دیوار نگاره هایی بر دیوارهای سیمانی شهر
  •  

27 دی 1399
Author :  
دیوارنگاره ایی از چهره استاد موسیقی ایران - محمد رضا شجریان

شهرهای بسیاری را در جهان می توان یافت که با دیوارنگاره های خود مشهورند، دیوار نگاری به عصر مدرن تعلق ندارد، بلکه اجداد انسان پیش از تاریخ نیز بر دیوار غارهای محل زندگی خود، تفکر و دلمشغولی های خو را به نگارش درآورده و به یادگار گذاشته اند، اما هنرمندان و جوانان ما هم این روزها تفکر و ایده های خود را روی دیوارها، گاه بیان می کنند، هر چند به زودی کسانی آنها را پاک خواهند کرد، اما کسانی هستند که دوباره آنها را خواهند کشید، تصاویری که می آید چند دیواره نگاره از این نوع است که بر دیوارهای سیمانی شهر ما خلق کرده اند :  

Click to enlarge image IMG_0003.JPG

دیوار نگاره هایی بر دیوارهای سیمانی شهر ما

اضافه شده به این پست در تاریخ 8 بهمن 1399

دیوارنگاره هایی که در 27 دیماه 1399 ثبت کردم، ده روز بیشتر عمر نکردند، و متاسفانه دیروز قلم مو به دستی تمام آنها را که جوانی اهل هنر نقاشی، با وسواس خاص جوانی خود، تفکرش را بر دیواره های بتنی سرد شهر پیاده کرده بود، و بدان روح بخشیده بود و بدین وسیله بر خالی بودنش فریاد اعتراض کشیده بود، را با کشیدن رنگی دلخواه بر آن، محو کردند.

تفکری قالب در بین ما، جلوهای دیداری شهر را بیشتر خالی می پسندند، تا این که بر روی آن نقشی زده باشند، که از آن نقش یا سر در نمی آوریم، و یا با محتوایش مخالفیم، در تفکر اینان بر صفحه روزگار، آنچه ما می خواهیم باید درج گردد، وگرنه خالی باشد بهتر است. جوانی که از پول تو جیبی خود، که در این روزها به سختی، هم قابل کسب است، رنگی می خرد و نقشی بر بتن سرد دیواره های شهر می پاشد و نقشی را خلق می کند، را باید تشویق کرد نه این که قلم مویی دست کارگری داد، و او را به جنگ هنر جوانان شهر فرستاد، تا این چنین پیام شان را محو کرد.

این روزها به نظر می رسد که در جامعه ما باید بلافاصله بعد از خلق اثری، آن را با دوربینی ثبت کرد، و گرنه آنقدر شرایط پایدار نیست که انتظار داشت فردا چنین چیزی را خواهی دید، ممکن است حاصل زحمت یک هنرمند به لحظاتی توسط یک کارگر قلم مو به دست پاک شود، آن دیوار نگاره ها که من از آن تصویر گرفتم، دیگر نیست، به دیدارش ختم زدند.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
1355 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.