دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهور منتخب دیروز در مجلس حضور یافت و از "مشت" هایی گفت، که در این انتخابات بر دهان کسانی کوبیده شد که گفتند "رای ندهید"، و عنوان داشتند: "آنانی که رای دادند مشت محکم بر دهان کسانی زدند که در داخل و خارج تبلیغ میکردند و میگفتند رأی ندهید".
دکتر عزیز! من از جمله کسانی بودم که در این انتخابات حضور یافتم و به شما رای دادم، ولی هرگز رای خود را به سان مشتی روانه دهان کسی نمی دانم، نمی دانستم و نکردم. و اصولا دهان را لایق مشت نمی دانم، در حاکمیت منطق و عقل، اصلا هیچ دهانی لایق مشت نیست. دهان خروجگاه کلام است، و پاسخ کلام، تنها سخن سنجیده خواهد بود. ادبیاتی که از مشت کوبیدن بر بدن بندگان خداوند در خود دارد، مخصوص کسانی است که در خیابان، حقوق و هدف خود را از طریق بازوان خود جستجو می کنند، از یک رئیس جمهور اصلاحطلب برازنده نیست که در کسوت اهل خیابانی این چنینی، از مشت کوبیدن بر دهان ها سخن گوید.
دکتر مسعود پزشکیان عزیز!
رای دادن و ندادن یک حق و یک انتخاب برای افراد بیش نیست، تبلیغ این که رای باید داد و یا نداد، نیز مسئولیت اجتماعی هر انسان آگاهی است که در قبال جامعه، خود را مسئول می داند و احساس می کند در مقطعی به دیگر هموطنان خود باید این مشورت را بدهد، که کنشگری مناسب تری را انتخاب کنند، تا آنانی که همه بر این کشتی، به صورت جمعی نشسته اند، بهتر به مقصد نهایی برسند،
بخواهند رای بدهند و یا ندهند، تا حقی را استیفا نمایند، این تنها یک حق و البته یک انتخاب آزادانه است، نه رای دادن و نه ندادن، و نه تبلیغ رای دادن و نه تبلیغ رای ندادن، هیچکدام نه جرم است و نه گناه، این تنها یک مشورتی ناشی از احساس مسئولیت شهروندی است که هر شهروند مسئول، در هر انتخابات برای خود بر می گزیند و به دیگران هم همان توصیه ایی را دارد که بدان رسیده است، و وظیفه هر اندیشمند مسئولی است که از مردم بخواهد رای دهند، و یا ندهند، و آنان که گفتند رای ندهید همانقدر محترمند که گفتند رای بدهید، لزوما رای دادن عده ایی مشتی بر دهان کسانی نخواهد بود، که در جبهه ایی دیگر از تفکر نشسته اند، و این آینده است که روشن خواهد کرد، کدام قشر درست گفته اند، آنان که گفتند "رای بدهید" و یا آنان که گفتند "رای ندهید".
ما با رای خود کُنشی را انتخاب کردیم که در این مرحله از تاریخ آن را موثرتر می دیدیم، این رای دادن هرگز در تقابل با آنانی نبود که رای ندادن را انتخاب کردند، هر چند به آنها نیز گفتیم که رای دهند، ولی این آزادی را برای آنان قائل بودیم که بیایند رای بدهند و یا نیایند، این حق و انتخاب را برای آنان محفوظ، قانونی، شرعی و عقلی می دانیم،
دکترجان! خدا را چه دیدی! شاید روزگار چنان چرخ خورد که روزی ما رای داده ها نیز به این نتیجه برسیم که آنها درست فهمیدند و انجام دادند که می گفتند، رای ندادن چاره سازتر از رای دادن است، این به عملکرد شما در یک سو، و مخالفین شما که در کرسی های انتصابی و انتخابی تکیه زده اند بستگی دارد؛
پس باید به اطلاع شما برسانم که مَنِ رای داده، نه مشتی روانه دهانی کردم، و نه دهانی را لایق مشت می دانم.
دکترجان! دهان ها حرمت دارند، خروجگاه سخن و تفکر است، پس لایق کوبیدن مشت نیست، سخن را پاسخ کلام است و بس.
توصیه می کنم، از این ادبیات "انقلابی" و البته "خسارتبار" خود را جدا کن، و خود را از فضای مشت زنی بیرون بکش، ادامه این نگاه انقلابی، حالِ بسیارِ دیگری را از هر گونه انقلاب، و تفکر انقلابی به هم خواهد زد. تو اکنون رئیس جمهور همه آنانی هستی که گفتند "رای بدهید"، و یا "رای ندهید" ، کاری کنید که حرکت شما سود جمعی تمام مردم ایران در هر دو جناح آنان که رای دادند و ندادند را در بر داشته باشد.
اصلاحطلبان منطق و سخن بسیار برای گفتن دارند، آنان هرگز نیازی ندارند در زمره اهل مشت، و به خصوص مشت زنی به دهان ها قرار گیرند.
دکتر عزیز! در این زمین عاریه ایی و موقت سخن از مشت زدن مگو، از گفتگو بگو، از مذاکره بگو، از رعایت حق دوست و دشمن بگو، تو از آنان نیستی که با آنان دمخور و همنشین شدی، از جذب حداکثری بگو، از "ایران برای تمام ایرانیان"، خواه شما را قبول داشته باشند و یا نداشته باشند، بگو و...