The Latest
زمانی که تو از عدم خشونت گفتی و سردمدار خشونتی همچون امپراطور بزرگ آشوکای جرار و خون ریز و تمامیت خواه را به عنصری آرام و بی خشونت تبدیل کردی، بسیار به تو امیدوار شدم، ولی انگار امروز حتی سلاح قدرتمندی که آشوکای جنگاور را متحول کرد، کارایی خود را از دست داده است و همانطور که می بینی امروز جهان ما را خشونت و خشونت طلبان عرصه ی میدان داری خود کرده اند. شیاطین چنان بر نیروهای اهورایی غلبه کرده و قدرت گرفته اند که وصف آن دشوار است. سابقه داران عرصه خشونت و خشم که هیچ، یاران آرام تو هم سر در خرقه خشونت نهاده اند. نیم نگاهی به میانمار نشانت خواهد داد که عرصه داران خشونت در این نقطه را یاران تو تشکیل می دهند. در اینجا سلاح آهیمسای تو کاملا بی اثر شده و مریدانت روی هر خشونت و خشونت طلبی را سفید کرده و می کنند.
آقای مانبندرا نات روی (1887-1945 ) از شخصیت جنجالی در تاریخ مبارزه هند علیه استعمار انگلستان و از متفکرین هند مدرن است. او یک انقلابی ملی گرا و سوسیالیست بود که در زندگی مبارزاتی خود دوره مبارزه مسلحانه هم دارد و زمانی از مارکسیست های فعال هند بوده است و در رده های این نحله فکری بالا رفته و به مقاماتی هم رسیده و حتی برای مبارزه مسلحانه به امریکای مرکزی رفت تا سلاح لازم را برای مبارزه با انگلیسی ها تهیه نماید. از لحاظ فکری او در مقطعی ناسیونالیست بوده و ایده خاصی ندارد. در مقطعی مارکسیست و سوسیالیست می شود و در مقطعی رادیکال هیومنیزم می گردد، که این آخرین فاز زندگی اوست. حاصل اندیشه ورزی او ترکیب اندیشه لنین، هابز، هگل و حتی اندیشه سودمندگرایی بنتان در او اثر داشته است.
از دهه 1940 به بعد مارکسیسم را کنار گذاشته و به سمت انسان گرایی می رود که این بحث در اروپا در مکاتب آلمان و فرانسه مطرح بود. اگرچه در انسان گرایی مارکسیسم تاکید روی جمع گرایی است ولی در انسان گرایی اروپایی تاکید روی فرد گرایی قرار دارد. این دیدگاه معتقد است که مذهب بهانه یی برای توجیه نارسایی ها و ناتوانی های بشر می باشد و بشر مفهوم خدا را خود خلق کرد تا این نقصانش را توجیه کند. اما روی به معنویت اعتقاد دارد و او معنویت را باعث رشد فرد می داند که به اخلاق گرایی برسد و اخلاق را معادل همان معنویت تعریف می کند.
اگرچه او یک انقلابی مبارز برانداز بود ولی بعدها با مارکسیسم و انقلابات آن مخالف شد. او راه را در اصلاح می بیند و اصلاح را هم از طریق آموزش (Education)، که آموزش هم باید طوری باشد که انسان ها اخلاقی و معنویت گرا تربیت کند.
مشکل او با مارکسیسم این است که مارکسیسم می گوید هدف وسیله را توجیه می کند. او با این ایده مارکسیسم مشکل دارد که برای نفع جمع می توان هر کاری را انجام داد. روی با استفاده از هر وسیله یی برای رسیدن به هدف مخالف است. او می گوید اگر واقعا سوسیالسم معتقد به عدالت (Justice) است نباید برای رسیدن به عدالت از هر وسیله یی استفاده کند. روی این سوال را مطرح می کند که آیا می توان برای رسیدن به هدف عمده اخلاقی، از راه های غیر اخلاقی اقدام کرد؟!! روی معتقد است که برای رسیدن به اهداف عمده صرفا در مواقعی و به صورت موقت می توان اصول را زیر پا گذاشت و ولی اگر کلا برای رسیدن به هدف از هر وسیله ایی استفاده کنیم این نه ممکن است و نه مناسب.
او معتقد است که چنانچه از وسایل نا مناسب غیر اخلاقی برای رسیدن به هدف استفاده کنیم این خود باعث می شود که اخلاق و ویژگی های انقلابی خود را از دست دهیم و وسیله نامناسب و غیر اخلاقی خود باعث شکست هدف درست و مقدس هم می شود؛ و به همین دلیل است که حکومت های سوسیالیستی در جهان کنونی نتوانسته اند در کشورهایی که موفق و پیروز هم بوده اند، عدالت اجتماعی را به ارمغان بیاورند در حالی که شعار و هدف آنان عدالت اجتماعی است؛ و همین عدم موفقیت در به وجود آوردن عدالت اجتماعی باعث سرخوردگی معنوی و عاطفی و تضعیف روحیه ارتش پروتاریایی سوسیالیست ها شده است.
یکی از دلایلی که او در جامعه هند مطرح نشد مخالفت او با عقاید گاندی بود. اگرچه گاهی به لحاظ تفکر به تفکر گاندی نزدیک می شود. روی با نظریه جبر تاریخی (historical Determination) که در سوسیالیسم مطرح است، که انسان را مقهور می بیند و جبر را حاکم، مخالف است. او تاریخ را سابقه مبارزه انسان برای آزادی می داند و معتقد است که تاریخ را انسان ها می سازند و نه این که تاریخ انسان را بسازد.
او در مورد سنت و مذهب می گوید انسان موقعی که در مقابل نیروهای طبیعت خود را ناتوان یافت، تصویر خدا را برای خود ساخت تا این ناتوانی را توجیه کند. ولی وقتی انسان در رنسانس علمی قرار گرفت این رویه را کنار گذاشت. روی در خصوص مفهوم معنویت تحت تاثیر هندویسم بود و آن را قبول داشت. ولی آنچه او را آزار می داد هندویسم جاری بود ولی به اخلاق و معنویت معتقد بود. او در آموزه های ودایی به دنبال اخلاق بود ولی در عین حال معتقد بود که خدایان ساخته دست بشرند. روی معتقد بود که انسان به جای پناه بردن به خدایان می تواند به دامن علم و معرفت پناه ببرد.
روی هم نه به مذهب و نه به مارکسیسم اعتقاد نداشت و لذا نیوهیومنیزم را مطرح کرد که از طریق دانش علمی و تجربه اجتماعی غنی و تقویت و پرورده و چاق می شود و ایده ال این هیومنیزم را در اشتراک منافع، قلمروی از برادری انسان های آزاد که معنی جامعه سالم و بهتر در آن تحقق می یابد می دید. انسان هایی که از لحاظ اخلاقی و معنوی آزاد باشند. فرد گرایی مبنای اندیشه روی است. جامعه انسانی یک جامعه معنوی است که از خرافات دور است و در آن اخلاق حضور قوی دارد. او با فرهنگ غرب مخالف بود و معتقد بود که به انسان ها اجازه نمی دهد که فردیت خود را بروز دهند. او شورا را که از پایین شکل گرفته باشد را مبنا حاکمیت می داند. جامعه او یک جامعه جهانی است و محدود به مرزهای ملی نمی شود، محدود به هیچ مکتبی نیست و معنویت، اخلاق، فردگرایی و خردگرایی و علم و معرفت بنای کار جامعه اوست.
او در پاسخ به این که اول ایده یا ماده؟ ؛ پاسخ می دهد که انسان یک موجود اخلاقی است و مادی نیست. مارکسیسم و کپیتالیسم به نیازهای مادی و بیولوژیک انسان می پردازند و این در حالی است که ایده و اخلاق قبل از آن وجود داشته است. تفاوت فرد گرایی روی و غرب هم از همین نقطه سرچشمه می گیرد که فردگرایی روی هم مادی و هم معنوی است ولی فرد گرایی غربی تنها مادی است؛ و در فرد گرایی روی فرد اهمیت دارد ولی در فرد گرایی غرب این سازمان است که اهمیت دارد.
این نیز در تفاوت هندویسم و سوسیالیسم باید گفت که در هندویسم فرد محدود به کاست است ولی در سوسیالیسم فرد محدود به کلاس اجتماعی است. در حالی که کنگره هند یک تشکیلات سوسیالیستی بود و در صحنه مبارزه حضور داشت، روی به سوسیالیسم حملات شدید داشت و در همان حال به هندویسم و ملی گرایی هم می تاخت و همین باعث شدکه روی نتواند در جامعه هند که مغلوب این دو بود، جایی برای خود باز کند.
واحد تحلیل در تفکر روی فرد انسان است و نه جامعه و نه کاست. آزادی روی از آزادی فرد آغاز می شود. روی با کمونیسم و سوسیالیسم مخالف است که در این نظامات مبنا کلاس اجتماعی است و در حالی که روی افراد را مبنا قرار می دهد. به دلیل رویه حزب کنگره او از آن جدا می شود و جزب خود را تاسیس می کند. او معتقد است که فرد نباید هویت شخصی خود را در جامعه و طبقه گم کند. در دیدگاه او اصالت به فرد داده می شود نه به ملت و نه به کلاس اجتماعی. او مبنای بین المللی نیشن – استیت ها را زیر سوال می برد و معتقد است که هم این نظام و هم جامعه کمونیستی هردو به آزادی فرد ضربه می زند او می گوید دمکراسی واقعی از نظام سوسیالیستی و کپیتالیستی بیرون نمی آید.
موقعی که او به مارکس اعتقاد داشت فکر می کرد که مارکس یک انسان گراست (هیومنیست است) که دغدغه بشر را دارد که سخن از عدالت اجتماعی و استثمار و... می گوید ولی او با آگاهی یافتن به عمق مارکسیسم در دهه 1940 از آن جدا شد و به بطلان این تفکر و اعتقاد بیجای خود پی برد. او معتقد بود که مارکس نقش طبقه متوسط را نادیده می گیرد ولی نقش آنان در جامعه خیلی مهم است و تاکید ناموفق مارکسیست ها روی پروتاریا این را به خوبی نشان داده است. پروتاریا عقب مانده ترین طبقه هر اجتماع است و طبقه متوسط خیلی موثرتر از طبقه کارگر و یا همان پروتاریا هستند. روی بین مارکسیسم و کمونیسم فرق قایل است و کمونیسم را جدای از مارکسیسم می داند. روی می گوید مارکسیسم مالکیت خصوصی را منسوخ کرد تا عدالت اجتماعی بدست آید و هدف توزیع عادلان ثروت بود که به آن دست نیافت و دیکتاتوری توسط مارکسیست ها تنها از افراد گرفته شد و به طبقه منتقل گردید. اقتصاد متمرکز کمونیسم نیز که بیشترین خیر را برای افراد باید به دست می داد نیز ناموفق بوده و نتیجه نداده است.
روی بر این اعتقاد بود که فلسفه نیز باید بر اصول علمی استوار باشد و فلسفه علمی مدرن مخالف هر گونه دوالیسم است. او دین را ناشی جهل می داند. او شدن و بودن را مهم دانسته و شدن را ضرورتی برای بودن می داند و این که باید سیستم اجتماعی بنا کرد که بیشترین آزادی را به افراد جامعه اعطا نماید. ارزشی وجود ندارد که جدای از انسان آن را تصور کرد. ارزش هایی همچون علم، حقیقت، آزادی تنها در کانون زندگی انسان است که معنی پیدا می کنند و پیشرفت جامعه از طریق رشد تک تک افراد آن است که اندازه گیری می شود. حرکت برای تحصیل آزادی (Freedom) و حقیقت (Truth) مهمترین ساختار و اساس روند رشد انسان است. هدف تمام تلاش های منطقی و حساب شده انسان چه در بعد فردی و چه در بعد جمعی، دست یابی و یا افزایش دائمی آزادی است. او معتقد است انسان منطقی، حسابگر و عالم می تواند جهان را بهتر از این که هست تبدیل کند و انقلاب واقعی وقتی اتفاق می افتد که آزادی کامل را برای افراد جامعه به ارمغان آورد. روی دیدگاه مارکس را که انسان را موجودی اقتصادی می بیند را رد می کند و به انسان اخلاقی معتقد است. روی این اعتقاد که اخلاق از مذهب نشات می گیرد را رد می کند و می گوید حتی انسانی وحشی هم فرق بین خوب و بد را می داند و تفاوت حیوان و انسان را در همین درخواست برای داشتن آزادی می داند.
روی معتقد است که برای زندگی اولویتی بالاتر از زیستن نیست و همانگونه که جامعه انسانی با انسان ها ساخته می شود، پس مهمترین وظیفه جامعه نیز خدمت به فرد است و به همین دلیل زندگی انسان، همان دلیل اجتماع انسانی است. تلاش برای زیستن و بودن اولین اولویت انسان هاست. ظرفیت قضاوتی که انسان دارد اساس و اصول اخلاق و ارزش های اخلاقی را تشکیل می دهد. نیاز به همکاری برای رفع نیازهای انسانی، اساس به وجود آمدن اجتماع انسانی است، بنابراین هدف اجتماع کمک به اشخاص است و هر سازمانی که مانع این امر باشد، سازمانی مفید نخواهد بود. هیچ شکی در ضرورت آزادی فردی و رهبری زندگی جمعی وجود ندارد؛ برخی مقررات برای زندگی جمعی ممکن است لازم و ضروری باشد ولی آنها مانع آزادی فردی می شود.
فرد بر اجتماع اولویت دارد؛ و آزادی و توسعه ابتدا به وسیله فرد کسب می شود و هر رفاهیاتی نهایتا به افراد می رسد؛ و نهایتا بهبود جمعی ناشی از بهبود فردی است. هدف آموزش نیز آزادی است. همانطور هدف تلاش محاسبه گر و منطق جمعی و فردی نیز رسیدن به آزادی است. برحسب اصل سوم دمکراسی آزادی فردی تنها هدف جمعی کشور است. منطق خصوصیت اساسی طبیعت انسان است. انسان مهمترین عنصر اجتماع است و او تعیین کننده تاریخ انسانیت است. بنابراین بر حسب اصل سوم نظریه انسان گرایی روی، تنها هدف جمعی و کشوری محقق کردن آزادی افراد است و آزادی بالاترین استاندارد اخلاقی است. روی معتقد است که برای اخلاقی بودن کافی است که انسان باشیم و سلسله ارزش ها با آزادی و سپس اگاهی و در پس آن حقیقت است. به عقیده روی آزادی و خوب بودن نهایتا به هم مرتبطند.
در فلسفه روی "دلیل و منطق" (Reason) نقش اساسی دارد و همین تعیین کننده تاریخ و اقتصاد است که در ایجاد جهان آزاد نقش ایفا می کند. یک نظم اخلاقی نتیجه جامعه نظم یافته بر اساس منطق و حساب و کتاب است. ضرورتا انسان یک موجود منطقی و نهایتا اخلاقی است.
در خصوص آموزش (Education) روی معتقد است که هیچ جامعه ایدالی در سایه عدم حضور افراد تحصیل کرده شکل نمی گیرد. مگر این که مردم قادر به تشخیص بین درست و غلط باشند. روی معتقد است که کسانی که می خواهند دمکراسی را در عملا محقق کنند باید این حس را داشته باشند که دمکراسی بدون تعلیم و تربیت غیر ممکن است. روی تعلیم و تربیت اجباری در دوره ابتدایی را قبول ندارد و هر اجباری را مغایر آزادی می داند و تعلیم و تربیت باد به انسان کمک کند تا منطقی فکر کند و تصمیم بگیرند که مسایل شان را چگونه حل کنند و هیچ دولتی توانایی فراهم کردن چنین آموزشی ندارد. آموزش و پرورش تحت کنترل دولت تنها یاد می دهد که چگونه آهنگ ملی را در زیر پرچم ملی کشور بخوانند و تاریخ ادیت شده و منتخب دولتی کشور مطالعه شود و به موفقیت کشور فکر شود. و هیچ آموزش و پرورش دولتی در هیچ کشور دنیا به معنای واقعی دمکراتیک نیست. روی سه نوع تعلیم و تربیت را نام می برد:
1- تعلیم و تربیت شهروند بودن 2- تعلیم و تربیت سیاسی 3- تعلیم و تربیت آزادی
روی تعلیم و تربیت را اساس دمکراسی و تنها راه ساخت انسان های منطقی می داند. با آغاز فرایند تعلیم و تربیت قدم های دیگر برای بوجود آمدن جامعه دمکراتیک برداشته خواهند شد. او آگاهی مردمی را تنها راه تظمینی در مقابل خطر سیستم های حزبی می داند. تعلیم و تربیت علمی مردم را خود اتکا، منطقی، جستجوگر بار می آورد؛ لذا گروه های سیاسی و احزاب نمی توانند مردم را گمراه کنند. یک تعلیم و تربیت مناسب در مقابل سو استفاده افراد و گروه هایی از افراد، مردم را بیمه می کند. توسعه این گونه تعلیم و تربیت مردم را در مقابل سو استفاده بیمه می کند. رای دهندگان تحصیل کرده می دانند که نباید دوباره به کاندیداهایی که بیشتر به دنبال منافع خود تا منافع جامعه هستند، رای دهند. روی معتقد است که تا زمانی که سطح اخلاق و فرهنگ مردم بالا نیاید، هدف تعلیم و تربیت نیز محقق نخواهد شد. آموزش و پرورش ناشی از سیستم دمکراسی های پارلمانی، تعلیم و تربیت نوع آزادی طلب نیست این یک سیستم آموزش و پرورش بردگی است. این سیستم تعلیم و تربیت هزینه آموزش ابتدایی را فراهم می کند تا مردمی را تربیت کند که از حاکمیت حمایت کنند و نه آزادی افراد.
روی معتقد است که عدالت اجتماعی و برابری بر این که همه افراد باید آزاد و برابر باشند تاکید دارد؛ روی فکر می کند که دمکراسی سیاسی ایدال و مناسب نیست و دمکراسی اقتصادی و اجتماعی نیز به صورت برابری در کنار آن ضروری است. و در خلال یک آموزش و پرورش مناسب است که دمکراسی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی محقق می شود. از نظر روی مهمترین مشکل جامعه مدرن بحران معنویت است و انسان عضو جوامع مدرن ایمان به خود را از دست داده و در گوشه کنار جهان عبادت عده یی به صورت جمعی؛ تبدیل به مذهب شده است و تمام احزاب هم به کرنش در مقابل قدرت روی آورده اند که در آن رهبران سیاسی به عنوان روحانیون مذهبی در آمده اند و انبوه مردم هم کورکورانه به تبعیت از آنان مشغولند. لذا ارزش های انسانی در جامعه مدرن جایگاه خود را از دست داده است. او هدف خود را درخواست برای پاسخگویی اخلاقی می داند. روی انسان را ملاک هر چیزی می داند و او ریشه انسانیت و جهان را سرمایه مشترک انسان آزاد و وحدت یافته می داند که به وسیله تلاش های جمعی انسان اخلاقی رها شده از قیود و انسان معنوی محقق می گردد. اندیشه روی فرضیه ای که معتقد به هدایت انسان به وسیله اعتقادات است، را رد می کند و معتقد است که به صورت پایه هر انسان طبیعتا و اصولا منطقی است و هر انسان می تواند آگاهی لازم را کسب کرده و مسایل فردی و اجتماعی را حل کند. این نگرش اخلاق را اساس تعلیم و تربیت فلسفی می داند و این تا موقعی است که ارزش های اخلاقی بر ارزش های فرهنگی انسان حاکمیت دارد. نگرش روی هرگونه دیکتاتوری و فاشیسم را که در تئوری های انقلابات اجتماعی است، را رد می کند و آزادی و برابری را به صورت همسنگ ضروری می داند. ساده ترین معنی تغییر اجتماعی را ساخت مرد و زن اخلاقی می داند. این نگرش معتقد است که تعلیم و تربیت صحیح به آزادی انسان ختم می شود. جامعه جدید مبتنی بر افراد آزاد، در محدودیت زمان و فضا قرار نخواهد داشت.
+ نوشته شده در شنبه بیست و یکم دی ۱۳۹۲ ساعت 9:44 شماره پست: 381
جامعه شناسی سیاسی بر این باور است که دولت - ملت سازی فرایند پیچیده یی است که در روندی تقابلی بین عوامل و فاکتورهای داخلی و خارجی شکل می گیرد. دولت – ملت ها ساختار سازی منطقی هستند که حول محور یک دولت-کشور (State) شکل می گیرد. فاکتورهایی که در تنوعی از منافع (Interests) و هویت (Identity) تجمع می یابند. مثلت پویای فرهنگ (Culture)؛ قدرت (Power) و اجتماع (Society) در پرتو محیط بین المللی تعیین کننده شرایط آن است. دولت – ملت سازی های نوین که در خلال تحولات اروپا شکل گرفت؛ در جریان دوران کلونی سازی کشورهای دیگر توسط امپراتوری های اروپایی وارد آسیا شد و در مبارزات آسیایی ها علیه این سلطه اروپاییان تشدید و با تلاش نخبگان آسیایی برای مدرن کردن کشورهای شان، دنبال شد.
آزادی در تفکر گاندی به عنوان یک ارزش نهایی (Ultimate Value) به حساب نمی آید و همین شاید یکی از مشکلات تفکر گاندی بزرگ محسوب شود، و این عشق (Love) و عدم خشونت (Non-Violence) است که از ارزش های نهایی در این تفکر این انقلابی هندو محسوب می گردد. گاندی زمانی از آزادی سخن می گوید که تنها موضوع رهایی هند و هندی ها از سلطه انگلیس به میان می آید. او در تعریف آزادی نیز به شیوه خاص مذهب هندو تکیه می کند و آزادی را موقعی می داند که انسان به موکشا (رهایی) دست یابد. در نگرش او سعادت در بالاترین رده ارزش قرار دارد. نظریه گاندی بر فرد گرایی استوار است و معتقد است که اگر تک تک افراد یک جامعه به موکشا و نهایتا به سعادت برسند، جامعه نیز خود به خود به سعادت خواهد رسید و جامعه سعادتمندی ساخته خواهد شد. گاندی معتقد است که انسان آزاد است ولی در محدوده جبر خداوندی عمل می کند و نهایتا هم کاری که خداوند بخواهد پیش می رود (تقدیر). گاندی آزادی را در پهنه اجتماعی دانسته که باید محقق گردد و البته گاندی به حق این اعتراف را دارد که آزادی به صورت مطلق نخواهد بود و نسبی می باشد. حتی عدم خشونت مطلق هم در این دنیا وجود نخواهد داشت و مطلق عدم خشونت وقتی محقق خواهد شد که روح از بدن انسان جدا شود.
ضرورت، کارما، آزادی و جبر و اختیار (Necessity, Karma, Freedom, Determent):
در تفکر گاندی نوعی جبر متافیزیکی وجود دارد. به طوری که گفته می شود که ما در کشتی قرار داریم که آزادی ما محدود و در همین محدوده کشتی خواهد بود که به جای خاصی برده می شویم. آزادی در محدوده ی قانون "کارما" است که معنی پیدا می کند که کارما همان قانون عمل و عکس العمل (Action and Reaction) خواهد بود. تحقق جبر انسان هم در تولد او در کاست (طبقه) خاص است؛ ولی قانون موکشا این راه را برای معتقدین به مذهب هندو باز نگه می دارد و البته این ضرورت زندگی و هدف یک هندوست که از این وضعیت خود را نجات دهد و آینده خود دوباره سازی نماید. هندوها اگرچه ممکن است که نتوانند بین کاست های اجتماعی ثابت اجتماعی خود را جابجا کنید، ولی این ظرفیت در جامعه کنونی و تحول یافته هندو وجود دارد که در کلاس اجتماعی هندوها خود را ارتقا بخشند. کارما را می توان همان زندگی نیز معنی کرد که به انسان این توان و اختیار را می دهد که انتخاب کند که چگونه زندگی کند و همین جاست که تا حدودی آزادی نیز خود را نشان داده و معنی خود را پیدا می کند.
اما چگونه یک اجتماع به آزادی دست می یابد؟ گاندی معتقد است که برای تشویق اجتماع به حرکت در راستای آزادی، ابتدا باید حق اشتباه توسط انسان را به رسمیت شناخت (Right to error). اگر ضرورتی وجود دارد این ضرورت آزادی است؛ انسان در زندگی مختار است و می تواند یک اقدام منفی را انتخاب کند، اما بدتر از آن این است که بشر اقدامی انجام ندهد. انسان آزاد است که انتخاب کند. آزادی را می توان یک پاسخگویی اخلاقی و شخصی دانست. انسان آزاد است که یک ارزش را انتخاب کند. در اینجا آزادی و مسولیت با هم می آیند؛ لذا چون انسان آزادِ در انتخاب ارزش هاست، پس برای آینده خود نیز او خود پاسخگو خواهد بود. اما هر فرد همانطور که در قبال زندگی خود پاسخگوست در قبال جامعه نیز پاسخگو خواهد بود. انسان آزادِ در انتخاب است و لذا نمی تواند فرد دیگری را در قبال انتخابی که کرده سرزنش کند. انسان باید به خالص سازی (Purification) خود تا حدی اقدام نماید که در حیات و تولد بعدی، با انتخاب بهتری برای زندگی جدید مواجه شود. عبادت انسان را خالص می کند و همنطور موارد دیگر ذکر شده از جمله ریاضت، مدیتیشن و... گاندی معتقد است با خالص شدن انسان ها صدای از درون (Inner Voice) او را به انتخاب های بهتر در زندگی اش راهنمایی خواهد کرد. اما باید گفت رسیدن به مطلقِ غیر خشونت آمیز بودن، هنگامی میسر است که موکشا اتفاق بیفتد و آن هنگامی است که مرگ انسان را فرا می گیرد. موکشا آزادی مطلق و شرایط مطلق غیر خشونت آمیز بودن را فراهم می کند.
گاندی معتقد است که دارما (Dharma) یا همان انجام تکالیف دینی است که شرایط را برای ایجاد موکشا فراهم می کند. اما سوال این جاست که آیا انسان آزاد به انجام هر عملی است؟ پاسخ این است که انسان آزاد به انجام هر کاری است. اما این آزادی، آزادی اصیل و واقعی نخواهد بود و از سمت تفریط آن نیز اگر انسان هم عملی انجام ندهد در مراحل انسانی سقوط خواهد کرد.
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم دی ۱۳۹۲ ساعت 17:8 شماره پست: 378
به نام ایزد یکتا، اندیشه های موهنداس کرمچند گاندی (Mohandas Karamchand Gandhi) اوایل قرن بیستم میلادی حرکت آزادی خواهانه هند از استعمار امپراتوری بریتانیا به اوج خود رسید رهبری شاخص مهاتما گاندی بر این جریان و تفکر و روشی که بر این مبارزات حاکم بود، در جهان نوع خاصی از مبارزه علیه نیروهای شرور را به نمایش گذاشت که به نام هند و رهبری مبارزه اش در جهان ثبت شد. این روش بر مبارزه مبتنی بر عدم خشونت و عدم همکاری با دشمن ملت هند استوار بود.
گرو گوبیند سینگ از رهبران سیک ها می گوید
چو کار از همه حیلتی در گذشت حلال است بردن به شمشیر دست
یکی از برهمن آچاریاها (آیت الله های بلند مرتبه هندو) می گوید:
باید با جهان در ارتباط بود و فعالانه در فرایند آن شرکت کرد، ولی نباید در آن هضم شد.
اگر شما از عملی متنفرید نباید شخص انجام دهنده را هدف قرار دهید زیرا هدف قرار دادن فرد مذکور شما را از محدود کردن آن عمل باز می دارد.
اگر انسان جنبه های حیوانی (Animal Passion) وجود خود را کنترل کند به موقعیت "برهماچارایا" (Brahmacharya) یا همان خداگونه شدن، دست خواهد یافت. برهماچاریا نازل بر کنترل افکار، سخن و عمل، تمام احساسات در تمامی زمان ها و مکان هاست. یک عبادت فردی باید از تمامی امیال خالی باشد. گاندی این نوع عبادت را ممکن دانسته است اگرچه اذعان می دارد که خود به این امر موفق نشده است. او ارزش نهایی و عالی (در این جهان و جهان دیگر) را با رسیدن به "موکشا" مرتبط است و حقیقت (Truth) را همان ارزش نهایی (Ultimate Value) دانسته است.
عدم خشونت گاندی مفهومی است که از عشق سخن می گوید اما دایره این مفهوم از خشنونت های جسمی و فیزیکی فراتر است. به گفته گاندی اصول عدم خشونت به وسیله هر تفکر شیطانی صدمه می بیند که از آن جمله می توان به تنفرهای غیر ضروری، دروغ گفتن، آرزو کردن مشکل برای هر فرد دیگر؛ می توان اشاره کرد.
عشق بنیاد عدم خشونت گاندی است هر عمل غیر خشونت آمیزی باید خصوصیت عدم تنفر (Hatred) و خالی از هر شکل بدخواهی (ill-will) باشد، در این تفکر حتی دشمن نیز باید با خیرخواهی (goodwill) و احترام (Respect) و هواداری و مهر (Sympathy) شما مواجه گردد. عشق به انجام دهندگان اعمال خلاف (Wrong-doer) هم حتی توصیه می شود و لازم شمرده می شود که البته به معنی موافقت با عمل بدشان نیست و نباید به تقویت عمل بد آنان منتهی گردد.
بی عدالتی باید در هر شکلی با مقاومت طرفداران عدم خشونت(Satyagrahee) مواجه شود که این همان ساتیاگراها (Satyagraha) می باشد. گاندی معتقد است که حقیقت (Truth) باید با زبان فاخری (Gentle Language ) بیان گردد و اگر فردی توان سخن گفتن به این زبان را ندارد، بهتر است که آن را عنوان نکند. نیت (intention) نهفته پشت اعمال مهمترین موضوع است. گفتن دروغ مصلحتی (White lie) هم توسط گاندی به رسمیت شناخته شده است.
عدم خشونت (Non-Violence) به عنوان یک ارزش نهایی و جاودان
در اندیشه گاندی بزرگ عدم خشونت مفهومی اساسی است و به عنوان یک ارزش نهایی محسوب می شود. در این اندیشه خشونت حتی در حد کشتن نفس انسان نیز در جایی خود عدم خشونت تعبیر می شود. او معتقد به وحدت جهان می باشد و این که جهان قسمتی از وجود خداوند است. گاندی به وداها (Vedas کتب مقدس هندو) اعتقاد دارد ولی این اعتقاد بر اساس دکترین کارما (Karma) می باشد. در فلسفه "عدم خشونت" گاندی در سه حالت می توان اقدام به کشتن نفس کرد و مجوز آن وجود دارد و کشتن در این موارد عمل خشونت آمیز تلقی نمی گردد:
اول) برای حفظ بدن با هدف ماندن و رسیدن به موکشا، زیرا می توان از بدن (ریاضت کشنده) استفاده کرد و به موکشا رسید لذا برای حفظ این بدن که چنین ماموریتی را می تواند انجام دهد، کشتن مجاز می شود مثل کشتن حیوانات موزی، میکرب ها و یا حتی کشتن دیگران که خطری برای جان ما می شوند.
دوم) موقعی که عده یی تحت حفاظت شما هستند در این موقع برای محافظت از آنان کشتن مهاجم به جمع شما مجاز می شود.
سوم) کشتن خود برای رهایی خود، مثل کسانی که امیدی به بهبودی آنان نیست و برای رهایی از درد و رنج بیهوده و لاعلاج می توانند خود را بکشند.
در اندیشه عدم خشونت گاندی گاهی حتی کشتن به عنوان یک وظیفه تبدیل می شود و آن زمانی است که یک حیوان یا یک انسان دیوانه می خواهد به دیگران آسیب برساند و تمام راه ها را برای توقف آن برویم اگر نشد، کشتنش به یک وظیفه تبدیل می شود. در مورد دیگر چنانچه متجاوزی حمله کند اگر شما به خشونت متوسل نشوی از جماعت "غیر خشونت طلب" خارج شده یی و با بی خشونتی به خشونت طلب ها کمک کرده ایی.
البته گاندی بی خشونتی محض (Absolute Non-Violence) را محال می داند. او راه حاکم شدن جو عدم خشونت در بین مردم، را نیروهای قانونی (legal Force) می داند که وجود نیروهای قانونی بدون خشونت متصور نخواهد بود.
از اهداف مهم گاندی در حرکت خود به تحرک وا داشتن مردم Mass Mobilization)) بود.؛ که این در فرهنگ مبارزاتی امام خمینی (ره) هم به طور فعالی مطرح می شود و در این نقطه گاندی بزرگ و خمینی کبیر با هم اشتراک داشتند. اما تفاوت تفکر گاندی بزرگ و خمینی کبیر در تکلیف گرایی و پراگماتیک بودن بود. تفکر رهبر مبارزاتی هند پراگماتیک بود و به نتیجه بسیار حساس؛ ولی مبنای تفکر امام خمینی (ره) تکلیف گرایی بود و نتیجه به آن شدت اهمیت نداشت؛ البته هر دو تفکر خرد محورند به این صورت که در تفکر امام خمینی (ره) با محوریت خرد و عقل جمعی و فردی روی موضوع کار شدید و جدی کارشناسی شده و تمام جوانب کار سنجیده می شود و حرکت آغاز می گردد و در این زمان واژه ها و مفاهیم دینی مثل توکل وارد شده و بعد از تلاش انسانی و مبتنی بر عقل بشری، نتیجه و برکت کار از خدا خواسته می شود، لذا در روش تکلیف گرا نا امیدی دیده نمی شود.
در تفکر گاندی ارزش نهایی بسیار مهم است و باید گفت که در بستر هندویسم، دکترین گاندی کارایی خوبی از خود نشان داد و مناسب ارزیابی گردید اگرچه ممکن است بخش هایی از آن در بستر اسلام و مسیحیت و... موضوعیت نداشته باشد. تفکر گاندی که از مبانی تفکر خود را از زیربناهای تفکر ودایی و هندو کمک گرفته و اساس خود را بر آن نهاده است، کشتن هر موجود زنده یی را خشونت و ضد ارزش تلقی می کند. اما در مواردی مثل عدم وجود آینده یی برای بهبود یک موجود در حال رنج از درد و بیماری، کشتن آن موجود برای پایان این وضعیت را مجاز می شمارد؛ این کیس در مورد یک گوساله موقعی که او در افریقای جنوبی بوده است انجام شده است. ایجاد درد و رنج بدون نیت های خود خواهانه و شخصی مجاز است که از جمله آن می توان به عنوان مثال به درمان به وسیله جراحی اشاره کرد. این کار خالص ترین نوع عدم خشونت است. در اندیشه گاندی مهمترین شاخص برای تشخیص یک عمل که خشونت بار یا غیر خشونت باشد، در ذیل نیتِ آن عمل نهفته است. عملی غیر خشونت بار است که : بر خشم و خودخواهی خود فائق آییم، بر تمام ترس ها غلبه داشته باشیم.
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم دی ۱۳۹۲ ساعت 14:26 شماره پست: 377
یادداشت مترجم : حدود شش ماه به پایان حاکمیت حزب کنگر هند به نخست وزیری آقای مان موهان سینگ باقی نمانده است که به نظر می رسد دو کشور در حال مهیا کردن شرایطی هستند که طرف هندی سفری به پاکستان داشته باشد؛ لذا سفر آتی مرد شماره دو پاکستان به هند در شرایط حاضر جدای از اهداف تجاری؛ شاید مهمترین دستاوردش همین موضوع باشد که در دو سوی مرزها انگیزه کافی برای این اقدام هم اکنون موجود است؛ زیرا این سفر در آستانه ی انتخابات می تواند برای حزب کنگره هند یک موفقیت و برای نواز شریف در ابتدای حاکمیتش مفید و موثر باشد.
نواز شریف (نخست وزیر پاکستان) در یکی از بزرگترین اقدامات صلح جویانه رو به جلوی خود از ماه مه سال جاری که قدرت را در پاکستان در دست گرفت؛ شهباز شریف (سروزیر ایالت پنجاب پاکستان) را روز جمعه به دهلی خواهد فرستاد. شهباز شریف به عنوان فردی که بیشترین سابقه سروزیری را در بین اعقاب خود در ایالت پنجاب پاکستان دارد؛ به صورت غیر رسمی مرد شماره دو پاکستان و حزب مسلم لیگ پاکستان (شاخه نواز) در نظر گرفته می شود.
دیدار شهباز شریف از ایالت پنجاب هند که همسایه ایالت پنجاب پاکستان می باشد و نشست با همکارش آقای بادل (سروزیر ایالت مذکور) در لودهیانا و در حاشیه بازی کبادی و مذاکره در خصوص موضوع کشاروزی که از شاخص های مشترک دو ایالت در دو سوی مرز دو کشور می باشد، یکی از برنامه های عام این سفر خواهد بود. اما فرای سرفصل های روابط دو ایالت پنجاب هند و پاکستان، کارهای دیگری هم برای انجام وجود دارد، که از جمله آن دیدار با آقای مان موهان سینگ (نخست وزیر هند) است.
در این خصوص گزارشگران پاکستانی از نامه دعوت آقای نواز شریف از آقای مان موهان سینگ برای سفر به پاکستان سخن گفته اند که در این دیدار تقدیم مقامات هندی خواهد شد. دعوت مذکور زمانی صورت می گیرد که دولت حزب کنگره هند در آخرین ماه های خود قرار دارد و انتخابات سراسری هند در پیش است و سایه دو حادثه دیگر بر این دعوت سایه انداخته است؛ اولی در حاشیه ی نشست جانبی مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر اتفاق افتاد که نواز شریف از مان موهان سینگ به عنوان یک "زن دهاتی" یاد کرد و دومین مورد نیز سخن اخیر نواز شریف در ماه جاری که از نبرد احتمالی هند و پاکستان بر موضوع کشمیر سخن به میان آورده است، که به نظر می رسد احتمال این انجام این سفر را با مشکل روبرو می کند.
اما برجستگی موضوعات تجاری و اقتصادی:
مرد قدرتمند پنجاب (شهباز شریف) به عنوان وزیر غیر رسمی تجاری – اقتصادی عمل خواهد کرد. تجارت به نوعی در خون او جاری است آنان به صورت خانوادگی صاحب گروه اقتصادی اتفاق (Ittefaq Group) می باشند که این امر جهت گیری این ملاقات را مشخص خواهد کرد و در این خصوص طرف مقابل وی آقای آناند شرما (وزیر تجارت هند) خواهد بود. آقای شارما امیدوار است که در کارنامه خود موافقت نامه تجارت هند و پاکستان را داشته باشد به همین دلیل نیز او اخیرا نشانه های تمایل خود را برای مقام متناظر خود در پاکستان ارسال داشته است.
نواز شریف این چهره ی تجاری خود و آقای خرم دستگیر خان (وزیر مشاور در امور تجارت) را اعزام داشته تا در ساختمان وزارت تجارت (Udyog Bhawan) هند با سودارسا ناچپن (Sudarsa Natchiappan) تحت رهبری شهباز شریف ملاقات نمایند. به گفته شارما آنان بلافاصله در روز جمعه بعد از بازگشت از سفر آفریقای جنوبی که به مناسبت درگذشت ماندلا، در آن شرکت کرده بودند، وارد مذاکره خواهند شد. روابط تجاری هند و پاکستان در حدود دو میلیارد دلار در سال است که سهم پاکستان از این رقم ششصد میلیون دلار می باشد که شامل بازار سیاهی هم می شود که از طریق دبی در امارات متحده عربی انجام می شود.
"من اغلب تجار پاکستانی را متمرکز بر این تجارت و وضعیت نامتساوی و ارسال غیر مستقیم کالا یافته ام. اما در این دور از گفتگوها یک روند 24 ساعته کار گمرکی در نقطه مرزی واگاه- عطاری (Attari-Wagah) در نظر گفته خواهد شد. در حالی که زمان رسمی کار این نقطه گمرگی مرزی دوازده ساعت در روز است ولی به ندرت این مرز قبل از ده صبح باز می شود و دقیقا ساعت سه و نیم بعد از ظهر نیز بسته می شود، بنابراین صف کامیون ها به صورت کیلومتری در پشت این مرز متوقف می ماند.
پاکستان آمادگی پذیرش دو همکار بزرگ تجاری یعنی هند و چین را در همسایگی خود دارد که از این قبال مصرف کنندگان آن سود خواهند برد. در این زمینه آقای عشرت حسین از اقتصاد دانان مورد احترام و رییس انستیتو مدیریت بازرگانی کراچی عنوان داشت :
"پاکستان تراز منفی بازرگانی با هند و همچنین با چین دارد، و مازاد تجاری با دیگر کشورها ... اما آزاد سازی تجاری بدون شک مصرف کنندگان داخلی را منتفع خواهد کرد از آنجا که قیمت تولیدات پایین آمده و تنوع انتخاب مصرف کنندگان نیز افزایش می یابد؛ که اگر از فساد جلوگیری شود؛ این همچنین درآمد کمرکی اضافی را برای پاکستان به ارمغان خواهد آورد. در میان دیوارهای محافظت کننده اقتصادهای منطقه یی، دو کشور می توانند تخصص هایی در زمینه های زیر بخشی اقتصاد از این قبال بدست آورند. مضاف بر آن تقویت تجارت دوجانبه و منطقه یی باعث کاهش اثر شوک هایی اقتصادی بازار جهانی بر هر دو کشور خواهد شد."
مجید عزیز بلگموالا (رییس سابق اتاق بازرگانی کراچی) همچنین به نیاز به ارتباط عمیق تر ترابری واگن های ریلی، کشتی رانی و سفرهای هوایی و همچنین تسهیل روادید اشاره داشته و پایان شرایط موجود با هند به عنوان بهترین کشوری که توسط پاکستانی ها ترجیح داده می شود، را خواستار شد.
تا مهیا شدن چنین شرایطی، باید ارتباط موبایل در دو سوی مرز تامین گردد؛ در حالی که کارت های اعتباری بین المللی در مناطقی دور دستی همچون جنوب سودان مورد احترام و مقبولیت است؛ در پاکستان این کارت ها بلا استفاده می باشد. گرچه سفیر مناسبی همچون راگهاون (TCA Raghavan) را در اسلام آباد داریم؛ ولی هنوز یک مکانسیم مدرن و قانونمند رژیم روادید بین دو کشور نداریم. چارچوب متمدنانه روادید چندین بار ورودی موجود است اما فقط برای متقاضیان با سن بیشتر از 65 سال و متاهل که همسری از کشور دیگری اختیار کرده اند و یا کودکان زیر دوازده سال. تورهای منتخب تا 50 نفر در یک گروه برای سی روز روادید یکبار ورود را دریافت می کنند. هند بیست گروه فعال در توریسم را به همین منظور انتخاب کرده است که پاکستان همین مقدار را هم انجام نداده است.
ترجیح بند گفته ی پاکستانی هاست که هر موقع حادثه تروریستی در هند اتفاق می افتد هند از دیو ساختن از هر پاکستانی خود داری کنند. این یک پاکستان متفاوت است، که برای اولین بار یک حاکمیت غیر نظامی و متمدن جایگزین دیگری شده است (انتقال دولت از حزب مردم به مسلم لیگ). حتی ارتش و سرویس اطلاعاتی ISI پاکستان در مرزهای ما به عنوان تروریسم و خطر رکود اقتصادی در نظر گرفته می شوند و میان صاحب (نخست وزیر پاکستان) از دو طرف درخواست پاسخگویی می کند. توصیه یی که آقای مجید هم در خصوص وجه عمیق تر آن یعنی ترتیب دادن اتاق ملاقات برای واحدهای کوچک و متوسط دو کشور (SMEs) پیشنهاد می کند که فردی بین هند و پاکستان فرود نخواهد آمد الا مراکز آزاد تجاری (SEZ) بین دو کشور. هیات های تجاری زیر چترهای متفاوت در حال گذر از مرزها هستند. یک نمونه اساسی در این خصوص هیات تجارت مشترک هند و پاکستان می باشد که توسط آقای یاور علی رییس گروه نستل (Nestle) پاکستان و سونیل خان مونجیل رییس گروه هیرو (Hero) هدایت می شوند. کادر واکنش سریع کشاورزی آین گروه در همان روزی که آقای شهباز شریف در لودهیانا حضور دارد؛ ملاقات های خود را در همانجا هم زمان به انجام می رسانند.
نویسنده این مقاله روحیت بنسال (Rohit Bansal) می باشد که رییس اجرایی و قائم مقام گروه استراتژی هند و مشاور گروه همورابی و سلیمان است.
مترجم : سید مصطفی مصطفوی (کارشناس مطالعات هند) منبع : روزنامه پایونیر هند چهارشنبه یازده دسامبر ۲۰۱۳
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:7 شماره پست: 361
هو القهاز نزدیک به دو دهه است که هند به توسعه روابط خود با کشورهای جنوب شرق آسیا که در قالب گروه" آسه آن" گرد آمده اند در چارچوب این سازمان و انفرادی ادامه می دهد که این روابط تا کنون به صورت تجاری خود رابه خوبی نشان داده است ولی به نظر می رسد که هند در حال بر داشتن قدم هایی به جلو برای اضافه نمودن روابط نظامی با این کشورها می باشد. منطقه یی که در سایه رقابت بین چین و امریکا در صحنه شرق آسیا و به واسطه اختلافات ارضی چین با همسایگانش زمینه بیشتری برای هندی ها فراهم نموده است؛ اکنون کشورهای جنوب شرق آسیا متناسب با مسایل منطقه خود و به فراخور توانشان به نوسازی پتانسیل های نظامی خود خصوصا توان دریایی و موشکی تاکید دارند. سایه تهدید برخورد های نظامی در منطقه دریایی مذکور پیرامون جزایر متعدد مورد مناقشه؛ بازاری را به وجود آورده است که هندی ها نیز به سهم گیری در این بازار می اندیشند و سعی دارند بعد دیگری به ابعاد روابط خود با کشورهای "آسه آن" از طریق فروش سلاح بیفزایند. در این مقاله نویسنده به موارد نظامی ارایه شده توسط هند در نمایشگاه نظامی سئول پرداخته و به علت و علل و موانع روابط نظامی هند و "آسه آن" اشاره دارد.
هند در سایه سیاست "نگاه به شرق" خود، در حال برداشتن قدم هایی است تا حضورش را در بازار فروش سلاح به کشورهای جنوب شرق آسیا افزایش دهد. اواخر اکتبر گذشته سازمان تحقیق و توسعه دفاعی (DRDO) هند و همکاران صنعتی داخلی اش، برای اولین بار یک سری از تولیدات نظامی خود را در خارج از هند، و در یکی از سالن های خاص نمایشگاه ADEX-2013 سئول (کره جنوبی) به نمایش گذاشتند. گزارش هایی همچون فروش سیستم های بومی و پیشرفته ردیابی دریای سونار (sonar) به میانمار (همسایه هند) و همچنین گفتگو با فیلیپینی ها در خصوص فروش دو ناو فریگیت (frigate)؛ در کنار هم، این را به ذهن متبادر می سازد که هند در حال حرکت سریعی برای گذر به فرای روابط موجود با کشورهای "آسه آن" می باشد، که هم اکنون روابط نظامی آنان با هند بر پایه تعمیر، نگهداری و آموزش نظامی با معدودی از آن کشورها است.
طبیعتا به نظر می رسد که عرضه و خریدهای نظامی کنونی و آینده نزدیک کشورهای عضو "آسه آن" از هند بر مواردی از تولیدات ساخت داخل هند استوار خواهد بود، که کشورهای عضو سازمان مذکور به صورت انفرادی بر آن تمرکز خواهند کرد. وجود فاکتوری به نام چین در این رابطه، کشورهای "آسه آن" را به انتقال مواردی رهنمون خواهد کرد که بیشتر به نیروی دریایی آنان مرتبط بوده و از سوی دیگر نیز روابطی که هند بر مبنای عرضه محصولات دفاعی مختلف با اعضای مختلف گروه "آسه آن" دارد بر اساس روابط عملگریانه ی دوجانبه با کشورهای عضو سازمان مذکور خواهد بود، تا روابطی که از کانال گروه منطقه یی "آسه آن" و در چارچوب آن رژیم جمعی برای خود تعریف می کند.
مادامی که بحث سیستم های ردیابی دریایی (سونار) و سلاح های آماده ارایه مطرح باشد، پایه اصلی خواهد بود که برای عرضه زیر سیستم ها نیز بوده و با دیگر بازیگران این عرصه ارتباط خواهد یافت؛ و لذا هند نیاز خواهد داشت که با کشورهایی همچون امریکا و روسیه در این رابطه هماهنگی نزدیکی داشته باشد و در عین حال این کیس ضرورت ورود به سیستم های مختلف کنترل صادرات سلاح را برای هند به وجود می آورد.
انتخاب سئول برای اولین نمایش جدی تولیدات سازمان تحقیق و توسعه دفاعی هند در خارج از کشور، نشانه یی از روابط در حال رشد بین هند و کره جنوبی است (که بحث فروش های نظامی هند در جنوب آسیا را نیز به جلو خواهد راند)؛ همچنین این امر نشان دهنده هدف قرار گرفتن توسعه مدل روابط دفاعی هند با کشورهای "آسه آن" در راستای "سیاست نگاه به شرق" هند می باشد. همچنان که آقای اویناش چاندر (Avinash Chander) مشاور علمی وزیر دفاع و دبیر مرکز توسعه و تحقیق وزارت دفاع هند در حاشیه نمایشگاه ADEX-2013 سئول عنوان داشت :
"حضور ما در سئول فرصتی جهت یافتن همکار برای بخش تحقیق و توسعه (وزارت دفاع هند) در راستای تولید و همچنین ایجاد پتانسیل های صادراتی خواهد بود. سیستم های دفاع هندی و ظرفیت های تولید آن به بلوغ لازم رسیده اند. ما قصد داریم نه تنها سازمان توسعه و تحقیق دفاعی، بلکه تمام ظرفیت های دفاعی خود را که در حال ظهورند را به این میدان بیاوریم."
اکنون برخی از سیستم های توسعه یافته که در سئول به نمایش گذاشته شده اند از انواع صادراتی حس گرهایی دریایی هستند که در بین نظامیان هند مورد استفاده قرار می گیرند. یک مثال آن سیستم های تولید سازمان تحقیق و توسعه دفاع به نام hull-mounted sonar (HUMSA) که برای توسعه ناوهای فریگیت کوچک و شناورهای برون ساحلی (OPVs) کوچک مناسب است. از سوی دیگر آنطور که گزارش شده تعداد متنابهی از سیستم های HUMSA برای ناوگان میانمار صادر شده است و به نوسازی ناوگان برون ساحلی و اندازه متوسط این کشور از این طریق اقدام شده است. این سونار ها همچنین قسمتی از سری بزرگتری از سونارهاست که به میانمار عرضه شده است، که در گذشته شامل رادارهای رهگیری نوع BEL-built RAWL-02 Mk III L-band 2D و سیستم های ناوبری تجاری که توسط سری جدید ناوگان Aung Zeya کلاس فریگیت مسلح شده و مخلوطی از سلاح های روسی و چینی در آن به کار برده شده است. ناوهای Aung Zeya از نوع ناوهای حمله اولیه می باشند که مسلح به موشک های ضد کشتی روسی KH-35 Uran می باشند.
اهمیت فروش سلاح و سیستم های ساخت هند به میانمار موقعی روشن تر می شود که بدانیم که میانمار در یک مسابقه تسلیحاتی با بنگلادش جهت نوسازی نیروی دریایی قرار دارد که از سال 2008 به دنبال رویاروی ناوهای آن دو کشور شروع گردید که در این رویارویی نیروی دریایی میانمار ظهور خوبی نداشت. این رویارویی ضرورت توسعه ناوگان سطحی میانمار را برایشان در سطحی برابر ناوهای بنگلادشی را روشن کرد. رویارویی سال 2008 بین دو کشور نهایتا با پادرمیانی چینی ها که همچنان به عنوان اولین عرضه کننده تجهیزات نظامی دریایی به دو طرف می باشد، به پایان رسید؛ اما از آن زمان به بعد میانمار تلاش مضاعفی را در راستای تنوع بخشیدن حمامیان خارجی سیستم دریایی خود نموده است؛ این در حالی است که وابستگی بنگلادش به چین در این زمینه افزایش یافته است. نیروی دریایی میانمار خصوصا از اهداف بنگلادش برای دستیابی به زیردریایی ها از طریق چین نگران می باشد این در حالی است که میانمار از لحاظ تجهیزات نظامی ضد زیردریایی ضعیف است و در اینجاست که فروش سیستم های رهگیری سونار دریایی توسط هند به میانمار اهمیت می یابد.
ژنرالThura Thet Swe به عنوان معاون فرمانده نیروی دریایی میانمار در سفر ماه جولای خود به هند یک درخواست مستقیم برای همکاری در زمینه شناورهای برون ساحلی و همچنین عرضه حس گرهای دریایی و دیگر لوازم نظامی که بتواند نیروی نظامی میانمار را در سطح لازم برای مواجهه مهیا سازد، داشت. روشن است که یانگون (Yangon) انتظار دارد که ناوگان و حس گرهای دریایی داشته باشد که از سیستم های با اصالت چینی و آنچه که بنگلادش در اختیار دارد متفاوت باشد. سفر معاون نیروی دریایی میانمار آقای سو به هند قبل از تمرینات نظامی- دریایی دوجانبه هند و میانمار صورت گرفت که برای اولین بار در خلیج بنگال صورت می گرفت. تمریناتی که شامل موارد دیگری هم بود از جمله حرکت در نزدیکی جزایر کوکو (Coco) که برای مدت های طولانی توسط هندی ها مشکوک به تجهیز به امکانات جاسوسی ساحلی SIGINT چینی ها بود.
کشور دیگر در انتهای جغرافیای آسه آن، فیلیپین است، ملتی دیگر در بین کشورهای "آسه آن" که روابط نزدیک نظامی را با هند برای خود ترسیم کرده است. سفری که علاقه به توسعه روابط دوجانبه ی بیشتر بین دو کشور را نشان داد، سفر اواخر ماه اکتبر گذشته وزیر امور خارجه هند آقای سلمان خورشید بود که در خلال این سفر امکان ارایه دو ناو فریگیت به نیروی دریایی فلیپین در آن با همتای فیلپینی در مانیل طرح گردید و پیرامون آن گفتگو شد. این موضوع قبلا در خلال دومین نشست کمیته همکاری های دفاعی مشترک هند و فیلپین در دهلی نو مورد مذاکرات بیشتر قرار گرفته و به نظر می رسد در آینده نزدیک محقق شود.
نیاز فیلیپین برای مدرن سازی ناوگانش شاید حساس تر از موضوع کشور میانمار باشد؛ از آنجا که فاکتور چین در این زمینه وجود دارد که محافظت فیلیپین از سرزمین های مورد اختلاف جزیره یی با چین یک نیاز مستقیم به امکانات رو سطحی را برای فیلیپینی ها برجسته تر نموده است. بازدید های بندری و تمرینات عبور و مرور توسط ناوگان دریایی هند در طول سال های گذشته این فرصت مناسب را به ناوگان دریایی فیلیپین داد تا نظری هم به کشتی های جنگی ساخت هند داشته و منفعت خود را در دریافت آن ها ببینند. بنابراین درخواست برای اطلاعات از ناحیه فیلیپینی ها برای دو فروند ناو فریگیت مخصوص و تسلیح شدن آن ها به سلاح هایی شامل موشک های کروز ضد کشتی با برد 50 کیلومتر و زیر سرعت صوت و موشک های خیلی کوتاه برد (نزدیک شش کیلومتر) سطح به هوا (سام)؛ طرح گردد.
البته در حال حاضر صنعت بومی هند نه توان ساخت و نه توسعه موشک های ضد کشتی با سرعت کمتر از صوت و یا توسعه موشک های برد کوتاه سام بومی را ندارد؛ بنابراین امکان فروش ناوهای فریگیت به وسیله هند به فیلیپین تنها با کمک و همکاری طرف سومی میسر خواهد بود که روابطی دایر با هند در مرحله کنونی داشته باشد تا قابلیت ارایه این محصولات را به هند بدهد. هم اکنون هند از دایره رژیم های کنترل فروش تسلیحات به رهبری امریکا خارج است. در این حالت به صورت طبیعی اسراییل به ذهن می آید که می تواند نیاز مانیل را در این زمینه تامین نماید.
تمایل فیلیپین برای داشتن این گونه ناوها همچنین نیاز زمانی 1460 روزه و یا 48 ماهه برای ساخت آنها و این که تنها لنگرگاه کشتی سازی که برای چنین پروژه یی ساخته شد و مناسب می باشد طی ده سال گذشته ساخته و مزایده گذاشته شد. نیازهای بعدی نیز به این معنی است که یکی از واحد های کشتی سازی غیر نظامی هند مزایده این درخواست فیلیپینی ها را عهده دار شود. اگرچه موارد غیر نظامی نیروی دریایی فیلیپین به دست بخش خصوصی کشتی سازی هند افتاد که یک بخش در حال ظهور می باشد ولی این نکته نیز قابل توجه است که ده سال گذشته هیچکدام از آنها چنین پروژه یی را کامل نکرده اند. موفقیت هند در کسب این درخواست فیلیپینی ها به این معنی خواهد بود که نیروی دریایی فیلپین باید خوشحال باشد که کشتی هایش می توانند در زمان مقرر چهل و هشت ماهه که اخیرا سفارش داده شده، توسط کشتی سازی بخش خصوصی هند ساخته و عرضه شود. البته ذکر این نکته نیز لازم است که برنامه های توسعه برخی از موارد اخیر کامل شده و در مورد برخی همچنین با بخش های کشتی سازی هماهنگی شده است. در هر صورت طبیعت برنامه های هند برای این پروژه جالب خواهد بود که به تنهایی توسط بخش داخلی هند به انجام نخواهد رسید بلکه طرف سومی نیز در این پروژه ها کمک خواهد نمود.
چنانچه بخواهیم به موضوع سلاح های مربوط به کشتی های نظامی برگردیم، هند می تواند در آینده ارایه موشک های کروز براهموس (Brahmos) سطحی به کشتی های جنگی کشورهای "آسه آن" به عهده گیرد. بنابراین جدای از موضوع به کار گیری تولیدات روس ها که همواره هزینه های لازم برای آن مورد سوال است؛ این نمونه همکاری برای نیروی دریایی فیلیپین در قضاوت پیرامون عرضه این موارد مهم خواهد بود و آنان در این رابطه به قضاوت خواهند نشست و آنان انتظار خواهند داشت که این ظرفیت ها نظامی را با قیمت ارزان دریافت دارند. هند هم به زعم خود انتظار دارد که روابط دفاعی خود را با کشورهای "آسه آن" برقرار نموده ؛ کشورهایی که هم از اقدامات احتمالی نظامی چین و همچنین قابلیت های نظامی کشورهای منطقه خود بیمناکند.
جدای از هزینه ی نهایی که موضوعی مهم برای کشورهای "آسه آن" (که بودجه متوسطی در این رابطه دارند)، است؛ روابط دفاعی هند با کشورهای "آسه آن" حول موضوعاتی همچون ارایه خط اعتباری و یا احتمال همکاری در تولید و توسعه نیز می چرخد. این کیس خصوصا برای بازیگران مهمتری در "آسه آن" همچون اندونزی و ویتنام مهم تر و مطرح خواهد بود. ویتنام خط اعتباری به مبلغ یکصد میلیون دلار در رابطه با کشتی های برون ساحلی ارایه کرده است و در خواست خود را برای دریافت موشک های براهموس ضد کشتی را نیز طرح نموده؛ همچنان که مالزی نیز به همین صورت است.
در خصوص موشک براهموس باید ازعان داشت که تاکنون هند و روسیه پیرامون صادرات مشترک آن موفق نبوده اند. عدم علاقه روسیه در این زمینه اشاره به حقیقت وجود بازار خارجی موشک های یاخونت یا اونیکس (Yakhont/Onyx) آن دارد که اساس و چارچوب هوایی براهموس از آن نشات گرفته است. در حقیقت روسیه در سال 2011 سیستم های "باستین-پی" را به ویتنام فروخت که از اجزای آن موشک یاخونت می باشد. از سوی دیگر گزارشات اولیه درخصوص فروش موشک سطح به سطح پریتوی (Prithvi) هند به ویتنام نیز محتمل نمی باشد زیرا هند بر عدم عرضه چنین سیستم های خارج از رژیم کنترل تکنولوژی موشکی (NON-MTCR) به خارج از کشور اصرار دارد. بنابراین در سالن نمایشگاه ADEX-2013 هند در سئول موشک های سطح به سطح تاکتیکی پراگتی (Pragati) برد 60 تا 170 کیلومتر به نمایش گذاشته شد که از موشک های سطح به سطح پراهار (Prahar) که در زمره سلاح های ارتش هند می باشد، نشات گرفته است.
این موشک های که بر اساس رژیم MTCR و موشک های بومی که اکنون برای صادرات ارایه گردیده است قدمی مهم به جلو برای فروش کشتی های برون ساحلی و حس گرهای دریایی است که به صورت مجموعه یی ارایه شد. این بدان معنی است که هند اکنون به دنبال فروش سیستم های تهاجمی است که هم فروش آن با همکاری خارجی اش و هم با نظم رژیم های کنترل صادرات از جمله MTCR مغایرت نداشته و به آن آسیب نرساند. بعلاوه موشک سطح به سطح پراگتی، سازمان توسعه و تحقیق دفاعی هند، موشک هوا به هوای آسترا (Astra) و موشک برد متوسط سطح به هوای آکاش (Akash) که در نیروهای نظامی هند مورد استفاده می باشند از موارد مورد توجه نمایشگاه سئول بودند.
تحولات اخیر نشان می دهد که وزارت دفاع هند که اخیرا متهم به قدم گذاشتن در مسیر اضافه نمودن موضوع صادرت نظامی به سیاست "نگاه به شرق" هند بوده است، اکنون این احتمال را نشان می دهد که دوش به دوش وزارت خارجه این کشور در این امر دخیل شده است. فاکتور انگیزشی در این رابطه از موضوع نیاز به روشن نمودن هزینه های تولید و توسعه بومی و برآمدن پرونده رشد صنعت پیچیده نظامی هند به وجود آمده است. وزارت امور خارج هند به سهم خود این فروش های نظامی را نتیجه سیاست نگاه به شرق خود می داند که در طول دو دهه گذشته دنبال شده و توسعه یافته است. این فروش ها موضوع پرونده عضویت هند در رژیم های کنترل صادرات نظامی همچون Waasenaar Arrangement را تقویت می نماید، رژیم های کنترلی که اکنون هند در برخی موارد ورود خود را در این موارد دنبال می کنند. در نهایت نیز آینده روابط نظامی هند با کشورهای "آسه آن" بستگی به این دارد که هند چگونه بخش های داخلی خود را در این رابطه هماهنگ نماید و این که آیا صنعت هند قادر خواهد که موارد را در کنار هم قرار دهد تا به موقع تولیدات سلاح خود را تحویل مشتریان دهد.
مترجم : سید مصطفی مصطفوی (دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات هند)
نویسنده : Saurav Jha تحلیل گر مسایل انرژی و امنیت
آدرس سایت: http://thediplomat.com/2013/11/indias-asean-defense-sales-effort/2/
+ نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 11:51 شماره پست: 358
با ایده هایی ساده تر که از نظرات "اصلاحات اساسی (بیگ بنگی)" ناشی نشده است می توان هند را از توفان های ناشی از عوامل داخلی و بین المللی حفظ نمود. ایده های مختلفی برای نگاه به مشکلات اقتصادی فعلی هند که ناشی از تکرار در کاهش ارزش روپیه (در مقابل ارزهای خارجی) است؛ وجود دارد. کاهشی که ناشی از تورم مداوم و مکرر در چند سال گذشته و همچنین کسری بودجه (CAD) هشتاد و پنج میلیون دلاری (4.5% تولید ناخالص ملی هند GDP) که نیاز است تا در سال های آتی، سال ها سرمایه گذاری کرد و ورود سرمایه داشت، تا به جبران آن دست یافت. توصیف این بحران از طریق تحلیل های سیاسی و اقتصادی مختلف به خودی خود باعث سایه انداختن سو گیری های ایدئولوژیکی در این روند خواهد شد.
مقدمه : کتاب "زندگی من" اثر جواهر لعل نهرو (از رهبران ارشد نهضت آزادی بخش هند و نخست وزیر فقید هند) که توسط آقای محمود تفضلی (چاپ چهارم انتشارات امیر کبیر ۱۳۶۱) به فارسی ترجمه شده است حاوی دیدگاه ها و روایت این رهبر ارشد هندی زاده شده در طبقه "برهمنان" (روحانیت هندو) است که از شرایط و روند آزادی هند از استبداد و استعمار انگلیس می باشد او در این خاطرات که در روند طولانی زندان های طویل و متعدد خود نوشته است از رهبران و مردم هند و مبارزات آنها در دهه های اولیه قرن بیستم سخن می گوید. نکاتی که او از این دوره روایت می کند بسیار جالب توجه و درس آموز است و از آنجا که ما نیز یک انقلاب آزادی بخش و ضد دیکتاتوری را در مسیر حرکت به سوی مردم سالاری و نقش گیری مردم در سرنوشت خود پشت سر گذارده ایم می تواند شایان توجه باشد.
به نام خداوندی که به انسان آزادی و اختیار بخشید
مقدمه مترجم :
پاگیری و تداوم دمکراسی در هند بعد از استقلال این کشور و رهایی آنان از شرایط سلطه استعمار انگلیس،همواره با فراز و نشیب ها و خطراتی مواجهه بوده است. خطراتی همچون جنگ با همسایگان، دوره طولانی حضور رهبران بلند قامتی همچون جواهر لعل نهرو و رهبران متوسط القامتی همچون ایندرا گاندی و دیگران در قدرت و شورش های جدایی طلبانه وسیع و... که بر این کشور پرجمعیت و نسبتا پهناور گذشته است، شیشه عمر دمکراسی نوپای هند را بارها تهدید به شکستن کرد، ولی رهبران عاقل هند در مواجهه با شرایط سخت اگرچه دمکراسی و آزادی های ناشی از آن را گاها تحدید کرده اند لیکن به نابودی آن نیاندیشه اند و خیانت به این دستاورد عظیم انقلاب ضد استعماری خود را در سر نپروانده اند و آن را تا کنون حفظ کرده و از این لحاظ احترام و توجه جهانی را به خود جلب نموده اند. دوره خانم ایندرا گاندی در مسند نخست وزیری هند یکی از دوره های پر تلاطم و برخوردی بود که تحرکات جدایی طلبانه و شورش های اجتماعی او را مجبور نمود تا مدتی دمکراسی هند را تعلیق نماید و فرایند و دستگاه های دمکراتیک را تعطیل کند. در فصل هفتم کتاب دمکراسی نوشته یکی از نویسنده هندی به بررسی این دوره نسبتا طولانی که نهایتا به ترور وی نیز منجر گردید نگاهی داشت و روند دمکراسی در آن دوره را مورد مطالعه قرار داده است که ذیلا عینا ترجمه گردیده است :