حرام خواری ها، زنجیروار هر یک مقدمه دیگری اند

پنجشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۴

دردآشنایی از انتهایِ سلول های تنگِ زندان، درد را شناخت و در قامتِ اهل تمیزِ حلال و حرام، فریاد از ظلمِ"حرام خواری های سیاسی" سرداد. نیک که در عمق سخنش فرو روی، وسعتی از حرام خواری ها، از اموال و امکانات عمومیِ مردم می توان دید که خرج کسانی شد که لایق نبودند و نیستند و لذاست که "دوشاب" جای "دوغ" را گرفت و غوکانی بر بلندای جاگاه های رفیع نهاده شدند و به صدور نوای بلبلان خوش الحان مشغول؛ و لذا کشور، مردم و انقلاب، هزینه های گزاف ندای نابهنجارش را داده و تا سال ها خواهد داد.
خوب که در این بختِ شوم غور کنی، اساس این خبط را انحصارگری خواهی یافت؛ که در دایره تنگِ انحصار و دمِ دست مُقسِمِان انحصار مسلکِ جایگاه های رفیع، به علت تنگی دایره ترسیم شده، معمولا بلبلی نیست که بر جایگاهش استوار نهد و لاجرم غوکی را که از خود در توبره دارند را به صحنه آورده تا در نقش بلبلِ انجمن ظاهر گردد.
اما مرد سخنی همچون جبران خلیل جبران حاصل این وضع را چنین به تصویر کشیده است که " گاهی قورباغه ها نواهایی بلندتر و بالاتر از بانگ گاوها دارند، اما قورباغه ها نه می توانند گاوآهن را در مزرعه به گردش درآورند و نه چرخشت بچرخانند و نه می توان از پوستشان پای افزار ساخت (1)."
شاید به همین دلیل است که حاصلِ قرن ها تمدن، تعقل و تفکرِ ژرف اندیش بشری بر این امر تعلق گرفت که "آزادی بیان" به عنوان رکنِ مویّدِ وجود آزادی تعیین، و تریبون ها و... در انحصار نمانند، تا به انحصارگری و حرام خواری از امکانات عمومی مبتلا نشده و سخن و فریادها، متنوع طنین انداز گردد و در سایه حضور متنوع سخنِ حق و باطل، خوب و بد، صلاح و غیرصلاح و... سره از ناسره (توسط داوران اصلی هر جامعه، یعنی مردم) تمیز یافته و انتخاب گردد.


پس وجود آزادی بیان را باید معنی یافتن قسط و عدل دانست، پارامتری که در راس آرزوها و در صدر لیست همتِ مردی (ع) بود که پافشاری اش بدین ارزش، او را در شبِ قدری به سال چهل هجری به مسلخ محراب مسجد کوفه برد، تا نه با شمشیر مشهورش، بلکه با مظلومیتش نشان دهد که مخالفین قسط و عدل از چه جماعت بدفهم و کوته نظری اند، که نمی خواهند سدی برابر حرام ایجاد شود. که حرام خواری ها زنجیروار هر یک مقدمه دیگری اند؛ حرام خواری سیاسی، زمینه ساز حرام خواری اقتصادی و... است که در قالب اختلاس ها و سو استفاده های بنیانکن، چهره کریهه خود را طی چند سال گذشته، عریان، افراطی و رکورد دار تاریخی نشان داده است.
1- خدایان زمین و 313 تجربه معنوی، ص134، نوشته جبران خلیل جبران، چاپ دوم، انتشارات کلبه معرفت

 

نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 9:3 AM |

+ نوشته شده در یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ ساعت 3:50 AM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
در پس هر وضعیت جنگی یک دولت آسیب‌دیده را می‌توان رصد کرد امین بزرگیان تمایز روشنی وجود دارد بین «ج...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
مسئله‌ی پیچیده‌ی جمهوری اسلامی و اسرائيل.. یادداشتی از تقی رحمانی اسرائیل خود را قویترین ارتش منطق...