عشق ایران در موسیقی استاد محمد نوری
  •  

08 مرداد 1389
Author :  

مرحوم محمد نوری خیلی جالب عشق یک ایرانی را در قالب این اشعار در مورد ایران خوانده است. (خدایش رحمت کند)

ما برای آنکه ایران خانه ی خوبان شود ، 
 رنج دوران برده ایم ، رنج دورانبرده ایم 

ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود ، 
  خون دل ها خورده ایم ، خون دل ها خورده ایم...

ما برای بوییدن بوی گل نسترن ، 
  چه سفرها کرده ایم ، چه سفرها کرده ایم ...

ما برای نوشیدن شورابه های کویر ، 
  چه خطرها کرده ایم ، چه خطرها کرده ایم  ...

ما برای خواندن این قصه ی عشق به خاک ، 
  رنج دوران برده ایم ، رنج دوران برده ایم...

ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک ، 
  خون دل ها خورده ایم ، خون دل ها خورده ایم...

ویا در جایی دیگر این ارجمند می خواند :

در روح و جان مــــن ، مــی مانی ای وطن
بــه زیــر پا فــتد آن دلـی ، که بهر تو نلرزد

شرح این عاشقی ، ننـــشیند در ســخـن
که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیـرزد

ای ایران ایران ، دور از دامـــان پــاکت دســــت دگـــران ، بـــد گـــهـــــران 
ای عشق سوزان ، ای شیرین ترین رویای من ، تو بمان ، در دل وجان

ای ایـــران ایران ، گـلزار ســـبــــزت دور از تـــاراج خــزان ، جـــــور زمــــان
ای مهر رخشان ، ای روشـــنـــگر دنــــیای مــــن به جــــهان ، توبـــمان

سبــزی صــد چـــمن ، سرخی خون من ، سپیدی طلوع سحر ، بــه پرچــمت نــشســته 
شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن ، بمان که تا ابد هستی ام ، به هستی تو بسته 

+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 3:24 PM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در گردن هایی برای دارهایشان، تن ه...
نقطه پیوند جمهوری‌اسلامی با سلفی‌گریِ جهادگرا زمانیکه در برخی رویکردها و برخی مبانی فکری جمهوری‌اسل...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
چرا با دوگانه سازی درباره حجاب مخالفم؟! عليرضا کمیلی کارشناس این مسأله نیستم و اتفاقا آن را امری پی...