خاورمیانه جدید و آنچه زیر پای ایران لرزید
  •  

26 شهریور 1399
Author :  
ترامپ و روحانی نمایندگان دو سیستم

این روزها حوادثی رقم می خورد که زلزله وار شرایط منطقه ما را تغییر می دهد، به قول آقای ترامپ" خاورمیانه جدید" در حال شکل گیری است، اماراتی ها و بحرینی ها هم به کاروان سازش با اسراییل پیوستند و در کنار مصر، اردن، ترکیه و... که پیش از این با اسراییل در تبادل دیپلماتیک بودند، اینبار این دو کشور، زمین را زیر پای مخالفین اسراییل لرزاندند، و عملن اسراییل را به همسایگی ایران آوردند، البته پیش از این سال ها بود که ایران در جنوب لبنان، از طریق حزب الله، خود را به همسایگی اسراییل رسانده بود، و اینک اسراییل آمده است تا او هم به همان نسبت همسایه ایران باشد، و بدین وسیله پیچیدگی مسایل منطقه دوچندان شود. لذا واقعیت همسایگی، دو طرف را به لحاظ شرایط جدیدی مجبور خواهد کرد.

یکی از دلایل این تحولات جایگزینی ایران به جای اسراییل، در جایگاه "دشمن و تهدید برای اعراب" بود، و ایران وقتی به دشمن اعراب تبدیل شد که مداخلات فرامرزی نظامی خود را در معادلات منطقه تشدید کرد، تن کشورهای ضعیف منطقه و بازندگان زمین بازی، از تحرکاتش در لبنان، عراق، سوریه، یمن لرزید و برای حفظ "کاخ های شیشه ایی" خود، فلاخن بدستی با پشتوانه ایی قوی را جستند که انگیزه کافی برای سنگ اندازی به ایران را داشته باشد، و برای مقابله به مثل کردن، روز و شب بشمارد، همانگونه که بیشمار مواضع و نیروهای ایران را در سوریه مورد هدف قرار داد و می دهد، اینجاست که حرکات نظامی، دیگر بی هزینه نخواهد بود، و نتایج قمار در صحنه های جنگ و نبرد به حدی است که می تواند یادآور شرایطی باشد که در سال های پایانی جنگ هشت ساله خود با عراق داشتیم، که امریکا قدم به قدم پیش آمد تا اینکه مستقیما اهدافی را خاک ایران مورد هدف حمله خود قرار داد. [1]

آقای ترامپ نیز می رود که خود را به دریافت کننده جایزه صلح نوبل تبدیل کند، حرکاتش در نزدیکی اعراب و اسراییل، طالبان و حاکمیت افغانستان، کره شمالی و...، پیشرفت داشته و معاملات او به امضای قراردادهایی منجر شده است، او همچنین در این چهار سال حاکمیت خود به تعهدات و شعارهای انتخاباتی در بعد داخلی و بین المللی جامه عمل پوشاند و عملن خود را از جنگ های منطقه ایی بیرون کشید و سربازانش را در خارج کشور کاهش داد، وضعیت اقتصاد مردمش را بهبود موثر داد، کاری که رییس جمهور ما در رسوایی کامل نتوانست انجام دهد و به ملت ایران ثابت شد که قول های رییس جمهور انتخابی اشان را، وسیله ایی برای تحقق نیست و بی خود نباید به چند بند قانونی که در شان او در قانون اساسی نوشته اند، و یا نامی که بر او به عنوان "رییس جمهور" نهاده اند دل بست، که او حتی رییس همان "دستگاه اجرا" هم نیست.

این همان تفاوت بین دو رییس جمهور، در امریکا و ایران است که یکی می تواند و می کند و دیگری می خواهد و ابزاری ندارد و نمی تواند، و گرچه هر دو با رقیب سرسخت داخلی مواجه بودند، اما در یک کشور قدرت تقسیم شده بود، حدود قدرتمندان مشخص است، اما در این سو قدرت به سوی تمرکزی می رود که رییس جمهور و وزرایش فقط برای پاسخگویی به خرابی ها مفیدند، تا در پیشگاه ملت حاضر شوند و جوابگو باشند. دیگر نه سیاست گذارند نه حتی در اجرا ابزاری مناسب و در خور مسئولیت و مقام خود دارند.

 

[1] - هدف قرار دادن کشتی ایران اجر، و سکوهای نفتی ما در خلیج فارس

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (3)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

سیاست خارجی و تحرکات منطقه‌ای و جهانی
گفت‌وگو با محسن امین‌زاده


اسرائیل هرگز به‌اندازه امروز در منطقه و ازجمله در جوار مرزهای ایران حضور فعال نداشته است. ناوگان زیردریایی اسرائیل امروز در اطراف مهم‌ترین تنگه‌های آبی جهان یعنی هرمز و باب‎المندب و سوئز جولان می‌دهد. اسرائیل امروز در منطقه حضور نظامی و راهبردی و دیپلماتیک دارد. کشورها در مناقشاتی که با ایران داشته‌اند به سمت اسرائیل رفته‌اند و امتیاز گرفته‌اند و روابطشان را رسمی و علنی کرده‌اند و البته این پیروزی اسرائیل نتیجه راهبردهای بسیار غلط ایران هم هست. ایران شرایطی را فراهم کرده که اسرائیل به‌جز پاکستان و افغانستان با همه کشورهای همسایه ایران رابطه دیپلماتیک دارد و در غالب کشورها حضور رسمی سیاسی و نفوذ گسترده دارد.

امروز ایران در حالی به سمت تنش‌زدایی با کشورهای منطقه می‌رود که همه کشورهای منطقه روابطشان با اسرائیل را بازسازی کرده و ارتقا داده‌اند. امارات با اسرائیل قرارداد جامع اقتصادی بسته است. تمامی این تحولات بخشی از کارنامه ناموفق سیاست خارجی ایران است. سیاست خارجی پراشتباه و فاقد راهبرد معقول ایران در این تحولات بسیار مؤثر بوده است. سیاستی که سال‌هاست در خارج از وزارت خارجه مدیریت می‌شود. ایران به‌لحاظ نظامی قدرتمندتر شده است، ولی به‎لحاظ دیپلماتیک تا اینجای کار،‌ اسرائیل موفقیت‌های خیلی بیشتری در منطقه نسبت به ایران داشته است.

در راهبرد عربستان سعودی در چارچوب «اقتدار بین‌المللی در سایه صلح منطقه‌ای»،‌ صلح با اسرائیل نیز نقش کلیدی دارد؛ و البته عربستان سعودی وقتی با ایران تنش‌زدایی کند و رابطه فعال برقرار کند خیلی راحت‌تر می‌تواند با اسرائیل رابطه برقرار کند. بسیاری پیش‌بینی می‌کنند درصورتی‌که گسترش روابط با ایران خوب پیش برود، گام بعدی برقراری یک رابطه مشروط و محدود عربستان سعودی با اسرائیل خواهد بود. در دیپلماسی و صحنه جهانی نیز ما از اسرائیل ضعیف‌تر شده‌ایم، درحالی‌که همیشه قوی‌تر بودیم و پس از انقلاب همیشه صدای حامیان فلسطینیان در سازمان ملل خیلی بلندتر از اسرائیل بود، ولی فجایعی که از سال ۱۳۸۴ در سیاست خارجی شروع شد ما را در سیاست خارجی هم در مقابل اسرائیل تحقیر کرده است.

پیش از سال ۱۳۸۴ اسرائیل بازنده همیشگی در مجمع عمومی سازمان ملل بود. کشورها افتخار می‌کردند که کنار فلسطینی‌ها و مسلمانان علیه اسرائیل ایستاده‌اند. آرای مجمع عمومی کاربردی برای اعمال قدرت علیه اسرائیل نداشت، اما شأن و منزلت بالایی برای فلسطین و حامیان فلسطین داشت. غالب کشورهای اروپایی در کنار مسلمانان علیه اسرائیل موضع می‌گرفتند. ایران از بازیگردان‌های مؤثر جوامع بین‌المللی علیه اسرائیل بود. اعلام نژادپرست بودن رژیم صهیونیستی با رأی مشترک مسلمانان و اروپاییان و غالب کشورهای جهان در اجلاس ضد نژادپرستی سازمان ملل، نمونه بارزی از این موفقیت‌ها بود. با سیاست خارجی ماجراجوی ایران این شأن و منزلت نیز جابه‌جا شده است. امروز اسرائیل به‌رغم تشدید جنایات خود و فشارهای خود علیه مردم فلسطین،‌ در صحنه‌های بین‌المللی نیز بسیار موفق‌تر از گذشته است. نقش ایران و سیاست خارجی ایران از سال ۱۳۸۴ تاکنون در این تغییر مسیر جوامع بین‌المللی و کشورهای منطقه‌ای به نفع اسرائیل، چشمگیر بوده است.

رشد جریان‌های بسیار افراطی در حاکمیت اسرائیل و تحولات مرتبط با تلاش دولت اسرائیل برای تضعیف نظام قضایی این کشور، چالش‌های مهمی در این کشور ایجاد کرده است و می‌تواند فرصت‌هایی برای کاهش فشارهای فزاینده نسبت به فلسطینیان و تقویت موقعیت سیاسی فلسطینیان باشد. این به معنای تحولی امیدبخش برای فلسطینیان تحت فشارهای فزاینده نیست و حتی باعث کاهش قدرت تحرک اسرائیل در منطقه و علیه ایران نمی‌شود، ولی اگر تدابیر خردمندانه بین‌المللی با همکاری اکثریت قاطع کشورهای جهان شامل کشورهای اروپایی دنبال شود، ممکن است موقعیت فلسطینیان را در چارچوب مباحث بین‌المللی مرتبط با بحث دو دولت مستقل اسرائیلی و فلسطینی تقویت کند.


منبع: چشم‌انداز ایران شماره 141

@cheshmandaz_iran

This comment was minimized by the moderator on the site

حاکمان بیندیشند که چه کرده‌اند که برخی در ایران برای سلامتی ترامپ دعا می‌کنند چون فکر می‌کنند با فشارهای ترامپ حکومت اصلاح می‌شود
Posted: 04 Oct 2020 08:05 AM PDT
محمد فاضلی
این ‌که دونالد ترامپ در بیمارستان به علت بیماری کرونا بستری شده عجیب نیست، هر کسی از جمله رئیس‌جمهور هر کشوری ممکن است بیمار شود؛ اما این ‌که کسانی در کشور ایران از میان مردمی که بیشترین خسارات به زندگی‌شان از دوران ریاست جمهوری ترامپ رسیده است دعاگویان برای او سلامتی آرزو کنند خیلی عجیب است. من از صبح کسانی را دیده‌ام که آرزو می‌کنند ترامپ سالم از بیمارستان مرخص شود.
دسته اول دعاگویان ترامپ اغلب مردم عادی هستند که فکر می‌کنند اگرچه ریاست جمهوری ترامپ و بازگرداندن تحریم‌ها و فشار حداکثری خسارات وحشتناکی به اقتصاد ایران وارد کرده و زندگی برای مردم سخت شده، اما امیدی هم به اصلاح در داخل نیست و مگر فشارهای خارجی پنجره‌ای به اصلاحات اساسی اقتصادی، تجدیدنظر در شیوه‌های حکمرانی و بازگشتن از مسیرهای نادرست باز کند.
دسته دوم دعاگویان سلامت آقای ترامپ کسانی هستند که فکر می‌کنند مرگ احتمالی او از کرونا، بخت پیروزی جو بایدن را افزایش می‌دهد، و گشایش در وضعیت اقتصادی و حتی اثر روانی این پیروزی، اوضاع دولت حسن روحانی را بهبود می‌دهد و این چیزی نیست که آن‌ها دوست داشته باشند.
من فکر می‌کنم «تحریم و فشار سبب اصلاح در داخل نمی‌شود؛ بلکه اصلاح و بازنگری در داخل است که زمینه‌ساز ورود به فرایندی می‌شود که رفع تحریم و فشار می‌تواند در میان‌مدت و درازمدت نتیجه‌اش باشد.» بنابراین تعلق خاطری به هر دو گروه دعاگوی سلامت آقای ترامپ ندارم، و چون سرنوشت را در داخل جست‌وجو می‌کنم، مرگ و زندگی آقای ترامپ برایم مساوی است؛ اما این وضعیت یک سؤال بزرگ پیش روی حاکمان ما قرار می‌دهد.
حاکمان نباید با خود بیندیشند که چه کرده‌اند تا دسته اول دعاگویان را به این نقطه رسانده‌اند که برای پیدایش گشایشی در زندگی امروز و چشم‌انداز آینده خود، به اعمال فشارهای دشمن ‌شان امید ببندند؟ و باز نباید از خود بپرسند چه شده و مناقشه قدرت و منافع به کجا رسیده که دسته دوم دعاگویان سلامت ترامپ بیم آن دارند که نکند مرگ او به گشایش در احوال دولت مستقر و بهبود وجهه آن منجر شود؟
کاش مؤسسه نظرسنجی داخلی معتبری نظر ایرانیان را درباره سلامت آقای ترامپ و انتخاب مجدد او به ریاست جمهوری می‌پرسید و تصویری از کمیت دو دسته دعاگویان پرزیدنت ایالات متحده آمریکا در ایران به دست می‌داد. تحلیل چنین داده‌ای نتایج جالبی خواهد داشت.
مرگ و زندگی آقای ترامپ برای جهان مهم است، اما شیوه و معنای مهم‌ بودن آن برای ما ایرانیان، حاوی پرسش‌ها، راه‌های نرفته، بایدها و نقصان‌های بسیار است؛ این گویی مهم‌ترین مرگ و زندگی یک مقام خارجی است که تاریخ معاصر ما را به پرسش می گیرد

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

چرا ترامپ توافق با ایران را نزدیک می‌بیند؟

برخلاف انتظار برخی از جمله خود من، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، مراسم امضای توافق عادی‌سازی روابط اسرائیل با دو کشور عرب در کاخ سفید را به نمایشی علیه جمهوری اسلامی تبدیل نکرد.
ترامپ در متن سخنرانی‌اش در مراسم همانند وزیران خارجۀ امارات متحدۀ عربی و بحرین از اشاره به نام ایران خودداری کرد و در صحبت‌های پیش از آن نیز، در پاسخ به پرسشی در بارۀ مخالفت ایران با عادی‌سازی رابطۀ کشورهای عرب و اسرائیل، فقط از لزوم دستیابی به توافق با جمهوری اسلامی در آینده‌ای نزدیک سخن گفت.
در واقع می‌توان حدس زد که مقام‌های شرکت کننده در مراسم کاخ سفید، به طور عامدانه‌ای تصمیم به عدم تحریک ایران گرفته بودند و حتی بنیامین نتانیاهو هم جز یک جمله که آن را پیش از این نیز بارها تکرار کرده بود، سخن تحریک‌آمیز دیگری علیه جمهوری اسلامی نگفت.
علت چنین اتفاقی اما چه می‌تواند باشد؟
توصیۀ امارات؟ احتمالش بسیار است. امارات بر خلاف بحرین و اسرائیل، معمولاً لحن کنترل‌شده‌تری در برابر جمهوری اسلامی به کار می‌گیرد و بخصوص نمی‌خواهد که عادی‌سازی روابطش با اسرائیل به عنوان گامی علنی علیه تهران تعبیر شود. طبعاً نزدیکی جغرافیایی و مبادلات تجاری این کشور با ایران در کنار نگرانی‌اش از وقوع جنگ در منطقۀ خلیج فارس می‌تواند علت این احتیاط نسبی باشد. از این رو، احتمال اینکه آنها توصیه به عدم تحریک ایران در مراسم کاخ سفید کرده باشند به نظرم بالاست.
با این حال، شخص ترامپ نیز ظاهراً در سودای دستیابی به توافق با جمهوری اسلامی جدی به نظر می‌رسد. آیا او به دلیل رقابت‌های انتخاباتی با حزب دمکرات، تظاهر به جدی بودن در این باره می‌کند و یا اینکه واقعاً گزینۀ توافق با تهران را در چشم‌انداز خود می‌بیند؟ اگر مورد دوم درست باشد، او با تکیه بر چه شواهد و قرائنی حرف از توافق را بی‌وقفه تکرار می‌کند؟
آیا ترامپ در پشت پرده، علائم و نشانه‌هایی از مقام‌های ایرانی برای یک توافق احتمالی دریافت کرده است؟ یا اینکه مشاورانش بنا به تحلیل خود از رفتار و وضعیت کلی ایران، او را در این مورد دلگرم می‌کنند؟
مورد دوم صحیح‌تر به نظر می‌رسد. در واقع نگاهی به واکنش جمهوری اسلامی به تحولات عراق و سوریه و لبنان، حکایت از نوعی سیاست بسیار احتیاط‌آمیز از سوی ایران دارد. بی‌تحرکی و سکوت جمهوری اسلامی در برابر حملات نظامی اسرائیل به پایگاه‌های شبه‌نظامیان متحد آن در خاک سوریه، در کنار نوعی تردیدِ توأم با بی‌انگیزگی در مقابل ظهور دولت‌های متمایل به غرب در عراق و لبنان، گواهی از بی‌تفاوتی نسبی جمهوری اسلامی برای پیشبرد سیاست خاورمیانه‌ای خود به هر بهایی بخصوص بهای جنگ است.
اگر بزرگترین مشکل و عامل اصطکاک جمهوری اسلامی با آمریکا و متحدان آن را سیاست خاورمیانه‌ای تهران به حساب آوریم، از یک نگاه سرد و بی‌طرفانه، این مشکل به تدریج در حال رنگ باختن است. ترامپ خود نیز بارها بر این موضوع تأکید کرده و گفته است که ایران دیگر همان کشورِ پیش از ورود او به کاخ سفید نیست!
بدین ترتیب، از نگاه مشاوران ترامپ، در حالی که ایران از یک طرف موفق به تشکیل جبهه‌ای قدرتمند برای به خطر انداختن موجودیت اسرائیل نشده است و از سوی دیگر، در مقابل تشکیل جبهه‌ای مشترک از سوی اسرائیل و کشورهای عرب، سیاست عملی تهاجم‌آمیزی در پیش نگرفته است، بنابراین از نقطه نظر نظم منطقه‌ای، دلایل چندانی برای ادامۀ رویارویی کنونی و اجتناب از توافق وجود ندارد. از این منظر، برنامۀ هسته‌ای و موشکی ایران نیز به خودی خود نمی‌تواند مسبب رویارویی شدید شود چرا که این دو برنامه نیز در چارچوب سیاست خاورمیانه‌ای ایران، مورد حساسیت شدید آمریکا و متحدان آن بوده و اگر آن سیاست به هر دلیلی تعدیل شده باشد، از اهمیت این دو موضوع نیز به همان اندازه کاسته می‌شود و امکان حل و فصل‌شان بالا می‌رود.
بنابراین، با یک حساب سرانگشتی، مشاوران ترامپ به این نتیجه رسیده‌اند که تنها نصیبی که ایران از رویارویی فعلی می‌برد، همان تحریم‌های اقتصادی بی‌سابقه است که پول ملی آن را در سراشیب سقوط روزافرون قرار داده و معضلات و مشکلات عمیقی برای جامعۀ ایران پدید آورده است. از نگاه آنان، این وضعیت خواه ناخواه به توافق ختم می‌شود حتی اگر پیامدهای داخلی بسیاری برای برخی جناح‌های حاکم داشته باشد.
شاید مشاوران ترامپ در مجموع موانع داخلی توافق با ایران را ساده گرفته باشند، اما ظاهراً از نگاه آنها فشار مشکلات، هر مانعی را مرتفع می‌کند هر چند که تنش‌های شدید سیاسی داخلی هم در پی داشته باشد!
تا چند روز دیگر بدرود.
احمد زیدآبادی

مصطفوی
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

حلالیت‌طلبیدن یا عذرخواهی چند ماه پیش یک استاد جامعه‌ شناسی دانشگاه تهران فوت کرد. او گرایشات مذهب...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
اگر حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسراییل را برد نظامی بدانیم؛ حمله به زنان سرزمینم توسط «گشت ارشاد ای...