خدا زنده است؟!

شب اول ماه ربیع و در شام غریبان شهادت امام رضا (ع)، مداح مجلس خلاصه ایی از همه آنچه در این دو ماه خوانده بود را برای مجلس اجرا کرد و سینه زنی مفصل و طولانی راه انداخت و جمع را برد کربلا و داستان شهادت حضرت علی اکبر و وداع با امام حسین (ع) را روایت کرد و نهایتا گفت:

"قدر خود و این مجالس را بدانید، نمی دانم از این پس (پایان روضه ها) اگر فردی مشکلی پیدا کرد چه باید بکند؟!!"

خواستم فریاد بزنم و بگویم آقا غصه نخور و با پایان این مراسمات، همچنان خدا زنده است و برای هر کسی مشکلی پیدا شد، خدا در نزدیکترین فاصله، نزدیک تر از رگ گردن هر یک از ماست و می توان در هر لحظه ایی به او متوسل شد و چندان نیاز به مداح، مداحی و مناسبتی خاص در این زمینه نیست.

 

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۴ ساعت 21:48 شماره پست: 850

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.