تجربه خسارت بار حضور نظامیان در سیاست
جوامع و یا کشورها از مجموعه ایی از سیستم هایی با مقتضیات، ضرورت ها و خصوصیات متفاوتی در شاخه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی تشکیل می شوند، که هر کدام حدود، متولی، متخصص و راهبرد خود را می طلبند، در جوامع مبتنی بر شایسته سالاری، توسعه یافتگی و یا در حال توسعه، مدیریت، سیاست گذاری و راهبری هر کدام از این سیستم ها در دست کسانی قرار می گیرد که در آن رشته تخصص داشته و یا به قول عوام اهل آنند؛ جامعه ایی که میل به پیشرفت و توسعه و تعالی داشته باشد، باید ایدال تقسیم کار را بپذیرد بر مقتضیات آن گردن بنهد. بدبخت ترین جوامع کشورهایی اند که مدیریت همه جوانب جامعه و مصادرش را به یک قشر خاص تحویل می دهند که یکدست آنرا مدیریت کنند. مثال بارز این مصیبت کشورهایی اند که مقدرات آن را نظامیان تعیین می کنند و این روش مدیریت جامعه، چنان بلایی سر آن جوامع خواهد آورد که خسارات آن شاید بتوان گفت جبران ناپذیر، و این ویرانگرترین نوع مدیریت خواهد بود.
سه کشور ایران، پاکستان و ترکیه مثال بسیار خوبی در این زمینه اند که روزی در پیمان سنتو در کنار هم بودند، ترکیه سال ها زیر یوغ نظامیانی اداره شد که به آب خوردنی کودتا می کردند و برای سال ها حکومت می کردند تا این که بساط شان در این دو دهه قبلی از این کشور برچیده شد و ترکیه رشد سریع خود را شدت بخشید (البته اگر جریان اسلام گرای فعلی آن را به دیکتاتوری و قهقرا نبرد). اما پاکستان همواره تحت سیطره نظامیان ماند و اکنون علیرغم داشتن موشک های دوربرد، بمب اتمی بدبخت ترین ملت ها را داراست، شاخص های انسانی در این کشور فاجعه بار است، مثال کشورهای تحت سیطره و مدیریت نظامیان نشان می دهد که در هر کشوری نظامیان و تفکر نظامیگری حاکم شود و مقدرات کشور در دست آنان بیفتد، کسی که بدبخت خواهد شد، مردم آن کشورند.
هند و پاکستان دو کشور رقیب در جنوب آسیا هستند، اما اگر در مقام مقایسه وضعیت این کشورها بر آییم، در هند نظام دمکراسی حاکم است و حکومت در دست سیستم حزبی و سیاسیون است، ولی در پاکستان حکومت و سیاست در سیطره نفوذ نظامیان و طیق نظریه آقای سید محمد خاتمی، سیستم دولت (غیر نظامی) این کشور "تدارکچی" منویات و خواست دستگاه نظامیان پاکستان است، لذا علیرغم داشتن یک تاریخ مشترک با هند، هند در جنوب آسیا بهترین شرایط (نسبی و در مقایسه با دیگر بازیگران این منطقه) را برای مردمش مهیا کرده است، و رشد و پیشرفت را همه جانبه و همواره (علیرغم جمعیت بی حد و اندازه اش و...) تجربه می کند، ولی پاکستان در بن بست نظامیگری و سیاست های نظامیان، که مسایل کشور را به وسیله زور پوتین، و راه حل آن را از طریق زاویه دید لوله تفنگ می بینند، قرار گرفته است. لذا تروریسم، فقر، ناامنی و... گریبانگیر پاکستان شده و می توان گفت، چه فایده که بمب اتم داشته باشی و ملتت از گرسنگی و ناامنی در اوج باشند، و کارخانه تولید تروریسم برای خود و دیگران ایجاد کنی.
در پاکستان آنقدر شرایط بغرنج شده و به قولی "آش آنقدر شور شده" که خود آشپز هم اکنون به این وضع اذعان داشته و در توصیه هایی به سربازان خود بدین امر اعتراف ضمنی می کند، که این اعتراف برای کسانی که راه های رفته دیگران را می خواهند دوباره بیازمایند، بسیار درس آموز و عبرت انگیز است. چندی قبل (Feb 13, 2017) مقاله ایی را در یکی از روزنامه های جنوب آسیا (Hindustan Times, New Delhi) می خواندم که به شرح ذیل این موضوع را پوشش داده است:
"فرمانده ارتش پاکستان از افسران خود خواست که در مورد دلایل موفقیت دمکراسی هند کتاب بخوانند" [1]
ژنرال قمر جاوید باجوا (Qamar Javed Bajwa) هنگامی که به عنوان فرمانده ارتش پاکستان منصوب شد، در توصیه ایی غیر معمول به افسران پاکستانی حاضر در اولین سخنرانی اش بعد از انتصاب به این سمت، از آنان خواست که کتاب منابع اکادمیک امریکایی [2] که در مورد چگونگی موفقیت هند برای دور نگهداشتن نظامیان خود از سیاست، را مطالعه کنند. او هنگامی که در پایگاه ارتش در شهر راولپندی سخن می گفت، اشاره داشت که "ارتش وظیفه ایی برای اداره دولت ندارد" باجوا به افسران خود گفت که "ارتش پاکستان باید در همان خطوط و حدودی که قانون اساسی برای آن تعیین کرده بمانند، حالت رقابت بین غیر نظامیان و نظامیان پاکستان (در امور سیاسی) در ضدیت با اهداف کشور است." باجوا همچنین در سخنان عمومی خود عنوان نمود که "ارتش پاکستان به دولت غیر نظامی برای دستیابی به منافع ملی کمک خواهد کرد"
کتاب آکادمیک مورد اشاره آقای باجوا که در سال 2015 نوشته شده است به خوبی توانسته به ترسیم مقایسه ایی داده های موجود برای روشن نمودن این که، چرا و چگونه هند موفق شد که نظامیان خود را از سیاست دور نگهدارد، درحالی که دیگر کشورها در این زمینه شکست خوردند، همت گمارد. این کتاب نگاهی به سیاست و سیاست های خارجی و تصمیمات راهبردی دارد که هند داشته و توانسته نظامیان خود را برای دمکراسی هند سالم حفظ کند. همچنین این کتاب به جزییات این امر که چرا هند در این امر موفق شده است پرداخته است.
منابع رسانه ایی متعاقب این سخنان گزارش دادند که در حال که باجوا معتقد بر قیادت و رهبری غیر نظامیان بر امور کشور است ولی کاری نخواهد کرد که ساختار و دینامیک فعلی هم در پاکستان بهم بخورد. ارتش پاکستان اکنون شعار "با اتحاد ما رشد خواهیم کرد" را برگزیده است.
این نشان می دهد که کشورهایی که تجربه حضور نظامیان در سیاست را داشته اند به ضعف و اشتباه راهبردی خود پی برده اند، و به نوعی در حال بازگشت به روال معمول و استانداردهای پذیرفته شده ایی هستند، که حاصل تفکر متعادل بشری است.
[1] - Pakistan Army chief asks officers to read book on success of Indian democracy مقاله به قلم Rezaul H Laskar
[2] - کتاب "Army and Nation: The Military and Indian Democracy since Independence" نوشته آقای Steven I Wilkinson, Nilekani از اساتید مرگز مطالعات هند و جنوب آسیای دانشگاه ییل امریکا
- توضیحات
- زیر مجموعه: مطالب نویسنده
- دسته: دل نوشت ها و نظرداشت ها
- تاریخ ایجاد در 18 اسفند 1395
- بازدید: 5932