هرگز کسی خود را این چنین فجیع نکشت
  •  

26 آبان 1401
Author :  

آنگاه که با دروغ، زمانه ی خود را سکه می زدند،

غافل بودند،

که دروغ خود سکه زمانه خواهد شد،

دروغ از پی دروغ باید گفت،

تا هزار دروغ دیگر را در لفافه ایی از، دروغ هایی دیگر پیچید،

و نفرین بر بنیانی که بر دروغ بنا نهاده شود،

تمام برکه ها را برای نشاندن آتشِ عطشِ بی انتهای قدرت، باید سر کشید!

و هر لحظه تشنه تر از قبل،

لهلهه یی از تشنگی زد، و به سوی سرابی دوید،

که از غارت برکه ها، خود نمایی می کند،

و تشنگان را به سوی خود می دواند،

لاجرم تشنگان باید، جرعه به جرعه خون بنوشند،

اما خون داغ نوشیده شده، بر عطش تشنگانی از این دست، خواهد افزود،

و لهلهه ی تشنگی را بر نوشندگانش، بیشتر خواهد کرد،

زبانم بند می آید،

وقتی به خون های داغی فکر می کنم،

که به محض جاری شدن از رگ های دریده شده،

 زمین تشنه ی ما، با ولع تمام آنرا می مکد،

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.