خبر انصراف قطعی دکتر محمد جواد ظریف از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1400، برای کسانی که دل در گرو آبادانی و خروج ایران از وضعیت سخت و خسارتبار کنونی دارند، بسیار دلخراش و ناامید کننده است، چرا که او معمار صلح، و به عنوان یک تکنوکرات ماهر، عمر، سرمایه فکری و تخصصی اش را در این راه گذاشت، تا ایران و ایرانیان را، فارغ از این که در کدام تیره و تبار فکری و یا سیاسی اند، از این توان تخصصی اش بهره مند کرده، بلکه بتواند، آنان را از شرایط بحرانی کشنده و ویران کننده ایی که، در روابط ایران با کشورهای دیگر، چهار دهه است، که جاری و مبتلاست، خارج کند.

اما در طول تمام مدتی که او در حال ساخت چنین بنای مستحکمی بود، تا کشور را به مدار نرمال و عادی خود بازگرداند، که همان مدار صلح و آتش بس در رویارویی با جهانِ در حال پیشرفت بود، تا مردم و کشورش را از این مخمصه گرفتار شده نجات دهد، و دوباره روح توسعه و پیشرفت را به کالبد کشور بدمد، مثل سربازی که در حالت محاصره، از پیش و پس، و جناحین بر او می تازند، خود را تنها دید، چرا که در محاصره کسانی بود که هرچه در چنته داشتند، برای رسوایی او، و نابودی ذهن، روان و جسمش حواله می کردند، و او در این بین فارغ از هیاهوی ناجوانمردانه ایی که آنان ایجاد کردند، سعی کرد متمرکز باشد، و کار مقدسش را پیش برد، اما دست های قدرتمندی در داخل و خارج از کشور می دید که تمام تلاش مذبوحانه، سرمایه، و آبروی خود را می گذارند، تا خلاف جهت خیر و صلاح مُلک و ملت، رشته های او را، پنبه کنند.

علت اقدام رقبای بین المللی و خارجی ایران (من جمله روس ها) برای دشمنی شان با روند صلحخواهی که ظریف سکاندار آن بود، را می توان درک کرد، چرا که آنان بیرحمانه مقید به منافع ملی خود هستند، و آن را به هر شکل و با هر هزینه ایی که برای ایران و ایرانیان دارد، دنبال می کنند، چرا که ایران قدرتمند را بر نمی تابند، اما آنان که در داخل با این جریان مضر بین المللی همراه شدند و مثلث عبری، عربی و دلواپس داخلی را شکل دادند، چهره ایی رسوا در طول تاریخ توسعه و پیشرفت ایران برای خود به جای گذاشته اند،

آنانی که از بودجه های ملی ایران، بهره های بزرگی بردند و بر سکوهای رسانه ی ملی ایران نشستند و بر منافع ملی ایران و سردار دیپلماسی آن در خانه اش، تاختند، و تمام رسانه های ملی و تریبون های مذهبی را، تمام وقت به خدمت گرفتند و در قرق مخالفین روند صلح خواهی ایرانیان نگه داشتند، و تمام فشار ممکن تبلیغاتی و مانورهای سیاسی را به تیم مذاکره کننده وارد کردند، در تاریخ به عنوان خائنین به ملک و ملت ثبت خواهند شد؛ 

در مقابل دکتر محمد جواد ظریف، با درک والایی که داشت، و ظرفیت های دشمنی که در عرصه بین الملل دیده بود، این نیش ها را به تن خرید، و دم بر نیاورد و بی مهابا تاخت، و برجام را به فرجام رساند، و امروز با رفتن ترامپ، و آمدن فرد متعادل تری، ظریف و دولت تدبیر و امید باید میوه های زحمات و تلاش ها، و ثمره مقاومت خود را می چیدند، اما جریان حرام خوار سیاسی، فشار را مضاعف کرد، تا جایی که رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس اقلیت، خود در صدا و سیما ظاهر شد، و رسما از قول ظریف برای عدم کاندیداتوری اش، به یاران غار خود خبر خوش داد، [1] و گفتند که چنان فشاری آوردیم که خود از سکته کردن ظریف در زیر حملات مان، ترسیده بودیم. [2]

این روند سیاست و سیاست ورزی در کشور ماست که نشان می دهد، که در عرصه داری عرصه داران بی حیای سیاست در ایران، جایی برای ظریف، خاتمی، بازرگان، مصدق، امیرکبیر و دیگر دلسوزان نمی گذارند، این عرصه چنان مبتلا به سم بی اخلاقی، بی قانونی، افسارگسیختگی، حرامخواری سیاسی و... است که دلسوزان حضور در عرصه ها، آمدن در آن را به صلاح ملک و ملت نمی بینند، و متاسفانه مجبور به عقب نشینی می شوند، و به واقع عرصه را به نا اهلان واگذار می کنند.

ملت نجیب ایران گرفتار چنین مافیایی شده است، که سنگر به سنگر جلو آمده، و عرصه را چنان از آن خود کرده، که بی مهابا ستون های استوار قانون اساسی را هم درهم می شکند، و این قانون مهم را هم از حیّز انتفاع خارج کرده و به کناری نهاده قبل از ثبت نام کاندیداها، شورای نگهبانِ ناظر بر انتخابات، خود در شان یک قانونگذار وارد گود اجرا هم می شود، و با ابلاغیه خود عرصه را بر ثبت نام کاندیداهای رقیبِ جناح راست و اصولگرا هم، تنگ تر می کند.

حتی کسانی که طبق استاندارد سازی های جدید این شورا می توانند در انتخابات ثبت نام کنند نیز از سوی مجلس اقلیت فراخوانده و عرصه چنان بر کاندیدای احتمالی دیگر، تنگ می کنند، که او نیز مجبور شود صحنه داخل که حق مسلم مقاومت و تلاش اوست را، واگذار کرده، تا به رقبای خارجی کشور برسد، و اینجاست که ظریف آنقدر به منافع ملی کشور و مردمش فکر می کند که، راضی نیست "دیگی که برای او نمی جوشد، کله سگ در آن بجوشد"، و اگر چه می داند که ممکن است رقبای داخلی او میوه کار اصولی و مرارت بارش را بچینند، بدین امر هم راضی شده، برای ملک و ملت از حق خود برای کاندیداتوری می گذرد، از کاندیداتوری منصرف، و می خواهد به کار تخصصی اش، در این روزهای حساس مذاکرات بپردازد، تا "دل تشنگان قدرت"، آرام گیرد و مزاحم کار او در این برهه سخت مذاکرات برای استیفای حقوق ملی ایران، با دنیا نشوند.

بدا به حال ما مردم ایران، که دلسوزان این کشور، این چنین در معرض هجومند، و حتی رسانه ایی هم برای ابراز فریاد مظلومیت خود ندارند، صدای شان در هیاهوی تریبون داران مسلط در کشور گم است، و نخبگان ماهر، متخصص، دلسوز و دانای کشور، در زیر فشار مافیای قدرت، له شده و زنده زنده به شهادت می رسند، و از عرصه خدمت به ایران و ایرانیان دور نگه داشته، و قربانی مطامع جناحی می شوند.     

[1] - ذوالنور (رئیس کمیسیون امنیت ملی) : "ظریف (در کمیسیون امنیت ملی مجلس) قسم خورد در انتخابات کاندیدا نمی شود."

[2] - ذوالنور (رئیس کمیسیون امنیت ملی) ادامه داد: "در آن جلسه ... موضع نمایندگان به قدری محکم بود که برخی می گفتند نگران سکته وزیر هستیم."

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
چرا جنگ نشد؟ این سوالی است که هر نویسنده ای که میخواهد در خصوص تحولات دو هفته اخیر تحلیلی ارائه دهد...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
آیت الله ایازی: اینکه یک آقا، خانمی را در خیابان بغل می‌کند و در یک ون می‌اندازد، با کدام دستور شرعی...