18 فروردین 1404
در میان هیاهوی فشار تحریمهای حداکثری دونالد ترامپ، که ارزش پول ملی ایران را به پایینترین مرزهای ممکن خود، تا کنون پایین کشیده، و بدین ترتیب مردم ایران را به صورت جمعی به دامن فقر و نداری سرازیر نموده است، و در هنگامهایی که شمشیر دامکلوس بمب افکنهای پهن پیکر امریکایی بر سر منطقه پاندولوار در حرکتند و پیام رئیس جمهور زیاده خواه امریکا را که دنیا و از جمله کشورمان را به جنگهای وسیع اقتصادی، نظامی و... و با شرایطی مبنی بر یا تسلیم و یا ویرانی مواجه کرده است و در این مسیر زیرساختهای دفاعی و علمی کشور را که متعلق به مردم ایران (فارغ از نوع رهبری و حاکمیت آنها) است را، هدف قرار داده، رئیس جمهور ما، در یک حرکت غیر ضروری و خود زنی ناشی از شرایط سختی که در آن قرار دارد، که بیشتر میتوان آن را ناشی از فشارهای روانی وارده بر او و دولتش دانست، تا یک تصمیم ناشی از فرزانگی و حساب شدگی، و در مسیر اصلاح ساختار دولت، امور کشور، ساختار فرهنگی و...، دکتر شهرام دبیری [1] را از معاونت پارلمانی خود، به خاطر «سفر تفریحی قطب جنوب» برکنار کرد. [2]
کاری که در نگاه یک ناظر بیطرف و دلسوز (فارغ از مسایل پَس پرده، که ممکن است در پس این برکناری باشد که نویسنده این نوشتار از آن بی خبر است) نه ضروری، نه قانونی و نه توجیه پذیر، بلکه خسارتبار نیز بود، چراکه ناامنی بیشتری را در جامعه دارندگان ثروت، سرمایه و سرمایه گذاری تزریق کرده و خواهد کرد. اگر نامه برکناری این مسافر قطب جنوب را پایه استدلال خود قرار دهیم، رئیس جمهور از « همکاری و خدمات ارزشمند » دکتر دبیری در دولت چهاردهم یاد میکند و از «دوستی دیرین» او با خود میگوید، و از آنجاکه شخصا دکتر پزشکیان را فردی صادق و پاکدست میدانم، و لازمه «دوستی دیرین» با چنین فردی، پاکی و درستکرداری متقابل است، پس برکناری چنین یار شفیقی با چنین اتهامی درست نبود.
حال میماند سفر شخصی آقای دبیری با خانواده به «قطب جنوب»، که مبنای این برکناری اعلام شده، که این سفر با هزینه خود ایشان انجام شد، و همین پایه این برکناری گردید، که به واقع این سفر نه غیرمجاز و نه ضد ارزش است، بلکه به نوعی نشان از طبع بلند این مسافر دارد، در زمانه ایی که مقاصد گردشگری نسبتا بی ارزشی در پیش روی بسیاری از ایرانیان قرار داده شده، که مقصد معمول تورهای مسافرتی رایج، بسیاری از ما ایرانیان است، که گاه با مبالغ ناچیزتر از حد قابل انتظار، به مناطق گردشگری چون آنتالیا در ترکیه، جزیره بالی در اندونزی، پاتایا در تایلند، جزایر قناری در اسپانیا، لاس وگاس در امریکا و... ختم می شوند، که نه ارزش تاریخی، نه ارزش علمی، و نه ارزش اجتماعی و... آنچنانی دارند، کسانی مثل آقای دبیری هم پیدا میشوند که مناطق خاصی همچون قطب جنوب را مقصد سفر خود قرار میدهند که برای ما ایرانیان و البته دولت میتواند گزارشی بهتر از آنچه که در چنان مناطقی میگذرد را در پی داشته، و مغتنم است و شایسته تنبیه نیست، و وجود آدم های دنیا دیده در دولت هم خود غنیمت است، همچنان که وجود مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، شهید آیت الله محمد حسین بهشتی و... در بین انقلابیون 57 غنیمت بود، چرا که آنان با وجه دنیا دیدگی خود، یک سر و گردن از هم طبقه های روحانی خود بالاتر و روشن بین تر به نظر می رسیدند.
از نظرگاه دیگر، سالها بود که جامعه مسئولین ما دچار بیماری ضد ارزش تلقی کردن سرمایه و سرمایه دار بودند، و همین نگاه منفی و نابخردانه به این دو پدیده کارساز در دنیای امروز، باعث گردید که مراکز تولید ثروت، و صاحبان سرمایه در کشور، در معرض هجوم رسوبات تفکر چپگرای ضد سرمایه ناشی از تفکر کمونیسم در ایران قرار گیرند، و هر سَر مغتنمی که در این سرا بود، زیر سنگ مصادره اموال، طرد، مورد هجوم بی امان و... کوبیده شدند، و در نتیجه صنایع و شرکتهای بزرگ کشور در بخش خصوصی نابود شدند و...، و زمان خسارتبار زیادی گذشت تا دولتها و مردم در ج.ا.ایران متوجه نقش بی بدیل وجودِ سرمایه و سرمایه دار، و لزوم سرمایه گذاری در توسعه و پیشرفت کشور شوند، تا آشکارا اکنون از لزوم جذب سرمایه، سرمایهدار و سرمایه گذاری برای ترقی کشور سخن بگویند، و اکنون در اوج چنین رویکردی، با یک عقبگردِ عملی از سوی رئیس جمهور مواجهیم، که سیگنال اشتباه میدهد، و یک مدیر را به دلیل «سفر پر هزینه تفریحی» شخصی مورد هجوم قرار داده، و تنبیه و در جامعه بی آبرو میکند؟!
مستمسک قرار دادن شیوه زندگی شخصی امام اول شیعیان برای برکناری دکتر دبیری، از سوی رئیس جمهور هرگز کار درستی نبود، در حالی که آنچه از زندگی این امام باید در بین مسئولین اولویت و پایه عمل قرار گیرد، در زندگی اجتماعی امام علی قابل برجستگی است، و آن لزوم پاکدستی، عدالت، دوری از ظلم، و نگاه عادلانه و تظلم خواهانه از حقوق تمام اقشار جامعه (فارغ از جایگاه و توانمندی مالی، نوع مذهب و تفکر آنان و...) در نظام اجتماعی است.
این در حالی است که مشی زندگی سختِ شخصی آن امام را، تنها برای خود میتوان انتخاب کرد، و هرگز قابل تحمیل و تجویز به دیگران نبوده و نیست، و تحمیل آن به دیگران ظلمی بیش نبوده و نیست، و در بالاترین حد خود، چنین زندگیایی تنها قابل انتخاب توسط افراد است، از این رو این عملِ دکتر مسعود پزشکیان قابل توجیه و دفاع نبوده، و چنین نگاهی به افراد جامعه، به ویژه دارایان، به حال جامعه تشنه سرمایه گذاری، عدالت و ظلم گریز ایران ویرانگر است.
در فرهنگ و جامعه ایرانی فقر و فقیرانه زیستن نه یک ارزش، بلکه یک ضد ارزش است، ارزش فرهنگی ایرانی زیستن، کار و تلاش و دارا شدن و توانمند بودن است، و این هرگز درست نبوده و نیست که برای دیده نشدن فقر، و عدم تشویش اذهان فقرا، دارایان را به حاشیه راند، ذلیل و خوار کرد و برای استفاده مجاز از داشتههایشان تنبیه و یا محدود نمود، این یک حرکت عوامفریبانه بیش نیست.
راه برخورد با فقر، محدود کردن دارایان برای عدم استفاده از داراییشان نیست، راه آن یافتن مسیری برای خروج فقرا از فقر است، نه برخورد با بخش توانمند جامعه، تنها با افزودن به طبقه متوسط و پیشرو و موفق است، که باید به مبارزه با فقر و برون رفت از آن اندیشید، نه تقسیم فقر و نداری بین همه، و مجبور کردن دیگران به داشتن زندگی فقیرانه.
داشتن مسئولینی فقیر، و یا با ماسک فقر، کمکی به جامعه فقیر نمیکند، بلکه به عکس اینگونه برخوردها، ریا و پست فطرتی و زدن ماسک نفاق را تروج کرده، و باعث میشود تا مسئولین ثروتمند، ثروت و برخورداری خود را از دید جامعه ضد سرمایه دور کنند، و روند چنین نگاهیست که دارایان را به سوی مهاجرت خود و سرمایههایشان به کشورهای دیگر خوانده، و این خود باعث عدم امنیت فکری و اجتماعی آنان شده، و تقویت کننده این نگاه است که ایران جای امنی برای سرمایه، سرمایه گذاری و سرمایه دار شدن نیست، و توانمندان مالی را به مهاجرت سرمایه ها، سوق میدهد.
بیشک سود جستن جناب دبیری از توانمندی مالی خود در کنار خانوادهاش، نه ضد ارزش، نه ضد قانون، و نه ضد عرف باید باشد، اگر جناب پزشکیان در سرمایه این مسئول زیردست خود شکی داشتند، قطعا با چنین شکی باید برخورد میکردند، نه یا نوع هزینه آن. زندگی فقیرانه ارزشی نیست که توسط رئیس جمهور در جامعه ترویج و تزریق شود، بر عکس تمام ایرانیان لایق داشتن توانمندی رفتن به چنین سفرهایی هستند، تا مثل دیگر ملل توانمند جهان، به دیدار مناطق بکر جهانی بروند، و پدیده های زیبای خلقت خداوند را با حواس پنجگانه خود لمس کنند.
نه این که چون قاطبه مردم ایران در اثر سیاستهای نابخردانه به فقر مبتلا شوند، دارایان را نیز، به خاطر استفاده از داراییشان مجازات کنیم تا برخورداریهایشان باعث تشویش اذهان عموم فقیر ایران نشود. این نگاهی بیمارگونه به ارزش و ضد ارزش است، که بازگشت به شرایط خسارتبار ابتدای پیروزی انقلاب 57، و دهه خوفناک 1360 را تداعی میکند که با سرمایه و سرمایه دار برخوردی شد که ریشه سرمایه و سرمایه دار و سرمایه گذاری از کشور کنده شد، و امروز در ورشکستگی ایرانیانِ صاحب سرمایه، شاهد بیکاری و نابودی تولید هستیم، و هر سال را باید سال تولید نامید، و از تولید و کارآفرینی خبری نباشد، چرا که زیرساخت سرمایه و تولید، امنیت سرمایه و سرمایه دار است، که با این حرکات بیشتر نابود می شود، تا جان نگیرد، و ایرانیان را از بیکاری و رشد منفی تولید و کار نجات ندهد.
[1] - شهرام دبیری اسکویی زادهٔ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۹ در اسکو پزشک و سیاستمدار ایرانی است که از مرداد ۱۴۰۳ تا فروردین ۱۴۰۴ به عنوان معاون امور مجلس رئیسجمهور فعالیت کرد. وی همچنین رئیس دوره چهارم شورای شهر تبریز بود او همچنین مدیر و مؤسس باشگاه فرهنگی ورزشی دبیری تبریز و بیمارستان ولیعصر تبریز است. در خرداد ۱۳۹۹ دبیری به اتهام فساد مالی در مقام عضو شورای شهر تبریز از سوی اطلاعات سپاه بازداشت شد. سپس گزارش شد که او از این اتهام تبرئه و صلاحیتش برای دوره ششم انتخابات شوراها تأیید شده است او در فروردین ۱۴۰۴ پس از سفر جنجالبرانگیزش به قطب جنوب، با حکم مسعود پزشکیان از سمت خود بهعنوان معاون امور مجلس رئیسجمهور برکنار شد.
[2] - متن نامه برکناری دکتر مسعود پزشکیان به دکتر دبیری برای برکناری او چنین در رسانه ها منتشر شد :
جناب آقای دکتر دبیری
در این ایام پس از بررسی خبر، قطعی شد که در ایام نوروز در سفر تفریحی قطب جنوب بودید. در دولتی که مفتخر به اقتدا به مولای متقیان است و در شرایطی که هنوز در کشورمان فشارهای اقتصادی بر مردم زیاد و محرومان پرشمارند، سفر پر هزینه تفریحی مسئولان رسمی، حتی با هزینههای شخصى، قابل دفاع و توجیهپذیر نبوده و با معیار سادهزیستی مسئولان سازگار نیست.
دوستی دیرین و همکاری و خدمات ارزشمند شما در معاونت پارلمانی دولت چهاردهم، مانع آن نیست که پایبندی به صداقت، عدالت و وعدههایی که به مردم دادیم، مقدم داشته شود. بنابر این از ادامه همکاری با شما در دولت چهاردهم معذوریم.
مسعود پزشکیان
رئیس جمهوری اسلامی ایران