نقش گروه های بی شناسنامه در ائتلاف های عربی علیه ایران

فرزند خلف عموسام ، سرزمین متمدن امریکا را برای اولین بار بعد از انتخاب به ریاست جمهوری امریکا به مقصد شبه جزیره عربی ترک کرد، تا اعراب مجهز به سلاح خونبار "وهابیت" را هر چه بیشتر به سلاح های مجهز جنگی روز نیز تجهیز کرده و با شمشیر بازان این بادیه، به رقص مرگ بپردازد، رقصی که صدای شرشر خون از شمشیرهای آن همواره جاری بوده، و با این فرهنگ منحط جاری خواهد بود، و جرینگ جرینگ دلارهای این تجارت خون، در جیب او و میزبانش، هنگام بالا و پایین پریدن در فضای این رقص نکبت بار پر کرده بود، و این همان ناقوس مرگ است که  برای سرزمین بلازده خاورمیانه به صدا در می آید، و ششلول بندان کابوی و شمشیر زنان عرب هر دو در مستی این رقص خون، از ایران و ایرانیان گفتند و در نابودی آن هم قسم شدند. اما دشمنی شبه جزیره نشینان عرب با ما یک وجه تاریخی و طبیعی دارد و بسیار قابل درک است که نیش این عقرب های زهر تفت داده در زیر آفتاب سوزان صحرا، تاکنون بارها و بارها در تن مردمان ایران زمین فرو رفته است و کینه آنان را در حق هر چه چون ما که "عجم" مان می نامند، پایان ناپذیر است.

 

رقص شمشیر ترامپ و سعودی ها در سفر به عربستان

رقص شمشیر ترامپ و سعودی ها در سفر به عربستان

وقتی این تاجر بر تخت پادشاهی نشسته را با اعراب بادیه نشین شبه جزیره عربی در حال رقص شمشیر دیدم، انزجار از کسانی که نان خود را در خون دیگران قاتق می کنند، تمام وجودم را فرا گرفت، که ما مردمان این منطقه با خون خوارهایی همسایه و هم دین شدیم، که همسایه بودن با آنها تاسف بار و خسارت بار است، و برای خود و سرزمین مان بسیار تاسف خوردم، و از کاشکی های، غیر واقعی و بیهوده با خداوندگارم زمزمه کردم، که مثلا کاش با پنگوئن های قطب جنوب هم دین و همسایه بودیم و... اما چه سود که متاسفانه واقعیت زندگی و تقدیر ما چیز دیگری است.

 

حسن کردمیهن از رهبران بالارفتن  از دیوار سفارت عربستان و محمد باقر قالیباف

حسن کردمیهن از رهبران بالارفتن

از دیوار سفارت عربستان و محمد باقر قالیباف

 

اما نه از آن تاجر و کابوی ششلول بند می توان گلایه کرد که او تاجر سلاح است و برای رونق بازارش به خونریزی و معرکه جنگ نیاز دارد، و نه از شمشیر کشان بادیه های عرب، که آنان نیز بر این سرشت خشن خود خو گرفته اند و شادی اشان هم شمشیرگردانی در آسمان و وحشت آفرینی است، و اگر زورشان برسد کشیدن شمشیر خمیده بر قامت های راست دیگران هم برایشان شادی افزا و مست کننده است؛ لذا گذشته از خصم که در دشمنی شهره است و قهار، در میان خود ما کسانی اند که جاده صاف کن این خصم برای تاختنند، آنانی که در خیانت آمیزترین شکل، روش و زمان به بهانه قتل شیخ نمر از دیوار سفارت و کنسولگری چنین خصمی در تهران و مشهد بالا رفتند و بهانه به یک مردم بهانه جو و کینه جو دادند که همین خطای ما را مبنای جمع کردن دیگران به دور خود کرده، اشک مظلومیت برای خود بریزند و آن را جامه عثمان کنند و در محدود سازی ما هر چه دارند هزینه کنند؛

اما علیرغم این واقعیت، عده ایی بیشرمانه برای نابودی هرچه ارزش و... است، چنین انسان هایی بی مقدار و نادانی، را لقب "انقلابی" دادند و قوه قضاییه ما هم که برای چند عدل لباس بچه گانه وارداتی از ایتالیا توسط فرزند یک وزیر، در حد معاون قوه پا به رکاب و در آماده باش بود تا خوراک جلسات مناظره انتخاباتی رقبا را تدارک دیده و برای امثال پرده درانی پرگوی مثل محمد باقر قالیباف، خوراک تبلیغاتی فراهم کنند، این یاغیان از دیوار سفارت بالا رفته را متناسب با جرم شان نه سیاست کرد و نه محکومیت در خور خسارت شان داد، که دیگر از این غلط ها در این کشور در آینده نکنند و قانون حریم ها را اینگونه خسارت بار نشکنند و آقای حسن کردمیهن که خسارت کار او به منافع و امنیت ملی بر هیچ مسولی پوشیده نیست، در رکاب آقای سردار قالیباف همچون انتخابات قبلی حضور داشت و به ریش همه خندیدند.

مثل همان کاری که با زهرا کاظمی شد و اکنون سال هاست روابط ایران و کانادا در تنش است و هنوز پایانی بر این تراژدی نخورده، چرا، چون یک قاضی ما نخواست مسولیت کشته شدن زندانی دو تابعیتی خود را که هم هموطن او و هم زندانی اش، و هم عضوی از جامعه کانادا، بود را بپذیرد و اکنون این کشور، انقلاب و مردم ایرانند که باید خسارت مسولیت ناشناسی این قاضی بی مقدار را برای سال ها بپردازند تا ببینیم کی این مساله بین ایران و کانادا حل خواهد شد. مساله ایی که باعث شد در طی بیش از یک دهه ده ها بار کانادا ما را در حقوق بشر در دنیا محکوم کند و کانادا به بهشت فراریان و اختلاس گرانی مثل محمود خاوری ها تبدیل شود تا دست قانون ایران به امثال او نرسد و زین پس هر اختلاس گری که از بیت المال کشور غارت کرد فورا به کانادا فرار کند و در پناه سیستم این کشور که با ما قهر است دلارهای غارت شده از این مردم مظلوم را با فراخ بال مصرف کنند و به ریش ملت ما بخندند.

در خصوص عربستان نیز حالا حالاها باید مردم، منطقه، اسلام، ایران و... خسارت بالارفتن از دیوار سفارت عربستان را بپردازند، تا ببینیم کی این مساله نیز حل خواهد شد.

 

حسن کردمیهن  در سفرهای تبلیغات انتخاباتی محمدباقر قالیباف

حسن کردمیهن

در سفرهای تبلیغات انتخاباتی محمدباقر قالیباف

 

آری کسانی که از دیوارهای سفارت عربستان بالا رفتند، جرقه ائتلافی عربی علیه کشورمان را زدند تا همچنان این ائتلاف جمع شوند و در آخرین جمع خود ششلول بندی از سرزمین تمدن هم آمده بود تا میزبان و میهمان، شاخ و دندان به ایران نشان دهند، این بهانه را چه کسی به دست سعودی ها داد، محفل های بی شناسنامه ایی که به نام "حزب الله" و "انقلابی" و "نیروهای ارزشی" و... از جیب بیت المال این کشور ارتزاق می کنند و با چنین تحرکاتی تیشه به ریشه کشور می زنند و این نه اولینش بود، که پیش از این از سفارت انگلیس هم بالا رفتند و میلیون ها پوند انگلیس، خسارتی بود که از جیب این مردم مظلوم، برای جبران شیشه های خالی از مشروبی و...که نیروهای ارزشی در باغ سفارت انگلیس شکستند، و از سوی ما پرداخت شد؛ و نه آخرش خواهد بود، چرا که با آنان برخوردی در خور خسارتشان نشد.

دیدگاه‌ها  

#24 Guest 1402-07-15 11:15
سعودی‌ها و سردار سلیمانی
روزی که رابطۀ ایران و عربستان با میانجی‌گری چینی‌ها تجدید شد، اصولگرایان افراطی شور و شعف خود را با تحریف و قلب واقعیت نشان دادند! آنها اصرار داشتند که این اقدام به معنای فاصله گرفتن سعودی از آمریکا و اسرائیل و نزدیکی‌اش به "محور مقاومت" است! هر چه هم توضیح داده شد که از این چیزها مطلقاً خبری نیست به خرج‌شان نرفت.
حالا همان افراطی‌ها بر سر ابراز نارضایتی تیم فوتبال سعودی از نصب مجسمۀ سردار سلیمانی در ورزشگاه اصفهان به خشم آمده‌اند و برخی لفاظی‌های معمول خود را علیه آن از سر گرفته‌اند!
سعودی منافعی برای خود تعریف کرده که اگر بدون اسیر شدن در علایق و تمایلات خود به آن بنگریم، ابهام چندانی در آن وجود ندارد. این منافع، ارتباط با همۀ قدرت‌های جهانی بخصوص آمریکا و حرکت در جهت عادی‌سازی رابطه با اسرائیل را ایجاب می‌کند.
اگر کسانی این واقعیت را ندیده یا نمی‌بینند، یعنی عینک کبودی به چشم زده‌اند که از پشت آن دنیا را طبق میل خود مشاهده می‌کنند.
پرهیز سعودی‌ها از ظاهر شدن در کنار عکس و یا مجسمۀ سردار سلیمانی هم امر غیرمنتظره‌ای نیست. آنها درست یا نادرست، مرحوم سلیمانی را مسئول برانگیختن جنگ یمن و نیروی پشت صحنۀ حمله به تأسیسات نفتی آرامکو می‌دانند و اینکه سردار چه جایگاهی در نظام سیاسی ایران دارد، برای آنها تعهدی به بار نمی‌آورد.
مقام‌های ایرانی‌ نیز به نوبۀ خود طبعاً نمی‌پذیرند که در برابر دوربین، در کنار عکس یا مجسمۀ محمدبن عبدالوهاب قرار گیرند، حال آنکه وی مورد احترام شدید سعودی‌هاست و به عنوان الهام‌بخش فکری و اعتقادی نظام سیاسی عربستان به شمار می‌رود.
در این دنیا چیزی که عوض دارد، گله ندارد! بنابراین برای اجتناب از تشنج دائمی بین کشورها لازم است این اصل به رسمیت شناخته شود.
احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
#23 Guest 1402-07-15 08:20
سلام سردار بر شیخ محمد

اینکه نوشتند عبداللهیان در تماس با شاهزاده فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی ضمن پذیرش دعوت برلی تماشای بازی باشگاهی دو کشور در ریاض از آمادگی ایران برای سرمایه گذاری و مشارکت در ساخت فیلم ضد ایرانی جنگجوی صحرا مربوط به تهاجم لشکر تحت فرمان عمر ابن خطاب به ایران خبر داد، میتواند از جنس شایعه بازی در فیلم توسط خانم ویشکا آسایش باشد. اما باید منتظر بود و دید موضع رهبران مذهبی ایران که عمری بر منبر از افتخار فتح و اشغال ایران تا تغییر اعتقادات ایرانیان به دست عُمَر رجز خواندند و همزمان در برابر خلیج و خلیج عربی غیرتی شدند حالا در برابر فیلم فتوحات لشکر عمر ابن خطاب که با اسیری و کنیزی زنان و مردان ایران همراه بود چه خواهند کرد. فیلمی که شاید به جایگاه مقبره برخی صاحب منصبان لشکر عمر در حمله به ایران که حالا توسط ما ایرانیان به زیارتگاه صاحب کرامت شناخته می شوند هم اشاره داشته باشد.
اینکه انتشار تصاویر شکنجه علنی جوانی بلوچ توسط مامور انتظامی که حالا با استفاده از عنوان سرباز در صدد القاء هیچ بودنش تلاش می کنند چیزی جز تربیت جاری اعمالی در نیروهای مسلح به معنای وظیفه و وجوب اعمال خشونت علیه مردم توسط نیروهای مسلح نیست مانند رفتار وحشیانه یک گّله کفتار وحشی در تهران (۱۴۰۱) که بلافاصله توسط برخی مقامات نظامی به ماموران پلیس نما با کلاه دارای نوار سفید معرفی شدند. اما همزمانی وحشیگری مامور انتظامی در مقر پلیس علیه جوان بلوچ بازداشتی با حادثه مربوط به آرمیتا دختر دانش آموز در مترو تهران که هنوز با نشر اخبار مثبت و منفی غیرقابل راستی آزمایی می تواند به فاجعه منجر گردد شاید فرصتی است که ستادکل نیروهای مسلح با ورود به آموزش‌های اعمالی به نیروهای مسلح علی الخصوص نیروی انتظامی و نیروهای مورد استفاده در ماموریت‌های ضد شورش و اعتراضات شهری به بازتعریف کم و کیف آموزش نظامی و انتظامی با هدف و باور به نوکری و پیشمرگی برای مردم اقدام کند. باید نیروهای مسلح نسبت به وظیفه خدمت به مردم ایران ایمان داشته و عمل کنند. باید بفهمند که نیروهای مسلح ایران برخلاف دوران شاهنشاهی که خود را مقید به حفظ تاج و تخت و آمر بری از پادشاه می دانستند بفهمند و در پیشگاه خداوند قسم یاد کنند تا جز به خدمت و حفاظت ازمردم ایران و ایران نباشند.
اینکه فاجعه کشتار در مراسم افسری حمص سوریه که با بالغ بر ۱۲۰ کشته و ۳۰۰ مجروح همراه است چرا و چگونه هنوز قابل تکرار است و چرا اسد به جای حضور در بازی‌های آسیایی ژانگزو به فکر ایمن سازی سوریه نیست بماند اما کشتار پایگاه تظامی حمص شاید یادآور فاجعه قتل عام حدود ۲۰۰۰ دانشجویان غیر مسلح پایگاه هوایی اسپایکر عراق در ۲۳خرداد۱۳۹۳ توسط حیوانات داعشی باشد. اما شاید هنوز مهمترین سوال لازم به توضیح این باشد که چرا و چگونه انسانها به سطحی از وحشیگری می رسند که می توانند در نهایت آرامش و با افتخار دست به چنین جنایت‌هایی بزنند؟ چرا مامور نیروی انتظامی از وحشیگری و شکنجه جوان بلوچ در مرکز پلیس لذت می برد؟ چرا حیواناتی با هجوم به مادر دختران دانش آموز وحشت زده از حمله شیمیایی به خود می بالند و چنین رفتار حیوانی را مایه مباهات و علو درجات دینی می دانند؟ چه کسانی مسئول تبدیل انسانهای ساده و معمول به حیوانات درنده هستند که شکنجه و کشتار انسانها را وظیفه و مسئولیت خود می دانند؟
اینکه امثال سردار قالیباف سبیل تا سبیل و سپر به سپر در صف انجام سفرهای خارجی قرار دارند و حالا سفر خارجی را از جمله مهمترین دستاوردهای عناصر یکدست حکمرانی می دانند حرف جدیدی نیست. اما درک نگاه مقامات امارات عربی متحده نسبت به مقامات ایرانی که قادر به پنهان سازی شیفتگی سفر به امارات عربی متحده نیستند بسیار می تواند در شناخت به شدت نامتوازن و التماسی ایران در دریافت تمایل به رابطه توسط امارات حائز اهمیت باشد، علی الخصوص که مقامات کاردان و کاربلد امارات حالا علاوه بر به خط سازی بسیاری از کشورهای عربی تا عراق و سوریه توانست روسیه، چین، آمریکا و اروپا را هم در حمایت آشکار و رسمی از مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک بدست آورد و کوتاه هم نخواهد آمد چگونه است. اما اظهارات سردار قالیباف مبنی بر اینکه میتوانیم اقتصاد دو کشور را در همه ابعاد توسعه داده و به جایگاه قطب بزرگ اقتصادی دنیا دست پیدا کنیم حتماً برای مقامات اماراتی که حالا در کنار عربستان سعودی، قطر ، کویت، بحرین و عمان بر تارک اقتصاد می درخشند به مضحکه مایه خنده می ماند. ایکاش سردار قالیباف در سفر مذکور از شیخ محمد درخواست کند تا شیخ محمد به دلائل تاریخی علاقه به مردم ایران دستور فرمایند تا برای حفظ آبروی منطقه هزینه ساخت استادیوم ورزشی آبرومند دارای زمین چمن برای ایران را تقبل کنند. ۱۴مهر
https://t.me/Khabar_Naghde

Telegram (https://t.me/Khabar_Naghde)
نقد خبر
فَّبَشِّر
عِبٌاد اَلّّذينَ يَسَْتمِعُونَ الْقَوُلْ
فَيَّتبُِعونَ اَحْسّّنه
#22 Guest 1402-07-10 13:55
اینکه تنها یک روز پس از رقص حقیرانه یا وطن فروشانه و شاید ابلاغی مراکز بالادستی مقام وزارت خارجه رئیسی در جشن شمشیر پادشاهی سعودی که با شال پرچم عربستان بجای چفیه بر گردن انجام شد. یک روز بعد با برگزاری جشنواره مردمی هنری حافظ و انتخاب عادل فردوسی پور بعنوان بهترین چهره تلویزیونی شاید جبران مافات بود. اما عادل فردوسی پور منبوب ترین مجری کارشناس نزدیک به دو دهه تلویزیون پس از دریافت جایزه چهره برتر تلویزیونی اظهار کرد؛ میدانید در این پنجسال چه اتفاقاتی رخ داد و چگونه رئیس صدا و سیما و مدیر شبکه سه به دستور درها را به روی من بستند و چه بر من گذشت. اما در کنار مردم دوست داشتنی کشورم ایران ماندم و مجدداً از صفر شروع کردم تا در خدمت مردم کشورم باشم و امروز مجدداً به خواست و اراده مردم در اینجا هستم.
اینکه شهریاری دبیر مجمع تقریب مذاهب در نشست تهران می فرماید بازگشت به روابط ایران و عربستان نور امید در دل بیدادگران جهان اسلام را روشن و کرد و .... اما حاضر نیست بگوید عناصر تکفیری یا نفوذی شیطان در تهران چه کسانی بودند و توسط چه کسانی حمایت شدند تا از دیوار سفارت عربستان بالا رفته و دو کشور را به بن بست و دشمنی برسانند؟ ۹مهر
https://t.me/Khabar_Naghde

Telegram (https://t.me/Khabar_Naghde)
نقد خبر
فَّبَشِّر عِبٌاد اَلّّذينَ يَسَْتمِعُونَ الْقَوُلْ فَيَّتبُِعونَ اَحْسّّنه
#21 Guest 1402-04-09 18:06
قربانعلی صلواتیان @salavatianghali · 4h
برادران سفارت نورد
یعنی اهمیت شیخ نمر پیرو شیرازی بیشتر از قرآن است؟؟!!!
یا یادتان رفت؟؟!!
یا اجازه ندارید؟؟!!
یا نمیصرفد؟؟!!
راستی شرافت کیلویی چند
#20 Guest 1402-03-29 17:47
مشت های پوچِ جمهوری اسلامی

آقا بودن با عربده کشی بدست نمی آید

سلمان‌موسوی
تغییر محل نشست خبری به درخواست طرف سعودی به خاطر عکس قاسم سلیمانی،محل نشست خبری وزیران خارجه ایران و عربستان سعودی تغییر کرد و در سالن دیگری در وزارت خارجه برگزار شد.عکس سردار سلیمانی در محل اول، ‌درست پشت سر فیصل بن فرحان بود.

این دیگر نرمش قهرمانانه نیست آنچه سیاست خارجی #جمهوری_اسلامی در این روزها به نمایش درآورده سرشکستگی ذلیلانه ای است که تمام مشت های گره کرده ی حاکمیت را یکی پس از دیگری پوچ نشان‌ می‌دهد.

سالها مشت های گره کرده و حنجره ها دریده و آل سعود را #نوکرغرب ، #گاوشیرده و... نامیدند و "شیخ نمر" را تابلوی جنایت عربستان نامیدند ، از دیوارهای سفارتش آویزان شده و از تریبون های نماز جمعه بدترین توهین ها را به مقامات سعودی کردند.

اما امروز دیپلماسی اقتدار را باید در عربستان جستجو کرد گویی مسئولین سعودی میخواستند با این توافق نشان دهند که #آقا_بودن با رجز خوانی و عربده کشی بدست نمی آید ،می‌توان چنان هوشمندانه و سیاست ورزی کرد که با دست همان شورشیان تابلو شیخ نمر را پایین کشید و در خاک رقیب او را اینگونه تحقیر کرد که حتی محل میزبانی را با قدرت خود و ذلت رقیب جابجا کرد.

@Sahamnewsorg
#19 Guest 1402-03-20 18:50
۴۰۰ ثانیه تا کجا

اینکه حاجی زاده موشک هایپرسونیک یا مافوق صوت را غیرقابل مهار بداند حرفی نیست اما به معنای عملکر صفر سپر دفاع موشکی اس۳۰۰ پایه ایران در برابر دارندگان موشک هایپرسونیک هم هست. سپر دفاع موشکی یکپارچه نفوذ ناپذیر که علی رغم ادعای مکرر فرماندهان نظامی در اولین پرتاب عملیاتی حتی قادر به تشخیص هواپیمای مسافری اوکراینی نزدیک فرودگاه بین المللی امام خمینی تهران از موشک کروز آمریکایی که علی الظاهر باید از لحظه پرتاب به سمت ایران تا تهران رصد شده باشد نبود. بنابر اظهارات فرماندهان ایران چون گذشته در برابر بسیاری از تسلیحات غیرمتعارف و ناشناس تا موشکهای هایپرسونیک فاقد هیچ سپر دفاعی نبوده و نیست.
اینکه فرض کنیم حتی در کمتر از ثانیه سرزمین‌های اشغالی را شخم بزنیم بدون آنکه یک سنگ به سمت ایران پرتاب شود چه دستاوردی خواهیم داشت؟ اسرائیلی که مقرر بود با سطل آب و بعدها پرتاب سنگ و بعدتر آسیب پذیری موشکی از جنوب لبنان و غزه تا کرانه باختری به هیچ برسد حالا با هایپرسونیک مورد خط و نشان ۴۰۰ ثانیه قرار می گیرد قرار است چه هویتی داشته باشد؟ آیا با فرض بازگشت ناممکن تمام فلسطینان چیزی جز نظام حکومتی طائفه مذهبی از جنس لبنان و عراق و توزیع قدرالسهم قدرت خواهد داشت؟ فلسطین با حاکمیت السویه مسلمان(سنی)، یهودی و مسیحی یا چیزی به مراتب نازلتر از شرایط لبنان و عراق با چه کار ایران خواهد آمد؟
اینکه این روزها مطلبی از شهید دکتر مصطفی چمران در خصوص هدایت تانکهای عراقی در جنگ علیه ایران توسط افسران ارتش شوروی منتشر شده است و می دانیم که بیش از ۹۹٪ تسلیحات ارتش صدام از کلت کمری تا بمب افکن و جنگنده پیشرفته میگ ۲۳ و ۲۵ و هلیکوپترهای میل تا تانک پیشرفته تی ۷۲ و موشکهای اسکاد تا سامانه ضد هوایی سام توسط ارتش روس تامین شده بود و امروز به تنها همراه ایران شناخته می شود اسرائیل به کدام ادله دشمن لازم به نابودی تعریف شده و می شود؟ چرا تنها به یک مورد از دشمنی اسرائیل با ایران اشاره نمی شود؟ چرا به دروغ از ساکنین یهودی اسرائیل به صهیونیسم یاد می کنیم؟ و تلاش می کنند تا مردم ایران از مرگ و کشتار یهودیان و حتی کودکان اسرائیل به وجد آمده رقص و پایکوبی کنند؟
اینکه چند نفر باید پیکر فقیه دبیر ابدی شورای نگهبان را کشان کشان به مراسم رسمی برسانند تا اطمینان کنیم کار جز به همت عزارائیل خاتمه نخواهد یافت حرف جدیدی نیست اما پاپ بندیکت شانزدهم رهبر سابق واتیکان را شاید بتوان ابر رهبر مذهبی دانست. رهبر مذهبی که در یک ساختار شکنی حیرت انگیز از اوج قدرت در جهان مسیحیت کناره گیری و رهبری را به منتخب دیگر شورای کاردینالها واگذار کرد تا به تمام رهبران صاحب قدرت مذهبی بفهماند که روحانیون مذاهب اگر می توانند باید قبل از مرگ لباس روحانیت را از آلودگی به شهوت قدرت بستانند. روحانیونی که به فرمایش حضرت آیت الله پناهیان حالا خود را سازندگان کشتی نوح هم می دانند.
اینکه بدون شناسایی، دستگیری، محاکمه و مجازات عوامل نفوذی صهیونیسم که با طراحی و اجرای حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران زمینه قطع رابطه دو کشور و البته ایران و جهان عرب را فراهم کردند و البته به شدت مورد حمایت و تقدیر قرار گرفتند حالا از برپایی جشن و پایکوبی به مناسبت فتح بزرگ اعجاز آمیز آیت الله رئیسی در برقراری رابطه مجدد ایران و عربستان می گویند بماند، اما مسئله تعجیل و هیجان سفر ابتدایی وزیر خارجه ایران به عربستان، اعلام برنامه سفر ابتدائی رئیسی به ریاض و حالا بازگشایی یکطرفه کنسولگری و سفارت ایران در عربستان شاید چیزی جز مصداق ابراز نیاز و البته تحقیر پذیری ایران نیست. هرچند انتظار این بود که حتی فردی در سطح رئیسی قادر به درک این نکته بدیهی باشد که بازگشایی مراکز دیپلماتیک دو کشور باید همزمان و طی تشریفات یکسان در تهران و ریاض انجام می شد که نشد تا شاید به مقامات ایران بفهمانند برای برقراری ارتباط باید تحقیر را پذیرفته باشند. ۱۸خرداو
https://t.me/Khabar_Naghde

Telegram (https://t.me/Khabar_Naghde)
نقد خبر
فَّبَشِّر
عِبٌاد اَلّّذينَ يَسَْتمِعُونَ الْقَوُلْ
فَيَّتبُِعونَ اَحْسّّنه
#18 Guest 1402-01-26 21:21
مدافعان سینه‌چاک!

برخی از این کسانی که تا همین هفتۀ پیش سعودی‌ها را عروسک خیمه شب‌بازی آمریکا معرفی می‌کردند اکنون در مقام مدافع سینه‌چاک عادی‌سازی رابطه باعربستان ظاهر شده‌اند.
اینکه افرادی به هر دلیلی تغییر نظر و جهت دهند، از نگاه من کمترین اشکالی ندارد، اما اینکه کسانی اصل موضوع را تحریف کنند و عادی‌سازی رابطه با عربستان را تحت عنوان اقدامی ضدآمریکایی نزد هواداران خود موجه جلوه دهند، سفیه مطلق فرض کردنِ آن هواداران نگون‌بخت است!
با این حساب، می‌توان با اسرائیل نیز رابطۀ عادی برقرار کرد و آن را به عنوان کاری ضدآمریکایی به خورد هواداران داد! مگر نه این است که رابطۀ دولت نتانیاهو با دولت آمریکا کاملاً شکرآب شده است به طوری که مقام‌های دولت بایدن در جریان سفر بزالل استموریچ وزیر دارایی اسرائیل به ایالات متحده، حاضر به دیدار با او نشدند و از طرفی، نزدیکان نتانیاهو نیز تظاهرات خیابانی اسرائیلی‌ها علیه او را به نقشۀ وزارت خارجۀ آمریکا و تأمین مالی تظاهرکنندگان توسط آن وزارتخانه، نسبت می‌دهند!
از قضا در شرایط حاضر، نزدیکی به دولت نتانیاهو صبغۀ ضدآمریکایی‌تری نسبت به نزدیکی به عربستان دارد. پس اگر صرفِ "ضدآمریکایی" بودن یک عمل ملاک درستی آن در سیاست خارجی باشد، پس چرا با دولت نتانیاهو نه؟!

@ahmadzeidabad
#17 Guest 1402-01-26 21:16
دو ماه بی‌نهایت خطیر!

توافقنامۀ عادی‌سازی رابطۀ ایران و عربستان به نظرم بسیار مهمتر از آن است که در رسانه‌ها بازتاب یافته است.
این توافقنامه از احیای برجام و پذیرش اف.ای.تی.اف هم اثرگذارتر است زیرا اگر به سرانجام رسد آن دو را و بسیاری چیزهای دیگر را هم به دنبال خواهد داشت.
از این رو فرصت دو ماهۀ اجرایی شدن عادی‌سازی رابطه با سعودی‌ها بسیار حساس و شکننده است. این توافق دشمنان قسم خورده‌ای دارد که نهایت تلاش خود را برای عقیم گذاشتن آن به کار خواهند گرفت.
نخستین دشمن توافقنامه "سوپرانقلابی‌های" داخل کشورند. آنها البته نمی‌توانند به طور علنی به مقابله با توافق برخیزند اما با پنهان شدن در زیر دفاع صوری و تحریف‌آمیز از آن، نهایت تلاش‌شان را برای خنثی‌سازی آن به کار خواهند گرفت. از آنجا که این نیروها در اکثر نهادها رخنه و رسوخ کرده‌اند، عملاً قادرند با بحران‌سازی‌های ساختگی، به صورت پنهان و مخفی، روند اجرای توافق را خنثی سازند.
دومین گروه، تعداد انگشت شماری از اصلاح‌طلبانند که اصولاً تحلیل وارونه‌ای از شرایط کشور دارند و بعضاً "حملات لفظی" را جایگزین "تدوین استراتژی درست" برای ایجاد تحول در کشور کرده‌اند. اینها طبعاً توان و همینطور انگیزه‌ای برای به هم زدن توافق ندارند اما برخی اظهارات آنان می‌تواند از سوی "سوپر انقلابی‌ها" به صورت بهانه‌ای برای بحران‌سازی‌های مصنوعی در آید.
گروه سوم اپوزیسیون برانداز است که ماجرا برای آنان نیز همچون "سوپر انقلابی‌ها" ماجرای مرگ و زندگی است. آنان قاعدتاً می‌دانند که ورود ایران به مسیر عادی‌سازی رابطه با کشورهای منطقه به نتایجی ختم می‌شود که جایی برای نقش آنها در آینده باقی نمی‌گذارد. در واقع ایجاد شرایط بن‌بستِ همه‌جانبه در داخل کشور به سود آنهاست و در همین جهت هم کوشش می‌کنند. با این همه آنان در شرایط کنونی قادر به انجام عمل مؤثری نیستند.
گروه چهارم نیز دار و دستۀ نتانیاهوست. این گروه بحران هسته‌ای ایران و حواشی و پیامدهای آن را مهمترین سرمایۀ سیاسی خود می‌داند و از حل مسالمت‌آمیز آن به هر طریقی نگران است. در دو ماهۀ پیشِ رو، ارتکاب هر عملی از سوی این دار و دسته برای تخریب روند اجرای توافقنامه قابل انتظار است. حتی یک حملۀ غافل‌گیرکنندۀ نظامی به برخی اهداف در داخل خاک ایران هم از جانب آنان چندان بعید نیست.
بدین ترتیب، دو ماهِ بی‌نهایت خطیر و حساس پیش روست. اگر این دو ماه بدون بروز بحرانی خطرناک سپری شود و اجرای توافقنامه روند عادی خود را طی کند، می‌توان به گشوده شدن مسیری تازه برای حل معضلات کشور مطمئن شد. اما اگر به هر دلیلی اختلالی بزرگ در این مسیر پیش آید، پس از آن شرایطی فوق‌العاده خطرناک و بی‌سابقه در کمین کشور نشسته است.
واقعیت این است که خبر توافقنامه مقداری مرا دلگرم کرده است. اگر مسیر اجرای آن به سلامت طی شود، به امید خدا فعالیت نوشتاری خود را در سطح تازه‌ای از سر خواهم گرفت.
خداوند رحمتش را از این مردم و کشور دریغ نکند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
#16 Guest 1402-01-23 00:41
✅برچیدن تابلو خیابان نمر و تاوان ۷سال ماجراجویی

تابلوی «شهید نمر» از خیابان محل کنسولگری عربستان در مشهد پایین آورده شد.

????شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعه، ۱۲ دی‌ماه ۱۳۹۴، در عربستان اعدام شد. در پی اعدام او شماری از معترضان درمشهد و تهران به سفارتخانه و کنسولگری عربستان حمله کرده و این مراکز را تخریب و به آتش کشیدند که منجر به قطع روابط دو کشور و اعمال شدیدترین فشارها و تهدیدها علیه جمهوری اسلامی توسط عربستان و قدرتهای عربی به مدت هفت سال شد.

????در آن روزهای غلبه غوغا و بلوا، شورای اسلامی شهر مشهد با تشویق علم‌الهدی و حمایت رسمی ابراهیم رئیسی، خیابان سجاد که کنسولگری عربستان سعودی در آن‌جا واقع شده‌ را به نام شهید نمر تغییر نام داد

????یکی از فعالان رسانه‌ای در خصوص این چرخش رفتار تندروهای اصولگرا نوشته: چگونه می‌شود روزی این خون به ناحق ریخته آنقدر مهم می‌شود که باید سفارت یک کشور را آتش زد و امروز آنقدر همان خون بی‌اهمیت شود که میتوان  تابلویش را  محو کرد؟ آنها هر چند دیر، ولی بالاخره فهمیدند سیاست خارجه جای پذیرش واقعیت‌های تلخ است نه تحقق رویاهای شیرین.
@Sahamnewsorg
#15 Guest 1401-12-25 11:28
فرزندان شیطان

اینکه ایران و عربستان پس مذاکره طولانی منجر به صدور بیانیه مشترک موافقت به بازگشت چیزی نیست جز بازگشت توافقات فی مابین دو کشور در سالهای ۷۷ و ۸۰ را اعلام کردند حتماً گام مهمی در مسیر دستیابی به گسترش مناسبات کشورهای اسلامی خواهد بود که بنابر اظهارات و تیتر مطبوعات صبح کشورمان از ضربات کاری به شیاطین بزرگی چون آمریکا و اسرائیل که در یادداشت توافق هوشمندانه دیروز بر صحت چنین باوری تاکید کردم توافقی که به شدت نیازمند مراقبت و نگهداری است توافقی که چون دو توافق ۱۳۷۷ و ۱۳۸۰ میتواند شکننده و در موقعیت بازگشت به رجزخوانی احمقانه تا جنگ طلبانه قرار گیرد.
اینکه تحکیم پیوند دو ملت - دولت ایران و عربستان بعنوان دو قطب غیرقابل انکار در جهان اسلام با تلاش بی وفقه مرحوم آیت الله هاشمی و مرحوم ملک عبدالله به دو نوافق ۷۷ و ۸۰ رسیدند و در مسیر تجربه وضعیت کم نظیر و بی سابقه فی مابین قرار گرفتند چرا و چگونه یکباره فرو ریخت و به اعلام آمادگی آغاز جنگ و نابودی دو ملت رسید حتماً نیازمند مطالعات مشترک آسیب شناسانه دو کشور است تا دستاورد ارزشمند موجود هم به تلنگر فرزندان شیطانی چون آمریکا و اسرائیل در هم نشکسته و به دشمنی دو ملت نیانجامد.
اینکه در گذشته نچندان دور کدام عوامل از بسط روابط دو کشور به ستوه آمدند و با بسیج شیاطین داخلی در دو کشور توافق و همکاری دو کشور را به آرزوی جنگ دو ملت رساندند یا چه کسانی از ویران کنندگان روابط دو کشور حمایت تام داشته و شیطان زادگان روی دیوار سفارت را ضمن اعطای مصونیت قضایی به وزارت و وکالت منصوب کردند باید به شکلی مهار گردند تا دیگر ۳ادر به بازی با مصالح و منافع ملت ایران و جهان اسلام نباشند باید دخالت در روابط خارجی ایران برای هر کس در هر موقعیت سیاسی تا نظامی شفاف و متحمل پرداخت هزینه باشد باید تیتر سازان منافقانه امروز که تماماً حامیان تخریب روابط دو کشور بودند بفهمند بنابر ادعای خودشان که بیانیه مشترک را درد شیاطینی چون آمریکا و اسراییل نامیدند در تخریب روابط و مناسبات گذشته کاری جز تحقق خواست شیاطین نداشتند باید بفهمند در تخریب مناسبات و روابط حسنه دو کشور مهم جهان اسلام قطعاً فرزند زاده شیاطین بودند.
اینکه امثال احمدی نژاد در نابودی روابط حسنه به زحمت ایجاد شده ایران و عربستان چه نقشی داشت و چرا علی رغم اصرار مرحوم آیت الله هاشمی و مرحوم ملک عبدالله تمام تلاشش را برای شکل گیری دشمنی بین دو کشور مصروف کرد یا مدیران مسئول روزنامه های کیهان، اطلاعات، جمهوری و رسالت وقتی میهمان ملک عبدالله در جده بودند در برابر سوال ساده ملک عبدالله که فرمود بود ما با آمریکا مشکل سیاسی و امتیتی نداریم اما چرا هر زمان که به دلائلی علیه آمریکا موضع می گیریم روزنامه های شما ما را مورد حمله قرار داده و به من توهین می کنند هر چهار مدیر مسئول ساکت شدند بماند اینکه چه کسانی باعث بالا رفتن جماعتی شناخته شده از دیوار سفارت عربستان در تهران شدند بماند اما شورای عالی امنیت ملی باید درک کند که حفظ توافق بازگشت به توافقات ۷۷ و ۸۰ علی رغم اعطای مسئولیت و مناصب کلیدی به تمامی عناصر مذکور کاری حیاتی اما بسیار دشوار خواهد بود.
اینکه امروز همه بر طبل فتح بزرگ و شکست شیطان بزرگ در تفرقه بین مسلمانان و دو کشور ایران و عربستان می کوبند بدون آنکه حاضر و مایل به ذکر دلائل واقعی داخلی و خارجی بروز چنین خسارتی اشاره کنند یعنی در صدد مصادره به مطلوب بوده و با مصالح و منافع ایران و جهان اسلام کاری ندارند شورای عالی امنیت ملی باید بفهمد اگر پذیرش عربستان را ناشی از ترس و استیصال مقامات عربستان از قدرت نظامی کشورمان معنا کنند مسیر حرکت کشور به راهی جز بسط و تعمیق مناسبات دو ملت خواهد رفت. ۲۰اسفند
https://t.me/Khabar_Naghde
نقد خبر - فَّبَشِّر عِبٌاد اَلّّذينَ يَسَْتمِعُونَ الْقَوُلْ فَيَّتبُِعونَ اَحْسّّنه
#14 Guest 1401-12-22 12:15
درباره توافق ايران و عربستان

دکتر مهدی علیخانی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس گروه عربستان انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا نوشت:

امروز خبر توافق تهران و رياض براى احياى روابط با ميانجيگرى چين اعلام شد.

از زمان قطع روابط ديپلماتيك ايران و عربستان در دى ماه ١٣٩٤ (كه در كتاب جديدم به تفصيل به اين موضوع و پيامدهاى آن پرداخته ام) و در پى حمله به اماكن ديپلماتيك سعودى در تهران و مشهد كه قبلا آن را چون هديه اى به رياض در زمان بهبود مناسبات بين المللى ايران با جهان عنوان كردم، كشورهاى زيادى سعى در ميانجيگرى ميان طرفين داشتند: پاكستان، عراق، فرانسه، عمان، چين و ...

اما باوجود استقبال دولت ايران، عربستان هرگونه ميانجيگرى و مذاكره براى احياى روابط را به شرط "تغيير سياست هاى منطقه اى تهران" منوط ساخته بود.

چند اتفاق مهم موجب تغيير رويكرد عربستان و پذيرش ميانجيگرى و مذاكره شد.

دو مورد از اين چند تحول، يكى) خروج ترامپ از قدرت و حضور جو بايدن در كاخ سفيد و وعده او براى بازگشت به برجام و نگرانى هاى رياض از آن بود و دومى) بن بست عربستان در يمن و كشيده شده شدن جنگ به درون قلمرو سعودى.

بنابراين عربستان در اواخر دولت حسن روحانى با كنار گذاشتن شرط اصلى خود، وارد گفتگوهاى محرمانه با ايران در عراق شد و چند دور مذاكره در اين كشور برگزار شد.

اينك اين مذاكرات با ابتكار چين به نتيجه نهايي رسيده است. هرچند احياي روابط دوجانبه به معناي پايان رقابت ها و چالش هاى منطقه اى نيست، اما به ميزان قابل توجهى بر آن اثر مى گذارد. و البته اين احياى روابط حتما داراى ابعاد بين المللى و منطقه اى مثبتى براى طرفين به ويژه در حوزه هاى خليج فارس و مديترانه خواهد داشت.

طرفين انگيزه هاى مشترك و متفاوت متعددى براى ورود به اين فرآيند داشتند. برخى و نه همه اولويتهاى ايران شامل كاهش تنش در سطح منطقه اى و پيامدهاى آن در سطح بين المللى خصوصا در ارتباط با توافق هسته اى، و عربستان شامل خروج از بن بست يمن و شايد كاهش چالش مشروعيتى در پى تحولات احتمالى پيشرو در ارتباط با تل آويو !

اینجا را بخوانید:
https://jomhouriat.net/180783
#13 Guest 1401-12-22 08:21
توافق ایران و عربستان بدستور ارباب دوم چین که جمهوری اسلامی رو نه تنها مجبور به قبول توافق کرد بلکه مجبور به پرداخت خسارت حمله به آرامکو و سفارت عربستان در ایران کرد و تف سر بالای حمله به سفارت و آرامکو سرانجام بر سر جمهوری اسلامی فرود آمد.

گذشته پر است از درس! اما کو، کجاست که کسی آنرا بخاطر بیاورد.

خدمتی که آخوند به غرب و شرق کرد هیچ حکومتی در ایران نکرد.

جمهوری اسلامی آخوندی نتیجه اتاق فکر غرب و شرق که هر روز یک سناریوی زیبا برای ما می چیند و فیلم نامه آن نوشته نمی شود به دست کسی جز اربابان قدرت در غرب و شرق که به مانند یک‌ گاو شیرده بعد از دوشیدن به سمت همدیگر پاس میدهند تا هر یک نفعی از این گاو دزدیده شده ببرند.

از آنطرف بازی اکراین و روسیه و از آن طرف چین و تایوان و اینجا ایران و بلوک غرب و آمریکای تحریم کن.
از یک طرف تحریم و از طرف دیگر دادن زیر میزی دلارها با عنوان تحت نظارت بانک های آمریکایی و از جای دیگر بیانیه های حمایت از حقوق بشر.
وجود جمهوری اسلامی برای این اربابان قدرت از نان شب واجب تر و چه کسی بهتر و مطیع تر از علی خامنه ای برای بازی در نقش اول در فیلم نامه ای که یک شب پوتین می نویسد و شبی شی جین‌پینگ و گاهی هم پولداران آمریکایی برای رییس جمهور وقت می نویسند تا در خارج منافع آنها را تامین کند و در داخل اتقدر جنایتکار باشد که بتواند خون مردم را بریزد و با این همه ثروت ملی مردم را گرسنه و گرفتار نگه دارد تا توان اعتراض نداشته باشند

چه کسی بهتر از علی خامنه ای می تواند سلاح های آمریکایی و روسی را آب کند و ذخایر و معادن خاورمیانه را چوب حراج بزند؟ و بتواند همزمان کودکان کشور را از گرسنگی به زباله خواری وا دارد و زندانهای کشور را از آزادی خواهان و حق گویان پر کند.

دارایی های بلوکه شده ایران را که نگاه می کنم با آن می توان تمام شرکت های بزرگ تکنولوژی و ماشین سازی را خرید و این تنها بخشی از قصه است اگر بدهی کشورهای اروپایی را به ایران در نظر بگیریم باید تهران مرکز تجارت بین الملل شود.

با سرمایه های غارت شده این کشور در طول این ۴ دهه می‌توان یک‌قاره آباد و مدرن با مردمی مرفه ساخت ولی در نهایت کشورهای دیگر را آباد کرد.

از انگلستان با غارت نفت ایران تا آمریکا و اروپا و ترکیه و روسیه و امارات که از قبل ایران هر کدام به یک کشور مدرن تبدیل شده اند ولی مردمان ما هنوز برای حداقل‌های زندگی دست و پا می‌زنند.

افغانستان را می نگرم کشوری که اگر تاریخ صلحش را بنگری و یک شب ویران شدنش را میفهمی چطور از آن آزادی و برابری یا به قول خودشان ( زمانی که جنگ نبود ) برایشان جنگ آوردند.

تاریخ و تاریخ و تاریخ که تنها علمی است که حکمرانان از آن وحشت دارند تا عوام داغها و فریب های گذشته را یاد نگیرند و آنها هم که می‌دانند صدایی نداشته باشند و اینبار درسی که تاریخ از خود به ما می دهد قیام یعقوب لیث است و بس که هیچ کس دلش برای ما نخواهد سوخت جز خود ما.

و هیچکس برای ما کاری نمی کند جز خود ما.
@rzgtrader
#12 Guest 1401-12-22 08:16
عباس عبدی: ایران و عربستان در پکن پذیرفتند که به توافقنامه دو کشور در سال ۱۳۷۷ و ۱۳۸۰ یعنی دوره اصلاحات برگردند، حالا آموزش مذاکره؛ آن هم زیر سایه چین را می‌دهند.
۲۵ سال مردم را اسیر قدرت‌طلبی خود کردند.
@eskannews_com
#11 Guest 1401-12-22 08:15
یاسر عرب
مشکل چیست که نظام با آل سعود می‌تواند به جمع‌بندی برسد اما با وحید اشتری و سعید مدنی و تاجزاده و هر منتقد دیگری نمی‌تواند؟
کاش مردم هم قدرتی داشتند تا موجب ایجاد حس نرمش قهرمانانه و لزوم سازش با ایشان درون نظام شود. بالاخره هر چقدر هم نقدها و نظرها و ... دوستان تند باشد به اندازه جنایت‌های آل سعود که نیست!
@yaser_arab57
#10 Guest 1401-12-22 08:13
ماتم؟
احمد زیدآبادی
مدیر مسئول کیهان با اشاره به توافق ایران و عربستان برای عادی سازی روابط دوجانبه خطاب به اصلاح طلبان نوشته است: "چرا شما ماتم گرفته اید!"
من که گمان نمی کنم ماجرای عادی سازی رابطه با سعودی ها برای جماعت اصلاح طلب جای هیچگونه ماتم داشته باشد. از قضا آنکه باید ماتم بگیرد خود کیهان است چون که از این به بعد به جای خطاب کردن سعودی ها با عناوین و القابی مثل: نوکران بی جیره و مواجب آمریکا، سگ های دست آموز صهیونیست ها، پدر تروریسم داعش، آدمکشان حرفه ای و.....باید آنها را خادمین حرمین شریفین بنامد!
@ahmadzeidabad
#9 Guest 1401-12-22 08:12
تشکر از رفقای چینی!
احمد زید آبادی
من به سهم خود از زحمات رفقای چینی برای جوش دادن توافق بین ایران و عربستان قدردانی می‌کنم! بارها نوشته بودم که چنین کاری به نفع همۀ کشورهای منطقه به جز دارودستۀ نتانیاهوست و انجام آن نیز فقط از چینی‌ها برمی‌آید و بس!
اما بعد از اعلام مراتب قدردانی از رهبران حزب کمونیست چین، در کمال شرمندگی تقاضایی هم از آنان دارم. حالا که آنها به خلاف ما داخلی‌ها، حرفشان "برو" دارد، بی‌زحمت ترتیبی دهند که این چند امام جمعه محترم که مسیرشان کاملاً خلاف جهتِ توافق ایران و عربستان است و در عین حال، اصرار دارند هر ظهر جمعه روی اعصاب این مردم خسته و بی‌اعصاب راه بروند، به کار دیگری گمارده شوند!
اگر این کار به انجام رسد، نه فقط راه اجرای توافق هموارتر می‌شود بلکه وجهۀ جمهوری خلق چین هم نزد افکار عمومی ایرانیان بهبود می‌‌یابد!
@ahmadzeidabad
#8 Guest 1401-06-23 06:42
23 شهریور 1401
خبرگزاری ایسنا به نقل از منابع مطلع خود می گوید سفیر امارات متحده عربی از ۱۰ روز پیش در ایران فعالیت خود را از سرگرفته است.

بر اساس این گزارش سیف محمد عبید الزعابی بعد از ۷ سال مجددا به صورت رسمی به محل کار سابق خود بازگشته است.

پس از حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران که به قطع روابط این کشور با ایران منجر شد، امارات روابط خود با ایران را به سطح کاردار کاهش داده بود.

وزارت خارجه امارات متحده عربی، سی مرداد ماه امسال اعلام کرده بود که آقای الزعابی، طی روزهای آینده فعالیت خود را در تهران از سر خواهد گرفت.

اعتماد آنلاین
#7 مطالب مرتبط ب این پست 1400-02-17 14:28
عطاالله مهاجرانی شايد اساساََ فرد مورد تأیید و باصلاحیتی برای نظام فعلی نباشد ولی در مقاله زیر مطالب خوب و قابل تأملی بیان کرده که مطالعه آن مفید است .

وقتی حضرت محمد بعنوان آخرین پیامبر خدا فرستاده خود را به دربار ایران فرستاد
ایرانیان هیجان زده با توهین به فرستاده و گوینده پیام وی را از دربار بیرون راندند و نامه وی را پاره کردند .
همین بهانه‌ای شد تا ایران بدست عمر فتح شود.
نداشتن فرهنگ دیپلماسی و رفتار دیپلماتیک توسط ایرانیان در مقابل اعراب بادیه نشین همان شد که می دانیم ایران زیر سم اسبان عربی تاخته شد .

وقتی ایرانیان فرستاده و تجار مغولان را کشتند
صدها هزار کشته دادند و خاک ایران زیر سم اسبان مغولی به آسمان می رفت .
اینجا هم ایرانیان فرهنگ دیپلماسی
و رفتار دیپلماتیک در برابر مغولان اسب چران نداشتند .

وقتی ایرانیان به سفارت روسیه تزاری حمله بردند ، انتقامش را در عهدنامه ترکمنچای و گلستان پس دادند .
اینجا هم فرهنگ دیپلماسی و رفتار دیپلماتیک نداشتیم .

وقتی به سفارت آمریکا حمله شد
تاوانش را طی ٤٠ سال با تحریم و جنگ و .... دادیم .
اینجا هم ....

وقتی چهار سال پیش به سفارت انگلستان حمله شد ، تمام خسارتش را حتی شیشه‌های شکسته شده مشروبات الکلی را پرداخت کردیم .
اینجا هم فرهنگ دیپلماسی و رفتار دیپلماتیک نداشتیم .

و چند وقت پیش که به سفارت عربستان حمله شد ، تمام تاریخ یادم آمد .

چقدر باید خسارت بپردازیم تاریخ برگشت سر نقطه شروع نبود فرهنگ دیپلماسی و رفتار دیپلماتیک.

ما اصولا و بنیادین بلد نیستیم حرف بزنیم ، مخصوصاََ با جهانیان .
یعنی زبان دیپلماسی در زبان و فرهنگ ما تعریف نشده است .

حتی بین پدر و مادر و فرزندان و حتی توی این صفحات مجازی و توی خیابون وقتی ماشینهامون بهم میخوره ،
بین همسایه‌ها و ... اول می زنیم تو سر و کله هم و بعد میریم سراغ قانون .

جهان سر به سر حکمت وعبرت است .

رمز پیشرفت آمریکا و اروپا می‌دانید چیست و از کجاست؟
و راز عقب ماندگی ما هم از کجا ناشی می‌شود؟

یک مسلمان کنیایی سیاهپوست حسین اوباما به آمریکا مهاجرت می‌کند و پسرش بعداََ می‌شود باراک حسین اوباما ريس جمهور.

یک خانواده پاکستانی دست تنگ در اواخر دهه شصت میلادی به انگلستان مهاجرت می‌کنند ، خانواده ۹ نفره ، شش پسر و یک دختر در خانه متعلق به شهرداری زندگی می‌کنند ، پدر راننده اتوبوس است و مادر خیاطی می‌کند ، پسرشان که حالا ۴۶ ساله است می‌شود شهردار لندن ، شغلی که علی القاعده با نخست وزیری پهلو می‌زند.

رقیبی که در انتخابات شهرداری لندن شکست خورده است هم تماشایی است .
زاک گلد اسمیت فرزند یک خانواده اصالتاََ یهودی آلمانی میلیاردر که در بهترین مراکز آموزشی انگلستان از قبیل کالج ایتون و دانشکاه کمبریج درس خوانده است و خانواده‌اش همیشه با مرکزیت دولت و خاندان سلطنتی رابطه نزدیک داشته است.

ریاست جمهوری اوباما و شهردار شدن صدیق خان این افق را در برابر دید تمامی مهاجران مسلمان و غیر مسلمان ، خانواده های فقیر و متوسط می‌گشاید.

اگر تلاش کنند می‌توانند به عالیترین موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی برسند
دین و قومیت و جنسیت هیچکدام سدّ راه نیستند .


از اول ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) قرار بود دلار اوپک جایگزین دلار آمریکا در نظام پولی دنیا شود ، در ایران شورش به راه انداختند تا اوپک عقاب خود را از دست بدهد .
و این تغییر ارزی هیچ وقت اتفاق نیفتد ، ما مردم ساده لوح ایران خیال کردیم که انقلاب کرده‌ایم.

زمانی که ۲۱ میلیارد دلار پس‌انداز
در آمریکا داشتیم و بیش از ۴۰ میلیارد قرارداد ، در ایران ۵۲ آمریکائی را گروگانمان کردند ،تا آمریکا بدون حمله به ایران یک شبه بیش از ۶۰ میلیارد دلار پول‌مان را بلوکه کرده و بالا بکشد .
با گروگانگیری کشورهای نفتی عربی فوراََ دلارهای خود را در بانک‌های جهان تبدیل به طلا کردند ، قیمت هر اونس طلا ۱۵۱ دلار بود ، با هجوم اعراب برای تبدیل دلار به طلا ، قیمت هر اونس طلا از ۱۵۱ دلار به ۸۵۰ دلار افزایش یافت ، پس از آزادی گروگان‌ها قیمت طلا به شدت سقوط کرد و اعراب طلای خود را به دلار آمریکا تبدیل کردند .
آمریکا در این جابجائی طلا با دلار ۱۸۶ میلیارد دلار سود برد ، خیال کردیم چه شجاعانه "لانه جاسوسی" را فتح کردیم !

و امروز ٤٠ سال است
که در نوکریشان و خدمتشان هستیم ،
اما با دهان کف کرده
مرگ بر آمریکا می‌گوییم ،
و تکه پارچه‌ای بی‌ارزش به شکل پرچمشان را آتش می‌زنیم .
آنها هم به ریشمان و حماقتمان می‌خندند .


مقاله‌ای از عطاالله مهاجرانی
اسفند ١٣٩٨
#6 مصطفوی 1399-11-07 18:50
سید جواد هاشمی را بی خیال شوید... حیف ایران!
تنها حکایت دوبی هم نیست؛ دوبی هم دارد مانند بسیاری از کشورهای دیگر برای جذب سرمایه های ایرانی رقابت می کند.

عصر ایران؛ جعفر محمدی - سید جواد هاشمی، بازیگر سینمای ایران که با وصف "ارزشی" شناخته می شود، اخیراً در تبلیغ شرکتی که خانه های دوبی را می فروشد مشارکت کرده و ایرانی ها را دعوت کرده که در این شهر عربی، خانه بخرند و تاکید کرده که اگر این کار را بکنید، بچه هایتان هم دعایتان خواهند کرد.



این تبلیغ، جنجال زیادی را به دنبال داشته است؛ سیدجواد هاشمی و تبلیغ برای دوبی؟! به قول "نقی معمولی" در سریال پایتخت: "مگه می شه؟ مگه داریم؟!" 
پاسخ این است: بله! می شه و داریم.

می توان سید جواد هاشمی را نکوهید که چرا برای دوبی تبلیغ کرده و حتی این جمله اش که گفته "لایف استایل خانه های دوبی با هیچ جای دنیا قابل قیاس نیست" را به سخره گرفت. اما من بیش از این که به سیدجواد و لایف استایل خانه های دوبی فکر کنم، دلم به درد می آید که چرا به روزی افتاده ایم که رفتن از ایران به یک دغدغه فراگیر تبدیل شده است؟ ایرانی که زمانی در قعر کشورهای مهاجر فرست بود، اینک سال هاست که بالای این جدول جاخوش کرده است و این در حالی است که نه مانند افغانستان و سوریه درگیر جنگ ایم و نه مانند بسیاری از کشورهای آفریقایی دچار فقر ذاتی هستیم.

تنها حکایت دوبی هم نیست؛ دوبی هم دارد مانند بسیاری از کشورهای دیگر برای جذب سرمایه های ایرانی رقابت می کند. مگر همین چند ماه پیش نبود که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) خبر داد که ایرانی ها رکورددار خرید خانه در ترکیه شده اند؟
چقدر ایرانی در این سال ها جلای وطن گفته و با انگیزه "به هر آن کجا که باشد به جز این سرا، سرایم" از استرالیا در شرق عالم تا کانادا در غرب جهان پراکنده شده اند؟! واقعاً در چند درصد از هواپیماهایی که از ایران به خارج می روند، مهاجری که می رود تا برنگردد، وجود ندارد؟!

تازه! آنان که رفته اند، رفته اند و تکلیف شان مشخص است؛ میلیون ها ایرانی و مخصوصاً جوان، یا در صدد رفتن هستند یا در حسرت آن!


مقصر این وضعیت، نه سید جواد هاشمی که کسانی هستند که با تصمیم گیری ها و اقدامات نابخردانه شان در سطوح ارشد مدیریتی، ایران ما را به جایی برای "فرار" و نه "قرار" تبدیل کرده اند:
این وضعیت "هوا"یی است که تنفس می کنیم و به ویژه در شهرهای بزرگ، حسرت یک دم اکسیژن خالص به دلمان مانده است؛
"آب" که می بینیم، دلمان می لرزد که دارد تمام می شود و یادمان می افتد که حتی ذخایر استراتژیک آب را از اعماق زمین هم استخراج کرده اند؛ برای یک کار عادی در ادارات، باید کفش آهنی داشت و زیر میزی و رومیزی داد، در دادسرا و دادگاه دلت می لرزد که آیا حقت را خواهی گرفت یا اتفاق دیگری می افتد؟ سطح علمی دانشگاه نزولی شده است و کشور پر شده از دکترهای بی سوادی که با مدارک شان پز می دهند و پول در می آورند، مدارس، محلی شده اند برای ربایش کودکی و نشاط کودکان و نوجوانان، رسانه هایمان شیر بی یال و دم و اشکم هستند، هر روز مسوولی حرفی می زند که دنیا به ما بخندد، مصوبات مجلس مان و کارهای دولت مان هم که اظهر من الشمس اند، درآمدها اندک اند و قیمت ها لحظه ای بالا می روند و ارزش پول ملی پایین می آید، کسی که بخواهد کارآفرینی و اشتغالزایی کند، به چنان روزگاری گرفتارش می کنند که به غلط کردن می افتد، روابط مان با جهان، همواره در سطحی بالاتر از معمول، متشنج است، ریاکاری سکه رایج جامعه شده است و اخلاقیات درگیر افولی تاریخی، شغل و ثبات شغلی و تشکیل خانواده برای خیلی ها رویاست، خانه دیگر حتی یک رویا هم نیست و خودرویی که در دنیای امروز، جزو اقلام پیش پا افتاده محسوب می شود، دغدغه ایرانی ها شده است و ... .

پس چرا میلیون ها نفر نروند و بیشتر از رفتگان در آرزوی رفتن نباشند؟! پای صحبت شان هم که می نشینی می گویند که مگر چند بار زندگی می کنند؟ و حتی آنان که در میانسالی اند با حسرت پاسخت می دهند: از ما گذشت، لااقل برویم که بچه هایمان زندگی کنند و به قول سیدجواد هاشمی، دعاگو شوند!

مگر چقدر آدم داریم که بتوانند بروند و نروند تا کشورشان را بسازند و مدام نامردی و نامرادی ببینند و باز هم نروند و بمانند و باز نامردی و نامرادی ببینند و نروند و باز... مگر یک انسان چقدر تاب و توان دارد؟!

تا زمانی که عقلانیت به تصمیم و کارهایمان بازنگردد و هر که بیشتر شعار دهد و جلوه گری کند، بر صدر نشیند و بیشتر قدر بیند، اوضاع مان همین هست که هست و ایرانی ها در ترکیه و امارات و ... خانه خواهند خرید و کار و بار وکلای مهاجرت، پررونق خواهد بود و طیاره هایمان پر از مسافرانی خواهد بود که می روند تا به وطن بازنگردند ولو با چشمانی گریان و دل هایی شکسته!
سید جواد هاشمی را بی خیال شوید... حیف ایران!
#5 Guest 1399-10-25 13:41
امیر پیشین امارات: آقای خاتمی نه‌تنها برای ایران، بلکه برای کشورهای جنوب خلیج‌ فارس هم امنیت آورد.
Posted: 13 Jan 2021 10:32 AM PST
محمد صدر
من زمانی که معاون عربی وزارت خارجه دولت اصلاحات بودم، به امارات رفتم، زمانی که شیخ زائد هنوز زنده بود. اماراتی که حدود ۹۰ سال یا بیشتر است همچنان درباره جزایر سه‌گانه اختلاف داریم؛ یعنی اختلافی علاوه‌بر نگرانی کشورهای عربی از قضایای صدور انقلاب. قرار بود با شیخ زائد ملاقات کنم.
مأمور تشریفات که دنبال من آمده بود، در ماشین به من گفت ملاقات چقدر طول می‌کشد؟ گفتم چطور؟ گفت شیخ زائد پیر و بیمار است و ممکن است نتواند ملاقات طولانی را تحمل کند. گفتم شما راحت باشید، بیشتر از یک ربع صحبت نمی‌کنم. در ملاقات من یک ربع صحبت کردم؛ اما ملاقات یک‌ساعت‌و‌نیم طول کشید و بقیه زمان را ایشان صحبت کرد. خلاصه حرفش این بود که آقای خاتمی که در ایران به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد، نه‌تنها برای ایران، بلکه برای کشورهای جنوب خلیج‌ فارس هم امنیت آورد. این بحث بسیار مهم است که کشورهای طرف مقابل از طرف ایران احساس امنیت کنند یا ناامنی. دولت آقای خاتمی با سیاست‌هایش در داخل و خارج توانست این پیام را به منطقه و جهان بدهد که ما آمده‌ایم که امنیت و صلح برقرار کنیم، آزادی بدهیم، توسعه سیاسی و اقتصادی داشته باشیم، نه ‌فقط در داخل کشور خودمان با همه جهان. یک‌بار دیگر به عربستان رفته بودم که با امیر عبدالله صحبت کنم. آن زمان ولیعهد بود، به من می‌گفت چرا آقای خاتمی را به حج (تمتع) نمی‌آوری؟ گفتم ایشان به‌دلیل مشغله‌های ریاست‌جمهوری فرصت کمی دارد؛ ولی خیلی مایل است. به من گفت اگر تو آقای خاتمی را به حج بیاوری، قول می‌دهم در تمام طول حج تمام کارهایم را کنار بگذارم، دستم را در دست ایشان می‌گذارم و با هم اعمال حج را انجام می‌دهیم. این احساس عربستان و امارات درباره ایران در دوران آقای خاتمی بود؛ چون ایشان در سیاست داخلی به‌دنبال اعتمادسازی در مردم، آزادی‌، توسعه سیاسی و اقتصادی و در سیاست خارجی تشنج‌زدایی و اعتمادسازی در منطقه و جهان بود.
#4 مصطفوی 1399-10-13 09:26
چرا هنوز مردم ما باید تحریم‌های ناشی از گروگان‌گیری را تحمل کنند؟ آیا این که ما در دنیا فقط دو دوست به نام سوریه و ونزوئلا داریم درست است؟
Posted: 01 Jan 2021 09:50 AM PST
علی مطهری
کیهان استفاده از هر وسیله‌ای را برای حفظ نظام مباح و مجاز می‌داند
آیا سیاست خارجی امروز ما آن سیاست خارجی مطلوب اسلام است یا نه؟ آیا این که ما در دنیا فقط دو دوست به نام سوریه و ونزوئلا داریم و دو نیمه دوست هم به نام روسیه و چین داریم کافی است؟ و این که روابط ما با اکثر کشورهای اسلامی خوب نیست آیا امر مطلوبی است؟
چرا هنوز مردم ما باید تحریم‌های ناشی از گروگان‌گیری را تحمل کنند؟ یا چرا باید عوارض تسخیر سفارت عربستان و آتش زدن کنسولگری این کشور در مشهد را تحمل کنند؟
چرا باید خسارت هنگفتی به انگلستان پرداخت می‌شد بابت حمله به سفارتخانه این کشور و تخریب آن؟
#3 مصطفوی 1399-10-10 13:22
حسن کُردمیهن، مدیری که همیشه حرف آقا را زودتر متوجه می‌شده
Posted: 29 Dec 2020 09:51 AM PST
حسین باستانی
انتصاب حسن کردمیهن به ریاست “کمیته فرهنگی” فدراسیون جودوی ایران، با اظهارنظرهای جنجالی او همراه شده است. آقای کردمیهن که مدتی به خاطر هدایت حمله به سفارت عربستان -و هزینه های سنگین این اقدام برای جمهوری اسلامی- حضور رسانه ای کمتری داشت، به تازگی با انتشار یک ویدیو اساسا دست داشتن خود در حمله به سفارت را منکر شده. به بیان خودش: “برای من ‘کسر لاتی’ دارد، در رزومه‌ام نیست به یک سفارت بی‌پناه حمله کنم.”
بعد از حمله به سفارت عربستان در ۱۲ دی ماه ۱۳۹۴، رسانه ها از دستگیری کردمیهن به خاطر “لیدری” حمله به سفارت خبر دادند و غلامحسین محسنی اژه ای سخنگوی وقت قوه قضاییه گفت وی نه تنها “در این ماجرا دخیل بوده” بلکه “برخی دستورات را داده “. البته اظهارات سخنگوی دستگاه قضایی، اثبات کننده اتهامات وارد بر حسن کردمیهن -یا هیچ فرد دیگری- محسوب نمی شد. ولی مساله آن بود که چند روز بعد از حمله به سفارت عربستان، شخص آقای کردمیهن، در سخنرانی مفصلی بر نقش خود در حمله تاکید می کرد.
کردمیهن در در آن سخنرانی خبرساز، حرف های دیگری هم می‌زد که احتمالا نباید می زد. از جمله گفت به عنوان کسی که شهرت دارد همیشه “مطابق با منویات آقا حرکت کرده است و همیشه حرف آقا را زودتر متوجه می‌شده” از حمله به سفارت حمایت می کند. این روحانی افزود: “انتظار نداریم که آقا در این فضای بین‌المللی این کار را تأیید کنند ولی تقبیح نکردند.”
حسن کردمیهن، مشخصا با تاکید بر اینکه “غیرت و شور انقلابی، مورد اقبال آقاست” افزود: “نمی‌شود که به سر رفتن غیرت اجتماعی یک جوان توهین کرد، پس تربیت نکنید این جوری جوان را.” اظهاراتی که پیش از سخنرانی معروف ۳۰ دی آقای خامنه ای بیان می‌شد که در جریان آن – البته ضمن انتقاد از حمله به سفارت عربستان – گفت: “این را بهانه نکنند که جوانان مؤمن را موردتهاجم قرار دهند… جوان مؤمن و انقلابی و حزب‌اللهی را متهم نکنید به تندروی؛ اینها همان‌هایی هستند که خالصانه در صحنه حاضرند و آنجا که دفاع از امنیت کشور و خون دادن مطرح باشد در میدان می‌آیند.”
کردمیهن در هنگام حمله، سابقه مدیریت سه مجموعه بزرگ فرهنگی ایران به نام “موسسه فرهنگی – دینی نورمعرفت” (کرج) و “موسسه فرهنگی – دینی بهشت” (تهران) و “حوزه علمیه امام محمد باقر” (تهران) را در کارنامه خود داشت که با استفاده از بودجه های سنگین عمومی به انجام فعالیت های تبلیغی می پرداختند. او همچنین، سازماندهی کننده “هیات الرضا” در کرج و سخنران معروف هیات “سیده زینب” تهران بوده که هر دو، از مکان های معروف تجمع نیروهای بسیج محسوب می شوند. کردمیهن به علاوه، از شناخته شده ترین چهره های ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف در انتخابات ۱۳۹۲ و رئیس ستاد انتخابات او در کرج نیز بود.
وبسایت موسسه نور معرفت، شش روز پیش از حمله به سفارت عربستان گزارش دیدار ۵ سال پیش حسن کردمیهن و سایر اعضای هیات مدیره این موسسه با آیت الله خامنه ای را بازنشر داد که ترکیب حاضران در آن، نشان دهنده جایگاه این روحانی در محافل حکومتی بود: در این دیدار علاوه بر آقای کردمیهن، نماینده رهبر در استان البرز، رئیس دادگستری و استاندار وقت استان البرز و علیرضا پناهیان سخنران معروف مراسم مذهبی دفتر رهبری هم حضور داشتند.
در آن روز آیت الله خامنه ای بعد از گزارش حسن کردمیهن از فعالیت های خود و همکارانش گفت گزارش های مکتوب موسسه نور معرفت را “به دقت مطالعه کرده” و “از جریان فعالیت‌های این مجموعه آگاه است” و افزود: “فعالیت های مجموعه شما مانند چشمه ای است جوشان که همواره می جوشد، در صورتی که فعالیت نهادها و سیستم های دولتی مانند زدن چاهی عمیق که با هزینه های گزاف و پر زحمت شاید به نتیجه برسد.”
با توجه به چنین سوابقی، تعجب چندانی نداشت که به دنبال حمله به سفارتخانه عربستان، پرونده قضایی مختصری که برای حسن کردمیهن تشکیل شد به نتیجه خاصی نرسید. سرانجام هم، مدیر سابق “حوزه علمیه امام محمد باقر”، “موسسه فرهنگی – دینی نورمعرفت” و “موسسه فرهنگی – دینی بهشت” با یک پُست “فرهنگی” جدید به عرصه مدیریت بازگشت.
پس از تصدی پست جدید هم، با اعتماد به نفس بیشتر به حمله به منتقدان خود –البته با استفاده از اشارات جنسی خاص- پرداخته است.
این “مدیر فرهنگی” نظام از جمله همین پریروز، با انتشار متنی در اینستاگرام خود، یک خبرنگار ورزشی را که از او انتقاد کرده، با چنین ادبیاتی خطاب قرار داده است: “این چماق دوست داره. تو بیاااا… من چماقدارتم خوشگل پسر.”
#2 مصطفوی 1399-10-10 09:59
چگونه جاسوس موساد میرحسین موسوی را فراماسونر معرفی میکرد؟؟!! مراقب رستمی‌های فرهنگ و سیاست باشیم!
پست اینستاگرامی امیر موسیوند، دبیر جامعه رسانه اسلامی ...
حدود سال ۹۳ بود، یکی از دوستان کلاس جریان شناسی سیاسی در دانشگاه بوعلی برگزار کرده بود. استاد، جوان متشرعِ پرشوری بود که خودش میگفت آمده از نفوذ جریان صهیونیسم بین الملل و فراماسونری بگوید. لابه‌لای حرف هایش تفسیر علامه حسن زاده از شعر حافظ را نقل می‌کرد، می‌گفت مدتی اخر هفته‌ها با موتور از تهران به قم می‌رفته تا پای منبر علما زانوی شاگردی بزند.
عاشق مداحی شور و روضه‌های سنگین بود. اهل جنوب شهر تهران بود و از بچه‌های مسجد ارگ. در یکی از جلسات خانمش(با ظاهر کاملا حزب الهی) را هم با خودش از تهران اورده بود، ماشینش تیبا بود که با آن می‌آمد همدان برای ما کلاس برگزار می‌کرد موقع رفتن صدای سیب سرخی ضبطش را زیاد می‌کرد و دستش را به حالت شور وسط هیئت تکان می‌داد و از ما خداخافظی می‌کرد.
 قربه الی الله آمده بود و پولی برای این جلسات نمی‌خواست. خاطرات خاص و جذابی از جنگ با داعش در سوریه و عراق داشت.نام امام و آقا می آمد «هو» می کشید! می‌گفت در زندگی‌اش سعی می‌کند به سنت اسلامی عمل کند به حدی که در خانه غذا را داخل طبق و با دست می‌خورند. فعال رسانه‌ای بود و مدیر سایتی به نام عماریون. مرتب هم ما را در بین مباحث به سایتش ارجاع می‌داد. خودش را از دوستان و شاگردان حسین شریعتمداری می‌دانست، یک لپ تاپ سونی داشت که می‌گفت هدیه حاج حسین است.
 القصه استاد ما آقای محمدحسین رستمی تقریبا تمام ویژگی‌هایی که برای تعریف یک فرد انقلابی به کار می‌رود را دارا بود اما کمتر از یک سال بعد شنیدیم به جرم جاسوسی برای اسرائیل مهمان اوین شده است! امشب که گزارش بیست و سی درباره رابطه زم با استاد را دیدم یاد خاطرات گذشته افتادم.
 رستمی، ضد انقلاب حرف نمی‌زد اتفاقا کاملا با ظاهر انقلابی حرف می‌زد و وانمود می‌کرد و برای کسانی که فقط شور انقلابی دارند بسیار جذاب می‌نمود. اما نقطه انحراف او (که به گفته خودش عضو انصار حزب الله هم بود) در رادیکال کردن فضا بود. رستمی چه در مباحث سر کلاس و تعاملات فردی چه در فعالیت‌های رسانه‌ای‌اش خصوصا سایت عماریون یک ماشین پرقدرت برچسب زنی و هیجان آفرینی بود.میرحسن موسوی را فراماسون می‌دانست و آفرین چیت‌ساز را زن دوم ظریف و خیلی از برچسب‌های بدون مبنایی که در نوشتار نمی‌توان بازگو کرد.
ما همانطور که در تأسیسات موشکی و هسته‌ای با آن ضریب بالای حفاظتی جاسوس و نفوذی داریم در تشکیلات فرهنگی و سیاسی که حساسیت حفاظتی کمتر و برای دشمن اهمیت بیشتری دارد به مراتب می‌توانیم جاسوس داشته باشیم. رادیکال کردن فضا و شور بدون عمق و محتوای صحیح  بستر مناسبی است که دشمن می‌تواند در آن به آسانی جولان دهد، خصوصا در این مقطع که دشمن از قدرت سختِ نظامی و امنیتی ما مأیوس شده است و تمرکز خود را بر فعالیت‌های نرم قرار داده است. باید مراقب رستمی‌های فرهنگ و سیاست باشیم
#1 مصطفوی 1399-09-12 09:55

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.