این جمله که "ما برای رفاه انقلاب نکردیم" را بعضا شنیده ایم و از جمله در آخرین بار آن از زبان سرکار خانم زهرا سجادی (معاون محترم امور زنان ریاست محترم ج.ا.ایران) در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۹۱ دوباره شنیدیم ولی به نظر من این جمله نمی تواند زیاد درست باشد زیرا دین مقدس اسلام یک دین کاملا جامع است و دنیا و آخرت انسان ها را تضمین کرده است و انقلاب اسلامی هم که یک انقلاب دینی بود و هدف آن سعادت بشر بوده است و لذا از این قائده نباید مستثنی باشد و باید دنیای انسان ها را هم تضمین نماید و از طرف دیگر نیز رفاه یک امر نامقدس و نامیمون نبوده و نیست بلکه آنچه از روایات اسلامی بر می آید کسانی که در راه رفاه خانواده خود زحمت می کشند مورد تشویق دین مقدس قرار گرفته و برای مردگان در این راه نیز اجر شهید میدان جنگ قایل شده است.
اگر به حرکت انقلابی امام خمینی (ره) هم توجه نماییم مستضعفین که یک گروه عمده آنان محروم ماندگان از رفاه می باشند یکی از شعار های اصلی حرکت وی بوده است و سربازان پیاده لشکر خدایی که در رکاب امام خمینی حماسه ۵۷ را سرودند اکثرا از همین محرومین از حقوق و رفاهی بودند که باید به عدل به آنان نیز می رسید که نرسید و انقلاب اسلامی به ثمر نشست تا حق به حق دار برسد و تمام ملت از مواهب کشور متنعم شوند.
از سوی دیگر نه آموزه های دینی رفاه را بد می داند و نه اسلام مخالف رفاه مومنین است و امام (ره) هم در مذمت رفاه تنها به قید "مرفهین بی درد" اشاره و اعتراض دارد نه به رفاه آنان که به بی دردی آنان اعتراض دارد و امام ما به مرفهینی که درد اجتماع و مردم خود را دارند اعتراضی ندارد پس مرفهین نیز از اقشار مذموم در فرهنگ امام خمینی نیستند بلکه آنانی که رفاه باعث غفلت آنان شده اند مذمت می شوند و این نوع مذمت تنها در مورد پدیده رفاه صادق نیست بلکه اگر حتی دین و یا علم و هر پدیده مقدس دیگری باعث بی توجهی گردد به ضد ارزش تبدیل می شود. حتی اگر ذکر (که اینقدر به آن توصیه شده است) انسان را به بی توجهی ببرد ذکر هم مذموم می شود.
لذا باید گفت یکی از دلایل انقلاب ما عدم رفاه مومنین بود همچنان که به اوضاع سیاسی اعتراض داشتیم به اوضاع اجتماعی اعتراض داشتیم به دزدی ها و اختلاس ها و چپاول بیت المال و فساد و... اعتراض داشتیم به عدم رفاه ملت ایران نیز اعتراض داشتیم. امام (ره) چرا اینقدر از "پا برهنه ها" سخن می گوید چون آنان نماینده تمام عیار عدم رفاه در کشورند. چرا آنان را یاد می کند زیرا می خواهد بگوید که این حق آنان نیست که از رفاه (اجتماعی - فرهنگی - اقتصادی و حتی رفاه سیاسی) بی بهره باشند وگرنه پابرهنه بودن که افتخاری ندارد و یا این سمتی افتخار آمیز و یا صفتی دوست داشتنی نیست که انسان آن را بدست آورد بلکه این شرایطی است که عارض شده است و اعتراض امام (ره) هم به همین وجود پابرهنگی و عدم رفاه اکثریت ملت ایران است که باید رفع شود و عدل و انصاف آن است که رفاه تمام اقشار جامعه چه حاکمیتی و چه غیر حاکمیتی و چه شهری و چه روستایی تامین شود.
البته این سخن آنگاه بدتر است که از زبان یک مسول دولتی (که وظیفه تامین رفاه مردم را به عهده دارد) صادر شود و لذا خواهر من سرکار خانم سجادی رفاه خوب است و برای مردم انقلاب کرده ایران بعد از رهایی از اجحاف حاکمیت جور لازم و بلکه واجب است و تامین آن نیز به عهده حاکمیت ماست و نباید با این گونه سخن ها از وظیفه خود شانه خالی کنیم. بله ما به خاطر کمبودهای زیادی انقلاب کردیم که یکی از آنها همین (و البته بارز ترین آن) عدم رفاه اکثریت مردم ایران بود.
از طرف دیگر نشنیده ایم که ائمه (ع) ما از رفاه دور باشند و دست نیاز به سمت کسی دراز کرده باشند بلکه آنطور که ما ائمه (ع) خود را شناختیم اکثرا دارای اموال و ثروت قابل توجه بودند اگرچه ممکن است از آن استفاده ای برای خود نکرده باشند. پس مرفه بودن ائمه (اگرچه شاید در مقطعی مرفه نزیستند و یا نخواستند که بزیند) امری ثابت شده است.
مذموم نیست اگر بگوییم که "ما برای رفاه انقلاب کرده ایم" زیرا فراهم کردن رفاه برای مردم هم وظیفه قانونی و عرفی ما انقلاب کرده هاست و هم خدمت به خلق وظیفه شرعی است که مکتب مقرر فرموده است.
این که ما برای رفاه انقلاب نکرده ایم هم تنها چیزی که به ذهن متبادر می کند این که ایدئولوژی انقلابیون توان و ظرفیت تامین رفاه برای مردم را ندارد و لذا از کل صورت مساله را پاک کرده و می گویند که ما برای رفاه انقلاب نکردیم در حالی که همانطور که در بالا گفته شد هم در نظر بنیانگذار آن چنین بوده و بیان هم شده و اگر حتی بیان هم نشده بود نیز وظیفه نظامات برقرار شده بعد از پایان عصر انقلاب استقرار و عمل به وعده هاست نه انکار وظایف.
+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 16:21 شماره پست: 184