سخنی با سردار یدالله جوانی در باب شعار نه شرقی نه غربی
  •  

07 مهر 1400
Author :  

این که سرداری با شجاعت نظر سیاسی خود را بی پرده بیان کند، اگر در پازل سیاسی گروه ها و جناح ها بازی سیاسی نکند، قابل تقدیر و نشان از آزادگی اوست، و هر فردی از احاد این ملت می تواند نظر خاص سیاسی خود را داشته، و آن را بیان دارد و این عین آزادی و آزادگی است؛

فارغ از بحث مضرات آلودگی و دخالت نظامیان در بحث های سیاسی کشور، که در نهایت امر بی برو و برگرد، منجر به دیکتاتوری، و حاکمیت نظامیان و یا باندهای سیاسی بی شناسنامه خواهد انجامید، و در جهان نرمال و مردم سالار، دخالت نظامیان در سیاست کشور، کاملا مردود و خارج از عرف است، و در کشورهایی با سیستم حکمرانی فاسد، همچون پاکستان، مصر، سوریه و... که نظامات دیکتاتوری و مافیای قدرت نظامیان حاکم است، چنین امری را به روشنی می توان دید، که اداره این کشورها در یک کودتای واضح و روشن، اما خزنده و گاه بدون خون ریزی عمومی، در دست نظامیان افتاده است و سیاسیون این کشورها که باید نماینده مردم کشورشان باشند، به دست نشاندگان، دست های پشت پرده سیستم نظامی کشور تبدیل شده و..، می توان این سبک کشور داری را دید.

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز بارها پدیده شوم دخالت نظامیان در سیاست و سیاستگذاری کشوری را مورد حمله قرار داده است، و او نیز بدین ترتیب موضع خود را در باب اسارت مردم خود در دست سیاست بازان، در باندهای مخوف نظامی را رسما و علنا روشن کرده و با چنین امری به صورت واضح مخالفت کرده است، چرا که مردم را "ولی نعمت"، و خود را "خدمتگذار" آنان می دانست و...

اما فارغ از تمام این بحث های مبنایی که تعیین کننده بهروزی و فلاکت ملت هاست، و این دو امر در نوع رویکردها نهفته است، و باید از نظامیان هر کشوری خواست، که دفاع از مردم خود را، که وظیفه اصلی آنان است را وا نگذاشته، و به روش های حاکمیت دیکتاتوری بر مردم خود نیندیشند، و امور سیاسی آنان را به خود مردم و نمایندگان آنان واگذارند، چرا که صاحبان کشور هماناند، و از همین لحاظ است که "میزان رای" آنان است که تعیین کنند، چه سیاستی بر کشور حاکم شود و...

و نظامیان به عنوان فرزندان یک ملت باید امانتدار قدرتی باشند که بعنوان حق الناس از سوی مردم در اختیارشان قرار داده شده، و این قدرت را در جهت جاری شدن خواست مردم خود بکار گیرند، نه دنبال کردن سیاست های تعیین شده در پستوی جناح های سیاسی قدرت که بدون شناسنامه اند، در حالیکه همچون احزاب قدرتمند عمل می کنند، بدون مرامنامه اند، اما هدف های مخفی خود را دارند، که اعلام  نشده است و... و در پشت شعارهایی مخفی می شوند، و نان خود را در تنور عمومی مردم می پزند، و همه را مطابق منویات دل خود، بدنبال خود کشیده، و قهقرا می برند.

اما با این قسمت از سخنان سردار یدالله جوانی، معاون سیاسی "سپاه" پاسداران "انقلاب اسلامی" موافق نیستم که "دیگر بلوک‌بندی شرق و غرب همانند گذشته وجود خارجی ندارد" [1] که به زعم ایشان لابد "شعار نه شرقی، نه غربی" نیز دیگر معنی و موضوعیت نخواهد داشت؛ که نقض همین نظریه، در سخنان ایشان آمده است، که مخالفین سیاسی خود را "غربگرایان" می نامد، که "غربگرایی" در مقابل "شرقگرایی" است که معنی می یابد و خود را نشان خواهد داد؛ و همین نقطه بود که عقلا در نسل انقلابیون اصیل، در غلتیدن در هر کدام از این گرایش های خارجی و بین المللی را مردود می دانستند، و با شعار "نه شرقی و نه غربی" به دنبال حفظ موازنه بودند، نه افتادن در یک شق سوم، که نیروی کشور را در مبارزه با این دو ضایع و مستهلک نمایند.

به نظر می رسد سردار جوانی در مسیر همان جریان سیاسی موسوم "دلواپسان" موضع گرفته، که اگر چنین باشد، سخت در مسیر اشتباه قرار گرفته اند، و اگر این سخنان را علیه جریان موسوم به "غربگرایان" بیان می دارد، باید گفت خود ایشان نیز در سمت مقابل، در جریان "شرقگرایان" قرار خواهند گرفت، چرا که، دلواپسان خود را مخالف ارتباط با غرب معرفی می کنند، و در راستای تقویت ارتباط با شرق قرار دارند، حال آنکه این نوع نگاه به شرق، نه چاره کار است، و نه ترمیم کننده مشکلات ایران، و این نسخه که ایشان می پیچند که "باید به سمت چین و روسیه حرکت کنیم"، خود نقض مقصود انقلاب و اهداف آن خواهد بود.

و دلسوزان این کشور سخت با این فرهنگ مخالفند، و آن را افتادن، اما از این سوی بام دانسته، و سردارانی از این نوع، با چنین دیدگاهی کافی است به عاقبت کشورهایی که با این رویکرد به دامن شرق افتاده اند نگاهی انداخته، خواهند دید که چنین کشورهایی "نه دنیا دارند و نه آخرت"، و ملل زیر یوغ شرق، هم عزت، هم استقلال و هم آسایش و پیشرفت خود را، در کنار چنین دیدگاهی از دست داده اند، و امروز به عبرت جهانی تبدیل شده اند،

هر چند که این گلایه از سرداری از "سپاه" پاسداران "انقلاب اسلامی" همواره وجود خواهد داشت که شما پاسداران چرا باید بندهای مصرح و مستتر در قانون اساسی را این چنین مورد حمله قرار دهید؟! و برای نابودیش خود پیش قدم شوید، چه وجه "جمهوریت" این نظام که در این سه دهه اخیر، به یک پوسته بی معنی و تشریفاتی توخالی، در حال تبدیل شدن است، و در سایه جاری شدن ایده ی ایدئولوگ هایی مثل مرحوم محمد تقی مصباح یزدی، و مجریانی مثل آقای احمد جنتی دیگر چیزی از جمهوریت نظام باقی نمانده و نخواهد ماند،

و اکنون بعد از عبور از بند مستحکم بنای جمهوری اسلامی یعنی "جمهوریت"، که در میان سکوت کامل "پاسداران" انقلاب اسلامی، صورت گرفت، این چنین این شعار پایه ایی دیگر انقلاب نیز، سست و از صحنه خارج می شود، آن هم توسط معاون سیاسی سپاه "پاسداران" که باید "پاسدار" انقلاب اسلامی و مبانی آن باشد، و هر روز این انقلاب از شعارها، و ارزش های اساسی اش که در منش بنیانگذار آن، و ایده ایدئولوگ های آن همچون شهید مرتضی مطهری و شهید محمد حسین بهشتی و... و قوانین برجای مانده از انقلاب تصریح شده، اما در سکوت و همراهی سپاه نقض می شوند، و از بین می روند.

اما در خصوص شعار "نه شرقی و نه غربی" باید گفت، این "نه" تصریح شده در آن شعار، به معنای در نغلتیدن در این دو بلوک است، که از همان اول هم، شاید مطالعه نشده و گاه بی معنی، به معنی نفی هر دو تفسیر شد، چرا که ما انسان ها در این جهان به هم پیوسته، که تنها خطوط مرزی سیاسی و مصنوعی، ما را از هم جدا کرده است، یک شبکه به هم پیچیده و در هم تنیده هستیم، و نه می توانیم شرقی ها را از نظر دور داریم، و به آنها نه بگوییم، و نه غربی ها را می توان جواب کرد، همانگونه که شمالی ها و جنوبی ها را نمی توان، نادیده گرفت.

البته به نظر می رسد متاسفانه در حملات ایدئولوژیکی کسانی که خود را "انقلابی" در نظر می گیرند هم دچار خطا شدیم، و انگار دچار پدیده "حمله زدگی" بی مرز و اندازه به غرب گشته ایم، و همین اشتباه ما را در کنار طالبان قرار می دهد، و در این زمینه شرق را وانهاده، از این رو تمام نگاه خود را متوجه "شکست غرب" کرده و به نوعی می رویم تا به عامل شرق در این رابطه تبدیل گردیم، در حالی که در بزنگاه های تاریخ این کشور، این تنها غربی ها نبودند که علیه منافع ایران قصورهای نابخشودنی داشته اند، و بلکه بلوک شرق نیز علیه منافع، امنیت، آسایش و حتی تمامیت ارضی این کشور و این مردم اقدامات خصمانه متعددی کرده اند.

 اگر امریکایی ها در کودتای 28 مرداد، حکومت مردمی و منتخب ملی دکتر محمد مصدق را از طریق کودتا برانداختند، این شرقی ها بودند که نیمه تمدنی شرقی ما یعنی افغانستان را به زیر سلطه خود کشیدند، و هنوز که هنوز است بعد از نزدیک به نیم قرن این ملت پاره تن تمدنی ایران، تاوان آن دخالت را می دهند و تمامی هم ندارد، و اکنون مردمان حوزه تمدنی ایران بزرگ، زیر یوغ جریان تروریسم بین الملل، جریان بی رحم و خشک مغز و وابسته به پاکستان و امریکا، یعنی طالبان افتاده است، و پر دور نباید رفت و پیش از آن، بسیاری از بهترین سرزمین های ایران را از مام میهن، همین بلوک مستبد و تمامیت خواه شرق جدا کردند.

امروز اگر شعار مرگ بر انگلیس را در نماز جمعه ها و راهپیمایی های ملی می بینیم، چرا که انگلیسی در جدایی بحرین و هرات نقش اساسی داشتند، در کنار آن این روس ها بودند که تمام قفقاز و آسیای میانه را از ما جدا کردند و در خباثت علیه ایران، هیچ گاه از هیچ حرکت دشمنانه ایی فروگذار نبودند، کاری که پوتین در عدم پذیرش رییس مجلس ایران، آقای قالیباف در سفر به مسکو کرد، که اجازه گرفتن یک عکس تبلیغاتی را هم به این میهمان خود نداد را، هنوز غربی ها نکرده اند.

اگر همین جنگ هشت ساله را هم که در سالروز شروع آن قرار داریم، در نظر بگیریم، این موشک های اسکاد، میگ ها، سوخوها، توپولف های و... روسی و... بود که بیشتر از هواپیماهای میراژ و سوپر اتاندار فرانسوی، ما را در روزهای سخت جنگ خسارتبار هشت ساله، مورد هدف قرار می دادند.

این است که به نظر می رسد ما برای تبدیل شدن به یک عضو مسئول و متعهد و آزاده در جهان باید در کنار حقیقت وجود شرقی ها و غربی ها، منافع خود را در دنیای انسانی استیفا نماییم، و البته در این راه به نظر می رسد غربی ها جنایت کمتری در حق مردم ایران مرتکب شده اند و اگر روزی ما را مجبور و مخیر به انتخاب در غلتیدن به دامن یکی این دو بلوک جهانی قدرت کنند، مسلما به حکمت و مصلحت است که به دامن غرب رفت، چرا که حداقل دنیای مردم ایران تامین خواهد شد، این در حالی است که در کنار دیکتاتوری، استبداد و بی رحمی شرقی ها، نه دنیا خواهیم داشت و نه عزت، و نه آخرتی.

در پس شعارهای به اصطلاح انقلابی چین و روسیه، گرچه امریکا ستیزی هست، اما این ستیز نه از سر انسانیت، و ارزش های انسانی، که از لحاظ رقابت سیاسی بین آنان است، و اگر در مقام مقایسه بین روسیه و امریکا بر آییم، روس ها جنایتکارترند. چرا که آنان علاوه بر سلطه خارجی به استبداد داخلی هم مبتلایند، ولی امریکایی ها تا حدود زیادی دمکراسی و رفاه را برای مردم خود به ارمغان آورده اند، کمی به حقوق بشر در داخل و خارج توجه دارند، اگرچه در خارج از کشور خود به دنبال سلطه اند. لذا در این امر هرگز نمی توان به این ضرب المثل پارسی پناه برد که "سگ زرد برادر شغال است"، چرا که هرگز غرب مثل شرق نیست، شرق هم استبداد داخلی است و هم سلطه خارجی، اما غرب حداقل از استبداد داخلی تا حدودی مبراست.

 

[1] - به گزارش دیده بان ایران؛ سردار یدالله جوانی معاون سیاسی سپاه با اشاره به عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نوشت: "در سال‌های اخیر هرگاه دلسوزان واقعی کشور، برای حل مشکلات بزرگ اقتصادی ایران، سیاست منطقه‌گرایی و تقویت ارتباط و همکاری‌ها با قدرت‌های آسیایی چون روسیه و چین را مورد تأکید قرار داده و گام‌های عملی اولیه را در راستای این سیاست برداشتند، همگان شاهد بودند که غرب و غرب‌گرایان چگونه بر این سیاست تاختند! در حالی که نگاه به آسیا و تقویت همگرایی منطقه‌ای برای جمهوری اسلامی، شرط لازم برای پیشرفت اقتصادی به حساب می‌آید.

رفتار غرب و غرب‌گرایان در ماجرای سند همکاری‌های 25 ساله ایران و چین، نمونه‌ای برجسته از این رفتارهای مغایر با منافع ملی است. در سال‌های گذشته، این نوع موضع‌گیری‌ها در حالی انجام شده که اولاً دیگر بلوک‌بندی شرق و غرب همانند گذشته وجود خارجی ندارد، ثانیاً نگاه به آسیا و منطقه برای حل مسائل و مشکلات کشور، از یک منطق قوی برخوردار است.

خسارت‌ها و ضررهای تقویت رویکرد آسیایی ایران، نه متوجه منافع ملی، بلکه متوجه غرب و غرب‌گرایان خواهد شد؛ از همین رو آنان با آدرس غلط دادن، جمهوری اسلامی را به عدول از سیاست نه شرقی، نه غربی متهم کرده!، از سیاست درست منطقه‌گرایی یا آسیاگرایی کشور با عنوان سیاست شرق گرایی مغایر با شعارهای انقلاب یاد می‌کنند!"

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

موارد مرتبط

نظرات (28)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

زنهار !
مسیر مسکو، ره به کازینوها و کاباره‌ها می‌بَرَد نه طُرُق الی‌الله !

غلامرضا علیزاده
سید جواد ساداتی‌نژاد، وزیر جهاد کشاورزی مستعفیِ دولت رییسی، در رزومه‌اش می‌خوانیم :
که در یک خانواده بسیار مذهبی در شهر کاشان متولد شد و سپس مدارج تحصیلی را در کاشان و مازندران و تهران طی کرد و در رشته هیدرولوژی در دانشگاه دولتی روسیه، دکتری گرفت!
حال می‌فهمیم که چرا سلطان قجر، خاقانِ الافخم مظفرالدین‌شاه انارالله برهانه به علی‌اصغرخانِ اتابک‌ گفته بود که از راه روسیه به بلاد متبرکه نرود؛ چرا که مسیر مسکو و سن‌پطرزبورغ ره به کازینوها و کاباره‌ها می‌بَرَد نه طُرُق الی‌الله!
ساداتی‌نژاد، به تبع تحصیلات و گرایش‌هایش در روسیه، تلاش می‌کرد «کشاورزی دستوری‌» و ایده‌های منسوخ سوسیالیستی شوروی دهه ۷۰ و ۸۰ را در ایران پیاده کند.
سخنانِ انقلابی که بر دل بنشیند، از دهانش نمی‌افتاد و می‌گفت :
"انقلاب ما یک‌ انقلاب خدایی است و سنگر وزارت جهاد کشاورزی خودکفایی و حفظ امنیت غذایی است."
تو گویی از این بابت بود که غیر از همداستانی با رییس کل وقت بانک مرکزی، مجوز تخصیص صدها هزار میلیارد تومان ارز بی‌زبان را برای شرکتی صادر کرد که نه تنها متهم است که در چرخش طبیعی چرخ‌های اقتصادی ایران اخلال ایجاد کرده، که با امتزاج هزاران تُن چای سنواتیِ چایکاران زحمت‌کشِ گیلانی، امنیت غذایی مردم را نیز از آنها ستانده است.
فاجعه آن‌جاست که دستش تا مرفق در بذل و بخشش‌های بی‌ضابطه اقتصادی دخیل بوده و فساد در واردات نهاده‌های دامی بخش دیگری از کارنامه مشعشعِ فساد این وزیر انقلابی است که مدتی است که عملکردش، زیر فرشِ حاشا، جارو می‌شود.
همین دیشب بود که چای قوری ته کشیده بود و به ناچار تی‌بگی را گشوده تا کافئین رهیده از خونم را جبران کنم! ناگهان دیدم مارک نحسِ "دبش" بر آن نقش بسته، مردد شدم بنوشم یا دور بیندازم! چاره‌ای نبود، لعنتی بر روح بانیان آن روانه کرده، لاجرم فنجان چای را چون شوکرانِ سقراط سرکشیدم.
البته که در چنین اتمسفری، کاوه مدنی‌ها بی‌دلیل باید انگ جاسوس بخورند، تا پخمگان همچون اجزاء بازی مارپله برکشیده شوند.
اما در این بازی که کامیابی‌ها، تصاعدی‌ست؛ فرو افتادنی‌هایی سخت و شکننده نیز دارد.
به قول کاوه مدنی، وقتی که تفاوت ظریف و راهبردی «خودکفایی غذایی» و «امنیت غذایی» را درک نکرده باشی، با شعار ‎خودکفایی، هم در تولید محصولات غذایی استراتژیک شکست می‌خوری و هم در کشاورزی، اقتصاد، آب، زمین، منابع طبیعی، معیشت کشاورزان و نهایتاً ‎امنیت [غذاییِ] یک ملت را نابود می‌کنی!
طوفانِ شیراز را به جویندگانِ آگاهی معرفی نمائید
TOOFANE SHIRAZ 18
https://chat.whatsapp.com/Cz0navAHSj7A8lE3zEaDOr

This comment was minimized by the moderator on the site

پس از انقلاب شعار "مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر انگلیس، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر صدام حسین کافر" به جزئی از تکبیر و تعقیبات نمازهای جمعه و جماعات تبدیل شد، اما پس از سفر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس به مسکو و میزبانی رهبر و رئیس‌جمهور شوروی از او که با انعقاد قراردادهای نظامی، اقتصادی، هسته‌ای زیادی همراه بود، هاشمی در خطبه‌های نماز جمعه گفت؛ «تا دیروز روس‌ها علیه ما بودند و شعار شما قابل دفاع بود اما من به مسکو رفته و قرار شد ما همسایه‌های خوبی برای هم باشیم و احترام هم را حفظ کنیم لذا خواهشمندم دیگر شعار مرگ بر شوروی نگویید».
از آن تاریخ بخش "مرگ بر شوروی" از شعارها و تعقیبات نماز و تکبیرهای تقلیدکنندگان حذف شد.
حرام‌هایی که حلال شد @akbaralami

This comment was minimized by the moderator on the site

ابوطالبی دستیار سیاسی روحانی: روس‌ها ما را به اوکراین کشاندند و ما را با اروپا قطع کردند

روس‌ها سبب شدند ما مسئله ناتو شویم. آیا ملت ایران باید هزینه‌های روسیه را بپردازد؟ ما که روابط بسیار خوبی با اوکراین داشتیم.
ما با ناتو چه کار داشتیم که الان در بیانیه‌های ناتو از ایران اسم برده می‌شود

@Akhbar_furii

This comment was minimized by the moderator on the site

AmirMohsen Mohammadi @AmirMohsenM
بزرگترین قتلعامی که علیه مردم ایران اتفاق افتاد
جنایت علیه بشریت
جنایت علیه مردم ایران و خاورمیانه زیاد اتفاق افتاده است. ولی بزرگترین نسل‌کشی تاریخ ایرانیان، در جریان جنگ جهانی اول و همزمان با برگزاری انقلاب کبیر اکتبر در شوروی، از ۱۹۱۷-۱۲۹۸ به مدت دو سال آغاز شد و به موجب آن حدود ۴۰٪ جمعیت ایران هلاک شدند‌ صحبت از حداقل ۸ میلیون انسان است که جانشان را به دلیل سیاست‌های انگلستان و روسیه از دست دادند، منابع منتقد آمار را تا ۲ ملیون پایین میآورند، دو ملیون نفر انسان! ایران بزرگترین خسارت جانی را طی جنگ جهانی متحمل شد. هولوکاست ایرانیان در ابتدای تجددخواهی، هیج خونخواهی نداشت.

This comment was minimized by the moderator on the site

تفاوت گزارش خبرگزاری روسیه با آنچه سفیر ایران از قول نماینده پوتین درمورد حاکمیت ملی ایران گفت
کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه در توییتی روز جمعه نوشت: امروز با میخائیل باگدانوف، معاون وزیر خارجه روسیه و نماینده ویژه رئیس جمهور این کشور در امور خاورمیانه دیدار داشتم. ضمن گفتگو پیرامون بیانیه اخیر شورای همکاری کشورهای خلیج فارس، طرف روس بر موضع ثابت خود در احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورمان تاکید کرد. با این حال نسخه انگلیسی خبرگزاری رسمی روسیه (تاس) در گزارش خود از این دیدار هیچ اشاره ای به تاکید روسیه بر تمامیت ارضی ایران نکرده است. بعلاوه، اشاره شده که این جلسه به درخواست سفیر ایران بوده @Akhbar_furii

سفیر پیشین ایران در مسکو: نام «خلیج فارس» در ادبیات سیاسی و رسانه ای روسیه قطعی بوده است/ موضع اخیر مسکو اتفاق جدیدی است!
مهدی سنایی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در مسکو، در یادداشتی نوشت: «نظر به سوال مکرر از جانب برخی دوستان و کارشناسان محترم، و با وجود اینکه مدت زیادی است حضوری در فضای رسانه ندارم، یادآور می شود؛ طی سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ که در ماموریت مسکو بودم هیچ گاه شاهد استفاده مقامات مختلف کشور روسیه از عنوانی غیر از «خلیج فارس» نبودیم https://fa.shafaqna.com/?p=1611435


محمد صدر: باید به صورت جدی با روسیه برخورد شود/ سیاست نگاه به شرق از اول غلط بود
سید محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در واکنش به اقدام اخیر روسیه در مسأله جزایر سه‌گانه، گفت: اشتباه بود که بعضی‌ها مطرح کردند سیاست نگاه به شرق یعنی رابطه با روسیه و چین؛ و بعد هم نتیجه‌اش این شد که یک انزوای سیاسی به ایران تحمیل شود و جمهوری اسلامی در جامعه بین‌الملل آنچنان منزوی شود که طرف‌های خارجی این طور فکر کنند که ایران راهی جز این ندارد که در مقابل ضربه‌های روسیه عکس‌العملی داشته باشد https://fa.shafaqna.com/?p=1611450

This comment was minimized by the moderator on the site

چهار ستون لرزان آمریکاستیزی


اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران

سالهاست که مرگ بر آمریکا، نه در شعار، بلکه در عمل، و نه در سیاست خارجی، بلکه در تمام عرصه‌های داخلی و خارجی، محور سیاستهای جمهوری اسلامی است و بر تمام شئون زندگی ما از مدرسه و مسجد تا مجلس و رسانه و دانشگاه سایه افکنده است؛ و آمریکاستیزی اصلی‌ترین معیار انتخاب مسئولان و ملاک تعیین دوستان و دشمنان داخلی و خارجی‌مان بوده است. متقابلاً آمریکا نیز در دشمنی با جمهوری اسلامی سنگ تمام گذاشته و از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به کشورمان مضایقه نکرده است. به عنوان نمونه، تحریمهای آمریکا پس از خروج ترامپ از برجام، به گفته محمدجواد ظریف وزیر خارجه قبلی، بیش از یک هزار میلیارد دلار بر اقتصاد ایران آسیب وارد کرده است. خسارت تحریمهای آمریکا قبل از توافق برجام نیز همین حدود برآورد شده است. جالب است بدانید کل بودجه عمرانی کشور در سال ۱۴۰۰ حدود یکصد و چهار هزار میلیارد تومان بود که با محاسبه دلار سی هزار تومانی می‌شود کمتر از سه و نیم میلیارد دلار. حالا این رقم را مقایسه کنید با خسارت دو تریلیون دلاری تحریمهای آمریکا تا عمق این خسارتها را دریابید. بعلاوه خسارتهای جنگ روانی و تبلیغاتی ایران‌هراسی، آسیب تحریمها به بیماران و کودکان، بیکاری جوانان و فروپاشی خانواده‌ها و فقر و فساد و فحشاء، فرار مغزها، و تبعات فسادآور دور زدن تحریمها و محدودیتهای علمی و تکنولوژیکی و حتی چراغ سبز آمریکا به صدام حسین در حمله عراق به ایران پس از تسخیر سفارت آمریکا و خسارتهای مالی و جانی فراوان این جنگ هشت ساله را هم در نظر بگیرید.

در این جدال نابرابر مقابل آمریکا، هزاران میلیارد دلار خسارت دیده‌ایم و ارزش پولمان بیش از چهار هزار برابر کاهش یافته و بیشتر جمعیت کشورمان به زیر خط فقر رفته است و بهترین دوران سرمایه انسانی جمعیت جوان کشور برای توسعه، تلف شده است. راستی جمهوری اسلامی چه خسارتهایی به اقتصاد و دولت و ملت آمریکا وارد کرده؟ ادامه این راه به زیان کدام طرف این درگیری است و کدام به سمت پرتگاه نزدیک می شود؟ آیا واقعاً راه سومی جز ادامه آمریکاستیزی یا تسلیم خفت بار وجود ندارد؟ آیا آمریکا و جمهوری اسلامی ناچارند که این جدال ایدئولوژیک را تا انتها یعنی تا نابودی یکی از طرفین ادامه دهند؟ خیر، اصولاً هنر سیاست به این است که بن بست موجود را بشکند و راه سومی بیابد یا بسازد و با بهره‌گیری از تجربیات سایر ملتها، حصار دوگانه جنگ نابرابر و تسلیم حقارت‌آمیز را بشکند. تعریف سیاست به این است که بیشتر ضربه بزنیم و کمتر ضربه بخوریم بلکه دشمنی خسارت بار را به رقابت و فرصتی برای رشد و پیشرفت تبدیل کنیم. ساعتی تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.

آمریکاستیزان بخشی از واقعیتها را بخوبی می‌بینند، اما بخشی را نادیده می‌گیرند یا بی‌اهمیت و طبیعی و بدیهی قلمداد می‌کنند. آنها بدرستی مو را از ماست می‌کشند، اما کوه را از کاه تشخیص نمی‌دهند. آنها بررسی مواضع و سخنان آمریکاستیزان نشان می دهد که استدلالهای ایشان بر چهار فرض یا ستون لرزان زیر استوار است:

1- فرض اول: ما بخاطر استقلالمان مقابل آمریکا ایستاده‌ایم. کشورهایی که مثل ما مقابل آمریکا نمی‌ایستند، مستعمره و نوکر آمریکایند.
همه کشورها با آمریکا در برخی زمینه‌ها اختلاف منافع دارند و با روش خودشان با آمریکا مقابله می‌کنند. رسالت نابودسازی و مقابله با آمریکا فقط بر عهده ملت ایران نیست. چین در عصر مائو همانند ایران امروز بدنبال مالیدن پوزه آمریکا بر خاک بود اما در آن دعوای ایدئولوژیک نتیجه‌ای جز فقر و فلاکت و مرگ میلیونها چینی نداشت. پس از مرگ مائو، رهبر جدید چین، دنگ شیائوپینگ هوشمندانه روش بهتری برای مقابله با آمریکا یافت. چین به تدریج از طریق اقتصادی، بازار آمریکا و متحدان آمریکا را تسخیر و به خود وابسته کرد. امروز آمریکا سالیانه ۲۰۰ میلیارد دلار در مقابل چین کسری تجاری دارد، یعنی روزانه بیش از نیم میلیارد دلار از سرمایه‌های آمریکا به چین پرواز می‌کند. وقتی متخصصین آمریکایی در کارخانه‌های چینی استخدام می‌شوند مثل این است که چین این سربازان و فرماندهان آمریکایی را کشته بلکه بدون شلیک گلوله، به اسارت گرفته است. سایر کشورها مثل ژاپن، آلمان، بنگلادش، امارات، عمان، مالزی، قطر، ترکیه و برزیل نیز با روشهای مشابه بدون سرشاخ شدن با آمریکا، گلیم خود را از آب کشیده‌اند و با خیزش خود موجب شده اند که همان آمریکای ابرقدرت که زمانی ۴۰ درصد اقتصاد جهان را خود داشت اکنون ۲۳ درصد سهم دارد؛ پیش‌بینی می‌شود با خیزش هند و اندونزی و پاکستان و بنگلادش در چند سال آینده، مالکیت آمریکا از سیب اقتصاد جهانی به ۱۷ درصد کاهش یابد. پس این فرض آمریکاستیزان که بقیه کشورها مستعمره و نوکر آمریکایند و فقط ما در مقابل آمریکا سینه سپر کرده ایم و از استقلال خود پاسداری می کنیم، درست نیست. ضمناً این چه استقلالی است که با عطسه ترامپ و سرفه بایدن، ارزش پول ملی ما به فنا می‌رود و میلیونها خانوار ایرانی به خاک سیاه می‌نشینند؟ آیا آمریکا می‌تواند چنین بلایی بر سر فیلیپین، قزاقستان و مالزی هم بیاورد؟ چه غروری باعث شده که ما از تجارب سایر کشورها برای حفاظت از منافع خود در مقابله با آمریکا استفاده نکنیم و در موضع ضعف قرار بگیریم؟

2- دومین فرض: آمریکا دشمن ماست
تمام شواهدی که اول این مقاله ذکر شد، نشان می‌دهد که بله، آمریکا دشمن ماست. آیا همین برای آمریکاستیزی کفایت نمی‌کند؟ اشتباه آمریکاستیزان در این است که فقط یک دشمن را می بینند و آن هم آمریکاست و فقط یک راه را می‌شناسند آن هم مقابله مستقیم سیاسی و نظامی است. این فرض آمریکاستیزان باعث شده که سایر تهدیدات و دشمنان را نبینند و یا کوچک بشمارند. اما آمریکاهای دیگری هم هستند که بیش از ایالات متحده کشورمان را تهدید می‌کنند: یکی آمریکای نابودسازی ذخایر و منابع آب. این ذخایر مربوط به هزاران سال قبلند و با چند سال بارندگی هم تامین نخواهند شد. مطابق پیش‌بینی سازمان محیط زیست جهانی و به گفته آقای عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست کشورمان، حدود ۱۸ سال آینده یعنی سال ۲۰۴۰ همان سالی که قرار است اسرائیل نابود شود، چهل میلیون ایرانی ساکن فلات مرکزی و جنوبی ناچار به مهاحرت به خارج کشور خواهند بود. ساکنین سایر شهرهای غربی و شمالی نیز چند سال بعد به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد و با ادامه این روند ایران نابود خواهد شد. این نابودی یک شعار سیاسی نیست، پیش بینی علمی است. اگر ذخایر منابع آب کشورمان بخوبی مدیریت می‌شدند برای صدها سال کفایت می‌کردند. آمریکاستیزان چرا این آمریکا را جدی نمی‌گیرند. مبارزه با این آمریکا مستلزم مجاهدتها، رشادتها و شهادتها است و درِ باغ شهادت فقط به سمت آمریکا باز نمی شود. آمریکای دیگر، نابودی طبقه متوسط و نابودی امید و اعتماد مردم نسبت به جمهوری اسلامی و فرار مغزها و فساد نظام اقتصادی کشور و فساد ساختار سیاسی است که بازنمای اراده ملت نیست. آمریکاستیزان اینها را نمی بینند یا کوچک و بی‌اهمیت می‌پندارند و گمان می‌کنند با رفتن یک رئیس‌جمهور و آمدن فلانی این مشکلات حل می‌شوند. یک آمریکای دیگر، وابستگی یک طرفه به چین و روسیه و خطر تجزیه کشور از جانب همسایگانی چون ترکیه و عربستان با استفاده از غفلت ما در نادیده گرفتن بحرانهایی که ذکر شد.

3- فرض سوم: جمهوری اسلامی مهمترین دشمن آمریکاست
اینطور نیست. آمریکا با دشمنان و تهدیدات بزرگتری دست به گریبان است. جمهوری اسلامی حتی در شمار ده تهدید اول برای آمریکا به حساب نمی‌آید. چین اولین تهدید برای منافع اقتصادی و سیاسی آمریکاست که در همه جا، حتی در داخل آمریکا حضور قدرتمندی دارد. تهدیدات زیست محیطی و نابودی ذخایر آب هم از تهدیدات جدی برای ایالات مرکزی و جنوبی و غربی آمریکاست. کره شمالی هسته‌ای هم تهدید مهمی برای آمریکاست. خطر تروریسم و تکرار حملات یازده سپتامبر هم دغدغه ای جدی تر از مسئله ایران برای آمریکاست. خیزش هند و برزیل و اندونزی و پاکستان و بنگلادش هم جایگاه اقتصادی و قدرت نسبی آمریکا را کاهش خواهد داد. مسئله مهاجران و بحرانها و اعتراضهای نژادی و خیزش طبقه کارگر هم تهدید مهمی برای آمریکاست. جمهوری اسلامی اولویت آمریکا نیست و اگر عاقلانه رفتار کنیم، لابی صهیونیسم در گنجاندندن ایران میان اولویتهای امنیتی آمریکا ناکام خواهد ماند. بلکه آمریکا منافع فراوان در تنش‌زدایی و بهبود روابط با جمهوری اسلامی دارد. آمریکا بدنبال تمرکز بر شرق آسیا و اطراف چین است اما اسرائیل و عربستان این را نمی‌خواهند. تجربه تاریخی نشان داده که آمریکا بازیگر عاقلی است که منافع ملی و اولویتهای اساسی خود را فدای دعواهی حاشیه‌ای و جدال ایدئولوژیک نمی کند تا آنجا که حاضر است بخاطر اولویتهای منافع ملی با داعش و طالبان هم کنار بیاید. اعتبار و قدرت جمهوری اسلامی از داعش و طالبان بسی بالاتر است.

4- فرض چهارم: آمریکا قابل اعتماد نیست
آمریکاستیزان به درستی می‌گویند خروج از آمریکا از برجام نشان داد که آمریکا قابل اعتماد نیست؛ آنها سپس نتیجه می‌گیرند که مذاکره و دیپلماسی با آمریکا راه بجایی نخواهد برد. اما سیاست بین‌الملل عرصه قدرت است نه ارزشهای اخلاقی همچون صداقت و اعتماد و جوانمردی. همانطور که در اقتصاد، پول تعیین کننده است، قدرت سکه رایج در دنیای سیاست است و رفتار بازیگران را تعیین می کند. فقط با موازنه قدرت می توان جلوی قدرت ایستاد. برخلاف تصور آمریکاستیزان، در دنیای پیچیده امروز، قدرت فقط در موشک و هسته‌ای خلاصه نمی شود وگرنه کره شمالی اوضاع خوبی داشت. حمایت مردمی از داخل و قدرت و نفوذ اقتصادی بیش از بمب اتم به کار می‌آیند. تصور کنید خطوط لوله انتقال گاز ایران به هند یا اروپا و چین رسیده بود، کار تمام بود و اهمیت آن از بمب اتم هم بیشتر بود. آیا ترامپ می توانست از برجام خارج شود؟ آیا اروپا یا هند و چین تسلیم فشارهای آمریکا می شدند؟ اگر کسب و کار میلیونها آمریکایی با خروج از برجام خسارت می دید، آیا به راحتی ترامپ بازیچه صهیونیستها و عربستان می شد و از برجام خارج می شد؟ اگر نارضایتی‌ها و اعتراضات مردمی سال ۹۶ نبود، آیا ترامپ از برجام خارج می شد؟ ترکیب همراهی و اعتماد مردم با نظام، در کنار قدرت و نفوذ اقتصادی، ساروج مستحکمی می‌آفریند که با پشتوانه کارتهای سیاسی و نظامی و فرهنگی امنیت یک کشور را تامین می کند. امید ما باید به همراهی مردم خودمان و مولفه های قدرتمان باشد نه رعایت الزامات اخلاقی از جانب آمریکای بدعهد و بدسابقه.
۲۲ آذر ۱۴۰۰
http://t.me/EsfandiarKhodaee

This comment was minimized by the moderator on the site

خطاهای دائم التکرار در حسینیه امام خمینی!

پس از سخنرانی آقای عالی در شب شام غریبان در حسینیه امام خمینی که ما در مورد آن این یادداشت پیوست شده را نگاشتیم.
ایشان در دیشب نیز باز بسراغ خانواده در غرب رفت و در بخشی از سخنان بیان کرد:

«بی فرزندی را تبلیغ می کنند! اینها اصلا روزی دارند در تقویم شان بنام روز بی فرزندها.
در آن روز دورهم جمع می شوند و قس علی هذا...»

این حجم از بی اطلاعی و یا خدای ناکرده ارائه اطلاعات دارای سوگیری از سوی سخنرانی که در جلوی شخص اول نظام دارد سخنرانی می کند حقیقتا مایه تعجب است.

حالا خداوند آن روز را نیاورد که چنین سخنان و تحلیل هایی منشأ تصمیم سازی و تصمیم گیری شوند!

سخنانی از جنس سخنان آقای عبدالملکی در همین حسینیه در مورد اقتصادی که اکنون دلارش ۴۴ تومان است!

سخنانی از جنس کارشناسانی که پیش بینی کرده بودند نفت آمریکا در سال ۲۰۲۲ تمام می شود!

سخنانی از جنس تعطیل کردن مذاکرات بخاطر زمستان سخت اروپا که لامذهب اشتباهی سراغ صنعت گاز خودمان آمد!

این سخنان اگر منشأ تصمیم قرار بگیرند وضعیت کشور دچار آشفتگی و چرخه های بحران بی امان خواهد شد!!؟؟

بعنوان یک کارشناس که کمی غرب را خوانده و دنبال کرده مستند عرض می کنم خدمت شما:

سرعت بازگشت غرب بسمت «خانواده»شگفت انگیز است.

فی المثل در آمریکا ۳۸ ایالت آموزش «خویشتن داری» را در سرفصل دروس خود قرار داده اند.
۲۸ ایالت با حضور خانواده و ۱۰ ایالت بدون نیاز حضور خانواده.

حالا شما هی بشین به غرب ناسزا بگو و از غرب فقط آن تعداد بسیار محدود همجنس باز و حیوان بازش را ببین!

عقل سلیم و کودکانه بدون نیاز به محتوای پژوهشی و علمی نیز به ما ثابت می کند
این غرب اگر اینقدر غرق در انحرافات و لذات جنسی است و دارای خانواده های از هم پاشیده!
پس این موشک و ماهواره و هواپیما و ماشین های آخرین سیستم خودران برقی را چه کسانی می سازند؟

در جام جهانی قطر دیدید Fifa چه ارج و قربی برای خانواده ها و فرزندان تیم های پیروز قائل بود!
بوسه های مسی بعنوان یک مرد برگونه همسرش را ندیدید.
در آغوش گرفتن همسر به هنگامه پیروزی و تقسیم پیروزی با او را چطور؟
زمانی که جام را بهترین بازیکن جهان به همسرش داد و خود در مقام عکاس ظاهر شد چطور؟
زمانی که داور یک مسابقه پیش از نواختن سوت مسابقهف گوش های کودک در مقابل خویش را گرفت تا صدای سوت، گوش های او را اذیت نکند را هم ندیدید؟
حالا دیگر بنظر، تصاویر تعداد فرزندان رونالدو و بکهام و مسی را دیده اید؟
آنجلینا جولی و فرزندان مشترکش با برد پیت و فرزند خوانده های او را چطور؟

همه اینها را اگر ندیدید،
بی نهایت ویدیوهای اکسپلورر اینستاگرام را در مورد مادران بالای ۵ فرزند خارجی حتما نظاره کنید.

و صد البته که ناظر به برخورداری های مالی و تربیتی و آموزشی تعداد مادران آگاه و خودخواسته و دارای فرزند بالا در غرب با عمده مادران دارای فرزند بالا در کشور ما تفاوت ماهوی دارد.
آنها خودخواسته و از سر عشق و تکثیر معشوق، دست به فرزندآوری می زنند
و صد البته که ساختار نیز چهار دست و پا در خدمت آنهاست.
حداقل من در مورد آلمان و آپشن های مشوق فرزندآوری توسط ساختار کار مطالعاتی انجام داده ام.

و در پایان این یادداشت از آقای مجید میرزایی نیز بفهم بهتر ما از اهمیت زن و خانواده در غرب کمک می کند:

«اگر یک فوتبالیست زن باردار بشه‌ فیفا چه قوانینی براش داره؟

تقریباً یکسالی هست که این موضوع بطور جدی توسط فیفا پیگیری میشه و براش قوانین سختگیرانه وضع کردن

*اول اینکه باشگاه باید حداقل ۱۴ هفته به این خانم‌ها مرخصی بده و حداقل هشت هفته از این مرخصی بعد از زایمانه

*دوم اینکه در طی این مرخصی باید بهش حداقل دو سوم حقوق رو بدن

*سوم اینکه از اول بارداری باید مراقبت پزشکی مخصوص برای مادران باردار داشته باشن.
مثلا در هفته‌های اول بارداری و حین تمرین یا مسابقه، باشگاه، مسئول حفظ سلامت مادر و بچه است!

*چهارم اینکه باشگاه حق کنار گذاشتن بازیکن رو نداره ولی بازیکن می‌تونه باشگاه رو کنار بذاره و جریمه هم نمی‌خواد بده چون مادره!

*پنجم اینکه باشگاه می‌تونه خارج از زمان پنجره نقل و انتقالات جای این مادر یک بازیکن بیاره ولی اگر مادر برگشت باید مادر جای اون بازیکن بیاد!
و یک سری قوانین دیگه.

حالا جالبه برای مربی‌های زنی که باردار میشن هم یه همچین قواعدی هست البته نه اینطور کامل.
جالب تر اینه که فیفا برای بازیکنان مرد که همسر باردار دارن یک مدتی مرخصی در نظر گرفته است»

در این بلاد، بواسطه وضعیت آشفته اقتصادی، ما هم اکنون بر سر نعش مرد و بواسطه وضعیت انسداد فرهنگی و جنسیتی بر بالای بالین زن در حال رجزخوانی برای خانواده غربی هستیم!

ما در ایران، تازه در ابتدای مسیر آسیب های اجتماعی هستیم.
اصل داستان باقی مانده است ...

This comment was minimized by the moderator on the site

علی مطهری :
این جمله وزیر خارجه ما که «اگر قرار است همه طرفها به برجام برگردند، پس باید به گونه‌ای عمل بشود که روسیه‌ هم نفع خودش را ببرد» مایه شرمساری ملت ایران است.
برجام ارتباطی به روسیه ندارد که بخواهد منافعی در آن داشته باشد. مگر ایران جزو کشورهای مشترک‌المنافع روسیه یا مستعمره روسیه است که منافعش با منافع روسیه گره‌ خورده باشد؟!
روسیه منافع خود از ایران را سالها قبل با الحاق آذربایجان و گرجستان و ارمنستان به خاک خود برده‌ است، لازم نیست از برجام هم منافعی ببرد. طوری رفتار نکنیم که شائبه نفوذ روسیه در برخی ارکان نظام تقویت شود.

This comment was minimized by the moderator on the site

1/2/1401) جانشین فرمانده سپاه: اوضاع کنونی اقتصادی کشور به این دلیل است که همراهی با آمریکا در گذشته باعث ناراحتی خداوند شده
سردار فدوی اذعان کرد: اوضاع کنونی اقتصادی کشور در شأن ملت بزرگ ایران نیست و به این دلیل که به قواعد الهی توجه نکرده و دستورالعمل‌های دشمنان را مبنای خود قرار دادیم، امروز از لحاظ وضعیت اقتصادی شاهد شرایط فعلی در جامعه هستیم لذا وضعیت اقتصادی امروز جامعه به دلیل همراهی با آمریکا در گذشته است. وی با بیان اینکه همراهی با دشمنان باعث ناراحتی خداوند متعال شده است و این ناراحتی شرایط جامعه را سخت می‌کند خاطرنشان کرد: بسیاری از مسائل و مشکلات اقتصادی کنونی در جامعه با توجه به مسائل و قواعد قرآنی و خداوندی برطرف خواهد شد.‌‌


تشکر از سپاه که مردم اصفهان را بمباران نمی کند، فرزانه روستایی
فرزانه روستایی –
باید به الیگارشی سپاه دست مریزاد گفت که رکورد نظامیان همه کشورهای خاورمیانه را جابجا کرده و به یک استثنا در منطقه تبدیل شده است . دو هفته پیش که اعلام شد دولت سه چهارم حوزه گازی فوق استراتژیک چالوس ایران عزیز در دریای خزر را بدون رعایت تشریفات و اطلاع مردم ایران به روسیه و چین واگذار کرده است و روسیه و چین قرار است خورده های قرارداد، یعنی ۲۵٪ سهم مردم ایران از این حوزه را مستقیم به حسابهای سپاه در شانگهای - نه حساب دولت ایران - واریز کنند باز هم رکوردهای سپاه جابجا شد. زیرا با این قرارداد ثابت شد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روسیه و چین را به خود محرم تر از مردم ایران می داند و البته، دفتر رهبر هم روابط سپاه با مسکو و پکن را هم تایید می کند، و هم اصرار دارند سیاست های کلان کشور با ملاحظات همسایه شمالی هماهنگ شود.
سالها نگران بودیم نکند روزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبدیل به مدل ارتش پاکستان شود که کشور را ملک طلق کرده و همچون گردنبند به گردن آویخته است اما اکنون فرجام کار سپاه از ارتش پاکستان هم فراتر رفته و به جایی رسیده که باید از سپاه تشکر کنیم هنوز مانند ارتش بشار اسد تظاهرات مردم را با بشکه های انفجاری بمباران نکرده یا مانند ارتش قذافی هنوز با جنگنده تظاهرات مردم را به گلوله نبسته است و مانند صدام حسین که مردم حلبچه را بمباران شیمیایی کرد دست به چنین اقدامی نزده است.
اما دیر نیست روزی که سپاه تکلیف خود را با خود و با مردم روشن کند. زیرا با ادامه بحران سیاسی کشور که اصفهان فقط گوشه ای از آن است این آینده سپاه است که به خطر می افتد، زیرا بنا بر شواهد و قرائن مجموعه ای از کنسرسیوم سپاه و ستاد اجرای فرمان امام و طبقه جدید مافیای اقتصادی کشور عملا مالک حدود ۷۰٪ همه چیز کشور هستند. حال باید دید با توجه به درگیری های امروز اصفهان آیا سپاه به کسوت ارتش صدام ، قذافی، و بشار اسد در می آید و تمام قد در مقابل مردم اصفهان می ایستد ؟ زیرا نظام چه سکوت کند و چه سرکوب را در پیش گیرد صدها میلیارد دلار از سرمایه های اختلاس و پولشویی که در اختیار سپاه است با ادامه این روند به خطر می افتد. زیرا مردم نه ستاد اجرای فرمان امام می شناسند نه مافیا را، اما سپاه ویترین نظام ناکارای ولایت فقیه است که مردم با آن درگیرند.
وقتی جنگ ۸ ساله به پایان رسید نیروهای ایثارگر مردمی و بسیاری از کاردهای سپاه می توانستند بخشی از بدنه یک نیروی نظامی غیر سیاسی و حافظ منافع ملی باشند، به شرطی که ابزار تحقق آرزوهای دیگران نمی شدند. اما اختلافات فرماندهان زمان جنگ و نیز باندبازی ها و رقابت سرداران مغرور و نیز مدل آخوندی اداره سپاه از سوی محسن رضایی سبب شد تا همه کادرهای جوهری سپاه حاشیه نشین و نهایتا حذف شوند. آنهایی هم که حذف نشدند در لابلای آرواره های حفاظت اطلاعات سپاه و برای تامین مخارج زندگی تبدیل به پرسنل اداری-عادی گردیدند که حتی در خواب هم مجاز نیستند به موضوعات حساس سیاسی یا باندبازی های داخلی سپاه فکر کنند، چرا که تشکیلات امنیتی سپاه حتی به کادرهای خود هم رحم نمی کند.
یک طبقه مافیا متولد می شود
پس از مخالفت شدید فرماندهان سپاه با طرح پیشنهادی هاشمی رفسنجانی برای ادغام سپاه در ارتش، پای کادر ها و تشکیلات سپاه به معامله های اقتصادی باز شد. تاجر شدن سپاه زمینه ساز ظهور یک طبقه جدید کاسب کار و دلال گردید که امروز عملا اداره بخش اعظم اقتصاد کشور را در دست دارند. سرداران تازه به دلار رسیده سپاه به تدریج بر اساس قاعده یا با ما یا علیه ما، و با حذف هر رقیبی ، شبکه انحصاری وسیعی از روابط تجاری و اقتصادی خانوادگی هزار فامیل ( حدود ۲۰۰ فامیل ) ایجاد کردند که هیچ غریبه ای را به آن راه نیست. از طریق این شبکه درون فامیلی و ازدواج های خانوادگی بین فرماندهان سپاه و روحانیون پست و مقام دار، همه صنایع نفت و گاز و مخابرات و معدن و زنبورداری و بورس و گمرک و داروسازی و پرورش ماهی و گاوداری و مترو و جاده سازی به هم وصل شدند. این طبقه جدید به سه علت اساسی خیلی زود درگیر خلاف های بزرگ اقتصادی از دلالی و قاچاق تا پولشویی های میلیاردی و بازی با قیمت ارز و دلار شدند. این سه علت به ترتیب ذیل هستند: روابط فامیلی در هم تنیده،
عدم شفافیت و فقدان حسابرسی،
و بزرگی سایز سودهای میلیاردی بود.
۲۲ سال پیش که فرماندهان سپاه نامه تندی به محمد خاتمی نوشتند و رئیس جمهور را تهدید کردند که اگر روند جریان اصلاحات به همین منوال ادامه یابد دیگر سکوت و صبر نخواهیم کرد این طبقه جدید هنوز شکل نگرفته بود. اما تا پایان دوران احمدی نژاد سپاه ۱۲۲۰ پروژه بزرگ داشت. آن ۲۴ سردار که به دولت هشدار دادند بعدا نه به سونامی فساد، اختلاس، و سوء مدیریت در دولتهای بعدی اعتراض کردند و نه خالی شدن کشور از نیروهای متخصص برایشان اهمیت داشت .زیرا خودشان مسبب بخش مهمی از بحران بودند و هرج و مرج اقتصادی درآمدهای کلان آنها را تضمین می کرد.
قاسم سلیمانی فرمانده قدس، عزیز جعفری فرمانده سپاه، علی فضلی جانشین قرارگاه ثارالله، فرماندهان لشگر ۴۱ ثارالله و لشگر ۲۷ رسول الله سپاه به همراه قالیباف فرمانده نیروی انتظامی از امضا کنندگان نامه سپاه بودند . سردار بدنام حسین همدانی نیز در میان امضا کنندگان نامه بود که به صراحت و با افتخار اعلام کرد که سازمان سپاه اوباش و چاقوکش ها را بسیج و سازماندهی کرد تا تظاهرات مردم را سرکوب کنند . بیشتر امضا کنندگان نامه به ترتیبی مرتبط با قرارگاه ثارالله بودند که مهمترین پایگاه امنیتی سپاه در پایتخت در جریان سرکوب های سال ۸۸ به بعد بوده است. منطقا باید به این فکر کرد که قرارگاه ثارالله و فرماندهان سرکوبگر آن، بعد از نامه به خاتمی حافظ و نگهبان طبقه ای شدند که حداقل۵۰۰ بنگاه اقتصادی بزرگ و ۲۰۰۰ پروژه بزرگ را در اختیار دارد: از پالایشگاه ، بندر، فرودگاه ، مترو، بورس، موسسات مالی بزرگ، تا گمرکات و نظارت بر واردات چادر مشکی تا معامله با بزرگترین قاچاقچی های بزرگ بین المللی که مواد مخدر به اروپا وارد می کنند.
الف - همه درآمدهای کلان متعلق به سپاه
پس از ۱۸ سال اکنون می شود به ماهیت کودتای فرماندهان سپاه در جریان انتخابات ریاست جمهوری احمدی نژاد پی برد. احمدی نژاد پل عبور سپاه از دوران انقلابیگری شعاری به دوران تملک همه سرمایه های ملی بود که از قضا با حمایت بیت هدایت شد. قبل از احمدی نژاد و در دوران خاتمی سپاه با اشغال فرودگاه امام از افتتاح آن جلوگیری کرد و خاتمی مقابل آنها ایستادگی نکرد. در همین زمان قرارداد شرکت فرودگاهی تاو و نیز قرارداد اپراتور تلفن ترکسل که با مناقصه دولتی انجام شده بود فسخ و سپاه با تشکیل شرکت ایرانسل خودش را جای همه رقبا قرار داد.
اولین گام بزرگ سپاه که با مطالعات دقیق انجام شد مالکیت شرکت مخابرات در بورس بود که در ظاهر یک معامله سودآور به نظر می رسید. اما به غیر از سودهای نجومی، شاه هدف این معامله کنترل مطلق اینترنت و ارتباطات مردم در فضای مجازی در همه سالهای آتی بود که سپاه آن را دشمن خود می دید. کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین در یک رقابت صوری سی دقیقه ای و با ترک تشریفات و با پرداخت ۳ ریال بیشتر از کنسرسیوم مهر اقتصاد ایرانیان متعلق به بسیج صاحب اختیار ۵۱٪ مخابرات یک کشور ۸۳ میلیونی شد.
کلاهبرداری اول در معامله مخابرات این بود که رقیب سپاه از بخش خصوصی طی یک تماس تلفنی از مناقصه حذف شد به این بهانه که اهلیت امنیتی ندارد. کلاهبرداری دوم این بود که رقیب دومی که به بسیج تعلق دارد ۳۰۰ میلیون دلار به بنیاد تعاون سپاه وام داد تا مخابرات را خریداری کند و در واقع سپاه خودش با خودش رقابت کرده است.
کلاهبرداری سوم این بود که این قرارداد به مبلغ حدود ۸ میلیارد دلار به سپاه واگذار شد در حالی که ارزش واقعی آن حدود ۴۵ میلیارد دلار بود. کلاهبرداری چهارم سپاه در ارتباط با ۵۱٪ درصد سهام مخابرات این بود که در آستانه تحریم های شدید ترامپ و خروج آمریکا از برجام ، سپاه برای فرار از تحریم ها اعلام کرد که بنیاد تعاون سپاه از شرکت توسعه اعتماد مبین که مخابرات را خریده است خارج می شود ولی همه ماجرا ترفندی بود برای فرار از تحریم ها. به این ترتیب سپاه و ستاد اجرایی فرمان امام که سهمی در معامله دارد این امکان را یافتند تا تصمیم گیرنده ۵۱٪ کل ارتباطات آینده مردم ایران باشند و در همه سالهای بعد پایین ترین سرعت اینترنت را برای مردم رقم بزند.
اما سپاه آینده ای را می دید که بتواند صاحب بخش مهمی از صنایع کشور شود، حقوق گمرکی واردات صادرات را پرداخت نکند و مالیات هم نپردازد. به همین دلیل، آن ۶۰ اسکله «نامریی» که مهدی کروبی ۱۸ سال پیش افشا کرد قطعا امروز به بیش از صد اسکله افزایش یافته است. قبلا یک سوم واردات کشور از طریق بازارهای غیرقانونی، اقتصاد زیرزمینی و اسکله‌های غیرمجاز صورت می‌گرفت، اما این آمار بی تردید در سال های اخیر و پس از شدت گرفتن تحریم ها افزایش چند برابری داشته است. گذشته از اسکله‌های نامریی، سپاه فرودگاه‌های بی نام و نشانی هم در اختیار دارد که کسی به آنها دسترسی ندارد اما شبانه روز در حال بارگیری و صادرات - واردات هستند. فرودگاه پیام کرج که ظاهراً یک فرودگاه پستی است فقط یکی از آنهاست که برایش پرونده قضایی باز شد اما هیچگاه به آن رسیدگی نشد. البته وقتی کسی از ایرانیان خارج از کشور را می ربایند این فرودگاههای سپاه هستند که کار ترابری را انجام میدهند. معنای عبارت فوق این است که هر آنچه جمعیت ۸۵ میلیونی ایران می خورند، می خرند، می پوشند، و هر وسیله ای سوار می شوند و هر ابزاری که با آن سر و کار دارند، و بنزین اتومبیل و همه کالاهای لوکس و نیز هر آنچه در دسترس مردم قرار می گیرد جز این نیست که قبلا سهم سپاه از آن برداشته شده است. در ضمن بخشی از هزینه هر تماس موفق یا ناموفق تلفنی به داخل یا خارج از کشور، ارسال یا دریافت پیام، و با وصل شدن به نت به حساب سپاه می رود. البته هزینه گلوله تک تیراندازها و حقوق همه آنها که به مردم شلیک می کنند نیز از حساب سپاه پرداخت می شود.
ب ـ پروژه های نفتی و گاز برای سپاه،
سپاه پاسداران تا دوران خاتمی هنوز در صنعت نفت و گاز تجربه ای نداشت و به جز اجاره دادن ماشین آلات در میدان گازی پارس جنوبی فعالیت نفتی چندانی نداشت. دوره اول خاتمی که سپاه آماده فعالیت در بخش نفت و گاز شد تلاش کرد شرکت خصوصی کیش اورینتال را که با هالیبرتون آمریکا قرارداد داشت را به کنترل خود درآورد. این شرکت با مجوز دولت در حوزه های نفتی و گازی مشترک با عراق عربستان و قطر فعال بود. سپاه وقتی نتوانست اعضای خود را به هیات مدیره این شرکت تحمیل کند کیش اورینتال را تحت فشار امنیتی فرار داد تا قرارداد با هالیبرتون آمریکا را کنسل کند و مشغول دردسر سازی برای این شرکت خصوصی شد.
رد صلاحیت ۴۰۰۰ نفر داوطلب نمایندگی مجلس هفتم و نیز رد صلاحیت هشتاد نفر از نمایندگان مجلس ششم تبدیل به پروژه جناح راست برای شکل گیری مجلس هفتم یا تسلط نظامیان بر ایران شد. از مجلس هفتم به بعد که سردارها سه چهارم کمیسیون های مجلس را در اختیار داشتند سپاه فقط سفارش پروژه نفت و گازی می داد و نمایندگان سپاهی هم برای شرکت های سپاه لابی می کردند. از حجم و آمار قراردادهایی که سپاه بعد از کودتای ۸۸ به دست آورد می شود به این استنتاج رسید که کودتای سال ۸۸ کودتا علیه نهاد دولت و برای کنترل شریان های اقتصادی کشور از طریق تصاحب پروژه های میلیاردی نفت و گاز و لوله کشی و بندر و اسکله بود. آنها پول و آن هم دلار می خواستند و برایش کودتا کردند.
با انتخاب احمدی نژاد خیز بزرگ سپاه آغاز شد برای درو کردن همه پروژه های بزرگ نفتی، گاز، بندری، اسکله، لوله کشی و سد سازی که قیمت پایه آنها از یک میلیارد دلار کمتر نباشد. خط لوله‌ ۹۰۰ کیلومتری سال ۱۳۸۵ از بندر عسلویه به بندرعباس و سپس به ایرانشهر و پاکستان و تا هندوستان به مبلغ دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار فقط پیش پرداخت قراردادهای بعدی بود. همه این پروژه ها معمولا با ترک تشریفات صورت می گرفت. رحیم صفوی حتی بر سر ملت منت گذاشت و گفت سپاه پروژه هایی را در مناطق ناامن بر می دارد که دیگران جرات وارد شدن به آن را ندارند.
احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تهران پروژه‌های بسیاری را بدون مناقصه به سپاه داده بود و در پست ریاست جمهوری نیز همین روند را ادامه داد، از جمله قرارداد ۳۴۱ میلیون دلاری توسعه اسکله بندر شهید بهشتی در چابهار و قرارداد یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلاری خط هفت متروی تهران . اما اتفاقی که افتاد این بود که سپاه چون تجربه کار فنی نداشت ابتدا عرصه را بر شرکت های خصوصی تنگ می کرد تا وارد مناقصه نشوند ولی بعد آنها را تبدیل به پیمانکار درجه چندم تحت امر قرارگاه بازسازی خود می کرد. این بود که قرارگاه خاتم بدون هیچ تجربه و سابقه ای، پروژه های تخصصی را یکی بعد از دیگر زخمی کرده و در اختیار می گرفت. فاجعه تاریخی سد گتوند و شور شدن آبی که قبلا کارون داشت فقط مشهورترین آنهاست. پیمانکار این سد نیز سپاه سد وابسته به قرارگاه سازندگی خاتم است.
ذکر نام صدها پروژه که سپاه به خود اختصاص داد نه لازم است و نه ممکن. زیرا تقریبا همه پروژهای مهم را در بر میگیرد. از سویی اگر سپاه اجازه می یابد همه پروژه های گران قیمت کشور را در اختیار بگیرد بدین مفهوم است که در درجه اول همه شرکت های بخش خصوصی را با لابیگری از میدان به در کرده است. به همین دلیل هیچ نهاد ناظری وجود ندارد تا بر عملکرد فنی سپاه نظارت کند . به عبارت دیگر سپاه خودش تصویب و اجرا می کند و به خودش پایان کار می دهد و پروژه ها را تایید می کند. چنین انحصاری به لحاظ فنی یک فاجعه است زیرا همه شرکت ها مجبور هستند یا برای سپاه کار کنند یا نابود شوند.
سپاه در حالی سودهای میلیاردی از فعالیت های بی شمار نفت و گاز و اکتشاف و معادن به دست می آورد که ردیف بودجه دولتی نیز دارد. ورودی های بزرگ پول به حساب سپاه در کنار درآمد مخابرات و هزاران فعالیت دیگر، دست مدیران سپاه و ستاد اجرایی فرمان امام و امنیتی ها را باز می کند تا در هر ماجراجویی داخلی و خارجی مداخله کنند. این در حالی است که کم نیستند پرسنل عادی سپاه که مانند بسیاری از شهروندان برای تامین زندگی دو شعله یا چند شغله هستند.
ج - وقتی سپاه برای تصاحب همه بانک ها خیز بر می دارد
سال ۱۳۸۴ و پیرو فرمان ده ماده‌ای خامنه‌ای در راستای سیاست‌های اصل ۴۴ نظام مبنی بر ایجاد تعاونی‌ها و واگذاری ۲۵ درصد اقتصاد کشور به تعاونی ها، سپاه خریدهای بزرگ خود را آغاز کرد. دقیقا ده سال بعد اسحاق جهانگیری معاون روحانی در سال ۱۳۹۴ در این باره گفت، « یکی از موارد اصل ۴۴، واگذاری‌ها بود که به آن شیوه فروخته و پولش را گرفتند و نمی‌دانیم چه شد! حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از مخابرات تا پالایشگاه‌ها و کارخانه‌ها و معادن مس فروخته شد.» لازم به تاکید است وقتی شرکت ها و کارخانه های دولتی فروخته می شود به نازلترین قیمت واگذار می شود، اما وقتی پس از اولین خرید، مالکیت جابجا می شود به قیمت اصلی بازار جابجا می گردد و سپاه با این ترفند سودهای کلانی به دست آورد. بنا بر یک گزارش مجلس ۸۶٪ کل شرکت‌هایی که خصوصی‌سازی شدند فقط از کنترل دولت خارج و در اختیار سپاه پاسداران و دیگر یا نهادهای تحت پوشش خامنه‌ای قرار گرفتند.
برای مثال تاسیسات آلومینیوم اراک که به قیمت ده میلیارد تومان فروخته شد فقط ده میلیارد جنس آماده فروش در انبار داشت. لاستیک دنا به عنوان یک کارخانه موفق و مشهور ۶۰۰ میلیارد تومانی، بعد از پنج بار تخفیف به مبلغ ده میلیارد تومان به آیت الله محمد یزدی واگذار شد با اقساط ماهانه، ولی حتی یک قسط آن هم پرداخت نشد. لاستیک دنا بعدا به حوزه علمیه خواهران واگذار شد در حالیکه صدها میلیون تومان زمین و ویلا داشت که همگی ناپدید شدند.
در شرایطی که حتی بانک مرکزی هنوز نمی دانست چه اتفاقی در حال رخ دادن است تعاون سپاه با صندوق قرض‌الحسنه انصارالمجاهدین وارد کار مالی شد. این صندوق با ابتکار ایجاد صندوق های قرض الحسنه کوچک، مجموعا ۶۷۰ شعبه در کشور افتتاح کرد. در ادامه بانک مهر اقتصاد ایرانیان و همچنین موسسه مالی و اعتباری ثامن هم راه‌اندازی شد. ابوالفضل حسن‌بیگی نماینده سپاهی مجلس در سال ۱۳۹۶ اعلام کرده بود که ۷ هزار صندوق قرض‌الحسنه و ۷۸۰۰ موسسه مالی اعتباری در کشور عمدتا متعلق به سپاه و دیگر ارگان‌ها اقتصادی مانند ستاد اجرایی فرمان خمینی و بنیاد مستضعفان هستند.
بانک انصار در سال۱۳۸۳ «شرکت توسعه اعتماد مبین» را راه انداخت که فعال در زمینه مخابرات است. در سال۱۳۹۰ نیز صرافی انصار و«شرکت سرمایه‌گذاری نگین خاتم» را به عنوان «مهم‌ترین سهامدار این بانک بنیان گذاشت. ترفند این صندوق ها و نهادهای مالی که با اعتراض بانک مرکزی مواجه بود جذب سپرده های مردم عادی با سودهای خیلی بالا بود و به همین علت می توانستند در زمان کوتاهی سرمایه خود را حتی تا هشتاد برابر زیاد کنند. این برای اولین بار در جهان است که نیروی نظامی یک کشور کار بورس و بانکداری می کند.
بنیاد تعاون سپاه به غیر از راه اندازی دهها صندوق قرض الحسنه، در حوزه مسکن، مخابرات، خودرو، بانک‌داری و موسسات مالی، کشاورزی و غذایی، صنعت و معدن، هتلداری و رایانه فعال است و ۲۴ شرکت تعاونی مسکن هم دارد. همچنین بخش قابل توجهی از صنایع مادر واحد های عظیم تولیدی و شرکت ها و بنگاه های اقتصادی کشور عمدتا عضو بورس در اختیار تعاون سپاه است که به نوعی پولشویی و فعالیت موازی با نظام بانکی کشور و عامل ایجاد تورم و هرج و مرج مالی در کشور محسوب می شود. منابع داخلی ارزش تقریبی شرکت های بنیاد تعاون را بالغ بر چهارصد هزار میلیارد ریال یا بیش از چهل میلیارد دلار محاسبه کرده اند، اما به نظر می رسد ارزش واقعی آنها از چند صد میلیارد دلار هم بیشتر باشد.
ورشکستگی واقعی یا صوری برخی از این صندوق ها و موسسات مالی از جمله کاسپین، ایرانیان، افضل توس، آرمان وحدت و از همه مهمتر ثامن الحجج یکی از استثنایی ترین و علنی ترین فعالیت های پولشویی است که بانک مرکزی را مجبور به دخالت کرد. اعتراض مالباختگان به نابودی سرمایه هایشان تقریبا به همه شهرهای کشور کشیده شد و برخی هنوز ادامه دارد. بانک مرکزی تادیه خسارت بخشی از مالباختگان را پذیرفت. بانک مرکزی بارها اعلام کرده بود توان برخورد با این نهادها را ندارد، زیرا این موسسات مالی و صندوق ها مرتبا یا در حال ادغام و انشعاب هستند یا اعلام ورشکستگی. با این حال، هنوز کنسرسیومی از سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان زیرمجموعه موسسه مالی اعتباری مهر یا صندوق قرض الحسنه بسیجیان سابق بزرگ‌ترين شبكه بانکی غیررسمی کشور است.
بنیاد تعاون سپاه در فهرست تحریم‌های اقتصادی آمریکا قرار دارد و بخشی از تغییر و تحولات اقتصادی این بنیاد در واقع برای فرار از تحریم‌ها و ناشناس ماندن است. بخش مهمی از فعالیت‌های اقتصادی بنیاد تعاون سپاه توسط «هلدینگ اقتصادی یاس» هدایت می‌شد. این هلدینگ پس از تشکیل یک پرونده فساد ۱۳۰۰۰ هزار میلیارد تومانی منحل شده و انبوه شرکت‌های زیرمجموعه آن سرنوشتی نامعلوم دارند.
حمید تهرانفر مدیر کل نظارت بر بانکها بارها اعلام کرد کسی نمی داند در صندوق های قرض الحسنه چه می گذرد و حتی تاکید کرد : « یک صندوق با صد میلیارد تومان پول کار خود را شروع کرده است اما توانسته ۸۰۰۰ هزار میلیارد تومان سپرده جذب کند و معلوم نیست این ها صندوق هستند، بانک هستند یا موسسه اعتباری.» وی بارها تاکید کرد که نهادهای خاص پشت این فعالیت های مالی هستند و این صندوق ها همه کاری می کنند بجز قرض الحسنه. اینها به‌ عنوان بازوهای مالی سپاه و بسیج در بازار بورس تهران و دیگر جاها عمل می‌کنند و به جای وام دادن به اعضای خود، سهام شرکت و خود شرکتها را خرید و فروش می کنند.
بسیاری از این اقدامات از طریق بازار بورس صورت می گیرد و بورس تهران مرکز پولشویی های کلان کشور است. بازار بورس در ایران عملا دولتی است و نه خصوصی، بشدت رانتی عمل می کند و بازیگران اصلی آن تقریبا همه با هم دوست و آشنا هستند و از رانت اطلاعاتی برخوردارند. از همه بدتر اینکه قانون تجارت در ایران کارایی لازم را ندارد. قوانین ضد انحصار و ضد تراست هم وجود ندارد که نگذارد یک نهاد همه سودها یا پروژه ها را به خود اختصاص دهد. از همه این ها که بگذریم ، سپاه به دلیل اینکه روابط نزدیکی با قوه قضاییه دارد، در دولت وزیر سپاهی دارد، و در مجلس اکثر نماینده ها سردار هستند از توانایی مطلق برای فعالیت مالی پولی و بورس برخوردار است.
سپاه و مصیبتی به نام سهام عدالت
برخی از کارشناسان معتقدند پروژه سهام عدالت شروع غارت سیستماتیک اموال مردم و نیز جاروب شدن میلیاردها دلار از سرمایه های مردم ایران بود که از حساب سپاه و نهادهای دفتر خامنه ای سر در آورد. دولت احمدی نژاد در جریان واگذاری سهام عدالت ۴۲ شرکت دولتی را خرد و سهام آن را که در بازار بورس قابل معامله بود به طیفی از طبقات ضعبف خاص واگذار کرد. سهام عدالت ابتدا به قیمت های گران ۵۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان بین مشمولان توزیع شد. ارزش سهام عدالت پیرو تورم افسار گسیخته و نیز بلاتکلیفی سازمان بورس دچار نوسانات شدید شد و بسیاری از خریداران اندکی بعد فروشنده شدند. وقتی ارزش سهام عدالت کاهش یافت این دقیقا مجموعه ای از نهادهای نشانه دار بودند که خریدار سهام عدالت بودند. به غیر از اینکه هیچگاه معلوم نشد کدامیک از شرکت های دولتی در دولت احمدی نژاد تبدیل به سهام عدالت شده اند برخی از اقتصاددانان معتقدند استشمام بوی چند هزار میلیارد تومان پول بلاتکلیف سهام عدالت بود که سپاه را ترغیب کرد تا با راه اندازی صندوق های قرض الحسنه به سودهای آسان میلیاردی دست یابد.
پیرو افشاگری های ظریف پیرامون رقابت دیپلماسی و میدان و همچنین نفوذ دولت روسیه در میان لایه های فرماندهی سپاه که تقریبا در همه موارد حساس و زیربنایی به سپاه مشاوره می دهند اصلا بعید نیست که روسها مشوق و مبدع تسلط موسع و تقریبا مطلق سپاه بر منابع مالی و پولی کشور بوده باشند. در سالهای آخر بی انتظامی اتحاد شوروی، کا گ ب با پیش بینی سقوط رژیم کمونیستی مبلغ هنگفتی را در مراکز متعددی پنهان یا سرمایه گذاری کرد تا اگر اتحاد شوروی سرنگون شد این نهاد امنیتی توان مقاومت یا توانایی بازگشت به قدرت را داشته باشد. نحوه بلعیده شدن و برخورد اختاپوسی سپاه و بویژه دفتر خامنه ای با منابع مالی کشور و خیز آنها برای تصرف تقریبا هر آنچه که امکان پذیر است این موضوع را به ذهن متبادر می سازد که آقایان در جریان جاروب کردن همه سرمایه های کشور از تجربه روسها بهره برده باشند. دقیقا به همین دلیل است که حوزه گازی چالوس را اخیرا به روس ها واگذار کردند و سهم ۲۵٪ ایران به حساب سپاه در شانگهای واریز می شود نه به حسابهای سپاه در ایران یا به حساب دولت. ظاهرا حتی سپاه نیز به ادامه موجودیت رژیم و ثبات مالی آن خیلی اعتماد ندارد و ترجیح می دهند اگر سرمایه ای مخفی دارند در خارج از ایران نگهداری شود.
دشمنان قسم خورده FATF
با این اوصاف می شود به کنه بحران پی برد که چرا سپاه تبدیل به بخش سیاه و پنهان اقتصاد کشور شده است که نه مالیات می پردازد، نه حساب های شفافی دارد، و نه دفاتر مالی اش در جایی ثبت یا گزارش می شود. دور زدن تحریم ها نیز سودهای چند صد میلیارد دلاری نصیب آنها کرد. دقیقا به همین دلیل است که گردانندگان سازمان اقتصادی سپاه همگی از مخالفان جان برکف برجام هستند و تصویب FATF که شفافیت مالی را برای آنها الزامی می کند روز قیامت می دانند. چرا که با تصویب FATF از صدر تا ذیل همه تراکنش های مالی دو سه دهه اخیر سپاه علنی و شفاف می شود. بعد مردم می فهمند آنچه که به نام امنیت به مردم فروختند و ایران را با سوریه مقایسه می کردند ترفندی بود برای مکیدن سرمایه های ملی در پروژه های نفتی گازی و نیز انبار کردن این پولها در خارج از کشور و در مراکزی برای روز مبادا که اطلاع چندانی از آن در دست نیست .
عاقبت حزب پادگانی که وزارت دربار جدید شد !
ارتش و نیروهای نظامی هر کشور بر اساس نگاه کلاسیک از پایه های مهم اعمال قدرت سیاسی و تامین امنیت ملی هستند. در نظامهای دموکراتیک نیروهای نظامی بدون اینکه مجاز به دخالت در روند مسائل باشند نقش شمشیر مرصع مراسم رسمی را بازی می کنند. اما در نظام های غیر دمکراتیک نظامیان یا کودتا می کنند یا ابزار سرکوب می شوند یا تاجر میلیاردر. سپاه پاسداران به عنوان یک استثنای تاریخی در ایران هر سه نقش را یکی بعد از دیگری بازی کرده است. یعنی در سال ۸۸ کودتا کرد، در سال های ۹۶ و ۹۸ مردم را سرکوب کردند و همزمان با مشارکت در همه پروژه های که سودآور ترین آنها دور زدن تحریم بود میلیاردر شدند.
امروز سپاه در ایران تنها حزب سیاسی کشور است که در نقش یک حزب پادگانی بازی گردانی می کند. اما هم زمان هم ارتش اصلی کشوراست ، هم ساواک نظام ، هم وزارت دارایی ، و هم وزارت نفت و خارجه و وزارت کشور که البته زندان هم دارد. با فعالیت های گسترده سپاه حفاظت ولی امر عملا نقش وزارت دربار و گارد جاویدان را هم بر عهده دارد. اما رابطه سپاه و طبقه مافیای کت شلواری ته ریش دار چگونه ساماندهی می شود و چگونه می توان آنها را از هم تفکیک کرد.
ظاهرا، طبقه جدیدی متشکل از حدود ۲۰۰ فامیل حاکم بر ایران جای بنیاد پهلوی و طبقه پولدار رژیم شاه را گرفته اند و ارتباط نزدیکی با بیت و خانواده خامنه ای دارند. این طبقه جدید به دلیل بی ریشگی، بی هویتی، نداشتن تحصیلات آکادمیک و به دلیل فقدان سابقه مدیریت و اجرایی و نیز به دلیل اینکه با سرکوب خونین همه جریان های سیاسی میدان دار کشور شده اند به تدریج به قوام و سازماندهی پیچیده ای با سپاه رسیده است. بر اساس این قوام، سپاه بخشی از بدنه طبقه مافیاست و طبقه مافیا نیز بخشی از راس سپاه است. این ترکیب و سازماندهی ضریب ماندگاری هر دو طرف را به حداکثر افزایش می دهد و امنیت هر دو را تامین می کند .
بر اساس همین فرمول است که شاهدیم اکثر میلیاردرهای نسل جدید سابقه سرداری دارند و هیات مدیره شرکت هایی را اداره می کنند که سپاه مالک بخشی از آنهاست. سپاه و نسل مافیای ته ریش دار یک توافق دیگر نیز دارند و آن اینکه نه در مقابل کشاورزان اصفهان کوتاه بیایند، نه به اعتراض جوانان عرب خوزستان به کم آبی وقعی بگذارند. آنها قرار است نه معلمان معترض تهران را به حساب آورند و نه تسلیم درخواست های کارگران هفت تپه یا اعتصاب سراسری کامیون داران فلک زده شوند . سپاه و مافیایی که هر وقت اراده کنند می توانند چند هزار میلیارد تومان ارز و سکه طلا را به بازار واریز یا از بازار جمع کنند، نه با مردم مصالحه می کنند و نه با جهان. تجربه ثابت کرده است که آنها به مشاوره با کرملین و حمایت پکن بیشتر اعتقاد دارند تا پیروی از قانون یا مصالحه با مردم ایران. اما شاید این بار حرف آخر را مردم اصفهان بزنند.

This comment was minimized by the moderator on the site

امین زاده، مقام سابق وزارت خارجه: سیاست خارجی روسیه در مناسبات با ایران غالبا فرصت طلبانه است/ به شدت با گسترش نامحدود هسته ای ایران مخالفند/ روسیه در حوزه های اقتصادی رقیب ایران است
به ویژه در خاورمیانه روسیه متحد ایران نیست؛ بلکه رقیب ایران است.

اگر به شیوه عمل روسیه در خاورمیانه و در روابط با اسرائیل و کشورهای عربی و حتی ترکیه توجه کنید کاملا روشن است که روسیه از همکاری با ایران در سوریه علیه داعش، برخلاف ایران بسیار فرصت مند شده است.

به ویژه در همکاری با ایران علیه داعش موفق شده سطح مناسباتش با اسرائیل را بسیار ارتقاء‌ بخشد.

روسیه به دنبال منافع خود در خاورمیانه بوده که بخشی از آن کاملا در تعارض با منافع و اهداف ایران در خاورمیانه بوده و هست. روسیه یکی از حامیان راهبردی اسرائیل در جهان است./ ماهنامه آینده نگر

تریبون آزاد مرند |سریع|مردمی|فراجناحی

@tribonazad_marand

This comment was minimized by the moderator on the site

بورل: در آستانه رسیدن به توافق هسته‌ای بودیم اما روسیه مانع‌تراشی کرد Access to the commentsنظرها
نگارش از یورونیوز فارسی • به روز شده در: ۲۹/۰۳/۲۰۲۲ - ۰۷:۴۶ 8 فروردین 1401
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز دوشنبه ۲۸ مارس (۸ فروردین) گفت مذاکرات بین قدرت‌های جهانی و ایران درباره احیای برجام در آستانه نهایی شدن بوده اما با «مانع‌تراشی» روسیه متوقف مانده است.
آقای بورل که روز دوشنبه پس از بازگشت از سفر خود به قطر در پارلمان اروپا حاضر شده بود، گفت: «به نظر می‌آمد دو هفته پیش تقریباً به توافق رسیده بودیم اما بعد روسیه وارد شد و مانع‌تراشی کرد.»
روسیه پیشتر در جریان مذاکرات ایران و قدرت‌های جهانی اعلام کرده بود که غرب باید تضمین دهد تحریم‌های وضع‌شده علیه مسکو به خاطر جنگ در اوکراین به تجارت این کشور با ایران لطمه وارد نخواهد کرد. امری که باعث توقف گفتگوهای طرفین شد.
آقای بورل با بیان اینکه مسکو با این اقدام به دنبال اهرم فشاری بر غرب همزمان با عملیات نظامی خود در اوکراین بوده، گفت: «روسیه همچنین به طور خاص می‌خواهد از لغو تحریم‌های نفتی ایران جلوگیری کند چرا که با شروع تولید نفتی دوباره ایران، عرضه بیشتری در بازارها وجود خواهد داشت و این به نفع روسیه نیست.»
این مقام ارشد اتحادیه اروپا اضافه کرد: «این مایه شرمساری است که وقتی تا این حد به توافقی نزدیک هستیم به آن دست نیابیم. با این حال نمی‌توانم تضمین کنم که حتما به توافق خواهیم رسید.»
چگونه سپاه پاسداران به گره مذاکرات احیای برجام تبدیل شده است؟
مورا در راه تهران؛ بورل: به احیای برجام بسیار نزدیکیم
تردیدها از سوی آقای بورل درباره به سرانجام رسیدن توافق برجام پس از آن اظهار می‌شود که پیشتر در آخر هفته گذشته وی نسبت به حصول توافق در «چند روز آینده» ابراز خوشبینی کرده بود.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره دیگر موارد محل بحث گفت: «در حال حاضر ما مسائل دیگری داریم که بخشی از توافق اتمی به حساب نمی‌آیند بلکه به صورت جانبی مطرح هستند مثل وضعیت سپاه پاسداران در ایران».
منابع نزدیک به مذاکرات پیشتر گفته بودند که یکی از مسائل مهم باقیمانده وجود نام سپاه پاسداران در لیست سازمان‌های تروریستی آمریکا است و تهران می‌گوید تنها در صورتی حاضر به توافق می‌شود که مقامات آمریکایی سپاه را از چنین لیستی خارج کنند. جوزپ بورل با اشاره به کوشش‌ها برای رفع اختلافات باقیمانده گفت: «تیم‌های من بین تهران، وین و واشنگتن در حال رفت و آمد هستند تا راه حلی پیدا کنند.»
روز شنبه این هفته انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، برای مذاکرات با علی باقری کنی مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران به تهران سفر کرده بود.
حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در روزهای گذشته تاکید کرده است در صورتی که واشنگتن «رویکردی واقع‌گرایانه» داشته باشد حصول به توافق در سریع‌ترین زمان امکان‌پذیر است.

This comment was minimized by the moderator on the site

چه بدبخت شده ايم كه مقدمات ظهور امام زمان بوسيله كمونيست ها فراهم مي شود

لعنت به این سرسپردگی شرم‌آور!

اكبر دانش سرارودي

۲×۲ چند میشود؟ هرچه شما بفرمائید!
الآن شب است یا روز؟ هرچه شما بفرمائید!
و..........
حقیقتاً کشور اسیر و گروگانِ دست کسانی شده که نه تنها درک درستی از معادلات سیاسی و قواعد حکمرانی ندارند که ظاهراً از بدیهیات اولیّه ای چون عقل، شعور و حیاء نیز بی بهره اند و تنها رسالتی که برای خویش قائلند اینکه ببینند خوش آمد ارباب شان در چیست؟ تا زبان به مجامله چرخانده و در نهایت خودباختگی، تملّقات و چاپلوسی های شان را روانه درگاه ارباب و خدای نقدِ خویش نموده و با وا نهادنِ خدای نادیدهٔ نسیه!! اسباب چپاول و تکاثر بیشترشان را فراهم نمایند.

به متون تهیه شده در این سالها جهت امضاء پیرانِ بیخبر از سیاست و فهمِ خبرگانی!! که ظاهراً قرار است در همین دنیا جاودان بوده و راحل نباشند دقت کنید تا ببینید متضمن چه حرف هایی است و دقیقاً نشخوار مواضعی است که از سوی ارباب دیکته می‌شود! (خبرگان! اسم بی مسمّایی است که یادآور اسم زلفعلی برای آدم کچل است)
ظاهراً این مجلس خبرگان نیست که باید بر ارباب نظارت نموده و نقّاد مواضع و دیدگاه ها و هدایت هایش باشد بلکه این اوست که...

و جالب است که رئیس دفتر رهبری نیز حرفهایی را تکرار می‌کند که دقیقاً از همان جنس است و هر وجدان بیداری که بشنود شرمگین میشود و از اینکه کشور بدست چنین مدیرانی سپرده شده بخود میلرزد.

محمدی گلپایگانی می‌گوید: «در جنگ اوکراین نقشه داشتند تا روسیه را گرفتار کنند اما پوتین رئیس جمهور روسیه آدم زرنگی بود و پیش دستی کرد و انشاالله این مقدمهٔ ظهور حضرت ولیعصر خواهد بود و...»

چه بدبخت شده ایم که مقدمات ظهور امام زمانِ ادعایی این آقایان نیز، بوسیله کمونیست ها فراهم میشود!!
انصافاً وقاحت این جماعت عجیب است!
مثل قصه کاترین شکدم که بجای پاسخگویی و رفع انبوه ابهامات و سؤالاتِ خلق الله، با فرار به جلو، ضمن مظلوم نمایی، شروع به طلبکاری نموده اند و با دمیدن در شیپور تحدید فضای مجازی و زدن حرف‌های ناصواب، یادآور ضرب‌المثلی شده اند که می‌گوید اگر به بدهکارِ وقیح رحم کنی ادعای طلبکاری خواهد کرد!

This comment was minimized by the moderator on the site

پشوپشو
ساربان پیر شده بود، از شتران حلالیت طلبید، شتران گفتند از کم آبی، خار خوردن و روزها در کویر بودن گلایه نداریم امّا هرگز این گناه‌، ترا نمی‌بخشم که افسار ما را به دم الاغ بستی، که الاغ جلو دار ما بشود و به ما ناز و غمزه هم بفروشد!!!
حالا آقای جمهوری اسلامی جنگ زشت است، جنگ طلبی خوب نیست. با زور و شمشیر و توپ و تفنگ و شلاق و زندان با مردم گپ زدن خرسندی ندارد، امّا این جنگ اخیر اروپا، مثل یک جعبه سر بسته بود که حالا گند این جعبه دارد دنیا را خفه می‌کند. کاری به کار ناتو و دلقک و پوتین و آمریکا و اروپا نداریم، امّا ناگهان یک پرده برافتاد و وزیر خارجه روس فریاد زد که در بر جام پس سهم ما چی؟ بدجور گندش درآمد، این همسایه بی‌سایه نونش در حالت نه جنگ و نه صلح امّا همیشه دعوای ما با غرب بود که او وسط دلاّلی کند، روسیه نه به اقتدار و نه به نابودی ما طالب بود، روسیه ایران گرفتار همیشه در دست انداز را می‌خواست، تا از این آب گل آلود ماهی بگیرد، روسیه در این چهل سال هم باز ما را دوشیده و در قالب دوست دشمنی‌ های فراوان پنهان با ما کرده که طشت رسوائی نامردی چهل سال اخیر او همین دیروز از بام افتاد، روسیه ناگهان فریاد زد که ای بابا برجام را تمام کردید حالا سهم من در قرارداد باید با تضمین آمریکا باشد، در این مدت بعضاً آه و ناله می‌شنیدیم که روسیه عملاً برجام برانداز است. امّا ایران که از غرب نفرت داشت، شعار نه شرقی را به جان فدای شرقی تبدیل کرد، تا آن جا رفت که حالا روسیه در برجام سخنگوی ما شد، عاقد شد، خطبه خوان شد خبررسان شد، و ما همه تخم مرغ‌هایمان در برجام را در سبد روس منحوس ریختم. که دیروز این سبد از دست لاوروف وزیر خارجه روس افتاد و این شد که من به جناب جمهوری اسلامی می‌گویم این را به تو نمی بخشم، همان کاری کردی که ساربان با شتر کرد، چرا افسار ما را به دم خر بستی؟ نه، هرگز، نه می‌بخشم، و نه فراموش میکنم...
چقدر گفتم و نوشتم کمدین وقتی از جایش جدا شود و کدخدائی کند می‌شود دلقک، می‌شود مملکت برباد ده، نه کمدین که هر که از جای خودش بلند شود و تکیه بر جای هر کس و ناکس بزند، می‌شود دلقک، با دلقک و دلقکی نه ملّت و نه مملکت پایدار نمی‌ماند، حالا برای فردای تاریخ چه پاسخی داریم که ما گرگ را در بر جام کدخدا کرده بودیم؟ در 1907 و 1919 دو تا کشور بودند، روس و انگلیس بود که بر سر بریدن کیک ایران دعوا داشتند، اون‌ها بر سر زمین ما و حالا 1+5 بر سر منافع ایران دعوا دارند. این کیک را دارند تقسیم می‌کنند که روسیه داد زد، سهم من کم شد، آمریکا تو باید با من بخوری، آیا هنوز متوجه می‌شویم که سگ زرد برادر شغال است؟
ما گرگ را داور و سخنگوی خود کرده بودیم، این یعنی همان بستن افسار شتر به دم الاغ. چه خوشبخت ملتی هستند آن‌ها که حاکمانشان به مردمشان اعتماد می‌کنند نه به هر نامرد بیگانه‌ای..

This comment was minimized by the moderator on the site

تروئیکای اروپایی: هیچ طرفی نباید از مذاکرات هسته‌ای ایران در جهت منافع خود بهره‌برداری کند
ایران

نگارش از یورونیوز فارسی روز شده در: ۱۲/۰۳/۲۰۲۲ - ۱۲:۵۰

تروئیکای اروپایی در بیانیه‌ای پس از توقف ناگهانی مذاکرات وین اعلام کردند که هیچ طرفی نباید به دنبال سوءاستفاده از مذاکرات بر سر توافق هسته‌ای با ایران باشد.

سه کشور فرانسه، آلمان و بریتانیا در یک بیانیه مشترک که امروز شنبه ۱۲ مارس (۲۱ اسفند) منتشر شد، بدون اشاره به نام کشوری اعلام کردند: «هیچ طرفی نباید از مذاکرات هسته‌ای ایران در راستای منافع خود بهره‌برداری کند تا تضمین‌هایی را که هیچ ربطی به این توافق‌نامه ندارد به دست آورد.»

این بیانیه تاکید دارد که «این خطر منجر به فروپاشی توافق می‌شود و مردم ایران را از لغو تحریم‌ها و جامعه بین‌المللی را از تضمین‌های لازم درباره برنامه هسته‌ای ایران محروم می‌کند.»

جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا روز گذشته به طور ناگهانی اعلام کرد که به دلیل برخی مسائل بیرونی، مذاکرات وین دچار وقفه می‌شود.

وی جزییاتی از این «مسائل بیرونی» را مطرح نکرد اما در محافل بین‌المللی و همچنین داخل ایران درخواست‌های اخیر روسیه عامل این تاخیر عنوان می‌شود.

دیپلمات اروپایی: اجازه نمی‌دهیم مسکو برجام را گروگان بگیرد
توقف مذاکرات وین؛ بورس تهران با ریزش و دلار با افزایش قیمت واکنش نشان داد

سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه شنبه گذشته به‌طور غیرمنتظره خواستار تضمین‌هایی از طرف آمریکا شد تا تجارت بین روسیه و ایران تحت تاثیر تحریم‌های اعمال شده اخیر علیه این کشور قرار نگیرد.

این اقدام روسیه تلاش‌های نزدیک به یک سال ایالات متحده و قدرت‌های اروپایی برای احیای برجام را به خطر انداخت.
آیا مذاکرات به نتیجه می‌رسد یا توافق با فروپاشی روبرو می‌شود؟

اریک بروئر، یک مقام ارشد سابق امنیت ملی در دولت‌های قبلی ایالات متحده که روی سیاست کنترل تسلیحات کار می‌کرد گفت: «خواسته‌های روسیه در آخرین لحظه به این روند ضربه وارد کرده است.»

وی افزود: «اکنون واقعا مشخص نیست که آیا مذاکرات به نتیجه می‌رسد یا نه؟»

استفانی القاق، مذاکره‌کننده ارشد بریتانیا نیز در توییتی نوشت که عمیقا از اینکه مذاکرات وین متوقف شده، متاسف است.

وی بدون اشاره به «مسائل بیرونی» که پیش از این بورل به آن اشاره کرده بود، افزود: «مسائل بیرونی باید ظرف چند روز آینده حل شوند وگرنه ممکن است توافق با فروپاشی روبرو شود.»

تروئیکای اروپایی: روسیه برای توافق با ایران شرط جدید تعیین نکند

ایالات متحده و دولت‌های اروپایی تاکنون درخواست‌ روسیه درباره تحریم‌ها را رد کرده‌اند و می‌گویند که این درخواست خارج از برجام است.

ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت: «تحریم‌های جدید مرتبط با روسیه کاملا بی ربط با برجام است.»

وی تاکید کرد که قصد ندارند چیز جدید یا خاصی به روسیه در ارتباط با این تحریم‌ها ارائه کنند.

میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات هسته‌ای، این ایده را که دولت او مذاکرات را از مسیر خارج کرده است رد کرد و گفت که باید منافع مسکو در نظر گرفته شود.

وی اضافه کرد که با توجه به شرایط جدید و موج تحریم‌ها علیه روسیه ما حق داریم از منافع خود در زمینه هسته‌ای و زمینه‌های گسترده‌تر محافظت کنیم.

علی واعظ، مسئول بخش ایران در اندیشکدهٔ «گروه بین‌المللی بحران» معتقد است که روسیه از طریق یک عملیات دیپلماتیک ویژه، احیای توافق هسته‌ای را خنثی کرده است.
علی مطهری: روسیه هراسی را کنار بگذارید

علی مطهری، نماینده سابق مجلس ایران در واکنش به توقف مذاکرات در توییتی نوشت: «ایران باید در آخرین مرحله احیای برجام روسیه هراسی را کنار بگذارد و مشکلات باقی مانده را با مذاکره مستقیم با آمریکا حل و فصل کند.»

This comment was minimized by the moderator on the site

علی مطهری نماینده پیشین مجلس ایران گفته "ایران باید در آخرین مرحله احیای برجام روسیه‌هراسی را کنار بگذارد و مشکلات باقیمانده را با مذاکره مستقیم با مریکا حل‌وفصل کند".

او در ئوئیتر از مقام‌های ایران خواسته منافع ملی را بر منافع روسیه ترجیح دهند و نوشته "روسیه به‌شدت نگران احیای برجام و بهبود روابط اقتصادی ایران با غرب است و می‌خواهد ایران همچنان گروگان او و سپری در مقابل غرب برای روسیه باشد".

آقای مطهری سه روز پیش نیز به وب‌سایت خبری ساعدنیوز گفته بود "متأسفانه ما در بدنه حاکمیت، افراد روسوفیل (روس‌گرا) داریم که سیاست نه شرقی نه غربی را فراموش کرده اند.

This comment was minimized by the moderator on the site

درد دل آیت الله دکتر در دومای روسی، طنزی گزنده و تلخ اما مبتنی بر واقعیات از روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی امیر طاهری

«امروز، پرسش من از شما عالی جنابان این است: آیا عشق رهبر عالی ‌قدر ما به روسیه عشقی یک ‌طرفه است؟»
امیر طاهری - ایندیپندنت فارسی
در جریان دیدار دو روزه آیت‌الله دکتر سیدابراهیم رئیسی از مسکو، او در حضور جمعی از اعضای پارلمان روسیه فدرال (دوما) سخنرانی کرد. آنچه در زیر می‌خوانید متن کامل سخنان رئیس‌ جمهوری اسلامی در آن نشست غیررسمی است.*
آقای رئیس، نمایندگان محترم!
با عرض تشکر از فرصتی که برای این‌جانب فراهم آوردید، اجازه می‌خواهم که نکاتی چند را درباره مناسبات امروز و آینده میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدرال روسیه یادآوری کنم. نخست باید بگویم که من و هیئت همراه به امر رهبر عالیقدرمان حضرت آیت‌الله العظمی امام سیدعلی خامنه‌ای، پیشوای مسلمانان جهان، به این سفر آمدیم تا پیام ویژه ایشان را به حضور عالیجناب ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری فدرال روسیه، تقدیم کنیم و مناسبات دو قدرت بزرگ و همسایه را در مسیر دوستی، اتحاد و همکاری نزدیک با سرعتی بیشتر به پیش ببریم.
امام خامنه‌ای آرمان نزدیکی با روسیه را زیر شعار «نگاه به شرق» سه دهه پیش اعلام فرمودند. اما برای تحقق بخشیدن به این آرمان، آن حضرت ناچار بودند که موانع داخلی مهمی را از سر راه بردارند‌ــ موانعی که شیفتگان غرب فاسد به‌ویژه «شیطان بزرگ» به رهبری روسای جمهوری گوناگون، از بنی‌صدر ملعون گرفته تا پیش از انتخاب این حقیر، ایجاد کرده بودند. این موانع، امروز، از میان رفته‌اند و جمهوری اسلامی آماده است تا نقش نزدیک‌ترین و وفادارترین شریک و همکار روسیه را در غرب آسیا با قدرت تمام بر عهده گیرد.
با این حال، از آن‌جا که در میان دوستان و متحدان هستیم، اجازه می‌خواهم بعضی ملاحظات دغدغه‌‌آمیز را با شما در میان بگذارم. نخست، تصور ما این بود که سفر جاری به مسکو، از دید مقام‌های روسیه، یک سفر رسمی تمام‌عیار است‌ــ از نوع سفرهای رسمی تمام‌عیار که روسای جمهوری و نخست‌وزیران بسیاری از کشورها از جمله ترکیه و رژیم صهیونیستی انجام داده‌اند. اما وقتی ما وارد فرودگاه مسکو شدیم، فقط یک معاون چهارم وزارت خارجه روسیه به استقبال ما آمده بود اثری از تشریفات کامل برای چنین سفرهایی دیده نمی‌شد.
سپس، معلوم شد که دیدار ما با عالیجناب پوتین نیز یک جلسه کاری است و به گفته مقام‌های روس، محدود به مسئله «برجام» و مشکلات تجاری میان دو کشور. ما فکر می‌کردیم در این سفر، مسائل گسترده‌تر جهانی به‌ویژه مسئله فلسطین مطرح خواهد شد که به گمان ما، اولویت اول جهان اسلام است. اما یک روز قبل از آمدن ما، جناب سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، اعلام کرد که «در هر گفت‌و‌گو راجع به خاورمیانه، امنیت اسرائیل اولویت دارد».

اتفاق تعجب‌آور بعدی همین جلسه امروز ما بود. جناب ایگور مارگولف، معاون چهارم آقای لاوروف که عهده‌دار پذیرایی از هیئت ایرانی است، اطلاع داد که آنچه پیش‌بینی شده است، برخلاف آنچه ما در رسانه‌های تهران اعلام کرده بودیم، یک جلسه کاملا رسمی «دوما» نیست و محدود می‌شود به دیداری با بعضی اعضای پارلمان که علاقه‌مند به شرکت بوده‌اند. به‌عبارت دیگر، فرصتی که به بسیاری از روسای جمهوری دیگر کشورها داده شده است به ما داده نمی‌شود.
عالیجنابان! نمی‌خواهم وقت بیشتری به این رفتار عجیب پروتکلی با هیئت جمهوری اسلامی اختصاص دهم. درددل‌های مهم‌تری در میان است. بیش از ۲۰ سال پیش، جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه یک قرارداد فرابردی ۲۰ ساله امضا کردند. در آن چارچوب، قراردادهای بازرگانی و صنعتی به ارزش ۲۵ میلیارد دلار امضا شد. اما تا به امروز که من در حضورتان هستم، حتی یک دلار از آن قراردادها عملی نشده است. جمهوری اسلامی نخستین قرارداد برای مترو در تهران و دیگر شهرها را با روسیه امضا کرد اما چهار دهه بعد، هیچ اتفاقی در آن زمینه رخ نداده است.
جمهوری اسلامی از ۲۵ سال پیش کوشیده است تا خریدار سلاح‌های روسیه باشد. اما در این زمینه نیز شما با فروش سه زیردریایی از خدمت خارج شده، اگر نخواهیم بگوییم اسقاط، نشان دادید که عشق و محبت ما به روسیه را ارج نمی‌نهید. ما از شما یک سامانه دفاع ضدهوایی به دو برابر قیمت متعارف خریدیم، اما شما نوع از خط خارج شده آن یعنی اس‌‌ـ‌۳۰۰ را به ما تحویل دادید و نوع مدرن آن یعنی اس‌ـ‌۴۰۰ را به نصف قیمت به ترکیه فروختید.
دو سال پیش، سردار باقری، رئیس ستاد اسلامی، به مسکو آمد و درخواست جمهوری اسلامی برای خرید ۲۴ فروند جنگنده سوخوی ۳۵ را تقدیم شما کرد. جمهوری اسلامی همچنین ۳۶ خلبان خود را برای آموزش پرواز آن هواپیماها به شما معرفی کرد. اما همه آنان هنوز در انتظار ویزا هستند و سوخوهای مورد نظر ما هنوز فقط در آسمان خیال پرواز می‌کنند. در همان مدت، شما همان هواپیماها را به پنج کشور دیگر، از جمله هند، تحویل دادید.
فدراسیون روسیه قرار بود با سخت تاسیسات شیرین کردن آب شور در سواحل ما در دریای مکران و خلیج فارس، آب مورد نیاز ۱۹ شهر جنوبی ما را تامین کند. ما بیش از ۱۰۰ میلیون دلار برای مطالعات شما در این زمینه پرداختیم. اما پس از ۱۰ سال، حتی یک قطره آب شیرین نشده است.
وعده شما برای تاسیس حداقل ۱۰ نیروگاه اتمی ۱۰۰۰ مگاواتی نیز هنوز به قول ایرانیان، از حد وعده سرخرمن فراتر نرفته است.
فدراسیون روسیه قرار بود در چارچوب «برجام» لعنتی، تمامی اورانیوم‌های غنی‌شده ایران را به خاک خود منتقل کند اما این کار را پس از انتقال فقط نیمی از ذخایر، متوقف کرد و بهانه‌ای داد به دست آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای ادعای «عدم اجرای» همان «برجام» لعنتی از سوی ایران.
برای کمک به ما در زمینه تحریم‌های ضدبشری ترامپ، وعده‌ها دادید اما هیچ‌یک عملی نشد. قرار بود با به راه انداختن یک سیستم «شبه‌سوییفت» به ما کمک کنید که بخشی از درآمد نفتی‌مان را با کمک بانک‌های روس به دست آوریم. نه تنها این وعده عملی نشد بلکه دو بانک روس که از زمان شاه «معدوم» در ایران فعالیت داشتند همراه دو شرکت بیمه روس بساط خود را جمع کردند و رفتند.
وعده دیگرتان این بود که با یک برنامه «مبادله یا سواپ»، روزی ۱.۵ میلیون بشکه نفت خود را از سوی ما صادر کنید و در عوض، ما نیز روزانه ۱.۵ میلیون بشکه نفت به اسم روسیه در بازار بفروشیم و بدین‌سان، بخشی از تحریم‌های ترامپ آدمخوار را بی‌اثر سازیم. اما شما نه‌تنها یک قطره نفت از سوی ما صادر نکردید بلکه با استفاده از فرصت فراهم‌آمده از سوی ترامپ، بخشی مهم از سهم ایران در بازار جهانی نفت را قاپیدید. البته ما این را باور نمی‌کنیم اما بعضی بدخواهان می‌گویند روسیه می‌خواهد ایران را در همین وضع نگه دارد تا ایران نتواند جایگزینی برای عرضه نفت و گاز، به‌ویژه به اروپای غربی، عرضه کند. انشاءالله که این هدف برادران عزیز روس ما نیست.
عالیجنابان! برادران!
در زمان شاه «معدوم»، ایران با اداره هشت مرکز فرهنگی در اتحاد جماهیر شوروی، نقش فعالی در معرفی فرهنگ، زبان و تمدن خود به قوم روس و دیگر اقوام شوروی داشت. پس از انقلاب اسلامی، ما کوشیدیم تا این مراکز را به شکل اسلامی تازه احیا کنیم اما شما، به‌رغم امضای پروتکل برای هشت مرکز فرهنگی، هنوز اجازه نداده‌اید کوچک‌ترین قدمی در این راه برداشته شود. از این بدتر، مقام‌های روس با تاسیس شعبه دانشگاه امام خمینی در مسکو مخالفت کرده‌اند. شما حتی اجازه نمی‌دهید ما در شهر دربند، تنها شهر روسیه که اکثریت شیعه دارد، یک حوزه علمیه با کمک حوزه علمیه قم تاسیس کنیم. مقام‌های روسیه همچنین اجازه نمی‌دهند که مقام‌های جمهوری اسلامی، از جمله این‌جانب، به جمهوری خودمختار مسلمان در فدراسیون روسیه، مثلا تاتارستان، باشکورستان و داغستان سفر کنند و در برگزاری نماز جماعت شرکت داشته باشند. شیعیان فدراسیون که خواهان سفر زیارتی به قم و مشهدند اجازه خروج نمی‌گیرند اما می‌توانند به عراق و عربستان سعودی برای مناسک سفر کنند.
فدراسیون روسیه به هر هفت قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی رای مثبت داد و در همان حال، از ما خواست که از شناسایی کوزوو، تازه‌ترین کشور اسلامی مستقل، خودداری کنیم که کردیم. ما همچنین ضمیمه شدن اوستیای جنوبی و شبه‌جزیره کریمه و تسلط بر آبخازی را به‌خاطر گل روی برادران روس پذیرفتیم. در بیش از یک دهه سرکوب مسلمانان چچن، جمهوری اسلامی حتی یک بار جیک نزد. علاقه رهبر عالی‌قدر ما به روسیه او را بیشتر شبیه به «حاجی مراد» در رمان معروف تولستوی عرضه کرد تا امام شامل.
در سوریه، جمهوری اسلامی پیاده‌نظام روسیه بوده است. با این حال، نیروی هوایی شما که فضای سوریه را در کنترل دارد، به «رژیم کودک‌کش صهیونیستی» اجازه داده است که در پنج سال اخیر، بیش از ۳۰۰ بار مواضع ما را بمباران کند و بیش از ۵۰۰۰ تن از مدافعان حرم را به شهادت برساند.
فدراسیون روسیه در بسیاری زمینه‌های دیگر حذف جمهوری اسلامی را در نظر داشته است. در طراحی قانون اساسی آینده سوریه، ترکیه دعوت می‌شود اما ایران پشت در می‌ماند. در کنفرانس مربوط به افغانستان نیز شیطان بزرگ دعوت می‌شود اما جمهوری اسلامی نه.
سال‌هاست که روسیه درخواست ما را برای عضویت کامل در پیمان شانگهای و حوزه اقتصادی اوراسیا، به بهانه‌های گوناگون وتو می‌کند. اخیرا عالیجناب پوتین لطف فرمودند و پذیرفتند که «روند پیوستن ایران به گروه شانگهای آغاز شود»‌ــ روندی که پنج سال طول خواهد کشید.
روسیه و جمهوری اسلامی قراردادی برای ایجاد «گذرگاه شمال‌ـ‌جنوب‌» از طریق رود ولگا، دریای مازندران و از سوی دیگر، آذربایجان‌ـ‌گرجستان‌ـ قفقاز شمالی امضا کرده‌اند. اما خود شما می‌دانید که نام این گذرگاه در مسکو «گذرگاه کاغذی» است یعنی فقط روی کاغذ وجود دارد.
حجم بازرگانی اتحاد شوروی و ایران در زمان «شاه معدوم» نزدیک به ۲ میلیارد دلار در سال بود با نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار اضافی به سود ایران که صادرکننده کالاهای صنعتی و مواد خوراکی به روسیه بود. سال گذشته، حجم بازرگانی جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه ۱.۸ میلیارد دلار بود‌ــ در حالی که همین رقم برای تجارت روسیه و ترکیه بالاتر از ۴۰ میلیارد دلار بود.
حتی در منطقه مرزی ما، یعنی بحران اخیر ماورای قفقاز، روسیه با ترکیه همکاری دارد اما ما را بیرون نگه داشته است.
امروز، پرسش من از شما عالیجنابان این است: آیا عشق رهبر عالی‌قدر ما به روسیه عشق یک‌طرفه است؟
*البته آیت‌الله دکتر متن بالا را در آخرین لحظه کنار گذاشت و متن دیگری قرائت کرد

This comment was minimized by the moderator on the site

یادداشت حسین اعلایی از فرماندهان ارشد سپاه در آستانه سفر رئیس جمهور به روسیه:
در این یادداشت می خوانیم:
*موضوع انعقاد قرارداد بیست ساله ایران با روسیه در دستور کار سفر قریب‌الوقوع رئیس جمهوری اسلامی ایران است. از آنجا که در طول تاریخ روابط ایران و روسیه دچار فراز و نشیب‌های فراوانی بوده است، خوبست دست اندرکاران کشور قبل از تمدید و انعقاد این قرارداد به سوابق تاریخی و رفتار روسیه با ایران توجه کنند و اقدامات خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که با توجه به منافع ملی ایران، هر دو کشور از آن سود ببرند.
طبیعی است که روابط دوستانه و همکاری ایران و روسیه به دلیل همسایگی دو کشور و فاصله آنها از آمریکا به نفع طرفین است ولی باید در انعقاد قرارداد با آن کشور به واقعیت‌های زیر توجه کرد.
1- روسیه تا کنون هیچگاه ایران را متحد استراتژیک خود تلقی نکرده است.
2- روسیه همیشه از برگ ایران در حل مسائل خود با آمریکا استفاده کرده است.
3- روسیه در حوزه نفت و گاز رقیب ایران است و موافق انتقال گاز ایران به اروپا نیست زیرا آنجا را بازار خود می‌داند.
4- روسیه در شورای امنیت سازمان ملل همواره علیه برنامه هسته‌ای ایران رأی داده و در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که بیشترین قطعنامه‌ها علیه ایران صادر شد، برخی از آنها را دولت روسیه پیشنهاد داده است.
5- روسیه موافق داشتن چرخه غنی سازی در ایران نیست و گسترش دانش هسته‌ای در ایران را به نفع خود نمیداند.
6- شوروی در جریان جنگ تحمیلی، مهم‌ترین حامی صدام حسین بود و بیشترین تسلیحات از جمله موشک‌های زمین به زمین و انواع هواپیماهای میگ را در اختیار ارتش بعثی قرار داد.
7- شوروی در زمان جنگ تحمیلی، تعدادی از نفتکش‌های کویتی را به منظور حمایت از عراق تحت پرچم خود قرار داد و از آنها با کشتی‌های جنگی خود در خلیج فارس محافظت می‌کرد.
8- روسیه علاقمند است ایران از نظر نظامی وابسته به آن کشور باشد. اکثر قراردادهایی که تا کنون با آن کشور منعقد گردیده بیشتر منجر به خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی برای ایران شده است. با توجه به هزینه نگهداری بالای جنگ افزارها و تسلیحات روسی، این قراردادها درآمد مستمری را برای روس‌ها ایجاد کرده است.
9- روسیه روابط نزدیکی با اسرائیل دارد و روس تبارها نقش مهمی در دولت اسرائیل دارند و آنها همواره در چتر حمایتی روسیه قرار داشته‌اند. ازسوی دیگر روسیه با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در باره اسرائیل مخالف است و برای امنیت و بقای اسرائیل تلاش می‌کند.
10- روسیه در جریان بحران قره‌باغ، ایران را در مذاکراتی که حتی ترکیه در آنها شرکت داشت به بازی نگرفت.
11- روسیه به کشورهایی که دارای روابط خوب با آمریکا هستند مثل ترکیه و هند موشک‌های ضد هوایی S-400 واگذار کرده است ولی تا کنون با ایران در این سطح روابط نظامی نداشته است.
12- سامانه‌های پدافند هوایی روسیه در سوریه همواره تماشاچی حملات هوایی اسرائیل به پایگاه‌های گروه‌های هوادار ایران در سوریه بوده‌اند و روسیه حتی هیچگونه فشار سیاسی برای جلوگیری از حملات اسرائیل به مواضع طرفداران ایران در سوریه وارد نکرده است. همچنین روسیه نظاره گر حملات اسرائیل به کشتی‌های حامل نفت ایران به سوریه بوده است و از خود هیچ واکنشی نشان نداده است.
13- روسیه در برابر الحاق سرزمین‌های جولان سوریه به اسرائیل هیچگونه واکنش مؤثری انجام نداده است.
14- پوتین علاوه بر آنکه به اکثر وزرای ایرانی در سفر به روسیه ملاقات نمی‌دهد، حتی به رئیس مجلس شورای اسلامی که چندی قبل میخواست پیام رهبری را به وی تسلیم کند به بهانه کرونا وقت دیدار نداد.
15- روسیه دارای یک حکومت غیردموکراتیک است که مردم آن کشور نمی‌توانند فرد دیگری را به جای پوتین به ریاست جمهوری برگزینند و او هم از روسای جمهور مادام‌العمر دنیا است.
در هر صورت در انعقاد قرارداد با روسیه بهتر است به نکات فوق توجه شود. باید مراقب بود تا توافق‌های جدید منجر به افزایش روابط تجاری دو کشور شود و بیشتر از آنکه مشکلات دراز مدت روسیه را حل کند به نفع طرفین باشد. از طرفی تعادل در سیاست خارجی ایجاب می‌کند که نبایستی به برنامه و ظرفیت شیطان بزرگ برای کنترل روسیه و چین بی‌توجه بود. بنابراین بهتر است همچنان ازسوی جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی "نه شرقی و نه غربی" دنبال شود تا برداشت جامعه از سیاست خارجی کشور "فقط شرقی نه غربی" نباشد. شرقی که از خراب بودن رابطه ایران با غرب سودهای سرشار می‌برد.

This comment was minimized by the moderator on the site

کوه بیستون, [1/2/2022 8:24 AM]

سلام استاد پدرام سپاس ازمهرتان

از همان اول متوجه اختیارتان درپاسخم شدم ودرکتان کردم حق هم دارید

اولا من از اینکه گفتم قرارداد با روسیه متجاوز تاریخی وامتیازباوتوسط هرکس درهرشغل ولباسی وطن فروشی است هیچ پشیمان نیستم چون درزمان خدمت سربازی درارتش وبعلت شرایط شغلی چیزهایی ازروسها دیدم که ازروسیه بشدت بدبینم ونفرت دارم
غایله پیشه وری خاین در آذربایجان
تحریک افسرانی درخراسان برای تجزیه خراسان ومازندران درجنگ دوم
پس ازان توطیه علیه شاه وقصدتروروی در15بهمن 1327برای سرنگونی حکومت ایران واستقرار حکومت کمونیستی درایران
پس ازان خیانت درنهضت نفت برای گرفتن امتیازنفت شمال برای شوروی که بابرخورد مرحوم مصدق مواجه شدند
رخنه درارتش وتشگیل شاخه نظامی برای سرنگونی حکومت درایران توسط سرگردخسروروزبه وسروان عباسی وچندترور
این رخنه تا سال 1348ریشه داشت وشخصا دراینمورد شاهد بودم که باهمت سرهنگ بختورتاس وشعبه ضدجاسوسی ارتش این رخنه شوروی باچه مشقتی برچیده شد

شبکه جاسوسی سرهنگ حمیدنظامی در1346
شبکه جاسوسی سرهنگ حسین زاده دولخانی در1351
شبکه جاسوسی سرلشگر مقربی در1356
چر آغ سبز به عراق وفعال کردن حزب توده در1337درعراق
تهدید شاه درسال 1339درمسکو بصورت علنی که چراشما باغرب متحدشدید ماکشورشمارا اشغال میکنیم
دزدیدن مرزنشینان ایران بکرات درخراسان واذربایجان وبردن باردوگاههای کارسیبری که خوددربازپس گیری یک افسر شهربانی که درحین قضای حاجت در1342 درنوارمرز ربوده شده بودودراثرشکنجه ازکمرفلج
اقدام به تأسیس چریک کمونیست درظفار برای سرنگونی حکومت عمان وناامن کردن تنگه هرمز وبخطر انداختن منافع ایران که ایران ناچارشد نیرو بکمک سلطان قابوس مرحوم بفرستد
ازشیرین کاریهای حکومت جمهوری اسلامی اینست که درسال 1358سپهبد پژمان فرمانده وقت لشگرگاردرا دردادکاه انقلاب محاکمه میکنند چرا نیرو برای سرکوب آزادیخواهان ظفار فرستادی⁉️
تحریک بلوچهای پاکستان وتوسط آنان تحریک بلوچهای ایران برای تجزیه ایران که شاه در1351 نیروی هوایی را بکمک پاکستان فرستاد
تحریک حزب دمکرات کردستان ایران در سالهای 1344تا 1348توسط دولت عراق که یادم است تیپ 20همدان وگردان 31لشکر مراغه وژاندارمری ماهها درگیر اینان بودند تادرسال1348دستگیروبه قلعه فلک الافلاک خرم آباد منتقل ودرانجا دادرسی صورت گرفت
چراغ سبز به جمال عبدالناصر برعلیه اصلاحات ارضی درسال 1341 وارسال 27000قبضه تفنک نو مصری برای خوانین یاغی ازقانون که سبب جذب نیرو برای فرونشاندن غایله وشهادت وزخمی شدن صدها نظامی وژاندارم شد خود دران منطقه شاهد بودم تفنگها ر ا صورتجلسه کردیم الحق ارتشبد آریانا مرحوم درایت نمود روانش شاد

جریان این بود می‌دانستند که اگردرایران اصلاحات ارضی شود وکارگران درسودسهام کارخانه ها سهیم گردند راه رخنه کمونیست دربین گارکروکشاورز بسته است متاسفانه درسال 1358دردادکاه انقلاب جمهوری اسلامی یکی از اتهامات افسران دستگیرشده پس از انقلاب این بود چراخوانین و
و مردم راسرکوب کردید آنان مسلمان وانقلابی بودند⁉️
نگفته بودند یاغی وادمکش طرح روس این بود که ایران راسرنگون آنگاه خود اصلاحات ارضی کند واما بعداکه قدرت ارتش رادیدند برای کسب امتیاز آمدند ایران وپروفسورایوانف رامامورکردند که کتابی درمورد انقلاب سفید بنویسد وانزمان که ما درگیربودم درتنگ تامرادی وتنگ رستم واب سرددرگیر،رادیو مسکو ازروحانیون واخوندها تعریف میکرد اما پس از اصلاحات ارضی پروفسورایوانف نوشت آخوندها ارتجاعی مخالف اصلاحات ارضیند
البته مخالفت روحانیون چنددلیل داشت اصلاحات ارضی سبب میشد طبقه مالکیت ازبین برود ودریافت وجوهات شرعیه شأن از طبقه کم درآمد سخت شود از طرفی هرمالک وزمین داربژرکی چند آخوندها در اطراف خود داشت باوجود سپاه دانش ولغو ارباب رعیتی همه بیکار میشدند باقیه حرف بودمشگل ازشاه هم بود رایزنی نکرد دشمن برای طرحش در ست کر دبحثش جداست

تجهبز مجاهدین خلق خاین وفداییان خلق وچراغ سبز بعراق برای آموزش آنان واعزامشان ازمرز عراق بسوریه ولبتان برای جنگ چریکی درایران وراه اندازی جنگ چریکی از1349تا1355درایران وقتل صدها نفر دربمبگذاریها وتیراندازیها
سرنگونی دولت افغانستان وتشگیل حکومت کمونیستی درشرق ایران که اززمان داودخان تا 1368ادامه یافت ودرزمان جنگ ایران وعراق علاوه بر تحمیل یک جبهه علیه مادرشرق تانکهایش را درجنوب افغانستان مستقرکرده بود که درفرصت مناسب به ساحل دریای عمان حمله کند
درطول جنگ 8ساله عراق،شوروی در درجریان بود حتی تصاویر آشیانه های هواپیماهای مارا به عراق داده بود ودرطول جنگ موشک وبمب روسی روی سرایرانیان فرود میامدصدهاهزار زن ومردوکودک ونیروی مسلح کشته شدند

درسال 1358محمدرضا سعادتی درحین جاسوسی برای شوروی بدستور عباس امیرانتظام دستگیرشده محاکمه واعدام شد وطرح روس خنثی متاسفانه امیرانتظام بدبخت بکینه افشای فعالیت جاسوسی روس‌ها متهم برای جاسوسی آمریکا شد والکی الکی تااخرعمر درزندان بو دودرزتدان مرد
روسها بدستور شوروی تحت نظر ستاد شخصی صدام درعراق طرز پرتاب سلاح شیمیایی به ارتش عراق رادرموصل آموزش میدادند وما شهیدومصدوم شیمیایی کمی نداشتیم
ازسال 1356که تظاهرات علیه شاه صورت گرفت تا مرداد 1357درکردستان
خبری ازتظاهرات نبود اما بعدازفاجعه سینما رکس آبادان احساس کردند حکومت مرکزی ضعیف شده شوروی بعراق چراغ سبز داد وسلاح وپول برایشان سرازیر و
تظاهرات کمونیستی کردند وبعدازان دیدیم که دراثر جنگهای داخلی وخیانت این گروهها از1357تا 1367هزاران ارتشی وسپاهی وژاندارم وپاسبان ومردم مظلوم دراثر این چراغ سبز جان باختند
جاسوسی حزب توده شاخه نظامی حزب توده درارتش وسپاه تحویل اسرارF14به سفارت شوروی درسال
1361
بعدازجنگ خیانت درنیروگاه بوشهر واخاذی ازایران
کارشکنی درمورد باصطلاح انرژی هسته ای وملیاردها دلارکلاشی ازایران وعدم همکاری دربوشهر
تقسیم ناعادلانه دریای کاسپین دراثر بی سیاستی درایران که بیشتر بدین خاطرست که چون حکومت دشمنی باامریکارا حیثیتی میداند نخواسته کدورتی باروسس داشته باشد وازکیسه ملت حاتم بخشی کرده
کلاه برداری درسوریه واستفاده ازپیاذه نظام وبودجه ایران وبعدازنسبتا تثبیت درسوریه
محروم کردن ایران
ایران 30ملیارد دلار پول نقد در سوریه هزینه کرده چه شد⁉️
روسیه واسراییل همدست شدند روسیه کد پدافند هوایی سوریه راباسرایبل داده و تاهنگام بمباران مقرهای سپاه رادارهایشان خاموش شوند و200باردرقالب این خیانت روسیه و سوریه ،اسراییل نیروهای مارا هدف وانسانهای بی‌گناهی راشهید کرده
درمدتی تحریم نفت وگازمارا مفت برده مارا از فروش گاز باروت محروم کرده

بنظر من هراعتماد به حکومت مافیایی کمونیستی تزاریستی سابق روسیه وهرنوع امتیاز بروسیه توسط هرکس درهرلباس خیانت است

This comment was minimized by the moderator on the site

هشدار! خار در راه توست!

معاون پارلمانی آقای رئیسی گفته است: "اگر توافق نشد به سمت شرق حرکت می‌کنیم!"
ظاهراً برخی مقام‌های جمهوری اسلامی در ذهن خود شرقی ساخته‌اند که اصلاً وجود خارجی ندارد.
دو قدرت اصلی شرق یعنی روسیه و چین از طرف‌های مذاکرات وین هستند و برای دستیابی به توافق تلاش می‌کنند. اگر مذاکرات به دلیل "سرسختی" و "انعطاف‌ناپذیری" طرف ایرانی شکست بخورد، مکانیسم ماشۀ مندرج در برجام توسط یکی از سه کشور اروپایی برای احیای تحریم‌های سازمان ملل عیه ایران فعال خواهد شد و بدون تردید پکن و مسکو نیز از آن تبعیت خواهند کرد.
هند نیز به عنوان قدرت دیگر شرق، نه فقط در کنار آمریکا و اتحادیۀ اروپا ایستاده است، بلکه روابط استراتژیکش با اسرائیل مانع هرنوع همکاری آن کشور با ایران در صورت شکست مذاکرات خواهد شد.
بدبختانه مسئولان دولت حسن روحانی نیز از این قبیل توهمات داشتند تا جایی که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در سال‌های آخر عمر دولت قبلی گفته بود:"هیچ وقت فکرش را هم نمی‌کردم که کشور مستقلی مانند هند با تحریم‌های آمریکا همراه شود و نفت ایران را نخرد!"
نظام بین‌الملل خوب یا بد، عادلانه یا ظالمانه کارکرد مخصوص به خود دارد. این کارکرد را باید واقع‌بینانه شناخت نه اینکه آن را طبق علایق و تمایلات و منویات خود تفسیر و تأویل کرد.
متأسفانه برخی نگاه‌های ضد روسی و ضد چینی در بین نیروهای مخالف جمهوری اسلامی، سبب توهم بسیاری از مسئولان نظام نسبت به سیاست این دو قدرت در نظام جهانی شده است! برخی افراد ناآشنای به ماهیت روابط بین‌الملل در میانِ مخالفان نظام، با دمیدن در شیپور تضادِ آنتاگونیستی غرب و شرق و حمایت بی چون چرای روسیه و چین از جمهوری اسلامی در این بازی کلان، اوهامی را دامن می‌زنند که مسئولان نظام هم آنها را باور کرده‌اند.
واقعیت این است که روسیه و چین و هند و دیگر کشورها، در هر موضوعی که با آمریکا و اروپا مخالف باشند، در مورد پیشرفت برنامۀ اتمی ایران هیچ اختلاف جدی به آنها ندارند. از همین رو، شکست مذاکرات وین چنانچه با ادامۀ غنی‌سازی اورانیوم با غلظت بالا در ایران همراه شود، اجماع جهانی علیه این برنامه ظرف کمتر از یک ماه به شدیدترین صورت آن شکل خواهد گرفت.
این مطلب را نه از باب ترساندن کسی می‌گویم، نه از روی قصد و غرضِ سوء و لجاجت و نه به منظور عادلانه یا ظالمانه نشان دادن آن! فقط دعوتی است به واقع‌بینی و هشدار نسبت به کژراهی.
به قول سعدی شیرازی علیه‌الرحمه:
به نزد من آن کس نکوخواه توست
که گوید فلان خار در راه توست
به گمراه گفتن نکو می‌روی
جفایی تمام است و جوری قوی
هر آن گه که عیبت نگویند پیش
هنر دانی از جاهلی عیب خویش
مگو شهد شیرین شکر فایق است
کسی را که سقمونیا لایق است
چه خوش گفت یک روز دارو فروش
شفا بایدت داروی تلخ نوش
اگر شربتی بایدت سودمند
ز سعدی ستان تلخ داروی پند!
احمد_زیدآبادی

This comment was minimized by the moderator on the site

روسیه از خراب بودن رابطه ایران با غرب سودهای سرشار می‌برد

سردار حسین علایی، فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه:

روسیه تا کنون هیچگاه ایران را متحد استراتژیک خود تلقی نکرده است، همیشه از برگ ایران در حل مسائل خود با آمریکا استفاده کرده است.

بهتر است همچنان از سوی جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی "نه شرقی و نه غربی" دنبال شود تا برداشت جامعه از سیاست خارجی کشور "فقط شرقی نه غربی" نباشد. شرقی که از خراب بودن رابطه ایران با غرب سودهای سرشار می برد./ جمهوری اسلامی

This comment was minimized by the moderator on the site

این رو بخونید تا انگشت به دهان بمونید از حد و اندازه نجاست روس ها و از میزان بی تدبیری و بی کفایتی ما:

_افشا شدن چندین مطلب مهم از گزارش شگفت انگیزی که نیویورک تایمز امروز از تعویق انتشار آن بخاطر مسائل ملی خبر داد، نشان می‌دهد که پوتین از کارت ایران به بهترین وجه برای خود در زمان ترامپ استفاده کرده است.
در این گزارش آمده بود که چگونه پوتین ترامپ را برای بیرون رفتن از برجام ترغیب کرده بود و همزمان به او اطمینان داده بود که در این مدت ایران هیچگاه نمیتواند به هیچ سلاح اتمی دست پیدا کند.
این گزارش می‌گوید دلیل اطمینان پوتین نفوذ غیر قابل باور جاسوسان روسیه در بدنه سپاه پاسدارن و وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی است که سازمانهای اطلاعاتی روسیه کاملأ بروی این دو نهاد انقلابی مهم ایران تسلط داشته و دارند.
دزدیدن اطلاعات هسته ای ایران و ترور دانشمندان آن توسط اسرائیل نیز نتیجه کمکهای اطلاعاتی و نظامی روسیه با اسرائیل بخاطر این توافقات پنهانی پوتین و آمریکا بوده است.
روسیه در این مدت توانسته است نه تنها پای خود را در سوریه محکم کند بلکه شریکی قابل اطمینان برای اسرائیل شود.
مفسران شبکه های اجتماعی میگویند اگر این گزارش به طور کامل منتشر شود زلزله‌ای سیاسی در چندین کشور بوجود می آورد*_

مرگ بر امریکا گفتیم،
اما روسیه، ما را نابود کرد!!!

مسوولین کشور مسابقه کرملین رفتن ‌گذاشتند!!!
آیا آنجا دیکته می‌شود که، قرار است ایران قربانی شود!؟!؟!؟

ما تحریم شدیم و بازارنفت را از دست دادیم،
اما این روسیه بودکه ۴میلیون سهمیه صادرات نفت مارا تصاحب کرد و بلعید!!!

ما تحریم شدیم،
ولى روسیه بازار گاز و پتروشیمی اروپا را از ما قاپید و همه را از آن خود کرد!!!

ماتحریم شدیم،
ولی روسیه برصندلی اوپک نشست و ما را از میدان به درکرد!!!

جوانان ما در سوریه شهیدشدند و سرمایه ما به فنا رفت؛
ولی سوریه را روسیه بلعید و کنار اروپا پایگاه درست کرد و موشک قاره پیما نصب نمود!!!

با همکاری با اسراییل و قفل کردن إس سیصد( S-300)، روسيه ما را سیبل هواپیماهای اسراییل کرد!!!

روس حاضر نشد از ما گوجه و تربچه بخرد از ترکیه خرید تا بازار گاز ترکیه را هم ببلعد!!!

جهانگردان او بجای فرودگاه اصفهان در فرودگاه استانبول پیاده می‌شوند چون قرار نیست دلاری درایران خرج شود!!!

ما هنوز مرگ بر آمریکا می‌گویم، تا‌ مسوولین ما به نوبه خود سوار هواپیما شده و به مسکو روند تا عموپوتین ارشاد فرماید، برنامه بعدی جهت ویرانی ایران چه خواهد بود!؟!؟!؟

فراموش نکنیم نیروگاه بوشهر ۷۰میلیارد دلار هزینه برد و امروز قادر نیست حتی برق خود نیروگاه را تولید کند.

This comment was minimized by the moderator on the site

در زمانی که آمریکا سپاه را با تهمت کمک به القاعده در لیست گروه های تروریستی قرار داد، آن جاهل بظاهر سپاهی ( سعید قاسمی )، گفت؛
ما نیرو و اسلحه را در قالب هلال احمر به بوسنی می فرستادیم و القاعده ای ها از ما خط می کرفتند !
یا این جاهل، هتاک و کذاب بعنوان دفاع از سپاه گفت؛
با ترور شهید قاسم سلیمانی، سپاه سه میلیارد دلار کاسبی کرد !
و قبل تر با بوق و کرنای تکذیب هولوکاست توسط معجزه هزاره سوم باعث دادن حربه مظلوم نمایی به اسرائیل و فرار این رژیم از محکومیت بین المللی، بخاطر قتل کودکان فلسطینی گردید.
حالا تحلیل سخنان مرشدشان در هواداری افراطی از رهبری و قدیس سازی از ایشان
از روی دوستی که نیست.
برنامه ریزی برای آینده ای ست که ولایت فقیه در قبضه این فرقه قرار گیرد.
به صحبت های امثال پناهیان. نبوی. علم الهدی، کریمی قدوسی..
صدیقی و شریعتمداری و رسایی و... دقت کنید.
لذا ماموریت این فرقه زدن هر کسی ست که با تعهد، عقلانیت، تعهد و وفاداری، بر نسخه اهداف اصیل انقلاب حرکت می کند.
اینها تا آخرین نفر، عاقلان و صالحان وفادار به نظام و سربلندی کشور را خواهند زد.
تأسف بار این که تفکر این فرقه در پاسداران هم نفوذ دارد و هم در متدینین و افراد وفادار
به ولایت....
کاش اهداف این فرقه بر مقام معظم رهبری و پاسداران و کسانی که خود را ولایتی می دانند، زودتر و قبل از فروپاشی غیر قابل برگشت مکشوف شود،
وگرنه حکومت اسلامی که نسخه خلافت و سلطنت بنام اسلام است، جایگزین جمهوری اسلامی ( که دستاورد دویست و پنجاه هزار شهید، ایثار و آزادگی جان برکفان انقلاب ملت ایران بوده، خواهد شد.
و با انباشته شدن انزجار و تنفر مردم از عملکرد انحصار گرایانه و دیکتاتور مآبانه آنان، خطر فروپاشی نظام افزایش خواهد یافت.

This comment was minimized by the moderator on the site

ابوالفضل خوش گفتار:
آقای قوام شهیدی که سفیر ایران در ویتنام بوده درجمعی تعریف می کرد(من هم بودم یعنی نقل قول مستقیم است)که وقتی ماموریت من در ویتنام تمام شد وبرای دیدار خداحافظی به حضور رئيس جمهورشان رسیدم گفت:بروبه رهبرانت از قول من بگو دل به روسیه وچین نبندند بروند با آمریکا همکاری کنند اگر صلاح ملت خود را می خواهند از کمونیست های کهنه کار خیری نخواهید دید آمریکا اگر متحد داشته باشد کمتر خلف وعده می کند من هم کمونیست بودم اساس کمونیسم بر نیرنگ وفریب است

رهبران ویتنام چه زیبا فهمیدند؟!


ای کاش فرصت داشتم و کتاب «هیچ چیز غیرممکن نیست»، نوشتهٔ تد اوسیوس، را اختصاصاً برای سران جمهوری اسلامی ترجمه می‌کردم. این کتاب دو هفته پیش منتشر شده و من هر شب روی موبایلم بخش‌هایی از آن را می‌خوانم.

فقط بگویم عجب حکایتی است حکایت آشتی آمریکا و ویتنام. این دو کشور تاریخ خون‌باری را پشت سر گذاشته‌اند که ثمره‌اش شصت‌هزار کشته برای آمریکا و دو میلیون کشته برای ویتنام بوده است. هنوز خاطرهٔ تلخ بمباران‌های خوشه‌ای آمریکا در جنگل‌ها و مناطق مسکونی ویتنام از خاطره‌ها نرفته است. زخم‌های جنگ هنوز به طور کامل مداوا نشده‌اند. موقع خواندن کتاب یک آن تصور کردم رهبران ویتنام افرادی از جنس و تبار سران مبارز و آشتی‌ناپذیر خودمان بودند که در این صورت کی جرأت داشت حرف از مذاکره و آشتی با امپریالیسم آمریکا بزند. «آقا دو میلیون شهید و چند میلیون مجروح داده‌ایم، همهٔ جنگل‌ها و شهرها و روستاهایمان توسط آمریکایی‌های جنایتکار بمباران شیمیایی شده است، آن وقت شما خائن‌ها می‌گویید برویم با آمریکا آشتی کنیم؟» چه شانسی آوردند که ویتنامی ها سرانشان ویتنامی بودند نه ایرانی.

مخلص کلام این که، ویتنامی‌ها به وقت جنگ جانانه جنگیدند و به وقت صلح جانانه صلح کردند. دو دشمن قدیمی عاقبت گذشته را فراموش کردند تا آیندهٔ بهتری برای مردمانشان بسازند. این کتاب را باید خواند تا متوجه شد با معجزهٔ دیپلماسی چه کارهای عظیمی می ‌وان کرد به شرطی که دشمنی کردن برای یک عده‌ای ابزار حکمرانی نباشد. به شرطی که منافع ملی مرجح بر هر منفعت دیگری باشد. این کتاب را باید خواند تا فهمید کشورها چگونه از جنگ به آشتی، همکاری و حتی هم‌پیمانی می‌رسند. این مکانیسم، این پویایی، باشکوه است اما متأسفانه نادر. این سازوکار بسیار دشوار اما امکان‌پذیر است. زخم‌های قدیمی مداواشدنی‌اند و بر تراژدی جنگ و منازعه می‌توان غلبه کرد.

کتاب، حکایت ربع قرن دیپلماسی دوطرفه برای آشتی دو کشور است. دو کشور با نظام‌های سیاسی متضاد .یکی کمونیست و آن دیگری کاپیتالیست؛ و این فقط آشتی دولت‌ها نیست که آشتی ملت‌ها هم هست. آدم لذت می برد از تماشای رهبرانی عاقل و باشعور که عزم خود را جزم کرده‌اند که از گذشته عبور کنند تا آیندهٔ بهتری برای ملتشان بسازند؛ و آدم حالش به هم می خورد از هر چه نفرت‌پراکنی و کینه‌ورزی است.

امروز آمریکا بزرگترین شریک تجاری ویتنام است. ویتنام فقط سالی پنجاه میلیارد دلار کالا به آمریکا صادر می‌کند. دو کشوری که تا دیروز علیه هم می‌جنگیدند حالا در برابر توسعه‌طلبی چین در منطقهٔ دریای جنوبی چین متحد و هم‌پیمان یکدیگر شده‌اند.

بیژن اشتری، نویسنده و مترجم

This comment was minimized by the moderator on the site

محسن امین زاده معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات در جلسه انجمن اسلامی جامعه پزشکی: حذف ایران از تصمیم‌گیری‌های اساسی در منطقه/نادیده گرفتن ایران در تحولات اخیر افغانستان یک تحقیر ملی بود/دخالت نظامیان در سیاست خارجی خسارت افرین است

امتداد-گروه خبر:‌ انجمن اسلامی جامعه پزشکی در جلسه اخیر خود میزبان، محسن امین زاده، معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات بود. در این جلسه که با موضوع تحولات اخیر افغانستان برگزار شد، امین‌زاده موقعیت ایران در شرایط فعلی را تشریح کرد.

او با بیان این که موقعیت امروز افغانستان نتیجه تحولات و پیشینه‌ای است که وضعیت فعلی افغانستان و جایگاه بسیار تضعیف شده ایران در این رابطه را شکل داده گفت: «یکی از مباحث، شیوه خروج نظامیان آمریکا از افغانستان است که ضربه بزرگی به این کشور زد. همین جنبه، به شکل عجیبی تندروها و اصولگرایان را در ایران،‌ خوشحال و هیجان زده کرد. به شکلی که واکنش اصلاح طلبان نبود، آماده بودند این تحول را به عنوان یک پیروزی جشن بگیرند. طبعا چنین نگاهی بسیار بی خردانه بود و آنان اصلا به دنبال پاسخ این پرسش نبودند که این تحول چه نتایجی برای ایران خواهد داشت. »

امین‌زاده با بیان اینکه خروج آمریکا از منطقه خاورمیانه و غرب آسیا، سال‌هاست که مورد توجه دولت آمریکاست گفت:«آمریکایی‌ها حداقل ۱۰ سال است که در حال برنامه ریزی برای خروج از افغانستان و از منطقه خاورمیانه و غرب آسیا است. آمریکا با همه حواشی تحقیر کننده اش، با مصالحه با طالبان تقریبا بدون تلفات نیروهای انسانی که می توانست بسیار گسترده باشد، از افغانستان خارج شدند .

آنچه آمریکایی‌ها را تحقیر کرد،‌ فروپاشی مقاومت دولت و ارتش افغانستان در برابر طالبان و استقرار بسیار سریع طالبان در این کشور بود. آمریکایی‌ها در این رابطه لطمه حیثیتی جدی خوردند هرچند به هدفشان که خروج با کمترین تلفات بود رسیدند. اما آنچه در ایران جناح تندرو تلاش زیادی کرد که پنهان کند موقعیت ایران به عنوان مهمترین بازنده این تحولات در منطقه بود. ایران که تا ۱۵ سال پیش تاثیرگذارترین کشور منطقه در تحولات افغانستان بود،‌ در مدیریت تحولات این کشور پس از خروج آمریکا هیچ نقشی نداشت و تقریبا بکلی حذف شد.

او در بخش دیگر این سخنرانی تصریح کرد:« اگر دیپلماسی منطقه ای در وزارت خارجه بود،‌ ایران می توانست به موازات مبارزه رزمندگانش با داعش، با جامعه جهانی تعامل کند و بدون کمترین تغییری در سیاست های نظامی خود،‌ نقش خود را به عنوان یک بازیگر جهانی در مقابل تهدید ترورسیم داعش بالا ببرد. جایگاه نظامیان خود را به عنوان نجات بخشان جهان از تهدید یک جریان تروریست خطرناک ارتقاء دهد و اجازه ندهد که نهایتا حتی روسیه هم مدعی ضرورت خروج ایران از سوریه باشد. چند سال پیش نوشتم که اگر مبارزه سپاه قدس با داعش با دیپلماسی خردمندانه و فعال وزارت خارجه ایران همراه بود؛ بدون شک سپاه قدس به جای مداخله گر به نیروی نجات بخش جهان از تهدید تروریسم داعش بدل می شد و ایران می توانست با تکیه بر این موقعیت حتی مانع خروج آمریکا از برجام شود.

ولی ما به شکلی عمل کردیم که پایان عملیات موفق ضدداعش نیروهای عراقی تحت هدایت سپاه قدس در عراق با حمایت هوایی آمریکایی‌ها و پیروزی نیروهای تحت فرماندهی سپاه قدس در سوریه با حمایت هوایی روسیه،‌‌ تقریبا همزمان بود با خروج ترامپ از برجام و راه اندازی مناقشه ضرورت خروج ایران از منطقه با مدیریت اسرائیل.»

«دیپلماسی شجاعت و تدبیر و خردی می طلبد که برای نظامیان در کسوت نظامی ناممکن است. نظامیان به همان اندازه که صلاحیت و شجاعت کنش نظامی دارند فاقد صلاحیت و شجاعت کنش دیپلماتیک هستند. سردار سلیمانی شخصیت بسیار برجسته ای بود ولی در مقام فرماندهی نظامی قادر به کنش دیپلماسی و مذاکره و تعامل نبود. اگر سپاه قدس در جای خود و وزارت خارجه در جای خود قرار داشت همه موفقیت های نظامی در سوریه با مدیریت دیپلماتیک به فرصت ملی در سطح دنیا تبدیل می‌شد.

آنچه در ایران در رابطه با دخالت نظامیان در دیپلماسی انجام می شود واقعا در دنیا بی نظیر است. حتی در مواجهه قدرتمندان جهان با دشمنانشان نیز بی نظیر است. نوعی انزواطلبی کور و ماجراجویانه است که جز خسارت برای کشور چیزی ندارد. در جهان دشمن ترین کشورها،‌ بیشتر دیپلماسی خود را صرف مدیریت روابط و کنترل دشمنی ها از طریق دیپلماسی می کنند.»

متن کامل این سخنرانی در لینک زیر: http://emtedad.news/?p=4579

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

2 آبان 1400
سیلی سرهنگ به سردار (مراسم معارفه استاندار نظامی در آذربایجان شرقی)

مراسم معارفه استانداری آذرباییجان و نواختن سیلی بر گونه ی استاندار #زنگ_خطر شکاف کلوپ های درونی قدرت است.
اصول‌گرایان تصور می کردند که با حذف اصلاح طلبان روی آرامش خواهند دید و قدرت برای خودشان بلامعارض خواهد شد.
غافل از اینکه ملک عقیم است و در جنگ قدرت پدر هم بر پسر رحم نمی کند.
هرچه قدرت به گروه یا خانواده یا فرد خاصی محدود تر بشود فساد قدرت و جنگ قدرت و شطرنج خونین سیاست بیشتر و‌ خونین تر می شود.
بزرگترین خیانت مسیولان به جمهوری اسلامی قربانی کردن سیستم به پای فرد بوده است. تمام ارکان قدرت و نهادهای سیاسی مانند ریاست جمهوری و مجلس و شورای نگهبان و قوه قضاییه تبدیل به ساختارهای شکننده و تهی از محتوای اصلی شدند.
باری این سیلی زدن حکایت از مدعیان درونی قدرت دارد که برای سهم خواهی حاضرند به هرکاری دست بزنند.
بزرگ ترین خطر امنیت ملی در همین شکاف درونی قدرت و جنگ‌ قدرت از درون حاکمیت انتصابی باندهای قدرتمند داخل نظام است.
اینها بی تردید به فکر حذف همدیگر و تصاحب قدرت اند و هر گروهی در صدد حذف دیگری است.
نظام سیاسی برای مصونیت از جنگ قدرت باید متصل به مشارکت فعال توده ی مردم و قانون اساسی و ساختار تفکیک قوا و انتخابات آزاد و نهادهای سیاسی منتخب مردم و احزاب سیاسی باشد.
امروزه تنها راه نجات کشور از خطر براندازی از درون و جنگ قدرت کلوپ های منسجم درون حاکمیت انتصابی ورود ملت در عرصه سیاست است.
اگر توده ی مردم وارد بازی بشوند و صندوق رای محل انتقال قدرت بشود و قانون بر رفتارهای سیاسی حاکم بشود ؛ آنگاه افراد و باندهای مافیایی قدرت تحت کنترل حکومت قانون و نیروی لایزال ملت یعنی همان نیزوی لایزال الهی قرار خواهند گرفت.

امروزه نظام حمهوری اسلامی به مرحله ای از شکوفایی و توسعه و‌ مقبولیت منطقه ای رسیده که می تواند تکیه گاه ملل و دولت های خاورمیانه و آسیای مرکزی و شمال افریقا بشود.
اندیشه ی مردم سالاری دینی و مشارکت حداکثری مردم در قدرت و تشکیل احزاب سیاسی راه ثبات و نظام مندی و مهار قدرت مرکزی است.
نسل جدید از طریق فضای مجازی در حال رصد. اوضاع کشور هستند و دنبال عقلانیت سیاسی و آینده ی با ثبات و امید و زندگی هستند.
دولتمردان جمهوری اسلامی اگر متکی به توده ی عظیم ملت نشوند ناچارند باج های گران به قدرت های جهانی بدهند تا چند صباحی بیشتر حکمرانی کنند.
در شرایط کنونی تشدید فشارهای بین المللی و تحریم ها و خالی شدن خزانه و وخامت اوضاع اقتصادی دو راه بیشتر وجود ندارد
یکی روی آوردن‌ به رفراندوم ملی و‌جلب حمایت توده ی مردم
دوم باج دادن به خارجیان و بستن برجام با شرایط بسیار ننگین و سلطه ی خارجی
بیاییم با عقلانیت و مدارا و سعه ی صدر اختلافات داخلی را کنار بگذاریم و خود را برای استقامت و بازی دادن نسل جدید جوان و آگاه مملکت آماده بسازیم.
اگر ایران از مرکز ساختار قدرت عقلانی و سبستماتیک و شفاف و سالم و کارآمد و کادرساز با تولید نخبگان سیاسی از نسل جدید بوجود آورد توان مقابله با فزون خواهی قدرت های خارجی خواهد داشت و الا سیلی زدن سرهنگ بر سردار تبدیل به خنجر زدن و گلوله زدن و جدال درونی قدرت و انحطاط درونی خواهد شد.
https://t.me/joinchat/P-GeI1GiWjJsaB3n

مطالب مرتبط با این پست
This comment was minimized by the moderator on the site

دولت رئیسی پایان عصر دولت ملت را اعلام کرد / رئیس سازمان اداری استخدامی: مبنای ما در حکمرانی مساله امام و امت است

امتداد – گروه سیاسی : لطیفی رئیس سازمان اداری و استخدامی روز سه شنبه 6 مهرماه 1400 در مدرسه «حکمرانی شهید بهشتی» حاضر شد تا در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید مقطع دکتری و دورۀ تربیت حکمرانان جوان شرکت کند.

او در این مراسم پایان نظریه های دولت و ملت را اعلام کرد و گفت: «بر خلاف الگوی غربی که حکمرانی را مبتنی بر Nation State تعریف می‌کند، علی‌المبنا ما با این مشکل داریم و مسئلۀ ما امام و امت است؛ نظریۀ ما نظریۀ اخوت است، نظریۀ ما نظریۀ امر به معروف و نهی از منکر است. این نظریه‌ها یک پدیدۀ اضافی نیست، نظریۀ مبنایی است، یک تکلیف است.»

برپایه نظریه دولت و ملت سازی دو مدل مشهور وجود دارد. در مدل اول ابتدا یک ملت شکل می‌گیرد سپس دولت خود را تاسیس می‌کند و در مدل دوم ابتدا یک دولت تشکیل می‌شود بعد ملت خود را سازماندهی می‌کند. آیا ایران اساسا در چنین مراحلی است؟ یا سالهای سال از آن عبور کرده است؟

در نظام فعلی هر ملتی دولت خودش را دارد. آیا عبور از این تفکر و ورود به عصر حکمرانی امت گرایانه، این نظام را برهم می زند؟ به عنوان مثال قرار است یک عراقی و سوری که به ولایت فقیه معتقد است با یک ایرانی از حقوق یکسانی برخوردار باشد؟

رئیس سازمان اداری- استخدامی دولت رئیسی احتمالا به خوبی تفاوت های میان نظریه های nation stast (دولت و ملت) با نظریه های حکمرانی بر اساس امت و امامت را می داند و از همین رو باید سئوال کرد نحوه حکمرانی این سیستم با سیستم امارت اسلامی طالبان می خواهد آن را در افغانستان پیاده کند دقیقا در کجاست ؟ آیا قرار است قوانین کشور را حذف کنیم و آنطور که گفتند از نظریه اصلی «امر به معرف و نهی از منکر» استفاده کنیم؟ آیا قوانین روابط کار را حذف می کنیم و به جای آن نظریه «اخوت» را به کار می گیریم؟ وقتی گفته میشود «علی المبنا» با این تعاریف «مشکل» دارند به این معناست که قرار است ریشه کل ساختار حکمرانی دولت و ملت زده شود؟
امتداد
@emtedadnet

This comment was minimized by the moderator on the site

چین، ایران را غافلگیر کرد / چرا چین از ایران نفت نمی‌خرد؟

Posted: 23 Sep 2021 08:05 AM PDT

مریم رحیمی

براساس آمار اتاق تهران، صادرات نفت ایران به چین ۹۹ درصد کاهش داشته است.عضو هیات نمایندگان اتاق تهران می‌گوید تحریم‌ها بر روابط ایران و چین هم اثر گذاشته و سبب شده چین از ایران نفت نخرد.

بنا بر آمار اتاق بازرگانی ایران، میزان صادرات نفت ایران به چین در ۷ ماه اول سال ۲۰۲۱ حدود ۱۱ میلیون دلار بوده است. آن هم در حالی که چین تا پیش از این یکی از اصلی‌ترین مشتریان نفت ایران بوده است.

به نظر می‌رسد چینی‌ها در این هفت ماه نفت خود را از مجرای دیگر تامین کرده‌اند. زیرا درست در زمانی که میزان صادرات نفت ایران به چین به ۱۱ میلیون دلار رسیده، عربستان ۲۳ میلیارد دلار نفت به چین فروخته. دو هزار برابر ایران!

تجارت نفتی با چین متوقف شد؟

رضی حاجی آقامیری، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران در همین باره به تجارت‌نیوز می‌گوید: اتفاقی که رخ داده بسیار غیرمنتظرانه بوده و تنها فرضیه‌ای که می‌توان برای آن متصور شد، عدم تمایل چینی‌ها برای خرید نفت ایران است.

رضی میری ادامه می‌دهد: به هرحال چنین اتفاقاتی قطعا پشتوانه سیاسی دارند. احتمالا دلیل عدم تمایل چینی‌ها، سیاست‌های بین‌المللی علیه ایران است. چین قبلا هم نشان داده‌ که می‌تواند از تحریم‌ها تبعیت کند.

البته چین تنها کشور دوستی نیست که به ناگهان سیاست‌های خود را تغیییر می‌دهد. روسیه هم همین چند وقت پیش برای تحویل واکسن‌های کرونا به ایران کارشکنی کرد و با توجه به روابط ایران و روسیه این عمل هم عملی غافلگیرانه بود.

عربستان، بازار را می‌گیرد

رویترز در پایان ماه آگوست گزارش داده بود که عربستان در چند ماه اخیر، بزرگ‌ترین صادرکننده نفت به چین بوده است. بر اساس آمار اداره گمرک چین، صادرات نفت عربستان به چین در این ماه، نسبت به سال گذشته ۵۳ درصد افزایش داشته است.

عضو هیات نمایندگان اتاق تهران توضیح می‌دهد: سیاست‌های اقتصادی مبتنی بر روابط استراتژیک است و چینی‌ها هم از این قانون مستثنی نیستند. به همین دلیل هم نباید به یک کشور وابسته باشیم.

رضی میری اظهار می‌کند: کاهش صادرات ما با وجود امضای قرارداد ۲۵ ساله بسیار دور از انتظار بود. وقتی چنین قرارداد طولانی و استراتژیکی امضا می‌شود، معمولا سیاست‌های عمومی هم در آن لحاظ می‌شوند.

رضی میری می‌گوید: متاسفانه، محتویات قرارداد ۲۵ ساله هنوز هم منتشر نشده است. نمی‌توانیم بگوییم چینی‌ها کارشکنی کرده‌اند یا نه زیرا ما هنوز هم از مفاد قرارداد ۲۵ ساله اطلاعی نداریم.

حالا باید صبر کرد و دید کاهش خرید چینی‌ها از ایران صرفا اتفاقی مقطعی بوده یا این تصمیم نشان از موضع‌گیری خاصی داشته است.

براساس آمار رویترز از گمرگ چین، چین ماهانه ۴۱ میلیون بشکه نفت وارد می‌کند اما کل صادرات نفت ایران به چین در این هفت ماه، به یک میلیون بشکه هم نمی‌رسد.

This comment was minimized by the moderator on the site

‼️ رفیق خوب می خوای روسیه

قفقاز و آذربایجان و ارمنستان
و گرجستان را از ایران گرفت
مجلس رو به توپ بست
حرم امام رضا را مورد حمله و
تعرض قرار داد
امتیاز نفت دریای خزر را
گرفت
ایران را هل داد وسط میدانِ
جنگ سوریه
با همدستی ترکیه مرزهای
تاریخی بین ایران و ارمنستان
را قطع کرد
دست ایران را از صحنه
اقتصادی سوریه کوتاه کرد
جلوی عادی‌سازی روابط
ایران و غرب را گرفت
نیروگاه بوشهر را بیش از
30سال معطل گذاشت و
بدون بازدهی فقط ثروت مملکت
را به یغما برد
به تمام قطعنامه‌های
ضد ایران رأی مثبت داده
به تمام تحریم های علیه ایران
عمل کرده
از توافق بزرگ و استراتژیکِ گازی ایران با اروپا جلوگیری کرد
در تحویل واکسنی که
تعهد داده بود بدعهدی کرد
واکسن آورده ایران تولید کرده
بدون اینکه به ایران بده و
همه را برده مسکو

ولی خوب ، فقط امریکا
قابل اعتماد نیست

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چرا با مبارزین زمان خود، همان ...
دادگاه انقلاب اصفهان توماج صالحی را به اعدام محکوم کرد نگارش از یورونیوز فارسی تاریخ انتشار ۲۴/۰۴/۲۰...
- یک نظز اضافه کرد در مرثیه ایی بر عصر بی پناهی انسا...
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است...