مقدمه مترجم : 

20 آوریل 2023 هتل آشوکا [1] در پایتخت هند، دهلی نو، میزبان نشست بودائیان جهان [2] بود، از سخنرانان مهم این نشست جهانی، نارندرا مودی (نخست وزیر هند) است که به زبان هندی در جمع حاضرین سخنرانی نمود [3] و بعد از اعتراف به این که هند "سرزمین بودا است"، زیرکانه به سان یک سیاستمدار صاحب سبک در"خالص سازی" [4] قومی و مذهبی، و آگاه به شرایط فرقه ایی و مذهبی خالص ساز جاری در هند، حاضرین بودایی در این اجلاس را "مهیمان"  [5] خطاب کرد! چراکه معتقدان به این شیوه رایج پاکسازی، هند را تنها سرزمین خاص "هندو ها" می دانند، که "دیگران" [6] را از این سرزمین باید راند، و "پاکستان هندو" را تحقق بخشید.

 حال آنکه به دلیل تنگی شرایط بوداییان در هندِ تحت سیطره هندوئیسم، در طول تاریخ، این مکتب فکری، کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا را محل مناسب گسترش دین و مسلک خود قرار داده، و با گذر از سلسله کوه های بلند هیمالیا، و جنگل های خشن و پر تراکم جنوب شرق آسیا، با ترویج بودا و تفکر او ، شرق و جنوب شرق آسیا را به سیطره فرهنگ بودایی در آوردند،

این امری مسلم است که شرایط کنونی بوداییان در هند، ناشی از پاکسازی و خالص سازی مذهبی است که هندوها بر این نحله اصلاح طلب بر حاکمیت مقتدرانه خود، تحمیل کردند، که بوداییان در سرزمین محل تولد مرام و مسلک و پیامبر خود، اقلیتی بسیار ناچیز باشند، و در سبد جمعیتی هند حتی قابل ذکر هم نباشند.

میهمان نامیدن بوداییان در هند، توسط نخست وزیر، نارندرا مودی، مثل این است که رئیس جمهوری در ایران، در کنگره جهانی زرتشتیان در تهران سخنرانی کند، و آنانرا در ایران میهمان! بنامد، حال آنکه آنان در ایران صاحبخانه، و زاده این سرزمین هستند، و زرتشت یک پیامبر ایرانی است و ایران خانه زرتشتیان جهان است و...؛ بودا نیز در هند زاده و سیر بیداری خود را در این سرزمین طی کرد، و پیروان خود را در آنجا یافت، و به راه تفکری خود هدایت نمود، و کارایی اش را در خلاصی مردم از درد و رنج ناشی از زندگی تحت سیطره مکتب به ابتذال کشیده شده هندو و... را نشان داد،

این کارایی در حدی بود که آشوکا [7] بزرگترین و معروفترین پادشاه تاریخ هند، از سلسله مائوری ها، بعد از خونریزی های بسیار فراوان، کیش و مرام بودایی را دوای بیماری خونریزی و عدم تحمل خود یافت، و لذا به کیش بودایی در آمد و خشونت و خونریزی را به کناری نهاد، و در پی آن باقی فرصت زندگی خود را به توسعه و ترویج بودایی باوری در هند بخشید،

اما هندویسم این نحله اصلاحگر برخاسته از محیط تفکر هندویی را بر نتافت، همانگونه که مغان زرتشتی مکتب اصلاحگرانی چون مزدک و مانی را برنتافتند و...، و در نتیجه این برنتافتن تاریخی، در حالی که آثار تمدن بودایی، تمام هند را فرا گرفته است، و نشان از گسترش و اقبال هندیان به این تفکر دارد، اما این سرزمین از بوداییان پاکسازی شد، به طوری که اکنون تنها نزدیک به هشت دهم درصد مردم هند را بودایی ها تشکیل می دهند، آن هم در مناطق مرزی این کشور، که این جمعیت در مقاسیه با بناهای تاریخی باز مانده از دوره شکوفایی بوادییان [8] در هند، بسیار بسیار بسیار ناچیز است، و نشان از یک پاکسازی و خالص سازی مذهبی بزرگ در جامعه هند، از بوداییان دارد.

البته باید گفت که اکنون بودیسم در جهان یک دین در حال گسترش است و بزرگترین رشد را در بین مذاهب زنده جهان دارد، و هند نیز از این موج به کنار نمانده، و با موجی از گرویدن هندوها به مذهب بودایی مواجهه است، و هندوهای فراری از سیستم ظالمانه طبقاتی، که هندوهای افراطی مدرن، در صدد احیای آن می باشند، به دین بودا پناه می برند، به طوری که پیوستن طبقات محروم هندو به بودیسم، زنگ های خطر را برای روحانیون هندو به صدا در آورده است،

پیوستن خانم مایاواتی (رهبر دالیت های در حزب BSP) و... به بودیسم، که از رهبران برجسته و معروف دالیت هاست، که پایین ترین طبقه افراد هندو و از قشر نجس ها در نزد طبقات دیگر تلقی می شوند، نشان از گرایش زیاد این اکثریت فقیر، و محروم هندی به بودایی گری دارد، لذا گرایش به بودیسم در هند، هم در بین قشر فرهیخته و هم در بین قشر عقب نگه داشته شده، شدید و رایج است

و لذا برغم نزدیکی که نخست وزیر راستگرای هندو در سخنان خود، به بودیسم از خود نشان می دهد، حاکمیت هند، در اصل آنانرا یکی از رقبای جدید (و البته قدیم) تفکر افراط گرایی سنتی هندویی خود می دانند، ولی با توجه به رقابت با چین، در مسیر تحمل این اقلیت ناچیز، اما پر پتانسیل و قدرتمند جهانی بر آمده، تا با استفاده از پتانسیل عظیم آنان، هم به توسعه اقتصادی کشور اقدام کنند، و هم در معادلات جهانی، و از جمله تقابل هند با چین، از آنان و نفوذ جهانی اشان بهره گیرند.

این روزها دغدغه فکری، و آشفتگی ذهنی هندی ها نسبت به چین در رفتار تشویش آمیز رهبر حاکمیت فرقه گرای هندویی حزب BJP در دهلی نو تبلور دارد، که این تشویش به حدی است که نارندرا مودی در اجلاس اخیر بریکس در افریقای جنوبی، وقتی در دیدار با رئیس جمهور میزبان، قصد پز دادن فرود فضاپیمای هندی در قطب جنوب کره ماه را می کند، آنقدر ذهن او درگیر چین و رقیب چینی خود در افریقای جنوبی است که به طرف افریقایی خود می گوید فضاپیمای هندی برای اولین بار در جهان، در جنوب چین فرود آمده است!

که این خود نشانگر سطح تشویش خاطرِ بالاترین مقام هندی، از چینی ها دارد، که سایه چین چقدر بر اندیشه او سایه افکنده است، که اگرچه در بریکس با چینی ها همگام و همکار است، اما ذهن او از این غول جهانی، این چنین مشوش و در استرس قرار دارد، که چنین خطایی را در مقابل دوربین زنده پوشش دهنده این دیدار، توسط مسلط ترین سیاستمدار هندو، انجام می شود، که واکنش هایی در هند و جهان هم در بر داشت.

بسیاری از سیاستمداران، گرچه بهترین سخنان را به زبان می آورند لیکن در عمل نه به گفتار خود یقین دارند و نه عمل می کنند، بعنوان مثال نارندرا مودی در فرازی از سخنان خود در این نشست، به موضوع ناروایی تحمیل تفکر و دینِ یک شخص، به دیگری اشاره می کند و آنرا به عنوان یک عمل ناپسند و خلاف آموزه های همین بودا می داند، بودایی که او لاف پیروی از او را می زند، و در ابتدای و انتهای سخنانش، خود را "پناهنده به بودا" می نامد،

اما تحت رهبری همین آقای مودی در ایالت گجرات و بدنبال آن حاکمیت او در مرکز و پایتخت هند، اقلیت های دینی و فرهنگی، به جرم اعتقادشان زیر ظلم مضاعف و شدیدی قرار گرفته و زندگی می کنند، و طرفداران هندوئیسم افراطی که در حزب حاکم BJP ، که او سردمدار آن است، اقدامات بی سابقه ایی را در ظلم و تعدی به آنان، قانونی و غیر قانونی، با فراخ بال، اعمال و اجرا کرده و می کنند.

بزرگترین تبعیض ها و تحمیل های دوره تاریخ 75 ساله استقلال هند را، نسبت به هموطنان غیر هندوی خود را روا می دارند، او خود یکی از هندوهای افراطی مرتبط با افراط گرایان مذهبیِ خشن و افراطی در گروه RSS می باشد که در زمان سروزیری اش در ایالت گجرات، بزرگترین کشتار از اقلیت مسلمان در این ایالت صورت گرفت، و دولت ایالتی در این زمینه به کمک اقلیت مسلمانان نیامد که هیچ، افراط گرایان هندو را در یافتن و کشتار و غارت و... مسلمانان وسعت عمل بخشید و...

اما از آنجا که یک ایده حکمت آمیز، همواره ما را به این فرا می خواند که "نگاه نکن چه کسی سخن می گوید، ببین چه می گوید"، این حکمت مرا بر آن داشت که بعد از مدت ها دوری از روند مسایل هند، نگاهی به روندها در هند انداخته و این سخنرای مودی، توجه مرا به خود جلب کرد، لذا آنرا ترجمه و منتشر می کنم، چرا که می توان حرف های زیبایی، که راهکارهای عملی برای حل مشکلات جهانی در خود دارد را، در آن یافت، این سخنان نخست وزیر هند نشان می دهد، اگر هندی ها به اصل اصیل فرهنگی خود (تسامح و تساهل، عدم خشونت، رواداری مذهبی و فرهنگی و...) باز گردند، برای جهان و بشریت حرف های کارآمد و کارگشایی دارند، همانگونه که مهاتما گاندی هند را به الگوی آزادیخواهان و اخلاق مداران و انسانیت جویان تبدیل کرد.

 

سخنان نارندرا مودی در نشست جهانی بوداییان در دهلی نو

به بودا پناه می برم [9]

اعضای کابینه مرکزی حاضر در این برنامه، جناب کیرن راجیجی، جناب کیشان ردی ، جناب آرجون رام مگاوال، جناب میناکشی لخای، دبیرکل کنفدراسیون بین المللی بوداییان، روحانیون محترم بودایی که از تمام هند و جهان در این نشست حاضر شدید، دیگر حضرات، خانم ها و آقایان!

تمام شما از نقاط مختلف دنیا برای افتتاحیه "نشست جهانی بوداییان" گردهم آمده اید. سنت این سرزمینِ بودا (هند) این است که "میهمان خداست"! بدین معنی که میهمان نزد ما مثل خدایان است. اما وقتی در حضور تعداد زیادی شخصیت ها که در ذیل عقاید بودا زندگی می کنند، قرار داریم، بودا را در اطراف خود حس می کنیم. بودا در ورای فردیت [10] قرار دارد، این یک آگاهی و عقیده است. بودا یک تفکر است که فراتر از فردیت است، و از فردیت فرا می رود، و بودا یک بصیرت [11] است فرای آنچه  تجلی [12] یافته است. این بصیرت و آگاهی ناشی از بودا، ابدی و پیوسته است. این تفکر ابدی است. این فهم متمایز و شاخص است.

همین امر دلیلی بر این گفته هاست که مردم زیادی از کشورها از جغرافیا و فرهنگ و محیط متفاوت، در این جا با هم گرد آمده اند. این نشانگر گسترش حضرت بودا است، که نخ تسبیح جمع کننده تمام بشریت در کنار هم شده است. ما می توانیم قدرت صدها میلیون پیروان بودا در کشورهای مختلف جهان را وقتی که به یک قطعنامه مشترکی برسند را، تصور کنیم، که چه انرژی نامحدودی را توسط آنان سبب خواهد شد.

وقتی تعداد زیادی از مردم، تحت یک ایده، برای ساخت آینده ایی بهتر برای جهان با هم کار می کنند، چنین آینده ایی به یاد ماندنی خواهد بود. و بنابراین، بنده معتقدم که اولین نشست جهانی بوداییان، یک سکوی موثر برای تلاش هایی خواهد ساخت که تمام ما کشورها، همه در همان جهت هستیم. قلبا به وزارت فرهنگ هند و کنفدراسیون بین المللی بوداییان جهان (IBC) برای سازمان دادن به این نشست، تبریک می گویم.

دوستان!

دلیل دیگری برای همبستگی صمیمانه من با این نشست هم وجود دارد. وادنگر [13] در ایالت گجرات، جایی که من در آن متولد شدم، ارتباط عمیقی با بودیسم دارد. شواهد معماری زیادی مرتبط با بودیسم در وادنگر یافت شده است. هیوئن تسانگ [14] جهانگرد بودایی هم همچنین از وادنگر دیدن کرده است. و همه یافته ها در این زمینه، در نمایشگاهی با جزئیات گردآوری شده است. شگفتی و شانس مرا ببینید که من در وادنگر با این مشخصات متولد شدم، و نماینده مجلس از حوزه انتخابیه کاشی [15] (در ایالت اتارپردادش هند) هستم که (سایت تاریخی بوداییان یعنی) سارنات [16] نیز در آن قرار دارد.

دوستان!

نشست جهانی بوداییان در حالی میزبانی می شود که هند هفتاد و پنجمین سال استقلالش را کامل کرده است و جشن شهد شیرین [17] هفتاد و پنجمین سالگرد استقلالش را برگزار می کند، هند اهداف بلندی برای آینده اش دارد، همچنان که در این ساعت سعد [18] برای  بهبود رفاه جهانی نیز در نظر دارد. امروز هند ابتکارعمل های جدیدی را برای موضوعات جهانی ارایه می دهد. و بزرگترین منبع الهامات در پس این ابتکار عمل ها، جناب بودا هستند.

دوستان!

شما همه به این امر واقفید که راه بودا بر سه بنیاد دانستن [19] ، عمل [20] و شهود [21] قرار دارد. این همان تئوری، عمل و فهم است. هند در مسیر هر سه ی این موارد، در نه سال اخیر (حاکمیت حزب BJP) به سرعت در حال حرکت و کار است، ما در یک حرکت مداوم، به سمت ارزش های حضرت بودا هستیم. ما فداکارانه کار می کنیم تا آموزه های حضرت بودا را به گروه توده های مردم منتقل کنیم.

"دانستن" (پاراپاتی یا تئوری) در این سه گانه، همانی است که پیشگام توسعه بودامدار ماست که در هند و نپال جریان دارد، که شامل تلاش هایی برای بازسازی مراکز زیارتی بودایی، همچون سارنات و کوشینگر [22] در جریان است، که شامل ساخت فرودگاه بین المللی کوشینگر، ساخت مرکز بین المللی میراث و فرهنگ بوداییان هند در لومبینی [23] (محل تولد بودا در نپال)، با همکاری کنفدراسیون بین المللی بوداییان جریان دارد.

 این از میراث و آموزه های حضرت بوداست که هند، درد و رنج هر نوع انسانی را، درد و رنج خود تلقی می کند. لذاست که، شرکت در ماموریت های صلح جهانی در کشورهای مختلف، یا حضور در فجایع طبیعی جهانی مثل زلزله ترکیه، که هند با تمام توان خود در کنار بشریت، در زمان هر بحرانی ایستاده است، ناشی از همین بینش بودایی است. امروز جهان این انساندوستی یک میلیارد و چهارصد میلیون هندی را می بیند، درک می کند و می پذیرد. و من معتقدم که نشست بین المللی کنفدراسیون بوداییان، یک توسعه و گسترش جدید به این احساس جهانی خواهد داد. و فرصت های جدیدی برای اذهان و قلب های کشورهایی که اینگونه فکر می کنند، ایجاد خواهد کرد، تا بودائیسم و صلح را در کسوت یک خانواده گسترش دهند. این نه تنها همفکری برای مواجهه با چالش های جاری خواهد بود، بلکه این نشستی است تا اشعه های امید را برای جهان زنده نگه دارد.  

ما باید به خاطر داشته باشیم که گذر از مشکلات به راه حل ها، در حقیقت همان سفر معنوی بودا است. بودا قصر خود را بواسطه داشتن مشکلات ترک نکرد، بودا قصر را ترک کرد، و زندگی لاکچری را وا گذاشت، زیرا او از همه خوشی ها برخوردار، در حالی که رنج و غم فراوان در زندگی دیگران بود. اگر ما می خواهیم دنیا را شاد کنیم، این آموزه کل نگر بودا است که تنها راه عبور و گذر از ایده های خودخواهانه و کوته نظرانه است. باید پیرامون مردم فقرزده اطراف خود فکر کنیم. ما باید به کشورهایی که با کمبود منابع دست و پنجه نرم می کنند، فکر کنیم. این یک ضرورت است، تنها و بهترین راه ایجاد جهانی پایدار. نیاز امروز ماست که اولویت هر فرد و هر ملتی، منافع جهان باشد، "منافع جهانی" [24] باید در کنار منافع کشور باشد.

دوستان!

این یک امر پذیرفته در جهان حال حاضر است، که در چالشی ترین دوره این قرن قرار داریم. امروز، از یک طرف دو کشور برای ماه ها است که در حال جنگ هستند (روسیه و اکراین)، از یک سوی دیگر، جهان نیز به سمت ناپایداری اقتصادی می رود. تهدیداتی از جمله تروریسم و بنیادگرایی مذهبی روح انسانیت را آماج حمله خود قرار داده است. تغییرات آب و هوایی بر موجودیت باقی بشریت، پرده ایی عظیم افکنده است. یخچال ها در حال آب شدن هستند، اکولوژی در حال نابودی است و گونه ها در حال انقراض هستند. اما در میانه ی همه این شرایط، میلیون ها انسان همچون ما وجود دارند، که به بودا اعتقاد دارند، و معتقد به رفاه همه موجودات زنده هستند. این امید، این اعتقاد، بزرگترین نقطه قوت زمین است. وقتی این امید متحد شود، مکتب بودا به عنوان اعتقادی جهانی، و حقیقت بودایی به اعتقاد بشریت تبدیل خواهد شد.

دوستان!

مشکلی در جهان مدرن نیست که راه حل آن را ما نتوانیم در آموزه های بودا مربوط به صدها سال قبل، پیدا کنیم، جنگ و ناپایداری هایی که جهان امروزه با آن رو در روست، بودا قرن ها قبل برایش راه حال پیشنهاد کرده است. بودا می گوید : استیلا زایشگر دشمنی است؛ مغلوب در دردی دائم قرار می گیرد. فرد ناخودآگاه غرق در شادی است و پیروزی و شکست را به طور یکسان نادیده می گیرد. بنابراین، ما تنها زمانی می توانیم شاد باشیم که شکست ها، پیروزی ها، جنگ ها و نزاع  را رها کنیم. حضرت بودا همچنین راه غلبه بر جنگ را نیز گفته است. حضرت بودا گفته است : دشمنی، آتش دشمنی را خاموش نخواهد کرد. دشمنی با نزدیکی و دوستی کاهش می یابد. حضرت بودا می فرماید :  شادکامی در وحدت بین اتحاد ها است. شادی در زندگی با همه، با تمامی مردم است که تحقق می یابد.

دوستان!

امروز ما فهمیده ایم که تحمیل تفکر و اعتقاد اشخاص به دیگران، به یک بحران بزرگ در جهان تبدیل شده است. اما حضرت بودا در این زمینه چه می فرماید؟ حضرت بودا فرمودند هر شخصی باید رفتار خوب را، خود انجام دهد، قبل از این که آن را به دیگران بیاموزد. در دوره مدرن، ما دیدیم که چگونه جناب گاندی یا تعداد دیگری از رهبران جهان از این روح و تفکر، ایده و الهام گرفتند. اما باید به خاطر داشته باشیم که بودا در این نقطه متوقف نشد. و پا را از این هم فرا نهاد و گفت : چراغ خودت باش [25] . امروز پاسخ به بسیاری از سوالات در همین جمله بودا نهفته است. به همین دلیل بود که چند سال قبل من در سازمان ملت متحد، با غرور ادعا کردم که هند به دنیا بودا (معنی کلمه بودا یعنی عقل و تفکر و منطق است) را داده است نه جنگ  [26] را. هر جا که مهربانی بودایی باشد، همکاری است و نه چالش و درگیری؛ آنجا صلح است و نه اختلاف.

دوستان!

راه بودا، راه آینده است، مسیر پایداری و سکون. اگر دنیا آموزه های بودا را پیروی کند، ما حتی با بحران تغییرات آب و هوایی هم روبرو نخواهیم شد. این بحران ها توسعه یافت، به این دلیل که برخی از ملت ها، مراقبت از دیگران و نسل های آینده ایی که در قرن آتی خواهند آمد را، وا نهادند. برای دهه ها بر این اعتقاد بودند که نتایج این دستکاری در طبیعت دامن آنها را نخواهد گرفت. آنان فقط دیگران را مقصر اعلام می کردند. اما حضرت بودا به روشنی در کتاب دامپادا [27] بیان داشته است که همچنان که آب یک ظرف قطره قطره پر می شود، اشتباهات تکراری هم، دلیل ویرانی می شوند. و بعد از هشدار به بشریت با این گفتار، بودا همچنین بیان می دارد که اگر ما اشتباهات خود را درست کنیم، و به صورت مداوم کارهای درست را انجام دهیم ، پس راه حل ها هم، برای مشکلات ما پیدا می شوند. می فرماید از انجام کارهای نیک غافل مشو، و فکر نکن که ثمره هیچ کاری به من نمی رسد. همانگونه که ظرف قطره قطره از آب پر می شود. به همین ترتیب، انسان عاقل، کم کم خود را پر از فضیلت می کند.

دوستان!

هر فردی به شکلی بر زمین تأثیر می گذارد، به یک روش، یا انواع روش ها. سبک زندگی ما، لباس پوشیدن، غذا خوردن یا عادات سفر، همه چیز تأثیر دارد، این اعمال در زمین اثر دارد، و تفاوت ایجاد می کند. هر فردی می تواند با چالش تغییرات آب و هوایی به مبارزه برخیزد. اگر مردم آگاه شوند و نسبت به تغییر سبک زندگی اقدام کنند، از آن پس، حتی این مشکلات بزرگ نیز با این روش بودا قابل حل است. با چنین روح و ایده ایی هند "ماموریت لایف" [28] را آغاز کرده است. که به معنی تغییر سبک زندگی، برای حفظ محیط زیست است. این ماموریت نیز با تاثیر و ایده گیری از اندیشه و افکار بودا به راه افتاد.

دوستان!

امروز، خیلی ضروری است که  دنیا از تعاریف مادیگرایی و خودخواهانه ی خود بیرون بیاید و این احساس را در دل خود جای دهد که، باید حال همه خوب باشد. بودا نه تنها باید یک نماد باشد، بلکه او یک انعکاس نیز بود، تنها در این صورت است که هدف مندرج در تصمیمات برآورده می شود. بنابراین، ما باید سخنان بودا را به خاطر بسپاریم: که به عقب برنگرد، حرکت به جلو داشته باش! ما باید حرکت به جلو داشته باشیم و این حرکت به جلو را حفظ کنیم. من مطمئن هستم که ما با هم، تصمیمات خود را به موفقیت نزدیک خواهیم کرد. یک بار دیگر از همه شما که به دعوت ما به اینجا آمدید تشکر می کنم. با این باور که بشریت از این بحث دو روزه، نور تازه، الهام جدید، شجاعت جدید، نیروی تازه خواهد گرفت، بهترین آرزوها را برای همه شما دارم.

به بودا پناه می برم

 

[1] - Ashok Hotel نام این هتل که محل برگزاری این نشست دو روزه بود، خود نمادی از شکوفایی هند در زمان بودایی شدن این شاه سلسله مائوری هاست که این هتل به نام او مزین گشته است.

[2] - the Global Buddhist Summit

[3] - متن اصلی سخنان نخست وزیر هند که توسط دفتر نخست وزیری هند از زبان هندی به انگلیسی برگردان و منتشر شد، و این پست ترجمه آن است، برگرفته از متن مندرج در https://pib.gov.in/PressReleasePage.aspx?PRID=1918232 می باشد

[4] - "خالص سازی" همانگونه که در عمل راستگرایان سیاسی در ایران نیز اکنون جریان دارد و مورد اعتراض نحله های متعدد فکری در ایران است، به جریانی اشاره دارد که معتقدین به این تفکر، خود را "حق مطلق" تصور کرده و خود را مجاز می بینند که با استفاده از تمام ابزار قانونی و غیر قانونی، دیگران را از صحنه سرزمین و یا ساحت سیاسی و فرهنگی و دینی و... کشوری پاک کنند. جریانی که هندوئیسم افراطی سال هاست در حق اقلیت های دینی در هند انجام می دهد، و راستگرایان حاکم در ایران نیز با فشار به دیگران، در صدد پاکسازی صحنه سیاست ایران از غیر خود می باشند.

[5] - مودی از عنوان 'Atithi Devo Bhava'  که از مولفه فرهنگی خاص فرهنگ هندویی است و به معنی "مهمان خداست" در سخنان خود سود جست  ما در فرهنگ فارسی خود از آن بعنوان "میهمان حبیب خدا" استفاده می کنیم که به نظر می رسد همان مُعَّرب شده این جمله ی آریایی تبار است که در فرهنگ آریاییان هند (هندوها) دست نخورده مانده و مهیمان را خدا تلقی می کند. و در بیش از یک هزاره و نصفی تسلط فرهنگ اسلامی در ایران، این جمله به دوست خدا تغییر ماهیت داده است. لذا این ضرب المثل ایرانی هندی و در واقع آریایی را می توان به قدمت تمدن در ایران و هند دانست.

[6] - در تفکر هندویسم افراطی "دیگران" شامل تمام فرهنگ ها و مذاهبی می شود که زاده هند نیستند، ادیانی که پیامبرانشان در خارج از هند بدنیا آمدند و رشد و توسعه یافته اند، البته باید اذعان داشت که رشد اسلام و مسیحیت در هند، هندوها را با یک خطر جدی برای بقای اندیشه باستانی خود مواجهه، و  لذا مبارزه ایی آشکار را با گسترش اسلام، مسیحیت و... در هند آغاز کرده اند، آنان را بیگانه و متجاوز می بینند، و آشکارا با آنان نبرد می نمایند و در این بین شرایط ظالمانه ایی رقم می خورد که در شان نظام دمکراسی و فرهنگ تسامح و تساهل دینی هندو نیست.

[7] - آشوکا (سلطنت ۲۶۸ تا ۲۳۲ پیش از میلاد) پیرامون دو سده و نیم پس از بودا، و شاهی از دودمان موریا بود که به کیش بودایی و آموزه‌های بودایی باورِ راستین یافت و همه زندگی خود را وقف تحققِ عملیِ اصول آن نمود. موریاها به احتمال زیاد از تبار سکاهای ایرانی تبار بودند که از شمال به هند درآمدند. آشوکا از سال ۲۷۳ تا ۲۳۲ پیش از زایش مسیح فرمانروایی کرد. وی پسر بیندوساره از شاهان موریایی بود و بر بیشتر شبه قاره هندوستان از بخش‌هایی از افغانستان امروزی گرفته تا میسور در دوردست‌های بنگال و تا جنوب گوآی کنونی فرمان راند. نام آشوکا از دو بخش آ و شوکا درست شده که در سانسکریت به معنای بی‌اندوه است آشوکا در جوانی خویی خشن داشت و به آشوکای درنده معروف بود اما پس از آن خوی وی برگشت، به کیش بودایی گروید و به یک بوداباور مهرورز تبدیل گشت. کوشش‌های آشوکا یاری فراوانی به ریشه دواندن و گسترش بوداگرایی نمود

[8] - نگارنده خود از یکی از بناهای تاریخی متعدد بوداییان در هند، حفر شده در سنگ های یک دره در 8 کیلومتری شهر ناسیک در ایالت مهاراشترا که به غارهای ناسیک شهرت دارند، دیدن کرده است که سالن های بزرگ عبادت و مراقبه مذهبیِ کنده شده در دل کوه ها با مجسمه هایی از بودا در انتهای هر یک و... نشان می دهد بوداییان برای قرن ها در این منطقه تفوق و تسلط داشته، که توانسته اند 23 سالن بزرگ را در دل سنگ های سخت کوه بکنند و آنرا به یک مکان عبادت، مراقبه و تفکر و... با این عظمت و بزرگی خیره کننده تبدیل سازند، از این گونه عظمت سازی ها توسط بوداییان، در هند بسیار است.

[9] - I take refuge in the Buddha Namo Buddhaya=

[10] - the individual

[11] - consciousness

[12] - manifestation

[13] - Vadnagar

[14] - Hiuen Tsang

[15] - Kashi

[16] - Sarnath سارنات مکانی تاریخی در ده کیلومتری شهر وراناسی در ایالت اتارپرادش هند و 1402 کیلومتر دور تر از احمدآباد مرکز ایالت گجرات هند قرار دارد که محل خیزش سیاسی نارندرا مودی نخست وزیر هند است؛ سارنات یک مکان بسیار مهم مذهبی برای بوداییان است که معتقدند در سن 35 سالگی، بودا در سال 528 قبل از میلاد در این نقطه اولین بیداری پیامبرانه خود را درک کرد. یکی از 4 مرکز زیارتی که برای بوداییان مطرح است.

[17] - अमृत महोत्सव Amrit Mahotsav "جشنواره شهد" (امریت ماهوتساو) که دلالت به شیرینی این استقلال دارد.

[18] - Amrit Kaal  این واژه از طالع بینی بر اساس حرکت ستارگان در فرهنگ وایی هندویی ناشی می شود که هنوز در هند رایج است، در ایران نیز بر اساس فرهنگ آریایی مشترک با هندی ها، تا همین چند سال پیش هم رایج بود، از جمله مرحوم مادرم بر اساس تقویم "مصباحزاده" برای مراجعینی که قصد اقدامی مهم در زندگی خود داشتند (ازدواج، خرید، نقل و انتقال، سفر و...) ، به این تقویم مراجعه کرده، و اقدامات مهم آنان را بر اساس ساعت سعد این تقویم تعیین می کرد، در فرهنگ ودایی، امریت کال دلالت به لحظه ایی دارد که دروازه های سعادت به روی همه باز است، انسان، فرشته، هیولا و...

[19] - Pariyatti یا پاریاتی، که به معنی دانستن و دانایی و فهم از راه یادگیری یا درکی نظری که از راه خواندن، مطالعه و فراگیری حاصل می شود.

[20] - Patipatti پاتیپاتی، یا عمل نمودن، که در مقابله وجه نظری قرار می گیرد یعنی عمل به دستورات نظری

[21] - Pativedha پاتودا ، یا همان شهود فهم مستقیم شهودی که هر انسان خود از حقیقت دریافت می دارد. که برای هر شاهدی منحصر به فرد است

[22] - Kushinagar شهری در شمال ایالت اتارپرادش هند یکی از مراکز چهارگانه زیارتی بودائیان که سه تای آن در هند (سارنات، بودگایا، کوشینگر) و چهارمی در نپال (لومبنی) از آن جمله اند. و متعلق به مکان هایی است که جناب بودا در آن به بیداری معنوی خود دست یافت.

[23] - Lumbini شهر لومبینی که محل تولد حضرت بودا است و هم اکنون در خاک کشور نپال قرار دارد، یکی از چهار مرکز زیارتی بوداییان می باشد

[24] - Global World Interest

[25] - अप्प दीपो भव: i.e. be your own light

[26] - Yudh (war)

[27] - Dhammapada مشهور ترین کتاب که توسط بوداییان خوانده می شود و آیات و آموزه های بودا در آن درج شده است. معنی آن "راه حقیقت" و در زبان پالی است

[28] - Mission LiFE یک حرکت عمومی برای انگیزه بخشی بر افراد است، تا به اشخاصی طرفدار کره زمین تبدیل شوند. که در سه فاز انجام می شود فاز یک تغییر در تقاضا، فاز دوم تغییر در عرضه، و فاز سوم تغییر در سیاست است. سرفصل های این برنامه در مواردی همچون حفظ انرژی، حفظ منابع آب، نه به مواد یک بار مصرف منجمله پلاستیک، اتخاذ سیستم غذایی پایدار، کاهش تولید زباله، اتخاذ سبک زندگی سالم، کاهش زباله های الکترونیکی از طریق (تعمیر وسایل برقی، رساندن وسایل الکترونیکی خراب به مراکز بازیافت آن، استفاده از باطری های قابل شارژ، ذخیره داده های دیجیتال در ابرهای دیجیتالی تا هارد درایوها و...) تاکید دارد.

 

مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) :

در بررسی و مطالعه تطبیقی دو انقلاب بزرگ آسیایی، یعنی انقلاب هند (1326) و انقلاب ایران (1357)، در نوع رهبری، ایدئولوژی و نتایج این انقلاب ها، می توان ایدئولوگ های آن را نیز مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار داد، جناب آروبیندو گوش [1] ، از نظریه پردازان اولیه انقلاب آزادیبخش هند است، که ایده های آزادیبخشی جهانی را نیز از نظریات معنوی خود انتظار دارد، و به دنبال ایده هایی از این دست در فرهنگ هندو بوده است، ایشان به عنوان "پیامبر ملیگرایی هندو" نیز شناخته می شود؛ در مقاله زیر به او و برخی نظریات، و اوضاع زمانه اش، ناشی از دیدگاه های نویسندگان مجله اورگانایزر، که یکی از نشریات وابسته به ملیگرایان افراطی گروه RSS، که اکنون حاکمیت هند را در دست دارند پرداخته شده است.

 آروبیندو از رهبران و ایدئولوگ های انقلاب هند، رشد یافته در فرهنگ غربی -  بریتانیایی است، که در بازگشت به کشورش، در سیستم هندِ تحت استعمار بریتانیا، به مقامات مختلف اکادمیک و... هم رسید، اما همزمان به مبارز و ایدئولوگی برای انقلاب ضد استعماری هندی ها نیز بدل شد، او با بهره گیری از ایده، فلسفه، فرهنگ و مذهب هندو، در ملت سازی های جدید قرن بیستمی در هند، نقش آفرینی کرد. ملیگرایان مذهبی که اکنون با بهره گیری از نظریات اینگونه ایده پردازان حاکمیت را در دست دارند، و از قضا دچار نوعی دیکتاتوری مردسالارانه، فاشیسم مذهبی و نژادی، تحجر و بازگشت به سیستم های ظالمانه مذهبی و طبقاتی سابق، ظلم به اقلیت، و سست نمودن بنیان های دمکراسی، سکوراریسم و... شده اند، سوالی که وجود دارد، این است که چطور می شود برخی از ایدئولوگ های تربیت یافته و درس آموخته در سیستم های سکولار - دمکراسی غرب، و جهان باز و آزاد، ایده هایی را برای جامعه خود ارائه می دهند که برون داد آن به دیکتاتوری مذهبی، فاشیسم مذهبی نژادی، ظلم و بردگی برای ملت های آنها منجر می شود؟!

انقلاب ایران نیز ایده پردازانی داشته است که اگرچه درس آموخته در فرهنگ و دانشگاه های مغرب زمین بودند، و در آن سرزمین (اروپایی، امریکایی و...) و تربیت آموزشی یافتند، که دمکراسی و آزادی بنیان بیشتری نسبت به جهان دیگر دارد، اما از میان ایده های مذهبی سرزمین خود، به دنبال مفاهیمی برای رهایی و آزادسازی مردم خود و جهان گشتند، و آنچه یافتند را برای ملت خود تجویز کردند، و چهره هایی ایده گونه انقلابی را از همین طریق یافته و معرفی، و شکل تئوری به آن دادند، نمونه بارز آن معلم انقلاب ، دکتر علی شریعتی و... هستند، که بنیان علمی اش را در غرب پایه گذاری کرد، اما نظریه فکری و مبارزات آزادیخواهانه اش، ناشی از دین و مرام رایج در بین مردم کشورش بود.

 

معمار ودانتای سیاسی

به رغم گذار دوره شکل گیری شخصیتی جناب آروبیندو در انگلستان،  که او را بر فرهنگ کلاسیک غرب مسلط نمود، تئوری "ودانتای [2]  سیاسی [3] " آروبیندو که نقش شکل دهنده ایی بر جنبش آزادیخواهانه ما داشت، ریشه مستقیمی  در سیستم های اندیشه ایی او در هند داشت. 

گوتام چوبی [4]   

25 دسامبر 2022

در سال 1893 (1272 خورشیدی)، موقعی که آروبیندو گوشِ بیست و یک ساله به هند بازگشت، حتی نمی توانست، به زبان بنگالی [5] ، زبان مادریش اش سخن گوید. تا آن موقع او چهارده سال از سال های مهم شکل گیری شخصیت خود را در انگلستان گذرانده بود، و خود را بعنوان یک شخصیت اکادمیک می شناخت – ابتدا در مدرسه سنت پل لندن، و بعد در کینگ کالج، کمبریج. بنابراین در طول دو دهه بعدی، جناب آروبیندو آمد تا عِرق ملی خود را در هر دو شکل تئوری و عملی آشکار سازد، و تبدیل به یک چهره شاخص برای آزادی خواهان بهارات [6] شود. از موقعی که او به مقصد پوندیچری [7] در سال 1910 (1289) قدم های محکم خود را برداشت، جایی که نه تنها محلی ایدال برای آنها بود، بلکه بار معنایی برای ملیگرایی ما داشت، بلکه این خود از اهداف و روش های آنان بود. که راهبرد موثری برای تمام کسانی بود که بعد از او آمدند، به شمولیت گاندی که نتوانستند بدان روش متوسل شوند.

به طور واضح می توان گفت، جناب آروبیندو آشکارا بزرگترین متفکر ضد استعماری [8] در بین متفکرین اولیه هند بود. با این حال، ظهور سریع او و شهرت نجومی و همچنین میراث ماندگارش، هنگامی که در پس زمینه زندگی او در انگلستان مشاهده می شود، بسیار گیج کننده به نظر می رسد. سوالی ابهام برانگیز را بر می انگیزد، که پاسخ به این سوال، جوهر افکار ضد استعماری جناب آروبیندورا را آشکار می سازد که : چگونه یک جنتلمن ویکتوریایی که در خاک انگلیس آموزش دیده است، موفق می شود روح و تخیل کشور ما را تسخیر کند؟

سه مکتب فکری بنگال در قرن نوزدهم:

اواخر قرن نوزدهم، منطقه بنگال که آروبیندو از لندن بدان بازگشت، با سه مکتب فکری در پیرامون بیداری فکری و سیاسی بهارات مواجه شد:

اولین مکتب، که توسط راجا "رام موهان روی" [9] و پیروان سرسخت او، همچون رابیندرانات تاگور [10] نمایندگی می شدند، از همسان سازی فرهنگی و همدلی بین شرق و غرب حمایت می کردند. از نظر آنها، بهارات و انگلیس باید با عنوان برابر رو در روی همدیگر شده و یکدیگر را ملاقات کنند و از روابط سیاسی در هم تنیده خود، برای ایجاد همدردی عمیق تر استفاده کنند. این گرایش سیاست اصلاحات، دادخواست، در نهایت جناح میانه رو در (حزب) کنگره ملی هند را پایه گذاری و آغاز کرد.

مکتب فکری دوم، همانطور که توسط افرادی مانند مایکل مادوسودان دوتا [11] و متخصصان انگلیسی زبان اهل بنگال مشخص می شود - مانند دکتر کریشنا دان گوش [12] ، پدر انگلیسی ماب جناب آروبیندو، که حضور زبان انگلیسی در هند را حتی بعنوان فرصت و شانس و اقبال می دانست. در نظر آنها، شرایط استعمار بریتانیا، فرصتی برای بازسازی بنیادی جامعه هند، در پرتو افکار غربی و مسیحی ایجاد کرده است. و بدین ترتیب به طور طبیعی، آنها به روشی پاسخ دادند که، ممکن است بوی تسلیم افراد بی صلاحیت را بدهد. در حالی که "دوتا" به مسیحیت گروید و یک عمر به بیان و خواندن پیروزی نامه های ادبیات یونانی و انگلیسی گذراند. دکتر گوش نیز سه پسر خود را - از جمله آروبیندو هفت ساله - به انگلستان برد، آنها را تحت مراقبت یک روحانی انگلیسی قرار داد و آنها را از برقراری ارتباط با هر چیز هندی منع کرد.

 جناب آروبیندو در مدرسه سنت پل لندن در سال 1884

 

اگر ویوکانند [13] خدا را مجموع و خلاصه کل انسانیت و بشریت توصیف می‌کند، آروبیندو ملت را خود به عنوان واضح‌ ترین مظهر آن الوهیت می داند.

سومین مکتب فکری رایج در اواخر قرن 19 در بین متفکرین هندی، مورد حمایت و سرپرستی افرادی همچون بنکیم چاندرا چاترجی [14] ، سوامی ویوکانند و جناب آروبیندو مطرح می ‌شد، که معتقد بودند که هند چیزهای عمیقی برای ارائه به جهان، و به ‌ویژه به غرب ورشکسته از لحاظ اخلاقی دارد.

آنها به متون مقدس باستانی ما، و دینداری وفادار و طرفدار بهارات، که در متون مقدس ما عینیت یافته بودند، نهایت ایمان را داشتند. با اینحال، آنان معتقد بودند که برای فراهم نمودند شرایط رهبری معنوی و فکری توسط بهارات برای جهان، در ابتدا باید اخلاق بندگی سیاسی را در هم کوبید. علاوه بر این، برای رهایی سرنوشت سیاسی، کشور باید بر پایه منبع اصلی خود - ایمان، شور مذهبی، و روح فداکاری و چشم پوشی و قناعت فرزانه‌های خود بنا شود. به عبارت دیگر، حیات بهارات باید بر حکمت دیرینه اش قرار گیرد، که در وداها [15] و اوپانیشادها [16] گنجانده شده بود، و توسط راهبان و عرفای آن تجسم یافت.

ملت به عنوان قدرت،  ملیگرا بعنوان سانیاسی [17] :

در این نظم فکری، ملت تنها یک قلمرو ژئوپلیتیکی بی‌جان نیست که بتوان آن را بدست آورد و در برابر دشمنان از آن محافظت و دفاع کرد. ملت مجموعه ای از نیروهای دارای زندگی در بین همه کسانیست که در آن زندگی می کنند.

ملت به عنوان منبع تغذیه آنها ظاهر می شود، یک الهه ایی خیرخواه برای زندگی ساکنانش، که آنان را تأمین می کند، همانطور که یک مادر برای فرزندان خود زندگی را تأمین می کند. به زبان دیگر، ملت موضوع واقعی پرستش آنها می شود. آروبیندو به صورت معنی داری می پرسد: "ملت چیست؟" و توضیح می‌دهد که : "ملت یک قدرت بزرگ است که از هم آمیختگی قدرت میلیون‌ها واحدی ساخته می شود، افرادی که خود یک ملت را می سازند".

آروبیندو با همسبته دانستن ملت با الهه مادر، به سمت تعریف ملیگرایی بعنوان "دینی که از جانب خدا سرچشمه می‌گیرد - مذهبی که شما [وطن پرست] باید در آن زندگی کنید". با یک رسالت مقدس.

در چنین شرایطی، میهن پرست به "ابزار خداوند" تبدیل می شود که مأموریتی مقدس را بر عهده دارد. بنابراین منصفانه است که شخصیت "آنانند متس" در داستان بلند نوشته توسط بنکیم (چاندرا چاترجی)، تا ایده جناب آروبیندو از یک میهن پرست واقعی، و شخصیت "سانیاسی" که در مکتب فکری سوم برجسته می باشد. روش او، همانطور که جناب آروبیندو در مقاله ای در Bande Matram منتشر شده در سال 1907 بیان می کند، "ودانتیسم سیاسی" [18] است.  آروبیندو "ودانتای عملی" [19] سوامی ویوکانند را توسعه بخشید، و به یک فصل قابل کاربرد در قلمرو سیاست تبدیل کرد. اگر ویوکانند خدا را مجموع کل بشریت و انسانیت توصیف می‌کند، آروبیندو استدلال می‌کند که ملت خود روشنترین مانیفست و تجلی آن الوهیت است که او آن را به کالی [20] تشبیه می‌کند. برای خدمت به این ملت، او از نظم جدیدی از سانیاسی ها دعوت می کند که مایلند به خاطر او بمیرند.

باید تاکید کرد که این توانایی در بسیج ژرفای منابع دانش بومی هند بود که او را برای توده ها محبوب کرد. این پروژه، همانطور که جناب آروبیندو آن را تصور می کرد، نه تنها برای تضمین آزادی سیاسی برای بهارات بود. می توانست به نجات معنوی کل جهان منجر شود.

همذات پنداری او از مادر هندوستان با قدرت، شعله ور شدن یک آشفتگی اجتماعی را برانگیخت که آثار آن را می توان در تمام تلاش های طولانی بهارات برای استعمار زدایی - استعمارزدایی سیاسی اولیه، اکنون استعمار زدایی فرهنگی - مشاهده کرد. این نه تنها به مبارزه آزادی ما خدمت کرد، و الهام بخش نسل های میهن پرست بود که آماده جانفشانی برای کشور بودند، بلکه همچنان به شکل دادن به سرنوشت جدید هند ادامه می دهد.

(این اولین مقاله از مقاله سه قسمتی درباره فلسفه استعمار زدایی جناب آروبیندو است)

 

 آروبیندو گوش در بستر مرگ، در سال 1950

 

[1] - آروبیندو گوش، Aurobindo Ghose (1872-1950) متولد کلکته، فیلسوف، شاعر، روزنامه نگار، مقام معنوی و نظریه پرداز ملیگرای هندی، و تا زمانی از مبارزان انقلاب هندِ تحت سلطه بریتانیا، و از اعضای حزب کنگره ملی هند، که سابقه زندان برای مبارزه با حاکمیت بریتانیا بر هند را در پرونده خود دارد، موضوع اصلی دیدگاه معنوی آروبیندو تکامل زندگی انسان به حیات الهی در بدن الهی بود. او به درک معنوی اعتقاد داشت که نه تنها طبیعت انسان را آزاد کرد، بلکه متحول کرد و امکان زندگی الهی را بر روی زمین فراهم کرد. کتاب او "زندگی الهی" (the life Divine)  اثر ادبی اصلی او به جنبه فلسفی یوگای انتگرال می پردازد؛ سنتز یوگا، که به اصول و روش های یوگا انتگرال می پردازد؛ او در فعالیت های مبارزاتی چنان غرق شده بود که بارها مجبور به استعفا از مقامات خود در بخش اکادمیک شد. بعد از مدت ها مبارزه، و حتی شرکت در فعالیت های تروریستی علیه انگلیسی ها در هند، او از سیاست کناره گرفته و به معنویت روی آورد، و این زمانی بود که در زندان و تبعید، تحت مراقبت انگلیسی ها بود، و آن زمانی بود که با ویوکانند در زندان علیپور ملاقات کرد، که نقش مهمی در روی آوری او به این مشی از زندگی داشت. لذا در سال 1910 از کلیه فعالیت های سیاسی عقب نشینی کرد، و در پوندیچری مکتب فکری خود را ایجاد کرد و از سال 1926 به تربیت شاگردانش اقدام نمود. او در سال 1947 به شدت با تجزیه شبه قاره هند، به هند و پاکستان مخالفت کرد، وی دوبار به خاطر نوشته هایش برای دریافت جایزه نوبل ادبیات کاندید شد.

[2] - دوره ودانتا، به دوره ایی گفته می شود که دوره وداها پایان یافته (دوگانگی وجود)، دوره وداها دوره اولیه مذهبی هندوهاست که مردم به پرستش عوامل طبیعت و... روی آوردند و برای خورشید، ماه، رود و... قربانی می کردند و... کتاب های این دوره وداهای متفاوتی است شامل نیایش و قربانی برای این موارد هستند، و بعدها دوره ایی بالاتر از تفکر مذهبی یعنی اعتقاد به یکتایی وجود در فرهنگ مذهبی هند آغاز شده است، که این دوره را دوره ودانتا گویند، کتب مذهبی این دوره اوپانیشاد ها به عنوان متون مقدسی است که در این دوره نوشته شده اند.

[3] - The Architect of ‘Political Vedanta’  مندرج در  https://organiser.org/2022/12/25/102485/bharat/the-architect-of-political-vedanta/

[4] Gautam Choubey 

[5] - ایالت بنگال یکی از ایالت های فعال در جنبش انقلابی در دوره مبارزات آزادیبخش هند بوده است که مکاتب فکری خاص خود را هم داشته است بسیاری از رهبران ایده پرداز این نهضت همچون آروبیندو گوش، اهل این ایالت هستند. و دیگرانی از جمله رام موهان روی، رابیندرا تاگور و...، کلکته در این زمینه مرکزیت خاصی دارد.

[6] - ملیگرایان هندو از نامیدن کشور خود به نام "هند" اجتناب دارند، چراکه نام اصلی آن را "بهارات" می دانند. هند را نامی بیگانه می دانند که توسط ایرانیان برای مردم این سوی رودخانه سند انتخاب شده است، که بعدها سند به هند تبدیل شده است، ملیگرایان که دارای نوعی تفکر فاشیستی هندویی می باشند، روی نام ها حساس بوده و از جمله اقدامات آنها تغییر نام شهرها به نام های باستانی هندویی می توان نام برد، آنها تا کنون "الله آباد" را به "پریاگراج" و... تغییر داده اند.

[7] - Pondicherry منطقه ایی در هند از مناطقی است که در سیستم ایالتی هند نمی گنجد، و نوع خاصی از کنترل و حاکمیت در خود دارد، این منطقه کوچک در ساحل خلیج بنگال، و در محاصره مناطق ایالت تامیل نادو در جنوب شرق هند قرار دارد. به تامیلی یعنی شهر جدید که به خاطر حضور فرانسوی ها در زمان اشغال در آن شهرت دارد.

[8] - decolonisation زمانی که بریتانیای کبیر شامل منطقه ایی بود که خورشید در آن غروب نمی کرد، چرا که کلونی های تحت حاکمیت آنان در گرداگرد کره زمین گسترش یافته بود، و هند نیز یکی از این کلونی های متعدد بود، که جنبش هایی برای رهایی از این استعمار در هند شگل گرفت که به جنبش "دی-کلونایزیش" یا استعمار زدایی مشهور شدند.

[9] - Raja Ram Mohan Roy یا رام موهان روی (1772- 1833) که یکی از رهبران جنبش اصلاحات مذهبی و اجتماعی در شبه قاره هند است، او لقب راجا را از پادشاه گورکانی هند اکبر دوم دریافت داشت. او را پدر مقاومت بنگال می شناسند. او مخالف سنت های جاهلیت هندو همچون ازدواج کودکان در سنین پایین، و رسم ساتی (سوزاندن همسر زنده به همراه شوهر مرده) و... بود. بنگالی، سانسکریت، انگلیسی، عربی و فارسی را می دانست، و از ساختار گروه برهما سماج برای اصلاحات مذهبی هندویی استفاده کرد. برهما سماج معتقد به وجود یک خدای متعال در جهان بود، و عبادت در نظر موهان روی به یک مکان و زمان خاص نیاز ندارد، روی معتقد بود که آموزش مقدمه اصلاحات اجتماعی است.

[10] - Rabindranath Tagore ادیب مشهور بنگالی و برنده نوبل ادبیات جهان

[11] - Michael Madhusudan Dutta (1873-1824) شاعر و از پیشگامان ادب بنگالی،

[12] - Krishna Dhan Ghosh پدر آروبیندو گوش از نظریه پردازان آزادی هند

[13] - Swami Vivekanand (1863-1902) رهبر مذهبی هندو، فیلسوف، نویسنده، معلم مذهبی که مکتب ودانتا را در غرب معرفی کرد، و با این معرفی توانست هندوئیسم را در موقعیت جهانی اش آورد.

[14] - Bankim Chandra Chatterjee (1838-1894) نویسنده، شاعر، روزنامه نگار، نویسنده داستان بلند آنانندمتس که یکی از شاهکارهای ادبیات بنگالی است. که به فعالین جنبش استقلال هند، الهام بخش است.

[15] - Vedas قدیمی ترین متون جهان که شامل روش های قربانی و... در امور ارتباط با الهه هاست که در مکتب هندوئیسم نوشته شده اند.

[16] - Upanishads کتاب های مربوط به دوره بعد از وداهاست که اصلاحات مذهبی و فکری در هندوئیسم را در خود دارد.

[17] -  Sanyasi سانیاسی (برای شخص)، زندگی درویشی و کنارگیری کننده از دنیاست، و چهار مرحله در سیستم هندو، شامل چهار مرحله زندگی است که به عنوان آشرام شناخته می شود، با سه مرحله اول برهماچاریا (دانشجوی)، گریهاستا (خانه دار) و واناپراستا (ساکن جنگل، کناره نشسته) سانیاسا به طور سنتی برای مردان یا زنان در سال‌های پایانی زندگی‌شان مفهوم‌سازی می‌شود، اما برهماچاری‌های جوان این انتخاب را داشته‌اند که از مراحل خانه‌داری و بازنشستگی بگذرند، از کارهای دنیوی و مادی صرف نظر کنند و زندگی خود را وقف کارهای معنوی کنند.

[18] - political Vedantism اروبیندو مبلغ ودانتای سیاسی است، او سعی کرد تا به استفاده از مفاهیم معنوی فلسفه ودانتا، در سپهر سیاست بهره گیرد البته او مهمترین متفکر هندی است که سعی کرد که ودانتا را "سکولارایز" نماید به بیان دیگر با استفاده از مفاهیم مذهبی، هدف های مادی را پی گیرند،  

[19] - practical Vedanta

[20] - Kali از الهه های زنانه مورد احترام در هندوئیسم، یا خدای مطلق قدرت، زمان، نابودی، تغییر قدرت، قدرت عالی تمام قدرت ها، واقعیت مطلق،  

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
محکومیت به خواندن کتاب شهید مطهری در کنار مجازات زندان! محمد مطهری یک قاضی محترم، شروین حاجی‌پور ...
- یک نظز اضافه کرد در مطهری و اقبال، ایدئولوگ و مصلح...
در آغوش قاتل پدر! محمد مطهری خاطراتی درباره شهید مطهری (بخش اول) بهمن ۱۳۵۸ قاتل استاد مطهری (از ...