چاپ کردن این صفحه

تهدید آشکار رییس جمهور به ترور توسط مافیا

28 مرداد 1397
Author :  

گاه با خود می اندیشم که واقعن این چه سیستم شترگاو پلنگی [1] است که ما داریم که منتخب مردم مسولی است که باید پاسخگوی همه چیز باشد اما در مقابل همه چیز دست هایش بسته است و عملا قدرت در جایی دگر و دور از دسترس اوست و...؛ گاه می گویم ما اشتباه کردیم، گاه می بینم اشتباهی در کار نبوده، و از رای خود پشیمان نیستم؛ گاه به خود غر می زنم که این همان دولتی است که ما برای کشاندن مردم به پای صندوق رای، حرکت کردیم و فحش ناموسی از همکاران آقای قالیباف در معاونت اجتماعی شهرداری تهران شنیدیم، که به صورت غیر قانونی برای تبلیغ او آمده بودند و از امکانات بیت المال سو استفاده می کردند و...، تا آقای دکتر روحانی به قدرت برسد و شرایط این شود و...؟!!

اما به عینه می توان دید که در یک لجبازی آشکار داخلی و خارجی [2] کاری می کنند تا تمام شعارهای رییس جمهور و نماینده مردم بر زمین بماند، چرخ کشور نچرخد تا مردم بدانند و حس کنند که نمایندگان آنان در این سیستم هیچکاره اند؛

و به یاد می آورم که این دولت چه ویرانه ایی را تحویل گرفت، و در کل جناح اصولگرایان هنگام حضور در قدرت هشت ساله و رقم زدن یک دولت یکدست، از ماگزیمم امکانات کشور در حال و آینده استفاده کرد، و حتی محتوای صندوق های بازنشستگی را هم که سال ها در آن جمع شده بود را پیشخور کردند و در آخر زمین سوخته ایی با هزار خرابی، ویرانی، بدهکاری و... تحویل رقیب سیاسی خود دادند و خود به بعنوان یک طلبکار و در کسوت دلواپس مدعی به گوشه ایی نشسته و تریبون های بی شمارشان را فعال تر از گذشته در خدمت گرفتند تا فریاد وا ملتا، وا کشورا، وا اسلاما، وانقلابا و... سر دهند و برای آنچه ویرانش کرده اند به نام رقیب عمامه از سر بردارند و بر زمین زنند، و شرایط را برای تحمیل دوباره خود در انتخابات بعدی به مردم ایران فراهم کنند؛ در حالی که مست قدرتی هستند و بودند که به برکت کنترل بر شصت درصد اقتصاد کشور و سکان داری نهادهایی که مادام العمر به آنها دست یافته اند، به هیچ کس هم پاسخگو نیستند، و محکم می غرند و گرد و خاک می کنند،

امروز روحانی هرچه در مقابل این زیاده خواهان کوتاه می آید بیشتر در گِل و لجنی که زیر پایش ریخته اند، فرو می رود، روحانی هر چه از باب تسامح و تساهل در برابر اصولگرایان همکار سابق خود در می آید، از مردم دور و به این جریان تمامیت خواه نزدیک می شود، تا کشور را از این شرایط سخت بگذراند، اما آنها مدعی تر و... کمر حتی به قتلش بسته اند و پیش می آیند و امروز کار بجایی رسیده که ویران کنندگان آرزوهای مردم ایران که همه چیز را در پای هوای نفس و قدرت طلبی خود قربانی کرده و می کنند، عملا وظایف خود را به کناری نهاده و همه شده اند حساب کش دولتی که از همه دولت ها شفافیت بیشتری دارد، و شرایط را طوری در راهبرد تبلیغاتی تریبون ها و تریبون داران رسمی رقم زده اند که طرفداری از روحانی خود به جرمی نزد بعضی مردم تبدیل شده، و انگار طرفداری از روحانی یعنی طرفداری از غارتگران بیت المال و...

اما من به نوبه خود از رای خود پشیمان نیستم، روحانی با تمام مشکلاتی که دارد، کشتی این دولت را در منگنه قیچی یک ترامپ در امریکا و ترامپ های داخلی پیش می برد و بدون وا دادن شجاعانه مقاومت می کند و پیش می رود، و هر چند رقبایش او را به "غرق" شدن در "استخر" تعفن مافیایی خود تهدید می کنند، ولی انگار او نیز چون استادش "هاشمی" نگرانی از غرق شدن در آب هایی اینچنین متعفن و آلوده به خیانت و مافیایی ندارد، [3]

و وای بر سیستمی که مافیای قدرت می تواند این چنین اوضاع را بهم ریخته تصور کند که علنا رییس جمهور و نمایند یک کشور مثل ایران را تهدید به تکرار ترور کنند، و خوش به حال ملتی که چنین نماینده شجاعی دارد که از این ها نترسیده و پیش می رود، اما عجله نباید کرد و دید او نیز به سرنوشت هاشمی دچار خواهد شد و یا نه، و از این بازی کثیف جان سالم به در خواهد برد.

امروز امثال هیات رییسه مجلس خبرگان، هم مثل تمام رقبای دیگر روحانی در بین اصولگرایان، وظایف خود را به کناری نهاده، و خوشحال از شرایطی که دشمن خارجی و همکاران داخلی اش برای دولت و مردم بوجود آورده اند، شمشیر را از رو بسته و به جای رسیدگی به وظایف ذاتی خود، در بیانیه ها و موضع گیری ها بجای بررسی و گزارش از مجموعه تحت نظارت شان؛ دیواری کوتاه تر از رییس جمهور نیافته و او را زیر منگنه اقدامات سیاسی خود گرفته؛ و هم زمان و مراجع تریبون دار رسمی هم بی توجه به امکانات رییس جمهور، همه کاستی ها را به نام منتخب مردم می نویسند و اعلام می کنند، و خوبی ها را به نام دیگران، و با سخنان خود بعضی صحنه گردانان حوزه علمیه را به میدان آورده و مثل همیشه زورشان به هیچکس دیگر نمی رسد، الا نمایندگان مردم و انگار نمایندگان مردم را برای انداختن تقصیرها به گردن شان، در قالب جمهوریت قبول کرده اند، تا فلش همه کاستی ها به سوی فرد و سازمان دیگری نرود.

و بیچاره مردم که در این بن بستی که ترامپ امریکایی و ترامپ های داخلی ایجاد کرده اند نمی دانند چه کنند، به خیابان بیایند، که می شوند عامل استکبار جهانی، و نیایند هم با این همه مشکلات چه کنند، دو دوزه اند و نه راه در پیش دارند و نه راه در پس. استخوان در گلو و خار در چشم نظاره گر بازی های کثیف رسوای سیاسی اند.

حکایت این وضع صف کشی روحانیت در مقابل روحانیت است برای قدرت.

 

[1] - حکایت ضرب المثلی است که به حیوانی می گویند بار ببر می گویند من گاو هستم، می گویند شیره بده ، می گوید من پلنگم، می گویند به شکار برو می گوید من شترم و... نقشی برای خود تعریف می کند که هیچ نکند و همه جا باشد و از همه چیز بخورد و هیچ نکند.

[2] - تاریخ نشان می دهد که هر گاه یک دولت متمایل به مردم در ایران سر کار آمد امریکا بدترین ها را در حقش انجام دادند چه دولت دکتر مصدق را که با کودتا برداشتند، چه دولت خاتمی را که محور شرارت نامیده و در کنار صدامش قرار دادند و چه دولت روحانی که امروز قیچی شده اند تا با لغو برجام و خرابکاری با همکاری دلواپسان به زانویش در آورند و...

[3] - مرگ مرحوم هاشمی رفسنجانی در هاله ایی از ابهام ماند و بعضی از جمله خانواده اش همواره از این مرگ سوال داشته و تلویحا از ترور او سخن گفته اند که شعار طلاب حضوره علمیه قم در تاریخ 25 مرداد 1397 موید ترور هاشمی است "ای انکه مذاکره شعارت - اسختر فرح در انتظارت" و به شاگردش روحانی وعده چنین مرگی داده اند یعنی گردانندگان این تجمع که پلاکاردهای آن را تهیه کرده اند تلویحا گفته اند که با این روند روحانی نیز به سرنوشت هاشمی دچار خواهد شد.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
0 Comment 2168 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آخرین‌ها از  مصطفی مصطفوی