ایران و بزرگتر از آن حوزه تمدنی ایران بزرگ (شامل آسیای میانه، قفقاز، کردستانات، عراق و...) هم به یک رابرت شومان [1] نیاز دارد، وزیر خارجه وقت فرانسه که عاقلانه و فرامرزی تر از مرزهای موجود کشورش فکر کرد [2] و همین ایده، او را به یکی از بنیانگذاران "اتحادیه اروپا" تبدیل نمود، چرا که پیشنهاد تشکیل چنین اتحادیه سیاسی – اقتصادی را داد، و نزدیک به نیم میلیارد باشندگان این پهنه پیشرو در دمکراسی، آزادی های اساسی، اقتصاد، پیشرفت و... را به سوی یک وحدت اقتصادی، سیاسی و اکنون قانونی و حقوقی و حتی امنیت جمعی هدایت نمود؛
باشندگان این قاره سبز در زمان ارایه این پیشنهاد شاید هرگز فکرش را هم نمی کردند که 45 سال بعد از این پیشنهاد، 27 کشور اروپایی صاحب یورو، پول مشترک اروپایی و نهادهای مهم قانونگذاری مشترکی همچون شورای اروپایی، شورای اتحادیه اروپایی، کمیسیون اروپا، دادگاه اروپا، پارلمان اروپا، بانک مرکزی اروپا و دیوان محاسبات اروپایی شوند، و ویزای شنگن، مردم دنیا را قادر سازد، در کل اروپا به راحتی و بدون در نظر گرفتن مرزهای سیاسی، رفت و آمد کنند.
تشکیل چنین اتحادیه ایی در قاره ایی که خاستگاه دو جنگ خونین و خسارتبار جهانی اول و دوم در قرن بیستم، با کشتار و ویرانی های عظیم است، وقتی اهمیت خود را نشان می دهد که کشور قدرتمند و پهناوری همچون روسیه هوس می کند، در قرن 21 از درِ تجاوز و تهاجم وارد شده، و دوباره اروپا را تهدید به تسخیر سرزمینی و جنگی دوباره کند، این می شود که روسیه که راهی سه روزه را چون صدام برای تسخیر کشور همسایه خود، یعنی اوکراین، برای خود ترسیم کرده بود، اکنون چند سال است که در باتلاق تجاوز خود غرق کرده است، و مانع بلعیده شدن یک کشور دیگر اروپایی توسط استعمار نو روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین شوند،
اروپا هر چند تا اتحاد کامل راه درازی هنوز در پیش دارد، و موانع مهمی همچون راستگرایان و ملیگرایان پوپولیست، دشمنان خارجی این اتحاد و... را در پیش رو دارد، اما قدم های برداشته شده نیز، بسیار مهم و اساسی اند و انتظار می رود اروپا نقطه امیدی برای دمکراسی و حاکمیت قانون برای جهانیان باقی و پایدار بماند، و الگویی از همزیستی انسانی برای دفاع از ارزش های حداقلی انسانی، مثل مراجعه به آرای عمومی و... را در جهان باقی بگذارد.
امروز در نهم ماه مه (20/2/1403)، و در روز اروپا [3] ، احساس می کنم ایران و در مجموعه ایی بزرگتر ایران بزرگ تمدنی، نیز به چنین ساز و کاری برای مقابله با تهدیداتی نیاز دارد که موجودیت ایران و تمدن و فرهنگ ایران بزرگ را در کل مورد تهدید جدی قرار داده اند. ایران با یک تمدن چند هزار ساله بین تمدن های دیرپای چین، مصر هند می تواند بر اساس ارزش ها و فرهنگ تمدنی مشترک خود اتحادی فرهنگی- تمدنی را بین ملل و باشندگان ذیل فرهنگ و تمدن ایرانی، در پهنه ایران بزرگ و تمدنی، دوباره احیا و برقرار کند،
اتحادی که به حفظ این موجودیت در غرب آسیا کمک خواهد کرد، اروپاییان بر اساس اقتصاد و تاریخی مشترک توانستند اتحادی سرزمینی، پولی، قانونی، سیاسی و البته در آینده نظامی و امنیتی اختصاصی را برای خود و مردمان خود تدارک ببینند، ایران نیز می تواند حول موضوعات فرهنگ و تمدن و تاریخ مشترک دیرپای خود، دست به چنین اتحادی بزند تا با وحدت فرهنگی و تمدنی و تاریخی مشترک، بنیانگذار اتحادی اساسی شود، که بعدها می تواند به انسجام اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و حتی امنیتی منجر شود.
امروز دیگر روشن است که اتحاد حول محور دین برای امنیت و موجودیت ایران و همسایگان نتوانسته است امنیت، اتحاد، آسایش و آرامشی درخور برای ما در داخل و همسایگان در حوزه تمدنی به وجود آورد، و به عکس حاکمیت های دینی در اطراف ایران که ناشی از نگاه وحدت دینی شکل گرفته اند، موجودیت و امنیت ایران و حوزه تمدنی و فرهنگی اش را تهدید می کنند،
ماهیت، عملکرد، تفکر و بروز حکومت های دینی مثل طالبان در خراسان بزرگ در شرق ایران، و یا داعش در عراق و شامات در غرب ایران و... نشان داد که ایران نمی تواند تعادل امنیتی و ثبات خود را در میان چنین تفکرات و ساختاری حفظ کند، و آنچه ایران را به جزیره ثبات در دریای متلاطم منطقه غرب آسیا و خاورمیانه تبدیل می کند، عبور از بحث مذکور و تمرکز بر خاستگاه های پهناور تمدن چند هزار ساله مشترکی است که نمودهای بازمانده از آن، هنوز زنده و پاینده و وحدت بخش خود را نشان می دهند، همچون اتحاد ملل منطقه حول موضوع فرهنگی و تمدنی "نوروز" باستانی و...، که می تواند باشندگان حوزه تمدنی ما را به هم متصل، و وحدت فرهنگی و تمدنی سابق را ایجاد، و آنرا احیا و به حوزه های اقتصادی، سیاسی نیز گسترش دهد، و راه را برای ثبات، توسعه و امنیت جمعی بگشاید.
[1] - Robert Schuman (1886-1963) رابرت شومان، اهل لوگزانبورگ، متفکر سیاسی دمکرات - مسیحی بود که به عنوان یک اصلاح طلب، دو بار به مقام نخست وزیری فرانسه دست یافت، پدرش آلمانی و مادرش اهل لوگزانبورگ بودند، وی تحصیلات خود را در رشته های قانون، اقتصاد، سیاست، فلسفه، الهیات و آمار در دانشگاه های برلین، مونیخ، بن و استراسبورگ به انجام رسانید. در سال 1918 تابعیت فرانسه را اخذ و در سال 1919 فعالیت های سیاسی خود را آغاز نمود. در 1946 وزیر امور مالی و بین 1947-48 به نخست وزیری فرانسه انتخاب شد، و همین دولت بود که طرحی را ارائه نمود که نتیجه آن تشکیل شورای اروپا در آینده گردید.
[2] - رابرت شومان در 16 می 1949 در استراسبورگ گفت : "روح اروپایی به معنای آگاه بودن از تعلق به یک خانواده فرهنگی و تمایل به خدمت به آن جامعه با روحیه متقابل کامل، بدون هیچ گونه انگیزه پنهان هژمونی یا استثمار خودخواهانه دیگران است. قرن 19 شاهد مخالفت با ایدههای فئودالی بود و با ظهور روحیه ملی، ملیتها خود را نشان دادند. قرن ما که شاهد فجایع منتج به برخورد بی پایان ملیت ها و ملی گرایی ها بوده است، باید تلاش کند و موفق شود ملت ها را در یک انجمن فراملی آشتی دهد. این امر تنوع و آرزوهای هر ملت را حفظ می کند و در عین حال آنها را به همان شیوه ای که مناطق در درون وحدت ملت هماهنگ می شوند، هماهنگ می کند."
[3] - از نهم ماه مه به عنوان روز اروپا یاد می شود چرا که ۴۵ پیش در چنین روزی رابرت شومان، وزیر امور خارجه وقت فرانسه پیشنهاد خود را برای ایجاد یک سازمان متحد اروپایی ارائه کرد. در سال ۱۹۷۹ چنین ایدهای در بیانیه شومان مطرح و زمینه ساز شکل گیری اتحادیه اروپا گردید در این بیانیه آمده است : "اروپا به یکباره یا بر اساس یک طرح واحد ساخته نخواهد شد. اروپا از طریق دستاوردهای ملموسی حاصل میشود که ابتدا بر یک همبستگی عملی تاکید کرده باشد."