مطالب نویسنده

مثلث سیاست، تقوا و اخلاقِ امام رضا (ع) مامون عباسی را رسوا و به زانو در آورد

مصطفوی 22 خرداد 1395 1729 کلیک ها

گرچه متاسفانه ادبیات و هنر ما آقا رضایِ (ع) حضرت موسی بن جعفر (ع) را به "گنبد طلاییش"، "کبوتران حرمش" ، "ضامن آهو شدنش"، "آب گوارای حوض اسماعیل طلاییش" ، "پنجره فولاد بارگاهش" و... تقلیل داده است و وقتی کلمه رضا را می شنویم همانها که در مورد این امام برایمان برجسته کرده اند، در ذهن ها تداعی می شود، ولی آیا این ها فضیلت هایی خاص و قابل توجه برای چون اوست، که چنین امامی به آنها معرفی شوند؟!! البته که نه، و تقلیل ایشان به این موارد ظلمی بیش بر خاندان رسالت (ص) نیست، و بوسیدن درودیوارهای حرمِ امام، حاصل پمپاژ چنین نگرشی به جان عُشاق از مومنین و دوستدارانش  خواهد بود و نتیجه اش نیز متهم شدن به کفر و بت پرستی و شماتت و تمسخرِ توسط رقیب خواهد بود. 

این را باید بخشی از مظلومیت این امام اهل تقوا، عالم، آگاه و بصیر در نظر گرفت، در حالی که عملکرد و عمر شریفش برجستگی های بهتری برای ارایه به دوستدارانش و علی الخصوص بشریت دارد و او خود را امامی مسلط به مذاکره علمی و منطقی، سیاست ورزی مقتدر، واقع بین و در عین حال آرامانگرا، متبحر در گفتگوی تمدن ها، مُتِخَلِق در تحمل مذهبی، باطل کننده سحرِ مکرِ مکاران زمانه و سیاستِ سیاست پیشه گان عصر، اسطوره تقوا، اخلاق و صداقت، همصدا با آسمانیان و در ارتباط تنگاتنگ با آسمان و... به بشریت عرضه کرد.

هماوردی او با مامون عباسی و علمای اهل ادیان دیگر، کلاس بزرگ درس آموزییست برای دست اندرکاران سیاست و گفتگوی بین الادیانی تا درس سیاست توام با اخلاق و تقوا و گفتگوی همراه علم و تحمل بگیرند.
ای کاش بزرگان خود را به آنی بشناسیم شان که هستند.

شهادت امام هشتم، حضرت رضای آل محمد (ع) در یک هماوردی سیاسی با سیاستمدارترینِ از حکام بنی عباس، یعنی مامون اتفاق افتاد و آن هنگامی بود که حریف قَدَر قُدرتش مامون عباسی از شکست های سیاسی خوار کننده و متوالی در برابر این امام که اخلاق و تقوا را در رفتار سیاسی خود حاکم کرده بود، و معجزه خیره کننده یکجا شدن سیاست، تقوا و اخلاق را در چهره بهت زده بندگان خدا که تا آن موقع کمتر این پدیده ها را در کنار هم دیده بودند، نمایان کرد و به جذب بندگان خدا به این نور بدیع منجر گردید لذا مامون عباسی به تنگ آمد و تصمیم به ترور او گرفت تا صورت مساله سیاسیی را که خود برای نابودی سیاسی - اجتماعی امام نوشته بود را با ترور ایشان پاک کند.
شهادت امام هشتم (ع) بر همه ی کسانی که چون او اخلاق و تقوا را روح حاکم بر سیاست ورزی دنیایی خود قرار داده اند، تسلیت باد. ننگ بر آنانی باد که دم از اسلام می زنند و اخلاق و تقوا در سیاستِ شان جایی ندارد و برای حذف رقیب سیاسی خود استفاده از هر حربه ایی را مجاز و مباح می دانند.

 

+ نوشته شده در شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۴ ساعت 10:48 شماره پست: 848

سالروز هجرت تمدن ساز آخرین پیام آور آسمانی (ص) گرامی باد

مصطفوی 22 خرداد 1395 1852 کلیک ها

هجرت یکی از رسوم دیرین بشری است که او برای بهتر شدن شرایط زندگی اش بدان اقدام می کند؛ و آنگاه که تحمیل های غیر قابل تحمل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باعث شرایطی می شود که دیگر تغییر در این شرایط غیر ممکن به نظر می رسد و آنگاست که بشر دست به هجرت می زند تا این شرایط را برای خود بشکند؛ تاریخ رشد و نمو انسان مملو از مهاجرت های بزرگ است و آخرین پیام آور آسمانی حضرت محمد (ص) نیز بعد از 10 سال تلاش برای تغییر شرایط مکه ممکن ساختن زندگی برای پیروانش در آن، بر این سنت دیرین بشری مهر تایید نهاد و آن را امضا فرمودند و به مسلمانان توصیه کردند برای حفظ کرامت انسانی و اعتقادات خود، سرزمین ظلم و کفر را ترک و در یک مرحله به کشور حبشه و در مرحله بعد به مدینه النبی (ص) هجرت کنند و خود نیز در چنین روزی (اول ربیع الاول سال اول هجری) به کاروان مهاجرینی پیوست که از ظلم حکام مکه به این شهر پناه آورده بودند و در پرتو این حرکت تمدن ساز خود پایه گذار سیستم حکومتی شدند که 13 سال پیامبر (ص) خود شخصا هدایت آن را عهده دار بودند و همین خود نمونه بسیار مناسبی از تجربه موفق حکومتِ صالحان بود که برای بشریت به نمایش در آمد، تا الگویی برای انسان صالح و صلح جو باشد.

هجرت را محمد (ص) به ما نیاموخت، اما به صورت امضایی سنتِ رایج بشری را که در طول تاریخ بشر تمدنساز و تاریخساز بود را برای مسلمانان احیا کرد وعملا به یارانش و بشریت بعد از خود یادآور شد که تمدن سازان تن به تحمیل و ظلم نمی دهند و برای دنبال کردن اهداف شان و داشتن زندگی کرامتبار، حتی می توانند زیر سلطه نجاشی (پادشاه مسیحی حبشه) زندگی کرد و تن به خفت تحمیلِ اعتقادات منجمد بت پرستان روزگار را نداد. او به ما یاد داد که همیشه راهی هست که زیر بار ظلمِ ظالمان نرفت و از آن فرار کرد.

 

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۴ ساعت 11:20 شماره پست: 849  

خدا زنده است؟!

مصطفوی 22 خرداد 1395 1834 کلیک ها

شب اول ماه ربیع و در شام غریبان شهادت امام رضا (ع)، مداح مجلس خلاصه ایی از همه آنچه در این دو ماه خوانده بود را برای مجلس اجرا کرد و سینه زنی مفصل و طولانی راه انداخت و جمع را برد کربلا و داستان شهادت حضرت علی اکبر و وداع با امام حسین (ع) را روایت کرد و نهایتا گفت:

"قدر خود و این مجالس را بدانید، نمی دانم از این پس (پایان روضه ها) اگر فردی مشکلی پیدا کرد چه باید بکند؟!!"

خواستم فریاد بزنم و بگویم آقا غصه نخور و با پایان این مراسمات، همچنان خدا زنده است و برای هر کسی مشکلی پیدا شد، خدا در نزدیکترین فاصله، نزدیک تر از رگ گردن هر یک از ماست و می توان در هر لحظه ایی به او متوسل شد و چندان نیاز به مداح، مداحی و مناسبتی خاص در این زمینه نیست.

 

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۴ ساعت 21:48 شماره پست: 850

فعلا ما زمینیان را به آسمان دسترسی نیست

مصطفوی 22 خرداد 1395 5983 کلیک ها

این روزها در نقطه نقطه ی سرزمین های اسلامی و غیر اسلامی تفکراتی خود را نمایان کرده اند که هر کدام داعیه نمایندگی از خداوند دارند و خود را نماینده خدا دانسته و لذا هر یک ریاست بر جهانیان را خاص خود می دانند و در راه کسب، تحکیم و توسعه این ریاست، هر اقدامی را برای خود مجاز دانسته و حتی آن را عین عمل صالح می دانند و جزای این اعمالِ (گاه جنایت بار) خود را بهشت می پندارند و...

اما آنچه از پیامِ ختم نبوت و آنچه از اسلام و روند کار و پایان پرونده وحی دیده ایم این شاید باشد که خداوند با ختم نبوت و وحی نشان داد که دیگر نمی خواهد بشر را از طریق آسمان و دست های مستقیم آسمانی به راهی بیاورد که خود می خواهد و این تصمیم و رشد بشری، این قوانین و سنت خداوندی، این زمین و زمینیان و... هستند که باید راه خود را بیابند و پیش روند و البته اکنون قرن هاست که انسان در این مسیر با همه ی کم و کاستی هایش در حال حرکت آزمون و خطاست و سعی می کند راه خود را در این بین بیابد و در این مسیر به دست آورد هایی (میراث بشری) هم دست یافته است، که بسیار ارزشمند و راهگشاست.
اگرچه حکومت صالحان واقعا منظور و خواست بشر و خداست، و مطلوب هر دو، ولی این که چه کسی از بین ما انسان ها صالح است، چیزی است که فقط خدا می داند و کشف صالح توسط بشر بسیار مشکل و شاید محال است، تنها خداست که آگاه به سِرّ درونِ انسان است و درون افراد بعد از قرار گرفتن آنان بر سریر قدرت است که برای ما مشخص می شود و آن موقع است که می توان گفت آیا طبق اصول حرکت کرده اند و یا نه.
قضاوت در خصوص داشتن شایستگی ها، قبل از آزمون، امری عبث است و معلوم نیست بعد از به قدرت رسیدن همیشه به همان مسیری بماند که باید باشد، و این که آیا منتخب و مکشوف ما بعد از تسخیر کرسی قدرت خود را مقید به اصول و قانونی که باید اجرا کند می داند و در این مسیر خواهد بود و یا خیر و... بعدها مشخص می شود.
لذا بشر فاقد معصومیت از گناه و خطا، قابل اعتماد نیست و نخواهد بود؛ نمونه اش انسان های بزرگی است که در تاریخ اسلام در کنار آخرین پیام آور خداوندی تربیت شدند ولی رفوزه های بزرگ شدند و از صحابه خاص رسول خدا (ص) چه پرونده هایی از جنایات و اشتباهات بزرگ و چه میراث بدی که به جای مانده است و لذا تنها راه برای مبنا یابی تبدیل خواست و انتظارات به قانون و قرار دادن قانون به عنوان مبنا و صراط است و نه این که فرد یا افراد مبنا قرار گیرند، که افراد هر لحظه آماده افتادن به لغزش و انحرافند، حتی اگر انسان هایی پاک بوده باشند.
آنچه می تواند انسان را کنترل کند قانون نوشته شده و ناظرانی بالا دست و قدرتمند است، نه خدا (که بعد از ختم نبوت و غیبت، حداقل تا ظهور منجی کار انسان و جهان را به انسان و سنت خود محول کرده)، و نه حتی قوای درونی انسان که هر لحظه کنترل را از دست آدمی می ربایند و او را به راه شر می برند و این موارد راه تضمین شده ایی برای کنترل انسان بر تخت قدرت نشسته نیستند.
در مورد منجی (عج) هم طبق اعتقاد ما مسلمانان، خداوند منجی (عج) را قرار داد تا هر موقع که صلاح دید اعزام نمایند ولی اکنون حداقل 13 قرن (یعنی سیزده نسل) از غایب شدن منجی (عج) می گذرد و خداوند صلاحی برای اعزام ایشان ندیده است و معلوم هم نیست که مصلحت ظهور منجی ما چه موقع خواهد بود و منجی های مد نظر ادیان دیگر هم به همین سرنوشت دچار شده اند، لذا این ماییم که باید با کمک عقل و وحی راه خود را بیابیم و این راه های زمینی است که در دسترس ماست.

 

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۴ ساعت 14:27 شماره پست: 851  

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
افزایش دزدی در ایران بررسی آمار‌های رسمی منتشر شده نشان می‌دهد میزان سرقت در پنج سال گذشته ۴ برابر ...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
بی‌بی‌سی دروغ می‌گوید، اما... رحیم قمیشی دو روز است روایتی از رسانه انگلیسی بی‌بی‌سی در فضای مجازی...