سردار پاتل، انقلابی هندی و مرد آهنین و آرشیتکت وحدت ملی هند

 هند سرزمین حکمت و آموختن است، تاریخی دارد پر از تجربه و آموزش برای ملت هایی که می خواهند خود و تمدن خود را حفظ نمایند، این عرصه مبارزه ایی است، دست نخورده از آموزه هایی که می تواند راه گشای ملت های دیگر راهجو باشد. انقلاب هند یک انقلاب عبرت آموز است، که چگونه مهاتما گاندی (رهبر بزرگ انقلاب و استقلال هند)، با فلسفه ی روشن مبارزاتی خود مبتنی بر سیاست "نفی خشونت" و دوست داشتن دیگران (حتی دشمن) و با روش نافرمانی مدنی [1]  پا به عرصه مبارزه برای رهایی سرزمین خود از استعمار انگلیس نهاد و باعث دادن سکان هدایت جامعه خود به دست مردان سرزمینی شد که در تنوع فکری و عملی بی نظیر شاید باشد؛ در این مسیر هم مبارزانی با منش و شخصیت های متفاوت، وی را همراهی کردند. یکی از این همراهان و مبارزین آقای سردار والابهابهایی پاتل Sardar Vallabhbhai Patel (सरदार वल्लभभाई पटेल) (1875-1950) هستند که با گاندی بزرگ هر دو متعلق به ایالت گجرات [2] می باشند، که در جریان مبارزات با هم آشنا شدند.

 

بدون شک کار عبادت است، اما خنده دار زندگی است. بدون شک کسانی که زندگی را خیلی جدی بگیرند، باید خود را برای یک زندگی غمگینانه آماده کنند. کسانی که به پیشواز لذت و غم با یک تعادل می روند به بهترین های واقعی زندگی دست می یابند." سردار پاتل[3]

به واسطه این که انقلابات اکثرا توسط اقشار پایین دست اجتماع به پیش برده می شوند، لذا در بین بزرگترین رهبران انقلابات، افرادی یافت می شود که فاقد سوابق خانوادگی آنچنانی در قبل از انقلابند، اگرچه ممکن است برخی متعلق به خاندان های موثر باشند [4] ولی آنان نیز قبل از پیروزی و این که سکان هدایت جامعه را به عهده گیرند و جایگاه های مهمی را اشغال کنند، افراد آنچنان سرشناس و مهمی نیستند؛ سردار پاتل از جمله اینچنین رهبرانی است که داستان زندگی او در این زمینه درس آموز می باشد، که با سخت کوشی، خود را بدین مدارج از اثر بخشی رسانده اند.

پاتل یک روستازاده [5] و فرزند چهارم یک خانواده شش فرزندی است. که از همان کودکی تصمیم به این داشت که یک وکیل شود و در این راه تلاش فراوان داشت، بعدها از طریق کار و تلاش مبلغ کافی برای سفر به انگلستان و حضور در دانشگاه های آنجا را فراهم نمود، اما به جای خود برادرش را به این سفر اعزام کرد و خود متکفل برادران و خواهرش شد و بعد از این اعزام بود که به جمع آوری پول برای خود، دوباره تلاش کرد و سرانجام در سال 1911 موفق به این امر گردید و به انگلستان برای تحصیل عزیمت نمود. بعد از پایان تحصیلات علیرغم امکان کار در انگلیس وی به احمدآباد (مرکز ایالت گجرات) بازگشت و به کار وکالت پرداخت و به ثروت و شهرت رسید.

او از جمله رهبران هندی (مانند گاندی، نهرو، جناح و...) است که تحصیلات خود را در اروپا و رشته حقوق در لندن گذراند و با فراست حقوقی که کسب کرد بعد از بازگشت به هند نبوغ خود را در این زمینه به منصه ظهور رساند. اما این شغل پر درآمد او را در خود غرق نکرده و به امور اجتماعی نیز پرداخت و در خصوص اجتماعی که در آن زندگی می کرد بی تفاوت نبود [6] و همین خصوصیت او را بعدها در جرگه انقلابیون استقلال هند وارد کرد.

پاتل در سن 18 سالگی با جاوربا (Jhaverba) که 12 سال سن داشت نامزد شد و طبق سنت هندوان قرار شد تا وقتی که پاتل به درآمد لازم برای تشکیل زندگی برسد، همسرش با والدینش بماند و لذا این دو برای سال ها از هم جدا ماندند. و نهایتا در سال 1904 پاتل موفق به تامین مسکن در گودرا (Godhra) شد و اولین دخترش مانبهن (Manibehn) و در سال 1906 پسرش داهیابای (Dahyabhai) به دنیا آمدند ولی در سال 1909 همسرش به علت سرطان درگذشت و او دیگر ازدواج نکرده و به پرورش فرزندانش با کمک اقوام همت گمارد.

ملاقات او با گاندی در سال 1915 در احمد آباد باعث آشنایی او با این شخصیت تراز اول مبارزه با انگلیسی ها شد و مبارزه منفی [7] و یا همان "نافرمانی مدنی" از اولین عرصه های مبارزاتی این مبارز انقلابی هندی در مقابل انگلیسی ها بود که در خلال "کمپین عدم پرداخت مالیات" در منطقه "خیرای" ایالت گجرات را در سال 1918 تحت تز مبارزاتی گاندی، رهبری کرد و نهایتا بریتانیایی ها را مجبور به گردن نهادن به خواست مردم این منطقه نمود و همین مدیریت او برای بسیج کشاورزان در این مسیر، و چند حرکت دیگر از این نوع در ایالت باعث شد که او لقب سردار [8] را از سوی مبارزین بدست آورد و این خود آزمون موفق و برجسته ایی برای او بود. در این راه او روستا به روستا مراجعه کرده و با تاکید بر وحدت و عدم خشونت آنان را به عدم پرداخت مالیات به انگلیسی ها ترغیب کرد و وقتی قیام مردمی در این راستا آغاز شد، انگلیسی ها هزاران کشاورز را زندانی کردند ولی این قیام به سطح ملی کشیده شد و حمایت سراسری یافت و انگلیسی ها مجبور به مذاکره با پاتل شدند و نهایتا در این مذاکرات به خواست مردم گردن نهاده شد.

پاتل در سال 1920 به عنوان رییس کمیته تازه تاسیس ایالتی کجراتِ حزب کنگره هند منصوب شد و به حمایت از ابتکار "حرکت عدم همکاری گاندی" ادامه داد. او دیگر به عنوان تحصیل کرده انگلیس لباس های غربی خود را از تن بیرون کرده و لباس محلی خادی (khadi) را می پوشید و حرکات ضد مدارس انگلیسی در احمدآباد را سازمان می داد، او همچنین تحرکاتی در راستای قدرت بخشی به زنان و حرکت ضد مصرف مشروبات الکلی، ضد قوانین نجس بودن (untouchability) قسمتی از طبقات پایین اجتماع هندو، و تبعیض های تحمیل شده توسط قوانین هندو علیه طبقات خاص اجتماع (caste discrimination) سازمان داد.

او سه بار نیز به عنوان رییس شهرداری احمدآباد (مرکز ایالت گجرات) منصوب شد که خدمات زیاد عمرانی و اجتماعی را برای شهر به انجام رساند. تلاش او برای وحدت و اعتماد بین مردم علیرغم تنوع طبقاتی، اقتصادی و فرقه ایی و... بود. ادامه این مبارزه او را روانه زندان کرد و آن زمانی بود که در سال 1930 در "نهضت نمک گاندی" نقش موثری را عهده دار گردید، همراهی او با مهاتما گاندی در خلال اختلافات داخلی حزب کنگره هند   در خصوص "نهضت هند را ترک کنید" ، به نزدیکی بیشتر او با گاندی منجر شد. پاتل که اکنون به عنوان سردار نامیده می شد در نشست 1931 در کراچی به عنوان یکی از رهبران حزب کنگره انتخاب شد که در راستای حفاظت از حقوق اساسی انسان و هند با هدف تشکیل کشوری با ملت سکولار و دمکرات فعالیت می کرد.

تا سال 1934 پاتل نقش موثری در تحرکات حزب کنگره داشت که به همین مناسبت به عنوان رییس قسمت هماهنگی های پارلمانی مرکزی حزب منصوب شد، که در خلال این پست او موظف بود به جمع آوری پول در این راستا، انتخاب کاندیداهای حزب برای شرکت در رقابت های انتخاباتی برای حوزه ها و... اقدام کند؛ پاتل در این پست کمک کرد تا تعداد زیادی از نمایندگان حزب کنگره در سطوح ایالتی و مرکزی به مجالس هند از طرف حزب کنگره راه یابند.

در "نهضت خروج انگلیسی های گاندی" (Quit India Movement) سردار پاتل معتقد بود که عدم اطاعت جمعی مردم هند، انگلیسی ها را مجبور خواهد که سرزمین شان را رها کرده و آنها را به خود واگذارند، همانگونه که در برمه و سنگاپور این امر با موفقیت انجام شده بود. با حمایت گاندی و پاتل این تاکتیک نهضتی در هفت اگوست 1942 در برنامه کمیته مرکزی حزب کنگره هند به تصویب رسید و در برنامه کاری قرار گرفت.

فعالیت های او در نهضت عدم تبعیت اجتماعی شامل، توقف اجباری سرویس ها و فعالیت های اجتماعی تحت حاکمیت نظام انگلیسی و همچنین عدم پرداخت مالیات بسیار موثر بود و لذا در نهم اگوست، وی دستگیر و روانه زندان شد و سه سال بعد در پانزدهم جون 1945 آزاد گردید. تب بالای اعتصابات و اعتراضات به همراه تحرکات انقلابی فعالین هندی، نهایتا انگلیسی ها را مجبور کرد که از حاکمیت مستقیم خود بر امور هند چشم پوشیده و امور هند را به هندی ها عودت دهند.

در انتخابات 1946 برای ریاست حزب کنگره پاتل از جمله کاندیداها بود که به توصیه گاندی از تصدی این پست خودداری تا این پست به آقای جواهر لعل نهرو برسد، انتخابات مهمی که منتخب آن باید طی سه دوره آینده اولین دولت هند را راهبری می کرد.

پاتل اولین وزیر کشور و وزیر اطلاعات و تبلیغات هند آزاد شد. او همچنین از اولین رهبران حزب کنگره بود که به جدایی هند و پاکستان بعنوان راه علاجی برای پایان خشونت های فرقه ایی و جدایی طلبی مسلمانان رای داد، که به وسیله آقای محمد علی جناح رهبری می شد. او لابیی را هدایت می کرد که به صورت موفقیت آمیزی به جدایی هند و پاکستان منجر شد و در این راه حمایت گاندی و نهرو را نیز کسب کرد. پاتل نماینده هند در کمیته جدایی هند و پاکستان و تقسیم دارایی های عمومی بین دو کشور نیز بود.  لذا او برای فرونشانی کشتارهای فرقه ایی معتقد بود که باید به این جدایی تن داد، اما او اقدامات کمی برای کاهش حوادث خونبار فرقه ایی در هنگامه تبادل مسلمانان و هندوها بین هند و پاکستان انجام داد، که از نتایج تصمیم آنان مبنی بر رضایت به این جدایی بود.

بعد از پیروزی و استقلال هند در سال1947، پاتل به عنوان وزیرکشور هند با سه نوع مناطق در شبه قاره مواجه بود اول مناطقی که مستقیما تحت کنترل انگلیسی ها بود، دوم مناطقی که به وسیله سلسله های خاندانی اداره می شد که شامل 565 منطقه شاهزاده نشین بود که برخی از آنان قصد الحاق به هند مستقل را نداشتند و سردار پاتل در نقش معاون نخست وزیر و وزیر کشور هند در اتحاد جغرافیایی هند نقش اساسی ایفا نمود و در سرکوب جریانات استقلال طلبانه سعی زیادی کرد و همین تلاش، او را به "مرد آهنین هند" مشهور نمود، و سوم مناطقی از هند که تحت سیطره فرانسه و پرتغال قرار داشتند (مانند گوا).

پاتل به این اطمینان رسیده بود که برای تحقق آرمان هند متحد و آزاد باید این سه نوع مناطق به عنوان یک منطقه تجمیع و در هم ادغام شوند و همین ماموریت را سرلوحه کار خود قرار داد. او با حکام مناطق به لابی پرداخت، آنها کسانی بودند که طبق قانون توافق شده با انگلیسی ها می توانستند به هند و یا پاکستان بپوندند و یا مستقل باقی بمانند و از 565 منطقه به جز حیدرآباد (مرکز ایالت اندراپرادش)، جامو و کشمیر و جانگدا (بخشی از ایالت گجرات کنونیJunagadh) به هر نحوی که بود به طرح مورد نظر پاتل نظر مثبت دادند. جانگدا با 80 درصد جمعیت هندو که نواب (حاکم) آن فردی مسلمان بود و به پاکستان پیوسته بود را مجبور به پیوستن به هند کرد و حیدرآباد را نیز به زور نظامی در هند محلق نمودند، و جامو و کشمیر با اکثریت مسلمان که قصد پیوستن به پاکستان داشت، اما نواب آن یک سیک بود، به پیوستن به هند ترغیب و رضایت داد و لذا جنگ بین هند و پاکستان بر سر این منطقه آغاز شد که هنوز هم ادامه دارد و به صلح نرسیده اند.

تابستان 1950 حال سردار پاتل به وخامت نهاد و در 15 اگوست 1950 بعد از یک حمله قلبی بزرگ درگذشت، و جسدش در حضور یک میلیون مشایعت کننده از جمله جواهر لعل نهرو نخست وزیر و پراساد رییس جمهور هند طبق سنت هندوان سوزانده شد. بعدها در سال 1991 پاتل بزرگترین نشان غیر نظامی هند به نام "بهارات راتنا" را دریافت کرد و 31 اکتبر هر ساله به عنوان سالرزو تولد او به عنوان روز وحدت ملی هند، بزرگ داشته می شود. دولت هند به پاس خدمات وی مجسمه ایی به ارتفاع 182 متر در گجرات ساخت که بزرگترین مجسمه جهان می باشد. او در هند به عنوان "مرد آهنین هند [9] " و "بیسمارک هند" معروف است. پاتل سیستم جذب نیرو و تامین نیروی خدمات دولتی و پلیس هند را بنا نهاد که مطابق آن افراد لایق و طی یک فرایند خاص و موفق، خدمات دولتی و پلیس هند را به دست می گیرند.

اما چرا سردار پاتل به عنوان یکی از مردان همرزم گاندی بزرگ، و از پیشگامان مبارزات عدم خشونت و جریان سکولاریسم و دمکراسی در حزب کنگره هند و... مورد توجه ملی گرایان هندو در جریان سنگ پریوار (مجمع گروه های هندوی افراطی) منجمله RSS قرار دارد [10] که برخی کادرهای این گروه ها به رغم این که در گروه رقیب سیاسی قرار دارد، او را گرامی می دارند؟ سردار پاتل به رغم این که مبانی دین هندو مبنی بر وجود طبقات اجتماعی هندو را زیر پا گذاشت، اما به عنوان یک فرد ملی گرای هندی (نه هندو) مورد توجه این گروه هاست چرا که اصول قرارداد استقلال را زیر پا گذاشت و برخی مناطق از جمله جامو و کشمیر، حیدرآباد و... را به زور اسلحه در خاک هند نگهداشت و اعلام داشت که "ما نباید حتی یک اینچ از خاک کشمیر را به کسی واگذار کنیم[11] " او علاوه بر این در خصوص موضوع چین و تبت با مواضع گروه های افراطی هندو هم همنظر می نماید و این را در نامه ایی به جواهر لعل نهرو (نخست وزیر فقید هند) در سال 1950 یادآور گردید و در جامعه متکثر هند وی را باید یکی از افراد موثر ملت سازی (Nation building) نامید که در دو سال و نیم زندگی خود بعد از استقلال هند در این مهم بسیار کوشا بود لذا گروه های ملی گرای هندو نیز به شخصیت این رهبر سکولار حزب کنگره علیرغم حضور در حزب سکولار دمکرات کنگره رقیب علاقه نشان می دهند.

 

 

[1] - non-violent and civil disobedience

[2] - ایالت گجرات یکی از مراکز مهم و تاریخ ساز هند است، مردان بزرگ و حوادث بزرگی که در این ایالت اتفاق افتاده است، از جمله یکی از سه منطقه داخلی هند (به جز هفت خواهران شرقی هند از جمله آسام و...) بود که حاضر نشد به هند بعد از استقلاب بپیوندد در این ایالت قرار دارد این ایالت محل تولد گاندی بزرگ است. حکومت نارندرا مودی نخست وزیر فعلی هند بر این ایالت تحت پرچم حزب BJP و کشتار مسلمانان در آخرین کشتار فرقه ایی آنان در سال 2002 توسط هندوهای افراطی با حمایت دولت محلی این حزب که نخست وزیر هند را قصاب کجرات مشهور کرد و همچنین وجود سردار پاتل و فعالیت گروه های افراطی هندو در آن خود گویای اهمیت این ایالت درجوار مرز پاکستان است.

[3]" -Work is undoubtedly worship but laughter is life. Anyone who takes life too seriously must prepare himself for a miserable existence. anyone who greets joys and sorrows with equal facility can really get the best of life” (A Nation’s Homage life and work of Sardar Vallabhbhai Patel by P.D. Saggl)

[4] - مثل آقای جواهر لعل نهرو اولین نخست وزیر پس از پیروزی، که از پاندیت ها یا همان طبقه روحانیون هندوی کشمیر بود.

[5] - اهل روستای Karamsad که منزل وی در این روستا به موزه تبدیل شده و عکس های زمان استقلال را در آن به نمایش گذاشته اند.

[6] - او معتقد بود که برای وارثان خود "میراثی بهتر از پول به جای گذارد."

[7] - مبارزه مسالمت آمیز و مقاومت در برابر نیروهای خصم بدون خشونت است در مقابل مبارزه مثبت و قهرآمیز

[8] - لقب سردار به معنی رییس و یا همان معنی که در فارسی دارد بیشتر به سیک های هند گفته می شود که در امور لشکری دارای منصب و سابقه بودند در حالی که سردار پاتل یک هندو است.

[9] - India Iron Man

 [10] - http://mostafa111.ir/neghashteha/india/997

[11] - “I should like to make one thing clear, that we shall not surrender an inch of Kashmir territory to anybody,”

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.