اسب سیاست و قدرت را انگار هرگز لگامی نیست، چون بی توجه به هزار چشم ناظر داخلی و خارجی، هر زور و حیلتی برای خود دست و پا می کند، و سعی دارد موانع را از پیش پای خود بردارد و چهارنعل به پیش راند، در حالیکه هدفش رسیدن هر چه بیشتر به قدرت، تحکیم آن، و تضمین تداومش می باشد. در این بین هم که هرچه بر دیگران، اخلاق، انسانیت، ارزش ها و... رفت، ملالی نیست!

مجلس یازدهم را باید حاصل مهندسی انتخابات توسط نظارت استصوابی اعضای شورای نگهبان دانست، نمونه بارز یک "حرام خوری سیاسی" گسترده بود؛ که رقیب سیاسی را به خاطر دفاع تیز و بی پرده از حقوق مردم، سلب صلاحیت کرد تا از رقابت باز بماند، و عیوب آشکار خودی ها را، با پرونده های قطور و رسوای موجودشان نادیده گرفت، و بر صدر نشاند.

در این بی حیایی سیاست پیشگان مادام العمر، نه از ارزش ها چیزی مانده و خواهد ماند و نه از تعهد به اصول با ارزش بازی سیاست، یا اصول ساده و اما بارز و مورد توافق انسانی، که بدان عمل می شد یا نمی شد، منظور بحث نیست؛ اما همه بر لزوم تعهد و عمل به آن توافق داشتند، و در رژیم گذشته و تا همین اوایل انقلاب بر درب ورودی اتومبیل های متعلق به عموم و ادارات نوشته بود که، "وسیله نقلیه عمومی است، استفاده اختصاصی ممنوع" ،

آری جنابان اصولگرای مادام العمر در قدرت! نظارتی که به شما سپرده شده است، یک "قدرت عمومی است، استفاده اختصاصی از آن ممنوع است" و شما حرمت این امانت را نگه نداشته و از آن سال هاست که به صورت جناحی سود برده و برای بالانس قدرت با رقیب سیاسی خود سو استفاده می کنید.

اما این روزها احساس می کنم تمام امکانات موجود حاصل از انقلاب و کشور را به خدمت یک جناح در آورده اند، تا در فتح سنگر به سنگر مراکز قدرت، بی وقفه تا کسب تمام آنچه از این بلیه خانمان سوز (قدرت و اقتدار) قابل حصول است، کسب و در توبره خود جمع کرده بر دوش انداخته، آنرا مطابق منویات دل خود بتازانند. گو این که منویات دل آنان تمام اصل ایران، اسلام، انقلاب و... است، و عین قانون.

متاسفانه مجلس یازدهم حاصل و نتیجه خانه نشین کردن قسمت اعظم یک ملت پا به رکاب برای جان فشانی و حماسه سازی بود، تا آن همه، در خانه های خود بنشینند و از صندوق رای قهر کنند، و رای شان مزاحمتی برای عده ایی نباشد، و آنان که ما می خواستیم، در خانه نشینی صاحبان این کشور و انقلاب، بر کرسی های سبز قانون گذاری کشور تکیه زنند،

و البته متاسفانه کسانی بر این کرسی تکیه زدند که پرونده های قطور تخلفات شان گوش فلک را کر کرده است، و گزارش های آن در پستوهای دالان قضات و اهل قضاوت، در تو در توی سالن ها و راهروهای عدالتخانه خاک می خورد.

از این مجلس هرچه بیرون آید، خیر نباید انتظار داشت، چرا که گویند وقتی یک دروغ گفتی، صد دروغ نیز باید گقت، تا آن دروغ را به اثبات برسانی؛ در این فقره هم یک انحراف بزرگ از قانون، عرف و... صورت گرفت و صد انحراف در پی است، تا ثابت کند که این انحراف، انحراف نبوده است، اما متاسفانه این همه نیز خود، دست و پا زدن در باتلاق انحراف خواهد بود، و خود فرو رفتن هایی بیشتر را در پی خواهد داشت.

ظهور مجلس یازدهم، ظهور و بروز آشکار و رسوای باندهایی است که در پس پرده سیاست نشسته و حیا، قانون، مصالح کشور و مردم و... را به کناری نهاده و اهداف گروهی و جناحی خود را دنبال می کنند، و لابد باید انتظار داشت که منافع و امنیت ملی را تامین کنند! ولی سرگرمی آنان به خود، چنان قوی و قدرتمند است که جز خسران برای منافع و امنیت ملی در پی نخواهد داشت.

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.