جناب پزشکیان! در فرهنگ ایرانی فقر و فقیرانه زیستن ارزش نیست، آنرا ترویج نکنید
  •  

18 فروردين 1404
Author :  

18 فروردین 1404

در میان هیاهوی فشار تحریم‌های حداکثری دونالد ترامپ، که ارزش پول ملی ایران را به پایین‌ترین مرزهای ممکن خود، تا کنون پایین کشیده، و بدین ترتیب مردم ایران را به صورت جمعی به دامن فقر و نداری سرازیر نموده است، و در هنگامه‌ایی که شمشیر دامکلوس بمب افکن‌های پهن پیکر امریکایی بر سر منطقه پاندول‌وار در حرکتند و پیام رئیس جمهور زیاده خواه امریکا را که دنیا و از جمله کشورمان را به جنگ‌های وسیع اقتصادی، نظامی و... و با شرایطی مبنی بر یا تسلیم و یا ویرانی مواجه کرده است و در این مسیر زیرساخت‌های دفاعی و علمی کشور را که متعلق به مردم ایران (فارغ از نوع رهبری و حاکمیت‌ آنها) است را، هدف قرار داده، رئیس جمهور ما، در یک حرکت غیر ضروری و خود زنی ناشی از شرایط سختی که در آن قرار دارد، که بیشتر می‌توان آن را ناشی از فشارهای روانی وارده بر او و دولتش دانست، تا یک تصمیم ناشی از فرزانگی و حساب شدگی، و در مسیر اصلاح ساختار دولت، امور کشور، ساختار فرهنگی و...، دکتر شهرام دبیری [1] را از معاونت پارلمانی خود، به خاطر «سفر تفریحی قطب جنوب» برکنار کرد. [2]

کاری که در نگاه یک ناظر بیطرف و دلسوز (فارغ از مسایل پَس پرده، که ممکن است در پس این برکناری باشد که نویسنده این نوشتار از آن بی خبر است) نه ضروری، نه قانونی و نه توجیه پذیر، بلکه خسارتبار نیز بود، چراکه ناامنی بیشتری را در جامعه دارندگان ثروت، سرمایه و سرمایه گذاری تزریق کرده و خواهد کرد. اگر نامه برکناری این مسافر قطب جنوب را پایه استدلال خود قرار دهیم، رئیس جمهور از « همکاری و خدمات ارزشمند » دکتر دبیری در دولت چهاردهم یاد می‌کند و از «دوستی دیرین» او با خود می‌گوید، و از آنجاکه شخصا دکتر پزشکیان را فردی صادق و پاکدست می‌دانم، و لازمه «دوستی دیرین» با چنین فردی، پاکی و درستکرداری متقابل است، پس برکناری چنین یار شفیقی با چنین اتهامی درست نبود.

حال می‌ماند سفر شخصی آقای دبیری با خانواده به «قطب جنوب»، که مبنای این برکناری اعلام شده، که این سفر با هزینه خود ایشان انجام شد، و همین پایه این برکناری گردید، که به واقع این سفر نه غیرمجاز و نه ضد ارزش است، بلکه به نوعی نشان از طبع بلند این مسافر دارد، در زمانه ایی که مقاصد گردشگری نسبتا بی ارزشی در پیش روی بسیاری از ایرانیان قرار داده شده، که مقصد معمول تورهای مسافرتی رایج،  بسیاری از ما ایرانیان است، که گاه با مبالغ ناچیزتر از حد قابل انتظار، به مناطق گردشگری چون آنتالیا در ترکیه، جزیره بالی در اندونزی، پاتایا در تایلند، جزایر قناری در اسپانیا، لاس وگاس در امریکا و... ختم می شوند، که نه ارزش تاریخی، نه ارزش علمی، و نه ارزش اجتماعی و... آنچنانی دارند، کسانی مثل آقای دبیری هم پیدا می‌شوند که مناطق خاصی همچون قطب جنوب را مقصد سفر خود قرار می‌دهند که برای ما ایرانیان و البته دولت می‌تواند گزارشی بهتر از آنچه که در چنان مناطقی می‌گذرد را در پی داشته، و مغتنم است و شایسته تنبیه نیست، و وجود آدم های دنیا دیده در دولت هم خود غنیمت است، همچنان که وجود مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، شهید آیت الله محمد حسین بهشتی و... در بین انقلابیون 57 غنیمت بود، چرا که آنان با وجه دنیا دیدگی خود، یک سر و گردن از هم طبقه های روحانی خود بالاتر و روشن بین تر به نظر می رسیدند.

از نظرگاه دیگر، سال‌ها بود که جامعه مسئولین ما دچار بیماری ضد ارزش تلقی کردن سرمایه و سرمایه دار بودند، و همین نگاه منفی و نابخردانه به این دو پدیده کارساز در دنیای امروز، باعث گردید که مراکز تولید ثروت، و صاحبان سرمایه در کشور، در معرض هجوم رسوبات تفکر چپگرای ضد سرمایه ناشی از تفکر کمونیسم در ایران قرار گیرند، و هر سَر مغتنمی که در این سرا بود، زیر سنگ مصادره اموال، طرد، مورد هجوم بی امان و... کوبیده شدند، و در نتیجه صنایع و شرکت‌های بزرگ کشور در بخش خصوصی نابود شدند و...، و زمان خسارتبار زیادی گذشت تا دولت‌ها و مردم در ج.ا.ایران متوجه نقش بی بدیل وجودِ سرمایه و سرمایه دار، و لزوم سرمایه گذاری در توسعه و پیشرفت کشور شوند، تا آشکارا اکنون از لزوم جذب سرمایه، سرمایه‌دار و سرمایه گذاری برای ترقی کشور سخن بگویند، و اکنون در اوج چنین رویکردی، با یک عقبگردِ عملی از سوی رئیس جمهور مواجهیم، که سیگنال اشتباه می‌دهد، و یک مدیر را به دلیل «سفر پر هزینه تفریحی» شخصی مورد هجوم قرار داده، و تنبیه و در جامعه بی آبرو می‌کند؟!

مستمسک قرار دادن شیوه زندگی شخصی امام اول شیعیان برای برکناری دکتر دبیری، از سوی رئیس جمهور هرگز کار درستی نبود، در حالی که آنچه از زندگی این امام باید در بین مسئولین اولویت و پایه عمل قرار گیرد، در زندگی اجتماعی امام علی قابل برجستگی است، و آن لزوم پاکدستی، عدالت، دوری از ظلم، و نگاه عادلانه و تظلم خواهانه از حقوق تمام اقشار جامعه (فارغ از جایگاه و توانمندی مالی، نوع مذهب و تفکر آنان و...) در نظام اجتماعی است.

 این در حالی است که مشی زندگی سختِ شخصی آن امام را، تنها برای خود می‌توان انتخاب کرد، و هرگز قابل تحمیل و تجویز به دیگران نبوده و نیست، و تحمیل آن به دیگران ظلمی بیش نبوده و نیست، و در بالاترین حد خود، چنین زندگی‌ایی تنها قابل انتخاب توسط افراد است، از این رو این عملِ دکتر مسعود پزشکیان قابل توجیه و دفاع نبوده، و چنین نگاهی به افراد جامعه، به ویژه دارایان، به حال جامعه تشنه سرمایه گذاری، عدالت و ظلم گریز ایران ویرانگر است.

در فرهنگ و جامعه ایرانی فقر و فقیرانه زیستن نه یک ارزش، بلکه یک ضد ارزش است، ارزش فرهنگی ایرانی زیستن، کار و تلاش و دارا شدن و توانمند بودن است، و این هرگز درست نبوده و نیست که برای دیده نشدن فقر، و عدم تشویش اذهان فقرا، دارایان را به حاشیه راند، ذلیل و خوار کرد و برای استفاده مجاز از داشته‌های‌شان تنبیه و یا محدود نمود، این یک حرکت عوامفریبانه بیش نیست.

راه برخورد با فقر، محدود کردن دارایان برای عدم استفاده از دارایی‌شان نیست، راه آن یافتن مسیری برای خروج فقرا از فقر است، نه برخورد با بخش توانمند جامعه، تنها با افزودن به طبقه متوسط و پیشرو و موفق است، که باید به مبارزه با فقر و برون رفت از آن اندیشید، نه تقسیم فقر و نداری بین همه، و مجبور کردن دیگران به داشتن زندگی فقیرانه.

داشتن مسئولینی فقیر، و یا با ماسک فقر، کمکی به جامعه فقیر نمی‌کند، بلکه به عکس اینگونه برخوردها، ریا و پست فطرتی و زدن ماسک نفاق را تروج کرده، و باعث می‌شود تا مسئولین ثروتمند، ثروت و برخورداری خود را از دید جامعه ضد سرمایه دور کنند، و روند چنین نگاهیست که دارایان را به سوی مهاجرت خود و سرمایه‌هایشان به کشورهای دیگر خوانده، و این خود باعث عدم امنیت فکری و اجتماعی آنان شده، و تقویت کننده این نگاه است که ایران جای امنی برای سرمایه، سرمایه گذاری و سرمایه دار شدن نیست، و توانمندان مالی را به مهاجرت سرمایه ها، سوق می‌دهد.

بیشک سود جستن جناب دبیری از توانمندی مالی خود در کنار خانواده‌اش، نه ضد ارزش، نه ضد قانون، و نه ضد عرف باید باشد، اگر جناب پزشکیان در سرمایه این مسئول زیردست خود شکی داشتند، قطعا با چنین شکی باید برخورد می‌کردند، نه یا نوع هزینه آن. زندگی فقیرانه ارزشی نیست که توسط رئیس جمهور در جامعه ترویج و تزریق شود، بر عکس تمام ایرانیان لایق داشتن توانمندی رفتن به چنین سفرهایی هستند، تا مثل دیگر ملل توانمند جهان، به دیدار مناطق بکر جهانی بروند، و پدیده های زیبای خلقت خداوند را با حواس پنجگانه خود لمس کنند.

نه این که چون قاطبه مردم ایران در اثر سیاست‌های نابخردانه به فقر مبتلا شوند، دارایان را نیز، به خاطر استفاده از دارایی‌شان مجازات کنیم تا برخورداری‌های‌شان باعث تشویش اذهان عموم فقیر ایران نشود. این نگاهی بیمارگونه به ارزش و ضد ارزش است، که بازگشت به شرایط خسارتبار ابتدای پیروزی انقلاب 57، و دهه خوفناک 1360 را تداعی می‌کند که با سرمایه و سرمایه دار برخوردی شد که ریشه سرمایه و سرمایه دار و سرمایه گذاری از کشور کنده شد، و امروز در ورشکستگی ایرانیانِ صاحب سرمایه، شاهد بیکاری و نابودی تولید هستیم، و هر سال را باید سال تولید نامید، و از تولید و کارآفرینی خبری نباشد، چرا که زیرساخت سرمایه و تولید، امنیت سرمایه و سرمایه دار است، که با این حرکات بیشتر نابود می شود، تا جان نگیرد، و ایرانیان را از بیکاری و رشد منفی تولید و کار نجات ندهد.

 

 [1] - شهرام دبیری اسکویی زادهٔ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۹ در اسکو  پزشک و سیاستمدار ایرانی است که از مرداد ۱۴۰۳ تا فروردین ۱۴۰۴ به عنوان معاون امور مجلس رئیس‌جمهور فعالیت کرد. وی همچنین رئیس دوره چهارم شورای شهر تبریز بود او همچنین مدیر و مؤسس باشگاه فرهنگی ورزشی دبیری تبریز و بیمارستان ولیعصر تبریز است. در خرداد ۱۳۹۹ دبیری به اتهام فساد مالی در مقام عضو شورای شهر تبریز از سوی اطلاعات سپاه بازداشت شد. سپس گزارش شد که او از این اتهام تبرئه و صلاحیتش برای دوره ششم انتخابات شوراها تأیید شده است او در فروردین ۱۴۰۴ پس از سفر جنجال‌برانگیزش به قطب جنوب، با حکم مسعود پزشکیان از سمت خود به‌عنوان معاون امور مجلس رئیس‌جمهور برکنار شد.

[2] -  متن نامه برکناری دکتر مسعود پزشکیان به دکتر دبیری برای برکناری او چنین در رسانه ها منتشر شد :

جناب آقای دکتر دبیری

در این ایام پس از بررسی خبر، قطعی شد که در ایام نوروز در سفر تفریحی قطب جنوب بودید. در دولتی که مفتخر به اقتدا به مولای متقیان است و در شرایطی که هنوز در کشورمان فشارهای اقتصادی بر مردم زیاد و محرومان پرشمارند، سفر پر هزینه تفریحی مسئولان رسمی، حتی با هزینه‌های شخصى، قابل دفاع و توجیه‌پذیر نبوده و با معیار ساده‌زیستی مسئولان سازگار نیست.

دوستی دیرین و همکاری و خدمات ارزشمند شما در معاونت پارلمانی دولت چهاردهم، مانع آن نیست که پایبندی به صداقت، عدالت و وعده‌هایی که به مردم دادیم، مقدم داشته شود. بنابر این از ادامه همکاری با شما در دولت چهاردهم معذوریم.

مسعود پزشکیان

رئیس جمهوری اسلامی ایران

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (22)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

توجیه نهج‌البلاغه‌ای

آقای پزشکیان با چه توجیه عقلی و قانونی ، ۱۲۰ هزار مراسم برای ريیسی برگزار می کنید

عباس عبدی

امیدوار بودن در ایران خیلی سخت است؛ ولی از سوی دیگر محکوم به امیدیم و باید این وضع را تحمل کنیم. شاید محکوم به رفتار افسانه سیزیف هستیم که سنگی را بالای کوه ببریم، ولی تا رسیدن به قله دوباره به پایین سقوط می‌کند.

شخصا اگر امید نداشته باشم می‌میرم، حتی اگر به لحاظ جسمی هم نفس بکشم؛ ارزشی ندارد. هر وقت می‌آییم قدری شاد و امیدوار شویم، خبر ناامیدکننده بعدی را باید هضم یا تحمل کنیم.

۱۲۰،۰۰۰ مراسم برای آقای رئیسی می‌خواهند بگیرند کسانی که قادر نیستند ۱۲۰خط مثبت و مستدل در وصف دوره مدیریت او بنویسند. ولی این هم برای من مهم نیست. ۱۲۰،۰۰۰،۰۰۰ مراسم هم بگیرند اگر از جیب مبارک و شخصی خودشان باشد به من ربطی ندارد؛ ولی بعید می‌دانم حاضر شوند ۱۲ مراسم از جیب خود بگیرند.

حالا این جماعت را کاری ندارم جماعتی که شعار عدالت هم می‌دهند. ولی آقای پزشکیان حتما توجیهی عقلی و شرعی و قانونی و اخلاقی برای این اتلاف منابع از جیب ملت دارند. آن را اعلان نمایند. وفاق خوبه نه از جیب فقرا. آقای پزشکیان! آیا شما خودتان حاضرید هزار تومان برای برگزاری چنین مراسمی کمک کنید؟

ایشان راه افتاده و دستان خود را برای مدرسه‌سازی مناطق محروم به‌سوی دیگران و مردم دراز کرده که اقدام پسندیده‌ای است؛ ولی بفرمایند این بودجه کلان که صرف چنین مراسمی می‌شود، سودش به جیب چه کسانی می‌رود؟ کدام کودک فقیر از آن بهره‌مند می‌شود؟ به نظرم خشکه به آنان بدهند، بهتر است که ملت را خشمگین و پر از نفرت کنند.

همه اینها یک طرف این برنامه‌ها به زیان آن مرحوم هم هست. البته، این به ما ربطی ندارد. هنگامی که متولیان امر چنین دغدغه‌ای ندارند، به ما چه ربطی دارد؟

حداقل انتظار می‌رفت که پس از تبلیغات ویرانگر ترامپ، تاییدیه آن را با این کارها صادر نکنید. من فقط، مانده‌ام این برنامه از کدام ذهن‌های خلاق و ضدحکومتی بیرون می‌آید. جالب است بعدش هم مثل عجوزه‌ها می‌گویند بیگانگان علیه ما تبلیغ می‌کنند.

به دلایلی نمی‌خواستم در این مورد چیزی بنویسم؛ ولی هر چه فکر کردم دیدم پا گذاشتن روی وجدان حرفه‌ای خیلی بدتر از مردن و سخت‌تر از ناامید شدن است

This comment was minimized by the moderator on the site

ترامپ رئیس جمهور امریکا مسئولین ایران را دزد اموال مردم ایران خطاب کرد، که آقای پزشکیان نیز امریکایی ها را غارت کننده نامید، یکی در واکنش به این خبر در واتس آپ نوشت :
آقای رییس جمهور با سواد و متخصص قلب و مفسر نهج البلاغه، در روزگار مدرن دزدی ربودن یک تکه نان از بقالی نیست، همین که در موقعی که مردم گرفتار قطعی برق و آب هستند و دولت شما تصمیم به برگزاری ۱۲۰ هزار بزرگداشت برای درگذشت رئیسی در سراسر کشور می گیرد،این خود نشانه دزدی از جیب ملت می باشد،راستی کجای نهج البلاغه نوشته شده که این مراسم را باید از سفره ملت خرج کنید
منبع واتس آپ

This comment was minimized by the moderator on the site

برکناری استاندار اصفهان هم ضروری بود
فرزاد نعمتی/ هم میهن

در روزهای اخیر برکناری شهرام دبیری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد و بحث‌های فراوانی برانگیخت. قصدم اینجا البته پرداختن بدان ماجرا نیست اما در حد اشاره می‌شود گفت، دبیری مرتکب خلاف قانونی نشده بود و ترک فعلی نداشت. البته اگر تکذیب دروغ دفتر او را به پای خودش ننویسیم.

بااین‌همه رئیس‌جمهور قصور یا حتی بی‌احتیاطی او را نیز نپذیرفت و برکنارش کرد. ازقضا این روش رئیس‌جمهور در برکناری دوست دیرین، الگویی می‌تواند باشد برای همه دولتمردان که درباره دوستان خود سختگیری بیشتری داشته باشند و از مماشات با مدیران منصوب بپرهیزند. این البته رویه‌ای است که نمی‌توان انتظار چندانی برای تحقق‌اش داشت زیرا متاسفانه اغلب مدیران دولتی نه شهامت استعفا را دارند، نه جرأت پذیرش خطا را. راه عزل هم در پیچ‌وخم توجیه‌های همیشگی حساس بودن شرایط و نبود جایگزین مناسب و کلی چیز دیگر در عمل پیموده نمی‌شود.

اینها را گفتم که برسم به تیتر همین مطلب. در همان روزهای جنجال سفر دبیری به قطب جنوب، خبر خرابکاری عمدی گروهی از افراد در اصفهان در خط لوله آب کوهرنگ به یزد منتشر شد. تصاویری که از آن پخش شد، گویای ضرر عمده‌ای بود که به کشور وارد شد و نتایجی چون قطعی آب شرب یزد، سرگردانی مسافران و... را هم در پی داشت. جز اینها ضرر مالی این رفتار غیرقانونی چیزی در حد ده‌ها میلیارد تومان برآورد شده است.

تاسف‌بار اینکه این نخستین‌بار هم نیست که چنین فعل مجرمانه‌ای در این استان رخ می‌دهد. بااین‌همه من ندیدم در میان همه اخبار و تحلیل‌ها درباره چرایی و چگونگی بروز این رفتار غیرقانونی، این سخن هم مکرر بیان شود که با متعرضان به خط لوله و برهم‌زنندگان امنیت، برخورد قضایی صورت می‌گیرد. رئیس دادگستری یزد البته گفته که دستگاه قضا پیگیر این موضوع است اما خب شما این سخن را بگذارید در کنار حرف‌های نماینده یزد که گفته: «در یک دهه گذشته بیش از ۵۰ دفعه تکرار شده و خطوط لوله انتقال آب استان یزد در منطقه شرق استان، اصفهان و سایر تاسیسات عمدتاً به‌صورت دسته‌جمعی و به وسیله ماشین‌آلات سنگین مورد تعرض قرار گرفته است.»

بسیار خُب، به‌راستی اگر همان دفعه اول به چنین رفتارهایی رسیدگی قضایی می‌شد، امروز این وضعیت بر منطقه حاکم بود یا نه؟ فراموش نکنیم که یکی از نکاتی که همواره در اعتراض‌های سال اخیر در کشور موجب صدور احکام قضایی شده، تبدیل شدن اعتراض به اغتشاش و برهم‌خوردن امنیت روانی جامعه بوده و مگر این کار، چیزی در این مورد کم دارد؟ آب شرب مورد مصرف مردم هموطن را راهی خاک و هوا کردن، مصداق چیست؟ جز این، من این یک قلم را دیگر اصلاً جایی ندیدم که کسی بگوید استاندار اصفهان به‌عنوان عالی‌ترین مقام سیاسی و امنیتی این استان بهتر است به‌واسطه سوءمدیریت خود در این زمینه برکنار شود.

شاید بگویید این دیگر زیاده‌روی است ولی طبق مصوبه شورای عالی اداری در سال 1377، «استاندار مسئول برقراری و حفظ نظم و امنیت استان است» و «فراهم آوردن موجبات اجرای طرح‌ها و سیاست‌های عام امنیتی و انتظامی، مصوبات مراجع قانونی، دستورالعمل‌ها و ابلاغیه‌های امنیتی» و «پیشگیری و مقابله با مشکلات مرزی و نظارت و مراقبت از مرزهای آبی و خاکی استان» از وظایف اوست.

وقتی رفتاری آشکارا غیرقانونی در استانی اتفاق می‌افتد و بعد انگار نه انگار، به‌نظرم باید از این فضای احساسی که همه‌چیز را پای کشاورزان عصبانی و زمین‌های تشنه می‌گذارد، گذشت و از مسئولان ذی‌ربط خواست که اگر نمی‌توانند وظایف خود را به‌درستی ایفا کنند، استعفا بدهند. شاید بهانه بیاورند که نفر بعدی نیز بهتر از ما نخواهد بود. به‌نظرم هیچ ایرادی ندارد. شما تشریف ببرید منزل و از خانه به تماشای فواره‌های آب بعدی بنشینید. در عوض اجازه بدهید ترتیبات قانونی کشور نیز منعقد شود.

با این وضعیت غیرمسئولانه‌ای که در پیش گرفته شده و هر روز به‌شکلی، روزی در پیامک‌های حجاب و روزی در لغو کنسرت‌های قانونی در این استان، قوانین کشور به سخره گرفته می‌شود، انتظار بهبودی در اوضاع نمی‌توانست داشت، بنابراین برکناری یا استعفای استاندار اصفهان خواسته چندان عجیبی نباید تلقی شود. باور کنید در برخی کشورها، با اندک قصوری، مدیران برکنار می‌شوند. مسئولان ایرانی اما اغلب در یک حالت واژگون به‌سر می‌برند؛ طلبکارند و موعظه می‌کنند. با این وضعیت، فاتحه دولت را باید خواند و شاید ناچار باشیم به عصر تامس هابز و ژان بدن برگردیم و تازه از سر نو بگوییم مهمترین خواسته ما، تاسیس دولتی است که قوانین‌اش در سراسر کشور واجب‌الاطاعه باشد.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-36018

استاندار باید در همان شب حادثه برکنار می شد.
در خصوص انتقال آب به یزد همواره شایعاتی بوده که استان یزد از این برای امور کشاورزی و صنعتی استفاده می کنند. این شایعات به گوش مسئولان استان یزد هم رسیده بود.
برای رفع این شایعات مقامات استان یزد از مسئولان استان و نیز آبفای اصفهان دعوت می کنند که به یزد سفر نموده و اگر موردی بجز شرب استفاده می شود آب را قطع نمایند.
مسئولان اصفهان به یزد سفر نموده و با بازدید از تاسیسات یزد مطمئن می شوند که آب صرفا برای شرب استفاده می شود.
بعد از این بازدید مقامات استان یزد از مقامات استان اصفهان تقاضا می کنند در مصاحبه شرکت نموده و از آنچه دیده اند را به اطلاع مردم رسانده و اطمینان بدهند که آب انتقالی به یزد صرفا جهت شرب مورد استفاده قرار می گیرد که استاندار اصفهان از این کار خودداری و می گوید چنین مصاحبه ای به وجهه وی لطمه وارد خواهد کرد.
در نتیجه قصور استاندار در اطلاع رسانی و تحریک عوامل این اتفاق می افتاد که خسارات شدیدی به تاسیسات انتقال آب وارد می شود و از طرفی برای تامین آب مردم و شهروندان از اقصی نقاط کشور تانکر به یزد اعزام می شود. مجموعه هزینه سنگینی به کشور وارد می نماید.
بنابراین آیا چنین فردی لیاقت و شایستگی داشتن پست استانداری را ندارد و باید همان شب حادثه از سمت خود برکنار می شد.

This comment was minimized by the moderator on the site

‏طرف به خاطر سفر با پول شخصی برکنار شد.
بعد یه بابایی که ۱۰۰۰ میلیارد تومان زمین کشید بالا:
-اول بیانیه داد امضام جعل شده
-بعد معلوم شد شخصا رفته دفترخانه امضا کرده و اثرانگشت زده
-بعد مشخص شد زمین ۱۰۰۰ میلیاردی را با ۶ میلیارد به نام خودش و پسرش منتقل کرده ولی
هنوز سر جاش نشسته

This comment was minimized by the moderator on the site

ترامپ از ایران چه می‌خواهد؟

مهرپویا علا

اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکای ترامپ نه ایران یا حتی کل خاورمیانه، بلکه چین است. تا اینجا به نظر نمی‌رسد مناقشه‌ای باشد. اما درست به همین دلیل توافق ایران و آمریکا به سادگی به دست نخواهد آمد. یعنی معتقدم اگر اولویت آمریکا مهار ایران یا حفظ امنیت اسرائیل و کشورهای منطقه بود اتفاقاً توافق ساده‌تر به دست می‌آمد؛ زیرا این مسئله هرچقدر هم که پیچیده باشد باز همه چیز به همین‌جا ختم می‌شود.

در این منطقه تنها اسرائیل خواهان راه‌حل‌های رادیکال در قبال ایران است، ولی بسیار بعید و حتی دیوانگی است که در صورت دستیابی به یک توافق میان ایالات متحد و ایران اسرائیل سرخود دست به حمله بزند و بخواهد بازی مهم‌ترین پشتیبان خود را بر هم بریزد. اسرائیل به نسبت جمعیت و وسعت خود کشور نیرومندی است. بافت جمعیتی منسجم، اقتصاد مرفه و دمکراسی کم‌وبیش باثباتی دارد، اما علی‌رغم تمام اینها بدون پشتیبانی مداوم آمریکا در مقایسه با ایران، ترکیه و سعودی قدرت مهم و تأثیرگذاری در منطقه به شمار نمی‌آید.
شکست‌ناپذیری اسرائیل درواقع شکست‌ناپذیری آمریکاست. اگر کشوری بتواند مشکل خود را با آمریکا حل کند، اسرائیل نمی‌تواند معادلۀ تازه را بر هم بزند.

اما ایران چگونه می‌تواند مشکل خود را با آمریکا حل کند؟ نکته اینجاست که خواستۀ آمریکا از ایران به باور من تنها به سه‌گانۀ هسته‌ای-موشکی-منطقه‌ای ختم نمی‌شود.
اگر مسئله تنها به همین سه مورد ختم می‌شد، هم ایران حاضر بود کنار بیاید و هم حتی آمریکای ترامپ نرمش نشان می‌داد. برای ترامپ مهم نیست که ایران پنج یا ده سال دیگر ممکن است دوباره اسرائیل را با همین توان یا حتی توان بیشتر تهدید کند.
وقتی در آن جلسۀ تاریخی اتاق بیضی با زلنسکی از ترامپ پرسیدند چه تضمینی می‌دهی که روسیه دوباره حمله نکند، به این پاسخ مسخره اکتفا کرد که پوتین به من احترام می‌گذارد! این یعنی هیچ تضمینی نمی‌دهم ‌و مجبور هم نیستم که بدهم.

امنیت اسرائیل برای غرب مهم‌تر از امنیت اوکراین نیست. البته غرب یا حتی دولت‌هایی مثل روسیه و چین هیچ‌گاه اجازۀ تحقق اهداف احمقانه‌ای مثل نابودی اسرائیل و دست زدن به نسل‌کشی را نمی‌دهند، ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که ترامپ مغرور بخواهد خواسته‌های رئیس یک دولت ده میلیون نفری در خاورمیانه را برآورده سازد.

پس دشواری کار کجاست؟ تا جایی که من متوجه شده‌ام - و در این‌گونه مسائل همیشه باید جای بزرگی را برای خطا باز گذاشت و خود را با پیش‌بینی‌های جسورانه مضحکه نکرد - ترامپ می‌خواهد در رقابت اقتصادی با چین ایران در جناح آمریکا باشد.
برای ترامپ قابل پذیرش نیست که به توافقی با ایران دست پیدا بکند، درهای ایران کم‌وبیش باز شوند، دلارهای نفتی باز گردند و دست‌آخر چین بیشترین سود را از مبادله با ایران ببرد. توافق را آمریکا انجام دهد و پروژه‌های اقتصادی را شرکت‌های چینی انجام دهند. گره را آمریکا باز کند و نفت و گاز را شرکت‌های چینی استخراج کنند. بازار ایران را کالاهای چینی پر کنند و سهم آمریکا شعار مرگ بر آمریکا باشد. آن هم درست در شرایطی که کل اقتصاد جهان را به چالش طلبیده که باید میان ما و چین یکی را انتخاب کنید.

پس دشواری کار به نظرم در اینجاست و نه در شهرهای موشکی که نشان دادند کارآیی نظامی مؤثری ندارند و اگر هم داشته باشند تهدیدی برای آمریکا نیستند، نه نیروهای نیابتی که تقریباً حذف شده‌اند و پولی برای بازسازی‌شان نیست اگر هم باشد چند دهه زمان می‌برد و نه اورانیوم‌های غنی‌شده‌ای که ایران آماده است تحویل‌شان دهد.

در یک کلام ایران باید غربی شود و اگر تن به چنین چیزی ندهد چنان با نیروی نظامی تضعیفش می‌کنند که دیگر برای چین هم نفع خاصی نداشته باشد.
اگر این تحلیل من درست باشد معنایش این است که آنچه آمریکا می‌خواهد کم‌وبیش مطابق با خواست اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان نیز هست (ضمن اینکه خواسته‌های دیگری هم وجود دارند)، اما رفتن ایران به جناح غرب همچون بدترین کابوس ممکن برای تعدادی از مقامات بلندپایه و قدیمی جمهوری اسلامی است؛ کابوسی به مراتب بدتر از مسائل جزئی مثل کم کردن برد موشک یا کاهش درصد غنی‌سازی

This comment was minimized by the moderator on the site

رئیس جمهور، معاون پارلمانی اش را بخاطر سفر تفریحی به قطب جنوب، عزل کرد.

نکته مهم اما این است که این اتفاق تقریبا نخستین #عزل در تاریخ انقلاب اسلامی به علت سو مدیریت یا سو رفتار است. حداقل من به یاد ندارم

در کل چند دهه گذشته مدیران بسیاری ناکارآمدی داشته و حتی به فساد شهره شده اند اما حداقل بنده بیاد ندارم که یکی از اینها عزل شده باشند.
نمونه نزدیکش در دولت مرحوم رئیسی بعد از فساد عظیم چای دبش، وزیر مربوطه را وادار به استعفا کردند. یعنی به نحوی برایش آبرو داری کردند، یا حاشیه های مربوط به آقای صدیقی امام جمعه تهران، با آنکه اثر بسیار بدی بر افکار عمومی گذاشت اما هنوز با وقاحت خطبه های ایشان پابرجا است، یا آقای علم الهدا و حاشیه های مربوط به اوقاف، یا حاشیه های مربوط به آقای خاموشی و ده ها مورد دیگر!

متاسفانه در ج. اسلامی طی چند دهه حفظ آبروی اشخاص از حفظ آبروی اسلام ازجحیت داشته و حفاظت از منافع گروه ها بر منافع ملی اولی بوده و مسئله افکار عمومی هیچ انگاری شده است و ضریب دادن به آن ضعف حاکمیت تعبیر می شود!

سلمان_کدیور @Falaakhon

This comment was minimized by the moderator on the site

سخنگوى جبهه اصلاحات ايران خطاب به پزشكيان:
با منطق درست عزل دبيرى از انتصاب رحمانى فضلى به عنوان سفير جلوگيرى كنيد

جواد امام سخنگوى جبهه اصلاحات ايران، طى توئيتى در شبكه ايكس منطق عزل شهرام دبيرى از معاونت پارلمانى رئيس جمهورى را درست توصيف كرد و خواستار به كارگيرى همين منطق در جلوگيرى از انتصاب عبدالرضا رحمانى فضلى به عنوان سفير چين شد.

سخنگوى جبهه اصلاحات ايران پيش از اين هم در توئيتى ديگر با يادآورى اظهارات رحمانی فضلی وزير وقت كشور در جلسه بررسى اعتراضات آبان ٩٨ در مجلس كه در پاسخ به سؤال: چرا به قلب و سر معترضان شلیک شده، گفته بود: ما به پا می‌زدیم، معترضان می‌خوابیدند، گلوله به سرشان اصابت می‌کرد!، نوشته بود: باعث تأسف است شخصى كه تدبيرش در مقابل اعتراضات مردم شليك به پاى مردم بود، مزدش سفيرى باشد و در مقابل، مدافعان جمهوريت و حقوق مردم در حصر و زندان باشند.

اينك كه مسعود پزشکیان با صدور حکمی شهرام دبیری، معاون پارلمانی خود را به دلیل قابل دفاع و توجیه‌پذیر نبودن سفر تفریحی او به قطب جنوب حتی با هزینه‌ شخصی و سازگار نبودن این اقدام با معیار ساده‌زیستی مسئولان در شرایطی که در کشور، فشارهای اقتصادی بر مردم زیاد و محرومان پرشمارند، بركنار كرد، سخنگوى جبهه اصلاحات ايران تأكيد كرده است:
منطق درستی که آقای دکتر ⁧پزشکیان⁩ را به عزل دبیری رسانید، حکم می‌کند که از انتصاب ⁧رحمانی فضلی⁩ به‌عنوان سفیر نیز جلوگیری به‌عمل‌ آورد.

‏ جواد امام با استناد به اين بخش از حكم بركنارى شهرام دبيرى مبنى بر اين كه دوستی دیرین و همکاری و خدمات ارزشمند شما در معاونت پارلمانی دولت چهاردهم، مانع آن نیست که پایبندی به صداقت، عدالت و وعده‌هایی که به مردم دادیم، مقدم داشته شود، نيز خاطرنشان كرده است:
صداقت و عدالت ارکان اصلی ⁧دولت وفاق⁩ هستند که هر دو مستعدند زیر ضرب رفاقت‌ها و باندهای ثروت و قدرت بروند، سرمایه اجتماعی دولت را به قربانگاه ببرند و نهایتاً، پزشکیان را زمین‌گیر کنند

This comment was minimized by the moderator on the site

داستان دو معاون

ظریف‌ها و دبیری‌ها دو نحله در دولت‌اند

دیروز دومین معاون رئیس‌جمهور نیز با گذشت حدود هشت‌ماه از عمر دولت چهاردهم برکنار شد. برکناری اول، مربوط به محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور بود و برکناری دوم، به نام شهرام دبیری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور، رقم خورد.

اما میان این دو معاون رئیس‌جمهور و آنچه از سر گذراندند، فاصله‌ای است در حد فرش و عرش. تفاوت رفتار و پایگاه و کنش ظریف‌ و دبیری‌ چنان است که آنها را می‌توان نمادها و نمایندگان دو نحله و گرایش متمایز و متعارض درون دولت چهاردهم تصویر و تفسیر کرد و از «ظریف‌ها» و «دبیری‌ها» سخن گفت.

اینکه رئیس‌جمهور و فراتر از آن کلیت نظام، در ادامه به سمت تقویت و تثبیت کدام گرایش حرکت کنند؛ آینده این دولت را رقم خواهد زد و به‌تبع، شکاف میان ساختار سیاسی (حاکمیت) و نیروهای اجتماعی (ملت) را متاثر خواهد کرد.

شکافی که با تقویت دبیری‌ها، گویی تا قطب جنوب گسترش خواهد یافت. امیدها منجمد می‌شود و کلیت کشور را به ورطه‌ آتش خواهد انداخت.

اما وجوه تمایز و تفاوت این دو معاون محذوف و این دو نحله دولتمردان کدام است؟ برخی از آنها را می‌توان چنین برشمرد:

۱- بارزترین تمایز ظریف‌ها و دبیری‌ها آن است که نحله نخست برای دولت سرمایه‌اندوزند و نحله دوم، سرمایه‌سوز. درحالی‌که چهره‌ای چون ظریف با سخنرانی‌ها و رویکردها و ایده‌‌پردازی‌ها و رایزنی‌های خود برای دولت روحانی سرمایه اندوخت و حتی در دوره کوتاه مسئولیت در دولت پزشکیان و پیش از آن در ایام انتخابات تا شورای راهبری تشکیل کابینه بر اعتبار و وزانت دولت افزود؛ اما دبیری نه‌فقط کارکردی سرمایه‌اندوز برای دولت نداشت که آن را به دمی بسوخت. ازآن‌سو، حذف ظریف سرمایه دولت را به‌شدت کاست و حامیان آن را به تردید جدی انداخت؛ اما حذف و برکناری دبیری، با اقبال عمومی همراه شد و سرمایه دولت را افزود.

۲- ظریف‌ها بر پایگاه دولت می‌افزایند؛ چون خود نیز سرمایه‌ای هستند. دبیری‌ها البته ممکن است از بُعد اقتصادی سرمایه‌دار باشند و چند میلیارد تومان برای سفری هزینه کنند؛ اما از بُعد اجتماعی، سرمایه‌ای ندارند که حتی اگر بخواهند، به دولت بیافزایند. بی‌مایه فطیرند و مصداق آن سخن شاعر که فرمود:

ذات نایافته از هستی‌بخش/ کی تواند که شود هستی‌بخش

۳- برکناری دو معاون برکنارشده رئیس‌جمهور تحت‌تاثیر دو سفر رخ داد. آتش حملات چندماهه مخالفان به ظریف که داشت فروکش می‌کرد، با سفر او به داووس و گفت‌وگویش با فرید زکریا و کنایه‌اش به سعید جلیلی، تبدیل به موجی خروشان شد که بالاخره معاون راهبردی پزشکیان را برانداخت. سفر ظریف اما خروجی جدی در جهت گفتمان‌سازی و اصلاح تصویر ایران در شرایط بحرانی سیاست خارجی داشت و حتی از بُعد رسانه‌ای، با اقبال گسترده و رکوردزنی بازدیدکنندگان یک خروجی داووس در فضای مجازی همراه بود. مقصد سفر دبیری اما قطب جنوب بود و خروجی آن، نمایش تجمل و شکاف باورنکردنی میان نگاه دولتمردان و وضعیت مردمان. پیامی تلخ و تند و کمرشکن که گرچه تصویر این سفر هم با اقبال بازدیدکنندگان فضای مجازی همراه شد؛ اما این اقبال، فقط میوه تلخی چون تنفر از دولت به بار آورد.

۴- از منظر نسبت دو معاون با رئیس‌جمهور نیز، ظریف‌ها و دبیری‌ها از دو جنس متفاوت‌اند. ظریف چه در دوران انتخابات و چه مقطع حضور در دولت، نماد و نماینده جریانی سیاسی-فکری بود که پیوستن و همراهی آن با پزشکیان، بر مبنای «شراکت» و «اشتراک» بود. شراکت در دولت بر مبنای اشتراک در سیاست. حال آنکه پیوستن دبیری‌ها به پزشکیان، بر مبنای «رفاقت» بود که چون ربطی به سیاست و گفتمان و راهبرد نداشت، حتی رفاقت قدیمی را هم خراب کرد. اغلب اعضای «حلقه دانشگاه تبریز» و وابستگان اقتصادی و قومیتی آن در دولت، نه‌فقط اشتراک سیاسی با راه و رای برگزیده انتخابات اخیر ندارند؛ بلکه با ندانم‌کاری (در نگاه خوش‌بینانه) و یا طرح و برنامه‌ریزی (در نگاه بدبینانه)، از پشت به دولت خنجر می‌زنند و خواسته یا ناخواسته پرده رفاقت پزشکیان را می‌درند.

۵- ظریف‌ها از منظر توان و ظرفیت کارشناسی نیز قابل‌قیاس با دبیری‌ها نیستند. منظور از تخصص طبعاً در اینجا، ورود و فهم از عالم سیاست و نیز داشتن دانش و تجربه در حوزه مسئولیت است. /هم میهن

محمدجواد روح | سردبیر

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

کانال طنز دغدغه های مسعود
طنز نوشته هایی از زبان مسعود پزشکیان از قلم یک طنز نویس، که یادداشت های روزانه رئیس جمهور را از زبان خود او می نویسد :

شنبه، ۱۶ فروردین
اولین روز کاری بعد از تعطیلات را با قدرت شروع کردم. آقای [شهرام] دبیری [معاون پارلمانی رئیس جمهور] را برکنار کردم تا به مردم نشان دهم صادقانه سر حرف‌هایم هستم و وقتی پای صداقت وسط باشد، همه پیش چشمم یکی هستند. ویراستار خیلی امروز با من خوش‌اخلاق بود سر همین موضوع. به همین خاطر متن برکناری را هم جوری تنظیم کرد که کرامت آقای دبیری حفظ شود. مردم به حق منتظر بودند تا من واکنشی نشان دهم به ماجرای سفر آقای دبیری [به قطب جنوب]. من هم وقتی اولش شنیدم که دبیری به قطب جنوب رفته است باورم نمی‌شد، چون کدام آدم عاقلی به چنان جای سردی باید برود، وقتی هوای کشور به این خوبی‌ست!

اولین جلسه سران سه قوه هم برگزار شد. با هم درباره رفع موانع سرمایه‌گذاری صحبت کردیم. خیلی حرف‌های خوبی زدیم. کاش مردم هم بودند و می‌شنیدند تا [در تولید] سرمایه‌گذاری کنند. متأسفانه اعتماد مردم کم شده است و این‌هایی که برای جلب توجه [و فالوور و لایک جمع کردن] دعوا راه می‌اندازند، مانع بازسازی اعتمادند.

برعکس ویراستار شیرازی، سید مهدی [طباطبایی] یزدی خیلی دمغ بود. فکر کردم به خاطر مسائل آب در یزد باشد، ولی فهمیدم به خاطر مطلب کیهان است. به او گفتم مگر نوشته‌های کیهان هم ناراحتی دارد؟ اصلاً چرا دنبال می‌کند؟ ولی فهمیدم امروز [حسین] شریعتمداری در کیهان یک جمله نوشته بود که قرار است ترامپ ترور شود. شب هم که می‌شود صبح آمریکا، رسانه‌های آمریکایی و [رسانه‌های] فارسی معاند خارج‌نشین هم شروع کرده‌اند به این موضوع بپردازند. آمریکایی که بلد است برای هر مقصود شومی که دارد بهانه‌ای ببافد، اگر قصد حمله به مملکت ما را داشته باشد، از همین یک جمله به راحتی می‌تواند کوه بسازد. متأسفانه برخی افراد دیگر با دعواهای دم دستی داخلی سرگرم نمی‌شوند و دنبال جنگ هستند. من که توکلم به خداست. ما سعی می‌کنیم در عین حال که از عزت و استقلال خود مراقبت کنیم، مانع جنگ شویم. مردم ایران مستحق زندگی خیلی بهتر از این هستند.

آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده‌ای بیش از ۸ درصد نسبت به سال پیش کاهش داشته است، درست مثل تعداد اعضای کانال! اگر واقعاً این دو با هم correlation می‌داشتند، کانال را تعطیل و ویراستار را تعدیل می‌کردم تا مرگ و میر جاده‌ای به صفر برسد. ولی خب چون رابطه علی و معلولی ندارند و ویراستار هم امروز خیلی خوش‌اخلاق است، کانال را نگه می‌دارم.

بقیه روز به دیدارهای نوروزی گذشت. از فردا دیگر کار [کار کار]. پارسال خیلی وقت تلف کردیم. بیشتر زمانم به سخنرانی و زدن حکم برای استانداران گذشت. تصمیم گرفتم امسال سریع‌تر تصمیم‌گیری کنم، مثل برکناری آقای دبیری که خیلی به موقع انجام شد. امیدوارم سریع جایگزینی مناسب برای او پیدا کنیم و مطمئن شویم تمکن [مالی] لازم را برای سفرهای غیرمتعارف در این وضعیت مملکت نداشته باشد. @Masouds_Concerns

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

مجید رضائیان استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم:

برکناری دبیری موفقیت روزنامه‏‌نگاری تحلیلی بود

در ژانر روزنامه‌نگاری تحلیلی یک اصل وجود دارد به نام «تعقیب خبری»؛ و دنبال این نیست که چه رویدادی اتفاق افتاده، بلکه به دنبال عنصر آن و چرا اتفاق افتاده است، می‌باشد. بنابراین هر چقدر ژانر روزنامه‌نگاری تحلیلی در رسانه‌های ایران تقویت شود، با وجود تمام محدودیت‌های موجود درخشان‌تر می‌شویم.

در حال حاضر روزنامه‌نگاری تحلیلی ژانر مسلط روزنامه‌نگاری دنیا است. چون تمام افراد گوشی به دست هستند و زمان زیادی است که روزنامه‌نگاری از عنصر «چه» گذشته است.

در حال حاضر مخاطب از کوچک‌ترین اتفاقی باخبر می‌شود اما سراغ واشنگتن‌پست می‌رود تا بداند «چه کسی، چرا؟» در همین رویدادی که مطرح شده چه زمانی رسانه درخشید؟ زمانی که رسانه‌ها درباره عنصر «چرایی» گزارش نوشتند و دنبال آن بودند که چرا باید چنین اتفاقی رخ دهد؟ این موضوع باعث شد که این خبر فراگیر شود.

روزنامه‌نگاری تحلیلی هم‌پای رویداد پیش می‌رود اما بعد از رویداد. در این موضوع (سفر شهرام دبیری) روی این موضوع فوکوس کردند و نتیجه داد. بنابراین باید توجه داشته باشیم که روزنامه‌نگاری تحلیلی جزو ژانر‌هایی است که هر چقدر توسعه پیدا کند، رسانه نتیجه بیشتری می‌گیرد.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

سعید شریعتی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت:

پزشکیان نشان داد با دوستانش هم تعارف ندارد

این حکم نه برای فرار از فشار افکار عمومی بود نه پیامی غیرصادقانه و خلاف عدالت داشت. پزشکیان بر اساس همان آموزه‌های علوی که با آن شناخته می‌شود، تصمیم درست را گرفت. این تاخیری هم که رخ داد و کار را تا اولین روز پس از پایان کامل تعطیلات کشاند، به خاطر این بود که منتظر بودند آقای دبیری برگردند، جزئیات ماجرا را از خودشان بشنوند یا بررسی‌های لازم صورت بگیرد و سپس تصمیم‌گیری شود.

این اتفاقی که افتاد نشان می‌دهد پزشکیان با نزدیکان خود هم رودربایستی ندارد و دنبال صحنه‌سازی نیست. این موضوع نیز آنقدر در جامعه انعکاس پیدا کرد و برای افکار عمومی سوال شده بود که حتی اگر دبیری خودش استعفا می‌داد یا در ظاهر هر اتفاق دیگری می‌افتاد، جامعه آن را عزل و برکناری قلمداد می‌کرد.

به نظرم آقای پزشکیان با اقدام شفاف، صریح و مقتضی به افکار عمومی نشان داد که با کسی تعارف ندارد و دنبال نمایش هم نیست.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

یک پرسش

در رابطه با عزل شهرام دبیری از سِمت معاون پارلمانی دولت مسعود پزشکیان ۲ فعال سیاسی و حقوقی (فیاض زاهد و محسن برهانی) کار دولت را ستودند. آن اولی این عزل را در راستای مبارزه با دروغ تلقی کرده و دیگری آن را با موضوع سیسمونی_گیت مقایسه کرده.

از شما چه پنهان من هم کار دکتر مسعود را می‌ستایم چرا که از کار نیک باید تقدیر کرد. اگر پزشکیان چنین نمی‌کرد با ته‌مانده آبروی سیاسی و فکریِ خویش بازی می‌کرد. اما یک پرسش از دکتر پزشکیان که رهایم نمی‌سازد و آن اینکه؛

مسعود پزشکیان بر اساس چه سوابق و پیشینه و کارایی‌‌ و شایستگی‌ای، شهرام دبیری را به چنین سِمتی برگزیده است. آیا انتخاب بد آن‌هم براساس دوستی و روابط و تعصب قبیله‌گی، آغاز کژروی در نزد کارگزاران نیست. آیا این قبا بر تن شهرام دبیری از همان اول، گشاد و ناموزون نبود؟

غلامرضا علیزاده

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

حاج میرزایی خسته و بازنشسته در تمام دولت های اصلاح طلب یک موقعیت توپ بهش می دهند و تازه پزشکیان با چراغ دنبال نخبگان می گردد.
حاج میرزایی هم به خاطر ارادتی که به آوپ داره هر ماه مجوز یک سفر خارجی بی ربط و باربط برای وزیر صادر می کنه. اینطوری نان میدهند نان می گیرند. آقای حاجی میرزایی و آقای کاظمی در المپیاد دانش آموزی کدام کشور در حد وزیر شرکت کرده بود که شما شرکت کردید؟ چرا شهرام دبیری که از جیب خودش سفر رفت عزل شد ولی شما که ۴ تا سفر بیزینس کلاس با ماموریت یورویی از جیب معلمان رفتید عزل نمی شوید؟ ظاهراً گناه اینکه کسی دستش تو‌جیب خودش باشه بیشتر از کسی هست که با هزینه بیت المال سفر خارجی می رود. شما برای کلاس های آلوده در ایام عید شبی ۵۰۰ هزارتومان گرفتید و یک درآمد توپ برای ادارات خود تامین کردید بعد چطور با دلار ۱۰۵.۰۰۰ تومن با پول بیت المال سفر خارجی تشریف بردید؟ اگر حق دبیری عزل است حق شما هم عزل است البته حق حاج میرزایی خسته که جای یک جوان نخبه ایرانی را ۴۵ سال است که اشغال کرده و خروجی کارش جز دشمن تراشی برای نظام نبوده است هم عزل است.
شایان ذکر است دولت پزشکیان طبق منبع هوش مصنوعی پیرترین کابینه بعد از انقلاب است. حالا پزشکیان دنبال نخبگان جوان است و دنبال دلیل مهاجرت نخبگان!!!!

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

عزلی سودمند برای سفری پرهزینه

سید اصغر ناظم زاده قمی

بسمه تعالی
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
جناب دکتر پزشکیان ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام

اقدام پسندیده شما در عزل آقای دبیری معاون پارلمانی‌تان به سبب سفر پرهزینه و تجملی به قطب جنوب(هرچند با هزینه شخصی خودش بوده) موجب مسرت مردم شد. زیرا رایحه‌ای از آموزه‌های نهج‌البلاغه را - که همواره، بدان استناد می کنید - به مشام حق‌طلبان رساند؛ آنجا که امیر مومنان علی (ع) برخی از کارگزاران را به دلیل خروج از معیار ساده‌ زیستی به شدت توبیخ کرد.
زیرا در منطق حضرت علی(ع) مردم باید در رفاه باشند، اما نحوه زیست مسئولان باید ساده باشد تا سنگینی فقر نیازمندان بر دوش آن‌ها گران نیآید.

این اقدام پسندیده شما در برخورد با کارگزاران رفاه‌ طلب، کاری است که در این سال‌ها سابقه نداشته است. از این رو بسیاری از رای دهندگان به حضرتعالی را امیدوار کرد که بتوانید آن را به زمینه‌ هایی دیگر هم گسترش دهید و نویدبخش آن باشد، که به همه قول هایی که داده اید پای بندید و معلوم می شود، بعضی مانع پیشرفت شما هستند وگرنه به وعده ها عمل می‌کردید، و چه خوبست این افراد مزاحم و مانع تراش را معرفی کنید، تا قصورهای موجود، پای شما نوشته نشود.

به هر جهت تصمیم به‌جا و به‌حق شما قابل تقدیر است. و السلام علیکم

حوزه علمیه قم
۱۷ فروردین ۱۴۰۴

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

عطریانفر: پزشکیان با برکناری دبیری، با ضعف خود سازش نکرد

سلیمی نمین: اگر در جنگ اقتصادی هستیم، شرایط مسئولان باید مطابق با آن باشد

محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران:

ما دچار یک آسیب جدی هستیم و این عارضه هم در دستگاه فکری_عملیاتی اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان بعضا جاری و ساری است. طبعا سیاسیون و افرادی که مدیریتی را در سطوح عالی برعهده می‌گیرند باید نسبت بدان هشیار باشند. آن نکته اینکه فردی که به مسئولیت بالایی دست پیدا می‌کند، لاجرم برای استقرار افراد در پست های زیر مجموعه، نگاه انتخاب‌گر او به سوی نیروهای وابسته و نزدیک به خود دور می‌زند.

مردان ریاست جمهوری یعنی نیروهای بلافصلی که در کنار رئیس جمهوری و یا اعضای کابینه او هستند. ستاد شخصی رئیس‌جمهوری مردان تمام قدی را می‌طلبد که مسئولیت را روی دوش آنان گذاشته و باید واجد صلاحیت‌های احراز شده بسیار بالایی باشند.

نوعا دیده شده که برخی دوستان چه در بستر سیاست ورزی و مدیریت اصولگرایی و چه اصلاح طلبی، زمانی که به موقعیت هایی دست پیدا کردند، موقعیت هایی را به دوستان نزدیک خود می‌دهند.

حال برخی اوقات این پست با صلاحیت‌های ذاتی فرد منتخب منطبق است که این درست و ارزشمند است و همه از آن استقبال می‌کنند. در مواردی هم دیده شده که آن موقعیت برای فرد انتخاب شده بسی بزرگ بوده و فرد برای آن جایگاه به اصطلاح قدش کوتاه است. لباس دولت و حکومت نباید بر تن فرد برگزیده گشاد باشد.

عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا:

احساس شرایط عادی از سوی یک مقام عالی رتبه با وضعیت کنونی سازگاری ندارد. در شرایط کنونی، جامعه انتظار دارد که مسئولان عالی رتبه تمام وقت خودشان را برای حل و فصل مشکلات مغرم معطوف بدارند و این نوع سفرهای پرخرج و مغایر با وضعیت کنونی آحاد جامعه مورد پذیرش افکار عمومی نیست.

اگر جامعه احساس کند که مسئولان در یک فضای دیگری سیر می کنند، تحمل مشکلات سخت تر می شود. اگر قبول داریم که درگیر یک جنگ اقتصادی جدی هستیم، باید شرایط مسئولان هم منطبق با این شرایط باشد. اقدام آقای پزشکیان را اقدام بسیار شایسته و قابل تقدیری در این زمینه می دانم. خودشان قبل از ایجاد یک مطالبه در جامعه، برخورد متناسبی را صورت دادند.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

عباس عبدی / هم میهن

پایان دادن به همکاری آقای دکتر شهرام دبیری بیش از هر چیز تفاوت دو نگاه را در امر حکمرانی نشان داد. دکتر دبیری پزشک و کارآفرینی که رفاقتی قدیمی با آقای پزشکیان داشته و به لحاظ مالی هم نیازی به درآمدها و رانت‌های دولتی ندارد، صرفاً به دلیل رفتن به سفری غیرضروری و پرهزینه که با منابع شخصی خود بوده، از معاونت ریاست‌جمهوری برکنار شد.

بیشترین انتقادها به این سفر از جانب طرفداران آقای پزشکیان انجام شد و نه‌تنها هیچ‌کس از دولت مخالفتی با این انتقادها نکرد؛ بلکه در عمل استقبال هم شد. در نهایت هم طی یک فرایند عادی و به دور از جنجال و پس از بازگشت ایشان از سفر، آقای پزشکیان اقدام به عزل وی کرد.

نه کارش را توجیه کرد و نه عزلش را هنگام سفر انجام داد تا تخریب و تحقیر باشد. واقعیت این است که آقای دکتر دبیری مثل برخی دیگر از افراد متمکن سفرهای خارجی می‌رفته است و این مسئله مردم و رسانه‌ها نیست. ولی هنگامی که پذیرفتند معاون رئیس‌جمهور شوند، برخی ملاحظات را باید رعایت می‌کردند؛ زیرا معنای رفتار در چنین موقعیتی متفاوت از گذشته است.

عزل آقای معاون تفاوت دو نگاه را نشان داد. نگاه اول که به شعارهای خود ملتزم است و اگر تخطی از آن را در دوست و رفیق خود هم دید خیلی محترمانه و به دور از بازی‌های کودکانه و تخریبی، عذر او را می‌خواهد و حتی یک جمله، تاکید می‌شود که یک جمله در توجیه و یا پنهان کردن این ماجرا اظهار نمی‌کنند. هیچ اقدامی برای زدوبند پشت پرده یا بازداشت و پرونده‌سازی برای افشاگر خبر نمی‌کنند. حتی اگر اقدام انجام‌شده فقط یک ترک اولی باشد و نه فساد و دزدی.

نگاه دوم، به‌کلی متفاوت است. اول از همه خبر را تکذیب می‌کند و بعد با افشاگر برخورد می‌کنند. لشکر رسانه‌ای و سایبری آنان پول می‌گیرند تا ماله‌کشی کنند و بگویند در این شرایط خطیر که آمریکا و اسرائیل چنین و چنان هستند، عده‌ای علیه مسئولین خدمتکار! شایعه‌پراکنی می‌کنند و از این طریق به دفاع از فرد خطاکار بر می‌آمدند.
 
این برای اقداماتی است که جرم نباشد و اگر وزیرشان جرم کرده باشد، پنهان‌کاری ابعاد بیشتری پیدا می‌کند. در این صورت، چه کسی جرأت دارد افشاگری کند؟ اگر هم کسی افشا کند، دستگاه قضایی را تحت فشار قرار می‌دهند که اقدامی علیه رفیق خاطی نکند. در بهترین حالت، طرف چراغ خاموش استعفا می‌دهد و بعد به شغل مشاورت منصوب و از خدمات بی‌نظیرش قدردانی می‌شود. اگر هم کارش به محاکمه کشیده شود، سعی در تبرئه به هر قیمتی دارند و اگر هم محکوم شد، حکم دادگاه را نمی‌پذیرند؛ چون محکوم از قبیله آنان است.
 
این دو رفتار ریشه در دو نگاه دارد. نگاه اول، حق‌محور است و در نهج‌البلاغه به‌خوبی شرح داده شده است. امام‌علی در پاسخ مردی که سوال کرد، آیا می‌شود هر دو گروه در جنگ جمل بر حق باشند یا هر دو باطل؟ پاسخ داد که حق را به فرد نمی‌شناسند. بلکه فرد را با حق می‌شناسند. نگاه اول حق‌مدار است و فرد را با آن می‌سنجد.

نگاه دوم، قوم‌مدار؛ قبیله‌مدار؛ گروه‌مدار؛ و بالاخره فردمدار است و حق را تابع منافع قوم و قبیله و گروه خود می‌داند. محکومیت و خطای یک نفر را معادل محکومیت و خطای همه قوم و گروه خود می‌داند. این تفاوتی است که میان دولت کنونی و قبلی می‌توانید ببینید. مقایسه کنید ارتقای به مقام مشاورت و حمایت تمام‌قد گروهی از طرفداران دولت سیزدهم از وزیر محکوم جهادکشاورزی در دو پرونده چند میلیارد دلاری چای دبش و نهاده‌های دامی، حتی پس از محکومیت قطعی او؛ یا ماجراهای سیسمونی‌گیت، ماجرای منابع وقفی مشهد و قزوین و بدتر از همه حوزه علمیه اُزگل که این موارد موجب سقوط سرمایه اجتماعی ساختاری شد که می‌کوشد با دولت جدید قدری از این سرمایه را بازسازی کند.

تاکید دوباره شود که مقایسه عمل آقای دکتر دبیری با فسادهای مذکور در دولت قبل اصلاً درست نیست و ما هم چنین قصدی نداریم. آقای دبیری جرمی مرتکب نشده‌اند، فقط کارشان در مقام معاونت رئیس‌جمهوری در شرایط کنونی معنای خوبی نداشته است‌.

ادامه:

https://noandish.com/fa/news/195656

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

کاری که پزشکیان کرد اما شهیدرئیسی نکرد/ مگر از رئیس‌جمهور انتظار دیگری داشتید؟

محمد مهاجری

دیروز رئیس‌جمهور معاون‌پارلمانی خود را به دلیل ارتکاب کار خلاف شان دولت‌چهاردهم و نیز دادن اطلاعات غلط در باره سفرش به خارج از کشور برکنار کرد.اقدام آقای پزشکیان اولا بی‌سابقه و ثانیا درخور تقدیر است.

ویژگی این اتفاق آن بود که طرفداران آقای پزشکیان نخستین معترضان به سفر آقای شهرام دبیری بودند و در واقع زمین بازی را از حریفان تندرو که میخواستند از این موضوع دستاویزی برای حمله به دولت پیدا کنند، گرفتند. رای دهندگان به دکتر پزشکیان سرمایه های اصلی دولت او و نیز مراقبان آن هستند و اگر کاری ناشایست ببینند نه تنها سکوت نمی کنند بلکه تا رسیدن به نتیجه ای که حق می دانند به راه خود ادامه می دهند.

برخی از رسانه ها و چهره های دولتی به تحسین و تقدیر از اقدام رئیس جمهور پرداخته اند و متاسفانه در مواردی کار به اغراق کشیده شده. انچه رئیس‌جمهور انجام داد در قاموس فرهنگ خودش که پیروی از نهج‌البلاغه و حضرت امیر(ع) است ، کاری کاملا قابل انتظاربود و اگر تصمیمی غیر از برکناری می‌گرفت حتما با شعارهایش مغایرت داشت و افکار عمومی آن را نمی‌پسندید بنابراین به به و چه چه کردن بیش از اندازه هیچ ضرورتی ندارد و چه بسا اقدام ارزشمند انجام شده را جلف و سبک کند.

وظیفه حاکمان ارشد کشور، کنارگذاشتن رودربایستی هاست و دکتر پزشکیان نیز به همین دلیل رفیق قدیمی خود را عزل کرد. کاش همین اتفاق در دولت سیزدهم می افتاد و وقتی تخلف(در واقع فساد) دو وزیر آشکار می شد بجای سکوت و حتی دفاع از انها بلافاصله حکم برکناری شان صادر می شد تا سند افتخاری که برای دولت چهاردهم صادرشده، به دولت پیشین هم تعلق می گرفت. متاسفانه در یکی دوماه اخیر پس از محکومیت انها به حبس،برخی مدیران دولت پیش به حمایت از متخلفان پرداختند و آنها را تبرئه کردند به طوری که رئیس قوه قضائیه مجبور شد پرده را کمی بالا بزند و از فساد ان دو وزیر سخن بگوید.

This comment was minimized by the moderator on the site

نزدیک به 4 میلیارد دلار تخلف و فساد در چای دبش کجا، و سفر با هزینه شخصی و خانواده به قطب جنوب کجا؟! قیاس مع الفارغ است، اینجا فسادی نبوده است، فقط خود را در شان همراهی با چنین همکاری ندیدند. که این هم اشتباه است، چرا که زندگی فقیرانه را فقط برای خود می توان تجویز کرد، تحمیل آن به دیگران ظلمی بیش نیست.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

جناب آقای دکتر دبیری

مردم دارند در شرایطی شبیه کره شمالی زندگی میکنند، شما مدل مدیران کره جنوبی میری سفر

بنابر این از ادامه همکاری با شما در دولت چهاردهم معذوریم.
رفیقیم، ولی دور شو برو نبینمت !

مسعود پزشکیان

رئیس جمهوری اسلامی ایران @riz

This comment was minimized by the moderator on the site

ایکاش همه جوانب این فرد بررسی می کردی بعد نوا. مظلوم باش می خواندی
ایشان یک مشکل نداشته دارای چندین مشکلات عدیدی بوده ‌هست

This comment was minimized by the moderator on the site

درود بر شما،
مبنای من نامه برکناری آقای دبیری بود، این نامه و مبناهایش مشکل زاست
اگر این مسئول مشکلی دارد باید به خاطر همان مشکلاتش برکنار شود، نه سفر تفریحی به قطب جنوب،
دبیری را نه می شناسم و نه می خواهم که بشناسم، مبنای این نقد به جناب دکتر پزشکیان، نامه برکناری این مسئول است، نه دلایل پس پرده آن
در عین حال قصدی برای حمایت از هیچ فسادی که احیانا در کار بوده ندارم

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

گفت که برکناری بخاطر این نبوده
دبیری آدم رو هوایی هست
فقط خوشگذران بی اهمیت به مردم
بار اولش هم نیست برو بخون داستانش رو
تازه زشتی این بود انکار می کرد و می گفت نرفته است
قطب جنوب ‌جزیره چیه خیرات می کردن رفته
من طرفدار پزشکیان نیستم
باز یک قدم از همه جلوتر گفت از افراد مخالفم هیچ شکایتی ندارم

یک دوست
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

مهدی ذاکریان به یورونیوز: ترامپ با مذاکره، دامی بزرگ در برابر ایران گشوده است نگارش از یورونیوز ف...
دربارهٔ آیندهٔ برنامه ریزی شده اردوغان و چشم انداز رو به زوال بن سلمان به قلم: سید نیما موسوی از...