کام گیرم من از این گل واژه ها
در هوایت سخت مشق عشق، می کردم دمی تا که دیدارت میسر گردد و واصل شوم
شور مستی، دل پرستی، عاشقی، دلداده گی وصل بود، عشق بود، پرواز دل، تا که به تو حاصل شدم
شرح این لحظه برون است از توان واژه ها تا که گوید شرح کامی را که رفت زان دم، شدم
خواهم اینک وام گیرم، کام گیرم من از این گل واژه ها تا توانم گفت شرح عشق، زان غوغا شدم
تا که رفتم کام گیرم از لبت در خواب خوش واژه ها همراهیم را وا نهادند و من، تنها شدم
بخت من را تو ببین، ای که تویی سلطان عشق کام را، تلخی این جام را، آن دمی تنها شدم
من تقلا کردم و، کوشش به جهد و جد تمام تا کنم زنده دوباره این دلم، آن دم که من شیدا شدم
شهد این شیدایی دل را دهم من شرح چون، دل شود شیدا، دوباره زنده، و دل وا شدم
سروده شده در 5 آذر 1397