جنایت به نام هر دین و مسلکی انجام شود، باز جنایت و ظلمی است آشکار؛ ترور و تروریسم در هیچ جای جهان با هم فرق نمی کنند، چه به نام "الله" صورت گیرد، چه به نام "رام" خدای هندو، و یا چه به نام "یهوه" خدای دین یهود و... امر غیر اخلاقی منکر است، توسط هر کسی که صورت گیرد، تفاوت نمی کند و ناپسند است؛ استبداد و سلطه ظالمانه بر خلق خدا هم همینطور است، و اگر نیک بنگریم بَد بد است و آن را به آب هیچ دین و مسلکی نمی توان شست، و تطهیر کرد، آب زمزم هم توانایی پاک کردن قباحت ظلم و استبداد و زورگویی، خشونت و ترور را ندارد، حتی اگر آن را به زیر آب باران جاری شده از ناودان طلای سقف خانه کعبه، و یا سقف قبله اول در بیت المقدس هم بگیری، پاک شدنی نیست.

 22 اسفند سالروز ترور آقای سعید حجاریان (ایده پرداز بزرگ اصلاح طلب ایران) بود، که به طرز معجزه آسایی از تیر تروریست ها در سال 1378 که به قصد قتل او آمده بودند و تیر خود را در سرش شلیک کردند، جان سالم به در برد، اما باید تا آخر عمر ویلچر نشین ظلم تروریست ها باشد و...

 او البته بعدها به حال رقت انگیزی در جمع دوستارانش حاضر شد و سخنرانی مختصری کرد و در ملا عام اعلام نمود، که حاضر است برای مردمش، هزینه های بیشتری هم بدهد، اما محاکمه ترور، تروریسم و تروریست ها هم خود داستان دردناکی دارد و گاه انسان با خود فکر می کند، کاش کسی دنبال تروریست ها نرود، چرا که تروریسم از یک عقبه قدرتمندی برخوردار است که دستگاه قضا را هم در انجام وظیفه خود با مخمصه مواجهه می کند و معمولا با توجه به قدرت دست های پشت پرده ترور، به ریشه و دست های آلوده به خون و کثافت پس پرده تروریسم نمی توانند بپردازند، و لذا محاکمه تروریست ها و نتایج آن در احکام صادره هم خود به تقویت ترور و تروریسم منجر می شود و این غده های سرطانی فساد و تباهی و انحراف در بدن جامعه می ماند، تا باز دوباره کی و کجا صلاح بدانند و سر باز کند.

چهره خندان و شاداب عامل ترور حجاریان در دادگاه، ندامتی از شلیک خود ندارد - سمت راست سعید حجاریان 

و معمولا در این گونه محاکمات در بالاترین حد خود، به محاکمه تروریست بی مقداری پرداخته می شود که به شلیک گلوله ایی اقدام کرده که در پس آن گلوله "یک ایدئولوژی بسیار خطرناک" و "افراد خبیث سازمان دهنده ترور" قرار دارند که سالم از مهلکه خلاف بزرگ خود می گذرند؛ و تروریست شلیک کننده تیر نیز، با دیدن قدرت کسانی که او را ساپورت می کنند، به قهرمانی در بین جنایتکاران تبدیل، و با روحیه مضاعف در دادگاه حاضر، و با شرایط مسامحه ایی که در حق خود و عمل جنایت بارش می بیند، بدون هیچگونه ندامتی، به ریش قربانیان خود، و ملت تشنه عدالت پوزخند می زند و...،

30 ژانویه 2019 سالروز قتل تروریستی مهاتما گاندی رهبر کبیر انقلاب آزادیبخش هند بود، که تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلاب سخت و طولانی اش، اسیر گلوله یک هندوی تروریست افراطی، قرار گرفت تا نتواند صبح پیروزی انقلاب و آزادی مردمش را سیر ببیند، چرا؟ چون مخالف خشونت و کشتار اقلیت مسلمان کشورش، توسط تعدادی هرج و مرج طلب هندو بود، و از قضا بعضی از همکاران دوران مبارزه اش هم با آنها همدست و همراه بودند و به قول خودش تذکرات او برای پایان دادن به این جنایت هم اثری نداشت. اکنون بعد از گذشت چند دهه، حزب BJP شاخه سیاسی گروه راستگرای افراطی RSS که در پس پرده این ترور بودند، در هند قدرت را در دست دارند،

این گروه روزگاری دست های پشت پرده همان تروری بودند، که سرویراستار روزنامه تریبون در پایتخت هند، به همین مناسبت مقاله ایی نوشت، که می تواند درد مشترک مدافعان "سیاست خالی از جنایت" و دغدغه مشترک کسانی که طعمه ترور و تروریسم اند را در بین سطور این مقاله دید. عنوان این مقاله دردناک "چرا مهاتما گاندی کشته شد؟" می باشد که ترجمه [1] آن تقدیم همه صلح طلبان و منادیان انزوای ترور و تروریسم می گردد :

"در یکصد و پنجاهمین سالروز ترور مهاتما گاندی (30 ژانویه 2019) اجازه دهید [2] مروری داشته باشیم و به خاطر بیاوریم که چه انگیزه ایی پشت ترور ایشان [3] قرار داشت. و چه اندیشه ایدئولوژیکی که در جستجوی سلاح کُلت "رولور" بود، تا به زندگی مهاتما، آنطور که اراده کرده بود، پایان دهد.

رهبران جدید ما [4] در یکصد و پنجاهمین سال زندگی مهاتما گاندی می توانند، سالروز این واقعه را در حد برگزاری یک یادبود کوچک تبدیل کنند، اما این واقعه ایی نیست که به این حد ختم شود، و برای هر شهروند هندی مهم است، که به خاطر بیاروند، که عظیم ترین شخصیت هند در قرن بیستم، در یک خونسردی کامل، در حالی که عازم برگزاری عبادت عصرگاهی خود بود، کشته شد، و مرد مذهبی (صوفی هندو) قاتلی که دست به این ترور زد، دست ساز مردی منزوی و دیوانه نبود، و بلکه دست پرورده جریانی تنفر پراکن، ظالم و شیطانی بود.

گذشته از همه این ها، بسیار مهم و ضروری است که این سوال پاسخ داده شود که چه نوع ایدئولوژی تنفر پراکنی پشت پرده این ترور بود و آن را راهبری نمود؟ و در سالروز این ترور مهم است که به این سوال سعی کنیم پاسخ دهیم، زیرا رهبرانی این ترور را طرح ریزی و اجرا کردند که می خواستند به مقامات بالای سیاسی در هند برسند.

نزدیکترین، فوری ترین و دم دست ترین انگیزه تروریست ها برای قتل مهاتما گاندی در آن موقع (1948)، اصل عدم رضایت او، بر تنفر و تنفرپراکنی از مسلمانان هند، [5] در شرایط بحرانی بعد از تقسیم شبه قاره هند بود. [6] عدم رضایت مهاتما (به عنوان رهبر مبارزه) برای دادن این حق به هندوها، جهت تنبیه اقلیت مسلمان به خاطر تقسیم شبه قاره، باعث خشم عمیق رهبران تروریسم هندو شد، و این برای رهبران هندویی مذکور غیرقابل قبول بود که گاندی با استفاده از جایگاه و نفوذ اخلاقی خود در جامعه، آنان را به توقف قصابی اقلیت مسلمان در پایتخت هند مستقل شده، بخواند.   

 روز 12 ژانویه 1948، یکروز قبل از این که مهاتما گاندی آخرین دوره روزه داری زندگی خود را با هدف به ارمغان آوردن آرامش و صلح در جامعه ی آشوب زده مذکور، آغاز کند، به عنوان یک رهبر بسیار غمگین در محل عبادت شامگاهی خود حاظر شد و در جمع حاضرین در این مکان عنوان داشت :

"من مسلمانان را دیدم که در این شهر دهلی و در مقابل چشم همه ما کشته می شوند. این در حالی انجام می شود برادرم والابهایی وزیرکشور دولت هند پاسخگو و مسول، [7] برای حاکمیت قانون و نظم در پایتخت است. نه تنها والابهایی در حفاظت از مسلمانان رفوزه شده است، در یک حالت بی توجهی به شکایت از این وضع، او نیز به توصیه های من وقعی نمی نهد، و من راهی ندارم جز این که از آخرین سلاح خود استفاده کنم [8] که آن ابزار روزه است، و این روزه داری را تا زمانی که این شرایط تغییر نکند، ادامه خواهم داد."

این روزه داری و مجازات اخلاقی باعث شد تا عناصر هندوی افراطی و پیروان نظریه "جمهوری هندو" [9] به فکر تنبیه مهاتما گاندی بیفتند. که باید کاری در مقابل این "فرد معنوی مشکل ساز" [10] مروج و مُبَلِّغ صبر و تحمل (تسامح و تساهل مذهبی) باید صورت پذیرد. و بنابر این بود که دستور برخورد از سوی آنان صادر شد. و بدین ترتیب یک جرم و جنایت به نام "جامعه هندو" [11] تجویز شد. هرچند جنایتکاران هرگز به این سوال آقای دکتر راجندرا پراساد [12] پاسخ ندادند، که (در واقع از دست های پشت پرده این ترور به کنایه) پرسید: "می توانم سوال کنم که چگونه ترور حضرت مهاتما گاندی به حفظ و حراست از مذهب هندو و یا جامعه هندویی منجر شد؟!!"   

علاوه بر رد اصولی و عدم پذیرش نظریه "ملت هندو" [13] (برای جامعه بعد از پیروزی انقلاب هند و هند مستقل) توسط گاندی، و در مقابل دنبال کردن نظریه روابط مسالمت آمیز هندو (اکثریت) – مسلمان (اقلیت) توسط وی، و تبلیغ و انتشار تئوری "عدم خشونت[14] به عنوان یک ابزار سیاسی، که راست گرایان افراطی هندو در گروه های هندویی "مهاسابها" و "آر.اس.اس" را بدان دعوت می کرد، و این در حالی بود که رقبای او (گاندی) در این سازمان های راستگرای هندو، نه تنها ابزار خشونت را غیر قابل چشم پوشی، و بلکه ضروری برای "جامعه هندو" و باز یابنده افتخارات گذشته هندویسم تلقی می کردند.

به خاطر بیاورید، این موارد در زمانی اتفاق می افتاد، که اروپا بی صبرانه شیفته فاشیسم [15] و در آغوش گرفتن اعمال خشونت به عنوان موتور محرک تحرک سیاسی بود. در این زمینه تاریخی قرنِ خشونتِ بیستم، بزرگترین خدمت مهاتما گاندی به هند این بود که راهی را نشان دهد، که ما را مغناطیس جذاب خشونت فاشیستی دور کند و به مسیر درست بیارود. از سوی دیگر، ایدئولوژی "جمهوری هندو" همچنان توصیه و زمزمه می کرد، تا هند هم همان راهی را برود که فاشیسم آلمان (هیتلری) و ایتالیا (موسولینی) رفته بودند.

این تحقیر خشونت است، که هند مستقل را طی شش دهه بعد از پیروزی در نظم حفظ کرد و از انحراف باز داشت، و در یک چالش و رقابت سالم قرار داد. اما این هارمونی و نظام پذیرفته شده جمعی نهرویی[16] برچیده شد، زیرا این سیستم تبادل سیاسی را ترجیح و تشویق می کرد. امروز ما حلقه ایی از رهبران مسلط بر جامعه خود داریم (هندویسم افراطی) که در مسیر ترسناک خشونت حرکت می کنند، و در حال گسترش نفوذ خود در جامعه هند هستند. دشمنان جدید (اقلیت های دینی در هند) برای ما اختراع می کنند که باید آنها را سفت و سخت و خشونت بار و به اجبار و زور برچید. 

 امروز سیاستمداران اکثریت طلب، [17] توسط مدافعان خشونت زبانی و عملی به کناری رانده می شوند. در حقیقت یک تمایل قوی به خشونت در حال نفوذ در اقدامات جمعی ماست. در سطوح رسانه های جمعی و اجتماعی، در استدیوهای تلویزیونی ما، ستون روزنامه های ما، ضرورت رجوع به خشونت، در حال تصویر شدن به عنوان یک مانیفست غیر قابل چشم پوشی و راه عاقلانه، تبلیغ و منتشر می شود. جنبش محافظت از گاو، [18] و قتل بی رحمانه شکنندگان این حفاظت، به عنوان راهی ضروری برای بیان نظریات جامعه هندو افراطی بیان و تبیین می شود.

یک نژادپرستی و ملی گرایی هندویی مهاجم و تند و تیز جذاب ناسالم، اخیرا ما را تحت حمله قرار داده و باعث تفرقه در ما شده است. تقریبا تمام بخش های جامعه هند در یک ملی گرایی نادرست درگیر شده اند، همچنان که خشونت زیر پوست آن نهفته است. موفقیت پایان ناپذیر و ابدی مهاتما گاندی، که او را موفق ساخت تا روابط مناسب را به جامعه باز گرداند، دعوت هندی ها به لذت معنوی و متعالی "عدم خشونت" بود.  

 و این تاکید طرفداران نظریه گاندی مبنی بر عدم خشونت است، که باعث خشم گروه راستگرا و هندوی افراطی "سنگ پریوار" [19] شده است. در مقابل نظر گاندی، خشونت به عنوان یک امر توصیه و تاکید شده و لازم و ضروری و غیر قابل چشم پوشی و بعنوان یک راه حل به "جامعه سنتی و ضعیف هندو" [20] توسط آنها (گروه سنگ پریوار) تبلیغ می شود. تسلط طولانی خارجی طی قرون متمادی باعث شده، تا آثار نامناسب این تسلط بر ما ظاهر شود، که از جمله آن دست زدن نامناسب ما بر ابزار خشونت است.   

هندی های مقیم خارج از هند [21] شاید اکنون به خطرناک ترین ها در این ارتباط تبدیل شده اند، که در نقش یک طرفدار و همکار خشونت در هند، از راه دور مبدل شده اند. آنان از امنیت و ریشه و تعلق امریکایی شمالی خود استفاده می کنند، و بسیار خوشحالند که می توانند به تامین مالی دیگرانی در هند اقدام کنند که به توسعه خشونت اقدام می کنند. در واقع آنان به دنبال تعصبات و اضطراب های خود هستند که در یک نظم نامشخص جهانی، در حال افزایش است.

 در این عصر ملی گرایی خشونت بار، هندی های مقیم خارج کشور، سخت به دنبال قرار دادن خود به عنوان پارتیزان های بی تفاوت، در مبارزات خشونت بار در هند هستند، که به نام این و یا آن انگیزه و دلیل مرتبط به تفکر هندویی، به وجود می آید.

در حالی که ابزار و شیوه موسیقی سنتی هند، تاکنون به عنوان سمبل و نماینده بیانگر "هند جدید" در تمام کره زمین آموخته می شود، متاسفانه خشونت و تهاجم به عنوان یک پیش نیاز، در بخش هایی از اکثریت جامعه هند به عنوان "انرژی جدید" و "قدرت جدید" مطرح می شود.

بنابراین در 150 سالگی مهاتما گاندی و سالروز ترور او، ما به بسط و گسترش مراسمات یادبودی اقدام خواهیم کرد، اما ما نبرد علیه مهاتما گاندی و پیامش را توسط آنان فراموش نخواهیم کرد، و نخواهیم گذاشت که قتل او عبث و بیهوده باشد.

[1] - مترجم سید مصطفی مصطفوی

[2] - نویسنده این مقاله آقای هریش خار  (Harish Khare) است که درتاریخ  30/JAN/2019 آنرا در سالروز ترور گاندی منتشر کرد، این روزنامه نگار فهیم هندی، مشاور رسانه ایی نخست وزیر سابق هند آقای مان موهان سینگ، و اخیرا نیز سرویراستار روزنامه تریبون (The Tribune) در دهلی بوده اند، متن اصلی این مقاله را می توان در این آدرس یافت   https://thewire.in/communalism/mahatma-gandhi-assassination

[3] - مهاتما یا روح بزرگ و پدر رهبر استقلال هند در تاریخ 30 ژانویه 1948 تنها چند ماه بعد از پیروزی نهضت طولانی و سخت آزادیبخش خود، هنگامی که برای عبادت عصرگاهی عازم محل عبادت خود بود، توسط یک هندوی افراطی به ضرب گلوله به قتل رسید.

[4] - حزب حاکم BJP که اکنون دولت هند را به رهبری آقای نارندا مودی در دست دارند.

[5] - مسلمانان باقی مانده در هند مستقل، یک گروه اقلیت هستند که طبق آمار رسمی نزدیک 13 درصد جمعیت هند را تشکیل می دهند و بعد از استقلال، اکنون طعمه خشم و خشونت کسانی شده اند که می خواهند آنان را به خاطر تجزیه شبه قاره هند به جای بقیه مسلمانان که اکنون در کشورهای پاکستان و بنگلادش زندگی می کنند، تنبیه نمایند لذا به قتل و غارت و کشتار آنان روی آوردند و مهاتما گاندی سخت مخالف این جنایت بود، و جان خود را بر سر این مخالفت از دست داد.

[6] - هند بعد از رهایی از انلگستان، در سال 1947 بر اساس دین به دو کشور هند و پاکستان (پاکستان فعلی و بنگلادش) تقسیم شد و این خشم هندوها را علیه مسلمانان برانگیخت و میلیون ها نفر در این خشم آنان کشته، غارت و بی خانمان شدند.

[7] - از رهبران همراه و مبارز در نهضت گاندی بود، که اکنون بعد از پیروزی به مقام وزارت کشور هند انتخاب و گاندی انتظار داشت که او جلوی این کشتار و جنایت را بگیرد اما او که به "مشت آهنین" معروف است، اغماض می کرد تا هندوهای افراطی کار خود را بکنند.

[8] - گاندی از ابزار روزه بارها در مبارزه خود با سلطه خارجی انگلستان بر هند استفاده کرده بود، و حال بعد از پیروزی نیز این پیرمرد فرتوت باید برای مبارزه با همکاران متخلف خود در مبارزه، که اینک به کشتار اقلیت بی دفاع بعد از پیروزی انقلاب شان روی آورده بودند، روزه داری کند.

[9] - Hindu rashtra هندوها متعصب بدون توجه به کثرت و لوزم کثرت گرایی و پلورالیسم در جامعه متکثر هند خواهان سرزمین هندو برای هندوها بودند و شبیه آنچه اکنون نتانیاهو نخست وزیر ملی گرای افراطی یهودی در فلسطین می گوید و با نادیده گرفتن مردم فلسطین اسراییل را سرزمین یهودیان می داند، هندوها هم بی توجه به اقلیت های دیگر هند را سرزمین هندوها اعلام و خواهان خروج و یا تغییر مذهب بقیه بودند.

[10] - turbulent priest

[11] - Hindu community

[12] - دکتر راجندرا پراساد اولین رییس جمهور هند بعد از پیروزی Rajendra Prasad

[13] - Hindu Raj

[14] - Ahimsa (non-violence) فرهنگ عدم خشونت ریشه در فرهنگ هندو و بودایی هند دارد و مدعیان دین هندو بی توجه به این بن مایه ارزشمند بر طبل خشونت سخت می کوبند.

[15] - گونه‌ای نظامِ حکومتی خودکامه ملی‌گرای افراطیست، هدف فاشیسم، حفظ نظام دیکتاتوری است در هنگامی که حکومت های مستبد به شیوه‌های متعارف، امکان‌پذیر نباشد. حکومت فاشیستی کلّیۀ حقوق و آزادی‌های دموکراتیک را در کشور از بین می‌برد و سیاست خود را معمولاً در لفافه‌ای از تئوری‌ها و تبلیغات مبتنی بر تعصّب ملّی، نژادی، ایدئولوژیک یا مذهبی می‌پوشاند

[16] - Nehruvian consensus  سیستم تفکر نهرویی که از منش و تفکر جواهر لعل نهرو نخست وزیر فقید هند نشات می گیرد، طی شش دهه بعد از استقلال هند، حاکمیت را در نظام سیاسی هند به عهده داشت که این تفکر بر دمکراسی و سکولاریسم و کثرت گرایی (پلورالیسم) در داخل و به حقوق اقلیت ها در هند تاکید داشت و به سیستم جنبش عدم تعهد در روابط خارجی مقید بود.

[17] - majoritarian politics

[18] - قبلا در خصوص تحرکات این گروه هندوی افراطی و جنایات آنان در همین سایت نوشته ام. The Bhartiya Gau Raksha Dal is a Hindu nationalist and right-wing federation of cattle protection movements in India.

[19] - the Sangh parivar مجموعه ایی از گروه های مذهبی افراطی هندو شامل جامعه روحانیت هندو (VHP)، گروه بسیج پیشاهنگی ملی (RSS)، بجرانگ دار یا همان گروه های مبارز خیابانی و مسلح به سلاح گرم و سرد و.... که مجموعه آنها خانواده سنگ یا سنگ پریوار گفته می شوند.  

[20] - the traditional “Hindu cowardice.”

[21] - (Non-resident Indian) NRI

Click to enlarge image 2aaa.PNG

یک زن مسلمان و یک زن هند در حال تبادل شیرینی

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.