مطالب نویسنده

وای بر دروغگویان

مصطفوی 22 خرداد 1395 2217 کلیک ها

رمضان بهار قرآن و روزه داران در این ماه به خواندن آن توصیه اکید شده اند و من هم کمافی السابق که از مدت ها پیش سرلوحه مواجهه ام با قرآن شده است، تصمیم گرفتم به جای خواندن متن عربی به زیر نویس فارسی آن بپردازم و ببینم که خدا با بشر چگونه سخن گفته است، ولی وقتی در معانی آن عمیق می شوی در برخی از جاها خداوند با پیام های تازه ای که در لابه لای آیات گذاشته است انسان را میکوب می کند و انگار سخنان تازه ایی است و یا پیش بینی وضعیت حال ما کرده و یا سخنانی می گوید که تا به حال نشنیده ام و حتی برخی از این آیات خواننده را با عقاید قبلی اش مساله دار می کند و چارچوب هایی که سال ها در آن زندگی کردی را ویران و یا متزلزل می کند. اینجا به نکاتی بر می خوردی که انگار اولین بار است که شنیده ایی و انگار تاکنون نه کسی از آن سخن گفته و نه فکرش را کرده ایی که آن در قرآن ببینی. به عنوان مثال آیه 78 سوره آل عمران که می فرماید کسانی از اهل دین و تقوا و کتاب آسمانی چنان سخن می گویند و از آنچه می گویند مطمئن نشان می دهند که انگار تمام حق همین است که آنان می گویند و دیگر هیچ، در حالی که خود نیز می دانند این ها نظرات آنهاست که از زبان شان جاری است. آن را در حالی مُرّ قانون خدا معرفی می کنند که در خوش بینانه ترین حالت اجتهاد آنان از مجموع تعالیمی که تاکنون گرفته اند و دیگر هیچ. و خداوند در واقع شاکی جازدن کلام اینان به جای کلام خود می شود.

1-وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَريقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
(در میان آنان کسانی هستند که به هنگام خواندن کتاب (خدا) زبان خود را میپیچند و آن را دگرگون میکنند تا شما گمان برید (آنچه را که میخوانند) از کتاب (خدا) است ! در حالی که از کتاب (خدا) نیست. و میگویند که : آن از نزد خدا (نازل شده) است و با این که از سوی خدا نیامده است و به خدا دروغ میبندند و حال آن که میدانند (که دروغ میگویند).‏)

 

بدست mostafa111 در ژوئن 22, 2015 | 

+ نوشته شده در یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ ساعت 4:18 AM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

پایه هایم فرو ریخته است

مصطفوی 22 خرداد 1395 1771 کلیک ها

پایه هایم فرو ریخته است، استخوان های سختِ پاهایم که مرا استوار می داشت، دیگر نرم شده و اکنون توان نگاهداشت بالاتنه ی فربه ام را ندارد، تکیه گاه هایی را که محکم و سفتش می دانستم نیز بی اساس و مغشوشش یافتم و از دست داده ام، و حتی سلیمان مان (ع) را نیز که تنها و استوار برعصایی ایستاده بود را نیز موریانه یی فرصت طلب با جویدن عصا نقش بر زمینش کرد، و اکنون دیگر نه از موسی مان (ع) خبری است که عصایش دریایِ خرابی و فساد را بشکافد و راهی گشاید و نه از عیسی مان (ع) اثری دیده می شود تا بر این مردار زندگی دوباره بخشد و با مرگ احمد (ص) نیز انگار او را با تمام میراثش در مدینه به خاک سپردند و ایسم های خود ساخته امان هم هر یک به نوبت امتحان پس داده اند و چهره ی نازیبایشان را به نوبت نشان داده اند و پته ی خود را بر آب ریختند و اکنون دیگر ایستادنم بر زمین نیز سخت و ناممکن گردیده است و لذا چشم به آسمان و ماورایش دوخته ام، و تصور می کنم که تنها در آنجا می توان سکویی محکم برای ایستادن یافت و لذا سر و گردنم را به سوی آسمان استوار داشته ام، اما آسمان نیز حتی از بارش بارانی ساده بر ما خِسَّت به خرج می دهد و ما مانده ایم و یک صحرایی به وسعت اقیانوسی از تنهایی و سرگردانی. 

آنقدر بدون اتکا و سیال شده ام که به سانِ موجی بی پایه و اساس خود را به بادها سپرده و آنها هستند که مرا به هر طرف که بخواهد می برند. هزاران بار به ساحلم کوبیدند و هر بار توبه کردم که دیگر خود را به بادها نسپارم، ولی باز توبه شکسته و به امید مقصدی که یک یک آنان در گوش هایم زمزمه می کنند به راه می افتم ولی هر بار نیز این دیواره ی سخت ساحل است که از خواب خوش امیدواری به بادها بیدارم می کند لذاست که به جای کوهی استوار به بیدی می مانم که این وزش بادهاست که میزان و جهت تحرکش را تعیین می کند و همپای و به ساز بادها می رقصم. 

+ نوشته شده در جمعه دوازدهم تیر ۱۳۹۴ ساعت 10:53 PM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

نتیجه و جهت کار مهم است، مهم!

مصطفوی 22 خرداد 1395 1796 کلیک ها

گفت : فلانجا و فلانی خوب فعالند.               پاسخ شنید: بله اما آنچه مهم است این که این فعالیت شان به کدام جهت می رود، و این است که مهم می باشد! بالاترین و با انگیزه ترین فعالیت ها را اگر در فرهنگ خودمان بخواهیم مثال بزنیم شاید اکثر افراد فعالیت های مذهبی را نام ببرند، ولی در این رابطه باید گفت ای کاش عده ایی از فعالین این عرصه هرگز فعال نبودند، ای کاش عده ایی از سخنوران این صحنه هرگز سخنی به زبان نمی راندند، و ای کاش عده ایی از مسلمانان اصلا بدنیا نمی آمدند که فعال شوند که وجودشان وهن دین، آیین، خدا و ائمه اشان (ع) است. در عین حال این تنها افراد نیستند که فعالند زیرا هرجا که پول تزریق شود فعال می شود و این پول است که فعالیت می کند، پس می توان گفت که این صاحبان ثروتند که فعالند و پول و سرمایه ترزیق می کنند و افراد مجریِ جهتگیری سرمایه دارانند. پس باید اسیر رویه ی کار نبود بلکه ورای شعار و نشانه های ظاهری اش به نتیجه ایی که از فعالیت ها حاصل می شود، در ارزیابی آن توجه کرد.

 

+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۴ ساعت 5:1 PM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

حضرت آیت الله : "ما برای کسی دعوت نفرستادیم؟!!!"

مصطفوی 22 خرداد 1395 1921 کلیک ها

حضرت آیت الله! که عدد تالیفات شما در مباحث دین و شیعه بسیار است و آگاهی شما از دین و آیین از ما بیشتر، از شما بعید است که این مطلب را ندانی؟!! به خدا اینجا مسجد است، یعنی محلی برای سجود و رکوعِ مومنینِ در برابر خداوند یکتا، و به شما،من و هیچ فرد دیگری تعلق ندارد که برای مردم جهت حضور در آن کارت دعوت بفرستیم یا نفرستیم، که اینان به دعوت من و شما در اینجا حاضر نشده اند (که اگر شده باشند وقت خود را تلف می کنند) و صرفا به فرمان خداوند و رسول رحمتش (ص) که اینجا را برای عبادت توصیه کردند، در آن حضور می یابیم. پس باید توجه داشته باشید که حاضرین چه کسانیند و از چه جایگاهی با آنان سخن می گویید و چه نقشی در این مکان دارید.

ما شیعیان شب های (19، 21، 23 ماه رمضان) قدر را به رسم رایج برای مراسمِ احیا (بیداری عبادی مخصوص این شب) در مساجد و دیگر اماکن مقدس حاضر می شویم و بعد از قرائت مناجات "جوشن کبیر" و...، مراسم به اوج خود می رسد و بزرگی به نمایندگی از جمع حاضر، مراسم "قرآن بسرگیری" را رهبری می کند و بعد از ارایه یک سخنرانی با مضامینی که در جهت آمادگی برای اذکار پایانی است، حاضرین را برای دعاهایی که طی آن خداوند را به خودش، قرآنش، پیامبرش (ص)، و معصومین (ع) قسم می دهیم، مهیا می کند تا در نهایت خواسته های خود را در آخر بیان کنیم و... به همین مناسبت هم در شب نوزدهم ماه رمضان در مسجد محله فرشته حاضر شدیم، هنگامه ی سحر بود که آیت اللهِ عزیز و امام این مسجد که تالیفات او درباره دین و... قفسه های کتاب مسجد را فرا گرفته است، بر منبر موعظه قرار گرفت و در همان آغاز حاضرین را توصیه به خواندن نوافل قبل از نماز های واجب کرد، و در ضمن سخن در این باب، از فردی نمازگزار سخن بمیان آورد که به ایشان مراجعه داشته و به خواندن نوافل و... در حواشی نمازهای واجب معترض بوده که "حاج آقا ما آنقدر وقت نداریم که در مسجد صرف کنیم و به واسطه حواشی نمازهای واجب معطل شویم" و پیشنهاد داشت که برای صرفه جویی در وقت ابتدا نمازهای واجب اقامه شود تا به واجب خود برسند و سریعا مردم مرخص شوند تا به کارشان برسند، در غیر این صورت نمی توانند در نمازهای جماعت حاضر شوند؛ که حضرت آیت الله به این فرد پاسخ لازم مبنی بر لزوم نوافل داده بودند و در خصوص تهدید عدم حضور در نماز جماعت هم گفته بودند که برای حاضر شدن در مسجد و نماز "ما برای کسی دعوت نفرستادیم." این مولف کتب دینی گفتند که به موذن و... توصیه کرده اند که طوری ادعیه و اذان و اِقامه را طول دهند که مردم وقت کافی برای خواندن نوافل هر نماز را داشته باشند.

گذشته از این که آیا خواندن نوافل و حواشی اهمیت دارد و یا اولویت به اقامه نمازهای واجب به جماعت و در زمان مقرر است، باید توجه داشت که مسجد خانه خداست و قرار است پناهگاه مومنین و حتی بندگان خدا باشد، گاه مشاهده می شود که برخی (از امامان مساجد، هیات امنا، خدمت گذاران و...) آن را مُلک خود تلقی کرده و انتظار دارند کسانی در آن حاضر شوند که لابد از سوی آنان دعوت شده اند؛ و اینجاست که انسان به یاد گفته فردریک نیچه (فیلسوف آلمانی از مذهب رهیده) می افتد (گرچه منظور او مومنین مسیحی و یا یهودی بوده) که : "برخی هستند که به یک مشت پرهیزگاری خود مغرورند و با اتکا به آن نسبت به همه چیز دست درازی و بی حرمتی می کنند بطوری که جهان غرق در ظلم و جور آنهاست (چنین گفت زرتشت، ص117)." پس بیاییم به خود آییم و اگر دست اندرکار مُلک خدا شدیم بندگانش را از آنجا فراری ندهیم.

 

+ نوشته شده در پنجشنبه هجدهم تیر ۱۳۹۴ ساعت 2:5 AM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در برخورد دوگانه با متهمین، و جام...
آیت الله جوادی آملی: مساله حجاب با سرنیزه حل نمی شود، بگیر و ببند اگر بدتر نکند، یقینا حل نمی کند. @...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
آیا پرونده ‎رضا ثقتی هم مشمول برخورد مؤمنانه شده است؟! (https://t.me/asrefori) رحمت‌‌اله...