صلح، در نبرد و هیاهویی فراگیر
  •  

05 آبان 1399
Author :  
با پاهایی زخمی از ندانستن ها، همچنان باید رفت

چگونه به دنبال هماوردی باشم، و یا هماوردی برای خود بتراشم، در حالی که نه اهل نبردم، نه مخاصمه؛ چطور می توانم در کشاکش پنجه در پنجه شدن ها نباشم، و روی از آن برگردانم، در حالیکه این جهان را انگار بر پایه رویارویی بی پایان دو قطبی ها سرشته اند، و همواره بین دوگانه هایی چون، خیر و شر، تاریکی و روشنی و... تقابل دائم و بی پایانی وجود داشته و دارد، و در کشاکش عشق و نفرت این دو قطب متضاد به هم، این منم که لِه و لَوَرده خواهم شد.

او مرا در این بین، سرگردان دنیایی از نبردهای بی پایان، و فشارهای درونی و بیرونی ام قرار داد، که هیچگاه درون و برونم را از نبرد خالی نبینم و در کشاکش این رویارویی های بی پایان هم، باز انسان و در صلح بمانم! گرچه بعضی خواسته اند قرارگاهی در میان این دو قطب، بنیانگذار شوند، که نمی دانم موفق خواهند شد، یا نه؛ تا دنیایی خاکستری را میان این دو قطب سیاهی - سپیدی تعریف کنند، همچنان که او [1] "دستاورد واقعی" را "نشاندن لبخندی بر صورت دشمن" خود می بیند.

حال، من که حتی قادر نیستم لبخندی را بر لبان خود جاری سازم، چگونه می توانم موجبات نشاندن شادی و خنده بر لب دیگران را فراهم سازم. آرامشی را که، خود از آن تهی ام، به دیگری هدیه نمایم، امن و امانی را که خود ندارم، بدآن یکی ارزانی دارم، علم و آگاهی را که خود از ان بی بهره ام، بدو عرضه دارم، و در حالی که مالامال از بی پناهی هایم، پناهگاه دیگری شوم، در حالی که خود قراری ندارم، قرارگاه او باشم، حال که درمانی برای دردهای خود نیافتم، داروی درد او شوم.  

با این حال دلم گواهی می دهد که هرگز نباید از پای نشست و نخواهم نشست، و در این هرج و مرج داشتن ها و نداشتن ها، و در چکاچک شمشیرهایی که هرگز در غلاف نیاسودند، برای داشتن آنچه ندارم، به جستجو نداشته ها خواهم نشست، هر چند دیگران نیز جستند و یافتند، و یا نیافتند! اما این مرا از یافتن و نیافتن آنان دلسرد نخواهد کرد، که این دنیا، عرصه جستجو برای یافتن دُر ارزشمندی است که هرکه یافت، از آن برخوردار خواهد شد، و اگر در این نیافتن ها هم عمری به باد رفت، چه غم، "زنده" خواهم "مرد" [2] و البته ایستاده بر نشسته مردن، و در نبرد مردن، به است بر تسلیم مردن؛ چشم به افق ها دوختن، و رو به افق ها، به است از خیره ز دیوارها جستن!.

[1] - دالایی لاما رهبر بوداییان تبت که اکنون در شمال هند دولت در تبعید خود را برای تبت تحت اشغال چین، تشکیل داده است در تاریخ 26 اکتبر 2020 طی توئیتی عنوان داشت : To achieve peace of mind it’s important to have patience and it’s people who are hostile and antagonistic rather than our friends who teach us patience. It’s not difficult to make your friends smile, but bringing a smile to your enemy’s face is a real achievement.

[2] - سید عطا الله مهاجرانی : "كوته نوشت هاى او (مرحوم هرمز انصاری، بنیانگذار مدرسه زبان سیمین)، كه ميراثى گرانقدر است بلوغ انديشه و بروز آن، در صورتى بسيار فشرده است. مثل: مى خواهم زنده بميرم! شور و نشاط وشكوه زندگى در او تماشايى بود. انسان افق هاى آينده بود در جهانى كه بسيارى به ديوار نگاه مى كنند."

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
1253 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.