مطالب نویسنده

دور از ادب

مصطفوی 20 خرداد 1395 2113 کلیک ها

گویند دور از ادب بود خرده گرفتن به تو

گو که کیست جز تو مختار؟!

 تا بگیرم خرده بدو 

+ نوشته شده در شنبه هفتم دی ۱۳۹۲ ساعت 17:49 شماره پست: 371

محتاج یک نگاهتم

مصطفوی 20 خرداد 1395 4126 کلیک ها

بوی عطر وجودت کوچه را فراگرفته است

سنگفرش کوچه و حتی دَر و دیوار مهد جمال و احسن گویان به روی زیبای تواند

با این حال برخی منکر وجودت، و برخی سخت دلیل و برهان به بودنت فراهم می کنند

برخی به روشنیِ روز تو را دیده و دلیل سازی و برهان تراشی در این راه را سخیف می دانند 

صدای آمد و شدت را هر لحظه می شنوم
باز گاه از خود می پرسم، کجایی؟! اصلا هستی؟! و خلا وجودت را گاه خوب حس می کنم
گاه هرچه سعی می کنم نمی توانم با چشمانم لمست کنم
حِست می کنم ولی فریادم به ندیدنت بلند است
انگار هزاران بار تو را دیده ام، ولی باز چشمم گدای دیداری هرچند کوتاست
همواره مشتاق و منتظر دیدنت
انتظار کنار رفتن پرده ها و دیدنت در پشت پنجره بی طاقتم می کند
می بینم که چهره به دیگران می گشایی و گاه سخاوتمندانه و گشاده رویانه
و گاه کسانی را چنان ترشرویی و خسیس، که انگار از یک نیم نگاه هم دریغ می کنی
و آنگاست که در بسیاری از آنچه که مطمئن به داشتنش تو را می دانم، شک می کنم
لذت دیدارت را در چشمانِ بسیاری دیده ام
چشمانی هم از دیدارت نوری درخشان گرفته و چون ماه در آسمانِ شبِ مان می درخشند
اما خود همچنان انتظارِ چشم در چشم شدنت هستم
و تنها همین است که اِغنایم می کند
گاه حس می کنم هزاران بار چشم در چشم شده ایم
اما باز به لذت یک دیدار چشم در چشم محتاج و منتظرم
عقده ایی شدم که آیا به یک بار چشم در چشم شدن استحقاق ندارم؟!!
دیگرانی را می بینم که هر وقت و بی وقت آنان را به نگاهی مهرورزانه و سخاوتمندانه می نوازی
باز خود را می بینم که گاه در حسرت یک نیم نگاهت مانده ام
گاه خود را در نگاهت غرق می بینم، و گاه نیز غم نیم نگاهی از جانبت مرا می کشد
پدیدارترت می خواهم، بی پرده، بی حجاب، روشن تر از روز
اختصاصی ات می خواهم، در تنهایی و بی حضور هیچ غیر
چشمان بی شماری به لذت چشیدن نور چشمت محتاج و منتظرند
و تو به تنهایی حریف این همه چشمی و می توانی انجمنی را به لحظه یی به وجد آوری
آری تو می توانی به لحظه ایی دل همه را بدست آوری
به تو امیدوارم در حالی که گریزی هم از تو نیست
چشمان نرگس شهلایت بی مثالند
و مرا جز نگاهت درمانی نیست

+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 12:5 شماره پست: 596

کاش در این روزگار قحطِ معنا گل کند، بایزیدی از خراسان یا اویسی از َقرن1

مصطفوی 20 خرداد 1395 4635 کلیک ها

انگار گلستان ما هم به شوره زاری تبدیل شده 

که این چنین از زایش و تولید فرو مانده است

سلمان را در مداین محبوس کرده
و ابوذر در ربذه به اسارت مانده است
نه
 حرکتی از ابومسلم خراسان دیده می شود
نه سخنی از یعقوب لیث در سیستان می شنویم
 
و سرداران غیور آذربایجان هم، همه سلاح بر زمین نهاده و مقهور سیاست شده اند
بابک خرمدین هم با حاکم بغداد به صلح نشسته است
و مزدک نیز با مُغان کنار آمده است
دیگر باباطاهری، هم عریان سخن نمی کند
و
 خواجه یی هم نیست که در هرات مناجاتی کند
و بو علی هم خرقه طبابت به کناری وا نهاده به گوشه یی به تفکر فرو رفته است
و خواجه نصیری هم نیست تا توحش
 مغولان را مهار کند
شعرا، غزل سرایان، تاریخ نویسان، منجمان،
 لغت نامه نگاران، دانشمندان و... 
همه به دربار کورکانیان هند روانه، و یا در آنجا رحل اقامت گزیده اند
دیگر امیرکبیر هم
 سلطان عیاش قجری را با ما تنها گذاشته است
شعرای عصر مشروطیت هم همه مرده اند و ساکت
دیگر صاحب سخنِ دانشگاه؛ شریعتی هم از سخن ایستاده است
و یگانه رادین مرد عصر ما،
 خمینی هم ردا بر زمین نهاده و بر کجی ها، ابرو خم نمی کند و تشری از او هم شنیده نمی شود


۱- برگرفته از شعر استاد سید عبدالحمید ضیایی  

+ نوشته شده در شنبه دهم اسفند 1392 ساعت 8:48 شماره پست: 404

سرا سَر رُفتن دارد

مصطفوی 20 خرداد 1395 2082 کلیک ها

 هوا هوای شکفتن گرفته و شکوفه سرِ برآمدن دارد
دِل هوای عاشقی و سرا سَر رُفتن دارد
نسیم عشق می وزد و ز کوی یار همی آید
سرود تازه شدن و هم هوای تازه شدن
می زند بام ها را نوای بارانی عشق
که هوش دار و برخیز که فرصتی دگر است


+  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 8:20
AM |شنبه دهم اسفند 1392

 

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در چه سمی بود چه گوارا، مسمومیتی ...
کدخدای چین هم آمریکاست! چین هم به شانگهای تکیه ندارد! مجید مرادی چین به علت تحریم‌های ایالات متحد...
- یک نظز اضافه کرد در روز جهانی آزادی مطبوعات و رسان...
سازمان گزارشگران بدون مرز در جدیدترین گزارش خود از میزان آزادی رسانه‌ها در دنیا نسبت به کاهش حمایت د...