جنایات تکان دهنده ریشه در عمق اعتقاد و فرهنگ دارد
  •  

18 شهریور 1399
Author :  
رومینا اشرفی دختر 13 ساله تالشی که قربانی فرهنگ و اعتقاد پدرش شد

 

وضعیت اسفبار بشریت گاه انسان را به تکانی بزرگ وا می دارد، همچنان که وقتی این خبر را خواندم، [1] بر خود لرزیدم که انسان در عصر تمدن و دوره شکل گیری دهکده جهانی، دست به چه قتل هایی از روی جهل مذهبی و فرهنگی می زند، و حال آنکه قاتل نیز هم سن و سالم بود، و با خود گفتم جامعه مذهبی هند یک پدر و یا همسر را چقدر باید در عمق اعتقاد مذهبی فرو برد که برای کسب رضایت خداوند، همسرش را سر ببرد و بدن بی جانش را تقدیم به خدای خود کند، و (اگر از لاک مذهبی بیرون بیاییم و انسانی و اخلاقی فکر کنیم)، اینچنین جنایت کند، هر چند جنایتکاران مسلمان داعش مسلک ما نیز گوی جنایت را از همه جنایتکاران مذهبی دیگر ربوده اند و جنایات آنان را می توان در سابقه کلیسای مسیحیت در قرون وسطای اروپا دید، که دادگاه های تفتیش عقاید آنان، اینگونه جنایت برخواسته از اعتقادات مذهبی را تئوریزه و مرتکب می شدند.

 این خبر را بخوانید :

"چهارم سپتامبر 2020 [2]) مرد اهل ایالت مادیاپرادش هند، به احترام و تقدیس خدای خود، سر همسرش را در مقابل چشمان فرزندانش برید و به او هدیه کرد

به گفته پلیس، بعد از این که به او اتهام قتل وارد شد، قصد فرار داشت که روز پنج شنبه (13 شهریور) دستگیر شد. تیم پلیس وقتی به صحنه قتل رسید که سر مقتول را در نزدیکی خدایش دفن کرده بود. [3]

گزارش پلیس حاکیست که مرد 50 ساله ایی در سینگرولی [4] واقع در 690 کیلومتری شهر بهوپال [5] مرکز ایالت مادیاپرادش، متهم گردید که همسرش را در مقابل چشم دو فرزندش سر برید، تا به عنوان قربانی انسانی، به خدای خود هدیه کند. این حادثه در بخش روستایی باسودا به وقوع پیوست. براجاش کوات [6]  سر و بدن جدا شده همسرش بیتی [7] را در مقابل چشمان مانوج و سورندرا (فرزندانش) در نمازخانه منزلش، در مقابل خدای خود به صورت جداگانه دفن کرد.

آقای آرون پاندی (مسئول پلیس محلی)، پیرامون این حادثه عنوان داشت که او همسرش را در نیمه های شب به قتل رساند و وقتی کودکانش بیدار شدند، او آنان را نیز تهدید کرد. آنها از منزل فرار کرده و اهالی را از این امر مطلع نمودند. چند روز قبل این فرد به خاطر اعتقادات بی منطق مذهبی خود، یک بز را برای خدای خویش قربانی کرده بود."

البته جامعه ایران ما نیز قبل از این تکانی سخت از این نوع خورده بود، [8] وقتی پدری سر دختر نوجوانش را به خاطر دوست داشتن و ارتباط با جفتی که بی رضایت او، برای خود انتخاب کرده بود، مثل همین جنایتکار هندی در هنگام خواب با داس برید، و بدتر از عمل این پدر گیلانی، دادگاه عدل! ما نیز طی حکمی این پدر را به خاطر جنایت هولناکش، فقط به 9 سال حبس محکوم کرد. حال باید دید جامعه مذهب زده و مردسالار هندویی هند، برای چنین قتلی، چه حکمی خواهد داد.

 البته این پدران را نمی توان خیلی شماتت کرد، و به واقع باید پیش از سرکوفت زدن به آنان، فرهنگ و اعتقادات شان را به اشد مجازات محکوم و به دار آویخت، چراکه این پدران و یا همسران قاتل، در همکاری تنگاتنگ و با هدایت مثمر ثمر اعتقادات فرهنگی و مذهبی خود، در عمل جنایتکارانه خود پیش رفته و بدین عمل شوم دست زده اند، و آنان در واقع مجری فرمان اعتقادات مذهبی و فرهنگی خود بودند، که پیش از عمل، دستور بدین قتل فجیع می داد.

گرچه از خداوند نیز می توان، و باید پرسید که "چه موقع بر صورت تو از قربانی شدن ما رنگ رضایت نشست" اما واقعیت این است که ما اسیر اعتقاداتی هستیم که معلوم نیست چقدر درست و یا نادرست است، و وقتی آثار اعتقاد ما به عمل در آمده، و به دید دیگران کشیده می شود، آنگاست که دیگرانی بر اساس قضاوت انسانی – اخلاقی خود، بر بطلان و یا صحت آن عمل رای می دهند،

حال آنکه اگر از دیدگاه مصدری که (فرهنگ و مذهب) انسان ها را به ارتکاب بدین اعمال هدایت می کند، نگاه کنیم، باید به این فرد یا افراد قاتل، اَحسن گفت، که چقدر مردانه، مخلصانه و از روی غیرت دینی و فرهنگی!، در مقابل خدا و خلق و اعتقاد، خود را مسئول دانسته و حتی جان عزیزترین هایشان را بخشیده اند، گرچه در هر دو کیس قاتل از جان دیگران به پای خدا و اعتقاد خود قربانی کرد، اما این اعمال ریشه در اعتقادات ما انسان ها دارد و تفاوت نمی کند شما هندو باشید یا مسلمان، در هنگام ارتکاب جنایت ابتدا به واسطه اعتقادات خود، خود را مسئول دانسته، و سپس اقدام می کنید.

لذا به نوعی باید گفت که به درستی دادگاه عدل ما!، پدر رومینا را بخاطر قتل فجیع دختر 13 ساله اش، به 9 سال حبس محکوم کرد، چرا که 90 سال باقی مانده از این عملی که حکم تحمل اشد مجازات را به دنبال دارد، باید به اعتقاد و فرهنگ او تعلق گیرد.  

 

[1] - متن قبل از ترجمه را در این آدرس بخوانید، https://www.ndtv.com/cities/madhya-pradesh-man-beheads-wife-in-front-of-children-to-honour-deity-2290138?amp=1

[2] - جمعه 14 شهریور 1399

[3] - هندی ها رسم بر این دارند که مکانی از منزل خود را به مسجد و عبادتگاه خود تبدیل کرده و مجسمه، عکس و... خدای خود را در آن محل قرار داده و هر روز و وقت و بی موقع در مقابلش به راز و نیاز و عبادت و دعا می پردازند.

[4] - Singrauli

[5] - Bhopal

[6] - Brajesh Kewat

[7] - Bitti

[8] - رومینا اشرفی (زاده ۱۵ مرداد ۱۳۸۵ – درگذشته در ۱ خرداد ۱۳۹۹ در روستای سفید سنگان لمیر، بخش حویق، شهرستان تالش) دختر نوجوان ۱۳ ساله تالشی که پدرش او را به قتل رساند. او پیش از مرگ به علّت مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه دوست پسرش از خانه گریخته بود، اما پلیس او را دستگیر کرد و به پدرش تحویل داد. طبق گفته برخی منابع، پدر او پس از مشورت با دامادش که وکیل دادگستری است و با اطلاع از اینکه در قانون مجازات اسلامی ولی دم قصاص نمی‌شود، وی را با داس به قتل رساند.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (2)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

افزایش زن‌کُشی در ایران؛ وقتی حکومت با جامعه سنتی- مذهبی همدست می‌شود

نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار ۰۸/۰۲/۲۰۲۵

در سال جاری حداقل ۱۳۴ زن در ایران توسط اعضای خانواده خود کشته شده‌اند. پیشتر اعلام شده بود که طی خرداد ۱۴۰۰ تا خرداد ۱۴۰۲ دست‌کم ۱۶۵ زن کشته شده‌ند. مقایسه این دو آمار نشان می‌دهد که کشتار خانوادگی زنان روندی افزایشی دارد.

طبق آمار دوساله ۱۴۰۰-۱۴۰۲ هر چهار روز یک زن کشته شده و طبق آمار سال جاری به ازای هر دو روز یک زن به قتل رسیده است. یعنی رشد دوبرابری آن هم در کمتر از یک سال. عمده این قتل‌ها به دلایل ناموسی رخ داده است، هر چند در مواردی از آن با عنوان اختلافات خانوادگی نام برده می‌شود. در چنین وضعیتی، قانون حمایتی از زنان در مجلس در حد یک لایحه مانده است.

بهمن‌ماه خونین برای زنان ایران
در ۱۲ روز اول بهمن‌ماه، ۶ زن کشته شدند. روند قتل‌ها به این صورت بود که هنوز انگیزه‌های قتل اول مشخص نشده، قتل دیگری رخ می‌داد. نمی‌توان به هیچ‌کدام از قتل‌ها ارزش‌دهی کرد، دو مورد از قتل‌های بهمن‌ماه قابل تامل بودند.

«کانی عبدالهی» دختر ۱۷ ساله‌ روستای ماشکان از توابع پیرانشهر، عاشق پسری شده بود و پدرش از این موضوع مطلع شد. کانی ششم بهمن‌ماه با ضربات چاقو توسط پدرش کشته شد. پدر او بازداشت شد، اما موضوع قابل توجه، اعلامیه مرگ او بود که نام پدرش به عنوان یکی از صاحبان عزا در آن دیده می‌شد. این موضوع خشم بخشی از جامعه ایرانی را به همراه داشت و منجر به اعتراض در شبکه‌های اجتماعی شد.

بخشی از این اعتراض‌ها، به قانونی است که به پدرها مجوز قتل فرزندان را می‌دهد. قانونی که پدر را به عنوان ولی‌دم، از قصاص نجات می‌دهد.
طبق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، «قصاص در صورتی ثابت می‌شود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنی علیه نباشد.»

«مجنی علیه» به معنی کسی است که بر او جنایت یا جرم صورت گرفته است. این اصطلاح معمولاً در پرونده‌های کیفری به کار می‌رود و می‌تواند شامل قتل، جراحت، سرقت، کلاهبرداری و سایر جرائم باشد.

معنای این قانون به زبان ساده این است که اگر پدری فرزند خود را به قتل برساند، قصاص نخواهد شد، بلکه محکوم به پرداخت دیه به ورثه و مجازات حبس تعزیری معادل ۳ تا ۱۰ سال می‌شود.

این حبس در ماده ۶۱۲ آمده است. البته در صورتی که اثبات شود قتل ناموسی بوده، میزان حبس کاهش می‌یابد.

طبق اعلام رئیس سازمان بهزیستی، بیش از ۸۵ درصد از قتل‌ها، خانوادگی است. او تاکید کرده که با اقدامات پیشگیرانه، باید برای کاهش قتل‌های ناموسی و خشونت‌های خانوادگی تلاش کرد.

تاکید او نشان می‌دهد که وضعیت نگران‌کننده را مسوولان نیز درک کرده‌اند، اما تلاشی برای کنترل آن نمی‌کنند.

به دلیل عدم اقدامات کافی و لازم، دهم بهمن، یعنی فقط چهار روز پس از قتل کانی، عاطفه زغیبی، توسط پدر و برادرش به رگبار بسته شد. این زن ۱۷ ساله، دو سال قبل، با مرد جوانی به قصد ازدواج، فرار کرده بود. یک سال قبل، همسر عاطفه در نشست عشایری سعی کرد طبق رسم «فٌصل»، با پرداخت ۶ میلیارد ریال به خانواده او، اختلافات را حل کند تا خانواده و قبیله نیز ازدواج آنها را به رسمیت بشناسد. با وجود این توافق، اما خانواده بعد از یک‌سال، او را کشتند.

هنوز این قتل تجزیه و تحلیل نشده بود که خبر قتل گلنار رستمی ۲۷ ساله، اهل کرمانشاه، منتشر شد. این زن ۲۷ ساله که در ماه هشتم بارداری‌اش بود، توسط خانواده شوهرش با شلیک گلوله کشته شد.

معمای افزایش صعودی قتل زنان
بررسی‌ها نشان می‌دهد گستردگی قتل‌ها مربوط به تمام شهرها است و نمی‌توان آن را محدود به منطقه‌ای خاص دانست. یکی از مباحث مورد توجه، وضعیت قانون است که برخی اعتقاد دارند قانون با تسهیل مجازات، مجوز قتل را به خانواده‌ها می‌دهد.

حسین رئيسی، وکیل حقوق بشر، در گفت‌وگو با یورونیوز، پدیده زن‌کشی در ایران را موضوعی چند بعدی می‌داند که قانون یک بعد آن‌ است و می‌گوید: «ما نیازمند ساختار قانون‌گذاری مبتنی بر حمایت از زنان هستیم، به گونه‌ای که نهادهای حکومتی و مدنی، در راستای کاهش خشونت علیه زنان گام بردارند. نقش حمایتی که در قوانین مختلف اعم از قانون حمایت از خانواده، مدنی و مجازات اسلامی و قوانین حمایتی جدید جاری باشد. در کنار این قوانین، نیاز به آموزش جامعه در راستای حفظ شان و منزلت زنان داریم.»

او تامین امنیت اجتماعی و اقتصادی زنان و ایجاد خوابگاه‌ها و اماکن امن برای حمایت از زنان در معرض خشونت را ضروری می‌داند.

آقای رئیسی تاکید می‌کند که مجموع این موارد نیاز به قوانین مدرن در حوزه‌های قوانین مدنی، ازدواج، طلاق، اشتغال زنان، حضانت و فرزندخواندگی دارد، در حالی که قوانین مبتنی بر قونین اسلامی ایران، به هیچ عنوان نیاز زنان را تامین نمی‌کند.

آیلار به دلیل خشونت‌های خانواده‌اش از خانه فرار کرده بود، اما پلیس با دستگیری او و تحویل به خانواده‌اش، شرایط قتل او را فراهم کرد.

آقای رئیسی، قوانین حمایتی نفقه، مهریه و امثالهم را در راستای فرو کاستن نقش اجتماعی - اقتصادی و نقش انسانی زنان می‌داند به شکلی که در مقابل نفقه باید تمکین خاص و عام از مردان داشته باشد. این مابه‌ازاء خطرناک است. از آن طرف نقش‌های مدیریتی زنان در عرصه اقتصادی کاهش داده شده، برای کاهش زن‌کشی به مجموعه‌ای از تغییرات از جمله تغییر قوانین نیاز داریم.

او یکی از راه‌های اصلاح را پیوستن به کنوانسیون رفع اشکال خشونت علیه زنان می‌داند. موضوعی که جمهوری اسلامی ایران از آن پرهیز دارد.

جمهوری اسلامی، به تغییر قوانین به خصوص در حوزه زنان و حمایت از آنها تن نمی‌دهد. سال ۱۳۹۲ لایحه حمایت از زنان در مقابل خشونت توسط دولت تهیه شد، اما از آن سال تا به امروز خبری از تایید آن نیست. تنها تغییری که در لایحه ظرف این‌سال‌ها رخ داده، تغییر نام آن به «لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» است، اما همچنان برای رسیدن به تصویب راه درازی دارد.

فاطمه محمدبیگی رئیس فراکسیون زنان مجلس، در بررسی این لایحه گفته است: «البته زن‌سالاری و مردسالاری در این قانون مدنظر نیست. لذا باید کفه ترازو یکسان باشد و تعادل میان نقش زن و مرد در نظر گرفته شود. در عین حل، باید خلاءهای موجود، قانون‌گذاری شود، اما قرار نیست مشکلات کشورهای اروپایی یا قتل‌های جنسی یا ابزار جنسی فرض‌شدن زنان و کنوانسیون‌های بین المللی مانند استانبول یا ۲۰۳۰ را در نظر بگیریم.» طبق این گفته‌ها قرار نیست کفه‌های ترازو یکسان نیز باشد، چرا که در موارد بسیاری در تضاد با فقه اسلامی است.

به اعتقاد آقای رئیسی، وکیل حقوق بشر، ساختار حاکم نه تنها در نظر ندارد که لایحه تامین امنیت زنان را تصویب کند، بلکه با تصویب قوانینی مانند حجاب در جهت نابودی نقش اجتماعی زنان حرکت می‌کند که برای زنان و جامعه خطرناک است.

زنان بی‌صدا خفه می‌شوند
متاسفانه آمار رسمی در مورد قتل‌های خانوادگی در ایران وجود ندارد، حتی قتل‌هایی وجود دارد که بعد از مدت‌ها افشا می‌شود. «آیلار پاسدار» نمونه‌ای از این نوع قتل است. این دختر ۱۵ ساله ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ایذه به قتل رسید و ۱۴ بهمن ماه در رسانه‌ها این خبر تایید شد. برادر ۱۸ ساله آیلار با همکاری عموهایش این نوجوان را با انگیزه‌های ناموسی به قتل رساند. در خبرها آمده او نیز با پسری دوست بوده و این عشق و علاقه زنانه، اجازه قتلش را به اعضای ذکور خانواده داده است.

عادله، از فعال حقوق زنان در خوزستان، به یورونیوز می‌گوید: «حاکمیت توان جلوگیری از قتل‌های خانوادگی و ناموسی را دارد، اما به نوعی بر آتش آن می‌دمد و مدام تلاش می‌کند موضوع «ناموس و ناموس‌پرستی» را تقویت کند و به این شکل به آن مشروعیت می‌دهد.»

این فعال زن از تجربه خود از قتل یکی از اعضای عشیره‌اش می‌گوید: «در دوره نوجوانی، یک روز یکی از دختران ناپدید شد. این به معنای گم شدن نبود، چرا که هیچ‌کس در مورد غیبت او سوال و جوابی نکرد، همه غیر از ما بچه‌ها می‌دانستند که او سربه نیست شده است. قتل او، برای خانواده‌اش بدنامی نداشت، بلکه اگر او زنده می‌ماند، ننگ بود.»

به گفته آقای رئيسی، جمهوری اسلامی هر جا قوانین سنتی به نفعش بوده، از آنها بهره گرفته و با آنها همدست می‌شود. وقتی به زنان ظلم می‌شود، حکومت با جامعه سنتی- مذهبی همدستی می‌کند و نقش حمایتی‌اش در مقابل زنان را انجام نمی‌دهد.

وضعیت تاریک زنان در خاورمیانه
پنهان کاری آمار قتل ناموسی زنان، تنها مختص به ایران نیست. به عنوان نمونه آخرین آمار عراق مربوط به سال ۲۰۱۳ است، که به ازای هر ۱۰۰ هزار زن، ۱.۳ زن کشته شده است. نرخ قتل زنان لبنان در سال ۲۰۲۰ در هر ۱۰۰ هزار زن یک و این نرخ در سال ۲۰۱۹ در افغانستان ۱.۳ بوده است. سال ۲۰۲۴، تعداد ۳۹۴ زن در ترکیه کشته شده‌اند که بالاترین رقم ثبت‌ شده است.

علت تنوع سال‌ها در کشورهای مختلف آن است که آمارها به صورت دقیق و سالانه منتشر نمی‌شود و در سوی دیگر به دلیل عدم حمایت دولت‌ها، آمارها مدام افزایشی است.

This comment was minimized by the moderator on the site

به داد این مردم برسید!
17 بهمن 1400
رحیم قمیشی

در شهر اهواز اتفاق بسیار بدی افتاد. آن‌قدر بد که بازگو کردنش هم دل سنگ می‌خواهد.
مردی در خیابان راه می‌رود، در یک دستش چاقویی خونین است و در دست دیگرش سر یک انسان، یک دختر ۱۷ ساله...
همسرش!
و مردم نگاه می‌کنند. کسی جرأت نمی‌کند جلو برود، و طبق معمول موبایل‌ها که فیلم می‌گیرند تا به همه دنیا بگوییم؛
"ما چقدر مردمی وحشی شده‌ایم!"
شده‌ایم...

هیچکس حق ندارد بگوید نشده‌ایم.
نه چون تمام دیشب نخوابیدم که آن کلیپ را ناخواسته دیدم.
نه چون دهه فجر است و ۴۳ سال از آن همه شعارهای زیبای مسخره‌مان می‌گذرد.
نه چون در آغاز ماه رجب قرار گرفتیم و همه به هم تبریک می‌گوییم ماه خدا رسید.
کدام ماه خدا! کدام سالگرد انقلاب!!

دختر ۱۷ ساله به ازدواج پسر عمویش در می‌آید. لابد ناراضی است، لابد هنوز آرزوهای کودکی‌اش برآورده نشده، لابد هنوز اسباب‌بازی‌هایش را جمع نکرده، لابد هنوز خواب‌های نوجوانی‌اش تعبیر نشده، لابد هنوز دوستان مجردش را می‌بیند که می‌گردند... می‌گویند و می‌خندند.
مسافرتی می‌رود، اصلا فرار می‌کند...
برمی‌گردد.
همسرش با کمک برادرش سلاخی‌اش می‌کنند!
و می‌آیند در شهر دور افتخار می‌زنند؛
ببینید، اینجا ایران است، ما فرزندان انقلابیم، ما را به مقام آدمیت رساندند!!
به همین هم راضی نباشید...

وقتی جورج فلوید را پلیس آمریکا در خیابان کشت، چند روز بعد متهمی در مشهد حین دستگیری جان باخت.
به دوست حزب‌اللهی‌ام گفتم فرق فلوید با آن معتاد بی‌نوای مشهدی چه بود، چرا اسمی از او نمی‌آورید...
جواب بسیار قانع کننده‌ای داد؛
گفت آنجا، یعنی آمریکا کشور ناحق است، ظلم کوچک‌شان را باید بزرگ و منتشر کنیم!
اینجا ما کشور برحقیم، نباید ظلم‌ها یا اشتباهات را بزرگ کنیم...
اینجا ظلم یک استثناست!
آنجا باید بگوییم یک قاعده است.
چون آنها ناحقند!

آقایان! ما کشور برحقیم.
آقایان! ما کشور انقلابی و اسلامی هستیم.
ما کشوری تحت زعامت روحانیون هستیم.
ما اصلا اتفاقات کوچک را نمی‌خواهیم بزرگ کنیم.
اگر این اتفاق در اسرائیل می‌افتاد چه کار می‌کردید؟!
اگر در آمریکا بود چه می‌گفتید؟
آنها وحشی بودند، نه!
حالا ما چه هستیم؟
داعش چه از ما کم دارد...

نگویید یک اتفاق بوده. در حکومت حق هم، اتفاقات بد می‌افتد.
نگویید این یک استثناست، یک دیوانه بوده...
چرا دختر نوجوان و زیر سن قانونی باید اجازه ازدواج داشته باشد؟
چرا آنقدر قتل خانوادگی باید عادی جلوه کند که شبه مردی، سر زنش را جرئت کند در شهر بچرخاند؟
چرا این مردم را نتوانستیم با الفبای زندگی شرافتمندانه آشنا کنیم؟
مگر این‌ها در دبستان، در دبیرستان دانش‌آموزان ما نبودند. مگر صدا و سیما دست ما نبود. مگر دادگاه‌ها دست ما نبود. مگر فرماندهی در دست ما نبود، ولایت در دست ما نبود...
ما چه تحویل جهان دادیم!

عشق را یادشان دادیم؟
دوست داشتن را به آنها آموختیم؟
یادشان دادیم انسانیت چیست...

لطفآ هیچ مقامی استعفا ندهد
هیچ امام جمعه‌ای گریه نکند
هیچ عالِمی ناراحت نشود
هیچ استاد دانشگاهی نگوید کم کاری کرده
هیچ معلمی نگوید من کم گذاشتم...
هیچ صدا و سیمایی
هیچ رسانه‌ای نگوید من هم مقصر بوده‌ام!
هیچ مردمی نگویند ما هم در این‌جنایات سهم داریم...

ما کشور برحقی هستیم.
چه اهمیتی دارد مردم به جان هم بیفتند
خانواده‌ها ازذهم بپاشند
در طلاق، در اعتیاد، در خشونت، در بی‌قانونی، در فساد، در اختلاس، در قتل‌های فجیع، مقام جهانی داشته باشیم!
این‌ها از بر حق بودن ما که کم نمی‌کند.
ما منجی عالمیم!
ما قرار است دنیا را نجات دهیم...

ای علمای اعلام، لطفا از خواب بیدار شوید.
ای آنها که دست‌تان می‌رسد، صدایتان می‌رسد.
ای آنها که مقرب خدایید، دنیا را تحلیل می‌کنید.
کاری کنید!
به داد این مردم برسید...
به داد این کشور برسید...
قبل از اینکه کار از کار بگذرد!
قبل از اینکه داعش در برابر جنایات ما زانو بزند
فقر، بی‌اخلاقی، جنایت، خیانت، دزدی‌ از حد گذشته.

لطفا به داد این مردم برسید...
(مونا حیدری اهواز)

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در ابلاغ لایحه حجاب و عفاف، و قرا...
رویا حشمتی : ‏”امروز صبح از اجرای احکام تماس گرفتن برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاقم. با وکیلم تماس گرفتم...
- یک نظز اضافه کرد در گلگشتی در آشیانه عقاب، آلاشت د...
به مناسبت زادروز رضاشاه پهلوی علی مرادی مراغه ای امروز ۲۴ اسفند زادروز رضاشاه است در (۱۲۵۶ ه.ش). مط...