول انقلاب در حالی که هشت سالش را در جنگ غرق بودیم، و بقیه اش را در ناامنی، تروریسم و... تمام دنیا از غرب و شرق (به غیر از همین لیبی، سوریه و یا چندی دیگر)، با ما نبودند، و بر ما بودند، و در نابودی و یا ضعف ما اشتراک عقیده و منافع داشتند، هیچگاه سکاندار و سیاستگذار کشور نگذاشت تا نظامیان میداندار امور کشور شوند، در خاطرات بزرگان سیاست کشور در آن زمان می خوانیم که فلان عملیات جنگی باید می شد تا در فلان روند دیپلماتیک جهانی و یا منطقه ایی تاثیر گذاری شود، یعنی میدان جنگ با توجه به میدان سیاست و دیپلماسی اداره می گردید، و البته نیز نهایتا همین ظرفیت های سیاسی و دیپلماسی ایجاد شده بود که ما را از مخمصه میدان جنگ خونین و خسارتبار هشت ساله با همسایگان خود نجات داد.

اما تاسف برانگیز است که این روزها جنگ و نبرد، به میدان اصلی تبدیل، و جنگاورانش حتی میداندار سیاست و دیپلماسی هم شده اند و نظامیان دستگاه دیپلماسی و سیاست کشور را به عرصه خود تبدیل و شوون مختلف کشور را به بازیچه تحرکات نظامی تبدیل کرده اند، تا در نتیجه این از هم گسیختگی امور، کشوری مثل روسیه که تسلط آنان در میدان ایران، یک بار به جدایی قسمت های زیادی از خاک ایران منجر شده است، این چنین در سیاست کشورمان دست برتر را داشته، و خارج از عرف ارتباط بین کشورها، حتی نظامیان ما را به روسیه فرا خوانده و در روند تحولات روابط ایران با بلوک های دیگر قدرت جهانی نیز تاثیرگذاری کرده، و منافع خود را از این دوگانگی سکانداری دیپلماسی کشور تحصیل نمایند.

البته در وجود چنین وضعیتی نباید تنها تقصیر را بر گردن حکام ایران و یا حاکمیت ج.ا.ایران انداخت، بلکه این مشکلات ریشه در فرهنگ ما مردم ایران نیز دارد، ما ملتی فاتح پرستیم، کشورگشایان و سلاح بدستان برایمان تقدس دارند، بیشتر قهرمانان ما از بین نظامیان هستند، حتی شهادت و واژه شهید راه مردم و کشور ما، از بین نظامیان، در مقایسه با دیگر اقشار در ذهنیت ما معنی دارترند، سلاح به دستان قهار حتی اگر از دشمنان این آب و خاک باشند، مورد پرستش مایند؛ در این نسل فعلی که کمتر می توان دید، اما در نسل قبل ما، بسیاری نام چنگیز، اسکندر، تیمور و... گرفتند، حال آنکه اینان در غارت و کشتار ایران و ایرانیان بسیار دست و دلباز عمل کردند و ایران را در حمله خود روبیدند. حال فرزند من و شما چرا باید نام آنان را بگیرد، این ریشه در پرستش جنگاوران و خونریزان دارد که در کشتار و فتح موفق بوده اند.

این است که حتی راهبران ما نیز راه گم کرده، میدان را به جنگاوران می دهند، چرا؟ چون ما مردم خوشمان می آید، حال آنکه در یک نظام و نظم نرمال، سکاندار اصلی صحنه کشور، سیاست و اهل سیاست هستند و دیگران در خدمت آنان و اهداف شان هستند، اکنون که فحوای دل مرد بزرگ دیپلماسی ایران جناب دکتر محمد جواد ظریف نشر داده می شود، می بینیم که چطور دستگاه دیپلماسی و سیاست کشور به خدمت نظامیان درآمده، و آنان یکه تازی می کنند.

رقبای ایران نیز از این دوگانگی و خارج شدن روند از ریل سو استفاده کرده، یک چهل مرد به این یکی از ما می گویند، یک واژه دماغ نواز به آن یکی دیگر، و ما ذوق کنان آن را در بین اهل خود بازگو می کنیم که مثلا جناب پوتین در حق ما چنین گفت! در حالی که آنان منافع خود را دنبال می کنند، نه این را می خواهند و نه آن را، بلکه نان خود را در این تنور داغ می پزند.

تجربه نشان داده است که میدانداری نظامیان، به واقع خارج کردن روند امور از روتین های حکمداری نرمال و عادی است، که شیوع آن در امور هر کشوری سم مهلکی است که در زیر پوست جامعه تزریق می شود، و در بعضی از کشورها به استبداد، و بی نقشی مردم و نهادهای مرتبط با آنان منجر خواهد شد، و در اوج تلاش مردم برای خلاصی از آن، به کودتاهای پی در پی منجر شده، و در نهایت نیز تا ملتی نتوانند خود را از سلطه هموطنان نظامی خود، کشور شان را رها سازند، چنبره نظامیان بر قدرت، خسارات جبران ناپذیری را متوجه توسعه همه جانبه کشور خواهد کرد، تجربه عملکرد نظامیان در مصر، پاکستان، ترکیه، سودان، الجزایر، سوریه، عراق، میانمار، کره شمالی و... نشان می دهد که نباید بدین سو رفت، این به نفع کشور و مردم ایران نیست.  

[1] - دندان در این سخن کنایه وار به معنی قدرت است، این ضرب المثل کنایه از این دارد که رقیب خوب می داند ما در چه حدی هستیم.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (54)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

پشت پرده نرمش قهرمانانه توافق با عربستان

محمود اصلانی

1. از چند ماه قبل چین تصمیم گرفت که یک گوشمالی حساب شده و یک تلنگر جدی به رهبری ایران بدهد تا از خواب و خیال بیدار شوند و پایبند به روابط بین المللی شوند و محل تامین انرژی چین یعنی خلیج فارس را محل خطر و جنگ و نزاع بچه گانه، قومی، قبیله ای نکنند.

2. رئیس جمهور چین به عربستان می رود قراردادهای استراتژیک و حیاتی با عربستان می بندد و برای آنکه آنها را خوشحال کند، اعلام می کند که ایران در کشورهای منطقه دخالت نکند، جنگ افروزی نکند، 3 جزیره را نیز بیاید مسئله اش را با اعراب حل کند.

3. جمهوری اسلامی عصبانی دید پشت اش خالی شد به چین پیام می دهد پس پیمان شانگهای، قرارداد 25 ساله چه شد؟
4. چین در پاسخ به ایران تفهیم می کند اینها مقدمات همان قراردادها است و وزیر خارجه خود را سریع به ایران می فرست تا دلجویی کند و از رئیسی دعوت کند بیاید چین تا او را در مورد تحولات بین المللی که قرار است بیافتد توجیه کند.

5. در سفر رئیسی تذکرات جدی به رهبری داده می شود که قرار است آمریکا و اروپا در شورای حکام یک قطعنامه قوی بر علیه غنی سازی 60 درصدی اورانیم و عدم تمکین ایران از تعهدات نسبت به آژانس بین المللی انرژی اتمی، صادر کند. در چنین صورت و در ادامه پرونده ایران را به شورای امنیت می برد و. ...

6. چین به رئیسی می فهماند که قضیه جدی است و برود و آقای خامنه ای را در جریان آنچه قطعنا بر سر ایران خواهد آمد بگذارد. اگر دست از غنی سازی بر ندارد، روی حمایت چین حساب نکند. در ضمن چین به رهبری اجازه نخواهد داد که ایران با جنگ با عربستان و یا حمله به مراکز تامین انرژی چین در خلیج فارس هیچ کاری را بکند و بشدت جلوی آن کار را خواهد گرفت زیرا به حیات چین و برنامه های توسعه ای چین لطمه جدی خواهد خورد.

6. در ضمن به رئیسی گفتند سریع با آژانس انرژی اتمی مسائل تان را حل کنید و چین نیز زمینه صلح و دوستی بین ایران و عربستان و سپس ایران با جهان اعراب را تامین وتضمین می کند.

7. رهبری سریع دستور داد از گروسی دعوت کنید و امتیاز بدهید و بدون درخواست از رفع تحریم از غرب و آمریکا و گذاشتن شرط برای این کار، از شرط و شروط گذشت و گروسی به ایران آمد و اینها نیز با او به توافق رسیدند. البته شرط گروسی به آمدن به ایران دیدار با رئیسی رئیس جمهور برای گرفتن تعهد در اجرای تفاهمنامه بود تا بعدا ایران زیر قول و قرار نزند و او بتواند در گزارش رسمی به آژانس انرژی اتمی و متقاعد کردن آنها در جلوگیری از صدور قطعنامه بر علیه ایران تلاش کند.

8. آمریکا و اروپا از صدور قطعنامه بر علیه ایران در جلسه دو روز گذشته شورای حکام صرف نظر کردند. آمریکا مدعی شد منتظر اجرای عملی و سریع و قولی که ایران داده است می ماند تا متقاعد شود و دو باره ایران بازی در نیاورد.

9. همچنین خبرهایی می رسد که ایران قصد دارد زندانیان آمریکایی و سایر کشورهای اروپایی را آزاد کند.

10. پس از این نرمش قهرمانانه، جمهوری اسلامی ایران و چین در نشست هفته گذشته در سازمان ملل متحد در مورد حمله روسیه به اکراین رای ممتنع می دهند. و سپس رهبری بعنوان فرمانده کل قوا تصمیم می گیرند که هیچ موشک بالستیک برای حمایت از روسیه به جنگ در اکراین ارسال نکنند. همچنین انگلستان رسما اعلام می کند که هیچ پهباد ایرانی پس از 4 فوریه به بعد در جنگ اکراین شرکت نداشته است.

11. یعنی ایران دو تصمیم عاقلانه و همزمان گرفت الف) دست از حمایت روسیه در جنگ با اکراین برداشت. ب) دست از لج بازی در غنی سازی اورانیم کشید و به انجام تعهدات خود به آژانس انرژی اتمی بدون گذاشتن هیچ شرطی برگشت.

12. یعنی جمهوری اسلامی وقتی خطر جدی و زور پر زور را بفهمد حاضر است نرمش فهرمانانه کند و حتی با وهابی های تند رو ضد شیعه نیز می توان به تفاهم رسید، همانطور که با طالبان و القاعده می توان همکاری نمود.

13. چین کمونیست برای حفظ منافع ملی کشورش عمل کرد و هیچگاه عاشق دو کشور تند رو مذهبی، اسلامی و قبیله ای نظیر عربستان وهابی و جمهوری اسلامی شیعی تندرو نیست. ولی برای حفظ جریان نفت و انرژی از خلیج فارس این دو دشمن را می خواهد در زیر لوای خویش به دو تا دوست با هم و البته مشترک با چین ابرقدرت تبدیل کند.
در مجموع کار بسیار خوبی انجام داد و جلوی یک جنگ و خونریزی دیگر در منطقه را که از طرف دشمنان و بخصوص اسرائیل ترویج می شد را گرفت

14. بصیرت اقتضا می کرد که از سال ها قبل به نصایح صالحان و دلسوزان جمهوری اسلامی گوش می دادند و فرصت سوزی نمی کردند و در زمان های مناسب قبلی با گرفتن امتیازات خوب به نفع مردم ایران عمل می کردند و شرایط کشور را به حالت بحران و سقوط نمی بردند تا مجبور نمی شدند که نرمش قهرمانانه کنند.
خدا کند خدعه نبوده، به این تفاهمات پایبند باشند و نفعی به مردم ایران برسد.

https://t.me/virayeshe_zehn

This comment was minimized by the moderator on the site

جناب حجت‌الاسلام آقای رییسی
دامت برکاته
رییس‌جمهور محترم

با سلام، همان‌طور که مستحضر هستید حال اقتصاد و معیشت مردم خوب نیست و بخش اعظم آن ناشی از تحریم‌هاست. اینکه گفته می‌شود ما اقتصاد کشور را به برجام گره نمی‌زنیم،

یک سیاست غیرواقعی و شعاری است، زیرا ما چه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد کشور به برجام و رفع تحریم‌ها گره خورده است. قوی‌ترین اقتصادهای جهان نیز نمی‌توانند مدت طولانی در شرایط تحریمی ایران به حیات خود ادامه دهند.

پایداری ایران ناشی از ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی و مردم ایران بوده است. اما اگر فلسفه این پایداری برای مردم کمرنگ شود و روشن نباشد که چرا باید این سختی‌ها را تحمل کنیم و در ازای آن چه چیزی به دست می‌آوریم ممکن است این استقامت مخدوش شود.

اکنون ما صاحب دانش هسته‌ای هستیم و می‌توانیم نیازهای دارویی و کشاورزی و سوخت رآکتورهای هسته‌ای خود را برطرف کنیم. همین مقدار یک افتخار بزرگ برای ایران است.

سوال این است که وقتی ما اعلام کرده‌ایم که دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیستیم. چرا باید طوری عمل کنیم که زمینه بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل برای فعال کردن مکانیزم ماشه توسط طرف‌های دیگر برجام و بازگشت قوی‌تر تحریم‌ها فراهم شود؟ از روسیه و چین هم کاری ساخته نیست، ضمن اینکه اساسا به آنها اعتماد نداریم.

خروج نام سپاه از فهرست تروریسم امریکا خواسته بحقی است ولی وقتی صهیونیست‌ها بایدن را متقاعد و شاید مجبور کرده‌اند که آن را نپذیرد تا به این وسیله برجام منهدم شود، اصرار بر آن، در جهت خواست اسراییل حرکت کردن است.

آنها سپاه ما را تروریست نامیده‌اند و احکامی را بر آن بار کرده‌اند، ما هم نیروهای امریکا در منطقه خاورمیانه موسوم به سنتکام را تروریست نامیده‌ایم و دست‌مان برای اقداماتی باز است.

انتظار از جناب‌عالی به عنوان رییس‌جمهور این است که از طریق شورای عالی امنیت ملی این معضل را حل کنید، همان‌طور که مقام رهبری حل این معضل را به عهده شما و این شورا گذاشتند. نیاز به شجاعت و بی‌اعتنایی به شعارهای گذشته عده‌ای خام و جامد فکر است که برجام را خیانت می‌دانستند و حالا معلوم شده که موهبت بوده است و آنها کشور را از توسعه بازداشته‌اند.

به عنوان نمونه اکنون میدان مشترک نفتی ایران و عراق به نام آزادگان سال‌هاست که توسط عراق با سرمایه‌گذاری خارجی در حال استخراج است و حق ملت ایران به خاطر تحریم‌ها در حال ضایع شدن است. همین‌طور است میدان نفتی آرش در دریای خزر که میان ایران و آذربایجان مشترک است. ایران فرصت‌های زیادی را خصوصا در حوزه نفت و گاز از دست داده است و همسایه‌ها نهایت استفاده را برده‌اند.

در این میان آنکه مظلوم واقع شده است ملت ایران است که قربانی شعارهای نامعقول گردیده و کشورش از توسعه باز مانده است.

برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی باید بنیه اقتصادی کشور قوی باشد و این جز با بهبود روابط با دنیا و رفع تحریم‌ها رخ نمی‌دهد. با یک کشور فقیر که با برخی همسایه‌های خود نیز روابط خوبی ندارد و آنها از ترس ما به دامن اسراییل افتاده‌اند نمی‌توان به آرمان آزادی فلسطین رسید.

از جنابعالی به عنوان رییس‌جمهور درخواست می‌کنم شجاعانه و بی‌اعتنا به فضای احساسی برخی تندروها، حال که به خاطر لابی صهیونیست‌ها زورمان به خروج سپاه از فهرست ظالمانه امریکا نرسید، از این شرط صرف‌نظر کنید و با بازگشت به برجام، کشور را از وضع ناهنجار موجود نجات دهید. برادران سپاه نیز چنان‌که قبلا گفته‌اند، راضی به پیوند زدن برجام به سپاه نیستند. آنها راه بی‌اثر کردن فشارهای امریکا را پیدا خواهند کرد. برای شما دوام توفیقات الهی را از خدای متعال مسئلت دارم.
با تقدیم احترام علی مطهری

This comment was minimized by the moderator on the site

17 فروردین 1401) جمهوری اسلامی سرسپرده چین و روسیه است/ توقف مذاکرات هسته‌ای با اشاره پکن و مسکو
یک نماینده مجلس انتصابی اعتراف کرد که کشورهای چین و روسیه، عامل اصلی توقف ادامه مذاکرات احیای برجام هستند.
به گزارش آواتودی، نماینده تربیت جام در مجلس انتصابی با اشاره به توقف مذاکرات هسته‌ای وین، خبر داد: یکی از دلایل توقف این مذاکرات، نگرانی‌هایی است که کشورهایی مانند روسیه و چین دارند.
جلیل رحیمی جهان‌آبادی، ادامه داد: این دو کشور نگرانند که با بهبود روابط جمهوری اسلامی با کشورهای غربی، آیا روسیه و چین به ویژه روسیه که دچار بحران اوکراین شده است، از بازار تجاری و تعامل با جمهوری اسلامی حذف خواهند شد یا خیر؟
گفتنی است که پیش از این، بسیاری از کارشناسان سیاسی هشدار داده بودند؛ جمهوری اسلامی در حال تبدیل کردن ایران به مستعمره چین و روسیه بوده و قرارداد‌های محرمانه طولانی مدت با این کشورها نیز در همین راستا است.@javanmardi77

This comment was minimized by the moderator on the site

منافع ملی، قربانی توهمات آمریکاستیزان و آمریکاپرستان


اسفندیار خدایی دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران


مریکا برای ما فقط یک کشور خارجی نیست؛ بلکه یک موضوع دینی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است که در زندگی و خانه و مدرسه و مسجد و رسانه و حتی سر سفره ما حضور دارد.

برخی عاشق آمریکائیم و آن را الگو می پنداریم برخی از آمریکا متنفریم و مرگ بر آمریکا را شعار ملی می‌دانیم.
نفرت و عشق آمریکاستیزان و آمریکاپرستان برای آنها سرگرمی و ابزار شهرت و قدرت است

اما برای ملت ایران مسئله زندگی است.
سرنوشت هیچ ملتی بیش از ملت ایران به تصمیم سیاستمداران آمریکا وابسته نیست.
تصمیم آنها ارزش پول ملی ما را بالا و پایین می برد،
زندگی ما را شخم می زند و شرافت و عزت ما را بازیچه می‌گرداند.

مردم ترکش خمپاره‌های این جنگ اقتصادی را در زندگی خود می‌بینند و صدای زوزه گلوله‌های تحریم، که سینه جوانان و کودکان و بیماران را می‌شکافد را می‌شنوند
و جای خالی هزاران میلیارد دلاری که در این راه قربانی می‌شود را احساس می‌کنند.

در این جدال، آمریکاستیزان و آمریکاپرستان کمترین آسیب را می‌بینند. آنها از دور نظاره‌گر و سرگرم توهمات آمریکاشناسی خود هستند.
گرچه در زمینه کاری خود نیازی به کسب تخصص نمی بینند!!
اما در زمینه آمریکاشناسی، خود را متخصص می‌دانند.

گاهی بخوبی مو را از ماست می کشند و ریزترین مشکلات یا محسنات آمریکا را می‌بینند،

اما تفاوت کاه و کوه را تشخیص نمی‌دهند. نیازی به مطالعه تاریخ آمریکا نمی‌بینند و چوبی که در آستین ملت فرو رفته را احساس نمی‌کنند.

آنها مسئله آمریکا را به عشق و نفرت خلاصه می‌کنند.
خود در برج عاج نشسته به راحتی به دیگران برچسب ترسو، مزدور آمریکا و یا مرتجع و مزدور حکومت می‌زنند.

آنها در مناظرات و گفتگوها به آسانی بحث را منحرف و آب را گل‌آلود می‌کنند و همواره با شواهد عجیب و غریبی ثابت می‌کنند که فقط آنها آمریکا را می‌شناسند.
منافع ملی ما قربانی توهمات این دو گروه می‌شود.
خطر آمریکاپرستانِ کمین‌کرده از آمریکاستیزانِ در قدرت، کمتر نیست.

آمریکاپرستان و آمریکاستیزان در یک نقطه با هم اشتراک دارند و آن اینکه آمریکا در مرکز کائنات است و باید بدور آمریکا طواف کرد
و همه چیز را از زاویه آمریکا دید. تنها اختلاف آنها در این است که باید از سمت راست طواف کرد یا از سمت چپ؟

تصمیمات و حتی تغییر مسئولان آمریکایی تاثیر چندانی در زندگی سایر مردم جهان ندارد. این کشورها منافع ملی خود را در کانون توجه قرار داده اند و خدا را و شهادت و بهشت را در چیزی غیر از آمریکا جستجو می‌کنند. برای آنها آمریکا، خدا نیست.

ما برای استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی انقلاب کردیم. این چه اسلام و آزادی و استقلالی است که با عطسه ترامپ و سرفه بایدن، حال ما خراب می شود
و استعدادها و مغزهای ما با سرعت بیشتری به سمت آمریکا فرار می‌کنند؟ چرا اینطور شده؟

آیا ما برای حفظ استقلال خود کم جنگیدیم؟ کم شهید و جانباز دادیم؟
آیا رئیس‌جمهور یا کنگره آمریکا می‌تواند چنان تاثیری در زندگی مردم ارمنستان، بنگلادش و سنگاپور و غیره داشته باشد؟

چطور است که با تحریم انگور ارمنستان، اقتصاد آمریکا میلیاردها دلار آسیب می‌بیند و موجب نارضایتی آمریکائیها می‌شود
اما با تحریم نفت، فرش، گاز، پسته، خرما، گردو، زعفران و خاویار ایرانی، هیچ مشکلی پیش نمی‌آید؟

رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند جهت تفریح و خودشیرینی برای صهیونیستها، سخت‌ترین تحریمها را بر کشورمان تحمیل کند و آب از آب تکان نخورد بلکه محبوبیت او بیشتر هم بشود و با افتخار قدرت آمریکا را به رخ دنیا بکشد و در دل دیگر ملتها هم رعب ایجاد کند.

می‌خواستیم پرچمدار مبارزه با آمریکا باشیم اما حالا درس عبرتی شده‌ایم که دیگران برای آنکه به روز ما نیفتند، به حرف آمریکا گوش کنند.

این چه جنگی است که طرف ایرانی همه جور آسیبی می‌بیند و طرف آمریکایی نه تنها زیانی نمی‌بیند بلکه میلیاردها دلار سلاح خود را در بازار ایران‌هراسی به همسایگان ما می‌فروشد. در مقابل، ما چه ضرباتی به آمریکا زده ایم؟ چند کشتی، کارخانه، هواپیمای آمریکایی را منهدم یا تصاحب کرده‌ایم؟ چین، ژاپن، کره جنوبی و ترکیه و بنگلادش توانسته‌اند میلیاردها دلار از سرمایه‌ها و کارخانه‌های آمریکایی را جذب کنند، ما چه کرده‌ایم؟

تحریمهای آمریکا هزاران کارخانه ما را تعطیل و میلیونها جوان را بیکار کرده و ارزش پول ملی ما را به شدت کاهش داده و عزت و شرف خانواده ایرانی را پایمال کرده، سن ازدواج را بالا برده و فقر و فساد و اعتیاد و بی‌خانمانی و زباله گردی را به ارمغان آورده و موجب مرگ بیماران شده و امید به زندگی را کاهش داده.

عزت، حکمت و مصلحت، حکم می کند که خردمندانه و عاقلانه به سیاست بین‌الملل نگاه کنیم

و نگذاریم توهمات عشق و نفرت ایدئولوژی‌های افراطی آمریکاستیزان و آمریکاپرستان چشمان ما را کور کند.!!!

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

تکرار عکسی تاریخی و جنجالی؛ واکنش ظریف، هشدار قالیباف و توجیه روسیه
نگارش از یورونیوز فارسی • به روز شده در: ۱۲/۰۸/۲۰۲۱ - ۰۸:۴۵
دیدار تاریخی روسای جمهوری آمریکا، روسیه و بریتانیا در ایوان سفارت روسیه در تهران سال ۱۹۴۳

انتشار یک عکس در ایوان سفارت روسیه توسط سفارت این کشور در تهران جنجال‌برانگیز شد و واکنش‌ مقام‌های ایرانی را چنان برانگیخت که سفارت روسیه در تهران ناچار به ارائه توضیح توییتری شد.

روز چهارشنبه صفحه سفارت روسیه در تهران در حساب توییتری خود تصویری از دیدار لوان جاگاریان، سفیر این کشور در ایران با سفیر جدید بریتانیا در تهران، سایمون شرکلیف منتشر کرد که یادآور تصویر تاریخی دیدار روسای جمهوری سه کشور بریتانیا، ایالات متحده و روسیه در تهران و در اوج جنگ جهانی دوم بود.

سفارت روسیه در تهران در توضیحات این عکس به خاطره آن دیدار اشاره کرده بود و بهانه ثبت این عکس را دیدار با سفیر جدید بریتانیا در تهران اعلام کرده بود. این تصویر به ویژه از آنجا یادآور کنفرانس تهران بود که طرفین مبل وسط که در سال ۱۳۳۲ فرانکلین روزولت روی آن نشسته بود را خالی گذاشته بودند. در مقابل شرکلیف در همان جایی که چرچیل بر صندلی خود تکیه زده بود نشسته و جاگاریان هم در جایگاه استالین قرار گرفته بود.


ساعاتی پس از انتشار این عکس، جواد ظریف در صفحه توییتر خود نسبت به این تصویر واکشن نشان داد و نوشت: «امروز عکسی فوق‌العاده نامناسب دیدم. لازم است یادآور شوم که اوت ۲۰۲۱ نه اوت ۱۹۴۱ است و نه دسامبر ۱۹۴۳. مردم ایران در ادوار مختلف از جمله در طول مذاکرات هسته‌ای منتهی به برجام نشان داده‌اند که استقلال ایران هرگز نمی‌تواند موضوع تصمیمات سفارت‌ها و قدرت‌های خارجی باشد.»

کنفرانس تهران که بین روزهای ۲۸ نوامبر تا ۱ دسامبر ۱۹۴۳ برگزار شد تا اندازه زیادی سرنوشت جنگ جهانی دوم را تغییر داد که از جمله آنها می‌توان به تصمیم هبران سه کشور قدرتمند جهان در خصوص استفاده از ایران برای رساندن تاسیسات و مهمات به روسیه اشاره کرد تا استالین از آن طریق بتواند هیتلر و آلمان را شکست دهد. آن کنفرانس در حالی در تهران برگزار شد که محمدرضا پهلوی، پادشاه وقت ایران هیچ اطلاعی از برگزاری آن کنفرانس و جلسات نداشت.

سه کشور بدون اینکه به ایران اطلاع دهند این دیدارها را در قلب پایتخت برگزار کردند.

اما چندین ساعت پس از واکنش ظریف، محمدباقر قالیباف، رئيس مجلس شورای اسلامی هم نسبت به ثبت این تصویر واکنش نشان داد. آقای قالیباف در حساب توییتری خود از سفرای دو کشور بریتانیا و روسیه خواست سریعا بابت آنچه قالیباف «اقدام دور از ادب دیپلماتیک» خوانده، عذرخواهی کنند.


اشاره آقای قالیباف به سفیر بریتانیا در حالیست که این تصویر تنها از سوی سفارت روسیه به اشتراک گذاشته شده و نه سایمون شرکلیف و نه حتی صفحه سفارت بریتانیا در تهران تصویری از این دیدار را به اشتراک نگذاشته بودند.

با این حال رئيس مجلس ایران هر دو سفیر را مقصر دانسته و نوشت: «اقدام دور از ادب دیپلماتیک و نامناسب سفرای دو کشور روسیه و انگلستان باید به سرعت توسط وزارت خارجه پیگیری شود. هر دو سفیر باید فوراً به طور رسمی بابت اقدام انجام شده عذرخواهی کنند در غیر اینصورت واکنش قاطع دیپلماتیک ضروری خواهد بود.»

رئيس مجلس ایران اشاره‌ای به این موضوع نکرده که واکنش قاطع دیپلماتیک ایران چه خواهد بود.

اما سفارت روسیه در تهران روز پنجشنبه با انتشار پیامی تويیتری سعی کرد تا قدری از التهاب ایجاد شده در پی انتشار این تصویر بکاهد.

در این پیام آمده است: «با توجه به واکنش‌های صورت گرفته به عکس ما، لازم به یادآوری است که این تصویر هیچ محتوای ضد ایرانی ندارد. قصد ما این نبود که احساسات مردم کشور دوست، ایران را جریحه‌دار کنیم.»

در ادامه پیام سفارت روسیه در تهران آمده است: « تنها معنای آن عکس یادآوری و ادای احترام به تلاش‌های مشترک دولت‌های متحد علیه نازیسم در طول جنگ جهانی دوم بود. ایران دوست و همسایه ماست و به تقویت روابط مستحکم مبتنی بر احترام متقابل ادامه خواهیم داد.»

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

روس ها میزبان سفیر سفارت فخیمه انگلیس در تهران بودند و دو سفیر با گرفتن عکسی یاد آور اجلاس روس، امریکا و انگلیس در تهران در سال 1322 شدند و همه را به واکنش وا داشتند که سه قدرت بر سرزمین اشغال شده ایران اجلاس برگزار کردند :

آب که سربالا می‌رود قورباغه هم ابوعطا می‌خواند
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

سفرای روس و انگلیس با این عکس، کنفراس تهران و کشوری اشغال‌شده در آذر ۱۳۲۲ را به یاد آورده‌اند. عکس تلخی است، و بدبختانه تحقیرآمیز؛ هم عکس استالین، روزولت و چرچیل؛ و هم عکس این دو آقای سفیر.

اگر تولید ناخالص داخلی ما هم اندازه کره جنوبی ۲۰۰۰ میلیارد دلار بود؛ یا روسیه پوتین برای تأمین خیار و گوجه مملکت سردسیرش لنگ گلخانه‌های پربازده ترکیه بود؛ اگر انتقال گاز ایران به اروپا و رقابت با گاز روسیه ممکن یا محقق می‌شد؛ و اگر صد تا شرکت انگلیسی و روسی منافع تجاری در ایران داشتند و تجارت و فناوری ایرانی برای آن‌ها اهمیت داشت؛ اگر زیر شدیدترین رژیم تحریم‌ها نبودیم و سیاست خارجی توازن داشت؛ اگر زیر بار تحریم برای انتقال چند ده میلیون دلار برای خرید واکسن کرونا از روسیه مجبور نبودیم ناز بانک عراقی را بکشیم و مجوز اوفک بگیریم؛ اگر ...

اگر ...، این لوان جاگاریان و سایمون شرکلیف ابوعطا نمی‌خواندند؛ و در اوج بحران و زخم خونریز روزی چند صد کشته کرونا، بر آن نمک نمی‌پاشیدند و عکس تحقیرآمیز آذر ۱۳۲۲ را شبیه‌سازی نمی‌کردند.

رگ گردن کلفت کنیم، این دو نفر را به وزارت خارجه احضار کنید، بیانیه رسمی بدهیم و اقلا رسماً اعتراض کنید، اما این کارها فقط برای دلخوش شدن به درد می‌خورند.

فرمان حکمرانی را به سویی بچرخانید که در مسیر رشد اقتصادی ۸ درصدی و بالاتر قرار گیرد، کاری کنید تحریم رفع شود، کاری کنید نخبه ایرانی امید ماندن داشته باشد، پا روی گلوی استارت آپ و کسب و کار اینترنتی نگذارید، تعارض منافع را حل کنید که تصمیم‌ها درست باشند، شایستگان را به کرسی‌ها بنشینید نه جلاسان گردگو؛ فرصت‌های ناشی از موقعیت جغرافیایی و جغرافیای سیاسی ایران را زیر بار تحریم به هدر ندهید؛ و ... خلاصه انقلابی اصلاحی در حکمرانی کنید. آن وقت خواهید دید این‌ها ابوعطا نمی‌خوانند و یاد آذر ۱۳۲۲ هم نمی‌افتند؛ و مثل پیرمردهایی که درباره قوه جنسی جوانی خود لاف می‌زنند، عکس نمی‌گیرند.

نگذارید آب سر بالا برود، قورباغه‌ها ابوعطا نمی‌خوانند.

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

این رو بخونید تا انگشت به دهان بمونید از حد و اندازه نجاست روس ها و از میزان بی تدبیری و بی کفایتی ما:

افشا شدن چندین مطلب مهم از گزارش شگفت انگیزی که نیویورک تایمز امروز از تعویق انتشار آن بخاطر مسائل ملی خبر داد، نشان می‌دهد که پوتین از کارت ایران به بهترین وجه برای خود در زمان ترامپ استفاده کرده است.
در این گزارش آمده بود که چگونه پوتین حرام زاده ترامپ بی ناموس را برای بیرون رفتن از برجام ترغیب کرده بود و همزمان به او اطمینان داده بود که در این مدت ایران هیچگاه نمیتواند به هیچ سلاح اتمی دست پیدا کند.
این گزارش می‌گوید دلیل اطمینان پوتین نفوذ غیر قابل باور جاسوسان روسیه در بدنه سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است که سازمانهای اطلاعاتی روسیه کاملأ بروی این دو نهاد انقلابی مهم ایران تسلط داشته و دارند.
دزدیدن اطلاعات هسته ای ایران و ترور دانشمندان آن توسط اسرائیل نیز نتیجه کمکهای اطلاعاتی و نظامی روسیه با اسرائیل بخاطر این توافقات پنهانی پوتین و آمریکا بوده است.
روسیه در این مدت توانسته است نه تنها پای خود را در سوریه محکم کند بلکه شریکی قابل اطمینان برای اسرائیل شود.
مفسران شبکه های اجتماعی میگویند اگر این گزارش به طور کامل منتشر شود زلزله‌ای سیاسی در چندین کشور بوجود می آورد!

مرگ بر امریکا گفتیم،
اما روسیه، ما را نابود کرد!!!

مسوولین کشور مسابقه کرملین رفتن ‌گذاشتند!!!
آیا آنجا دیکته می‌شود که، قرار است ایران قربانی شود!؟!؟!؟

ما تحریم شدیم و بازارنفت را از دست دادیم،
اما این روسیه بودکه ۴میلیون سهمیه صادرات نفت مارا تصاحب کرد و بلعید!!!

ما تحریم شدیم،
ولى روسیه بازار گاز و پتروشیمی اروپا را از ما قاپید و همه را از آن خود کرد!!!

ماتحریم شدیم،
ولی روسیه برصندلی اوپک نشست و ما را از میدان به درکرد!!!

جوانان ما در سوریه شهیدشدند و سرمایه ما به فنا رفت؛
ولی سوریه را روسیه بلعید و کنار اروپا پایگاه درست کرد و موشک قاره پیما نصب نمود!!!

با همکاری با اسراییل و قفل کردن إس سیصد( S-300)، روسيه ما را سیبل هواپیماهای اسراییل کرد!!!

روس حاضر نشد از ما گوجه و تربچه بخرد از ترکیه خرید تا بازار گاز ترکیه را هم ببلعد!!!

جهانگردان او بجای فرودگاه اصفهان در فرودگاه استانبول پیاده می‌شوند چون قرار نیست دلاری درایران خرج شود!!!

ما هنوز مرگ بر آمریکا می‌گوییم، تا‌ مسئولین ما به نوبه خود سوار هواپیما شده و به مسکو روند تا عموپوتین ارشاد فرماید، برنامه بعدی جهت ویرانی ایران چه خواهد بود!؟!؟!؟

فراموش نکنیم نیروگاه بوشهر ۷۰میلیارد دلار هزینه برد و امروز قادر نیست حتی برق خود نیروگاه را تولید کند.

مطالب مرتبط
This comment was minimized by the moderator on the site

سید محمود صدری :
ایران علیرغم از دست دادن فرصتهای گرانبها که در تاریخ بینظیر بوده است اکنون نیز شانس خوبی برای انتخاب دارد .
امریکا در این زمان گرفتار چین است . رشد وبدست اوردن تکنولوژی وابداعات ونوآوری توسط این کشور بشدت امریکا را نگران کرده است .البته که این نگرانی بجاست .چین هم از نظر مالی توانائی زیادی کسب کرده وهم از لحاظ رقابت در نو آوری وخلق تکنولوژیهای جدید بدرجه ای رسیده که در سطح رقابت قرار گرفته است . تا این زمان هیچ کشوری این خطر را برای امریکا بوجود نیاورده بود .از طرف دیگر
روسها نیز از جهات نظامی وسیاسی امریکا را بچالش کشیده اند .
اکنون‌امریکا ناچار است که با دوقدرت بزرگ که از جهاتی بایکدیگر پیوند خورده اند در رقابت همراه با تنش بسر ببرد .از طرف دیگر
بجز مسئله چین وروسیه دو حزب جمهوریخواه ودمکرات با یکدیگر در گیری فرسایشی دارند .انها بنظر میرسد در مواقعی بمانند مقامات جمهوری اسلامی که منافع ملی را فدای در گیریهای طیفی وگروهی نموده اند دچار چنین خبط واشتباهات فاحش شده اند .
عامل سومی که بنفع جمهوری اسلامی رقم خورده است کاهش تعهدات امریکا در منطقه وتلاش برای کمترکردن هزینه ها و کم کردن حضور خود میباشد .این سیاست امریکا در صورت درک فرصت، بر له ج.ا.ا ودر شرایط قرار گرفتن در مسیر راهبرد خصومت با غرب، بر ضد ایران خواهد بود .
عامل چهارم وجود حزب دمکرات است .درست است که‌ جمهوریخواهان مانند دمکراتها خواهان بدست گیری ایران ویا کنترل آن ویا تعامل وهمکاری میباشند اما روش انها بسیار آزار دهنده وسخت وتنش زا میباشد .جمهوریخواهان در زمان ترامپ نشان دادند که حتی تا مرز درگیری نیز پیشروی میکنند وفضای جهنمی را در سطح‌جهان علیه ج.ا.ا زنده نگاه میدارند .
شاید گفته شود دمکراتها از لحاظ نرم افزاری خطرناکتر هستند .انها جهان را بسیج نموده ودر تعامل با غرب ،شرایط سختی را تحمیل مینمایند .اگرچه این حرف درستیست اما فراموش نشود که اولا تفاوت روابط دمکراتها با جمهوریخواهان در رابطه با عربستان واسرائیل وفلسطین بنفع کشورمان میباشد .ثانیا جمهوریخواهان کنونی متاثر از نگاه مسیحیت _ صهیونیست وآوانجلیستها میباشند که اشتی پذیری انها را کم ودشمنی با جمهوری اسلامی را بسیارعمیق تر مینماید . با توجه به نکات بالا
جمهوری اسلامی از فرصت چالش شدید بین قدرت‌مندان جهانی ،توجه کمتر امریکا به خاورمیانه ونیاز این‌کشور به ایران برای مدیریت این منطقه وهمچنین آشفتگی درونی امریکا ،میتواند بهترین بهره مندی را دراتخاذ سیاست موازنه مثبت بدست آورد.
نکته ای دیگر که نباید مقامات عالیه کشور را به اشتباه بیاندازد گرایش به شرق واستفاده از انها بدون حل چالش با غرب میباشد .
این یک امر روشن وبدیهیست که چنانچه مسئله هسته ای وبه تبع آن تحریمها بر جای باشد هرگز یک روابط عادی با روسیه وچین وهمچنین جهان امکان پذیر نخواهدبود .همچنین این نکته را مقامات جمهوری اسلامی میبایست درک کنند که سند بیست وپنج ساله با چین وروابط تسلیحاتی پیشرفته با روسیه بجائی نخواهد رسید .قابل ذکر است چین مناسبات بسیار گسترده ای را در حا ل حاضر با دول خلیج فارس دارد ودر شانگهای عربستان وامارات بعنوان ناظر در نظرگرفته شدند در حالیکه جمهوری اسلامی سالیان دراز است پشت درهای شانگهای برای عضویت انتظار میکشد ..درک این مسئله هم‌چندان سخت نیست که دو قدرت شرق امتیازات بزرگی را از جمهوری اسلامی در شرایط اضطرار خواهند گرفت .فهم این موضوع هم پیچیده نیست که زندگی در شرایط بحرانی با دنیا اولاً تولیدثروت را منتفی خواهد کرد وثانیاً امکان‌کسب تکنولوژیهای روز را غیر ممکن میسازد وثالثاً هزینه های کمر شکن وچنان سنگینی را تحمیل می‌کند که جمهوری اسلامی با داشتن تمام این منابع انسانی ومادی وسرزمینی وخدادای همانند فقیرترین کشورها زیست خواهد کرد .این واقعیت هم اکنون در سراسر ایران قابل مشاهده است که بعضی از بخشهای ج.ا.ا مانند قرن گذشته زندگی میکنند .همچنین این نکته بر کسی پوشیده نیست که یک فرد قطری،اماراتی بیست برابر یک شهروند ایرانی درآمد دارد .ثروت یک عربستانی نیز بیش از پنج برابر یک ایرانیست .
مسئله دیگری که نباید مقامات جمهوری اسلامی را دچار غفلت واشتباه محاسباتی نماید قدرت اقتصادی ایالات متحده است .با همه جوانب منفی‌ای که اقتصاد این کشور در گیر است وبا لحاظ تمام چالشهای درآمد ها وهزینه ها، هنوز امریکا قدرت برتر میباشد .فراموش نشود که چنانچه همکاری اتحادیه اروپا و آمریکا در محدود کردن چین شکل واقعی بخود بگیرد چینیها را دچار چالش‌های خواهد کرد .رشد این کشور را در بدست آوری نوآوریها محدود خواهد نمود وخطر پیشرفت چین را کاهش خواهد داد .آنچه که تا کنون بر له چینیها بوده عدم یکسان شدن تصمیمات دنیای غرب است .
نکته دیگری که احتمال دارد در دستور کار امریکا قرار گیرد ونشانه های آن ویا سخن از آن بمیان آورده شده است ،کاهش تنش با روسیه وتمرکز فشار بر چین است.چنانچه این احتمال بوجود آید روسیه برای جلب توجه طرف امریکائی در بعضی بخشها علیه منافع ایران اقدام خواهد کرد .
در هرحال بنظر میرسد انتخاب راهبرد موازنه مثبت با قدرتها تنها مسیریست که منافع کشور را رقم خواهد زد . این انتخاب خردمندانه بسرعت ایران‌را وارد دنیای توسعه وباز سازی قدرت سیاسی واقتصادی خواهد نمود .اصرار بر خصومت با غرب وماندن بر تفکرات دنیای سرد، تبعات غیر قابل جبرانی را بر کشور تحمیل خواهد نمود .

مطالب مرتبط
This comment was minimized by the moderator on the site

با قلم محمودزاده
توبه گرگ مرگ است و توبه جهل، بيداري.
جناب پوتین، گمانم مذاكره با شما بهتر باشد
تا مسئولين خودمان.
ما حریف مسئولینی که از ملت فاصله گرفتند، نشدیم كه شما ما را در خاورمیانه به بازی گرفتید. اكنون وقت آن است كه سنگمان را با هم وا بكنيم.
1- از وقتی داعش با حمايت آمریکا وارد خاورمیانه شد، مجبور شديم در کنار شما وارد این جنگ شویم و در نهایت، حاج قاسم را با گرای روسيه و موشک ترامپ از صحنه خارج كرديد تا اکنون بدون ايشان شاهد توافق شما و اسرائیل در امر تخليه ايران از سوريه باشيم، (البته نبايد مي‌رفتيم كه اكنون تخليه كنيم.) يعني سهم ایران در این جنگ زرگری 30 میلیارد دلار هزینه و چند هزار شهید بود؟
2- اگر قرار است طالبان با سیاست آمریکایي و ایدئولوژی شرقی قدرت افغانستان را به دست گیرد، چرا او را با يك انتخابات سالم به قدرت نمي‌رسانيد و با كشتاري كه اساس كينه بين مسلمين است، وارد عمل شديد؟ انگار آتش‌افروزي جهل به شيوه داعش به مزاج شما سازگار است.
آيا باز هم قرار است پياده نظام و دلار ايران مسئول حفظ حكومت اسلامي طالبان باشد؟
ما پس از رحلت امام خميني شاهد زمزمه تشكيل حكومت اسلامي توسط مخالفين اين رهبر فقيد بوديم و ريشه اين افكار انحرافي را در كساني دنبال مي‌كرديم كه از MI6 سر در آوردند.
3- ترديد نداريم كه هدف مشترك شما در خاورميانه تشديد اختلاف بين مذاهب است. (تأكيد مي‌كنم، مذاهب، نه اديان) بي‌جهت نيست كه امروز منتقم پهلوي شكسته بي‌بي زهرا و فرزندش محسن، لشكري از مداحان شده و نتنها شهيد مطهري‌ها حريف‌شان نشدند، بلكه در پست‌هاي كليدي رخنه كردند.
4- آيا تاكنون سهم مسلمين خاورميانه از نفت چيزي غير از خريد موشك و ادوات نظامي بود كه قرار است از اين پس در افغانستان تكرار شود؟ آيا اين سياست پشتوانه ادامه تحريمي نيست كه كاسبان تحريم آنرا دنبال مي‌كنند و اجازه نمي‌دهند در ايران كارهاي زيربنايي رونق گيرد كه امروز آب، برق و نان مشكل اصلي ما شده؟
5- چرا اسرائيل و جناحي از مسئولين ايران مخالف برجام بودند و شما هم در دقيقه 90 برجام را متوقف و سپس با دكتر ظريف به جرم عدم همراهي با شما، برخورد تندي كرديد؟
حال كه بدنبال احياي بدل برجام توسط مخالفين ديروز برجام هستیم، آيا نبايد به اين جريان شك كنيم؟ اگرچه اين افراد نيز قرباني شما خواهند شد، همچنان كه هاشمي‌ها و حاج‌قاسم‌ها و حتي محصورين، هر كدام با سناريويي متفاوت قرباني اهداف غيرانساني شما شدند.
جناب پوتين، شما با سرگرم كردن ما در آتش نفاق افغانستان، خودتان در سوريه مشغول جمع كردن غنايم خواهيد شد، در حالي كه تاوان اين خسارت را ملت ايران با تحمل زندگي تلخ يارانه‌اي پرداخت كرده است. پس، ما را اميدي به خير شما نيست؛ شر مرسان

حاج‌قاسم؛ چقدر جايت خالي است. اين حرامي‌ها مي‌دانستند كي شما را از "ميدان" خارج كنند و كي ظريف را از "ديپلماسي"
تاریخ ايران پر است از اين وقايع تلخ روسيه كه عده‌اي دارند آنرا از صفحات درسي دانش‌آموزان حذف مي‌كنند.

مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

کناره گیری پوتین از قدرت برای رهبران ایران غمبار ولی برای مردم ایران خبری خوش است

منوچهر یزدی

اگر خبر بیماری پوتین صحت داشته باشد دور از ذهن نیست. پوتین به دلیل اشتغال در پست های حساس مانند ریاست سازمان امنیت و اطلاعات اتحاد جماهیر شوروی و یا ریاست جمهوری روسیه پس از فروپاشی، در سخت ترین و پر استرس ترین دوران حیات سیاسی روسیه حضور فعال و اثر گذار داشت.

او شایستگی های بسیار در برخورد با مشکلات سیاسی و امنیتی داشت و دارد. اگر پوتین در عرصه حکومتی روسیه ظاهر نمیشد کشور فروپاشیده و تجزیه شده روسیه هم چنان در پریشانی دست و پا میزد. پوتین اجازه نداد ساختار سیاسی بهم بریزد. اعضای دفتر سیاسی اتحاد جماهیر شوروی هر یک به ریاست جمهوری کشور های جدا شده از روسیه قرار گرفتند و مانع ترکتازی مافیای روسیه شدند.

پوتین برای حفظ منافع کشورش و بازگرداندن این کشور به قدرت گذشته و پایان بخشیدن به هرج و مرج تلاش های فراوان کرد و بی تردید نام او در ردیف یکی از رهبران خدمتگزار کشورش ثبت خواهد شد.
پوتین ورزشکار، با سواد، روشنفکر و سیاستمدار کم نظیر است و تنها استرس می توانست او را به پارکینسون مبتلا سازد.

من روسیه پیش از فروپاشی و پس از فروپاشی را دیده ام و میدانم که پوتین چه نعمتی برای مردم کشورش و چه آفتی برای ایران بود. او از تمامی نقاط ضعف حاکمیت اسلامی و خود بزرگ بینی های رهبران انقلاب اسلامی بهره های وافر برد.

او با ارضای هوس های سیاسی دولتمردان جمهوری اسلامی آنان را به بیراهه هدایت کرد و اجازه نداد ایران از فرصت هایش بهره ببرد. او ایران را دوشید و از جمهوری اسلامی به عنوان ابزاری علیه آمریکا استفاده کرد. پوتین هیچگونه امتیازی نداد و خدمتی به ایران نکرد ولی منویات و خواسته های کوتوله های سیاسی ایران را برآورده ساخت تا هر قدر می توانند فریاد بزنند و مرگ بر آمریکا بگویند.

پوتین با اسراییل که دشمن جمهوری اسلامی نامیده میشد بهترین روابط سیاسی را برقرار کرد و با ایجاد توازن قوا در سوریه به دریای مدیترانه راه یافت. وی با یک دست به اسراییل اجازه داد که پایگاههای جمهوری اسلامی را ویران و نیروهای ایرانی را قتل عام کند و با دست دیگر قرآن به رهبر ایران اهدا نمود و ابراز دوستی کرد. پوتین با وعده های پوشالی دریای مازندران را از تصرف ایران خارج و به خنده های ظریف لبخند زد.

پوتین راه هرگونه مذاکره ایران با قدرت های منطقه را مانع گردید تا یک ایران ضعیف و درمانده را به آغوش بکشد. پوتین به بهانه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر میلیاردها دلار از ایران گرفت و سیستم اتمی ویران شده کشورش را بازسازی و احیا کرد. پوتین راه دور زدن تحریم ها را به دولتمردان جمهوری اسلامی آموخت و همه آنان را آلوده به فساد مالی و رانت خواری و پنهان کاری نمود. پوتین دروازه جهنم چین را به روی مردم ایران گشود و صنایع داخلی ایران را نابود کرد.

پوتین از منابع مالی ایران، معادن طلای ایران، انرژی اتمی ایران، نظام دفاعی ایران و بنادر و فرودگاههای ایران نهایت بهره برداری را کرد و در عوض همسو با جهان به تحریم های ایران رای داد.
کناره گیری پوتین از قدرت برای مردم روسیه و رهبران جمهوری اسلامی غمبار است ولی امیدوارم برای ملت ایران خبر خوشی باشد.

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

«مناسبات راهبردی» ایران و روسیه؛ از تهران اصرار و از مسکو انکار

Posted: 19 May 2021 10:37 PM PDT

حبیب حسینی‌فرد

مدیر یک اندیشکدهٔ مهم وابسته به وزارت خارجه روسیه، به‌دعوت پرس‌تی‌وی که وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی است، مقاله‌ای نوشته و در آن برخلاف توهم و تصور رهبر جمهوری اسلامی و مشاوران ارشد او توضیح داده است که چرا مناسبات ایران و روسیه راهبردی نیست.

جمهوری اسلامی ایران در تمامی ۴۲ سال گذشته وضعیت بن‌بست‌گونه‌ای در سیاست خارجی برای خود ساخته و هیچ رویکرد جدی را هم برای رفع قطعی تنش و تشنج در روابط خود با آمریکا و اروپا دنبال نمی‌کند.

این رابطهٔ نامتوازن بین‌المللی تهران را عمدتاً از سر توهم به این سوق داده که تحت عنوان «نگاه به شرق» وزن ویژه‌ای برای مناسبات با چین و روسیه قائل شود و مناسبات با این کشورها را از ظن خود راهبردی قلمداد کند. نکته این است که سوی دیگر ماجرا چنین فکر نمی‌کند.

در خصوص مناسبات راهبردی با چین، بحث‌هایی که اخیراً بر سر توافقنامهٔ ۲۵ ساله با این کشور درگرفت عملاً نشان داد که پکن به مناسباتش با تهران نگاه راهبردی ندارد. به دلیل تنش و تشنجی که ایران در مناسبات بین‌المللی‌اش دارد، پکن همچنان حاضر نیست که اعتبار و وزن بین‌المللی خود را پشتوانهٔ چنین مناسبات تنش‌آلودی کند و به ارتباطاتش با آمریکا و سایر بخش‌های جهان خلل وارد آورد.

این نیز هست که چین مناسبات گسترده‌ای با سایر کشورهای منطقه مانند عربستان و اسرائیل دارد و ارتباط استراتژیک با ایران که دارای رویکردی تنش‌آلود با این کشورهاست، طبیعتاً بدون تأثیرات منفی بر مناسبات پکن با این کشورها نخواهد بود. این‌که چین با توجه به مناسبات تنش‌آلود ایران با بخش‌هایی از جهان از مخالفان اصلی ورود این کشور به سازمان پیمان شانگهای است، خود حکایتی گویاست از نوع نگاه پکن به مناسباتش با تهران.

همین دغدغه‌ها در روسیه هم ازجمله عواملی بوده‌اند برای این‌که این کشور وارد مناسباتی راهبردی با ایران نشود. با این‌همه، گاه و بی‌گاه مشاوران و نزدیکان آقای خامنه‌ای مناسبات میان دو کشور را «راهبردی» توصیف کرده‌اند.

ازجمله علی‌اکبر ولایتی، مشاور ارشد خامنه‌ای در سیاست خارجی، در بازگشت از سفر تیرماه ۱۳۹۷ به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین گفت که «مقام معظم رهبری به رابطهٔ ایران و روسیه به‌عنوان رابطه‌ای راهبردی از دیرباز نگاه می‌کنند و سیاست ایران تحت اشراف رهبری دنبال می‌شود. آقای پوتین هم این اعتقاد را دارد».

اخیراً هم که صحبت‌های محمدجواد ظریف برای بایگانی ‌شدن در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست‌جمهوری به بیرون درز کرد و نگاه منفی غلیظ او به مناسبات با روسیه رو شد، ولایتی به دفاع از «مناسبات راهبردی» با روسیه برآمد و مخالفانِ آن را «غرب‌گرایان و غرب‌دوستانی فاقد مارک غربگرایی ولی دلبستهٔ غرب» توصیف کرد که «با عوام‌فریبی و تکیه بر ذهنیت‌های تاریخ‌گذشته­، مبتنی بر برداشت سلطه‌جویانهٔ کمونیست‌های جهان با محوریت مسکو، با تبلیغات پنهان و آشکار، برقراری ارتباط راهبردی با روسیه را مورد تهاجم قرار دادند».

این در حالی است که مقام‌های روسیه هیچ‌گاه از مناسبات با ایران به‌عنوان مناسبات راهبردی یاد نکرده‌اند بلکه، برعکس، تلاش‌شان این بوده که مناسبات فی‌مابین را عادی معرفی کنند. ازجمله مصاحبه سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، در دی‌ماه ۱۳۹۷، یعنی چند ماهی پس از بازگشت ولایتی از مسکو و راهبردی ‌خواندن مناسبات با روسیه، در خود ایران هم بحث‌انگیز شد.

ا‌‌ظهارات ریابکوف در این مصاحبه بار دیگر به مقامات تهران گوشزد کرد که مسکو حاضر نیست بر توهم‌شان مهر تایید بزند. ریابکوف در مصاحبه با سی‌ان‌ان ازجمله گفت: «روسیه هیچ‌گاه در سوریه هم‌پیمانِ ایران نیست و امنیت اسرائیل هم برای مسکو از اولویت‌های اصلی به حساب می‌آید.»

مناسبات راهبردی تعریف دارد

بنا بر آموزه‌های روابط بین‌الملل، مناسبات کشورها را زمانی می‌توان استراتژیک توصیف کرد که هر دو طرف در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی دارای بالاترین سطح مناسبات باشند. به‌عبارتی، صِرف همکاری گسترده و ایجاد رابطه بین دو کشور حول این یا آن محور خاص (مثلاً همکاری ایران و روسیه در سوریه) نمی‌تواند مناسبات دو کشور را واجد جنبه‌های استراتژیک کند.

تازه‌ترین مُهر باطلی که بر توهمات جمهوری اسلامی در مورد «مناسبات راهبردی‌اش» با روسیه خورده، مقالهٔ تحلیلی آندره کورتونف است که چنین درک و دریافتی از مناسبات مسکو و تهران را نفی می‌کند. کورتونف مدیرکل شورای روسیه برای مسائل سیاست خارجی (Russian International Affairs Council-RIAC) است.

شورای روسیه برای مسائل سیاست خارجی (یا شورای امور بین‌المللی روسیه) سال ۲۰۱۰ به‌دستور رئیس‌جمهور روسیه و با مشارکت وزارت خارجه و آکادمی علوم و وزارت آموزش و علوم روسیه تشکیل شده و از آن زمان به دولت این کشور و محافل دیپلماتیک و اقتصادی مشاوره می‌دهد.

کورتونف ابتدا در توضیح مناسبات راهبردی به این نکته اشاره می‌کند که چنین مناسباتی مستلزم آن است که دو طرف در طیفی از مسائل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و امنیتی منافع مشترک و پایدار داشته باشند. از این رو این یا آن موضوعِ روز یا مقابله و مشکل مشترک با یک طرف سوم زمینه‌ای واقعی برای ایجاد یک مناسبات راهبردی نیست.

او می‌نویسد:«داشتن یک دشمن مشترک یا یک چالش مشترک در مناسبات بین‌المللی برای داشتن مناسبات راهبردی کفایت نمی‌کند. مشکلات در سیاست خارجی می‌آیند و می‌روند و آن کشوری که امروز دشمن است، ممکن است فردا دوست و متحد تو باشد.»

کورتونف داشتن استراتژی مشترک را نیازمند اهداف مشترکی می‌داند که دستیابی به آن‌ها تلاش‌های پایدار و درازمدت مشترک را ایجاب کند، و همین تفاوتِ مناسبات راهبردی با اتحاد تاکتیکی است.

او با تأکید بر این‌که داشتن یک چارچوب حقوقی توسعه‌یافته برای تعاملات فی‌مابین و مکانیسم‌های مؤثر برای همکاری از شرط‌های اساسی مناسبات راهبردی میان دو کشور است، این سؤال را مطرح می‌کند که آیا میان روسیه و ایران چنین شرط‌هایی تأمین شده است؟ و چنین پاسخ می‌دهد: «متأسفانه خیر. در بهترین حالت شاید بتوانیم بگوییم که دو طرف مبانی اولیه را برای یک همکاری راهبردی ایجاد کرده‌‌اند که شاید در آینده جنبهٔ عملی به خود بگیرد.»

کورتونف در ادامه تصریح می‌کند که از نظر کارگزاران سیاست خارجی روسیه، تهران و مسکو «منافع مشترکی در مقابله با سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه و سلطه‌جویانهٔ آمریکا در کل جهان و در منطقهٔ خاورمیانه دارند». علاوه بر این، «دو کشور در همسایگی خود، از افغانستان گرفته تا سوریه، با چالش‌های مشترکی در زمینهٔ مقابله با افراط‌گرایی اسلامی» روبرو هستند و این به این معناست که «روسیه در سیاست خارجی خود (از جمله در مناسبات با ایران) برای مسائل ژئوپلیتیک و امنیت اهمیت و اولویت قائل است».

از رقابت در بازار انرژی تا درک متفاوت از اسلام

با این‌همه، دبیرکل شورای امور بین‌المللی روسیه ایران و کشورش را در بازار انرژی جهان رقیب همدیگر معرفی می‌کند و در بسیاری از مسائل منطقه، حتی در سوریه هم، فاقد درک و دریافت‌های مشابه می‌داند. این‌که ایران کشوری شیعی با نظامی برخاسته از درک معینی از این شیعی‌گری است که سنخیتی با درک و دریافت‌های مسلمانان سنی روسیه ندارد هم از نکات افترافی است که کورتونف بر آن تأکید دارد.

او بسیاری از موفقیت‌های ناشی از تعامل و همکاری میان روسیه و ایران را مشروط و محدود توصیف می‌کند، چرا که در سی سال گذشته این همکاری‌ها به واکنش‌‌های موازی دو کشور به چالش‌های ژئوپلیتیکِ روز محدود بوده‌اند، از بحران سیاسی و جنگ داخلی در تاجیکستان گرفته تا حملهٔ آمریکا به عراق و بروز بهار عربی و برآمدن بحران‌ها در سوریه و یمن و… .

دیپلمات‌ها و پایوران سیاسی و نظامی دو کشور، به‌نوشتهٔ کورتونف، توانسته‌اند در جریان تعاملات خود به تاکتیک‌ها و رویکردهای مشترکی برای مقابله با بحران‌های یادشده دست بیابند، ولی همکاری به‌موقع در راستای حل یک بحران را نمی‌توان «مناسبات راهبردی» تعبیر کرد، چرا که در شرایط فقدان اهداف استراتژیکِ مشترک صحبت از مناسبات راهبردی بی‌معناست. چنین چارچوبی شرایطی را ایجاد می‌کند که دو کشور وارد همکاری گسترده برای پیشگیری از بحران‌ها بشوند، نه این‌که به واکنش مشترک نسبت به آن‌ها بپردازند، و طبیعی است که مناسبات میان مسکو و تهران واجد چنین جنبهٔ توسعه‌یافته‌ای نیست.

از نظر مدیر شورای روابط خارجی روسیه کار روی پیشنهادهای مشترک دو کشور در زمینهٔ ایجاد یک سیستم امنیت جمعی منطقه‌ای در خلیج فارس می‌تواند گام بسیار امیدبخش و کارایی در این راستا باشد. ابتکارات پایدار مشترکی ه که احیاناً دو کشور در آسیای میانهٔ بزرگ به جریان بیندازند، چنین کارکردی می‌تواند داشته باشد.

در زمینهٔ اقتصادی نیز مناسبات دو کشور به حداقل‌های ممکن خلاصه می‌شود و عمدتاً هم دولت‌ها هستند که در این زمینه فعال‌اند، مثل همکاری در تکمیل پروژهٔ نیروگاه اتمی روسیه یا همکاری‌‌ها و معاملات تسلیحاتی و نظامی. بحث گسترش مبادلات اقتصادی به سطح ۲۰۰ میلیارد دلار در یک بازه زمانی ده‌ساله دست‌کم از سال ۲۰۰۷ مطرح بوده است که می‌بایست عرصه‌هایی مانند انرژی، حمل‌‌ونقل، پزشکی، بیوفناوری‌ها، معدن و فضانوردی را دربربگیرد، ولی به‌نوشتهٔ کورتونف، «اکثر این طرح‌ها روی کاغذ مانده‌اند و جنبهٔ عملی به خود نگرفته‌اند».

سوابق و ذهنیت‌های تاریخی

مدیر شورای روابط خارجی روسیه در ادامهٔ اظهاراتش با اشاره به مناسبات دو جانبه میان ایران و روسیه آن را دارای ابعاد و چالش‌های مختلفی توصیف می‌کند و ازجمله می‌گوید: «این خطاست که ادعا کنیم که نارسایی‌های سابق، ذهنیات و سوابق و پیش‌داوری‌هایی که در طول قرون شکل گرفته‌اند، هیچ تأثیری بر افکار عمومی دو کشور ندارند و مناسبات فی‌مابین از آن‌ها تأثیر نمی‌پذیرد.»

پیمان‌های ترکمانچای و گلستان که بر اساس آن‌ها بخش‌هایی از ایران به روسیه واگذار شد یا نقش روسیه در ماجرای آذربایجان در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم یا نوع رویکرد روسیه در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر یا تعلل در تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر ازجمله مواردی هستند که افکار عمومی ایران را در نگاه به روسیه کم‌وبیش متأثر کرده‌اند. این‌که در ایران هم بخش‌هایی از نخبگان سیاسی پوزیسیونی و اپوزیسیونی، چه متأثر از مناقشهٔ شرق و غرب و چه مستقل از آن، نوعی هیستری ضدروسی را نمایندگی کرده‌اند که گویا ایران هر چه می‌کشد از روسیه می‌کشد نیز جنبهٔ دیگر ذهنیاتی است که در مناسبات ایران و روسیه بی‌تأثیر نبوده و نیست.

کورتونف اما موردی دیگر را به یاد می‌آورد. او با اشاره به اقدام روسیه در سال ۲۰۱۰ در عقب انداختن تحویل سامانه‌های دفاعی اس ۳۰۰ به ایران که از همراهی و همگامی دولت وقت مسکو با سیاست‌های آمریکا و اروپا در اِعمال فشار بر جمهوری اسلامی در ارتباط با پروندهٔ هسته‌ای و تحریم‌های مربوط به آن نشئت می‌‌گرفت، می‌نویسد: «این امر باعث شد که محافظه‌کاران در ایران به این نتیجه برسند که مسکو رابطه با تهران را صرفاً به‌عنوان کارتی قوی در بازی با غرب به کار می‌گیرد. اصلاح‌طلبان نیز اغلب روسیه را قدرتی عقب‌مانده و توسعه‌نیافته تصور و معرفی می‌کنند که چیزی برای عرضه به ایران ندارد.»

کورتونف نهایتاً به این نتیجه می‌رسد که مناسبات ایران و روسیه به‌رغم‌ برخورداری از شمار متعددی مؤلفه‌های مثبت، همچنان در سطحی نیست که عنوان «مناسبات راهبردی» به آن قابل اطلاق باشد. و مادام که شرایطی مساعد و تلاشی‌ پیگیرانه در این راستا از سوی دو طرف در کار نباشد، رسیدن به چنین مناسباتی هم همچنان دور از دسترس خواهد بود.

طرفه این‌که کورتونف این مقالهٔ تحلیلی را به خواست پرس‌تی‌وی، شبکهٔ تلویزیونی انگلیسی‌زبان صداوسیمای جمهوری اسلامی نوشته است.

پیشتر هم مؤسسهٔ تحت مدیریت کورتونف تحلیلی راهبردی به‌عنوان مبنای بحث و تبادل نظر منتشر کرده بود که به بحث دربارهٔ پیچیدگی مناسبات و دوری یا نزدیکی منافع روسیه و ایران در زمینه‌های مختلف می‌پرداخت و سناریوهایی را در مورد موضع روسیه در وضعیتی که احیاناً تنش میان آمریکا و ایران حالت گرم و مسلحانه پیدا کند، مورد بحث قرار داده بود.

این سند نیز برخلاف آن‌چه در تهران تصور می‌شود، تعریفی راهبردی از مناسبات ایران و روسیه به دست نمی‌دهد، چنان‌که قبلاً هم در اسناد امنیت ملی روسیه به چنین مفهومی در مناسبات با ایران و روسیه اشاره نشده است.

با این‌همه، کماکان بعید است که مقامات جمهوری اسلامی از توهمات خود بیرون بیایند و دریابند که در شرایطِ داشتن مناسباتی تنش‌آلود با سایر بخش‌های جهان، امید بستن به ثمربخشیِ «نگاه به شرق» عبث است، «مناسبات راهبردی با روسیه (و چین)» باور و امیدی کاذب است و رهبران این دو کشور بر اساس منافع و مصالح خود چنین نگاهی به مناسبات با ایران ندارند.

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

تطهیر یا تصحیح؟

Posted: 11 May 2021 09:20 PM PDT

عباس عبدی

اخیرا متنی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است که نشان‌دهنده اِعمال برخی از تغییرات در کتاب تاریخ و در خصوص روابط تاریخی ایران با روسیه است. برخی از منتقدین نوشته‌اند که این تغییرات در جهت تطهیر سابقه روسیه در ایران است. ولی بنده می‌خواهم از زاویه دیگری به این تغییرات نگاه کنم. این اتفاق یک فرصت مناسب برای نقدی جدی‌تر بر درس تاریخ و کلا علوم اجتماعی در ایران است. پیش‌تر گفته‌ام که یکی از آموزش‌های لازم در مدرسه، تاریخ و علوم اجتماعی است ولی این درس‌ها آن قدر جهت‌دار و غیرعلمی مطرح می‌شود که برخی از معلمان ضمن آموزش آنها، محتوای آن را نقد می‌کنند و نظر درست را به دانش‌آموز می‌گویند و این برای نظام آموزشی ما یک نقطه ضعف مهم است. نتیجه آن بی‌علاقگی دانش‌آموزان به این درس‌هاست.

ابتدا ببینیم که تغییرات اعلام شده بر حسب آنچه در فضای عمومی منتشر شده، چگونه است:

چاپ ۹۶: «تبریز، این شهر کهن، مرکز فرماندهی خط مقدم دفاع در برابر دست‌درازی‌های همسایه شمالی ایران یعنی روسیه بود».

سال ۹۷: این جمله حذف شده است.

چاپ ۹۶: «روسیه چشم طمع بر آذربایحان دوخته‌ بود.»

چاپ ۹۷: حذف!!!

چاپ ۹۶: «روس‌ها» مثل مور و ملخ در شهر پراکنده شدند.

چاپ ۹۷: «سپاه روس» مثل مور و ملخ…

چاپ ۹۶: دیری نگذشت پرچم روس‌ها در خاک آغشته به خون بی‌گناهان به اهتزاز درآمد.

چاپ سال بعد: دیری نگذشت که این منطقه به تصرف سپاه روس درآمد.

چاپ ۹۶: نگاه فزون‌خواهانه و دهشتبار روس‌ها به فراتر از اینها دوخته ‌شده ‌بود.

چاپ ۹۷: حذف

با ملاحظه این تغییرات متوجه می‌شویم که در اصل هیچ تغییری داده نشده است؛ زیرا محتوای قبلی با پیش‌فرض گرایش ضد ‌خارجی از جمله روس‌ها نوشته شده بود و اکنون با گرایش مثبت نسبت به روس‌ها اصلاح شده است. از این نظر که هر دو متن واجد گرایش و پیش‌فرض هستند، تغییر نکرده است.

می‌توان نتیجه گرفت که سایر مطالب کتاب تاریخ درباره کشورهای دیگر نیز متاثر از همین پیش‌فرض‌هاست و اعتبار ندارد. در واقع این‌گونه تاریخ‌نگاری به معنای آن است که تاریخ در خدمت سیاست روز است و نه در بند حقیقت.

اتفاقا برخی از تغییرات رخ داده جالب و مثبت هم هست. مثلا کلمات بیگانه‌ستیزی آن کم شده است ولی این تغییرات به شرطی خوب است که درباره همه کشورها یکسان اجرا شود. چه دلیل دارد که برای آموزش تاریخ بخواهیم دانش‌آموزان خود را بیگانه‌ستیز یا خشونت‌طلب و انتقامجو بار بیاوریم. حالا روس‌ها ۱۰۰ سال و ۲۰۰ سال پیش یک کارهایی کرده‌اند چرا باید آنها را زنده کنیم؟ آیا مردم هند هم حق دارند درباره ایرانیان از تجربه خودشان با نادر یاد کنند؟ آیا گرجی‌ها باید به ایرانیان از دریچه رفتار آقا‌محمدخان و صفویان نگاه کنند؟ این نحوه آموزش تاریخ زشت و دارای آثار مخرب است.

بنابراین تغییرات رخ داده در برخی موارد مثبت است ولی بر پایه یک درک غلط استوار است. باید همه کتاب تاریخ را از این دشمن‌انگاری‌ها زدود و نگاه فرزندانمان را به آینده‌ای مسالمت‌آمیز همراه با احترام به سایر ملل جلب کرد. متاسفانه برخی منتقدان نیز دقیقا در چارچوب نظام آموزشی فعلی نقد می‌کنند و تنها تفاوت‌شان این است که معتقدند به جای فلان ملت یا دولت باید علیه فلان یا بهمان دولت و ملت دیگر نوشت.

منبع: اعتماد

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

درود بر شما
این اتفاق بد را باید به مردم تبریک گفت.
اگر اخبار و اتفاقات چندماه اخیر را اجمالی مرور کنیم یک روایت زنجیروار است.
در چندماه اخیر اول احمدی نژاد را کوک کردند تا منیژک بازی در بیاورد و با روش خودش مردم را تحریک کند اما مردم عاقل شده بودند. و جالب اینجاست که او که با این همه سر و صدا امده بود ناگهان خاموش شد و نشان میدهد که یک ماموریت بود که از روز اول به شکست خورد و متوقف شد.

بعد سعید محمد با هزار بازی و فیلم رسانه‌ایِ ترس آمدن یک سپاهی را به دل مردم انداخت ولی مردم بی تفاوت بودند.

بعد زمزمه هایی از رقابت قالیباف و رئیسی شروع شد اما مردم حتی برای متنفر بودن از اینها هم رای خرج نمی‌کنند.

بعد کاندیدهای شورای شهرها اعلام شد تا باز مردم بصورت قومی به حمایت از این و ان بلند شوند ولی کوچکترین تغییری در فضای جامعه ایجاد نشد.

بعد سخنان ظریف بصورت کاملا اتفاقی پخش شد و نظام یکبار دیگر از یکی از اصلی‌ترین سرمایه هایش( یعنی قاسم سلیمانی) هزینه کرد اما باز هم مردم بی تفاوت از کنارش گذشتند.

بعد فائزه هاشمی یکسری حرف بی سر و ته زد و سرش به دُمش دریپ میزد اما باز هم مردم بی تفاوت بودند.

تا الان تاجزاده اخرین ذخیره‌ی نظام بوده که سعی کرد از نفرت مردم به نظام یک شوری ایجاد کند و خود نظام هم سخنرانی کرد و حسابی قلدری کرد تا این نفرت را تقویت کند اما بازهم مردم گفتند از سیاهی بالاتر رنگی نیست.

صدا و سیما گزارش پخش کرده که امسال ۵۱ درصد مردم قطعا در انتخابات شرکت نمی‌کنند و یجورایی ادم را به یاد اون قماربازی میندازه که اگر نگه به جهنم، می‌ترکه.

در دو روز اخیر شورای نگهبان در قامت قانون‌گذار تغییراتی در قانون انتخابات اعمال کرد و بازهم مردم بی تفاوت بودند و اعتراض دانش‌اموزان به امتحانات حضوری بزرگترین حرکت روزهای اخیر بود..
و نکته جالب اینجاست که با اینکه کمتر از یک ماه به انتخابات مانده اما خبری از کاندیدهای رسمی نیست. یعنی نظام هم به شدت مستاصل شده و نمیداند چکار کند. و این که نمیدانند چکار کنند یعنی مردم هوشمند بودند و وارد بازی نشدند.

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

غرب و شرق دعوا کنند، جهان سومی‌ها باور کنند!
نصرت‌الله محمودزاده
20 اردیبهشت 1400
در چه حالی سرکار استوار ظریف؟
فکر کردی چکاره‌ای که هر چی دلت بخواد لیچار بار پوتین کنی؟ شرق صاحب داره، آقای دیپلمات.

واقعا عین پیغام شورای امنیت ملی (برجام) رو به دارالخلافه ۵+۱ رسوندی و برگشتی؟ ای دیپلمات ساده، حواست نبود که دیوار برجام روسیه داره و روسیه گوش داره؟

شنیدی که وقتی انور سادات مصری بعد از جمال عبدالناصر، وارد کاخ ریاست جمهوری شد، راننده ناصر ازش پرسید، کدام‌سمت قربان؟ سادات گفت؛ ناصر کدام سمت می‌پیچید؟ راننده گفت، سمت راست (شرق)

سادات گفت، راهنمای راست بزن، اما به چپ (غرب) بپیچ.
وقتی در جنگ ۷ روزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷، روسیه گرای محل هواپیماهای اماده پرواز مصر را به اسرائیل داد و ناصر شکست خورد، انور سادات سال‌ها بعد یاد گرفت که در کمپ‌دیوید آمریکایی هل‌هله برپا کند. بهار عربی کیلویی چند؟

قربون مرام دیپلماسی شما برم، راهنمای راست نزده پیچیدی سمت چپ که سوار بر اسب سرکش برجام منجی ایران گرفتار تحریم‌ شوی؟

۴ سال است که از اسرائیل بگیر تا دلواپسان بهت هشدار دادند که بساط خودتو از جمعه‌بازار برجام جمع کن؛ گوش کردی؟ نکردی جانم.

بنده خدا، همون موقع که با دیپلماسی تزویر افتادند به جان آبرویت، باید این مصاحبه رو انجام می‌دادی و اعتراف می‌کردی که در جریان برجام فقط پستچی‌ شورای امنیت ملی بودی و مغز متفکر دیپلماسی دکتر جلیلی!!! بود، نه شما.

حالا تماشا کن که این دلواپسان همین برجام نجس‌العین‌ رو چطور با آب زمزم روسیه تطهیر کنند و چون صلح حدیبیه با کادو پیچی نرمش فهرمانانه به رئیس جمهور بعدی که قرار است انقلابی‌تر از احمدی‌نژاد باشد، شاباش بدهند. الابرکت‌الله. افتادددددد؟

ببین جواد جان، قربان ۴۲ سال تجربه‌ی دیپلماسی شما شوم، شگرد این جماعت با شما در آستانه انتخابات این بود که به مرگ بگیرند تا شما به رد صلاحیت قبل از گردنه شورای نگهبان تن بدهی؛ حالا افتاد؟

کرسی ریاست جمهوری کیلویی چند؟ بگرد دنبال سوراخ موش که گرفتار سونامی آتش به اختیار نشوی.

خدایی، خودتو جای اونا بگذار، دو ۸ سال روی خاتمی و روحانی در تله دموکراسی غرب غفلت کردند، آیا انصاف هست که کار به این مهمی را باز هم به «عوام» بسپارند و ۸ سال دیگر گرفتار عده‌ای غربزده و لیبرال شوند؟

نه جانم. به قول احمدی‌نژاد، اون ممه رو لولو برده.
همین که در کمند یک پرستوی روسی نیافتادی، کلاتو بنداز هوا. پرستوی روسی نگو، دلرباتر از قُطام کوفه بگو. پس، مُلک پاستور را بگذار و بگذر. فکر کردی قوم و خویشی غرب و شرق به این آبکی‌هاست؟ غرب و شرق دعوا کنند و جهان سومی‌ها باور کنند.
باور نمی‌کنی؟ به همین شب‌های عزیز قدر قسم که وقتی ابن‌ملجمِ خر مقدس به بهای یک شب هم‌خوابی با قُطّام، محراب مسجد کوفه را به خون مولا علی آغشته کرد، کوفیان پرسیدند؛ مگر علی نماز هم می‌خواند که در محراب گرفتار شمشیر جهل شود؟ چی فکر کردی سرکاراستوار؟

برو جانم، برو سرنوشت امیرکبیر را بخوان، بلکه عاقبت بخیر بشی و بعد از صد سال که مردم بیدار شدند، ادامه خیابان امیرکبیر (چراغ‌برق) را که اتفاقا از جلوی وزارت خارجه می‌گذرد، به نامت کنند.

بله‌، رسم میدان و دیپلماسی چنین است.

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

توئیت مهم حسین درخشان:
‏آیا احمد کاظمی هم مثل هاشمی و ظریف هزینه‌ی رد شدن از خط قرمز پوتین را داد؟ آیا سلیمانی هم پس از فهمیدن خیانت روسها به ایران در سوریه با چراغ سبز پوتین به ترامپ ترور شد؟
نکته این توئیت فیلمی است که از سخنان احمد کاظمی پخش می‌شود که در آن تعریف می‌کند برای مذاکره در مورد موشکی(احتمالا) با حسن تهرانی مقدم به روسیه رفته‌بودیم. بعد از توهین مقامات روسی به ما، ما بدون مذاکره به ایران برگشتیم و من به حسن تهرانی‌مقدم گفتم این را خودمان بدون کمک اینها باید بسازیم.
پ‌ن: حسن تهرانی مقدم در انفجاری عجیب و عظیم در شهریار کشته شد و احمد کاظمی در سانحه بی‌دلیل سقوط هواپیمای آنتونوف در ارومیه.

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

برجام / ظریف/طنز تست ابغوره
ملک محمد مکوندی

موضوع را با یک طنز اغاز می نمایم.ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺗﺴﺖ اب غوره و سرکه های ﯾﮏ ﮐﺎﺭﺧانه سرکه ﺳﺎﺯﯼ ﻣﯽﻣﯿﺮد،ﻣﺪﯾﺮ کارخانه دنبال یک ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺗﺴﺖ ﺩﯾﮕر ﻣﯽﮔﺮﺩد ﺗﺎ او را ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ کند.یک فرد مست ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﮊﻧﺪﻩ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺷﻐﻞ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽﺩهد! مدیر ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨد ﭼﻄﻮﺭ می شود ﺭﺩﺵ کرد. ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽﮔﯿﺮد. ﺗﺴﺘﺶ کند! ﯾﻪ ﮔﯿﻼﺱاز اب غوره به او می دهند ﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍهند ﮐﻪ ﺗﺴﺖ ﮐﻨد.ﻣﺮﺩ ژنده پوش ازمایش ﻣﯽﮐﻨد ﻭ ﻣﯽﮔوید: غوره انگور ﻗﺮﻣﺰ،ﻣﺴﮑﺎت، سه ساله، ودر ﺑﺨﺶ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺗﭙﻪ ﺭﺷﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﻓﻠﺰﯼ ﻋﻤﻞ امده است. ﻣﺪﯾﺮ کارخانه ﻣﯽﮔوید ﺩﺭﺳﺘﻪ! ﮔﯿﻼﺱ ﺩﯾﮕری به او می دهد
تا تست کند.او ﻣﯽﮔوید ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ابغوره ﻗﺮﻣﺰ ﮐﺎﺑﺮﻧﻪ، ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ در بخش جنوبی ﺗﭙﻪ ﺭﺷﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﭼﻠﯿﮏ ﭼﻮﺑﯽ عمل امده است‌
مدیر ﻣﯽﮔوید:درسته! ﻣﺪﯾﺮ ﮐﻪ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ بود با چشمکی به منشی ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩﯼ ﻣﯽﮐﻨد ...ﻣﻨﺸﯽ هم ﯾﻪ ﮔﯿﻼﺱ ﺍﺩﺭﺍﺭ ﻣﯽﺁورد. ﻓﺮﺩ الکلی ان را ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﯽﮐﻨد ﻭ ﻣﯽﮔوید : ﺑﻠﻮﻧﺪ، 26 ﺳﺎﻟﻪ، ﺳﻪ ماهه حامله ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔر ﮐﺎﺭ ﺭا ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺪهید ﺍﺳﻢ ﭘﺪﺭ ﺑﭽﻪ ﺭا ﻫﻢ ﻣﯽ گویم.

طنز فوق حال و روز عده ای از مسئولین کشور ماست که با انواع حیله وترفند می خواهند ظریف را از صحنه ی سیاسی کشور حذف نمایند اما هوش، ذکاوت، توکل، ایمان و اعتقاد و عمل خالصانه او تاکنون عملیات انها را نقش براب کرده است

8 سال مذاکرات بیهوده و بی سرانجام در مورد انرژی هسته ای ایران با کشور های اروپابی، چین و روسیه طول کشید، اما حاصل ان 6 قطعنامه شورای امنیت و تحریم های بین المللی بر علیه ایران بوده است.با انتخاب روحانی بعنوان رییس جمهور درسال۹۲ دنبال کسی بودند که معادلات روز دنیا را بداند. زبان نهادهای بین المللی را
بفهمد، ماهیت نظام جهانی و مناسبت های میان قدرت های بزرگ رابه خوبی تجزیه و تحلیل نماید، شناخت عینی از واقعیت های موجود داشته باشد و توانمندی های کشور خودرا بشناسد. وابستگی های مسئولین حاکم بر کشورهای طرف مذاکره، با نهاد ها و انجمن ها و سایر مراکز قدرت ساز، در ان کشورها را بداند. و همانند تخصص فرد متقاضی استخدام درکارخانه ابغوره سازی، که در کار خودش استاد بود. ایشان هم درزمینه دیپلماسی و امور بین الملل به تمام معنا استاد و متخصص باشد، ریشه افراد طرف مذاکره، محل و عوامل رشد انها، مدت زمان تجربه کار بین المللی و سایر اطلاعات مورد نیاز را داشته باشد. اما در اینجا نه یک ژنده پوش که "شرایط ایجاب نمی کرد"، بلکه بر عکس یک جنتلمن شیک پوش و خوش تیپ با هوش و زیرک و تخصصی به مراتب بیشتر از ان فرد متقاضی استخدام در کارخانه ی ابغوره سازی، در زمینه دیپلماسی و امور بین الملل را بعنوان وزیر خارجه انتخاب کردند. البته انتصاب ظریف در همان زمان هم با مخالفت عده ای در داخل کشور روبرو شده بود.اما دولت روحانی توجهی به مخالفت انها نکرده و مسئولیت مذاکرات برجام را با حذف فرد قبلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی کشور به وزارت امور خارجه و ظریف واگذار نمود، تا از این هوش و ذکاوت در جهت تامین منافع ملی کشور استفاده شود

ظریف پس از طی پروسه طولانی درسال ۹۴ موفق به انعقاد تفاهمنامه برجام با 5 ابرقدرت دنیا شد. و برگ زرینی در تاریخ دیپلماسی کشور را به ثبت رساند.اما مخالفین وکاسبان تحریم باتمام امکانات وتشکیلات داخلی ورفقای خارجی نگذاشته اندبرجام بصورت کامل به نتیجه برسد و مردم ایران از مزایای ان بهره مند شوند.

او و تیمش اکنون پس از تحولات ایجاد شده ناشی از نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا و ایجاد شرایط مناسب بین المللی، بار دیگر با تدبیر و درایت مثال زدنی و با نگاه به تجربه تلخ گذشته در رابطه با مخالفین داخلی، درحال موفقیت نهایی در برجام ۹۴ و ثبت یک واقعه بی نظیر در تاریخ کشور هستند.

او ویارانش این بار با یک دیپلماسی پیچیده و به منظور تسریع در روند مذاکرات و با اطلاع از خواسته های طرفین، مذاکرات را در دو جبهه دنبال کردند. از یک طرف مذاکرات برجام ۹۴ را در وین و با حضور کل اعضای 5+1 در دستور کار قرار دادند و با تشکیل سه کارگرو شامل: کارگروه هسته ای،کارگروه تحریم و کار گروه ترتیبات اجرایی، در حال اتمام مذاکرات و توافق نهایی هستند. و بزودی نتایج ان اعلام خواهد شد.

از طرف دیگر ظریف و تیمش با تدابیر ویژه، مذاکرات برجام پلاس، شامل حل مسائل منطقه ای ایران با همسایگان، تبادل زندانیان، مسائل حقوق بشر، را با هماهنگی مقامات امنیتی از بعد تاثیر بیشتر میدان بر دیپلماسی در این جبهه را با مرکزیت بغداد و ملاقات مقامات امنیتی ایران با مقامات هم تراز کشورهای اردن، عربستان، مصر، امارات، هییت امریکایی مستقر در منطقه، دنبال نمودند که حاصل ان تغییر مواضع 180 درجه ای بن سلمان و سخنان مهربانانه ی وی در مورد ایران و پیشرفت مذاکرات بود. تیم پیشنهادی ظریف در بغداد هم اکنون در حال مذاکره و توافق و صلح نهایی در منطقه هستند. او با تدبیر و درایت خاص و با تجربه ای که از مخالفت و کارشکنی لاوروف در برجام ۹۴ داشت. با زیرکی خاص،چین وروسیه و اروپا را اولا بدلیل احتمال کار شکنی و ثانیا بدلیل طولانی شدن مدت مذاکرات، از برجام پلاس حذف نمودند. و مستقیما با امریکا و کشورهای منطقه واردمذاکره شدند.

اکنون که پس از 8 سال تلاش بی وقفه تیم دیپلماسی ایران به رهبری "ظریف" علی رغم تمام کار شکنی ها،درحال کسب موفقیت نهایی هستند و خبرهای خوب از وین و بغداد با ابتکارات فوق دیپلماتیک ظریف و تیم او در راه است، و مذاکرات مراحل نهایی خود را طی می کند، عده ای در داخل کشور با حمایت و هدایت کشور ثالث که خود از مخربین برجام بوده و ظریف در فایل صوتی به کارشکنی انها اشاره نموده است، درصدد حذف او و تیمش بر امدند، تا هم او را از صحنه سیاسی کشور و انتخابات 1400 خارج نمایند. و هم ثمره برجام را در تاریخ بنام خود ثبت کنند. بنابراین با یک توطئه ی حساب شده و هدایت یافته به کمک یکی ازمخوف ترین سازمان های اطلاعاتی دنیا،، دو‌گانه سازی میدان و دیپلماسی و بعبارتی دوگانه سازی ظریف و شهید سلیمانی را، راه اندازی کردند تا با استفاده از محبوبیت شهید سلیمانی ظریف و تیم او را با جوسازی از صحنه سیاسی اینده کشور حذف نمایند. در یک مقاله قبلا گقته بودم که باید خدا را شکر کرد که با اینهمه عداوت و کینه نسبت به ظریف، او را خفه نکردند.اما انها باید بدانند ظریف شخصیتی بسیار ماهر با تدبیر زیرک و متخصص در کارخود است و به مراتب زیرک تر و هوشمندتر از ان تست کننده ابغوره،در صحنه دیپلماسی است. همانطور که با گاندو موفق به حذفش نشدید. این بار نیز به لطف الهی تیرتان به سنگ خواهد خورد.حال اگر پس از سخنان اخیر مقام معظم رهبری ورهنمود های ارزشمند ایشان،که ظریف در پیامی در اینستاگرام در پاسخ رهنمود های رهبری نوشت "ختم کلام است"یعنی ضمن اطاعت از رهبری، معنای دیگرش این بود که سفره ای را که علیه من و دولت پهن کرده بودید جمع کنید.واجازه دهید مردم سرسفره لغو تحریم ها و تغییر سیاست های منطقه ای بنشینند." باز هم عده ای همچنان بخواهند بر طبل دو‌گانه ظریف و سردار سلیمانی بکوبند و ایثار و زحمات ارزشمند و تعیین کننده سردار سلیمانی در میدان و تدابیر ویژه و بی نظیر و اتخاذ تاکتیک های فوق العاده ظریف در دیپلماسی را ضایع نمایند و به این دوگانه سازی مصنوعی که برای تامین منافع خود ایجاد کرده اند، ادامه دهند. و به اتشی که روشن کردند، هیزم اضافه نمایند.مطمئن باشند ظریف نام پدران بچه های بلوند های 26 ساله کشور اروپای شرقی که هم اکنون چند ساله هستند،و انهایی که ۶ ماهه.حامله هستند را خواهند گفت. او چهار کلمه گفت زلزله ی 5 ریشتری ایجادشد.خود دانید، اگر منتظر زلزله 9 ریشتری و ویرانی همه چیز هستید ادامه دهید !!!!‌عقل حکم می کند که بیش از این دست به خود کشی نزنید. و بگذارید مردم حلاوت و شیرینی برجام را پس ازاین همه فقر، فلاکت، تنگدستی احساس کنند.

نکته اخر مربوط به اقای بروجردی رییس اسبق کمیسیون امنیت مجلس است. "او گفت: سخنان ظریف مایه شرمساری و شرمندگی است،" اقای بروجردی دیشب یکی از شبهای لیالی قدر بود.شب بیست و سوم هم در راه است. به تنهایی بنشین روبروی خدای متعال به اعمالی که انجام دادید و خودت و خدا شاهد ان بودید را خالصانه با خدای خود درمیان بگذار، و صادقانه به وجدانت مراجعه کن ببین ایا اعمال شما مایه شرمندگی و شرمساری است و یا حرف های ظریف؟ که هیچ توهینی به کسی نکرد و واقعیت های میدان و دیپلماسی را برای تصحیح در اینده مطرح فرمودند.و بارها ستایش خودرا از سردار سلیمانی بیان نمودند. البته به غیر از خدای متعال و مهربان، دوستان در نهادهای اطلاعاتی هم بخشی از اعمالت را می دانند.انها هم می توانند مقایسه کنند.با تخریب ظریف تطهیر نمی شوید. به متکی هم در مقاله قبلی همین توصیه را کردم.از گندم "ری" به تو هم چیزی نخواهد رسید.

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

ظریف راست می گوید، این انتخاب مردم است.
حسن جعفری

ظریف چندی پیش گفت «این راهی که ما می رویم، انتخاب مردم ماست». آن روزها کمی به ما برخورد، که نه، این انتخاب حاکمان است، نه بدنه مردم. آن روز ما متوجه نشدیم که منظور او چیست. او گرچه مرد سیاست بود، ولی یک حقیقت فرهنگی را گفته بود، ولی چون ما آن را سیاسی خواندیم، متوجه نشدیم.

ظریف راست می‌گوید، در فرهنگ و فهم ما از دین، جنگ مقدس است و آن که به میدان می رود، تقدس دارد. اما برای ما، گفت و گو و مدارا، تقدس ندارد، و طبیعتا آنکه مرد گفت و گو است مقدس نیست.

ما از دین، به میدان رفتن حسین بن علی (ع) را می دانیم، و همین میدان ظهر روز دهم محرم است که ما را، از هر گروه و رسته ای که باشیم دور هم می آورد. تقریبا همه مردم ایران، بر سر هرچه اختلاف داشته باشند، برگریه بر حسین (ع)، در ظهر عاشورا کمتر اختلاف دارند. یعنی گرچه ما شعورهای مختلفی داریم، شورمان یکسان است. انگار نبرد در میدان جنگ، نماد دین و معنویت و عامل اتحاد ماست، غافل از آنکه از دوازده امام معصوم، فقط امام حسین (ع) بود که به میدان رفت و یازده امام دیگر، با مدارا و گفت و گو، راه اسلام را بازکردند.

تازه این را هم نمی دانیم که حسین بن علی (ع)، بیست سال، در دوران معاویه، همان مشی گفت و گوی فرهنگی را در پیش گرفته بود و در این دوران بیست ساله، ده سال دوم آن آن را رسما امام شیعه بود. یعنی حسین بن علی (ع)، ده سال امام شیعیان بود ولی در هیچ میدانی گام نگذاشت.

تازه این را هم نمی دانیم که حتی در ماجرای کربلا هم، حسین بن علی (ع)، تا لحظه آخر، پیشنهادش این بود که من به دعوت مردم کوفه آمدم، و اگر آنها نمی خواهند، حاضرم به کاشانه خود بازگردم.

تازه این را هم نمی دانیم که امام حسین (ع) اصلا به میدان نرفت، بلکه در محاصره قرار گرفت و آنها به او حمله کردند و او دفاع کرد.

تازه این را هم نمی دانیم که امام حسین (ع)، برای آنکه کمترین آسیب ناخواسته ای به دیگران نرسد، مسیرش را کج کرد تا خدای ناکرده، حمله و درگیری با او نزدیک شهر و دیاری نباشد تا مردمان ناخواسته در دامن جنگی ناخواسته بیفتند.

وقتی فهم ما از شیعه، تنها به روز دهم محرم، آنهم فقط گودال قتله گاه محدود باشد و 250 سال روایت امامت شیعه را که روایتی گفت و گو مدار است، نخوانیم و ندانیم که چه گذشت، آن وقت امر مقدس برای ما صرفا میدان جنگ است و دیگر هیچ.

این که امروز ظریف، در مقابل عالم و آدم عذرخواهی می کند، تنها مساله سیاسی نیست. مساله این است که در فرهنگ ما، او یک مقدس نیست، بلکه آن که به میدان می رود مقدس است. فهم ما از دین این است که هرکه به میدان می رود، مقدس است و اگر نقدی به او بشود، یا حرفی به او زده شود، امر مقدس، به خطر افتاده است.

آیا کسی جرات دارد مرد مقدس میدان را نقد کند؟ ظریف تنها گفت من با مرد مقدس میدان تفاوت دیدگاه دارم، و این شد که دیدیم. او راست می گوید، مردم ما خودشان این مسیر را انتخاب کردند، هر چند ندانند نتایج این مسیر چیست و نتوانند ریشه آن چه در جهان امروز به سر ما می آید را در فهم نامتعادل و قهرمان محور دینی پیدا کنند.
@nasiri42

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

آقای «نماینده ولی فقیه در سپاه»؛ به جای تندی، روشنگری منطقی کنید!
سه‌نقطه/ حجت الاسلام والمسلمین احمد حیدری:

انتشار فایل سخنان دکتر ظریف که بیان تجربیات او در دوران تصدی وزارت خارجه هست، به دست هر کس و به هر نیتی بود، به خواست خدا در این ماه مبارک، اسباب برکت فراوان شده است از جمله بسیاری از حقایق که تا به حال به شدّت کتمان می‌شد، مورد اعتراف قرار گرفت و بسیاری کسان که در برج عاج نشسته و خود را فراتر از جوابگویی می‌دیدند، مجبور شدند جوابگو باشند و بسیاری از سؤالات فروخورده شده، امروز به راحتی مطرح می‌شود.
به عنوان مقدمه باز هم تکرار می‌کنیم که سردار شهید «سرباز قاسم سلیمانی» از قهرمانان این کشور بوده و هست و خواهد بود و در عظمت شأن او هیچ سخنی نیست اما در عین حال این قهرمان ملی باید نقد شود و مانند دیگر قهرمانان ملی، صحنه مجاهدات او خالی از خطا نبوده و با نقد منصفانه اوست که عظمتش بیشتر آشکار می‌گردد و خطاهایش هم مایه عبرت آیندگان می‌شود.

چون «میدان» به جهات نظامی- امنیتی ناپیدا است، دیرتر مورد نقد واقع می‌شود، لذا عملکرد شهید سلیمانی تا به حال مورد نقد قرار نگرفته و بعضی هم که «خوف مورد سؤال قرار گرفتن» دارند، برای فرار از جوابگویی پشت تقدّس این شهید گرانقدر موضع می‌گیرند و «تقدّس افزایی» به او را، سپری برای خود توهّم می‌کنند در حالی که سنت خدا بر پیدا شدن همه حقایق و نقد شدن همه اشخاص است و هیچ قدرتی نمی‌تواند مانع تحقق این سنّت تغییر ناپذیر گردد. عملکرد «میدان و دیپلماسی» نقدپذیر است و فایل سخنان دکتر ظریف بر گوشه‌هایی از عملکرد میدان و دیپلماسی نور افشانده است. عملکرد دیپلماسی در این سال‌ها به وفور نقد شده و خواهد شد و نقد عملکرد میدان هم به خواست خدا شروع شده و این نقد برکات فراوان خواهد داشت و بیش از همه به شادی روح آن شهید والامقام خواهد انجامید.

«نماینده محترم ولی فقیه در سپاه» بدون این که این نقد را به رسمیت بشناسد و در همین راستا در صدد روشنگری و جوابگویی برآید و توجیهات قانع کننده عملکرد میدان را برای مردم و صاحبان کشور بیان کند، با تندی و نفرین‌گونه می‌گوید: «نگرانی ما این است که نکند تاریخ را در تاریک خانه بنویسند، تحریف کنند و... در این فایل صوتی اتهامات دروغ و نسبت‌های ناروایی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به سپاه، نیروی قدس و شهید سلیمانی زده شده... حاج قاسم در سرزمین‌های دوردست با آنها درگیر شد و گر نه در کوچه و بازار باید با آن می‌جنگیدیم... ما سه سال قبل از روسیه به دعوت دولت سوریه به این کشور وارد شدیم و جنگیدیم... حاج‌قاسم به پیروی از سخن امام علی(ع) که "کونا للظالم خصما وللمظلوم عونا"، خود را موظّف دید هر جا ندای مظلومیت بلند شد، جواب دهد، ... بدانید خدا ناظر و حاضر است و شهیدان این انقلاب را حفاظت می‌کند و اگر کسی در حق آنها ظلم و جفا کند عاقبت خوبی ندارد.»

جناب نماینده محترم ولی فقیه در سپاه:
1. ما هم نگرانیم که «مبادا تاریخ را در تاریکخانه‌ها بنویسند» پس بیایید با روشنگری و بیان جزئیات عملکرد میدان و ادله آن، مانع این اتفاق شوم شوید.
2. مدعی شده‌اید در این فایل «اتهامات دروغ و نسبت‌های ناروایی» به شهید سلیمانی و ... زده شده است. در دفاع از شهید سلیمانی و خدمت به نظام و مردم ایران، این اتهامات و نسبت‌های ناروا را شمارش کنید و دروغ بودنشان را آشکار سازید و گرنه خود شما مصداق «اتهام زننده به سردار دیپلماسی» می‌شوید.
3. فرموده‌اید: «حاج قاسم نگذاشت جنگ وارد کشور شود و ...»؛ این استدلال را بارها از زبان همفکرانتان و اخیراً مدیر مسئول روزنامه کیهان شنیده‌ایم و آن را توهین بزرگی به مردم ایران دانسته و جواب داده‌ایم (ر.ک: یادداشت « توهین «حسین شریعتمداری» به مردم ایران به بهانه انتشار «فایل دکتر ظریف»). اصولا یکی از نقدها این است که آیا لازم است برای دفاع از ایران و مرزهایش، به خارج از مرزها لشکر کشی شود؟ و اقدام نظامی دشمنان توجیه گردد؟
4. فرموده‌اید: «ما سه سال قبل از روسیه به دعوت دولت سوریه به این کشور وارد شدیم و جنگیدیم»؛ تاریخ دقیق ورود ایران به سوریه و عامل دقیق را را روشن کنید که برای «مبارزه با داعش و دفاع از حرم»[بعد از پیدا شدن داعش] بود یا برای «حفظ دولت بشار و به دعوت او»[قبل از پیدایش داعش]؟
5. فرموده‌اید: «حاج قاسم به پیروی از امام علی هر جا ندای مظلومیت بلند شد، جواب داد»؛ آیا ندای مسلمانان مظلوم در چین و ... شنیده نمی‌شود؟ آیا ما باید به آن کشورها هم لشکرکشی کرده‎ایم؟ آیا اقدام نظامی در دفاع از آنان لازم و ضروری است؟ ...؛
6. ما هم هشدار می‌دهیم: «خدا ناظر و حاضر است و «سرداران دیپلماسی» این انقلاب را حفاظت می‌کند و اگر کسی در حق آنها ظلم و جفا کند، عاقبت خوبی ندارد.»
سه_نقطه @noghteh3

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

با كدام استدلال براي حفظ بشار اسد ميليارد ها دلار هزينه كرديم
اكبر اعلمی
۱. طبق اظهارات سردار چهارباغی، دستکم تا آذرماه ۹۱ هنوز جانوری بنام #داعش ایجاد نشده بود و گروهی که بخش عمده‌ای از سرزمین سوریه به دستشان افتاده و تا پشت دیوارهای کاخ بشار اسد آمده بودند، مسلحین و مخالفین بشار اسد بودند.
۲. بشار و ارتش او چنان سنگدل و بی‌رحم هستند که اگر از یک برج تیری شلیک می‌شد، با شلیک توپ و تانک و هواپیما آن برج را به همراه ساکنینش یکجا با خاک یکسان می‌کردند تا جایی که سپاهیان ما هم به بخاطر این وحشیگیری به آنها معترض بودند.
۳. اکنون این پرسش مطرح است؛ در شرایطی که مردم ایران، محمدرضا شاه را که مطلقا قابل مقایسه با بشار نبود، تحمل نکرده و حکومت او را ساقط کردند، آیا انقلابیون و مخالفین سوری با وجود حاکمیت چنین دولت سنگدل و سرکوبگری که بخاطر یک تیراندازی از داخل یک برج، کل برج را منهدم و سرانجام نیز برای بقای خود صدها هزار نفر از مردم سوریه را بخاک و خون کشید، حق برکناری و براندازی او را نداشتند؟
اگر این حق را داشته‌اند ما با کدام استدلال در امور داخلی آنها دخالت کرده و برای حفظ بشار اسد میلیاردها دلار هزینه و بهترین جوانان را گوشت لب توپ کردیم و عاقبت سوریه نصیب دیگران شد!؟

محمود چهارباغی، فرمانده توپخانه سپاه در سوریه، ۶مهر۱۳۹۸:
«اگر آن‌طوری که ارتش سوریه با مردم خودش رفتار میکرد ما با اغتشاشات ۷۸ و ۸۸ برخورد کرده بودیم نصف مردم را کشته بودیم.
حضرت آقا حاج قاسم را فرستاد گفت برو بشار اسد را حفظ کن.
خدا عراق را تنبیه کرد، این کشور را کرد یک استان ایران.»
خب ما هم همینو میگیم! سپاه با داعش نجنگید بلکه با مردم معترض سوریه جنگید..
@Sahamnewsorg https://t.me/sahamnewsorg/55020

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

دیدگاه سعید حجاریان در مورد میدان و سوریه
سعید حجاریان : ‏سلمنا! ‎میدان رأس امور است؛ اما بالاخره نفهمیدیم در ‎سوریه ما نیروی زمینی روسیه بودیم یا ‎روسیه نیروی هوایی ما بود.

نوشته های مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

فرض اله نظری

''روسیه بلای جان خاورمیانه ''
حدود سه سال پیش مقاله ای تحت عنوان فوق نوشته بودم ،متاسفانه اصل مقاله را پیدا نکردم اما تیتروار به آن اشاره می کنم :
سوریه تا حدود نه سال پیش جزو آرامترین و با ثبات ترین کشورهای خاورمیانه بود
روسیه به جزنفت و گاز و کلاش (سمبل تسلیحات روسیه) تولیداتی قابل عرضه و قابل رقابت به بازارهای جهانی را ندارد
اروپا شدیدا ازنظر انرژی ( گاز و نفت ) به روسیه وابسته است
وابستگی اروپا به روسیه از نظر انرژی علاوه بر منافع اقتصادی ،یک نوع اهرم فشار ژیوپولتیک نیز می باشد (سکوت اروپا در مقابل تسخیر کریمه ناشی از همان اهرم فشاراست)
استقلال اروپا از انرژی روسیه برای روسیه حکم مرگ و زندگی را دارد ،بنابراین هیچ زمان نباید اروپا از این جهت بی نیاز به روسیه شود
سوریه تنها راه قابل رقابت برای صدورگاز ایران قطر و سایر کشورهای خلیج فارس به اروپاست
از حدود بیست سال پیش ایده صدور گاز ایران و قطر و....به اروپا شکل گرفت
کا گ ب نفوذ تاریخی در کشورهای منطقه بخصوص سوریه و ایران دارد بنابراین دست بکارشد همه ظرفیتهای اختلاف برانگیز مذهبی و قومی ...در سوریه را مهیا کرد
به محض شروع قراردادها و معاهدات و رایزنیهای بین کشورهای ایران سوریه اروپا قطر عربستان و کویت و......شیپور جنگ در سوریه نواخته شد
حدود هشت سال جنگ و نابودی زیر ساختهای سوریه و نا امنیها..........
خط صدور انرژی از منطقه خاورمیانه به اروپا به تاریخ پیوست و فراموش شد احیاء این خط حداقل برای بیست سال آینده محتمل نیست .
سوریه ویران شد هزینه جنگ پخش شد بین کشورهای ایران و عربستات و قطر و امارات و ........
اما
اروپا کمافی سابق وابسته به انرژی روسیه باقی ماند.
کشورهای دارای علم دیپلماتیک ، درک ژئوپولتیک چنین عمل میکنند
:امکانات کشورهای دیگر را با تاکتیکهای مختلف بخدمت می گیرند و با جامعه شناسی ملل سوار بر احساس دیگر ملتها میشوند در نتیجه منویات و منافع ملی خود را پیش می برند
ایران در طول تاریخ همواره زخمی و یا اسیر سیاستهای فرامرزی روسیه شده است.

نوشته های مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

واکنش مهاجرانی از انتشار مصاحبه محرمانه ظریف!!

چيزي بنام اسرار در كشورهاي جهان سوم شوخي بيشتر نيست! سازمانهای اطلاعاتی قدرتمند از خودمان به مسائل پشت پرده ما آگاه ترند و خيلی چيزای ديگه!
اصلا خيلي از حضرات با تلاش و ترفند همان سازمانها تا اينجا بالا آمده اند. كدام اسرار؟! كدام نوار؟ وقتي كاميون كاميون پرونده هاي فوق سري از پايتخت سرقت ميشه و دو هزار كيلومتر انطرف تر ميخندند. صحبت از كدام حفاظت ميكنيم؟ وقتي بيماری بزرگان كشور را انها چند سال زودتر ميفهمند واعلام ميكنن، كدام حفاظت؟
سالها داماد جمال عبدالناصر جاسوس عاليرتبه موساد بود و نميدانستند. سالها در مبلمان دفتر حافط اسد ميكروفن پيشرفته كار گذاشته بودند و تعداد عطسه های او را هم ميدانستند. اين حرفها كشكه!
حتي در مورد اطلاعات معمولي تجاری هم انها همه سوراخ سمبه هاي ما را دارند. چندي پيش وزارت بازرگاني ايران نياز ساليانه پارچه چادری ايران را نميدانست. سفارت كره جنوبي با متراژ دقيق. ميزان اين نياز را اعلام كرد!!!
سالها در صندلي هاي هواپيماهاي اير فرانس ميكروفن گذاشته بودند. تا از صحبتهاي تجار و صاحبان صنايع در حين پرواز اطلاعات كسب كنند. حالا چه كسی مسئول حفاظت در ارگانهای ايران است.؟ ممد ماستبند. كه جبهه بوده و حالا رئيس حفاظت شده. علي تنبوری كه چوپون بوده. چون پاك بوده وصوت قرانيش خوبه رئيس اطلاعات شده!! اينها ميخوان با ان سازمانهای پيشرفته مقابله كنن!؟
حالا از دستگاه های فوق سری پيشرفته شنود که بگذريم حتی با ماهواره صحبت در اطاق بسته را هم شنود ميكنند.
متاسفانه این حقیقت تلخ وجود دارد اما آن قسمت که می گوید «خیلی از حضرات با تلاش و ترفند همان سازمان های جاسوسی اینهمه آمدند بالا...» تلخ‌تر و واقعی تر بود مثلا یادتون هست BBC چگونه در انتخابات ریاست جمهوری به ستاد انتخاباتی یکی مبدل می شود؟ یا چگونه شد که دو برادر به مدت ده سال ریاست دو قوه را در دست داشتند؟ آیا واقعا در ایران یک نفر دیگر نبود؟ @j_sh_sammonjezi

This comment was minimized by the moderator on the site

بيانيه انجمن اسلامى جامعه پزشكى ايران در خصوص انتشار مصاحبه دكتر ظريف

بسم الله الرحمن الرحيم
در روزهاى گذشته فايل صوتى مربوط به مصاحبه وزير خارجه كشورمان جناب آقاى دكتر ظريف كه بخشى از پروژه ثبت تاريخ شفاهى دولت بود، بصورتى غير متعارف منتشر ؛ و واكنش هاى بسيارى را در سطح ايران و جهان برانگيخت.
در خصوص اين ماجرا نكات زير قابل تأمل است:

١-افشاى غيرقانونى اين مصاحبه توسط عوامل داخلى نفوذی و مشكوك و نیز رسانه‌اى كه اين مصاحبه را منتشر كرد (شبكه ايران اينترنشنال) و بازه زمانى انتشار اين گفتگو درست در زمان اوج مذاكرات بسيار حساس احياى برجام در وين؛ از يكسو و هجمه بى درنگ جريانى که سابقه‌ی ضدیّت با منافع ملی و کارشکنی در مذاکرات برجام و پس از آن‌ را در کارنامه خود دارد به شخص دكتر محمدجواد ظريف و جریان موفق دیپلماسی ایشان، ترديدى باقى نمى گذارد كه اقدام سرقت اين گفتگو و انتشار آن در شبكه سعودى، اقدامى كاملاً حساب شده بوده و با هدف تضعيف دستگاه ديپلماسى ايران و ناكام ماندن مذاكرات وين و شكست پروژه بازگشت آمريكا به برجام و لغو تحريم ها صورت گرفته است و لذا دستگاههاى اطلاعاتى و امنيتى بويژه نهادهايى كه با ذره بين در ميان احزاب و تشكل هاى قانونى و در ميان فعالان سياسى و صنفى بدنبال نفوذى و جاسوس مى گردند، قاعدتاً بايد توان خود را بر روى چنين سر نخ بزرگى متمركز كنند و روشن نمايند كه سود افشاى ناهنگام چنين اطلاعاتى به چه كشورهايى در منطقه و جهان و چه افراد و جرياناتى در داخل بر مى گردد.
٢- اما سخنان دكتر ظريف در بخش هايى از اين مصاحبه كه منتشر شده است، واجد تحليلى بسيار دقيق و موشكافانه از وضعيت سياست خارجى جمهورى اسلامى و وضعيت كشور در منطقه و جهان است. ايشان بصورتى تخصصى و آسيب شناسانه دلايل پيروزى ها و شكست هاى سياست خارجى را بيان كرده و نشان مى دهد كه دو وجه سياست هاى ديپلماتيك و ميدانى جمهورى اسلامى و نحوه تعامل و برهم كنش آنها چگونه وضعيت موجود كشور را رقم زده و كاميابى ها و ناكامى هاى سياست خارجى ايران ريشه در چه فرآيندهاى عميق و پيچيده اى دارد. دكتر ظريف بخوبى نشان مى دهد هر كجا كه سياست هاى ميدانى نظام ايجاب مى كرده است، ديپلماسى در خدمت آن قرار گرفته و باید سیاست‌های میدانی نیز در چارچوب مقررات و به سود موقعیت‌ها و ضرورت‌های دیپلماتیک باشد.
٣- دلواپسان و كاسبان تحريم و جريانى كه خود متهم كارشكنى هاى متعدد در مسير بهبود وضعيت سياست خارجى و حل اختلافات ايران با غرب و بيرون آمدن كشور از انزوا و بايكوت جهانى بوده و منافع خود را در تداوم انزوا و تحريم ايران مى بيند، به تعبير شخص دكتر ظريف «با تقليل بحثى تئوريك در مورد ارتباط دو وجه قدرت خارجى جمهورى اسلامى(ديپلماسى و ميدان) به بهانه اى براى دوگانه سازى نظاميان و ديپلمات هاو طبق عادت مألوف خود به پنهان شدن در پشت مقدسات و ارزش ها روى آورده و با دامن زدن به دوگانه جعلى ظريف-سليمانى مى كوشد بجاى پاسخگويى و پذيرش مسئوليت ناكامى ها، از محبوبيت سردار شهيد سليمانى براى كوبيدن دستگاه ديپلماسى كشور و تضعيف وزير امور خارجه استفاده كرده و حقايق موجود در اين تحليل آسيب شناسانه را به محاق ببرد.
٤- ادعاى مدعيان انقلابيگرى مبنى بر توهين ظريف به سردار سليمانى، نه تنها ادعايى دروغ و كذب محض است بلكه يك وارونه نمايى تمام عيار از تجليل هاى دكتر ظريف از شهيد سليمانى بوده و بعبارت روشنتر آنچه كاسبان تحريم و جريانهاى همسو با "نتانياهو/بن سلمان" را بشدت برآشفته كرده و تعادل روانى آنان را به هم زده است، پرده بردارى ظريف از تحميل اراده برخى از محافل قدرت به دستگاه ديپلماسى و فقدان همسويى لازم در اجزاء حاكميت براى توفيق دولت و در رأس آن وزارتخارجه براى تنش زدايى در منطقه، موفقيت برجام و لغو كامل تحريم هاست.
٥- اگرچه انتشار اين مصاحبه بصورتى مشكوك صورت گرفت، اما اين سخنان بصورت كارشناسانه نشان داد كه براى حل مشكلات سخت و پيچيده كشور در عرصه سياست خارجى و رفع انزواى جهانى و تحريم هاى كمرشكن راهى جز ايجاد توازن ميان دو وجه ميدان و ديپلماسى، توجه به مبانى قانونى و عرف بين الملل در تعاملات منطقه اى و جهانى، ضرورت توجه به رفع موانع عظيم اقتصادى و عقب ماندن كشور از چرخه توسعه از طريق كاهش تنش هاى منطقه اى و جهانى و گسترش ديپلماسى وجود ندارد.
٦- انجمن اسلامى جامعه پزشكى ايران ضمن تأكيد بر نگاه كارشناسانه وزير خارجه متعهد كشورمان جناب آقاى دكتر ظريف و حمايت قاطعانه از ايشان بعنوان پرچمدار نبرد ديپلماتيك براى دفاع از منافع ملى، بر ضرورت حفظ انسجام ملى در شرايط حساس مذاكرات احياى برجام تأكيد كرده و به دلواپسان و كاسبان تحريم و جريانات افراطى هشدار مى دهد بجای تحريف واقعيات و سنگ اندازى و تلاش براى
تخريب مذاكرات وين و ريختن آب به آسياب دشمن و بجاى جوسازى و سم پاشى علیه سربازان خط مقدم ديپلماسى كشور، هر چه زودتر اقدامات مخرب خود را متوقف كنند.
مردم ايران بخوبى متوجه تمام اين كارشكنى ها هستند و فريب تبليغات عوامفريبانه را نخواهند خورد. اين انجمن همچنين از رياست محترم جمهور انتظار دارد كه با قدرت و قاطعيت از وزارت امور خارجه و شخص آقاى دكتر ظريف حمايت كرده و چنانچه مى خواهد برجام بعنوان دستاورد تاريخى و بزرگ ديپلماسى كشور زنده مانده و لغو تحريم هاى ظالمانه آمريكا محقق شود، تسليم غوغاسالارى و جنجال هاى اقليت افراطى به بهانه انتشار اين مصاحبه نشود.

انجمن اسلامى جامعه پزشكى ايران

    دهم ارديبهشت ١٤٠٠

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

پشت پرده فایل صوتی اخیر ظریف چیست؟
مصاحبه با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، در قالب پروژه ای عظیم به تهیه کنندگی «حسام الدین آشنا» رئیس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری و با حضور خود وی، سید دیاکو حسینی و هاشم یکه زارع و با اجرای سعید لیلاز، روز ششم اسفندماه سال ۱۳۹۹ ، در استودیو برنامه «سلام صبح بخیر» شبکه سه سیما در باغ کتاب تهران با مديريت سيد محمد حسين حجازي پسر حجت الاسلام حجازي از دفتر رهبري ، ضبط شده است.
استودیویی بسیار مجهز که به رنگ بنفش طراحی شده و مبلمانی ساده دارد که مصاحبه کننده و مصاحبه شونده روبروی هم قرار میگیرند.
در این چیدمان، آشنا، حسینی و یکه زارع، در ردیفی جداگانه در پشت سر لیلاز قرار میگیرند که در طی مصاحبه چند بار به علت صحبت با یکدیگر باعث حواس پرتی ظریف شده و وی به آنها تذکر میدهد.
کل مصاحبه هفت ساعت بوده که طی دو جلسه سه ساعت و نیمه ضبط شده است.
نام این برنامه، «آنسوی دولت» است که علاوه بر ضبط رادیویی و تلویزیونی با کیفیت بسیار بالا، قرار بوده در قالب DVD و کتاب هم نگهداری و در صورت لزوم برخی بخشهای آن منتشر شود.
این برنامه سال گذشته از سوی محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور به حسام الدین آشنا پیشنهاد شد و واعظی تا امروز هم به شدت پیگیر ضبط این برنامه است.
هدف از تولید این برنامه، حفظ و نشر تاریخ شفاهی دولت هشت ساله تدبیر و امید عنوان شده است. در این برنامه علاوه بر مصاحبه با حدود ۱۳ تن از وزرا و معاونین رئیس جمهور، با برخی از سیاستمداران برجسته از صدر انقلاب تا امروز نیز مصاحبه شده است.
گفته میشود سید ابوالحسن بنی صدر نیز از جمله مصاحبه شوندگان این پروژه است که مصاحبه با او به صورت اسکایپی ضبط شده است.
گفته میشود یک نسخه از این برنامه، اواسط اسفندماه ۹۹ از سوی یک نهاد امنیتی، به پیوست یک گزارش، تقدیم یک مقام عالی‌رتبه شده است.
شنیده شده تصمیم به تعجیل در پخش مجموعه تلویزیونی گاندو، مستند داستان اتم، مستند فروشنده و... در فروردین ماه، پس از آن اتخاذ شد که مشخص شد، ظریف چنین اظهاراتی را در مصاحبه مطرح کرده است.
تحلیل اولیه از علت درز دادن این مصاحبه این است که با توجه به احتمال نامزدی ظریف در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ، مقدمات رد صلاحیت قطعی و حتی استیضاح یا محاکمه وی فراهم شود تا با توجه به محبوبیتی که در افکار عمومی دارد، دولت طی مدت باقیمانده تا انتخابات، اقدام به مظلوم نمایی و جذب و جلب آرای سرگردان و خاکستری نموده و بار دیگر مانند سال های ۹۲ و ۹۶ ، با دوگانه سازی از مذاکره و
مقاومت و قطبی کردن انتخابات، بخت پیروزی نامزد مد نظر دولت را که احتمالا کنند.
دیاکو حسینی که قائل به عدم دخالت دین و ایدئولوژی در سیاست و دیپلماسی است سال گذشته کتابی نوشته که در آن، چند فصل را به نقش سپاه در بی ثباتی کشور و منطقه و ضربه به منافع ملی و معیشت و رفاه مردم اختصاص داده است.
وی که ماه گذشته چند روز تحت بازجویی قرار داشته تصمیم دارد این کتاب خود را بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شوراها منتشر کند و چنانچه با چاپ آن موافقت نشود نسخه پی دی اف آن را در اینترنت منتشر خواهد کرد.
دیاکو حسینی، از مشاوران ارشد ظریف و طراح نظریه منطقه قدرتمند است که از سوی حسن روحانی و ظریف مطرح شد.

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

ردپای روسیه در رسانه‌های سپاه؛ «مستقیم، بیت رهبری»

Posted: 01 May 2021 03:05 AM PDT

انتشار فایل صوتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، و اشارات او دربارهٔ برنامه و «ارادهٔ روسیه» برای شکل‌دهیِ مناسبات سیاست خارجی ایران به‌ویژه در زمینهٔ برجام و جنگ سوریه، بحث‌های گسترده‌ای را دربارهٔ میزان تسلط دولت روسیه و نفوذ آن در سیاست‌های جمهوری اسلامی رقم زده است.

رادیو فردا پیش از این در گزارشی چهار قسمتی به‌طور مفصل به موضوع احتمال نفوذ روسیه در دستگاه‌های اطلاعاتی ایران اشاره کرده بود که با واکنش لوان جاگاریان، سفیر روسیه در تهران، نیز مواجه شد. آقای جاگاریان در مصاحبهٔ ۲۷ خرداد سال گذشته با روزنامهٔ اعتماد انتشار چنین مطالبی را لطمه به «رابطهٔ دوستانه ایران و روسیه» توصیف کرد.

بازخوانی خلاصه گزارش رادیو فردا در روزهایی که وزیر خارجه ایران ابعاد تازه‌ای از روابط پنهان ایران و روسیه را فاش کرده است، می‌تواند درک دقیق‌تری از ابعاد مختلف تلاش‌ نهادهای امنیتی و سیاسی روسیه در مورد ایران به دست دهد.

از سال ۱۳۸۸ با موافقت و فرمان علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، بخش تازه‌ای در ساختار اطلاعاتی سپاه به‌عنوان «سازمان اطلاعات سپاه» سامان یافت که در طول ۱۳ سال گذشته نه تنها به یک نهاد موازی اطلاعاتی که به قدرت برتر و تعیین‌کنندهٔ اطلاعاتی تبدیل شده است.

دامنه‌ٔ فعالیت این نهاد از پرونده‌های اقتصادی مثل بازداشت بابک زنجانی یا خرده‌متخلفان اقتصادی در شهرستان‌ها تا پرونده‌ محیط‌زیستی‌ها، فعالان کانال‌های تلگرامی، تعقیب و بازداشت مشاوران تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و حتی طرح‌هایی چون «ممنوعیت کودک‌‌همسری» را در بر می‌گیرد.

در ماجرای طرح «ممنوعیت کودک‌همسری» که در مجلس دهم پیگیری می‌شد، ایدهٔ محوری مخالفت رسانه‌های نزدیک به سپاه این بود که این طرح منجر به کاهش جمعیت جهان اسلام می‌شود و افراد نفوذی قصد تصویب چنین طرحی دارند.

این ایده اما پیش از طرح در رسانه‌های سپاه، توسط منابع اطلاعاتی روسی مطرح شده بود.

میلنا زمیلجانیچ نام یک تحلیلگر روسی است که مطلب مفصلی دربارهٔ طرح‌های آمریکا برای کاهش جمعیت جهان با هدف تسلط بیشتر بر جهان در «صدای روسیه» نوشت. پس از آن این مطلب به وب‌سایت مشرق‌نیوز، رسانه‌ نزدیک به سپاه، راه یافت و شد مبنای گزارش‌های بعدی همین وب‌سایت و خبرگزاری فارس و روزنامهٔ کیهان.

دیدار ولادیمیر پوتین و علی خامنه‌ای در تهران، ۲۰۱۵، با حضور محمدجواد ظریف و علی‌اکبر ولایتی
یک نمونهٔ دیگر که تا سخنرانی‌های خامنه‌ای راه یافت، این بود که کرونا ساختهٔ آمریکایی‌هاست. در راه بسط این شایعه، دو گروه به موازات هم فعالیت می‌کردند؛ گروهی در روسیه و چهره‌ای چون «ایگور نیکولین، دانشمند و زیست‌شناس روس که قبلاً در کمیتهٔ سلاح بیولوژیک روسیه فعالیت کرده»، می‌گفتند «ویروس کرونا سلاح بیولوژیک آمریکاست که از آن برای کنار زدن دشمنان خود از جمله چین و ایران استفاده می‌کند».

همزمان در تهران چهره‌هایی در تهران مثل علی کرمی و نادر طالب‌زاده در شبکه افق صداوسیما که زیر نظر سپاه اداره می‌شود، این حرف‌ها را تکرار می‌کردند و خامنه‌ای هم در سخنرانی‌‌اش می‌گفت آمریکایی‌ها با «استفاده از آشنایی‌های ژنتیک ایرانی»، یک بخش ویروس کرونا را «برای ایران بالخصوص درست» کرده‌اند.

روس‌ها برای کروناهراسی دامنه‌ٔ این تخیلات را گسترش هم دادند و «ویتالی پتروف، عضو سازمان اطلاعات و امنیت ملی روسیه» گفت که ورود آمریکا به «حوزهٔ بیولوژیکی» با هدف تضعیف و براندازی نظام در ایران آغاز» شده و از طریق آزمایشگاه‌هایی در گرجستان ویروس کرونا را به ایران منتقل کرده است.

همین حرف‌ها را همان زمان رضا سراج، کارشناس امنیتی رسانه‌های سپاه، تکرار می‌کرد و بر نقش موساد در چنین پروژه‌ای نیز اصرار می‌شد.

به موازات تکرار انگاره‌های روسی در رسانه‌های سپاه، تقدیس پوتین و شیفتگی نسبت به او که خامنه‌ای او را «مرد عمل» خوانده نیز یک دستورکار همیشگی رسانه‌های سپاه است.

تصویرسازی از پوتین در حال مشت زدن به رئیس‌جمهور آمریکا، این‌که پوتین ظاهراً در یک نشستی صندلی را از زیر پای اردوغان می‌کشد، تصویرسازی پیروزمندانه از پوتین در سوریه، تمجید از جدیت لاوروف و نظایر این‌ها نمونه‌های متعددی هستند که در رسانه‌های سپاه بازتاب یافته‌اند و عمدهٔ این خبرها با تمرکز بر مقایسهٔ دولت پوتین و روحانی و تأکید بر درست بودن سیاست‌های دولت پوتین از جمله در حوزهٔ افزایش جمعیت، برخورد با آمریکا، سیاست‌های منطقه‌ای و «اینترنت ملی» است.

این مورد آخری مهم است، چون در سال‌های اخیر یکی از مواردی که رسانه‌های امنیتی با حسرت از آن یاد می‌کنند این است که رهبر ایران قبل از روس‌ها دربارهٔ اهمیت اینترنت ملی حرف زده بود، اما روس‌ها زودتر از دولت روحانی به آن عمل کردند.

در کنار تصویرسازی شیفته‌وار از پوتین، دفاع شدید از ائتلاف با روسیه و سیاست منطقه‌ای ولایت فقیه یکی دیگر از دستورکارهای رسانه‌های وابسته به سپاه پاسداران بوده است.

برای نمونه، بعد از استفادهٔ هواپیماهای روسیه از بعضی پایگاه‌های ایران برای عملیات در سوریه، نقدهایی در فضای سیاسی و رسانه‌ای علیه این کار مطرح شد، اما رسانه‌های امنیتی سپاه به‌شدت به دفاع از آن و پاسخگویی و حمله به منتقدان پرداختند.

محمدجواد ظریف در فایل صوتی اخیر می‌گوید این تحرکات جاری شدنِ «ارادهٔ روس‌ها» برای درگیر کردن بیشتر ایران در جنگ سوریه بوده، ولی در آن زمان، رسانه‌های سپاه متفق‌القول تأکید داشتند که «جمهوری اسلامی به دلایل اعتقادی و همچنین برای حفظ امنیتش» باید در جنگ سوریه بیشتر درگیر می‌شد و حضور هواپیماهای روسی در پایگاه ایران «کمک به تحقق اهداف منطقه‌ای ایران» بوده است.

نمونهٔ این تحلیل‌ها که از زبان چهره‌هایی چون مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار و برادر رئیس سازمان اطلاعات سپاه، یا رضا سراج، تحلیلگر رسانه‌های سپاه، بیان می‌شد، یک خط مشترک داشت: «شکل‌گیری قطب قدرتمند جهانی با محوریت ایران و همراهی روسیه و اعضای محور مقاومت» باعث شده «منطقه و جهان در آستانه تحولات شگرف استراتژیک و ژئوپولتیک» قرار بگیرند.

آن‌ها از این‌که پوتین از فرودگاه «مستقیم به بیت رهبری» می‌رود، شادمانی می‌کردند و هدیه قرآن پوتین به خامنه‌ای «معنادار» می‌خواندند، حرف‌های خودشان درباره پوتین هم «معنادار» بود. رسانه‌های سپاه پاسداران در سال‌های اخیر با تصویرسازی از پوتین به‌عنوان یکی از «رهبران مقاومت» او را شریک مطمئن ایران جا زده‌اند.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز با تأکید بر سیاست «نگاه به شرق» و توصیف پوتین به‌عنوان «مرد عمل» مهر تأیید می‌زد بر این تصویرسازی‌ها.

این هماهنگی محسوس که ردپای آن از تیتر روزنامهٔ وطن‌ امروز، تحلیل مشرق نیوز، برنامه‌های شبکه افق، ستون یادداشت روز روزنامهٔ کیهان، خبرهای خبرگزاری فارس و سخنرانی‌های رهبر جمهوری اسلامی پیداست، مثل یک شبکهٔ منظم «اراده روسیه» را جاری می‌کند، قوی نشان می‌دهد و الگو می‌پندارد. «میدان» این‌جاست.

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

ظریف و حکایت همیشگی نزاع اهل قلم و اهل شمشیر

Posted: 01 May 2021 03:39 AM PDT

حسن حضرتی

پوشه صوتی مصاحبه سعید لیلاز با ظریف برای ما اهل تاریخ یادآور نزاع دائمی اهل قلم و اهل شمشیر در تاریخ ایران است. گرچه این نزاع مختص تاریخ ما و جامعه ما نیست ولی گویا در نظام های پاتریمونیال شدت و غلظت بیشتری دارد. قدیم و جدید هم نمی شناسد، از سپیده دم تاریخ بوده تا اکنون. یک زمانی به اشتباه می گفتند دعوای اهل قلم و اهل شمشیر دعوای ایرانیان و انیرانیان است. اهل قلم را دیوانیان ایرانی و اهل شمشیر را امرای نظامی عرب و ترک و مغول معرفی می کردند. به اشتباه تصور می کردند که اگر قدرت به دست ایرانیان بیفتد و اهل قلم و اهل شمشیر هر دو ایرانی باشند، این دعوا هم تمام می شود. با روی کار آمدن صفویان و به دنبال آن تشکیل دولت های فراگیر ایرانی، باز این دعوا همچنان ادامه یافت. وزیرکشی تمام نشد. قائم مقام و امیرکبیر هم همان بلا سرشان آمد که قرنها پیشتر حسنک وزیر و عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک طوسی و دهها وزیر دیگر عاقبت شان بود. معلوم شد این دعوا ریشه قومی و نژادی نداشت بل نزاعی کارکردی بوده و است.

این نزاع اهل قلم و اهل شمشیر در تاریخ ما گرچه هیچ وقت پایانی نداشته و ندارد، اما تاریخ گواهی می دهد این کشور بیشتر وابسته به زور میرزایی بود تا زور جنگی. شاید هم علتش آن بود که عموماً جنگ هایش با قدرتهایی بزرگ تر از خودش بود: مغولها، ترکها، روس ها، عثمانی ها. از این رو طبیعی بود که بیشتر به عقل و درایت سیاستمداران اش تکیه کند تا توپ و تفنگ سپاهیانش.

پس حرف های آقای ظریف حداقل برای ما اهل تاریخ به قول فرهنگستانی ها هیچ شگفتانه‌‌ای نداشت. آنچه او گفت داستان پرتکرار تاریخ این سرزمین و احیاناً خیلی از سرزمین های دیگر است.

ظریف در این گفتگو به زیبایی گفت نگران تاریخ نباشید. گویی او به نیکی بزرگترین رسالت تاریخ را می شناسد: افشای حقایق.
سعید لیلاز عزیز دکترای تاریخ دارد ولی نه ما و نه غیرتاریخی ها او را تاریخدان نمی دانند. خودش هم قبول دارد که بیشتر به اقتصاددانی شهره است. اما گمان نمی کنم کسی باور داشته باشد که او می تواند خبرنگار و مصاحبه کننده خوبی باشد. او نشان داد کاملاً در این عرصه بی استعداد است. زیاد حرف زدن هایش، قطع مکرر سخنان ظریف، شوخی با حرف های جدی مصاحبه شونده و … از ایرادات بزرگ کار او در این گفتگو بود که روی اعصاب شنونده می رفت. کاش بیشتر سکوت می کرد تا وزیر دانا فرصت بیشتری برای سخن گفتن با آیندگان پیدا می کرد.

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

آقای رئیس جمهور؛ اگر حرفهایِ ظریف حقیقت داشته باشد، فایده ۲۴میلیون رای بشما چه بود؟

Posted: 30 Apr 2021 02:00 AM PDT

صادق زیباکلام

ایکاش جناب آقای رئیس جمهور بزرگوار، که به حقوقدان بودن‌شان مباهات میفرمایند، بجایِ عصبانیت و بکار بردنِ الفاظِ ناشایست، باین پرسش ساده پاسخ میدادید که آیا حرفهایِ وزیر خارجه‌شان حقیقت داشت یا خیر؟

جناب روحانی بزرگوار
موضوع اصلی این نیست که چه کسی، آن فایل را لو داده. بلکه پاسخ به این پرسش بنیادی است که سیاستها و تصمیمات سرنوشت‌ساز کشور، آیا حسب قانون اساسی نمیبایستی توسط قوه مجریه که برگزیده مردم و پاسخگو به مجلس است صورت بگیرند؟ درحالیکه حسب ادعای وزیر خارجه‌تان، تصمیمات در جای دیگری که نه منتخب مردم است و نه پاسخگو، اتخاذ می شوند.

جناب رئیس جمهور حقوقدان
موضوع این نیست که چه کسی فایل را در اختیارِ ایران اینترنشنال قرار داده. اگر صرفا ثلث حرفهای ظریف واقعیت داشته باشد، در آنصورت این سئوال مطرح میشود که پس قوه مجریه، شرکت در انتخابات و فایده آن بیست و چهار میلیون رای به جنابعالی چه بود؟ آیا غیر از این است که اگر مردم‌ در انتخابات شرکت نمیکردند یا فرد دیگری انتخاب شده بود، آن سیاستها همچنان طابق النعل بالنعل اجرا می شدند؟

مجلس تمام گشت و به آخررسیدعمر
ماهمچنان در اول وصف تو مانده ایم

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

برجام، آینه تمام نمای حکمرانی پر از تناقض
غلامرضا مصدق
برجام در تاريخ خواهد ماند و در آینده نزدیک و دور موضوع ده ها و شاید صدها تز كارشناسي ارشد و دكتري خواهد شد، نه به اين دليل كه توافقی مهم است، بلکه به این دلیل که در برخورد ذینفعان ایرانی و خارجی با این توافق، چنان تضادهای عجيب و غريبي دیده می‌شود که در خاطره تاریخی بشریت تا بحال چنین مورد مشابهی مشاهده نشده است. معمولاً هر قرارداد یا توافق یا منجر به برد - برد طرفین می‌شود یا موجب برد یک طرف و باخت طرف دیگر است، اما برجام به زعم مخالفانش اعم از ترامپ، اسرائیل، عربستان، صدا و سیما و تندروهای وطنی، از هر جهت برای طرفین باخت محض است!!

در حالیکه ترامپ برجام را بدترین توافق تاریخ آمریکا با یک کشور دیگر میداند ، از نظر مخالفان ایرانی برجام هم این توافق کمتر از ترکمنچای نیست .
اسرائیل و عربستان آنرا بدترین توافق برای امنیت ملی خود میدانند ، تندروهای وطنی هم برجام را در ضدیت کامل با امنیت ملی ایران می‌دانند.

اگر چه به ظاهر بین مخالفان سرسخت داخلی و خارجی برجام هیچ سنخیت و ارتباط معناداری بجز تشنه به خون هم بودن وجود ندارد، اما در مخالفت سرسختانه با این توافق کاملاً با هم هماهنگ ، یکدل و هم جهت هستند و برای عقیم کردن آن از انجام هیچ کاری رویگردان نیستند. جالب اینکه ما با اسرائیل بجز در مورد مخالفت با برجام در هیچ موردی حتی به اندازه سر سوزنی توافق نداریم.

ترامپ، جمهوری خواهان، اسرائیل و عربستان معتقدند ایران در این توافق کلاه گشادی سر آمریکا گذاشته در مقابل تندروهای انقلابی، رسانه ملی و کیهان به جد عقیده دارند که این آمریکاست که سر ایران کلاه گذاشته است.

در حالیکه آمریکا با قبول هزینه زیاد اخلاقی و سياسي با پشت پا زدن به پیمانی که به همراه قدرتهاي جهاني و سازمان ملل آنرا امضاء كرده یک جانبه از برجام خارج شده ، ایران هنوز سه سال بعد از خروج آمریکا از این توافق با وجود قرار گرفتن در موضع برتر اخلاقی ، از فرصت طلایی خروج آمریکا استفاده نکرده تا خود را بزعم دلواپسان وطنی از شر این توافق خسارتبار رها سازد.

در حالیکه نطفه برجام در دو سال پایانی ریاست جمهوری احمدی نژاد با تصمیم نظام بسته شد و بعد از امضاء توسط شوراي امنيت ملي، مجلس نهم با اكثريت مطلق اصولگرا و شوراي نگهبان مهر تاييد خورده ، ولي از دید رسانه ملي و مخالفان داخلي ، در اين ميان فقط سر روحاني و ظريف كلاه رفته که نخوانده آنرا امضاء كرده اند ، اما چرا بقیه ارکان قدرت و مقامات عالیه نظام نخوانده تایید کرده اند ، عزیزان دلواپس هیچ توضیحی نمی‌دهند.

در حاليكه براساس برنامه هاي صدا و سيما آمريكا از طريق " گروه بين المللي بحران " كل طرح برجام را از قبل نوشته و روحاني و ظريف ساده لوح آنرا چشم بسته قبول و امضاء كردند، سريالي پرخرج به نام گاندو ساخته كه اثبات ميكند شمار فراوانی جاسوس آمريكا در هيئت مذاكره كننده ايراني بوده اند، اینکه چرا حالا که از اول کل برجام نقشه آمریکا بوده پس دیگر چه نیازی به جاسوس در هيئت ايراني داشته، فقط خدا می‌داند.

در حالیکه همین حالا گروهی بعنوان نماينده رسمی ایران با هزینه بیت المال در اروپا در حال مذاکره با ۱+ ۵ برای احیای برجام هستند ، همزمان گروهی دیگر در صدا و سیما با هزینه همان بیت المال در حال برنامه سازی برای برهم زدن برجام هستند .

برجام چه به نتیجه برسد و چه نرسد بعنوان یک نمونه ، آینه تمام نمایی از تضادهای عجیب و غریب شيوه حكمرانی ماست و بخوبی نشان می‌دهد که چرا هیچ مشکلی از مشکلات بیشمار ما حل نمی‌شود بلکه روز به روز بر عمق و تعداد آنها افزوده می‌شود . حکایت ایران امروز ما مثل قایقی است که دو سرنشین آن در جهت خلاف هم پارو میزنند .

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

یک سوال از کاسبان تحریم در باره سردار شهید قاسم سلیمانی
رحمت‌اله بیگدلی
توهین ناجوانمردانه حمید رسایی به سردار شهید قاسم سلیمانی
حمیدرسایی از دلواپسان‌ مشهور‌ این توییت را چند سال پیش علیه سردار بزرگ جهان اسلام سپهبدِ شهید قاسم سلیمانی به‌ خاطر حمایت سردار از مواضع دکتر روحانی نوشت.
در پی سخنان‌ دکترروحانی در سفر استراتژیکش به سویس و اتریش، سردارسلیمانی خطاب به دکتر روحانی نوشت:
«دست شما را برای ایراد این سخنان به‌موقع، حکیمانه و صحیح می‌بوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد، در خدمت هستیم.»
چرا آن زمان که حمیدرسایی خودتان سردار شهید قاسم سلیمانی را بوسه‌زن بر دستان اشعث کندی و ابو موسی اشعری معرفی و به او توهین کرد رگ گردنتان باد نکرد و مدافع سردار شهید نشدید، اما پس از شهادت آن بزرگوار‌ با نشر اکاذیب در پی مصادره احساسات مردم نسبت‌ به‌وی برآمده‌اید؟!
امام علی(ع) در باره تندروان جاهل فرمود:
«لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفْرِطا أو مُفَرِّطا؛
نادان را نبينى، مگر افراط‌گر يا تفريط‌گر.»
کاسبان_تحریم

ظریف: چرا حرف ترامپ در باره قدرت نظامی ما در "میدان" حجت است اما حرفش در باره دیپلماسی حجت نیست؟ وقتی روزنامه جورزالم پست می گوید: ایرانی ها در دیپلماسی بی نظیرند، حرفش حجت نیست اما وقتی می گوید دست ما را در منطقه بستند، حجت است؟

«بُت تراشی و بُت پرستی ممنوع!»
غُلو، تابوسازی، ایجاد خط قرمزهای بیجا، شخص محوری و بت تراشی از شخصیتهای خاص، عیب بسیار بزرگی است که در بین ما ایرانیان، همیشه رواج جدی داشته و دارد!
در فضای مجازی دیدم که برخی افراد و جریانات سیاسی، بعنوان مثلاً دفاع از سردار سلیمانی هر آنچه خواسته اند را نثار دکتر ظریف نموده و جوری حرف زده اند که گویی سردار سلیمانی معصومی بوده که مستقیماً از آسمان نازل شده تا بعنوان فرشته نجات ملّت ایران کارهایی بکند که...
یادمان رفته که هرکس پا به میدانِ مدیریت و اجراء می‌گذارد ممکن الخطایی است که نقد عملکرد او جزء حقوق مسلّم مردمی است که او را بر کرسی آن منصب نشانده اند و اگر نقد و پاسخگویی نباشد نتیجه، همین منجلاب فلاکت باری خواهد بود که غرق در آنیم و همچنانکه میفرماید حیات علم به نقد و رد عالمانه است «حیاتُ العلمِ بالنّقدِ و الرّد» قطعاً حیات و پویایی اجتماع نیز به نقد و پاسخگو کردن مدیران و کارگزاران آن است.
هیچ فرقی بین ظریف و سلیمانی وجود ندارد
نه یکی پسر امام صادق است و نه دیگری پسر معاویه!
ضمن اینکه فرضاً اگر اینچنین نیز بود باز هم تفاوتی در موضوع نداشت و ما حق نداشتیم تا از افراد بُت ساخته و آنها را در هالهٔ تقدّسی بپیچیم که کسی حق حرف زدن درمورد عملکردشان را نداشته باشد.
به هر حال وضع موجود کشور دستپخت همین مدیران و کارگزارانی است که می‌بینیم و کسی از جهنّم یا کرات دیگر نیامده تا با مدیریت غلط و سیاست‌گذاری‌های فاجعه بارش ما را در تمام زمینه ها به روز سیاه بنشاند.
اینکه مرتباً گفته میشود چرا رهبری علیرغم انبوه اختیارات و قدرت مطلقه اش پاسخگو نیست و بی توجهی میشود یکی از علت‌هایش همین است که ما حتی نمیخواهیم و نمی پذیریم عملکرد مجریان صددرصد مطیع اوامرِ او را نیز به نقد کشیده و ضمن شفاف سازی امور، پاسخگوی شان نماییم.
اینکه از امثال سردارسلیمانی، که هم محاسن زیادی داشته و هم معایب درخور توجهی، «بُت بسازیم» و با حرف‌ها و مواضع غالیانه، شرایطی درست کنیم که احدی جرأت حرف زدن نداشته باشد جز تخریب آینده خود و نابودی کشورمان ارمغان دیگری نخواهد داشت و با هیچ عقل و منطق مشروعی نیز سازگار نمی باشد.
آقای دکتر ظریف حرف های بسیار مهمی زد و با نام مستعار «میدان» پرده از حقایق فوق تلخی برداشت که ضمن تشکر عمیق از او، اگر عاجلاً کالبد شکافی و علاج نشود هلاکت مان قطعی است چه رسد به اینکه بخواهند به صورت حق بجانب گارد گرفته و به جای پاسخگویی، گردو خاک به پا نموده و طلبکاری نمایند!
و در این صورت وای به حال ملّتی که با خودسانسوری و بت تراشی مشغول بت پرستی های نوینی شود که جز نابودی خویش و نسل‌های پیش رو ثمری نخواهد داشت.
اصفهان اکبر دانش سرارودی اردیبهشت ۱۴۰۰ https://t.me/NegahyDigar

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

"خون حاج قاسم!"
در جمهوری اسلامی همه چیز دستمایه تسویه حساب قرار می گیرد؛
خدا
اسلام
انقلاب
حجاب
ولایت فقیه
و البته آخرینش خون حاج قاسم!
هنوز که هنوز است وقتی نقدی به نحوه‌ی حکمرانی در جمهوری اسلامی می‌شود، گروهی بانگ برمی‌آورند که مگر حاج قاسم در وصیت نامه اش نگفت جمهوری اسلامی حرم است؟ مگر حاج قاسم در مورد رهبری نگفت ایشان فلان است و...
خون حاج قاسم را کرده اند چماق که بزنند در دهان هر کسی که حرف متفاوتی می زند و انتقادی می‌کند!
آخرین نمونه اش اظهارات سردار خلبان سابق که می خواهد با خون حاج قاسم برخی‌ها را از ریشه درآورد.
خب شما که اختیار قانونی دارید برای پرسش و استیضاح و... اگر عرضه دارید همين مثلا غرب گراها را قانونی لنگشان کنید، چرا از خون حاج قاسم مایه می گذارید؟!
چرا نمی گویید شما آنقدر از راس امور خارج اید که توان یک پرسش ساده از مسببان واقعی وضع امروز را نه تنها ندارید، که خود نیز در آن شریک شده اید؟!
درثانی این خون حاج قاسم، کاری به فساد شهرداری و عیسی شریفی و هلدینگ یاس و املاک نجومی و شهر فروشی و مال سازی و جناح خودتان ندارد و فقط زورش به لیبرال ها رسیده است؟! خون حاج قاسم کاری به آن شیخ های کارخانه و کمپانی دار ندارد؟!
دست از خون حاج قاسم بردارید
خون حاج قاسم را مصادره حزب و جناح و باندتان نکنید. خون حاج قاسم را مصرف نکنید. حاج قاسم برای همه ی این ملت بود و هست، حتی آنها که دل خوشی از نظام ندارند. حتی کسانی که یک بار نه به شما که به هیچکس رأی ندادند اما برای آن مرد به پاس فداکاری هایش احترام قائل اند...
سلمان کدیور (با اندکی ویرایش)
@Haghighatznu
@montakhabsal
http://Instagram.com/Haghighatznu

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

حرف_حساب...
اگر راست می‌گویید این را "علاج" کنید!
یادداشتی از : احمد زیدآبادی
شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان خارج از کشور برای جمهوری اسلامی دردسر بزرگی شده‌اند.
این موضوع در ادبیات به شدت خشمگینانۀ حسن روحانی نسبت به انتشار فایل مصاحبۀ ظریف در تلویزیون ایران اینترنشنال به وضوح نمایان شد.
واقعیت این است که شبکۀ ایران اینترنشنال، سیاست‌ها و عملکرد کلیت نظام جمهوری اسلامی را هدف بمباران خبری و تحلیلی شبانه روزی قرار می‌دهد، سبکِ کاری که مخالفان، منتقدان و طرفدارانی در بین نیروهای مختلف اجتماعی دارد.
در اینجا بحث بر سر پرسش‌هایی از قبیل اینکه وظیفۀ رسانه دقیقاً چیست؟
رسانۀ حرفه‌ای چه مشخصات و ویژگی‌هایی دارد؟
منبع تأمین مالی رسانه چه تأثیری بر جهت‌گیری خبری آن می‌گذارد؟
بی‌طرفی در امر اطلاع‌رسانی تا چه اندازه امکانپذیر و ادعای آن تا چه میزان محلِ اعتناست؟
و.... مشکلی را حل نم‌‌کند
چرا که رسانه از جنس امور تفهمی است و فقط به میزان محدودی آن هم عمدتاً در بارۀ معیارهای صحت و اعتبار "خبر" می‌توان ضوابط و قواعدی اجماعی برای تولیدات آن تعریف کرد.

در واقع مسئلۀ اصلی این است که چرا چنین وضعیتی پیش آمده است؟
به نظرم مسئولان جمهوری اسلامی به جای ابراز خشم باید این مسئله را از زاویۀ دیگری بنگرند.

در حقیقت بیشتر افرادی که در خارج از کشور در رسانه‌هایی مانند ایران اینترنشنال مشغول به کار شده‌اند، فعالان رسانه‌ای یا روزنامه‌نگارانی هستند که روزگاری در همین کشور در مطبوعات و رسانه‌های داخلی مشغول به کار بوده‌اند اما هر کدام به دلایلی مانند بیکاری ناشی از توقیف نشریه، تعقیب قضایی به علت عقاید یا اظهارات خود، دریافت حکم زندان به دلیل گرایش سیاسی یا سبک زندگی و یا کلاً احساس تنگنا و فشار از فضایی که هر نوع کار معمول و معنادار را از آنها سلب کرده است، عملاً از کشور خود آواره شده‌اند.

از طرفی، راه تردد و رفت و آمد آنها به کشور بسته شده است به طوری که امکان تجدید خاطره و دیدار با خانواده و دوستان و زادگاه خود را ندارند و حتی در مراسم سوگواری نزدیکترین عزیزان خود هم فرصت حضور پیدا نمی‌کنند.

علاوه بر این، نام همگی نیز ظاهراً در لیست سیاهِ ممنوع‌المعاملگی گنجانده شده است تا همۀ پیوندهای آنها با وطن گسسته و ریشه‌های هویتی‌شان خشکیده شود!

با چنین وضعیتی چطور می‌توان انتظار خونسردی و بی‌طرفی از جانب بسیاری از آنها را داشت؟

افرادی با احساسِ غربت و آوارگی و دورافتادگی و تبعید و تبعیض و فشار به فرض هم که بکوشند نسبت به مسّبب شرایط‌شان، بی‌طرف باشند اما مگر ناخودآگاهشان چنین اجازه‌ای به آنها می‌دهد؟

همین وضعیت بر شمار بسیاری از مهاجران و تبعیدیان از فعالان سیاسی گرفته تا چهره‌های هنری نیز حکمفرماست.
بسیاری از خوانندگان و هنرپیشه‌گان از ابتدای انقلاب، مجبور به مهاجرت شده‌اند.
بیش از نیمی از عمر معمّرترین آنها در غربت سپری شده و شماری از آنها با حسرتِ دیدار وطن سر بر بالین خاک نهاده‌اند.

کسی که به هر دلیلی از دیدارِ عزیزترین محبوب خود محروم شود چطور ممکن است بر مسببان محرومیتش خشم نگیرد و خواهان نزول هر بلایی بر آنها نشود؟

بنابراین، آقای روحانی که با این میزان از خشم و نفرت در بارۀ برخی از آنها سخن می‌گوید شایسته است لحظه‌ای نیز به دلایل خشم و نفرتِ متقابل آنان بیاندیشد.

بسیاری از ایرانیان خارج از کشور، چهار سال پیش به این امید که راه رفت و آمدشان به کشور گشوده شود در مقابل مراکز رأی‌گیری در سفارتخانه‌های ایران صف بستند و به حسن روحانی رأی دادند، اما او در این مسیر کدام گام را برداشته است؟

چه غم و اندوهی در این عالم سنگین‌تر از این است که هنرمندی چون بهروز وثوقی و صدها تن چون او، در پیرانه‌سری، آرزوی تن سپردن به خاک ایران را دردل داشته باشند اما هیچ روزنی از امید برای برآورده شدن این آرزو در انتهای تونل زندگی آنان دیده نشود!

وقتی کشور را میراث منحصرِ خود می‌دانید و دیگران را نادیده می‌گیرید و محروم می‌کنید و یا از وطن می‌رانید، آن دیگران هم به چالش تبدیل می‌شوند! اگر راست می‌گویید این را "علاج" کنید!
تاریخ_معاصرایران
https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

چرا میر حسین مجبور به استعفاء شد؟
"حاکمیت دوگانه" یا "حاکمیت ظاهری و حاکمیت باطنی"!

حسین جعفری

ملاحظه ایی بر انتشار فایل صوتی مصاحبه ظریف!

انگار بعد از گذشت سال ها دَر بر همان پاشنه ی معیوب سابق می چرخد و چه بسا به شکل حادتر!! و دولتهای مختلف اعم از چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا از همین ناحیه در معرض فشار و محدویت و بی خاصیت شدن هستند و آن‌ چیزی نیست جز وجود حاکمیت دوگانه! حاکمیت و ایفای نقش دولت منتخب در اداره سطحی کشور و حاکمیت و ایفای نقش دولت منتصب در تعیین همه ی سیاست ها و ... !

...و البته صحیح تر و دقیق تر آن است که باید گفت، مدتهاست از مرحله ی حاکمیت دوگانه (که به نوعی اشاره به وجود توازن اندکی میان دو منبع قدرت دارد،) عبور کرده و وارد "حاکمیت ظاهر" و "حاکمیت باطن" شده ایم!، حاکمیتِ دولت متتخب که ظاهری و دکوری اما پاسخگو و در معرض مسئولیت و انتقادات است و حاکمیتِ باطنیِ دولت منتصب که واقعی، در سایه، با قدرتِ مطلق و بی مسئولیت است.

باز خوانی نامه ی استعفاء میر مظلوم‌ محصور، سابقه ی وجود و حضور این بلیه در کشور را عیان‌ می کند و در عین حال روشن می سازد چرا میر حسین تا این حد مورد کینه واقع می شود و چگونه از قدیم الایام بر خط قرمزِ "حق مردم" استوار باقی مانده است‌. میر در بند نشان داده، همچنانکه در گذشته بی دلبستگی به حضور نیم بند و دکوری در قدرت، استعفاء می دهد، در ۸۸ نیز بر عهد خود با مردم‌ استوار مانده و بر همراهی با مردم استقامت نموده و بدلیل ایستادگی بر "حق مردم"، حصر را به جان‌ می خرد!

متن نامه میر حسین به رییس جمهور وقت حجت الاسلام خامنه ای در خصوص دلائل استعفاء!

بسمه تعالی
مقام محترم ریاست جمهوری

برای آنکه دشمنان اسلام و کشور نتوانند سوء استفاده نمایند، اینجانب در استعفاء نامه خود که برای رسانه ها نیز ارسال گردیده است، دلایل را ذکر نکردم.[اما] با این نیت که ذکر آنها انشالله در آینده برای کشورمان و دولت های بعدی مفید باشد، بصورت خیلی خلاصه به بیان آنها می پردازم:

۱ـ مسلوب الاختیار شدن دولت در سیاست خارجی. امروز امور افغانستان و عراق و لبنان در دست جنابعالی است. نامه هائی به عنوان کشورهای مختلف نوشته می شود بی آنکه دولت از آنها خبری داشته باشد. (اینجانب به عنوان نخست وزیر از این نامه ها جز در موارد استثنائی و آنهم بطور اتفاقی بیخبرم)
آقای لاریجانی در جایی می گوید از پنج کانال با آمریکا تماس گرفته می شود و بنده بعنوان رئیس هیئت وزیران از این کانالها اطلاعی ندارم.
همه جا صحبت از سیاستهای خارجی دولت جمهوری اسلامی است. بدون آنکه دولت از این سیاستها که در همه جای کشور و جهان بیان می شود، خبر داشته باشد.

۲ـ عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت می گیرد. شما بهتر می دانید که تاکنون فاجعه آفرینی و اثر نامطلوب آنها برای کشور چقدر بوده است. بعد از آنکه هواپیمایی ربوده می شود، از آن باخبر می شویم.
متاسفانه و علیرغم همه ضرر و زیانی که این حرکت متوجه کشور کرده است، هنوز نظیر این عملیات می تواند هر لحظه و هر ساعت بنام دولت صورت گیرد.

۳ ـ تجزیه سازمان برنامه و بودجه از نخست وزیری که به دلایل سیاسی صورت گرفت...

۴ـ تجزیه اقتدار مشروع و قانونی دولت و مسئولیت دولت و وزرا توسط شوراهای گوناگون.

۵ـ عدم قدرت اینجانب به پاسخگویی در مقابل اعضا هیات دولت و نمایندگان محترم مجلس در مورد کارهائی که بدون اطلاع دولت، ولی بنام دولت، صورت می گیرد.

۶ ـ در خاتمه لازم می دانم بار دیگر یادآور شوم که این استعفا، العیاذ بالله، بمعنای قهر اینجانب از نظام و دولت جمهوری اسلامی و مسئولین انقلابی آن نیست...

میرحسین موسوی-۱۴ شهریور ۱۳۶۷

تکمله:
۱-تامل در استعفاء میر حسین، نشان‌ می دهد ادعای موسوی خوئینی ها در مورد اینکه؛ اوضاع فعلی نتیجه اراده عالی بوده و دولت ها صرفاً مجری آن اراده ی عالی هستند؛ و"این آمدن‌ها و رفتن‌ها هم خارج از چارچوب ارادهٔ عالی نیست" درست است!

٢- نکته جالب آنکه میر حسین به جهت مفید بودن برای آینده کشور و دولتها نکات و مصادیقی می گوید و استعفاء می کند و طریف هم برای ثبت در آینده، یکی علنی و صریح اعلام‌ می کند و دیگری بافتخار می گوید به وقتِ اجراء‌ مقلدم!


جان آگه با #فرهیختگان

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

مرگ بر امریکا گفتیم،
اما روسیه، ما را نابود کرد!!!

مسوولین کشور مسابقه کرملین رفتن ‌گذاشتند!!! آیا آنجا دیکته می‌شود که، قرار است ایران قربانی شود!؟!؟!؟
ما تحریم شدیم و بازارنفت را از دست دادیم، این روسیه بودکه ۴میلیون سهمیه صادرات نفت مارا تصاحب کرد و بلعید!!!
ما تحریم شدیم روسیه بازار گاز و پتروشیمی اروپا را از ما قاپید و همه را از آن خود کرد!!!
ماتحریم شدیم، ولی روسیه برصندلی اوپک نشست و ما را از میدان به درکرد!!!
جوانان ما در سوریه شهیدشدند و سرمایه ما به فنا رفت ولی سوریه را روسیه بلعید و کنار اروپا پایگاه درست کرد و موشک قاره پیما نصب نمود!!!
با همکاری با اسراییل و قفل کردن إس سیصد، ما را سیبل هواپیماهای اسراییل کرد!!!
روس حاضر نشد از ما گوجه و تربچه بخرد از ترکیه خرید تا بازار گاز ترکیه را هم ببلعد!!!
جهانگردان او بجای فرودگاه اصفهان در فرودگاه استانبول پیاده می‌شوند چون قرار نیست دلاری درایران خرج شود!!!
ما هنوز مرگ بر آمریکا می‌گویم، تا‌ مسوولین ما به نوبه خود سوار هواپیما شده و به مسکو روند تا عموپوتین ارشاد فرماید، برنامه بعدی جهت ویرانی ایران چه خواهد بود!؟!؟!؟
فراموش نکنیم نیروگاه بوشهر ۷۰میلیارد دلار هزینه برد و امروز قادر نیست حتی برق خود نیروگاه را تولید کند.

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

سپاه با توجیه امنیت ملی به تنهایی فرصت ملی فرودگاه امام را نابود کرد

Posted: 27 Apr 2021 11:22 PM PDT

محسن امین‌زاده*

توسعه ملی نیاز به یک دیپلماسی مقتدرانه دارد و دیپلماسی مقتدرانه نیازمند رفع موانع سیاست خارجی و بازگشت همه سیاست خارجی به وزارت امور خارجه است. متاسفانه از سال ۱۳۸۴ بخش بزرگی از سیاست خارجی از وزارت امور خارجه خارج شده و در منطقه توسط سپاه اداره می شود و تا هنگامیکه وزارت خارجه جایگاه درست خود را بدست نیاورد قادر نیست که به درستی به وظیفه کمک به توسعه ملی عمل کند.

یعنی اگر مجلس محترم واقعا دغدغه کمک به توسعه ملی از طریق سیاست خارجی و دیپلماسی دارد باید بخش های تصرف شده سیاست خارجی به ویژه در منطقه را از سپاه و نهادهای امنیتی پس بگیرد و به وزارت امور خارجه برگرداند

عملیات خطرناک سپاه در مراسم افتتاح فرودگاه امام خمینی برای جلوگیری از فعالیت شرکت ترک طرف قرارداد فرودگاه و بستن باند و تیراندازی به اولین هواپیمای ورودی خارجی به فرودگاه، تا اینجا به مدت ۱۶ سال راه توسعه فرودگاه امام را بسته و فرودگاه امام را به یک فرودگاه درجه ۳ یا حتی ۴ منطقه بدل کرده است و راه دسترسی ایران به یکی از ساده ترین درآمدهای ترانزیتی کشور را بسته است و ایران را برای همیشه از بخشی از این فرصت محروم کرده است.

من معاون مسئول سیاست خارجی حوزه مربوط بودم و تمام توانم را برای تقویت و توسعه فرودگاه امام در همکاری با وزارت راه بکار گرفته بودم. ما و وزارت راه بدون نیاز به ساختار اقتصادی دیگری در وزارت امور خارجه موفق شده بودیم که فرصت بسیار بزرگی برای کشور فراهم کنیم. اما سپاه با توجیه امنیت ملی به تنهایی بخش اصلی این فرصت ملی را نابود کرد.

در حال حاضر غالب سیاست خارجی منطقه ای ایران اصلا در اختیار وزارت امور خارجه نیست. مدیریت و برنامه ریزی آن از وزارت امور خارجه غالبا به سپاه منتقل شده است و بکلی هویت سیاست خارجی مقتدرانه خود را از دست داده است. کافی است که مجلس همت کند و سیاست خارجی را به وزارت امور خارجه باز گرداند.

مسلما اجرای درست سیاست خارجی به سرعت مسیر پیشرفت و توسعه اقتصادی را هموار خواهد کرد. نیازی به تغییر نگاه و تغییر نام و ایجاد نهاد اقتصادی در وزارت خارجه هم نیست. وجه نگران کننده این اظهارات این است که با چنین نگاهی، این بار با این توجیه، بخش بیشتری از ماموریت های اصلی وزارت امور خارجه در ذیل ادعای اقتدار نظامی و امنیت مسلح، از وزارت امور خارجه به سپاه و سایر نهادهای غیر مرتبط منتقل شود. بدیهی است که در این صورت وزارت خارجه بیشتر فلج خواهد شد و قطعا در ایجاد گشایش برای توسعه ملی ایران ناتوان تر خواهد شد.

* معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

وادادگی حکومتی که بزرگترین شعارش نه شرقی و نه غربی بود!

Posted: 27 Apr 2021 11:44 PM PDT

بیژن اشتری

در این یکی دو روز گذشته، بعد از شنیدن فایل صوتی آقای ظریف، به قدری مات و مبهوت و عصبانی هستم که نتوانستم نظرم را برایتان بنویسم. هنوزم نمی توانم باور کنم که چطور دولت مستبد روسیه به خودش جرئت داده که دست به چنین مداخلاتی در امور داخلی و خارجی کشورمان بزند. البته برای من که سالهاست درباره امپریالیسم روسی کتاب ترجمه کرده و مطلب و مقاله نوشته‌ام، خوی استعماری این کشور، چه در دوران کمونیستی‌اش چه در دوران دزدسالاری پوتینی‌اش ،چیز چندان غریبی نیست. چیز غریب، وا دادن حکومتی است که بزرگترین افتخار و دستاوردش را «استقلال» و مهمترین شعار راهبردی سیاست خارجی اش را «نه شرقی نه غربی» می.داند.

وا دادن در برابر کشوری که از حیث تاریخی بیشترین صدمات را به تمامیت ارضی ایران زده و هنوز هم دست بردار نیست، واقعا مایه تأسف است. با توجه به سخنان آقای ظریف، گمان می‌کنم دایرهٔ نفوذ روسیه در کشورمان باید بسیار وسیع تر از چند موردی باشد که ایشان به آنها اشاره کرده است.

اگر بخش سالم و دست نخورده‌ای در حاکمیت و دولت ایران باقی‌مانده باشد قاعدتاً باید بلافاصله دستور تشکیل یک کمیتهٔ حقیقت یاب در این باره را بدهد و عوامل نفوذ دولت بیگانه را در هر لباس و مقامی که هست مشخص و به مردم معرفی کند. هر بحث دیگری جز این، صرفاً حاشیه‌روی و نپرداختن به اصل موضوع است. گفتنی ها در این باره فراوان است

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

تقسیم قدرت در دولت اسلامی؛ چیزهایی را که خورده و نوشیده اید، مقابل مردم بالا نیاوید!

Posted: 28 Apr 2021 03:47 AM PDT

میراصغر موسوی

ایران در وضعیت” بحران ” بسر می برد و انکار آن از طرف مقامات حاکمیت باعث هر چه بیشتر بی اعتبار شدن اعتماد ملی شده است. کسی به صدای کسی گوش نمی دهد. دولت برای خودش حرف می زند، نهاد اصلی حاکمیت برای خودش، رادیو و تلویزیون و امام جماعت ها و امام جمعه ها و اطلاعاتی ها و نظامی ها و حوزوی های این طرفی و حوزوی های آن طرفی، همه با هم و هم زمان حرف می زنند، داد می کشند و قیل و قال راه انداخته اند. این فریادها و دادها و صداها در هم می شود و آوایی شبیه ” خرناس خرس ” و گاهی هم چون فریاد” فیل خشمگین “، در زیر سقف آسمان کشور طنین می اندازد و از این همه جیغ و داد کردن و فریاد زدن و سخن گفتن به ندرت _ آن هم گاهی _ چیزهایی از این قبیل:

“…دشمن، این دشمن، دشمنان ملت ها، دشمنان مقاومت! خود دشمن و عاملان داخلی دشمن و عاملان خارجی دشمن با همدستی اجنبی و اَجنهِ ی در خدمت دشمن و نوکران منطقه ای دشمن که در همآهنگی با دشمن اصلی مقاومت و ملت لبنان و ملت سوریه و ملت عراق و ملت یمن و مردم بخش شرقی ترکیه و، مردم قسمت هایی از پاکستان و برادران مان در چاد و مالدیو و، همه ملت های مسلمان، یعنی این صهیونیزم غاصبِ جنایتکار ِ و خوناشام ِبزدل با هم دستی دیگر دشمنان با ما دشمنی می ورزد. اما زهی خیال باطل، بدانند که هیچ غلطی نمی توانند بکنند. این دشمنان ما برای پوشاندن دست های خونین خود و پنهان کردن جنایتی که با به شهادت رساندن این جوان رشید سیاهپوست مرتکب شدند، حالا مسئله جعلی مسلمان ایغور در کشور چین را در بلندگوهاشان می دمند. دشمن بداند مشت عوامل نفوذی و داخلی اش باز و رسوا شده و به هول قوه الهی…بله ، بله، خواهران و برادران می گویند: ایران هم ملت دارد. بله، خوب این هم ممکن است و بنده در جایگاهی نیستم که الان تکذیب کنم…

…شنیده می شود و قابل تشخیص است. همه با هم و هم زمان حرف زدن چیزی مانند انجام مسابقه ” پررویی “، ” زورگویی ” و ” وقاحت “است. در این نوع مسابقه، افراد وقیح که گردن کلفت و گلوی پهن ، تارهای صوتی قوی و دهان گشادتر و از وقاحت بیشتر برخوردار باشد، برنده می شود.

طبیعی است فریادی که از همه بلندتر است، فقط شنیده می شود. و این تک گویی سال ها است در ایران جریان دارد و همه حرف ها و داد و بیدادها و جیغ زدن ها ذیل همین تک گویی صورت می گیرد و، نپذیرفتن و تن ندادن به این بازی به اخراج از جغرافیای قدرت و حاکمیت منتهی و در ادامه کار به حصر و حبس و بیکاری و باز ماندن از تحصیل.. می کشد. آنهایی که در درون این جغرافیا قرار دارند باید سرسپرده و مطیع باشند. همه متغیرات و ضرورت های تعیین خودی و غیرخودی، تغییر ناگهانی اولویت ها در مبارزه با دشمن و دشمنان، به هم خوردن پی در پی تناسبات در داخل و خارج و جابه جا شدن نیروها برای ایجاد دسته بندی های جدید در راستای منویات و طرح ها و برنامه ها و تصمیمات و بیانات و فرمایشات او را بپذیرند و، در همه حال در وضعیت آماده قرار داشته باشد. آمادگی و ممارست در پشتک وارو زدن و نرم و منعطف و همیشه آماده بودن باعث می شود: سرعت در تصمیم گیری، عمل و به خصوص افشاگری ما را از خود اتفاق که قرار است واقع شود و رخ دهد، جلوتر ببرد. بارها شاهد بودیم که ” روزنامه کیهان ” با همین مکانیزم از جنگجویان یمنی که قرار است موشک پرتاب کنند، زودتر می فهمد که موشک کی شلیک می شود و به کجا می خورد؟

جیغ و داد و قیل و قال و افشای دشمن و مزدوران داخلی اش و گرفتن انتقام سخت پی در پی از آنان، همه فضای کشور را پر و دست اندکاران حاکمیت را نیز سرگرم و مشغول کرده است. هیچ کارگزار دولت اسلامی نمی تواند از این معادله خارج باشد. هر که اینجا نباشد، با دولت اسلامی نیست. و هر که با دولت اسلامی نباشد در هیچ جای این مملکت جا ندارد و نباید دری بر رویش گشوده شود.

اساس تقسیم قدرت، واگذاری امکانات و تعیین موقعیت در دولت اسلامی بر مبنای همان تقسیم بندی خودی و غیرخودی است. بحث و جدل و های وهوی، قهر و آشتی، یا دعوا و تهدیدی هم اگر باشد، در همان چهارچوب قرار دارد و به هر گونه و هر میزان پس و پیش روی، و همچنین جلو بودن و یا عقب ماندن ، همه با اندازه و میزان خودی بودن در تناسب است. از آقای جنتی تا قالیباف، از روحانی تا رییسی و سردار سرلشکر پاسدار دکتر محسن رضایی و دکتر محمد جواد ظریف و دیگران، همه و همه مشمول این اصل هستند. و در این مورد ویژه، هیچ زمان و در هیچ شرایط استثناء وجود نداشته است.

دولت _ هیئت دولت: شامل رییس جمهور، وزرا و بقیه جمعی آن – اختیارات و امکانات بسیار اندکی دارند که در امور سیاست خارجی این اندک نیز نادیده گرفته می شود. سیاست گذاری و اداره امور سیاسی مربوط به اسراییل و تمامی موارد مرتبط با آن : لبنان، فلسطین، سوریه، یمن و نیروهای موسوم به مقاومت، صلح خاورمیانه و… به طور مطلق در اختیار رهبری است و، وزارت خارجه در این امور کارگذار دسته سوم است. همچنین در مسائل مربوط به غرب و به خصوص آمریکا نیز نقش اصلی با رهبری است. چنانچه در اشاره ظریف به سفر احمدی نژاد و تمایلش به دیدار با سناتورهای آمریکایی مشخص است: رییس جمهور مورد تائید و مطمئن از نظر رهبری حتی، اجازه چنین کار سطح پایین را ندارد. به معنی دیگر دولت و رییس دولت مجری امر هستند. یعنی آقای ظریف هر کاری که انجام داده است با اجازه و زیر نظر رهبر کشور بوده است. همچنین هرکاری که مرحوم سپهبد سلیمانی انجام داده نیز شامل همین موضوع می شود. آقای ظریف وظایف خود را کامل و به نحو احسن انجام داده و خود را موفق می داند. بی شک سردار سلیمانی نیز در کارهایی که برعهده داشته بسیار موفق عمل کرده و نتیجه خوب گرفته شده است.

به رغم آن همهمه و داد و بیدادها و بی نظمی، بلبشو و بی پرنسیپی کارگزاران امور در رقابت ها و تقسیم سهم و تعیین موقعیت…در آن حوزه که مورد اشاره قرار گرفت، کارها و امور حساب و کتاب دقیق دارد و سیاست گذاری و فرماندهی با رهبری است و همه چیز در کنترل است. و اگر دست روسیه در امور مربوط به ما باز است، اجازه دارند. و اگر با چین عقد برادری بسته ایم نیز همینطور. اصولا این گونه موارد مهم به رییس جمهور و وزیرخارجه به خصوص به ملت ارتباطی ندارد. مگر وقتی حافظ اسد به تهران آمد مهمان دولت بود و اصلا آیا دولت خبر داشت؟ برای مذاکرات” غذا در برابر نفت ” چه کسی به مسکو رفت؟ آیا دولت از موضوع مطلع بود و یا زمانی که ولایتی از مسکو برگشت، دولت خبردار شد؟ کارتن خوابی رییس مجلس_ قالیباف پشت دروازه کاخ کرملین جهت زیارت پوتین برنامه دولت بود؟ قالیباف حامل نامه و پیام مقام رهبری به پوتین بود، نه دولت و یا نهاد قانون گذار .

این هوچی گری ها همه بندهای اعتماد اجتماعی را از هم گسسته و بنیان اخلاق ملی را متزلزل کرده است. و در چنین فضای آشفته و بی سرو سامان چه اهمیتی دارد که آیا ظریف و کری در دوستی و رفاقتشان حسن نیت دارند و یا، آیا پوتین بهتر است و یا کتانی چینی؟

آنچه مشخص و روشن است، حسن روحانی، محمدجواد ظریف و سپهبد سلیمانی و یاران دیگرشان همه ضمن این که از موقعیت و جایگاه خود مطلع بودند و چگونگی شرایط و اوضاع را خبر داشتند، با اعتقاد و باور و ایمان کامل کار کردند و در طی هشت سال هیچ وقت کار را زمین نگذاشتند. حالا که به انتها رسیده اند، بهتر است چیزهایی را که با میل و رغبت و اشتها خورده و نوشیده اند، جلوی مردم بالا نیاورند.

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

روحانی دستور پخش بدون سانسور مصاحبه همه وزرا را بدهد/ سالیان سال است که مردم از پدیده دولت موازی، دولت پنهان و حاکمیت دوگانه مطلع هستند
Posted: 28 Apr 2021 04:09 AM PDT
محمد جعفری
انتشار فایل گفتگوی چندساعته وزیر امورخارجه با سعید لیلاز، بازتاب‌های گسترده‌ای داشته و البته در پی آن، هجمه سنگینی نیز از سوی برخی از دلواپسان علیه ظریف را شاهد بودیم.
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به ابعاد و زوایای مطرح شده در این گفتگو، اظهار داشت: بنابرگفته‌هایی که پیرامون این فایل منتشر شده، ظاهرا یک پروژه‌ای بوده که به دستور رئیس جمهور، تمامی وزرای کابینه موظف به تشریح عملکرد خود در دوره مسئولیت‌شان با صراحت و شفافیت بوده‌اند. این فرمان رئیس جمهور و پروژه‌ای که خود او تعریف و به اعضای کابینه ابلاغ کرده، یکی از مطالبات جدی رای دهندگان به روحانی بوده است.

وی افزود: رؤسای جمهور ادوار مختلف، بخصوص شخص روحانی از سوی رای دهندگان خود مورد پرسش بوده‌اند که اگر مانعی برای پیشبرد برنامه‌های مورد تعهدشان وجود داشته، چرا با مردم به صورت صریح و شفاف مطرح نمی‌کنند. به نظر من، این گزارش‌های عملکرد که یکی از آن به ظریف متعلق بوده از ویژگی محرمانگی برخوردار نیست. من اساسا، متوجه نمی‌شوم که چرا برخی به این صحبت‌ها، برچسب محرمانه می‌زنند.

مگر مردمی که به این دولت، رئیس جمهور و اعضای کابینه رای دادند، نامحرم هستند که موانع و مشکلات را از زبان وزرا نشنوند؟

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، خاطرنشان کرد: مگر مردمی که به این دولت، رئیس جمهور و اعضای کابینه رای دادند، نامحرم هستند که موانع و مشکلات را از زبان وزرا نشنوند؟ اتفاقا، این کار به نظر من، خیلی هم دیر انجام شده و باید خیلی زودتر و البته صریح‌تر از این‌ها صورت می‌گرفت. مردم ایران، اعم از مخالف و موافق دولت، محرم اسرارند و به قول ظریف، ما نباید از زبان کری بشنویم که چه اتفاقی در سوریه رخ داده است.

شریعتی در ادامه، اشاره‌ای نیز به ماجرای اسقاط هواپیمای اوکراینی داشت و خاطرنشان کرد: در ماجرای سرنگونی هواپیمای اوکراینی، بخش جنایت رخ داده، یک طرف و بخش دروغ‌گویی و پنهان‌کاری از ملت، یک طرف. مردم از آن مسئله ناراحت و از این مسئله منزجر بودند. اگر ما مردم را محرم نداریم، چگونه ادعا خواهیم کرد که یک نظام مردمی داریم؟

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در ادامه، یادآور شد: پیشنهاد و تذکر من این است که همه مجموعه این مصاحبه وزرا باید الان، بدون سانسور منتشر شود. به هر حال، یا وزرا کذب می‌گویند و مخالفین با ارائه مستند خواهند گفت که فلان حرفی که فلان وزیر زده، صحیح نبوده و اصلاح و رسیدگی می‌شود. یا اگر مواردی واقعیت داشته و وزرا از آن به عنوان موانع کار یاد می‌کنند، چرا مردم نباید آن را بدانند؟

چرا باید این مسئله را یک مسئله امنیتی تلقی کنیم؟

وی افزود: سوال صریح من از آقای آشنا این است که چرا اساسا در انتشار این فایل بالغ بر دو ماه تاخیر افتاده؟ چرا مردم نامحرم هستند؟ چرا باید این مسئله را یک مسئله امنیتی تلقی کنیم؟ انتقاد من از شخص رئیس جمهور است که چرا دستور داده تا وزارت اطلاعات، قاتل بروسلی را پیدا کند! چه اهمیتی دارد که این فایل، چگونه درز کرده یا منتشر شده است؟ مهم این بوده که این حرف‌ها در دل وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده و به صراحت و شفافیت بیان شده است. وقتی بیان شده، یعنی مردم باید از آن مطلع می‌بودند. چرا ما باید این فایل را از شبکه اینترنشنال بشنویم؟ چرا آقای آشنا، زودتر به انعکاس و انتشار آن اقدام نکرده است؟ چرا مردم باید درد دل وزرای خود را با سانسور بشنوند؟

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه، اشاره‌ای نیز به هجمه‌های علیه ظریف داشت و تصریح کرد: این موارد، خیلی جدید نیست و نهایتا، آقایان کمی فونت آن را درشت‌تر کرده‌اند. مگر قبلا غیر از این درباره وزیر خارجه موضع می‌گرفتند. چرا ظریف چنین مطالبی را بیان می‌کند؟ چون همین هجمه‌ها را هشت سال علیه او به کار بسته‌اند. نه فقط حرف که در موضع عمل نیز، همین گونه با او برخورد کرده‌اند.

سایر این گفتگوها نیز تا پایان کار دولت باید به سرعت منتشر شوند

شریعتی، تصریح کرد: خواست شخص بنده به عنوان کسی که برای دولت کار و تبلیغ کرده و رای داده، این است که سایر این گفتگوها نیز تا پایان کار دولت باید به سرعت منتشر شوند. مردم توقع دارند و باید در جریان موانع پیش روی دولت قرار بگیرند. آن دسته از کسانی که بنا دارند تا دولت را شکست خورده نمایش داده و مردم را از رای دادن به این دولت، پشیمان جلوه دهند، باید آمادگی این را داشته باشند که دولت از عملکرد خود دفاع و موانع پیش روی خود را به شکل صمیمانه و صادقانه با مردم بیان کند.

وی در ادامه با اشاره به سخنان اخیر سخنگوی دولت، مبنی بر دعوت از ظریف برای ارائه توصیح درباره این فایل، تاکید داشت: اگر معنی این دعوت، این است که وزیرخارجه به نوعی با قبول آن بر مسئله ماله کشیده و تبعات ماجرا را با یک مصاحبه جمع کند به نظرم، خلاف منافع ملی است. برعکس، من معتقدم که ربیعی به عنوان سخنگوی دولت باید الان از آشنا بخواهد که تمام فایل‌هایی که وزرا در این زمینه صحبت کرده‌اند را منتشر کنند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، خطاب به رئیس جمهور نیز یادآور شد: از روحانی به دلیل تعریف و انجام این پروژه تشکر کرده و امیدوارم که به دلیل چهار تا تیتر کیهان و وطن امروز و امثال آن از این ماجرا عقب ننشیند. همچنین از همه اصحاب رسانه، تحلیلگران و کسانی که سرنوشت کشور برای آن‌ها مهم است، دعوت می‌کنم تا مطالبه انتشار تمامی این گفتگوها توسط وزرا را به جد مطرح کنند.

سالیان سال است که مردم از پدیده دولت موازی، دولت پنهان و حاکمیت دوگانه مطلع هستند

شریعتی، همچنین اشاره‌ای نیز به بحث دخالت نهادهای فراقانونی در امور سایر نهادها داشت و تشریح کرد: شما فرض کنید که یک دیگی وجود دارد که همه مردم به اجمال می‌دانند که چه آشی درون آن است. مسئله‌ این نیست که چه کسی زودتر در آن دیگ را برداشته، مسئله محتویات آن است. سالیان سال است که مردم از پدیده دولت موازی، دولت پنهان و حاکمیت دوگانه مطلع هستند. محتویات این فایل، مسئله پنهانی نبوده، فقط ظریف با حفظ همه شئون و احترامات به چند فکت و مصداق به عنوان موانع کار اشاره کرده است.

وی در پایان نیز تاکید داشت: این حق از سوی مردم بر گردن دولتمردان است که آن‌ها را مطلع سازند که چرا شما هرچه اراده می‌کنید، نمی‌شود؟ چرا از ابتدای دولت روحانی، پروژه یک عده این شد که به مردم بفهمانند؛ با رای شما چیزی تغییر نخواهد کرد؟ مردم ما محرم و ولی نعمت این نظام و انقلاب کشور هستند و میزان هم رای ملت است.

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

متهم افشاي مصاحبه ظريف كيست؟
جواب سوالات زير شمارا کم می کند به متهم یا متهمان اصلی برسید.
١- با افشا و جنجالی شدن مصاحبه ظريف از رياست جمهوری حذف و دولت ديگر نميتواند از كسی حمايت ضمنی كند.
٢- برجام به تعويق ميافتد
و كاسبان تحريم راضی ميشوند.
٣- برجام به تعويق ميافتد و افتخار احيا آن اگر بخواهند نصيب دولت بعدی که احتمالا اصولگرا ميشود خواهد سد.
٤-مشاركت در اثر ايجاد جنجالها به پايين ترين سطح خود ميرسد و يك رييس جمهور حداقلی غير همسو با تيم ظريف بر سر كار مياد.
حالا اين مصاحبه رو كی می تونه افشا كرده باشه ؟؟
سرنوشت افشاكننده مصاحبه عين سرنوشت ضارب حجاريان خواهد شد. عدم احراز سو نيت و...

مواردی که قابل توجه است:
در بخش‌هایی از این گفت‌گو، ظریف می‌گوید:
وزیر راه و شمخانی از هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری خبر داشتند
روسیه و فرانسه می خواستند خطرناک ترین متن ممکن را به برجام اضافه کنند، همین روسیه می‌خواست هر ۶ ماه یک بار برجام در شورای امنیت بررسی شود
روس ها از سال ۱۳۹۴ می خواستند مانع برجام شوند، لاوروف می خواست شب توافق همه چیز را بهم بزند
عامل برهم زدن توافق، روسیه بود، از همان لحظه توافق، روسیه به دنبال ضربه زدن به توافق و ایران بود
لاوروف اصرار داشت مذاکرات متوقف شود به من گفت تو که دستورالعمل نداری؛ برو دستورکار بگیر و برگرد، من گفتم این موضوع به تو اصلا ربطی ندارد، از لحن و عبارت بی‌ادبانه‌ای هم استفاده کردم. کری اینجا از من حمایت کرد
پس از برجام وقتی لاوروف به روسیه برگشت با حمله رسانه‌های روسیه مواجه شد که چرا اجازه دادید این توافق منعقد شود و ایران به سمت غرب برود؟

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

بر خلاف ادعای مدعیان فهم !
ظریف هیچ کس را متهم نکرد !

جنجال حاصله از انتشار فایل سه ساعته مرا تحریک نکرد که بروم و سه چهار ساعت وقت بگذارم و کل فایل را گوش کنم.

البته تا زمانی که کل این فایل را گوش نکردم ، اظهار نظری هم درباره آن نکردم چه در رد و چه در اثبات آن.
زیرا وقتی جوسازی شکل می گیرد شما قدرت تشخیص خودتان را در آن فضا از دست می دهید. و‌ ماجرای کنفرانس برلین رخ می دهد که ۱۸۰ درجه عکس ما وقع را به خورد ما می دهند و در ذهن ما می نشانند.

ولی بنا به خواهش یکی از دوستان و دلیلی که آورد مجاب شدم تا وقت بگذارم و سخنان آقای دکتر ظریف را گوش دهم.

به نظر من مصاحبه لیلاز با ظریف یکی از ضعیف ترین و پراشکال ترین مصاحبه هایی بود که در طول عمر حرفه ای ام از زمان خبرنگار شدن دیده بودم.

بالعکس سخنان ظریف در این مصاحبه یکی از قوی ترین مصاحبه هایی بود که در طول عمر حرفه ای ام دیده بودم.


لیلاز در فهم حرف اصلی ظریف موفق نشد و همانند برخی از مردم به سمت متهم کردن این و آن رفت.

هر چه ظریف کوشید تا ذهن او را از جستجوی مشکل در اشخاص به سمت جستجوی مشکل در بینش بچرخاند؛ موفق نشد ! و نفهمید !

متاسفانه آقای لیلاز این متوجه نشدن حرف ظریف را با سوالاتی که می کرد به مخاطب منتقل کرد.

لیلاز اوج حرف ظریف را به حضیض اختلافات داخلی تنزل داد.


در هیچ کجای حرف ظریف نه توهینی به شهید سلیمانی بود و نه تهمتی.

نه توهینی به ملت بود و نه حسادتی.

مشکل این است که حرف ظریف در قامت بلندتری از یک حرف ژورنالیستی مطرح شد و در جایگاه یک صاحب نظر و تئوریسین و استاد دانشگاه؛
اما حتی لیلاز هم معنای حرف ظریف را نفهمید و آن را به حد اشخاص و افراد تنزل می داد و هر چه ظریف کوشید تا او را از چنبره قضاوت فردی درباره دیگران به شناخت مشکل در حوزه نگرش اجتماعی سوق دهد، او باز هم دنبال مقصر های فردی می گشت،

موضوع لیلاز، سلیمانی یا سپاه یا ...نبود.
او حتی روحانی را هم متهم کرد !
چون از دید او اشکال را باید در اشخاص جستجو کرد.

ظریف به لیلاز گفت بر خلاف تصور تو، واقعیت این نیست که مردم اصلاح طلب ها یا به قول او ظریف را می خواهند !

واقعیت این است که مردم قهرمانان را و سیاست میدان را می‌خواهند و ما هم باید نوکر مردم باشیم.

او گفت سیاست خارجی امری کف خیابانی نیست، ولی به امری کف خیابانی تبدیل شده.

او گفت قدرت اصلی ایران در سلاح نیست در قدرت معنایی و انقلابی ماندن است.

او گفت همه ما باید انقلابی باشیم و حالا یکی مان دیپلمات است و یکی مان نظامی و یکی مان امنیتی.

او گفت امریکا قدرت اصلی اش در نظامی گری ست و تمایل دارد که چین و ایران را هم به همین میدان بکشاند.

او گفت روسیه و ( و تا حدی چین )، از ادامه تحریم ها و تنش ها بین امریکا و ایران سود می برند.

او گفت با همه این ها خواهان ادامه روابط و بلکه تعمیق و گسترش روابط با این دو قدرت است و چرایی آن را هم بیان کرد.

او گفت قانون اساسی نگاهی جامع به مقوله قدرت و امنیت ملی دارد و به همین دلیل ترکیب شورای عالی امنیت ملی را مثال زد.

او گفت که شهید سلیمانی جنگ طلب نبود و نمونه هایی را بیان کرد درباره جنگ طلب نبودن شهید سلیمانی و جنگ طلبی بن سلمان.

او گفت که در دعوت از اسد با سلیمانی همراه بوده ( ولی در هنگام سفر بی خبر مانده ) و در حل چند بحران دیگر مثل افغانستان و عراق ؛ نقش شهید سلیمانی در همکاری با دیپلمات ها بی بدیل بوده.

او گفت که حتی از اخبار عادی و غیر محرمانه ای مثل حملات اسراییل به ما در سوریه بی اطلاع بوده و آن را از زبان کری شنیده.

کری هم این خبر را محرمانه نمی دانسته و فکر نمی کرده که ظریف بی اطلاع باشد (حالا لابد در امریکا هم کری را متهم به خبر چینی برای ایران می کنند و او هم طبعا این اتهام را تکذیب می کند، چون خبرچینی نکرده ).

هیچ کدام از این ها نه توهین است نه حسادت. اما چیزی که خیلی ها مثل خود لیلاز متوجه نشدند این بود که او فهم عمومی از قدرت و عوامل قدرت ملی را با نظریه خود ناسازگار می دانست.

او فهم عمومی ( شامل همه ! از خود لیلاز تا صدا و سیما و مخالفین برجام ) را از قدرت ملی، مطابق دوران جنگ سرد و بر اساس نظریه رئالیستی ترسیم کرد و گفت من به این خوانش از دیپلماسی اعتقاد نداشته و ندارم؛
که همیشه و فقط با زور بتوان حرفی را جلو برد!

اینها تهمت به اشخاص نیست.

عده ای که این حرف ها را نمی فهمند، تصور می کنند که معنای آن این است که لابد این و آن خائنند ! حتی خود لیلاز که بدترین مصاحبه مداخله‌ گرانه را انجام داد، وارد همین معنا شد و ظریف بارها ادعای او را رد کرد و بجای تمرکز بر افراد و اشخاص؛ به تمرکز بر نوع بینش پرداخت.

در واقع ظریف گفت که سایر کشورها از وجود چنین دیدگاهی در کشور ( و نه افراد ) استفاده می کنند تا اهداف خود را به پیش ببرند.

اما چه چیز باعث شد تا راستی ها این سخنان را به نحو دیگری برای مردم نشان دهند ؟!

اولین دلیلش همان بود که گفتم. آنها این حرف ها را اصلا متوجه نمی شوند !

اما گروه دیگری که متوجه می شوند و خودشان هم حقایق امور را بهتر از ظریف مطلعند و می‌دانند به چه دلیل در این‌ میانه معانی حرف ظریف را عوض می کنند ؟

به نظر من چون :
او گفت برخلاف تصور عامه؛ نه تنها خطوط قرمز رهبری زیرپا گذارده نشده که بهتر از آن عمل شده است ! و در این باره مفصل توضیح داد.

او سه دستاورد بزرگ برجام را برشمرد که لیلاز در میانه حرف او پرید و وقت به اتمام رسید و نشد که بقیه دستاوردها را هم بیان کند.

او نقاط ضعف مذاکره کنندگان قبلی را به دقت و موشکافی بیان کرد و مشخص ساخت که به دلیل ضعف آنان در دیپلماسی ایران گرفتار شش قطعنامه ( به قول آنها کاغذ پاره ) شده بود و مذاکره با امریکا که عضو دائم شورای امنیت و دارای حق وتو بود، برای حل و فصل آن دردسر، ضروری بود.

او گفت که چرا مکانیزم قطعنامه جدید شورای امنیت در تاریخ دیپلماسی جهان شاهکار بوده است.

او به صراحت خیانت اوباما و روسیه را در مذاکرات و روابط منطقه ای بیان کرد.

بر خلاف ادعای مدعیان فهم ! ظریف هیچ شخصیت داخلی را متهم نکرد.
بلکه او تاثیر سوء این خوانش از قدرت ملی را بر واقعیات صحنه دیپلماتیک بیان کرد و گفت که اقداماتی نظیر دستگیری ملوانان امریکایی و نمایش موشک مرگ بر اسراییل و ... را خائنانه نمی داند، ولی ناشی از همین بینش می داند و اثر سوء آن بینش منجر به چنین رفتارهایی می شود.

او نشان داد که نه تنها ادعای مخالفان درباره این که او برجام را نخوانده صحیح نیست، بلکه اتفاقا این آنها هستند که به جای خواندن برجام، از منابع غربی الهام می گیرند و مثلا بجای مکانیزم بازگشت، از واژه اسنپ بک، استفاده می کنند.

او ثابت کرد که قدرت متن برجام مانع از خروج قانونی امریکا شد و لذا امریکا خارج از قطعمامه شورای امنیت و متن برجام اقدام کرد و اکنون هم مجبور به بازگشت است.

او فقط می خواست بگوید که اگر مردم چنین می خواهند، پس دستگاه دیپلماسی باید در خدمت این بینش باشد.
ولی آنها حتی به همین اندازه هم دستگاه دیپلماسی را به بازی و جدی نمی گیرند و اقدامات خود را از دید وزیر خارجه پنهان می کنند ( نمونه هایی را گفت مثل ماجرای موشک به عین الاسد و موشک به هواپیمای اکراینی ).

همه آن حرف های مهم را هم برای تاریخ گفت، نه برای رقابت انتخابانی؛
چرا که در همان ابتدای صحبت گفت قصد ورود به انتخابات را ندارد.

اما آن گروهی که اهمیت حرف های ظریف را فهمیدند و نمی خواهند بگذارند که مردم بفهمند، به جای تمرکز بر محورهای اصلی سخنان او، به موضوعاتی فرعی و حاشیه ای تمرکز و سعی کردند تا بر خلاف روح کلی مصاحبه، از دل آن تهمت به این و آن درآورند و با احساسات مردم به جنگ واقعیت بروند.

خبرنگار نادر

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

وزارت خارجه و توسعه ملی

گفت‌و‌گوی محسن امین‌زاده، معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات منتشر شده در نشریه آینده‌نگر

توسعه ملی نیاز به یک دیپلماسی مقتدرانه دارد و دیپلماسی مقتدرانه نیازمند رفع موانع سیاست خارجی و بازگشت همه سیاست خارجی به وزارت امور خارجه است. متاسفانه از سال 1384 بخش بزرگی از سیاست خارجی از وزارت امور خارجه خارج شده و در منطقه توسط سپاه اداره می شود و تا هنگامیکه وزارت خارجه جایگاه درست خود را بدست نیاورد قادر نیست که به درستی به وظیفه کمک به توسعه ملی عمل کند.

یعنی اگر مجلس محترم واقعا دغدغه کمک به توسعه ملی از طریق سیاست خارجی و دیپلماسی دارد باید بخش های تصرف شده سیاست خارجی به ویژه در منطقه را از سپاه و نهادهای امنیتی پس بگیرد و به وزارت امور خارجه برگرداند

عملیات خطرناک سپاه در مراسم افتتاح فرودگاه امام خمینی برای جلوگیری از فعالیت شرکت ترک طرف قرارداد فرودگاه و بستن باند و تیراندازی به اولین هواپیمای ورودی خارجی به فرودگاه، تا اینجا به مدت 16 سال راه توسعه فرودگاه امام را بسته و فرودگاه امام را به یک فرودگاه درجه 3 یا حتی 4 منطقه بدل کرده است و راه دسترسی ایران به یکی از ساده ترین درآمدهای ترانزیتی کشور را بسته است و ایران را برای همیشه از بخشی از این فرصت محروم کرده است.

من معاون مسئول سیاست خارجی حوزه مربوط بودم و تمام توانم را برای تقویت و توسعه فرودگاه امام در همکاری با وزارت راه بکار گرفته بودم. ما و وزارت راه بدون نیاز به ساختار اقتصادی دیگری در وزارت امور خارجه موفق شده بودیم که فرصت بسیار بزرگی برای کشور فراهم کنیم. اما سپاه با توجیه امنیت ملی به تنهایی بخش اصلی این فرصت ملی را نابود کرد.

در حال حاضر غالب سیاست خارجی منطقه ای ایران اصلا در اختیار وزارت امور خارجه نیست. مدیریت و برنامه ریزی آن از وزارت امور خارجه غالبا به سپاه منتقل شده است و بکلی هویت سیاست خارجی مقتدرانه خود را از دست داده است. کافی است که مجلس همت کند و سیاست خارجی را به وزارت امور خارجه باز گرداند.

✅مسلما اجرای درست سیاست خارجی به سرعت مسیر پیشرفت و توسعه اقتصادی را هموار خواهد کرد. نیازی به تغییر نگاه و تغییر نام و ایجاد نهاد اقتصادی در وزارت خارجه هم نیست. وجه نگران کننده این اظهارات این است که با چنین نگاهی، این بار با این توجیه، بخش بیشتری از ماموریت های اصلی وزارت امور خارجه در ذیل ادعای اقتدار نظامی و امنیت مسلح، از وزارت امور خارجه به سپاه و سایر نهادهای غیر مرتبط منتقل شود. بدیهی است که در این صورت وزارت خارجه بیشتر فلج خواهد شد و قطعا در ایجاد گشایش برای توسعه ملی ایران ناتوان تر خواهد شد

متن کامل این‌ گفت‌و‌گو را در INSTANT VIEW بخوانید http://bit.ly/2Qxhvfp

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

طنز سیاسی که برایم در خصوص این پست نوشتند :
سلام بنظر من که مصاحبه آقای ظریف با لیلاز را گوش نداده ام و قطعاتی را جسته و گریخته خوانده ام و احتمالا حوصله گوش دادن به آن را هم فعلا و یا بعدا هم نخواهم داشت می گویم آقای ظریف مقصره. مثل خیلی های دیگه که سند برجام رو نخونده مرتب محکومش می کردند و حتی آتش زدند و یا قطعنامه های ذیل فصل ۷ را نخوانده گفتن این ها کاغذ پاره ای بیش نیستن. یا نمایندگانی که لایحه بودجه را هر ساله نخوانده تصویب می کنند و یا رد می کنند حالا من هم مثل بقیه. و حالا چرا آقای ظریف مقصره :
- ایشان اصلا نباید در آمریکا درس می خواند و زبان انگلیسی را نباید بهتر و تخصصی تر از آقایان متکی و صالحی و ولایتی و.‌ .. صحبت می کرد.
-اساسا ایشان نمی بایست برای مذاکره با وزرای ۵ +۱ پیش قدم می شد حتی اگر آقا به ایشان این ماموریت را محول کرده بودند. می گفتن بعد از انجام استخاره و مشورت با امام عصر عچ نظرشان را خواهند گفت.
- یعنی حتی اگر تمام دستورات آقا را هم مو به مو اجرا می کردند . در حین مذاکرات حتما می بایستی نمادی از لباس و پوشش سپاه قدس را حتی در قبل خلال و بعد از مذاکرات بعنوان شعائر اسلامی همراه می داشتن. انداختن چفیه روی کت یا زیر کت ، داشتن یک ریش مرتب معطر و بلند تا زیر جناق سینه ، در حین مذاکرات مرتب ریش خود را شانه می کردند عطر رز می زدند ، با شنیدن صدای اذان مذاکرات را قطع کرده و تمامی وزرای امور خارجه کشورهای مقابل را ولو بزور و به شکل نمادین هم که شده به نوبت امام و یا ماموم می کردند.
-در هر سفر به وین و ژنو تلاش می کردن لوکیشن مذاکرات را به مشهد مقدس نجف اشرف و کربلا یا قم تغییر می دادن.
-در هر سفر به هر کدام از وزرای خارجه میزبان یا میهمان حد اقل چند انگشتر عقیق فیروزه بل حرز و دعا و عکس آقا و شهدای هسته ای و چفیه و ... بعنوان هدیه و به رسم و رسوم مالوف می دادند.
-در نجف و کربلا و و دیگر عتبات عالیات حتما وزرای واخ خارجی را بعد از زیارت اماکن مقدسه با سرداران محترم سپاه قدس و بزرگ موشک داران و ناوداران و ... زیر دریایی هسته ای داران ... و هرچه دیگر داران آشنا و معرفی می کردند و ضیافتهای آنچنانی و اینچنانی برایشان ترتیب می دادند.
- بعد از هر ضیافت هم مراسم آتش زدن پرچم های آمریکا انگلیس فرانسه بجز استغفرالله پرچمهای روسیه و چین را انجام می دادن.
- خلاصه با افزودن به نرم ها و فرم های جدید دیپلماتیک و با دعوت از برادر کرد میهن یک دوره آموزشی برای بالا رفتن از دیوار سفارتخانه های خارجی و غارت اموال منقول و غیر منقول اماکن دیپلماتیک و طرز صحیح ایستاده شاشیدن خود جوش را در اماکن دیپلماتیک برای انها از نزدیک به نمایش در می اوردن و ...
-انجام یک دیدار آشنایی با کارگردان و هنر پیشه ها و عوامل سریال های گاندو یک و ۲ و ۳ و آموزش خوب و مکفی به دیگر واخ های اروپایی که چطور میدان می تواند با بیل مکانیکی فضله و پهن و پشکل در دیگ آش دیپلماسی بریزد و خیلی کارهای دیگر که نشان دهند میدان و دیپلماسی در ج.ا. ایران چقدر هماهنگ و موازی در پیشبرد اهداف سیاسی کلان اینچنین در هم تنیده شده است. و... حال که
این وزیر ماله کش دیپلمات ناوارد بعد از سالها تلاش به این خواری و زاری ...نیفتند.
ببخشید من دیگه بهتر از این نمی تونم زیر آب وزیر ا.خ را بزنم. می خواست کمی هم بفکر ما بازنشسته ها باشه ...‌

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

سخنگوی حزب کارگزاران: مصاحبه‌های محرمانه ایده شخص رئیس جمهور بود؛ همه‌ی دولت به جز جهانگیری و واعظی این مصاحبه را انجام دادند
سیدحسین مرعشی:
اشتباه اصلی را در این روند سیستم ریاست‌جمهوری انجام داده است. این ایده شخص رئیس‌جمهور که وزرا را مکلف و وادار به انجام گفت‌وگوی عملکردی کند که ناگفته‌هایشان را در زمان مسئولیت بگویند، ایده خوب و دردسرسازی بود که حالا هم کمی دردسرساز شده است.
متأسفانه سیستمی که آقای حسام‌الدین آشنا برای جمع‌آوری این گفت‌وگوها پیاده کرده و به‌کار گرفته بودند سیستم امنی نبود.
الان مشخص نیست مخالفان ظریف این کار را کرده‌اند یا دلواپسان یا موافقان ظریف و یا نفوذی‌های خارجی. این روند کاری بود که مراقبت و امنیت بیشتری را می‌طلبید.
تا آنجا که می‌دانم تقریبا همه اعضای هیئت دولت منهای اسحاق جهانگیری و محمود واعظی این گفت‌وگوهای عملکردی را انجام داده‌اند و سعید لیلاز و محمد فاضلی نیز مصاحبه‌کننده بوده‌اند. همه گفت‌وگوها هم ‌جز گفت‌وگوی وزیر اطلاعات که در وزارت اطلاعات و توسط بچه‌های آن مجموعه انجام شده، در یک استودیو در باغ کتاب بوده است/ همشهری
@akharinkhabar

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

‍ ✍دل‌نوشته دکتر ظریف در اینستاگرام در پاسخ به جنجال‌های اخیر

ایر
This comment was minimized by the moderator on the site

دل‌نوشته دکتر ظریف در اینستاگرام در پاسخ به جنجال‌های اخیر:
به هنگام ورود به بغداد بار دیگر در شهادتگاه دوست دیرینه‌ام شهید پرافتخار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و یارانشان حضور پیدا کردم و یک بار دیگر در کنار نماد زبونی و استیصال جنایت‌کارانه ترامپ به دلاوران این مرزوبوم افتخار کردم. ولی بسیار تاسف خوردم که چگونه یک بحث نظری محرمانه پیرامون ضرورت هم‌افزایی دیپلماسی و میدان —به منظور استفاده دولتمردان بعدی از تجربیات گرانبهای 8 سال گذشته—به یک کشمکش داخلی تبدیل می‌شود و آسیب شناسی صادقانه و مشفقانه برخی روندها به مثابه انتقاد شخصی معرفی می‌گردد.
افتخار رفاقت عمیق و همکاری با حاج قاسم بیش از دو دهه ادامه داشته و رابطه قلبی و کاری ما تا هنگام شهادت ایشان نه تنها کمرنگ نشد بلکه همواره تعمیق یافت. نه تنها امروز و در محضر مردم بزرگ ایران، بلکه در بیش از دو دهه گذشته، در داخل و یا خارج، در پشت درهای بسته و یا در علن، صلابت، انسانیت، صلح طلبی و شجاعت شهید سلیمانی را در جهان فریاد زده و مکرر یادآوری کرده‌ام که اگر صلحی در افغانستان و عراق برقرار شده است و اگر تروریسم داعش شکست خورده است، بیش از هرچیز مرهون درایت و شجاعت سردار سلیمانی و رشادت‌ و ایثار مردم این سرزمین‌ها بوده است.
در 40 سال گذشته کوشیده‌ام در تحلیل مجتهد و در اجرا مقلد باشم. در مقام کارگزار همواره تابع سیاست‌های مصوب کشور بوده و از آنها با قدرت دفاع کرده‌ام. اما در بیان نظر کارشناسی، عافیت طلبی، مماشات و خودسانسوری را خیانت دانسته‌ام که از مولایمان علی علیه السلام آموخته‌ام «إنَّ أعظَمَ الخِيانَةِ خِيانَةُ الاُمَّةِ، و أفظَعَ الغِشِّ غِشُّ الأئمَّةِ؛ همانا بزرگترين خيانت، خيانت به امّت است و زشت ترين دغلكارى، دغلكارى نسبت به پيشوايان است.»
تقلیل بحث نظری در خصوص ارتباط دو بال قدرت خارجی جمهوری اسلامی ایران، یعنی دیپلماسی و میدان، به مثابه بهانه‌ای برای دوگانه سازی میان نظامیان سرافراز و دیپلمات‌های غیور که هر دو برای عزت و سربلندی ایران عزیز می‌کوشند، نه تنها کوته اندیشانه بلکه در تقابل کامل با نگرش این دانشجوی روابط بین‌الملل است که میدان و دیپلماسی را مقوم و مکمل می‌داند و نکته اصلی عرایضش—در نواری که نمی‌داند چگونه از آن سوی آبها سردرآورده—ضرورت تنظیم هوشمندانه رابطه میان این دو بال و تعیین اولویت‌ها توسط ساختارهای قانونی و تحت اشراف عالی مقام معظم رهبری است.
حراست از منافع کشور و مردم مقاوم، صبور و دلاور ایران عهدی است که تا آخرین لحظه به آن پایبندم و از مکر مکاران و سرزنش سرزنش کنندگان بیمی ندارم.
@MFAIR
https://www.instagram.com/p/COMX2YdB20n/?igshid=tsiyishqeasu

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site

حسن اسدی زیدآبادی:
از دیشب چندبار یاد صادق قطب زاده افتادم و سرنوشتش به عنوان وزیر خارجه ایران که خشم روس‌ها را برانگیخت.
و آن نامه جعلی که برای او ساختند تا عامل سیا نشانش دهند و مقدمات اعدامش را فراهم کنند. @A_pajhohi

مطالب مرتبط با پست
This comment was minimized by the moderator on the site


آزادی براى همه ملت‌ها سقف دارد.

سقف آزادی رابطه‌ى مستقیم
با قامت فکری مردمان دارد.
با همّتِ بلندمردمان سقف بلند می‌شود.

در جامعه‌ای که قامت تفکر و همت مردم کوتاه باشد
سقف آزادی هم به‌همان نسبت کوتاه می‌شود.

وقتی سقف آزادی کوتاه باشد.
آدم‌های بزرگ سرشان آن‌قدر به سقف می‌خورد که حذف می‌شوند.
آدم‌های کوتوله اما راحت جولان می‌دهند.

بعضی از آدم‌های بزرگ هم برای بقا
آن‌قدر سرشان را خم می‌کنند که کوتوله می‌شوند.

آن‌وقت سقف‌ها هِی پایین و پایین‌تر می‌آید
و مردم هِی بیشتر و بیشتر قوز می‌کنند.
تا اینکه تا کمر خم می‌شوند
و دیگر نمی‌توانند قد راست کنند.

آزادى مردم نیز می‌شود یواشکی
و زندگی‌شان می‌شود جهنم…


#فئودور_داستایفسکی | از کتاب: بیچارگان | فئودور داستایفسکی نویسنده مشهور و تاثیرگذار روسی است که بخاطر کتاب‌هایش ابتدا به اعدام محکوم و سپس حکمش به زندان تبدیل شد و پس از 4 سال زندان تبعید شد!

ازادی
This comment was minimized by the moderator on the site

در بین این هیاهو مولانا عزیز کامل گفته
مرگْ از خاطر به ما نزدیک تر
خاطر غافِلْ کجاها می‌رود

تَنْ مَپَروَر زان که قربانی‌ست تن
دل بِپَروَر دل به بالا می‌رود

حرف حق
This comment was minimized by the moderator on the site

استاد جلال میمندی در پاسخ به این پست برایم نوشتند :
آخر چه چیز ما نرمال است که این یکی نرمال باشد ؟؟؟؟
و همچنین علاوه بر واقعیت بالا ،دیپلماسی به تنهائی و بدون پشتوانه قدرتهای نظامی و اقتصادی اغلب موفق نخواهد شد.........
در پاسخ به ایشان نوشتم :
کسی منکر این نیست، ولی مشکل دستگاه دیپلماسی پیشروی نظامیان در روند دیپلماتیک کشور است که موجب سو استفاده روس ها شد و ...

سایت
This comment was minimized by the moderator on the site

آسید پویان حسین‌پور @aseyedp · Apr 26
تنها برنده بازی صوت_ظریف، علی لاریجانی بود!
درواقع آشنا ظریف را از گردونه انتخابات ۱۴۰۰ حذف کرد تا اصلاح‌طلبان راهی جز لاریجانی نداشته باشند!


Mousavian @hmousavian · 11h
سردار علایی: انتشار سخنان ظریف نشان داد در ایران حرف محرمانه‌ای وجود ندارد - خبرآنلاین


سعیدمالکی saeedmaaleki⁦⁦ @saeedmaaleki · 15h
ترامپ در اظهار نظری جدید درباره ی فایل صوتی ظریف ، جان کری را متهم به خیانت کرده است!
البته هوادارانش در ایران هم همین کار را با #جواد_ظریف کرده‌اند! چقدر تفاهم آخه!


Sh.Golzarfar @Golzarfar اونجا که #سعید_لیلاز گفت گور بابای صدا_و_سیما میخواد پخش بکنه میخواد نکنه، حرف دل یک ملت را زد.
فایل_صوتی_ظریف


Mohammad Tavassoli @M_Tavassoli_H · 16h
مصاحبه #ظریف، مستقل از علت انجام و انتشار غیر رسمی آن، واقعیت های شناخته شده در #مدیریت_دوگانه ساختار کنونی و پیامدهای بحران‌های داخلی و روابط بین الملل آن را بازگو کرده است. راهکار خروج از این چالش‌ها در مدیریت کشور #اصلاحات_ساختاری در قانون اساسی است.


نوار چه می‌گوید؟
عباس عبدی
اعتماد ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیروز یکی از همکاران تماس گرفت و پرسید، در ایران چه خبره؟ حدس زدم منظورش انتشار نوار گفتگوی آقای ظریف است، ولی توضیح داد که فقط آن نیست. گفت حمایت احمدی‌نژاد از رییسی! تبلیغ چند خانم برای سعید محمد، توضیح کرباسچی در باره حمایت احتمالی از لاریجانی، دست بردن در جدول بودجه، اوضاع بورس و اعتراضات مردم، و اقدامات رفت و برگشتی اسراییل و ایران علیه یکدیگر، مذاکرات وین، بیانیه تاج‌زاده و...

دیدم که سیاهه او در حال افزایش است، گفتم از انتخابات چه خبر؟ خلاصه کی قرار است نامزد شود؟ گفت گمان می‌کنم که اگر محدودیت زمانی برای اعلام نامزدی تعیین نشده بود، احتمالاً برخی از آقایان سعی می‌کردند تا یکی دو روز مانده به انتخابات نیز نامزدی خود را به تأخیر بیندازند، بلکه با چالش جدی و یا مورد پرسش مواجه نشوند.

در حقیقت در ایران از همه چیز خبر هست، غیر از آن چیزی که باید در باره آن خبر بشنویم. باید بدانیم چه کسی می‌خواهد بیاید و چرا و چه برنامه‌ای دارد؟ ولی هر کس زودتر بیاید بیشتر نابود می‌شود، لذا اعلام ورود را به تأخیر می‌اندازد، تا کمتر در خطر نابودی باشد و نیز کمتر در خطر پرسشگری. بگذریم.

در این میان انتشار نوار آقای ظریف که همزمان با مذاکرات وین است، از اهمیت خاصی برخوردار شده است. متأسفانه اجرای این گفتگو در قالب طرح تاریخ شفاهی نه فقط غیر علمی بود، بلکه غیر معقول هم بود. علت آن بسیار روشن است. بازتاب گسترده این سخنان نشان می‌دهد که موضوعات آن به تاریخ نپیوسته‌اند و همچنان در سیاست و امور روزمره زنده هستند.

کدام یک از موضوعات مورد بحث ظریف به تاریخ پیوسته است؟ برجام؟ اصول و راهبرد روابط خارجی؟ هواپیمای اوکراینی؟ اختلافات و تنش‌های داخلی؟ همه اینها موضوعات در دستور کار سیاست هستند و نمی‌توان آن را در قالب بی‌طرفی تاریخی بیان کرد. به همین علت ظریف نیز از بیان نکات بسیاری پرهیز کرده است. پس اصل چنین طرحی اشتباه بوده است.

اشتباه بعدی تصور آنان از امکان محرمانه ماندن بخش‌هایی از متن گفتگو است. این امکان اگر چه و به لحاظ منطقی وجود دارد ولی با ساختار نهاد برگزارکننده باید انتظار می‌داشتند که دیر یا زود منتشر شود. نکته عجیب اینکه نوار خام و اصلی منتشر شده است. چون معلوم است که آقای لیلاز برحسب عادت تکه‌پرانی و شوخی، در موارد زیادی گفتارهایی داشتند که به طور قطع در یک متن رسمی حذف می‌شوند، و او نیز به این خیال خام بوده که نوار پیش از ویرایش، منتشر نخواهد شد.

اشتباه بعدی و مهم‌تر پذیرش چنین گفتگویی از سوی آقای ظریف است. جایگاه وزیر خارجه با همه وزرای دیگر فرق دارد. او باید فرض را بر انتشار می‌گذاشت. شاید ۱۰ سال بعد چنین سخنانی را می‌گفت ایرادی نداشت، ولی در حال حاضر فقط می‌تواند در جلسات رسمی حکومت این سخنان را بگوید. شاید مجموعه سخنان آقای ظریف ذاتاً واجد نکته‌ای نبود که بسیاری ندانند، ولی انتشار آنها از زبان آقای ظریف مشکل پیش آورده است.

گر چه معلوم نیست، چرا و چگونه این نوار منتشر شده است. ولی در دنیای دیجیتال که به یک چشم به هم زدنی هر فردی امکان تکثیر و انتقال فایل را دارد، هیچ نهاد عادی نمی‌تواند ادعای حفظ محرمانگی چنین فایل‌هایی را بنماید.

چه کسی از انتشار این نوار سود جسته که اقدام به آن کرده است؟ به نظرم اکنون پاسخ دقیق دادن به این پرسش خیلی سخت است، ولی لزومی ندارد که به تئوری‌های پیچیده پناه ببریم. اگر چه ممکن است اقدام برنامه‌ریزی شده و هماهنگی برای این کار صورت گرفته باشد، ولی به همان میزان نیز احتمال دارد ناشی از بی‌دقتی‌های رایج در نظام اداری ایران باشد. چون به دست آوردن و انتقال فایل‌های مشابه، بسیار راحت و غیر قابل کنترل است.

فایلی را که با یک کلیک ساده می‌توان برای هر کسی که می‌خواهید بفرستید، نباید محرمانه تلقی کنید. انتشار آن می‌تواند ناشی از انگیزه‌های جاه‌طلبانه و خودنمایی فردی باشد.

اهمیت یافتن این نوار بیانگر این حقیقت است که شفاف شدن حکمرانی در همه ابعاد یک ضرورت است، در غیر این صورت در عصر دیجیتال هر نوع حکمرانی غیر شفاف در لبه تیغ قرار دارد و هر آن ممکن است با چنین ضربه‌هایی مواجه شود و به پایین پرت شود.

شفافیت متعارف مانع از اهمیت یافتن چنین نوارهایی می‌شود، زیرا در هر موضوعی، هر چه بوده پیش‌تر گفته و اصل پرونده آن بسته شده است.

به نظر بنده احتمالا این فایل اثری در سیاست داخلی نمی‌گذارد. ولی حداقل نتیجه آن نفی قطعی حضور احتمالی آقای ظریف در انتخابات است. گر چه پیش‌تر نیز چند بار عدم حضور خود را اعلام کرده بود و در همین گفتگو نیز علت را توضیح می‌دهد.

فراتر از این نکته، این نوار یک چیز را با صدای بلند فریاد می‌زند: ”آقایان این طوری نمی‌شود حکمرانی کرد.“


hassan namakdoost t @hnamakdoost · 6h
صحبت‌های آقای ظریف را به دقت گوش دادم.
۱. تعجب نکردم.
۲. بیش از قبل مطمئن شدم امنیت مردم (ملی) در گرو #آزادی_رسانه و #آزادی_اطلاعات است.
۳. صلاح مملکت اگر اصل باشد این حرف‌ها به‌هنگام وقوع رویدادها آشکار و صریح بیان و پاسخ‌ها شنیده می‌شوند. پای قضاوت تاریخ هم وسط کشیده نمی‌شود.

عباس عبدی @abb_abdi · 2h
در صداوسیما گفتند: روحانی گرای ترور قاسم سلیمانی را داده بود.
هر که این حد از تبعیض و بی مسئولیتی رسانه‌ای را ایجاد کرده‌، مطمین باشد که همین تبعیض آنان را نابود خواهد کرد.
این گزاره بیش از آنکه ضد روحانی باشد علیه نظام و دستگاه قضایی و تایید ابتذال و بی‌صاحبی سیاست در ایران است.


هادی مهرانی @hadimehrani1 · 57m
هروقت سیاسیون مافهمیدند ایران هرچه ضربه خورده از سمت #روسبه بوده و معنی واقعی نه شرقی نه غربی رو درک کردن می‌شود برای پیشرفت برنامه ریزی کرد ،از نظر من اگر قرار باشد بین اعتماد به روسیه و #آمریکا یکی را انتخاب کرد قطعا روسیه ضرر بیشتری برای ایران دارد تا آمریکا این گواه تاریخ است

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

علی ربیعی، سخنگوی دولت امروز در مورد فایل صوتی مصاحبه جواد ظریف گفت که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران به وزارت اطلاعات دستور داده تا "عوامل توطئه" را شناسایی کند.
او گفت: "این ربایش اسناد، توطئه‌ای علیه دولت، نظام و منافع ملی است" 7/2/1400

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

سناریوی سریال “گاندو” و مستندهای ضدمذاکره را این دو برادر نوشتند
Posted: 25 Apr 2021 11:47 PM PDT
محمد مهاجری
از همان روزهایی که قطار مذاکرات برجام روی ریل قرار گرفته بود و فضا به سمت لغو تحریم‌ها پیش می‌رفت، به طور شگفت‌انگیزی شایعاتی درباره افراد نفوذی در تیم برجام در محافل سیاسی خاص رد و بدل می‌شد. آن‌ها که شایعات را می‌ساختند پیش از آن هم در بعضی مقاطع، از کلیدواژه نفوذ استفاده کرده بودند.
این تیم که آدم‌های گمنامی هم نبودند، اطلاعاتی را که درباره افراد تیم مذاکره وجود داشت جمع‌آوری کرده بودند. در جلسات خصوصی صراحتا می‌گفتند نباید بگذاریم برجام جان سالم به‌در برد. پرونده‌سازی را شروع کردند. پوشه‌هایی در رنگ‌های متعدد تهیه شد و هر رنگ به یک قشر از اعضای تیم مذاکره اختصاص یافت.
نه واژه «نفوذ» حرف تازه‌ای بود، نه در ادبیات سیاسی کشور ما واژه «نفوذی» ناشناخته می‌نمود. فیلم‌های پلیسی‌اطلاعاتی زیادی از دهه‌های ۶۰ و۷۰ به صورت نوار VHS توزیع شده بود. فیلم‌های انگلیسی، امریکایی یا روسی، با ظرافت توانسته بودند نسل انقلابی را با موضوع نفوذ آشنا کنند. فقط کافی بود اسم فرد یا افرادی مطرح شود و برچسب نفوذی به آن‌ها الصاق شود؛ بعدش همان جوان‌هایی که فیلم‌های متعدد تماشا کرده بودند، قصه فیلمی را که یک جریان سیاسی شاخص می‌خواست تولید کند در ذهن‌شان تعریف می‌کردند.
در واقع، داستان‌نویسان یک قصه خیالی می‌بافتند و با مشابه‌انگاری یک چهره سیاسی، فرهنگی، نظامی و… با یکی از آدم‌منفی‌های فیلم‌ها نتیجه را به همان‌جا که می‌خواستند می‌بردند.
اتاق‌های فکر، کارشان سرهم‌بندی اطلاعات آشکار، و تلاش برای کسب اطلاعات پنهان بود. گاهی اطلاعاتی که به صورت ناقص از یک منبع مثلا امنیتی پیدا می‌شد، ناشیانه با اطلاعات آشکار جمع و تفریق می‌شد و نتیجه‌اش همان می‌شد که از اول قرار بود باشد.
در برجام، چون مسئولان ارشد تیم مذاکره مورد تأیید نظام و بزرگان بودند، تیغ مخالفان کارگر نیفتاد؛ اما باز هم از پرونده‌سازی در امان نماندند. چاره کار اما در این بود که در رده‌های چندم تیم مذاکره افرادی را پیدا کنند و به آن‌ها برچسب نفوذی بزنند. یافتن چنین افرادی کار سختی نبود چون تیم مذاکره از افرادی نه برای کارهای محرمانه که در امور حقوقی و اداری کمک می‌گرفت که لزوما علیه‌السلام نبودند. تیم مذاکره با رعایت حفاظت لازم آن‌ها را به کار می‌گرفت.
در کوران مذاکرات سخت و همان هنگام که تیم مذاکره در نفس‌گیرترین جلسات سرگرم یکی به دو کردن با ۵+۱ بود، تیم دیگری با آرامش کامل، بهترین فرصت را برای پرونده‌سازی پیدا کرده بود تا اطلاعات مربوط به افراد را جمع‌آوری کند و در بولتن‌های پرزرق و برق برای افراد زودباور بفرستد.

موقیت مذاکرات برجام خشم این افراد را برانگیخت به طوری که در فاز بعدی تصمیم گرفتند از طریق مرتبطان با مراکز قدرت، اطلاعات‌شان را در زرورق بپیچند و با آمیختن دروغ و راست، مقدمه بدنام کردن کل تیم مذاکره را فراهم کنند.

اطلاعات پرونده‌سازان از کجا آمده بود؟

ایرانیان خارج از کشور، گرایش‌های مختلف سیاسی دارند؛ حتی آن‌هایی که نسبتا وطن‌پرست هستند با یکدیگر اختلاف و دعوا دارند. تقریبا شبیه همین حالتی که گروه‌های سیاسی در داخل دارند. طبیعتا اختلافات آن‌ها را به تخریب یکدیگر می‌کشاند و هر گروه سعی می‌کند دیگری را بدنام کند و مثلا از چشم حکومت ایران بیندازد. این افراد، هیچ‌کدام‌شان، مورد اعتماد نظام نیستند اما از ظرفیت‌شان به دلایل مختلف در مسائل دیپلماتیک استفاده می‌شود. تیم برجام نیز با همین رویکرد آن‌ها را به کار گرفته بود.

جریان نایاک، برادران نمازی و… در این زمره بودند. نقاط ضعف آن‌ها از چشم دور نمانده بود اما نقاط قوت‌شان می‌توانست برای ایران فرصت‌سازی کند و اتفاقا چنین هم شد. در عین حال رقابت‌های بین آن‌ها (که بخشی از آن از روی حسادت و بخشی دیگر برای منافع شخصی بود) باعث افشاگری‌هایی علیه یکدیگر شد که همین اطلاعات، برای پرونده‌سازان، نقش وحی مُنزل را پیدا کرد. اطلاعاتی که قاعدتا نباید برای سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی کشورمان پشیزی ارزش می‌داشت.

نفوذ معکوس

در میان ایرانیان خارج از کشور چه کسانی از موفقیت برجام آسیب می‌دیدند؟ روشن است که گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در صدر زیان‌دیدگان بود؛ چون ثمره سال‌ها تلاش برای دور کردن ایران از قطب‌های مختلف دنیا را در آستانه نابودی می‌دید. چه کاری می‌توانست بکند تا زحماتش بر باد نرود؟ بازی دوگانه‌ای را آغاز کرد. یک کارش جاسوسی در حوزه‌های مختلف بود که از قبل شروع کرده بود؛ کار دومش قرمز کردن برخی از کسانی بود که با تیم مذاکره همکاری می‌کنند. برای این کار انگیزه شخصی هم داشت. زیرا برخی از این افراد، همان‌هایی بودند که سال‌های قبل، به ایران کمک کرده بودند تا اسم منافقین در لیست گروه‌های تروریستی قرار گیرد.

منافقین از یک روش دیرینه استفاده کردند و پوست خربزه را زیر پای پرونده‌سازان انداختند. در حالی که پرونده‌سازها دربه‌در دنبال آدم‌های به اصطلاح نفوذی بودند، منافقین بدون اینکه شک‌برانگیز شوند، اطلاعات فریب را به پرونده‌سازان منتقل کردند.

گاندو، محصول منافقین

منافقین، خرسند از این‌که توانسته بودند بدبینی و سوءظن نسبت به مسئولان دیپلماسی کشور را القا کنند، باید آخرین تیتر ترکش را هم به چله کمان می‌گذاشتند.

این بار مأموریت به برادران داعی‌الاسلام محول شد. حسن داعی‌الاسلام از کادرهای برجسته منافقین است که از ۴۰ سال پیش در امریکا به سر می‌برد. برادرش حسین نیز، که از کادرهای بالای سازمان است، در اروپا زندگی می‌کند. مرور مواضع و اظهارات این دو برادر (حتی در اخبار آشکار) کاملا گویای آن است که ملات اصلی فیلمنامه سریال گاندو، کپی همان حرف‌هایی است که برادران داعی‌الاسلام (به خصوص حسن) در فضای مجازی منتشر کرده یا در سخنرانی‌هایشان مطرح کرده‌اند یا به روش‌های مختلف تحت عنوان «محرمانه» برای پرونده‌سازها فرستاده‌اند و آن‌ها هم ساده‌لوحانه باور کرده‌اند! در واقع، نفوذ صورت گرفته اما به صورت معکوس!

«نفوذ» واژه‌ای بود که رهبر معظم انقلاب نیز هوشیاری مسئولان در مناصب مختلف را نسبت به آن مورد تأکید قرار داده بودند. آن‌ها که باید این بیان معظم‌له را عملیاتی می‌کردند، گاه در فهم مصداق‌ها دچار اشتباه شدند و با اطلاعات فریب، فریب خوردند. سیستم‌های امنیتی از تشکیلاتی بهره‌مندند که از نیروهایشان در برابر چنین فریب‌هایی حفاظت می‌کنند. گرچه اطلاعات مربوط به این کیس‌ها کاملا سری است، بعید است هوشمندی آن‌ها متوجه نفوذ معکوس و فریب اطلاعاتی نشده باشد.

… پرونده‌سازان و گاندوسازان بازی را به منافقین باختند. در حالی که حسن داعی‌الاسلام، با تماشای قسمت‌های مختلف «گاندو» با سرکشیدن جام شرابش روی کاناپه کنار اتاق پذیرایی آپارتمان خود در امریکا موفقیتش را جشن می‌گرفت، گاندوسازان هم سرخوش از این‌که نفوذی‌ها! را شکار کرده‌اند، مسحور صدای کف و سوت ساده‌دلان سیاسی شدند؛ صدایی که نمی‌گذاشت قهقهه مستانه حسن داعی‌الاسلام به گوش‌شان برسد.

پی‌نوشت: رفتار عجیب صداوسیما و به خصوص شبکه پرس‌تی‌وی، متعلق به رسانه ملی، در روزهای اخیر و در جریان مذاکرات وین، ذهن جست‌وجوگر را به آن سو می‌برد که گویا طراحان اصلی گاندو، بازی جدید خود را در وین طراحی کرده‌اند.

در حالی که تلویزیون مکررا در برنامه‌هایش به تیم مذاکره ایرانی در وین حمله می‌کند، ناگهان پرس‌تی‌وی ادعا می‌کند «منبع مطلع» خبرهایی از داخل جلسات به او می‌دهد! ظن کاملا منطقی آن است که منافقین این بار هم فضای رسانه‌ای صداوسیما را در دست گرفته‌اند و به سمت و سوی خودشان هدایت می‌کنند. هرچند خوش‌بینانه‌ترین فرض این است که فریب‌خوردگان‌شان در صداوسیما آدم‌های ساده‌لوحی هستند که بی‌جیره و مواجب، دیگ حلیم سازمان تروریستی منافقین را هم می‌زنند، فرض واقع‌بینانه‌تر، ذهن را به گزینه‌های خطرناکی سوق می‌دهد که نمونه کارهایش را در حادثه اخیر نطنز و پیش از آن، ترور شهید فخری‌زاده، دیده بودیم.

مقالات مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

ظریف و رستم!
Posted: 25 Apr 2021 11:51 PM PDT
احمد زیدآبادی
در بحثی که بین رستم قاسمی و مسئولان وزارت خارجه در بارۀ کمک نظامی جمهوری اسلامی به حوثی‌های یمن پیش آمده است، از نقطه‌نظر ” سیاست و دیپلماسی” می‌توان جانب وزارت خارجه و از نقطه‌نظر “صراحت و درستی” می‌توان جانب قاسمی را گرفت!
به هر حال، آقای قاسمی معاون اقتصادی نیروی قدس سپاه است و طبعاً بیش از وزارتخانه‌ای که وزیر آن، بر نقش حاشیه‌ای خود در تدوین سیاست منطقه‌ای کشور تأکید کرده است، از کمّ و کیف اوضاع یمن اطلاع دارد!
از این گذشته، کشورهای منطقه و جامعۀ جهانی نیز نقش ایران در یمن را همانگونه می‌شناسند که رستم قاسمی توضیح داده است. از این رو، نفی و انکار وزارت خارجه کمکی به دیپلماسی مورد نظر اعضای آن نمی‌کند که هیچ، بلکه آنها را در معرض اتهام پنهانکاریِ غیرضرور قرار می‌دهد، همانطور که تاکنون داده است!
در این میان اما رستم قاسمی با این صراحتی که از لزومِ درگیر شدن در منازعات منطقه‌ای از خود نشان داده است، در صورت دستیابی به مقام ریاست جمهوری، چه بودجه‌ای برایش باقی می‌ماند که بکارگیری آنها را در جهت توسعه و بهبود شرایط اقتصادی به مردم وعده می‌دهد! با این حساب که تمام دار و ندار مملکت باید صرف امور امنیتی شود!

مقالات مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

کدام بخش از حرف‌های ظریف را نمی‌دانستیم؟
Posted: 26 Apr 2021 04:29 AM PDT
صادق زیباکلام
گفتگویِ سه ساعته دکترظریف، جدای از برخی جزئیات که دکتر ظریف در گفتگوی چند ساعته‌شان با آقای سعیدلیلاز فاش ساختند، کدام بخش از سخنان ایشان را نمیدانستیم؟
اینکه روسها تمایلی به بهبود روابط ایران و آمریکا ندارند را مانمی‌دانستیم؟
اینکه فرمانِ سیاست خارجیِ ما در سوریه، لبنان، یمن و…..در دست سپاه است و اساساً کل وزارت خارجه خدمتگزار سپاه قدس است را ما نمی‌دانستیم؟
اینکه تندروها و روسها هر تیغ و تیشه‌ای که بدستشان رسید، بر سرِ راهِ برجام ریختند تا مبادا برجام، یکوقت موفق شده و در نتیجه آسیبی و خللی بر سرِ راهِ تداومِ «آمریکاستیزی» و «دشمنی با غرب» بوجود آورد را ما نمی‌دانستیم؟
اینکه در نتیجه ایدئولوژی «دشمنی باغرب»، پیوندی استراتژیک میان روس‌ها و چینی‌ها و تندروها بوجود آمده را نمی‌دانستیم؟
اینکه چهل و دوسال است، منافعِ ملّیِ کشور، فرع بر الویت‌هایِ ایدئولوژیکِ انقلابیون شده را نمی‌دانستیم؟
اینکه روس‌ها، چشمِ دیدنِ ظریفِ میانه‌ و در آمریکا تحصیل و زندگی کرده را ندارند، و ظریف هم متقابلا، جان‌کری‌ِآمریکایی، که ظاهر و باطنش یکی است را به لاوروفِ روسی، که حاضر است، نیم‌میلیون سوری را فدای سرِ دیکتاتور بی‌رحمی بنام بشار اسد کرده و سوریه را با خاک یکسان نماید، ترجیح میدهد را ما نمی‌دانستیم؟
اینکه روسها، فرماندهانِ انقلابیِ سپاه قدس را به میانه‌روهایِ پراگماتیستِ در غرب تحصیلکرده، همچون ظریف، عراقچی یا تخت روانچی ترجیح میدهندرا ما نمی‌دانستیم؟
اینکه بخشِ انتخابیِ نظام، کاره‌ایی نیست و در جریانِ اخبار و اطلاعات مهم کشور از جمله اصابت موشکهایِ سپاه به هواپیمایِ مسافربری اوکراین، حمله به عین الاسد، یا تلفات ما در سوریه و….. اساساً قرار نمیگیرد، خیلی حرف جدیدی بود؟
می‌ماند فقط اینکه چه کسی ، و چرا فایل را لو داد؟

مقالات مرتبط با این پست
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در انتخابات اسفند 1402، دامی برای...
داوود حشمتی - روزنامه‌نگار نزدیک به دو ماه از برگزاری انتخابات سال 1402 گذشته و ایران در حوزه‌های م...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
اعتراض شدید آذر منصوری به بازگشت گشت ارشاد: صحنه‌های زشت برخورد خشن با زنان با شدت بیشتر در حال تکرا...