مشت بر دهان کوبیدن؟! دکتر پزشکیان! یادت باشد دهان ها لایق مشت نیستند
  •  

01 مرداد 1403
Author :  
دهان ها لایق مشت نیست، دهان خروجگاه منطق و سخن سنجیده است

دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهور منتخب دیروز در مجلس حضور یافت و از "مشت" هایی گفت، که در این انتخابات بر دهان کسانی کوبیده شد که گفتند "رای ندهید"، و عنوان داشتند: "آنانی که رای دادند مشت محکم بر دهان کسانی زدند که در داخل و خارج تبلیغ میکردند و می‌گفتند رأی ندهید".

دکتر عزیز! من از جمله کسانی بودم که در این انتخابات حضور یافتم و به شما رای دادم، ولی هرگز رای خود را به سان مشتی روانه دهان کسی نمی دانم، نمی دانستم و نکردم. و اصولا دهان را لایق مشت نمی دانم، در حاکمیت منطق و عقل، اصلا هیچ دهانی لایق مشت نیست. دهان خروجگاه کلام است، و پاسخ کلام، تنها سخن سنجیده خواهد بود. ادبیاتی که از مشت کوبیدن بر بدن بندگان خداوند در خود دارد، مخصوص کسانی است که در خیابان، حقوق و هدف خود را از طریق بازوان خود جستجو می کنند، از یک رئیس جمهور اصلاحطلب برازنده نیست که در کسوت اهل خیابانی این چنینی، از مشت کوبیدن بر دهان ها سخن گوید.

دکتر مسعود پزشکیان عزیز!

رای دادن و ندادن یک حق و یک انتخاب برای افراد بیش نیست، تبلیغ این که رای باید داد و یا نداد، نیز مسئولیت اجتماعی هر انسان آگاهی است که در قبال جامعه، خود را مسئول می داند و احساس می کند در مقطعی به دیگر هموطنان خود باید این مشورت را بدهد، که کنشگری مناسب تری را انتخاب کنند، تا آنانی که همه بر این کشتی، به صورت جمعی نشسته اند، بهتر به مقصد نهایی برسند،

بخواهند رای بدهند و یا ندهند، تا حقی را استیفا نمایند، این تنها یک حق و البته یک انتخاب آزادانه است، نه رای دادن و نه ندادن، و نه تبلیغ رای دادن و نه تبلیغ رای ندادن، هیچکدام نه جرم است و نه گناه، این تنها یک مشورتی ناشی از احساس مسئولیت شهروندی است که هر شهروند مسئول، در هر انتخابات برای خود بر می گزیند و به دیگران هم همان توصیه ایی را دارد که بدان رسیده است، و وظیفه هر اندیشمند مسئولی است که از مردم بخواهد رای دهند، و یا ندهند، و آنان که گفتند رای ندهید همانقدر محترمند که گفتند رای بدهید، لزوما رای دادن عده ایی مشتی بر دهان کسانی نخواهد بود، که در جبهه ایی دیگر از تفکر نشسته اند، و این آینده است که روشن خواهد کرد، کدام قشر درست گفته اند، آنان که گفتند "رای بدهید" و یا آنان که گفتند "رای ندهید".

ما با رای خود کُنشی را انتخاب کردیم که در این مرحله از تاریخ آن را موثرتر می دیدیم، این رای دادن هرگز در تقابل با آنانی نبود که رای ندادن را انتخاب کردند، هر چند به آنها نیز گفتیم که رای دهند، ولی این آزادی را برای آنان قائل بودیم که بیایند رای بدهند و یا نیایند، این حق و انتخاب را برای آنان محفوظ، قانونی، شرعی و عقلی می دانیم،

دکترجان! خدا را چه دیدی! شاید روزگار چنان چرخ خورد که روزی ما رای داده ها نیز به این نتیجه برسیم که آنها درست فهمیدند و انجام دادند که می گفتند، رای ندادن چاره سازتر از رای دادن است، این به عملکرد شما در یک سو، و مخالفین شما که در کرسی های انتصابی و انتخابی تکیه زده اند بستگی دارد؛

پس باید به اطلاع شما برسانم که مَنِ رای داده، نه مشتی روانه دهانی کردم، و نه دهانی را لایق مشت می دانم.

دکترجان! دهان ها حرمت دارند، خروجگاه سخن و تفکر است، پس لایق کوبیدن مشت نیست، سخن را پاسخ کلام است و بس.

توصیه می کنم، از این ادبیات "انقلابی" و البته "خسارتبار" خود را جدا کن، و خود را از فضای مشت زنی بیرون بکش، ادامه این نگاه انقلابی، حالِ بسیارِ دیگری را از هر گونه انقلاب، و تفکر انقلابی به هم خواهد زد.  تو اکنون رئیس جمهور همه آنانی هستی که گفتند "رای بدهید"، و یا "رای ندهید" ، کاری کنید که حرکت شما سود جمعی تمام مردم ایران در هر دو جناح آنان که رای دادند و ندادند را در بر داشته باشد.

اصلاحطلبان منطق و سخن بسیار برای گفتن دارند، آنان هرگز نیازی ندارند در زمره اهل مشت، و به خصوص مشت زنی به دهان ها قرار گیرند.

 دکتر عزیز! در این زمین عاریه ایی و موقت سخن از مشت زدن مگو، از گفتگو بگو، از مذاکره بگو، از رعایت حق دوست و دشمن بگو، تو از آنان نیستی که با آنان دمخور و همنشین شدی، از جذب حداکثری بگو، از "ایران برای تمام ایرانیان"، خواه شما را قبول داشته باشند و یا نداشته باشند، بگو و...

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (6)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

پس نهج‌البلاغه چه شد؟

دکتر مسعود پزشکیان با نیکلاس مادورو تماس گرفته و "پیروزی" او را در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا تبریک گفته است!
چرا این کار را کرده است؟ چون مادورو علیه آمریکا و حامی جمهوری اسلامی است و مصلحت ایجاب می‌کند که در قدرت باشد؟
من نه دشمن مادورو و حزب بولیواری او هستم و نه با مخالفانش صنمی دارم، اما در اینجا پای صداقت در انجام برگزاری یک انتخابات در میان است. انتخابات معنا و مفهوم و معیارها و چارچوب خود را دارد و تعهدی دوجانبه بین دولت و مردم برای رعایت موازین شناخته شدۀ آن است. مادورو در کشورش انتخاباتی برگزار کرده و خود را پیروز آن دانسته که در چشم یک انسان بیطرف، عادلانه نمی‌آید و ظن به تدلیس و کلاه‌گذاری در آن، لطیف‌ترین توصیف برای آن است.
حال پرسش بسیار ساده‌ام از آقای پزشکیان این است که آیا کیفیت برگزاری انتخابات ونزوئلا برای او اصلاً مهم نیست؟ و یا مردمی که آن را عادلانه ندانسته‌اند، همگی دروغگو و نیرنگ‌بازند؟ اگر بگوید که کیفیت انتخابات برایش مهم نیست، که پدیدۀ انتخابات را از اساس بی‌اعتبار و فاقد هر گونه ارزش می‌داند و اگر بگوید تمام مدعیان تقلب در انتخابات ونزوئلا دروغگو و نیرنگ‌باز و آلت‌دست بیگانگانند، چگونه و چطور آن را احراز کرده است؟
اینکه مصلحت جمهوری اسلامی اقتضا می‌کند فردی مثل مادورو در ونزئلا حاکم باشد یک حرف است و اینکه انتخابات پرمسئله در آن کشور را عادلانه بدانیم مسئله‌ای دیگر است. در اینجا به هیچ عنوان از گزارۀ اولی نمی‌توان گزارۀ دوم را نتیجه گرفت و مصلحت در یک امر را بر حقیقت در امری دیگر غالب کرد. تمامی نکات سیاسی نهج‌البلاغه حول همین یک کلام می‌چرخد و حال پرسش دوم این است که آقای پزشکیان با وجود تسلطش بر نهج‌البلاغه چطور متوجه این اصل نشده و یا چطور نتوانسته این اصل و قاعده را با کار مادورو در انتخابات ونزوئلا به درستی بسنجد تا در مصداق‌یابی دچار خطا نشود؟
مادورو متهم است که بر سر مردمش کلاه گذاشته و تعهدش را با آنان لگدمال کرده است. در کجای نهج‌البلاغه می‌توان موردی یافت که مولاعلی بر چنین اتهامی چشم ببندد و آن را نادیده بگیرد؟
بله ما کسانی را با ادعای پیروی از مولاعلی داریم که تمام اصول و قواعد متعالی را قربانی قدرت و مصلحت خود می‌کنند اما از آقای پزشکیان انتظار نمی‌رفت که در همین گام اول، دچار چنین خطای بزرگی شود و برای خشنودی مادورو و یا خشنودی از تداوم حکومت او در ونزوئلا، نهج‌البلاغه را زیر پا بگذارد.
من وجود انواع محدودیت‌ها و تنگناها را در عرصۀ سیاست درک می‌کنم و برای همین هم در موضوعی مثل تعیین اعضای کابینه اصلاً سخت نمی‌گیرم، اما این موضوع فراتر از انتخاب فردی مناسب یا نامناسب برای یک پست است. قاعده و اصلی است که اگر زیر پا گذاشته شود، راه هر نوع حق‌کشی را هموار می‌کند.
خدا را خدا را خدا را در بارۀ نهج‌البلاغه! مبادا این متن شریف که بعد از گذشت 14 سده از عمر آن، هنوز نغزترین گفتار اهل سیاست نقل حکمتی از آن است، بازیچۀ سیاست و قربانی قدرت شود!
احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad

This comment was minimized by the moderator on the site

عباس عبدی @abb_abdi · 11h
پزشکیان در مراسم تنفیذ:
آنان که از سر دغدغه‌مندی و اعتراض وارد عرصه انتخاب نشدند، انتظار تحول را در پیش روی نظام، من و دولت آینده نهادند که زمان پاسخگویی به آن عملا از امروز آغاز می‌شود.

This comment was minimized by the moderator on the site

کدام مشت؟ کدام دهان؟

از دکتر پزشکیان درخواست می‌کنم مشت محکمش را به دهان من بکوبد تا بلکه تعدادی خیال‌شان راحت شود و این غائله‌ای که به راه افتاده است، پایان یابد!
ظاهراً بسیاری از ما ایرانی‌ها بیشتر دنبال سرگرمی می‌گردیم و خیلی از این همه مشکلاتی که گریبانگیر کشور است، نگرانی نداریم. آدمی مثل پزشکیان مشت محکمش کجا بود که بخواهد به دهان کسی بکوبد؟ اگر مشت محکمی داشت که در همین اول کار، عده‌ای این همه برایش خط و نشان نمی‌کشیدند!
گیردادن هم، همان گیردادن‌های قدیم! روزگاری شده است که کاسب محل ما از ترس گیردادن ایران‌اینترنشنال، جرأت حرف زدن با مرا هم ندارد! همینکه می‌خواهد دهانش را باز کند ناگهان مثل برق گرفته‌ها، ترسان و هراسان دور و برش را می‌پاید که مبادا کسی آن اطراف برای فیلم گرفتن از او و ارسالش به ایران‌اینترنشنال، کمین کرده باشد! تازه وقتی هم که مطمئن می‌شود، کسی در آن اطراف نیست، باز هم لام از کام نمی‌گوید و فقط با تکان دادن سر، به آسمان اشاره می‌کند که شاید ماهواره‌ای، قمری، چیزی، او را زیر نظر گرفته باشد! از ترس گیرددادنِ ایران‌اینترنشنال برای خودش دائی‌جان ناپلئونی شده است.
احمد_زیدآبادی @ahmadzeidabad

This comment was minimized by the moderator on the site

Akbar Ganji @GanjiAkbar
تقصیر پزشکیان است یا مشاورانش؟؟!!! کدامیک اشتباهات مهلک را بر عهده خواهند گرفت؟

در چند هفته گذشته بارها و بارها نوشتم که پزشکیان به جای سخن گفتن شفاهی متکی بر حافظه، حتماً حتماً حتماً از روی متن مکتوب بخواند. یکی از معایب این گونه سخن گفتن گاف های بزرگ دادن و جدی تلقی شدن از سوی دیگران است.

حال در شبکه های اجتماعی همه می نویسند پزشکیان وقتی به رای نیاز داشت از مخالفان و حقوق شان سخن گفت، اما پس از کسب رای از بر دهان تحریمیون کوبیدن سخن می گوید. یعنی اشتباه لپی او ، جدی تلقی شده است. تحریم انتخابات حق مسلم تحریم گران بود و هست.

بگذارید صریح تر سخن بگویم. حتی اگر پزشکیان، مشاورانش و اصلاح طلبان و اعتدالیون به شدت ناراحت شوند. تا حدی که من می فهمم، پزشکیان بیشتر از ابراهیم رئیسی گاف خواهد داد. به همین دلیل باید از روی متن مکتوب بخواند. ترامپ همه گفتارها و رفتارهای بایدن و هریس را به بدترین شکل ممکن و با زشت ترین اهانت ها تقلید می کند و مدافعانش بسیار می خندند و برایش کف می زنند. نگذارید پزشکیان چنین شود.

This comment was minimized by the moderator on the site

حسین دهباشى @hosseindehbashi · 17h
یعنی با چه‌جور محاسبه‌ای یکی فکر می‌کنه اقلیتی که رای دادند مشت محکمی زدند در دهان اکثریتی که رای ندادند؟

This comment was minimized by the moderator on the site

شرق @SharghDaily
پزشکیان نگفت مشت به دهان تحریمی‌ها زدیم

اظهارات روز گذشته مسعود پزشکیان در مجلس، با واکنش گسترده‌ای مواجه شد و این شبهه را شکل داد که او گفته به دهان تحریمی‌ها و مردمی که رای نداده‌اند، مشت محکم زدیم!

این درحالی است که بررسی‌های یکی از "همراهان راهبرد" نشان می‌دهد وی چنین مطلبی نگفته است. عین جمله پزشکیان چنین است: «امیدوارم خدا ما را شرمنده مردم عزیزی که علی‌رغم تبلیغات آمدند و مشت محکمی بر دهان دشمنان که در خارج و داخل نشسته بودند زدند، نکند.»

عین عبارت و جملات ایشان این است: «این مردم عزیزی که آمدند علیرغم تبلیغاتی که می‌کردند که نیایند پای صندوق‌های رأی، ..آمدند و مشت محکمی به دهان آدم‌هایی که از خارج و داخل نشسته بودند و تبلیغ می‌کردند، زدند».

عین عبارت ایشان این است طابق النعل بالنعل و همانطور که می‌بینید، مقصود ایشان آن کسانی است که تبلیغ می‌کردند و نه کسانی که نیامدند!_کانال راهبرد

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در شهید سید محسن مصطفوی درقاب آ...
نازنین مردان با صفا و بی ریا و مخلص
- یک نظز اضافه کرد در شهید سید محسن مصطفوی درقاب آ...
روح همه شهدا شاد