این روزها هوای پرواز دارم،
در آن بالا بالاها
جایی که عقابان تیزپرواز سیر می کنند
در آنجا که نفس باز است و از آلودگی ها خالیست
آنجا که آسمان بی منت، به هر بهانه ایی، وقت و بی موقع می بارد
و دریغی از بارش حتی اگر به قطراتی هم که شده، ندارد
آنجا که هر پایی بدان نرسیده
و تنها مردان سحرخیزند که عاشقانه در آن سیر می کنند
جایی که آهنگ باد، طوفانی است و مدام می وزد
و به چشم بهم زدنی تو را روانه جایی دگر خواهد کرد
در آنجا که آذرخش صاعقه ها نزدیکترین به زمینند
آنجا که جای خس و خاشاک نیست
عرصه عرصه ی صخره هاست، شیب های سخت
پرتگاه هایی که جان را برلبت آماده کندن می کند
دیار مبارزات سخت و طاقت فرسا
آنجا که خورشید را هم ابرها از زمین دور می کنند
و همه چیز دست نخورده و پاک از آلودگی هاست
انگار خداوند دایم به چهر پردازی اش مشغول است
و رنگ و لعابش عوض می کند
درحالی که جاهای دیگر را انگار به حال خود رها کرده است
+ نوشته شده در شنبه یکم خرداد ۱۳۹۵ ساعت 8:38 PM توسط سید مصطفی مصطفوی | 5 نظر