و خداوندگارم اگر می خواست با چون محمدی (ختم پیام آورانِ صاحب کتاب خود) در بین مخلوقاتش در ایران سخن گوید، و از طریق او پیامی برای پارسیان نازل کند، شاید به جای قسم به شتر[1]، به مثال دیگری که در زندگی این مردم مهمتر و کارسازتر است، روی می آورد، و شاید برف، این سمبل زیبای آفرینش، و سپیدی آن، آنگاه که بر بلندای کوه های سر به آسمان کشیده نشسته است، را موضوع قسم هایش قرار می داد؛
ایزد حکیم من به برفی قسم یاد می کرد که کوه های ما را از سپیدی خود می پوشاند و چون عروس آنها را آماده رفتن به حجله بهار می کند. و شاید اگر می خواست سخنی از این مکالمه اش با این پیام آور خود بر جای بماند، نوشتن این چند خط را بر چنین پیامبری، تکلیف می کرد، تا از این معجزه زیبای او برای ثبت در کتاب بماند :
"قسم به سپیدی برف های نشسته بر زمین سرد، آنگاه که می بارند تا زشتی های باز مانده از عمل انسان را بر بستر زندگی اش، زمین، زیر سپیدی زیبای خود بپوشانند، تا چند صباحی چشم انسان چیزی جز پاکی ندیده، و متوجه شود که ما می توانیم پاکی مطلق را بر زمین بگسترانیم، و اما این را به شما واگذار کرده ایم تا در این مسیر حرکت کنید. قسم به سپیدی برف های نشسته بر زمین، که در زمانی نه چندان دور زندگی از زیر این سپیدی پاک و گسترده، بیرون خواهد جهید، و چشم های نگران و منتظر شما را به امیدی بزرگ نوید داده، خرسند خواهد کرد.
ما در این پدیده حیرت انگیز درس هایی بدیع برای تدبر شما قرار دادیم، چرا که در پس این سردی استخوان سوز، بهاری به لطافت گل های نرمروی بهاری نهفته است، آنگاه که جوانه های نورس، از تخم هایی که از پاییز گذشته بر زمین ریخته اند، در یک رستخیز عظیم بیرون جهند، و دنیا را به وجود خود سبز نمایند، اما حیف که در اثر فراموشی تو، ای انسان! باز بر این بهار زیبا هم، همچنان پاییزهایی دوباره خواهند تاخت، تا خزان همچنان زندگی تو را در بر گیرد، و تو دوباره به انتظار بهار، ذهن خود را روانه رویاهای زیبا کنی، و دوباره چشم به آسمان بدوزی.
این نتیجه ی فراموشی های توست، که پاییز به تکرار تاراج بهار بر می خیزد، و به جهت همین فراموشی است که تو را انسان [2] نامیدیم."
عکس هایی از طبیعت توچال در دهمین روز از اسپندگان 1397 خورشیدی، تصاویری از انسان رهسپار به سوی مقصد، در شرایط سخت و دشوار، با امید، رو به جلو، زیبایی برای چشم های انسان فراموشکار:
- شرق تهران زیر اشعه های صبح شرق تهران زیر اشعه های صبح
- تهران زیر اشعه های صبحگاهی اسفندگان 1397 تهران زیر اشعه های صبحگاهی اسفندگان 1397
- طلوع برفی تهران در دهم اسپندگان 1397 طلوع برفی تهران در دهم اسپندگان 1397
- شرق تهران زیر اشعه های صبح شرق تهران زیر اشعه های صبح
- شرق تهران زیر اشعه های صبح شرق تهران زیر اشعه های صبح
- در مسیر صعود قبل از ایستگاه 2 تله کابین در مسیر صعود قبل از ایستگاه 2 تله کابین
- ایستگاه 2 تله کابین توچال ایستگاه 2 تله کابین توچال
- زیبایی برف در ایستگاه دو تله کابین زیبایی برف در ایستگاه دو تله کابین
- راهپیمایی به سوی ایستگاه 5 تله کابین توچال تهران راهپیمایی به سوی ایستگاه 5 تله کابین توچال تهران
- برف جاده ها را محو کرده است برف جاده ها را محو کرده است
- غلبه برف بر سنگ ها غلبه برف بر سنگ ها
- پوشش برفی یک کوهنورد در زمستان پوشش برفی یک کوهنورد در زمستان
- همه تو یک صف در یک مسیر پیش به سوی مقصد همه تو یک صف در یک مسیر پیش به سوی مقصد
- دکل تله کابین، امیدی به بازگشتی راحت دکل تله کابین، امیدی به بازگشتی راحت
- با طناب آماده کمک به هر که گیر کنه با طناب آماده کمک به هر که گیر کنه
- توفان برف بر فراز بلندترین ارتفاع کماچال توفان برف بر فراز بلندترین ارتفاع کماچال
- سبقت ممنوع سبقت ممنوع
- مواظب باش به دره های ناپیدا پرت نشی مواظب باش به دره های ناپیدا پرت نشی
- احتیاط کن برادر نیفتی پایین احتیاط کن برادر نیفتی پایین
- پایین آمده از یال کماچال پیش به سوی ایستگاه 5 پایین آمده از یال کماچال پیش به سوی ایستگاه 5
- عبور از توفان و راحتی بعد از آن عبور از توفان و راحتی بعد از آن
- فراز و فرود در مسیر فراز و فرود در مسیر
- گروه های مختلف با تعداد متفاوت پیش به سوی یک هدف گروه های مختلف با تعداد متفاوت پیش به سوی یک هدف
- ایستگاه 5 تله کابین ایستگاه 5 تله کابین
- همچنان با احتیاط پیش به جلو همچنان با احتیاط پیش به جلو
http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/681.html#sigProId4e094b75f3
[1] - "آیا اینها به شتر نظر نمی کنند که چگونه آفریده شده؟" (أَفَلا يَنْظُرُونَ إِلَي الْإِبِلِ کَيْفَ خُلِقَتْ) سوره غاشیه آیه 17
[2] - واژه انسان از نسیان یعنی فراموشی مشتق شده است. "ای انسان، چه چیز تو را به پروردگار کریمت مغرور کرده است؟" سوره انفطار آیه 7 (يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ)