مطالب نویسنده

عیدانه اصولگرایانه به چهار سال زحمت ترمیم کنندگان ویرانی ها

عیدانه اصولگرایانه به چهار سال زحمت ترمیم کنندگان ویرانی ها

مصطفوی 20 اسفند 1395 4060 کلیک ها

توپخانه تبلیغاتی جناح سیاسی اصولگرایان به برکت تسلط کامل آنان بر پست ها، تریبون ها و بوق های ملی (مثل صدا و سیما، نمازهای جمعه و جماعت ها، تریبون های ناشی از پست های مادام العمری که سنگر به سنگر تاکنون فتح کرده اند و...) بعد از شکست در ماراتن انتخاباتی ریاست جمهوری تابستان 1392، هرگز از شلیک و آتشباری باز نایستاد، و اصولگرایان پروژه دودآلود کردن فضا برای وادار کردن مردم به توبه و پشیمانی از رایی که به کاندیدای مشترک اصلاح طلبان و اعتدالیون دادند، را دنبال کرده و پروژه ناامید کردن مردم را از راهی که در پیش گرفته اند، آغاز و دنبال می کنند، و با همان اخلاق اصولگرایانه خود! از تمامی امکانات کشور، از جمله آنچه که در حوزه پست ها و بوق های ملی که در اختیار دارند، را برای مقاصد جناحی خود و ناکام کردن دولت در عمل به وعده های انتخاباتی اش، کمال سو استفاده برده و می برند،

بهاری به سبزی بهار، تفسیر سوره پیروزی در بهار 1396

مصطفوی 21 اسفند 1395 4437 کلیک ها

 ایرانیان سه هزار و پانصد سال قبل هوشمندانه سرزمین نجیب زادگان (ایران) را یافته در آن استقرار گرفته و بنایش نهادند، و تقویمی زیبا در تناسب زمان و گردش زمین و آنچه اُرمزد یکتا در چرخش روزگار قرار داد، تنظیم کردند، جشن نوروز (مثل دیگر جشن های باستانی ایرانیان همچون جشن مهرگان) در حساب همین تقویمند، این روزها چرخش زمین، سرزمین آزادگان را در موقعیتی قرار داده است تا گل و ریحان از شاخه های ستبر و زمین های سرد بیرون زنند و ندا دهند که دوره سخت سرما گذشت و نوبت شادی روح نواز بهاری فرا رسید؛ در این هنگامه رستخیز طبیعت که هم اکنون نیز طلیعه داران آن خود را نشان داده اند، به قول استوانه سخن ایران جناب سعدی شیرازی تنها می توان گفت که:  

"منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر آید مفرّح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب، از دست و زبان که برآید، کز عهده شکرش به در آید." آری چگونه می توان شکر این همه نعمت خداوندگار زمین را به جای آورد.

ضرورت هجرتی دوباره، در سخنی با پدر باستانی ام

مصطفوی 25 اسفند 1395 3718 کلیک ها

درود بر تو ای پدر باستانی ام [1] ، که هزاره هاست که ما را ترک کرده ایی و قافله سالاری فرزندانت که اکنون شمارشان به هزاران میلیون رسیده است، را به بازماندگانت سپرده و ایمن شان پنداشته، حماسه هجرت بزرگت را اکسیر تمام دردهاشان شناختی، و آن را به نحو احسن به انجام رساندی و بعد مرارت های بسیار اکنون راحت و بی خیال گذاشته و رفته ایی!

سِرّ بهار، چشیدن می تغییر، بروز مستی هوشیاریست

مصطفوی 29 اسفند 1395 4745 کلیک ها

گاه چنان در سرگشتگی و حیرانی ناشی از خواب و ناهوشیاری فرو می رویم که حتی رشته بدیهی ترین ها را نیز از دست داده، پاسخ روشن ترین سوالات همچون زمان (شب و روز، صبح و شام و...)، مکان و یا هستی و چیستی خود را از دست می دهیم، و پاسخی برای هیچ سوالی نداریم، در اینجا کسی و یا چیزی باید به کمک آمده و شاخص دهد تا خود را دوباره باز یابیم.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در گردن هایی برای دارهایشان، تن ه...
نقطه پیوند جمهوری‌اسلامی با سلفی‌گریِ جهادگرا زمانیکه در برخی رویکردها و برخی مبانی فکری جمهوری‌اسل...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
چرا با دوگانه سازی درباره حجاب مخالفم؟! عليرضا کمیلی کارشناس این مسأله نیستم و اتفاقا آن را امری پی...